جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "the unconscious" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «the unconscious» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
جومپا لاهیری به عنوان یکی از نویسندگان ادبیات مهاجر، نقش بسزایی در معرفی این گونه آثار داشته است و کارهای او از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. چیزی که مورد توجه قرار گرفته است، مهارت او در بیان نحوه زندگی و مشکلات مهاجران در کشورهای جدید می باشد. در عین حال، افراد کمی به اتفاقاتی که در آثار او روی می دهند و تاثیرات آنها بر زندگی شخصیت های مختلف توجه کرده اند. این مقاله قصد دارد به یکی از این گونه اتفاق ها در داستان "یک موضوع موقتی " بپردازد و آن را از با استفاده از عقاید کتی کاروت در نظریه تروما مورد بررسی قرار دهد. شاید مهم ترین بخش از نظرات کاروت این باشد که تروما یک حادثه است و وقتی شخصی دچار آن می شود، در زمان رخدادن آن، آگاهی کاملی نسبت به آن نداشته و در نتیجه، تروما برای وی در آینده تکرار می گردد. در این داستان نیز تولد نوزاد مرده نقش تروما را دارد که تاثیر روانی بزرگی بر خانواده می گذارد که رهایی از آن بسیار دشوار خواهد بود.
کلید واژگان: تروما, ناخودآگاه, تاثیرات تروما, تکرار ترومایی, جومپا لاهیری, کتی کاروت, یک موضوع موقتیJhumpa Lahiri’s stories have been studied more or less as expressing the cultural conflicts and problems of living in a host land. However, this study hopes to open new horizons in studying works of Lahiri from a new point of view – that of trauma and traumatic studies, with the special focus on works of Cathy Caruth. Traditionally defined as the wounds to the body of a person in an event, the word trauma has come to be related with the mental problems resulting from being a participant in the events which happen so suddenly that the person would not have enough time to understand it. Cathy Caruth, following the ideas of Sigmund Freud, attributes the shock experienced by the people in a traumatic event to the fact that the people do not have an access to the reality of trauma, which necessitates its recurrence which would provide an opportunity for the same person to experience it again. This paper intends to have a view on the short story “A Temporary Matter” by Lahiri from the viewpoint of the trauma studies. It will clarify how the ideas expressed by Caruth and similar critics can be detected so well in this story – ideas such as the unconscious and incomplete meeting of the trauma by the people going through it and that in order to overcome the following problems and restless feelings, it would necessary for having the trauma re-experienced by the same person.
Keywords: Trauma, the unconscious, traumatic effects, traumatic repetition, Jhumpa Lahiri, Cathy Caruth, A Temporary Matter -
ارتباط متون ادبی و روانکاوی در قرن بیستم به کمک نظریات فروید مطرح شد و پس از او، کارل گوستاو یونگ در این زمینه نقشی برجسته داشته و درباره انعکاس روحیات و اندیشه های افراد در آفریده های خود، آثار مهمی نگاشته است. به باور یونگ، افکار انسان تا حدودی برخاسته از امیال روزانه و به میزان زیادی تحت تاثیر ناخودآگاه جمعی و تصاویر کهن (کهن الگو) است و به طور کلی انسان در طول زندگی خود، به صورت ناخواسته از جانب ناخودآگاه خود کنترل می شود. در این مقاله، منظومه بهرام و گل اندام امین الدین صافی (شاعر قرن نهم) با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و از دیدگاه روانکاوی یونگ بررسی شده است تا در آن، مراتب بروز ناخودآگاهی جمعی و عناصر آن مشخص شود. مطابق نتایج حاصل شده، این داستان عامیانه با کهن الگوی فردانیت یونگ تطابق دارد و مسیر رشد شخصیت به سوی تکامل را نشان می دهد؛ به این ترتیب، در این منظومه، کشورشاه رمزی از انسان و بهرام، نشان دهنده کهن الگوی خود است که برای وصال با آنیما، از مراحل سخت رویارویی با سایه عبور می کند و درنهایت، پیوند او با گل اندام، چرخه تحول شخصیت را به پایان می رساند. همچنین در این منظومه دو کهن الگوی سایه و پیر خرد نقش پررنگ تری دارند: کهن الگوی سایه به دلیل پافشاری و تلاش بسیار شاه برای رشد شخصیت و کهن الگوی پیر خرد به دلیل اشتیاق و سردرگمی زیاد او.
کلید واژگان: یونگ, کهن الگو, ناخودآگاه جمعی, امین الدین صافی, بهرام و گل اندامThe relationship between literary texts and psychoanalysis was proposed in the 20th century with the help of Freud's theories, and after him, Carl Gustav Jung played a prominent role in this field and wrote important works about the reflection of people's emotions and thoughts in his creations. According to Jung, human thoughts are partly derived from daily desires and are largely influenced by the collective unconscious and old images (archetypes), and in general, humans are controlled by their unconscious throughout their lives. In this article, the epopee Bahram and Golandam by Aminuddin Safi (the poet of the 9th century) has been analyzed using the descriptive-analytical method and from Jung's psychoanalytic point of view in order to determine the level of collective unconsciousness and its elements in it. According to the obtained results, this folk tale is consistent with the archetype of Jung's individualation and shows the path of character development towards evolution; hence, in this poem, Keshvarshah is a code of humans and Bahram represents his archetype, who goes through the difficult stages of confronting the shadow to connect with the anima, and finally, his connection with Golandam completes the cycle of character transformation. Also, in this system, two archetypes of the shadow and the old man play a more prominent role: the archetype of the shadow due to the persistence and great effort of the king to develop the character, and the archetype of the old man due to his enthusiasm and confusion.
Keywords: Jung, Archetype, collective unconscious, Aminuddin Safi, Bahram, Golandam -
یکی از مهم ترین نظریه هایی که معانی درونی و پنهان قصه را مبنای تفسیر خود قرار داده، نظریه روان کاوی است. در عصر حاضر، با پیوند هر چه بیشتر ادبیات و روان شناسی، می توانیم راهی به سوی کشف معنای نهفته در متون بیابیم. نظریه فردیت یونگ تحقق کهن الگوی خویشتن یعنی تعادل بین امور بیرونی و امور درونی که میل به سوی تکامل دارد را در فرد مرور می کند. برآنیم تا با این دیدگاه با خوانشی متفاوت این داستان از مثنوی را بازخوانی نماییم. از آن جا که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است، دارای قابلیت بررسی نقد کهن الگویی است لذا پژوهش حاضر سعی بر این دارد؛ با تحلیل محتوا، نمادها و کهن الگوهای داستان دقوقی را استخراج نماید و با فهم آن ها و تطابق با نماد برابر برای آن ها، براساس نظریه فردیت یونگ، این فرآیند را ترسیم نماید. نتیجه پژوهش حاکی از این است که مولانا در دستیابی به فرایند فردیت در این داستان، تعالی با اصول عرفانی را مطرح نموده است و در نهایت هدف مولانا که رسیدن به کمال و خودشناسی است با نظریه یونگ هم سویی دارد. این پژوهش با روش کتابخانه ای اسنادی، با رویکرد تحلیلی توصیفی بررسی شده است.کلید واژگان: یونگ, مثنوی, کهن الگو, فردیت, ناخودآگاه جمعی, خودPsychoanalysis is one of the most important theories which focuses on the inner and hidden meanings of the story. Currently, with the connection of literature and psychology more and more, we can find a way to discover the meaning hidden in the texts. Jung's theory of individuality reviews the realization of the archetype of the self, i.e. the balance between external and internal forces with the desire for evolution in the individual. We are going to reread a story from Masnavi with this perspective. Since Rumi is a mystic who has a symbolist mind and wrote the Masnavi in the form of a mystical work, the work is potential for archetypal criticism. Thus, the present research tries to analyze the content, symbols and archetypes to extract the correct story and by understanding them and matching with the equal symbol for them, based on Jung's theory of individuation, draw this process. The result of the research indicates that in this story, Rumi has proposed transcendence with mystical principles in reaching the process of individuality, and finally, Rumi's goal, which is to achieve perfection and self-knowledge, is in line with Jung's theory. This research has been investigated with a library-documentary method, with an analytical-descriptive approach.Keywords: Jung, Manavi Masnavi, Archetype, Individuation, Collective Unconscious, Self
-
سایه از کهن الگوهای یونگ است. کهن الگو مفهومی دیرینه و جاودانه دارد و زبان مشترک همه انسان ها به شمار می آید. جایگاه کهن الگو در ناخودآگاه جمعی است. سایه بخش گنه کار و پرورش نیافته وجود ماست که با عیب و کاستی سروکار دارد. درعین حال منشا آفرینش و شکوفایی است. کهن الگوها به ویژه سایه معمولا در خواب یا آثار خلاق ادبی خود را نشان می دهند. در بخش هایی از شعر فروغ ردپایی از سایه دیده می شود. «چهره شگفت» ویژگی های سایه را داراست. فروغ در شب به دیدار این چهره مطرود و فنا شده ای که سیمای مشخصی ندارد رفته و با او گفت وگو کرده است؛ و «سایه» مجالی برای گفتن حقایقی که همیشه پنهان بوده پیدا کرده است. هدف از این پژوهش نشان دادن چهره شگفت در شعر فروغ است. پس از ارایه مقدمه و مبانی نظری به شیوه تحلیلی و مطابق با دیدگاه یونگ به معرفی سایه در این شعر پرداخته شده است.
کلید واژگان: کهن الگو, ناخودآگاه جمعی, فروغ, چهره شگفت, سایهShadow is the of Jungian archetypes. Archetype has an ancient and eternal concept. And it considers as the common language among all human beings. Archetype places in collective unconscious. Shadow is the sinner and unprocessed dimension of us that deals whit our defects and incompleteness. Also it is origin of creation and prosperity. Archetypes specially shadow usually appears in dream s or creative work of literature. In some parts of forough's poems we can see the traes of shadow. Chehre ye shegeft (the amazing face) has features of shadow. Forough e this rejected and ruined face that had no clear appearance at night and talked to it, and the shadow took the chance for telling the truth that always been hidden.
Keywords: Archetype, Collective Unconscious, Forough, Chehre ye shegeft, shadow -
مسایل ومباحث مربوط به طبیعت و محیط زیست توجه تعداد کثیری از نظریه پردازان را به خود جلب کرده است. آنچه مدت زمان زیادی است ذهن بشر را به خود معطوف ساخته اهمیت حفظ طبیعت، گونه های گیاهی و جانوری است که در راستای حفظ سلامت روح و روان انسان نقش اجتناب ناپذیری دارند. دغدغه های زیست محیطی، طبیعت بکر و دست نخورده، انسان، حیوانات و گیاهان از جمله مباحثی است که بسیاری از نویسندگان در آثار خود به آن پرداخته اند. از آنجاییکه محل تلاقی علوم انسانی وعلوم طبیعی بررسی رابطه انسان، طبیعت و ارتباط تنگاتنگ آن دو با یکدیگر است، این تحقیق بر آن است تا با تمرکز بر رمان رویاهای حیوانی (1990)، اثرمعروف باربارا کینگس الوربه بررسی این پیوند ناگسستنی بپردازد. مقاله حاضر با اتخاذ نقد بوم روانشناسی، ضمن بررسی رمان رویاهای حیوانی به اثبات تاثیرات مثبت رابطه تنگاتنگ بامحیط زیست بر روان آدمی می پردازد. این پژوهش درنظر دارد تا با بکارگیری مفاهیمی چون نا خودآگاه بوم شناسی و طبیعت بارگی که برای اولین بار توسط تیودور روزاک و ادوارد او ویلسون در حوزه بوم روانشناسی مطرح شده به شناسایی و التیام آسیب های روانی تنشی از دوری انسان از طبیعت بپردازد.
کلید واژگان: بوم روانشناسی, بوم درمانی, بوم محوری, ناخودآگاه بوم شناسی, طبیعت بارگیIntroductionIssues and topics related to nature and the environment has attracted the attention of a large number of theorists and critics. What has made the human mind focus for a long time is the importance of preserving nature, plant and animal species, which play a very essential role in maintaining the health of the human soul. Since the conflation of humanities and natural sciences results in the investigation of the relationship between man, nature and their intimacy, the research aims to reveal the deep and unbreakable bond by focusing on the novel of Animal Dreams. The present article, by adopting the ecopsychological approach, examines the novel and attempts to elaborate on the positive effects that intimacy with the environment has on the human psyche. The study aims to identify and heal the damage caused by the separation of man from nature and its serious mental and psychological consequences by using concepts such as biophilia, ecological unconscious and ecopsychology, which were first proposed by Theodore Roszak, and Edward, O. Wilson in the field of ecopsychology.
Background of the Study:
Considerable investigation has been done on Animal Dreams (1990), Barbara Kingsolver’s outstanding work. Despite the abundance of existing findings from the perspective of ecocriticism and ecofeminism, no research has so far attempted to analyze this novel with an ecopsychological approach. In this section, we will limit ourselves to mentioning several cases. Marwa Hussein Ahmed Abdelfattah, in his dissertation titled “An Ecocritical Reading of Barbara Kingsolver’s Animal Dreams and Prodigal Summer”, using Bakhtinian dialogics and Timothy Morton’s ecological theory examines these two novels. Theda Wrede, in her article titled, “Barbara Kingsolver’s Animal Dreams: Ecofeminist Subversion of Western Myth” (2012), which printed in Feminist Ecocriticism: Environment, Women, and Literature, reviews the myth of the West in Animal Dreams and studies its impact on the formation of the land, women, and cultural minorities. In The Ecofeminist Power of Metamorphosis: Mythic Bonds between the Feminine and the Natural in Barbara Kingsolver’s Fiction, Hayley Knowlton, illustrates how women strives to restore and improve the environment of their hometown, rather than try to pursue a utopia. Priscillia Leder in her prominent book entitled Seeds of Change (2010), provides a complete summary of Barbara Kingsolver’s life. Referring to different periods of her life, the author reviews her literary works, including her novels, articles and poems. Many critics blame Kingsolver for her hopeful outlook which is accompanied by bitter realities. Catherine Himmelwright in her article “Gardens of Auto Parts American Western Myth and narrative American Myth in The Bean Trees”, expands her argument on how Kingsolver re-imagines and retells patriarchal myths. Himmelwright illustrates how Kingsolver in The Bean Trees uses Native American myths to neutralize the traditional contradiction between a liberal and adventurous western man and a passive, static, domestic woman. Pamela H. Demory in her article entitled “Into the Heart of Light: Barbara Rereads Heart of Darkness” (2002), introduces Kingsolver’s The Poisonwood Bible as a reflection of Conrad’s Heart of Darkness. She believes that in both novels, the white agents of foreign powers are often soulless and corrupt. Both novels present an Africa which is both seductive and dangerous; a completely alien land for Western and deadly for those who cannot adapt to it (181). Nanthinii M. and Dr. V. Bhuvaneswar in their conspicuous article “Rethinking Climate Change: Cli-fi Dynamic in Barbara Kingsolver’s Flight Behaviour” (2015), seek to investigate Kingsolver’s prominent climate fiction. They combine the story with real climate change in the world and express beliefs and disbeliefs to explain the global catastrophe. Such perceptions help to revise existing beliefs about climate change as well as symbolically induce an urgent need to solve environmental problems.
MethodologyIn recent decades, a field called ecopsychology has emerged for studying the relationship between our psyche and both nature and environmental crisis. The historian, Theodore Roszak (1933-2011), is credited for coining the term ecopsychology. Roszak argues that “its goal is to bridge our culture’s long-standing, historical gulf between the psychological and the ecological, to see the needs of the planet and the person as a continuum” (qtd. in Worthy 115). Ecopsychology deals with how emotional connections to nature are developed and gives feeling, harmony, eternity and stability. This approach examines ancient and modern cultures that have a history of being embraced by nature such as Buddhism and Hinduism. According to Darlyne G. Nemeth “Ecopsychology: The interaction between psychology and environmental protection is an inspiring concept” (2015 x). Ecopsychologists believe that the widespread destruction of the environment causes great sorrow and aggravation in people and intensifies their frustration
ConclusionThe findings of this article propose a new perspective from which Animal Dreams (1990) can be read and analyzed. In this work, Kingsolver has depicted relationships between the characters and their varied views towards nature from a new perspective. While proving the effects of closeness, friendship and living in nature on human psyche, the study for the first time introduces new concepts such as ecopsychotherapy and ecotherapy in the field of literary criticism. The researcher believes that by combining other theories from the field of psychology with ecological approach, a new theoretical model can be invented for studying literary works from an environmental perspective. Relying on the two key concepts, proposed by Theodore Roszak and Edward O. Wilson, which are ecological unconscious and biophilia, the researcher admits that the surrounding environment, living conditions, cultural level and social status of people are very important in the formation and development of these two inherent phenomena. The researcher believes that, since the ecological unconscious is present in all humans from birth, man’s condition and lifestyle overshadows the active or passive nature of this phenomenon. Dr. Homer and his daughters are somehow connected with nature in one way or another, and this deep connection always has a healing effect for their souls. The bond of the doctor’s family with nature is unbreakable and very colorful. Nature is the consolation of their pains and suffering; moreover, playing the role of ecopsychotherapy. Dr. Homer tries to minimize the great sadness of losing his wife by taking photographs and being in nature. Cody fights environmental destruction in Greece, and Holy the youngest daughter moves to Nicaragua to train farmers and restore nature which is a kind of ecotherapy. The presence of ecological unconscious and biophilia is quite evident in Dr. Homer’s family, while in Emiliana’s family, the situation is just the reverse. The researcher considers the lifestyle of Emiliana’s family as the reason for their passive interest in nature. In order to earn money, they cut the heads of peacocks and prepare their feathers for sale. The indiscriminate hunting of peacocks has put them at risk of extinction, while this issue is not the least important for Emiliana’s family. Kellen, Kirti and Meysen mercilessly cut peacocks’ heads off in an attempt of non-inert brutality. Animal Dreams, is the pioneer of the ecological awakening of novelists such as Barbara Kingsolver, in which the relationship between man and nature is reflected very deeply and seriously, introducing a value system based on nature.
Keywords: Biocentrism, Biophilia, Ecological Unconscious, Ecopsychology, Ecotherapy -
آرکی تایپ و شعر هر دو از ناخودآگاه انسان می آیند و ریشه در رویا دارند. بدین جهت بررسی ضمیر ناخودآگاه جمعی در اشعار شاعران به مخاطب کمک می کند تا مفاهیم موجود در اشعار را با ژرفای بیشتری درک و دریافت کنند. نیما یوشیج پدر شعر نوین فارسی یکی از شاعرانی ست که در شعر هایش رویکردی اسطوره مدارانه داشته است.در این پژوهش برخی از اشعار نیما که در آن ها آرکی تایپ ها نقشی محوری داشته بررسی شده. از جمله داروگ، خروس، ققنوس و پی دارو چوپان. ابتدا تعریفی از اسطوره ارایه شد و سپس ارتباط آرکی تایپ و شعر و بعد از آن مظاهر ناخودآگاه جمعی در شعرهای نیما و در نهایت نمونه مثال هایی از شعر نیما تبیین شد. در این مقاله از اشعار تبری نیما (مجموعه روجا) و مجموعه ی کامل اشعار فارسی این شاعر بسیار کمک گرفته شده و تلاش شده است با روشی تحلیلی توصیفی و با استفاده از ابزار های کتابخانه ای جهت درک تاریخچه و مشاهده تحقیقات پیشین و تحلیل محتوا استفاده شود.
کلید واژگان: ناخودآگاه جمعی, آرکیتایپ, شعر, نیما یوشیجArchetype and poetry both come from the human unconscious and have their roots in dreams. Therefore, examining the collective unconscious pronoun in poets' poems helps the audience to understand and receive the concepts in the poems more deeply. Nima Yoshij, the father of modern Persian poetry, is one of the poets who had a mythological approach in his poems. In this research, some of Nima's poems, in which archetypes played a central role, were examined. including Darug, Rooster, Phoenix and Pi Daru Chapan. First, a definition of myth was presented, then the relationship between archetype and poetry, and then the collective unconscious manifestations in Nima's poems, and finally some examples of Nima's poetry were explained. In this article, the poems of Tabari Nima (Roja collection) and the complete collection of Persian poems of this poet have been greatly helped and an attempt has been made to use them with a descriptive analytical method and by using library tools to understand the history and observe previous researches and analyze the content
Keywords: collective unconscious, archetype, poetry, Nima Yoshij -
از مهم ترین بخش های قابل توجه در حوزه روان شناسی ادبی، بخشی است که در آن به تحلیل فرآیندهای روانی ذهن پرداخته می شود. در این بخش که از آن با عنوان «روان شناسی تحلیلی» یاد می شود، بنیانگذار سوییسی آن یعنی کارل گوستاو یونگ، ذهن را از حیطه بندی روان شناسان پیش از خود از جمله استادش، فروید، فراتر برد و بخشی به عنوان «ناخودآگاه جمعی» را به آن تحلیل ها افزود. او معتقد بود که انسان از حدود فردی خود می گذرد و به جهان «ناخودآگاه جمعی» گام می گذارد. آنچه که یونگ را از دیگر هم ترازانش در ارایه بحث «ناخودآگاه جمعی» جداکرد، توجه به «صورت ازلی» یا «کهن الگو» بود. یعنی چیزی که یونگ معتقد بود باعث شکل دادن به شخصیت و رفتار ما و همچنین عامل تفاوت ما بواسطه این شکل گیری شخصیت و رفتارمان از دیگران می شود. سعدی نیز چون دیگر آدمیان تحت تاثیر این کهن الگوها بوده و با استناد به برخی منابع و مطالعات کتابخانه ای می توان ادعا داشت که او نیز متاثر از این کهن الگوها، البته به شکلی ناخودآگاه دست به آفرینش های ادبی و خلق حکایات پرمغز ادبی می زده است. از مهم ترین کهن الگوهای تاثیرگذار روی سعدی، کهن الگوی «سایه» بوده است، ولی آنچه که سعدی را از دیگران متمایز می کند، رندانگی او در کتمان و پنهان کردن تاثیر این کهن الگو بر روی رفتار و شخصیت اوست.کلید واژگان: روان شناسی تحلیلی, سایه, سعدی, کهن الگو, ناخودآگاه جمعی, یونگOne of the most important areas of literary psychology is devoted to the analysis of the psychological processes of the mind. Carl Gustav Jung, the Swiss pioneer of this area, known as Analytical Psychology, put the mind on a higher level than the previous psychologists, including his master, Freud. He added "collective unconscious" to those analyses. He believed that man may exceed his individual boundaries and enter a world of the "collective unconscious." What set Jung apart from his peers in the discussion of the "collective unconscious" was attention to the "eternal form" or "archetype." And that’s what Jung believed shapes our personality and behavior, as well as what makes us different from others due to the formation of personality and behavior. Like any other human being, Saadi was also influenced by these archetypes, and it can be claimed that, under these influences, he engaged in literary creations and the creation of brilliant literary anecdotes. One of the most important archetypes influencing Saadi was the archetype of "shadow", but what distinguishes Saadi from others is his reluctance to conceal the influence of this archetype on his behavior and personality.Keywords: Analytical Psychology, Jung, Collective Unconscious, Archetype, shadow, Sa'adi
-
یکی از جمله شاعران تاثیر گذار در ادب پارسی فروغ فرخزاد است. با توجه به سیطره شعر آرمان گرای او در تقابل با شعر آرمان گریز ، شعر او به سوی نوعی دمکراتیک شعری سوق یافته است. واکاوی دقیق اشعار او، دگردیسی و دگرنویسی اشعار او را از نوعی هرمنوتیک ذوقی به نوعی هرمنوتیک فلسفی نشان می دهد. هدف این بررسی نمایان ساختن صور تمثیلی در اشعار فروغ فرخزاد است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی آشکار سازی جنبه های تمثیلی آنیموس در اشعار فروغ فرخزاد صورت گرفته است.بر پایه این پژوهش مشخص می شود صور مثالی آنیموس که فروغ فرخزاد در اشعار خود از آنها بهره جسته اند کدامند و هر کدام چه تاثیری در بیان اندیشه های وی داشته است، نتایج این پژوهش نشان می دهد صور مثالی آنیموس را در اشعار فروغ فرخزاد در جایگاه هایی منسجم و در اشکال متفاوتی همچون اساطیر ، مراسم مذهبی، رویا ها و تخیلات فردی و... نمایانگر شده است.یافته اند.
کلید واژگان: فروغ فرخزاد, آنیموس, معشوق درونی, ناخود آگاه جمعیJournal Of Research Allegory in Persian Language and Literature, Volume:14 Issue: 54, 2023, PP 102 -127One of the influential poets in Persian literature is Forough Farrokhzad. Due to the dominance of his idealistic poetry in contrast to idealistic poetry, his poetry has shifted to a kind of democratic poetry. Careful analysis of his poems shows the metamorphosis and metamorphosis of his poems from a kind of taste hermeneutics to a kind of philosophical hermeneutics. The purpose of this study is to show the allegorical forms in Forough Farrokhzad's poems. This research has been done by descriptive-analytical method and by examining the revelation of allegorical aspects of animus in Forough Farrokhzad's poems.Based on this research, it is determined what are the examples of animus that Forough Farrokhzad has used in his poems and what effect each of them has had on the expression of his thoughts.The authors of this research have found allegorical images of animus in Forough Farrokhzad's poems in coherent places and in different forms such as myths, religious ceremonies, dreams and personal imaginations, etc.
Keywords: Forough Farrokhzad, animus, inner lover, Collective Unconscious -
مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)، سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 47، پاییز و زمستان 1400)، صص 37 -52
بیان مسیله:
از دیدگاه کارل گوستاو یونگ، انسان ها افزون بر ضمیر ناخودآگاه شخصی، بخش مشترکی به نام ناخودآگاه جمعی دارند. کهن الگوها محتویات این بخش از روح و ذهن را تشکیل می دهند. نقد کهن الگویی یکی از رهیافت های اصلی نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی کهن الگوها و نقش آنها در ادبیات می پردازد. از میان این کهن الگوها در این پژوهش، به کهن الگوی آنیما پرداخته می شود. آنیما نیمه زنانه وجود مردان است که تحت شرایط زندگی هر شخص دچار تحول می شود و نمودهای مثبت و منفی آن، جلوه می یابد. در گستره ادبیات در فرهنگ های مختلف نیز شاهد زایش مضامینی قوی از این کهن الگو هستیم؛ بنابراین ضروری می نماید به بررسی فراورده هایی مانند رمان پرداخته شود که برپایه روان تحلیل گری به ناهشیاری فرد وابسته تر هستند. این پژوهش، چگونگی تجلی این عنصر را در روان شخصیت ابن عربی در رمان موت صغیر اثر محمدحسن علوان، نویسنده برجسته عربستانی، تحلیل می کند؛ کهن الگوی آنیما در سطوح مختلف، در شخصیت اصلی رمان نمود دارد. او پس از آشنایی با آنیمای خود و ادغام با آن به تفردی می رسد که یونگ آن را کهن الگوی سعادت می نامد؛ همین مسایل، چرایی و ضرورت انجام پژوهشی در این باره را تبیین می کند.
روشاین جستار با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از شواهد استخراج شده از رمان، به شباهت های معشوقه ابن عربی به مفهوم آنیما در نظریه یونگ پرداخته است.
یافته ها و نتایجاین پژوهش اثبات می کند که آنیما تاثیری شگرف در ایجاد حوادث و رویدادهای داستان یادشده داشته و زمینه های کشمکش را در میان شخصیت ها ایجاد کرده است. یافته ها بیانگر این است که وجوه مثبت آنیما در قالب معشوق، راهنما، اوتاد و... جلوه گر شده است.
کلید واژگان: ناخودآگاه جمعی, کهن الگو, یونگ, آنیما, ابن عربی, محمد حسن علوانProblem Statement:
According to Carl Gustav Jung, in addition to the personal unconscious, human beings have a common part called the collective unconscious. The contents of this part of the soul and mind are archetypes. Archetypal critique is one of the main approaches of contemporary literary criticism that explores the nature and characteristics of archetypes and their role in literature. Among these archetypes in the present study, the archetype of anima is discussed. Anima is the feminine half of men’s existence that can change under the living conditions of any person and its positive and negative manifestations can be manifested. In the field of literature in different cultures, we also see the birth of strong themes by this archetype, so it is necessary to study products such as novels that are more dependent on the individual’s consciousness based on psychoanalysis. In this regard, the present study investigates the manifestation of this element in the psyche of Ibn Arabi in the novel Mawt Ṣaghir (Minor Death) by Mohammad Hassan Alwan, a prominent Saudi writer. Using a descriptive-analytical method, this paper shows that anima has a significant effect on the creation of events and incidents in the story and has created grounds for conflict between the characters. The findings indicate that the positive manifestations of the anima have been manifested in the form of lover, guide, otad, etc.
Research Methods:
One of the most popular types of literary criticism in recent decades has been psychological critique based on Jung’s theories. Jung’s school of psychology, known as Analytical Psychology, is especially famous for its collective subconscious and its contents, the archetypes. In addition to the individual unconscious, Jung believes in a deeper layer called the collective subconscious for the psyche, which is common to all human beings. One of the most important archetypes that Jung addresses in his theories is the anime archetype, which represents the female psyche. In other words, “Jung was the only twentieth-century psychologist to distinguish between male and female psychology” (Sanford, 1980, p. 5). This study analyzes the manifestation of this element in the psyche of Ibn Arabi's character in the novel Mawt Ṣaghir (Minor Death) by Mohammad Hassan Alwan, a prominent Saudi writer. Considering that the archetype of anima at different levels is reflected in the main character, familiarity and integration with one's own anime lead to what Jung refers to as the archetype of happiness, explaining why research is needed.
Result/ FindingWith the help of the evidence extracted from the novel, this paper deals with the similarities of Ibn Arabi's mistress to the concept of anima in Jung's theory and shows that the descriptive-analytical method has a significant effect on creating events and incidents in the story and the context of conflict it has created. The findings of the study indicate that the positive aspects of the anima are manifested in the form of lover, guide, otad, and so on. In sum, the characteristics of the anima that Jung referred to are consistent with the characteristics that Alwan intended for the characters. In other words, obvious manifestations of the archetype of anima can be seen in the Mawt Ṣaghir of Mohammad Hassan Alwan, which reminds us of the influence and role of the collective unconscious in the creation of this work.
Keywords: Collective Unconscious, Archetype, Jung, Anima, Ibn Arabi, Mohammad Hassan Alwan -
در الگوی روانکاوی یونگ، ساحت روان هر انسان متشکل از دو عنصر نرینه و مادینه است که فقط قطب موافق آن عیان است و دیگری در درون، نهفته است. آنیموس یا نرینه درون، ساحت مردانه وجود هر زن است که مسیول خلق و خو و روحیات مردانه است و به طور ناخودآگاه بر رفتار، عملکرد، گفتار و حیات روانی زن اثر می گذارد. در باور یونگ اگر زن بتواند این نیروی درونی را مهار کند و با او از در سازش در آید از ویژگی های مثبت آن که عموما صفات خاص مردانه هستند، برخوردار می شود و برعکس اگر نتواند آن را کنترل کند، خصایص منفی مردانه بر او غلبه می کند. نمود بیرونی این نیروی درونی در محصولات ذهنی زنان به شکل های مختلف مثبت و منفی بروز می کند. شعر زنانه یکی از تجلیگاه های اصلی بروز و ظهور آنیموس است. هدف جستار حاضر، کشف جلوه ها، دلالت ها و معانی پنهان آنیموس در شعر نازک الملایکه است که از او به عنوان یکی از پرچمداران انقلاب فرمی و محتوایی در شعر معاصر عربی یاد می شود. نبود تحلیلی روشمند درباره موجودیت مردانه در شعر نازک بر مبنای یک رویکرد روانشناختی به عنوان ضرورت این مقال تشخیص داده شد. نتایج نشان می دهد، شاعر طی جریان فردیت یابی خود، گاه با نبمه مردانه وجود خود به تفاهم و آرمش می رسد و گاه با او به کشمکش می پردازد و از این طریق حیات روانی اش به مخاطره می افتد. همچنین غلبه نومیدی بر کلیت شعر او بیانگر آن است که شاعر در جریان کشمکش با این نیروی اثرگذار، غالبا ناموفق بوده بنابراین جنبه های منفی آنیموس در قیاس با جنبه های مثبت در شعر او نمود بیشتری دارد.
کلید واژگان: ناخودآگاه جمعی, کهن الگوی آنیموس, یونگ, نازک الملائکهIn Jung's analytical psychology model, the mental part of human beings consists of male and female elements and only the agreeing side or element is evident and the other side is hidden. The animus or inner male is the masculine side of woman and responsible for masculine behaviors that influences subconsciously her behavior, performance, speech, and mental life. Jung believes that if a woman can control her inner force and compromise with it she will show its positive masculine characteristics and if she cannot control it she will show negative masculine characteristics. This inner force of women’s mental issues manifests itself in various positive and negative forms. Female poetry is one of the main manifestations of the animus. The study aimed to discover the manifestations, meanings, and implications of animus in Nazik al-Malaika’s poems, as one of the pioneers of form and content revolution in contemporary Arabic poetry. Lack of a systematic analysis of the masculine aspect of Nazik Al-Malaika’s poems, as one of pioneering female contemporary Arabic poetry, which uses psychological approaches was identified to be necessary. The results showed that in her individuality realm, she sometimes is in peace with her male side and sometimes she struggles with it and puts her psychological life in danger. Moreover, the dominance of desperation in her poems shows that she has usually been unsuccessful in dealing with the influencing force. Therefore, the negative aspects of animus are more manifested in comparison with positive aspects.
Keywords: Collective unconscious, Animus archetype, Jung, Nazik Al-Malaika -
لیکدانەوەی بۆشایی و دەرکەوتەکانی لە سوبژیکتیڤیتەدا، ناخودیاگا و ناخی سووژە باشتر دەردەخات و پەنجەش دەخاتە سەر یەو مەیل و خواست و کەم وکووڕییانەی لە ناخودیاگای سووژەدا جیگەیان خۆش کردووە. لەم تویژینەوەیەدا هەوڵ دراوە لە سی کورتەچیرۆکی کوردی بە گویرەی پیگە، ژیان، زەینییەت و پاشخانی سووژەی کوردیی نویندراو لەو بەرهەمانە بکۆڵدریتەوە و بە پیی ڕوانگەکانی لاکان و بۆچوونی دەروونشیکارانە دەست بخریتە سەر بۆشایی نویندراو لەو بەرهەمانەدا. نموونەکان بریتین لە «لۆزان» بەرهەمی شیرزاد حەسەن، «من... تۆم... خۆش... دەوی» نووسینی عەتا نەهایی و «عەینەک و سەمعەک» بەرهەمی محەمەد ڕەمەزانی. یەم سی نموونەیە هەوڵیان داوە سی چەشنی جیاوازی بۆشایی لە سوبژیکتیڤیتەی کوردیدا بنویننەوە کە بریتین لە بۆشایی ناسنامەی نەتەوەیی، بۆشایی سۆز و یەوینی یازاد لە جڤاتی نەریتەواندا و بۆشایی زەینییەتی مۆدیرن. یەنجامی تویژینەوەکە یەوەمان بۆ دەردەخات کە بۆشاییە یاماژەپیکراوەکان لە ناخودیاگای کەسایەتییەکانی بەرهەمەکاندا یامادەبوونی بەرچاویان هەیە و بوونەتە هۆی سەرهەڵدانی تیکچوویی و ناهاوسەنگیی دەروونیی. هەر سی جۆری بۆشایی باسکراو یاماژە بۆ دۆخی زەینیی کەسایەتییەکان دەکەن و تیکڕا لە زمانی کەسایەتییەکاندا دەرکەوتوونە.
کلید واژگان: کورتەچیرۆکی کوردی, سوبژیکتیڤیتە, بۆشایی, ناخودئاگای پیکهاتەمەند, ئۆبژە پوتی aAddressing the constitutive lack of the subject’s identity and analyzing its effects on subjectivity provide an illuminating account of the subject’s unconscious and demonstrate the desire and shortcomings in the subject's identity. The present study attempts to explore three Kurdish short stories in terms of Lacanian psychoanalytical approach while highlighting the lacks in these works according to the situation, life, mentality, and background of the Kurdish subject. These works include Sherzad Hassan's "Lausanne", "I ... Love ... You" by Ata Nahaei, and "Glasses and Hearing Aids" by Mohammad Ramezani. These short stories attempt to represent three different types of lack that constitute Kurdish subjectivity; they include the lack of national identity, free love, and modern mentality. The lack in the characters’ unconscious mind has resulted in disorder and imbalance, mostly represented in language.
Keywords: Short Story, Subjectivity, Lack, Structured Unconscious, Objet petit a -
کاوش نامه ادبیات تطبیقی، پیاپی 39 (پاییز 1399)، صص 111 -129
پژوهش حاضر با تاکید بر اهمیت مطالعات بینارشته ای در تحقق اهداف ادبیات تطبیقی براساس مکتب امریکایی و با تکیه بر کهن الگوی مرگ و تولد دوباره، به روش توصیفی - تحلیلی و شیوه استقرایی، ظرفیت های نظریه ناخودآگاهی جمعی و کهن الگوهای یونگ را در تحلیل چرایی و چگونگی تشابهات ادبی میان ادبیات ایران و عرب و به طور خاص در شعر خیام و بیاتی واکاوی و از لایه های ژرف و مشترک کهن الگویی این دو متن، پرده برداشته است تا ضمن تاکید بر رابطه میان ادبیات و روان شناسی، برکارکرد کهن الگوها در آفرینش آثار ادبی برتر ملل مختلف جهان صحه بگذارد و از همه مهم تر، نقش کهن الگو ها در تبیین تشابهات ادبی میان ادبیات ایران و عرب را نشان دهد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که هردو متن، از شالوده های ژرف و مشترک کهن الگوی مرگ و تولد دوباره برخوردارند که همین عامل، باعث تشابهات ادبی گسترده و نزدیکی متون پیش گفته شده؛ اما تفاوت های جزیی نیز در نحوه تجلی این کهن الگو در این میان دیده می شود؛ بدین صورت که در شعر بیاتی، کهن الگوی مرگ و تولد دوباره، بیشتر در قالب اسطوره سومری ایشتار و تموز، اسطوره مصری ایزیس و اوزیریس و در نماد برساخته عایشه تجلی می یابد؛ ولی در شعر خیام، به طور عمده در تبدیل شدن آدمی به خاک و دگردیسی آن به سبزه و گیاه و سبو، نمود یافته است.
کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, خیام, البیاتی, یونگ, ناخودآگاهی جمعی, مرگ و تولد دوباره, کهن الگوThis study emphasizes the importance of interdisciplinary studies in achieving the goals of comparative literature based on the American literary school and the archetype of death and rebirth. It also uses analytical descriptive and inductive methods to test the theoretical capacities of Jung's collective unconscious and the archetypes to analyze the why and the how of literary similarities between Iran and Arabi literature, and especially in Khayyam and Bayati's poetry, the study explores and reveals the deep and common layers of archeology of these two texts, while emphasizing the relationship between literature and psychology which confirms the use of archetypes in the creation of the best literary works of different nations of the world and, most importantly, it shows the role of archetypes in justifying the literary similarities between Iran and Arab literature. The results indicate that both texts have deep and common foundations of the archetype of death and rebirth, which have led to widespread literary similarities and the closeness of the aforementioned texts. In the meantime, their minor differences in the manifestation of these archetypes can be seen in the manifestation of archetype, fore example, in Bayati's poetry, the archetype of death and rebirth are mostly expressed in the form of the Sumerian myth of Ishtar and Tammuz, the Egyptian myth of Isis and Osiris, and in the symbol made by Bayati, named: Aisha; but in Khayyam's poetry, it is mainly reflected in the transformation of man into dust and its transformation into greenery and plants and vegetables
Keywords: ComparativeLiterature, Khayyam, Al-Bayati, Jung, Collective Unconscious, Archetype, Death, Rebirth -
لکان نه تنها ناخودآگاه را دارای ساختار زبان، بلکه آن را زاییده زبان می داند. مهم ترین کلیدواژه نظریه «ناخودآگاه زبانی» مفهوم زبان شناختی «دیگری بزرگ» است که در سایه نظام سه گانی ساحت های «واقعی، خیالی، نمادین» مفاهیم روانکاوانه بنیادینی چون ناخودآگاه، اگو، میل وغیره... را بازتعریف می کند. دیگری بزرگ دلالت بر نظم نمادینی دارد که خود را بر فرایند سوبژکتیویته تحمیل می کند. از آنجا که هم رویکرد ناخودآگاه زبانی، هم متن «یک داستان محشر» بر فرایند تحمیلی تکوین سوژه تمرکز دارند، لذا آن رویکرد برای تحلیل این متن اختیار شده است. با التفات به اینکه رویکرد ناخودآگاه زبانی، روشی پساساختگرا است و هدف پساساختگرایی، دگرخوانی متن، هدف از پژوهش حاضر دگرخوانشی است که از تلاقی بایسته های روانکاوانه این نظریه با رهیافت های استعاری نهفته در متن حاصل می آید. از آنجا که لکان استعاره و مجاز را مجرای تحقق سوژه می داند، پژوهش پیش رو به روش تحلیلی توصیفی، ضمن کشف استعارات و مجازهای مرتبط با سوبژکتیویته، در پی چگونگی نقش این استعاره ها و مجازها در بازخوانی روان کاوانه متن می باشد. کم توجهی پژوهشگران ادبیات کودک به رویکردهای بین رشته ای، نگاه تک بعدی و صرفا آرایه ای آن ها به استعاره، و نیز تغافل از خوانش های نشانه شناختی داستان ضرورت پژوهش را انکارناپذیر می نماید. این پژوهش برای نخستین بار از نظریه لکان برای خوانش بینامتنی دو متن نوشتاری و تصویری بهره می گیرد.
کلید واژگان: ناخودآگاه زبانی, لکان, نقد پساساختگرا, داستان کودک, سوبژکتیویته, استعاره, نشانه شناسیJacques Lacan knows the language as the “Trojan horse” which is given to us by the “other,” but within it, there are some soldiers hiding and occupying all our existence. He not only considers a linguistic structure for the unconscious, but also believes that it is born of language. Unlike Freud’s theory of the unconscious, which is based on biological drives, the most important paradigm of Lacanian “linguistic unconscious” is the concept of “meta other,” which, during the child’s development, spreads in the imaginary order, symbolic order, and real order respectively and overshadows the existence of fundamental concepts such as unconscious, language, superego, ego-ideal, and desire. Since applying the theory of the linguistic unconscious to literature is a post-structuralist approach and the purpose of post-structuralism is to reread the text, the purpose of this study is to reread Phoebe Gilman’s Something from Nothing based on the paradigms of this theory and the metaphors in the visual text and written text of the book. Critics’ neglect of interdisciplinary approaches to children’s literature, their one-dimensional and merely figurative view of metaphor instead of using it to analyze stories, and most importantly, the scarcity of research in the field of analytical critique of children’s literature in Iran, call for research in this field. Thus, the present study employs Lacanian psychoanalysis to answer two fundamental questions regarding Something from Nothing: What are the metaphors and tropes based on the linguistic unconscious that make rereading of the text possible? Through what mechanisms do these metaphors and tropes lead to the production of meaning?
Keywords: linguistic unconscious, Post-structuralist Criticism, Lacan, Child's story, subjectivity, Metaphor, Semiotics -
مقاله حاضر بر آن است که ترجمه های فارسی بخش چهارم شعر سرزمین بی حاصل اثر تی. اس. الیوت را با به کارگیری مبانی نظریه جهانی های ترجمه و با توجه ویژه به مفهوم «ناخودآگاه جمعی» بررسی و مقایسه کند. منابع فراوانی در باب تعاریف، انواع و کارکردهای مفهوم کهن الگو در دسترس است، اما بررسی بازنمایی کهن الگوها در آثار ادبی از منظر ترجمه پژوهی تلاشی نو به شمار می رود. با توجه به اینکه کهن الگوها مفاهیمی جهان شمول و ثابت هستند، ابراز آن ها در زبان های مختلف به شیوه ای تا حدی یکسان صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، کاربست نظریه جهانی های ترجمه در بررسی معادل گزینی کهن الگوها در ترجمه های گوناگون فارسی نشان می دهد ترجمه این بخش از شعر در مقایسه با دیگر بخش ها کمتر چالش برانگیز بوده است. بسامد بالای کهن الگوها در بخش چهارم شعر سرزمین بی حاصل با عنوان «مرگ در آب»، باعث شده ترجمه های فارسی صورت گرفته از این بخش، در مقایسه با دیگر بخش های شعر که کمتر به کهن الگو پرداخته اند، دارای کمترین اختلاف در ترجمه باشند. بخش چهارم شعر دارای فضایی مذهبی، اسطوره ای و حاوی بیشترین تعداد کهن الگوی به کاررفته نسبت به دیگر بخش های این شعر بوده و از این رو از زبانی آرکاییک برخوردار است. یافته های پژوهش حاضر، به دنبال تحلیل هفت ترجمه متمایز فارسی از بخش چهارم شعر مذکور، نشان دهنده این است که از لحاظ تراکم واژگانی، تنوع واژگانی و میانگین طول عبارات و جمله ها شباهت های بسیاری در متن های ترجمه شده وجود دارد و جملگی حول نقطه میانی یک گستره قرار دارند.
کلید واژگان: سرزمینِ بیحاصل, اسطوره, ناخودآگاه جمعی, کهنالگو, جهانیهای ترجمهThe present paper aims to study part IV of T. S. Eliot’s celebrated poem The Waste Land and its Persian translations from the perspective of translation universals and according to the concept of the collective unconscious. Although there is a rich literature on the definitions, kinds, and functions of archetypes, examining the representation of archetypes in translation studies appears to novel. Archetypes are universal and constant concepts; their expressions in different languages sound similar to some extent. The application of the theory of translation universals in examining the coinages conducted for the translation of archetypes demonstrates that the translation of this part of the poem has been less challenging in comparison with the other parts. The high frequency of archetypes in Death by Water has led to slight changes in its different Persian translations. This part of the poem includes a religious and mythical atmosphere with more archetypes in comparison with the other parts of the same poem. Investigating seven different Persian translations of Part IV of the poem, the present research arrives at the conclusion that the translated texts differ slightly in terms of the number and variety of words, and the phrases and sentences in all Persian translations sound similar to each other and a central cannon constitutes them.
Keywords: The Waste Land, Myth, The unconscious, Archetype, Translation universals -
This paper aims to study the process of identity shaping of a teenager in a family from the perspective of Subjectivity theories. The process of identity formation has been one of the main concerns for various critical approaches in human sciences in general, and the psychoanalytical and Marxist approaches in particular. The case study of the present research is the character of Alyosha from Andrey Zvyagintsev’s film, Loveless </em>(2017). Since there is no particular theory for the contentual analysis of Film, critics in the analysis of the films’ content, take advantage of various literary, sociological and psychoanalysis theories. Therefore, the Conceptual Framework of the present study concentrates on the critical approaches of Structural psychoanalysis and Structural Marxism; particularly definitions of the Unconscious, Repressed Desire, the Name of the Father by Lacan, the Ideology, ISAs, RSAs by Althusser, and the Žižekian concept of Lack of Language. This investigation in the process of identity formation can play a significant role in demonstrating the covert motives of the character’s suicidal act. It will illustrate the way Alyosha as a subject inherits his parents’ repressed desires and lack of language caused by ideology. The application of considering concepts indicates the central role and inevitable impact of the familial discourse at the emergence of subjectivity within the family.
Keywords: The Unconscious, Language, Family, Subjectivity, Ideology, Other -
به کار بستن نظریات تحلیلی جدید در نقد و بررسی متون حماسی، نه تنها آسیبی به هدف و محتوای آن ها وارد نمی سازد؛ بلکه ظرفیت ها و دریچه های نوینی فرا روی پژوهشگران و اندیشه وران می نمایاند. کهن نمونه ها یا کهن الگوهای کارل گوستاو یونگ، روان شناس و روان کاو سوییسی، از آن جمله هستند. یونگ، اصلی ترین، خویش کاری قهرمان را، رسیدن به تعادل روحی و شخصیتی یا به عبارتی، شناخت ناخودآگاه و خودآگاه روان خویش و برقراری تعادل بین آنها می داند. قهرمانان، انسان های برتری هستند که توانسته اند با سپری کردن آزمون ها به مدارجی، دست یابند که انسان های عادی، توانایی آن را ندارند. قهرمانان در پایان سفر قهرمانی خویش، با پشت سر نهادن آزمون ها به فرایند فردیت یا خود پرورانی دست می یابند. فرایند خود پرورانی یا رسیدن به خویشتن خویش که در ادبیات عرفانی مرحله انسان کامل خوانده می شود در ادبیات ما جایگاه والایی دارد و از اساسی ترین موضوعات نقد ادبی است که یونگ به آن پرداخته است. در این مقاله، تلاش شده است مراحل رسیدن به این خودآگاهی و خود پرورانی یا کمال قهرمان، بر اساس نظریه یونگ در دو هفت خوان رستم و اسفندیار از شاهنامi فردوسی مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد
کلید واژگان: رستم, اسفندیار, هفت خوان, ناخودآگاه, خود پرورانی, یونگApplying new analytical views for the purpose of reviewing and critique of epic texts not only does not harm the purpose and content of such texts, but also offers new horizons and opportunities for the researchers and thinkers which help them develop their capacity for comprehending these texts. Archetypal criticism, introduced by Carl Gustav Jung, is one good example of such new approaches to reading texts. Jung recognizes the most fundamental hero(ine)’s task as his (her) achievement of balanced mental and personality traits. In other words, according to Jung, hero(ine)’s primary task is to comprehend both his(her) conscious and the unconscious mind, and establish a balance between them. Hero(in)es are super humans who, having done the tests and completed the journeys, could attain an eminence far from the usual people. Having completed their journeys, the hero(in)es come to self-realization and individuation. Individuation (principium individuationis) or gaining self-perception is one of most important topics in our (Persian) literature and Jung has investigated this topic extensively. We consider the steps to Individuation and self-realization in Shahnameh of Ferdowsi based upon Jung’s ideas and viewpoints.
Keywords: Hero(ine), Individuation, Jung, the unconscious, archetypes -
قوه خیال و داستان پردازی یکی از ابزارهای بیان معماهای تاریخی و زیستی بشر است. ارتباط ادبیات و اسطوره از بدو خیال پردازی انسان بی وقفه خود را از لحظه آفرینش های ادبی نشان داده است. نوشته های مستند و داستانی، پدیده های تاریخی و اسطوره ای را بازسازی می کنند و بررسی مفاهیم روان شناختی را در خود به تحلیل می طلبند. بسترهای تخیلی و واقع گرای نویسندگان قرن بیستم از جمله گوستاو لوکلزیو حامل اشکال ادراکی و تاریخی بوده که به گونه ای جمعی قابل دستیابی هستند. لوکلزیو با بازخوانی برخی از کهن الگوهای مطروحه توسط یونگ همچون پرسونا، آنیما، آنیموس، بازگشت به خویشتن، تولد، پیر دانا، سایه و گریز بخش زیادی از نوشته های خود را بر روی ناخودآگاه جمعی و اسطوره ها قرار داد. او توانست عمیق ترین لایه های دیرین و اسطوره های نهفته روان بشری را در کنار عناصر فردی و طبیعی در عالم داستانی و تخیلی به تصویر بکشد. فرآیند فردیت و حرکت شخصیت های داستانی وی نیز در کنار همین تصاویر ابتدایی و اسطوره ای شکل می گیرد. از این رو ساختار روایی و داستانی وی، نمود یک نظام نمادین روانی است که در بطن تاریخ و اسطوره تعریف می شود. شناسایی همین صور ارثی و بی زمان در سازه های داستانی مولف مذکور همراه با آراء یونگ از اهداف این مقاله خواهد بود.کلید واژگان: داستان, اسطوره, کهن الگو, لوکلزیو, ناخودآگاه جمعیThe power of imagination and storytelling is one of the means for expressing man's historical and biological riddles. Since the beginning of human imagination and the moment of literary creation, the relationship between literature and myth has always existed. Documentaries and fictional records provide the opportunity to reconstruct historical and mythical phenomena and to analyze psychological concepts. The twentieth-century writers, including Gustave Le Clézio, put forward their ideas in imaginative and realistic contexts; these contexts carry the perceptual and historical features that are collectively achievable. By re-reading some Jungian archetypes, such as persona, anima, animus, sage, shadow, back to oneself and birth, Le Clézio relied a large part of his writing on the collective conscious and myths, and could depict the deepest layers and latent myths of human psyche along with individual and natural elements in the fictional and imaginative world. The process of individuality and the movement of his fictional characters are also formed alongside this fictional world. Hence, the narrative structure of his stories presents a symbolic psychological system that is defined in the context of history and myth. The aim of the present article is to identify this psychological system along with Jungian archetypes in three works of Le Clézio, Desert, The Prospector and The Book of Flights.Keywords: Novel, Myth, Archetype, Le Clézio, Collective Unconscious
-
هدف از پژوهش حاضر دریافت ابعاد و شیوه های ظهور مقوله زمان از دیدگاه کهن الگویی در دیوان حافظ است. زمان، مفهومی گسترده، عمیق و تا حدود بسیار زیادی ناشناخته و کهن است که از آغاز آفرینش، ذهن بشر را به خود مشغول کرده و در فرهنگ ایران و جهان سابقه ای بسیار طولانی دارد؛ به گونه ای که گاه در برخی باورهای کهن، زمان را یکی از خدایان یا حتی خدای خدایان می دانسته اند. ازل، ابد، نامیرایی، جاودانگی، عهد الست، بهشت، چرخ، دایره و... از مفاهیم مرتبط با زمان اند. این مفاهیم، میراث هزاران ساله ارواح و اذهان پداران و مادرانمان هستند که نسل به نسل در ناخودآگاه عمیق بشری حفظ شده اند و ما را به سرآغاز هستی پیوند می دهند. شعر حافظ، گنجینه ای پربار از کهن الگوهای زمانی را در خود جای داده است، که شناخت و شناساساندن آنها، دریچه تازه ای به دنیای پررمزوراز شعر او می گشاید. حافظ در اشعار خود با غوطه وری در زمان، از انواع آن سخن به میان آورده است. در این پژوهش برآنیم تا نمود کهن الگویی زمان را در دیوان او بررسی و آشکار کنیم که این کهن الگو چگونه، تا چه حد و در چه قالب ها و مفاهیمی در شعر او نمایان شده است.کلید واژگان: کهن الگو, حافظ, زمان, ناخودآگاه جمعی, نقد اسطوره ایLiterary Arts, Volume:9 Issue: 3, 2017, PP 43 -60Jung believed that all of us have a very dark side in our identity which is called the collective unconscious. After analyzing the collective unconscious, Jung applied the concept of archetypes extensively in his works. The images and dispositions resulting from the recurrent experiences of our ancestors in our unconscious mind as well as the contents of the collective unconscious common among all human being are called archetypes. Archetypes including time, mother representation, anima, animus, shadow, self, re-birth and hero are among the most important contents of the collective unconscious. In Jung psychology, time has a very deep, broad and mysterious meaning.
The concept of time is one of the oldest issues that has widely preoccupied the mind of the common folks and intellectuals and has a very prolonged history in the Iranian and world culture in such a way that, they considered time as one of the gods and even the God of the gods. Eternality, permanence, consistency, Alasti testament, paradise, cycle and circle are among the related concepts of time. These concepts are the thousand year old heritages from our parents that have been kept in the deep unconscious mind of human across generations and integrate us into the inception and commencement of the world of being. The poems of Hafez posses a very precious treasure of the time archetypes whose knowledge opens a new horizon to the mysterious world of his poems.
In this research, based on the theories and conceptualizations of the psychologists and literary critics in the field of archetypes, we studied the concept of time in Hafez poem and also investigated the elements of the archetypes of time and its complexities in the poems of this great poet. In his poems, Hafez, ingeniously instill the poem in time and time in poem in the best possible way and represents all the stages of human life from the very beginning of the creation to the end in an unending cycle of human existence. Time is of a special meaning for ancient Persians. They always considered the god of the time as a permanent and eternal superpower. In their conceptualization, from the endless time, limited time has been created and the rest of creation becomes possible through the constant birth of humans. The unlimited time can at different occasions manifest itself differently and show a beam of this permanence. The relationship between the moment and eternality with the part and whole is among the main characteristics of the mythological time. The gradual development of the world from time, according to some experts, indicated that the sky limited the world and controlled it. Such a belief in the eternal time and destiny and the effects of the skies on destiny were transparently influential on the viewpoints of Iranians and many instances of such issues can be noticed in the poems of Hafez.
From the beginning of my existence, I was ordered to do nothing but to be a reclusive person
By no means, ones destiny would change in the world of existence (the poem of Hafez)
Myth talks about the holy and celestial events which have taken place in the beginning time and always narrates one story from the first genesis. The poets and intellectuals have more affinity with their unconscious mind in a way that some of magicians claim to have kept and remembered the events before their birth and in the same way, Hafez, through free from the concept of time, has gained insightful inspirations from the beginning of life and loss of time, and he talks about the first experiences from human life.
The best time was the one that passed with friends
The rest was all futile and undesirable (Hafez poem)
Mystics by referring to special events in the mythological time, consider two essential features for it: the first is to make that event holy and the other is to explain it. Referring to past and recognizing the origins of everything provides the possession of magical thinking. Due to the accrual of this sort of knowledge, Hafez considers himself as the ruler of heavens, paradise and even the fate of humans and decides to break the sky ceiling and create new plans, donate heaven to people who accompany him to tavern friends drum chastity on the assembly throne and bring the love flag on the skies ceiling.
Hafezs poem is replete with the firsts like: love, eternity, promise and the beginning time which is continuing to limitless at the end. Hafez has experienced the mystic presence with his elevated soul and mind and represents this archetype through different images. Sometimes by using the words and phrases like night and day at the beginning of being, makes it eternal and sometimes by using words such as sleep and prediction moves forward to the end of life and eternity.
He always desires for heaven because heaven is the eternal place and is the place where time stops. Humans dread death. Belief in the survival and the continuity of life is the mental response to death. In the poems of Hafez, there have been many indications regarding the eternal and long life. The eternal old pattern in myth and poems in the form of escaping from time is meant to be returning to heaven and the perfect eternal welfare in the form of mystical floating in the cyclical time which is illustrative of the concept of death and the limitless rebirth.
Hafez represents the rebirth from all its levels including the physical, spiritual and mental revolution to the experience of real life and the existence of real lover. He pays attention to different types of rebirth. Reaching the beloved one and kissing her lips turns the old into young people. The return of the beloved equals another new life. Heart in the Hafez poem is representative of the archetype of eternal life.
He repeatedly talks about the resurrection and doomsday which are the symbols of entering the heaven, timelessness and chastity.
Sometimes he finds wind as a shelter to relieve him from time, and sometimes probes the birth of body. Crossing sea is the symbol of eternity. Hafez wants us to float in the sea of God presence to relieve ourselves from the disastrous influences of the material world. He himself washes his body to go to the wrack and ruin and then be born again. Water indicates the archetype of eternity and timeless existence. And Hafez refers to it many times. Hafez refers to the fire which represents the concept of resurrection, rebirth and loss of death. He believes that we must behave and act like Jesus to reach the glorious and the shiny realm of eternity.Keywords: Archetype, Hafez, Time, Collective Unconscious, Mythological Criticism -
فصلنامه نقد ادبی، پیاپی 38 (تابستان 1396)، صص 121 -145برخی الگوهای رفتاری عاطفی و فکری که به صورت ارثی در تمامی انسان ها به ودیعه گذاشته شده و یونگ تحت عنوان کهن الگو از آن یاد نموده، در روند رشد شخصیتی انسان تاثیر به سزایی دارند. این تصاویر ازلی، از «ناخودآگاه جمعی» سرچشمه می گیرند و از آنجا که شعر عرفانی نیز دستاورد الهام شاعر از این لایه روان است، کهن الگوهای زیادی در آن تجلی می یابند. انگاره «انسان کامل» از جمله این کهن الگوهاست که ظهور آن در شعر عرفانی، بیانگر چالش شاعر برای خودشکوفایی و رسیدن به «خود» است.
جستار کنونی با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب روانشناسی تحلیلی «یونگ»، بر آن است تا شخصیت «عمادالدین نسیمی» را با توجه به انگاره «انسان کامل» در اشعار عرفانی اش، نقد روانشناختی نماید. این کهن الگو در نتیجه «فرافکنی»، در قالب شخصیت های مختلفی مثل پیامبر(ص)، فضل الله نعیمی و... در شعر این شاعر تجلی یافته است. ظهور این انگاره در شعر «نسیمی»، کارکرد خاصی دارد و هدف آن رساندن شاعر به «خود»، پس از طی مراحل «همانند سازی»، «تورم روانی»، «فرافکنی» و «فردیت» است.کلید واژگان: ناخودآگاه جمعی, انسان کامل, خود, نسیمیLiterary Criticism, Volume:10 Issue: 38, 2017, PP 121 -145According to Jung's Archetype concept. some of the affective behavioral and though patterns are inherited by human beings and these patterns do significantly affect human being's personality development. These primordial perceptions are rooted in "collective unconscious" and since mystical poetry is this poet's achievement from this smooth layer. therefore. many archetypes will appear in that. The idea of "perfect man" is one of these archetypes. The appearance of this idea within mystical poetry is illustrative of the poet's challenge in achieving self-actualization and realizing self.
The present study applies a descriptive-analytical approach and it mainly relies upon Jung's psychology school. The objective of this study is to provide the reader with a psychological criticism of "Emadodin Nasimi"'s poetry. with regard to perfect man idea. This archetype has been projected within various characters such as Prophet Muhammad. Fazlollah Naeemi. etc. The appearance of this idea in Nasimi's poetry follows a specific target and the main purpose in so doing is for the poet himself to achieve "self". This achievement is the result of passing several stages like " Identification ". "mental inflation". "projection" and " Individuation ".Keywords: Collective Unconscious, Perfect man, Self, Nasimi -
هنر و ادب از اساسی ترین نمودارهای فرهنگ و تمدن بشری است که با لایه های عمیق ناخودآگاهی پیوند ناگسستنی دارد. بر اساس نظریه یونگ کهن الگوها )آرکی تایپ ( بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها ،مفاهیم مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر در طول زمان به جا گذاشته اند. در گلشن راز، کهن الگو ها ریشه در ناخودآگاهی جمعی دارند. در این مثنوی کهن الگوی آفتاب، دریا)آب( ، آتش، آیینه و سفر، تاویل و تفسیر شدند. صور مثالی یونگ را در عرفان اسلامی، اعیان ثابته می نامند .
اندیشه های انتزاعی و شهودی در گلشن راز از قرآن و احادیث نشئت گرفته است. تحلیل نمادهای عرفانی فرصتی بود که شاعرعارف گنجینه معارف خود را به منصه ظهور برساند. در گلشن راز علاوه بر نقش کلیدی نمادها، سهم چشمگیر هنجارگریزی و آشنازدایی در برجسته سازی بیشتر ابیات موثر است. در برخی از ابیات مثنوی نمادها جایگزین حقیقت شدند. شباهت نمادهای غربی و شرقی در مفاهیم ابهام آمیز است. عارف در این مثنوی با تاویل و تفسیر، بخشی از حقیقت را به اشاره بازگو می کند.کلید واژگان: کهن الگو, ناخودآگاهی جمعی:, نماد فرارونده, یونگ, گلشن رازArt and literature are the most important evidence of human‟s civilization and culture that have unbreakable bond with deep layers of unconsciousness. Archetypes base on Jung‟s theory are the images, patterns and symbols that rise out of the collective unconscious and have left the similar and common concepts in human‟s unconscious in myths and cultures over the time. In Golshane Raz, the archetypes rise out of the collective unconscious. The archetypes in the Islamic theosophy is the standing property. The archetype in this ancient couplet-poems (Mathnavi) is interpreted as the archetypes: sun, sea (water), fire, mirror and journey. Jung's archetype in Islamic mysticism, permanent archetype is called. The concrete and abstract ideas in Golshane Raz is originated of Qurans and hadiths. Analyzing the mystical symbols was an opportunity that the gnostic poet manifests his education treasure. In Golshane Raz in addition to the key role of symbols, the salient portion of deviation and defamiliarization is effective in more highlighting the verses. In some couplet-poems, the symbols are replaced with the reality. The similarity of eastern and western symbols in concepts are ambiguous. The gnostic points to some part of reality with paraphrase and interpretation in this couplet-poem(Mathnavi).Keywords: archetype, collective unconscious, ultraism symbol, Jung, Golshane Raz
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.