به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammad noruzi

  • محمد نوروزی*، حسن خاتمی، سعید حاجی حسنی
    توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط یکی از دغدغه های سیاست گذاران و مجریان عرصه توسعه صنعتی در کشور است که راهبردهای گوناگونی به ویژه با استفاده از ظرفیت حمایت های دولتی برای این امر متصور است. پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی-کمی انجام شده است می کوشد با ارائه یک چارچوب به گونه شناسی حمایت های دولت از این کسب وکارها پرداخته و از این رهگذر به ارائه خردمایه های سیاستی و دانشی برای متخصصان بپردازد. دسته بندی کسب وکارها با مبناهایی نظیر چرخه عمر، فناوری، محصول و بازار از یک سو و ارزیابی راهبرد اتخاذی برای نوع حمایت با شاخص هایی نظیر میزان پاسخگویی، به صرفه بودن، ثبات و پایداری و میزان زمان لازم برای اثرگذاری یک سیاست از سوی دیگر، چارچوبی را ایجاد می کند که بر اساس می-توان انواع حمایت های دولتی از کسب وکارهای کوچک و متوسط را جایابی نمود. یافته های این پژوهش، الگو و نوع نگاه آن می تواند به عنوان مبنایی برای انتخاب و توسعه هدفمند حمایت ها محسوب گردد.
    کلید واژگان: حمایت های دولت, سیاست صنعتی, کسب وکارهای کوچک و متوسط, گونه شناسی
    Mohammad Noruzi *, Hasan Khatami, Saeid Hajihasani
    The development of small and medium businesses is one of the concerns of the policy makers and executives of the industrial development field in the country, and various strategies are envisioned for this purpose, especially by using the capacity of government support. The current research, which has been conducted with a qualitative-quantitative approach, tries to provide a framework for the typology of government support for these businesses and to provide policy and knowledge tips for professionals. Categorizing businesses with bases such as life cycle, technology, product and market on the one hand and evaluating the adopted strategy for the type of support with indicators such as responsiveness, cost-effectiveness, stability and sustainability and the amount of time required for a policy to be effective, on the other hand, a framework based on which all kinds of government support for small and medium businesses can be established. The findings of this research, its pattern and type of view can be considered as a basis for the targeted selection and development of supports.
    Keywords: Government Support, Industrial Policy, Small, Medium Businesses, Typology
  • محمدصادق پسندیده کار*، محمد عیسی آبادی، محمد نوروزی

    انقلاب صنعتی چهارم با محوریت تحول دیجیتال ماهیت کار، کسب و کارها، سازمان ها، رهبری سازمان و... را تغییر داده و بر آنها اثرات عمیقی به جای گذاشته است. درنتیجه مواجهه موثر منابع انسانی سازمان ها به عنوان یکی از ارکان اساسی آنها با این پدیده امری ضروری تلقی می شود. در این راستا کارکنان باید شایستگی های خاصی را برای ایفای موفقیت آمیز نقش و شغل خود کسب کنند که از آن با عنوان شایستگی دیجیتال یاد می شود. سازمان ها برای ایجاد و توسعه این شایستگی ها باید از روش های آموزش و توسعه مناسب استفاده کنند. در این پژوهش ابتدا با روش کیفی مطالعات کتابخانه ای و استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان همراه با تحلیل مضامین مصاحبه ها، شایستگی های مذکور و همچنین روش های آموزش با استفاده از روش کتابخانه ای احصا گردید و در نهایت با استفاده از ابزار پرسشنامه و تحلیل داده های حاصل از آن با روش آنتروپی شانون و تاپسیس، اثربخشی روش های آموزش و توسعه برای ایجاد و توسعه شایستگی های دیجیتال مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت روش ها به ترتیب اثربخشی اولویت بندی شدند. طبق نتایج حاصل استفاده از روش مدلسازی نقش، به عنوان اولویت اول و استفاده از روش مربیگری به عنوان اولویت آخر جهت ایجاد و توسعه شایستگی های دیجیتال کارکنان تعیین شدند.

    کلید واژگان: شایستگی های دیجیتال, تحول دیجیتال, روش های آموزش و توسعه, مدیریت منابع انسانی
    Mohammadsadegh Pasandidehkar *, Mohammad Isaabadi, Mohammad Noruzi

    The fourth industrial revolution, centered on digital transformation, has changed the nature of work, businesses, organizations, organization leadership, etc., and has left deep effects on them. As a result, the effective exposure of human resources of organizations as one of their basic pillars with this phenomenon is considered essential. In this regard, employees must acquire certain skills to successfully fulfill their roles and jobs, which is called digital skills. Organizations must use appropriate training and development methods to create and develop these competencies. In this research, firstly, with the qualitative method of library studies and the use of interview tools with experts along with the analysis of the themes of the interviews, the mentioned competencies and also the teaching methods were calculated using the library method, and finally, using the questionnaire tool and data analysis As a result, the effectiveness of training and development methods for the creation and development of digital competencies was investigated with the Shannon and Topsis entropy method. Finally, the methods were prioritized in order of effectiveness. According to the results of using the role modeling method, they were determined as the first priority and the use of the coaching method as the last priority to create and develop employees' digital competencies.

    Keywords: Competence, Digital Competencies, Digital Transformation, Training, Development Methods, Human Resource Management
  • محمد نوروزی*، حسن خاتمی

    توسعه یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و مجریان بسیاری از کشورهاست و تاکنون ایده ها و سیاست های متعددی در این زمینه طرح، اجرا و ارزیابی شده است. یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی، فرهنگی و معیشتی در شهرها و روستاها از طریق توسعه گردشگری صورت می گیرد که طی سالیان اخیر سرعت و تنوع بیشتری یافته است. از سوی دیگر تلاش در جهت ارتقای ظرفیت و قابلیت های صنعتی از مهم ترین روش های توسعه ای مطرح در حوزه توسعه شهری و روستایی است. پیوند گردشگری با امر صنعت که در عنوان گردشگری صنعتی متجلی می شود می تواند زمینه های دوگانه ارتقای صنعتی و توسعه آن را نیز تشویق نماید. پژوهش حاضر که با رویکرد ترکیبی کیفی و کمی انجام شده است، علاوه بر شناسایی ویژگی های صنعت گردشگری هدف جهت توسعه گردشگری صنعتی، به تحلیل اهمیت-عملکرد آن ها با محوریت توسعه صنعت عرقیجات در شهر کاشان پرداخته است. به منظور شناسایی این ویژگی ها علاوه بر مطالعات کتابخانه ای از امر مشاهده و مصاحبه نیز استفاده شد و در نهایت 9 ویژگی استخراج شد. سپس این ویژگی ها با روش تحلیل اهمیت عملکرد توسط 16 نفر از خبرگان این حوزه مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش ویژگی های «درجه نوآوری و تفاوت صنعت هدف با سایر صنایع» و «ظرفیت توسعه صنعت هدف (گردشگرپذیری)» که دارای اهمیت بالا و عملکرد پایین در صنعت عرقیجات کاشان هستند، در اولویت اول توجه و بهبود قرار دارند.

    کلید واژگان: توسعه گردشگری, گردشگری صنعتی, عرقیجات, گلاب, کاشان, تحلیل اهمیت-عملکرد
    mohammad noruzi *, hasan khatami

    Development is one of the main concerns of policy makers and executives of many countries, and so far many ideas and policies have been designed, implemented and evaluated in this field. One of the strategies of economic, cultural and livelihood development in cities and villages is executed through the promotion of tourism which has grown more rapidly and diversified in recent years. On the other hand, trying to improve industrial capacity is one of the most important methods in the field of urban and rural development. The link between tourism and industry, which is manifested in the title of industrial tourism, can also encourage the dual fields of industrial promotion and development. The current research, which was conducted with a combined qualitative and quantitative approach, in addition to identifying the characteristics of the target tourism industry for the development of industrial tourism, analyzed their importance-performance, focusing on the development of the herb industry in Kashan city. In order to identify these characteristics, in addition to library studies, observation and interviewing methods were also employed and finally 9 characteristics were extracted. Then these features were evaluated by 16 experts in the field with the performance importance analysis method. Based on the research findings, paying attention to such characteristics as "innovation degree and difference between the target industry and other industries" and "development capacity of the target industry (tourism)" which have high importance and low performance in the Kashan herb industry, are to be given the first priority.

    Keywords: Tourism Development, Industrial Tourism, Herbs, Rose-Water, Kashan, Importance-Performance Analysis
  • محمد نوروزی، جعفر جعفری تویه*
    هدف

    شکل گیری ناحیه نوآوری یکی از راهبردهای موثر در توسعه نوآوری و دانش فناورانه با رویکرد حل مسئله است. از سوی دیگر، همواره دغدغه بهره مندی از علوم انسانی اجتماعی در امر توسعه وجود داشته، ولی نه از سوی جوامع دانشگاهی و نه از سوی لایه سیاستی و اجرایی، پاسخی درخور نیافته است. یکی از موانع این رخداد را نبود بستر مناسب ایفای نقش دانشگاه، به عنوان نماینده جریان دانشی در امر توسعه می دانند و با اینکه نواحی نوآوری، نقشی مکمل در بسترسازی این امر داشته، ولی همچنان فعال سازی این ظرفیت و گسترش مفهومی آن در کشور، نیازمند اقدامات پژوهشی و اجرایی بیشتری است.

    روش

    در پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی انجام شده، علاوه بر مطالعات اسنادی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل و طبقه بندی داده ها استفاده شده است و ضمن تلاش برای تبیین مفهوم ناحیه نوآوری و نگاه های رایج درباره آن، به شناسایی عوامل موثر بر ایجاد این نواحی با تاکید بر علوم انسانی اقدام شده است.

    یافته ها و نتایج

    نتایج پژوهش نشان داد عوامل قابل ذکر در شکل گیری این نواحی، فارغ از نوع رویکرد، در علوم انسانی نیز مشترک است؛ هر چند تمایزهایی نیز وجود دارد. مضامین اصلی شناسایی شده برای شکل گیری یک ناحیه نوآوری، در هفت مضمون «زیرساختها (کیفیت مکان)»، «فرهنگی- اجتماعی»، «قوانین بالادستی و سیاستهای کلان»، «سرمایه انسانی»، «سرمایه غیر انسانی»، «ارتباطات» و «همگرایی و تجمیع» بیان شد، ضمن اینکه پیشنهادهایی برای توسعه رویکرد علوم انسانی در یک ناحیه نوآوری ارائه شد.

    کلید واژگان: ناحیه نوآوری, توسعه, دانشگاه, توسعه شهری, ناحیه نوآوری علوم انسانی
    Mohammad Noruzi, Jaafar Jaafari Tooye *
    Aim

    The formation of the innovation district is one of the effective strategies in the development of innovation and technological knowledge with a problem-solving approach. On the other hand, there has always been the concern of benefiting from social humanities in the matter of development, but no suitable answer has been found either from academic societies or from the political and executive level. One of the obstacles of this event is the lack of a suitable platform for the role of the university as a representative of the flow of knowledge in the matter of development, and although the innovation districts have a complementary role in creating a platform for this, still the activation of this capacity and its conceptual expansion in the country requires more research and implementation measures.

    Method

    In the current research, which is conducted with a qualitative approach, in addition to documentary studies, interview tools were used to collect data, and a thematic analysis method was used to analyze and classify data. While trying to explain the concept of innovation area and common views about it, to identify the factors influencing the creation of these areas has been done with an emphasis on humanities.

    Results  and conclusion  : 

    The results of the research showed that the notable factors in the formation of these areas, regardless of the type of approach, are also common in the humanities, although there are also differences. The main themes identified for the formation of an innovation district were expressed in seven themes of "infrastructure (place quality)", "socio-cultural", "upstream laws and macro policies", "human capital", "non-human capital", "communication" and "convergence and agglomeration". In addition, suggestions were made for the development of the humanities approach in an innovation district.

    Keywords: Innovation District, Development, University, Urban Development, Humanities Innovation District
  • محمد نوروزی*، محمد ماستری فراهانی، مهدی سعادت

    رضایت مشتریان یکی از مهم ترین مولفه های وفاداری و ماندگاری آنان به یک محصول است و این امر در محصولاتی که رقابت بیشتری در بازار آنها وجود دارد، اهمیت بیشتری دارد. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی رضایت مشتریان بوده که براساس رویکرد کیفی انجام شده است. پس از جمع آوری دیدگاه های مشتریان عسل ارگانیک با یک نرم افزار «خزشگر وب» و پالایش داده های جمع آوری شده، 4390 دیدگاه تحلیل و سپس از «نمایش ابری» برای درک بهتر و سریع از مجموعه دیدگاه ها استفاده شد. در ادامه، داده های پژوهش با روش تحلیل مضمون بررسی و در آخر با بررسی چندباره شبکه مضامین، جدول نهایی عوامل موثر بر رضایت و نارضایتی مشتریان عسل ارگانیک استخراج شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عواملی چون قیمت بالا، شک در ارگانیک بودن عسل و بسته بندی نامطلوب به ترتیب بیشترین فراوانی را در علل نارضایتی مشتریان و عواملی چون طعم مطلوب، کیفیت مطلوب و رضایت از تکرار خرید بیشترین فراوانی را در علل رضایت مشتریان دارند. نتایج پژوهش نشان داد مشتریان توجه ویژه ای به خود عسل دارند؛ به طوری که کیفیت و اصالت عسل در رضایت و نارضایتی آنها تاثیر ویژه ای دارد. باتوجه به اینکه قیمت بالا از مهم ترین علل نارضایتی است، مواردی مانند ارسال رایگان، تخفیف و... می تواند به افزایش رضایت مشتریان عسل ارگانیک کمک کند.

    کلید واژگان: خزش وب, رضایت مشتریان, عسل ارگانیک, متن کاوی, نارضایتی مشتریان.‏
    Mohammad Noruzi *, Mohammad Masteri Farahani, Mahdi Saadat

    Customer satisfaction is one of the most important components of loyalty and durability towards a product, and this is more important in products that have more competition in their market. In this regard, this descriptive-explanatory was conducted using a qualitative approach. After collecting opinions of organic honey customers, 4390 opinions were analyzed using a ‘web crawler’ software and refining the collected data. ‘Word cloud’ was used for a better and quick understanding of the set of views, and then the research data were analyzed with the thematic analysis method. Finally, the final table of factors affecting the satisfaction and dissatisfaction of organic honey customers was extracted by repeatedly examining the network of themes. The findings of this research indicate that the high price, doubts about the organic nature of honey, and unfavorable packaging are respectively the most frequent causes of customer dissatisfaction, and favorable taste, favorable quality, and satisfaction from repeat purchases are the most frequent causes of customer satisfaction. The research results showed that customers pay special attention to honey itself, and the quality and authenticity of honey have a special effect on their satisfaction and dissatisfaction. Considering that the high price is one of the most important causes of dissatisfaction, factors like free shipping, discounts, etc, can help increase the satisfaction of organic honey customers.

    Keywords: Customer Dissatisfaction, Customer Satisfaction, Organic Honey, Text Mining, Web Crawling
  • محمد نوروزی*، ایرج ابراهیمی
    زمینه و هدف

    هدف از نگارش این مقاله بررسی نظام دستگیری متهمین این جرایم در دو نظام حقوقی ایران و انگلستان است.

    روش تحقیق: 

    روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است که در آن سعی شده با استفاده از منابع اصیل حقوقی، تحلیل متناسب با موضوع ارائه شود.

    یافته ها

    حق آزادی اشخاص ازجمله آثار اصل برائت بوده که بدون دلیل قانونی قابل محدود یا سلب کردن نیست. ازجمله مستندات قانونی ناقض این حق ماده 44 قانون آئین دادرسی کیفری است که به تبعیت از نظام حقوقی انگلستان اختیار بازداشت مرتکبان جرایم مشهود را به ماموران داده است.

    نتایج

    مطالعات نظری و تطبیقی پژوهش حاکی از آن است که مقنن انگلیسی به صورت بسیط تر به این موضوع پرداخته و اختیارات گسترده تری به افسران پلیس جهت دستگیری متهمین جرایم مشهود داده است؛ به گونه ای که قانون گذار ما در واکنش به ارتکاب جرم مشهود، صرفا به احصاء مصادیق این جرم و اعطاء اختیارات ویژه و استثنایی به ضابطین قضائی در مرحله حین و بعد از وقوع جرم بسنده کرده است، حال آنکه در انگلستان مقنن به اعطای اختیارات گسترده به افسران پلیس در مرحله قبل، حین و بعد از وقوع جرم، بدون در نظر گرفتن فاصله زمانی بین ارتکاب و اطلاع از جرم، اقدام کرده است. در این نظام حقوقی قانون گذار برای تشریح بهتر عملکرد پلیس مفاهیمی چون ظن متعارف را تبیین نموده و صراحتا اعلام کرده که واکنش افسران پلیس نیاز به حکم مراجع قضائی ندارد. بدین ترتیب در فرآیند قانون گذاری می‏ توان از تجربیات این نظام حقوقی در عرصه مذکور استفاده نمود.

    کلید واژگان: افسران پلیس, جرم مشهود, دستگیری متهم
    Mohammad Noruzi *, Iraj Ebrahimi
    Background and Objective

    The purpose of writing this article is Reviewing arrest System of perpetrators of evident crimes in two legal systems of Iran and England.

    Research method

    This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method.

    Findings

    The right to freedom of individuals resulted from presumption of innocence and no person must be limited or stripping off without legitimate reason. Legal regulations including violations of the right subject Article 44 of the Code of Criminal Procedure which followed by the British legal system has recognized the arrest of perpetrators of crimes to officer’s deposits.

    Results

    this theoretical and Comparative Research shows that the English legislator give more extensive authority to police officers for arrest the accused of evident crime, So that our legislators in response to the evident crime, only recognized instances of this crime and granted specific powers and exceptional peace officer stages during and after the crime. While in the UK legislator grant broad powers to police officers before, during and after the crime and without considering the time between the crimes committed and informed. However, in the legal system, to enhance Police performance, legislator explained concepts such as reasonable suspicion and explicitly stated that the response of the police officers needs not warrant judicial authorities. Thus, the legislative process can be used from the experience of the legal system in the area.

    Keywords: Police Officers, Evident Crime, Arrest, Iran, England
  • محمد نوروزی*، امیرحسین خورشیدی اطهر

    تاکنون برنامه های توسعه از مناظر گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد کمی و کیفی به بررسی این برنامه ها از منظر عدالت بین نسلی در بخش انرژی (با تاکید بر صنعت نفت و گاز) پرداخته است.در این پژوهش پس از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های تخصصی، شاخص هایی برای تحقق عدالت بین نسلی در بخش انرژی طراحی گردید و توسط متخصصان این حوزه اعتبارسنجی شد و نهایتا این شاخص ها با استفاده از روش تاپسیس (Topsis) رتبه بندی گردید. پس از آن در قالب گروه کانونی به مطالعه دقیق برنامه های توسعه و احصای بندهایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به عدالت بین نسلی در بخش انرژی با تاکید بر نفت و گاز اشاره داشته اند اقدام شده است. اعتبارسنجی مجدد بندها و تطبیق آنها با اولویت های بدست آمده مرحله دیگری از این پژوهش است.نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه های توسعه از منظر عدالت بین نسلی در بخش انرژی در طول برنامه اول تا ششم با رویکردها و اولویت های متفاوتی به موضوع پرداخته اند و البته برنامه های متاخر، جامعیت بیشتری داشته اند، مهم ترین تفاوت در این سیر، اهمیت یافتن توجه به شیوه هزینه درآمدهای حاصل از منابع نفتی در برنامه های پایانی بوده است. این مقاله در پایان نیز براساس شاخص های احصایی و رتبه بندی نخبگانی، پیشنهاداتی برای برنامه هفتم توسعه از منظر عدالت بین نسلی، ارایه می دهد.

    کلید واژگان: انرژی, برنامه توسعه, عدالت بین نسلی, برنامه هفتم
    Mohammad Noruzi *, AmirHoseyn Khorshidi Athar

    So far, development programs have been examined from several perspectives.The present study, which has been conducted with a quantitative and qualitative mixed approach, examines these programs from the perspective of intergenerational justice in the energy sector (with emphasis on the oil and gas industry).In this study, after library studies and specialized interviews, indicators were designed to achieve the goal of international justice in the energy sector and were accredited by experts in this field, while these indicators were ranked using the Topsis method.Then, in the form of a focus group, a detailed study of development programs and the number of clauses that directly or indirectly refer to the issue of international justice in the energy sector with emp behasis on oil and gas were discussed. Re-validating the clauses and adapting them to the priorities obtained was another step in this research.The results of the present study show that development programs from the perspective of intergenerational justice in the energy sector during the first to sixth programs have addressed the issue with different approaches and priorities, and of course later programs have been more accurate and comprehensive, while The most important difference in this trend has been the importance of paying attention to the cost of oil revenues in the final programs.

    Keywords: energy, development plan, Intergenerational justice, Seventh Plan
  • محمد نوروزی*، مسعود شکری، حمیدرضا ارفع الرفیعی

    حمایت از تولید ملی یکی از ارکان اصلی سیاست های اقتصاد مقاومتی است، لذا شناسایی راهکارها و ایده هایی که زمینه تقویت تولید ملی را فراهم آورد را میتوان در راستای تحقق این سیاستها دانست. نمایشگاه های ملی دارای ظرفیت های ویژه ای برای توسعه و ترویج امر تولید در عمده کشورها هستند در پژوهش حاضر که با رویکرد کتابخانه ای- پیمایشی انجام شده، ظرفیت های مختلفی که در یک نمایشگاه ملی برای حمایت از تولید داخل فراهم می شود، شناسایی شده است. سپس با پیمایش صورت گرفته در چهارمین نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر که با رویکرد و شعار محوری تبیین نقش روستاییان و عشایر در تحقق سیاست های رونق تولید در تابستان 1398 برگزار شد، این ظرفیت ها به طور دقیق و موردی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. برای انجام این پژوهش، 194 پرسشنامه توسط غرفه داران نمایشگاه مذکور تکمیل گردید و در گام پایانی، تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از روش تاپسیس، انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که متاسفانه حدود نیمی از کارکردها در نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر، نمره ای کمتر از 50 درصد را کسب کرده اند. بخش پایانی پژوهش حاضر به علت کاوی چرایی عدم استفاده مناسب از ظرفیت این نمایشگاه ها پرداخته شده است که پس از شناسایی این عوامل (در 19 مورد) به رتبه بندی آنها اقدام گردید.

    کلید واژگان: نمایشگاه, نمایشگاه های ملی, تولید ملی, روستا, عشایر
    Mohammad Noruzi *, Masoud Shekari, Hamidreza Arfaarafiee

    National exhibitions have special capacities to develop and promote production in major countries, which unfortunately has been neglected in Iran. Studies show that national exhibitions play an important role in implementing the policies of the resistance economy (paragraphs 2, 3, 5, 6, 8, 9) In the present study, which was conducted with a library-survey approach, various capacities that are provided in a national exhibition to support domestic production have been identified. Then, with the survey conducted in the fourth exhibition of the capabilities of villagers and nomads, which was held with the central approach and slogan of explaining the role of villagers and nomads in the realization of production prosperity policies in the summer of 1398, these capacities have been evaluated accurately and case by case . To conduct this research, 194 questionnaires were completed by the exhibitors of the exhibition and in the final step, the collected data were analyzed using TOPSIS method. The results show that unfortunately about half of the functions in the exhibition of the capabilities of villagers and nomads have scored less than 50%. Although this exhibition has gained an acceptable position in playing the role of facilitating the identification of competitors in businesses, familiarity with customer expectations, as well as the introduction and branding of Iranian products, but today, exhibitions are not just a platform for introducing goods but also aspects of knowledge. And their development is very bold, which requires careful attention of policy makers and implementers to promote the use these functions.

    Keywords: Exhibitions, national exhibitions, national production, TOPSIS, resistance economics
  • مقایسه ظرفیت قراردادهای بیع متقابل و IPC از منظر یادگیری فناورانه در بخش بالادستی صنعت نفت
    محمدباقر ملاصادقی*، محمد نوروزی

    توسعه صنعت نفت مستلزم توسعه فناوری است و یکی از مطلوبیت های قراردادی در بخش بالادستی صنعت نفت، ناظر به این امر است. تحقق و تقویت یادگیری فناورانه در این صنعت را میتوان از مهم ترین ابعاد توسعه ای در آن دانست. سوال پژوهش حاضر این است که اولا عوامل موثر بر یادگیری فناورانه در بخش بالادستی صنعت نفت کدامند؟ و ثانیا کدامیک از دو چارچوب قرارداد بالادستی بیع متقابل و IPC، ظرفیت بیشتری در تحقق یادگیری فناورانه دارند؟ لذا پس از انجام مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، احصای اولیه از عوامل موثر بر یادگیری فناورانه انجام شد و در مرحله بعد به منظور تکمیل و اعتبارسنجی عوامل شناسایی شده از ابزار مصاحبه تخصصی با خبرگان استفاده و عوامل نهایی ارایه گردید. در مرحله بعد، به شناسایی بندهای مختلف مرتبط در هر دو چارچوب قراردادی بیع متقابل و قرارداد نفتی ایران (IPC اقدام گردید. پس از تشکیل ماتریس بندها و عوامل، به تحلیل میزان پوشش هر یک از عوامل در بندهای مختلف هر دو چارچوب پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که هیچ یک از قالب های قراردادی، ظرفیت پوشش کامل عوامل یادگیری فناورانه را ندارند هرچند چارچوب قراردادی IPC در این زمینه، وضعیت بهتری نسبت به بیع متقابل دارد.در ضمن بررسی تجربی و مشاهده عملیاتی نشان میدهد که اساسا انتظار از یک چارچوب قراردادی در امر توسعه فناوری بیشتر از ظرفیت این قراردادهاست.

    کلید واژگان: یادگیری فناورانه, صنعت نفت, بیع متقابل, قرارداد نفتی ایران (IPC), قراردادهای نفتی
    Comparison of the capacity of BuyBack and IPC contracts from the perspective of technological learning in the upstream part of the oil industry
    Mohamad Baqer Molasadeqi, *, MOHAMMAD NORUZI

    development of the oil industry requires the development of technology, and one of the contractual benefits in the upstream part of the oil industry is related to this. Realization and strengthening of technological learning in this industry can be considered as one of the most important dimensions of development in it. question of the present study is, first of all, what are the factors affecting technological learning in the upstream part of the oil industry? And second, which of the two upstream Buyback contract and IPC frameworks has the greatest capacity to deliver technological learning? Therefore, after conducting documentary and library studies, initial statistics of the factors affecting technological learning were performed and in the next stage, in order to complete and validate the identified factors, specialized interview tools with experts were used and the final factors were presented. In the next step, different related clauses were identified in both reciprocal sale contract buyback and IPC. After forming the matrix of clauses and factors, the coverage of each factor in different clauses of both frameworks was analyzed. results show that none of the contractual frameworks has the capacity to fully cover the technological learning factors, although the contractual IPC framework in this field is in a better position than cross-selling. Technology development is more than the capacity of these contracts.

    Keywords: Technological learning, Oil industry, Buyback, Iran oil contract (IPC), oil contracts
  • مسعود رسولی امیرآبادی*، محمد نوروزی

    استفاده از ابزار تحریم های نفتی یکی از راهبردهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران به منظور تغییر رفتار ایران بوده که طی چند سال اخیر شدت بیشتری یافته است. با توجه به اهمیت معاملات و مبادلات نفتی برای ایران چه از منظر درآمدهای نفتی و چه از منظر ابزار قدرت تعاملی، شناسایی راهبردهای مناسب جهت بازاریابی بین المللی نفت خام ایران در شرایط تحریم امری ضروری است. پژوهش حاضر کوشیده است ضمن شناسایی این راهبردها از طریق مطالعات کتابخانه ای،بررسی اسناد و مدارک و مصاحبه با صاحب نظران این حوزه به رتبه بندی آن ها با توجه به شاخص های طراحی شده با استفاده از روش تاپسیس که یکی از روش های تحقیق در عملیات نرم است، بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد دغدغه اصلی در بحث تحریم های نفتی مسئله جابه جایی پول حاصل از فروش نفت است و از بین راهبردهای شناسایی شده استفاده از ظرفیت پیمان‎های پولی دو یا چندجانبه با مشتریان نفتی،ساخت پالایشگاه های کوچک در داخل کشور، استفاده از ظرفیت اتاق تاریک و همچنین بهره‎گیری از شرکت های تراستی رتبه های بهتری را از منظر راهبردهای احصا شده کسب نموده اند .

    کلید واژگان: بازاریابی بین الملل, استراتژی های بازاریابی بین الملل, نفت خام, تحریم
    Masoud Rasouli Amir Abadi *, Mohammad Noruzi

    The use of oil sanctions has been one of the Western strategies against the Islamic Republic of Iran to change Iran's behavior that has intensified in recent years. Given the importance of oil transactions and exchanges for Iran, both in terms of oil revenues and in terms of interactive power tools, it is essential to identify appropriate strategies for international marketing of Iranian crude oil under sanctions. The present study has attempted to identify these strategies through library studies, review of documents and interviews with experts in this field to rank them according to the indicators designed using TOPSIS method which is one of the research methods in soft operations.The results show that the main concern in the discussion of oil sanctions is the issue of money transfer from the sale of oil. Among the identified strategies, utilizing the capacity of bilateral or multilateral monetary treaties with oil customers, building miny refineries internally, utilizing Dark room capacity, as well as utilizing trusty companies have gained better ratings in terms of strategies.

    Keywords: international marketing, International marketing Strategies, Crude oil, sanction
  • محمد نوروزی *، آقای علی شهیدی، محمدحسین توکل

    توسعه توان داخلی و ارتقای استفاده از ظرفیت های داخلی در صنعت نفت، به‏عنوان یکی از پیشرانان اصلی در توسعه کشور نیازمند شناسایی و اتخاذ راهبردهای مناسب است. بدین منظور در پژوهش حاضر پس از بررسی خط مشی های برخی از کشورها و مطالعات تجربی و نظری دیگر، خط مشی های دقیقی شناسایی شده و از طریق ابزار پرسش نامه و نظرسنجی به تایید تعدادی از خبرگان رسیده است. از سوی دیگر به منظور رتبه بندی این خط مشی ها با توجه به وضعیت کشور، شاخص هایی از طریق گروه کانونی طراحی و برای اعتبارسنجی و وزن دهی در اختیار گروهی از خبرگان قرار گرفت. رتبه بندی نهایی خط مشی ها بر اساس وزن شاخص ها، نشان می دهد که تعیین درصد مشخص برای استفاده از نیروی انسانی و مواد اولیه، عقد قرارداد طولانی مدت با شرکت‏های خارجی و الزام به جایگزینی نیروها و شرکت‏های داخلی به ‏صورت تدریجی و تعیین مشوق های مالی برای استفاده هرچه بیشتر از نیروی انسانی و مواد اولیه داخلی در اولویت های اصلی قرار دارند. در بخش پایانی مقاله نیز به بررسی وضعیت قوانین و آیین نامه ها و قراردادهای نفتی کشور در این زمینه پرداخته و تجزیه و تحلیل های سیاستی ارائه شده است.
    طبقه بندی JEL: E61، J68، F42، L52
    کلید واژگان: خط مشی, ارتقای توان داخل, صنعت نفت, قراردادهای نفتی, نفت ایران
    Mohammad Noruzi *, Ali Shahidi, Mohammad hosein Tavakol

    Developing local content and promoting the use of domestic capacities in the oil industry as one of the main drivers in the country's development requires identifying and adopting appropriate strategies. For this purpose, in the present study, after considering the policies of some countries and other empirical and theoretical studies, the policies were carefully identified and confirmed by the experts through questionnaires and surveys. On the other hand, in order to rank these policies according to the country's situation, indicators were designed through the focal group and provided to experts for validation and weighting. The final ranking of policies based on the weight of the indicators indicates that the determination of the specific percentage for the use of manpower and raw materials, long-term contracts with foreign companies, and the requirement for the replacement of forces and domestic companies gradually and determining financial incentives for the full use of manpower and domestic materials are in the top priority. The final part of the paper reviews the status of the laws, regulations, and contracts of the country in this regard and provides policy analysis
    Keywords: Policy, improving local content, Petroleum Industry, Petroleum contracts, Iranian Petroleum.
  • محمد نوروزی *، محمد جوادی
    مهاجرت متخصصان از صنایع راهبردی و کلیدی کشور یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان و سیاست گذاران در سطوح عالی است که به صورت خاص، صنعت نفت کشور، آسیب های فراوانی از این موضوع دیده است. از آنجا که تلاش برای واکاوی ابعاد این مسئله و سعی در کاهش انگیزه های مهاجرت داوطلبانه متخصصان از کشور بسیار ضروری است، در پژوهش حاضر، ضمن مفهوم پردازی و بررسی ابعاد انگیزاننده های مهاجرت داوطلبانه متخصصان در صنعت نفت کشور، با تاکید بر نقش وکارکردهای مدیریت منابع انسانی، این عوامل رتبه بندی شده اند. بر این اساس، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و طراحی مدل نهایی، اعتبارسنجی مدل براساس نظر متخصصان حوزه منابع انسانی انجام شد و پرسش نامه نهایی که به صورت مقایسات زوجی تدوین شده بود توسط ده نفر از متخصصان نفتی مهاجرت کرده از کشور، تکمیل گردید. براساس نتایج پرسش نامه ها که با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل شد، از میان سه عامل موثر در انگیزه یعنی شخصیت، نوع شغل بین المللی و ویژگی جمعیتی عامل شخصیت به عنوان مهم ترین عامل و از میان چهار هدف انگیزشی یعنی پیشرفت شغلی، تغییر زندگی، انگیزه مالی و ماجراجویی عامل پیشرفت شغلی بالاترین رتبه و اولویت را کسب کرد. توصیه های سیاستی به منظور مدیریت فضای مهاجرت متخصصان در کشور، در بخش پایانی مقاله ارائه شده اند.
    کلید واژگان: مهاجرت, مهاجرت متخصصان, صنعت نفت, مدیریت منابع انسانی, تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
    Mohammad Noruzi*, Mohammad Javadi
    Expatriate of specialists from the key strategic industries of the country is one of the main concerns of thinkers and policymakers at the highest levels, which in particular, the country's oil industry has been hit a lot from this type of expatriate. Since attempting to study the dimensions of this issue and trying to reduce the Self-initiated expatriate of specialists from the country is very necessary, in the present study, while conceptualizing and analyzing the dimensions of the Self-initiated expatriate motivators of the country's oil industry with an emphasis on the role And functions of human resources management have been ranked by these factors. Accordingly, after carrying out library studies and designing the final model, validation of the model was carried out (SANJESH) based on the opinion of experts in the field of human resources management and the final questionnaire, drawn up in a paired comparison, was completed by ten oil specialists that expatriated from the country. Based on the results of the questionnaires that analyzed by Analytic Hierarchy Process (AHP), among the three factors that effect in motivation - the personality, the type of international occupation and demographic characteristics - the factor of personality as the most important factor and among the four motivational goals -career development, change of life, financial motivation and adventure- factor Career development has top ranked and priority. The issue of policy recommendations for managing the immigration space of specialists in the country has been considered in the final section of the paper.
    Keywords: Expatriate, specialists Expatriate, oil industry, HRM, AHP
  • محمد نوروزی *، یوسف تقی پوریانی گیلانی، جعفر فرجی
    پدیده قیمت گذاری نادرست سهام و تاثیر آن بر تصمیم ها و رفتار مدیران و سرمایه گذاران از زمینه های جدید پژوهشی در علوم مالی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر قیمت گذاری نادرست سهام بر رفتار سرمایه گذاری شرکت ها و تاثیر سهامداران نهادی بر این رابطه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور انجام پژوهش 170 شرکت را که در بین سال های 1388 تا 1395 به طور پیوسته عضو بورس بوده اند، انتخاب نموده و با بکارگیری روش داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفتند. برای اندازه گیری قیمت گذاری نادرست از روش تجزیه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری طبق رویکرد رودز-کروف و همکاران (2005) استفاده شد. به منظور برآورد مدل ها و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چندمتغیره با روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته و آزمون-های مربوطه استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد که اولا بین قیمت گذاری نادرست سهام و سرمایه-گذاری رابطه مثبت، معنادار و قوی وجود دارد؛ دوما درصد مالکیت نهادی تاثیر معکوس و معناداری بر ارتباط بین قیمت گذاری نادرست – سرمایه گذاری دارد.
    کلید واژگان: قیمت گذاری نادرست سهام, سرمایه گذاری, مالکیت نهادی, نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری
    Mohammad Noruzi *, yousef taghiporyani gilani, jaafar faraji
    The phenomenon of stock mispricing and its impact on the decisions and behavior of managers and investors is a new field in financial science research. The purpose of this study was to investigate the effect of stock mispricing on investment behavior and the effect of institutional shareholders on this relationship in companies admitted to Tehran Stock Exchange. In order to carry out the research, we selected 170 companies from Tehran Stock Exchange listed in the Tehran Stock Exchange for the period from 2010 to 2016 and with using panel data method in this time period has been tested and evaluated. To measure mispricing, the breakdown of market value to book value was used according to Rhodes-Cropf et al. (2005). In order to estimate the models and test the hypotheses, multivariate regression was used with generalized least squares estimation and related tests. The results of the tests showed that, firstly, there is a positive, significant and strong relationship between the stock mispricing and investment; secondly, the percentage of institutional ownership has a reciprocal and significant effect on the relationship between mispricing - investment.
    Keywords: stock mispricing, investment, institutional ownership, market to book ratio
  • محمد نوروزی *
    در بسیاری از کشورهای صاحب ذخایر نفتی از جمله ایران یکی از مطلوبیت های قراردادی در بخش بالادستی نفت انتقال فناوری از شرکت های بین المللی به کشورهای میزبان و توسعه فناوری در این کشورها و استفاده حداکثری از توان داخلی آن ها است. در این مقاله متن چند قرارداد بالادستی نفت از انواع مختلف امتیازی، مشارکتی و خدماتی تحلیل شده است و ظرفیت هریک از این چارچوب های قراردادی برای تحقق انتقال و توسعه فناوری بررسی شده است. پس از بررسی قراردادهای مذکور، با بهره گیری از عوامل حیاتی موفقیت در انتقال فناوری که از مطالعات پیشین و مصاحبه ها استخراج شده است، راهبردهای اتخاذی در قراردادهای مختلف با این دسته از عوامل تطبیق داده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هیچ یک از چارچوب های قراردادی برای پوشش همه عوامل حیاتی موفقیت در انتقال فناوری ظرفیت لازم را ندارند. بااین حال قراردادهای مشارکتی و خدماتی به سبب بهره گیری از ابزارهای بیشتر و متنوع تر ظرفیت بیشتری برای تحقق انتقال فناوری دارند. لذا می توان گفت قراردادهای بالادستی نفت، به سبب ماهیت حقوقی و مشروعیت ساز خود، ابزارهایی «لازم» برای انتقال فناوری هستند ولی برای تحقق این امر «کافی» نیستند.
    کلید واژگان: قراردادهای بالادستی نفت, انتقال و توسعه فناوری, عوامل حیاتی موفقیت, قرارداد, فناوری
    Mohammad Noruzi *
    Technology transfer from IOCs and technology development in these countries and maximizing of local content is one of the important incentives in upstream petroleum contracts. In this article, we reviewed several contracts like concessions, production sharing and service contracts and surveyed upstream petroleum’s contracts Capacity on the transfer and development of technology and using of local content with approach of the critical success factors. The results of these research showed that concession contract doesn’t have enough capacity for this goal because this contract focused on petroleum’s income but production sharing and service contract have some tools for this aim. We can say upstream petroleum contract are necessary for technology transfer but they aren’t enough for this goal.
    Keywords: Upstream petroleum contract. Technology transfer, development. Critical success factor, contract, Technology
  • محمد نوروزی *، مسعود امانی، غلامرضا گودرزی
    توسعه فناوری در بخش بالادستی نفت کشور، یکی از مهم ترین اهداف و الزامات در توسعه این صنعت است که تاکنون تلاش ها و سرمایه گذاری های گسترده ای در این زمینه صورت گرفته است ولی توفیق کاملی حاصل نشده است و همچنان در بخش هایی از این صنعت، وابستگی هایی مشاهده می شود. بررسی موانع انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت، هدف اصلی این مقاله بود که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با نگاهی آسیب شناسانه به آن پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد علاوه بر تحلیل هایی که به شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر انتقال فناوری می پردازند می بایست به موارد مربوط به فضای درونی، ساختاری و نهادی توسعه فناوری در این صنعت نیز توجه کرد، لذا در این راستا، تبیین موانعی نظیر کمبود ظرفیت جذب فناوری در این صنعت در کشور، قفل شدگی نهادی، شکست شبکه های نوآوری، شکست های سیستمی، عدم توجه به سطوح و اجزای فناوری، عدم توجه به نقش بازیگران مختلف در حوزه توسعه فناوری های این صنعت و عدم توجه به نقش واسطه های نوآوری از جمله نقاط تمرکز این مقاله در تبیین موانع عدم موفقیت کشور در امر انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت بود.
    کلید واژگان: انتقال فناوری, توسعه فناوری, بالادستی نفت, انتقال فناوری در صنعت نفت, قراردادهای نفتی
    Mohammad Noruzi *
    Technology development in the upstream sector of the oil industry. One of the most important objectives and requirements in the development of this industry. So far, efforts and large investments have been made in this area, But there has not been a complete success, as well as in parts of the industry, dependency can be seen, Examine barriers to technology transfer and development in the upstream sector of the oil industry, the main purpose of this article. This article has analytical and pathological approach. The results show that in addition to analysis to identify the dimensions and factors affecting technology transfer, Should be noticed to other structural and institutional factors that effects on transfer and development of technology in this industry. In this regard, barriers such as lack of technology absorption capacity in this industry in the country, institutional locking, innovation network failures, system failures, lack of attention to the levels and components of technology, lack of attention to players of technology transfer and development, lack of attention to the technology mediators are some of important points that this article focused on them.
    Keywords: Technology transfer, Technology Development, Upstream, Technology Transfer in Oil Industry, Oil Contracts
  • محمدصادق تراب زاده جهرمی، سیدکاظم حسینی، محمد نوروزی*
    تحلیل تغییر و ثبات خط مشی عمومی، از جذاب ترین و درعین حال چالشی ترین موضوعات خط مشی پژوهی است و استفاده از نظریات فرآیند خط مشی برای تبیین تغییر آن بسیار مفید و راه گشا است. از سوی دیگر، با توجه به این که چارچوب های قراردادی (به ویژه در بخش بالادستی صنعت نفت)، به مثابه خط مشی های کلیدی در این حوزه محسوب می شوند، فهم فرآیند شکل گیری آنها امری بسیار مهم و اساسی است و می تواند بستر آسیب شناسی، اصلاح و بهبود آن ها را فراهم آورد. در این مقاله؛ فرآیند ظهور و شکل گیری تا به تحقق رسیدن قراردادهای نفتی ایران (IPC)، با استفاده از نظریه چارچوب ائتلاف مدافع (ACF)، به عنوان چارچوب تحلیل فرآیند تغییر، مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. ماهیت و اهداف پژوهش، اقتضاء می کرد که این مقاله با موردکاوی کیفی انجام شود. برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای، مشاهده مستقیم و بررسی مستندات رسانه های دیداری و شنیداری و برای اعتبارسنجی خروجی ها و تدقیق در مقام تجزیه و تحلیل، از بستر گروه کانونی و همچنین نظر خبرگان استفاده شده است. نتایج پژوهش، نشان دهنده قوت چارچوب ائتلاف مدافع در تبیین این فرایند بوده و توانسته است سه مرحله در شکل گیری IPC را به صورت زیر تبیین نماید:1. ظهور ائتلاف ها. 2. انسداد خط مشی. 3. بن بست شکنی و تحقق خط مشی جدید.
    کلید واژگان: قراردادهای نفتی ایران, IPC, تغییر خط مشی, نظریه فرآیند خط مشی, چارچوب ائتلاف مدافع
  • محمد نوروزی
    قراردادهای بیع متقابل یکی از معمول ترین قراردادهای نفتی ایران به ویژه بعد از انقلاب اسلامی است که موافقان و مخالفان متعددی دارد. یکی از اشکالات رایج بیع متقابل، ناظر به ضعف انتقال فناوری از طریق این قراردادهاست. ادعای مخالفان این است که در این نوع قراردادها، به علت ساختار خود قرارداد، دانش فنی به صورت مناسب و کامل به کشور میزبان منتقل نمی شود. در مقابل، موافقان معتقدند که اشکالی به خود قرارداد وارد نیست و می توان در متن قرارداد، بندهایی ناظر به انتقال فناوری و دانش فنی در نظر گرفت و عدم انتقال فناوری منشا دیگری دارد. در این مقاله، ضمن تبیین چالش مورد نظر، به واکاوی ضعف انتقال فناوری در صنعت نفت و میزان اثربخشی قراردادهای نفتی در این زمینه می پردازیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که علاوه بر فقدان انگیزه کافی در شرکت های دهنده فناوری، مشکلات مربوط به ضعف در ظرفیت جذب برای اکتساب فناوری در داخل کشور نیز از عوامل موثر بر مشکلات انتقال و توسعه فناوری در ایران است. ضمن اینکه با توجه به حضور بازیگران متعدد در بازار فناوری در صنعت نفت، حاکمیت رویکرد سنتی به انتقال و توسعه فناوری از طریق سرمایه گذاری خارجی و قرارداد با شرکت های بین المللی نفتی، زمینه مناسبی برای توسعه فناوری در کشور نیست.
    کلید واژگان: انتقال فناوری, بیع متقابل, جمهوری اسلامی ایران, شرکت بین المللی, قرارداد نفتی
    Mohammad Noruzi *
    Buyback contract is one of the most common Iran's contracts, particularly after the Islamic Revolution, which has many pros and cons.One of the common problems refers to the lack of technology transfer through these contracts. Opponents claim that this type of contract agreements due to their structure, don't have enough ability totransfer technical knowledge and complete transfer to the host country .In contrast, proponents believe that the contract is not wrong to be in the contract, provisions concerning the transfer of technology and know-how in terms of technology transfer and other sources. This paper has attempted, while explaining this challenge, to explore technology transfer weakness in the oil industry and the effectiveness of their oil contracts in this area. The results show that in addition to the lack of incentives in the technology sender companies, problems related to lack of absorptive capacity for technology acquisition and transmission problems in the country as well as the factors influencing technology development in Iran.While the traditional approaches to the development of technology transfer through foreign investment and contracts with international oil companies, according to the presence of multiple actors in the technology market in the oil industry could be fertile ground for technology development in the country
    Keywords: Technology transfer, Buyback, Iran, International oil contracts, Technology absorption capacity
  • خلیل نوروزی، مصباح الهدی باقری کنی، حمیدرضا محمدی، رضا پاینده، محمد نوروزی
    هدف
    هدف از این مقاله، شناسایی و شبکه بندی مولفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین با رویکردی میان رشته ای بود. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش و بسترسازی برای نقش آفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد.
    روش
    این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، با استفاده از روش شناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری موثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند. انتخاب خبرگان گزینشی و با ترکیب 10 خبره کاملا دانشگاهی، سه خبره کاملا عملیاتی و شش خبره دانشگاهی- عملیاتی همراه بود. سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه که از مهم ترین روش های اولویت بندی گزینه های وابسته به یکدیگر است، به رتبه بندی مولفه ها پرداخته شد.
    یافته ها
    ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبه بندی تحلیل شبکه ای به ترتیب عبارت بودند از: استقلال، ترکیب، حرفه ای گرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت.
    نتیجه گیری
    به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، می بایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفه ای گرایی صورت گیرد؛ زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و هم افزایی باشد.
    کلید واژگان: دانشگاه کارآفرین, ابعاد ساختاری, دلفی, تحلیل شبکه, میان رشته ای
    Khalil Noruzi, Mesbah Alhoda Baqeri Kani, Hamid Reza Mohammadi, Reza Payandeh, Mohammad Noruzi
    Objectives
    The aim of present article is identifying and networking the entrepreneurial university's structure dimensions by an interdisciplinary approach. Entrepreneurial university appearance as a center which focuses on humanity knowledge and its publication, investigation, preparation and university attendance on development of economic and social with more operational system, can be known as one of the most important events in recent years. By attention to necessity of developing these kinds of universities, we have to examine structure basis and I.R.Iran,s universities should be aware of such universities.
    Method
    In this investigation, researchers after library considerations, proceed for recognition of effective structural dimensions on entrepreneurial university using Delphi method in three rounds. Choosing selective experts, accompanied by combining ten completely collegiate experts, three completely technical experts and six collegiate and technical experts. But in second round 15 and in third round, only 12 experts contribute with researchers then they ranked this dimensions by using ANP.
    Results
    After recognizing dimensions by using Delphi method they were ordered by using networking process: independence and integration, professionalism, complexity, centralization and formality.
    Conclusion
    The result of the present article indicates that since Entrepreneurial University's Structure should persuade creativity and synergy; therefore scientific system of our country should notice structural dimensions in universities especially in the aspects of independence, integration and professionalism.
  • مسعود بنافی*، محمد نوروزی
    دولت ها از انواع سیستم های اجتماعی پیچیده محسوب می شوند که هدایت و کنترل این نوع سیستم ها همواره با دشواری های فراوانی همراه است. سیاست مداران و خط مشی گذاران ملی برای کسب نتایج مطلوب، مداخلات هدفمندی در این سیستم ها دارند. تدوین و حاکم سازی اسناد بالادستی، گونه هایی از این تلاش های هدفمند برای دستیابی به پیامدها و اثرات مورد انتظار در عرصه عملیاتی است که به منظور نیل به تغییرات ملموس، قابل مشاهده و برنامه ریزی شده صورت می پذیرد، اما در فرآیند پیاده سازی و عملیاتی شدن این اسناد بالادستی، چالش ها و مشکلاتی رخ می دهد که نتایج حاصله را متفاوت از دستاوردهای مورد انتظار می سازد. این پژوهش با رویکردی تحلیلی- انتقادی، بر اساس نظریه سیستم ها به واکاوی چالش های موجود در فرآیند عملیاتی سازی اسناد کلان برنامه های عملیاتی با تاکید بر نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخته و نشان می دهد که نتایج مورد انتظار از مداخلات هدفمند، چگونه ناکام می مانند. در نهایت ضمن ارایه ملاحظات، پیشنهادهای سیاستی و اجرایی در این راستا ارایه گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تربیت مدیران، متخصصان و دانش پژوهانی که در حل و تحلیل تناقض های کیفی- کمی در اسناد عالی و برنامه های معین و مقام اجرا توانایی کافی داشته باشند، بسیار مفید خواهند بود؛ ضمن اینکه تاسیس نهادی برای رصد و پایش شاخص های کلان ملی و نحوه عملیاتی شدن این شاخص ها و محوریت آن در سطح ملی و بین دستگاه های دولتی و خصوصی ضروری است. بازتعریف شاخص های ترکیبی مناسب، عملیاتی سازی مناسب شاخص های آماری و کمی به منظور جلوگیری از تناقض های سیاستی، اجرایی، همزبانی و همزمانی در اجرا از دیگر پیشنهادهای سیاستی این پژوهش است.
    کلید واژگان: سیستم, جعبه سیاه, اسناد بالادستی, خط مشی, سند چشم انداز, برنامه پنج ساله توسعه, برنامه بودجه سالیانه
    Masoud Banafi *, Mohammad Noruzi
    Governments are considered as complex social systems. Handling and controlling these systems are very intricate. In order to achieve ideal results، national politicians and policymakers intervene purposefully in these systems. Arranging Meta documents and accrediting them are considered of these purposeful efforts to reach the expected outcomes in operational level and to achieve objective، observable and planned changes. However، some challenges are arisen in the process of implementation and operationalization of these Meta documents which make the obtained results different from what were expected. Focusing on Islamic Republic of Iran''s state، this study scrutinizes the challenges in the process of operationalization of Meta policies into executive programs by employing system theory and indicating how the expected results of purposeful interventions fail. Finally، in addition to providing considerations، this study presents policy and practical implications in this area. The results of this study show that training managers، experts and scholars who have enough competencies in solving and analyzing the qualitative-quantitative paradoxes in Meta documents and in supportive programs and implementation is very effective. Moreover، establishing an institution for observing and monitoring national indices based on appropriate statistical and quantitative data and its centrality to public and private organization is very necessary. Redefinition of appropriate composite indices، appropriate operationalizing of statistical and quantitative indices in order to avoiding policy and implementation paradoxes and creating companionship and synchronism in implementation level are the other implications of this study.
    Keywords: System, Black Box, Meta Documents, policy, Vision Statement, Five, Year Development Plan, Annual Budget
  • مصطفی کریم زاده، محمد نوروزی، مسعود نادم
    در این پژوهش به بررسی تاثیر منبع تامین مالی شرکت و میزان تمرکز سهام داران آن بر واکنش بازار به سودهای گزارش شده توسط شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. در بررسی تاثیرگذاری منبع تامین مالی، هدف پژوهش یافتن پاسخ برای این سوال اساسی است که آیا میزان اتکای شرکت ها به تامین مالی از طریق بدهی بر واکنش بازار نسبت به سودهای گزارش شده توسط آن ها تاثیرگذار است؟ هم چنین منظور از بررسی تاثیرگذاری تمرکز سهامداران، بررسی نقش و تاثیر مالکین نهادی بر واکنش بازار نسبت به سودهای گزارش شده توسط شرکت است.
    جهت انجام این پژوهش، نمونه ای مشتمل بر 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ی زمانی 10 ساله (1389-1380) انتخاب و بررسی گردید. در پژوهش حاضر، جهت بررسی تاثیرگذاری روش تامین مالی و تمرکز مالکیت شرکت بر واکنش بازار به سودهای گزارش شده، از روش اقتصاد سنجی داده های تابلویی استفاده گردید.
    نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که منبع تامین مالی بر واکنش بازار به سودهای گزارش شده تاثیری معنی دار دارد به طوری که با افزایش میزان اتکای شرکت به تامین مالی از طریق بدهی واکنش بازار به سودهای گزارش شده کاهش می یابد. هم چنین نتایج نشان داد که میزان تمرکز سهام داران بر واکنش بازار نسبت به سودهای گزارش شده تاثیری معنی دار دارد به طوری که با افزایش تمرکز سهام داران واکنش بازار به سودهای گزارش شده شرکت ها افزایش می یابد.
    کلید واژگان: سود گزارش شده, روش تامین مالی, تمرکز مالکیت, مالکین نهادی, تامین مالی از طریق بدهی
    Mostafa Karimzadeh, Mohammad Noruzi, Masud Nadem
    This study examines the impact of resource financing and interlocking stockholders on the Tehran Stock Exchange market response on reported earnings among companies listed on Tehran Stock Exchange. The aim of this research is to answer the fundamental question، whether the amount of reliance of companies on debt financing has effect on market response on their reported earnings or not? In this research، in order to investigate of the impact of interlocking stockholders، we examine the role and impact of institutional owners on market response on reported earnings. The research sample consists of 96 companies listed in Tehran Stock Exchange during the period 2002 to 2011. For investigating the impact of resource financing and interlocking stockholders on the market response on reported earnings، econometric panel data approaches were used. The result of testing hypothesis shows that the resource financing has a negative significant effect on market response on earnings so that with increasing reliance of companies on debt financing the market response on earnings is reduced. The results also show that the interlocking stockholders has a positive significant effect on market response on earnings so with increasing presence of interlocking stockholders، market response on earnings will increase too.
    Keywords: Resource Financing, Interlocking Stockholders, Institutional Shareholders, Debt Financing
  • غلامرضا گودرزی، خلیل نوروزی، محمد نوروزی
    اکتساب فناوری به روش های گوناگون صورت می پذیرد، یکی از این روش ها انتقال آن است. به منظور یک انتقال موفق، می بایست تمامی ابعاد آن مورد توجه قرار گرفته و زیرساخت های لازم آن در تمامی ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای این امر فراهم گردند. با توجه به خلاء موجود در مطالعات فرهنگی- اجتماعی انتقال فناوری، این پژوهش به بررسی مولفه های فرهنگی- اجتماعی آن در افق چشم انداز 1404 جمهوری اسلامی ایران پرداخته و با ارائه مدلی شبکه ای (ANP)، شاخصه ها و مولفه هایی را که تحت تاثیر انتقال فناوری هستند را اولویت بندی نموده است.
    شاخصه ها و مولفه های مورد استفاده در این پژوهش، از شاخصه های مصوب بالادستی نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی و پیوست فرهنگی به دست آمده و پس از جمع بندی نظرات خبرگان در مورد میزان تاثیر هر یک از این شاخصه ها، مواردی که اهمیت بالاتری داشتند، شناسایی شدند و پس از مقایسات زوجی، نتایج نهایی حاصل گردید. در رتبه بندی نهایی شاخصه ها با مدل شبکه ای موارد اخلاق، هویت و استقلال، و از بین مولفه ها موارد روابط فرهنگی، نگرش نسبت به شرایط زندگی در ایران و احساس تعلق به فرهنگ و روش زندگی اسلامی- ایرانی حائز رتبه بالاتر گردیدند.
    کلید واژگان: فناوری, انتقال فناوری, چشم انداز 1404, جمهوری اسلامی ایران, فرهنگی اجتماعی
    Dr. Gholamreza Gudarzi, Khalil Noruzi, Mohammad Noruzi
    Acquisition of technology is accomplished through various methods one of which is technology transfer. In order to have a successful transfer all of its dimensions must be considered and its essential substructures should be provided in all political, economical, cultural, social and security dimensions. Given to the existing vacuum in cultural-social studies of technology transfer the present survey studies its Socio-Cultural components in the Islamic Republic of Iran's outlook horizon of the next two decades. It has prioritized indexes and components that are affected by technology transfer through representing analytic network process (ANP) model.The indexes and components used in this survey have been obtained from superior approved indexes like Higher Council of Cultural Revolution, Public Culture Council and Cultural Appendix and cases with higher importance have been identified after collecting expert's views about impact level of each index. Final results were obtained after paired comparisons. In final ranking of indexes with network model cases such as behavior, identity and independence and among components cases such as cultural relations, attitude towards living conditions in Iran and sense of belonging to culture and Islamic-Iranian life style obtained higher ranks.
    Keywords: Technology, Technology Transfer, Outlook of the Next Two Decades, Islamic Republic of Iran, Socio, Cultural
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمد نوروزی
    دکتر محمد نوروزی
    استادیار رشته مدیریت، دانشگاه امام صادق، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال