mohammad mahmoodikia
-
پژوهشنامه متین، پیاپی 104 (پاییز 1403)، صص 81 -110با عنایت به اهمیت و جایگاه محوری اندیشه امام خمینی بر ساخت نظم سیاسی پسا انقلاب اسلامی و نیز شخصیت علمی ذو ابعاد ایشان، در این تحقیق بر آن هستیم تا با مراجعه به متن اندیشه عرفانی، اخلاقی و فلسفی، به این پرسش پاسخ دهیم که مبانی عرفانی، اخلاقی و فلسفی در نظم فکری امام خمینی چیست؟ یافته این پژوهش که با استفاده از کاربست نظریه هرمنوتیک قصدگرای اسکینر به دست آمده دلالت بر آن دارد که امام در مسئله شناخت، قائل به ذومراتب بودن شناخت است و با عنایت به محدودیت شناخت انسان به عالم طبیعیات، بر ضرورت دین و وجوب ارسال انبیا معتقد است و درنتیجه این نگرش، قائل به طیف گسترده ای از منابع شناخت اعم از منابع عقلی، متن مقدس و شهودی است. درزمینه هستی شناختی نیز در زمره قائلین به فلسفه متعالیه صدرایی بر وجود یک نظم سلسله مراتبی در عالم باور دارد و همه موجودات را مظهر و اسم خداوندی می داند که بر فطرت الهی مخمر گشته اند و درزمینه انسان شناسی نیز انسان را در عالی ترین مرتبه خود، در مقام کون جامع، خلیفه الله و مظهر انسان کامل یاد می کند و با طرح نظریه دو فطرتی در وجود انسان، یعنی فطرت مخموره محجوبه در حجاب طبیعت و فطرت مخموره غیرمحجوبه اولی را از جنود جهل و منشا شقاوت و دیگری را از جنود عقل و عامل سعادت انسان عنوان می کند. درزمینه روش شناسی نیز ایشان قائل به تکثر روش و استفاده از هر یک از روش های شناخت در محدوده کاربست پذیری آن است.کلید واژگان: امام خمینی, انسان شناسی, روش شناسی, معرفت شناسی, هستی شناسیMatin, Volume:26 Issue: 104, 2024, PP 81 -110Given the pivotal significance of Imam Khomeini’s thoughts in the development of post-Revolution political order and his multifaceted scientific personality, in this research study we intend to review his mystical, ethical and philosophical works to find an appropriate answer to the following main question: What are the mystical, ethical and philosophical fundamentals in Imam Khomeini’s intellectual system? The findings of this paper obtained through Skinner's Methodology of Intentional Hermeneutics indicate that in his analysis of epistemology, Imam Khomeini considers it as a graded phenomenon. Since mankind’s scope of epistemology is restricted to natural science, he believes in the necessity of religion and the need for sending messengers. As a result of this attitude, he believes in a wide spectrum of sources for cognition such as rational sources, sacred text and intuitional sources. In terms of ontology, Imam Khomeini follows Mulla Sadra’s transcendental philosophy and a graded order in the universe. He considers all creatures as manifestations of God created in His name and based on Divine fitra (nature). As in terms of anthropology, Imam Khomeini addresses human being in his highest ever stage, i.e. most perfect creature, vicegerent of God on earth, and manifestation of a perfect human. Introducing a double-fitra theory in man’s self, i.e. spiritual fitra veiled in nature and unveiled spiritual fitra, he argues that the first is one of the armies of ignorance and the source of wickedness and the latter is an army of reason and a factor for human salvation. In methodology, too, Imam Khomeini believes in multiple methods and using each method of epistemology within its scope of applicability.Keywords: Imam Khomeini, Epistemology, Ontology, Anthropology, Methodology
-
با عنایت به تغییرات شگرف و شتابنده در عرصه فناوری های ارتباطی و به التبع آن تغییر در شیوه ها، ابزارها و روش های کنش ارتباطی میان افراد جامعه از یک سو، و نیز هجمه مستمر جریان رسانه ای غرب برای برساختن تصویری مخدوش از ماهیت و اهداف کنش سیاست داخلی و خارجی ایران، این تحقیق به دنبال ارائه شیوه تفکری است که از طریق آن امکان بازسازمان دهی کنش رسمی رسانه رسمی جمهوری اسلامی ایران فراهم گردد. برای این منظور محقق از روش تحلیل مضمون (مصاحبه های نخبگانی) بر اساس نظریه توماس اسپریگنز استفاده برده است. جامعه نخبگانی 8 نفر از استادان حوزه ارتباطات هستند که این تعداد با منطق اشباع نظری برگزیده شده اند. پژوهش پیش رو، دربردارنده 20 مضمون در بعد شناخت وجه مسئلگی چالش در کنش رسانه ای رسمی، 79 مضمون در شکل گیری وضعیت چالش، 14 مضمون در باب ترسیم وضعیت آرمانی و 47 راهکار عملیاتی برای ارتقای سطح کیفی کنش رسمی رسانه ای در جمهوری اسلامی ایران است.کلید واژگان: آسیب شناسی, توماس اسپریگنز, جمهوری اسلامی ایران, رسانه رسمی, کنش رسانه ایPolitical Knowlwdge, Volume:20 Issue: 2, 2024, PP 571 -598Considering the tremendous and accelerated changes in the field of communication technologies and the consequent change in the methods, tools and methods of communication between people on the one hand, as well as the continuous onslaught of the western media stream and their ceaseless efforts to create a distorted image of the nature and also The goals of the internal and external policy of the Islamic system, this research seeks to provide a way of thinking through which the possibility of reorganizing the official media of the Islamic Republic - with the aim of improving the level of the effectiveness of its media and propaganda action - will be provided. For this purpose, the researcher tries to answer the question of how to overcome the challenges facing the media action of the official media of the Islamic Republic of Iran by using the method of thematic analysis and its application to expert interviews. Naturally, providing an answer to this question requires knowing the weak points, drawing the situation of an ideal media action and providing operational solutions for this purpose. The elite community consists of 8 professors in the field of communication, who were selected with the logic of theoretical saturation. The upcoming research includes 20 themes in the dimension of recognizing the problematic aspect of the challenge in official media action, 79 themes in the formation of the challenge situation, 14 themes in the drawing of the ideal situation and 47 operational solutions to improve the quality level of official media action in the Islamic Republic of Iran.Keywords: Pathology, Media Action Pattern, I.R.Iran, Media, Thomas A. Spragens
-
ماهیت پویای تحولات حادث شده در منطقه جنوب غرب آسیا و نیز شکل گیری قطب بندی های جدید امنیتی در آن، بر پیچیدگی های آینده نظم و الگوهای همکاری و منازعه در این منطقه راهبردی می افزاید. شکل گیری دوگانه رقیب محور مقاومت و محور سازش یکی از برجسته ترین نمودهای روندهای نظم ساز در این منطقه به شمار می رود. امری که فرجام آن می تواند به شکل گیری یک نظم نوین ژئوپلیتیکی با قواعد کنش متفاوتی منجر شود. این تحقیق به دنبال بررسی تاثیرات این الگوهای نوین از روابط میان بازیگران منطقه ای است (بیان مسئله). محقق با استفاده از روشی ترکیبی از مصاحبه نخبگانی و تحلیل مضمونی (روش تحقیق)، به دنبال ارائه پاسخ به سوال اصلی تحقیق است که دیدگاه افکار عمومی نخبگان مورد مصاحبه در خصوص دوگانه رقیب محور مقاومت محور سازش در بازساماندهی نظم منطقه ای چیست؟ شناخت دقیق نحوه تاثیرگذاری دوقطبی یادشده، نیازمند شناخت نحوه توزیع قدرت در منطقه، ویژگی های محبطی و نیز نقاط قوت و ضعف هر یک از محورهای یاد شده است (سوال تحقیق). در این تحقیق 58 مضمون در شناخت تغییرات در مولفه های شکل دهنده به محیط کنش، 78 مضمون در توضیح چالش های محور مقاومت و 114 مضمون در توضیح چالش های محور سازش احصا شده است (یافته تحقیق).
کلید واژگان: محور مقاومت, محور سازش, نظم منطقه ای, جنوب غرب آسیا, چالش هاThe dynamic nature of the developments in the Southwest Asia region, as well as the formation of new security polarizations in it, adds to the complexities of the future order and patterns of cooperation and conflict in this strategic region. The dual formation of the rival axis of resistance and the axis of compromise is one of the most prominent manifestations of the order-making trends in this region. The outcome of which can lead to the formation of a new geopolitical order with different rules of action. This research seeks to investigate the effects of these new patterns of relations between regional actors (problem statement). Using a combined method of elite interviews and thematic analysis (research method), the researcher seeks to provide an answer to the main question of the research: What are the strengths and weaknesses of the rival dualism of resistance and compromise in the reconstruction of the regional order? A detailed understanding of how the said bipolar affects, requires knowing how the power is distributed in the region, the depressing features, as well as the strengths and weaknesses of each of the mentioned axes (research question). In this research, 58 themes in understanding the changes in the components that shape the action environment, 78 themes in explaining the challenges of resistance and 114 themes in explaining the challenges of compromise have been counted (research findings).
Keywords: Axis of resistance, axis of compromise, regional order, Southwest Asia, challenges -
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلاب های عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوان المسلمین از یک سو، و نیز نحوه مواجهه وی با حکومت سوریه در این دوره زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسه ای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در مقام جمع آوری اطلاعات، به این پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان اندیشه اسلام سیاسی میانه رو که وی نماینده اصلی آن دانسته می شود با نوع کنش سیاسی او در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ یافته این پژوهش حکایت از آن دارد که علی رغم مشی اعتدالی وی در دوره پیش از تحولات مذکور، نوع کنش سیاسی وی در قبال بحران سوریه از منظر مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و روش شناختی حاکم بر گفتمان اسلام گرایانه وی در تضاد قرار دارد و می توان چنین اذعان کرد که وی از چارچوبه های اصلی گفتمان اسلام سیاسی خود عدول کرده است.کلید واژگان: اسلام سیاسی, بهار عربی, سوریه, نوگرایی فقهی اهل سنت, یوسف القرضاویGiven the pivotal significance of Sheikh Yusuf al-Qaradawi in the aftermath of the Arab revolutions in 2011, his prominent status among Muslim Brotherhood supporters, and his interactions with the Syrian government during this time, we have devised a research approach that combines comparative research methodology for analysis with library and documentary studies to gather information and address the research questions. The results of this study suggest that his political stance on the Syrian crisis contradicts the epistemological, ontological, anthropological, and methodological underpinnings that govern his Islamist discourse. This demonstrated that he has strayed from the primary frameworks of his political Islam discourse, despite his moderate stance prior to the aforementioned developments. Overall, it appears that Sheikh Yusuf al-Qaradawi is swayed by political movements and groups, the absence of an accurate political vision, and the inflammatory atmosphere that followed the Arab Spring. Additionally, the historical experience of the Brotherhood in Syria, the opportunity presented by the Arab Spring, and the protests in Syria all play a role in shaping his perspective. He regarded it as an appropriate venue for overthrowing the governing authority in that country and instituting a system of governance based on the Brotherhood's discourse.Keywords: Arab Spring, Jurisprudence Modernization, Political Islam, Sunni, Syria, Yusuf Al-Qaradawi
-
پژوهشنامه متین، پیاپی 99 (تابستان 1402)، صص 75 -104تحولات سیاسی اجتماعی حادث شده طی دهه های اخیر در منطقه خاورمیانه، چالش های قابل توجهی را برای کنش سیاست خارجی ایران فراهم آورده است. ازاین رو، این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چالش های سیاست خارجی ایران در طول یک دهه اخیر، به واسطه شکل گیری نظم نوین سیاسی در خاورمیانه، از چه ماهیتی برخوردار است؟رویکرد این پژوهش، سنت تفکری انتقادی تحلیل لایه ای علت های سهیل عنایت الله بوده و روش پژوهش نیز روشی ترکیبی است به این معنا که از روش فرا تحلیل (تحلیل مضمون) و روش استنتاجی برای تبیین علل چالش در لایه های مختلف تحلیل استفاده شده است.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نظم نوین معاصر در خاورمیانه، چالش های فراروی سیاست خارجی از ماهیتی چند ساختی و چندلایه ای برخوردار است که در هر یک از لایه ها، طیف متنوعی از عوامل و مولفه ها نقش آفرین هستند چنانچه در سطح علی، تغییر در الگوهای همکاری و تعارض منطقه ای، مسایل امنیتی، تعارض منافع بازیگران سطح نظام و به طور مشخص آمریکا با منافع ملی ایران و نیز برخی موضوعات ریشه در سطح نظام داخلی کشور در شکل یافتن وضعیت چالش نقش آفرین هستند و یا این که در سطح گفتمانی تقابل گفتمان اسلام سیاسی مبارز با گفتمان عادی سازی و در سطح اسطورگی مولفه هایی چون صلح بین المللی، ورودی آشوب ساز و تهدید فناورانه در ساخت وضعیت چالش، نقش آفرین هستند. این بینش چندسطحی به پدیده های سیاسی می تواند زمینه ساخت یک تفکر راهبردی و منظومه ای در کنش سیاست خارجی کشور را فراهم آورد.کلید واژگان: ایران, نظم نوین سیاسی, خاورمیانه, روش تحلیل لایه ای علت ها, سیاست خارجیMatin, Volume:25 Issue: 99, 2023, PP 75 -104The political and social developments in the past decades in the Middle East developments have created considerable challenges for Iran's foreign policy developments have created considerable challenges for Iran’s foreign policy. This paper intends to find an appropriate answer to the following main question: “What has been the nature of Iran’s foreign policy challenges during the past decade due to the emergence of a new order in the Middle East?” This study’s approach is based on the tradition of critical-intellectual causal layered analysis (CLA) of Sohail Inayatullah and its methodology is synthetic, i.e. we have used meta-analysis method (content analysis) and deductive approach for clarification of causes of challenges in various layers. The findings of this research indicate that in the Middle East new order, the challenges in Iran’s foreign policy are of multi-construct and multilayer nature and each layer consists a wide spectrum of key factors and components. As such, in the topmost layer, change in patterns of cooperation and regional conflict, security issues, conflict of interest between major players, particularly the United States and Iran plus a bunch of other issues have their roots in the country’s internal system’s layer that plays a key role in formation of the said challenges. At the discursive level, the conflict between combatant political Islam discourse and normalization discourse, and, at mythical level such components as international peace, chaos creation, and technological threat play a crucial role in creation of challenges. Such multilayered insight into the political phenomenon can prepare the grounds for creation of a strategic and systematic thought in the country’s foreign policy acts.Keywords: Iran, political new order, Middle East, Causal Layered Analysis (CLA), Foreign Policy
-
با توجه به این که قطر به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای حوزه عربی، تحت تاثیر اندیشه های اخوانی، کنشگری فعال و تاثیرگذار در روندهای امنیت ساز در منطقه راهبردی خاورمیانه به شمار می آید، و نیز تاثیراتی که سمت گیری های سیاست خارجی این کشور بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران دارد، این پژوهش با استفاده از روش ردیابی فرآیند، به دنبال ارایه پاسخ به این پرسش است که الگوی اسلام گرایی اخوانی، چگونه کنش سیاست خارجی قطر را متاثر از خود ساخته و این تاثیرگذاری واجد چه پیامدهایی بر الگوی همکاری و یا تعارض در منطقه خلیج فارس است؟یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که تسلط گفتمان اخوانی بر کنش سیاست خارجی قطر، موجب شده است تا این کشور از رهگذر حمایت از اسلام گرایی اخوانی، خود را در برابر تمنیات سیاسی عربستان سعودی و نیز جاه طلبی های امارات متحده عربی صیانت را نماید و از سوی دیگر، بتواند خود را به نماینده جدیدی برای اسلام گرایی در نظام بین المللی ارتقا بخشد تا از طریق سرایت شوندگی الگوی اسلامگرایی اخوانی، به تقویت قدرت نرم خود دامن بزند. هرچند این الگوی کنش سیاست خارجی برای نظم و امنیت منطقه ای منجر به بازتولید الگوهای رقابت و تخاصم میان کشورهای منطقه شده است.
کلید واژگان: اخوان المسلمین, یوسف القرضاوی, خاورمیانهGiven that Qatar, as one of the richest countries in the Arab world, with the support of the Muslim Brotherhood and under the influence of Brotherhood ideas, is an active and influential activist in security processes in the Middle East, on the one hand, also the influence of foreign policy orientations. On the security and national interests of the Islamic Republic of Iran, this study uses the process tracking method to provide an answer to the question of how the Brotherhood's Islamist model has affected Qatar's foreign policy action and what consequences this impact has on the cooperation model. Or is there a conflict in the Persian Gulf region?The findings of this study indicate that the Qatari Brotherhood's Islamist discourse in the field of foreign policy, in addition to providing financial support, through media support through the Al Jazeera media group and the pursuit of the Qatari renaissance project, has been most prominent and this has led to There have been various consequences for regional order and security, such as the restriction and Arab siege of the country, the resurgence of Salafi jihadist Islamist groups, and the intensification of regional conflict patterns and trends.
Keywords: Muslim brotherhood, Yusuf al-Qaradawi, Middle East -
هدف
شناخت شایسته و اجتهاد دایمی در مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) به عنوان نرم افزار سیاست و حکومت در ایران پساانقلاب، امری ضروری برای تداوم مسیر بالندگی انقلاب اسلامی تلقی شده و هرگونه اهمال نسبت به آن می تواند با انحراف در نظم اندیشگی، به افساد ماهیت درونی نظام سیاسی نیز کشانده شود. لذا، شناسایی عواملی که به نحوی می تواند بر عدم شناخت قرین به واقع از اندیشه ایشان موثر باشد، به عنوان هدف این تحقیق برگزیده شده است.
روش شناسی پژوهش:
این تحقیق با بهره گیری از روش کیفی «تحقیقات پس از وقوع»، درصدد شناسایی آن دسته از عوامل ذهنی است که می تواند در شناخت ناصواب اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) موثر باشد. نگارنده با پذیرش این پیش شرط که امکان حصول به چارچوبه هایی برای فهم غایات و مقصود مولف از متن وجود دارد، با بهره گیری از نظریه هرمنوتیک، تلاش در شناسایی آن دسته از انگاره های ذهنی دارد که در شناخت اندیشه سیاسی امام تاثیرگذار هستند.
یافته هایافته های این تحقیق حکایت از آن دارد که حداقل 10 عامل ذهنی می تواند در شکل دهی به این انگاره های ناصواب در فهم اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) موثر باشد که عبارتند از: تحریر ایدیولوژیک اندیشه سیاسی، تحمیل نظریه بر اندیشه، قدسی انگاری، نگاه تک ساحتی به اندیشه، فقدان تمایزگذاری میان اندیشه سیاسی و آراء سیاسی، اکنون انگاری، عدم بسط نظری اندیشه، نوع نگاه معرفت شناختی از قدرت و سیاست، عدم توجه به بافت و موقعیت در پردازش اندیشه و عدم توجه به واقعیت بیرونی هر اندیشه.
نتیجه گیریچالش های معرفتی و انگاره های ذهنی نقش بسزایی در شکل بخشی به فضای تفهمی مفسر داشته و می تواند به مثابه یک عامل پیشینی و پیش فرض عمل نماید و پدیده را بر اساس آن مورد مطالعه و بازخوانش قرار دهد.
کلید واژگان: اندیشه سیاسی, امام خمینی(ره), دشواره ها, روش شناسی فهم, روش هرمنوتیکPurposeA proper recognition and permanent understanding (ijtihad) in the foundations of Imam Khomeini's political thought as a software for politics and government in post-revolutionary Iran is considered essential for the continuation of the growth path of the Islamic Revolution, and any negligence towards it can lead to a deviation in the order of thought, to the corruption of the inner nature. The political system will also be dragged. Therefore, the identification of the factors that can somehow be effective on the non-recognition of near to reality of Imam Khomeini's thoughts has been chosen as the goal of this research.
MethodThis research, using the qualitative method of "research after the event", seeks to identify those mental factors that can be effective in recognizing the incorrectness of Imam Khomeini's political thought. By accepting the precondition that it is possible to obtain frameworks for understanding the goals and intentions of the author from the text, the author tries to identify those mental concepts that are effective in understanding the Imam's political thought by using the theory of hermeneutics.
FindingsThe findings of this research indicate that at least 10 mental factors can be effective in shaping these incorrect ideas in understanding Imam Khomeini's political thought, which include: ideological writing of political thought, imposition of theory on thought, sainthood, one-dimensional view of thought, Lack of differentiation between political thought and political opinions, modernism, lack of theoretical development of thought, epistemological view of power and politics, lack of attention to the context and situation in the processing of thought and lack of attention to the external reality of each thought.
ConclusionEpistemic challenges and mental concepts have a significant role in shaping the interpreter's understanding space and can act as a prior and default factor and study and re-read the phenomenon based on it.
Keywords: political thought, Imam Khomeini, Difficulties, Methodology of Understanding, hermeneutic method -
دعاوی نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران یکی از محوری ترین چالش های ایران با نظام بین المللی بوده و طیف وسیعی از موضوعات و دعاوی حقوق بشری در قالب انتشار گزارش های گزارشگران ویژه، گزارش های دبیرکل سازمان ملل متحد و نیز قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران مطرح شده است. این پژوهش با هدف پاسخ به این سوال که اسناد حقوق بشری سازمان ملل چه رویکردی را نسبت به ایران برگزیده است و این که برای کاستن از سطح تعارض و چالش چه راهکارهایی را می توان اندیشید، تلاش دارد تا با کاربست روش مطالعه اسنادی، به بررسی دعاوی حقوق بشری ارکان حقوق بشری سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی ایران و نیز راه کارهای عملیاتی برای برون رفت از وضعیت چالش، در سه سطح کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بپردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هرچند برخی از وجوه و زمینه های بروز چالش، ریشه در عناصر گفتمانی و نیز زبان استعاره ای متفاوت گفتمان حقوق بشری ایران و نظام بین الملل دارد، با این حال، راهکارهای متعددی برای حداقل سازی تنش در زمینه حقوق بشر میان ایران و نظام بین المللی وجود دارد
کلید واژگان: ایران, حقوق بشر, سازمان ملل متحد, شورای حقوق بشر, گزارشگر ویژهHuman rights violations in the Islamic Republic of Iran are one of Iran's main challenges to the international system, and a wide range of human rights issues have been raised in the form of Special Rapporteurs' reports, UN Secretary-General's reports, and UN General Assembly resolutions. Therefore, considering the dominance of neoliberal institutionalism logic over the existing world order, and the central position of the United Nations in the established order, this study uses the method of documentary review, examines human rights claims against the Islamic Republic of Iran and proposes possible scenarios and operational strategies. To overcome the challenge situation, it deals with three levels: short-term, medium-term and long-term. The findings of this study indicate that although some aspects and contexts of the challenge are rooted in discourse elements as well as different metaphorical language of Iranian human rights discourse and the international system, however, there are several ways to minimize human rights tensions between Iran. And there is an international system and while preserving Islamic and Iranian values in the field of human rights, it is possible to prevent human rights claims and create international challenges for the country
Keywords: Human Rights Council, Human rights, Iran, Special Rapporteur, United Nations -
تلاش برای پیاده سازی الگویی کارآمد از حکمرانی مبتنی بر فرهنگ سیاسی اسلامی ایرانی و ارزش های بومی همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان مسلمان بوده است. بر این اساس، کوشش های نظری فراوانی برای نیل به این مقصود انجام پذیرفته است که در قالب نگارش ده ها عنوان مقاله، کتاب، و پژوهش های دانشگاهی انتشار یافته است. بااین وجود، همچنان وجود کژکارکردی های نهادی و ساختاری همچنان پاشنه آشیل تحقق این مهم است. بر این اساس، این مقاله با کاربست روش فراترکیب، به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی اسلامی ایرانی از حکمرانی خوب بر چه بنیان های مفهومی بنا شده و نظریه تبیین کننده آن بر چه مقولاتی استوار است؟یافته های این پژوهش حاکی از آن است که الگوی اسلامی ایرانی از حکمرانی خوب بر پایه بنیان های مفهومی و مقولات محوری همچون «تضمین سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه»، «نقد نگرش تک ساحتی به انسان در الگوی حکمرانی خوب پارادایم غربی»، «حاکمیت خوانش اسلام فقاهتی روزآمد و خردگرا» و «لزوم تحقق الگوی دینی از مردم سالاری» استوار است؛ همچنین مقوله مرکزی بالاتر قابل انتزاع از مقولات مذکور را می توان در قالب «تحقق الگویی آرمانی مرجع از حکمرانی در پرتوی خوانشی روزآمد، مبتنی بر مقتضایات عصری، و جامع نگر از اسلام فقاهتی» تبیین نماییم.
کلید واژگان: تحقق, الگوی اسلامی و ایرانی, حکمرانی, مطلوب, فرهنگ سیاسیTrying to implement an efficient model of governance based on Iranian Islamic political culture and indigenous values has always been one of the concerns of thinkers and planners of the Islamic system. Accordingly, many theoretical efforts have been made to achieve this goal, which has been published in the form of writing dozens of articles, books, and academic research. However, we are not yet witnessing the realization of an efficient local model of good governance, and institutional and structural dysfunctions are still the Achilles' heel of this realization. Accordingly, using the background of research literature and the application of meta-combined method, this article seeks to answer the question of what conceptual foundations the Iranian Islamic model of good governance is based on and what categories its explanatory theory is based on?The findings of this study indicate that the Iranian Islamic model of good governance based on categories such as "ensuring worldly and otherworldly happiness of society", "one-sided view of the good governance model of the Western paradigm to man and weakness and inadequacy in domestic political culture." "The rule of reading modern jurisprudential Islam" and "realization of the model of religious democracy" is firm; Also, the higher central category that can be abstracted from the mentioned categories can be explained in the form of "realization of the ideal reference model of governance in the light of modern reading, based on modern requirements, and comprehensive of jurisprudential Islam
Keywords: realization, Islamic, Iranian model, Governance, desirable, Political Culture -
باتوجه به روند کند و بی حاصل مذاکرات الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا و خارج شدن این موضوع از اولویت سیاست خارجی ترکیه و تلاش دولت اسلام گرای ترکیه به افزایش قدرت منطقه ای و کنشگری این کشور در حوزه خاورمیانه، موجب شده است تا کنش های دولت ترکیه در قبال مسایل داخلی به طور خاص در قبال مسایل گروه های معارض کرد و نیز جریان های تجدیدنظرطلبی داخلی همچون جنبش فتح الله گولن، منجر به شکل گیری دعاوی مختلف حقوق بشری نسبت به این کشور در مجامع حقوق بشری شورای اروپایی شود.این پژوهش با استفاده از روش تحلیل لایه ای علت های سهیل عنایت الله و با هدف بررسی نقش هنجارهای حقوق بشری در مناسبات میان ترکیه و شورای اروپایی، سعی در ارایه پاسخ به این سوال دارد که ریشه بروز چالش های حقوق بشری ترکیه و شورای اروپایی در چیست؟ ازاین رو، محقق از روش تفکری انتقادی عنایت الله برای مطالعه چالش های حقوق بشری میان شورای اروپا و جمهوری ترکیه در دوره حاکمیت اسلام گرایان بهره برده که یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تعارضات حقوق بشری فی ما بین ریشه در سطوح مختلفی از علل دارد؛ بدین صورت که هر چه به سطوح درونی تر از چالش حرکت می کنیم، بدیل ها ممکن برای رفع تعارضات کمتر شده و سطح چالش بنیادی تر می شود.درمجموع، نوع مواجهه اروپایی با وضعیت حقوق بشری ترکیه، به علت ریشه دار بودن تعارضات در وجوه هنجاری، گفتمانی و نیز مولفه های استعاره ای، نمی توان انتظار داشت شاهد رفع کامل این تعارضات باشیم و رویکرد حزب حاکم در ترکیه نیز تمایلی برای اجرای درخواست های حقوق بشری اروپایی ندارد.
کلید واژگان: شورای اروپا, سیاست خارجی هنجاری, حقوق بشر, دموکراسی, ترکیهDue to the slow and fruitless process of Turkey's accession negotiations with the European Union and the withdrawal of this issue from the priority of Turkish foreign policy and the efforts of the Turkish Islamist government to increase its regional power and activity in the Middle East, has led to government actions. Turkey's domestic issues, particularly those of opposition groups, as well as domestic reform movements such as the Fethullah Gulen movement, have led to the formation of various human rights claims against the country in the European Council's human rights forums.The aim of this study is to examine the role of human rights norms in the relations between Turkey and the Council of Europe. Therefore, the researcher has used the thinking method of Soheil Enayatullah to study the human rights challenges between the Council of Europe and the Republic of Turkey during the rule of Islamists. The findings of this study indicate that human rights conflicts between us are rooted at different levels. It has causes, and the more we move to the inner level of the challenge, the fewer possible alternatives to resolve conflicts, and the more fundamental the level of challenge becomes.
Keywords: Council of Europe, Normative Foreign Policy, Human rights, Democracy, Turkey -
با عنایت به این که تاریخ همواره عرصه مصاف میان دو جبهه کفر و ایمان بوده است، لذا، هر دو جبهه سعی در افزایش قدرت اجتماعی خود از طریق بسیج نیروها و نیز نیروسازی میان باورمندان به خود بوده اند و برای نیل به این مهم، روش های مختلفی و متفاوتی را نیز بدین منظور تعقیب کرده اند. این نوشتار با کاربست روش تحلیل مضامین به دنبال ارایه پاسخ به این سوال است که براساس آیات کتاب مقدس پیامبر خاتم؟ص؟، قرآن، جبهه کفر از چه روش هایی برای نیروسازی بهره گرفته است و چه راهکارهایی می توان برای غلبه بر این روش ها ارایه کرد؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که با عنایت به تنوع باورمندان به جبهه کفر، این جریان از روش های مختلفی همچون ترعیب و تهدید، تطمیع، تدلیس، تشکیک و تحریف بدین منظور بهره برده است؛ روش هایی که هر کدام بر جذب بخشی از جامعه به جریان کفر موثر بوده است. بر پایه یافته های این پژوهش، راهکارهای پیشنهادی برای تاثیرگذاری بر قدرت نیروسازی جبهه کفر بدین شرح می باشد: افزایش قدرت اقناعی اندیشه توحیدی، افزایش قدرت دفاعی و توان بازدارندگی جامعه، افزایش سطح آگاهی از اصول اعتقادی، افزایش سطح پایبندی جامعه به اصول اخلاقی.
کلید واژگان: نیروسازی, بسیج اجتماعی, جبهه کفر, قرآن کریم, روش تحلیل مضمونConsidering that history has always been a battleground between the two fronts of infidelity and faith, therefore, both fronts have tried to increase their social power through mobilization of forces and staffing among their believers, and to achieve this, the method They have also pursued different ones for this purpose. Using the method of content analysis, this article seeks to provide an answer to the question of what methods have been used for staffing in the Front of Infidelity according to the verses of the Holy Qur'an, and what strategies can be used to overcome these methods can be presented? The findings of this study indicate that considering the diversity of believers in the infidel front, this movement has used various methods such as intimidation, bribery, fraud, skepticism and distortion for this purpose; The methods that each of them has been effective in attracting a part of the society to the current of infidelity. Based on the findings of this study, the proposed strategies to influence the empowering power of the infidel front are as follows: increasing the persuasive power of monotheistic thought, increasing the defense and deterrent power of society, increasing awareness of belief principles, increasing society's adherence to moral principles.
Keywords: Staffing, Social Mobilization, Infidel Front, Holy Quran, content analysis method -
اندیشه پیشرفت بومی و دین بنیاد در جهان اسلام در طی دهه های اخیر در میان طیفی از اندیشمندان دینی و سیاست مداران مطرح بوده که منجر به ظهور نمونه های موفقی از این خواست توسعه گرایانه شده است. کشور پادشاهی قطر با تکیه بر سنت های دینی و بومی خود و نیز با تاثیرپذیری ساختار قدرت و اجتماع از اندیشه های شیخ یوسف القرضاوی، درصدد تیوری پردازی و عملیاتی کردن الگویی دین بنیاد از توسعه ملی است که منطبق بر آن علاوه بر دستیابی به اهداف توسعه در داخل، به نوعی قدرت نرم در جهان اسلام نیز دست یابد. این پژوهش با کاربست روش جستاری اسپریگنز، و با هدف شناخت اندیشه پیشرفت در نگاه شیخ یوسف القرضاوی به دنبال ارایه پاسخ به این سوال است که اندیشه پیشرفت در نگاه این اسلام شناس کهن سال در ابعاد مختلفی چون وجه مسیلگی، دلیل شناختی، آرمان شهرشناسی و راه کاریابی واجد چه خصوصیاتی است. یافته این تحقیق حکایت از آن دارد که از منظر قرضاوی، جوامع اسلامی به دلیل فقدان وجود دموکراسی، رخنه و نفوذ اندیشه سکولاریسم، جزم اندیشی دینی، تلقی ناسازگاری دین و مدرنیته، و نیز استحاله فرهنگی و هویتی، نتوانسته است همپای دیگر جوامع، پیشرفت و توسعه را تجربه نماید. از همین رو، وی در تلاش برای خوانشی از اسلام است که بتواند در میدان عمل، انعطاف پذیری و کاربست پذیری لازم را داشته باشد و به بهانه توسعه، دین به کناری نهاده نشود.کلید واژگان: اندیشه پیشرفت, شیخ یوسف القرضاوی, اسلام گرایی سیاسی, الگوی بومی پیشرفت, روش اسپریگنزConsidering the efforts made among Muslim thinkers to provide an indigenous and religious model of progress in Islamic societies and the need to preserve and protect the cultural and civilizational heritage of Islam, on the one hand and the consequences of each of these theoretical efforts in modeling In the field of action, on the other hand, in this research, we seek to provide an answer to the question that the model of progress in the thought of contemporary neo-Salafis ruling in the Arab countries of the Persian Gulf and mainly Sheikh Yusuf al-Qaradawi is based on? This research, which was conducted using the Thomas Springs research method, while identifying five main factors in the problematic aspect of the idea of progress and also identifying the causes of its occurrence, discusses the drawing of an alternative utopia and the ways to achieve it. Overall, the findings of this study are based on the claim that contemporary Sufism, and in particular Sheikh Yusuf al-Qaradawi, seeks to provide a tolerant, interactive and dynamic reading of Islam that has the maximum capacity to adapt to the modern bio-model.In general, it seems that Qaradawi, as a Muslim thinker, tries to reconcile Islam with biomodern requirements and tries to present an interactive and tolerant image of Islam as well as redefine some Islamic concepts, the ground for the convergence and connection between Islam and Provided the contemporary world. Therefore, another feature of Qaradawi's reading of Islam that is influential in his reading of the issue of development is the field of expediency in the extent and permeability of Shari'a. He points out that the interest of the Shari'a scholars is different from the interest of the Westerners, which is based on profiteering and power-seeking. In his view, the expediency that Islamic law seeks to establish and maintain is far more pervasive and far-reaching than the narrow definition offered by Westerners. According to Qaradawi, the interest of Islam is not just an individual interest. Also, it is not only a social interest, but also the interest of individuals. He states that the interest on which the generalities and details of the Shari'a are based and the rules of which are observed, is the interest that encompasses the world and the hereafter and matter and spirit, and between the individual and society and the different classes of people and national interests and human interests.Keywords: The Idea of Progress, Sheikh Yusuf al-Qaradawi, Political Islamism, the Indigenous Model of Progress, Spriggans Method
-
هدف
کشور پادشاهی قطر نیز یکی از کشورهای اسلامی پیشرو در زمینه توسعه است که تاکنون دو سند راهبرد توسعه ملی در دوره سال های 2011 - 2016 و نیز 2018 - 2022 تدوین کرده است. هدف از این نوشتار، ارایه پاسخی تحلیلی به این پرسش است که الگوی اسلام گرایی اخوانی چگونه بر فرایند ساخت الگوی توسعه ملی قطر به عنوان «نرم افزار» و «ایدیولوژی توسعه» نقش آفرینی داشته است؟
روشبا توجه به این که اخوان المسلمین در قطر از انتشار بسیاری از اسناد راهبردی خود خودداری کرده است و به نوعی اخوان در قطر در وضعیتی همچون یک جعبه سیاه قرار دارد؛ لذا وجه اکتشافی مقاله برجسته خواهد بود. از همین رو، در این مقاله از روش تحلیلی - توصیفی بهره گرفته شده تا توصیفی دقیق از نحوه تاثیرگذاری خوانش اسلام گرایانه اخوانی بر ساخت الگوی بومی توسعه در قطر ارایه شود.
یافتهیافته های پژوهش حکایت از آن دارد که اندیشه اخوانی در پنج حوزه «رویکرد به دین»، «رویکرد به پیشرفت»، «مبانی دینی پیشرفت»، «مصادیق دین در الگوی پیشرفت» و نیز «نقش بوم زیست بر الگوی توسعه»، توانسته است بر ساخت یابی الگوی توسعه در این کشور تاثیرگذار باشد و تلاش می کند که ارایه دهد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد رهبران اخوان در قطر در تلاش هستند تا الگویی از زیست مومنانه سازگار با مقتضیات زیست مدرن را به دیگر جوامع اسلامی ارایه داده و از این رو، قطر را به عنوان یک الگو در زمینه خوانش اسلام گرایانه معرفی نمایند و از این طریق به تسری یابندگی آن به دیگر نقاط جهان اسلام کمک نمایند.
کلید واژگان: اخوان المسلمین, الگوی پیشرفت, قطر, یوسف القرضاوی, اسلام گرایی, اخوانیسمObjectiveThe Kingdom of Qatar is one of the leading Islamic countries in the field of development, which has so far drafted two national development strategy documents for the period 2011-2016 and 2018-2022. On the other hand, given the growing influence of the Muslim Brotherhood on the structure of politics and power in this country, the purpose of this article is to provide an analytical answer to the question of how the Brotherhood's Islamist model played a role in shaping Qatar's national development model.
MethodGiven that the Muslim Brotherhood in Qatar has refused to publish many of its strategic documents and the Brotherhood in Qatar is in a position like a black box, therefore, the exploratory aspect of the article will be prominent. The article uses an analytical-descriptive method to provide a detailed description of how the Brotherhood's Islamist reading influences the construction of a local model of development in Qatar.
ResultsThe findings of the study indicate that the Brotherhood thought in five areas: "approach to religion", "approach to progress", "religious foundations of progress", "examples of religion in the pattern of progress", and "the role of ecology on the pattern of development" is influential in building a model of development in this country and is trying to provide a model of bio-faith compatible with bio-modern requirements to other Islamic societies.
ConclusionIt seems that the Brotherhood leaders in Qatar are trying to introduce Qatar as a model in the field of Islamist reading and thus help it to spread to other parts of the Islamic world.
Keywords: Qatar Muslim Brotherhood, Model of Progress, Qatar, Yusuf al-Qaradawi, Islamism, Brotherhood -
تاب آوری ملی یکی از مسایلی است که طی سال های اخیر توجهات بسیاری را به خود معطوف کرده است؛ اینکه نظام های سیاسی در برابر فشارهای بین المللی تا چه میزان و بر اساس چه شاخص هایی می توانند از خود مقاومت نشان دهند و اینکه چگونه می توانند به وضعیت تعادل سیستمی خود بازگردند یکی از دغدغه های پژوهشی محققان علوم سیاسی و روابط بین المللی بوده است. با عنایت به اعمال نظام پیچیده ای از تحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران، این مقاله در پی بررسی عوامل موثر در تاب آوری ملی کشور در عرصه بین المللی است.برای این منظور با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به بررسی ادبیات موجود پرداخته و کلیه آثار موجود حسب سه شاخص میزان سنخیت و ارتباط موضوعی، اعتبار علمی نویسندگان، و نیز اعتبار علمی محل نشر مورد مطالعه و، 17 اثر پژوهشی از این بین انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت.یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که مولفه های بنیادین تاب آوری ایران در برابر سازمان تحریم های بین المللی عبارتند از سه حوزه گفتمانی، اقدامات ایران و ویژگی های محیط نظام بین الملل. مدعای اصلی این پژوهش آن است که هر یک از یک این مولفه ها از جنبه های مقوم و سازنده و نیز کاهنده و مخرب بر تاب آوری ملی برخوردار هستند که می بایست با تاکید بر تقویت جنبه های مقوم همچون اصلاح سیاست های اقتصادی، تقویت حکمرانی خوب، تقویت قدرت بازدارندگی نظامی، تقویت سرمایه اجتماعی، تقویت گفتمان مقاومت، بهره گیری حداکثری از ظرفیت های چندجانبه گرایی در نظام بین الملل و نیز تضعیف جنبه های کاهنده تاب آوری ملی همچون شیوع فساد در اقتصاد ملی، و قدرت ایتلاف سازی غرب علیه ایران تمرکز یابد.
کلید واژگان: تاب آوری, جمهوری اسلامی ایران, نظام بین الملل, تحریم های بین المللی, آمریکاNational resilience is one of the issues that has attracted a lot of attention in recent years; One of the research concerns of political scientists has been the extent to which international systems can withstand international pressures and based on what indicators they can withstand and how they can return to their systemic equilibrium. Considering the application of a complex system of international sanctions against the Islamic Republic of Iran, this article seeks to examine the factors influencing the country's national resilience in the international arena.For this purpose, using the thematic analysis method, the existing literature was examined and all existing works in the field of research, including books, articles and doctoral thesis, were examined, which according to three indicators: The scientific validity of the place of publication, 17 research works were selected and studied.The findings of this study indicate that the basic components of Iran's resilience to the International Sanctions Organization are the three areas of discourse, Iran's actions and the environmental characteristics of the international system. The main claim of this study is that each of these components has strong and constructive aspects, as well as reducing and destructively affecting national resilience. Economic, strengthening good governance, strengthening military deterrence, strengthening social capital, strengthening resistance discourse, making maximum use of multilateralist capacities in the international system, and weakening aspects of national resilience such as the spread of corruption in the national economy, and Western coalition power against Iran Find.
Keywords: Resilience, Islamic Republic of Iran, International System, Soft power, hard power, Smart power -
تحولات شگرف دهه های اخیر و انقلاب مستمر و روبه افزایش فناورانه، جهان را بیش از هر زمان دیگر به شبکه ای از تعاملات فراملی و با ماهیتی پویا و متعامل با هم تبدیل کرده است؛ خصلتی که با قدرتی باورنکردنی به سوی یکدست سازی، همگون سازی و ادغام گرایی به پیش می رود و فرهنگی جهانی و غربی را بازتولید می کند. از سوی دیگر، جوامع اسلامی نیز به واسطه تماس مستقیم و منفعلانه با امواج قدرتمند جهانی شدن و متاثر آن دچار بحران های مختلفی من جمله بحران هویت، بحران مشروعیت، تضاد طبقاتی و بحران های فرهنگی شده است. با این حال، تمامی این ایدیولوژی ها در ارایه پاسخی کارآمد و مورد پذیرش و اجماع نسبت به پیامدهای بحران های متعاقب جهانی شدن توفیقی به دست نیاوردند؛ مردم سالاری دینی به عنوان الگوی برخاسته از انقلاب اسلامی ایران علی رغم عمر کوتاه خود، به واسطه اتصال به سنت دیرینه اندیشگی خردگرای دینی، می تواند بدیل کارآمدی برای عبور از بحران های مذکور باشد که البته از قابلیت انعطاف پذیری، ترمیم پذیری و بومی سازی نسبت به مختصات دیگر جوامع اسلامی نیز برخوردار است.یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که در مقابل این قسم از ترتیبات همگون ساز و ادغام گرایانه جهانی شدن، الگوی مردم سالاری دینی به عنوان الگویی دین بنیاد و مطابق با نظام هنجاری جوامع اسلامی الگویی از ظرفیت های بالایی برای صیانت از ارزش های بومی و اسلامی این جوامع برخوردار بوده و می تواند جهان اسلام را از خطر بحران های هویتی ناشی از جهانی شدن حفظ نماید و یا اثرات مخرب آن را به حداقل برساند.
کلید واژگان: مردم سالاری دینی, جهانی شدن, بحران های هویتی, جهان اسلام, هویت مقاومت, فرهنگ هویتThe dramatic developments of recent decades and the ever-increasing technological revolution, have made the world more than ever a network of transnational interactions with a dynamic and interactive nature, the waves of which have permeated all aspects of human individual and social life. A trait that moves with unbelievable power towards homogenization, assimilation, and integration, and reproduces a global and Western culture. On the other hand, Islamic societies have experienced various crises such as identity crisis, legitimacy crisis, class conflict and cultural crisis due to direct and passive contact with the powerful waves of globalization. However, not all of these ideologies have succeeded in providing an effective and acceptable response and consensus to the consequences of the post-globalization crises; Religious democracy as a model of the Islamic Revolution of Iran, despite its short life, due to its connection to the long-standing tradition of religious rationalism, can be an effective alternative to overcome these crises, of course, also enjoys flexibility, repairability and localization to other aspects of Islamic societies.The findings of this study indicate that in contrast to this kind of homogenizing and integrative arrangements of globalization, the model of religious democracy as a religious model and in accordance with the normative system of Islamic societies, a model with high capacities to protect indigenous and Islamic values of these societies.
Keywords: Religious Democracy, globalization, Identity Crises, the Islamic world, the Identity of Resistance, the Culture of Identity -
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و برجای مانده حجم قابل توجهی از خسارات انسانی، حقوق بشر به یکی از مهم ترین هنجارهای مشترک نظام بین المللی معاصر تبدیل شد و همه بازیگران بین المللی کوشیدند تا علاوه بر ایجاد یک هنجارها جهانی مشترک، نهادسازی هایی نیز در سطح مناطق مختلف تشکیل دهند تا از طریق آن بتوانند برای حفظ هنجارهای حقوق بشری محلی نیز قاعده سازی انجام دهند. در این بین، کشورهای اروپایی در قالب نهادگرایی های نوبنیاد خود تلاش اقدام به نهادسازی های گسترده به این منظور نمودند و حقوق بشر را به عنوان سنگ زیربنای سیاس خارجی خود برگزیدند. جهان اسلام نیز در قالب سازمان همکاری های اسلامی اقدام به پایه ریزی نظام هنجاری حقوق بشر اسلامی کرده است. با این حال، به علت تفاوت در مبانی معرفت شناسانه و هستی شناسانه در تدوین این نظامات حقوق بشری، شاهد بروز تعارضات هنجاری میان غرب و جهان اسلام هستیم و غرب می کوشد تا از حقوق بشر به عنوان یک ابزار برای اعمال فشار بر کشورهای اسلامی استفاده نماید.این پژوهش با کاربست روش مقایسه ای روش جان استوارت میل با عنوان «طراحی نظام های دارای بیشترین تشابه/ طراحی نظام های دارای بیشترین تفاوت»، درصدد بررسی وجوه اشتراک و افتراق در نظامات هنجاری اسلامی و اروپایی است. بر این اساس، محقق علاوه بر احصا هنجارهای حقوق بشری مورد تاکید طرفین، به بررسی علل شکل دهنده به این تعارضات می پردازد. در پایان نیز راه کارهایی برای برون رفت از وضعیت چالش حقوق بشری ارایه می نماید.
کلید واژگان: کشورهای اسلامی, شورای اروپا, حقوق بشر, تعارضات هنجاری, بررسی مقایسه ایWith the end of World War II and the considerable amount of human suffering left, human rights became one of the most important common norms of the contemporary international system, and all international actors sought to establish institutions at the regional level in addition to creating common global norms. Through it, they can also legislate to uphold local human rights norms. In the meantime, European countries, in the form of their fledgling institutionalisms, sought to institutionalize them extensively and chose human rights as the cornerstone of their foreign policy. The Islamic world, in the form of the Organization of Islamic Cooperation, has established the normative system of Islamic human rights.However, due to differences in epistemological and ontological foundations in the formulation of these human rights systems, we are witnessing normative conflicts between the West and the Islamic world, and the West is trying to use human rights as a tool to put pressure on Islamic countries.This study seeks to investigate the commonalities and differences in Islamic and European normative systems by using a comparative method. Accordingly, in addition to enumerating the human rights norms emphasized by the parties, the researcher examines the shaping causes of these conflicts. Finally, it offers solutions to the human rights challenge
Keywords: Islamic countries, Council of Europe, Human rights, Normative Conflicts, comparative study -
این مقاله با کاربست نظریه چرخه قدرت در پاسخ به این سوال که آیا پاندومی کرونا، امکان انتقال قدرت از غرب به شرق و شکل گیری یک نظم نوین جهانی مبتنی بر ارزش های شرقی با محوریت چین را دارد یا خیر؟ چنین استدلال می کند که با عنایت به روندهای موجود مبنی بر افول نسبی قدرت قاعده ساز و هژمونیک ایالات متحده در عرصه بین المللی و نیز خیزش چین به عنوان یک عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین المللی دارد، به نظر می رسد نظام بین الملل شاهد دوره گذار و انتقال قدرت از غرب به شرق است. هرچند این انتقال قدرت یک روند تدریجی است و چین در حال حاضر از تمامی وجوه و قابلیت های لازم برای تبدیل شدن به یک قدرت هژمون برخوردار نیست. یافته این پژوهش حاکی از آن است، چین برای ارتقای خود به یک کنشگر قاعده ساز در صدد تحمیل ارزش های سیاسی خود به جهان پیرامونی نیست و این مهم را از طریق پیشرفت در حوزه اقتصادی و نیز افزایش توان تکنولوژیک و نظامی خود دنبال می کند.
کلید واژگان: چین, آمریکا, نظم بین الملل, کروناویروس, چرخه قدرتThe outbreak of the coronavirus has raised the question of whether it is possible to transfer power from the West to the East and form a new world order based on China-centric Eastern values.Using the power cycle theory in response to this question, this article argues that given the current trends in the relative decline of US regulatory and hegemonic power in the international arena, as well as China's rise as an emerging power in the international arena. , The international system seems to be witnessing a period of transition and transfer of power from west to east; However, this transfer of power is a gradual process, and China does not currently have all the resources and capabilities to become a hegemonic power. Issues such as the yuan's influence and parity against the dollar in the international economy, the attractiveness and universality of Chinese values, human rights, civil liberties, and China's controlling system are among the most important issues influencing the speed of the power cycle.
Keywords: China, USA, International Order, Coronavirus, Power Cycle theory -
از آنجا که آثار مختلفی در خصوص الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منتشر شده؛ این مقاله تلاش دارد تا با استفاده از روش فراترکیب، نظریه ای منسجم و فراگیر در خصوص چیستی و چرایی این الگو ارایه دهد. یافته این پژوهش حکایت از آن دارد که این الگو در پاسخ به حل مشکلات نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و ریشه مشکل را فقدان انسجام نظری در خصوص نقش مولفه های اسلامی ایرانی در پیشرفت معطوف به غایات انسان شناسی اسلامی، می داند و لذا بر ارایه خوانشی واحد و مقبول از نسبت دین و توسعه تاکید دارد. ارکان اصلی این الگوی پیشنهادی عبارتنداز: «تقویت خوانش اسلامی سیاسی فقهی» از «مردم سالاری دینی کارآمد»، «نقش محوری قدرت اقتصاد ی»، «ضرورت تقویت هویت دینی و ملی» و بالاخره «هم سویی با علم و فناوری». محققان مجموع یافته های تحلیلی را ذیل عنوان کلان «نقشه ای منسجم و نظری برای ارتقاء قدرت ملی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران به منظور نیل به الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت»، سامان دهی و ارایه نموده اند.
کلید واژگان: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت, جمهوری اسلامی ایران, روش فراترکیب, توسعه, پیشرفت, بومی سازیPolitical Knowlwdge, Volume:17 Issue: 2, 2021, PP 491 -518During the last decade, various works have been published in the field of humanities regarding the Iranian Islamic model of progress. This article has tried to present the findings of these researches using the meta-synthesis method, coherent and comprehensive theories on what and why this model offer. And to answer the question that using the composition of the findings of the works written about the Iranian Islamic Model of Progress (IIMP), what theory can be presented to explain the IIMP?The findings of this study indicate that this model was formed in response to solving the problems of the political system of the IR.Iran and the root of the problem is the lack of theoretical coherence regarding the role of Iranian Islamic components in the development of Islamic anthropology. And accept the emphasis on the relationship between religion and development, in which "strengthening the Islamic political-jurisprudential reading", "efficient provincial jurisprudential democracy", "economic power", strengthening religious and national identity and "alignment with science and technology" are the main categories extracted from the findings. The abstract concept of these meta-categories can be considered as "coherent and theoretical plans for the promotion of national and international power of the Islamic Republic of Iran." In fact, the model is a roadmap to move towards the promotion of national and international power of Islamic Iran, and although it does not seek to change the goals, ideals and an important part of the existing structures, but has a reformist approach and seeks to eliminate weaknesses and theoretical gaps.
Keywords: Development, Iranian-Islamic Model of Progress, Islamic Republic of Iran, localization, meta-Synthesis method -
با روی کار آمدن نسل پنجم رهبران چین متعاقب برگزاری هجدهمین کنگره سراسری حزب کمونیست چین در سال 2012، شاهد اتخاذ راهبرد های نوینی در سمت گیری های سیاست خارجی چین هستیم. طرح ایده «یک کمربند - یک جاده» از سوی شی جین پینگ، رییس جمهور چین و نیز تصمیم این کشور برای اعطای تسهیلات و کمک های مالی برای نوسازی اقتصادی کشور های عربی، نشان از تغییر در راهبرد های سیاست خارجی چین در دوره جدید نسبت به خاورمیانه دارد. از این منظر، جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از قدرتمندترین بازیگران منطقه خاورمیانه نقشی راهبردی در سیاست خارجی چین ایفا می کند. این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا ایران در کنش سیاست خارجی نسل پنجم رهبری جمعی چین، از جایگاه ویژه ایی برخوردار شده است؟ یافته این تحقیق حاکی از آن است که الگوی کنش سیاست خارجی چین در قبال ایران اتخاذ سیاست بی طرفی فعال و میانجی گری بوده و این کشور تلاش دارد تا ضمن پرهیز از رویارویی مستقیم با دیگر قدرت های درگیر در منطقه به ویژه ایالات متحده آمریکا، نسبت به تضمین ثبات جریان صادرات انرژی ایران به چین، بیشینه سازی منافع اقتصادی، برعهده گرفتن تعهدات و مسئولیت های بین المللی به عنوان یک قدرت جهانی و نیز افزایش نفوذ سیاسی اقتصادی و امنیتی خود در منطقه از طریق ایران اقدام نماید.
کلید واژگان: نسل پنجم رهبران چین, ایران, خاورمیانه, سیاست خارجی, میانجی گریWith the coming of the fifth generation of Chinese leaders following the eighteenth congress of the Chinese Communist Party in 2012, we are witnessing the adoption of new strategies for China's foreign policy orientation. The idea of one road one belt by Chinese President Xi Jin Ping, as well as the country's decision to grant facilities and financial assistance for the economic revival of the Arab countries, shows a shift in China's foreign policy strategies in the new era.The Islamic Republic of Iran, as one of the most powerful actors in the Middle East region, plays a strategic role in China's foreign policy. This article seeks to answer the question of which model of foreign policy of the fifth generation of the Chinese leadership toward the Middle East, and in particular the Islamic Republic of Iran? The findings of the study indicate that China's foreign policy action model toward Iran, is mediation policy, and it is trying to avoid confronting other powers in the region, especially the United States, to ensure the stability of the flow of energy exports Iran to China, to maximize its economic interests and increase its political and economic security in the region through Iran
Keywords: Fifth Generation Leaders of China, Iran, Middle East, Foreign Policy, Mediation -
هدف
بررسی وجوه اختلاف و افتراق الگوهای اندیشه ورزی معطوف به توسعه در کشورهای اسلامی پیشرو، می کوشد به مقایسه این الگوها بر اساس 5 مولفه «نوع نگرش به پیشرفت»، «نوع نگرش به دین»، «مبانی دینی الگوی پیشرفت»، «مصادیق دین در عرصه پیشرفت» و نیز «نقش بوم زیست بر الگوی پیشرفت» در کشورهای ایران، ترکیه و مالزی اقدام نماید و به این سوال پاسخ دهد که رویکرد به پیشرفت و نسبت آن با دین در اندیشه ورزی معطوف به پیشرفت در سه کشور مذکور چه تفاوت ها و تشابه هایی با یکدیگر دارد؟
روش شناسی پژوهشروش این پژوهش توصیفی - مقایسه ای است که مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای، ابتدا به توصیف رابطه دین با توسعه و پیشرفت در کشورهای اسلامی مذکور پرداخته و در ادامه، با روش تطبیقی به مقایسه مولفه های مورد نظر در باب پیشرفت در این کشورها اقدام می کند.
یافته هانخست، الگوهای اندیشه ورزی در خصوص پیشرفت تحت تاثیر مذاهب و سنت های بومی طیفی از الگوهای پیشرفت بومی اسلامی را در بین اندیشمندان آن کشورها مطرح کرده است و دوم آن که، علی رغم برخی تفاوت های بنیانی، این الگوها در خصوص رویکرد به دین و پیشرفت در حال نزدیک شدن به یکدیگر می باشند و همگی درصدد نوعی بهره مندی گزینشی از مظاهر پیشرفت و تمدن غربی و مدرنیته معطوف به شرایط بومی خود هستند.
نتیجه گیریوجه اشتراک تمام الگوهای توسعه در کشورهای اسلامی عبارتند از: بهره مندی گزینشی از مظاهر پیشرفت و تمدن غربی و مدرنیته؛ اعتقاد به جامعیت اسلام، و نیز امکان بازتعریف و فهم مجدد آموزه های دینی بر اساس سه عنصر زمان، مکان و مصلحت در چارچوب مفهوم اجتهاد و دین اندیشی؛ تلاش برای سازگار نمودن اسلام با مدرنیته غربی؛ تاکید بر برخی مولفه های مکتب اقتصادی اسلام به خصوص بانکداری اسلامی.
کلید واژگان: الگوی بومی از توسعه, اسلام گرایی, پیشرفت, کشورهای اسلامی پیشرو, اندیشمندان مسلمانThe issue of thinking about the pattern of development in Islamic countries has always been one of the intellectual concerns of Muslim thinkers and politicians, and each of them, in accordance with their ecological characteristics as well as the way of looking at progress and religion, have reproduced a local pattern of progress. The construction of various models of progress has led to the Islamic world. This research with a descriptive-comparative method and with the aim of examining the differences and differentiation of development-oriented thinking patterns in leading Islamic countries, tries to compare these patterns based on 5 components: "Attitude toward progress", "Attitude towards religion", "Fundamentals" Religious Pattern of Progress "," Examples of Religion in the Field of Progress "and" The role of atmosphere on the Pattern of Progress "in Iran, Turkey and Malaysia and answer the question that the approach to progress and its relationship with religion in thought-oriented progress What are the differences and similarities between the three countries?The findings of this study indicate that, first, the patterns of thinking about progress under the influence of indigenous religions and traditions have introduced a range of patterns of indigenous Islamic progress among the thinkers of those countries, and second, despite some fundamental differences, these patterns Approaches to religion and progress are approaching each other and all are seeking a selective benefit from the manifestations of progress and Western civilization and modernity focused on their native conditions and are repeating common experiences in various political, economic and social fields.
Keywords: Indigenous model of development, Islamism, Progress, leading Islamic countries, Muslim thinkers -
چالش های حقوق بشری را می توان یکی از پرحاشیه ترین تعارضات عملی دو دهه اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و اقطاب قدرت در نظام بین الملل معاصر یاد کرد که موجبات محدودیت فراوانی را برای قدرت کنشگری ایران در نظام بین الملل فراهم آورده است.این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، مبتنی بر اسناد دعاوی حقوقی بشری اتحادیه اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران، در پی ارایه پاسخ به این سوال است که ریشه این دعاوی در چه عواملی نهفته است و کنشگران این عرصه چه هدفی را از طرح مسایل حقوق بشری دنبال می کنند؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سه عامل «حاکمیت ارزش های اسلامی در ایران»، «تلاش ایران برای به چالش کشاندن ارزش های حقوق بشری نظم لیبرالی»، و نیز «تلاش ایران برای تقویت ساخت درونی قدرت» موجب بروز چالش های حقوق بشری برای آن شده است. از این منظر، ایران درصدد تثبیت هویت دینی و اسلامی خود بوده و بروز تعارضات در زمینه مسایلی چون اجرای حدود شریعت و نیز امتناع از جرم زدایی از همجنسگرایی، ریشه در این موضوع دارد. از طرفی دیگر، ایران درصدد ارایه الگویی جایگزین از زیست انسانی در جهان معاصر مبتنی بر معنویت گرایی و خداباوری است که یکی از لوازم آن، بی اعتبارسازی ارزش ها و هنجارهای نظم لیبرالی معاصر است. و وجه آخر، به تلاش ایران برای تقویت فرآیندهای ملت سازی و دولت سازی در داخل باز می گردد که هر یک از این عوامل، منجر به ایجاد اصطکاک با برخی از هنجارهای حقوق بشری غربی می شود.کلید واژگان: حقوق بشر, جمهوری اسلامی ایران, اتحادیه اروپا, چالش, تحلیل مضمونHuman Rights Challenges One of the most marginal challenges of the last two decades between the Islamic Republic of Iran and the poles of power in the contemporary international system, which has led to many restrictions on Iran's action power in the international system. Focusing on Iran's human rights challenges with the European Union, the study seeks to identify the main themes of the challenge, as well as the European Union's human rights claims against the human rights situation in Iran, as well as the application of thematic analysis.The findings of the study indicate that three factors: "the dominance of Islamic values in Iran", "Iran's efforts to challenge the human rights values of the liberal order", and "Iran's efforts to strengthen the internal structure of power" caused challenges. From this perspective, Iran seeks to consolidate its religious and Islamic identity, and the emergence of challenges in issues such as the implementation of sharia law, as well as the refusal to criminalize homosexuality, is rooted in this issue. On the other hand, Iran seeks to provide an alternative model of human life in the contemporary world based on spiritualism and theism, one of the tools of which is to challenge and discredit the values and norms of contemporary liberal order. And, Iran's efforts to strengthen the nation-building and state-building processes at home are backed up, each of which leads to friction with some Western human rights norms.Keywords: Human rights, Islamic Republic of Iran, EU, challenge, Thematic Analysis
-
هرچند یکی از مولفه های رفتار سیاست خارجی ایران تلاش برای تقویت همگرایی منطقه ای است، با این حال، به دلیل وجود تنگنای امنیتی در منطقه این موضوع با چالش های فراوانی روبه رو است. این تحقیق با کاربست روش تحلیلی-توصیفی در پی پاسخ به این سوال است که آیا امکان تحقق ایده منطقه گرایی در منطقه خلیج فارس وجود دارد؟ فرضیه این تحقیق به این قرار است که با توجه به عواملی چون وجود الگوهای پایدار از دشمنی و تخاصم، وابستگی ساختاری کشورهای عرب خلیج فارس به قدرت های فرامنطقه ای و به طور ویژه ایالات متحده آمریکا، ماهیت غیردموکراتیک کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و وجود رقابت های ایدیولوژیک، استراتژیک و ژیوپلیتیک بین کشورهای منطقه، امکان دستیابی به یک الگوی همکاری و همگرایی پایدار وجود ندارد و ادامه این روند به تعمیق هرچه بیشتر واگرایی در منطقه و نیز تشدید تنگنای امنیتی و درنتیجه، نظامی تر شدن هرچه بیشتر خلیج فارس منجر خواهد شد.
کلید واژگان: تنگنای امنیتی, منطقه گرایی, شورای همکاری خلیج فارس, مجموعه امنیتی منطقه ایAlthough one of the components of Iran’s foreign policy conduct is making efforts to strengthen regional convergence, it is faced with many challenges due to the security constraints in the region. This research uses a descriptive-analytical method to answer the question of whether it is possible to realize the idea of regionalism in the Persian Gulf region. The hypothesis of the research indicates that as a result of such factors as the existence of sustained patterns of hostility, structural dependence of the Arab states of the Persian Gulf on trans-regional powers especially the United States, the undemocratic nature of the Arab state of the Persian Gulf, the way in which religion and politics interacts, the existence of ideological, strategic and geopolitical rivalries between the regional countries, there is no prospect of achieving a pattern of sustainable cooperation and integration. The continuation of this process will deepen the existing divergence in the region and will lead to an escalation of the security bottleneck and, as a result, to further militarization of the Persian Gulf region.
Keywords: Security Dilemma, Regionalism, Gulf Cooperation Council, RegionalSecurity Complex -
این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که سهم ایدیولوژی و عمل گرایی در کنش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تا چه میزان است و کدام یک از این دو، اصالت بیشتری در عمل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارند؟ نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که هر چند در اکثر کشورها، هنجارها و ارزش های ایدیولوژیک به درجاتی در عمل سیاست خارجی تاثیرگذار هستند، ولی این ارزش ها سهم قابل توجهی در سیاستگذاری و اجرای سیاست خارجی ایران داشته و در حکم اصول راهبردی آن محسوب می شوند. در واقع، علی رغم دیدگاه غالب که سیاست خارجی ایران را سیاستی عمل گرایانه می داند، فرضیه اصلی این تحقیق بر این گزاره استوار است که ماهیت اصلی سیاست خارجی ایران همچنان ایدیولوژیک بوده و رویکرد عمل گرایانه در سیاست خارجی ناشی از وجود منافع متعارض در نظام بین الملل و نیز محدودیت های ناشی از منابع قدرت ملی بر اساس نگاه تاکتیکی و نه راهبردی قابل توجیه است. این تحقیق با کاربست نظریه ریالیسم نیوکلاسیک به عنوان چارچوب نظری، به بررسی نسبت ایدیولوژی و عمل گرایی در رفتار سیاست خارجی ایران در چارچوب یک الگوی تعاملی سه جانبه مشتمل بر عوامل سطح داخل همچون منافع ملی و هنجارها و نیز ماهیت و ساختار نظام بین الملل می پردازد.
کلید واژگان: سیاست خارجی, عمل گرایی, راهبرد, تاکتیک, رئالیسم نئوکلاسیکThis research attempts to answer this questions that what is the ratio between ideology and pragmatism in the Iran's Foreign Policy? And, which of this is more authentic in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran? The result showed that although in many countries values and ideologies are influential in some way in the practice of foreign policy, these values and ideologies have a significant contribution to the policy and implementation of the foreign policy of Iran. In fact, despite the prevailing view that Iran's foreign policy is a pragmatic policy, the main hypothesis of this study is that the essence of Iran's foreign policy is ideological and the pragmatic approach to foreign policy -is based on the existence of conflicting interests in the international system and the constraints in national power sources- can be comprehend based on a tactical approach rather than strategic approach. This research with using a descriptive analytical method and library resources seek to examine the ratio of ideology and pragmatism in Iran's foreign policy behavior in the framework of a triple interactive model including national interests, ideological preferences, and the nature and structure of the international system.
Keywords: foreign policy, Ideology, Strategy, Tactic, neoclassical realism -
فصلنامه مجلس و راهبرد، پیاپی 101 (بهار 1399)، صص 123 -143چالش های حقوق بشری همواره به عنوان محملی برای اعمال فشار بیشتر بر ایران در چهار دهه گذشته مطرح بوده است. این مقاله با بهره گیری از الگوی تحلیل لایه ای علت ها و با روش ترکیبی به بررسی علل این چالش ها در چهار سطح تحلیل لیتانی، علی، گفتمانی و اسطوره ای و نیز ارایه راهبردهای پیشنهادی برای مقابله با آنها در هر لایه پرداخته است. بر اساس یافته های پژوهش، در لایه نخست علت ها یا همان سطح لیتانی، شاهد یک جنجال رسانه ای و نیز بزرگنمایی تبلیغاتی هستیم که بیشترین عوامل شناسایی شده در لایه نخست به مسایلی همچون اعدام، حقوق زنان و پوشش آنها، حقوق اقلیت ها، روزنامه نگاران و نیز فعالان سیاسی بازمی گردد. در لایه دوم مبتنی بر مطالعه آثار و پژوهش های آکادمیک انجام شده، علل مختلفی همچون سیاسی ، حقوقی، فناورانه و فرهنگی مورد شناسایی قرار گرفت. در لایه سوم نقش گفتمان غرب محور در نظام جهانی و همچنین گفتمان غرب باور در کشورهای پیرامون مطرح شد و در لایه چهارم به عواملی همچون اسطوره اومانیسم، لیبرالیسم و پلورالیسم اشاره شد. در نهایت با توجه به شناسایی علل مذکور در هر لایه، راهبردهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدتی مطرح شد.کلید واژگان: حقوق بشر, جمهوری اسلامی ایران, چالش سیاست خارجی, روش تحلیل لایه ای علت هاMajlis and Rahbord, Volume:27 Issue: 101, 2020, PP 123 -143Human rights challenges have always been a source of pressure on Iran over the past four decades. This article, with using a causal layered analysis and in a hybrid way, explores the causes of these challenges in four levels of Litany, empirical, Discourse and Mythological analysis, as well as offering suggested strategies to deal with them in each layer. According to the findings of the research, in the first layer of the causes, Litany, we see a media controversy as well as an advertising magnification, the most identified in the first layer on issues such as executions, women's rights and their coverage, minority rights, journalists, and political activists Returns. In the second layer, based on the study of academic work and research, various causes such as political, legal, technological causes, cultural causes were identified. In the third layer, the role of the West-based discourse in the global system as well as the West-backed discourse was raised in the surrounding countries, and in the fourth layer, it was pointed out to factors such as the myth of humanism, liberalism, and pluralism. Finally, short-term, medium-term and long-term strategies were identified in order to identify the causes in each layer.Keywords: Challenges, Human Right, I.R. of Iran, Foreign Policy, Casual Layered Analysis Method
-
این تحقیق با کاربست روش تحلیلی توصیفی، به دنبال پاسخ به این پرسش است که زمینههای اجتماعی و نهادی اسلام سیاسی چیست و ظهور این پدیده در عرصه سیاست جهانی چه تاثیراتی بر روابط بینالملل به همراه داشته است؟ در پاسخ به این سوالات، مولفههایی چون مدرنیته، ماهیت نظام سیاسی، ویژگیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشورهای اسلامی و نیز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بهعنوان مهمترین ریشههای اجتماعی و نهادی ظهور اسلام سیاسی معرفی شده و در خصوص تاثیرات ان بر نظام بینالملل نیز با تاکید بر تمایز رفتار دولتهای ملی و گروههای فرو ملی در تعقیب اصول و ارمانهای اسلامگرایانه، این گونه ادعا میشود که رویکرد تعاملگرایانه بیشتر در رفتار دولتهای ملی اسلامگرا نمود داشته و رفتارهای تقابلطلبانه بیشتر در رویکرد گروههای فرو ملی بروز و ظهور داشته است. در خصوص این مسیله چنین برداشت میشود که مطالبات و حرکتهای اسلامگرایانه تا انجایی که امکان و قابلیت پیگیری و تعقیب از مجاری بازیگران رسمی نظام بینالملل را داشته باشد، بیشتر به روشهای تعاملگرایانه تمایل داشته و سعی دارد تا ارزشها و هنجارهای خود در چارچوب نظم موجود را پیگیری نماید، درحالیکه گروههای فرو ملی به دلیل عدم پایبندی به ارزشها و قواعد نظام بینالملل موجود، سعی در به چالش کشیدن ان دارند که این مسیله میتواند به بیثباتی هر چه بیشتر نظام بینالملل منجر شود.
کلید واژگان: اسلام سیاسی, مذهب, روابط بین الملل, تقابل طلبی, تعامل گراییPolitical Islam and Its Rising Effects on International Relations: From Confrontation to InteractionUsing analytical-descriptive method, this research seeks to answer the following questions: What is the social and institutional context of political Islam, and how did the emergence of this phenomenon in world politics affect international relations? In response to these questions, the parameters such as modernity, the nature of the political system, and the political, social and economic characteristics governing Muslim countries as well as the advent of the Islamic Revolution are viewed among the most important social and institutional roots of the rise of political Islam. Also about its effects on the international system this research emphasized the distinction between the behavior of the national governments and the subnational groups in pursuit of Islamist ideals and principles. It is argued that the more interactive approach is seen in the behavior of the Islamist national governments, and more confrontational behavior were manifested in the actions of the subnational groups. It is indicated that the Islamist demands and moves as long as they are susceptible to be pursued through the channels of the official actors of the international system tend to be more interactive. Conversely, due to incompatibility with the values and rules of the international system, the subnational groups struggle to challenge the international system that could lead to further international instability.
Keywords: Political Islam, Religion, International Relations, Confrontation, Interaction
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.