به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

nadia soltani

  • نادیا سلطانی*، علی شیخ الاسلامی، صادق فنایی، محمد خسروی، علی زارعی
    مقدمه

    افت تحصیلی به عنوان یکی از چالش های عمده مراکز آموزش عالی دارای علل متعددی است که برای پیشگیری از آن بایستی نقش این عوامل را هم زمان در نظر گرفت.

    هدف

    این پژوهش با هدف ارائه مدل پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس متغیرهای اعتیاد به شبکه های مجازی، اهمالکاری، احساس تنهایی و استرس تحصیلی انجام شد.

    مواد و روش ها:

     این پژوهش کاربردی و در زمره تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان یک دانشگاه منتخب نظامی در شهر تهران در سال 1402 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و نرم افزار G*power، 386 نفر به عنوان نمونه وارد مطالعه شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه احساس تنهایی، پرسشنامه اهمالکاری و پرسشنامه استرس دوران دانشجویی و برای سنجش عملکرد تحصیلی از معدل تحصیلی دانشجویان استفاده شد. روابط بین متغیرهای مطالعه در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی بررسی شده است. به منظور بررسی روابط علی متغیرهای پژوهش در قالب مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) از نرم افزار Amos24 استفاده شد.

    یافته ها

    پس از اصلاح مدل اندازه گیری اولیه، شاخص پایایی مرکب (CR) بزرگتر از نقطه برش 0/7 به دست آمد و پایایی کلی مدل تائید شد. بیشتر بودن میانگین واریانس استخراج شده (AVE) از نقطه برش 0/5 و بزرگتر بودن CR از AVE روایی همگرای سازه ها را تائید کرد. با بیشتر بودن مقدار AVE از مقادیر حداکثر مجذور واریانس مشترک (MSV) و میانگین مجذور واریانس مشترک (ASV) روایی واگرا نیز تایید شد. شاخص های خی دو بهنجار (CMIN/DF˂3)، برازش تطبیقی (9/ CFI˃0)، ریشه میانگین مجذورات باقیمانده  (SRMR˂ 0/08) و ریشه میانگین مجذور خطای انداز هگیری (08 / RMSEA˂ 0) برازش مدل اصلاح شده را تایید کردند.

    نتیجه گیری

    اعتیاد به شبکه های مجازی و اهمالکاری در نقش متغیرهای مستقل و متغیر احساس تنهایی در نقش متغیر میانجی به طور معنادار بر عملکرد تحصیلی تاثیرگذار هستند. نتایج حاکی از برازش مدل است، به نحو یکه متغیرهای مدل در حد متوسط رو به بالا قادر به پی شبینی عملکرد تحصیلی دانشجویان می باشند.

    کلید واژگان: احساس تنهایی, استرس تحصیلی, اعتیاد به اینترنت, اهمالکاری, عملکرد تحصیلی
    Nadia Soltani*, Ali Sheikholislami, Sadegh Fanaei, Mohammad Khosravi, Ali Zarei
    Introduction

    Academic failure, as one of the key challenges universities face, has numerous causes. To mitigate it, the impact of these factors must be acknowledged.

    Objective

    This study aims to propose a predictive model for students’ academic achievement, focusing on variables such as addiction to virtual etworks, procrastination in work, feelings of loneliness, and academic stress.

    Materials and Methods

    This research is applied and correlational. The statistical population comprised all students from a chosen military university in Tehran in 2023. By employing convenience sampling and G*power software, 386 individuals participated in the study. Data collection involved utilizing questionnaires on internet addiction, loneliness, work procrastination, and student stress, while academic performance was determined using students’ averages. The study variables’ relationships were explored through a suggested conceptual model. Amos24 software was utilized for examining the causal links among research variables using structural equation modeling (SEM).

    Results

    After modifying the initial measurement model, Composite Reliability index (CR) were obtained greater than the cut-off point of 0.7, and the overall reliability of the model was confirmed. The average variance extracted (AVE) being greater than the cut point of 0.5 and CR being greater than AVE confirmed the convergent validity of the constructs. Divergent validity was also confirmed by the AVE value being higher than the values of the maximum shared squared variance (MSV) and average shared squared variance (ASV). The normed chi-square (CMIN/D˂3), comparative fit index (CFI>0.9), root mean square residual (SRMR˂0.08) and root mean square error of approximate (RMSEA˂0.08) confirmed the fit of the modified model.

    Conclusion

    Virtual network addiction and procrastination, as independent variables, along with loneliness as a mediating variable, significantly influence academic performance. The findings suggest that the model fits well, with the variables successfully predicting students’ academic performance at an above-average level Keywords: Academic performance, Addiction

    Keywords: Academic Performance, Addiction To Virtual Social Networks, Procrastination, Academic Stress, Loneliness
  • نادیا سلطانی*، علی شیخ الاسلامی
    زمینه و اهداف

    اهمالکاری بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بسیار تاثیرگذار است و عدم پیشگیری از آن خسارات جبران ناپذیری تحمیل می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی بر بهبود نشانه های اهمالکاری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی آجا انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون و پس آزمون بود. از بین دانشجویان مشغول به تحصیل در نیمسال اول تحصیلی 1402-1401 با روش نمونه گیری در دسترس 30 دانشجو که با توجه به پرسشنامه SCL90 از سلامت روانی برخوردار بودند و در عین حال بالاترین نمره را در پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادی در طی 7 جلسه و تنظیم هیجانی طی 8 جلسه یک ساعته به اعضای دو گروه آزمایشی ارایه گردید. از مقیاس اهمالکاری در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 

    یافته ها

    با کنترل اثرات پیش آزمون، دو روش مداخله بر بهبود نشانه های اهمالکاری تاثیرگذار بود و نتایج حاصل از آزمون تعقیبی نشان می دهد که روش بازآموزی اسنادی در بهبود علایم اهمالکاری نسبت به روش تنظیم هیجانی اثربخش تر است. 

    نتیجه گیری

    استفاده از نتایج پژوهش حاضر در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان موثر است.

    کلید واژگان: آموزش شناختی, تنظیم هیجانی, اهمالکاری
    Nadia Soltani*, Ali Shikholeslami
    Background and aims

    Procrastination significantly impacts students' academic performance, and addressing it is crucial to prevent lasting harm. This study aimed to assess the efficacy of attributional retraining and emotional regulation interventions in reducing procrastination symptoms among students at Aja University of Medical Sciences.

    Methods

    This semi-experimental study included pre-test and post-test phases. Thirty students from the first semester of the 2022 academic year, selected through available sampling, and exhibiting sound mental health based on the SCL-90 questionnaire, with the highest scores in the Solomon and Rothblum academic procrastination questionnaire, were chosen as participants. They were randomly assigned to two experimental groups. The two groups received seven sessions of attributional retraining or eight sessions of emotional regulation training. The procrastination scale was administered in both pre-test and post-test phases, with data analyzed using univariate analysis of covariance.

    Results

    After accounting for pre-test effects, both intervention methods were effective in reducing procrastination symptoms. Post-hoc analysis indicated that attributional retraining was more effective than emotional regulation in alleviating procrastination symptoms.

    Conclusion

    The findings of this study can inform the development of preventive educational programs and enhance students' academic performance.

    Keywords: Cognitive Training, Emotional Regulation, Procrastination
  • نادیا سلطانی*، علی شیخ الاسلامی
    مقدمه

    شادکامی یکی از مفاهیم و مولفه های اساسی زندگی دانشجویان است. مطالعه در خصوص شادکامی دارای سه جنبه که شامل: سنجش میزان شادکامی، بررسی عوامل موثر بر شادکامی و شیوه های افزایش شادکامی و هدف از این پژوهش سنجش شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود که در دانشگاه علوم پزشکی آجا انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان تازه وارد  دانشکده های پزشکی و پیراپزشکی در نیمسال دوم تحصیلی سال 1400 بود. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس 166 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادکامی آکسفورد oxford happiness inventory (OHI)  بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26، آزمون کلوموگروف اسمیرنوف و آزمون t مستقل استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین نمره پرسشنامه شادکامی اکسفورد 10/65±32/6 بود. طبق نتایج بدست آمده میانگین شادکامی دانشجویان پزشکی 10/28±31/12 و دانشجویان پیراپزشکی 11/21±34/2 بود که با توجه به نتایج آزمون t مستقل این تفاوت بین دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی معنی دار است و دانشجویان پیراپزشکی از سطح شادکامی بالاتری برخوردارند.

    بحث و نتیجه گیری

    از آنجاییکه شادکامی از عوامل اساسی در عملکرد تحصیلی و شغلی افراد است و با توجه به پایین تر بودن سطح شادکامی دانشجویان پزشکی نسبت به دانشجویان پیراپزشکی، شناسایی عوامل سبب ساز و برنامه ریزی در جهت ارتقای شادکامی دانشجویان امری ضروری است.

    کلید واژگان: شادکامی, دانشجویان, پرسشنامه شادکامی اکسفورد
    Nadia Soltani*, Ali Sheikholislami
    Introduction

    Happiness is one of the basic concepts and components of students' lives. The study of happiness has three aspects: measuring the level of happiness, examining the factors affecting happiness and methods of increasing happiness. The purpose of this research is to measure the happiness among the students of the Army University of Medical Sciences.

    Methods and Materials:

     This descriptive-cross sectional study was conducted at Aja University of Medical Sciences. The research population was all freshmen of medical and paramedical faculties in the second semester of 2022. 166 students were selected as the research sample using Cochran's formula and available sampling method. The research tool was the Oxford Happiness Inventory (OHI). Data were analyzed through Kolmogorov-Smirnov test and independent t test using SPSS software version 26.

    Results

    The average score of the Oxford Happiness Questionnaire was 32.6±10.65. According to the obtained results, the average happiness of medical and paramedical students was 31.12±10.28 and 34.2±11.21 respectively. This difference between medical and paramedical students is significant based on the results of the independent t test. Moreover, paramedical students have a higher level of happiness.

    Discussion and Conclusion

    Since happiness is one of the basic factors in people's academic and career performance and considering the lower level of happiness of medical students compared to paramedical students, it is necessary to identify the causal factors and plan to improve students' happiness.

    Keywords: Happiness, Students, Oxford Happiness Inventory
  • نادیا سلطانی*، علی شیخ الاسلامی
    مقدمه

    افت تحصیلی دانشجویان یکی از مشکلات عمده مراکز آموزش عالی کشور است که باعث اتلاف وقت و هزینه های جاری این مراکز شده و مسایل و مشکلات روحی-روانی، خانوادگی و اجتماعی برای دانشجویان ایجاد می کند؛ بعلاوه افراد دارای افت تحصیلی در آینده، نیروی انسانی کارآمدی نخواهند بود. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه پنج گروه رگه بزرگ شخصیتی با عملکرد تحصیلی و همچنین پیش بینی پذیری پیشرفت تحصیلی از طریق این رگه ها انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع همبستگی بود که در دانشگاه علوم پزشکی آجا انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در نیم سال دوم تحصیلی سال 1400 بود. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس 287 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه رگه های پنج گانه شخصیتی (فرم کوتاه) NEO-FFI کاستا و مک کری (Costa & McCare, 1992) پاسخ دادند. برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی از معدل نیمسال تحصیلی قبلی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و رگرسیون همزمان استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج رگرسیون همزمان مشخص کرد دو متغیر روان رنجوری و وظیفه شناسی می توانند پیش بین نسبتا خوبی برای عملکرد تحصیلی باشند.

    بحث و نتیجه گیری

    از آنجاییکه رگه های شخصیتی نقش غیرقابل انکاری در ابعاد مختلف زندگی و به ویژه عملکرد تحصیلی ایفا می کنند در کنار سنجش های گوناگون، سنجش ابعاد روانی و شخصیت دانشجویان بایستی در گزینش داوطلبان ورود به دانشگاه علوم پزشکی آجا گنجانده شود.

    کلید واژگان: عملکرد تحصیلی, پنج رگه بزرگ شخصیت, دانشجویان
    Nadia Soltani*, Ali Sheikholislami
    Introduction

    Academic failure of students is one of the major problems of higher education centers in the country, which causes a waste of time and running costs of these centers and it creates psychological, family and social issues and problems for students. In addition, people with a drop in education will not be efficient human resources in the future. The present study was conducted in order to investigate the
    relationship between five major personality trait groups with academic performance and also the predictability of academic progress through these traits.

    Methods and Materials:

     This correlational study was performed in AJA University of Medical Sciences. The studied population consisted of all students studying in the second semester of the year 2022. 287 students were selected as the research sample using Cochran’s formula and available sampling method. Moreover, they answered Costa and McCree’s NEO-FFI questionnaire (short form). The GPA of the previous
    academic semester was used to measure educational performance. Data were analyzed through regression (enter method) using SPSS software version 26.

    Results

    The results of the regression (enter method) indicated that the two variables of neuroticism and conscientiousness can be relatively good predictors for academic performance.

    Discussion and Conclusion

    Since personality traits play an undeniable role in various dimensions of life especially academic performance, besides various measurements, the measurement of psychological and personality dimensions of students should be included in the selection of candidates to enter AJA University of Medical Sciences.

    Keywords: Academic performance, Big Five Personality Traits, university students
  • نادیا سلطانی*، شهرام واحدی، تورج هاشمی نصرت آباد، منصور بیرامی، اسکندر فتحی آذر، محمدحسین ضرغامی
    زمینه

    علوم شناختی حوزه ای بین رشته ای است که روش شناسی آن، کمتر در قالب کتاب یا مقالات مستقل تدوین شده است و مشکلات عدیده ای در حوزه روش شناسی آن وجود دارد.

    هدف

    این پژوهش با هدف مطالعه محتوای روش شناختی و تحلیل های آماری مقالات مربوط به علوم شناختی انجام شد.

    روش

    مقالات با روش تحلیل محتوا بررسی شدند. جامعه مورد پژوهش کلیه مقالات مربوط به حوزه علوم شناختی است که در وب سایت رتبه‏بندی مجلات علمی در سال 2016 نمایه شده‏اند و روش نمونه گیری هدفمند می باشد. به منظور طبقه بندی تکنیک ها و روش های اتخاذ شده از تحلیل محتوا، ماتریس مربعی مربوط به این تکنیک ها در اختیار 7 نفر از خبرگان حوزه روش شناسی علوم شناختی، قرار داده شد و از آن ها خواسته شد تا نظرات خود را در مورد شباهت هر کدام از این تکنیک ها و روش ها، در یک مقیاس 100 نمره ای وارد کنند. میانگین نمره بدست آمده از این ماتریس ها به عنوان ماتریس مشابهت و با هدف کشف خوشه ها وارد نرم افزار R شد، برای دیداری کردن رابطه بین تکنیک های مختلف از الگوریتم فراچترمن - رینگولد استفاده شد.

    یافته ها

    تحلیل‏ محتوای مقالات و درج کلیدواژه های مربوط، در برگه کدبندی به فهرستی از روش های آماری منجر شد. گراف حاصل از شبکه ارتباط بین تکنیک ها و روش های آماری با فواصل معنی دار (0/001≤p) ترسیم گردید.

    نتیجه گیری

    تکنیک های مجاور در گراف حاصل مورد بررسی محتوایی دقیق قرار گرفت و در نهایت روش های استفاده شده به منظور تحلیل داده های شناختی در 17 خوشه معرفی شدند، هدف اصلی از تکنیک های به کار گرفته شده در هر خوشه تعیین و پژوهش در خصوص نحوه انتخاب این تکنیک ها پیشنهاد گردید.

    کلید واژگان: علوم شناختی, روش های آماری, تحلیل محتوا, الگوریتم فراچترمن - رینگولد
    Nadia Soltani*, Shahram Vahedi, Touraj Hashemi Nosrat Abad, Mansour Bayrami, Eskandar Fathi Azar, Mohammad Hossein Zarghami
    Background

    Cognitive science is an interdisciplinary field whose methodology is less developed in the form of books or independent articles and there are many problems in its methodological field.

    Aims

    The aim of this research was to study the methodological content and statistical analysis of articles related to cognitive sciences.

    Methods

    The articles were examined by content analysis method. The study population is all the articles related to the field of cognitive sciences that have been indexed in the ranking website of scientific journals in 2016 and the sampling method is purposeful. In order to classify the techniques and methods adopted from content analysis, a square matrix related to these techniques was provided to 7 experts in the field of cognitive science methodology and they were asked to rate their views on the similarity of each of these techniques and methods on a scale of 100 points. The mean score obtained from these matrices was entered into R software as similarity matrix with the aim of discovering clusters, The Fruchterman-Ringold algorithm was used to visualize the relationship between the different techniques.

    Results

    Content analysis of articles and inclusion of related keywords in the coding sheet led to a list of statistical methods. The graph obtained from the network of conections between statistical techniques and methods with significant distances was drawn (p≤0.001).

    Conclusion

    Close-up techniques in the resulting graph were examined in detail and finally the methods used to analyze cognitive data in 17 clusters were introduced, the main purpose of the techniques used in each cluster was determined and research on how to select these techniques was suggested.

    Keywords: Cognitive Sciences, Statistical Methods, Content Analysis, Fruchterman - Ringold Algorithm
  • نادیا سلطانی، شهرام واحدی*، منصور بیرامی، محمدحسین ضرغامی
    زمینه

    علم شبکه به عنوان یک حوزه نوین در اندازه گیری روانشناختی بستر مناسبی را برای انجام تحلیل های آزمون سازی فراهم می آورد، اما در ایران پژوهش در خصوص تحلیل سوالات آزمون با استفاده از تحلیل داده های شبکه‏ای مغفول مانده است.

    هدف

    این پژوهش با هدف معرفی تحلیل داده های شبکه ای به عنوان یک تکنیک روان سنجی-ریاضیاتی و استفاده از آن در فرآیند تحلیل سوالات پرسشنامه انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است، جامعه آماری کلیه زبان آموزان ده موسسه برتر آموزش زبان شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها 1556 زبان آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون خزانه لغات انگلیسی (نیشن و وارینگ، 1997) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط بسته نرم افزاری qgraph تحت نرم افزار R انجام شد.

    یافته ها

    گراف حاصل از شبکه ارتباطی سوالات مبتنی بر الگوریتم فراچترمن-رینگولد ترسیم گردید، رابطه والد-فرزندی سوالات بر اساس شبکه بیز مشخص شد و ویژگی های توصیفی آزمون و شاخص های مرکزیت شبکه استخراج گردید.

    نتیجه گیری: 

    معرفی تکنیک تحلیل داده های شبکه ای و استفاده از آن به منظور فرآیند تحلیل سوالات، یکی از دستاوردهای این پژوهش است. با استفاده از مزایای علم شبکه مانند قابلیت ساده سازی، مدیریت، ذخیره و مجموعه سازی داده های با حجم بالا و تحلیل سوالات آزمون براساس نقشه و شاخص های کاملا منطبق بر آن، می توان به ارتباط درونی سوالات مختلف آزمون پی برد و با در نظر گرفتن اهمیت سوالات در ساختار شبکه ارتباط خالص بین سوالات، می توان به ارتقاء روش های آزمون سازی پرداخت. انجام مطالعات مشابه و پژوهش هایی به منظور مقایسه نتایج حاصل از تحلیل داده های شبکه ای با ویژگی های روانسنجی که بر اساس شیوه های مرسوم  و کلاسیک بدست می آیند پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: نظریه شبکه, تحلیل سوال, شاخص های شبکه, شبکه بیزین
    Nadia Soltani, Shahram Vahedi*, Mansour Bayrami, MohammadHossein Zarghami
    Background

    Network science as a new field in psychological measurement provides a good platform for test analysis, but in Iran, research on the analysis of test questions using network data analysis has been neglected.

    Aims

    The aim of this study was to introduce network data analysis as a psychometric-mathematical technique and its use in the questionnaire analysis process.

    Methods

    This research is descriptive-analytical, the statistical population of all language learners was the top ten language teaching institutes in Tehran in 2020, from which 1556 language learners were selected by convenience sampling method and answering the English vocabulary size test (Nation and Waring, 1997).  Data analysis was performed by qgraph software package under R software.

    Results

    The graph obtained from the communication network of questions based on the Fruchterman-Ringold algorithm was plotted, the parent-child relationship of the questions was determined based on the Bayesian network, and the descriptive features of the test and the indicators of network centrality were extracted.

    Conclusion

    Introducing the technique of analyzing network data and using it for  questions analysis process is one of the achievements of this article. Using the advantages of network science such as the ability to simplify, manage, store and collect high-volume data and analyze test questions based on the map and indicators that are fully consistent with it, we can understand the internal relationship between different test questions, and by considering the importance of the questions in the network structure of the net relationship between the questions, it is possible to improve the testing methods. Similar studies and researches are proposed to compare the results of network data analysis with psychometric properties obtained based on conventional and classical methods.

    Keywords: Network Theory, Question analysis, Network parameters, Bayesian Network
  • تورج هاشمی، شهرام واحدی، نادیا سلطانی، محمدحسن موحدی، پیمان جهانداری، محمدمحسن خدامی*
    مقدمه

    یکی از مسایل مهم در محیط های نظامی، زمان واکنش در حل مسایل خلاقانه و تصمیم گیری در مورد آن است. از عوامل تاثیرگذاری بر زمان واکنش، القای هیجان منفی و مثبت است. علاوه بر این، نقش تعدیل گر متغیرهای همگام حل مسئله می تواند اثر تعاملی هیجان بر زمان واکنش را تحت الشعاع خود قرار دهد.

    هدف

    این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر القای هیجان مثبت و منفی بر سرعت واکنش حل مسئله خلاقانه انجام شده است.

    مواد و روش ها: 

    روش پژوهش حاضر، از نوع مطالعات آزمایشی پیش-پس آزمون همراه با گروه کنترل است که در دو مرحله و با فاصله چهار روز در سال 99-1398 انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمام کارکنان وظیفه یکی از دانشگاه های علوم پزشکی نظامی بود که از این بین 24 نفر برای انجام مطالعه آزمایشی به شکل در دسترس انتخاب شدند. واحدهای پژوهش پس از تکمیل سیاهه حل مسئله خصلتی و آزمون تداعی دور، در مرحله دوم آزمایش، به شکلی تصادفی در سه گروه القای هیجان مثبت، منفی و خنثی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل عاملی آمیخته درون- بین گروهی استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و در سطح معناداری 0/05 مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها:

     در این پژوهش، تنها فرضیه تفاوت زمان های پاسخ گویی به آزمون حل مسئله خلاقانه تداعی های دور در مرحله پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه القای هیجان مثبت، منفی و خنثی، در نمونه پژوهشی مورد تایید قرار گرفت (3/58 F=، 0/05 α< و 24n=).

    بحث و نتیجه گیری: 

    نتایج نشان داد که بین زمان پاسخگویی به آزمون حل مسئله خلاقانه تداعی های دور در مرحله پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه القای هیجان مثبت، منفی و خنثی تفاوتی معنادار وجود دارد. این نتیجه گیری نشان می دهد که با آموزش هیجانی می توان به سرعت واکنش در حل مسئله خلاقانه کمک کرد. پیشنهاد می شود به خصوص در نیروهای نظامی این آموزش در دستور کار قرار گیرد.

    کلید واژگان: آزمون تداعی های دور, القای هیجان, حل مسئله, حل مسئله خلاقانه, زمان واکنش
    Toraj Hashemi, Shahram Vahedi, Nadia Soltani, MohmmadHassan Movahedi, Peyman Jahandari, Mohammad Khoddami*
    Introduction

    One of the most critical issues in military environments is the reaction time (RT) to creative problems solving (CPS) and making decisions in this regard. One of the factors influencing the reaction time is inducing negative and positive effects. Besides, the moderating role of problem-solving synchronous variables can overshadow the interactive effect on RT.

    Objective

    The present study aimed to to evaluate the effect of positive and negative affect priming on the RT of CPS.

    Material and Method

    The method used for the study incsluded a pre-test, post-test experimental study on a control group; which was conducted in two stages within a four-day interval in 2019-20. All personnel working at military-medical universities participated in the study, from which 24 people were selected for an experimental study by convenience sampling method. After completing the feature’s problem-solving checklist and Remote Associates Test (RAT), in the second stage of the experiment, the research units were randomly divided into three groups of positive, negative, and neutral emotion induction. For data analysis, the mixed intra-intergroup factor analysis was used. Finally, the data were analyzed using SPSS-26 at a significance level of 0.05.

    Results

    In the present study, only the hypothesis of the difference between Reaction times to the CPS test of RAT in the pre-test and post-test stages was confirmed in the three groups of positive, negative and neutral induction (F = 3.58, α <0.05 and n =24).

    Discussion and Conclusion

    The results showed a significant difference between the RT to the CPS test of RAT in the pre and post-test stages in three groups of positive, negative, and neutral induction. Conclusions showed that emotional training could help RT to CPS. Thus, it is suggested that this training be placed on the agenda, especially in the military.

    Keywords: Affective Priming, Creative Problem-Solving, Problem-Solving, Reaction time, Remote Association Test
  • نادیا سلطانی، شهرام واحدی*، منصور بیرامی، محمدحسین ضرغامی
    زمینه

    روش شناسی شبکه امکان مطالعه همزمان چندین هدف را میسر می سازد و قابلیت هایی دارد که منجربه ارایه ابزارهای تحلیلی مناسب می گردد. پژوهش هایی در خصوص استفاده از تحلیل داده های شبکه در حوزه سنجش تربیتی وجود دارد اما کمتر پژوهشی است که بصورت عملی به ساخت آزمون انطباقی مبتنی بر نظریه شبکه و یا ارایه الگوریتم آن پرداخته باشد. آیا امکان استفاده از علم شبکه در ساخت آزمون های انطباقی وجود دارد؟

    هدف

    این مطالعه با هدف بهبود الگوریتم آزمون های انطباقی مبتنی بر تحلیل داده های شبکه بر روی زبان آموزان مراکز و موسسات آموزش زبان شهر تهران انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نوع توصیفی و تمرکز اصلی آن بر تحلیل سوالات آزمون با تکنیک تحلیل داده های شبکه بود. جامعه آماری کلیه زبان آموزان ده موسسه برتر آموزش زبان شهر تهران در سال 1398 بود که قابلیت خواندن زبان انگلیسی را در حداقل سطح داشتند. از میان آنان 1556 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش آزمون 140 سوالی خزانه لغات انگلیسی (VST) (نیشن و وارینگ، 1997) بود. تحلیل سوالات آزمون از طریق نظریه کلاسیک، نظریه سوال - پاسخ و تحلیل شبکه مبتنی بر الگوریتم فراچترمن - رینگولد انجام شد.

    یافته ها

    پارامترهای سوالات آزمون بر اساس نظریات کلاسیک و سوال - پاسخ محاسبه گردید. نقشه ارتباط بین سوالات مبتنی بر الگوریتم فراچترمن - رینگولد، بر اساس آزمون آماری همبستگی تفکیکی با تعدیل آلفا (0/01< P) ترسیم شد، شاخص های مرکزیت شبکه و الگوریتم انطباقی آزمون استخراج گردید.

    نتیجه گیری

    استفاده از مزایای تکنیک تحلیل داده های شبکه ای مانند قابلیت دیداری سازی نتایج، ارایه گزارش های ساده و جامع و در نظر گرفتن اهمیت سوالات در ساختار شبکه ارتباطی بین سوالات به ارتقاء روش های آزمون سازی انطباقی منجر شده است.

    کلید واژگان: آزمون انطباقی کامپیوتری, نظریه شبکه, نظریه سوال - پاسخ, انتخاب سوال, الگوریتم
    Nadia Soltani, Shahram Vahedi*, Mansour Bayrami, MohammadHosein Zarghami
    Background

    Network methodology makes it possible to study several goals at the same time and has capabilities leads to providing appropriate analytical tools. There are studies on the use of network data analysis in the field of educational assessment but there is less research that has practically constructed an adaptive test based on network theory or presented its algorithm. Is it possible to use network science to build adaptive tests?

    Aims

    This study was performed with the aim of improving the adaptive test algorithm based on network data analysis on language learners of language teaching centers and institutions in Tehran.

    Method

    This research was descriptive and its main focus was on the analysis of test questions using network data analysis technique. The statistical population included all students of the top ten language teaching institutes in Tehran in 2019 who had the ability to read English at a minimum level. Among them, 1556 people were selected by convenience sampling method. The tool used was the 140-item English Vocabulary Size Test (VST) (Nation & Waring, 1997). The analysis of test questions was performed through classical test theory, item response theory and network analysis based on Fruchterman-Ringold algorithm.

    Results

    The parameters of the test questions were calculated based on classical test theory and item respons theory. The relationship map between the questions was drawn based on Fruchterman-Ringold algorithm and statistical test of partial correlation with alpha modulation (p< 0/01), network centrality parameters and adaptive test algorithm were extracted.

    Conclusions

    Utilizing the benefits of network data analysis techniques such as results visibility, providing simple and comprehensive reports and considering the importance of the questions in the structure of the communication network between the questions have led to the improvement of adaptive testing methodes.

    Keywords: Computerized adaptive testing, network theory, item response theory, question selection, algorithm
  • تورج هاشمی، شهرام واحدی، نادیا سلطانی، محمدمحسن خدامی *، ابوذر هدایت نیا
    مقدمه

    یکی از چالش های امروز در عملکرد ارگان های نظامی افزایش قدرت حل مسئله و خلاقیت است؛ یک از راه های افزایش توانایی شناخت حل مسئله در کارکنان و کارمندان نظامی استفاده از رویکرد و روش القای هیجانات مثبت و منفی است. پژوهش حاضر با هدف سنجش اثر القای هیجان مثبت و منفی بر آزمون محقق ساخته RAT و بررسی نقش هیجانات بر کارکرد شناختی حل مسئله خلاقیت انجام گرفته است.

    مواد و روش ها

    این پژوهش در دو مرحله (با فاصله 4 روز) انجام گرفت. در ابتدا 24 نفر از سربازان وظیفه پرسشنامه ی حل مسئله خصلتی و آزمون RAT را تکمیل کردند. در مرحله دوم آزمایش یعنی 4 روز بعد، این تعداد به صورت تصادفی در سه گروه القای هیجان مثبت، منفی و خنثی قرار گرفتند. با توجه به طرح این آزمایش (پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و تخصیص تصادفی) از روش آماری تحلیل عاملی آمیخته درون- بین گروهی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    در این پژوهش تنها اثرات بین گروهی (تفاوت گروه های آزمایشی و گروه کنترل در نمرات RAT) نتایج معناداری را به همراه داشت (034/0p=، 05/0 >α  و 24n=).

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج پژوهش دلالت بر این دارند که اثرات القای هیجانات مثبت و منفی در نمرات RAT، در دو مرحله زمانی (با فاصله 4 روز) با هم تفاوتی ندارند؛ اما هیجانات مثبت و منفی به صورت بالقوه می توانند در نمره گیری آزمون RAT متفاوتی دربرداشته باشند. هم چنین در این پژوهش برای اولین بار از آزمون رایانه ای RAT برای سنجش میزان حل مسئله خلاقانه کارکنان استفاده شد.

    کلید واژگان: القای هیجان, حل مسئله, حل مسئله خلاقانه, آزمون RAT, سرنخ دهی هیجان مثبت و منفی
    Toraj Hashemi*, Shahram Vahedi, Nadia Soltani, Mohammad Mohsen Khoddami, Abouzar Hedayatnia
    Introduction

    One of the challenges of todaychr('39')s military systems is increasing the power of problem-solving and creativity. Using affective priming is one way to improve cognitive ability of problem-solving in staff and military personnel. This study aimed to evaluate the effect of positive and negative affective priming on RAT test and aimed to investigate the role of emotions on cognitive function of the creative problem-solving problem.

    Methods and Materials

    This study was conducted in two stages (4 days interval). Initially, 24 participants completed the Trait Problem-solving Questionnaire and the RAT test. In the second phase of the experiment or four days later, these groups were randomly assigned into three groups: positive, negative, and neutral Affective Priming Tasks. Mixed-ANOVA was used for data analysis based on the design of this experiment (pre-test, post-test with the control group).Finally, data were analyzed using SPSS software version 26.

    Results

    In this study, there is only a significant difference between the RAT scores of experimental and control groups (p = 0.034, α <0.05 and n = 24).
    Discussion and

    Conclusion

    The results indicate that the effects of positive and negative emotions on RAT scores are not different in two-time steps (4 days interval); however, positive and negative emotions can potentially have different results in RAT score. In addition, it is the first time that the computerized RAT test was used to measure studentschr('39') creative problem-solving skills in the current study.

    Keywords: Affective priming, Problem-Solving, Creative problem solving, RAT Test, Positive, Negative Affective priming
  • مژگان نینوایی، حمیدرضا سلطانی، نادیا سلطانی
    مقدمه
    سرطان سومین علت مرگ ومیر در ایران و سرطان پستان شایع ترین علت مرگ ومیر در زنان ایرانی می باشد. تشخیص زودرس می‏تواند منجر به درمان موثر و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مولفه های فردی بر آگاهی زنان از خودآزمایی پستان جهت تمرکز آموزش بر گروه های خاص جمعیتی در مدیریت سلامت زنان جامعه انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی در سال 1394 بر روی 200 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی کرج انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودساخته تعیین عوامل فردی (سن، تحصیلات، وضعیت اقتصادی) و مصاحبه حضوری برای تعیین آگاهی درست از انجام خودآزمایی پستان جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها: از مجموع 200 زن با میانگین سنی 7/9± 5/35 سال، 97 نفر (5/48%) از خودآزمایی پستان آگاهی داشته و آن را درست انجام می‏دادند و 103 نفر (5/51%) اطلاعی نداشته و یا آگاهی آنان از نحوه انجام خودآزمایی پستان نادرست بود. 29 نفر (8/29%) از زنان آگاه و 68 نفر (4/52%) از زنان ناآگاه از خودآزمایی پستان، بی سواد و کم‏سواد بودند. بر اساس نتایج مطالعه، بین سطح تحصیلات و آگاهی از خودآزمایی پستان رابطه معناداری وجود داشت (05/0p< )، درحالی که بین آگاهی از خودآزمایی با درآمد خانواده و سن ارتباط معناداری وجود نداشت (05/0p>).
    نتیجه گیری: کمبود آگاهی از خودآزمایی پستان در زنان ایرانی وجود دارد. برای مدیریت سلامت زنان، آموزش به خانواده های با سطح تحصیلات پایین می‏تواند در تشخیص زودرس و کاهش مرگ ومیر ناشی از این بیماری بسیار موثر باشد.
    کلید واژگان: آگاهی, خودآزمایی پستان, عوامل, مدیریت
    Mojgan Neinavaie, Hamid Reza Soltani, Nadia Soltani
    Introduction
    Cancer is third leading cause of death in Iran and breast cancer is the most common cause of death in Iranian women. Early diagnosis can lead to effective treatment and improves the patient's quality of life. This study was performed with aim to determine the effect of demographic factors on women's Breast Self-Examination awareness in order to focus education on specific group's population in society women health management.
    Methods
    This is descriptive-analytic and correlational study was performed on 200 women referring to Karaj health care centers in 2015. Data was collected by using a self-made questionnaire about demographic factors (age, economic status and literacy) and interviews to determine the proper awareness about BSE. Data was analyzed by SPSS software (version 16).
    Results
    Among 200 women with mean age of 35.5±9.7, 97 cases (48.5%) were aware of breast self-examination and performed it in correct way and103 (51.5%) didnt aware or performed it incorrectly. 29 cases (29.8%) of aware women and 68 (52.4%) of unaware women were illiterate and semi-literate. There was significant relationship between educational level and breast self-exam awareness (P0.05).
    Conclusion
    There is a lack of breast self-examination awareness in the Iranian women. For women health management, education to families with lower educational levels may highly effective to early diagnosis and reduce mortality from this disease.
    Keywords: Awareness, Breast self-examination, Factors, Management
  • نادیا سلطانی *، بیتا پشم فروش، مسعود خلیلی
    مقدمه
    یادگیری و بهبود، محور فعالیت تمام نهادهای آموزشی است. یکی از مهم ترین عوامل موثر بر یادگیری دانشجویان، سبک یادگیری آن هاست. آگاهی از ماهیت سبک یادگیری فراگیران به مدرسین کمک می کند روش های آموزشی خود را متناسب با سبک یادگیری دانشجویان تغییر داده و موجب افزایش بازده آموزشی گردند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی سبک های یادگیری دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارتش می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آجا انجام شده است. جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان پزشکی مشغول به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی 94- 1393 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 170 نفر بعنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سبک های یادگیری «VARK» بود. برای تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
    یافته ها
    بین سبک های یادگیری مورد استفاده دانشجویان پزشکی تفاوت معناداری مشاهده شد. بطوری که سبک غالب اکثر دانشجویان پزشکی، سبک جنبشی- حرکتی بود. همچنین با استفاده از روش بازآزمایی، پایایی ابزار 87/0 برآورد شد.
    بحث و نتیجه گیری
    باتوجه به اینکه در روش های تدریس رایج کمتر به شیوه هایی که مناسب با روش یادگیری دانشجویان دارای سبک جنبشی- حرکتی هستند، توجه شده برای ایجاد یادگیری پایدار در دانشجویان رشته پزشکی و نیز به منظور ارتقای کیفیت آموزشی تغییر روش های سنتی آموزش در این رشته امری ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سبک های یادگیری, پرسشنامه وارک, دانشجویان پزشکی
    Nadia Soltani*, Bita Pashm Foroosh, Masoud Khalili
    Introduction
    Learning and improving are the basis of all educational institutions activities. One of the most effective factors in students learning is their learning styles. Knowledge about learners styles can help teachers to adjust their teaching methods with students and improve the educational outcome. The present study aimed to investigate medical students learning styles in AJA university of Medical Sciences.
    Methods and Materials: This descriptive study was performed in AJA University of Medical Sciences during the academic year of 2014-2015. 170 Medical students were selected through random sampling technique. VARK learning styles questionnaire was used as the research tool. Data were analyzed by SPSS software using both descriptive and inferential statistics.
    Results
    There were significant differences among medical students learning styles. Kinesthetic learning style was the most preferable one among the students. In addition, testretest reliability of the questionnaire was estimated 0.87.
    Discussion and
    Conclusion
    There is a little attention to the kinesthetic learners in common teaching styles. Therefore, it is necessary to change the traditional methods of teaching to improve the quality of education in this field.
    Keywords: Learning styles, VARK inventory, Medical students
  • نادیا سلطانی *، علی پیروی
    مقدمه
    این پژوهش به منظور مقایسه سبک های یادگیری و خودکارآمدی دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی و نیز مقایسه این متغیرها در دختران و پسران دانشجو انجام گرفته است.

    مواد و روش ها
    دراین پژوهش از الگوی علی- مقایسه ای استفاده شده است.جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه دانشجویان رشته پزشکی و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته های فنی- مهندسی، هنر و علوم انسانی دانشگاه تهران است که در سال تحصیلی 92 - 93 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری بصورت در دسترس و حجم نمونه شامل 100 دانشجوی دختر و پسر (25 نفر از هر رشته) است. برای اندازه گیری سبک های یادگیری افراد از آزمون گروهی اشکال نهفته ( GEFT ) ویتکین (1971) و برای سنجش خودکارآمدی از پرسشنامه خود کارآمدی بندورا (1995) استفاده شده است.

    یافته ها
    نتایج بدست آمده پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها بدین شرح است: دانشجویان رشته های فنی مهندسی بیشتر از سبک یادگیری مستقل به زمینه استفاده می کنند، اما بین سبک یادگیری دانشجویان سایر رشته ها تفاوت معنا داری دیده نشد. دانشجویان رشته های پزشکی از بالاترین میزان خودکارآمدی برخوردارند. از نظر سبک های یادگیری و خودکارآمدی بین دختران و پسران تفاوت معنا داری بدست نیامد.

    بحث و نتیجه گیری
    افراد دارای سبک یادگیری مستقل به زمینه بیشتر به رشته های فنی_مهندسی و دروسی مانند فیزیک و ریاضی که مستلزم داشتن چنین توانایی هایی است گرایش دارند. دانشجویان رشته پزشکی باتوجه به عوامل ترغیب کننده دارای نمره خودکارآمدی بالا بوده و تلقی مثبتی از خود دارند. از آنجا که تجربه کسب موفقیت یا تسلط بر امور، مهمترین عامل بوجود آورنده خودکارآمدی بالاست نمره این دانشجویان بیشتر است. علاوه بر این دانشجویان رشته پزشکی با مشاهده کسانی که در این رشته تحصیل کرده و در زندگی شغلی و تحصیلی خود موفق بوده اند از طریق سرمشق گیری، انتظارات کارآمدی خود را افزایش می دهند.
    کلید واژگان: سبک های یادگیری, خودکارآمدی, رشته تحصیلی
    Nadia Soltani*, Ali Peyravi
    Introduction
    The current research has been done in order to compare learning styles and self-efficacy of learners of different majors; moreover, the comparison of these variables has been calculated between male and female students.
    Methods and Materials: The causal comparative pattern has been used in this study. The participants of this study were medical students, MA students in engineering, art, and human science in Islamic Azad University Tehran Branch in 2008 and 2009. The sampling technique was stratified random sampling and the population included 100 male and female university students (25 students in each major). Witkin (1971) Group Embedded Figure Test (GEFT) was used to measure learning styles; in addition, Bandro self-efficacy questionnaire (1995) was used to measure self-efficacy of the learners.
    Results
    After data analysis, the result demonstrated that the students of engineering use more field independence learning style, but there were no significant differences among the learning styles of the students of other majors. Medical students had the highest level of selfefficacy. There were no significant differences between male and female’s learning styles and
    self-efficacy.
    Discussion and
    Conclusion
    Learners, who have independent learning style, tend to study those majors that require such capabilities include engineering courses, math, and physics. Due to the persuasive factors, medical students have high self efficacy scores as well as positive attitude. Since the experience of success and mastery are the most significant factors of constructing high self-efficacy, those learners self-efficacy’s scores are more than the others. In addition, medical students increase their efficacy expectation through model making by observing those who have been in this field of study and have been successful in their academic study as well as their occupation.
    Keywords: Learning styles, Self efficiency, Major
  • حمیدرضا سلطانی، عباسعلی اللهیاری، سید کاظم رسول زاده طباطبایی، نادیا سلطانی
    زمینه و هدف
    پرخاشگری رفتاری است که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگران است. رفتار پرخاشگرانه مانند سایر رفتارها از اصول یادگیری پیروی می کند. بنابراین می توان به تبیین ماهیت آن در انسان و حیوان پرداخت. برای کاهش پرخاشگری درمان های گوناگونی وجود دارد. موسیقی یکی از ابزارهای هنردرمانی است که می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روی شناخت تاثیرگذار باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تم های موسیقیایی بر کاهش پرخاشگری دانشجویان انجام شده است.
    روش تحقیق : این پژوهش که تاثیر تم های موسیقیایی بر کاهش پرخاشگری را می سنجد، از نوع طرح های آزمایشی است. جامعه ی آماری مورد برسی کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس (306 نفر) است. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و حجم نمونه 60 نفر (هر گروه 15 نفر) تعیین گردید. در این پژوهش برای سنجش پرخاشگری از پرسشنامه باس و پری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t وابسته و مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی توکی استفاده گردید.
    یافته ها
    مؤلفه ی پرخاشگری با میانگین های 8/95، 86/94 و 80/93 قبل از مداخله و 33/88، 00/86 و 60/81 بعد از مداخله در گروه های سه گانه تفاوت معنی داری دارند (001/0 > p) و تفاوت میان گروه ها در مؤلفه ی اصلی پرخاشگری و کینه ورزی در سطح 001/0 p= معنی دار و در سایر مؤلفه ها تفاوتی وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آماری و مقایسه ی نتایج میانگین ها حاکی از اثرات مثبت موسیقی در کاهش پرخاشگری دانشجویان بود.
    کلید واژگان: پرخاشگری, تم, تم آرام ساز, تم خلق ساز, تم جسمانی ساز
    Hamid Reza Soltani, Dr Abbas Ali Alahyari, Dr Seyaed Kazem Rasoulzade Tabatabayi, Nadia Soltani
    Background And Aim
    Music is one of the factors which reduces some states like tension, aggression, anxiety and masochism. This research was done to study the effect of the musical themes on reducing the aggression in university students.
    Materials And Methods
    In this study, 306 Tarbiat Modarres university students, who were studying in 2008-2009 academic year in Tehran, were selected. The subjects completed the “Buss and Perry” aggression questionnaire and 60 students of the sample who scored one standard variation above the average were randomly assigned in 4 groups of 15 students (3 experimental groups and a control one). While being exposed to three musical themes (Relaxation themes, Somatization themes and Mood-making themes), the students were under the test application for 6 weeks. Subsequently, the “Buss and Perry” questionnaire was applied as a post-test.
    Results
    Data analysis through applying the statistical indexes and comparing the average results in 4 groups showed the positive effects of the music on reducing aggression in students.
    Conclusion
    In sum, music can be considered as an effective factor in promoting the mental health and reducing aggression level.
سامانه نویسندگان
  • دکتر نادیا سلطانی
    دکتر نادیا سلطانی
    (1399) دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه تبریز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال