به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "discourse analysis" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «discourse analysis» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • امیر رضایی پناه *

    در یک نگاه کلان می توان هشت گفتمان و جریان را در سطح بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی اروپا و آمریکا شناسایی کرد: باستان گرا- تاریخی؛ دانشنامه نویسی؛ زبان شناسی و ادبیات فارسی؛ فرهنگی- هنری؛ مطالعات ایرانی علمی و دانشگاهی؛ اجتماعی؛ سیاسی و اسلام گرا - فلسفی. هرکدام از این گفتمان ها و جریان ها به مکاتب، خرده گفتمان ها و زیرجریان های متنوعی تقسیم و ازسوی بنیادها و مراکزی نمایندگی می شوند. مقاله میان رشته ای پیش رو به دنبال بازنمایی و تحلیل نظام نشانه شناسی، سامانه مفصل‎ بندی و منطق هویتی حاکم بر فضای گفتمانی بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی شاخص در غرب است. پرسش کانونی این است که منطق هویت در گفتمان بنیادها و مراکز ایرا ن شناسی اصلی غرب در چارچوب چه مفاهیم و نشانه هایی مفصل بندی و بازنمایی می شود. صورت بندی هویتی در سامانه و منطق گفتمانی کانون توجه است. روش شناسی پژوهش مبتنی بر نشانه شناسی مکتب اسکس (ارنستو لاکلا و شنتال موف) و روش شناسی پیکره بنیاد می باشد. در این راستا، نخست خروجی و برون داد این بنیادها و مراکز که سرشت و ماهیت هویت پایه دارند، در چارچوب پیکره معنادار استخراج، سپس زنجیره دال، مدلول و مصداق آن تحلیل و سرانجام منطق هویتی در چارچوب بازنمایی درون گروه مثبت و برون گروه منفی تبیین می شود. برپایه نتایج، عموم بنیادها و مراکز در وضعیت تقابلی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی قرار دارند. این دگرسازی با برجسته سازی ایران باستان و دموکراسی غربی در منطق هویتی، فضای استعاری و سامانه مفصل بندی همراه بوده و در طیفی از اگونیسم تا آنتاگونیسم متغیر است. جمهوری اسلامی عموما نه در منطق و زنجیره هم ارزی بنیادها و نهادها که در منطق و زنجیره تفاوت آن ها قرار دارد.

    کلید واژگان: هویت, تحلیل گفتمان, نشانه شناسی, گفتمان های ایران شناسی, بنیادها و مراکز ایران شناسی غرب
    Amir Rezaeipanah *

    In an overview, eight discourses and currents can be identified across European and American Iranian studies foundations and centers: archaeological-historical, encyclopedia-writing, Linguistics and Persian literature, cultural-artistic, Iranian scientific and academic studies, social, political, and Islamist-philosophical. Each of these discourses and currents is divided into different schools, sub-discourses, and sub-currents and represented by some foundations and centers. This interdisciplinary article aims to represent and analyze the semiotic system, articulation system, and the identity logic of the discursive environment in prominent western Iranian studies foundations and centers. The focal question is investigating and identifying the concepts and signs that articulate and represent the identity logic of the Western Iranian studies foundations and centers. The focus is on the identity articulation in the system and the discursive logic. The research methodology is based on Essex school’s Semiology (Ernesto Laclau and Chantal Mouffe), and corpus-based method. Therefore, first, the output of the centers and foundations, which has an identity-based nature, is extracted through a significant corpus framework; then, their chain of signifiers, signified, and referents is analyzed. Finally, the identity logic is explained by positive in-group and negative out-group representation framework. According to the findings, most of the foundations and centers have a confrontational stance towards the Islamic Revolution and the Islamic Republic. This other-making is associated with foregrounding ancient Iran and Western democracy in the identity logic, metaphorical environment, and articulation system and varies in a spectrum from agonism to antagonism. The Islamic republic, generally, is not in the foundations and institutions’ chain and logic of equivalence, but rather in their chain and logic of difference.

    Keywords: Identity, Discourse Analysis, Semiology, Iranian Studies Discourses, The Western Iranian Studies Foundations, Centers
  • سید محمد وهاب نازاریان*
    تصور غالب درباره گفتمان صفویان به سیطره تشیع و فقه شیعی در جایگاه نیروی سیاسی برتر مربوط می شود؛ اما صفویان ریشه و منشی صوفیانه داشتند که پس از سلطنت با فقاهت شیعی پیوند خورده است.بنابراین، شاهان صفوی از سه شان مرشدی صوفی، شاه ایرانی و فرمانرای شیعه برخوردار بوده اند. در این چارچوب، مسئله پژوهش حاضر بر نحوه تعامل این سه و ماهیت این سه نیرو و شان سیاسی حاکمان صفوی متمرکز است و برای بررسی آن، این پرسش مطرح شده است که دگرگونی های تاریخی در جایگاه سیاسی و اجتماعی صفویه چه تاثیری بر روی نیروهای سیاسی عمده و حاکمیت سیاسی آموزه های آنان داشته است؟ عمده ترین یافته پژوهش برای پاسخ بدین پرسش نشان داده است که ماهیت سیاسی صفویه و آموزه های آن از آغاز حیات فرقه تا پایان حکومتش چندرگه بود که از وجهی کاملا صوفی گرایانه به سلطنت تغییر کرد که به معنای حذف کامل آموزه ها و برخی شئون صوفیانه نبود و توانایی سیاسی نیروی علما و آموزه های فقاهت شیعی را با سلطنت همراه کرد که احیای سلطنت ایرانی و تداوم آن را در پی داشت و نه سلطه سیاسی یک نیروی سیاسی جدید با حاکمیت فقاهت. بنابراین، به نظر می رسد که تصور غالب مبنی بر تسلط سیاسی فقاهت موضوعیت ندارد.
    کلید واژگان: عصر صفویه, تحلیل گفتمان, گفتمان صفوی, سلطنت, تصوف, فقاهت
    Seyyed Mohammad Vahab Nazaryan *
    The prevailing assumption about the discourse of the Safavids is the predominance of the Shiite religion and jurisprudence. However, the Safavid monarchy had Sufi roots and character, which were connected with Shiite jurisprudence after the establishment of their dynasty. Therefore, the Safavid Kings had three qualities: Sufi mentor, Iranian king, and Shia promoter, who invited Shia scholars to Iran and cooperated with them. The present research focuses on the interaction of those three elements and the nature of the Safavid discourse. The question is, what effects did the historical changes in the political and social position of the Safavids have on their political discourse? The main findings show that the discourse of the Safavids, from the very first days of its existence to the end of its era, was a multifaceted discourse that changed from a purely Sufi face to a royal discourse that kept the sub-discourse of Sufism in its heart and included the sub-discourse of jurisprudence in its established intellectual and political apparatus. Therefore, it seems that the prevailing notion of the dominance of jurisprudence discourse does not have full historical evidence.
    Keywords: Safavid Era, Discourse Analysis, Safavid Discourse, Monarchy, Sufism, Jurisprudence
  • علی محمد ولوی، محترم وکیلی سحر*، عثمان یوسفی

    واقعه کربلا یکی از مباحث و موضوعات مهم در تاریخ اسلام است که اندیشمندان و صاحب نظران شیعه و سنی در حوزه های مطالعات تاریخی، کلامی، فقهی و حدیثی با انگاره های متفاوتی بدان نگریسته و پرداخته اند. یکی از شخصیت های نامور و نظریه پرداز حوزه فقه و اندیشه کلامی اهل سنت ابوبکربن عربی است که دیدگاه های او نسبت به واقعه کربلا مدتهاست مورد بهره برداری جریان های سلفی قرار می گیرد. او در کتاب العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابه بعد وفاه النبی(ص) در قالب یک نظم/سازه گفتمانی به تحلیل واقعه کربلا پرداخته است. در این نظم گفتمانی، گفتمان یا گفتمان هایی خودی و برجسته شده و گفتمانی نیز غیرخودی و به حاشیه رانده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلیو و موفه مشخص شد که سازه گفتمانی در گزارش ابن العربی تلفیقی از سه گفتمان عاطفی، تاریخی و سیاسی است. در این میان، گفتمان سیاسی برجسته شده و دو گفتمان دیگر هوشمندانه و آگاهانه در خدمت گفتمان سیاسی قرار گرفته و به حاشیه رانده شده است.

    کلید واژگان: حسین بن علی(ع), کربلا, یزیدبن معاویه, ابوبکربن عربی, العواصم من القواصم, تحلیل گفتمان
    Alimohammad Valavi, Mohtaram Vakili Sahar*, Osman Yosefi

    The Battle of Karbala is one of the important issues and topics in the history of Islam, which Shia and Sunni thinkers and experts in the fields of historical, theological, jurisprudence and hadith studies have looked at and discussed it with different viewpoints. One of the famous personalities and theoreticians in the field of Sunni jurisprudence and theological thought is Abu Bakr ibn Arabi, whose views on the battle of Karbala have long been exploited by Salafi movements. In his book named "Al-Awasem Men Al-Qawasem Fi Tahghigh Mawaghef Sahabeh Ba’ad Wafat al-Nai ((PBUH)" he has analyzed the battle of Karbala in the form of a discursive order/structure. In this discursive order, the insider discourse or discourses have been highlighted, and the outsider discourse has been marginalized. In this research, using the discourse analysis method of Laclau and Mouffe, it was determined that the discourse structure in Ibn Arabi's report is a combination of three emotional, historical and political discourses. In the meantime, political discourse has become dominant and two other discourses have been intelligently and consciously placed at the service of political discourse and marginalized.

    Keywords: Husayn ibn Ali (A.S.), Karbala, Yazid ibn Muawiya, Abubakr ibn Arabi, Al-Awasem Men Al-Qawasem, discourse analysis
  • سید حسین یوسفی فخر*

    عاشورا از روزگار نخست تا کنون، موضوع پرکششی برای پژوهشگران مختلف بوده است. مقاله پیش رو با رویکرد کیفی و تحلیل گفتمانی، زمانه 1340 تا 1390 جامعه ایرانی را کاویده، و گفتمان های عاشوراپژوهی این دوره تاریخی را بررسی و تحلیل کرده است. مسیله اصلی این پژوهش، کشف گفتمان های مهم در عاشوراپژوهی در مقطع تاریخی یادشده است. روش تحقیق در این مقاله، کیفی است و در آن از روش، تحلیل گفتمان لاکلا و موفه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، سه گفتمان برتر این دوره پنجاه ساله که یا در طول هم، یا هم زمان با هم جریان داشته اند، عبارت اند از: گفتمان انقلابی، اصلاحی و احساسی عاطفی. بررسی ادبیات عاشوراپژوهی، نشانگر تاثیر اوضاع اجتماعی سیاسی و چالش سنت و تجدد بر این رویکردها و گفتمان هاست. همچنین برآیند پژوهش، نشان از یک گفتمان فعال، ولی پنهان دارد. یعنی گفتمان اخلاقی که از دید مورخین و پژوهشگران مغفول مانده؛ ولی این پژوهش به آن پرداخته است.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, عاشورا پژوهی, گفتمان انقلابی, گفتمان اصلاحی, گفتمان احساسی عاطفی و گفتمان اخلاقی
    Shossein Yousfei Fahkr *

    Ashura Studies in the Contemporary IranAshura has been an attractive topic for various researchers since the beginning of time. It is this attraction that has caused an enormous amount of literature to be formed on this topic. Literature has different strains and approaches, and in the present day, more researchers have studied it and created various works. Undoubtedly, these works are related to the existing historical and social contexts. The present paper analyzes Iranian society from 1961 to 2011 with a qualitative approach and discourse analysis. It examines the Ashura research discourses of this historical period. The main issue of this research is the discovery of essential discourses in Ashura studies in the mentioned historical period. The research method here is qualitative, using Laclau and Mouffe's discourse analysis method. The research results show that the top three discourses of this fifty-year period, which have been flowing either during the same period or at the same time, are: revolutionary, reformative, and emotional discourse. The review of the Ashura literature pictures the influence of the socio-political situation, indicating the challenge of tradition and modernity on these approaches and discourses. Also, the results of the research show an active but hidden discourse. Historians and researchers neglect moral discourse, but this research has addressed it, a discourse that tries to highlight the moral teachings of Ashura and conveys them to society, formulating the society's ethics based on that.

    Keywords: : discourse analysis, Ashura research, revolutionary discourse, reform discourse, emotional discourse
  • صدیقه پورمختار، مرتضی افشاری*، خشایار قاضی زاده

    رویکرد ها و تعاریف متنوع و گاه متفاوت در مطالعات هنر اسلامی، بررسی شاخه های مختلف این هنر را دچار پیچیدگی کرده است. سنت گرایی و تاریخی نگری، دو رویکرد غالب در این شاخه ی هنری، هر یک به گونه ای به هنر اسلامی می نگرند. اصل در سنت گرایی بر سنت و اصول تغییرناپذیر نهاده شده، درحالی که در تاریخی نگری تاریخ و زمینه های آن است. سنت گرایان هنر-اسلامی را نتیجه ی فیضی می داند که در وجود هنرمند جریان یافته و آموزه های خرد جاویدان را در اثر هنری به تجسم صوری رسانده، اما نگاه تاریخی نگر آثار هنری را محصول جبر تاریخی و زمینه های آن در دوره های مختلف می داند. این تفاوت ها و مواردی از این دست، باعث پیچیدگی در بررسی آثار هنری حتی در جشنواره های معتبر شده و معیار های گوناگون و گاه متعارضی برای داوری آثار هنر اسلامی در نظرگرفته می شود. این پژوهش به روشی توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان، با رویکردی تطبیقی در صدد است تا به پرسش های؛ تحلیل گفتمان این دو رویکرد غالب در هنر اسلامی چگونه است؟ و چرا با وجود این دو گفتمان غالب، درتعریف هنراسلامی و شاخص های اصلی آن وحدت نظروجود ندارد؟ پاسخ دهد و زمینه ای فراهم نماید تا شرایط تعدیل تعاریف و یا طرح تعریف جامع تر فراهم شود. از یافته های پژوهش می توان عدم شباهت در اجزای گفتمانی، ایجادگفتمان و خرده گفتمان ها اشاره کرد.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, هنر اسلامی, لاکلا و موفه, سنت گرایان, تاریخی نگران
    Sediqeh Pourmokhtar, Morteza Afshari *, Khashayar Ghazizadeh

    The various and sometimes different approaches and definitions in the study of Islamic art have complicated the study of it. Traditionalism and historical perspectives, the two dominant approaches in this branch, look at Islamic art differently. The base in traditionalism is on tradition and unchangeable principles, while in historical perspectives, it is history and its contexts. Traditionalists consider Islamic art to be the result of a grace that has flowed in the artist and embodied the teachings of perennial philosophy in the art works, but in the historical perspectives, the art works are the product of historical determinism and context. These differences have made the study of art works complicated even at prestigious festivals, and the various and conflicting criteria for judging works of Islamic art. This research, in a descriptive-analytical and discourse analysis method and a comparative approach, seeks to answer the questions; What is the discourse analysis of these two dominant approaches in Islamic art? And why, despite these two dominant discourses, there is no unity in the definition of Islamic art and its main features? and provide a basis for modifying a more comprehensive definition. Research findings include dissimilarity in discourse components, discourse creation, and sub-discourses.

    Keywords: Discourse analysis, Islamic art, Laclau, Mouffe, Traditionalism, Historical Perspectives
  • محمدرضا معلمان، سهراب یزدانی مقدم*

    در دوره سلطنت رضاشاه،گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا در عرصه های مختلف مفصل بندی شد. در سال 1317 هجری شمسی برای تبلیغ و گسترش گفتمان حاکم در حوزه های مختلف، نهادی به نام سازمان پرورش افکار بنا شد. آموزگاران و دبیران آموزش و پرورش یکی از گروه هایی بودند که در جهت اهداف این سازمان از آنها بهره برداری می شد، چراکه این نهاد در فضای گفتمانی حکومت قرار گرفته بود و این فضا به گفتار و رفتار سوژه های درون آن شکل می داد. بنابراین سازمان پرورش افکار مجموعه سخنرانی هایی را برای دبیران و آموزگاران در نظر گرفت. پژوهش پیش رو با تکیه بر نظریه تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه بر آن است که چگونگی مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا را در سخنرانی های تاریخی سازمان پرورش افکار بررسی کند. تحلیل سخنرانی های تاریخی انجام شده در سازمان پرورش افکار آن دوره مشخص کرد که مفصل بندی مفاهیم و مولفه های گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا  در این سخنرانی ها، در اطراف دال مرکزی شاه انجام شده و این گفتمان برای تثبیت و توجیه پایه های حکومت پهلوی به کار رفته است.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, ناسیونالیسم اقتدارگرا, لاکلائو و موفه, رضاشاه, سازمان پرورش افکار
    Mohammad Reza Moaleman, Sohrab Yazdani Moghadam*

    During Reza Shah's reign, the discourse of authoritarian nationalism was formed and used in different fields. In 1317 A.H., an institution called the Organization of Cultivating Thoughts was established to promote and expand the ruling discourse in various arenas. Teachers were one of the groups that were trained by this organization. Using the discourse analysis theory of Laclau and Mouffe, this research aims to investigate the articulation, concepts and identification process of the discourse of authoritarian nationalism in the historical speeches of the Organization. The analysis of the speeches by the Organization of that period shows that the articulation of the concepts and components of the discourse of authoritarian nationalism in these speeches were made around the central sign of the Shah and that justify the foundations of Pahlavi rule.

    Keywords: Discourse Analysis, Authoritarian nationalism, Laclau, Mufe, Reza Shah, Thought Development Organization
  • اعظم فرامرزی، محمد کلهر*، علی اکبر خدری زاده

    تاسیس دولت مدرن در ایران معاصر، آموزش سنتی را دچار تحولی اساسی کرد. وظیفه مهم نهاد آموزش به شکل مدرن آن، بازتولید و نهادینه سازی ایدیولوژی سیاست است؛ بنابراین با استقرار سلطنت پهلوی اول و تداوم گفتمان ملی گرایی در دوره رضاشاه و تاکید جانشین او، محمدرضاشاه، بر وجهه باستانی دولت در ایران، بازتولید مولفه های ملی درباره تاریخ باستانی ایران و نقش محوری شاهنشاه را در نظام سیاسی ایران شاهدیم؛ سپس این محتوا به صورت تعمدی در کتاب های درسی تاریخ تزریق شد. در پژوهش پیش رو، از این منظر به چگونگی بازتاب مولفه های ملی در کتاب های درسی، آن هم از راه «تحلیل زبانی» توجه شده است. فرضیه پژوهش بر این نکته تاکید می کند که تاریخ نگاری در کتاب های درسی تاریخ عصر پهلوی دوم، پیرو سنت تاریخ نگاری ناسیونالیستی که در ابعاد گسترده تر رواج داشت، به مولفه های خاص زبانی مجهز شد تا معنایی مشخص از تاریخ را به مخاطب، دانش آموز، القا کند. در این پژوهش، روش به کارگرفته شده در تحلیل زبانی محتوای کتاب های درسی تاریخ در دوره پهلوی دوم، برگرفته از ماحصل پژوهش های «روث وداک» (Ruth Wodak) در این زمینه است. او در جایگاه پژوهشگر، به پنج سطح متفاوت از مراحل شکل گیری صورت زبان برای صورت بندی گزاره های علمی توجه می کند. بنابراین این پژوهش درصدد است در دیالکتیک میان تاریخ و نظریه و قدرت، استراتژی های نهاد سیاست عصر پهلوی دوم را در خلق متن و تفسیر و گزینش گزاره های تاریخی، از راه بررسی محتوای کتاب های درسی تاریخ و با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان تاریخی «روث وداک» ارزیابی کند.

    کلید واژگان: مولفه های ملی, کتاب های درسی تاریخ, پهلوی دوم, تحلیل گفتمان, روث وداک
    Azam Faramarzi, Mohammadm Kalhor *, Ali Akbar Khedrizadeh

    The establishment of the modern state in contemporary Iran brought about a fundamental change in the traditional education. The special function of the educational institution in its modern form is to reproduce and institutionalize the ideology of politics. Emphasis on the ancient history of Iran and the central role of the emperor in the Iranian political system during the reign of Mohammad Reza Shah Pahlavi has been formulated as an external manifestation of nationalism in various studies, but the intentional injection of this ideology into the content of history textbooks has not been studied by any researcher. In the present study, from this perspective, attention has been paid to how national components are reflected in textbooks through linguistic analysis. The technique used in the linguistic analysis of the content of history textbooks in the second Pahlavi period in this research is derived from the research of Ruth Wodak (2015) in this field. She pays attention to 5 different levels of language formation stages for the formulation of scientific propositions. Therefore, this study, in the dialectic between history and ideology and power, seeks to investigate the strategies of political institutions (second Pahlavi era) in creating the text, interpretation, and the selection of historical propositions by examining the content of history textbooks according to Ruth Wodak’s approach of historical discourse analysis.

    Keywords: National Components, History Textbooks, Second Pahlavi, Discourse Analysis, Ruth Wodak
  • محمدرضا معلمان، سهراب یزدانی مقدم*، داریوش رحمانیان کوشککی، عطاالله حسنی

    ناسیونالیسم یکی از مفاهیم تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران بوده است. این مفهوم که از اواسط دوره قاجاریه به نوشته های برخی از اندیشمندان راه یافت، در دوره انقلاب مشروطه در قالب گفتمان ناسیونالیسم لیبرال، به یکی از ارکان فکری این حرکت تبدیل شد. در اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی ایران در طی جنگ جهانی اول و بعد از آن، گفتمان ناسیونالیسم لیبرال با بحران معنی روبه رو شد. از این رو در اذهان سوژه ها، نیاز به گفتمانی جایگزین پدید آمد که مشکلات موجود را حل کند و به باز تولید معانی تازه بپردازد. در این وضعیت، نظریه تشکیل دولت مقتدر مرکزی مطرح و  گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا برای توضیح مشکلات و ارایه راه حل مفصل بندی شد. یکی از روش های بررسی و مطالعه رخدادهای تاریخی، روش تحلیل گفتمان است. این پژوهش برمبنای نظریه تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه، در پی پاسخ به این پرسش است که مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا، در کتاب هایی درسی تاریخ چاپ وزارت معارف، در دوره رضاشاه چگونه بوده است؟ در این پژوهش با بررسی کتاب هایی درسی تاریخ چاپ وزارت معارف دوره رضاشاه، مشخص شد که قدرت حاکم با مفصل بندی مفاهیم و مولفه های گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا پیرامون دال مرکزی شاه، از این گفتمان برای تحکیم پایه های حکومت نوپای پهلوی استفاده کرد.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, ناسیونالیسم اقتدارگرا, رضاشاه, کتاب درسی تاریخ
    Mohammad Reza Moaleman, Sohrab Yazdani Moghadam*, Dariush Rahmanian Koshkaki

    Nationalism has been one of the influential concepts in the contemporary history of Iran. This concept, which was introduced to the writings of some thinkers from the middle of the Qajar period, became one of the intellectual pillars in the form of the discourse of liberal nationalism. In the unsettled social and political situation in Iran during and after World War I, the discourse of liberal nationalism faced a crisis of meaning. Hence, the need arose for an alternative discourse that tends to solve the existing problems and produce new meanings. In this situation, the theory of the formation of a powerful central government was proposed and the discourse of authoritarian nationalism was elaborated to solve the solutions.  This study, based on Laclau and Mouffe's theory of discourse analysis, seeks to answer the question of what was the articulation, concepts, and process of identifying the discourse of authoritarian nationalism in the history textbooks during the Reza Shah period. This study, by examining the textbooks of this period, shows that the ruling power, by articulating the concepts and components of authoritarian nationalist discourse attempted to strengthen the foundations of the Pahlavi government.

    Keywords: Discourse Analysis, Authoritarian nationalism, Reza Shah, History Textbook
  • سمیه بخشی زاده، سید علاءالدین شاهرخی*، مجتبی گراوند، داریوش نظری

    نبرد صفین در صفر سال 37ق. در سرزمین صفین که در ناحیه غرب عراق بین رقه و بالس قرار دارد، میان امام علی(ع) در راس سپاه کوفه و معاویه بن ابوسفیان به همراهی مردم شام به وقوع پیوست. یکی از نکات جالب توجه در این نبرد که تاکنون به لحاظ علمی چندان مورد بررسی قرار نگرفته، بحث یکدستی و هماهنگی سپاه شام در این نبرد است؛ امری که امام(ع) در خطبه 25 نهج البلاغه، هنگام وصف سپاهیان شام به آن اشاره کرده و بیشتر منابع تاریخی نیز به آن اذعان کرده اند. نگارندگان پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی بین رشته ای علوم اجتماعی که رابطه بین زبان، قدرت، ایدیولوژی و گفتمان را مورد بررسی قرار می دهد، درصدد بررسی تاثیر سخنان معاویه بر این اتحاد و هماهنگی بوده اند. بر همین اساس، با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف با روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی سخنرانی های معاویه در خلال نبرد صفین و در میان شامیان پرداخته و آنها را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار داده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده بهره برداری توامان معاویه از سنت و دین برای تولید عوامل انگیزشی و وحدت آفرین در میان مردم شام طی نبرد صفین است.

    کلید واژگان: نبرد صفین, امام علی(ع), معاویه, تحلیل گفتمان, سنت, دین
    Somayeh Bakhshizadeh, Sayed Alaauddin Shahrokhi*, Mojtaba Ground, Dariush Nazari

    The Battle of Siffin happened in the year 37 AH, in the land of Siffin located in the western part of Iraq between Raqqa and Bals. It was fought between Imam Ali (AS), the head of the Kufa army, and Mu'awiyah ibn Abu Sufyan, accompanied by the people of Sham (i.e. Syria). One of the important points of this battle that has not been studied methodologically so far is the unity and coherence of the Syrian Army. This issue has been mentioned by Imam Ali in Sermon No. 25 in Nahj al-Balaghah when describing the army of Syria. Furthermore, most historical sources acknowledged it. The present study uses the critical discourse analysis method - as an interdisciplinary approach in social sciences that examines the relationship between language, power, ideology and discourse - to understand the impact of Mu'awiyah's speech on this unity and cohesion. Therefore, the effect of Mu'awiyah's speeches on his army will be examined at three levels of description, interpretation and explanation. The results show that Mu'awiyah used both tradition and religion to produce motivating and unifying factors among the people of the Sham.

    Keywords: Battle of Siffin, Imam Ali (AS), Mu'awiyah, discourse analysis, tradition, religion
  • امیر اعتمادی بزرگ، مصطفی رضایی*، علی پاشا غفاری

    هدف مقاله حاضر بررسی چگونگی معرفت به خودی و دیگری در حیرت نامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی در مسافرت به انگلستان، به روش تحلیل گفتمان است. استفاده از این چارچوب نظری به ما امکان می-دهد که رویکرد چندوجهی برای درک چگونگی معرفت به خود سنتی و دیگری مدرن در بین روشنفکران نسل اول دوره قاجار بکار گیریم. چرا که بیشتر مباحث مرتبط با کسب معرفت در این زمینه نزد منتقدین تاکنون تک علیتی و خطی بوده اند که مسایل متعددی در تفسیر و تبیین چگونگی گفتمان سنتی با گفتمان مدرن بوجود آورده اند. بر این اساس برای درک چگونگی شناخت خود و دیگری در حیرتنامه بر عوامل زبانی (نحوه کاربرد زبان گفتار و نوشتار) بر عوامل فرازبانی (سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی) تاکید شده است. یافته ها که با استناد به مقالات و کتابهای مرتبط با موضوع مقاله، به روش توصیفی و بکارگیری نظریه تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف بدست آمده ، نشان می دهد؛ میرزا ابوالحسن خان از دو زبان رسمی دربار و گفتار عامیانه برای توصیف خود و دیگری در حیرتنامه استفاده کرده است. او در مقام یک کارگزار حکومتی و موقعیت نهادی که دارد عوامل ایستایی در سنت و پویایی مدرنیته را باتوجه به عوامل فرازبانی مد نظر قرار داده و تفسیر و تبیین دوگانه ای ازخودی و دیگری ارایه می دهد.

    کلید واژگان: سفرنامه, معرفت, ابوالحسن خان ایلچی, حیرت نامه, سنت, مدرنیته
    Amir Etemadi Bozorg, Mostafa REZAEE HOSSEIN ABADI *, Alipasha Ghaffari

    One of the main patterns in Qajar era itineraries is the comparison and securitizing the roots of underdevelopment in Iran in that era. This can show us how the Iranian elite have seen the onset of modernity and tradition conflicts.Abolhassan Ilchi is among the very first Iranian diplomats who served in London and Saint Petersburg in early 19 century. His writings (Heirat nameh) reflects interesting experiences and is a valuable source for understanding that era.In this paper we have examined the reactions and solutions provided by Abolhassan ilchi .in doing so we have utilized a multilevel analysis method in which the judgements and solutions proposed by the author is discussed and compared to contemporary Iranian elites. Also the fascination and the critiques made by author is also a matter of discussion and analysis.We have found that although the author is thinking in premodern framework but he managed to comprehend and set forth the idea of Iranian identity vs western identity and tried to reach some sort of solution to that dilemma..

    Keywords: Abolhassan Ilchi, itinerary, Modernity Tradition, discourse analysis, Fairclough
  • محمدرضا معلمان، سهراب یزدانی مقدم*، داریوش رحمانیان کوشککی، عطاء الله حسنی

    در طول تاریخ معاصر ایران مفهوم ناسیونالیسم در قالب های گوناگون با فراز و نشیب هایی به حیات خود ادامه داده است. این مفهوم در قالب گفتمان ناسیونالیسم لیبرال پیش از انقلاب مشروطه مفصل بندی و در طول این دوره هژمونیک گردید. با تشکیل حکومت رضاشاه، نهاد آموزش و پرورش در فضای گفتمانی حکومت قرار گرفت. این فضا به گفتار و رفتار سوژه های درون این نهاد، شکل می داد. از اینرو قدرت حاکم برای تحکیم و توجیه پایه های حکومت و برجسته ساختن خود و به حاشیه راندن گفتمان های غیر در کتاب های درسی رسمی تاریخ، از گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا استفاده کرد. یکی از روش های بررسی و مطالعه رخدادهای تاریخی روش تحلیل گفتمان است. این پژوهش برمبنای نظریه ی تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه در پی پاسخ به این پرسش است که مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم لیبرال در کتاب های درسی تاریخ، چاپ وزارت معارف در دوره رضاشاه چگونه بوده است. با بررسی کتاب های درسی تاریخ چاپ وزارت معارف دوره ی رضاشاه، مشخص شد که مفاهیم و مولفه های گفتمان ناسیونالیسم لیبرال در پیرامون دال مرکزی ملت ایران مفصل بندی شده و در رقابت با گفتمان حاکم به حیات خود ادامه داده بود.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, ناسیونالیسم لیبرال, رضاشاه, کتاب درسی تاریخ
    Mohammad Reza Moaleman, Sohrab Yazdani Moqadam*, Dariush Rahmanian Koshkaki, Ata Allah Hassani

    One of the methods of studying historical events is discourse analysis. Throughout the modern history of Iran, the concept of nationalism has continued to exist in various forms with ups and downs. This concept was articulated in the discourse of "liberal nationalism" that began and eventually became the hegemonic discourse before the Constitutional Revolution.   With the establishment of the Pahlavi dynasty, textbooks were used in the state discourse.  The ruling power used the discourse of authoritarian nationalism to justify the foundations of government and marginalize other discourses which clearly was expressed in the official history textbooks. Based on Laclau and Mouffe's theory of discourse analysis, this study seeks to see how the concepts, and process of identifying the discourse of liberal nationalism in the textbooks were expressed during the Reza Shah. Examining the textbooks at the time, this study argues that the concepts and components of the discourse of liberal nationalism remained around the central sign of the Iranian nation and the ruling discourse.

    Keywords: Discourse Analysis, Liberal Nationalism, Reza Shah, History Textbook
  • زهره باقریان*، محسن الویری، محمدعلی چلونگر

    معرفه الصحابه ابونعیم اصفهانی از جمله مهم ترین منابع صحابه نگاری قرن چهارم تا پنجم قمری است که همانند سایر منابع معرفتی در حوزه تاریخ، پدیده ای شفاف و خنثی نیست که واقعیت های اجتماعی، سیاسی و مذهبی را عینا بازگو کند، بلکه حقایق را تحریف و یا پنهان می کند. از این رو، این دسته از منابع بازتابی دقیق و منطبق بر عینیت نیستند، بلکه به نوعی بازنمایی اراده و اندیشه های مورخ اند و تحت تاثیر بافت های زمانه مولف تدوین شده اند. البته بازتاب این تفکرات درباره روایات مربوط به خلفای راشدین که در برهه ای از تاریخ، خود تفکرساز بوده اند، بیشتر است. بر همین اساس، نگارندگان پژوهش حاضر درصد برآمده اند براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به این مسئله بپردازند که الگو و نحوه بازنمایی روایات معرفه الصحابه درباره خلفای سه گانه و علی(ع) بازتاب کدام معانی از گفتمان های سیاسی- مذهبی جامعه است؟ این پژوهش نوعی تحقیق متن محور است که چگونگی شکل گیری قدرت (سیاسی- مذهبی و غیره) در متن را که ابونعیم با برجسته سازی یک اندیشه و طرد سایر اندیشه ها به تقویت آن قدرت پنهان می اندیشد، تفسیر خواهد کرد.

    کلید واژگان: ابونعیم, معرفه الصحابه, تحلیل گفتمان, علی(ع), خلفای سه گانه
    Zohreh Bagherian *, Mohsen Alviri, Mohammdali Chelongar

    The introduction of al-Sahab al-Isfahani is one of the most important sources of fourteenth-century AH compilations which, like other epistemological sources in history, is not a clear and neutral phenomenon that distorts social, political, and religious realities but distorts the facts. These sources, therefore, may not be an accurate reflection of objectivity but rather a representation of historians' intentions and ideas, influenced by the contexts of the author's time. However, reflections on these narratives are relevant. Narrations on Rashidun caliphs at one point in history have been more self-thinking. Based on Critical Discourse's analysis of the discourse, Zn is attempting to reflect on the meaning and pattern of the al-Sahabah narrative's narrations about the 'three' caliphs of the 'a', so what is the meaning of the political-religious discourse of society? The point is that he will interpret how power (political-religious) is formed in the context that Abu'nim thinks of, reinforcing that hidden power by highlighting one idea and rejecting other ideas.

    Keywords: Abonim, Taraz al-Sahaba, Discourse analysis, Ali, Three Caliphs
  • طاهره چهری، غلامرضا سالمیان*، روح الله بهرامی

    تاریخ جهانگشای جوینی از جمله کتاب هایی است که در میانه تاریخ و ادبیات قرارگرفته و این سوال را در ذهن برمی انگیزد که چرا یک متن تاریخی که باید بر صراحت، منطق و عقل استوار باشد، گاه از روش تاریخ نویسی دور افتاده و شاخصه های متون ادبی، چون ابهام، پوشیدگی و احساس بر آن غالب شده است؟ به دلیل جامعیت روش تحلیل گفتمان فرکلاف در دو محور نظری و عملی، این روش را مبنای پژوهش قرار داده ایم. در این روش، در سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین، تاریخ جهانگشا، مورد تحلیل گفتمانی قرار گرفته است. در بررسی کتاب به این شیوه، بی گمان متن، حرف هایی فراتر از تاریخ و ادبیات برای گفتن خواهد داشت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در جلد اول تاریخ جهانگشا، نشانه هایی(واژگان، استعاره ها، عبارات و جملات و اشعار فارسی و عربی) وجود دارد که گفتمان مدارند و همگی بازتابنده گفتمان متناقض مورخ درباره مغولان هستند.گفتمان مورخ ایدیولوژیک است و ریشه در روح زمانه مولف دارد؛ تقدیرگرایی و جبرانگاری، محافظه کاری و ترس، رستن از عواقب احتمالی، تداوم سنت فرهنگی، تسلی خاطر و... همگی از ارکان شکل دهنده این گفتمان هستند.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, عطاملک جوینی, تاریخ جهانگشا, گفتمان متناقض, تقدیرگرایی, محافظه کاری
    Tahere Chehri, Gholamreza Salemian *, Rohollah Bahrami

    New approaches to literary criticism in looking at texts have transformed them from open and read-only texts into open and writable texts. Discourse analysis is one of these methods that can be helpful in analyzing and reading texts. Achieving hidden layers and dumb voices are the most important success of discourse analysis. Tarikh Jahan Gosha is one of the historical books that raises the question of why a historical text must be based on openness, logic and reason, sometimes distance from the method of historiography and the characteristics of literary texts, such as ambiguity, obscurity and emotion? Because of the comprehensiveness of the Fairclough analysis method in both theoretical and practical axes, we have based this method on research. In this method, the three stages of description, interpretation, and explanation of Tarikh jahan Gosha have been analyzed in discourse. In this way, the text of the book will certainly has something beyond history and literature. The findings of the study indicate that in the first volume of the book there are words, metaphors, phrases and sentences and Persian and Arabic poems that are discourse-based and all of them reflect the dualist discourse of the Mongols; appreciation and determinism, conservatism and fear, escalation of possible consequences, perpetuation of cultural tradition, consolation, and so forth that are all pillars of this discourse.

    Keywords: discourse analysis, Atamak Joveini, Tarikh Jahangosha, Dual Discourse, Fatism, Conservatism
  • چنور سیدی

    واکاوی برون متنی و درون متنی در زبان فارسی به معنای تجزیه و تحلیل کلام گفتار و نوشتار واکاوی برون متنی و درون متنی در زبان فارسی به معنای تجزیه و تحلیل کالم است و مقصود از آن کشف معانی ظاهری و پنهان در جریانهای گفتمانی است. پژوهش حاضر با بررسی شعرهای حک شده روی سکه های دوره شاه عباس دوم، در پی پاسخگویی به این پرسشهاست: متن شعر فارسی بر روی سکه ها حاکی از چیست؟ آیا معانی درونمتنی که از طریق ساختارهای واژهشناسی، دستوری و بالغی بیان شدهاند معنا و مفهوم کلام شاه عباس را مشخص میکنند یا خیر؟ آیا دنیای بیرون متن  فرا زبانی  است که اهداف مورد نظر وی را بر متن شعرهای حک شده تحمیل میکند؟ این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانهای و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. با واکاوی عوامل برونمتنی و درونمتنی گفتمان حاکم در شعرهای حک شده روی سکه های شاه عباس دوم، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که وی بر عوامل برونمتنی نسبت به عوامل درونمتنی تاکید بیشتری داشته و این مسئله حاکی از اندیشه و نیت شاه عباس برای انعکاس دادن فرهنگ و هویت ملی و تثبیت مذهب تشیع اثنی عشری است.

    کلید واژگان: شاه عباس دوم, سکه, شعر فارسی, تحلیل گفتمان, برون متنی, درون متنی
    Chnor Saidi

    Intertextual and extratextual forms of inquiry refer to the same process of discourse analysis and seek to discover open and hidden meanings in discourse. Through a study of the poems engraved on the coins of the period of Shah Abbas II, the present study aims to provide some answers to the following questions: What do the Persian poems on the coins refer to? Do the intertextual meanings conveyed through morphological, syntactic, and rhetorical devices denote the intended meanings of Shah Abbas’s words? Is it extratextual or metalinguistic factors which impose his intended meanings on the engraved poems? Following a library and interdisciplinary (literature and archeology) approach, the author has carried out a descriptive-analytic research in order respond to the mentioned questions. A discourse analysis of such poems demonstrate that Shah Abbas placed greater emphasis on extratextual factors than on intertextual ones, which demonstrates his intention to reflect the Iranian national culture and identity and consolidate the Twelver Shi’ite religion through the use of these poems.

    Keywords: Shah Abbas II, coin, Persian poems, discourse analysis, intertextual, extratextual
  • یوسف عارفی

    پرسش از هویت و چرایی تولد گفتمان علمی فرهنگی المصطفیصلی الله علیه و آله، موجب تکوین این پژوهش شده است. اگر گفتمان‌ به معنای کلیت ساختاردهی‌شده از عمل مفصل‌بندی باشد که بر محور یک دال مرکزی و کانونی سازمان گرفته است و فهم انسان از واقعیت‌های جهان را تشکیل می‌دهد، در این صورت، می‌توان المصطفیصلی الله علیه و آله را به عنوان یک گفتمان معرفتی تصویر کرد که بر محور دال مرکزی اسلام شیعی مفصل‌بندی شده است و در صدد ارایه ی فهمی از واقعیت جهان است. این پژوهش، از منظر نظریه ی تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه، به گفتمان علمی و فرهنگی المصطفیصلی الله علیه و آله نگریسته است؛ گفتمان علمی فرهنگی المصطفیصلی الله علیه و آله در ذیل گفتمان ولایت فقیه و در حاشیه ی هژمونی آن متولد شده است و از سیاست ها و سیاست گذاری فرهنگی گفتمان ولایت فقیه به حساب می آید. هویت هر گفتمانی از نسبتی که با دیگر گفتمان ها برقرار می کند احراز می شود. در این نوشته، هویت گفتمان علمی فرهنگی المصطفیصلی الله علیه و آله از نقطه نظر نسبت آن با گفتمان سلفی، بررسی شده است. نشانه ها و اصولی که نظام معنایی گفتمان المصطفیصلی الله علیه و آله را از نظام معنایی گفتمان سلفی متفاوت می سازد، در حد امکان، نشان داده شده است و برای تکمیل دایره ی این تفاوت ها و تمایزها، اهداف، مسایل و موضوعاتی که در گفتمان المصطفیصلی الله علیه و آله مطرح است نیز بررسی شده است.

    کلید واژگان: گفتمان, تحلیل گفتمان, گفتمان سلفی, نظام معنایی, غیریت سازی و هژمونیک
    Yousef Arefi

    The question of the identity and why of the birth of the scientific and cultural discourse of Al-Mustafa, (pbuh), has led to the development of this research. If discourse means a structured whole of the act of articulation that is organized around a central and focal signifier and constitutes man's understanding of the realities of the world, then Al-Mustafa(pbuh) can be described as He portrayed an epistemological discourse that is articulated around the central signifier of Shiite Islam and seeks to provide an understanding of the reality of the world. This study has looked at AlMustafa's(pbuh) scientific and cultural discourse from the perspective of Laclau and Mouffeh's discourse analysis theory; The scientific and cultural discourse of Al-Mustafa, (pbuh), was born under the discourse of Velayat-eFaqih and in the margins of its hegemony, and is considered one of the policies and cultural policy-making of the discourse of Velayat-e-Faqih. The identity of each discourse is determined by the relationship it establishes with other discourses. In this article, the identity of Al-Mustafa's(pbuh) scientific and cultural discourse has been examined from the point of view of its relation to the Salafi discourse. The signs and principles that make the semantic system of Mustafa's discourse different from the semantic system of the Salafi discourse are shown as much as possible, and to complete the circle of these differences and distinctions. , The goals, issues and topics that are raised in the discourse of Mustafa (pbuh).

    Keywords: discourse, discourse analysis, Salafi discourse, semantic system, denationalization, hegemony
  • عبدالعزیز مولودی، مجید توسلی رکن آبادی*، محمد مهدی مجاهدی

    اعلام جمهوری کردستان در مهاباد در سال 1324بعد از اینکه در جریان جنگ جهانی دوم، روسها از ترک خاک ایران سرباز زدند، رویداد مهمی است که بر تحولات آن دوره کشور اثر داشت و برای آینده نیز بار معنایی ایجاد کرد. روزنامه ی کردستان، به عنوان یکی از منابع ارزشمند بررسی، تحلیل و نقد رویدادهای این دوره است و سید محمد حمیدی به عنوان سردبیر روزنامه، دارای نقش مهمی در انتشار روزنامه بوده است. مقاله بر اساس روش کیفی و بر مبنای الگوی تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، با بررسی پنج متن از مقالات منتشر شده وی در روزنامه ی کردستان، به تحلیل برخی از دیدگاه های سیاسی و اجتماعی او می پردازد. سوال اصلی این است که نقطه ی عزیمت مسایلی که سید محمد حمیدی در مقالات خود مطرح می کند، چیست؟ از نظر گفتمانی، سید محمد حمیدی، چه گفتمان یا گفتمان هایی را در مقالات خود مطرح یا پیروی کرده است؟ آیا از فحوای گفتمانی سید محمد حمیدی، گفتمان دولت ستیز نسبت به دولت مرکزی قابل استنباط است؟ بر پایه ی یافته های بدست آمده، مهمترین مسایلی که آقای حمیدی مطرح کرده است، عبارتند از ناسیونالیسم کردی و ایرانی و از نظر گفتمانی نیز گفتمان های آزادی، دمکراسی و ناسیونالیسم کردی، مهمترین گفتمان هایی است که مطرح کرده است. در متون بررسی شده، گفتمان دولت ستیزی، از محتوای مقالات قابل استنباط نیست.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, جمهوری کردستان, روزنامه کردستان, سید محمد حمیدی, دولت ستیزی
    ABDOLAZIZ MOLOUDI, Majid Tavasoli *, MOHAMMADMEHDI MOJAHEDI

    The declaration of the Republic of Kurdistan in Mahabad in 1324, after the Russians refused to leave Iran during World War II, was an important event at that time that had a significant impact on both the development of the country and on the future. Kurdistan newspaper is one of the valuable resources for reviewing, analyzing and criticizing the events of this period. Meanwhile, Seyyed Mohammad Hamidi as editor of the newspaper has played an important role in the publication and orientation of the newspaper. Based on the qualitative discourse analysis model of Norman Fairclough, this article analyses the role and influence of Seyyed Mohammad Hamidi in the Kurdistan newspaper by analyseing five of his selected articles in Kurdistan. The key question is, what is the starting point of the issues that Seyyed Mohammad Hamidi raises in his articles? From the point of view of discourse, what discourse or discourses did Seyyed Mohammad Hamidi introduce or follow in his articles? Is it possible to infer from the discourse of Seyyed Mohammad Hamidi the discourse of government against the central government? The most important issues raised by Mr Hamidi are Kurdish and Iranian nationalism, and the discourses of freedom, democracy and Kurdish nationalism are the most important ones he has raised. In the texts reviewed, anti-government discourse cannot be deduced from the content of the articles.

    Keywords: Discourse analysis, Kurdistan Republic, Kurdistan newspaper, Seyyed Mohammad Hamidi, anti-government
  • محبوبه خزاعی*، حسین خاکپور، ولی الله حسومی

    خطبه حضرت زهرا (س) (11 ق) به هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار از ایشان، متنی است که به دلیل اهمیت تاریخی، شایسته تحلیل در چارچوب نظریه کنش گفتاری است. بر اساس این نظریه، گوینده ضمن بیان کلمات، کنش هایی را در قالب محتوای گزاره ها انجام می دهد که آنها را به پنج دسته بیانی، انشایی، تعهدی، اعلامی و عاطفی تقسیم می کنند. این مقاله پس از بازخوانی خطبه حضرت زهرا (س) در جمع زنان مهاجر و انصار، به این نتیجه می رسد که از میان انواع کنش های گفتاری به ترتیب کنش اظهاری، کنش عاطفی و کنش ترغیبی، بیشترین سهم را در سخنان آن حضرت به خود اختصاص دهند. با توجه به رابطه معنا دار بافت موقعیتی و فضای اجتماعی ایراد سخن و کنش های گفتاری گوینده، می توان گفت که حضرت زهرا (س)، این کنش های گفتاری را با توجه به شناختی که از تحولات جامعه نوپای اسلامی داشتند، برگزیدند و به همین سبب با شناخت و تحلیل این کنش ها می توان راهی به سوی شناخت بیشتر شرایط تاریخی آن روزگار گشود.

    کلید واژگان: حضرت زهرا (س), تحلیل گفتمان, کنش های گفتاری, تاریخ صدر اسلام, جانشینی پیامبر (ص)
    Mahboobeh Khazaee*, Hossein Khakpoor, Valiollah Hasoomi

    The speech presented by Fatimah Zahra (PBUH), (11 After Hijrah), addressing Mohajer and Ansar women is worth analyzing within the framework of speech act theory on account of its historical significance. On the basis of this theory, the speaker presents the actions in form of content of propositions while uttering the words. These actions are divided into representative, performative, commissives, declarative and expressive. Following the analysis of this sermon, the article concludes that the representative, expressive and directive acts are mostly observed in that holiness’ sermon. Considering the meaningful relationship between the situational context and the social atmosphere of presenting sermon as well as the speaker’s speech acts, it can be concluded that, these speech acts were selected due to the awareness from the changes come about in the newly developed Islamic community. Accordingly, the recognition and analysis of these actions can provide a ground towards more identification of historical conditions of that era

    Keywords: Fatimah Zahra (PBUH), discourse analysis, speech acts, history of early Islam, succession of prophet
  • گفتمان و امر سیاسی در ایران عصر مشروطه
    جواد جمالی*
    چکیده امر سیاسی در درون یک گفتمان ، براساس دوگانه ی ضدیت و همدلی و یا رابطه ی متضاد و خصمانه با گفتمان های "دگر" شکل می گیرد.گفتمان ها با تعریفی که از امر سیاسی ارایه می دهند از یک سو مرزهای هویتی میان نیروهای "خودی" و "دیگری" و از سوی دیگر به نزاع های سیاسی در یک جامعه معنا می بخشند. زوال گفتمان مشروطه و در نهایت برچیده شدن آن ، نتیجه ی منازعه با گفتمان هایی بود که در راس آن گفتمان مشروعه خواه قرار داشت.نزاع هایی که کشور را به مسیر گذشته بازگرداند و منجر به بازگشت استبداد در قالب گفتمان پهلوی شد. با مقدمات فوق پژوهش حاضر به بررسی مفهوم امر سیاسی در در ایران دوره انقلاب مشروطه می پردازد.در این پژوهش محقق برآن است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی تیون ای ون دایک و استخراج مفاهیم و مقولات مرتبط با این روش نشان دهد که صورت بندی مفهوم امر سیاسی در این دوره چه تاثیری بر سقوط گفتمان مشروطه و شکل گیری و هژمونیک شدن گفتمان پهلوی داشته است.؟ برای دستیابی به پاسخ پرسش فوق ، نخست نحوه صورت بندی امر سیاسی و سپس تاثیر آن بر سقوط گفتمان مشروطه و تفوق گفتمان پهلوی را مورد بررسی قرار دادیم. متونی که برای این تحقیق انتخاب شد، استخراج شده از 4 روزنامه ی حبل المتین، کاوه ، ایرانشهر و نامه ی فرنگستان است. این روزنامه ها گفتمان حاکم در این دوره را نمایندگی می کنند.
    کلید واژگان: امر سیاسی, آنتاگونیسم, تحلیل گفتمان, پهلوی, اسلام سیاسی
    Discourse and The Political in Iran Constitutional Revolution
    Javad Jamali *
    The Political is formed within a discourse, based on a dual antithesis and sympathy or an opposing and hostile relationship with the "discourse" discourses. Concepts with the definition of politics provide, on the one hand, the identity frontiers between forces \ "Insider \" and \ "another \", and on the other hand, give meaning to political conflicts in a society. The collapse of the constitutional discourse and, eventually, its dismantling, was the outcome of the conflict with the discourses that were at the head of the catholic discourse. The conflicts that brought the country back to the path and led to the return of tyranny in the form of Pahlavi discourse. With the preliminaries of this article, the present article examines the concept of political affairs in Iran during the Constitutional Revolution. In this research, the researcher is to show that by using the method of analyzing the critical discourse of Theon Van Dyke and extracting the concepts and categories related to this method, what does the concept of the political concept in this period have had on the collapse of constitutional discourse and the formation and hegemony of Pahlavi discourse? To answer the above question, we first examined the formulation of the political and then its impact on the collapse of constitutional discourse and the supremacy of Pahlavi discourse. The texts selected for this research are extracted from four newspapers Hable al-Matin, Kaveh, Iranshahr and Farhangestan letters. These newspapers represent the ruling discourse in this period
    Keywords: The Political, antagonism, Discourse Analysis, Pahlavi, Political Islam
  • وحید سعیدی، مصطفی پیرمرادیان*، اصغر منتظر القائم

    تحولات تاریخی و اندیشه ای که در بستر آن ها فرقه های مختلف اسلامی ایجاد شده اند، نقش بسیار مهمی در بازنمایی چگونگی شکل گیری فرقه های مختلف کلامی دارند. از این رو واکاوی و تحلیل آن ها دستاوردهای قابل توجهی به دنبال خواهد داشت و از اهمیت بسزایی در تاریخ اندیشه های کلامی برخوردار است. یکی از این دستاوردها، فهم پیشینه فرقه نگاری در میان مذاهب اسلامی است. پژوهش پیش رو درصدد است با توجه به این اهمیت با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلاو و موف صورت بندی و کشاکش های به وقوع پیوسته در جامعه اسلامی و زمینه های تشکیل و تطور آن را بررسی کند. در واقع مساله اصلی این پژوهش شناسایی و تبیین مولفه های موثر بر شکل گیری فرقه نگاری در ساحت زمانی مدنظر پژوهش با تکیه بر تحلیل گفتمان لاکلاو و موف است. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که زنجیره ای از تحولات سیاسی -  اجتماعی و مذهبی بر روند شکل گیری این سبک نگارش تاثیر گذاشته است.

    کلید واژگان: فرقه نگاری, علم کلام, تحلیل گفتمان, لاکلا و موف
    Vahid Saeedi, Mostafa Pirmoradian*, Asghar Montazer Alghaem

    The historical and intellectual developments underlying the various Islamic sects play a very important role in representing how different theological sects are formed. Therefore, their analysis will yield significant results and is of great importance in the history of theological thoughts. One of these achievements is understanding the background of Sectarian Historiography among the Islamic religions. The present study seeks to address this issue using Laclou's and Mouffe's discourse analysis frameworks to investigate the ongoing conflicts in the Islamic society and its contexts of formation and evolution. In fact, the main issue of this research is to identify and explain the factors that influence the formation of sectarian historiography in the time domain under study, relying on Laclou's and Mouffe's discourse analysis frameworks. The findings indicate that a series of socio-political and religious changes have influenced the process of formation of this style of historiography.

    Keywords: Sectarian Historiography, Theology, Discourse Analysis, Laclou, Mouffe
  • ابوالقاسم عارف نژاد *، علی طهوری نیا
    ملی گرایی ایرانی از گفتمان هایی است که با مفصل بندی دال های گوناگون سعی می کند، مدلول هویت ایرانی را پابرجا نماید و در فضای معنایی خود، آن را تثبیت کند. از سویی دیگر، ظهور دولت صفویه در سال 907 هجری با محوریت دال مذهب، دولتی مقتدر و یک پارچه در سرزمینی ایجاد کرد که در طول تاریخ با عنوان ایران از آن یاد می شود. وجود دال های مشترک بین این دو گفتمان، این پرسش را مطرح می کند که گفتمان ملی گرایی ایرانی و گفتمان صفویه چه رابطه ای می توانند با یک دیگر داشته باشند و دال های مشترک در این دو گفتمان در چه معناهایی رسوب یافته و چیره شده اند؟ به سبب آن که غیر و غیریت سازی جایگاه مهمی را در صورت بندی گفتمانی به خود اختصاص داده است، مقاله حاضر با بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل گفتمان لاکلا و موفه(Laclau and Mouffe)  به این نتیجه رسیده است که در نگاه اول، دال های مشترکی در دو گفتمان ملی گرایی و گفتمان صفویه مشاهده می شوند که یکسان به نظر می رسند ولی تحلیل فضای گفتمانی آنها، مشخص می سازد که نشانه های این دو گفتمان در دو فضای معنایی متفاوت شکل گرفته اند و دلیل عمده مشترک بودن ظاهری دال ها، به سبب در اولویت بودن سیاست و دست یابی به هژمونی در هر دو گفتمان است که سبب می شود هر دوی آنان بکوشند که هرگونه عامل افزایش اقتدار را از حوزه گفتمان گونگی خارج سازند و در مفصل بندی گفتمانی خود وارد نمایند
    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, ملی گرایی ایرانی, تاریخ ایران, صفویه, هویت ایرانی
    Abolqasem Arefnezhad *, Ali Tahurinia
    Iranian nationalism is considered as a discourse which aims to preserve the signification of Iranian identity and to stabilize it in its conceptual atmosphere through blending the structure of various significants. On the other hand, Safavid government with the significant of religion developed an authoritative and united government in Iran in 907 After Hijrah. The existence of common significants between these two discourses raises this question concerning the kind of relationship between Iranian nationalism discourse and Safavid discourse as well as the common significants in these two discourses. Since, other and otherness are of significant position in the formation of discourse, the present article takes advantage of discourse analysis of Laclau and Mouffe and concludes that there are common significants in these two discourses which look the same as each other while their discourse analysis clarifies that the semiotics of these two discourses have been developed in two different conceptual atmospheres and the main  reason of  apparent commonality of significants is due to priority of politics and the achievement of hegemony in both discourses which leads to the exclusion of any element regarding the increase of authority from the domain of discourse and its inclusion in their own discourse framework
    Keywords: discourse analysis, Iranian nationalism, history of Iran, Safavid, Iranian identity
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال