جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ادبیات فارسی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »
تکرار جستجوی کلیدواژه «ادبیات فارسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
ارزشیابی کتاب درسی با در نظر گرفتن نیازها و اهداف یادگیری و یاددهی، نقشی کلیدی در بهبود فرآیند آموزش ایفا می کند. علاوه بر این، اطلاعات ارزشمندی برای برنامه ریزی و مدیریت فعالیت های کلاسی ارائه می دهد. به نظر می رسد که برای آموزش ادبیات فارسی به دانشجویان غیرایرانی، نیاز مبرمی به منابع آموزشی بر پایه های دانش آموزش کاوی ادبیات وجود دارد. این پژوهش می کوشد به ارزیابی پیش نگرانه کتابی که برای دانشجویان خارجی و بر پایه اصول آموزش ادبیات طراحی شده است، تحت عنوان کتاب های آموزش ادبیات منظوم فارسی (سطح میانی) از مجموعه فارسی نامه، از نگاه مدرسان ادبیات فارسی بپردازد. ابزار پژوهش، پرسش نامه ساخته محقق با 12 بخش اصلی و 60 گویه است. پس از فرایند روایی سنجی و پایایی سنجی پرسش نامه، درمجموع، 29 نفر از مدرسان زبان و ادبیات فارسی شرکت کردند که از این تعداد 18 نفر زن و 11 نفر مرد بودند. این مدرسان با میانگین 5 سال تجربه تدریس، در رده سنی 25 تا 45 سال قرار داشتند. نتایج کلی حاصل از تحلیل داده ها از ارزیابی این درس نامه نشان می دهد که این درس نامه برای آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان از دیدگاه مدرسان تاثیر مثبتی دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد که بخش آموزش ویژه ادبیات، مطلوب ترین بخش از 12 بخش ارزیابی است و بخش مهارت های شنیداری، گفتاری، خوانداری و نوشتاری نیز در بالاترین رتبه قرار دارد. نتایج این پژوهش، به پیشرفت گفتمان در حوزه آموزش کمک می کند و با افزایش آگاهی ها از ظرفیت های مثبت و کاستی های این منبع آموزشی، برای نویسندگان این فرصت را فراهم می آورد که به نگارش مواد آموزشی با رویکرد مناسب تر و علمی تر بپردازند.
کلید واژگان: آموزش, ادبیات فارسی, ارزیابی, نظم, کتاب درسی, غیرفارسی زبانThe assessment of textbooks, thoughtfully considering the requirements and aims inherent to the realms of pedagogy and learning, plays a pivotal role in refining the educational process. Furthermore, it yields invaluable insights that inform pedagogical planning and classroom management. Within the specific context of imparting Persian literature to non-Iranian students, an apparent scarcity prevails concerning educational materials underpinned by substantial scholarship. Moreover, the available literature lacks a comprehensive scholarly examination. This research is dedicated to evaluating the prospective efficacy of an educational textbook tailored for foreign students, with a particular focus on the realm of literary education. The textbook in question, entitled Teaching Books of Persian Verse Literature (Volume 1), is from the esteemed Fārsināma Collection and is assessed through the discerning eyes of Persian literature instructors. The methodological approach employed here entails a custom-crafted questionnaire encompassing 12 primary sections, each comprising 60 distinctive items. It is essential to note that this questionnaire underwent a rigorous process of validation and reliability assessment. A total of 29 participants, Persian language and literature instructors, contributed to this research, with a distribution of 18 females and 11 males. These educators, aged between 25 and 45, have accumulated approximately five years of teaching experience in their field. The comprehensive analysis of the data culminates in notable findings, affirming the commendable desirability of the textbook designed to facilitate the instruction of Persian literature for non-Persian speakers. Notably, the findings indicate that the section dedicated to specialized literary education assumes the highest rank among the 12 sections subject to evaluation. Furthermore, the domains of listening, speaking, reading, and writing skills also secure a prominent position in the hierarchy of desirability. The ramifications of this research extend beyond the enhancement of educators' awareness regarding the affirmative attributes and limitations of the textbook. It concurrently beckons authors to undertake the composition of pedagogical materials that bear the hallmarks of greater scholarly rigor and suitability, thus contributing significantly to the advancement of the discourse within the pedagogical domain.
Keywords: Teaching, Persian Verse Literature, Evaluation, Poetry, Text Book, Other Language Speakers -
جستار پیش رو با استناد به متون نظم روایی ادبیات فارسی تا قرن هفتم، می کوشد به بررسی شراب افشانی بر خاک بپردازد. نتایج این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نشان از آن دارد که: شراب افشاندن بر زمین (خاک) و آسمان، نوعی جادوی تقلیدی در جوامع کشاورزی و دامداری بوده و به منظور جلب رضایت خدایان، تقویت روان درگذشتگان و حاصل خیزی زمین انجام می شده است؛ برخلاف نظر برخی پژوهشگران که هر کدام این آیین را مختص به قومی می دانند، این رسم، ریشه در آیین کهن ریختن خون قربانی بر خاک در جوامع کشاورزی دارد که به منظور باروری طبیعت و حیات جانوری گیاهی انجام می شده و در فرهنگ های مختلف رایج بوده و شکل تعدیل یافته آن به صورت باده افشاندن یا ریختن انواع مایعات (شیر، عسل، آب) بر خاک و مزار مردگان نمود یافته است. نمود این آیین در متون حماسی، جنبه حقیقی داشته و اشاره به رسمی مرسوم است، اما در متون غنایی، اشاره به این رسم، جنبه مضمون سازی دارد و برای توصیف میدان نبرد، چگونگی خون ریختن پهلوانان و توصیف طلوع خورشید به کار می رود. انعکاس این آیین در متون عرفانی، تحول مفهومی برجسته ای می یابد و با توجه به تحریم شراب، اشاره شاعران به این رسم، صرفا جنبه مجازی و عرفانی پیدا می کند و باده در این متون، استعاره از محبت الهی است و برای بیان محبت حق و جلوه آن به مخلوقات به کار می رود.
کلید واژگان: شراب افشانی بر خاک, قربانی غیرخونی, تعدیل قربانی, متون نظم روایی, ادبیات فارسیThe present essay delves into the practice of pouring wine on the earth through a descriptive-analytical approach, drawing upon poetic-narrative texts from Persian literature up to the 7th century. The research findings reveal that pouring wine on the earth and sky was regarded as a form of magic in agricultural and animal husbandry societies, performed to appease deities, invigorate the spirits of the deceased, and enhance the fertility of the land. This ritual traces back to ancient practices of pouring victims' blood on the soil in agricultural societies, aimed at promoting the fertility of nature and sustaining animal-plant life. It is evident in various cultures, with its evolved form involving pouring wine or other liquids like milk, honey, and water onto the earth or graves. In epic texts, this ritual is depicted as a tangible tradition symbolizing customary formality, while in lyrical texts, it serves as a thematic device portraying battlefields, the shedding of blood by warriors, and the beauty of sunrise. Within mystical texts, this ritual undergoes a profound conceptual transformation. Given the prohibition of wine, poets metaphorically allude to this custom in a mystical context. In these texts, wine symbolizes divine love, representing true love and its transformative impact on living beings.
Keywords: Pouring Wine On The Earth, Non-Blood Sacrifice, The Poetic-Narrative Texts, Persian Literature -
در تاریخ و هویت جمعی و ملی هر قومی زن عنصری تاثیرگذار است چنانکه خویشکار های زن به یک کهن الگو تبدیل شده است. زن با هر نقش و احساساتی بر محیط پیرامون خویش تاثیر می گذارد و یکی از این نقش های تاثیرگذار وفاداری زنان است. داستان های حماسی بازتاب عواطف و احساسات و نحوه تفکر انسان ها در دوره ای از تاریخ هستند. شاهنامه و رامایانا از حماسه های ادبی جهانی هستند که زنان در آن نقش بسزایی را ایفا می کنند. از صفات بارز و برجسته زنان در شاهنامه و رامایانا وفاداری آنان است و همین سبب می شود در انجام کارهای بزرگ تردیدی به خود راه ندهند و سلسله جنبان حوادث و اتفاقات بزرگی در حماسه ها شوند. تحقیق پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی بر آن است که به نمود وفاداری زنان در دو اثر حماسی و کلاسیک جهانی، شاهنامه و رامایانا بپردازد. حاصل مطالعه این پژوهش نشان می دهد که نمود وفاداری زنان در شاهنامه و رامایانا متفاوت است؛ این تفاوت ها ریشه در باورهای مذهبی، قومی و دیدگاه آنها نسبت به زن دارد. وفاداری زنان شاهنامه همراه با فداکاری، سنت شکنی، شجاعت و جسارت است، اما در رامایانا پایبندی به سنت ها و باورها و تسلیم محض بودن نشانه وفاداری است.
کلید واژگان: ادبیات فارسی, ادبیات هندی, حماسه, شاهنامه, رامایانا, زن, وفاداری.In the history and collective and national identity of every nation, women are an influential element, as women self-work has become an archetype. A woman affects her surroundings with every role and emotions, and one of these influential roles is women loyalty. Epic stories reflect emotions and feelings and the way people think in a period of history. The Shahnameh and the Ramayana are among the world literary epics in which women play a significant role. One of the prominent characteristics of the women in the Shahnameh and the Ramayana is their loyalty, and this is the characteristic of women loyalty that makes them not hesitate to do anything great. And the chain of incidents and big events in the epics. The present research with a descriptive-analytical and comparative method aims to deal with the expression of women loyalty in two epic works and world classics, Shahnameh and Ramayana. The results of this research show that the expression of women loyalty in Shahnameh and Ramayana is different. These differences are rooted in religious and ethnic beliefs and the nation view of women. Loyalty of Shahnameh women is associated with sacrifice, tradition, courage and bravery, but in Ramayana, adherence to traditions and beliefs and pure submission is a sign of loyalty.
Keywords: Loyalty, Woman, Shahnameh, Ramayana, Epic -
بی شک فرزندان میوه باغ زندگی و بسیار گرانقدر و عزیزند و شناخت حقوق ایشان اهمیت فوق العاده ای دارد به غیر از بیان این حقوق در کتب قانونی و تعیین آن ها، در متون فارسی و در پیشینه فرهنگی ایرانیان به این مهم به شکلی جدی پرداخته شده و ادیبان و سخنوران ایرانی آموزه های بسیار ارزنده ای در این باب ارائه کرده اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای صورت گرفته به این نتیجه رسیده است که چه در تدوین قوانین مربوط به کودکان و چه در تنویر افکار مادران و پدران، آگاهی و مطالعه این آثار می تواند نتایج ثمربخشی داشته باشد. در این پژوهش به نمونه های ارزشمندی از حقوق فرزندان در آثار بزرگانی چون سعدی، مولوی... از قرن پنجم تا هفتم اشاره شده است که مطالعه آن ها دست کم می تواند برای پدران و مادران مفید فایده باشد.
کلید واژگان: ادبیات فارسی, حقوق پسران, حقوق دختران, توصیه های قرآنیThere is no doubt that our children are the fruits of the garden of life and they are deeply loved and adored. That's why it is highly important to learn about their rights. Apart from the law literature in which these rights are set and discussed, the Persian literary texts and the Iranian cultural heritag have also addressed them thoroughly and many Iranian literary men and women havepresented invaluable insights about them. This paper, employing a descriptive analytical method. and using library resources concludes that reading and contemplating on such literary works can have a remarkable effect both on the legislation and on the enlightenment of parents. In this research significant examples of addressing child rights in the works of literary giants like Saadi and Molawi and are mentioned, from which the parents can benefit.
Keywords: Persian Literature, Rights Of Sons, Rights Of Daughters, Interdisciplinary Research, Quranic Teachings -
ترجمه با وجود این که فرآیندی یک سویه است اما نوعی جدال دائمی با زبانی دیگر و مقاومت دو نیروی زبانی برابر یکدیگر است که هرکدام ساختار و ویژگی های زبانشناختی خاص خود را دارد. در طی این فرآیند، مترجم همواره می کوشد متنی را دوباره سامان دهی کند تا تمامیتی اندام وار یابد. ترجمه در ادوار مختلف به شیوه ها و رویکردهای مختلفی به منصه ظهور نشسته است. ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی میان ادبیات و فرهنگ عربی و فارسی سبب پدیدارشدن متون ترجمه ای پرشماری از عربی به فارسی و بالعکس گشته است که زمینه مناسبی را برای پژوهش فراهم می کند. حوزه ترجمه میان این دو زبان از دیرباز تاکنون از رونق به سزایی برخوردار بوده است. ترجمه متون ادبی همچون مرزبان نامه، یکی از پویاترین جریان های ادبی در دوران کهن بوده است. آثار پرشماری در گونه های مختلف از عربی به فارسی و بالعکس ترجمه شده اند و از این رهگذر کتاب های مختلفی پدید آمده اند که از جهت ادبی سبک ساز و تاثیر گذار بوده اند. از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ میان زبان و ادبیات فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم از جمله آن ها است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با هدف ارزیابی ترجمه ابن عربشاه در میزان بهره گیری از وام واژه های فارسی سامان یافته است. برآیند پژوهش نشان داد ابن عربشاه در ترجمه خود به کاربست وام واژه های فارسی اهتمام خاصی ورزیده و این وام واژه ها باعث غرابت ترجمه او نشده است، اما با توجه به ساختار متفاوت دو زبان فارسی و عربی، وام گیری هایی که در سطح اصطلاحات و امثال داشته نه تنها از خوانایی متن او کاسته بلکه خواننده عرب زبان را در فهم معنا نیز دچار مشکل نموده است.کلید واژگان: ادبیات عربی, ادبیات فارسی, ابن عربشاه, سعد الدین وراوینی, ترجمه, وام گیریTranslation is a kind of constant struggle with another language and the resistance of two equal linguistic forces, which is done by the translator, and during this process, he always tries to reorganize the text to achieve a coherent whole. Translation has emerged in different periods in different ways and approaches. The close and unbreakable connection between Arabic and Persian literature and culture has led to the emergence of numerous translated texts from Arabic to Persian and vice versa, which provides a suitable field for research. The field of translation between these two languages has been very prosperous since long ago. The translation of literary texts such as Marzbannameh has been one of the most dynamic literary trends in ancient times. A large number of works have been translated from Arabic to Persian and vice versa in different genres, and various books have emerged from this passage,Keywords: Ibn Arabshah, Saad Al-Din, Ravini, Translation, Borrowing
-
نوستالژی در زبان فارسی به غم غربت ترجمه شده و در اصطلاح حس حسرت و دلتنگی انسان نسبت به گذشته و آن چیزهایی است که از دست رفته است. به طور کلی هر کسی از وضع موجود خود رضایت خاطر نداشته، بلکه حسرت ایام گذشته و فرصت های بر باد رفته به نوعی دامن گیرش بوده است. نوستالژی اجتماعی در حوزه ادبیات، نظر بسیاری از شعرا و ادبا و منتقدان را به خود جلب نموده است. شعر نوستالژیک انصاری فهلیانی - به عنوان شاعر برجسته بومی سرای جنوب لرهای ممسنی-سرشار از غمیادها به ویژه نوستالژی ایل و حرمت-های ایلی و اسطوره ها بوده، آیینه تمام نمای اجتماع قومی و ایلاتی است. شناسایی مولفه های متفاوت و تاثیرگذار این شاعر فهلیانی و در نهایت، رسیدن به درک و تصویر درستی از دغدغه های شعر معاصر لری بخصوص واکاوی مولفه های نوستالژیکی؛ چون: یاد کرد زندگی روستایی، حسرت بر فضایل ازدست رفته، دریغا گویی بر ملزومات ایلی در گذشته، دل تنگی برای نظام خانوادگی ایلی، غمیاد طبیعت وحشی، یادکرد دولت فقر، مهم ترین دست آورد این پژوهش است.
کلید واژگان: فولکلوریک, نوستالژی, ادبیات فارسی, شعر محلی, ایل لر, احمد انصاری.Nostalgia is translated as homesickness in Persian language, and in Hassan's term, it is human longing for the past and those things that have been lost. In general, everyone is not satisfied with their current situation, but the regret of the past days and the lost opportunities has somehow affected them. Social nostalgia in the field of literature has attracted the opinion of many poets, writers and critics. Nostalgic poetry of Ansari Fahliani - as a prominent native poet for the drunken south of masti, it is full of sorrows, especially the nostalgia of the tribe and the sacredness of apli and myths. Achieving a correct understanding and image of the concerns of Lori's contemporary poetry, especially the analysis of nostalgic components, as he mentioned rural life, regret for the lost virtues, talking about Ili's necessities in the past, nostalgia for Ili's family system.
Ghamyad of the wild nature, mentioned that the state of poverty is the most important achievement of this research.Keywords: Folklore, Nostalgia, Persian Literature, Local Poetry, Lur Tribe, Ahmad Ansari -
ادبیات تعلیمی بخشی مهم از ادبیات فارسی است و کاربرد آن برای پرورش فکری جامعه امری است که پیشینه ای بس طولانی دارد. در شیوه آموزشی که پس از استقرار مشروطیت به شکل مدارس جدید رایج شد، از مهم ترین مواد آموزشی کتاب های فارسی دانش آموزان، بخش هایی از ادبیات تعلیمی بوده است. هدف این پژوهش مقایسه و بررسی کتاب های فارسی دبستان منتشرشده در دهه چهل و دهه نود با توجه به جنبه های تعلیمی آن ها می باشد. در این راستا مولفه هایی که برای مقایسه، تحلیل و بررسی کتاب ها مورد توجه قرارگرفته است عبارت است از: آموزه های دینی، اخلاقی، ملی، تعامل اجتماعی، خلاقیت و خودباوری، شناخت ایران و جهان، حفظ و نگهداری از محیط زیست. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تحلیل آماری است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که بیشترین توجه مولفان در هر دو دوره بر آموزه های اخلاقی معطوف بوده است. در مرتبه بعد بیشترین تاکید محتوای کتاب های فارسی دبستان دهه چهل بر آموزه های مرتبط با تعامل اجتماعی است و کتاب های فارسی دبستان در دهه نود، بیشتر بر آموزه های خلاقیت و خودباوری تاکید دارد. بیشترین تغییر مربوط رشد چشمگیر آموزه ها و باورهای دینی از دهه چهل تا دهه نود است که آماری دو برابری نشان می دهد.
کلید واژگان: ادبیات کودکان, ادبیات تعلیمی, ادبیات فارسی, دبستان.The purpose of this research is to compare and review Persian primary school books published in the 40s and 90s with regard to their educational aspects. In this regard, the components that have been considered for comparison, analysis and review of books are: religious, moral, national teachings, social interaction, creativity and self-confidence, knowledge of Iran and the world, preservation of the environment. The research method of this research is descriptive-analytical with a statistical analysis approach. The obtained results indicate that the most attention of the authors in both periods was focused on moral teachings. In the next order, the content of Persian primary school books of the 40s is mostly emphasized on teachings related to social interaction, and the Persian primary school books of the 90s emphasize more on the teachings of creativity and self-confidence. The biggest change is related to the significant growth of religious teachings and beliefs from the forties to the nineties, which statistics show double.
Keywords: Children's Literature, Educational Literature, Persian Literature, Primary School -
مجله ادبیات عرفانی، پیاپی 37 (تابستان 1403)، صص 103 -134در این پژوهش، سنت خانقاهی خرقه دریدن با آداب مشابهی در فرهنگ های ایران باستان، مسیحیت، یهودیت و همچنین برخی رسوم کهن عرب جاهلی، مصری و بین النهرینی مقایسه شده است. در بخش نخست این مقاله به معرفی اجمالی سنت جامه دریدن در تصوف اسلامی پرداخته و در ادامه با ارائه شواهدی نشان داده شده است که شباهت بسیاری میان این رسم و سنت جامه دریدن در دیگر فرهنگ ها و مذاهب کهن وجود دارد که از قدمت و گستردگی این رسم باستانی به ویژه در منطقه خاور نزدیک حکایت می کند. به طور کلی در تمام نمونه های بازمانده، جامه دریدن بر نوعی حس اضطراب شدید دلالت دارد. در نمونه های کهن تر، مرگ عزیزان و ترس از عواقب هولناک گناهان کبیره ای چون کفرگویی اصلی ترین محرک های این رفتار خاص اند. این معانی در ادبیات یهودی، مسیحی و اسلامی نمونه های فراوانی دارند و همچنین به فرهنگ تصوف اسلامی نیز راه یافته اند. علاوه بر این ها، تصوف اسلامی این رسم کهن را بازتفسیر و با افزودن معانی تازه ای متناسب با چهارچوب های مفهومی خود به سنت باستانی جامه دریدن، آن را به رسمی خانقاهی بدل کرده است. در پایان این نوشته، پس از تحلیل نمونه های متعدد از این رفتار سمبولیک در طول تاریخ، به نخستین ریشه ها و فرایند شکل گیری آن پرداخته می شود و دو فرضیه دررابطه با سرمنشاهای این رسم کهن، تحلیل و بررسی می شوند.کلید واژگان: جامه دریدن, خرقه, تصوف, خاور نزدیک, ادبیات فارسیMystical Literature, Volume:16 Issue: 37, 2024, PP 103 -134This article explores the Sufi tradition of rending garments and compares it with similar practices in Zoroastrianism, Christianity, and Judaism, as well as in some ancient Arab, Egyptian, and Mesopotamian cultures. The first section gives a brief introduction to the Sufi custom and highlights the striking similarities between this symbolic gesture in Islamic mysticism and the tradition of stripping in some ancient religions and cultures, mainly rooted in the Near East. Broadly, all of the contexts, in which the act of rending garments is performed, indicate deep anxieties and intense feelings. Older instances show that the main triggers include the death of loved ones and the dreadful consequences of cardinal sins such as blasphemy and sacrilege. These meanings can be found in Jewish, Christian and Islamic literature and can also be found in Sufism. In addition to these meanings, Sufism has reinterpreted the ancient tradition, giving it new meanings aligned with its fundamental concepts to introduce it as a Sufi tradition. Lastly, the article's final section explains this tradition's formation and evolution, presenting two different theories on its origins.Keywords: Rending Of Garments, Sufi Cloak, Sufism, The Near East, Persian Literature
-
هدف از نگارش این مقاله بررسی نسبت دو نظریه ی فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی در پژوهش های حوزه ی تاثیر قرآن و حدیث بر ادبیات فارسی است. به این منظور نخست در هر یک از این دو نظریه، انواع روابط میان قرآن و حدیث با ادب فارسی را معرفی کرده ایم و سپس نسبت انواع حوزه های پژوهشی دو نظریه را با پژوهش های قرآنی و حدیثی با ادبیات فارسی تحلیل و بررسی کرده ایم و ظرفیت های هر حوزه را در این عرصه ی پژوهشی روشن ساخته ایم و نمونه هایی را در این میان مطرح کرده ایم؛ در پایان به محدودیت ها و چالش های هر نظریه برای پژوهش در این عرصه اشاره ای داشته ایم. نتیجه ی این پژوهش تبیین نسبت حوزه ی گسترده ی پژوهشی در عرصه ی تاثیر قرآن و حدیث بر ادب فارسی از منظر نظریه ی فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی است. در این میان در هر نظریه، حوزه های جدید پژوهشی معرفی شده-اند؛ در عین حالی که نارسایی های هر یک از دو نظریه لحاظ گردیده است.
کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, قرآن و حدیث, ادبیات فارسی, نظریه ی آمریکایی, نظریه ی فرانسویThe aim of this essay is to study the relation of French and American theories of comparative literature in researches conducted on the effect of Qur’an and Hadith on the Persian Literature. For this purpose first we proposed a new classification for researches conducted on the effect of Qur’an and Hadith on the Persian Literature and types of such effects on this literature; then we provided instances of the effects of Qur’an and Hadith on the Persian Literature for the research areas of French and American theories of comparative literature and clarified the capacities of each area. Finally we studied the limitations of each theory for conducting researches in this field. Explaining the wide scope of research in the area of the effects of Qur’an and Hadith on Persian Literature form the viewpoint of French and American theories is the conclusion of this research. The French theory is based on text and the American theory generally includes literature and other sciences.
Keywords: Comparative Literature, Qur&Rsquo, An, Hadith, Persian Literature, French Theory, American Theory -
یکی از سخنوران بزرگ زبان فارسی که هنوز هم نزد بسیاری از اهالی فرهنگ و ادب ناشناخته باقی مانده، شاعر و عارف نامی قرن هشتم ابن نصوح شیرازی است. از اشعار وی در منقبت امیرالمومنین و آل عبا و تفضیل ایشان بر دیگران، گرایش شیعی اش آشکار می شود. پژوهش حاضر که با هدف شناخت ویژگی های فکری اشعار باقی مانده از ابن نصوح شیرازی انجام شده، در تلاش است تا با ارائه نمونه های شعری شاعر و ویژگی های برجسته آن، باب آشنایی با این سخنور سبک عراقی را بگشاید. یافته های این پژوهش که بر اساس اشعار ابن نصوح در نسخه های خطی صورت گرفته است، نشان می دهد که پس از مدح جلایریان، نعت و منقبت پیشوایان دینی، اخلاقیات، توصیفات هنری و عاشقانه، عقل گرایی، تصوف و موضوعات اجتماعی بالاترین بسامد را در اشعار وی داراست. بدین ترتیب ابن نصوح را می توان پس از حافظ در کنار سخنوران بزرگی چون سلمان ساوجی، خواجوی کرمانی، کمال خجندی و... از چهره های شاخص و برجسته شاعران سبک عراقی در قرن هشتم دانست.
کلید واژگان: ادبیات فارسی, شعر فارسی قرن هشتم, ابن نصوح شیرازی, سبک شناسی شعر, سطح فکری -
زمینه و هدف
تاریخ ادبیات فارسی به پیروی از تحولات سیاسی و اجتماعی، دگرگونیهای شگرفی پیدا کرده و فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. در این مسیر پرپیچ وخم، عصر مشروطه در عرصه های مختلف بویژه ادب فارسی تاثیر قابل توجهی داشته است. از سوی دیگر یکی از خاستگاه های اصلی طنز در ادبیات فارسی، دوره مشروطه است. از آنجا که ادبیات طنز با دستمایه کارناوالی در دوره مشروطه نوعی نوآوری به شمار میرود، کالبدشکافی این نوع ادبیات و بررسی ویژگیهای آن از جنبه ها و ابعاد مختلف دارای اهمیت ویژه ای است. کوششی که در این پژوهش صورت پذیرفته تحلیل و بررسی مولفه های طنز کارناوالی در آثار علی اکبر دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال است.
روش مطالعهدر این تحقیق تلاش بر این بوده است که فضای کارناوالی حاکم بر آثار مشروطه با توجه به نظریه کارناوال باختین مورد بررسی قرار گیرد و از روش توصیفی-تحلیلی جهت دستیابی به منظور تحقیق استفاده شده است.
یافته هاباید گفت در اکثر مولفه های طنز کارناوالی در آثار این شاعران، مصادیق و مطالب قابل انطباق وجود دارد که نشان میدهد طنز مشروطه با نظریه طنز کارناوالی باختین قابل تبیین و تطبیق است.
نتیجه گیریگفتمان چندصدایی، نسبیت و در کنار هم قرار گرفتن مفاهیم متضاد، نافرمانی از قدرت حاکم، غیرمذهبی بودن، داشتن شخصیتی بهلول وار، گروتسک، و خنده کارناوالی یا خنده مرگ مولفه هایی هستند که در آثار این سه ادیب مشروطه در طنزپردازی به کار گرفته شده اند. در این میان «شخصیت بهلول وار» بیشترین مولفه در طنز کارناوالی آثار دهخداست. میرزاده عشقی نیز «نافرمانی از قدرت حاکم» را بیش از سایر مولفه ها به کار برده است. نسیم شمال اما «گفتمان چندصدایی» را بر دیگر مولفه ها ترجیح داده است.
کلید واژگان: طنز کارناوالی, ادبیات فارسی, عصر مشروطهJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 95, 2024, PP 207 -223BACKGROUND AND OBJECTIVESThe history of Persian literature has undergone tremendous changes and experienced many ups and downs following political and social developments. In this winding path, the Mashrote era has had a significant impact in various fields, especially in Persian literature. On the other hand, one of the main origins of humor in Persian literature is the Mashrote period. Since humorous literature with the help of carnival is considered a kind of innovation in the Mashrote period, the autopsy of this type of literature and the examination of its characteristics from different aspects and dimensions are of special importance. The effort made in this research is to analyze and examine the elements of carnival humor in the works of Ali Akbar Dehkhoda, Mirzadeh Eshghi and Nasim Shomal.
METHODOLOGYIn this research, an attempt has been made to investigate the carnival atmosphere governing Mashrote works according to Bakhtin"s carnival theory, and a descriptive-analytical method has been used to achieve the purpose of the research.
FINDINGSIt should be said that in most of the components of carnival humor in the works of these poets, there are examples and applicable materials that show that Mashrote humor can be explained and reconciled with Bakhtin"s theory of carnival humor.
CONCLUSIONPolyphonic discourse, relativity and juxtaposition of opposite concepts, disobedience to the ruling power, non-religiousness, having a Bohlol personality, Grotesque, and carnival laughter or the laughter of death are the components that are used in humor in the works of these three Mashrote writers. Meanwhile, "Bohlulvar"s character" is the biggest component in the carnival humor of Dehkhoda"s works. Mirzadeh Eshghi has also used "disobedience to the ruling power" more than other components. Nasim Shomal, however, has preferred "polyphonic discourse" over other components.
Keywords: Carnival humor, Persian literature, Mashrote era -
ادبیات فارسی با گنجینه بزرگی که از اشعار و متون منثور در دل خود جای داده است می تواند نقش بسیار موثری در تعلیم و تربیت دانش آموزان ایفا کند. دانش آموزان با خواندن اشعار شاعران و متون منثور اخلاقی و تربیتی به دلیل شیرینی و لطافت بیان این آثار، بسیار با آن مانوس می شوند و درس ها و پیام های اخلاقی که در قالب شعر و نثر فرا می گیرند در حافظه آنان نقش می بندد؛ و موجب می شود تا در زندگی کنونی و نیز در آینده از آن بهره مند گردند. بدون شک تالیف درست و جامع کتاب ادبیات می تواند نقش بسزایی در تعلیم و تربیت دانش آموزان ایفا نماید. مقاله پیش رو که به شیوه توصیفی- تحلیلی برمبنای مطالعات کتابخانه ای و روش سندکاوی صورت گرفته است در پی آن است تا با مروری اجمالی به پیشینه تعلیم و تربیت در متون ادبیات تعلیمی کهن زبان فارسی، به نقد و واکاوی این مضامین در کتاب فارسی دوره اول متوسطه پایه هفتم بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کتاب فارسی هفتم جای اشعار شاعران و متون منثور نویسندگان بسیاری در آن خالی است و کمبود اشعار شاعران مختلف در آن احساس می شود. نکته دیگر این است که در فصل نام ها و یادها بهتر بود به جای پرداختن به زندگی اشخاص سیاسی و اجتماعی به معرفی شاعران و نویسندگان سرشناس ادب پارسی پرداخته می شد تا دانش آموزان با آن ها بیشتر آشنا گردند.
کلید واژگان: ادبیات فارسی, اخلاق مداری, کتب فارسی دوره اول متوسطه, متون تعلیمی, نقد و تحلیل -
داستان پلیسی (جنایی) جزو گونه های ادبی محبوب در دوران معاصر است. بیش از 180 سال از پیدایش نخستین نمونه های تمام عیار داستان پلیسی (جنایی) در ادبیات جهان میگذرد؛ اما حدود دهه آخر سده سیزدهم شمسی و از طریق ترجمه بود که این گونه ادبی برای نخستین بار وارد ایران شد. در این حیات صد و اندی ساله، داستان پلیسی (جنایی) در ایران شکل ها و دوره های گوناگونی را تجربه کرده است. در این مقاله، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیل کوشش شده است تا میراث داستان پلیسی (جنایی) در ادبیات فارسی طبقه بندی شود. مطابق یافته های پژوهش، عناوینی نظیر ترجمه، پاورقی های پلیسی جنایی، مستندنگاری و حادثه گویی (پلیس های داستان نویس) و نویسندگان حرفه ای و آثار مستقل (داستان نویسان ژانر پلیسی) را برای بررسی سیر داستان پلیسی (جنایی) در ادبیات فارسی می توان درنظرگرفت. شناخت پیشینه و تاریخچه داستان های پلیسی (جنایی) در ادبیات فارسی یاریگر پژوهشگران بعدی در شناخت ویژگی ها و نقاط ضعف و قوت این داستان هاست.
کلید واژگان: داستان, داستان پلیسی (جنایی), ادبیات فارسی, ترجمه, پاورقی -
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 57 (زمستان 1402)، صص 296 -316
بدیهی است که منظومه های غنایی شعر فارسی در نوع خود بیش ترین الگوهای فرهنگی و نشانه های تمدن را بازنمایی می کنند. بررسی این داستان ها از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی (که پایه های اصلی آن فرهنگ عامه است)، نگرشی نو به آن هاست و پژوهشگران را با دو گزینه آشنا می سازد: یکی بررسی فرهنگ مردم در محتوای داستان ها و دیگر تاثیرگذاری فرهنگی راوی است با توجه به فرهنگی که در آن پرورده شده است و این در تمامی داستان هایی که راویان مختلف دارند، صدق می کند. در این پژوهش که دانستنی های مختلف ادبی و فرهنگی نهفته در ادب عامه کردی «بیت» در مقابل با منظومه های ادب کلاسیک فارسی مقایسه و بررسی شود، به ویژه آن جا که ساختار و محتوای این آثار با اصول داستان سرایی مطابقت داشته باشد، می تواند در بخش مطالعات مردم شناسی فرهنگی کار ارزنده ای باشد. این پژوهش به توصیف و تحلیل مولفه های فرهنگی از دیدگاه مردم شناسی در منظومه «مهر و وفا» در ادب کلاسیک فارسی و ادب عامیانه کردی به روایت مام احمد لطفی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است بیشتر مولفه های مردم شناسی در این منظومه نمود پیدا کرده است و میزان شباهت ها نسبت به تفاوت ها بیشتر است و این نشان دهنده بینامتنیت بین منظومه فارسی و کردی است. دیگر آن که روایت های کردی داستان، هرچند در کلیات، مضمون و مفهوم، مطابق با روایت های فارسی هم نام مذکور است، اما هم در قالب و فرم و هم در محتوا به ویژه تغییرات و تحولات فرهنگ عرفانی، حماسی و غنایی در دوره های گوناگون است.
کلید واژگان: مردم شناسی فرهنگی, ادبیات فارسی, ادبیات کردی, منظومه مهر و وفاIt is obvious that the lyrical verses of Persian poetry represent the most cultural patterns and signs of civilization. Examining these stories from the perspective of cultural anthropology (whose main foundations are popular culture) is a new approach to them and introduces researchers to two options: one is to investigate people's culture in the content of the stories and Another cultural influence is the narrator according to the culture in which he was raised, and this applies to all the stories that have different narrators. In this research, the various literary and cultural knowledge hidden in the Kurdish popular literature "Beit" will be compared and analyzed with the systems of classical Persian literature, especially where the structure and content of these works are related to the principles of storytelling. If it matches, it can be a valuable work in the field of cultural anthropology studies. This research describes and analyzes the cultural components from an anthropological point of view in the poem "Mehr wa Wafa" in classical Persian literature and Kurdish folk literature narrated by Mam Ahmed Lotfi. To achieve this goal, a descriptive-analytical method has been used. The findings indicate that most of the anthropological components have appeared in this system, and the amount of similarities is greater than the differences, and this indicates the intertextuality between the Persian and Kurdish systems. Another is that the Kurdish narrations of the story, although in terms of generality, theme and concept, are in accordance with the Persian narrations of the same name, but both in form and content, especially the changes and transformations of mystical, epic and lyrical culture. It is in different periods.
Keywords: cultural anthropology, Persian literature, Kurdish literature, Mehr, Wafa system -
متون کهن پارسی در دو وجه منظوم و منثور خود بر مبنای ساختارهایی مشخص تکوین یافته اند که برونداد ژرف ساخت های گفتمانی حاکم بر نظام اندیشگانی مولفان آنها هستند. دیباچه ها در جایگاه نقطه آغازین این ساختارها، خود نیز سازمان بندی ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره و بر مبنای الگوی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، می کوشد ساختار حاکم بر دیباچه های پنج اثر روایی، تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی را با رویکردی توصیفی و تحلیلی شناسایی کرده، به سوی استخراج الگویی گام بردارد که تعمیم پذیر به تمام یا دست کم بخش عمده دیباچه های منثور ادب فارسی باشد. پژوهش پیش رو، ساختاری نه سازه ای را در دیباچه های متون مورد مطالعه شناسایی کرده که به گونه ای تکرارشونده، نظام مند و نسبتا واحد نمود یافته، صرفا تفاوت نویسندگان از منظر ایستارهای ذهنی، شرایط اجتماعی و سیاسی و برخی عوامل دیگر باعث گسترش یا محدودیت برخی از این سازه ها شده است اما، در مجموع، این ساختار نه گانه برقرار مانده است. ساختار استخراج شده را می توان در کلان ساختار سه سازه ای «دیگری، خود، دیگری» خلاصه نمود. بر این اساس، در دیباچه های مورد مطالعه، گونه ای هنجارمندی و در نتیجه، نوعی وفاداری خودآگاه یا ناخودآگاه به این ساختار جز در مواردی معدود دیده می شود، مسیله ای که سخن درباب میزان ابتکار و نوآوری خالقان این دیباچه ها را پیش می کشد. بر مبنای پژوهش حاضر، می توان با تکیه بر همین ساختار حاکم بر دیباچه های منثور فارسی، از نوعی «زیرگونه» سخن گفت که در امتداد کلان گونه های شناخته شده در سنت ادبی فارسی شکل می گیرد و به مثابه نیروی جهت دهنده نویسندگان در فرایند خلق آثار منثور فارسی عمل می کرده است.کلید واژگان: ادبیات فارسی, متون منثور, دیباچه نگاری, ساختارشناسیPersian classical literature is enriched with poetic and prosaic works that have flourished through the manifestation of unique structures, shaped by the profound musings of their brilliant authors. As the starting point of the structures in literary works, prefaces also have a special structure. Utilizing the historical documentary research method, this study seeks to unveil the fundamental structure that shapes the prefaces of five distinct types of works: narrative, didactic, moral, mystical, and historic. With a descriptive and analytical approach, the research seeks to extract a generalized structure, providing valuable insights into the topic. Most, if not all, of the prefaces to Persian literature are worthy of attention. The research conducted has revealed a consistent and systematic structure comprising 9 parts in the prefaces of the works under study. These parts follow a consistent pattern, with variations reflecting the authors' mental states, social and political circumstances, and other factors. As a result, certain aspects of these structures may either expand or be constrained depending on these influencing factors. But, in general, these 9 parts have been maintained. The extracted structure can be summarized in the macrostructure of three structures “other, self, other”. In the prefaces examined, we can observe a high level of informative content that showcases the authors' impressive abilities. With utmost dedication and remarkable precision, these prefaces demonstrate a conscious or perhaps even unconscious loyalty to their intended structure.Keywords: Persian literature, Prose works, Preface, Structuralism
-
بدیهی است که منظومه های غنایی شعر فارسی در نوع خود بیش ترین الگوهای فرهنگی و نشانه های تمدن را بازنمایی می کنند. بررسی این داستان ها از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی (که پایه های اصلی آن فرهنگ عامه است)، نگرشی نو به آن هاست و پژوهشگران را با دو گزینه آشنا می سازد: یکی بررسی فرهنگ مردم در محتوای داستان ها و دیگر تاثیرگذاری فرهنگی راوی است با توجه به فرهنگی که در آن پرورده شده است و این در تمامی داستان هایی که راویان مختلف دارند، صدق می کند. در این پژوهش که دانستنی های مختلف ادبی و فرهنگی نهفته در ادب عامه کردی «بیت» در مقابل با منظومه های ادب کلاسیک فارسی مقایسه و بررسی شود، به ویژه آن جا که ساختار و محتوای این آثار با اصول داستان-سرایی مطابقت داشته باشد، می تواند در بخش مطالعات مردم شناسی فرهنگی کار ارزنده ای باشد. این پژوهش به توصیف و تحلیل مولفه های فرهنگی از دیدگاه مردم شناسی در منظومه «بهرام وگلندام» در ادب کلاسیک فارسی و ادب عامیانه کردی به روایت مام احمد لطفی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است بیشتر مولفه های مردم شناسی در این منظومه نمود پیدا کرده است و میزان شباهت ها نسبت به تفاوت ها بیشتر است و این نشان دهنده بینامتنیت بین منظومه فارسی و کردی است. دیگر آن که روایت های کردی داستان، هرچند در کلیات، مضمون و مفهوم، مطابق با روایت های فارسی هم نام مذکور است، اما هم در قالب و فرم و هم در محتوا به ویژه تغییرات و تحولات فرهنگ عرفانی، حماسی و غنایی در دوره های گوناگون است.کلید واژگان: مردم شناسی فرهنگی, ادبیات فارسی, ادبیات کردی, منظومه بهرام و گلندامIt is obvious that the lyrical verses of Persian poetry represent the most cultural patterns and signs of civilization. Examining these stories from the perspective of cultural anthropology (whose main foundations are popular culture) is a new approach to them and introduces researchers to two options: one is to investigate people's culture in the content of the stories and Another cultural influence is the narrator according to the culture in which he was raised, and this applies to all the stories that have different narrators.In this research, the various literary and cultural knowledge hidden in the Kurdish popular literature "Beit" will be compared and analyzed with the classical Persian literature systems, especially where the structure and content of these works are related to the principles of storytelling. If it matches, it can be a valuable work in the field of cultural anthropology studies. This research describes and analyzes the cultural components from an anthropological point of view in the poem "Bahram and Gulendam" in Persian classical literature and Kurdish folk literature narrated by Mam Ahmed Lotfi. To achieve this goal, descriptive-analytical method has been used. The findings indicate that most of the anthropological components have appeared in this system, and the amount of similarities is greater than the differences, and this indicates the intertextuality between the Persian and Kurdish systems.Another is that the Kurdish narrations of the story, although in terms of generality, theme and concept, are in accordance with the Persian narrations of the same name, but both in form and content, especially the changes and transformations of mystical, epic and lyrical culture. It is in different periods.Keywords: cultural anthropology, Persian literature, Kurdish Literature, Bahram, Glendam system
-
این مقاله به بررسی داستانی از یکی از بزرگان ادبیات فارسی، فریدالدین عطار، می پردازد. تمرکز این مقاله به طور ویژه بر شخصیت «زن صالحه» در نوشتار عطار است، زنی که در مقام نماد وفاداری ظاهر می شود. همچنین، این مقاله به اهمیت او به منزله شخصیتی با عظمت عرفانی می پردازد که تجسم فضیلت است در جهانی که تحت سلطه مردان آزمند اداره می شود. از بسیاری جهات، زن صالحه در اثر عطار خواننده را به یاد پنه لوپه در ادیسه هومر می اندازد، شخصیتی که به سبب وفاداری به شوهرش و به خاطر صبر و فضایل زنانه اش همواره در ادبیات غرب تجلیل می شود.
کلید واژگان: عطار, الهی نامه, زن صالحه, ادبیات فارسی, هومر, ادیسهThis article offers a detailed study of a story by one of the giants of Persian literature, Farid al-din Attār. It particularly focuses on the character of Attār’s “The Pious Woman”, who emerges as a symbol of faithfulness and discusses her significance as a character of mystical proportion and grandeur that also appears as personification of virtue in a world dominated by acquisitive and lascivious men. In many aspects, the Pious Woman reminds one of Penelope in Homer’s The Odyssey who is also celebrated for her faithfulness to her husband and for her patience and feminine virtues.
Keywords: Attār, Ilāhi Namah, Mysticism, Pious Woman, persian literature -
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 99 (بهار 1403)، صص 319 -348
ادبیات فارسی خارج از فضای دانشگاه، در میان افراد، اندیشه ها و جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی معاصر حضوری قاطع داشته است. مطالعه ادبیات در این ساحت بیش از هرچیز به معنای تبیین نقش و عملکرد آن در فراز و فرودهای تاریخی است. با توجه به این مساله، در مقاله حاضر شعر و اندیشه مولانا جلال الدین محمد بلخی در آثار شهید مطهری به عنوان یکی از برجسته ترین و تاثیرگذارترین شخصیت های معاصر، ردیابی شده است. آثاری که مورد تحلیل محتوایی قرار گرفته اند بیشتر آثاری هستند که در نگاه نخست پیوند و ارتباط متعارف و شناخته شده ای با ادبیات فارسی برقرار نمی کنند؛ اما تعمق و تامل در این آثار نشان دهنده حضور چشمگیر و موثر ادبیات و مشخصا اندیشه و شعر مولانا است که البته سویه تبیینی این گونه کاربرد بر سویه استدلالی آن غلبه دارد. نتایج همچنین نشان می دهد، شهید مطهری با استعمال برخی از حکایت های مثنوی و کاربست ساختار شعری مثنوی، به تقویت و تصدیق برخی از دیدگاه ها و از طرفی تضعیف پاره ای ازگفتمان های رقیب نایل شده است. از این منظر ضمن بازسازی نظرات استاد مطهری درباره مولانا، جایگاه شعر و اندیشه این شاعر و عارف برجسته در منظومه فکری شهید مطهری و متعاقبا جایگاه، ارزش و عملکرد ویژه آن در یکی از مهمترین جریانات سیاسی-اجتماعی معاصر مشخص می شود.
کلید واژگان: شهیدمطهری, ادبیات فارسی, مثنوی, مولانا جلال الدین بلخی, عرفانOutside the boundaries of the academic atmosphere, Persian literature has stood the test of time in contemporary thoughts, social and political movements, and among people as well. In fact, literary studies in this setting denote understanding the role and performance of literature in historical vicissitudes. Accordingly, the thoughts and poems of Molana Jalal al-Din Mohammad Balkhi in Morteza Motahari’s works are tracked and analyzed. The works that corresponded to content analysis are actually pieces that do not connote a common link with literature at first sight. However, in-depth analysis shows the significance of literature, specifically the thoughts and poems of Molana. Meanwhile, the results show that Motahari has reinforced some of his views by basing them on Masnavi’s pieces and structural aspects of these poems and, in the light of such works he has weakened the discourse of his counterparts. Hence, by rebuilding Motahari’s opinion on Molana, the status of thoughts and poems by this iconic figure in Persian literature in Motahari’s point of view, and consequently the unique value and performance of this view in one of the most important sociopolitical movements of the contemporary era have been discussed.
Keywords: Motahari, persian literature, Masnavi, Mysticism -
ادبیات آیینی سابقه دیرینی در تاریخ ادبیات فارسی دارد که نشان دهنده اهمیت موضوعات و مفاهیم آیینی نزد شاعران و سخن پردازان فارسی زبان است. در گذشته درون مایه ادبیات آیینی کهن بیشتر بر اسطوره ها، سنت ها و آداب ورسوم فرهنگی تاکید می کرد، اما از دوره اسلامی و به ویژه با روی کار آمدن حکومت های شیعی، رنگ و بوی مذهبی گرفت. در دوره معاصر درباره چیستی و ماهیت شعر آیینی تحقیقاتی انجام شده است که معمولا جامعیت و مانعیت تعریف در آن لحاظ نشده است و گاهی در تعاریف ارایه شده، ادبیات آیینی با ادبیات عرفانی، مذهبی یا تعلیمی خلط شده است. این پژوهش تلاش می کند تا با شیوه کتابخانه ای و سند کاوی به بررسی چیستی ادبیات آیینی بپردازد و در حد توان، تعریفی جامع از ادبیات آیینی ارایه دهد. در ادامه، بعضی از گونه های ادبیات آیینی بررسی و به طور اجمالی به ساختار و محتوای آن اشاره شده است.کلید واژگان: ادبیات فارسی, آیین, آیین های اسلامی, آیین های ایرانی, ادبیات آیینیRitual literature has a long history in the history of Persian literature, which shows the importance of ritual topics and concepts for poets and Persian speakers. In the past, the main theme of ancient religious literature was myths, traditions and cultural customs, but from the Islamic era and especially with the coming of Shia governments, it took on a religious flavor. Regarding the nature of ritual poetry, especially in the contemporary era, definitions have been made that are not usually comprehensive; furthermore, there has not been a precise boundary between ritual poetry and other poetry, and sometimes in the definitions of researchers, ritual literature has been mixed with mystical, religious or didactic literature. In this paper, library research has been used to identify what ritual poetry is and present a more comprehensive definition of ritual literature. In what follows, the most common types of ritual literature are listed. The structure and content of ritual literature are briefly examined.Keywords: literature, ritual, Ritual Literature, Islamic rituals, Iranian rituals
-
گلستان سعدی برای اولین بار در سال 1634 توسط آندره دوریر (André du Ryer) به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شد. این ترجمه نقطه عطفی در تاریخ تبادلات فرهنگی میان ایران و فرانسه به شمار می-رود. لذا، اولین ترجمه یک شاهکار ادبی فارسی به فرانسه بسیار مهم است چرا که سبب شناساندن سعدی و گلستان نه تنها در فرانسه بلکه در دنیای غرب شد. به عبارت دیگر، این ترجمه سرآغاز آشنایی غربیان با شعر فارسی بود. با این حال، با خوانش دقیق ترجمه گلستان، که عنوان فرانسوی امپراتوری گلها (l’Empire des Roses) برای آن انتخاب شده، متوجه می شویم که این ترجمه ترجمه کاملی از گلستان سعدی نیست و نیز اشتباهات و غلط های فاحش و بسیاری در آن وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی معایب این ترجمه است، معایبی چون: یکنواختی لحن (متن ترجمه فاقد ویژگی های ظاهری متن مبدا است)، اضافات، حذفیات و اصلاحات ناموجه (به ویژه مواردی که باعث تحریف و گاه نقض افکار سعدی شده است)، و نیز برداشت های نادرست که نمونه های آن در این ترجمه کم نیست.
کلید واژگان: گلستان, سعدی, آندره دوریر, ترجمه, ادبیات فارسیOn a considéré la première traduction du Gulistan de Saadi en français par André du Ryer en 1634 comme un tournant dans l’histoire des échanges culturels franco-iraniens. De ce point de vue, cette première traduction d’un chef-d’œuvre persan en France est très importante ; elle fait connaître Saadi et son Gulistan non seulement en France, mais aussi dans le monde occidental. Autrement dit, c’est l’œuvre qui initie l’Occident à la poésie persane. Cependant, en lisant attentivement le Gulistan ou l’Empire des Roses, nous découvrons d’abord que cette œuvre n’est pas une traduction complète et qu’ensuite, elle porte de fréquentes et graves erreurs de traduction. L’objet de notre article est d’étudier les défauts de cette traduction imparfaite, à savoir sa monotonie (la présentation matérielle du texte original non respectée), les ajouts, les suppressions et les modifications injustifiables (ceux qui dénaturent complètement le sens des idées de Saadi, allant parfois jusqu’à les contredire) et le contresens dont les exemples ne sont pas rares dans l’œuvre en question.
Keywords: Gulistan, Saadi, André, Du Ryer, traduction, litté, rature persane
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.