به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammad bashokouh ajirlo

  • محمد باشکوه اجیرلو *، ایمان قاسمی همدانی
    زمینه و هدف

     مطالعه حاضر با هدف تاثیر تجربه هم آفرینی بر رفتار سبز با نقش میانجی کیفیت زندگی و تعیدلگری نگرش سبز، انجام شده است.

    روش بررسی

     این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی است که از لحاظ روش اجرا در قالب یک پژوهش توصیفی-پیمایشی با رویکرد مقطعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شرکت های گردشگری استان مازندران می باشند که از این میان، نمونه ای متشکل از 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیات از پرسشنامه محقق ساخته اقتباسی از مطالعه لو (2021) شامل 4  بعد و 33 سوال استفاده شده است که بر مبنای طیف لیکرت پنج درجه تدوین شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا مورد تایید قرار گرفت. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ بیش از 7/0 بدست آمد که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است.

    بحث و نتیجه گیری

     نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که تجربه هم آفرینی تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار سبز و کیفیت زندگی دارد؛ کیفیت زندگی تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار سبز دارد. علاوه بر این، مشخص شد که کیفیت زندگی، رابطه بین تجربه هم آفرینی و رفتار سبز را میانجی گری؛ و نگرش سبز رابطه بین رابطه بین تجربه هم آفرینی و رفتار سبز را میانجی گری می کند.

    کلید واژگان: تجربه هم آفرینی, رفتار سبز, کیفیت زندگی, نگرش سبز
    Mohammad Bashokouh Ajirlo, Iman Ghasemi Hamedani
    Background and Objective

     The present study was conducted with the aim of the effect of co-creation experience on green behavior with the mediating role of quality of life and normalization of green attitude.

    Material and Methodology

     This study is applied in terms of its purpose, which was carried out in the form of a descriptive-survey research with a cross-sectional approach. The statistical population of the research is all employees of tourism companies in Mazandaran province, from which a sample of 384 people was selected using Cochran's formula. In this study, to collect information to test hypotheses, a researcher-made questionnaire adapted from Luo's study (2021) including 4 dimensions and 33 questions was used, which was developed based on a five-point Likert scale. The validity of the questionnaire was confirmed using the content validity method. Cronbach's alpha coefficient was calculated to evaluate the reliability of the questionnaire. Cronbach's alpha coefficient was more than 0.7, which shows that the questionnaire has good reliability. Partial least squares technique and SmartPLS software were used to test the hypotheses.

    Findings

     The results of the research hypotheses test showed that the experience of co-creation has a positive and significant effect on green behavior and quality of life; Quality of life has a positive and significant effect on green behavior.

    Discussion and Conclusion

     In addition, it was found that quality of life mediates the relationship between co-creation experience and green behavior; And green attitude mediates the relationship between co-creation experience and green behavior.

    Keywords: Co-Creation Experience, Green Behavior, Quality Of Life, Green Attitude
  • ایمان قاسمی همدانی، محمد باشکوه اجیرلو*، حسین رحیمی کلور، ناصر سیف اللهی
    یکی از مهم ترین کاربردهای فناوری اطلاعات در صنعت گردشگری است و این صنعت، در تلقی کلاسیک نیازمند فضای حقیقی و جابجایی از مکانی به مکان دیگر است؛ اما با ظهور فناوری های نوین دیجیتالی و اطلاعاتی، اینترنت و فضای مجازی سهم قابل توجهی را از اوقات فراغت و برنامه ریزی های گردشگری به خود اختصاص داده است به نحوی که جدای از نقش مهمی که در تبلیغات و ارائه خدمات گردشگری دارد نوع جدیدی از گردشگری را به نام گردشگری مجازی شکل داده است. از این رو نیز، هدف این مقاله تحلیل کاربرد واقعیت مجازی در تحولات صنعت گردشگری به ویژه گردشگری فرهنگی: یک رویکرد کتاب سنجی است. بدین منظور، داده های 109پژوهش انجام شده در سال های 1997 تا 2023 پس از اعمال محدودیت ها برای تحلیل و مصورسازی از پایگاه داده اسکوپوس بازیابی شدند. داده های توصیفی نشان دادند که روند کمی مقالات از سال 1997 تا سال 2018 روند صعودی داشته و در سال 2019 به بالاترین میزان خود رسیده است. اما در سال 2021، این روند با افت مواجه شده، اما بعد از سال 2021 تا سال 2023 دوباره صعود کرده است. علاوه بر این پراستنادترین مقالات، مجلات، نویسندگان، دانشگاه ها و کشورها نیز معرفی شدند. دو تحلیل مصورسازی با استفاده از نرم افزار VOSviewer انجام شد: تحلیل هم تالیفی و تحلیل هم آیندی واژگان. یافته های تحلیل هم تالیفی نشان داد که چین بیشترین همکاری را با دیگر کشورها داشته است. تحلیل هم آیندی واژگان نیز پرکاربردترین واژگان و روندهای پژوهشی در این زمینه را نشان داد. در نتیجه، گردشگری فرهنگی، واقعیت مجازی، میراث فرهنگی، واقعیت افزوده، موزه مجازی، اصالت، نوآوری، مدیریت دانش، گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات جزء پرکاربردترین واژگان در سال های گذشته بوده اند.
    کلید واژگان: گردشگری مجازی, واقعیت مجازی, گردشگری فرهنگی, تحلیل کتاب سنجی
    Iman Ghasemi Hamedani, Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Hosein Rahimi Kolour, Naser Seifollahi
    One of the most important applications of information technology is in the tourism industry, and this industry, in the classical view, requires real space and moving from one place to another. But with the emergence of new digital and information technologies, the Internet and virtual space have taken a significant share of leisure time and tourism planning in such a way that, apart from the important role it plays in advertising and providing tourism services, a new type of tourism called Virtual tourism has taken shape. Therefore, the purpose of this article is to analyze the use of virtual reality in the evolution of the tourism industry, especially cultural tourism: a bibliometric approach. For this purpose, the data of 109 studies conducted between 1997 and 2023 were retrieved from the Scopus database after applying restrictions for analysis and visualization. Descriptive data showed that the quantitative trend of articles had an upward trend from 1997 to 2018 and reached its highest level in 2019. But in 2021, this trend faced a decline, but from 2021 to 2023, it has risen again. In addition, the most cited articles, magazines, authors, universities and countries were also introduced. Two visualization analyses were performed using VOSviewer software: co-authorship analysis and vocabulary co-occurrence analysis. The findings of the co-authored analysis showed that China had the most cooperation with other countries. Vocabulary co-occurrence analysis also showed the most used words and research trends in this field. As a result, cultural tourism, virtual reality, cultural heritage, augmented reality, virtual museums, authenticity, innovation, knowledge management, tourism, information and communication technology have been among the most used words in the past years.
    Keywords: Virtual Tourism, Virtual Reality, Cultural Tourism, Bibliometric Analysis
  • محمد باشکوه اجیرلو*، سید علی نقوی

    پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل شبیه‏ سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد انجام شد. روش پژوهش حاضر روش آمیخته (کیفی و کمی) که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، مدیران، معاونان و نیز کارشناسان شرکت گاز استان یزد و در بخش کمی شامل اساتید دانشگاه بود. در بخش کیفی نمونه‏ گیری با روش گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری و در بخش کمی به شیوه قضاوتی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه بود. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون به شناسایی عوامل موثر بر رفتار شهروندی سازمانی پرداخته شد. سپس عوامل موثر شناسایی شده با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی شد و درنهایت در بخش کمی مدل توسعه رفتار شهروندی سازمانی با استفاده از رویکرد مدلسازی عامل مبنا شبیه‏سازی شده است. تحلیل داده‏ها، منجر به شناسایی 50 کد اولیه، 16 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) شد که عامل مدیریتی به‏عنوان تاثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین نتایج شبیهسازی نشان داد، مدل ارائه شده می تواند برآورد مناسبی از آینده توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد را ارائه دهد.

    کلید واژگان: توسعه, رفتار شهروندی سازمانی, شبیه سازی, شرکت گاز
    Mohammad Bashokouh Ajirlo*, Seyed Ali Naghavi

    The main objective of the present study was to design a simulation model for development of organizational citizenship behavior (OCB) in Gas Company of Yazd province. A mixed method (qualitative and quantitative) approach was carried out in this research which was applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature and method. In the qualitative step, the statistical population included university faculty members, managers, assistants, and experts of Yazd Gas Company, and in the quantitative part, it included university faculty members. Moreover, in the qualitative part, snowball sampling was performed until reaching theoretical saturation, and in the quantitative part, it was done by judgmental sampling. The data collection tools were interviews and questionnaires. In the qualitative section, using thematic analysis method, the effective factors on OCBs were identified. Then, the identified effective factors were prioritized using the fuzzy Delphi method, and finally, in the quantitative section, the organizational citizenship behavior development model was simulated using agent-based modeling approach. The data analysis led to the identification of 50 initial codes, 16 sub-themes and 4 main themes as below: individual, managerial, organizational and environmental factors. According to our results, managerial factor was recognized as the most effective factor. The simulation results illustrate that the presented model can provide an appropriate assessment of the future development of OCB in Gas Company of Yazd province

    Keywords: Development, Organizational Citizenship Behavior (OCB), Simulation, Gas Company
  • ایمان قاسمی همدانی، محمد باشکوه اجیرلو*، حسین رحیمی کلور، ناصر سیف الهی انار
    هدف

    آموزش کارآفرینان در صنعت گردشگری که امروزه در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال است می تواند به توسعه پایدار کمک کند. همچنین، یکی از ویژگی های عصر حاضر که عصر دانش محوری نامیده می شود تغییرات سریع فناوری است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر نیز واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری است.

    روش

    این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها، در حوزه پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی در حوزه گردشگری هسنند. حجم نمونه پژوهش حاضر بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 300 نفر برآورد گردید که برای جلوگیری از ریزش حجم نمونه تعداد 382 پرسشنامه توزیع شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش کسب دانش و اهدای دانش هر کدام با 4 گویه از پژوهش کیم و لی (2014)؛ ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند 7 گویه از مطالعات فرناندز-پورتیلو و دیگران (2024) و نهایتا رشد کارآفرینی نیز با 5 گویه از مطالعات دی کلرک و دیگران (2015)، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss نسخه 22 و SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است.

    یافته ها

    هر کدام از ابعاد تسهیم دانش؛ کسب دانش با ضریب مسیر 0/118 و آماره آزمون معنی داری 5/121 و اهدای دانش با ضریب مسیر 360/0 و آماره آزمون معنی داری  9/385 بر رشد کارآفرینی تاثیر  معنی دار دارد. ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/064 و آماره آزمون معنی داری 2/753 توانست بر رابطه بین کسب دانش و رشد کارآفرینی تاثیر گذار باشد. همچنین ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/057 و آماره آزمون معنی داری 2/560 توانست رابطه بین اهدای دانش و رشد کارآفرینی را تعدیل کند.

    نتیجه گیری

    بررسی نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیم دانش انتشار گسترده اطلاعات حیاتی را تسهیل و ایجاد شیوه های تجاری نوآورانه را نیز تقویت می کند و به کارآفرینان اجازه می دهد تا به منابع ارزشمند دسترسی داشته باشند، دانش فنی را جذب کنند و روابطی را در شبکه های کارآفرینی صنعت گردشگری ایجاد کنند. همچنین، ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند محیطی را برای به اشتراک گذاری و تسهیم دانش ایجاد می کند تا به فعالیت ها و رشد کارآفرینی تبدیل شود.

    کلید واژگان: اکوسیستم کسب وکار هوشمند, تسهیم دانش, رشد کارآفرینی, گردشگری
    Iman Ghasemi Hamedani, Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Hosein Rahimi Kolour, Naser Seifollahi Anar
    Objective

    Training entrepreneurs in the tourism industry, which is the main source of income and employment in many countries today, can help sustainable development. Also, one of the characteristics of the current era, which is called the knowledge-oriented era, is the rapid changes in technology. In this regard, the aim of this research is to examine the moderating role of smart business ecosystem characteristics in the relationship between knowledge sharing and entrepreneurship growth in the tourism industry.

    Methodology

    This study is applied in terms of purpose, and from the point of view of how to collect data, this study is in the field of descriptive survey research. The statistical population of this research includes industrial and academic specialists and experts in the field of tourism. The sample size of the present research was estimated based on Klein's rule of thumb and, using a random sampling method, 300 people were available, and 382 questionnaires were distributed to prevent the sample size from dropping. In this research, two library and field methods were used to collect data, and the variables investigated in the current study were measured through polling using an "electronic questionnaire". To measure knowledge acquisition and knowledge donation, each with 4 items from the research of Kim and Lee (2014); The characteristics of the smart business ecosystem are 7 items from the studies of Fernandez-Portillo et al. (2024) and finally, the growth of entrepreneurship with 5 items from the studies of De Klerk and et al. Also, the face validity of this questionnaire was confirmed by the opinion of professors and experts in this field, and its content validity was confirmed by the relative content validity index based on the opinions of 10 experts knowledgeable about the research topic, and its reliability or validity was also confirmed with the help of Cronbach's alpha test. In this research, SPSS version 22 and SmartPLS version 3 were used to examine and test the hypotheses.

    Findings

    Each of the dimensions of knowledge sharing; acquiring knowledge with a path coefficient of 0.118 and a significant test statistic of 5.121 and donating knowledge with a path coefficient of 0.360 and a significant test statistic of 9.385 have a significant effect on the growth of entrepreneurship. The characteristics of the smart business ecosystem with a path coefficient of 0.064 and a significant test statistic of 2.753 were able to influence the relationship between knowledge acquisition and entrepreneurship growth. Also, the characteristics of the smart business ecosystem with a path coefficient of 0.057 and a significant test statistic of 2.560 could moderate the relationship between knowledge donation and entrepreneurship growth.

    Conclusion

    Knowledge sharing facilitates the widespread dissemination of critical information and strengthens the creation of innovative business practices and allows entrepreneurs to access valuable resources, absorb technical knowledge, and build relationships in the entrepreneurial networks of the tourism industry. Also, the features of the smart business ecosystem create an environment for sharing knowledge in line with entrepreneurship activities and growth.

    Keywords: Smart Business Ecosystem, Knowledge Sharing, Entrepreneurship Growth, Tourism
  • ایمان قاسمی همدانی، محمد باشکوه اجیرلو*، حسین رحیمی کلور، ناصر سیف الهی انار
    زمینه و هدف

    گسترش روزافزون فناوری های نوین دیجیتالی موجب تغییر در مدیریت زنجیره تامین شده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تبیین روند تحولات مدیریت زنجیره تامین در مسیر هوشمندی، مطالعه مبتنی بر رویکرد علم سنجی بوده است.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر تجزیه و تحلیل کتاب سنجی است. تجزیه و تحلیل با انتخاب 744 مقاله در بین سالهای 2002 تا 2023 آغاز و سپس با استفاده از نرم افزار VOSviewer تحلیل شد.

    یافته ها

    در این پژوهش 15 مجله پیشرو که به طور گسترده در مورد فناوری های نوظهور دیجیتالی و هوشمند در زنجیره تامین منتشر شده اند و همچنین ده مقاله و کلمات کلیدی پراستناد شناسایی شده اند.

    نتایج

    نتایج تحقیق بر اساس کلمه کلیدی، ادبیات فناوری های نوظهور دیجیتالی و هوشمند در زنجیره تامین و لجستیک بر روی «بلاک چین»، «کلان داده»، «پایداری»، «هوش مصنوعی»، «قابلیت ردیابی»، «اینترنت اشیا» و «صنعت4.0» متمرکز شده است

    کلید واژگان: بهبود عملکرد, دیجیتالی شدن, زنجیره تامین, فناوری های نوظهور, هوشمندسازی
    Iman Ghasemi Hamedani, Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Hosein Rahimi Kolour, Naser Seifollahi Anar
    Objective

    The increasing development of new digital technologies has caused changes in supply chain management. Therefore, the current research seeks to explain the evolution of supply chain management in the direction of intelligence: a study based on a scientific-metric approach.

    Methodology

    The current research is descriptive and analytical, based on bibliometric analysis. The analysis started with the selection of 744 articles between the years 2002 and 2023 and then analyzed using VOSviewer software.

    Findings

    In this research, 15 leading magazines that have been widely published about emerging digital and smart technologies in the supply chain and also ten highly cited articles and keywords have been identified.

    Originality: 

    Research results based on the keywords, the literature of emerging digital and smart technologies in the supply chain and logistics on "blockchain", "big data", "sustainability", "artificial intelligence", "traceability", "Internet of Things" and "Industry 4.0" are focused

    Keywords: Performance Improvement, Digitalization, Supply Chain, Emerging Technologies, Intelligentization
  • سپیده برومند داشقاپور، باقر عسگرنژاد نوری*، محمد باشکوه اجیرلو، ایمان قاسمی همدانی

    با گسترش جهانی صنعت گردشگری، تعداد فزاینده ای از مناطق در کشورهای درحال توسعه اهمیت گردشگری را به منزله عاملی مهم در توسعه اقتصاد منطقه ای درک کرده اند. بخش بندی بازار گردشگری یکی از اقداماتی است که می تواند به بازاریابان و برنامه ریزان مقاصد گردشگری در زمینه شناسایی تامین نیازها و خواسته های گردشگران کمک کند. در تحقیق حاضر به بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر در شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی مراجعه کننده به شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر طی اردیبهشت تا تیرماه سال 97 می باشند و نمونه آماری آن 384 نفر و روش نمونه گیری در دسترس می باشد. پرسشنامه موردنظر بامطالعه مبانی نظری و با استفاده از 5 پرسشنامه استاندارد تنظیم شده است. روش های تحلیل آماری مورداستفاده نیز عبارت اند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی. تحلیل عاملی عوامل انگیزشی روی نمونه موردنظر منجر به شناسایی 10 عامل مهم شد. همچنین تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی K میانگین پنج خوشه اصلی شامل کسب دانش و آگاهی، لذت و هیجان، تمایلات شخصی و خودشکوفایی، خانواده و دوستان شناسایی شدند. و نهایتا نتایج پژوهش در مورد رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی، روان شناختی، رفتاری و انگیزه های سفر نشان می دهد که آگاهی در زنان و خودشکوفایی و خانواده در مردان، آگاهی در افراد متاهل و خانواده در افراد مجرد، کسب دانش و هیجان در افراد با وضعیت مالی بالا، و دانش و آگاهی در افراد با میانگین سنی بالا و خانواده در افراد 18 تا 35 ساله مهم ترین انگیزه هستند.

    کلید واژگان: گردشگری, بخش &rlm, بندی بازار, بندی رفتاری, انگیزه سفر, تحلیل خوشه&rlm, ای
    Sepideh Bromand Dashghapour, Bagher Asgarnezhad Nouri *, Mohammad Bashokouh Ajirlo, Iman Ghasemi Hamedani
    Introduction

    Domestic tourism plays a key role in the tourism industry. With the global boom and expansion of the tourism industry, an increasing number of regions in developing countries have recognized the importance of tourism as an important factor in the development of the regional economy. As a bridge between the West and the East, Iran has a special place in the field of tourism in terms of special geographical conditions in the region and the Middle East, in terms of special geographical conditions in the region and the Middle East. Indeed, the expansion of economic, health, security and communication infrastructure in the 21st century has made tourism an inevitable reality in human life. Ardabil is one of the cities of Iran and the capital of Ardabil province in northwestern Iran. Ardabil province, due to its unique historical and geographical conditions, has many tourist attractions and in different seasons of the year, it receives many tourists from different parts of the country. The climatic attractions of Ardabil province are richer in spring and summer than in winter; Also, in terms of topography, Ardabil province has very strong potentials in the mountainous part. The province has many attractions. Sarein and Meshkinshahr are also two tourist cities in Ardabil province that attract many tourists to this province every year due to their pristine and eye-catching nature and warm waters. Tourism market segmentation is one of the important measures that can help marketers and planners of tourism destinations in identifying the needs and wants of tourists. The basis of tourism market segmentation is based on the concept that tourism markets are composed of different and diverse groups of tourists that members of each of these groups needs, wants, interests, personality, travel behavior, shopping style and have the same reactions to the variables of a tourism product or service offered. Segmentation serves as an important strategic tool for tourism marketers and provides practical insights into targeting, positioning and competitive analysis. Customer segmentation into different groups and identifying the characteristics of each group helps us to adopt better marketing approaches and on the other hand creates creative ideas.

    Methodology

    The current research is a descriptive survey in terms of data collection. Also, considering that the purpose of this research is to segment the tourism market based on the travel motives of tourists, it is practical in terms of the purpose. The statistical population of this study consists of domestic tourists visiting the cities of Ardabil, Sarein and Meshkinshahr between the first of May and the end of July 2017.Sampling was done using available sampling method and the required sample size was calculated based on Cochran's formula for an unlimited population, 384 people, and the number of samples were equally divided between three cities of Ardabil, Sarein, Meshkinshahr. In order to distribute the questionnaires, the prominent tourist areas of these three cities were visited in person during the specified time period.

    Results and discussion

    Chi-square test was used to examine the differences between clusters based on demographic characteristics. The results show that there is a significant difference between all clusters based on demographic characteristics at the 95% confidence level. alsoIn this research, only the travel satisfaction variable has been used as a psychological characteristic. The results indicate that there is a significant difference between the clusters in terms of travel satisfaction at the 95% confidence level. The selected behavioral variables in this research included visit experience, travel companions, length of stay and source of information. The results indicate that at the 95% confidence level, there is a significant difference between all clusters in terms of behavioral characteristics. Except for cluster 4, in the rest of the clusters, more than half of the people have experienced revisiting.

    Conclusion

    As a general conclusion, it can be said that in general, the cities of Ardabil, Sarein and Meshkinshahr have many tourist attractions in most areas. Offered. For example, due to the importance of the family cluster compared to other clusters, it is necessary to create safe, comfortable and suitable environments for families, or due to the fact that the second cluster was emotional in importance, creating exciting environments or at least creating safe and clear paths. Equipping them for mountaineering will help attract more travelers to these areas. In any case, it should be noted that the most important step in the development of the tourism market is the development and improvement of urban infrastructure, attracting capital and increasing the culture of tourism among the general public. The existence of differences in motivations and goals and in general demographic factors and psychological characteristics of tourists and their behavioral patterns, clarifies the need for knowledge and knowledge of planners and trustees of tourism affairs of these characteristics. This knowledge provides a better understanding of tourism and is a valuable guide for designing more effective development plans. The main reason for the study of the motivations of tourists in choosing a tourist destination is that measuring the motivations of tourists allows us to understand the preferences and needs of tourists. Understanding what motivates tourists to choose a destination and what they tend to experience is in fact a set of vital information very important for tourism planners to improve the quality of visitor experiences and their satisfaction. If a careful study of the motives and desires of tourists in choosing different tourist destinations is not done, the desires and needs of tourists will always remain unknown and tourists will lose their satisfaction from traveling to these destinations. The results of this study show that one of the appropriate methods of market segmentation is to base the motivational factors of visitors; But this variable alone does not provide the marketer with complete information about the obtained sections.

    Keywords: Tourism, Market segmentation, Behavioral segmentation, travel motivation, Cluster Analysis
  • محمد باشکوه اجیرلو*، سید علی نقوی
    زمینه و هدف

     با توجه به اینکه حساسیت مسائل اخلاقی در هر حرفه به یک اندازه نیست و از آنجایی که محیط های آموزشی و بالاخص دانشگاه های علوم پزشکی، وظیفه خطیر آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد به منظور پاسخگویی به نیازهای جامعه و کمک به توسعه همه جانبه سلامت کشور را به عهده دارند، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای شبیه سازی عوامل موثر بر توسعه اخلاق حرفه ای مدرسین دانشگاه های علوم پزشکی انجام گرفت.

    روش

     پژوهش حاضر از نظر هدف، اکتشافی و روش پژوهش، ترکیبی (کیفی کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی، مدرسین دانشگاه های علوم پزشکی و در بخش کمی، مدرسین دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بودند. در بخش کیفی نمونه گیری با روش گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری (13 نفر) و در بخش کمی به شیوه قضاوتی (30 نفر) انجام شد. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه دلفی فازی بود. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون به شناسایی مقوله های اصلی و فرعی توسعه اخلاق حرفه ای مدرسین دانشگاه های علوم پزشکی پرداخته شد، سپس در بخش کمی، عوامل موثر شناسایی شده با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی شد و در نهایت معیارهای حاصل از تحلیل کیفی پژوهش با استفاده از روش مدلسازی عاملبنیان شبیه سازی شد. تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی با نرم افزار Maxqda 20 و در بخش کمی با نرم افزارهای Excel 16 و AnyLogic 8.9 انجام شده است.

    ملاحظات اخلاقی:

     در تمام مراحل انجام این پژوهش اصول اخلاقی و اصل محرمانگی رعایت شده و پرسشنامه ها با کسب رضایت آگاهانه و توضیح در مورد اهداف پژوهش به شرکت کنندگان تکمیل شده است .

    یافته ها

     بر اساس نتایج پژوهش 51 کد اولیه، 10 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی (فردی، آموزشی و پژوهشی) شناسایی شد که عامل فردی به عنوان تاثیرگذارترین عامل توسعه اخلاق حرفه ای مدرسین دانشگاه های علوم پزشکی شناخته شد. همچنین نتایج نشان داد در پایان دوره شبیه سازی، میزان توسعه اخلاق حرفه ای مدرسین دانشگاه علوم پزشکی، 90 درصد شده است و تمامی اعتبارسنجی های لازم در خصوص شبیه سازی کامل انجام شده که با 120 بار آزمایش، صحه بر نتایج گذاشته است.

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مطلوب است تا مدیران دانشگاه های علوم پزشکی توجه ویژه ای به عوامل موثر شناسایی شده به ویژه عامل فردی که نقش به سزایی در توسعه اخلاق حرفه ای مدرسین دارند، داشته باشند.

    کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, مدرسین, دانشگاه, تحلیل محتوا
    Mohammad Bashokouh Ajirlo*, Seyed Ali Naghavi
    Background and Aim

    Given the varying sensitivities of ethical issues in different professions and recognizing that educational environments, particularly medical universities, bear the crucial responsibility of educating and training skilled and committed human resources to meet societal needsand contribute to the comprehensive development of healthcare system, this study aimed to propose a model for simulating factors influencing the professional ethics development (PED) among medical university professors.

    Methods

    This research was exploratory in terms of its purpose and adopted a mixed-method approach (qualitative-quantitative). The study population for the qualitative phase consisted of medical university lecturers, while for the quantitative phase, it included lecturers at Ardabil University of Medical Sciences. Snowball sampling was employed in the qualitative phase until theoretical saturation was achieved (13 participants), while in the quantitative section, it was done judgmentally (30 participants). The data collection instruments were interviews for the qualitative phase and Fuzzy Delphi questionnaires for the quantitative phase. Qualitative data was analyzed using content analysis to identify main themes and sub-themes for the development of professional ethics among medical university lecturers. Subsequently, in the quantitative phase, the identified influencing factors were prioritized using the Fuzzy Delphi method. Finally, the criteria obtained from the qualitative analysis were simulated using an agent-based modeling approach. Data analysis for the qualitative phase was conducted using MAXQDA 20 software, while for the quantitative phase, Excel 16and AnyLogic8.9software were employed.EthicalConsiderations:Ethical principles and data confidentiality were strictly adhered to throughout the study. Questionnaires were completed with informed consent and a clear explanation of the research objectives was provided to participants.

    Results

    Based on the research findings, 51 primary codes, 10 sub-themesand 3 main themes (individual, educationaland research) were identified. The individual factor was recognized as the most influential factor in the development of professional ethics among medical university lecturers. Furthermore, the results indicated that the level of professional ethics development among medical university lecturers reached 90% at the end of the simulation period.All necessary validations regarding the simulation were conducted, confirming the results through 120 tests.

    Conclusion

    Considering the research findings, it is recommended that the heads of medical universities pay special attention to the identified influencing factors, particularly the individual factor, which plays a significant role in developing professional ethics among lecturers.

    Keywords: Professional Ethics, Lecturers, University, Content Analysis
  • محمد باشکوه اجیرلو *، رحیم محمدخانی

    استفاده از بازاریابی دیجیتال به عنوان کانال ارتباطی و فروش منجر به نیاز و استفاده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت صحیح اطلاعات شرکت شده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی بنگاه به بنگاه با تاکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نحوه گردآوری داده از نوع مطالعات پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان و خبرگان در زمینه بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و استادان دانشگاه است که به روش گلوله برفی انتخاب شده است. نمونه گیری در بخش کمی به صورت هدفمند با 35 نفر از خبرگان و متخصصان بازاریابی دیجیتال انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز با پرسشنامه است. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین است که با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا (MAXQDA) و با استفاده از روش کدگذاری تدوین شده است. روش اعتبار سنجی در بخش کمی نیز بر مبنای آزمون همبستگی کندال است. یافته های پژوهش (6 مقوله کلی، 25 مقوله فرعی و 173 مفهوم اصلی) شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبردهای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و شناسایی پیامدهای آن است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران شرکت برای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه به عواملی مانند مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی (تحلیلی، مشارکتی و عملیاتی) توجه کرده اند و به دنبال آن بر تضعیف عوامل بازدارنده و تقویت عوامل مثبت و تاثیرگذار همت ورزیده اند.

    کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه, مدیریت ارتباط با مشتری, هوش مصنوعی
    Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Rahim Mohammad Khani
    Introduction

    The use of digital marketing as a communication and sales channel has led to the need and use of customer relationship management (CRM) systems based on artificial intelligence for the proper management of company information.

    Purpose

    The purpose of this research is to design a business-to-business marketing implementation model with an emphasis on customer relationship management based on artificial intelligence

    Methods

    This study is a type of mixed research with a qualitative-quantitative approach, which is a survey study in terms of its purpose, application, and data collection. In the qualitative part of the data collection tool, a semi-structured interview with 18 specialists and experts in the field of business-to-business digital marketing and university professors who were selected by snowball method. The quantitative part includes a targeted sampling with 35 digital marketing experts and data gathered through a questionnaire. In the qualitative part of the data analysis method, the Grounded theory approach is used based on the Strauss and Corbin method, which is compiled using the MAXQDA software and the coding method. In the quantitative part, the validation method is based on the Kendall correlation test.

    Findings

    The findings of the research (6 general categories, 25 subcategories, and 173 main concepts) include presenting a model that includes causal, contextual, and intervening conditions, along with the introduction of the central phenomenon and the presentation of strategies for implementing business-to-business digital marketing and identifying its consequences.

    Conclusions

    Company managers should pay attention to factors such as customer relationship management based on artificial intelligence (analytical, collaborative, and operational) to implement digital marketing from business to business and try to weaken the inhibiting factors and strengthen the positive and influential factors. 

    Keywords: Business-to-Business Digital Marketing, Customer Relationship Management, Artificial Intelligence
  • الله یار بیگی فیروزی، محمد باشکوه اجیرلو*، ناصر سیف اللهی، قاسم زارعی

    سیستم توزیع محصولات کشاورزی مسئولیت مهم تحویل مواد غذایی به خانوارها و کاهش گرسنگی در جهان را دارد. در این راستا تحقیق حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری با هدف مرور سیستماتیک کتاب سنجی و تحلیل محتوای مطالعات سیستم توزیع محصولات کشاورزی انجام گرفت. برای این منظور پس از جستجوی سیستماتیک در پایگاه های علمی اسکوپوس و وب آف ساینس، 331 مقاله مرتبط از سال 1974 تا 2023 بر اساس پروتکل پریزما انتخاب و وارد بسته نرم-افزاری بیبلیومتریک و نرم افزار VOSviewer گردید. سبد داده های به دست آمده بر اساس تکنیک های کتاب سنجی تحلیل استناد، جفت کتاب سنجی، هم زمانی واژگان کلیدی، تحلیل موضوعی مفهومی و تحلیل محتوا بررسی شد. یافته ها نشان داد که چهار خوشه «هم زیستی اعضای سیستم توزیع»، «شبکه سازی سیستم توزیع با شرکای بیرونی»، «رضایت مشتریان از سیستم توزیع» و «عملکرد سیستم توزیع» از مطالعات شناسایی شد. نتایج این مطالعه بکارگیری سیستم توزیع چند شبکه ای و استفاده از قابلیت های تدارکات چی های شخص ثالث برای توزیع بهتر محصولات کشاورزی را پیشنهاد می کند.

    کلید واژگان: سیستم توزیع, محصولات کشاورزی, مواد غذایی, کتاب سنجی, تحلیل محتوا
    Allahyar Beigi Firoozi, Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Naser Seifollahi, Ghasem Zarei

    The distribution system of agricultural products has the important responsibility of delivering food to households and reducing hunger around the world. In this regard, the present research was conducted based on interpretative paradigm with the aim of a systematic bibliometric review and content analysis of agricultural product distribution system studies. For this purpose, after a systematic search in the Scopus and WOS databases, 331 related articles from 1974 to 2023 were selected based on the PRISMA protocol and entered into the bibliometric package in R software and VOSviewer software. The obtained database was analyzed based on the bibliometric techniques of citation analysis, bibliometric coupling, key word co-occurrence, conceptual thematic analysis, and content analysis. The findings showed that four clusters—"symbiosis of distribution system members", "distribution system networking with external partners", "customer satisfaction with the distribution system," and "distribution system performance"—were identified from the studies. The results of this study suggest the use of a multi-network distribution system and the use of Third-Party Logistic (3PL) providers capabilities for better distribution of agricultural products.

    Keywords: Distribution System, Agricultural Products, Food, Bibliometric, Content Analysis
  • محمد باشکوه اجیرلو*، ایمان قاسمی همدانی
    با توسعه کارآفرینی، فرصت های اقتصادی تازه ای ظهور یافته و کسب و کارهای جدیدی پدید آمده است. محققان معتقدند که فعالیت های کارآفرینی توسط زنان، نقش برجسته ای در سلامت اقتصاد ملت ها دارد. زنان در زمان کوتاهی توانستند با ورود به عرصه کسب و کار تحولات عظیمی در توسعه اقتصادی کشورها ایجاد کنند. هدف این پژوهش، بررسی نقش مهارت های شخصی و کارآفرینی جهت تبدیل شدن از کارآفرینی ترکیبی به کارآفرینی تمام وقت با تاکید بر نظریه یادگیری تجربی می باشد. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و بر اساس گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، زنان کارآفرین فعال در استان مازندران است که 70 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد برگرفته از پژوهش Ferreira (2020) بوده است. روش تحلیل داده ها، مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS می باشد. نتایج نشان داد یادگیری تجربی بر مهارت های شخصی، مهارت های کارآفرینی و انتقال از کارآفرینی ترکیبی به کارآفرینی تمام وقت تاثیر دارد. مهارت های شخصی و مهارت های کارآفرینی بر انتقال از کارآفرینی ترکیبی به کارآفرینی تمام وقت تاثیر دارد. مهارت های شخصی و مهارت های کارآفرینی درارتباط بین یادگیری تجربی و انتقال از کارآفرینی ترکیبی به کارآفرینی تمام وقت نقش واسطه ای دارد. بنابراین، در این خصوص پیشنهاد می گردد که به زنان کارآفرین ترکیبی آموزش های لازم به منظور ایجاد دانش و مهارت های شخصی و کارآفرینی قبل از ورود به کارآفرینی تمام وقت ارایه گشته و باعث توسعه شایستگی های آنان گردد.
    کلید واژگان: کارآفرینی ترکیبی, تمام وقت, نظریه یادگیری تجربی, مهارت های شخصی, مهارت های کارآفرینی
    Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Iman Ghasemi Hamedani
    With the development of entrepreneurship, new economic opportunities have emerged and new businesses have emerged. Researchers believe that entrepreneurial activities by women have a prominent role in the health of the nation's economy. In a short time, women were able to create huge changes in the economic development of countries by entering the business field. The purpose of this research is to investigate the role of personal skills and entrepreneurship in order to transform from hybrid entrepreneurship to full-time entrepreneurship with an emphasis on experiential learning theory. The research method is applied according to the purpose and based on survey data collection. The statistical population of the research is women entrepreneurs active in Mazandaran province, 70 of whom were selected by convenience sampling. The research tool was a standard questionnaire taken from the research of Ferreira (2020). The method of data analysis is a structural equation model using SmartPLS software. The results showed that experiential learning has an effect on personal skills, entrepreneurial skills and the transition from hybrid entrepreneurship to full-time entrepreneurship. Personal skills and entrepreneurial skills have an effect on the transition from hybrid entrepreneurship to full-time entrepreneurship. Personal skills and entrepreneurial skills play a mediating role in the relationship between experiential learning and the transition from hybrid entrepreneurship to full-time entrepreneurship. Therefore, in this regard, it is suggested that women entrepreneurs should be given the necessary training in order to create personal and entrepreneurial knowledge and skills before entering full-time entrepreneurship and developing their competencies
    Keywords: Hybrid entrepreneurship, full-time, empirical learning theory, individual skills, Entrepreneurial Skills
  • محمد باشکوه اجیرلو*، ایمان قاسمی همدانی
    هدف

    در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تیوری های خدمات در حال بازخوانی و ارایه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده موثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل موثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.

    روش

    این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد 190 نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با 8 گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتا اثربخشی هم آفرینی ارزش با 6، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است.

    یافته ها

    عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب 364/0 بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب 802/0 بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب 097/1 بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتا مدیریت دانش با ضریب 540/0 بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تاثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب 292/0 توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند.           

    نتیجه گیری

    بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تاثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تایید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتا فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.

    کلید واژگان: عوامل مبتنی بر مشتری, هوش مصنوعی, هم آفرینی ارزش, مدیریت دانش
    Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Iman Ghasemi Hamedani
    Objective

    In the 21st century, the growth of new technologies in all fields, especially tourism, is inevitable. Also, in this era, many service theories are being revised, and their practical presentation is also changing according to the new logic, and the continuous progress in the development of information and communication technology has also caused significant changes in tourism behaviors. Intelligence in tourism is a new generation of information and communication technology to predict and respond appropriately to the individual needs of tourists and the effective use of tourism resources in tourism destination(s), public sharing of tourism information and experience, and promoting the integration of social resources. Therefore, in the current research, the effective factors on value co-creation through technologies equipped with artificial intelligence and knowledge management in the tourism industry are analyzed.

    Methodology

    This study is applied in terms of purpose, and from the point of view of data collection, this study is in the field of descriptive survey research. The statistical population of the current study consists of tourists and experts in the tourism and hospitality industry, and 190 sample members were available, and the questionnaires were completed. In this research, two library and field methods were used to collect data, and the variables investigated in the present study were measured through polling using "localized electronic questionnaire". To measure customer-based factors with 8 items; technologies equipped with artificial intelligence with 5 subjects; Knowledge management with 4 items and finally the effectiveness of value co-creation with 6 items, based on the 5-option Likert spectrum, have been used. Also, the face validity of this questionnaire has been confirmed by the opinion of professors and experts in this field, and its content validity with the relative content validity index based on the opinions of 10 experts who are knowledgeable about the research topic, and its reliability or validity has also been confirmed with the help of Cronbach's alpha coefficient test.

    Findings

    Customer-based factors with a coefficient of 0.364 on the effectiveness of value co-creation, technology equipped with artificial intelligence with a coefficient of 0.802 on customer-based factors and with a coefficient of 1.097 on the effectiveness of value co-creation, and finally knowledge management with a coefficient of 0.540 0 has a significant effect on the effectiveness of value co-creation. And customer-based factors with a coefficient of 0.292 were able to mediate the relationship between technology equipped with artificial intelligence and the effectiveness of value co-creation.

    Conclusion

    Examining the results of this research showed that the significant effect of customer-based factors, technologies equipped with artificial intelligence and knowledge management on the effectiveness of value co-creation was confirmed. And customer-based factors were able to mediate the relationship between AI-enabled technologies and value co-creation effectiveness. Finally, technologies equipped with artificial intelligence were able to mediate the relationship between customer-based factors and the effectiveness of value co-creation.

    Keywords: customer-based factors, technologies equipped with artificial intelligence, effectiveness of value co-creation, Knowledge Management
  • محمد باشکوه اجیرلو*، سید علی نقوی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شبیه سازی توسعه بهره وری منابع انسانی در اداره کل ورزش و جوانان استان یزد انجام شد.

    روش شناسی: 

    روش پژوهش حاضر روش آمیخته (کیفی و کمی) که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی  تحلیلی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل، اساتید دانشگاه، مدیران، معاونان و نیز کارشناسان خبره اداره کل ورزش و جوانان استان یزد و در بخش کمی شامل اساتید دانشگاه بود. در بخش کیفی نمونه گیری با روش گلوله برفی (به علت گسترده بودن خبرگان) تا دستیابی به اشباع نظری و در بخش کمی به شیوه قضاوتی انجام شد. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه بود. در این پژوهش جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل مضمون به کار گرفته شده است و سپس مدل روابط به روش دیمتل آزمون شده است و در نهایت مدل توسعه بهره وری منابع انسانی با استفاده از رویکرد مدل سازی عامل بنیان شبیه سازی گردید.

    یافته ها

    تحلیل داده ها، منجر به شناسایی 50 کد اولیه، 12 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی (سازمانی، محیطی و شغلی) شد که عامل سازمانی به عنوان تاثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین نتایج شبیه سازی نشان داد، مدل ارایه شده میتواند برآورد مناسبی از آینده توسعه بهره وری منابع انسانی در اداره کل ورزش و جوانان استان یزد ارایه دهد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران ورزشی باید شرایط محیطی، شغلی و سازمانی را فراهم کنند که نقش به سزایی در توسعه بهره وری منابع انسانی در سازمان های ورزشی دارند.

    کلید واژگان: توسعه بهره وری, شبیه سازی, روش دیمتل, مدل سازی عامل بنیان
    Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Seyedali Naghavi
    Objective

    The main objective of the present study is to design a simulation model for human resource productivity development in Sports and Youth General Directorate of the Yazd Province, Iran.

    Methodology

    In this study, a mixed method approach (qualitative and quantitative) was used, which was applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature and method. In the qualitative part, the statistical population included university faculty members, managers, assistants, as well as experts of the Sports and Youth General Directorate of the Yazd Province, and in the quantitative part, it included university faculty members. Due to the wide range of experts, sampling was performed by snowball method in the qualitative part until reaching theoretical saturation, and in the quantitative part, it was carried out by judgmental sampling. The measuring tools in the qualitative and quantitative parts were interview and questionnaire, respectively. Moreover, in order to analyze the specialized interviews, thematic analysis method was used, and then the relationship model was tested by the DEMATEL method. Finally, the human resource productivity development model was simulated using the agent-based modeling approach.

    Results

    The data analysis led to the identification of 50 initial codes, 12 sub-themes, and 3 main themes (organizational, environmental, and occupational), and the organizational factor was recognized as the most influential factor. The simulation results also indicate that the presented model can provide an appropriate estimate of the future development of human resource productivity in the Sports and Youth General Directorate of the Yazd Province.

    Conclusion

    The results of the present research work suggest that sports managers should provide suitable conditions in terms of environment, occupation, and organization, which play a significant role in the development of human resources productivity in sports organizations.

    Keywords: Productivity development, Simulation, DEMATEL technique, Agent-Based Modeling
  • وحیده علیپور*، محمد باشکوه اجیرلو، عاطفه مهری بازقلعه، انیس مهری بازقلعه

    ارتباطات بانکی موثر می تواند روابط با مشتریان را بهبود بخشد و تقویت کند تا به سطح مطلوبی از عملکرد برسند. اگرچه در دهه های اخیر بانک ها و خدمات ارایه شده توسط آن ها پیشرفت کرده اند، اما رضایت مشتری از نظر ارتباطات بانکی هنوز نگران کننده است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر اثربخشی ارتباطات بر رضایت مشتری با نقش میانجی ارزش درک شده، کیفیت درک شده و اعتماد مشتریان است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر مبنای روش، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشتریان بانک شهر در استان قزوین است. حجم جامعه مورد نظر نامحدود و طبق جدول کرجسی و مورگان برابر با 384 نفر در نظر گرفته شد. پرسش نامه به صورت الکترونیکی در بین جامعه آماری پخش گردید و در نهایت تعداد 384پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس برای جمع آوری داده ها انتخاب شد و گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از پرسش نامه 21 سوالی انجام گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که اثربخشی ارتباطات بر رضایت مشتری، اعتماد مشتری، ارزش درک شده و کیفیت درک شده تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین اثربخشی ارتباطات به صورت غیرمستقیم از طریق اعتماد، ارزش درک شده و کیفیت درک شده منجر به رضایت مشتریان می شود. سایر نتایج در قالب بحث و نتیجه گیری در پژوهش آمده است.

    کلید واژگان: اثربخشی ارتباطات, رضایت مشتریان, اعتماد مشتریان, کیفیت درک شده, ارزش درک شده
    Vahideh Alipoor *, Mohammad Bashokouh Ajirlo, Atefeh Mehri Bazghaleh, Anis Mehri Bazghaleh

    Effective banking communications can improve and strengthen customer relationships to achieve the desired level of performance. Although banks and the services they provide have improved in recent decades, customer satisfaction with banking communications is still a concern. The purpose of this study is to investigate the effect of communication effectiveness on customer satisfaction with the mediating role of perceived value, perceived quality and customer trust. The research is a descriptive correlational research in terms of applied purpose and method. The statistical population of this study includes all customers of Bank Shahr in Qazvin province. The size of the target population was unlimited and according to Krejcie and Morgan table was equal to 384 people. The questionnaire was distributed electronically among the statistical population and finally 384 questionnaires were analyzed. The available sampling method was selected for data collection and the required data were collected in this study using a 21-item questionnaire. The results of the study showed that the effectiveness of communication has a positive and significant effect on customer satisfaction, customer trust, perceived value and perceived quality. Also, the effectiveness of communication indirectly leads to customer satisfaction through trust, perceived value and perceived quality. Other results are presented in the form of discussion and conclusions in the research.

    Keywords: Communication Effectiveness, Customer trust, Customer Satisfaction, perceived quality, Perceived Value
  • وحیده علیپور*، محمد باشکوه اجیرلو، عاطفه مهری بازقلعه، انیس مهری بازقلعه
    تعهد کارکنان به عنوان نیرویی حیاتی در بقا و سودآوری سازمان ها می تواند آنان را در ارایه خدمات باکیفیت به طور مداوم تحت تاثیر قرار دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر در تعهد کارکنان شهرداری شهر زنجان می باشد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و ماهیتی پیمایشی- علی دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل 723 نفر از کارکنان شهرداری مناطق سه گانه شهر زنجان است که از این تعداد 248 نفر طبق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسش نامه ای استاندارد که پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 0/802 مورد تایید قرار گرفته، گردآوری گردید و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، فرضیه های مربوط به متغیرهای تاثیرگذار بر تعهد به ترتیب ارتباط داخلی (با ضریب مسیر0/50)، انگیزش (با ضریب مسیر 0/35)، توانمندسازی (با ضریب مسیر0/30)، فناوری اطلاعات و ارتباطات (با ضریب مسیر 0/23)، عدالت و انصاف (با ضریب مسیر 0/18) و کار تیمی (با ضریب مسیر 0/12) تایید گردید. همچنین با توجه به اینکه مقدار آماره تی (0/63) در رابطه بین متغیرهای توسعه و آموزش و تعهد کم تر از 0/96 بود، این فرضیه مورد تایید قرار نگرفت.
    کلید واژگان: بازاریابی داخلی, تعهد کارکنان, نگرش کارکنان, ابعاد بازاریابی داخلی, شهرداری زنجان
    Vahideh Alipoor *, Mohammad Bashokouh Ajirlo, Atefeh Mehri Bazghaleh, Anis Mehri Bazghaleh
    Employee commitment as a vital force in the survival and profitability of organizations can continually influence them to provide quality services. The aim of this study is to investigate the factors affecting the commitment of Zanjan municipal employees. This study is applied in terms of purpose and nature of the survey-causal. The statistical population of this study includes 723 municipal employees in the three regions of Zanjan, of which 248 people were selected according to the Cochran's formula and simple random sampling method. Data were collected using a standard questionnaire, the reliability of which was confirmed using Cronbach's alpha coefficient of 0.802, and its analysis using structural equation modeling showed that the assumptions related to the variables affecting commitment were related, respectively. Internal (with a path coefficient of 0.50), motivation (with a path coefficient of 0.35), empowerment (with a path coefficient of 0.30), information and communication technology (with a path coefficient of 0.23), justice and fairness (with a path coefficient of 0.18) and teamwork (with a path coefficient of 0.12) was confirmed. Also, this hypothesis was not confirmed due to the fact that the value of T-statistic (1.63) in the relationship between development and education variables and commitment was less than 1.96.
    Keywords: Internal Marketing, Employee Commitment, employee attitude, Dimensions of Internal Marketing, Zanjan Municipality
  • نادر اسکندری، محمد باشکوه اجیرلو*، حسین رحیمی کلور
    مسئولیت اجتماعی شرکت ها، اقدام ضروری برای سازمان ها به رسمیت شناخته شده است؛ از آنجا که ارتباط مثبت بین اقدامات مسئولیت اجتماعی شرکت و واکنش مصرف کنندگان نسبت به شرکت و محصولات آن وجود دارد؛ بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر واکنش مصرف کننده با نقش تعدیل کنندگی شایستگی های محوری شرکت است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مشتریان صنعت بانکداری در شهر اردبیل بودند که 460 نمونه صحیح مورد ارزیابی قرار گرفت. برای بررسی متغیرهای پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شد که دارای 56 سوال است. در این پژوهش اطلاعات موردنیاز از دو طریق کتابخانه ای و میدانی یا پیمایشی جمع آوری شده است. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که، مسئولیت اجتماعی شرکت بر واکنش مصرف کننده اثر ساختاری مثبت دارد و به ترتیب ابعاد اخلاقی، بشردوستانه، اقتصادی و قانونی بیشترین اثر ساختاری را دارند. همچنین نتایج نشان داد شایستگی های محوری شرکت اثر ساختاری مسئولیت اجتماعی شرکت بر واکنش مصرف کننده را تعدیل نمی کند.
    کلید واژگان: شایستگی محوری, مسئولیت اجتماعی شرکتی, واکنش مصرف کننده
    Nader Eskandari, Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Hossein Rahimi Kolour
    Introduction
    Corporate social responsibility is recognized as an essential action for organizations. Market studies show that there is a positive relationship between corporate social responsibility measures and consumer reaction to the company and its products. Banks, compared to other firms, play a key role in institutionalizing social responsibility in societies. The role of banks as facilitators and drivers of economic and business cycles, as wealth-creating institutions and as providers of services to local, national and international communities underscores the importance of these institutions in streamlining the social movement of social responsibility throughout the society.
    Methodology
    The present study is applied in terms of purpose and descriptive in terms of the data collection. The method of data collection is a field survey, and the tool of data collection is a standard questionnaire. The statistical population of the study is the customers of the banking industry in Ardabil. To determine the sample size, since the total number of the study population was unlimited, the Morgan table was used. In this table, a sample of 384 represented a large number of communities. To ensure that the number of sample cases was sufficient, and due to the possible non-cooperation of some people, the questionnaires were distributed among 600 people. Out of this number, 460 decomposable and analytical questionnaires were returned. The method of distributing the probabilistic questionnaire was available. The selection of this method was due to the big size of the community, the involvement of the customers of all the banks in Ardabil, time constraints for accurate classification, and difficult access to the customers. Based on this, with the discretion of the supervisor, a questionnaire was provided to those customers who were willing to cooperate. Of course, the researcher tried to distribute the questionnaires evenly among the city-level banks. In the present study, to test the research hypotheses, structural equation modeling was done using the Amos software.
    Results and Discussion
    Social issues and problems have recently attracted the attention of many experts and stakeholders in different societies as a result of the lack of care by organizations and managers for their social duties and responsibilities. Today, companies are committed to expressing the effects of their activities on the natural environment and society. Corporate social responsibility is considered essential for organizations. As a result, it has competitive advantages and positive economic results for companies. One of the most important stakeholders that are highly sensitive to corporate social responsibility initiatives are customers, who are at the core of corporate social responsibility to maximize profits in the long run. Investing in social responsibility programs that are reflected in the community shows that the company actually cares about the people and is willing to respond to the community. Banks, compared to other firms, play a key role in institutionalizing social responsibility in the society. In recent years, financial institutions have broadened the range of social and environmental activities that can be implemented in their institutions. In addition to playing their role in managing the impact of their performance on the society, these financial institutions play a vital role in encouraging their customers (real and corporate) to take responsible actions and reduce the adverse social and environmental effects of their activities. The other variables that can play an effective role in provoking a positive customer response include the core competencies of the company. The competencies of the organization perceived through strong relationships between the service provider and the customer can lead to increased customer trust. The core competencies of companies today play a decisive role in the reaction of consumers to their services because customers are in touch with these competencies. Moreover, these competencies lead to a competitive advantage for companies and guide them in achieving their pre-defined goals. In order to achieve a more competitive advantage in their industry, banks also seek to strengthen their core competencies on the one hand and take a closer look at their social responsibility on the other. Social responsibility activities are effective in creating a growing and healthy society. They are an important type of financial institutions with an undeniable role in the society, and their performance affects the whole society. So, their attention to social responsibilities is very important. In this regard, more approaches to social responsibility and core competencies can provoke a positive reaction from consumers.
    Conclusion
    The findings showed that the social responsibility of banks and economic, legal, moral, and humanitarian responsibility have a positive structural effect on consumer reaction, and the core competencies of the company do not moderate the structural effect of corporate social responsibility on consumer reaction. Extensive studies have been conducted in this field, it is concluded that social responsibility activities are effective in creating a growing and healthy society. Since banks, as one of the most important economic institutions, have an undeniable role in the society and their performance affects the whole society, it is very important for them to pay attention to the category of social responsibilities. In this regard, banks can improve the welfare and economic conditions of the society by providing opportunities for growth in production and employment.
    Keywords: Consumer Reaction, Core Competence, Corporate social responsibility
  • محمد باشکوه اجیرلو*، ناصر سیف اللهی، الله یار بیگی فیروزی

    نقش قابلیت های بازاریابی در تجارت الکترونیک و توانایی آن در بهبود عملکرد سازمانهای صنعتی مورد توجه جدی محققان کسب و کار قرار گرفته است. در همین راستا هدف از این پژوهش بررسی تاثیر قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی و تجربه صادراتی بر عملکرد صادراتی با نقش واسطه ای کارایی توزیع است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- پیمایشی و از نظر گردآوری داده ها، کتابخانه ای- میدانی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش عبارتند از مدیران سازمان صنعت، معدن و تجارت فارس که مجموع آنها 318 نفر می باشد. تعداد نمونه به کمک جدول مورگان به تعداد 158 نفر برآورد شده است. ولیکن با در نظر گرفتن تقریبا 10 درصد ریزش در پرسشنامه، تعداد 175نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه ها در بین آنها با مراجعه حضوری به سازمان صنعت، معدن و تجارت فارس توزیع شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی سازه، تشخیصی، واگرا و همگرا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ با نرم افزار Smart PLS بررسی گردید. نتایج نشان داد که قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی، تجربه صادراتی و کارایی توزیع بر عملکرد صادراتی تاثیر مثبت دارند. قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی بر کارایی توزیع تاثیر مثبت دارد. ولی تجربه صادراتی بر کارایی توزیع تاثیر معنیداری ندارد. همچنین کارایی توزیع در ارتباط بین قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی و عملکرد صادراتی از نقش واسطه ای برخوردار می باشد. ولی کارایی توزیع در ارتباط بین تجربه صادراتی و عملکرد صادراتی از نقش واسطه ای برخوردار نمی باشد.

    کلید واژگان: : قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی, تجربه صادراتی, کارایی توزیع, عملکرد صادراتی
    Mohammad Bashokouh Ajirlo *, Naser Seifollahi, Allahyar Beigi Firoozi

    In this regard, the aim of this study was to investigate the effect of e-commerce marketing capabilities and export experience on export performance with the mediating role of distribution efficiency. This study is applied in terms of purpose, descriptive-survey method in terms of descriptive method, and library-field in terms of data collection. The statistical population of the study is the managers of Fars Industry, Mining and Trade Organization, which has a total of 318 people. The sample size is estimated at 158 with Morgan's table. However, considering approximately 10% drop in the questionnaire, 175 people were selected based on simple random sampling method and the questionnaires were distributed among them by referring to Fars Industry, Mining and Trade Organization in person. The data collection tool is a questionnaire. The validity of the questionnaires was evaluated based on the validity of the structure, diagnostic, divergent and convergent and its reliability with Cronbach's alpha coefficient with Smart PLS software. The results showed that e-commerce marketing capabilities, export experience and distribution efficiency have a positive effect on export performance. E-commerce marketing capabilities have a positive effect on the efficiency of distribution. But export experience does not have a significant effect on the efficiency of distribution. Distribution efficiency also plays a mediating role in the relationship between e-commerce marketing capabilities and export performance. But the efficiency of distribution does not play a mediating role in the relationship between export experience and export performance.

    Keywords: e-commerce marketing capabilities, export experience, distribution efficiency, Export performance
  • نادر اسکندری، محمد باشکوه اجیربو*، حسین رحیمی کلور

    در فضای به شدت رقابتی امروز، بانک ها برخورداری از شایستگی های محوری را نوعی استراتژی تجاری می بینند که باعث می شود بر اعتبارشان افزوده شود و سهم شان در بازار افزایش یابد. شایستگی های محوری مجموعه ای از مهارت های ویژه است که یک شرکت یا سازمان را قادر می سازد محصولات یا خدماتی منحصربه فرد به مصرف کنندگان ارایه دهد و از این طریق واکنش مثبت آنها را برانگیزد. استفاده از ابزار شایستگی محوری به سازمان ها اجازه می دهد تا با سرمایه گذاری بر نقاط قوت خود تمایزی قابل توجه نسبت به رقبا کسب کند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین اثر شایستگی های محوری صنعت بانکداری بر واکنش های مصرف کنندگان است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتریان صنعت بانکداری در شهر اردبیل به تعداد نامحدود بودند که 460 نمونه از طریق پرسش نامه استاندارد 37 گزینه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. روایی پرسش نامه از روش صوری و محتوایی، و روایی همگرا و تحلیل عاملی تاییدی، و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش PLS استفاده شده و نتایج گویای آن است که تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که شایستگی های محوری منجر به واکنش مثبت مصرف کننده می شود. همچنین تلاش در جهت افزایش رضایت مندی و  اعتماد مشتریان نیز باعث افزایش تبلیغات دهان به دهان مثبت، افزایش وفاداری و در نهایت قصد خرید آنها می گردد.

    کلید واژگان: شایستگی محوری, رضایت, اعتماد, تبلیغات دهان به دهان, قصد خرید, وفاداری
    Nader Eskandari, Mohammad Bashokouh Ajirlo*, Hossein Rahimi Kolour

    In todaychr('39')s highly competitive environment, banks view core competencies as a kind of business strategy that increases their credibility and increases their market share. core competencies is a set of special skills that enable a company or organization to deliver unique products or services to consumers and thereby stimulate positive feedback. Using a core competency tool allows organizations to earn a significant difference to their competitors by investing in their strengths. The purpose of this study is to Explaining the impact of core competencies the banking industry on consumer reactions. This study is applied in terms of purpose and is descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of the research was the banking industry customers in Ardabil in unlimited numbers, that 460 samples were evaluated through a standard 37-item questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by content method, and convergent validity and confirmatory factor analysis, and its reliability was confirmed by Cronbachchr('39')s alpha and combined reliability. PLS method was used to test the research hypotheses and the results show that all hypotheses have been confirmed. Findings showed that core competencies lead to a positive consumer response. Efforts to increase customer satisfaction and trust also increase positive word of mouth, increase loyalty and ultimately the intention to buy.

    Keywords: Core Competency, Satisfaction, Trust, Word of mouth advertising, Purchase intention, Loyalty
  • محمد باشکوه اجیرلو*، زهرا پورامینی، مجید یحیوی قاسم قشلاقی، علیرضا فردی آذر

    با توجه به محیط های رقابتی، تقاضا برای استعدادها رو به افزایش است. اما اکثر سازمان ها در حفظ و نگهداشت استعدادها با مشکلاتی روبه رو می شوند. در این راستا وجود سیستم ارزیابی عملکرد شایسته محور جهت حفظ و نگهداشت استعدادها یک نیاز محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی مولفه های ارزیابی عملکرد استعدادها انجام شده است. این تحقیق در شرکت ملی نفت ایران صورت گرفت و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که بین 223 نفر از مدیران، معاونان و کارکنان توزیع شد. نتایج نشان داد که مولفه های ارزیابی عملکرد استعدادها هم در سطح مدیریتی و هم در سطح کارشناسی، شامل شایستگی های رهبری، تصمیم گیری و حل  مسیله، ارتباطات، کار تیمی، تکنیکی و فنی، برنامه ریزی و سازمان دهی، مواجهه با فشار، انعطاف پذیری، نوآوری و مشتری مداری می باشد که درجه اهمیت آن ها برای هر دو گروه متفاوت است.

    کلید واژگان: استعدادها, ارزیابی عملکرد, شرکت ملی نفت ایران
    Mohammad Bashokouh Ajirlo*, Zahra Pouramini, Majid Yahyavi Ghasem Gheshlaghi, Alireza Fardi Azar

    According to competitive environments; demand for talents is rising, but most organizations are struggling to maintain Talents. In this regard, the system of Competency-based performance assessment in maintaining talent is a requirement. The purpose of this paper was to identify and rank the components of the evaluation of the performance of talents. This research was carried out at the National Iranian Oil Company and the data collection tool was a questionnaire distributed among 223 managers, experts and employees. The results showed that the components of evaluation of talent performance include leadership competencies, problem solving, communication, and teamwork, technical and technical, planning and organizing, exposure to pressure, flexibility, innovation and customer orientation.

    Keywords: Talents, Performance Evaluation, National Iranian Oil Company
  • محمد باشکوه اجیرلو، سید حمید خداداد حسینی، اسدالله کردناییج، عادل آذر
    امروزه با پیشرفت تکنولوژی و پدیدار شدن مدل های جدیدکسب وکار، افزایش سطح رقابت و تغییر خواسته ها و انتظارات مشتریان، استفاده از کانال‎های توزیع چندگانه و متعدد به سرعت در حال رشد است. استفاده ازکانال‎های توزیع متعدد به رغم داشتن مزایایی، چالش های متعددی نیز به دنبال دارد که هماهنگی و انسجام این کانال ها با کارآیی بالا و رفع این چالش ها مستلزم بحث و بررسی بیشتر است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی نقش قابلیت های موثر در هماهنگی کانال های توزیع چندگانه از منظر عرضه‎کننده است. جامعه آماری این تحقیق شامل عرضه‎کنندگان محصولات و قطعات الکترونیکی در تهران است که در این رابطه تعداد247 نفر ازمدیران بازاریابی و فروش شرکت های یاد شده نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته های مطالعه حاکی از این است که قابلیت هایی نظیر برند، مکانیزم کنترلی و جبران خدمات از جمله عوامل موثر در هماهنگی کانال های توزیع چندگانه بوده و تاثیر مثبتی بر عملکرد عرضه‎کننده دارند، لکن ارتباطات تاثیر مستقیم بر عملکرد ندارد.
    کلید واژگان: قابلیت, کانال های توزیع چندگانه, هماهنگی
    Mohammad Bashokouh Ajirlo, Seyed Hamid Khodadad Hoseini, Asad Allah Kord Naiej, Adel Azar
    Nowday, with technology progress and the emergence of new business models, increased levels of competition and changing demands and expectations of customers, using multi channels of distribution is growing rapidly. Using multiple distribution channels, despite having advantages, have many challenges as Coordination and integration of these channels with high efficiency and eliminate these challenges requires more discussion. This study aimed to identify influential capabilities in coordinating multiple distribution channels from the supplier’s landscape. Statistical population of this study included electronics products suppliers in Tehran. Statistical sample of this study is number 247 Marketing and sales managers. Data analysis using structural equation modeling technique was conducted. Findings suggest is that capabilities such as brand, control and compensation are affecting factors in coordination of multi channels and have positive affect on supplier performance but communication hasn’t meaningful relationship with performance.
    Keywords: Capability., Coordination, Multi, Channel Distribution
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال