به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ساختار اجتماعی" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • اسماعیل جهانی دولت آباد*، طاها عشایری، محمد شیری
    ازدواج زودهنگام یا کودک همسری به ازدواج های زیر سن قانونی اطلاق می شود که در کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه، در حال افزایش بوده و تبدیل به مسئله اجتماعی مهم در حوزه جامعه شناسی خانواده شده است. این مسئله در استان های کشور، طی بازه زمانی 1390 الی 1400 روندی افزایش را تجربه نموده است، بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر شاخص های کلان اقتصادی (1390-1400) برافزایش ازدواج زودهنگام است. روش اجرای پژوهش؛ از نوع اسنادی با تکیه بر تحلیل ثانویه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال کشور می باشد. واحد تحلیل؛ استان های کشور و ابزار تحلیل داده؛ نرم افزار SPSS و excel بوده است. جامعه آماری پژوهش 31 استان کشور است که به صورت تمام شماری در بازه زمانی 1390 الی 1400 موردبررسی قرارگرفته است. نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد که استان های دارای نرخ بیکاری (366/0 r= و ضریب جینی (363/0 r=) بالاتر؛ بیشترین میزان ازدواج زودهنگام را داشته است. همچنین، نتایج مدل رگرسیونی حاکی از این است که متغیرهای اقتصادی شامل ضریب جینی 334/0=B، نرخ بیکاری 213/0=B، تغییرات نرخ تورم 297/0=B و تغییرات ضریب جینی 282/0=B) به ترتیب تاثیر معنی داری بر میزان ازدواج زودهنگام در استان های کشور داشته است. می توان گفت که افزایش نرخ تورم، بیکاری و ضریب جینی در فاصله میان سال های 1390 تا 1400 برافزایش نسبت ازدواج های زودهنگام موثر بوده است؛ بر این اساس؛ از بین متغیرهای اقتصادی ضریب جینی، نرخ بیکاری و تغییرات نرخ تورم از بیشترین قدرت تبیین کنندگی در خصوص نسبت های ازدواج زیر 15 سال و نیز تغییرات این نسبت در میان استان ها برخوردار است.
    کلید واژگان: ازدواج زودهنگام, ساختار اجتماعی, فشارهای اقتصادی, شاخص های کلان اقتصادی
    Esmaeil Jahani Dolatabad *, Taha Ashayeri, Mohammad Shiri
    Marriage under the age of 15 is called early marriage or child marriage, which is a sign of discrimination and violence against women. This phenomenon is a global problem and it is increasing in developing countries due to economic and cultural factors The paper aims at discovering the relationship between macroeconomic indicators and early marriage during .2010-2013 based on the data provided by Iran Statistical Centre. This is a "secondary analysis" based on previously collected data. The statistical population of the study are all 31 provinces of the country and the time interval between 2011 to 2021 have been studied. Excel and SPSS 25 data analysis tools and Pearson correlation coefficient and multiple linear regressions were used. Pearson's test shows that provinces with higher unemployment rate (r=0.366) and higher fertility rate (r=-0.363) had the highest rate of early marriage. Finally, the regression model indicates that the macroeconomic index variables (coefficient Gini = 0.334, unemployment rate = 0.321, changes in inflation rate = 0.297, and changes in the Gini coefficient = 0.282 have a significant effect on the rate of early marriage in all provinces respectively. As a result, it can be said that increase in the rate of inflation and unemployment as well as Gini coefficient between 2012 and 2021 are significant factors in explaining increase the proportion of marriages under 15 in all provinces of the country
    Keywords: Early Marriage, Unemployment Rate, Changes In Inflation Rate, Changes In Gini Coefficient, Poverty, Relative Deprivation
  • حمیدرضا دانش ناری*، مهدیه معالی، الناز نثاری جوان
    زنای به عنف به عنوان یکی از مصادیق مهم خشونت علیه زنان پیامدهای ناگوار بسیاری را برای بزه دیدگان این حوزه به وجود می آورد. با وجود رویکرد کیفرگرای قانون گذار ایران در قبال جرم تجاوز جنسی و پیش بینی مجازات اعدام، اما در عمل کارایی پیشگیری کیفری در این حوزه با خلا مواجه است. با این حال، تبیین علت شناسانه تجاوز در قالب نظریه های جرم شناسی جریان غالب و ارائه رهیافت های پیشگیرانه در پرتو تئوری های یاد شده، حاکی از شکست رویکردهای نظری و کاربردی جریان غالب در قلمروی جرم تجاوز است. بر این اساس، در نگرش های جدید با استفاده از نظریه های جامعه شناسانه تلاش می شود تا پدیده تجاوز به مثابه یک کنش اجتماعی و در بستر مناسبات اجتماعی تحلیل شود. یکی از مهم ترین نظریه های این حوزه، نظریه ساختار اجتماعی و نقش آن در ارتکاب جرم تجاوز است. ساختار اجتماعی به مثابه یک نظریه انتقادی و برساخت گرایانه، با تاکید بر مدل های فرهنگی و هنجاری، از یک سو، مناسبات اجتماعی را به مثابه الگوهای بنیادی جامعه تعریف می کند و از سوی دیگر، کنش ها و رفتارهای مورد انتظار را در ساختار جامعه بازتولید می کند. بدین سان، پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از روش کیفی تحلیل و واکاوی اسناد قضایی، نقش ساختار اجتماعی را در جرم تجاوز در سطح شهر مشهد بررسی کند. در نمونه های مورد مطالعه، کاربست نظریه ساختار اجتماعی در تحلیل جرم تجاوز، این نتیجه را به دست می دهد که از یک سو، تبعیض جنسیتی برگرفته از قدرت موجود در ساختار اجتماعی است و از سوی دیگر، آزار جنسی در کلیشه های ذهنی برخی افراد نهادینه شده است. علاوه بر آن، پیکربندی ساختار اجتماعی روابط جنسیتی موجب رشد جرم تجاوز می شود.
    کلید واژگان: تجاوز, ساختار اجتماعی, ابژه جنسی, هژمونی, خودشیء سازی
    Hamidreza Daneshnari *, Mahdieh Maali, Elnaz Nesari Javan
    Rape, as one of the most important examples of violence against women, has many unfortunate consequences for victims in this area. However, the etiological explanation of rape in the form of mainstream criminological theories and the presentation of preventive approaches in the light of these theories indicate the failure of theoretical and practical approaches to the mainstream in the realm of rape. Accordingly, in new approaches using sociological theories, an attempt is made to analyze the phenomenon of rape as a social action in the context of social relations. One of the most important theories in this field that has been neglected in feminist criminology studies so far is the theory of social structure and its role in committing the crime of rape. Social structure as a critical and constructivist theory, with emphasis on cultural and normative models, on the one hand, defines social relations as fundamental patterns of society and, on the other hand, reproduces the expected actions and behaviors in the structure of society. Based on the findings of this study, gender patterns in society and gender relations are derived from social structures in this area. Therefore, gender discrimination in different societies is derived from the power in the social structure, which is institutionalized in the mental stereotypes of individuals and has led to the domination of men over women. In addition, the configuration of the social structure of gender relations with emphasis on characteristics such as patriarchal social hegemony, a gendered view of women, and patriarchal social institutions promotes the crime of rape.
    Keywords: Rape, Social Structure, Sexual Object, Hegemony, Narcissism
  • نصرت عزیزی، فرحناز رستمی قبادی*، شهپر گراوندی، لیدا شرفی

    با وقوع اصلاحات ارضی در ایران تغییرات و پیامدهای مختلف اجتماعی و جغرافیایی در روستاهای کشور به وقوع پیوست. این تغییرات باعث بر هم ریختن ساختارهای اجتماعی در منطقه های روستایی شد. کمتر پژوهشی را می توان یافت که محققان در آن با نگاه محلی ساختارهای اجتماعی را بررسی کرده باشند؛ از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است اثر های اصلاحات ارضی بر ساختار اجتماعی روستای قلعه شیان در استان کرمانشاه مطالعه شود. برای این منظور از پارادایم کیفی و روش توصیفی-اکتشافی بهره گرفته شد. جامعه مطالعه شده مطلعان و افراد بالای 50 سال سابقه سکونت در روستا بودند که زمین های آنان مشمول قانون اصلاحات ارضی شده بود. این افراد با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند بارز انتخاب و سپس داده ها با مصاحبه های عمیق فردی و نیمه ساختارمند جمع آوری شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا استفاده شد. طبق یافته های پژوهش ساختار اجتماعی روستای قلعه شیان تا قبل از اصلاحات ارضی به صورت طبقه حاکم (مالک، مباشر، کدخدا)، مستقل (میزان دار، کشاورزان مستقل و خوش نشین) و پیرو (میراب، جفتیار، مزور و ورزر) بود که بعد از اصلاحات ارضی، ساختار اجتماعی به صورت زمین دار (زمین داران بزرگ، زمین داران کوچک و آبخورها)، پیرو (کارگران کشاورزی و خوش نشینان) و تحصیلکرده ها (مروجان، معلمان، پزشکان و بهیاران) تغییر پیدا کرد. همچنین، نتایج نشان داد که برخلاف اینکه اصلاحات ارضی از میزان نابرابری های اجتماعی کاسته و تا حدی انتظارات مردم را برآورده کرده است، همچنان مالک، مباشر و کدخدا در بین مردم از منزلت و قدرت اجتماعی برخوردار هستند. با توجه به یافته های این پژوهش به برنامه ریزان و سیاست مداران توصیه می شود در جریان اصلاحات ارضی به عامل جغرافیایی در ساختاربندی اجتماعی توجه جدی داشته باشند.

    کلید واژگان: اصلاحات ارضی, ساختار اجتماعی, روستای قلعه شیان, قشربندی اجتماعی
    Nosrat Azizi, Farahnaz Rostami Qobadi *, Shahpar Geravandi, Lida Sharafi

    Implementation of land reforms in Iran has brought about significant social and geographical changes in rural villages across the country. These changes have predominantly disrupted the existing social structures in these rural areas. While several studies have been conducted on this subject, few have explored the local perspective and the context-specific nature of these social structures. Hence, this study aimed to investigate the effects of land reforms on the social structure of Qaleh Shian Village in Kermanshah Province. The research adopted a qualitative paradigm and employed a descriptive-exploratory methodology. The study population comprised individuals, who possessed a deep understanding of the village and had resided there for over 50 years, with their lands being subject to land reform laws. These individuals were selected through purposive sampling and data were collected through individual and semi-structured in-depth interviews. Content analysis was conducted for data analysis. The research findings revealed that prior to land reforms, the social structure of Qaleh Shian Village had encompassed a ruling class (consisting of landlords, sharecroppers, and overseers), independents (including landowners, independent farmers, and settlers), and followers (comprising tenant farmers, sharecroppers, day laborers, and migrants). However, after the implementation of land reforms, this classification had undergone changes, resulting in a social structure characterized by landowners (comprising large and small landowners, as well as water rights holders), followers (including agricultural laborers and settlers), and educated individuals (comprising educators, teachers, physicians, and supporters). Furthermore, the results indicated that although land reforms had mitigated social inequalities to some extent and partially fulfilled people's expectations, landlords, sharecroppers, and overseers continued to wield social status and power within the community. Based on these research findings, it is recommended that planners and policymakers give due consideration to the geographical factor in social structuring during land reforms.

    Keywords: Land Reforms, Social Structure, Qaleh Shian Village, Social Stratification
  • محمدرضا محمدیون*، حجت الله وحدتی، سید نجم الدین موسوی، امیرهوشنگ نظرپوری

    دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدت هاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانسته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میان رشته ای با استفاده از داده های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بین الملل و... بوده است. کدگذاری داده ها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقوله های اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی می شوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری می داند. به این ترتیب در بخش عاملیت، ساده انگاری بیش ازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بی عدالتی های موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیت های آموزش وپرورش، ضمن رعایت نظریه  کاملا ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقوله های اجرای اصل شایسته سالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصل ها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنش های مدنی کارآمد نیز به عنوان راهکار پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: رفتار ریاکارانه, کنشگران مرزی, ساختار اجتماعی, آموزش و پرورش
    M.R. Mohamadyioun *, H. Vahdati, S.N. Mousavi, A.H. Nazarpouri

    The duality of agency-structure regarding collective hypocritical behavior among Iranians has long been the subject of debate and controversy. In the meantime, some agency and others have considered the existing structure in the society as the main cause of this misbehavior. The current research aims to deeply investigate the causes of hypocritical behavior and provide a model to rectify it by focusing on the institution of education. The approach of qualitative and interdisciplinary research has been using data from sociology, psychology, law, literature, political science, international relations, etc. Data coding continued until theoretical saturation using the theme analysis method. The main categories are identified in the section on the cause of hypocritical behavior under the domination of the Giddens structure-action meta-theory. This theory considers the social norm as the result of agency-structure action. Doing so, oversimplification of hypocritical behavior, the negation of individuality, and historical determinism for the category of agency and state (organizational) monopoly, authoritarianism, the use of religion as a tool, and the autocracy of some managers, placing tradition against modernity and a sense of social despair against existing injustices emerged for the category of structure. Based on the requirements and limitations of the education proposal, meanwhile observing the theory of boundary actors, the categories of implementing the principle of meritocracy, and allocating competent resources, inserting the courses of moral philosophy and human rights in the curriculum, creating space for expert psychologists, trying to restore social capital, using every opportunity to create the context of modernity, implementing knowledge management, and consensus building in carrying out efficient civil action was also emerged as alternatives.

    Keywords: Hypocritical Behavior, Boundary Actors, Social Structure, Education
  • محسن نصر اصفهانی*، فاطمه نصرالهی، پرویز دلیر پور، احمد کاظمی
    دراین مقاله براساس ساختار اجتماعی که ونت در رویکرد سازه انگاری ارائه داده است، به تحلیل چگونگی شکل گیری و گسترش قدرت محور مقاومت اسلامی درمنطقه غرب آسیا پرداخته شده است. براین اساس زیرساخت-های سه گانه معنایی، مادی و منافع در رابطه با منطقه غرب آسیا مورد تحلیل قرار گرفته است تا بتوان نقش عوامل معنایی و هویتی، محیط مادی و نوع تفسیر بازیگران آن و ساختار منافع چهارگانه شامل امنیت هستی شناسی، امنیت مادی، توسعه و شناسایی را در شکل گیری و گسترش محور مقاومت اسلامی با تاکید بر رهبری ج. ا.ا مورد ارزیابی قرار داد. نگارنده با این پیش فرض شروع به تدوین این پژوهش می کند که یک یا چند عامل صرفا مادی یا معنایی نمی توانند به تنهایی در شکل گیری و گسترش محور مقاومت اسلامی موثر باشند. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: از منظر سازه انگاری ساختار اجتماعی منطقه غرب آسیا چگونه در شکل گیری گسترش قدرت محور مقاومت اسلامی نقش داشته است؟ این مقاله به شیوه تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است.
    کلید واژگان: محور مقاومت اسلامی, جمهوری اسلامی ایران, ساختار اجتماعی, سازه انگاری, انقلاب اسلامی
    Mohsen Nasresfahani *, Fatemeh Nasrolahi, Parviz Delirpoor, Ahmad Kazemi
    In this article, based on the social structure presented by Vent in the constructivist approach, the analysis of the formation and expansion of the power axis of the Islamic resistance in the West Asian region has been analyzed. Based on this, the triple infrastructures of semantic, material and interests have been analyzed in relation to the West Asian region in order to understand the role of semantic and identity factors, the material environment and the type of interpretation of its actors and the structure of quadruple interests including ontological security, security Material, development and identification in the formation and expansion of the axis of Islamic resistance with emphasis on the leadership of c. AA evaluated. The author starts compiling this research with the premise that one or more material or semantic factors alone cannot be effective in the formation and expansion of the axis of Islamic resistance. The main question of this research is: From the perspective of structuralism, how did the social structure of the West Asian region play a role in the formation of the expansion of the power axis of the Islamic resistance? This article is written in an analytical-descriptive way.
    Keywords: Axis of Islamic resistance, Islamic Republic of Iran, social structure, Structuralism, Islamic Revolution
  • علی فرزانه قصرالدشتی*، محمود رضایی دشت ارژنه، فرخ حاجیانی

    نخستین بار ویکاندر با پژوهش هایی بر مهابهارت و شاهنامه این نظر را مطرح کرد که طبقه جنگ جو در میان قوم آریایی، طبقه ای مستقل از ساختار اجتماعی به شمار می آمده و روحانیون و کشت ورزان دو طبقه دیگر را تشکیل می دادند. دومزیل با قرار دادن گروه فرمان روایان کنار روحانیون در طبقه اول و بررسی ساختار اجتماعی دیگر اقوام هند و اروپایی، نظریه سه بنی بودن ساختار اجتماعی را به دیگر جوامع این قوم تعمیم داد. او بر این باور بود که علاوه بر ساختار اجتماعی، خدایان، خاندان ها و حتی مفاهیمی جزیی تر چون پزشکی و فره و آتش در ایران از این ساختار پیروی می کند؛ اما با بررسی دقیق تر این موضوعات در شاهنامه و مهابهارت می توان گفت بسیاری از تحلیل های دومزیل قابل تامل است. در این جستار سعی شده با بررسی انتقادی بنیان های نظریه دومزیل بر اساس اساطیر و حماسه های هند و ایران، به نقد و تحلیل این نظریه پرداخته شود. با توجه به بررسی ها به نظر می رسد طبقات اجتماعی و دیگر مفاهیمی که دومزیل بر آن ها تاکید دارد چندان قابل تفکیک و مرزگذاری نیستند. از سویی دیگر طبقه کشت ورز در باورهای هند و ایرانی اهمیتی هم پای دیگر طبقات نداشته است و بر خلاف نظر دومزیل پیشه وری در این جوامع قدمتی کهن دارد.

    کلید واژگان: دومزیل, ساختار اجتماعی, هند و ایرانی, شاهنامه, مهابهارت
    Ali Farzane Qasrodashti *, Mahmoud Rezaei Dashtarzhne, Farrokh Hajiani

    For the first time, Wikander, with his research on Mahabharat and the Shahname, suggested that the warrior class among the Aryan people was an independent class of social structure, and that the clergy and the peasants constituted two other classes. By placing the group of rulers next to the clergy in the first class and examining the social structure of other Indo-European peoples, Dumézil extended the theory of the threple systhem social structure to other societies of this nation. He believed that in addition to the social structure, gods, families, and even more detailed concepts such as medicine, fire, and Farrah in Iran followed this structure. But by examining these issues in more detail in Shahname and Mahabharat, we can say that many of Dumézil's analyzes can be criticized. In this article, an attempt has been made to critically examine the foundations of Dumézil's theory based on the myths and epics of India and Iran, and to critique and analyze this theory. According to studies, it seems that social classes and other concepts that Dumézil emphasizes are not very separable and demarcating. On the other hand, the peasantry in Indo-Iranian beliefs was not as important as other classes and Contrary to Dumézil's view, craftsmanship has a long history in these societies.

    Keywords: Dumézil, Social Structure, Indo-Iranian, Shahname, Mahabharat
  • فاطمه قشقایی فر، سید ناصر حجازی*، محمدعلی چیت ساز

    این تحقیق با هدف بررسی تاثیرفاصله گذاری اجتماعی درآینده ساختار اجتماعی شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نوع مطالعات کیفی و به روش دلفی انجام گردید. در این پژوهش بیست نفر از متخصصان حوزه های مربوط به پدیده کرونا وفاصله گذاری اجتماعی به روش گلوله برفی شناسایی شدند، با آن ها مصاحبه انجام شد و از طریق بیان تجربیاتشان ، مولفه های تاثیرگذار پدیده فاصله گذاری اجتماعی و تاثیر آن در جنبه های مختلف و تغییر در ساختار اجتماعی مشخص گردید. ابزار این تحقیق پرسشنامه بود که از طریق تکنیک دلفی طی چهار مرحله صورت گرفت، جهت طبقه بندی موارد آماری و اجماع کلی و پایایی از نرم افزارهای Spss، Excel استفاده شد. پس از تحلیل داده های کیفی پنج مضمون اصلی که عبارتند از : فرهنگ عمومی ،زیست اجتماعی ،رسانه های نوین ارتباطی، ساختار خانواده ،طبقات اجتماعی ارایه شد .هرکدام از این مضامین دارای زیر مقولات متعددی بودند که به تفضیل در فصول پایانی درباره آنها بحث شده است.از جمله این مقولات میتوان به انفجار اطلاعات و دانش ،دیجیتالی شدن مظاعف، افزایش تقاضای اجتماعی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی، بازاندیشی در نظام فرهنگی حاکم بر جامعه ، و نقش اعتماد و سرمایه اجتماعی میان دولت و ملت اشاره کرد. نتایج تحقیق نشان داد فاصله گذاری اجتماعی ناشی از ویروس کرونا علیرغم هزینه های مادی و معنوی بسیاری که بر جامعه تحمیل کرد،فرصتی مناسب برای بازنگری و بازاندیشی در ساختارهای اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را فراهم نموده و زندگی افراد را در جامعه با تحولات عظیم مواجه کرده است که اثرات آن در

    کلید واژگان: فاصله گذاری اجتماعی, اپیدمی, کرونا, ساختار اجتماعی, آینده پژوهی
    Fatemeh Ghashghaeifar, Seyed Naser Hejazi *, Mohammad Ali Chitsaz

    This research was conducted with the aim of investigating the impact of social distancing in the future of the social structure of Tehran. The research method was qualitative studies and was carried out using the Delphi method. In this research, twenty experts in the fields related to the corona phenomenon and social distancing were identified by snowball method, they were interviewed and through expressing their experiences, the influential components of the social distancing phenomenon and its impact on different aspects and changes in the social structure. Determined. The tool of this research was a questionnaire that was conducted through the Delphi technique in four stages. Spss and Excel software were used to classify statistical cases and general consensus and reliability. After analyzing the qualitative data, five main themes were presented, which are: public culture, social life, new communication media, family structure, social classes. Each of these themes had several subcategories, which are preferably discussed in the final chapters. Among these categories, we can mention the explosion of information and knowledge, multiple digitization, increasing social demand in economic and political structures, rethinking the cultural system governing the society, and the role of trust and social capital between the government and the nation. The results of the research showed that the social distancing caused by the corona virus, despite the many material and spiritual costs it imposed on the society, provided a suitable opportunity to review and rethink the social, political, economic and cultural structures and the lives of people

    Keywords: Social Distancing, Epidemic, corona, Social structure, Future research
  • سید سیاوش موسوی رکعتی*
    پژوهش مزبور یک پژوهش کمی است که با روش پیمایش انجام شده است. در این پژوهش، هدف آن بود تا با رتبه بندی ساختارهای مختلف جامعه ی ایران، و رتبه بندی شاخص های آن ها، اولویت هر کدام را در میزان توسعه نیافتگی جامعه ی ایران نشان دهیم؛ که نتایج ذیل حاصل آمد: مقایسه ی میانگین رتبه ها بر اساس آزمون فریدمن نشان می دهد که مهم ترین شاخص های توسعه نیافتگی از نظر افراد مورد مطالعه، به ترتیب ساختار اجتماعی89/5، ساختار فرهنگی06/5، ساختار جغرافیایی27/3، ساختار اقتصادی09/3، ساختار حقوقی29/2 و ساختار سیاسی40/1 می باشد. همچنین در بین شاخص های ساختار اجتماعی به ترتیب پارتی بازی و رانت خواری83/7، فردگرایی31/6، سنتی و محافظه کار بودن26/6،انتقادناپذیری18/6، بی تفاوت بودن14/6، در بین شاخص های ساختار فرهنگی به ترتیب قوم گرا بودن افراد 96/6، دروغگو، حسود، ریاکار و متملق بودن 64/6، بیگانگی با تاریخ 33/6، در بین شاخص های ساختار جغرافیایی به ترتیب تحریم های خارجی02/4،دخالت بیگانه گان64/3،موقعیت استراتژیک52/3، حملات بیگانه گان49/3، در بین شاخص های ساختار اقتصادی به ترتیب عدم رشد فن آوری و پیشرفت صنعتی18/5، عدم تحصیلات عمومی رایگان99/4، عدم درآمد کافی34/4، عدم رشد اقتصادی57/3، را در میزان توسعه نیافتگی جامعه ایران ایفاء نموده اند.
    کلید واژگان: ایران, توسعه نیافتگی, ساختار جغرافیایی, ساختار اجتماعی, ساختار اقتصادی, ساختار فرهنگی, ساختار سیاسی و ساختار حقوقی
    Siavash Mousavirakati *
    The planned research is a quantitative research that was conducted with a survey method.The aim of this research was to show the priority of each structure in the level of underdevelopment of Iranian society by ranking the different structures of the Iranian society and ranking its indicators.The following results were obtained:The comparison of the average ranks based on the Friedman test shows that the most important indicators of underdevelopment according to the studied people are, respectively, social structure 5.89, cultural structure 5.06, geographical structure 3.27, economic structure 3.09, legal structure 29. 2, and the political structure is 1/40 Also, among the indicators of social structure, respectively, party-playing and rent-seeking 7/83, individualism 6/31, traditionalism and conservatism 6/26, uncriticism 6/18, indifference 6/14 Among the indicators of the cultural structure, 6/96 people are ethnocentric, 6/64 are liars, jealous, hypocrites and flatterers, 6/33 alienation from history, Among the indicators of geographical structure, in the order of foreign sanctions 4.02, interference by foreigners 3.64, strategic location 3.52, attacks by foreigners 3.49, Among the indicators of economic structure, lack of technological development and industrial progress 5.18, lack of free public education 4.99, lack of sufficient income 4.34, lack of economic growth 3.57 have
    Keywords: Iran, Underdevelopment, Geographical Structure, Social, Economic . Cultural .Political, Legal Structure
  • عباس شفیعی*، حسین رضایی

    مقاله حاضر با عنوان؛ الگوی سیستمی ساختار اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع) است، که به صورت توصیفی - تحلیلی با روش اسنادی- کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته و نوع تجزیه و تحلیل در آن بر مبنای تحلیل محتوا است. نظام قشربندی از مفاهیمی است که در توصیف ساختار اجتماعی بررسی و تحلیل میگردد. و جامعه اسلامی بسان ابرسیستمی است که از خرده سیستم ها تشکیل یافته است. از این رو، این اثر درصدد تبیین وجود سیستمها و تبدیل آن به الگوی صحیح اجتماعی است، همچنین به مشخصه ها و وظایف هر سیستم در قالب دروندادها و فرایندهای الگوی سیستمی به منظور دستیابی به این فرضیه که وجود این خرده سیستمها و ابرسیستمها در جامعه نیازمند یکدیگر است، میپردازد. از این رو، با توجه به بروندادهای الگوی سیستمی، هدفی که این اثر دنبال میکند آن است که امام علی (ع) در نهج البلاغه، احتیاج و وابستگی هر یک از طبقات به یکدیگر را متذکر شده و قوام و پایداری هر یک برای رسیدن به مرحله تکامل و تعالی منوط به دیگر طبقات می داند؛ افزون بر این نتایج نشان می دهد که الگوی سیستمی ساختار اجتماعی دارای عناصر دروندادی ،عناصر فرایندی و عناصر بروندادی است.

    کلید واژگان: قشربندی اجتماعی, سیستم, ساختار اجتماعی, امام علی(ع)
    Abbas Shafeiee *, Hosein Rezaei

    The present article with the title; The systemic model of social structure is from the perspective of Imam Ali (AS), which collects information in a descriptive-analytical way with a documentary-library method, and the type of analysis is based on content analysis. The stratification system is one of the concepts that is studied and analyzed in the description of the social structure. And the Islamic society is like a supersystem that is made up of sub-systems. Therefore, this work seeks to explain the existence of systems and transform it into the correct social model, as well as the characteristics and tasks of each system in the form of inputs and processes of the system model in order to achieve the hypothesis that the existence of these subsystems and supersystems in society requires each other, pays.Therefore, according to the outputs of the systemic model, the goal of this work is that Imam Ali (a.s.) mentioned the need and dependence of each class on each other in Nahj al-Balagha, and the consistency and stability of each class to reach He knows the stage of evolution and excellence dependent on other classes; In addition, the results show that the systemic model of the social structure has input elements, process elements and output elements.

    Keywords: social stratification, s ystem, social structure, Imam Ali (AS
  • احمد حجاریان*

    کسب و کارهای خرد در مناطق شهری در راستای توسعه شاخص های اجتماعی دارای اهمیت میباشد. هدف از این مقاله تاثیر کسب و کارهای خرد بر ساختار اجتماعی از دیدگاه زنان و مردان در مناطق شهری استان اصفهان میباشد. رویکرد این مقاله براساس رویکرد جنسیتی بر اساس شاخص های نظام سلامت و بهداشت، مشارکت و ارتباطات اجتماعی، آسیب های اجتماعی و ساختار جمعیتی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی - علی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شاغلان در کسب و کارهای خرد استان اصفهان می باشد که بر طبق اعلام مرکز آمار ایران در آبان سال 1395 برابر با 543073 نفر بوده اند که از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه آماری استفاده شد که بر این اساس حجم نمونه برابر با 384 خانوار برآورد شد. در ادامه با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی ، پرسشنامه ها در بین 87 نقطه شهری استان اصفهان که به صورت تصادفی در سال 1400 انتخاب شده اند به طوری که نیمی بین زنان و نیم دیگر در بین مردان توزیع شد. نتایج نشان داد با توجه به واریانس تبیین شده از دیدگاه زنان به ترتیب عامل اول تا چهارم آسیب های اجتماعی، نظام سلامت و بهداشت، مشارکت و ارتباطات اجتماعی و ساختار جمعیتی می باشد. همچنین از دیدگاه مردان عامل اول تا چهارم نظام سلامت و بهداشت، مشارکت و ارتباطات اجتماعی، آسیب های اجتماعی، ساختار جمعیتی می باشد.

    کلید واژگان: کسب و کارهای خرد, ساختار اجتماعی, زنان و مردان, مناطق شهری, استان اصفهان
    Ahmad Hajarian *

    Home-based businesses in urban areas are important for the development of social indicators. The purpose of this article is the effect of home-based jobs on the social structure from the perspective of men and women in urban areas of Isfahan province. The present research is applied research in terms of purpose and descriptive-causal research in nature. The statistical population of the study includes all employees in home-based businesses in Isfahan province, which according to the Statistics Center of Iran in November 2016 was 543073 people. Cochran's formula was used to calculate the statistical sample size, based on which the sample size is 384 Household was estimated. Then, using probabilistic sampling method, the questionnaires were distributed among 87 urban points of Isfahan province, which were randomly selected in 1400, so that half were distributed among women and the other half among men. The results showed that according to the variance explained from the perspective of women, the first to fourth factors are social harms, health system, participation and social relations and population structure, respectively. Also, from the perspective of men, the first to fourth factors are the health system, participation and social relations, social harms, and population structure.

    Keywords: Small Businesses, Social structure, women, men, Urban areas, Isfahan Province
  • علی باغدار دلگشا*
    زمینه و هدف

    آشنایی ایرانیان با ساختارهای سیاسی و اجتماعی غرب زمینه ساز شکل گیری اندیشه های متجددانه در ایران گردید؛ نخستین نمونه بارز آن را در مشروطه ایرانی می توان مشاهده کرد. شکل گیری نظام مشروطه باعث شد تا در زمینه های فرهنگی اجتماعی نیز همانند حوزه سیاسی، تغییراتی به وجود آید؛ توجه به مسایلی چون حقوق شهروندی، حقوق زنان و حقوق کودکان از جمله آن هستند.

    روش

    پژوهش حاضر به روش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا گردآوری شده است.

    یافته ها

    بررسی منابع داستانی در دوگانه بازنمایی و برساخت حقوق کودکان در ادبیات داستانی از دوره مشروطه (1285 ش.) تا پایان دوره پهلوی اول (1320 ش.) نشان می دهد که پس از مشروطه و هم زمان با شکل گیری دولت مدرن در ایران، برخی سیاستگذاری های اجتماعی محدود در رابطه با حقوق کودکان نیز صورت پذیرفته است. در ادبیات داستانی این دوره در رابطه با حقوق کودکان، سه موضوع بازماندن از تحصیل، کودک همسری و کودکان طلاق بیشترین ضریب توجه را داشته اند. همچنین در برساخت کودکی نیز کودکی برخوردار از حقوق اجتماعی معرفی شده است که ضمن برخورداری از آموزش مدرن، در دوران کودکی، کودکی را تجربه نماید.

    نتیجه گیری

    بازنمایی تبعیض ها در خصوص حقوق کودکان در این متون داستانی و طرح بحث برساخت حقوق کودکان پس از آن، باعث ایجاد فهم اجتماعی در رابطه با حقوق کودکان در جامعه ایران شده است. گسترش این فهم اجتماعی نقشی مهم در سیاستگذاری های اجتماعی در خصوص حقوق کودکان در ایران سال های 1285 تا 1320 داشته است.

    کلید واژگان: حقوق کودکان, کودک همسری, کودکان طلاق, ساختار اجتماعی, ایران مدرن
    Ali Baghdar Delgosha*
    Background and Aim

    Familiarization of Iranians with the political and social structures of the West laid the foundation for the formation of modern ideas in Iran; the first clear example of it can be seen in the Iranian constitution. The formation of the constitutional system caused changes in the social-cultural fields as well as in the political field; Attention to issues such as citizenship rights, women's rights and children's rights are among them.

    Method

    The present research was collected using a qualitative method using the content analysis technique.

    Results

    The investigation of fictional sources in the dual representation and creation of children's rights in fiction literature from the constitutional period (1285) to the end of the first Pahlavi period (1320) shows that after the constitution and at the same time as the modern state was formed in Iran, some limited social policies It has also been done in relation to children's rights. In the fiction literature of this period in relation to children's rights, three issues of dropping out of education, child marriage and children of divorce have received the most attention; Also, in the construction of childhood, a child with social rights has been introduced who, while enjoying modern education, experiences childhood during his childhood.

    Conclusion

    The representation of discriminations regarding children's rights in these fictional texts and the discussion of children's rights after that has created social understanding regarding children's rights in Iranian society. The expansion of this social understanding has played an important role in social policies regarding children's rights in Iran from 1285 to 1320.

    Keywords: Children's Rights, Child Marriage, Children of Divorce, Social Structure, Modern Iran
  • ندا کربنده، ابوالفضل صادقیان*، مژده ربانی، محمدتقی هنری

    هدف پژوهش حاضر مطالعه عمیق شناسایی دلایل وقوع دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران  است، بنابراین طرح آن از طرحهای ترکیبی است و روش آن، با توجه به اینکه از قبل الگویی وجود نداشته و پژوهشگر درصدد کشف این الگو بوده است، از مدل های ترکیبی اکتشافی متوالی است و چون در پی ساخت ابزاری برای سنجش شناسایی دلایل وقوع  دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران  بر اساس داده های بخش کیفی است، از نوع اکتشافی متوالی- ابزار سازی است. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی دلایل وقوع  دوسوگرایی شهروندی مصاحبه نیمه ساختمند بود.  برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده شد.  جامعه آماری در بخش کمی مدیرانی بود که در بخش کیفی مشارکت داشتند.  به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مخصوص دیمتل استفاده شد. که روایی این پرسشنامه با توجه به بررسی نظرات خبرگان مورد تایید قرار گرفت. همچنین به علت اینکه روش دیمتل روابط میان عوامل را مورد بررسی قرار می دهد و مشخص می نماید که تاثیر بر یک عامل سبب تاثیرگذاری بر سایر عوامل می گردد از روش فوق جهت مطالعه و تحلیل عوامل موثر بر بهبود دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران  با استفاده از رویکرد دیمتل استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که  عوامل ایجاد امید و رفتار همنوایانه  به عنوان عوامل علی و سایر عوامل به عنوان عوامل معلولی مشخص گردید. همچنین عامل رفتار همنوایانه  با وزن 237/0 مهمترین عامل در دوسوگرایی شهروندی در در مدیران صنایع فولاد  مشخص گردید.

    کلید واژگان: ساختار اجتماعی, دوسوگرایی شهروندی, مدیران, رویکرد دیمتل
    Neda Korbandeh, Abolfazl Sadeghian *, Mozhde Rabbani, MohammadTaghi Honari

    The purpose of this research is to analyze the phenomenon of ambivalence of citizenship in managers of industrial companies in Iran. The current research was mixed research. The statistical population of the present research in the qualitative part included experts who are knowledgeable about the subject of the research. Also, the statistical population in the quantitative part of the research included managers of Iranian industrial companies. The research tool included semi-structured interviews and a special questionnaire for Dimtel, which was designed according to the research objectives and methods. Dimtel method was used to identify the pattern of causal relationships between the studied variables. The results of the present research revealed that the changes affecting the ambivalence of citizenship in managers of industrial companies in Iran include attraction of social coalition, concern, social structure, information scaffolding, job requirements, creating hope, harmonious behavior and trust building. The results of the above table revealed that the factors of creating hope and harmonious behavior were identified as causal factors and other factors were identified as causal factors. The results of this research show that the factor of harmonious behavior with a weight of 0.237 was determined to be the most important factor in citizenship ambivalence among managers of industrial companies in Iran.

    Keywords: Phenomenon, ambivalence of citizenship, Managers, industrial companies
  • لیلا سنگی*
    با نگاهی به تاریخ علم در ایران معاصر، روشن می شود که ورود علوم جدید در ایران به صورت متعادل و متوازن صورت نگرفته است. در ابتدای امر علوم فنی و پزشکی وارد ایران شد و سپس به مرور اما با کندی بیشتری افکار و اندیشه های جدید که خود را در قالب مفاهیم سیاسی و اجتماعی همچون مشروطیت، پارلمان، قانون اساسی و... نشان می دادند و ذیل علوم انسانی تعریف می شدند به مردم این سرزمین معرفی و شناسانده شد. با گذشت زمان و احساس نیاز به مدرنیزاسیون کشور به ویژه در دوره پهلوی اول، نظام آکادمیک یا سیستم دانشگاهی در کشور ایجاد گردید و به موازات آن علوم انسانی جدید به تدریج گسترش یافت. علوم انسانی به دلیل ماهیت اندیشه ای و ارتباط آن با مفاهیم، ایده ها و افکار افراد و گروه های اجتماعی، در بردارنده رویکردها، اصطلاحات و ارزش های مختص به خود است. یکی از مهمترین نکاتی که در جامعه ما در رابطه با آن بحث و گفتگوهای مختلفی مطرح می گردد ولی در عمل به فراموشی سپرده می شود توجه به این نکته کلیدی است که زیربنای تحول جوامع غربی در دوره پسا رنسانس، تحول در حوزه علوم انسانی و تغییر باورها و نگرش ها به این شاخه از علوم است. مسیله اصلی این مقاله بررسی چالش های علوم انسانی در ایران است. به همین منظور تلاش می گردد با بهره گیری از نظریه نهادگرایی و تاکیدی که این دیدگاه بر نهادهایی همچون ساختار سیاسی، ساختار فرهنگی، ساختار فکری و سنت های رایج جامعه دارد، چالش های علوم انسانی در ایران مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: علوم انسانی, ساختار سیاسی, ساختار فرهنگی, ساختار اجتماعی, ایران
    Leila Sangi *
    Looking at the history of science in contemporary Iran, it becomes clear that the entry of new sciences in Iran has not been balanced. In the beginning, technical and medical sciences entered Iran. Over time, but more slowly, new thoughts and ideas that showed themselves in the form of political and social concepts such as constitutionalism, parliament, constitution, etc. were introduced and introduced to the people of this land under humanities. With the passage of time and the feeling of the need to modernize the country, especially during the first Pahlavi period, the academic system or university system was established in the country and parallel to that, the new human sciences gradually expanded.Due to its intellectual nature and its connection with the concepts, ideas and thoughts of individuals and social groups, humanities includes its own approaches, terms and values. One of the most important points that are discussed in our society, but in practice it is forgotten, is to pay attention to the key point that the basis of the transformation of Western societies since the Renaissance period is the transformation in the field of humanities. The main issue of this article is to examine the challenges of humanities in Iran. For this purpose, by using the theory of institutionalism and the emphasis that this point of view has on institutions such as political structure, cultural structure, intellectual structure and common traditions of society, the challenges of humanities in Iran are investigated.
    Keywords: humanities, Political Structure, Cultural Structure, Social structure, Iran
  • علی اکبر رزمجو*، محدثه رزمجو

    ایران در دهه ی 40 و 50 شاهد کودتای نظامی 28 مرداد 1332 ، مدرنیسم و تجدد ظاهری ، رشد روز افزون خرده بورژوازی ناشی از درآمدهای نفتی حاصل از امضای قرارداد کنسرسیوم ، تاسیس سازمان های اطلاعاتی در جهت سرکوب احزاب مخالف ، تقویت ارگان های نظامی در جهت ایجاد حالت میلیتاریستی ، مذاکره در پیمان بغداد و اقتصاد رو به ورشکستگی دولت همزمان با کمک های مالی آمریکا در داخل بود و در خارج از مرزها ، سقوط رژیم عراق ، سقوط دولت پاپامندرس در ترکیه و آغاز ریاست جمهوری کندی در آمریکا بود . دولت ایران با هدف ایجاد قوه خرید برای زارعان ، پیدا کردن بازار برای تولیدات صنایع شهری ، افزایش محصولات کشاورزی ، جلوگیری از انقلاب دهقانی ، افزایش پایداری ساختار سیاسی و استفاده از نیروی انسانی روستائی در صنایع شهری ، این طرح را در سه مرحله به اجرا گذاشت . با توجه به چارچوب نظری ساختار _ کارگزار ، اصلاحات ارضی موجب پیامدهایی همچون : ایجاد قشربندی جدید اجتماعی در روستاها ، ظهور خرده بورژوازی حکومتی در کشاورزی ، تحلیل تدریجی سازمان اجتماعی بنه در روستاها ، رشد سریع روند مهاجرت روستاییان به شهرها ، از هم گسستگی کشاورزی ، توسعه بوروکراسی و تمرکزگرایی در روستاها ، افزایش نابرابری اجتماعی در میان دهقانان ، توزیع ناعادلانه زمین ، افزایش بیکاری ، گسترش نظام بهره برداری مبتنی بر سرمایه داری ارضی در ایران گردید . این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به بسط پیامدهای اصلاحات ارضی بر ساختار اجتماعی ایران می پردازد.

    کلید واژگان: اصلاحات ارضی, دوره پهلوی, ساختار اجتماعی
    Aliakbar Razmjoo *, Mohadeseh Razmjoo

    In the 1940s, Iran was involved in many events, including the coup d’état of 28 mordad/19 August 1953, Modernism and modernity symbolically, expansion of the petty bourgeois social class due to oil revenues from the signing of the Consortium Agreement and the economy is going bankrupt. In order to increase the purchasing power of farmers, find a market for urban industrial products, increase agricultural products, prevent the peasant revolution, stabilize the political system, and use rural labor in urban industries, the then Iranian government implemented a land reform plan in three stages. This research has described the consequences of land reform on the social structure of Iran with a descriptive-analytical method. The results indicate that land reform has consequences such as the formation of a new system of social stratification in rural areas, the emergence of government petty bourgeoisie in agriculture, the gradual disappearance of the rural organization called ‘Baneh’ in rural areas, accelerated rural–urban migration, agricultural disintegration, development bureaucracy and Centralism in rural areas, increasing social inequalities between farmers, unequal land distribution, rising unemployment, and the expansion of the exploitation system based on land capitalism in Iran.

    Keywords: Land Reform, Pahlavi Period, Social Structure
  • فرهاد جمشیدیان، حمیدرضا سعیدی نژاد*، سیروس محبی، ادریس بهشتی نیا

    مقدمه و هدف پژوهش:

     اصلاحات ارضی از جایگاه منحصر به فردی برخوردار است. اصلاحات ارضی موقعیت دیگر اقشار اجتماعی همانند سوداگران، معامله گران و سلفخرها دچار تغییر شد. مهمترین تاثیر اصلاحات ارضی بر خرده بورژوازی روستایی کرمانشاه و ایلام کدام است؟ پاسخ این فرضیه این چنین مطرح شده است که قشر صنعتگران روستایی پس از اصلاحات ارضی تضعیف شد. علت این امر ورود کالای شهری به درون روستا بود.

    روش پژوهش: 

    روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از کتب، پایان نامه ها و مقالات می باشد. منابع دست اول کتب حقوقی و منابع دست دوم پژوهش های حاضر و مقالات مرتبط است که در نشریات و سایت های اینترنتی و پژوهشی و تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق بر این اساس از منابع فوق الذکر استفاده گردیده است.

    یافته ها: 

    مقوله های عمده و مقوله های هسته استخراج شده که تعداد مفاهیم عمده 22، تعداد مقاله عمده 8، تم فشار سرمایه داری، تعداد مقالات 24، تعداد مفاهیم عمده، تعداد مقاله عمده 8، تم ماشینی شدن کشاورزی، شرایط علی در روند تجزیه و تحلیل داده ها، «تجاری شدن کشاورزی»، «گذار از زمین داری»، «ظهور نظام ارباب و رعیتی مدرن»، «فشار سرمایه داری»، «توسعه شهر نشینی»، «نفت» و «بازدهی پایین» عمده ترین مقوله های شرایط علی بوده.

    نتیجه گیری

    یکی از مشخصه برنامه اصلاحات ارضی در کرمانشاه و ایلام انطباق تقسیم زمین باطبقه بندی سنتی جامعه روستایی بود به این معنا برخی گروه های روستایی را بورژواهای خوش نشین نامیده است.پس ازتقسیم اراضی بین زارعان و گسترش ارتباط بین جامعه شهری و روستایی بود مغاز داران شهری نیاز های مصرف روستاییان  را به روستا می اوردند و به فروش می رساندند. همزمان با رشد طبقه دهقانی، طبقه کارگران روستایی نیز گسترش یافت و بخش زیادی از روستاییان که به مالکیت زمین دست نیافتند به صورت کارگر در بخش های دیگر اقصادی به فعالیت مشغول شدند. کاهش ظرفیت بخش کشاورزی در جذب نیروهای فعال جامعه روستایی و موجب تشدید این مسیله شد و بر جمعیت افراد بیکار افزود. این نیروها نیز به منظور یافتن شغل به مرکز شهری و منطقه و نواحی دیگر  مهاجرت می کردند.

    کلید واژگان: اصلاحات ارضی, طبقات اجتماعی, مهاجرت به شهرها, ساختار اجتماعی, توسعه شهری
    Farhad Jamshidian, Hamidreza Saeidinejad *, Sirous Mohebi, Edris Beheshtinia
    Introduction and aim

    Land reforms have a unique position. Agrarian reforms changed the status of other social classes such as merchants, traders and usurers. What is the most important effect of land reforms on the rural petty bourgeoisie of Kermanshah and Ilam? The answer to this hypothesis is that the rural artisan class was weakened after the land reforms. The reason for this was the entry of urban goods into the village.

    Methodology

    The research method is descriptive-analytical with using books, theses and articles. The first-hand sources are legal books and the second-hand sources are current researches and related articles, which have been used in publications and internet and research sites and researches related to the subject of the research.

    Research findings

    After analyzing the data obtained from the articles according to the causal conditions, mediating conditions, strategies and consequences of the phenomenon are categorized. These major categories and core categories have been extracted that it’s number of major categories is 22, and the number of major articles is 8, The theme of capitalist pressure, the number of articles 24, the number of major categories, the number of major articles 8, the theme of agricultural mechanization, causal conditions in the process of data analysis,((Commercialization of agriculture)), ((Transition from land ownership)), ((Emergence of modern lord and serf system)), ((Capitalist pressure)), ((Development of urbanization)), ((Oil)), and ((Low efficiency)) were the main categories of causal conditions.

    Results

    One of the characteristics of the land reform program in Kermanshah and Ilam was the adaptation of the land distribution to the traditional classification of the rural society. In this sense, some rural groups were called the well-to-do bourgeois. After the distribution of land between the farmers and the expansion of the relationship between the urban and rural society, the urban storekeepers became The consumption needs of the villagers were brought to the village and sold. Simultaneously with the growth of the peasant class, the class of rural workers also expanded, and a large part of the villagers who did not own land started working as laborers in other economic sectors. The decrease in the capacity of the agricultural sector in attracting the active forces of the rural community aggravated this problem and increased the number of unemployed people. These forces migrated to the city center and other regions in order to find jobs.

    Keywords: Land reforms, Social classes, Migration to cities, Social structure
  • صادق گلستانی*
    نابرابری اجتماعی از جمله پدیده های جهان شمولی است که شناخت آن سهل و ممتنع می نمایاند . تاملات نظری جامعه شناختی متباین در این باب ، گواه صدق بر این مدعاست . نظریه های انتقادی ، بنیاد آن را ظالمانه می داند؛ در حالی که نظریه های وفاق اساس آن را بر محور فرایندهای طبیعی تحلیل می کند . عدم ارایه صورت بندی روشن از فرایند های تکوین نابرابری اجتماعی ، یکی از کاستی های این مساله است که پرسش اصلی این مقاله را شکل می دهد . نظریه پردازی در باب نابرابری و ارایه سازوکار تعدیل و کنترلی رتبه بندی اجتماعی در صورتی با واقع نمایی قرین خواهد بود که مساله یادشده به روشنی بیان شود . بر اساس یافته های این پژوهش در یک صورت بندی کلان ، دو مسیر اجتماعی در تکوین قشربندی اجتماعی ، شناسایی می شود که عبارت اند از: 1 . ماهیت موقعیت های اجتماعی؛ 2 . نحوه تحرک اجتماعی . در مقاله پیش رو به بررسی این دو مسیر پرداخته شده است .
    کلید واژگان: نابرابری اجتماعی, قشربندی, موقعیت اجتماعی, تحرک اجتماعی, ساختار اجتماعی
    Sadegh Golestani *
    Social inequality is one of the universal social phenomena that is easy yet difficult to recognize. Various sociological theoretical reflections in this regard prove the truth of this claim; the critical theories consider its foundation oppressive; While the consensus theories analyze its basis on the axis of natural processes. The origin of part of this issue can be found in not providing a clear formulation of its formation processes, which forms the main issue of this article. Along with the individual and psychological factors that are effective in the formation of inequality and social stratification, some structural factors also play a prominent role in this process, and the lack of theoretical explanations in this regard is documented to this issue. This research, which is organized by the method of logical analysis and the use of fundamental methodology, aims to specifically examine the social process affecting inequality and answer the question of what are the structural factors in the development of social inequality? The findings of this research in a macro formulation can be identified in two macro structural factors of the development of social stratification. These two factors are; Social positions and the level of social mobility and the role of culture in this process, which will be examined in this article.
    Keywords: sotoial status, inequality, sotial mobility
  • روح الله صفریان گرمه خانی*، علی شهبازی
    در عصرامام رضا(ع) اداره امور و راهبری نظام حکمرانی از شکل آرمانی آن در دوره های اولیه اسلام دور شده است و ناکارآمدی، بی تدبیری و فساد در ارکان خلافت عباسی و عرصه اجتماعی نمایان است. امام رضا(ع) در این شرایط و در دوره قبل از ولایتعهدی و نیز بویژه بعد از آن و در دوره مامون سعی در مقابله با این وضعیت داشتند. مهمترین راهبردی که امام رضا(ع) در مقابل این وضعیت در پیش گرفتند،تبیین وبیان ماهیت واقعی حکمرانی در نظام اسلامی است که با توجه به ویژگی های آن در ابعاد گوناگون ضمن کارآمدی، فساد نیز در جامعه کاهش و قابل کنترل خواهدبود. بنابراین سوال اصلی این مقاله این است که در اندیشه و سیره امام رضا(ع) فساد چگونه کنترل و از بین می رود؟یافته های این مقاله با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینری و باتکیه برمنابع اسنادی وکتابخانه ای نشان می دهد که امام رضا(ع)با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره و در تعامل با گروه های گوناگون برحکمرانی مطلوب اسلامی تاکید دارند که این نوع حکمرانی دارای بنیانی توحیدی می باشد و ساختارحکومتی آن بنحوی است که ماهیت وهدفی سعادت گرا دارد که در کنار آن مردم قرار دارند که در حوزه اجتماعی نقشی فعالانه دارد.از نظر ایشان این حکومت با چنین ساختار اجتماعی وماهیت سیاسی و بنیانی فرهنگی و اعتقادی ضمن کارآمدی زمینه را برای هرگونه فساد از بین می برد.
    کلید واژگان: امام رضا(ع), حکمرانی مطلوب, فساد, ساختار اجتماعی, ماهیت سیاسی
  • رئوف موسوی، معصومه قره داغی*، مقصود علی صادقی

    هدف این تحقیق بررسی تاثیر اندیشه محقق سبزواری در رفتار اجتماعی سلاطین صفویه بود که با مطالعه منابع و ماخذ موجود انجام گرفت . روش پژوهش این موضوع توصیفی است که با روش اسنادی با مطالعه کتب ، مقالات ، و بررسی مبانی تیوریک اندیشمندان دوره صفویه می باشد . یافته ها نشان می دهد با ظهور سلسله صفویه ، صفحه جدیدی در شیوه حکومت داری و ارتباط با مردم برای تثبیت و توسعه جامعه در آن دوره ورق خورد . سلاطین صفوی با توجه به رسمی شدن دین تشیع و پذیرش آن از سوی مردم ، و برای مشروعیت یابی خود و تمسک به قواعد عقلایی و ریشه دار متصل به وحی و نصوص دینی برای اداره کشور به سوی اندیشمندان حوزه های علمی شیعه روی آوردند و در مقابل علما نیز این فرصت را برای ارتقای تشیع به سطح اداره سیاسی و اجتماعی کشور تازه استقلال یافته ایران مغتنم شمرده ، به نظریه پردازی از نوع ولایت و نظارت فقیه بر سلطنت دست زدند . اهمیت این موضوع به این امر باز می گردد که سیر صعود و نزول هر تمدن نتیجه ساز کارهای تراکمی ، بازتولیدی و انحطاطی شکل گرفته که نظام اجتماعی و سیاسی جوامع ، سازنده آن است . در این شرایط محقق سبزواری با ارایه اندیشه اصلاح گرایانه رفتار اجتماعی سلاطین صفوی را تقویت و حکومت آنان را تثبیت نمود .

    کلید واژگان: صفویه, محقق سبزواری, رفتار اجتماعی, ساختار اجتماعی, اندیشه سیاسی
    Raouf Mousavi, Masomeh Gharadaghi *, Magsuod Ali Sadegi

    The purpose of this research was to investigate the impact of Mohaghegh Sabzevari's thought on the social behavior of the Safavid sultans, which was done by studying the available sources. The research method of this topic is descriptive, which is a documentary method by studying books, articles, and examining the theoretical foundations of the thinkers of the Safavid period. The findings show that with the emergence of the Safavid dynasty, a new page was turned in the way of governance and communication with the people to stabilize and develop the society in that period. With regard to the officialization of the Shia religion and its acceptance by the people, the Safavid sultans turned to the thinkers of the Shia scientific fields in order to legitimize themselves and adhere to the rational and rooted rules connected to the revelation and religious texts for the administration of the country. Scholars also seized this opportunity to promote Shiism to the level of political and social administration of the newly independent country of Iran, and began to theorize about the type of guardianship and jurist supervision over the monarchy. The importance of this issue comes from the fact that the rise and fall of any civilization is the result of accumulation, reproduction and degeneration, which is the social and political system of societies. In this situation, Mohaghegh Sabzevari strengthened the social behavior of the Safavid sultans and stabilized their government by presenting reformist ideas.

    Keywords: Safavid, Sabzevari researcher, Social Behavior, Social structure, Political Thought
  • لیلا خیاطان، فرزانه یوسف قنبری*، نسیم خواجه زاده، مسعود خردمندپور
    آثار ادبی دوره بیداری و بعد از مشروطه، جنبه اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعه شناختی، نقد و بررسی کرد. یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی به ویژه داستان کوتاه، نقد جامعه شناختی است. در این روش، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونیهای جامعه، بررسی و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانه اجتماع در جهان تخیلی اثر ادبی، نقدوتحلیل می شود. سابقه این گونه از پژوهش و به کارگیری این شیوه در نقد داستان کوتاه ایران، کارایی نقد جامعه شناختی در نقد و بررسی داستان کوتاه را ثابت کرده است. داستان کوتاه به عنوان گونه ای از ادبیات داستانی، در ایران در حدود سال 1300 ه.ش توسط کسانی چون جمال زاده، شکل گرفت و هم زمان با جریانات ادبی به روند توسعه و تکامل خود ادامه داد. نسل اول نویسندگان داستان کوتاه، ضمن آشنایی با این پدیده نوظهور، توانستند آثاری درخور توجه بیافرینند و هر یک برای خود سبکی خاص را دنبال کنند که در آینده، شالوده داستان کوتاه ایرانی را بنیان نهاد. نگارنده در این پژوهش با روش تحلیلی -توصیفی و بر پایه چارچوب نظری نقد اجتماعی به این نتیجه دست یافته است که داستان کوتاه نیز همچون هر پدیده ادبی دیگر، همسو با اجتماع و جریانات سیاسی- اجتماعی به حیات خود ادامه داده،  بدیهی است که در این مسیر از اجتماع، تاثیر پذیرفته،  بر آن تاثیر گذاشته است. لذا بررسی محتوایی این نوع ادبی می تواند رهیافتی جدید در حوزه مطالعات اجتماعی باشد.
    کلید واژگان: نقد جامعه شناختی, ساختار اجتماعی, ساختار معنادار, عناصر داستان, داستان کوتاه
    Leila Khayatan, Farzaneh Yousef Ghanbari *, Nasim Khajehzadeh, Masoud Kheradmandpour
    Literary works of the Awakening and post-constitutional period have many social and political aspects and can be critiqued from a sociological point of view. One of the effective methods in criticizing literary texts, especially short stories, is sociological critique. In this method, the relationship between the structure and content of the story with the situation and changes in society is examined and how the artistic reflection and representation of society in the imaginary world of literary work is criticized and analyzed. The history of this kind of research and application of this method in Iranian short story criticism has proved the effectiveness of sociological criticism in short story criticism and study. Short story as a form of fiction was formed in Iran around 1300 AH by people like Jamalzadeh and continued its development along with literary currents. The first generation of short story writers, while getting acquainted with this emerging phenomenon, were able to create remarkable works and each of them followed a specific style that in the future, laid the foundation of Iranian short stories. In this research, the author has come to the conclusion through analytical-descriptive method and based on the theoretical framework of social criticism that the short story, like any other literary phenomenon, has continued to live in line with society and socio-political currents. Influenced and influenced by the community. Therefore, examining the content of this type of literature can be a new approach in the field of social studies.
    Keywords: : Sociological Critique, Social structure, Meaningful Structure, Story Elements, Short
  • حسین شیرخانی*، اسحاق میربلوچ زایی، بلال ریگی

    مقاله پیش رو به تحلیل و خوانش جامعه‎شناختی پاره ای از مثل های بلوچی سرحدی می پردازد. این تحقیق، نمود ساختارهای اجتماعی و ارزش‍های آیینی را در مثل های بلوچی گویش سرحدی، براساس رویکرد مردم مدار مایکل بوراوی واکاوی کرده است. باتوجه به اینکه شناخت حرکات و پویش های اجتماعی و بررسی قوانین حاکم بر این حرکات از وظایف اصلی جامعه شناسی است و زندگی اجتماعی به واسطه جنبه شفاهی اش با ادب عامه پیوند می یابد، می توان به ضرورت تحلیل جامعه شناختی مثل های بلوچی به عنوان یکی از برجسته ترین ژانرهای ادب عامه پی برد که در بازنمایی هویت مردمی و به تصویر کشیدن پدیده‎های زندگی، نقش قابل توجهی دارند. جامعه شناسی مردم مدار در پیوند با مطالعات فرهنگی به تجربه و شیوه زندگی مردم، میراث، ساختار و سرمایه های فرهنگی هر جامعه با بهره گیری از داده های فولکلوریک که بیانگر باورها و عملکرد عامه هستند، می پردازد. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و گردآوری اطلاعات برپایه تحلیل محتوا صورت گرفته است که از رایج ترین شیوه های شناسایی هویت آثار ادبی است و مثل ها به صورت تحقیق میدانی و روش مطالعه کتابخانه‏ای گردآوری شده‏ اند. یافته های تحقیق نشان می دهد بسیاری از کنش های معنادار ساختار اجتماعی قوم بلوچ در قالب سنت های فولکوریک و آیین های ارزشی مانند پناهنده پذیری، دیوان، هم یاری، انتقام جویی، سوگند نال، شمشیر و کفن، نان نمک و... در مثل های بلوچی نمود برجسته دارند.

    کلید واژگان: جامعه شناسی مردم مدار, ساختار اجتماعی, آیین های ارزشی, مثل های بلوچی سرحدی
    Hossein Shirkhani*, shaq Mirbaluchzaei, Balal Rigi

    The present article dealt with the sociological analysis and reading of some of the Sarhadi Baluchi's proverbs. This study examined the manifestation of social structures and ritual values in the Baluchi proverbs of the Sarhadi dialect, based on the people-oriented approach of Michael Borawy. The knowledge of social movements and elements and the study of the laws governing these movements is one of the main tasks of sociology, and social life is linked to popular literature through its oral aspect. Bonding with cultural studies, the people-oriented sociology deals with the experience and life style of the people, heritage, structure and cultural assets of a society, using folklore data that represent people's beliefs and practices. The research method is qualitative and the data collection has been done based on content analysis, which is one of the most common methods of identifying literary works. The proverbs have been collected as field research and library-study method. The research’s findings showed that many significant actions of the social structure of the Baluch people in the form of folk traditions and holy rituals such as asylum, court, assistance, revenge, swearing oath, sword and shroud, salt bread (hospitality), etc. are vividly reflected in the Baluchi proverbs.

    Keywords: Populace sociology, social structure, holy rituals, Sarhadi Baloch proverbs
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال