جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "educational sciences" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
گرچه علوم تربیتی یک علم مستقل است، اما این قلمرو علمی همواره از مفاهیم، روش ها، یافته ها و رویکردهای دیگر قلمروهای دانش مانند فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی و تاریخ بهره مند شده است، دیسیپلینهایی که آنها را به عنوان مبانی تعلیم و تربیت می شناسیم. مطالعه حاضر با هدف سنجش و مقایسه سطح دانش دانشجویان رشته علوم تربیتی درباره مبانی تعلیم و تربیت با استفاده از یک طرح زمینه یابی عرضی-مقطعی و با مشارکت 281 دانشجوی شاغل به تحصیل در سالهای اول تا چهارم دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی اجرا شده است. شرکت کنندگان در پژوهش از طریق یک آزمون چهارگزینه ای 96 سوالی (12 پرسش برای هر یک از مبانی هشتگانه تربیت) با میانگین نمره روایی محتوایی 72/06 و پایایی 0/77 مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سطح عملکرد دانشجویان هم در کل آزمون و هم در هریک از مبانی هشتگانه تربیت از حد میانگین (نمره 10) پایین تر است. بالاترین نمرات کسب شده به ترتیب به مبانی اقتصادی، روان شناختی، جامعه شناختی و تاریخی و پایین ترین آنها به ترتیب به مبانی فناورانه، فلسفی، زیست شناختی و هنری تعلق داشت. همچنین، نتایج نشان داد که به تناسب افزایش سنوات تحصیل، میانگین نمرات دانشجویان از مبانی تعلیم و تربیت به طور معناداری افزایش پیدا می کند. در مجموع، بر اساس نتایج این پژوهش توصیه می شود که گسترش درک دانشجویان رشته علوم تربیتی از مفهوم تربیت به عنوان یک رشته علمی و مبانی هشتگانه تعلیم و تربیت در کانون توجه برنامه ریزان درسی رشته علوم تربیتی قرار گیرد.
کلید واژگان: مبانی تعلیم و تربیت, علوم تربیتی, مبانی فلسفی, مبانی علمی, زمینه یابی عرضی-مقطعیGiven that the field of Education is based on other areas of knowledge, such as philosophy, psychology, history, and sociology, it requires its students to have adequate knowledge on these foundational areas. To evaluate and compare this knowledge across different groups of students of Education, a group of 281 first to fourth year students was tested using a multiple choice test of 96 items on 8 identified foundational fields, and with adequate validity and reliability. The results show that the overall performance level of the participants, as well as their scores on each of the foundational areas, is lower than the mean of 10. The highest scores obtained were in economic, psychological, sociological, and historical foundations, while the lowest were in technological, philosophical, biological, and artistic areas. Furthermore, the average scores across the four years of college significantly increased. Thus it is recommended that students’ understanding of the very concept of education and its foundations be attended to by curriculum developers.
Keywords: Foundations Of Education, Educational Sciences, Philosophical Foundations, Scientific Foundations, Cross-Sectional Survey -
هدف از این پژوهش بررسی امکان سنجی بین المللی سازی برنامه ی درسی رشته ی علوم تربیتی در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری شامل 101 نفر از اعضاء هیات علمی رشته ی علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی در شهرهای تهران و کرج بود که به دلیل تعداد محدود، کلیه ی افراد بعنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته با 70 سوال می باشد که ابعاد 13 گانه (فناوری های نوین، پژوهشی، طراحی برنامه ی درسی، منابع و محتوای آموزشی، روش تدریس، ارزشیابی، زبان ارتباطی، منابع مالی، منابع انسانی، همکاری های بین المللی، سازگاری فرهنگی، نگرشی به بین المللی سازی برنامه ی درسی، سازمان دهی و مدیریت اجرایی) را شامل می شود. روایی محتوایی و صوری با استفاده از نظر 5 نفر از متخصصین موضوعی تائید و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 869/0 محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین المللی سازی برنامه ی درسی رشته ی علوم تربیتی در دانشگاه آزاد در همه ی ابعاد با مشکلات عدیده ای روبرو است و نیازمند راهکارهای ساختاری و نهادی و آموزشی می باشد که با رعایت استانداردها و تامین زیرساخت ها و تجهیزات مختلف می توان تا حدودی این مشکلات را مرتفع ساخت.کلید واژگان: امکان سنجی, بین المللی سازی, برنامه درسی, علوم تربیتیThe purpose of this study is to investigate the feasibility of internationalizing of educational sciences curriculum in Islamic Azad University. It is applied in terms of purpose and survey in terms of descriptive method. The statistical population consisted of 101 faculty members of educational sciences department of the Islamic Azad University in the cities of Tehran and Karaj. Due to the limited number of the population, all individuals were considered as a sample. The data collection tool is a researcher-made questionnaire with 70 questions that has 13 dimensions (new technologies, research, curriculum design, educational resources and content, teaching methods, evaluation, communication language, financial resources, human resources, international cooperation, cultural compatibility, an approach to internationalization of the curriculum and organization and executive management). Content and face validity were confirmed using 5 subject matter experts’ opinions and the reliability of the questionnaire was calculated using Cronbach's alpha coefficient of 0.97. Findings show that the internationalization of educational science curriculum in Azad University faces many problems in all dimensions and requires structural, institutional and educational solutions that can be partially solved by observing standards and providing various infrastructure and equipment.Keywords: Feasibility Study, Internationalization, Curriculum, Educational Sciences
-
هدفهدف پژوهش حاضر حل تجسم دوگانه پنداری هستی شناسی و فولکسونومی و ایجاد همزیستی میان این دو فناوری با یکدیگر، برای توسعه هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان ابزار سازماندهی اطلاعات در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی است.روشاین مطالعه از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش، ترکیبی است. برای اکتساب دانش مفهومی و ساخت نیمه خودکار هستی شناسی از پایه براساس زبان طبیعی (برچسب های مردمی)، از روش سه مرحله ای E3 (استخراج، غنی سازی، و ترکیب)، آلوس و سانتانچه (2013) و رویکرد نوی و مک گینس (2001) استفاده شد. جامعه آماری، برچسب های دانشجویان روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تهران به منابع این حوزه، در کتابخانه دیجیتال این دانشگاه بود. برای گزینش و گردآوری برچسب ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی و اطمینان از صحت و درستی مفاهیم و رابطه های شناسایی شده میان مفاهیم استخراج شده، از نظرات 15 متخصص حوزه روان شناسی و علوم تربیتی استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای ایجاد هستی شناسی، نسخه 5.5 نرم افزار پروتژه بود.یافته هاپس از اکتساب برچسب های بدست آمده به تعداد 15787، این داده ها در پیوند با پایگاه اطلاعاتی اریک، و پس از شناسایی مفاهیم پایه و روابط بین این مفاهیم از حوزه، منجربه ارائه ساختار مفهومی با رویکرد هستی شناسی شد. بر این اساس، پس از تایید و اعتبار سنجی ساختار مفهومی، هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان یافته اصلی پژوهش، متشکل از 277 کلاس و زیرکلاس، 110 رابطه، 50 نمونه، و 9 مترادف بر گرفته از بانک اطلاعاتی اریک، ارائه و در قالب چند گراف مصور سازی شد. براساس آزمون آماری انجام شده، هستی شناسی با سطح معناداری 0005/0 از صحت نسبی برخوردار بوده و تمامی مولفه ها از نظر خبرگان تایید شد.نتیجه گیریفولکسونومی در درک وب معنایی به «هستی شناسی های تولید شده توسط کاربر» تبدیل شده اند. استفاده از تفاوت های ساختاری میان فولکسونومی و هستی شناسی ها، عدم نیاز به دانش اولیه و یادگیری سیستم های پیچیده رده بندی را فراهم می کند که نویدگر تکامل وب معنایی است.کلید واژگان: هستی شناسی, فولکسونومی, سازماندهی اطلاعات, شبکه معنایی, یادگیری نیمه خودکار, روان شناسی, علوم تربیتی, پایگاه اطلاعاتی اریکPurposeThe aim of the present study is to reconcile the dual embodiment of ontology and folksonomy and establish a symbiotic relationship between the two technologies for the development of folksonomized ontology as a tool for organizing information in the fields of psychology and educational sciences in cyberspace.MethodThis study is of an applied nature and utilizes a combined research method. To gain conceptual knowledge and develop a semi-automated ontology based on natural language (common labels), the three-step method proposed by Alves and Santanche (extraction, enrichment, and synthesis) (2013) is utilized, along with Noy and McGuinness's approach (2001). The statistical population refers to the labels used by students of psychology and educational sciences in the digital library of Allameh Tabatabai University. The purposive sampling method is used to select and aggregate specific labels. Additionally, to evaluate the credibility and validity of the extracted concepts and relationships, they are reviewed and confirmed by 15 experts in the fields of psychology and educational sciences. The software used to create the ontology is Protégé version 5.5.FindingsA total of 15,787 labels were extracted. After identifying the fundamental concepts and their interrelationships using the Eric database, a conceptual framework with an ontological approach was developed. After confirming and validating the conceptual structure, an ontology based on folksonomy is presented as the main research finding. It consists of 277 classes and subclasses, 110 relation types, 50 samples, and 9 synonyms taken from the Eric database, and is illustrated in several graphs. Based on the statistical test performed on the ontology derived from folksonomy with a significance level of 0.0005, the model has been proven to be relatively accurate, and all components have been confirmed by experts.ConclusionFolksonomies are "user-generated ontologies" within the Semantic Web. Leveraging the structural distinctions between folksonomies and ontologies holds the potential to advance the Semantic Web without requiring a deep understanding of complex classification systems.Keywords: Ontology, Folksonomy, Information Organization, Semantic Network, Semi-Automatic Learning, Psychology, Educational Sciences
-
هدفهدف اصلی این پژوهش آگاهی از وضعیت محتوایی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی رشته علوم تربیتی دانشگاه تبریز در گرایش های روانشناسی تربیتی، برنامه ریزی درسی، آموزش و بهسازی منابع انسانی به منظور تعیین سیر موضوعی در هر مقوله از سال 1376 تا 1395 می باشد.روشپژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش، تحلیل محتوا با استفاده از سیاهه وارسی است. به منظور تحلیل محتوای پایان نامه ها، از میان 405 پایان نامه رشته علوم تربیتی که در زمان انجام پژوهش در کتابخانه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی موجود بودند، 195 پایان نامه به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شده است.یافته هایافته های مطالعه نشان داد، در رشته آموزش و بهسازی پایان نامه ها در 9 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوع ارزیابی عملکرد (4 مورد)؛ در رشته برنامه ریزی درسی پایان نامه ها در 11 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی نظریه های یادگیری و تدریس (20 مورد)؛ در رشته روانشناسی تربیتی پایان نامه ها در 14 گرایش موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی راهبردهای مطالعه و یادگیری (14 مورد)؛ در رشته دکترای روانشناسی تربیتی پایان نامه ها با در 6 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه های موضوعی شیوه های اصلاح و تغییر رفتار و شیوه های نوین یاددهی و یادگیری (5 مورد) انجام گرفته است. همچنین بیشترین روش پژوهش مورد استفاده در پایان های علوم تربیتی، روش همبستگی بود. نتایج نشان داد جنسیت تاثیری در گرایش موضوعی پایان نامه ها ندارد، ولی مقطع تحصیلی بر نوع روش پژوهش مورد استفاده تاثیر مستقیم دارد.نتیجه گیریتعیین اولویت های پژوهشی در هر یک از گرایش های رشته علوم تربیتی در دو مقطع ارشد و دکترا و نیز آموزش روش های متنوع پژوهش در راستای غنا بخشیدن به پایان نامه های این رشته ضروری می باشد.کلید واژگان: پایان نامه, تحلیل محتوای موضوعی, روش شناسی, رشته علوم تربیتی, گرایشهای موضوعیObjectiveThe main objective of this research is to know the content status theses and dissertations of Tabriz University in Educational Psychology, Curriculum Planning, Human Resources Education and Improvement in order to determine the subject trend and methods used in each field from 1376 to 1395.MethodThe present research is applied in term of objective which has done using content analysis method. Out of 405 theses and dissertations in the field of educational sciences that were available in the library of the Faculty of Educational Sciences and Psychology at the time of the research, 195 cases were selected as sample. A researcher-made check-list was used to collect data.FindingsThe findings of the study showed that in the field Human Resources Education and Improvement theses were in 9 subject areas, with the highest frequency in the "performance evaluation" subject area (4 cases); in the field of Curriculum Planning, theses were in 11 subject areas with the highest frequency in the "learning and teaching theories" subject area (20 cases); In the field of Educational Psychology, theses were in 14 subject areas with the highest frequency in the subject area of "study and learning strategies" (14 cases); In the field of Educational Psychology (doctoral degree) dissertations were in 6 subject areas, with the highest frequency in the "behavior modification and change" and "new methods teaching and learning" subject areas (5 cases). Furthermore, the most used research method at the theses and dissertations of educational sciences was the correlation method. The results showed that gender had no effect on the subject area of theses and dissertations, however the grade had a direct effect on the type of research method used.ConclusionDetermining the research priorities in each of the fields of educational sciences in both master's and doctorate levels, as well as teaching various research methods in order to enrich theses and dissertation in this field, is necessary.Keywords: Thesis, Subject Content Analysis, Methodology, Educational Sciences, Tabriz University
-
شناسایی و سنجش دستاوردهای یادگیری یک رویکرد در حال توسعه در آموزش عالی است که به منظور ارزیابی و ارتقای کیفیت آن مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی دستاوردهای یادگیری مورد انتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی علوم تربیتی انجام شده است. بدین منظور از رویکرد کیفی و طرح نظام مند نظریه برخاسته از داده ها در سطح نظم دهی مفهومی بهره گیری شده است. در این پژوهش، از چند منبع گردآوری داده شامل برنامه درسی دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی مصوب 1395 و نظر مطلعان کلیدی شامل اعضای هییت علمی دانشگاه تهران، کارفرمایان مشاغل مرتبط و دانش آموختگان دانشگاه تهران استفاده شد. گردآوری داده های کیفی از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته و با راهبرد نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. اشباع داده ها با 37 مصاحبه به دست آمد. تحلیل داده های کیفی، با استفاده از نرم افزار MAXQDA2018 و کدگذاری باز اشتراس انجام و به شناسایی دستاوردهای یادگیری مورد انتظار در چهار دسته «شناختی»، «مهارتی»، «ذهنی- عاطفی» و «اجتماعی» منجر گردید. یافته های این پژوهش می تواند زمینه ای برای استفاده های چندگانه مانند تدوین و بازنگری برنامه درسی، ساخت ابزار و ارزیابی کیفیت تحقق دستاوردهای یادگیری به منظور ارتقا و تضمین کیفیت فعالیت های یاددهی- یادگیری در آموزش عالی قرار گیرد.کلید واژگان: آموزش عالی, پژوهش کیفی, دانش آموختگان, دستاوردهای یادگیری مورد انتظار, علوم تربیتیIdentifying and measuring learning outcomes is a developing approach to higher education that is applied to evaluate and improve its quality. The aim of this study was to identify and categorize the Expected Learning Outcomes of undergraduates in the field of educational sciences. For this purpose, a qualitative approach and a systematic plan of grounded theory at the level of conceptual ordering have been used. In this study, several data collection sources including the curriculum of the undergraduate course of educational sciences approved in 2016 and the views of key experts including faculty members of the University of Tehran, employers of related jobs, and undergraduates of the University of Tehran were used. The qualitative data collection was performed through semi-structured in-depth interviews and with a snowball sampling strategy The data saturation was obtained with 37 interviews. Analysis of qualitative data was performed using software MAXQDA2018 and Strauss open coding and led to the identification of learning outcomes in 4 categories including: cognitive, skill, mental-emotional and social. The findings of this study could form a basis for multiple applications such as curriculum development and revision, tool designing, and quality assessment of Expected Learning Outcomes to improve and ensure the quality of teaching-learning activities in higher education.Keywords: Higher education, qualitative research, Undergraduates, Expected learning outcomes, Educational Sciences
-
امروزه در نظام های آموزشی، تکنولوژی به مثابه عنصر بنیادین برای بهبود فرآیند آموزش و یادگیری دانشجویان پنداشته می شود. به نحوی که استفاده از فناوری های آموزشی منجر به پیامدهای مثبت گوناگون برای یادگیرندگان می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه استفاده از تکنولوژی آموزشی بر خلاقیت و نوآوری دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه کردستان است. روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری، شامل دانشجویان رشته علوم تربیتی در دانشگاه کردستان اعم از دانشجویان کلیه مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 1401-1400 بود و با حجم 620 نفر و نمونه ای به حجم 235 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام گرفت. روایی همگرایی و پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از مدل اندازه گیری مدل معادلات ساختاری PLS3 تایید گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 26 صورت گرفت و جهت برازش مدل اندازه گیری از مدل معادلات ساختاری SmartPLS3 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین استفاده از تکنولوژی آموزشی با خلاقیت و نوآوری دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه کردستان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل نشان داد که متغیر تکنولوژی آموزشی توانسته (%57) از تغییرات خلاقیت و نوآوری را تبیین نماید. منابع آموزشی با بیشترین ضریب استاندارد شده بتا (911/0) در رتبه اول قرار دارد. همچنین رتبه دوم مربوط به متغیر شرایط آموزشی با ضریب استاندارد شده بتا (904/0) است. چنانکه بهتر است که پژوهشگران آینده برای درک عمیق تر از موضوع، چنین پژوهش هایی را بر روی دانشجویان رشته تکنولوژی آموزشی انجام داده و میزان تاثیر آن را با سایر رشته ها مقایسه کنند. بر اساس این نتایج این نکته کلیدی استخراج گشت که هر کدام از مولفه های تکنولوژی آموزشی به روشی خاص اذهان یادگیرندگان را در جهت مسیرهای متناسب با رویکرد های خلاقانه و نوآورانه سوق داد.
کلید واژگان: کنولوژی آموزشی, خلاقیت, نوآوری, رشته علوم تربیتیWe are witnessing an increase in technology use which has turned out to be a major element to improve students' teaching and learning processes in today’s educational system. This change has had various positive educational technology outcomes for learners. Using educational technology and innovation is considered one of the essential components of developing creativity and innovation in students. Over time, much attention has been paid to what teachers need to know in order to effectively use technology in the classroom, and in addition, the competencies needed to nurture creative students. Since creativity and technology are vital for the success of educational organizations, especially universities, extensive studies have made efforts in order to determine the relationship between these two areas. These studies examine how various emerging technologies offer many specific benefits to educational organizations. However, there seem to be three outstanding benefits in the realm of creativity and innovation, which is a product of the technological world: an improved ability to the connection and empowerment of learners, an improved ability to organize the knowledge base of educational centers, and an improved ability of the organization to go beyond borders. This study aimed to investigate the relationship between using educational technology and creativity and innovation of students of educational sciences at the University of Kurdistan. Regarding methodology, the current study was applied in terms of purpose. It is a descriptive survey research in terms of method. In this research, the documentary method was utilized, i.e., books, articles, English and Farsi theses, and also a field questionnaire was used to collect the required data. The questionnaire has been prepared and arranged in three parts: The first part includes 4 demographic questions (gender, age, marital status, and education). Of the 43 questions in the main body of the standard questionnaire, 30 questions were on the dimensions of technology, 8 questions measured creativity, and finally, 5 questions investigated innovation concept in the students. All the analyses, descriptive and inferential statistics were performed via the SPSS26 and Smart PLS3 packages. By using Smart PLS3 software, reliability, validity, divergence, and convergence were measured. The participants were students of educational sciences at the University of Kurdistan, including both undergraduate and postgraduate students. In order to determine the sample size, Cochran’s formula was used and 235 participants were selected among 620 students by simple random sampling. In order to examine the educational technology variable, four components including "Educational objectives, educational conditions, educational resources, and educational efficiency" were used on 5 levels of the Likert scale (1 = "very little" to 5 = "very much"). Also, the variable of innovation and creativity (combined creativity and advanced creativity) was validated and measured at 5 levels of the Likert spectrum (1 = "completely disagree" to 5 = "completely agree"). As for the mean and standard deviation of variables of creativity and innovation obtained, the most creativity variable related to "summary" variables with a mean of 3.84 and a standard deviation of 1.08, and the variable of "internal affairs development" with a mean of 3.81 and a standard deviation of 1.12. The lowest variable of creativity according to students related to the variable "lack of proper planning" with a mean of 2.49 and a standard deviation of 1.13. A Pearson correlation analysis was conducted in order to assess the relationship between research variables. The results showed a positive and significant relationship between educational goals and educational resources (p<0.01, r=0.73). Also, there was a positive and significant relationship between educational resources and educational conditions (p<0.01, r=69). Further, the Pearson moment correlation for other research variables showed a positive and significant relationship at p<0.01 level. Regarding structural equation model fit, the value of the T statistic calculated for all components and sub-components was higher than 1.96. Thus, the significance of questions and relationships between variables can be confirmed at the 95% confidence level. The second criterion regarding structural equation model fit was R2 coefficients, which represent the percentage of variance explained by the independent variable of a dependent variable. As for R2 values, the data obtained was 0.688 for educational dimensions, and 0.818 for educational conditions. The acquired data for the other dimensions were higher than 0.67 which indicated a strong fit of the structural model of the research. The third criterion in structural equation model fit was the Q2 criterion, which showed the predictive power of the model. The Q2 value for educational technology dimensions and also creativity and innovation was higher than 0.15. which represented a moderate to high structural model fit. Therefore, it can be concluded that due to the predictive value of “learning performance”, which was 0.395, higher than 0.35, this dimension had the strongest predictive value compared to other research dimensions. Finally, after examining and confirming the conceptual model of the research, analyzing data by using PLS, and also results obtained from the connection between variables, path coefficients, T-statistics, significance level, mean, and rank concerning the research questions, with the path coefficient of 0.911, the obtained T= 66.708 was confirmed. Thus, it revealed that there was a positive relationship between educational resources and creativity and innovation of the students. The same positive result was obtained for the relationship between educational conditions and creativity and innovation with a path coefficient of 0.904 and T=80.625. Regarding the third question, the relationship between educational efficiency and creativity and innovation of the students was also positive. Further, the obtained data for the fourth question, path coefficient of 0.898 and T= 70/334 revealed a significant and positive relationship between educational aims and creativity and innovation of the students. In conclusion, based on the findings, it was shown that the educational technology variable was able to explain 57% of the changes in creativity and innovation. Among the dimensions of educational technology, the effect observed from the highest to the lowest, related to educational conditions, educational resources, educational goals, and educational efficiency. As final remarks, it was suggested that education policymakers integrate more technology into course contents, hold educational technology workshops in order to develop creativity and innovation in students, and provide sufficient educational infrastructure to incorporate modern technologies into classrooms
Keywords: Educational Technology, Creativity, innovation, Educational Sciences -
هدف پژوهش حاضر، تحلیل ادراک دانشجویان دانشگاه تهران، از راهکارهای پیشگیری از یادگیری زاید و عوامل کارآمدی و ناکارآمدی مطالب درسی در رشته علوم تربیتی است. ازاین رو با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، ادراک 27 نفر (6 مرد و 21 زن) از دانشجویان رشته علوم تربیتی و گرایش های مختلف آن (10 نفر کارشناسی و 17 نفر تحصیلات تکمیلی) از دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران که با استفاده از نمونه گیری هدفمند ملاکی انتخاب شده بودند، مورد واکاوی قرار گرفت. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کلایزی بود. برای اعتبار پذیری یافته ها، از راهبرد حضور در محیط پژوهش و صرف زمان کامل با شرکت کنندگان، تبادل نظر با همتایان و همچنین از سه سویه نگری بهره برده شد. به منظور رعایت ویژگی های کیفی پژوهش، از سه ملاک انتقال پذیری، تاییدپذیری و قابلیت اطمینان، استفاده شد. با تحلیل داده ها برای راهکارهای پیشگیری از یادگیری زاید، چهار مضمون با محوریت راهکارهای مربوط به محیط آموزشی و محیط شغلی و برای عوامل کارآمدی و ناکارآمدی مطالب درسی نیز به ترتیب پنج و سه مضمون استخراج گردید که عمدتا حول توجه به نیازها، علایق و شرایط فراگیران و ارتباط نظری و عملی دروس بود. درمجموع بر اساس نتایج پژوهش، بازنگری های منظم در برنامه های درسی، توجه به نیازها و علایق فراگیران در این راستا و به کارگیری عملی دانسته ها از عوامل مهم در کارآمدی مطالب درسی و از راهکارهای مهم پیشگیری از یادگیری زاید در این رشته معرفی گردید.
کلید واژگان: برنامه درسی زائد, پدیدارشناسی, رشته علوم تربیتی, عوامل کارآمدی مطالب درسی, یادگیری زائدThe purpose of this study was to analyze students’ perceptions of strategies to prevent scrap learning and factors affecting the effectiveness and ineffectiveness of course contents in the field of educational sciences. This qualitative research adopted a descriptive phenomenological study. Participants included 27 students (10 undergraduates and 17 postgraduates; 6 male and 21 female) of educational sciences and its sub-disciplines selected from the Faculty of Psychology and Educational Sciences, University of Tehran, using purposeful sampling. Semi-structured interviews were used to collect data and continued until data saturation was reached. The data were analyzed using Colaizzi's seven-step method. Researcher continued observation of and interaction with the participants, peer review, and triangulation were used to enhance the credibility of the findings. In addition, the three criteria of transferability, confirmability, and dependability were considered. The analysis of the data led to the identification of four themes concerning scrap learning, with the core category of solutions related to the educational and work environment. Furthermore, five and three themes were identified regarding the effectiveness and ineffectiveness of course contents, respectively, which were mainly based on attention to the needs, learners’ interests and conditions, and the theoretical and practical relevance of the courses. In sum, the results of this study showed that regular revisions in the curricula, attention to students’ needs and interests, and the practical application of the knowledge imparted to students played an important role in preventing scrap learning and enhancing the effectiveness of the course materials.
Keywords: curriculum effectiveness, educational sciences, phenomenology, scrap curriculum, scrap learning -
نوشتار حاضر با هدف ارج نهادن به خدمات و آثار علمی و آموزشی دکتر علی علاقه بند نگارش شده است. در بخش نخست مقاله با کاربست روش زندگی نامه نویسی به حیات شخصی و تحصیلی ایشان اشاره شده و در ادامه آثار علمی وی معرفی و برخی ویژگی های آن از جمله «توجه به اندیشه ها و نظریه های بنیادین مدیریت و کاربرد آن در عرصه مدیریت آموزشی»، «پرداختن به نیازهای جامعه علمی و تناسب محتوای کتاب ها با سرفصل های درسی مصوب»، «برخورداری از نوآوری و داشتن سهم افزایی در حوزه دانش مدیریت آموزشی» و «نگارش روان و قابل فهم مطالب بدون پرنویسی و پیچیده نویسی» تشریح شده است. در بخش دوم به کمک رویکرد پدیدارشناسانه و تجربه زیسته نگارنده از حضور درکلاس درس و مکاتبات و مراودات با ایشان برخی از خصوصیات شخصیتی، اخلاقی و علمی وی توصیف شده است. بارزترین ویژگی علمی علاقه بند، دانش و شناخت عمیق از بنیان های نظری مدیریت آموزشی و مهم ترین خصوصیت های اخلاقی وی، مناعت طبع، صراحت لهجه، صداقت در عمل و دوری جستن از امور دنیوی بود. علاقه بند نمونه ای از معلم تراز دانشگاه ایرانی و استادی بی جانشین در حوزه مدیریت آموزشی بود که سراسر عمر پرثمر خود را در راستای نگارش کتاب های طبقه بندی شده و ماندگار در رشته مدیریت آموزشی و اعتلای جایگاه علمی این حوزه در نظام دانشگاهی کشور صرف کرد. بهره گیری از دیدگاه های وی که در مقاله حاضر به آن اشاره شده، می تواند گره گشای بخشی از مشکلات نظام مدیریت آموزشی کشور باشد.
کلید واژگان: علی علاقه بند, دانشگاه علامه طباطبائی, دانشسرای عالی سپاه دانش مامازن, تاریخ شفاهی مدیریت آموزشی, زندگی نامه نویسی, علوم-تربیتیThe present article was written with the aim of honoring the services and educational achievements of Dr. Ali Alagheband. In the first part, using biography method, his personal and academic life and scientific works were described. Later his publications were introduced following some of their highlights such as "Paying attention to the main theories of management and their applications in the field of educational administration", "Addressing the needs of the scientific community and the corresponding contents with the approved curricula", "Having innovation and growing contributions in the field of educational administration knowledge" and " Fluent and comprehensive writing" were explained. In the second part, with the help of the phenomenological and lived experience approach of the author from attending the classroom and interactions with Alagheband, some of his personality traits, morals and scientific characteristics were described. The most prominent academic characteristics of Alagheband were his deep knowledge and perception of the theoretical foundations of educational administration and his most important moral characteristics were self-respect, magnanimity, outspokenness, integrity as well as his disinterest towards materialistic facets. He was a true example of high level Iranian university teacher and a unique and an invaluable professor in the field of educational administration who spent his entire life writing well-classified and indelible books in the field of educational administration and promoting the academic position of this field in Iranian academic system. Utilizing his point of view which is mentioned in this article could help solve some of the major problems of the educational administration system in Iran.In the second part, with the help of the phenomenological and lived experience approach of the author from attending the classroom and interactions with Alagheband, some of his personality traits, morals and scientific characteristics are described. The most prominent scientific characteristics of Alagheband were his deep knowledge and perception of the theoretical foundations of educational administration and his most important moral characteristics were self respect, magnanimity, Outspokenness, Integrity as well as his disinterest towards materialistic facets. He was a true example of high level Iranian University teacher and a unique and an invaluable professor in the field of educational administration who spent his entire life writing well-classified and indelible books in the field of educational administration and promoting the scientific position of this field in Iranian academic system.
Keywords: Ali Alagheband, allameh tabataba'i university, Mamazan Community College of Sepah-e-Danesh, Oral History of Educational Administration, Biography, Educational sciences -
این پژوهش با رویکردی تفسیرگرایانه سعی دارد به تدوین عناصر برنامه درسی مبتنی بر عمل در آموزش عالی ایران از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت بپردازد. رویکرد پژوهشی به کار برده شده از نوع روش شناسی کیفی بوده که به مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 21 نفر از کنش گران دانشگاهی پرداخته است. داده های حاصل از مصاحبه ها براساس رویکرد پژوهشی نظریه زمینه ای در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ماحصل آن تعیین عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمل در هفت عنصر: هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی - یادگیری، مواد و منابع، فرصت های یاددهی - یادگیری، شرایط محیط یادگیری و ارزشیابی بوده است. هرکدام از این عناصر دارای مولفه هایی است.
کلید واژگان: برنامه درسی مبتنی بر عمل, آموزش عالی ایران, متخصصان تعلیم و تربیت, تجربه زیسته, نظریه زمینه ای, علوم تربیتیThis study tries to formulate elements of practice -based curriculum in Iranian higher education from the perspective of education specialists with an interpretive approach. The research approach used is a qualitative methodology that has conducted semi-structured interviews with 21 academic actors. The data obtained from the interviews have been analyzed based on the research theory of the grounded theory in the form of three stages of open coding, axial coding and selective coding. The result was the determination of the elements of the practice-based curriculum model in seven elements: purpose, content, teaching-learning strategies, materials and resources, teaching-learning opportunities, learning environment conditions and evaluation. Each of these elements has components
Keywords: practice-based curriculum, Iranian higher education, education specialists, lived experience, grounded theory, educational sciences -
تدوین رهنمودهایی بر بنیاد پیش فرض های بومی و اسلامی جهت بهبود وضعیت برنامه درسی علوم تربیتی در ایران
هدف پژوهش حاضر، استخراج رهنمودهایی بر بنیاد پیش فرض های بومی و اسلامی، به منظور بهبود وضعیت برنامه درسی علوم تربیتی در ایران است. روش پژوهش، تحلیل مفهومی و قیاس نظری بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از برگه های فیش برداری و با شیوه تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است و نتایج پژوهش منجر به استخراج پنج پیش فرض اساسی، شامل اصالت اقتباس در بومی سازی و اسلامی سازی علوم تربیتی، توجه به مضامین اسلامی و فرهنگ ملی در بومی سازی و اسلامی سازی، نگاه نوگرایی- بومی گرایی در بومی سازی و اسلامی سازی، اصالت دادن به تولید محتوای مبتنی بر فرهنگ بومی و توجه به فطرت و ابعاد وجودی انسان در بومی سازی و اسلامی سازی علوم تربیتی است. بر بنیاد پیش فرض های مطرح شده، پنج رهنمود کاربردی شامل1) بررسی انتقادی متون وارداتی و اقتباس در ترجمه آثار غربی در حوزه علوم تربیتی، 2) شناسایی و معرفی چهره های متفکرین بومی و اسلامی در تاریخ علوم تربیتی ایران، 3) استقبال از طرح های مبتکرانه بومی و اسلامی در حوزه علوم تربیتی، 4) تولید دانش بومی و اسلامی در حوزه علوم تربیتی و 5) کیفیت بخشی به تربیت نیروی انسانی متناسب با نیازهای بومی و اسلامی، برای بهبود برنامه درسی علوم تربیتی در ایران، استنباط و تدوین گردید.
کلید واژگان: بومی سازی, اسلامی سازی, علوم تربیتی, پیش فرض ها و رهنمودهاThe purpose of this study is to employ guidelines based on indigenous and Islamic assumptions in order to improve the status of the program in educational sciences in Iran. There is a research method, conceptual analysis and analogy of theory, and in order to collect the necessary data to achieve the researcher, the available resources related to the immunization of note-taking and using the method of analysis of qualitative materials required analysis It is intended to extract five basic presuppositions, including the originality of adaptation in the localization and Islamization of educational sciences, attention to Islamic themes and national culture in localization and Islamization, the view of modernity-localism in localization and Islamization, originalization To produce domestic materials based on indigenous culture and to pay attention to the nature and dimensions of human existence in the localization and Islamization of educational sciences. Based on the proposed assumptions, five practical guidelines include: 1) Critical review of imported texts and adaptations in the translation of Western works in the field of educational sciences 2) Identification and introduction of native and Islamic thinkers in the history of Iranian educational sciences. 3) Welcoming Innovative indigenous and Islamic projects in the field of educational sciences. 4) Production of indigenous and Islamic knowledge in the field of educational sciences. 5) The quality of training human resources, in accordance with local and Islamic needs, to improve the curriculum of educational sciences in Iran, was inferred and developed.
Keywords: Localization, Islamization, Educational Sciences, Assumptions, Guidelines -
اعجاز قرآن از ابعاد گوناگونی برخوردار است که یکی از مهم ترین آنها اعجاز علمی است. اعجاز تربیتی، یکی از انواع اعجاز علمی به شمار می آید. مصطفی رجب یکی از پژوهشگرانی است که درباره آیه رضاعه (بقره/233) ادعای اعجاز تربیتی کرده است. هدف پژوهش، نقد اعجاز تربیتی در آیه رضاعه از دیدگاه مصطفی رجب است. روش پژوهش به لحاظ جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی تحلیلی است. بدین صورت که برای استخراج تعریف دقیق اعجاز و رویکردها و نیز ادعای اعجاز تربیتی در آیه رضاعه، به متون علمی مرتبط و کتابهای لغت مراجعه و داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش این بود که اعجاز تربیتی سه رویکرد دارد که «اعجاز گزاره ای» یکی از رویکردهایی است که ادعای اعجاز رجب در آن جای می گیرد. وی درباره این آیه از چهار جهت ادعای اعجاز کرده است. اول در انتخاب واژه های ولد و والده؛ دوم در گزینش واژه لاتضار؛ سوم دراطلاق و شمول اضرار و چهارم، مراعات اصل آرامش در ازدواج و تربیت خانوادگی. نقدهایی که بر ادعای رجب وارد است عبارتند از: استفاده از قرایت غیر متواتر برای اثبات اعجاز تربیتی، پذیرش شگفت انگیزی واژگانی آیه و نیز پی ریزی قوانین روابط والدین و کودک بدون وجود اعجاز، اعجاز ادبی بودن بر فرض وجود اعجاز، عدم استقلال و تبعی بودن اعجاز تربیتی، خلط مبنایی اعجاز تربیتی بودن کل قرآن با ادعای اجاز در دو آیه. نتیجه آنکه گرچه ادعای موارد چهارگانه رجب درباره آیه، مورد پذیرش واقع نشد؛ اما درباره پی ریزی اصول تربیتی و حقوقی روابط والدین و کودک می توان اعجاز را مطرح کردکلید واژگان: قرآن, علوم تربیتی, اعجاز علمی, اعجاز تربیتی, مصطفی رجبThe miracle of the Quran has various dimensions, one of the most important of which is the scientific miracle. The educational miracle is one of the types of a scientific miracle. Mustafa Rajab is one of the researchers who has claimed an educational miracle about the Reza’ah verse (Baqarah/233). The purpose of the research is to criticize the educational miracle in the verse of Reza’ah from the point of view of Mustafa Rajab. The research method is descriptive-analytical in terms of data collection and analysis. In this way, to extract the exact definition of miracles and approaches, as well as the claim of educational miracles in Reza’ah verse, related scientific texts and lexical books have been referred and the obtained data have been analyzed. The findings of the research were that there are three approaches to the educational miracle, and the “propositional miracle” is one of the approaches in which the claim of Rajab’s miracle is placed. He claimed miracles about this verse in four ways. First, in choosing the words “wald” and “walidah”; Second, in the selection of the word “la tuzarru’; thirdly, in divorce and inclusion of damages and fourth, in observing the principle of peace in marriage and family education. Criticisms of Rajab’s claim include the use of non-massive recitations to prove the miracle of education, the acceptance of the lexical wonder of the verse, as well as the age-old rules of parent-child relationships without the existence of a miracle, the literary miracle based on the assumption of the existence of a miracle, lack of independence and the subordination of the miracle of education, the confusion of the basis of the educational miracle in the whole Quran with the claim of permission in two verses. The result is that although Rajab’s claim of four cases about the verse was not accepted; but about the establishment of educational and legal principles of parent-child relations, miracles can be put forwardKeywords: Quran, Educational Sciences, scientific miracle, Educational miracle, Mustafa Rajab
-
تاسیس و توسعه رشته های دانشگاهی را می توان محصول مجموعه ای از تاثیرات اجتماعی و تاریخی دانست. علوم تربیتی به عنوان یک رشته دانشگاهی از مهرماه 1311 در دانشسرای عالی تاسیس شد، اما سیوال اساسی آن است که این آغاز بر بستر چه تحولات تاریخی شکل گرفته است و در توسعه خود چه روندی را طی کرده است؟ به نظر می رسد شکل گیری علوم تربیتی در ایران بر بستری از تحولات تاریخی شامل الف) تاسیس دارالفنون ب) تحولات اجتماعی فرهنگی حد فاصل تاسیس دارالفنون تا مشروطیت، ج) مشروطیت و د) اعزام دانشجو به اروپا، روی داده است. ماحصل این تحولات آن بوده است که این رشته در کشور ما از نهادهای آموزشی سنتی بیرون نیاید و اتکاء به میراث حکمی و فلسفی ما نداشته باشد. این رشته تنها توانست از طریق تربیت نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش، ظهور یابد و خود را به جامعه سنتی ما بقبولاند و چه بسا اگر مسیر ظهور دیگری داشت با مقاومت روبرو می شد. علوم تربیتی پس از پدیدآیی بر چنین بستری، دوره های تاریخی ویژه ای را طی کرده است تا به مرحله توسعه کمی از سال های ابتدایی دهه 70 شمسی برسد که هر یک از این دوره ها، ویژگی های خاص خود را داشته است.کلید واژگان: علوم تربیتی, آموزش عالی, روند تاریخی, بستر تاریخی, پژوهش تاریخیIn Iran, educational sciences began as an academic discipline in 1932, but, the essential questions here are, ‘what was the historical context of the establishment of Educational Sciences as a discipline in Iran?’ and ‘what process did it go through to reach the stage of quantitative development?’ It seems that the formation of educational sciences in Iran has taken place on the basis of historical factors including a) the founding of Darul-Fonun, b) the socio-cultural changes during the period between the founding of Dar ul-Fonun and the Persian Constitutional Revolution, c) the Persian Constitutional Revolution, and d) sending of students to Europe. As a result of these, Educational Sciences in Iran was not rooted in traditional educational institutions and not rely on our legal and philosophical heritage. Educational sciences in Iran, were only able to emerge from the channel of professional provision (ie, teacher education) and to accept itself in our traditional society, perhaps if it had another path of emergence, it would have faced resistance. After emerging in such a context, Educational Sciences have undergone special historical periods to reach the stage of quantitative development that was discussed.Keywords: Educational Sciences, Higher Education, historical context, historical research
-
روش تحقیق از دروس بنیادی است که در دهه های اخیر رشد مناسبی داشته و مورد اقبال خوبی قرار گرفته؛ اما متاسفانه با وجود تاکیدی که امروزه بر روش تحقیق و به کارگیری صحیح آن در حوزه های مختلف علوم وجود دارد، شاهد بی توجهی و کمتر پرداخته شدن به این مبحث و شیوه ها و اصول آن در تحقیقات دانشجویی هستیم. از آنجا که اغلب دانشگاه ها به پژوهش و برنامه های پژوهشی می پردازند، سعی بر آن دارند که آگاهی و شناخت دانشجو نسبت به روش های تحقیق در زمینه های تخصصی افزایش دهند. کتاب «الموجز فی المنهج البحث العلمی فی التربیه و العلوم الإنسانیه» نوشته دکتر سیف الاسلام سعد، کتابی است که در آن سعی شده است تا روش پژوهش علمی و اصول پایان نامه نویسی برای دانشجویان تبیین شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد این کتاب پرداخته و برخی از امتیازها و کاستی های آن را برشمرده است. بر اساس یافته های این پژوهش، توانایی نویسنده در تبیین مطالب، انسجام و ترتیب موضوعات، تاکید لزوم استفاده از رایانه در پژوهش های علمی و رعایت علایم نگارشی از جمله مهم ترین نقاط قوت کتاب مذکور است. اما ایراداتی چون، کم توجهی به ارجاع دهی درون متنی، عدم استفاده از منابع، و جامع نبودن برخی مطالب و عدم تبیین تفاوت روش شناسی و روش پژوهش از کاستی های کتاب می باشد.کلید واژگان: نقد کتاب, روش شناسی, ساختار ظاهری, معیار کتاب, علوم تربیتیThe research method is one of the fundamental courses that has been grown well in recent decades and has been well received; but unfortunately, despite the emphasis today on the research method and its proper application in various fields of science, we are witnessing less attention to this issue and its methods and principles in student research. Since most universities focus on research and research programs, they try to increase the student's awareness and knowledge of research methods in specialized fields. The book "Concise of the Approach to Scientific Research on Education and Anthropology" written by Dr Saif al-Islam has tried to explain the method of scientific research and the principles of dissertation writing to students. In the present study, this book has been reviewed and criticized with a descriptive-analytical method and has enumerated some of its advantages and shortcomings. Based on the findings of the current study, the author's ability to explain the content, coherence and order of topics, emphasizing the need to use a computer in scientific research, and observing writing marks are among the most important strengths of the book. However, lack of attention to in-text citations, lack of use of sources, and lack of comprehensiveness of some content and lack of explanation of the difference between methodology and research methods are the shortcomings of the book.Keywords: Book Critique, methodology, Appearance structure, Book Criteria, Educational Sciences
-
یکی از روش های طراحی مدل برنامه درسی، استفاده از شاخص های ارزیابی کیفیت و اعتبارسنجی از برنامه های موجود است. در پژوهش حاضر، با استفاده از تحلیل میانجی بر اساس شاخصهای فوق مدلی برای برنامه درسی دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی در دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی تبیین و طراحی شده است. رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی است و در زمره تحقیقات کاربردی طبقه بندی می شود و از روش ترکیبی (کمی-کیفی) بهره گرفته است. همه اساتید مشغول به تدریس در رشته مذکور به عنوان جامعه آماری، طور تمام شمار انتخاب شده و با آنها مصاحبه انجام گرفت و در ادامه به پرسشنامه پاسخ دادند. اعتبار پرسشنامه مذکور توسط 8 تن از اساتید متخصص تایید شد و ضریب پایایی آن برابر با 987/0 به دست آمد. داده های حاصل از پرسشنامه از طریق آزمون T یک نمونهای مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدل برنامه درسی و مدل تحلیل میانجی از طریق نرم افزار آموس طراحی شد. یافتههای این تحقیق عبارتند از: تدوین و استانداردسازی 12 عامل، 33 ملاک و 211 نشانگر، طراحی مدل دوازده عاملی برنامه درسی، مشخص نمودن متغییرهای میانجی و نهایتا طراحی مدل تحلیل میانجی.
کلید واژگان: مدل برنامه درسی, رشته علوم تربیتی, دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی, مدل تحلیل میانجی, مدل اکرOne of the methods of designing the curriculum model is to use quality evaluation indicators and validation of existing programs. In the present study using mediation analysis based on the above indicators. a model for the undergraduate curriculum in educational sciences at Farhangian University of North Khorasan has been explained and designed. The approach of the present study is exploratory and is classified as applied research and has used a combined (quantitative-qualitative) method. All the professors teaching in the mentioned field were selected as a statistical population and they were interviewed and then answered the questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by 8 expert professors and its reliability coefficient was 0.987. The data obtained from the questionnaire were analyzed by one-sample t-test and finally the curriculum model and mediator analysis model were designed through Amos software. The findings of this research are: development and standardization of 12 factors, 33 criteria and 211 indicators, design of a twelve-factor curriculum model, identification of mediating variables and finally designing a mediating analysis model.
Keywords: Curriculum model, educational sciences, Farhangian University of North Khorasan, Mediator analysis model, Ecker model -
کیفیت آموزشی از دغدغههایی است که نظامهای دانشگاهی برای دستیابی به آن در تلاش هستند و عوامل مختلفی بر این کیفیت اثرگذار است. در دهههای اخیر، آموزش عالی با مشکلاتی روبهرو شده که نیاز به بهبود کیفیت احساس میشود. بررسیها حاکی از آن است که علیرغم اهمیت این مهم، همچنان موضوع آموزش دچار نارساییهای فراوانی است که کیفیت آن را خدشهدار میکند؛ بههمیندلیل، شناسایی و رتبهبندی عوامل اثرگذار میتواند افزایش کیفیت در آموزش را بهدنبال داشته باشد؛ بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر کیفیت آموزشی رشته علوم تربیتی دانشگاه مازندران است. روش این پژوهش، مطالعه موردی است که با مطالعه و بررسی متون، 31 عامل بهعنوان عوامل اثرگذار شناسایی شد و براساس تحلیل مضمون (فراگیر، سازماندهنده و پایه) تحلیل شد. با روش هدفمند 7 نفر از خبرگان انتخاب شدند و به پرسشنامه پژوهشگرساخته پاسخ دادند و دادهها با استفاده از روش ویکور فازی، تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد از دیدگاه خبرگان، از 31 عامل استخراجشده از پیشینه پژوهش، 8 عامل اثرگذارترین عوامل بر کیفیت آموزشی رشته علوم تربیتی هستند. این عوامل عبارتاند از: میزان علاقهمندی استاد به تدریس؛ داشتن مشارکت فعال در جریان تدریس؛ استفاده از مفاهیم جدید علمی برای هر واحد درسی؛ سطح سواد؛ درگیرکردن ذهن با مسایل درسی توسط استادان؛ امکانات فیزیکی کلاس ازلحاظ نور، صندلی، گرما و سرما؛ فضای آموزشی مطلوب درجهت انجام کارهای پژوهشی و میزان علاقهمندی به تحصیل که بهترتیب از بالاترین درجه اهمیت برخوردار هستند. باتوجهبه عوامل اثرگذار که در پژوهش شناسایی و اولویتبندی شد، لازم است مسیولان آموزش عالی و روسای دانشگاهها به این عوامل بیشازپیش توجه کنند تا اینگونه کیفیت آموزش ارتقا یابد.
کلید واژگان: کیفیت آموزشی, علوم تربیتی, ویکور فازیEducational quality is one of the issues that academic systems are trying to achieve, and various factors affect this quality. In recent decades, higher education has faced challenges that need to be improved. Studies show that despite the importance of this issue, the issue of education still has many shortcomings that impair its quality. For this reason, identifying and ranking influential factors can lead to an increase in the quality of education Therefore, this study aimed to identify and rank the factors affecting the educational quality of educational sciences at the University of Mazandaran. Research method was a case study that by studying and reviewing the texts, 31 factors were identified as influential factors and analyzed based on thematic analysis (comprehensive, organizing, and inclusive).7 experts were selected by the purposeful method and answered the research made questionnaire and analyzed using fuzzy Vikor method. The research findings showed that from the perspective of experts, 31 factors extracted from the research literature; 8 factors are the most influential factors on the educational quality of educational sciences.These factors include: lecturer interest in teaching; active participation in teaching; use of new scientific concepts for each subject; literacy; engaging teachers with subject matter; facilities Physical class in terms of light, chairs, heat and cold; desirable teaching space for research and interest in education are of the highest importance respectively. Considering the influential factors that were identified and prioritized in the study, it is necessary for higher education officials and university chancellors to pay more attention to these factors in order to achieve such quality of education.
Keywords: educational quality, educational sciences, Fuzzy VIKOR method -
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و پنجم شماره 1 (پیاپی 48، بهار و تابستان 1400)، صص 55 -72
یکی از وظایف اصلی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، تصنیف، تالیف و ترجمه ماخذ مبنایی است؛ با این حال مرور شواهد نشان داده است علی رغم گذشت بیش از سه دهه از عمر این سازمان، یک خلا پژوهشی جدی در زمینه بررسی علمی آثار منتشرشده آن در حوزه علوم تربیتی به صورت کلی (نه به صورت تک کتاب) وجود دارد. بررسی این خلا پژوهشی هدف مطالعه حاضر است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده و جامعه آماری آن تمامی کتاب های منتشرشده گروه تخصصی علوم تربیتی «سمت» بوده است که تا پیش از سال 1395 منتشر شده اند. از این جامعه، 33 کتاب، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در مطالعه، «فرم نقد کتب درسی دانشگاهی شورای بررسی متون و برنامه های علوم انسانی» بوده است. هر کتاب را دو عضو هییت علمی دانشگاه ها و متخصص در حوزه مربوط، بررسی انتقادی کرده و فرم مذکور را تکمیل نموده اند. طبق این مطالعه، دست کم 70 درصد از متخصصان، نمونه انتخاب شده از کتاب های درسی گروه علوم تربیتی سازمان «سمت» را از لحاظ شاخص های اعتبار منابع، دقت در ارجاع دهی، رعایت امانت، بی طرفی علمی، رعایت قواعد نگارش، روان بودن، معادل سازی دقیق اصطلاحات، نظم منطقی در کل اثر و نیز کیفیت حروف نگاری، صفحه آرایی و صحافی خوب و دست کم 30 درصد از متخصصان، نمونه انتخاب شده کتاب های رشته علوم تربیتی «سمت» را از حیث شاخص های روزآمدی منابع، جامعیت محتوا و کیفیت تحلیل، ضعیف ارزیابی کرده اند؛ این عدد در شاخص های شکلی بیشتر بوده است. در نتیجه، پیشنهادهایی در خصوص ارتقای کیفی آثار منتشرشده ارایه شده است.
کلید واژگان: کتاب درسی, علوم تربیتی, و «سمت»One of the fundamental tasks of the Organization for Researching and Composing University textbooks in Humanities (SAMT) is Authorship and official translation of basic reference source, however, reviewing the evidence have shown there is a significant research gap in its published work of educational science (not as the individual book) despite three decades of its life. The present study aims to examine this gap by employing content analysis. The statistical population comprised all the SAMT published books of educational science before 2016 that 33 books have chosen by subjective sampling. The text-books review checklist of the council of humanities literature review and planning was our research tool. Every book has reviewed critically by two expert faculty members who also completed the given checklist. This study, in general, demonstrated that at least 70 percent of experts believed SAMT’s books in educational science are well-organized in respect of resources accredit index, accurate referencing, trusteeship, objectivity, clear writing, fluency, precise equivalent, logical order of every chapter, and the whole text as well as typography, layout, and binding. Therefore, these indexes could consider as the strengths of SAMT educational science publications. After all, results represented that 30 percent of these books were poor in terms of the updated resources index, content comprehensiveness, and analysis quality. This figure was even higher in the form index. According to the results, there have been suggestions for improving literature quality.
Keywords: Textbook, educational sciences, The Organization for Researching, Composing University Textbooks in the Humanities (SAMT) -
شناخت چگونگی قوامیافتن تدریجی علم تربیتی مدرن در طول تاریخ فرهنگی و اجتماعی جهان مدرن، نقش مهمی در فهم بنیادین ماهیت این علم، ذهنیتها، مضامین و کلانایدههای حاکم بر آن و میراثی که اکنون از آن به جا مانده، دارد. پژوهش حاضر به هدف بررسی این چگونگی، در پژوهشی تاریخی-تحلیلی و با بهرهگیری از برخی منابع تاریخی دست اول و دست دوم دربارهی تاریخ علوم تربیتی و آموزش و پرورش مدرن در مناطق و کشورها و ادوار تاریخی مختلف، به واکاوی مهمترین بسترهای شکلگیری و تحول و توسعهی علم تربیتی مدرن پرداخته است. بر اساس یافتههای پژوهش، شش زمینهی فرهنگی و اجتماعی شامل «ضرورت یافتن تربیت نسل جدید برای جامعهی جدید و عدم صلاحیت نهادهای سنتی برای ایفای این نقش»، «آموزشیسازی مسایل اجتماعی»، «کشف دورهی کودکی و اهمیت یافتن مطالعهی آن»، «روانشناسیگرایی»، «پیدایش و تحول مدارس و مراکز تربیت معلم» و «پیدایش حرفهی معلمی و حرفهای سازی مشاغل مرتبط با آموزش و پرورش» به عنوان مهمترین ذهنیتها یا پدیدههای اثرگذار در ساخت معنا و ماهیت علم تربیتی مدرن شناسایی گشته و به تفصیل، گزارش و تحلیل شدهاند.
کلید واژگان: علوم تربیتی, آموزش و پرورش مدرن, آموزشی سازی, فلسفه ی کودکیUnderstanding the process and conditions of the constitution of modern educational science during the cultural and social history of modern world has a key role in comprehending the nature of educational science, those mentalities and big ideas which govern it and its legacy for today's educational world. To reach that aim, this research studies the socio-cultural grounds of the formation and development of modern educational science by analyzing first-hand and second-hand historical resources about educational science and modern education across regions along the modern history, using historical-analytical method. Based on the findings of the research, six main grounds have been recognized as most effective in the formation of educational science and explained in detail and they are as follows: necessity of preparing new generation for the modern society and inefficiency of traditional institutions, educationalization of social problems, discovering childhood, psychologism (in education), schools and teacher training institutes and finally, the profession of teaching and professionalization of various educational occupations.
Keywords: Educational sciences, Educational theory, Modern Education, Educationalization, Philosophy of childhood -
هدف
بهمنظور بررسی ماهیت حوزه مدیریت آموزشی در ایران، شناخت مرزهای رشتهای، شناخت حیطههای مورد مطالعه توسط محققان، رویکردهای معرفتشناختی مورد استفاده در پژوهشهای اینحوزه، ویژگیهای جمعیتشناختی نویسندگان و نهایتا ارایه یک الگو برای گسترش کیفی شاخصهای علمی حوزه، پژوهش حاضر انجام گرفت.
مواد و وروشها:
پژوهش با رویکرد تفسیری- برساختی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت. میدان تحقیق، رشته مدیریت آموزشی و مقالات منتشر شده در مجلات تخصصی مرتبط با مدیریت آموزشی در ایران بود. شیوه نمونهگیری هدفمند و ملاکمحور بود. بدین منظور، همه مجلات مرتبط با مدیریت آموزشی از دوگروه عمده علوم تربیتی و مجموعه مدیریت که تا آذرماه سال 1397 در فهرست نشریات علمی- پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نمایه شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. از این مجموعه، نهایتا در فاز اول نمونهگیری چهار مجله (مدیریت مدرسه، مدیریت بر آموزش سازمانها، رهیافتی نو در مدیریت آموزشی و مدیریت و برنامهریزی در نظامهای آموزشی) که بیشترین درصد مقالات تخصصی را نسبت بهکل مقالات چاپ شده در حوزه مدیریت آموزشی داشتند، انتخاب شدند. در فاز دوم نمونهگیری، تمامی مقالات تخصصی چاپ شده در مجلات مزبور که تعدادشان به 94 مقاله رسید انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای مطلوب و بررسی محتوی مجلات، از یک چک لیست محققساخته استفاده گردید که اطلاعات مربوط به مقالات از جمله: عنوان اصلی پژوهش، میدان یا جامعه آماری تحقیق، نوع رویکرد معرفتشناسی، روش تحقیق بکار رفته و اطلاعات جمعیتشناختی نویسندگان بهوسیله آن احصا میشد.
بحث و نتیجهگیری:
یافتههای پژوهش نشان داد که در کل چهار حیطه اصلی پژوهشی تحت عناوین ویژگیها و مهارتهای مدیریتی، سبکهای رهبری، ابعاد شناسایی رهبران توانمند و اثربخشی قابل تشخیص است. همچنین، سه حیطه فرعی پژوهشی تحت عناوین، ارزشیابی، نگرشسنجی اعضای جامعه مدرسه و علمسنجی در مدیریت آموزشی مورد توجه پژوهشگران و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت و رهبری آموزشی بوده است. در مجموع، 77 درصد از مقالات تخصصی با رویکرد اثبات گرایانه و کمی، و فقط 13 درصد از پژوهشها با رویکرد طبیعتگرایانه و کیفی یا آمیخته انجامشده بودند. حدود 90 درصد از مقالات از پایاننامههای دانشجویان تحصیلات تکمیلی استخراج شده بودند و حدود 10 درصد بقیه مقالات مستخرج از پژوهشهای مستقل یا طرحهای پژوهشی سفارشی وزارتخانهها یا موسسات پژوهشی بودند. تمامی نویسندگان مقالات یا از اعضای هیات علمی دانشگاه و یا دانشجوی تحت راهنمایی آنها بودند. در وابستگی سازمانی هیچکدام از نویسندگان کارورز شاغل در مدرسه و یا محقق مستقل علاقهمند به حوزه مدیریت آموزشی ذکر نشده بود. گسترش کمی تعداد مجلات تخصصی در دو دهه اخیر نشان از تلاش استادان متخصص این رشته برای ارتقای استقلال و بازنمایی ماهیت ویژه رشته مدیریت آموزشی از مجموعه علوم تربیتی و تلاش برای افزایش پیوند بین نظریه و عمل دارد. یافتههای پژوهش از اشارات کاربردی مفیدی برخوردار است: نخست اینکه، بهنظر میرسد همگام با تحولات جهانی حوزه مدیریت و رهبری آموزشی، در یک دهه گذشته در داخل ایران نیز مجلات تخصصی و محققان مدیریت آموزشی درصدد نشان دادن تواناییهای خود جهت تولید پژوهشهای عملمحور بهویژه در حوزه مدیریت مدرسه بودند. دوم اینکه، حوزه مدیریت و رهبری آموزشی شاهد پیشرفتهای در انجام پژوهشهای تجربی در خصوص رهبری آموزشی به جای مدیریت آموزشی، بازتعریف و گسترش فهم بیشتر از حوزه مدیریت و رهبری آموزشی، استفاده از ابزارهای روششناختی و چارچوبهای مفهومی متنوع در پژوهشهای انجام شده بوده است. نهایتا اینکه، بهرهگیری از فنون فرا تحلیل جهت یکپارچگی یافتهها و مطالعه مبانی دانش رشته مدیریت آموزشی مدنظر نسل جدید محققان بوده است.
کلید واژگان: رهبری آموزشی, مدیریت مدرسه, مدیران مدارس, ماهیت رشته ای, علوم تربیتیObjectiveTo study the nature of the field of education administration and in Iran, recognizing the disciplinery boundaries of, dentifing areas of study by researchers, the epistemological approaches, the demographic characteristics of authors and finally providing a model for qualitative expansion of scientific indicators the present study was conducted.
Materials and MethodsThe research was performed with an interpretiveconstructive approach and content quality analysis method of. The research field was the field of educational administration and articles published in specialized journals in Iran. The sampling method was purposeful and criterion-oriented. For this purpose, all journals related to educational management from the two main groups of educational sciences and the collection of management that were indexed in the list of scientific-research journals by the Ministry of Science, Research and Technology until December 2016 were examined. In the first phase of sampleing, four journals (School Aministartion, Organizational Education Administration on organizations, New Approach to Educational Administration and Management and Planning in Educational Systems) were selected, which had the highest percentage of specialized articles compared to all published articles in the field of educational management. In the second phase of sampling, all specialized articles published in these journals (94 articles) were selected. In order to collect the data a researchermade checklist was used, which includes information related to articles such as: research title, field of research, type of epistemological approach, research method and authors' demographic information.
Result and DiscussionThe research findings showed that four main areas of research under the heading of managerial characteristics and skills, leadership styles, identifying effective leaders can be identified. Also, three sub-areas of research under the titles of evaluation, attitude assessment of school community have been considered by researchers in the field of educational administration. In total, 77% of the studies were done with a positivist and quantitative approach, and only 13% of the research was done with a qualitative or mixed approach. About 90% of the articles were extracted from graduate student dissertations, and about 10% of the rest of the articles were from independent researchs or projects in diffrent institutes. All the authors of the articles were either university faculty members or students under their guidance. In the organizational affiliation, none of the school practitioner or independent researchers of educational administration was mentioned. The quantitative expansion of the number of specialized journals in the last two decades shows the efforts of the professors in this field to promote independence and special nature of educational administaration from the educational sciences and efforts to increase the link between theory and practice. The research findings have useful implications: First, it seems that in line with global developments in the field of administaration and leadership, in the past decade in Iran, specialized journals and educational administaration researchers seek to demonstrate their ability to produce practical research. The focus was specifically on school administaration. Second, the field of educational administaration and leadership is witnessing progress in conducting experimental research on educational leadership instead of educational administaration, redefining and expanding further understanding of the field of educational administaration and leadership, using methodological tools and diverse conceptual frameworks in researchs. Finally, the use of meta-analysis techniques to integrate the knowledge base of educational administaration has been considered by the new generation of researchers.
Keywords: Educational Leadership, Educational Sciences, Field Nature, SchoolPrincipals, School Management -
هدف
محققان در این مقاله به بررسی ضرورتها و چالشهای بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران پرداخته و نحله های مختلف آن را در حوزه علوم تربیتی بررسی کرده است.
روشدر پژوهش حاضر از روش های تحلیل مفهومی و قیاس نظری استفاده شده است.
یافته ها:
در این رویکرد با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان علوم تربیتی بومی، چهار مورد از مهم ترین ضرورتهای بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران، شناسایی و مهم ترین چالشهای آن استخراج شد که عبارتند از: 1) تفابل فرهنگ اسلامی ایرانی با فرهنگ غربی، 2) فقدان دانش اسلامی پایه در اساتید علوم تربیتی، 3) نبود برنامه های درسی بومی برای علوم تربیتی، 4) عدم حمایت برخی روشنفکران ایرانی از بومی سازی علوم تربیتی و 5) حجم زیاد ترجمه ها به جای اقتباس در علوم تربیتی بومی.
نتیجه گیری:
نقد و بررسی ضرورتها و تحلیل جامعی از چالشهای بومی سازی علوم تربیتی نشان داد با دوری از هر گونه افراط و تفریط در دانش بومی و دانش جهانی می توان در مواجهه با فرصتها و چالشهای پیش رو، تصمیمات بهتر و موثرتری اتخاذ کرد وگامی در مسیر بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران برداشت.
کلید واژگان: بومی سازی, علوم تربیتی, ضرورتها, چالشهاIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:24 Issue: 83, 2020, PP 289 -308ObjectivesThis article examines the necessities and challenges of indigenization of education in Iran and examines various aspects of it in the field of educational sciences.
MethodConceptual analysis and theoretical analogy have been used in this study.
ResultIn this approach, by separating different concepts in the discourse of indigenous educational sciences, four of the most important necessities of indigenization of educational sciences curriculum in Iran were identified and its most important challenges were identified as: 1) the difference of Islamic culture Persian with Western culture. 2) The lack of basic Islamic knowledge in the educational sciences. 3) Absence of native curricula for education. 4) Some Iranian intellectuals do not support localization of educational sciences.
ConclusionAn overview of the needs and a comprehensive analysis of the challenges of localizing the educational sciences shows that by avoiding any kind of extremes in indigenous knowledge and global knowledge, better and more effective decisions can be made in the face of opportunities and challenges.
Keywords: indigenization, educational sciences, needs, challenge -
هدف این مقاله، بررسی موانع و مشکلات فعالیتهای پژوهشی و تولیدات علمی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه از دیدگاه اعضای هییت علمی آن بود.
روشپژوهش حاضر، کاربردی و روش آن، پیمایشی- توصیفی با رویکرد علم سنجی است. جامعه پژوهش، اعضای هییت علمی 10 گروه آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی94/0 است. به منظور تعیین مقوله ها و رتبه بندی مقوله ها از شیوه تحلیل عاملی استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد.
یافته ها:
سه عامل مهم با 04/78 درصد از واریانس کل نمره ها، در بالای ارزش ویژه 3 قرار گرفت و عوامل بازدارنده و مانع انجام پژوهش معرفی شدند. در موانع فردی و شخصی، ناآشنایی با راهبردهای جستجو در وب با بار عاملی 895/0؛ در موانع دروندانشگاهی، آزمایشگاه های تخصصی در رشته های موجود دانشکده با بار عاملی 836/0 و در موانع برون دانشگاهی، عدم چاپ مقالات در نشریات بینالمللی به دلیل تحریم با بار عاملی 898/0، بیشترین بار عاملی را به خود اختصاص دادند.
نتیجه گیری:
با شناسایی گویههای مهم و مرتبط با هر کدام از عوامل (فردی و شخصی، درون دانشگاهی و برون دانشگاهی) و تایید تحلیل عاملی، سه شاخص عمده کمبود مهارتهای فناورانه و پژوهشی، فقدان جایگاه پژوهشی مناسب در سطح کشور و ضعف ساختار پژوهشی در دانشگاه، به عنوان موانع و مشکلات تولیدات علمی و پژوهشی اعضای هییت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی شناسایی شدند.
کلید واژگان: تولیدات علمی, اعضای هیئت علمی, موانع, دانشگاه علامه طباطبائی, دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:24 Issue: 83, 2020, PP 481 -499ObjectivesThis study aims to analyze the barriers to research activities and scientific production at the Faculty of Psychology and Educational Sciences of Allameh Tabataba’i University from the perspective of faculty members.
MethodThis is an applied-descriptive survey with a scientometric approach. The statistical population included the faculty members of 10 educational departments at the Faculty of Psychology and Educational Sciences of Allameh Tabataba’i University. The factor analysis was employed to determine and rank categories. The Cronbach’s alpha of the questionnaire was 0.94, and the findings were analyzed in SPSS and AMOS.
ResultsIdentified as restrictive factors and research barriers, three important factors (with 78.04 of the total variance of scores) were above the eigenvalue of 3. Personal barriers included unfamiliarity with web search strategies (factor load = 0.895) when intra-academic barriers included specialized laboratories for faculty majors (factor load = 0.836). The extra-academic barriers included non-submission of papers in international journals because of sanctions (factor load = 0.898). Identified as the most important barriers to research, they gained the highest factor loads.
ConclusionLack of technological and research skills, lack of an appropriate research position nationwide, and weakness of academic research structure were identified as the barriers to research and scientific production from the perspective of faculty members at the Faculty of Psychology and Educational Sciences of Allameh Tabataba’i University. For this purpose, the important items of each factor (personal, intra-academic, and extra-academic) were identified through the confirmatory factor analysis.
Keywords: scientific production, faculty members, barriers, restrictive factors, faculty of psychology, educational sciences, allameh tabataba’i university
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.