به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "رضا براهنی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «رضا براهنی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • الهه ستاری*، حسین شمس آبادی، رفعت فیضی

    جریان شعر زبان یا مقوله زبانیت که در ادبیات معاصر فارسی به اسم رضا براهنی شناخته می شود، یکی از مهمترین جریان های شعری پست مدرن است که قائل به اهمیت و اولویت بخشیدن به زبان در قیاس با معنا است. این مقوله هرچند از جهت مبانی و سرایش اشعار با اسم براهنی پیوند یافته است، اما اصول و مبانی این نظریه در اشعار پست مدرنیستی دیگر کشورهای جهان قابل ردیابی است. در شعر عربی شاعر نوپرداز و سورئالیستی لبنانی، ودیع سعاده، از این نظر قابل بحث بررسی است. اصول نظری مقوله زبانیت توسط براهنی تبیین شده و مجموعه شعری خطاب به پروانه ها در ذیل همین نظریه توسط شاعر سروده و منتشر شده است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در صدد است با تکیه بر همین نظریه، یعنی نظریه زبانیت براهنی، به مطالعه تطبیقی اشعار رضا براهنی و ودیع سعاده شاعر معاصر لبنانی بپردازد تا همسانی و قابلیت نقد و بررسی اشعار یک شاعر لبنانی با مقوله زبانیت به طور دقیق و نظام مند واکاوی شود. این مقاله کوشیده است میزان توجه دو شاعر به زبان و ویژگی های فرمی و صوری و طرح ها و جلوه های محض زبانی را کشف و آشکار سازد.

    کلید واژگان: زبانیت, جریان زبان, شعر پست مدرن, رضا براهنی, ودیع سعاده
    Elaheh Sattari*, Hossein Shamsabadi, Rafaat Feizi

    The concept of linguistics is closely associated in contemporary literature with Reza Barahani and it comprises one of the most significant postmodern poetic movements. It emphasizes the importance of language over meaning and encapsulates poetry within the realm of language and linguistic forms. While this concept is linked to Barahani's name in terms of its foundations and poetic style, the principles and foundations of this theory can be traced in the postmodern poetry of other countries around the world. In Arabic poetry, the Lebanese modernist and surrealist poet Wadih Sa'adeh is a case worth investigating in this regard. The theoretical principles of the concept of linguistics were elucidated by Barahani, and the collection of poems "Khatab be Parvaneh-ha" (To the Butterflies) was composed and published by the poet under this theory. This article, using a descriptive-analytical method, aims to conduct a comparative study of the poems of Reza Barahani and the contemporary Lebanese poet Wadih Sa'adeh, relying on this theory, namely Barahani's theory of linguistics, to accurately and systematically explore the similarities and potential for critical analysis of the poems of a Lebanese poet with the concept of linguistics. This article has endeavored to uncover and reveal the extent of the two poets' attention to language and its formal, figurative, and purely linguistic features. The basis of the analysis is the American school of

    Keywords: Linguistics, Linguistic Movement, Postmodern Poetry, Reza Barahani., Wadih Sa'adeh
  • ریحانه خانزاده، مریم شادمحمدی *، فرشته مومنی
    زمینه و هدف

    تحلیل براساس نقد روانشناختی در بین محققین ادبی بعنوان یک سبک رواج پیدا کرده است. این پژوهش با هدف بررسی داستانی رضا براهنی «روزگار دوزخی آقای ایاز، و رازهای سرزمین من» براساس دیدگاه روانشناسی کارل گوستاو یونگ صورت گرفته است.

    روش مطالعه

    پژوهش حاضر مطالعه ای نظری است و گردآوری داده‏ها با ابزار فیش برداری و مراجعه به منابع کتابخانه ای، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. تحلیل شواهد و داده ها بصورت کیفی مورد ارزیابی قرار میگیرد.

    یافته ها

    مطالعه آثار براهنی نشان میدهد کهن الگوهای آنیما و آنیموس، سایه، پرسونا (نقاب)، خود و نیز مفاهیم خواب و رویا، ناخودآگاه و اضطراب در آثار براهنی بوضوح قابل مشاهده است. علاوه بر این مهمترین و بیشترین کاربرد براهنی از نظریه های یونگ، «پرسونا» یا همان «نقاب» است که حضور آن را میتوان در تمامی رمانهای موردتحقیق یافت. از دیگر کهن الگوهایی که فراوانی زیادی در آثار براهنی دارد، کهن الگوی «سایه» است. تقریبا در اکثر رمانها، رضا براهنی ناخودآگاه، سایه را به یاری طلبیده و به این روش توانسته شخصیتهای رمانش را بخوبی جلوه دهد. نظریه دیگری که بسامد بالایی در رمانهای براهنی دارد، «مفاهیم کهن» است؛ به این صورت که در داستانها شاهد یک بازگشت به تاریخ و تمدن و یا آداب و رسوم و خرافات هستیم.

    نتیجه گیری

    بررسی و تحلیل رمانهای موردمطالعه، براساس نظریات روانشناسی یونگ در نقد نشان داد شخصیتها و نمادها و کهن الگوهای یافت شده در آنها تا حدودی بصورت خودآگاه ساخته و پرداخته ذهن براهنی است و در بیشتر موارد کاملا عامدانه به آنها پرداخته شده است.

    کلید واژگان: داستان, نقد روانشناسی, رضا براهنی, کارل گوستاو یونگ, کهن الگو
    Reyhaneh Khanzadeh, Maryam Shadmohammadi *, Fereshte Momeni
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Analysis based on psychological criticism has become popular among literary researchers as a style. This research aims to investigate Reza Brahni"s fiction (The Infernal Life of Mr. Ayaz, and The Secrets of My Land) based on the psychological perspective of Carl Gustav Jung.

    METHODOLOGY

    The present study is a theoretical study and data collection was done with the use of data collection tools and reference to library sources in a descriptive-analytical method. Evidence and data analysis is evaluated qualitatively.

    FINDINGS

    The study of Brahni"s works shows that archetypes of anima and animus, shadow, persona (mask), self, as well as the concepts of sleep and dream, unconscious and anxiety are clearly visible in Brahni"s works. In addition, the most important and the most used proof of Jung"s theories is "persona" or "mask" which can be found in all the researched novels. Another archetype that is abundant in Brahni"s works is the archetype of "Shadow". Almost in most of his novels, Reza Brahini unconsciously asked the shadow for help and in this way he was able to show the characters of his novel well. Another theory that has a high frequency in Brahni"s novels is "old concepts"; In this way, we see a return to history and civilization or customs and superstitions in the stories.

    CONCLUSION

    The review and analysis of the studied novels, based on Jung"s psychological theories in criticism, showed that the characters, symbols and archetypes found in them are to some extent consciously created and elaborated by the mind of Brahni, and in most cases, they are completely deliberate.

    Keywords: story, psychological critique, Reza Brahni, Carl Gustav Jung, archetype
  • آرش آذرپیک، نیلوفر مسیح *، منیژه سفیدبری

    فراشعر پست مدرن نتیجه دیالوگ با کلان روایت پست مدرن و فراشعر فرائیستی منتج از تمدن ایران و شاخصه های فکری- فرهنگی آن می باشد. این دو سیستم نگرشی-نگارشی برگرفته از نظریه های آرش آذرپیک در شعر دهه هفتاد است. در جهان مدرنیست عقل یا امر معنا بخش آبژکتیو، معنا را برساخته جهان بشری و حاصل قراردادها می انگارد، درصورتی که به باور آذرپیک، لوگوس سرچشمه معنامند آبژکتیویته هستی مستقل از افراد و جهان می باشد و معنا قراردادی و عرض نیست. از این رو در تبعیت عقل که از سوژه و ذهن پیروی می کند در آثار و متونی مانند فراشعر پست مدرن خوانشگر با سوژه اسکیزوفرنی، فروپاشیدگی معنا، شکست روایت، انواع بازی های زبانی، دستورستیزی، نحوستیزی و... مواجه می شود. درفراشعر فرائیستی جهان «من» یا سوژه به تنهایی نیست و بیرون از »من« امر معنامند ابژکتیویته مستقل از افراد و جهان به »من« یا سوژه و جهان معنا می بخشد. از این رو در فراشعر فرائیستی، روایت منسجم دیالوگ- مونولوگ محور، کلمه-کاراکتری، دگرسوژه گرایی و... حضور دارد. این نوشتار درصدد است به تحلیل سبک شناسانه دو سیستم فراشعر پست مدرن و فراشعر فرائیستی پرداخته و ضمن معرفی آن ها، وجه ممیزها و وجه اشتراک ها را بیان کند.

    کلید واژگان: فراشعر پست مدرن, فراشعر فرائیستی, رضا براهنی, شعر دهه هفتاد, بازی زبانی
    Arash Azarpeyk, Niloofar Masih *, Manijeh Sefidbari

    Postmodern metapoetry is the result of dialogue with postmodern macro-narrative and faraeasti farapoetry resulting from Iran's civilization and its culturalintellectual characteristics.
    These two attitude-writing systems are derived from the theories of Arash Azarpik in the of the seventies poetry decade. In the modernist world, reason, or the objective meaning-giving matter, thinks that meaning is made by the human world and the result of conventions, while according to Azarpik, Logos is the meaningful source of the objectivity of existence, independent of individuals and the world, and meaning is not contractual or arbitrary. Therefore, in following the intellect that follows the subject and the mind, in works and texts such as postmodern metapoetry, the reader is faced with the subject of schizophrenia, the collapse of meaning, the failure of the narrative, all kinds of language games, ungrammaticality, syntax, etc In fara-poetry, the world is not "I" or the subject alone, and outside of "I", the meaningful thing of objectivity independent of people and the world gives meaning to "I" or the subject and the world. Therefore, there is a coherent narrative of dialogue-monologue-centered, wordcharacter, heterosubjectivity and presence in Faraist's farapoetry. This article tries to analyze stylistically two systems of postmodern metapoetry and Fraistian farapoetry, and while introducing them, it will express the features and commonalities.

    Keywords: Postmodern Metapoetry, Faraeasti Farapoetry, Reza Brahni, Poetry Of Theseventies, Language Game
  • زهرا ایرانمنش*

    جامعه شناسی ادبیات موضوعی تلفیقی از علوم اجتماعی و جامعه شناسی است. لوسین گلدمن از نظریه پردازان این مبحث تحلیلی است. در جامعه شناسی تکوینی گلدمن، ارتباط آثار ادبی و وضعیت اجتماعی و موقعیت اجتماعی نویسنده مدنظر قرار دارند و اثر ادبی بر مبنای این مفاهیم تحلیل می شود. هدف پژوهش حاضر این است که به روش توصیفی تحلیلی با ابزار کتابخانه ای، آثار داستانی براهنی را بر مبنای نظریه جامعه‏ شناسی تکوینی لوسین گلدمن تحلیل کند. به این دلیل که ادبیات، زبان گویای هر جامعه است و کارآمدترین راه برای آشنایی با افکار و باورهای هر جامعه، غور در ادبیات آن جامعه است؛ پس باید آثار داستانی معاصر را از این زاویه نیز تحلیل کرد. نتایج پژوهش نشان می‏دهد که براهنی مسایل مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هم چون بی‏ عدالتی، خفقان سیاسی اجتماعی، ظلم حاکمان، تضاد طبقاتی، نفوذ و تسلط فرهنگی و سیاسی بیگانگان، ایستادگی در برابر جور و ستم  و مواردی دیگر را دست مایه خلق آثار خود قرار داده است و این مضامین تحت تاثیر مسایل جامعه به داستان‏های براهنی راه یافته ‏اند. از سوی دیگر، مسایل اجتماعی موجود در آثار رضا براهنی، همان دغدغه های طبقه‏ ای از جامعه است که براهنی نیز به آن تعلق دارد و این طبقه، همان قشر روشن فکر جامعه است. بنابراین مهمترین مولفه نظریه جامعه ‏شناختی لوسین گلدمن که همانا تاثیرپذیری اثر ادبی از طبقه اجتماعی مولف است، در داستان‏های براهنی نمود یافته، مضامین داستان‏های او همان دغدغه ‏های طبقه اجتماعی نویسنده است.

    کلید واژگان: آثار داستانی, جامعه شناسی ادبیات, لوسین گلدمن, رضا براهنی
    Zahra Iranmanesh *
    Introduction

    Throughout history, society and literature have continuously interacted and influenced each other. Art has many sub-branches, and one of these sub-branches is fiction, which includes novels and stories. Novel and story have the ability to keep pace with the two dimensions of literature and society. The authors of fiction literature have also expressed the problems and realities of society in their works, according to their social, geographical, cultural and intellectual structure. Therefore, it can be said that there is a logical link between literature and society.

    Methodology

    The method of this research is descriptive-analytical which has used library tools.

    Results and Discussion

    Due to the fact that all human beings are dependent on their social environment, as a result, they are influenced by the society they live in and at the same time leave their own traces in it. As an artist, the poet and writer sometimes has a significant impact on the surrounding environment, so that this impact sometimes amounts to a revolution. This condition arises from the intervention of parties who are higher than several people. According to Goldman, these several personalities are transpersonal actors.

    Conclusion

    Reza Brahini, a talented writer, like any writer who is influenced by various environmental and social factors in his society, looks at people and society with an open and alert view. As an informed person, he has always paid attention to the issues of his environment and looked at the issues with a critical and enlightened view, and the situation of the social environment and the concerns and issues of the people in the society have become important to him, and he has tried to somehow The format of the plot or the fictional characters should portray these issues.Brahni is one of the few writers whose female characters in his writings are based on the knowledge of the ruling patriarchal culture. Women in "My Land's Secrets", contrary to the stereotypes of women in Persian literature, are represented in the main characters and have a stronger presence than men in the story. In this novel, with a critical attitude to the history of the revolution, Brahni considers women as the creative and effective forces in the revolution symbolically and in the form of narrative actions. This powerful image of women and their active role and effective activism during the revolution, as well as the power of leadership that was given to them, is rare among social and political novels before the secrets of my land. In fact, Brahni has chosen women to express his thoughts and political ideologies.

    Keywords: fiction, Sociology of Literature, Reza Braheni, Lucien Goldman
  • اعظم عبدالهیان، مهدی نیک منش*، حمید عبداللهیان
    پدیدارشناسی مکان شاخه ای از پدیدارشناسی است که درباره مکان به عنوان یک پدیدار توجه می کند. مکان ها در پدیدارشناسی، شخصیت و روح دارند که توسط عناصر معماری و اشیایی که در مکان قرار می گیرند، خود را به انسان ها نشان می دهند. شناخت شخصیت و روح مکان سبب ایجاد حس مکان می شود. بر اساس ویژگی های فردی، حس مکان در انسان ها متفاوت است. پدیدارشناسی تخیل به مکان ها از نظر رابطه آن ها با تخیل توجه می کند. در تحلیل پدیدارشناسی مکان و تخیل داستان زندان، به مکان زندان توجه می شود تا با توجه به حس مکان، نحوه تعامل شخصیت داستان با زندان مشخص شود. در این پژوهش تلاش شده است تا مکان زندان در آثار داستانی رضا براهنی بررسی شود. رضا براهنی در داستان های «آواز کشتگان»، «رازهای سرزمین من»، «بعد از عروسی چه گذشت؟» و «چاه به چاه» به مکان زندان پرداخته است. در این داستان ها مکان زندان، سلول های انفرادی است. عناصری مانند «چشم بند» و «صدا» در این داستان ها حضور پررنگ دارند. زندان در داستان های براهنی به کمک ایجاد هویت و دیگری سازی آمده است. شخصیت های داستان ها برای فرار از درد ناشی از شکنجه گاه به مدد ادبیات و گاه از طریق خاطره، تخیل را فرامی خوانند و لحظات مشقت بار شکنجه را قابل تحمل می کنند.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی مکان, پدیدارشناسی تخیل, داستان زندان, رضا براهنی
    Azam Abdollahian, Mahdi Nikmanesh *, Hamid Abdollahian
    place as a phenomenon. In phenomenology, places do have personalities and spirits depicting themselves to human beings through architectural elements and those objects being located at certain locations. Recognizing personality and Genius Loci brings about a sense of place. Sense of place differs from one person to another according to certain individual characteristics. The phenomenology of imagination regards places in the connection they have with imagination. Analyzing phenomenology of place and imagination in prison stories focuses on the location of a prison in order to identify the way a character interacts with the prison in regard to the sense of place. We’ve been trying in this study to deal with prison as a location in the fictional works of Reza Baraheni. In the stories such as Avaz_e koshtegan, Razha-ye Sarzamin_e Man, Ba’d az Arusi Che Gozasht? , and Chah be Chah Well to, Reza Baraheni deals with the location of prisons. The location of the prison is solitary confinement in those stories. Elements such as blindfolds and voices have a conspicuous presence in the above-mentioned stories. Prison, in Baraheni’s stories, helps to bring about identity formation and otherization. In order to escape the pain they feel at the torture chambers, Baraheni’s characters call on imagination with the help of literature and occasionally by means of memories, making agonizing moments of torture somehow bearable.
    Keywords: Phenomenology of Place, Phenomenology of Imagination, Prison Stories, Reza Baraheni
  • إسماعیل حسینی اجداد*، حامد پورحشمتی درگاه
    إن الاهتمام بالبنیه الزمنیه فی الشعر السردی المعاصر یعرض القاری لتعدد الازمنه التی تتداخل فی قصیده واحده وتودی إلی تشکیل مفارقه زمنیه یقوم السارد بإیرادها فی مسار السرد لتحقیق اغراض فنیه یقتضیها النص. یعد الاستباق احد جناحی المفارقه الزمنیه فی نظریه جیرار جینیت ویشیع استخدامه فی الشعر الحدیث لما فیه من مرونه بالغه یحظی بها لتسییر الحوادث القدیمه والحاضره وتغییرها الزمنی إلی الامام دون الإخلال بوحده النص ونسیجه. تساعد تقنیه الاستباق فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی علی معرفه تطورات زمنیه ممکنه فی ترتیب الاحداث والشخصیات، وتساهم فی تشریک القاری فی مسیره تطورات النص والرد علی اسیله وشبهات تخالجه احیانا. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج الوصفی - التحلیلی کما تفید من الدعایم النقدیه فی المدرسه الامریکیه للادب المقارن رامیه إلی إجلاء وظایف تقنیه الاستباق السردی فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی. تمکن هذا البحث من الوصول إلی ان تقنیه الاستباق فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی تفید بمحاوله الشاعرین المستمیته لتحقیق المفاجاه الزمنیه فی مسیره السرد عبر تطبیق ثلاثه انواع استشرافیه یحمل ای منها مهمته الخاصه، منها الاستباق التمهیدی الذی یهدف فی بدایه بعض اشعار فاروق جویده إلی حدس تطورات الفضاء الخارجی للنص علی خلاف الإشارات الزمنیه التی یستهدفها رضا براهنی فی فاتحه بعض القصاید متمیزه بحتمیه الوقوع فی المستقبل. اما الاستباق الإعلانی فی شعر فاروق جویده فله صراحه اکثر فی إضاءه الاحداث المقبله قیاسا لما جاء فی شعر رضا براهنی. لا یخضع الاستباق الداخلی فی شعر فاروق جویده إلا لخفض نقصانات المستقبل وفی شعر براهنی لترسیخ الاحداث القادمه، وفی النهایه یودی الاستباق الخارجی عند فاروق جویده مهمه توسعه فضاء السرد ویساعد عند رضا براهنی علی إدراک حقایق السرد الحاضر.
    کلید واژگان: المفارقه الزمنیه, الاستباق, جیرار جینیت, رضا براهنی, فاروق جویده
    Ismail Hoseini Ajdad *, Hamed Poorheshmati
    Revealing the temporal structure in contemporary narrative poetry makes reader vulnerable to the multiplicity of tenses that overlap in one poem and lead to the formation of temporal paradoxes that the narrator uses in the course of the narration to achieve artistic purposes required by the text. Prolepse is one of the two wings of the temporal paradox in Gérard Genet's theory and is commonly used in modern poetry because of the great flexibility it enjoys to move past and present events and their temporal change forward without prejudice to the unity and texture of the text. The technique of prolepse in poetry of Farouk Gouida and Reza Baraheni helps to know possible temporal developments in the structure of events and characters through allusions, allusions and symbols that contribute to involving the reader in the course of text developments and answering questions and suspicions that he sometimes asks. This study relies on the descriptive-analytical approach, as it benefits from the critical pillars of the American School of Comparative Literature, aiming to clarify the functions of the narrative anticipation technique in the poetry of Farouk Juwaida and Reza Baraheni. This research was able to reach that the technique of anticipation in the poetry of Farouk Juwaida and Reza Baraheni indicates the poets' attempt to achieve the temporal surprise in the narrative process by applying three forward-looking types, each of which carries its own mission, including the preliminary anticipation, which aims in the poetry of Farouk Juwaida to anticipate the developments of outer space on Contrary to the future references that Reza Baraheni targets in the opening poems, it is distinguished by the inevitability of falling into the future. As for the declarative anticipation in Farouk Jwaideh's poetry, it has more clarity in illuminating upcoming events, compared to what came in the poetry of Reza Baraheni. In Farouk Jwaideh's poetry, the internal anticipation is subject only to reducing the shortcomings of the future, and in Baraheni's poetry to consolidating future events. In the end, the external anticipation in Farouk Jwaida's poetry is the task of expanding the narrative space and helps, when Reza Baraheni, to realize the realities of the present narration.
    Keywords: Gérard Genette, Anachrony, Prolepse, Reza Baraheni, Farouk Gouida
  • مهرداد زارعی*، عصمت خوئینی
    رضا براهنی در دهه هفتاد، نظریه جدیدی را با عنوان زبانیت مطرح کرد که غایتش آزادی زبان از قید معنا، تصویرسازی های متداول و دیگر عواملی است که به عقیده وی به زبان تحمیل می شود. نظریه براهنی، نگاه هایی را به خود معطوف کرد؛ تا جایی که سیدمهدی موسوی درصدد بر آمد برخی از این مباحث را در قالب غزل به کار گیرد. از «فرشته ها خودکشی کردند» موسوی به عنوان نخستین مجموعه غزل پست مدرن یاد می شود. در زبان غزل های این مجموعه، برخوردهای دستوری خاصی وجود دارد که حاکی از تاثیرپذیری موسوی از نظریه زبانیت براهنی است. در پژوهش حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای، زبان اشعار این اثر در دو محور صرف و نحو بررسی شده است. در بخش صرف، هنجارگریزی هایی که موسوی به تاسی از براهنی در حوزه مفردات و ترکیبات انجام داده و در بخش نحو، ساختارشکنی هایی که در نتیجه کاربست گریز از نحو پدرسالار و جابه جاسازی پرتابی صورت گرفته، بررسی و تبیین شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که به هم ریختن بافت واژگان و نحو جملات، ساختاری پریشان و آشفته را در متن غزل به نمایش گذاشته که در عین متفاوت بودن، فاقد زیبایی شناسی و عاطفه لازم است.
    کلید واژگان: زبانیت, غزل پست مدرن, رضا براهنی, سیدمهدی موسوی
    Mehrdad Zarei *, Esmat Khoeini
    Reza Barahani in the 70s proposes a new theory called "languageality". The aim of which is the freedom of language from the shackles of meaning, conventional imagery and other issues that he believes are imposed on language. Baraheni's theory attracted some attention as much that Seyyed Mehdi Mousavi tried to use some of these topics in the old form of lyric poetry. Fereshteha khodkoshi kardand is mentioned as the first collection of postmodern sonnets. In the language of this collection's sonnets, there are certain grammatical approaches that indicate his influence on Baraheni's theory of linguistics. In the present study, with a descriptive-analytical approach and by the method of poetry language library, this work has been studied in two axes of grammar and syntax. In the morphology part, the deviation that Mousavi has done under the influence of Barahani in the field of Letters and compounds has been examined and in the syntax section of the deconstructions that have taken place as a result of escape from patriarchal syntax and launcher displacements application are explained. In the end, it was found that the confusion of vocabulary and sentence syntax showed a disturbed and chaotic structure in the text of the sonnet, which, while different, lacks the necessary aesthetics and emotion.
    Keywords: languageality, postmodern sonnets, Reza Barahani, Seyyed Mehdi Mousavi
  • سید اسماعیل حسینی اجداد نیاکی، حامد پورحشمتی*
    إن زاویه الرویه من المصطلحات الاکثر اهمیه فی الدراسات السردیه الحدیثه؛ فهی محاوله حمیده لتقلیل تفوق دور السارد علی النص وطریقه فنیه فاعله تظهر نوع إدراک السارد ونظرته إلی موضوعات متداخله یستهدفها والعلاقات التی یقیمها مع الشخصیات الاخری. یعتنی تودوروف بالجانب المعرفی والفکری فی زاویه الرویه ویسخرها طریقه فنیه من طرق التحکم فی روی الشخصیات خلال الاحداث المختلفه او الإشعار بمدی إدراک السارد امام الشخصیات الاخری. إن رضا براهنی وفاروق جویده من الشعراء المحدثین فی الشعر الفارسی والعربی المعاصر وهما یحتفیان باحداث السرد وما یجری علی شخصیاته من تغیرات سلوکیه عند صراعها مع قضایا مختلفه کما یولیان اهمیه لمشارکه السارد فی السرد بحیث یمتلک السارد فی قصایدهما حریه العمل وقوه التنقل إلی ای مکان وزمان، غیر انه بدلا من ان یتدخل فی الاحداث مباشره، یلخصها او یحللها بعد حدوثها عاده. بما ان لنظریه تودوروف النقدیه فی دراسه زاویه الرویه اثرا کبیرا فی النقد الادبی، جعل البحث الراهن هذا التاثیر الملحوظ فی ساحه التطبیق والمقارنه فی نماذج شعریه للشاعرین الإیرانی والعربی الحدیثین، وصولا إلی روی السارد الجوهریه إزاء القضایا المتصارعه التی یعیشانها فی عالمهما الحقیقی والتخییلی. لقد انتهجت هذه المقاله المنهج الوصفی - التحلیلی وترمی إلی دراسه انماط زاویه الرویه فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی من منظار تودوروف مرتکزه علی دعایم المدرسه الامریکیه للادب المقارن. تفید نتایج البحث بدینامیه ثلاث تقنیات رییسه اعتبرها تودوروف فی تصنیف انواع زاویه الرویه، منها تقنیه "الرویه من الخلف" التی تمتاز فی شعر فاروق جویده بانهماک السارد فی التعبیر عن عمق الموضوع، وبالعکس یبادر السارد إلی الهرب منه فی شعر رضا براهنی. تمتاز تقنیه "الرویه مع" فی شعر رضا براهنی بتعایش السارد السلمی مع الشخصیه او مشارکته فی شوون حیاتها وتاتی فی شعر فاروق جویده فی موضع نقاش السارد مع الشخصیه واستجوابها تجاه تصرفاتها وافکارها. اما تقنیه "الرویه من الخارج" فتقترب فی شعر رضا براهنی من حاله إخفاء السارد الحقیقه بتعمد وتدل فی شعر فاروق جویده علی حاله عجزه عن اکتشافها.
    کلید واژگان: الشعر السردی, تودوروف, زاویه الرویه, رضا براهنی, فاروق جویده
    Ismaeil Hoseini Ajdad Niaki, Hamed Poorheshmati *
    Point of view is one of the most important terms in contemporary narrative studies, because it is an attempt to reduce the narrator's control over the text and a method to show the narrator's perception and view of the target topics and relationship establishes with other characters. Todorov pays attention to the cognitive and intellectual aspect of the point of view and uses it to control the characters' insight into various events or to inform the narrator's understanding of other characters. Reza Barahani and Farouk Gouida are modern poets in contemporary Persian and Arabic poetry who pay attention to the events of the narrative and the behavioral changes of its characters when faced with various issues, as they value the narrator's participation in the narrative, so that the narrator in their poems has the freedom of action and the power to move to any place and time, but often, instead of direct intervention, they summarize and analyze the events after their occurrence. Since Todorov's critical theory in examining the point of view has a significant impact on literary criticism, the present research has applied this significant impact in the poetry examples of two modernist Iranian and Arab poets in order to understand the narrator's basic views on challenging issues in the real and imaginative worlds of the two poets. This descriptive-analytical article intends to examine the point of view patterns of two poets from Todorov's viwpoint, according to the American school of literature. The results indicate the dynamics of the three main techniques that Todorov has considered in the classification of the point of view, including the "back view" technique, which is distinguished by the narrator's preoccupation with the deep expression of the subject in the " Gouida " poem, and on the contrary, the narrator in the Barahani poem is evasive of it. The technique of "simultaneous vision" in Barahani's poem is distinguished by the peaceful coexistence of the narrator with the character or his participation in his life's affairs, and in Gouida's poem, it is used in the context of the narrator's conflict with the character and questioning him about his actions and thoughts. In the "view from outside" technique of Barahani's poem, the narrator deliberately hides the truth, and in Gouida's poem, it shows her inability to discover the truth.
    Keywords: narrative poetry, Todorov, perspective, Reza Barahani, Farouk Gouida
  • مهناز فولادی*

    ادبیات داستانی، ظرفیت مطلوبی برای کشف مسایل روانشناسی در سطوح فردی و اجتماعی دارد. نگارنده با درنظرگرفتن این خصوصیت و قابلیتی که به نظر می رسید، رمان های رضا براهنی در این زمینه دارند؛ به واکاوی پنج رمان: رازهای سرزمین من، آواز کشتگان، روزگار دوزخی آقای ایاز، آزاده خانم و نویسند ه اش و بعداز عروسی چه گذشت، از این نویسند? معاصر، براساس نظری? گریز از آزادی اریک فروم، روانکاو اجتماعی مکتب فرانکفورت، پرداخت. این تحلیل نشان داد در این آثار برخی شخصیت ها دارای ویژگی های نظری? گریزاز آزادی فروم هستند. در رازهای سرزمین من، تیمسارشادان شخصیت قدرت گرا (سادیست و مازوخیست) و تخریب گر، سرهنگ جزایری قدرت گرا (مازوخیست)، سودابه پیرو و هوشنگ و فرزام تخریب گر هستند. در آوازکشتگان، ماموران شکنجه قدرت گرا (سادیست)، پدراسماعیلی قدرت گرا (مازوخیست)، قاصد، معلم، قاسمی مامور شهربانی، شخصیت پیرو دارند، سلطان محمود در روزگار دوزخی آقای ایاز، قدرت گرا (سادیست) و ویران گر، ایاز قدرت گرا (سادیست) و مردم شخصیت پیرو دارند، در آزاده خانم و نویسنده اش بیب اوغلی و شادان قدرت گرا (سادیست) و در بعدازعروسی چه گذشت؟ بیرجندیه دارای شخصیت پیرو و تخریب گر است. پیامد وجود چنین شخصیت هایی در جامعه آسیب های جبران ناپذیر در خانواده و اجتماع و همچنین کمک به ایجاد نظام دیکتاتوری و استثماری در جامعه است.

    کلید واژگان: رضا براهنی, رمان, اریک فروم, گریز از آزادی
    Mahnaz Fooladi *

    Fiction has the potential to explore psychological issues at the individual and societal levels. Considering this characteristic and capability that the seemed, Reza Baraheni's novels have in this field, analysing five novels: Razhae sarzamine man, roozegare doozakhie agaie ayaz, Avaze koshtegan, Azadeh khanom va nevisandeash And Ba'adaz aroosi che gozasht by this contemporary author, based on the theory of escape from freedom by Eric Fromm, Frankfurt School social psychologist. This analysis shows that in these works, some characters have the characteristics of the theory Escape from Freedom of forum. In Razhae sarzamine man, the Timsar Shadan is the power-hungry (sadistic) and destructive characters, sarhang Jazayeri is the power-hungry (masochistic), Soodabeh have the following character and Houshang, and Farzam the destroyer character. In the Avaze koshtegan Torturer are power-hungry (sadistic), the Ismaili father is power-hungry (masochistic), the Ghased, Moallem and Ghasemi, have a follower character, Sultan Mahmud in the roozegare doozakhie agaie ayaz, the power-hungry (sadist) and the destructive, The people have followers, In Azadeh khanom va nevisandeash Bibogli and Shadan, the power-hungry (sadist), and Ba'adaz aroosi Che gozasht? Birjandieh has a follower and destructive personality.The consequence of the existence of such personalities in society is irreparable damage to the family and society, as well as helping to establish a dictatorial system in society.

    Keywords: Reza Baraheni, novel, Eric Fromm, escape from freedom
  • حامد پورحشمتی*، اسماعیل حسینی اجداد

    إن الاسترجاع عند جیرار جینیت تقنیه جدیده من تقنیات عرض احداث السرد ونوع من المفارقه الزمنیه یستجیر به الشاعر لربط الاحداث والشخصیات بالزمن الماضی عند تنامی السرد ام توقفه عند موضوع محدد. تقنیه الاسترجاع فی الشعر السردی المعاصر فضلا عن تخلیص السرد من الرتابه والخطیه تساهم فی تنویر اعماق التطورات الدلالیه الحاصله فی السرد وتغییر الحالات النفسیه والاجتماعیه للشخصیات. یتنازل فاروق جویده ورضا براهنی عن النظام الخطی للزمن فی قصایدهما السردیه ویولیان اهمیه بالغه لموشرات الزمن الماضی فی حقول مختلفه کتدعیم حبکه بعض الاحداث واللحظات التی یدرکها السرد وإضاءه الجوانب الغامضه فیه. تحاول هذه الدراسه بانتهاج المنهج الوصفی - التحلیلی ان تطبق تمظهرات الاسترجاع من منظور جیرار جینیت فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی، معتمده علی مبادی المدرسه الامریکیه للادب المقارن. یدل مجمل نتایج البحث علی ان تقنیه الاسترجاع فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی ترتبط ارتباطا مباشرا بشده الآلام والاحزان التی تعرض لها الشاعران آنفا وتساعدهما جدا علی معرفه جذور المشاکل وتقدیم ظروف مشابهه لها من الزمن الماضی. یاتی الاسترجاع فی شعر فاروق جویده بانواعه الکلیه والداخلیه والخارجیه لسد فجوات الدلاله وإکمال نقایص الزمن الحاضر، غیر انه فی شعر رضا براهنی قد ینزع إلی تغییر دلاله الحدث فی حنایا معالجه موضوع منتم إلی السرد ویلازم الإلحاح علی استرجاعات مکرره.

    کلید واژگان: المفارقه الزمنیه, الاسترجاع, فاروق جویده, رضا براهنی, المقارنه
    Hamed Poorheshmati *, Ismail Hoseini Ajdad

    According to Gérard Genette, analepse is one of the new techniques which is utilized for presenting the events of the narrative and anachronism that the poet uses to establish the relationship between events and characters with the past when the narrative revolves around a particular subject or stops. The analepse technique in contemporary narrative poetry, along with saving the narrative from monotony and linearity, assists the clarification of the depth for semantic changes in the narrative and the changes made in the psychological and social states of the characters. In their narrative poems, Farouk Gouida and Reza Baraheni avoid the linear system of time and ascribe great importance to the features of the past in numerous fields such as strengthening the context of some of the events and comprehensible moments of the narrative and clarifying the ambiguous angles in it. By means of a descriptive-analytical approach, based on the American school of comparative literature principles, the current study aims at implementing the impacts of analepse from the Gérard Genette’s perspective in the poetry of Farouk Gouida and Reza Baraheni. As the results have indicated, the analepse technique in the poetry of Farouk Gouida and Reza Baraheni is directly related to the intensity of pain and sorrow that these two poets faced in the past. Furthermore, it assists them to know the origins of the problem and offer similar conditions for it in the past. Analepse in Farouk Gouida's poetry, with its general, internal, and external types, has emerged to fill the semantic gaps and complete the shortcomings of the present. However, in Reza Baraheni's poetry, it occasionally tends to change the meaning of the event within a subject belonging to the narrative and is accompanied by the insistence on repeated returns.

    Keywords: Anachronism, Analepse, Farouk Gouida, Reza Baraheni, Comparison
  • اسماعیل حسینی اجداد نیاکی*، حامد پورحشمتی
    إن دراسه التعدد اللغوی من الطرق النقدیه السایده فی إظهار إبداع الطریقه الحواریه فی مجال الاتصال بلغه الآخر ووعیه. یتجسد التعدد اللغوی عند میخاییل باختین فی تعالق لغوی اکثر من صوت واحد فی وحدات لسانیه مختلفه یمکن فیها الآخر ان یلعب دورا جوهریا فی إجلاء خصایص السارد الذاتیه والاجتماعیه. تقوم الحواریه السردیه فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی غالبا علی التعددیه اللغویه فی مجال التعرض للقیم والافکار المتنافره بحیث إنها فضلا عن اهمیتها الکبیره فی تخلیص السرد من سطوه السارد واجتناب رتابه تعبیره احادی الجانب، قد تبدلت عندهما شکلا ومضمونا إلی تقنیه فنیه مجدیه لتستقطب عنایه المتلقی وتنقل الروی المختلفه إلی الاحداث السردیه. تطمح هذه الدراسه بانتهاج المنهج الوصفی - التحلیلی فی مقاربتها إلی ان تطبق انماط التعددیه اللغویه من منظور میخاییل باختین فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی، معتمده علی مبادی المدرسه الامریکیه للادب المقارن. یفید مجمل نتایج البحث فی مقطوعات منتقاه من نصوصهما الشعریه بان تعدد اللغات فی شعر فاروق جویده بموجب توظیفاته فی انواع التهجین والاسلبه والحوارات الخالصه، یمتاز بدینامیه اللغات التی تصبح لسانا للرای العام لیوفر بها الشاعر الملابسات لتقبل ایدیولوجیاته وافکاره المعنیه، فتاتی خطاباته اکثر عالمیه، قیاسا إلی الخطابات المتفشیه فی شعر رضا براهنی؛ إذ تعرف التعددیه اللغویه فی شعره بالهجنه الفردیه الواعیه غالبا او التعامل مع الشخصیات تعاملا شعوریا بالغا.
    کلید واژگان: التعدد اللغوی, میخائیل باختین, فاروق جویده, رضا براهنی
    Ismael Hoseini Ajdad Niaki *, Hamed Poorheshmati
    Heteroglossia is one of the most common critical methods in demonstrating the creativity of a conversational style in relation to another language and consciousness. According to Mikhail Bakhtin, heteroglossia is realized in linguistic intertwining with more than one voice in different linguistic units, in which the other can play an essential role in showing the intrinsic and social characteristics of the narrator. Narrative dialogue in the poetry of Farouk Gouida and Reza Braheni is often based on heteroglossia in the face of different values and ideas, which in addition to its great importance in freeing the narrative from the narrator's dominance and avoiding the monotony of one-sided expression, In terms of form and content, it has become a useful technique to attract the viewer's attention and convey different views on narrative events. This study, by adopting a descriptive-analytical method in its study, intends to implement patterns of heteroglossia in the poetry of Farouk Gouida and Reza Braheni from the point of view of Mikhail Bakhtin and based on the principles of the American school of comparative literature. Summary of research results in selected samples of their poetic texts indicates that heteroglossia is distinct in Farouk Gouida's poetry based on its functions in the types of hybridization, stylization, and pure dialogue with the dynamics of the languages that they represent public opinion to prepare the conditions for the poet to accept his desired ideologies and ideas. Therefore, the discourses of Farouk Gouida have a greater geographical scope compared to the common discourses in Reza Braheni's poetry, because heteroglossia in Braheni's poetry is often characterized by conscious individual hybridization or high emotional interaction with characters.
    Keywords: Narration, heteroglossia, Farouk Gouida, Reza Baraheni, comparison
  • منیژه سفیدبری*

    نظریه شعر «زبانیت» منتسب به رضا براهنی است که او را در جریان شعر پیش رو به شهرت رسانید. شعر زبان دارای نوآوری و هنجارگریزی است. براهنی با تاثیر گرفتن از مکتب غرب و زبان شناسی «دریدا» مدلول را نفی می کند و شعرهایش دریک بازی زبانی، بدون ارجاع بیرونی در یک جهان متن- زبان زیست می کند. بازی زبانی، جابه جایی کلمات و یک سری متون فاقد معنا، وقایعی بود که دراین جهان متن- زبان رخ داد اما شعر دال که یکی از ژانرهای ادبی مکتب اصالت کلمه است بنا بر تیوری «انسان-کلمه» تا کلمه زنده است؛ انسان زنده است و تا انسان زنده است هیچ ساحت هنری از کلمه منسوخ نخواهد شد. هرچه در انسان مکشوف شده پیشاپیش در کلمه وجود و حضور داشته و هر چه در کلمه مکشوف است؛ پیشاپیش در انسان وجود و حضور داشته و این دو سازنده و خالق توامان یک دیگرند. لذا در شعر دال کلمه-کاراکتر می باشد و در متن نقش آفرینی می کند. شعر دال کلمه-کاراکتر می باشد. کلمه جان دارد؛ بازیگر است و ایفای نقش می کند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته؛ برآنیم «شعر زبان» رضا براهنی  و «شعر دال» یکی از ژانرهای ادبی مکتب اصالت کلمه را از منظر خاستگاه اندیشگانی و ویژگی ها و تفاوت های آنها بررسی کنیم.

    کلید واژگان: شعر زبان, شعر دال, تئوری انسان-کلمه, کلمه -کاراکتر, ارجاع فرامتنی, رضا براهنی
    Manizhe Sefidbari *

    The theory of poetry of "linguistics" is attributed to Reza Braheni, who made him famous during the leading poetry. Language poetry has innovation and abnormality. Influenced by the Western school and Derrida's linguistics, Braheni denies the meaning and his poems live in a language game, without external reference in a text-language world. language game, word movement, and a series of meaningless texts were events that took place in this text-language world, But Dal poetry, which is one of the literary genres of the school of the originality of the word, is alive to the word according to the theory of "man-word"; Man is alive, and as long as man is alive, no field of art will be obsolete from the word. Everything that is revealed in man already exists and is present in the word, and everything that is revealed in the word already exists and is present in man, and these two are co-creators and creators of each other. Therefore, Dal-poetry is word-character and plays a role in the text. Dal-poetry is word-character. The word is alive, it is an actor and it plays a role. In this research, which has been done by descriptive-analytical method by using library resources, we intend to study "Language Poetry" by Reza Braheni and “Dal-Poetry", one of the literary genres of the word originality School, from the perspective of intellectual origins and their characteristics and differences.

    Keywords: Language poetry, sign poetry, human-word theory, word-character, hypertext reference, reza baraheni
  • یاسر فراشاهی نژاد*

    نقد داستان در ایران با نقدهای اخلاقی ابتدایی، که هنر و داستان را به وسیله ای برای تهذیب اخلاق تقلیل می داد، آغاز شد و رفته رفته با ظهور حزب توده و شرایط خاص تاریخی ایران، به سمت نقدهای ایدیولوژیک، و نوعی استالینیسم تقریبا یکدست حرکت کرد. از دهه ی چهل با ظهور مجلات پیشرویی چون جنگ اصفهان و ترجمه ها و تالیفات افرادی چون ابوالحسن نجفی و دیگران، نظریات جدید ادبی غربی در ایران معرفی شد. رضا براهنی نیز از معدود دانشگاهیانی بود که موفق شد از فضای سنتی حاکم بر دانشگاه فاصله بگیرد و نقد و نظریه های جدید را هم در مقالات و کتاب های پژوهشی اش و هم در آثار خلاقه اش به کار بندد. اما او بر خلاف نجفی و گلشیری، که موفق شدند منظومه ای منسجم از تعهد انسان مدار و فرم پدید آورند، لااقل در کتاب قصه نویسی جایی میان تعهد اجتماعی و فرمالیسم ایستاده بود. برخی روشنفکران دینی، با برکشیدن مفهوم «هنر قدسی» در سالهای پس از انقلاب، درباب مباحث مرتبط با زیباشناسی گاه دچار همین تناقض نظری شدند. ولی براهنی، هرچه از شور و هیجان انقلاب گذشت، به تیوری های مرتبط با ساختارگرایی و فرمالیسم متمایل شد و از تعهد ستیهنده ی دهه ی چهل، که ناگزیر در کتاب قصه نویسی به جدال فرم و محتوا می رسید، فاصله گرفت. از این رو، می توان گفت کتاب قصه نویسی به عنوان یکی از شاخص ترین آثار براهنی نمونه ای است از نقدی که در روزگار گذار از پارادایم «ادبیات متعهد» به پارادایم «هنر برای هنر» و به تبع آن فرمالیسم، شکل گرفته است.

    کلید واژگان: نقدادبی, محتوا, فرم, رضا براهنی
    Yaser Farashahinejad *

    The criticism of fiction in Iran began with basic moral criticisms which reduced art and fiction to a means of refining morality. With the rise of the Tudeh Party and the specific historical circumstances of Iran, it gradually moved towards ideological criticisms and a kind of almost homogeneous Stalinism. From the 1960s and with the advent of avant-garde magazines such as Jong-e Isfahan (The Isfahan Anthology) and the translations and writings of such individuals as Abolhassan Najafi and others, Western literary theories were introduced in Iran. Reza Baraheniwas one of the few academics who managed to distance himself from the traditional atmosphere of the university and apply modern criticisms and theories in his articles and research books as well as in his creative works. However, unlike Najafi and Golshiri who managed to create a coherent system of humanistic commitment and form, he stood somewhere between social commitment and formalism at least in his book entitled Story Writing. By elevating the concept of ‘sacred art’ in the post-revolutionary years, some religious intellectuals sometimes encountered the same theoretical contradiction on issues related to aesthetics. Nevertheless, the more the passion of the revolution was reduced, the more Braheni turned to the theories of structuralism and formalism and distanced himself from the combative commitment of the 1960s which inevitably led to a conflict of form and content in his Story Writing. Therefore, it can be said that as one of Baraheni’s most prominent books, Story Writing is an instance of the criticism which formed in the transition from the paradigm of ‘committed literature’ to the paradigm of ‘art for art’s sake’ and consequently formalism.

    Keywords: Literary Criticism, content, form, Reza Baraheni
  • نگین شهابی*، امیر مازیار
    فرم شعر فارسی طی تاریخ، پیوسته دستخوش دگرگونی های بسیار شده است؛ به ویژه در قرن حاضر و پس از مطرح شدن شعر نو، این تحولات، چشم گیرتر و بحث انگیز تر شده است. یکی از واپسین نظریه ها در زمینه شکل شعر معاصر فارسی را رضا براهنی با چاپ مجموعه شعر خطاب به پروانه ها عرضه کرد. او در این مجموعه و در بحث نظری مقاله انتهای کتاب، با عنوان «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم»، بر آن بود که با یافتن ایرادها و بن بست های شعر نیمایی و سپید، و با ارایه نظریه ای نو، از بحرانی که مدعی است گریبان گیر شعر نوی فارسی شده است، عبور کند. نظریه و اشعار او در این مجموعه، متاثر از شعر پسامدرن و نظریه های ادبی غربی، نظیر فرمالیسم و شالوده شکنی است؛ همچنین برخی از دیدگاه های مطرح شده نظیر زبانیت، شعر چندصدایی، استفاده از صوت و قطع روایت، برای نخستین بار با این مجموعه به شعر نوی فارسی راه می یابند. در پژوهش حاضر، با مرور شکل شعری براهنی در دوره های مختلف کاری او و اشاره به تاثیرپذیری وی از پست مدرنیسم، و همچنین با آوردن نمونه هایی از اشعار و تحلیل آن ها، کوشیده شده است واپسین نظریه فرم شعری براهنی بررسی و جمع بندی جدیدی از مشخصه های شکلی اشعار خطاب به پروانه ها ارایه شود.
    کلید واژگان: شعر, شعر نوی فارسی, فرم, رضا براهنی, خطاب به پروانه ها
    Negin Shahabi *, Amir Maziar
    In Persian poetry, the issue of form has gone through so many alterations. In the last decades and after the emergence of Modern Persian poetry, these formal changes have been more significant and controversial. One of the latest noteworthy theories in Persian contemporary poetry has been proposed by Reza Baraheni in Accosting the Butterflies. In the latter and particularly in the theoretical section titled “Why I Am No Longer a Nimaie Poet?” the author claims that Modern Persian poetry has been beset with a crisis and attempts to find a solution for the mentioned conflict by discussing the flaws and impasses in Persian free verse and blank verse poems. In this book, poems and theories are inspired by postmodernism and other western literary theories such as formalism and deconstruction, and the ideas of the kind “languagality”, “polyphonic poetry”, adoption of sound and breath, and “narrative interruption” are introduced to Persian poetry for the first time. By reviewing Barahani’s poetic form in various periods of his career and studying the impacts of postmodernism on his ideas, the present paper aims to analyze Baraheni’s latest theories on poetic form, and represent a novel classification for properties of form in Accosting the Butterflies.
    Keywords: Poem, Modern Persian Poetry, Form, Reza Baraheni, Accosting the Butterflies
  • مهناز فولادی*، سهیلا صلاحی مقدم، داراب فولادی

    رضا براهنی، نویسنده معاصر، در قالب رمان روزگار دوزخی آقای ایاز، به نقد ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه روزگار خود پرداخته است. با توجه به اینکه تلقی نظریه زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت از هنر و مشخصا ادبیات، عدم تایید وضع موجود است و ادبیات را ابزاری جهت اصلاح تضادهای درونی جامعه می داند، کوشیده ایم اثر پیش گفته را با توجه به نظریات هربرت مارکوزه و تئودور آدورنو مطالعه کنیم و نشان دهیم که براهنی با برشمردن معضلات جامعه، نظم موجود را به پرسش کشیده است. مهم ترین مولفه این نظریه این است که هنر خودآیین و انقلابی، به دلیل فاصله ای که از واقعیت موجود می یابد، قدرت انتقاد از واقعیات اجتماعی را به بهترین شکل از طریق صورت و محتوا نشان می دهد. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که روزگار دوزخی آقای ایاز از نظر صورت و محتوا انقلابی و خودآیین است. محتوای این اثر کل تاریخ حاکمیت های ایرانی را تا آن روزگار هدف بازخواست و انتقاد قرار داده است. براهنی ریشه همه مشکلات را استبداد حاکمان و تایید و سکوت بسیاری از مردم می داند. از نظر صورت، این داستان جزء اولین آثاری است که به استقبال نظریه های جدید رفته و در قالب مدرن نوشته شده است.

    کلید واژگان: رضا براهنی, روزگار دوزخی آقای ایاز, مکتب فرانکفورت, نظریه زیباشناسی انتقادی, هربرت مارکوزه, تئودور آدورنو
    Mahnaz Fooladi*, Soheila Salahi Moghaddam, Darab Fooladi

    The contemporary writer, Reza Barahani, has criticized the social and political structure of his society in his novel Ruzegar-e Duzaxi-ye Aghaye Ayaz. In Frankfurt school’s critical approach to art and literature the disapprobation of situation of society and the correction of internal contradictions of society is important, so we aim to study the novel due to theory of Herbert Marcuse and Theodor Adorno to show that Barahani has questioned the existing condition in society by referring to the problems of society. The most important component of the theory is that revolutionary art can criticize social realities in the best form and content because of its distance from the problems in society. The result shows us that Ruzegar-e Duzaxi-ye Aghaye Ayaz is revolutionary in both form and content.  Barahani’s novel has questioned and criticized all Iranians ruling powers up to that time and believes that the root of all the problems is despotism and silence of people in face it. Formally, this is one of the first works that has welcomed new forms and has been written in modern form.

    Keywords: Reza Barahani, Ruzegar-e Duzaxi-ye Aghaye Ayaz, Frankfurt School, Theory of Critical Aesthetic, Herbert Marcuse, Theodore Adorno
  • الله کرم عباسی*، محمود حیدری، محبوبه خراسانی

    چکیده ادبیات پسااستعماری، به شاخه ای از ادبیات معاصر گویند که در زمان سلطه استعمار یا پس از آن، با هدف رهایی از یوغ آن در کشورهای مستعمره ظهور کرده است. از درون مایه های مهم این ادبیات، تقابل شخصیت ها و موضوعاتی است که «من» شرقی نویسنده را در تقابل با «دیگری» غربی و تعامل آنها را با هم، نشان می دهد. در ادبیات داستانی ایران و مصر، نویسندگان بسیاری در این زمینه قلم فرسایی کرده اند. پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو رمان «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ است. زمان رخدادهای هر دو اثر به اشغال غربی ها در سرزمین هایشان برمی گردد. یافته های این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوایی و با رویکرد تطبیقی است، حاکی از آن است که نویسندگان با بیان و ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری چون دیگری سازی، متن و حاشیه، جنسیت، اعتقادات، آزادی خواهی و استعمارستیزی، در پی نشان دادن«خود» و «دیگری» یا «متن» و «حاشیه» بوده اند.

    کلید واژگان: ادبیات پسااستعماری, ادبیات تطبیقی, رضا براهنی, نجیب محفوظ, رازهای سرزمین من, بین القصرین
    Allahkaram Abbasi *, Mahmood Haidari, Mahbobeh Khorasani

    Colonial literature refers to a branch of contemporary literature that emerged during colonial domination or afterwards with the purpose of liberation from the yoke of colonialism in the colonized countries. Of the main themes of this literature, one can mention the confrontation between characters and the themes that set the oriental writer’s ‘self’ as confronting the western ‘other’ and the interaction between them. In the literary fiction in Iran and Egypt, many writers have written on this subject. The present investigation is a comparative study of the two novels, namely the Mysteries of My Land by Reza Barahani, and Palace Walk by Naguib Mahfouz. Both works date back to the occupation of the writers’ lands by western countries. The findings of the study, obtained through content analysis, adopting a comparative approach, suggest that, by expressing and evaluating such fundamental and post-colonial concepts as ‘other’, the core and the periphery, gender, beliefs, freedom-seeking, and the fight against colonialism, the writers have sought to show their “selves” and “other” or the core and the periphery.

    Keywords: Postcolonial Literature, comparative literature, Reza Barahani, Naguib Mahfouz, the Mysteries of My Land, Palace Walk
  • اسماعیل شفق*، بلال بحرانی

    در دهه ی هفتاد خورشیدی، جریان هایی در شعر فارسی ظهور کردند که شعر آن هاهم از نظر زبان و بیان و هم از نظر محتوا، با شعر دوره های گذشته به کلی متفاوت بود. وجه مشترک همه ی جریان های شعری دهه ی هفتاد، فراروی از زبان و بیان متعارف شعر فارسی بود. یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین جریان های شعری دهه ی هفتاد، «جریان شعر زبان»، به راهبری رضا براهنی بود. در این پژوهش، ابتدا نظریه ی زبانیت براهنی را به اختصار معرفی کرده ایم و سپس از خلال دیدگاه های جدید وی، مولفه های اصلی شعر زبان را به دست داده ایم. مهم ترین مولفه های شعر زبان عبارتند از: نحوگریزی، معنی زدایی، چندصدایی، جابه جاسازی پرتابی و... . پس از ارزیابی شعر براهنی، به عنوان نماینده ی شاخص این جریان، به نتایجی دست یافته ایم؛ از جمله این که در شعر براهنی نیز مانند نیما و شاملو، میان نظریه ی شعری و اجرای شعری شکاف هایی وجود دارد. دیگر این که این جریان شعری می توانست با زدودن کهنگی از زبان شعر و متناسب کردن آن با شرایط و اقتضائات زمانه، شعر نو فارسی را در مسیر بهتری قراردهد؛ اما با تندروی هایی، ازجمله تاکید افراطی و غیرمنطقی بر معنازدایی و تخریب و از هم گسیختگی زبان، این فرصت طلایی از شعر معاصر فارسی گرفته شد.

    کلید واژگان: شعر دهه ی هفتاد, شعر زبان, رضا براهنی, نظریه ی زبانیت
    Esmaiil Shafagh *, Balal Bahrani

    During 1990s, certain trends appeared in Persian poetry, which were generally different in terms of both language and method of expression and content from those from the previous periods. The common aspect of all the poetical trends from the 1990s was transcending beyond the common and normal language and expression of Persian poetry. One of the most important and most influential poetic trends from 1990s was “the Language poetry” trend, pioneered by Reza Baraheni. In this study, the Language Poetry trend is analyzed. The theory of “linguality” proposed by Baraheni is briefly introduced, in the first place, followed by figuring out the main indicators of Language poetry from among his viewpoints. The most important indicators of the language poetry are syntactical discordance, de-semanticization, multiphonicity, projective dislocation, polylogia or lingual lunacy and so forth. It is argued that there is a gap between poetical theory and poetical implementation in the poetry of Baraheni as in Nima and Shamlu.

    Keywords: Persian Seventies poetry, Language poetry, Reza Baraheni, linguality
  • الله کرم عباسی، محبوبه خراسانی *، محمود حیدری
    هر اثر ادبی، نشان از جهان بینی و اندیشه صاحب اثر دارد و بر اساس فضای اجتماعی و سیاسی جامعه شکل می گیرد. رضا براهنی نویسنده رمان رازهای سرزمین من، بسان مصلحی اجتماعی، متاثر از فضای حاکم بر جامعه ایران و به ویژه تبریز در میان سال های 1337- 1357، به بیان افکار اجتماعی-سیاسی خود با هدف اصلاح جامعه دست زده است، ازاین رو، تحلیل اندیشه های نویسنده از دیدگاه ادبیات پسااستعماری حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوایی، درون مایه های فکری این رمان را مانند سنت و مدرنیته، وضعیت نابسامان اجتماعی، جایگاه زنان در جامعه، من و دیگری، سیاست زدگی، خودباختگی، فرادست و فرودست و استعمارستیزی کاویده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این اثر با تکیه بر مولفه های ادبیات پسااستعماری درون مایه های چون تقابل سنت و مدرنیته، سلطه مردانه جامعه سنتی و فرودست و فرادست غربی، مشکلات اخلاقی و خودباختگی و تزلزل هویت به تصویر می کشد، اما در مقابل، تکیه بر اعتقادات و اندیشه اساطیری برای رسیدن به هویت پیشین، مبارزه علیه اعتقاد به برتری نژاد غربی و استعمارستیزی را نیز تبلیغ می کند.
    کلید واژگان: نقد ادبی, ادبیات پسااستعماری, ایدئولوژی, رضا براهنی, رازهای سرزمین من
    Allahkaram Abasi, mahboobeh khorasani*, Mahmud Heydari
    Abstract Each literary work is a sign of its writer’ ideology and thoughts, and is based on the social and political context of the community. Reza Baraheni, the author of the Novel “Mysteries of My Land”, as a social reformer, influenced by the atmosphere of the ruling community in Iran, especially Tabriz during the years from 1959 to 1979, expressed his social-political ideas with the aim of reforming society. Thus analyzing the writer’s thoughts is important from the point of view of post-colonial literature. The present study is done via the content analysis method to investigate the intellectual themes of the novel, such as tradition and modernity, social disadvantages, status of women in society, Self and the Other, apolitism, lack of self-esteem, and subaltern and hegemony, and anti-colonialism .The research results depict that this novel, drawing on the components of post-colonial literature, illustrates themes such as the confrontation between tradition and modernity, the male dominance of the traditional society, western subaltern and hegemony, moral issues, lack of self-esteem, and identity fragmentation. But, on the contrary, relying on mythological beliefs and ideas to achieve the former identity, the novel also promotes the struggle against the belief in the supremacy of Western race as well as anti-colonialism.
    Keywords: literary criticism, postcolonial literature, ideology, RezaBaraheni, Mysteries of My Land
  • مسعود آلگونه جونقانی *
    کریستوا از مهم ترین پژوهش گران در حوزه نشانه شناسی به شمار می رود. نشانه شناسی کریستوا ‏تحت عنوان معناکاوی شناخته می شود. معناکاوی علاوه بر بررسی شبکه های دلالتی، به شبکه های ‏غیردلالتی رانه محور نیز توجه دارد. به همین دلیل، در معناکاوی با دو وجه روبه رو هستیم: وجه نمادین ‏و وجه ایمایی. وجه نمادین اساسا متوجه زبان، دلالت و قراردادهای اجتماعی است، اما وجه ایمایی متوجه رانه ها، ‏سائق ها و عواطفی است که به نحوی وارد زبان شده اند. از آنجایی که به زعم کریستوا، شعر نوعی عصیان در برابر زبان ‏است و بدین ترتیب امکان جریان یافتن وجه ایمایی را در بستر زبان فراهم می آورد، در پژوهش حاضر کوشیده شده ‏است، شعری از رضا براهنی، به طور موردی، بر اساس الگوی وی بررسی شود. این ‏بررسی نشان می دهد وجه ایمایی از طریق شگردهایی مانند اصوات مستقل،‏بی معنایی، قطع و سکوت، تکرار، وزن، هم آوایی و هم معنایی در بستر زبان پدیدار می شود. کاربست این الگو در زمینه شعرپژوهی از اهمیت ویژه ای در نقد عملی برخوردار است. ‏
    کلید واژگان: کریستوا, معناکاوی, وجه نمادین, وجه ایمایی, رضا براهنی
    masoud algoneh jonghani*
    Julia Kristeva is one of the most important researchers in the realm of semiotics (1941). Her ‎specific semiotics is known as Semanalysis. In addition to taking into consideration signifying ‎systems, Semanalysis pays attention to drive-oriented non-signifying systems, as ‎well. Accordingly, Semanalysis has two aspects: symbolic and semiotic. The ‎symbolic aspect involves with language, signification and social contracts, but the semiotic ‎deals with those drives, emotions and psychological energies which are canalized, in a way, ‎into language. The present article, in a case study, tries to ‎analyze a poem by Reza Barahani on the basis of the model proposed by Kristeva. Such an ‎analysis reveals that the semiotic comes into language by means of such techniques as ‎phonemes working independently of communicative function of language, pause and ‎interruption, repetition, rhythm, homophony and synonymy. In the end, it is revealed that the ‎application of this model in the realm of practical criticism is, no doubt, of high advantage. ‎
    Keywords: Kristeva, Semanalysis, the symbolic aspect, the semiotic aspect, Reza Barahani
  • قربانعلی ابراهیمی *
    "زبان پریشی" یکی از اصطلاحاتی است که از دهه هفتاد وارد شعر و نقد ادبی شده است و نقد و نظرهای متفاوت و گاه متناقضی را به همراه داشته است. شاعران دهه هفتاد و برخی منتقدانی که با دیدی مثبت به شعر دهه هفتاد و دستاوردهای آن می نگرند، "زبان پریشی" را به عنوان یکی از شاخصه های تاثیرگذار و محوری شعر دهه هفتاد می دانند و به کارگیری آن را در شعر به مثابه نوعی دستاورد هنری تلقی می کنند. از سوی دیگر، شاعران نسل قبل و منتقدان تثبیت شده ای قرار دارند که با دید انکاری به این نوع تجربه ها نگاه می کنند و شعرهای مبتنی بر زبان پریشی را زیر عنوان هرج و مرج ادبی و یکی از نشانه های انحراف شعر فارسی می دانند. دیدگاه میانه ای نیز وجود دارد که سعی می کند با تکیه بر مباحث نظری و انتقادی، وجوه مثبت و منفی زبان پریشی در شعر فارسی را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش فارغ از ارزش داوری های مورد اشاره، بر آن است تا مبانی نظری و تئوریک زبان پریشی و پیامدهای آن را در شعر فارسی واکاوی کند. بر این اساس زبان پریشی و پیامدهای آن در شعرهای رضا براهنی و علی باباچاهی مورد بررسی قرار می گیرد.
    کلید واژگان: شعر دهه هفتاد, زبان پریشی, شعر زبان گرا, مجنون نگاری, رضا براهنی, علی باباچاهی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال