به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "motif" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «motif» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • بهاره جهانمرد*، مهدی محمدزاده
    نقوش سردر بناهای تاریخی اصفهان در حکم دیدن معنایی فراتر از زیبایی ظاهری و تمثیلی از فضایی بهشت گونه در نمای بناها است که با اساطیر، نمادها، باورها و عقاید مردم روزگارشان درآمیخته اند و از اجزای لاینفک تزیینات معماری هستند. هدف این پژوهش آن است تا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی -تحلیلی، سیر تحول نقوش بناهای اصفهان را نشان دهد که در طی چند سده با رویارویی سنت های صفوی در کنار مدرنیته پهلوی به شکلی هماهنگ موجب گسترش و غنی تر شدن نقش مایه ها شده است. این مقاله رهیافتی جهت مطالعه نقوش سردر بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان و سیر تحول آن از دوره صفوی تا پهلوی  و  در پی پاسخ به این سوالات اساسی است که کدام نقش ما یه ها در سردر بناها بیش تر به کاررفته و از دوره صفوی تا پهلوی، چه تغییر و تحولی یافته اند و هرکدام چه مفاهیمی دارند؟ یافته های مقاله نشان می دهد که نقوش گیاهی و هندسی بیش ترین نگاره ها بر تن سردر بناهای اصفهان (200 مورد مطالعاتی) هستند و از اواخر دوره  قاجار و پهلوی نقوش جانوری و انسانی نیز به میزان چشمگیری نمای بناها را زینت بخشیده اند. سردر بناهای اصفهان، برگرفته از مکتب اصفهان، تصویری زمینی از عالم مثال و تعادل با عالم زمینی پدید می آورد و به پیروی از جهان بینی حاکم، به وحدت بیان دست می یابد و مدخلی از بهشت گمشده می شود.
    کلید واژگان: سردر ورودی, نقش مایه, گرافیک محیطی, مکتب هنر و معماری اصفهان
    Bahareh Jahanmard *, Mehdi Mohammadzadeh
    The designs featured on the entrance façades of historical monuments in Iṣfahān convey a meaning beyond external beauty. They are allegorical of a heavenly atmosphere in the building’s entrance, incorporating the myths, symbols, beliefs, and ideologies of their contemporary people, and are inseparable components of architectural ornamentation.  The present study aims at tracing the evolution of these designs using library research and the descriptive-analytical method. With this aim in mind, the paper presents how centuries of encounter between Șafavīd tradition and Pahlavī modernity has concordantly expanded and enriched the designs and their motifs. The study tries to investigate the designs featured on the entrance façades of religious and non-religious buildings in Iṣfahān in an attempt to answer these key questions: Which motifs are most frequently used on the entrances? How have the motifs transformed from the Șafavīd era into the Pahlavī era? And what concepts do these motifs incorporate?Results demonstrate that floral and geometric patterns most frequently feature on the entrances of Iṣfahān’s monuments (among 200 case studies). Human and animal figures have also increasingly featured on the entrances since late Qājār and Pahlavī periods.The entrances of Iṣfahān’s monuments, originating from the Iṣfahān School, create an earthly image of the world of the Forms in balance with the terrestrial world and reach unity of expression as an entry into the lost paradise following the dominant worldview.
    Keywords: entrance façades, Motif, environmental graphic design, Iṣfahān school of arts, architecture
  • علی نعمتی بابایلو*، نیلوفر علیپور

    ارسی ها طرح و نقش خاصی دارند که تحت تاثیر هنر و معماری زمان خویش و در امتداد سنن هنری دوران اسلامی ایران بوده اند، اما باوجود کاربرد وسیع آن در معماری پس از صفوی، در دوره قاجار تحت تاثیر نفوذ و گسترش معماری غربی در ایران و کاربرد گونه های جدید معماری، طرح های ارسی ها نیز دچار تحولاتی شده و از دوره پهلوی رو به فراموشی رفتند. بخش عمده بافت تاریخی مسکونی تبریز، معماری متداول دوره قاجار است که از عناصر پرکاربرد آن ارسی ها بودند؛ چراکه در اوان برآمدن حکومت قاجاریان، طی زلزله سال 1194 ه.ق. عمده بافت شهری، غیر از چند بنای عظیم تاریخی هم چون ارگ علیشاه و مسجد کبود، تخریب شد. این پژوهش به بررسی طرح و نقش های ارسی های پنج خانه شاخص قاجاری تبریز (سلماسی، قدکی، مشروطه، حیدرزاده و امیرنظام) و سیر تحول آن در معماری دوره قاجار تبریز پرداخته است. این بناها متعلق به دوره قاجار بوده و در سه بازه اوایل، اواسط و اواخر قاجار ساخته شده اند. بر این اساس، هدف پژوهش، تبیین اصول و نظام حاکم بر تزیین ارسی های قاجاری در تبریز و سیر تحول آن ها براساس مطالعه و تطبیق طرح و نقش های آن هاست. برای نیل به این هدف ارسی ها به عنوان بخشی از بدنه معماری در بستر دگرگونی های معماری قاجار تحلیل شده و علل تحولات رخ داده در طرح ارسی ها در طول دوره قاجار مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش پیش رو درپی پاسخ به این پرسش ها است؛ دلایل ایجاد و سیر تحولات در طرح ارسی های خانه های قاجاری تبریز چیست؟ نظام مشخص و اصول مشترک حاکم بر طرح های ارسی های خانه های قاجاری تبریز چیست؟ در این پژوهش روش جمع آوری داده ها، اسنادی و میدانی بوده، به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بررسی و ارایه شده اند. نتایج نشان داد که تنوع نقوش در ارسی ها در طول دوره قاجار کمتر شده، از عناصر تزیینی آن ها کاسته شده و طرح ارسی ها ساده تر شده اند. از دلایل عمده آن، تغییر شیوه معماری و استفاده از عناصر غربی در طراحی معماری و نیز پررنگ شدن عناصر جدید در نمای بناهای قاجار است.

    کلید واژگان: ارسی, طرح, نقش, دوره قاجار, تحولات معماری, تبریز
    Ali Nemati Babaylou *, Niloufar Alipour

    The main part of the residential historical context of Tabriz is the common architecture of the Qajar era which a style was expanded that Orosi was one of its widespread elements. Because at the beginning of the Qajar dynasty, during the earthquake of 1780, most of the urban fabric was destroyed, except for a few large historical buildings such as Ark-e Alisha and the Blue Mosque. There are two phases in Qajar architecture: first phase starts from late Safavid and continued to middle Qajar with some changes in details and elements based on time requests and fashion. Many traditions in Persian architecture were preserved and applied in this phase. The second phase sees many architectural elements coming from the West due to courtier knowledge of the West culture. Orosi is one of the important ornamental and applied elements in Persian traditional architecture, especially in Qajar era (1725-1925) which was fading at the end of Qajar. The paper concerns with the study and investigation of five Orosies of Tabriz Qajar traditional houses: Salmasi, Mashrouteh, Qadaki, Heydarzadeh, and Amirnezam. Salmasi house remained from early Qajar (1796-1848), Mashrouteh and Qadaki houses from middle Qajar (1848-1896) and Heydarzadeh and Amirnezam houses from late Qajar (1896-1925). Orosi was used in the reception hall (Tanabi) of these houses. Study and analysis of design and motives in Orosies with a comparative method helps to achieve the basic geometric and ornamental principles of Qajar Orosies in Tabriz and their alterations reasons. This research based on two questions: What are the reasons for the creations and process of changes in the Orosies designs of Qajar houses in Tabriz? What are the characteristic systems, regular patterns and principles in the design of these Orosies? The results showed that the variety of motives in Orosies decreased during the Qajar period, their decorative elements were reduced and the designs of Orosies became simpler. One of the main reasons for this is the changes in the architectural styles and the use of western elements in the architectural design, as well as the addition of new elements to the facade of Qajar buildings.

    Keywords: Orosi, Design, Motif, Qajar Era, Architectural Development, Tabriz
  • Amir Khanmoradi, Mostafa Ekhtesasi, Ehsan Khonsarinejad *
    The artistic background of the Good Shepherd motif can be traced to ancient eras of the East and the West. This motif later gained prominence in early Christian art. The ram-bearer (carrying a sacrificial or an offering animal) first appeared in Near Eastern art and later became an important motif in Greco-Roman art to represent certain roles of the god Hermes. This motif was considered by Christian converts as a symbol of Jesus Christ, as they represented him in the figure of a young shepherd caring for his flock. This theme can also be seen on some Sasanian seals, which can be considered as the Good Shepherd motif. In this article, the authors introduce the aforementioned motif depicted on these seals and examine their possible connection with the Christian communities. The motif of the Good Shepherd, as seen on the seals, demonstrates modifications in the original iconography. These changes can be observed in the longer dress of the ram-bearer or the engraving of celestial symbols. These modifications are probably a sign of the localization process of an imported motif in the Sasanian Empire.
    Keywords: Good Shepherd, Christian, seal, Motif, Sasanian
  • سارا بنماران*
    هنر موسیقی، همواره در دوره های فرهنگی ایران مورد توجه بوده است. بر طبق مدارک مکتوب به جامانده از دوره حکمرانی ساسانیان (224-651 میلادی)، همچون کارنامه اردشیر بابکان، درخت آسوریک و خسرو و ریدگ، می توان دریافت که موسیقی در این زمان به شکوفایی رسیده بوده است. در میان انواع سازهایی که در دوره ساسانی وجود داشته، به نظر می رسد که ساز بربت از امتیاز خاصی برخوردار بوده است. شاید نام باربد، مشهورترین موسیقی دان این عصر نیز پیوندی با نام ساز بربت داشته باشد. هدف از پژوهش پیش رو این است که با ارایه نمونه هایی از ظروف فلزی منقوش دوره ساسانی با نقشمایه های ساز بربت، ویژگی های این ساز از لحاظ فرم و ارتباط نوازنده با نقشمایه های دیگر در هر صحنه را مورد بررسی قرار گیرد. این پرسش که هنرمند ساسانی اساسا چه انگیزه ای در خلق نقشمایه نواختن بربت روی ظروف فلزی تجملی داشته، مسیله اصلی تحقیق است. گردآوری داده های پژوهش، به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش توصیفی-تطبیقی انجام شده است. نتیجه نشان می دهد که طی دوره ساسانی، نقش ساز بربت در صحنه های متنوع، روی فرم های مختلفی از ظروف فلزی نقر شده است که اغلب صحنه ها نمایش دهنده بزم ها، ضیافت ها و جشن های درباری هستند و به طورکلی، جایگاه ویژه و رفیع ساز بربت را در فرهنگ موسیقی عصر ساسانی به تصویر می کشند.
    کلید واژگان: بربت, عصر ساسانی, موسیقی, نقش, ظروف فلزی
    Sara Benmaran *
    The art of music has always been considered in Iranian cultural periods. According to written documents from the Sassanid period (AD 224-651), such as the biographies of Ardeshir Babakan, the Assyric tree, and Khosrow and Ridag, it can be seen that music flourished during this period. Among the various instruments that existed during this period, it appears that the Barbat instrument had a special privilege. Perhaps the name of Bārbad, the most famous musician of this period, also has a connection with the name of Barbat. The aim of the research is to present samples of Sassanid period engraved metal vessels with Barbat motifs, to investigate the features of this musical instrument in terms of form and the musician's relationship with other motifs in each scene. The question of what was the motivation of the Sassanid artist in engraving the motif of playing the Barbat on luxury metal vessels is the main issue of the research. The collection of research data was done by the library method and their analysis was done by the descriptive-adaptive method. The result shows that during the Sassanid period, the motif of the Barbat instrument was engraved on various forms of metal vessels in various scenes, most of the scenes showing parties, banquets, and court celebrations, and in general, the Barbat instrument has held a special and exalted position in the musical culture of the Sasanian era.
    Keywords: Barbat, Sassanid Era, Music, Motif, metal vessels
  • الهه پنجه باشی*، سوگند مهذب ترابی
    صنعت پارچه بافی در دوره‎ ساسانیان به اوج شکوفایی و رونق رسید. زیبایی و شکوه در نقوش تزیینی پارچه ها، مهم ترین جنبه این هنر است. نقوش تزیینی شامل نقوش حیوانی، گیاهی، انسانی و هندسی می شود که نقوش حیوانی بارزترین بخش آن را تشکیل می دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های نقوش حیوانی پارچه های ساسانی از لحاظ ظاهری و معنایی است و در این راستا، به این پرسش ها پرداخته شد که نقوش چهارپایان و پرندگان به کار رفته در پارچه های ساسانی به چه صورت تصویر شده اند؟ رنگ بندی این نقوش چگونه است؟ و نقوش حیوانی با چه عناصری ترکیب شده اند؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی با رویکردی تاریخی است و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 9 تصویر از تکه پارچه های باقی مانده از دوره حکومت ساسانیان است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نقشمایه های حیوانی در پارچه های ساسانی، شامل چهارپایان و پرندگان می گردد که طراحی آن ها به صورت ساده و هندسی انجام شده و هر نقش به علت ارزش فرهنگی و مذهبی و طبق دستور پادشاهان انتخاب شده است. به طور کلی، میل هنرمندان به استفاده از حیواناتی است که در اوستا و آیین مزدایی، مقدس، قابل احترام و مرتبط با ایزدان آسمانی هستند.
    کلید واژگان: ساسانی, پارچه, نقوش حیوانی, چهارپایان, پرندگان
    Elaheh Panjehbashi *, Sogand Mohazzab Torabi
    Textile industry reached great prosperity during Sassanid Empire. Sassanid fabrics were appreciated due to the quality and unique designs. Decorative patterns of Sassanid textiles are contained geometric, plant, human and animal motifs and among all of them, animal motifs are the most notable ones. The present study investigates the expressive, mythical and visual aspects of animal motifs of Sassanid fabrics, thereby answering these questions: How are bird and quadruped motifs illustrated on fabrics? What is the color of these motifs? And what are the other ornaments that used on textiles? The study is done by analytical-descriptive method by historical approach and the information is accumulated by means of library method. The authors attempted to identify and classify animal motifs of remained fabrics and inspect the importance of the existence of these ornaments. In this article, nine images of limited samples of Sassanid fabrics have been analyzed in terms of visual and cultural-roots features. In general, the results define that, the animal motifs of Sassanid design included quadrupeds and birds which are drawn by simple lines and geometrical shapes. Overall, artists tend to use animals which had spiritual and mythical massages. Quadruped patterns include ram, horse, lion and hog. Additionally, bird patterns contain eagle, peacock, rooster and duck. We can see both figurative and abstract motifs with primarily colors which have been mostly used. The drawings have been done by geometric and delicate lines, also artists used plant and geometrical shapes to design animals' bodies.
    Keywords: Sassanid, Textile, Motif, animal, Quadruped, Bird
  • فریبا شریفیان*، کتایون فکری پور، آزاده حیدرپور
    مهرها یکی از یافته های مهم باستانی هستند که اطلاعات بسیار وسیع و موثقی را در خصوص نام جای های جغرافیایی و اسامی خاص و مناصب شغلی در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. استفاده از مهر در دوره ساسانی تنها مختص طبقه خاصی نبود بلکه از افراد عادی گرفته تا مقامات دولتی از آن استفاده می کردند.  کاربرد مهر با رونق اقتصادی جامعه ساسانی  بیشتر نیز شد. در مخزن موزه بوعلی همدان 23 مهر ساسانی موجود است که به صورت توقیفی از منطقه ی اسدآباد به دست آمده اند. از این تعداد 11 مهر نقش انسان، 6 مهر نقش حیوان، 3 مهر نشان، یک مهر نقش دست و دو مهر نقش مایه حیوانات اساطیری را دارند که در حال حاضر خوانش کتیبه های ده مهر به وسیله مولفین انجام شده است. از این ده مهر پنج مهر با نقش انسان (4 مهر منقوش به نقش مرد و یک مهر با نقش زن) چهار مهر با نقش حیوان(سه مهر با نقش گاو کوهان دار و یک مهر با نقش قوچ) و یک مهر نشان است. هدف این پژوهش معرفی مستندسازی، خوانش کتیبه ها و بررسی نقش مایه های این مهرها است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، میدانی- کتابخانه ای است و خوانش کتیبه ها توسط نویسندگان این مقاله انجام شده است. لازم به ذکر است مهرهای این مجموعه از دست قاچاقچیان بدست آمده و فاقد شناسنامه محل کشف است، از این رو نمی توان تاریخ گذاری دقیقی بر روی آن ها انجام داد.
    کلید واژگان: مهر, ساسانی, کتیبه, نقش مایه, موزه بوعلی, همدان
    Fariba Sharifian *, Katayoun Fekripour, Azadeh Heidarpour
    Seals are one of the most important archaeological findings that provide reliable information about geographical names and job positions of the past. During Sasanian period seals were used by individual government officials. The use of seals expanded with the growth of Sasanian economy. In the archives of the Bu’ali Museum of Hamadan, 23 Sassanid seals from the Asadabad area are kept. Eleven of these seals have motifs of human, six have animal motifs, one has hand motif and two others hybrid mythological. The present research deals with the ten seals. Among these ten seals, five have human image (four a man’s image and one a woman image), four seals have animal designs (three bull and one ram) and one is a monogram seal. The purpose of this research is to document, read inscriptions and examine the roles of these seals.
    Keywords: Seal, Sassanid, inscription, motif, Buali Museum, Hamedan
  • مجید ساریخانی*، اکبر شریفی نیا، اکرم احمدی
    نقوش گچبری امامزاده عبدالله اراک، از نقش مایه های ایرانی اسلامی رایج در دوران سلجوقی و متاثر از دوره ساسانی است. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و اطلاعات آن از مطالعات کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. سوال های پژوهش عبارتند از اینکه، چه میزان هنر گچ بری اسلامی وامدار دوره ساسانی بوده و تغییرات ایجاد شده بر سطوح گچ بری های اسلامی چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که بنیان نقوش تزیینی بنا، متاثر از گچ بری دوره ساسانی و محتوای نقش مایه های آن متاثر از تعالیم الهی و رخدادهای مهم اجتماعی (نهضت ترجمه و گرایش به عقل گرایی) است و بالطبع چهار تغییر (حذف نقوش انسانی و حیوانی، گرایش به نقوش گیاهی و تجریدی و گرفتن نگاه اساطیری از آنان، به کارگیری نقوش کتیبه ای و ارائه نقوش هندسی چندضلعی) در مضمون نقش مایه های گچ بری امامزاده دیده می شود.
    کلید واژگان: امامزاده عبدالله, گچ بری, ایرانی, اسلامی, نقش مایه
    Majid Sarikhani*, Akbar Sharifinia, Akram Ahmadi
    The stuccos of Imamzadeh Abdollah in Arak are Iranian-Islamic motifs common in Seljuk era and influenced by the Sassanid period. The study has been conducted by an analytico-descriptive and comparative methodology and the data have been collected through library research and survey. The study attempts to provide answers to the questions in that to what extent the art of Islamic stuccos are indebted to the Sassanid period and how the underwent changes on the Islamic stuccos are determined. The results indicate that the foundation of decorating stuccos has been influenced by the stuccos of the Sassanid period and their motifs’ contents have been inspired by divine teachings and important social events (translation movements and tendency to rationalism); accordingly، four kinds of changes (eliminating human and animal motifs، having tendency toward plant and abstract motifs with a mythological view on them، applying inscriptional motifs، and proposing polygonal geometrical motifs) could be observed in the themes of the stuccos’ motifs of the Imamzadeh.
    Keywords: Imamzadeh Abdollah, Stucco, Iranian, Islamic, Motif
  • ابوالفضل عالی *

    بخش شرقی شهرستان ماه نشان در استان زنجان، منطقه ای کوهستانی با کوه های نسبتا بلند و دره های میان کوهی است. در دامنه یکی از بلندی های این ناحیه و در دیواره پناهگاه های صخره ای موجود در رشته صخره ای موسوم به آق داش، نگاره های جالب توجهی به تصویر درآمده است. نقاشی های آق داش که تنها رنگین نگاره های شناسایی شده در استان زنجان و احتمالا شمال غرب ایران است، از لحاظ تنوع موضوعات نقش شده و تا حدودی تفاوت با سایر نقاشی های صخره ای ایران، اهمیت زیادی در مطالعه نگاره های صخره ای ایران دارد. موضوع بیشتر نقوش آق داش نقش مایه های هندسی است که در اشکال گوناگونی نقاشی شده اند. علاوه بر آن، نگاره های انسانی، جانوری و گیاهی از دیگر موضوعات به تصویر درآمده در پناهگاه های آق داش است. با توجه به شباهت بسیاری از نگاره های هندسی آق داش با نقش مایه های سفال های دوره مس سنگی غرب، شمال غرب و فلات مرکزی ایران، نیز وجود تعداد اندکی سفال های مربوط به این دوره پیرامون پناهگاه های آق داش، انتساب نقاشی های آق داش به این دوره پیش از تاریخی، بیش از هر دوره دیگری محتمل است.

    کلید واژگان: آقداش, پناهگاه صخرهای, رنگین نگاره, نقش مایه, مس سنگی
    Abolfazl Aali *

    Western part of the Zanjan province in North West of Iran, is mountainous region with a relatively high mountains and the valleys between them. On the slop of one height in this region, and on the wall surfaces of rock shelters that called Agh Dash, Interesting designs is painted. The Agh Dash paintings which are the only Identified pictographs in North West of Iran, from the view point of variety of subject matters and Somewhat difference from the other rock paintings of Iran, has great importance in the study of rock arts. Subject of most designs are geometric motifs which are painted in a variety of shapes. Also human, animal, and botanical designs are the other subjects in the Agh Dash complexes. Because of the similarity between geometric painting of Agh dash and geometric patterns of chalcolithic period potteries in central, west and north of Iran, it is likely that the paintings of Agh dash date back to chalcolithic times.

    Keywords: Agh Dash, Rock Shelter, Pictograph, Motif, Chalcolithic
  • زهرا علی نژاد اسبویی*
    یکی از صنایع اصلی در دوره سلجوقی که همراه با سایر صنایع و فنون به رشد و شکوفایی رسید، صنعت و هنر نساجی است. فعالیت در بخش قابل توجهی از این صنعت وابسته به تولیدات طراز و تشکیلات مرتبط با آن صورت می گرفته است که در زندگی مردم عادی و حکومتی تاثیر بسزایی داشته است. طراز بعنوان ردای تجلیلی یا ردای عزت و افتخار و یکی از نشانه های خلع ید حکام از قدرت محسوب می شده، لذا از ارزش سیاسی بالایی برخوردار بوده است. بر این اساس نقوش مختلفی با مضامینی که اغلب با آرزوی بقا برای خلیفه یا حاکم و یا دعا و آیات قرآن بوده، اکثرا با الیاف طلایی بر روی زمینه ی بافت های تافته وتاپستری نقش می شده است. پژوهش حاضر با ارائه نمونه هایی از طرازهای دوره سلجوقی و بررسی طرازهای فرهنگ های همزمان، به مطالعه ی ویژگی های اصلی آنها، شامل نقوش و مضامین بکار رفته بر روی طراز، نوع تکنیک بافت، الیاف مصرفی و همچنین مراکز بافت طرازهای سلجوقی می پردازد.
    کلید واژگان: طراز, سلجوقیان, طرح و نقش, تکنیک بافت, مراکز بافت
    Zahra Alinezhad Ossbouee*
    One of the industries which flourished in Seljuk period is textile industry. The significant activities have been accomplished by the name of Tiraz and their establishments had a great influence on the public and government life. Tiraz have the high political value as the honorific or respect cloak and one ruler indication of eviction. So that, the various motifs with the various subjects often include wish to survive Caliph or ruler or blessings or verses of Quran, have been drawn mostly in golden fibers on taffeta and tapestry weaving.In this essay, the main characteristics of Seljuk's Tiraz including the motifs, the concepts which have drawn on it, the texture, the consumed fibers and the textile weaving centers have studied by presenting the examples of the Seljuk's Tiraz and surveying the Tirazs of contemporary cultures.
    Keywords: Tiraz, Seljuk, Motif, Designs, Weaving Technique, Weaving Centers
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال