به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

nader pestehchian

  • مهسا حیدری، نادر پسته چیان، صدیقه صابری*، رضا فدایی

     مقدمه:

     لیشمانیوز، از جمله بیماری های اندمیک در ایران و استان اصفهان است. این مطالعه به منظور بررسی روند لیشمانیوز جلدی در 6 کانون اصلی در استان اصفهان طی سال های 1387 تا 1397 انجام شده است.

    روش ها

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است که بر اساس داده های موجود در واحد بیماری های زیونوز مستقر در مرکز بهداشت استان اصفهان، انجام شد. داده های مربوط به موارد جدید ابتلا به لیشمانیوز جلدی که توسط آزمایشگاه های تشخیص سالک مثبت گزارش نموده بودند و همچنین داده های مربوط به اقدامات کنترلی و مبارزه با مخزن در این دوره ی زمانی جمع آوری گردید. در ادامه، روند بروز بیماری به تفکیک کانون ها و به تفکیک سال و ارتباط روند بروز بیماری با اقدامات کنترلی انجام شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد در طی این دوره ی 11 ساله، روند بروز لیشمانیوز رو به کاهش اما بعضی کانون ها مانند کانون اصفهان- 1، دارای نوسانات شدیدی در بعضی سال ها بوده است. ارتباط بین میانگین بروز بیماری با مجموع سموم مصرفی با استفاده از آزمون آماری  Pearsonخطی و معنی دار بود. به عبارت دیگر در کانون هایی که بیشترین مقدار مصرف سم داشته اند، نرخ بروز بیماری لیشمانیوز در همان حوزه نیز، بیشتر گزارش شده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نوسانات بیماری در بعضی سال ها و با توجه به این که کانون اصفهان- 1، با وجود بالاترین میزان سموم مصرفی، بیشترین میزان بروز را در مقایسه با کانون شاهین شهر داشته است، کارآیی این نوع مداخله، در درازمدت، مورد تردید می باشد.

    کلید واژگان: لیشمانیوز جلدی, بروز, روند, اصفهان, کنترل ناقلین
    Mahsa Heydari, Nader Pestehchian, Sedigheh Saberi *, Reza Fadaei
    Background

    Leishmaniasis is one of the endemic diseases in Iran and Isfahan province. This study was conducted to investigate the trend of cutaneous leishmaniasis in 6 main centers of Isfahan province during the years 2007 to 2018.

    Methods

    This research is a cross-sectional descriptive-analytical study that was conducted based on the data available in the Zoonosis Diseases Unit located in the Isfahan Health Vice-Chancellor. The data related to the new cases of cutaneous leishmaniasis that were reported by the detection laboratories as well as the data related to the control measures and the fight against the reservoir were collected. The trend of disease incidence was analyzed separately by foci, year and the relationship between disease incidence and control measures.

    Findings

    The results showed that during this 11-year period, the incidence of leishmaniasis is decreasing, but some centers, such as the number 1 Isfahan region, have had severe fluctuations in some years. The relationship between the average incidence of the disease and the total number of poisons consumed using the Pearson Correlation statistical test was linear and significant. In other words, in the centers where the highest amount of poison has been consumed, the incidence rate of leishmaniasis is also reported to be higher.

    Conclusion

    Considering the fluctuations of the disease in some years, and the number 1 Isfahan region has the highest rate of incidence despite the highest amount of poisons consumed compared to the Shahin-shahr region, the effectiveness of this type of intervention in the long term is doubtful.

    Keywords: Cutaneous leishmaniasis, Incidence, Esfahan, Pest Control, Trends
  • Gholamreza Pourshahbazi, Hossein Khanahmad, Reza Khadivi, Nader Pestehchian, Hossein A. Yousefi, Rahman Abdizadeh, Somayeh Mousavi Mobarakeh, Fatemeh HoseiniBoldaji, Hossein Yousofi Darani*
    Background

    Toxocariasis is a parasitic disease caused by the larval stage of Toxocara canis and Toxocara cati. Infective stage of this parasite for human develops on soil. So, in this work contamination of the soil of public environments in five geographical areas of Isfahan province of Iran has been investigated.

    Materials and Methods

    In this descriptive study, 355 soil samples were collected from parks, children’s playgrounds, student dormitories, and university environments, and examined by Flotation method. The samples were then inspected using microscopic and molecular methods.

    Results

    From the 355 examined soil samples in 77 (21.69%), and 87 (24.50%) cases Toxocara eggs were detected by microscopic and molecular methods, respectively. In the molecular method, 31 (8.70%) cases of T. cati and 44 (12.39%) cases of T. canis were identified.

    Conclusion

    Toxocara eggs were identified in all areas of Isfahan province, although contamination rate was higher in Fereydun Shahr and Semirum counties.

    Keywords: Environmental pollution, Iran, Isfahan, polymerase chain reaction, Toxocara
  • مهناز سامی، حسین یوسفی دارانی، حسینعلی یوسفی، رضا کلانتری، نادر پسته چیان
    مقدمه

     تک یاخته ی Toxoplasma gondii، انگلی بیماری زا و زیونوز است. میزبان اصلی آن، گربه و میزبان واسط آن مهره داران خون گرم می باشند. این تک یاخته، می تواند باعث علایم شدید در انسان شود، اما در ماکیان، به طور معمول بدون علامت است. شیوع Toxoplasma در ماکیان به علت نحوه ی تغذیه، شاخص مهمی از میزان پراکندگی اووسیت ها در محیط است. همچنین، مصرف گوشت ماکیان به صورت خام یا نیم پز، می تواند منجر به ایجاد عفونت در انسان و سایر حیوانات شود. بنابراین، در این تحقیق، آلودگی ماکیان اصفهان به انگل Toxoplasma gondii، مورد بررسی قرار گرفت.

    روش ها

     از سه گروه ماکیان پرورش خانگی، گوشتی و تخم گذار صنعتی، هر کدام 60 نمونه ی خون لخته جمع آوری شد. بر روی نمونه ی سرم جدا شده، آزمایش سرولوژی (Microscopic agglutination test یا MAT) انجام شد. آنتی بادی های اختصاصی Toxoplasma gondii با استفاده از این آزمایش سنجش شد. سپس، نتایج به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    با انجام آزمون سرولوژی MAT، در پرورش خانگی یا بومی تعداد 20 نمونه، در گوشتی صنعتی 15 نمونه، و در تخم گذار صنعتی 30 نمونه مثبت گردید. بنابراین، فراوانی نسبی در پرورش خانگی 3/33 درصد، در گوشتی صنعتی 0/25 درصد و در تخم گذار صنعتی 0/50 درصد به دست آمد که با انجام آزمون 2</sup>χ و محاسبه ی 050/0 > P بین سه گروه از نظر سرولوژی تفاوت معنی داری وجود داشت.

    نتیجه گیری

     درصد قابل توجهی از ماکیان خانگی و صنعتی به Toxoplasma gondii آلوده بودند. بنابراین، لازم است اقدامات پیش گیرانه ای برای تهیه ی غذاهای بی خطر برای حیوانات مهره دار و انسان انجام شود.

    کلید واژگان: Toxoplasma gondii, گلوتیناسیون, ماکیان, شیوع, سرولوژی
    Mahnaz Sami, Hossain Yousofi Darani, HosseinAli Yousofi, Reza Kalantari, Nader Pestehchian
    Background

    Toxoplasma gondii (T. gondii) is a pathogenic and zoonotic parasite, which felines implicate as definitive hosts; intermediate hosts are warm-blooded vertebrates. The protozoa can cause serious symptoms in humans, while in poultry is usually asymptomatic. The prevalence of Toxoplasma gondii in poultry due to the way poultry are fed is an important indicator of the distribution of oocysts in the environment; in addition, consumption of raw or under cooked meat of chickens can cause infection in human and other animals. Therefore, in this study, the prevalence rate of infection to toxoplasma gondii in domestic and industrial breeding poultry in Isfahan City, Iran, was assessed.

    Methods

    From three groups of domestic breeding, broiler, and laying eggs poultry, 60 blood clot samples were collected. On collected serums, serological modified agglutination test (MAT) was performed. Toxoplasma gondii-specific antibodies were assayed by this test. Then, the obtained results were analyzed.

    Findings

    By performing the MAT serological test, 20, 15, and 30 samples were positive in domestic breeding, industrial broiler, and in laying eggs samples, respectively. Therefore, relative frequency was 33.3, 25.0, and 50.0 percent in domestic breeding, industrial broiler, and industrial laying eggs, respectively, which by performing chi-square test and calculating the P < 0.050 between the three groups, a significant difference was observed serologically.

    Conclusion

    A considerable percent of domestic and industrial poultry was infected with Toxoplasma gondii. Therefore, preventive measures should be conducted to provide safe foods for vertebrate animals and human. </div

    Keywords: Agglutination, Poultry, Prevalence, Serology, Toxoplasma gondii
  • اکرم شفیعی، عباس مریدنیا، حسینعلی یوسفی، لیلا محبی، نادر پسته چیان *

    مقدمه :

    لیشمانیازیس، یکی از مهم ترین بیماری های ناقل زاد مشترک بین انسان و حیوان است که توسط گونه های پشه ی خاکی به انسان انتقال می یابد. لیشمانیازیس جلدی، در بیشتر مناطق ایران به عنوان مشکل بهداشتی مهمی مطرح می باشد. مطالعه ی حاضر، برای شناسایی گونه های پشه خاکی در شهرستان دزفول انجام شد.

    روش ها

    پشه خاکی ها، با استفاده از تله ی چسبان از مکان های داخلی و خارجی از بخش های مختلف شهرستان دزفول در سال 1397 صید شدند. همه ی پشه خاکی های صید شده، با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر، بر اساس صفات ریخت شناسی خارجی و داخلی از سر و اندام تناسلی هر دو جنس نر و ماده شناسایی و تعیین گونه شدند.

    یافته ها

    در این مطالعه، در مجموع 2132 پشه خاکی جمع آوری شد. به طور کلی، 8 گونه پشه خاکی از خانواده ی Psycodidae و زیرخانواده ی Phlebotominae شناسایی شد که Phlebotomus papatasi با 46 درصد به عنوان گونه ی غالب و Sergentomyia squamipleuris با 1 درصد به عنوان گونه ی مغلوب منطقه شناسایی شدند. Phlebotomus papatasi، گونه ی غالب در اماکن داخلی با 67/27 درصد پشه ی صید شده و Sergentomyia tiberiadis گونه ی غالب در اماکن خارجی با 43/21 درصد پشه ی صید شده گزارش گردید. اوج فعالیت پشه خاکی ها در ماه های مرداد، شهریور و مهر بود.

    نتیجه گیری

    در شهرستان دزفول با توجه به شرایط اقلیمی مناسب، تعداد و تنوع گونه های پشه خاکی زیاد است. پشه خاکی Phlebotomus papatasi، به عنوان گونه ی غالب، ناقل اصلی بیماری لیشمانیوز جلدی در این منطقه می باشد.

    کلید واژگان: پشه خاکی, لیشمانیوز جلدی, Phlebotomus, دزفول, ایران
    Akram Shafiei, Abbas Moridnia, HosseinAli Yousofi, Leila Mohebi, Nader Pestehchian*
    Background

    Leishmaniasis is one of the most important vector-born zoonosis diseases that transmits to human by sandfly species. Cutaneous leishmaniasis is one of the most important public health problems in majority areas of Iran. The current study was carried out to identify species of sand flies in Dezful District, Khuzestan Province, Iran.

    Methods

    Sandfly specimens were collected by using sticky traps from indoors and outdoors of different parts of Dezful City during the years 2018-2019. All sandflies were identified by valid identification keys based on external and internal morphological characters of the head and genitalia of both males and females.

    Findings

    2132 sandflies were collected. 8 species of sandflies from the Psychodidae family and the Phlebotomine subfamily were identified. Phlebotomus papatasi (46%) was the dominant species and Sergentomia squamiplaris (1%) was the non-dominant species in the area. Phlebotomus papatasi with 27.67% of mosquitoes caught as the dominant species indoors, and Sergentomia tibriadis was the dominant species in outdoors with 21.43% of mosquitoes caught. The peak activity of sandflies was in August, September, and October.

    Conclusion

    Due to the suitable climate, prevalence and species diversity of sanflies in Dezful is high. Phlebotomus papatasi sandfly is as the dominant vector species of cutaneous leishmaniasis in this region.

    Keywords: Sand flies, Leishmaniasis, Cutaneous, Phlebotomus, Insect vectors
  • رشید باروتی اردستانی، صدیقه صابری، ندا ابریشمی، نادر پسته چیان *
    مقدمه

    استان اصفهان، از کانون های مهم لیشمانیوز جلدی می باشد. شهرستان اردستان با 93 کانون، یکی از مناطق آلوده ی این استان است. این مطالعه، به منظور بررسی روند بیماری طی هفت سال اخیر با توجه به تغییرات زیست محیطی و اکولوژی منطقه ی اردستان انجام شد.

    روش ها:

    مطالعه ی حاضر، از نوع توصیفی- تحلیلی بود که آزمودنی های آن شامل 1278 مورد ثبت شده ی فرم حاد بیماری سالک طی سال های 97-1391 در مراکز بهداشتی اردستان بودند. اطلاعات بیماران از نظر سن، جنس، محل سکونت، شغل، محل کار، ماه بروز بیماری، مدت ابتلا، تعداد زخم، محل زخم ها، ملیت، نوع تشخیص و تاریخ بروز، در چک لیست های مربوط وارد شد.

    یافته ها:

    بیشترین فراوانی نسبی لیشمانیوز، در بین جوانان 29-20 ساله ی اردستانی با 4/38 درصد و کمترین آن در روستاهای زواره با میزان 0/5 درصد مشاهده شد. بروز لیشمانیوز جلدی در مردان نسبت به زنان، ساکنین بومی نسبت به مهاجرین و شهرنشینان نسبت به روستاییان به طور معنی داری بیشتر بود. از نظر شغلی نیز بیشترین فراوانی مربوط به گروه «خانه دار/ بی کار» بود. کودکان، نوجوانان و جوانان، بیشترین توزیع فراوانی ابتلا را به خود اختصاص دادند. میزان بروز در اردستان، 2/1 در هر هزار نفر گزارش شد.

    نتیجه گیری:

    میزان بروز لیشمانیوز جلدی در شهرستان اردستان طی سال های 96-1391 روند رو به کاهش داشته است که این امر، می تواند به دلایلی نظیر اقدامات کنترلی ناقل و مخزن این بیماری باشد. با این وجود، افزایش بروز بیماری در سال 1397 در این منطقه، نشان دهنده ی اهمیت این بیماری بومی از نظر بهداشت عمومی است.

    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, لیشمانیوز, بروز, اردستان, ایران
    Rashid Barouti Ardestani, Sedigheh Saberi, Neda Abrishami, Nader Pestehchian*
    Background

    Isfahan province is one of the major foci of cutaneous leishmaniasis in Iran, and Ardestan City with 93 foci is one of the infected areas. This study aimed to examine the disease trend in the last seven years considering the environmental and ecological changes in Ardestan.

    Methods

    The present study was a retrospective and census type. 1278 cases enrolled in the study who were diagnosed with the acute form of leishmaniasis in Ardestan during the years 2012-2019, and also had a file in Ardestan health care centers. Patients information about age, sex, residency, occupation, place of work, the month of incidence of illness, duration of illness, number of wounds, nationality and date of incidence were entered in the related checklists.

    Findings

    The highest prevalence of leishmaniasis was observed among young Ardestanian with 20-29 years old and with a rate of 38.4%, and the lowest prevalence rate was observed in Zavareh villages with the rate of 5.0%. Moreover, the incidence of disease was significantly higher in men, natives infected compared to immigrants, and patients who live in urban areas compared to rural areas. In terms of occupation, "housewife/unemployed" had the highest prevalence. Besides, children, adolescents, and young people have the highest frequency. The incidence rate in Ardestan was also estimated 1.2 per thousand people

    Conclusion

    Although, the rate of incidence has been decreasing during 2012-2018 due to reasons such as carrying out programs to control vectors and reservoirs, but increasing rate of incidence of disease in 2019 in the area shows the importance of public health problem of this endemic disease.

    Keywords: : Leishmaniasis, Epidemiology, Incidence, Iran
  • Akram SEPAHVAND, Ahmad HOSSEINI SAFA, HosseinAli YOUSOFI, MohammadHassan TAJEDINI, Reza PAHLAVAN GHAREHBABAH, Nader PESTEHCHIAN*
    Background

    We aimed at genotyping and evaluating the predominance of G. duodenalis assemblages isolated from patients referred to medical laboratories in Khorramabad, Iran from Nov 2015 to Sep 2016. Hence, the development of a cost-effective HRM approach to determine genotypes of G. duodenalis based on the triosephosphate isomerase (tpi) gene was examined and the genotyping results with and without diarrhea was compared.

    Methods

    Seventy G. duodenalis positive fecal samples were collected. A microscopic confirmation for the presence of Giardia spp. was performed, cysts of 70 Giardia spp. positive specimens were concentrated using sucrose flotation technique and sucrose solution PCR amplification was performed on 69 of 70 (98.5%) samples, and High Resolution Melting (HRM) analysis was performed using a software.

    Results

    The results showed two distinct genotypes (assemblages A and B) of G. duodenalis but infections with mixture of both assemblages were not detected. The genotypes of G. duodenalis showed that the sub assemblage AI, BIII and BIV were present in a proportion of 68.1%, 20.3% and 11.6% respectively in samples. Assemblage AI was significantly (P<0.05) more frequently found in patients with diarrhea.

    Conclusion

    The sub-assemblage AI, BIII, and BIV are more zoonotic potential. According to the comparison of the results of this study with the results of previous studies in this area and around of it, as well as the way people live and keep pets. This pattern established in Khorramabad city. HRM can be an ideal technique to detect and genotyping of G. duodenalis in clinical samples.

    Keywords: Giardia duodenalis, Genotyping, Triosephosphate isomerase gene, High resolution melting, Iran
  • Saleh Khoshnood, Nader Pestehchian, Seyed Hossein Hejazi, Abdollah Rafiei, Ali Soleimani, Mahmoud Ahmadi, Zahra Jabalameli, Mohammad Ali Mohaghegh*
    Background
    Human toxocariasis is caused by Toxocara canis and cati, which are the main ascarids of dogs and cats, respectively. Most infected humans are asymptomatic and our understanding of human disease burden is limited by lack of epidemiological studies and insufficient clinical awareness.
    Objectives
    There is no precise report on the seroprevalence of toxocariasis in Ilam children. Therefore, this study found an opportunity to investigate this subject.
    Methods
    In this cross-sectional study, 300 sera of children aged between 2 to 15 years old were collected during March 2016 to February 2017 in urban and rural areas. Demographic variables were filled for each person in accordance with risk factors along with sampling. Some hematological parameters were measured. The sera were examined for anti Toxocara canis and cati antibodies, according to the ELISA kit protocol.
    Results
    Among a total of 300 serum samples, 35 (11.7%) were positive for anti-Toxocara IgG. The infection rates were 5.3% and 6.3% in female and male, respectively. There was no significant relationship between gender and Toxocara infection rates (P = 0.59). A total of 26 (17.3%) of the 150 rural children, and nine (6.0%) of the 150 urban children were positive. There was a significant relationship between place of living with ELISA tests results (P = 0.004). Hematologic parameters showed a significant increase in the numbers of peripheral eosinophil in the sample of patients whose sera were positive (P = 0.037).
    Conclusions
    High prevalence of toxocariasis among Ilam children in the west of Iran can be considered as a public health problem. The evaluating infection control programs in dog and cats are necessary for controlling the disease in this region.
    Keywords: Toxocara, Seroprevalence, Children, Iran
  • Kourosh CHERAGHIPOUR, Laleh SHARIATI, Hossein KHANAHMAD, Mazdak GANJALIKHANI, HAKEMI, Abbas MORIDNIA, Mina MIRIAN, Nader PESTEHCHIAN *
    Background
    Toxoplasma gondii can infect a wide range of mammalians, especially humans. It controls several intracellular signals for the inhibition of apoptosis. This study aimed to investigate the apoptogenic effect of cisplatin and sodium azide on T. gondii infected HeLa cells and isolate apoptotic bodies (blebs) as a potent stimulator of the immune system.
    Methods
    The cytotoxic properties of cisplatin and sodium azide (NaN3) on HeLa cells were evaluated by MTT assay. Moreover, the apoptogenic activity of cisplatin and NaN3 was studied using flow cytometry (Annexin V/PI double staining) and scanning electron microscopy (SEM). Finally, apoptotic bodies were separated by centrifugation.
    Results
    MTT assay data showed that the survival rate of cells treated with different concentration of NaN3 was significantly reduced, compared to negative control groups. Concerning cisplatin, only concentration of 20 μM had not a significant impact on the cell viability; however, the other concentration of cisplatin significantly reduced cell viability, compared to negative control groups. The level of early apoptosis in uninfected HeLa cells was higher compared to infected HeLa cells treated with cisplatin and NaN3. Finally, apoptotic bodies were separated from T. gondii infected HeLa cells treated with cisplatin.
    Conclusion
    Apoptosis was induced in both uninfected and infected HeLa cells with T. gondii and apoptotic bodies were isolated from infected cells. Therefore, further studies on apoptotic bodies are required in order to find a proper candidate for vaccine preparation against T. gondii infections.
    Keywords: Apoptosis, Apoptotic blebs, Toxoplasma gondii, Toxoplasmosis, Cisplatin, NaN3
  • Vafa Sheikhmoradi, Sedigheh Saberi, Lotfollah Saghaei, Nader Pestehchian, Afshin Fassihi *
    A novel series of antimony (V) complexes with the hydroxypyranone and hydroxypyridinone ligands were synthesized and characterized by 1HNMR, FT-IR and electron spin ionization mass spectroscopic (ESI-MS) techniques. The synthesis process involved protection of hydroxyl group followed by the reaction of the intermediate with primary amines and finally deprotection. All compounds were evaluated for in vitro activities against the amastigote and promastigote forms of Leishmania major. Most of the synthesized compounds exhibited good antileishmanial activity against both forms of L. major. IC50 values of the most active compounds; 9d, 9d and 9e, after 24, 48 and 72 h against amastigote model were 15, 12.5 and 5.5 µg/mL, respectively. 9e, 11 and 9e inhibited the promastigote form of parasite after 24, 48 and 72 h with IC50 values of 10, 2 and 1 µg/mL, respectively.
    Keywords: Antileishmania, Sb (V) complexes, Hydroxypyranone, Hydroxypyridinone
  • فرناز حشمت، حسینعلی یوسفی، سپیده طلوعی، نادر پسته چیان
    مقدمه
    آلودگی خاک با انگل ها به منزله ی یک خطر جدی و مهم برای ایجاد عفونت های انگلی در انسان و حیوانات می باشد. به دلیل اهمیت خاک به عنوان یک منبع مهم در انتقال انگل ها به انسان و حیوانات، این مطالعه جهت تعیین شیوع اشکال مختلف انگل ها مانند اووسیت و تخم انجام گرفت.
    روش ها
    150 نمونه ی خاک از 150نقطه از اماکن عمومی شهر اصفهان جمع آوری گردید. جداسازی انگل از خاک، با استفاده از محلول اشباع نیترات سدیم انجام گرفت. سپس، نمونه ها زیر میکروسکوپ بررسی شدند و ایزوله های مثبت، جهت انجام اسپورولاسیون و تشخیص بهتر اووسیت ها، در دی کرومات پتاسیم 3 درصد ریخته شدند. تمامی ایزوله ها برای بررسی تکمیلی با رنگ آمیزی های اختصاصی Acid-fast رنگ آمیزی و بررسی شدند.
    یافته ها
    از تعداد 150 ایزوله، تعداد 84 نمونه، مثبت و سایر نمونه ها فاقد هر گونه آلودگی بودند. تعداد 33 ایزوله به طور هم زمان واجد چند آلودگی بودند. از مجموع ایزوله ها 2 نمونه دارای اووسیت Toxoplasma gondii، 12 نمونه دارای اووسیت Isospora، 6 نمونه آلوده به اووسیت Eimeria، 10 نمونه دارای اووسیت Cryptosporidium، 13 نمونه دارای تخم Toxocara canis، 6 نمونه دارای تخم Toxocara cati، 4 نمونه دارای تخم Toxascaris leonina و 65 نمونه نیز دارای لارو نماتودهای خاک زی بودند.
    نتیجه گیری
    خاک به عنوان یک منبع بالقوه مهم در انتقال آلودگی های انگلی محسوب می گردد. بهداشت و جلوگیری از آلودگی محیط خاک مهم است. بر اساس یافته های مطالعه ی حاضر، درصد انگل های موجود در خاک شهر اصفهان کاهش قابل توجهی یافته است.
    کلید واژگان: شیوع, کوکسیدی, تخم, کرم ها, خاک, ایران
    Farnaz Heshmat, Hossein Ali Yousefi, Sepideh Tolouei, Nader Pestehchian
    Background
    Soil contamination with parasites is a serious risk for parasitic infections in humans and animals. Because of the importance of soil, as an important source for transmission of parasites to humans and animals, this study was carried out to determine the prevalence of various forms of parasite oocytes and helminthes ova.
    Methods
    A total of 150 soil samples were collected from 150 sites in public places of Isfahan City, Iran, in 2016. Isolation of parasites from the soil was performed by saturated solution of sodium nitrate. Then, the samples were observed under microscope and positive isolates to sporulation and better recognize, were poured in 3% potassium dichromate. All the isolates were studied for further investigations with acid-fast specific staining.
    Findings: from 150 samples, 84 were positive and the rest were free of any contamination. 33 samples had multiple simultaneous contaminations. 2 samples were positive for Toxoplasma gondii oocytes, 12 samples for Isospora sp. oocytes, 6 samples for Eimeria sp. oocytes, 10 samples for Cryptosporidium sp. oocytes, 13 samples for Toxocara canis oocytes, 6 samples for Toxocara cati oocytes, 4 samples for Toxascaris leonina oocytes, and 65 samples for larvae of soil nematodes.
    Conclusion
    Soil is considered as an important potential source in transmission of parasitic infections. Environmental hygiene is required for prevention of soil pollution and control of soil-borne parasitic infections especially. According to our study, the prevalence of parasites in the soil is decreased.
    Keywords: Prevalence, Coccidia, Helminth, Ova, Soil, Iran
  • Mohammad Reza Vafaei, Somayeh Jahani, Hamed Kalani, Nader Pestehchian*
    Background
    Malaria is caused by a parasitic protozoan called Plasmodium with an estimated mortality rate of one million people annually and it is estimated that half of the world''s population are at risk for this disease.
    Objectives
    The current study aimed to compare the effect of hydroxychloroquine and pyrimethamine with sulfadoxine-pyrimethamine to treat Plasmodium berghei infection in mice. Pyrimethamine, hydroxychloroquine and sulfadoxine-pyrimethamine were used in the current study.
    Methods
    Four groups of mice each including nine mice were selected. The mice were infected by intraperitoneally injection of Plasmodium berghei infected red blood cells. One group was considered as a positive control and three other ones received each one of the drugs. On days 4, 7, 14, 21 and 28, a blood smear was prepared from each mouse, stained with Giemsa and the parasitemia rate was calculated.
    Results
    Parasitemia in the positive control group showed an increase on days four and seven at a level of 5.9% and 23.7%, respectively, which was statistically significant compared with the other groups (P
    Conclusions
    The results of the article suggested that malaria treatment strategy shifts completely from the monotherapy; therefore, the combination drugs should be used for this purpose, especially in endemic areas.
    Keywords: Sulfadoxine, Pyrimethamine, Pyrimethamine, Pyrimethamine, Plasmodium berghei
  • محمد رستمی نژاد، سید حسین حجازی، مهران بهادران، نادر پسته چیان، محمد امین پورحسینقلی، احمد حسینی صفا، امیر صادقی، حسین نوبخت، رضا تاج ابادی فراهانی، محمدرضا زالی
    سابقه و هدف
    در جوامع مختلف، عفونت به توکسوپلاسما گوندی عموما با استفاده از آنتی بادی های IgM و IgG تشخیص داده می شود. این انگل می تواند در پاتوژنز بسیاری از بیماری های خود ایمنی مانند بیماری سیلیاک نقش داشته باشد. در مقاله حاضر شیوع توکسوپلاسموز و ارزیابی سطح سرمی اینترلوکین 8 در بیماران مبتلا به بیماری سیلیاک بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی - زمانی که در طی سال 1392 انجام شد، سرم 150 بیمار مبتلا به بیماری سیلیاک جمع آوری و پس از ثبت اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و آماده سازی نمونه، آنتی بادی های اختصاصی ضد توکسوپلاسما (IgG، IgM) با استفاده از روش ELISA اندازه گیری شد. از طرفی سطح اینترلوکین 8 با استفاده از کیت تجاری در دسترس بررسی شد.
    یافته ها
    59 بیمار (3/39%) از نظر آنتی بادی IgG ضد توکسوپلاسما مثبت بودند. از طرفی تنها 2 نفر از آن ها از نظر آنتی بادی IgM مثبت بودند که ارتباط معنی داری مشاهده نشد (4/1%، 65/0=P). مقدار میانگین سطح IL-8 در 150 بیمار 38/176 (انحراف معیار=79/191) بود که ارتباط معنی داری بین مقدار میانگین سطح IL8 و بیماری سیلیاک مشاهده شد (001/0=P).
    نتیجه گیری
    همانند دیگر مطالعات که نشان دادند ابتلا به عفونت های روده ای می تواند به توسعه بیماری سیلیاک در افراد مستعد کمک کند، نتایج ما تایید کرد که ابتلا به عفونت توکسوپلاسما گوندی می تواند خطر توسعه بیماری سیلیاک را افزایش دهد.
    کلید واژگان: بیماری سیلیاک, توکسوپلاسموز, سرولوژی, اینترلوکین 8
    Mohammad Rostami, Nejad, Seyed Hossein Hejazi, Mehran Bahadoran, Nader Pestehchian, Mohammad Amin Pourhosseingholi, Ahmad Hosseini Safa, Amir Sadeghi, Hossein Nobakht, Reza Tajabadi Farahani, Mohammad Reza Zali
    Introduction
    Toxoplasma gondii infection is usually detected by using immunoglobulin IgG and IgM antibodies in different populations. This parasite is implicated in the pathogenesis of many autoimmune diseases such as celiac disease (CD). In the present study the prevalence of Toxoplasmosis and the level of IL8 in patients with Celiac disease were evaluated.
    Materials And Methods
    In this case-control study in 2013, 150 patients with CD diagnosis were selected by using questionnaire and the presence of antibodies specific for Toxoplasma gondii (IgG, IgM) was detected by ELISA. On the other hand the level of IL8 was detected using available commercial kit.
    Results
    patients (n=59, 39.9%) were positive for anti-toxoplasma IgG. On the other hand, only 2 of them were positive for IgM antibodies, which did not show statistical correlation to the disease (1.4%, P = 0.65). The mean level of IL8 was 176.38 (SD=191.79) in 150 CD patients, which did not show a statistical significant correlation between the mean level of IL8 and celiac disease (P=0.001).
    Conclusion
    Like other studies showing that intestinal infection can help to develop celiac disease in susceptible individuals, our results also revealed that Toxoplasma gondii infection can increase the risk of developing celiac disease.
    Keywords: Coeliac Disease, Toxoplasmosis, Serology, Interleukin, 8
  • نادر پسته چیان، مسعود اعتمادی فر، حسینعلی یوسفی، ندا اصلانی، مهری چیانی
    مقدمه
    هدف از انجام این مطالعه، تعیین توزیع فراوانی آلودگی به انگل Cryptosporidium در بیماران مبتلا به Multiple sclerosis (MS) و مقایسه ی آن با افراد سالم بود.
    روش ها
    طی یک مطالعه ی مورد- شاهدی که در سال 1394 در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام گرفت، 50 بیمار مبتلا به MS (گروه مورد) و 50 فرد سالم (گروه شاهد) انتخاب شدند و شیوع انگل Cryptosporidium در آن ها با استفاده از روش های مستقیم و تغلیظ، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    از 100 نمونه ی تحت آزمایش، تنها 3 نمونه (3 درصد) از نظر وجود Cryptosporidium مثبت بودند که 1 نمونه (2 درصد) از گروه شاهد و 2 نمونه (4 درصد)، از گروه مورد بودند، اما شیوع Cryptosporidium در دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری نداشت (560/0 = P). شیوع Cryptosporidium، همچنین بر حسب سن و جنس و شغل، اختلاف معنی داری نداشت، اما بر حسب محل سکونت و نگهداری دام در منزل اختلاف معنی داری داشت؛ به طوری که هر 3 مورد مثبت انگل Cryptosporidium، در بیمارانی مشاهده شد که در روستا سکونت داشتند و در منزل، حیوان نگهداری می کردند (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، شیوع انگل Cryptosporidium بر حسب محل سکونت و تماس با دام اختلاف معنی داری داشت.
    کلید واژگان: Cryptosporidium, Multiple sclerosis, شیوع
    Nader Pestehchian, Masoud Etemadifar, Hoseinali Yousefi, Neda Aslani, Mehri Chiani
    Background
    The aim of this study was to determine the prevalence of Cryptosporidium infection in patients with multiple sclerosis compared to control group in Isfahan city, Iran.
    Methods
    In a case-control study, that was done in Alzahra hospital in Isfahan during 2015-2016, 50 multiple sclerotic and 50 healthy people were selected and the prevalence of Cryptosporidium in the two groups were detected by direct methods and concentration and compared between the two groups.
    Findings: Only 3 cases out of 100 were positive for Cryptosporidium SPP where one case was from control and 2 cases were from the case group (2 versus 4 percent). But, prevalence of Cryptosporidium in the two groups was not statistically different (P = 0.56). Prevalence of this parasite in residence and domestic animal keeping had significant difference. 3 cases of positive were in rural areas and kept domestic animals on their houses (P
    Conclusion
    In this study, there was significant difference between this parasite and residence and keeping domestic animal.
    Keywords: Cryptosporidium, Multiple sclerosis, Prevalence
  • فرزاد صالحی، رسول جعفری، سیده مریم شرفی، حسینعلی یوسفی، نادر پسته چیان، حسین یوسفی دارانی
    مقدمه
    Cryptosporidiosis یکی از علل مهم اسهال در انسان و حیوانات می باشد. تشخیص این بیماری، بر پایه ی استفاده از روش های میکروسکوپی با حساسیت پایین است. هدف از انجام این مطالعه، استفاده از روش Dot blot جهت شناسایی انگل بود.
    روش ها
    131 نمونه ی مدفوع از گوساله های شیرخوار جمع آوری شد و با استفاده از روش فرمالین اتر، روی آن ها تغلیظ انجام گرفت. سپس، نمونه ها به روش Ziehl-Neelsen اصلاح شده، رنگ آمیزی شدند و در نهایت، کل نمونه ها به روش Dot blot مورد آزمایش قرار گرفتند.
    یافته ها
    اواوسیست گونه های Cryptosporidium، در 40 (5/30 درصد) نمونه از 131 نمونه ی مدفوع با استفاده از روش رنگ آمیزی Ziehl-Neelsen تشخیص داده شدند، اما 49 (4/37 درصد) نمونه از نمونه ها با استفاده از روش Dot blot از نظر آنتی ژن Cryptosporidium مثبت بود حساسیت روش Dot blot حدود 87 درصد و ویژگی آن حدود 86 درصد برآورد گردید.
    نتیجه گیری
    روش Dot blot، عملکردی به نسبت مناسب در تشخیص آلودگی Cryptosporidium دارد.
    کلید واژگان: Cryptosporidium, Ziehl, Neelsen, Dot blot, تشخیص آنتی ژن, حساسیت, ویژگی
    Farzad Salehi, Rasool Jafari, Seyedeh Maryam Sharafi, Hoseinali Yousefi, Nader Pestehchian, Hosein Yousefi, Darani
    Background
    Diagnosis of cryptosporidiosis is based on the use of the routine microscopic methods, but these methods possess poor sensitivity and also need an expert technician. The aim of the present study was to determine sensitivity and specificity of dot blot method for diagnosis of bovine cryptosporidiosis.
    Methods
    In this study 131 fecal samples were collected from suckling calves during summer 2014. The collected samples were concentrated using formalin ether method. The samples were then examined by modified-Ziehl-Neelsen (mZN) and finally all samples were examined by dot blot methods.
    Findings: Oocysts of Cryptosporidium spp. were found in 40 (30.5%) out of 131 fecal samples using mZN staining method but 49 (37.4%) of the samples were positive for Cryptosporidium antigen using dot blot method. No significant differences were observed among the results of the two methods and the sensitivity and specificity of dot blot calculated as 87 % and 86%, respectively.
    Conclusion
    Based on the results of the present study, dot blot method showed rather equal performance as modified-Ziehl-Neelsen method.
    Keywords: Cryptosporidium, Modified, Ziehl, Neelsen, Dot blot, Antigen detection, Sensitivity, Specificity
  • Mehdi Mohtashamipour, Shervin Ghaffari Ghaffari Hoseini, Nader Pestehchian, Hoseinali Yousefi, Esmaeel Fallah*, Teimour Hazratian
    Introduction
    Patients with diabetes mellitus (DM) are at increased risk of certain infections; however, little is known about the prevalence of intestinal parasitic infections in them. The aim of this study was to assess the risk of intestinal parasitic infections in patients with DM in comparison with a healthy control group.
    Methods
    This case-control study was conducted on 118 patients with DM and 118 healthy people as control group from April to September 2014. Oral glucose tolerance test (OGTT) and hemoglobin A1c level were checked, and checklists including risk factors for parasitic infections were filed for all participants. Three stool samples and one scotch tape were obtained. Samples were examined by direct wet smear, formol-ether concentration, Kinyoun acid-fast staining, and modified trichrome stain. Data were analyzed using chi-square and logistic regression tests.
    Results
    The rate of parasitic infection was significantly more in the patients (26.3%) than the controls (6.8%) (P
    Conclusion
    Patients with DM might be at an increased risk of infection with intestinal parasites specifically B. hominis as an opportunistic infection, and routine stool examination should be considered for them.
    Keywords: Diabetes mellitus, Intestinal parasitic infection, Blastocystis hominis
  • Nader Pestehchian, Masoud Etemadifar, Hossein Ali Yousefi, Hossein Ali Yousefi, Neda Aslani, Zahra Nasr*
    Background
    Multiple Sclerosis (MS) is a chronic demyelinating disease of the central nervous system which has been identifies more prevalent in economically developed countries than in the developing countries. Low prevalence of parasitic infections (which can activate immune response and prevent or modulate damage to host antigens) in these areas is among the possible responsible factors for such a difference. In this study we aimed to compare frequency of blood-tissue parasitic infections in patients with MS, as compared to their healthy family members.
    Methods
    This study was conducted on 50 relapsing remitting MS patients and 50 family members attending MS clinic at Alzahra Hospital. IgM and IgG anti-Toxoplasma gondii were measured. Given the high prevalence of cutaneous leishmaniasis in Isfahan, all the participants were also examined for protozoan leishmania microscopically. Furthermore malaria parasite was investigated.
    Results
    Eighteen patients and 24 healthy family members had positive test in IgG Toxoplasma gondii(P = 0.09). In both groups, there was no positive IgM Toxoplasma gondii. In investigating leishmania, only 3 participants in the case group and 2 in the control tested positive (P = 0.25). No case of malaria was found among the participants.
    Conclusion
    Our results showed a mismatch with hygiene hypotheses examined. However, considering that the prevalence of parasites varies with time, and depends on numerous epidemiological factors; these results do not discredit the theory investigated.
    Keywords: Blood‑tissue parasitic, cutaneous leishmaniasis, malaria, multiple sclerosis, toxoplasmosis
  • *Farzaneh Mirzaie, Gilda Eslami, Mohammad Hossein Yosefi, Nader Pestehchian
    Background

    Cutaneous leishmaniasis(CL) continues to be an increasing public health problem in Iran. The dominant etiologic agents of CL in the Old World are Leishmania major and Leishmania tropica. One of the important endemic foci of CL in Iran is Yazd. Recently, previous studies showed the equal prevalence of L. major and L. tropica as the agents of cutaneous leishmaniasis in this area. This prompted us to identify the genotype of L. major isolates obtained from patients with cutaneous leishmaniasis.

    Materials and Methods

    After completing a clinical/epidemiologic data questionnaire for 218 patients with suspected skin lesions, scraping samples were collected, and each specimen was examined using both direct microscopy and molecular assay of polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP).

    Results

    Results showed that of the 218 samples, Leishman body was observed in 77 by direct smear and 104 by PCR assay. Molecular assay indicated 50 cases as L. major, 52 cases as L. tropica, and two cases as unknown. Molecular characterization of L. major isolates showed four patterns, named LmA1, LmA2, LmA3, and LmA4.

    Conclusion

    Our study is the first report for molecular characterization of L. major from one of the important central province of Iran that could affect the control strategies in this field.

    Keywords: Cutaneous leishmaniasis, identification, internal transcribed spacers1, leishmania major
  • Nader Pestehchian, Hamidullah Rasekh*, Zahra Babaei, Hosein Ali Yousefi, Abbas Ali Eskandarian, Mohammad Kazemi, Mojtaba Akbari
    Background

    Giardia duodenalis is one of the most prevalent intestinal parasites of human. It also infects a wide range of mammals. Two genotype of G.duodenalis (A and B) were commonly reported among humans with different frequency of distribution in different geographical locations. This work was conducted to discriminate genotypes of Giardia duodenalis human isolates in Isfahan city using PCR- RFLP. This is the first molecular study on human isolates of G.duodenalis in the area.

    Materials and Methods

    Samples were collected from different health centers of Isfahan city during June 2011 and February 2012. From 175 Giardia positive stool samples 67 specimens were selected randomly. Cysts of Giardia positive samples were concentrated by flotation sucrose. Extraction of genomic DNA from trophozoite and cysts was performed using QIAamp Stool Mini kit with a modified protocol. PCR- RFLP method was used to amplify a fragment of 458bp at the glutamate dehydrogenase locus, and restriction enzymes BspLI and RsaI differentiated human genotypes A and B and their subgroups.

    Results

    PCR – RFLP assay of 67 isolates showed 40 (59.7%) isolates as Genotype A group II, 23 (34.32%) samples as Genotype B Group III and two (2.98%) sample as Genotype B group IV. Mixed genotype of (AII and B) was detected only in two isolates (2.98%).

    Conclusions

    PCR – RFLP assay targeting gdh locus is a sensitive tool and discriminates genotypes, sub genotypes and mixed type of G.duodenalis. Results of our study suggest both anthroponotic and zoonotic origins for the infections respectively.

    Keywords: Giardia, gdh, polymerase chain reaction – restriction fragment length polymorphism, Isfahan
  • نادر پسته چیان، افشین رسولی، حسینعلی یوسفی
    مقدمه
    بیماری های زئونوز همیشه تهدید مهمی برای انسان بوده اند. این بیماری ها بین انسان و بسیاری از حیوانات مشترک هستند. از آن جایی که زاد و ولد سگ ها به خصوص سگ های ولگرد زیاد است و این حیوانات در محیط های اطراف شهرها و پیرامون مساکن انسانی زندگی می کنند همواره تهدیدی برای سلامتی محیط زیست و انسان بوده اند. شناسایی انگل های موجود سگ های ولگرد منطقه ی اصفهان از نقطه نظر اقتصادی، پزشکی و دامپزشکی به ویژه زئونوز کمک شایانی خواهد نمود.
    روش ها
    در این مطالعه تعداد 96 قلاده سگ ولگرد شکار شده از مناطق مختلف شهر اصفهان جمع آوری گردید و پس از باز نمودن لاشه ی حیوانات، روده ی آن ها از نظر وجود انگل های کرمی بررسی شد. لاشه ی حیوانات در محل باز شد و پس از بستن دو سر روده، روده ها به آزمایشگاه منتقل گردید. سپس روده ها به صورت طولی باز شدند و پس از شستشوی آن ها، انگل های کرمی موجود در آب جدا شدند. پس از فرآوری ایزوله ها در محلول فرمالین ده در صد قرار گرفتند. پس از رنگ آمیزی موقت و دایمی و طی مراحل آب گیری و شفاف سازی، ایزوله های مناسب مونت دایمی شدند. سپس اشکال ایزوله ها با ابزار ترسیم کشیده شد و با استفاده از کلیدهای تشخیصی موجود، شاخص های تاکسونومی (طول قلاب بزرگ، شکل بند، موقعیت کیسه ی سیر، موقعیت بیضه ها و تخمدان در بندهای سستودها) تمامی ایزوله ها مطالعه شدند. این شاخص ها در نماتودها شامل اندازه ی طول بدن، تزیینات کوتیکولی، شکل باله ی راسی و دمی و تعداد و شکل لب ها و حالت مری همچنین موقعیت محل واژن و مقعد بود. تمامی ایزوله ها در حد جنس و سپس گونه شناسایی شدند.
    یافته ها
    در این بررسی با مطالعه ی 96 قلاده سگ ولگرد روده های 4/60 درصد آن ها آلوده به حداقل یک کرم بود. ایزوله های کرمی در مجموع شامل هفت گونه سستود و سه گونه نماتود بودند که شامل: 24 درصد تنیا اویس، 54/13 درصد تنیا هیداتیژنا، 21/5 درصد تنیا پیزیفورمیس، 21/5 درصد تنیا مولتی سپس، 1/27 درصد اکینوکوکوس گرانولوسوس، 92/22 درصد دیپلیدیوم کانینوم، 21/5 درصد مزوسستوییدس لینه آتوس و 9/21 درصد توکسا سکاریس لئونینا، 25/6 درصد توکسوکارا کانیس و 13/3 درصد ریکتولاریا افینیس بودند.گونه ی تنیا پیزیفورمیس برای اولین بار از اصفهان گزارش شد.
    نتیجه گیری
    ارقام فوق بیان گر اهمیت این انگل ها از نقطه نظر پزشکی و دامپزشکی است، بنابراین باید نسبت به درمان سگ های صاحب دار و گله و از بین بردن سگ های ولگرد و همچنین از بین بردن لاشه های آلوده به مرحله ی لاروی سستودهای زئونوز توجه مبذول داشت. شناسایی انگل های موجود در این حیوانات به بهبود وضعیت مبارزه و کنترل بیماری های زئونوز کمک شایانی خواهد نمود.
    کلید واژگان: زئونوز, تاکسونومی, سستود, نماتود, سگ
    Nader Pestehchian, Afshin Rasouli, Hossein Ali Yoosefi
    Background
    Zoonotic diseases have always threatened humans. They are common between human and many animals. Large numbers of dogs, especially stray dogs, are born every year. In addition, they inhabit around the cities and people's residences. Therefore, they have always been considered as threats for human health and environment. Identification of parasites in stray dogs around Isfahan, Iran would have economic, medical, veterinary, and particularly zoonosis benefits.
    Methods
    In this study, 96 killed stray dogs were collected from several regions of Isfahan. After autopsy in place, the two ends of animal's bowel were closed and the intestines were moved to the laboratory. The intestines were opened longitudinally, washed with water, and examined for the presence of worms. The worms isolated from water were then transferred to a 10% formaldehyde solution. After temporary and permanent staining and transparency of isolates, the appropriate isolates were mounted and prepared for taxonomic study. The shapes of all samples were drawn by a drawing tube. They were then identified by diagnostic keys such as length of large hook, shape of proglottid, and characteristics of mature worms like cirrus sucks and the positions of testis. Nematode body length, the cuticle, cephalic and caudal fins, number of lips, morphology of esophagus, and position of rectum and vagina were also evaluated as crucial properties in taxonomic study. All isolates were identified at genus and species levels.
    Findings
    In this study, 96 dogs were examined. Overall, 60.4% intestinal samples of stray dogs were infected with at least one isolated worm. The isolates included a total of seven species of cestodes and three species of nematodes. The identified cestodes consisted of 24% Taenia ovis, 13.54% T. hydatigena, 5.21% T. pisiformis, 5.21% T. multiceps, 27.1% Echinococcus granulosus, 22.92% Dipylidium caninum, 5.21% Mesocestoides lineatus. The nematodes were categorized as 21.9% Toxascaris leonina, 6.25% Toxocara canis, 3.13% Rictularia affini
    Conclusion
    Taenia pisiformis was reported for the first time in the province of Isfahan. Our findings reveal the role of parasites in medical and veterinary aspects. Pet dogs and sheepdogs are thus required to be treated properly. On the other hand, stray dogs should be killed and the infected bodies need to be destroyed.
  • Nader Pestehchian, Mahnaz Nazary, Ali Haghighi, Mansour Salehi, Hosinali Yosefi
    Background
    Differentiation between Entamoeba histolytica and Entamoeba dispar is very important for both clinical therapy and epidemiological studies. Although these two species are morphologically identical, they have differences in genetic, chemical specifications and pathogenicity. This study was carried out to differentiate E. histolytica from E. dispar and also to find out prevalence of the two species.
    Methods
    Fecal samples were collected three times from 655 patients with gastrointestinal complaints (47.3% male), who were referred to the primary health care centers of Chelgerd, Chaharmahal and Bakhtiary province. Samples were examined microscopically with direct smear, formalin-ethyl-acetate concentration and trichrom staining methods to distinguish E. histolytica from E. dispar complex and differentiate them from non-pathogenic intestinal amoeba. Genomic DNA was extracted from microscopy positive isolates and polymerase chain reaction (PCR) was carried out to different the two morphologically identical Entamoeba isolates.
    Results
    Among the 655 recruited patients, eleven subjects with E. histolytica / E. dispar isolates (1.7%) were identified by microscopy methods. Ten of the positive isolates (90.9%) were identified as E. histolytica by PCR and one isolate (9.09 %) was positive for E. dispar.
    Conclusions
    This study revealed that E. histolytica was more prevalent than E. dispar in the studied area. This result was different from the previously reported data in other parts of Iran.
  • نادر پسته چیان، مهدی بقایی، حسینعلی یوسفی
    سابقه و هدف
    تریکوسترنژیلوس یکی از انگلهای مشترک انسان و دام است که آلودگی به آن معضلی اقتصادی و بهداشتی قلمداد میگردد. لذا در این مطالعه، تخم کرم گونه های مختلف تریکوستنرنژیلوس جدا شده از مدفوع گوسفندان منطقه اصفهان به روش PCR-RFLP و با استفاده از قطعه rDNA-ITS2 مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش توصیفی بر روی محتویات دستگاه گوارش70 راس گوسفند کشتار شده در کشتارگاه های شهر اصفهان و خوراسگان انجام پذیرفت. تخمهای انگل با روش مستقیم و فلوتاسیون جدا و تخم کرم گونه های تریکوسترنژیلوس براساس شاخصهای ریخت شناسی، شناسایی و جمع آوری شدند، سپس با روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفتند. در مطالعه ژنوتیپی DNA ژنومی تخم کرمها، استخراج شد و واکنش PCR با پرایمر اختصاصی قطعه rDNA-ITS2 انجام گرفت. محصول PCR هر ایزوله توسط آنزیمهای محدودکننده RsaI - HinfI - DraI هضم و بر روی ژل آگارزالکتروفورز شد و از آنها عکس تهیه گردید.
    یافته ها
    با توجه به تشابه مرفولوژی تخم گونه های مختلف تریکوسترنژیلوس در زیر میکرسکوپ تشخیص افتراقی آنها امکان پذیر نمی باشد، لذا تشخیص با استفاده از الگوی ژنوتیپی تخم کرمها به روش PCR-RFLP انجام پذیرفت. اندازه محصول PCRوDNA استخراج شده از تخم کرمها یکسان و حدود 330 نوکلئوتید بود ولی الگوی PCR-RFLPگونه ها با یکدیگر متفاوت بود. پس از هضم محصول PCR آنها با آنزیم RsaI دو قطعه حدود 138 و 190 نوکلئوتیدی مشاهده شد. محصول PCR Trichostrungylus به دست آمده، با آنزیم DraI هضم نشد، اما سه گونه T.vitrinus T.aziei و T.colubrifornois هضم شدند و دو قطعه حدود 110 و 215 نوکلئوتیدی در T.axei و T.colubriformis رویت گردید که الگویی مشابه همدیگر داشتند. اما T.vitrinus واجد دو قطعه حدود 145 و 185 نوکلئوتیدی بود. از بین چهار گونه فوق تنها محصول PCR تریکوسترنژیلوس Colubriformis با آنزیم HinfI هضم شد و دو قطعه حدود 90 و 238 نوکلئوتیدی روی ژل اگارز مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به تنوع گونه های انگلی و عدم تشخیص افتراقی آنها به روش میکروسکوپی پیشنهاد می شود با استفاده از پرایمرها و آنزیمهای محدودکننده مختلف، از روش PCR در تشخیص گونه های انگلی مورد نظر استفاده شود.
    کلید واژگان: تاکسونومی, ایران, تریکوسترنژیلیوس, RsaI, HinfI, DraI, rDNA, ITS2, PCR, RFLP
    Nader Pestehchian *, Mahdi Baghaei, Hossein Ali Yosefi
    Background
    Trichostrongyliases as zoonotic diseases are of major public health and socio-economic importance. Accurate identification of these parasites is the first step in strategic planning for the prevention,control and treatment of the parasitic disease. The aim of this study is using PCR-RFLP technique for genotyping.
    Materials And Methods
    samples were collected from elementary tract content of 70 sheep in Isfahan and Khorasgan slaughterhouses. Identification of Trichostrongylus was determined based on morphological character and key identification after direct and flotation methods. For genotyping studies, DNA was extracted and the ITS-2 of ribosomal DNA of each species with specific primers was amplified by PCR and restricted with the endonucleases DraI, RsaI, HinfI. The profile was visualized in agarose gel under ultraviolet transillumination.
    Results
    The eggs of most species are morphologically indistinguishable at the generic level. rDNA-ITS2 fragment size of all species were the same size about 330bp, however, there were differences among species in their PCR-RFLP patterns. The two fragments produced with RsaI in all species were the same size about 138bp,190bp. The PCR product T.probulurus with DraI remained unrestricted. Restriction with DraI produced two fragments in the PCR product of T.axei and T.colubriformis about 110bp,215bp, however, the larger of the two fragments in T.vitrinus is smaller in size than in T.axei and T.colubriformis had a size about145bp,185bp.The two fragments produced with HinfI in T.colubriformis had a size about 90bp,238bp, By contrast other Trichostrongylus remained unrestricted.
    Conclusion
    Based of our results from genotyping studies using PCR-RFLP technique, it can be concluded that four species had been identified. This study provides a pattern to distinguish Trichostrongylus species in Isfahan region using the DraI, RsaI, HinfI restriction endonucleases.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال