جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "لیبی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «لیبی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
آوردگاه جدال شرق و غرب یا شمال و جنوب جهانی شده است. اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئوانرژی لیبی در هم جواری اروپا و نزدیکی به ایتالیا، و توان به آشوب کشیدن کشورهای لبه گسل منطقه ای اطراف لیبی و نوار شمالی قاره آفریقا در قالب سرریز شدن دومینوی بی ثباتی و ناامنی از این کشور نشان از وضعیت خاص لیبی در این کارزار شطرنج نظم جهانی دارد. همچنین مسئله بحران آوارگان برای اروپایی ها در پرتو بحران کنونی جنگ اوکراین که به شدت درگیر امواج آن هستند و متقاطع و متراکم شدن با تحولات ناشی از موج پناهندگان جنگ بر این مشکلات افزوده است. علاوه بر این، مسئله اهمیت ژئوانرژی لیبی و اهمیت حفظ جریان انرژی این کشور در پرتو تلاش برای قطع ارتباط ایران با بازارهای انرژی جهانی و ارتباط خطوط لجستیکی نفت لیبی برای تامین اروپا از جنبه های دیگر اهمیت لیبی در وضعیت کنونی برای غرب و شرق است. از منظری دیگر، مسئله وجود یا عدم اسلام سیاسی اخوانی، ترکیه را در مقابل بازیگرانی چون مصر و امارات قرار داده و جبهه نزاع درون لیبی را به حداکثر ممکن گسترش داده است. در پژوهش کنونی به جریان شناسی احزاب و تشکیلات درونی در لیبی، نقش آنها در صحنه عملیاتی، میزان تاثیرگذاری آنها و چشم انداز آنها برای آینده خواهیم پرداخت.
کلید واژگان: لیبی, اروپا, ژئوانرژیThe conflict between East and West or North and South has become global. The geopolitical and geoenergy importance of Libya in the neighborhood of Europe and its proximity to Italy, and the ability to disturb the countries on the edge of the regional fault around Libya and the northern part of the African continent, in the form of a domino of instability and insecurity spilling over from this country, show the special situation of Libya in this campaign of world order. Also, the issue of the refugee crisis for Europeans in the light of the current crisis of the war in Ukraine, which they are heavily involved in its waves, and the intersection and condensation with the developments caused by the wave of war refugees has added to these problems. In addition, the issue of the importance of Libya's geoenergy and the importance of maintaining the country's energy flow in light of the attempt to cut off Iran's connection with the global energy markets and the connection of Libya's oil logistics lines to supply Europe are other aspects of the importance of Libya in the current situation for the West and the East. From another point of view, the question of the presence or absence of Brotherhood political Islam has put Turkey in front of actors such as Egypt and the UAE and has expanded the conflict front in Libya to the maximum possible extent. In the current research, we will discuss the dynamics of internal parties and organizations in Libya, their role in the operational scene, their impact and their future prospects.
Keywords: Libya, Europe, World Order, Geoenergy -
پس از شروع بحران در لیبی و دخالت های خارجی در این کشور سرانجام در سال 2011 قذافی سقوط کرد. سقوط قذافی زمینه ای را فراهم کرد که دولت های خارجی از ایالات متحده تا اروپا و کشورهای منطقه در پی استفاده از خلاء قدرت ناشی از سقوط وی باشند و دست به مداخلاتی در امور داخلی لیبی بزنند. ایجاد دو بلوک سیاسی در شرق و غرب لیبی که هر کدام حامیان خود را داشتند باعث پیچیده تر شدن اوضاع شد در همین راستا کشورهایی مانند عربستان، فرانسه و مصر از دولت طبرق حمایت کردند و کشورهای مانند ایتالیا و ترکیه به حمایت از دولت مستقر در طرابلس پرداختند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که ادراک-انگیزه های اصلی دخالت ترکیه در بحران لیبی چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر با توجه به دو برداشت ژیوپلیتیک و ژیواکونومیک صورت بندی می شود، در بعد ژیوپلیتیک، ترکیه در راستای سیاست نوعثمانی گرایی خود به دنبال ایجاد نظم منطقه ای مطلوب با حمایت از گروه ها و احزاب اخوانی است، در بعد ژیواکونومیک با توجه به جایگاه لیبی به عنوان کشوری با ذخایر سوخت های فسیلی قابل توجه، به دنبال ایجاد بازارهای جدید انرژی جهانی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است.
کلید واژگان: ترکیه, سیاست خارجی, واقع گرایی تهاجمی, ژئواکونومی, لیبیAfter the AKP came to power in Turkey in 2002, the country's elites first tried to pursue a policy of de-escalation with their neighbors and took action in this regard, but immediately after the start of Arab Spring in the Middle East and North Africa, Turkish foreign policy has gradually shifted towards a model of neo-Ottomanism and an attempt to influence developments in the Middle East, as exemplified by its support for Brotherhood parties and groups across the region from Syria and Egypt. for Libya this conditions was visible than another.after the start of the crisis in Libya and the struggle of groups of Libyans against the Gaddafi government and foreign intervention in the country, Gaddafi finally fell in 2011. The fall of Gaddafi paved the way for foreign governments from the United States to Europe and the region to seek to exploit the power vacuum created by his fall and to intervene in Libya's internal affairs.Turkey, in line with its neo-Ottoman policy, seeks to establish a desirable regional order with the support of Brotherhood groups and parties. Libya's position as a country with significant fossil fuel reserves, it seeks to create new global energy markets.
Keywords: Turkey, Foreign Policy, realism, Geoeconomics, Libya -
هدف
امروزه جنبش های اجتماعی، به یکی از ابزارهای مهم برای پیگیری خواسته های مردمی تبدیل شده است و احزاب، یکی از اثرگذارترین عامل انسجام و سازمان دهی مطالبات مردمی است. انقلاب های اخیر در کشورهای عربی، نمونه بارز این جنبش ها هستند. این انقلاب ها، در شرایطی رخ داد که در هر سه کشور، فراخوان ها و اعتراض های مردمی خودجوش و بدون رهبری یا سازمان دهی از طرف احزاب بوده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، این است که چرا احزاب در تحولات انقلابی سه کشور تونس، مصر و لیبی، نقش موثر و مهمی نداشته اند؟
روشمقاله حاضر، یک پژوهش توصیفی - تحلیلی است و روش گردآوری، بر پایه اطلاعات کتابخانه ای است.
یافته هادر آستانه انقلاب، نظام های سیاسی کشورهای تونس، مصر و لیبی، جمهوری با روسای مادام العمر بود که در اصل چندان تفاوتی با نظام های پادشاهی نداشتند. در این نظام ها، نه تنها نهادهای دموکراسی؛ مثل احزاب فعال، مشارکت مردم در زمینه های سیاسی، اقتصادی و نیز پاسخ گویی نهاد دولت وجود نداشت، بلکه همه ویژگی های نظام های دیکتاتوری در آن ها دیده می شد. از این رو، در هر سه کشور، اعتراضات گسترده مردمی، بدون هیچ رهبری یا سازمان دهی گروهی شکل گرفت که درنهایت منجر به سقوط نظام های سیاسی حاکم در این کشورها شد.
نتیجه گیریمطالعات نشان می دهد که با توجه به جامعه شناسی سیاسی پیش از انقلاب ها در این سه کشور و به دلایلی که در مقاله به آن پرداخته شده است، احزاب نقش موثری در شکل گیری انقلاب در کشورهای نامبرده نداشته اند؛ ولی در شرایط پس از انقلاب و در دسته بندی های سیاسی بعد از آن حضور داشتند.
کلید واژگان: انقلاب های عربی, احزاب, تونس, مصر, لیبیObjectiveToday, social movements have become one of the important tools for pursuing people's demands; And parties are one of the most influential factors of cohesion and organization to popular demands. The recent revolutions in Arab countries are a clear example of these movements. These revolutions took place in a situation where in all three countries, popular calls and protests were spontaneous and without leadership or organization from the parties. The purpose of the current research is why the parties did not have an effective and important role in the revolutionary developments of the three countries of Tunisia, Egypt and Libya?
MethodThe present article is a descriptive-analytical research and the collection method is based on library information.
FindingsOn the eve of the revolution, the political systems of Tunisia, Egypt and Libya were republics with lifelong presidents, which in principle were not much different from monarchical systems. In these systems, not only were there no democratic institutions such as active parties, popular participation in the political and economic spheres, as well as the accountability of the state institution, but all the features of dictatorial systems were seen in them. Hence, in all three countries, widespread popular protests took place without any leadership or group organization, which eventually led to the collapse of the ruling political systems in these countries.
ConclusionStudies show that according to the political sociology before the revolutions in these three countries and for the reasons discussed in the article; The parties have not played an effective role in the formation of the revolution in the mentioned countries; But they were present in the conditions after the revolution and in the political categories after that.
Keywords: Arab Revolutions, parties, Tunisia, Egypt, Libya -
با گسترش موج بهار عربی از تونس به مصر و سپس لیبی دولتها یکی پس از دیگری سقوط کردند. این پژوهش با تمرکز بر لیبی در تلاش است تا به دلایل سقوط معمر قذافی بعد از 42 سال حکومت از منظر دولت شکننده بپردازد و بررسی کند که چرا قذافی قادر به کسب مشروعیت لازم از سوی مردم نبود. بنابراین پرسش این پژوهش گردآوریشده این است که چه عواملی موجب بروز انقلاب لیبی ازنظر شاخصهای دولت شکننده شد؟ بافتهها نشان میدهد که سه شاخص دولت شکننده شامل شاخص سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موجب شد تا قذافی باسیاستهای تبعیضآمیز، تمرکز بر قبیله گرایی بهجای ملیگرایی و دیکتاتوری بهجای دمکراسی نتواند بقای حکومت خود را حفظ کند و درنتیجه سقوط کرد. روش مورداستفاده در این پژوهش اسنادی است.
کلید واژگان: لیبی, انقلاب, بهار عربی, دولت شکنندهAs the wave of the Arab Spring spread from Tunisia to Egypt and then Libya, the governments fell one after the other. Focusing on Libya, this research tries to look at the reasons for the fall of Muammar Gaddafi after 42 years of rule from the perspective of a fragile state and investigate why Gaddafi was not able to gain the necessary legitimacy from the people. Therefore, the question of this collected research is what factors caused the Libyan revolution in terms of fragile state indicators? The braids show that the three indicators of the fragile state, including the political, economic and social indicators, caused Gaddafi's discriminatory policies, focus on tribalism instead of nationalism, and dictatorship instead of democracy to maintain the survival of his government and fell as a result. The method used in this research is documentary.
Keywords: Libya, revolution, Arab spring, fragile state -
قذافی حکومت خود را بر اساس یک حرکت نظامی به دست آورد و بعد از چهل سال با شروع اعتراض ها و ناآرامی ها از اواسط فوریه2011 حکومت خود را از دست داد. حرکت اعتراضی مردم لیبی در آغاز اعتراضی مسالمتآمیز از سوی خانواده 1200 زندانی مفقودشده بود. این حرکت مسالمت آمیز بهشدت از سوی واحدهای امنیتی قذافی سرکوب شد. سپس امواج این حرکت اعتراضی بهسرعت گسترش پیدا کرد و با سقوط شهرهای بزرگ و حساس نظیر بنغازی ، البیضا، مصراته زاویه در شرق و غرب کشور لیبی به جنگ داخلی کشیده شد. در این پژوهش به مسایل جامعهشناختی کشور لیبی از منظر نقش قبایل پرداخته خواهد شد. اهمیت قبایل ازآنجا ناشی میشود که کشور لیبی هنوز به شکل قبیلگی اداره میشد و قبیله عامل اصلی انسجام اجتماعی در این کشور است. سوال اصلی این تحقیق این است که عوامل موثر در تحولات سیاسی لیبی و سقوط قذافی با تاکید بر قبیله گرایی چیست؟ فرضیه اصلی این است که تحولات و تغییرات رخداده در لیبی به علت دیکتاتوری و نظام استبدادی موجب شده است تا قبایل لیبی از حمایت خود از قذافی دست کشیده ولی به سبب اختلافات با یکدیگر نیز نتوانند نظام سیاسی دمکراتیک تشکیل دهند. روش استفادهشده در این مقاله توصیفی-تحلیلی و گردآوری با اسناد کتابخانهای است.
کلید واژگان: لیبی, استبداد, بیداری اسلامی, قبیله گراییGaddafi gained his government based on a military movement and lost his government after forty years with the beginning of protests and unrest in mid-February 2011. The protest movement of Libyan people started a peaceful protest by the families of 1200 missing prisoners. This peaceful movement was severely suppressed by Gaddafi's security units. Then the waves of this protest movement spread rapidly and with the fall of big and sensitive cities such as Benghazi, Al-Bayda, Misrata Zawiya in the east and west of Libya, it was dragged into civil war. In this research, the sociological issues of Libya will be discussed from the point of view of the role of tribes. The importance of tribes comes from the fact that the country of Libya was still governed by tribes and the tribe is the main factor of social cohesion in this country. The main question of this research is what are the effective factors in Libya's political developments and its downfall with an emphasis on tribalism? The main hypothesis is that the developments and changes that occurred in Libya due to the dictatorship and authoritarian system have caused the Libyan tribes to stop supporting Gaddafi, but due to differences with each other, they cannot form a democratic political system. The method used in this article is descriptive-analytical and compilation with library documents.
-
زمانی که حکومت اقتدارگرای معمرقذافی سقوط کرد، برای اغلب مردم این تصور ایجاد شد که روح صلح، آرامش و زیست مشترک سیاسی و اجتماعی در لیبی درحال شکل گیری است، ولی آنچه امروز مشاهده می شود وضعیت پرتلاطمی است که با دخالت و رقابت دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای ابعاد نامعلوم دیگری هم یافته است. اکنون این پرسش دارای اهمیت مطرح است که رقابت بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، آینده صلح در لیبی را چگونه رقم خواهد زد؟ به نظر می رسد که دخالت عوامل بیرونی به دلیل عدم شکل گیری ماهیت مشترک میان گروه های سیاسی لیبی پس از فروپاشی بوده است که محیط آشوب زده رقابتی، همراه با ترس را برای دخالت بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم نموده است؛ ترس امنیتی که زمینه ساز ایجاد یک معما و معادله امنیتی در این منطقه شده و آینده صلح در لیبی را با ابهام روبه رو کرده است. براساس یافته ها، مقاله حاضر به این جمع بندی می رسد تا زمانی که موضوع ضعف توزیع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... در لیبی مرتفع نگردد، رقابت بازیگران بیرونی ادامه دار خواهد بود؛ چراکه اساسا ضعف توزیع در لیبی ابتدا به ساکن بحران را ایجاد و سپس گسل های دیگر را فعال نموده و پیامد آن سبب شکاف های فکری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و در نهایت امنیتی شده است. درواقع در مرحله نهایی ماهیت امنیتی رخ نموده و با دخالت بازیگران دولتی و غیردولتی بیرونی، زمینه های آشوب امروزی شکل گرفته و محیط پیرامونی این کشور را تحت تاثیر قرار داده که خود این موضوع با تاثیر متقابل بر لیبی چشم انداز صلح را ناپایدار نموده است. در این راستا تلاش شده که با بررسی زمینه های جنگ داخلی، بیان شود که بحران های آینده لیبی حاصل چه مواردی در تصمیم گیری بازیگران حال حاضر بوده است. بر همین اساس مقاله تلاش دارد با گردآوری مجموعه اطلاعات ضروری، به توصیف، تجزیه، تحلیل و استنباط روابط داده های مزبور بپردازد تا میزان اثرگذاری متغیرها بر یکدیگر مورد سنجش قرار گیرد.
کلید واژگان: لیبی, آشوب, صلح, رقابت, ترس امنیتی -
نشریه سیاست دفاعی، پیاپی 117 (زمستان 1400)، صص 171 -195گذار از یک سیستم تک قطبی به یک نظام جهانی چندقطبی باعث می شود که تعداد بیشتری از کشورها درگیر جنگ ها و منازعات نیابتی بین قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه ای گردند. برخی از کشورها با به کارگیری سیاست خارجی فعالانه در طول منافع قدرت های بزرگ حرکت خواهند کرد و این مساله به آن ها امکان می دهد تا از منافع رقابت میان این قبیل کشورها در بازی قدرت، حداکثر استفاده را برده و استقلال ژیوپلیتیکی خود را حفظ کنند. با این حال، برخی دیگر از کشورها به دلیل ضعف های اقتصادی و سیاسی درگیر جنگ نیابتی شده و در این کشورها، منافع قدرت بزرگ بر منافع این قبیل کشورها تقدم می یابد و این مساله بی ثباتی و حتی جنگ را برای آن ها به وجود می آورد. یکی از مصادیق امروزی این گزاره، کشور لیبی است که در حال حاضر به صحنه درگیری و جنگ نیابتی میان قدرت های بزرگ و منطقه ای بدل شده است. سوال اصلی این پژوهش آن است که در محیط جنگ داخلی لیبی دو کشور روسیه و ترکیه چه نقشی بازی کرده و به دنبال چه منافعی هستند؟ مقاله آن است که دو کشور ترکیه و روسیه به مثابه دو طرف رقیب در جبهه لیبی، تلاش دارند تا با استفاده از مدل سوریه به توافق و مذاکره برای کسب نفوذ و جایگاه بالاتر در آینده این کشور دست یابند. در ادامه، پژوهش به این نتیجه می رسد که به رغم تلاش ها برای توافق و اجرای مدل سوریه، مساله لیبی با توجه به حضور و نفوذ کشورهای دیگری چون عربستان سعودی، امارات، مصر و کشورهای اروپایی، ابعاد پیچیده تری داشته و توافق دو کشور ترکیه و روسیه اگرچه مهم به نظر می رسد؛ اما به نتیجه و راه حلی برای ایجاد ثبات در لیبی ختم نخواهد شد. این مقاله با روشی توصیفی به جمع آوری داده ها پرداخته و درنهایت به تحلیل وضعیت پیچیده این کشور می پردازد.کلید واژگان: روسیه, ترکیه, لیبی, رقابت, همکاری, جنگ نیابتی, کشورهای حائلThe transition from a unipolar system to a multipolar global system is causing more countries to engage in wars and proxy disputes between major powers and regional powers. Some countries will actively pursue the interests of the great powers by pursuing a foreign policy, and this will enable them to make the most of the competing interests of such countries in the game of power. Maintain their geopolitical independence. However, some other countries are involved in proxy wars due to economic and political weaknesses, and in these countries, the interests of the great power take precedence over the interests of such countries, and this causes instability and even war for it. Creates. One example of this today is Libya, which has now become a scene of conflict and proxy war between the great powers and the region. The main question of this research is what role did Russia and Turkey play in the context of the Libyan civil war and what are their benefits? The hypothesis of this article is that Turkey and Russia, as rivals on the Libyan front, are trying to reach an agreement and negotiate using the Syrian model to gain influence and a higher position in the future of this country. The study concluded that despite efforts to agree and implement the Syrian model, the Libyan issue has more complex dimensions due to the presence and influence of other countries such as Saudi Arabia, UAE, Egypt and European countries, and the agreement between Turkey and Russia, although Seems important; But it will not end with a solution to stabilize Libya. This article collects data in a descriptive manner and finally analyzes the complex situation of this country.Keywords: Russia, Turkey, Libya, competition, Cooperation, proxy war, Retaining Countries
-
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردهاست. در این میان زنان نقش پررنگی در حفظ صلح و ترویج آن دارند و حضور زنان در عملیات حفظ صلح، پاسداری از صلح در جهان است؛ گسترش رویکرد صلح طلبانه در سطح جهان مدیون نقش زنان در ترویج صلح است و زنان بخشی از عملیات صلح طلبانه را بر عهده دارند. یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ و ترویج صلح است که در این تحقیق با تمرکز بر سه منطقه سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج مدنظر قرار گرفت. سوال اصلی پژوهش حاضر این بود که صلح بانان زن چه راهبردی را در جهت برقراری صلح در این مناطق داشته اند؟ تحقیق حاضر با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی نقش صلح بانان زن را در حفظ ثبات امنیت سیاسی و فرهنگی؛ اجتماعی و اقتصادی، زیست محیطی و در نهایت امنیت زنان و کودکان از سو استفاده های جنسی را مطرح و راهکارهایی برای ارتقای نقش آنان پیشنهاد داده است.کلید واژگان: صلح بانان زن, صلح جهانی, سودان جنوبی, لیبی, ساحل عاجalthough peace is one of the oldest ideals of mankind, human history is full of conflict, conflict, and confrontation. Women have a strong role in peacekeeping and promotion, and women's participation in peacekeeping operations is world peace advocacy; the worldwide peacekeeping approach owes its role to promoting peace, and women are part of peacekeeping operations. Are Responsible. One of the major tasks of women peacemakers at the United Nations is the responsibility of maintaining and promoting peace, which focuses on three areas of South Sudan, Libya and Ivory Coast. The main question of the present study was, what strategies did female peacekeepers have for peace in these areas? The present study, through a feminist approach, based on the theory of pacifist feminism and through library resources and a descriptive-analytical approach, examines the role of female peacekeepers in maintaining political, cultural, socio-economic, environmental, and ultimately security of women and children. Introduce sexual abuse and suggest ways to enhance their role.Keywords: Female Peacekeepers, World Peace, South Sudan, Libya, Ivory Coast
-
متاثر از تحولات موسوم به بهارعربی که منجر به سقوط سلسله وار رژیم های اقتدارگرای آسیای غربی و شمال افریقا از اریکه قدرت شد، ملت لیبی نیز با پیگیری حرکت های اعتراض آمیز و دخالت موثر ناتو، موفق شد «معمرقذافی» را پس از چهار دهه حکومت، به وادی سقوط کشانده و موجبات تحولات ژرفی را در این کشور انقلابی فرآهم آورد. پژوهش پیش رو با هدف بررسی تحولات و کنشگران میدانی موثر در لیبی پساقذافی کوشیده است تا با تاسی از مولفه های تیوریک مطالعات امنیتی جهان سوم و با رویکردی توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که فقدان امنیت در سامان سیاسی نوین لیبی متاثر از چه عواملی می باشد؟ فرضیه قابل طرح به عنوان یافته پژوهش ناظر بر آن است که انباشت مولفه های مانع و پس ران در دولت سازی پس از انقلاب، موجب شده است تا لیبی پساقذافی به عنوان جامعه ای از هم گسیخته، مضمحل و واگرا، که در مارپیچ تنازلی منازعه، ناامنی و فقر قرار دارد به بهشت تروریست های مدرن از جمله داعش بدل شود؛ گروه هایی که با تمسک به عنصر دین و با هدف کسب قدرت سیاسی، نه تنها در داخل مانع ایجاد هرگونه مردم سالاری نهادمند شده اند، بلکه در سطحی گسترده تر امنیت منطقه و حتی نظام بین الملل را آماج حملات تروریستی خود قرار داده اند.
کلید واژگان: دولت ورشکسته, لیبی, امنیت, داعش, بحرانInfluenced by the so-called Arab Spring, which led to the ousting of authoritarian regimes in West Asia and North Africa from power, the Libyan people succeeded in overthrowing Muammar Gaddafi after four decades of rule, following protests and effective NATO intervention. And brought about profound changes in this revolutionary country. Leading research aimed at examining the developments and influential field actors in post-Gaddafi Libya has tried to answer the question of what factors affect the lack of security in the new Libyan political system by using the theoretical components of Third World security studies and a descriptive-analytical approach. Is? The hypothesis that can be put forward as a research finding is that the accumulation of obstacles and guys in post-revolutionary state-building has led to post-Gaddafi Libya as a disintegrated, fragmented and divergent society, which is in the spiral of conflict and degeneration. Is becoming a haven for modern terrorists, including ISIS; Relying on the element of religion and with the aim of gaining political power, the groups have not only been institutionalized to prevent the establishment of any democracy, but have also targeted the security of the region and even the international system on a larger scale.
Keywords: Bankrupt government, Libya, security, ISIS, crisis -
هدف
این مقاله بر اساس روشی توصیفی و کیفی، بررسی چالشهای دولت سازی در لیبی است. لیبی سرزمینی ناهمگن است که مشخصه آن دورافتادگی بسیار منطاق، وجود صحراهای خشک و توزیع نامناسب منابع، همچنین چندپارگی های قبیله ای است. در برخی جهات، جنگ داخلی بیبی نتیجه سیاستهای قذافی در تضعیف نهادهای دولت، ارتش، و دستگاه های امنیتی محسوب می شود همچنین عدم اجرای اصلاحات اجتماعی مناسب و اتکا به وابستگی های قبیله ای در دوران قبل از انقلاب، نقش عمده ای در تداوم ساختار قبیله ای این کشور بازی کرده که اکنون خود را در منازعات قبیله ای، منطقه ای و سیاسی نمایانگر ساخته است.
یافته ها:
هشت سال پس از سقوط قذافی در سال 2011، لیبی هنوز در مناقشات عمیق داخلی فرورفته و فاقد دولت و ارتش یکپارچه برای اعمال حاکمیت ملی است. علاوه بر وابستگی های قبیله ای و منطقه گرایی که تشدیدکننده جنگ داخلی است، قدرتهای منطقه ای و جهانی نیز درگیر نوعی جنگ نیابتی در این کشور شده اند که به نوبه خود ممکن است به گسترش دامنه آن به مثابه بحرانی جهانی بیانجامد. با وجود این، جدایی طلبی یا الحاق گرایی در لیبی دیده نمی شود. با این حال، چشم انداز صلح و آشتی در لیبی روشن است.
نتیجهبه نظر نویسنده، تدوین قانون اساسی مبتنی بر روش سهم بندی قدرت سیاسی و طایفه ای می تواند شالوده ای برای ایجاد توافق بین بازیگران عمده سیاسی و منطقه ای در لیبی پدید آورد.
نتیجهآنچه به دموکراسی انجمنی معروف شده الگویی برای حل منازعه در جوامع دستخوش شکاف قومی استکه می توانند مبنای نظری مناسبی را برای طراحی ملت دولت جدید لیبی پس از انقلاب تشکیل دهند. همچنین بنا به استدلال مقاله، بر خلاف لبنان و عراق در لیبی نیازی به الگوی طایفه گرایی سیاسی نیست.
کلید واژگان: لیبی, دولت ناکام, جنگ داخلی, سهم بندی قدرت سیاسی و طایفه ایObjectiveEight years after Gaddafi's fall in 2011, Libya is still in deep internal disputes and does not have an integrated government and army to enforce national sovereignty. In addition to tribal affiliations and the region allegiances that provide fuel for the civil war, regional and global powers have also get involved in a proxy war, which in turn may also even lead to a global crisis by expanding its scope. In this context, the most important issue is the absence of a strong coherent government so question arises, given this social and political background, what are the challenges of rebuilding a strong government based on an appropriate constitutional model in Libya?
MethodsThis paper based on qualitative-descriptive framework aims to answer the challenges of state-building in Libya.
FindingsLibya is a heterogeneous territory characterized by distances, deserts and unequal distribution of resources, as well as tribal fractions. In some ways, the Libyan civil war is the result of Gaddafi's policies in undermining the institutions of the state, the army and the security apparatus. Also, lack of the proper social reforms and reliance on tribal allegiances have played a major role in continuing its tribal structure, now manifested in tribal, regional and political conflicts. Nevertheless, irredentism or separatism are not seen in Libya. Therefore, the prospect of peace and reconciliation improves.
ConclusionConsociationalism can provide a platform for reaching an agreement between the Libyan major political and regional actors. Consociationalism and Confessionalism are two patterns for conflict resolving in the ethnically fragmented communities. The article argues while Consociationalism can be an imperative theoretical basis for designing the new Libyan constitution, there is no need to resorting political confessionalism that has not a positive record in other Middle Eastern countries.
Keywords: Libya, State Failure, Civil War, Proxy War, Consociationalism, Confessionalism -
بحرانی در کنار، بحرانی بر کنار / بحران یمن و بحران لیبی از منظر بین المللی
لیبی و یمن از جمله مهمترین کشورهایی بودند که در نتیجه انقلابهای مردمی در سال 2011 با سطحی گسترده از بحرانهای سیاسی و اجتماعی مواجه شدهاند که تا کنون نیز ادامه دارد. با این وجود، یکی از نکات قابل توجه این است که بحران در کشور لیبی به مراتب بیشتر از کشور یمن مورد توجه بینالمللی قرار گرفته و حتی وضعیت بهگونهای است که میتوان گفت جامعه جهانی چشمان خود را به روی وقوع فجایع انسانی در یمن بسته است. اکنون این سوال مطرح میشود که «چرا در سالهای بعد از 2011 بحران و تحولات کشور لیبی، بیش از بحران یمن مورد توجه قرار گرفته است؟» در یافتههای پژوهش حاضر چهار مولفه کلیدی از اهمیتی فوقالعاده برخوردار هستند. نخست اینکه، رسانههای غربی و عربی استاندارد متفاوتی را در نگاه به مساله حقوق بشر نسبت به بحران یمن در پیش گرفتهاند. دوم اینکه، از منظر جامعه جهانی کشور لیبی از اهمیت ژیوپلیتیک بیشتری نسبت به یمن برخوردار است. سوم اینکه، سطح بازیگران دخیل در بحران لیبی نسبت به بحران یمن به مراتب گستردهتر است. و در نهایت بحران لیبی بهعنوان چالشی بزرگ برای ایجاد بحران مهاجرت به اروپا محسوب میشود که یمن فاقد این بحرانسازی برای دنیای غرب است؛ در نتیجه کمتر مورد توجه بینالمللی قرار میگیرد.
کلید واژگان: یمن, لیبی, جامعه جهانی, نظام بین الملل, ژئوپلیتیک, رسانهBecause of the popular revolutions of 2011, which continues until today, Libya and Yemen are among important countries facing a wide range of political and social crises. However, the remarkable point is that the crisis in Libya has received more international attention than Yemen, and even the international community has avoided seeing the occurrence of humanitarian catastrophes in Yemen. The question is, "Why the crisis and developments in Libya have received more attention in the years since 2011 than the crisis in Yemen?" The findings of this study in answering this question have four key components. First, the Western and Arab media have adopted different standards in dealing with the issue of human rights concerning the Yemeni crisis. Second, from the perspective of the international community, Libya is geopolitically more important than Yemen. Third, the level of actors involved in the Libyan crisis is much broader than in Yemen. Finally, the Libyan crisis is seen as a major challenge to the migration crisis to Europe, which Yemen does not seem to be, so it receives less international attention.
Keywords: Yemen, Libya, the international community, international system, geopolitics, media -
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر وضعیت آشوبزدهی فعلی لیبی بر بازگشت داعش به این کشور است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج نشان میدهند که بحران سیاسی و چالش امنیتی حادثشده در لیبی از سه سطح فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی- سیاسی و نیز ژیوپولیتیکی نشات میگیرد. در سطح فرهنگی- اجتماعی عنصر و شاهکلید «قبیلهمحوری»، در سطح اقتصادی- سیاسی عنصر «نفت»، در سطح سیاسی «خلاء قدرت داخلی» و در سطح ژیوپلیتیکی «رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای» حایز اهمیت هستند. خشونتهای داخلی بین هویتهای متعارض نهتنها مانع شکلگیری اقتدار مدنی فراگیر بوده، بلکه فضا را برای مداخلات قدرتهای خارجی از طریق پشتیبانی از هر یک از هویتهای درگیر را فراهم کرده است. بحران داخلی لیبی، راهحل نظامی ندارد و مذاکره با هدف بهتعادلرساندن گروههای درگیر، تنها راهحل قابل تصور برای پایان این بحران است. درغیراینصورت گروهایی همچون داعش، امکان و انگیزهی بسیار بالایی برای کنشگری در لیبی دارند.
کلید واژگان: داعش, لیبی, جنگ های داخلی, بحران سیاسیPolitical Science, Volume:23 Issue: 3, 2020, PP 125 -148The purpose of this study is to investigate the impact of the current turmoil in Libya on the return of ISIS to the country. The research method is descriptive-analytical. The results show that the political crisis and security challenge in Libya originate from three levels: socio-cultural, economic-political and geopolitical. At the socio-cultural level the variable of "tribal-centered", at the economic level the variable of "oil", at the political level the "vacuum of internal power" and at the geopolitical level the "competition of regional and extra-regional powers”, should be taken into consideration. Internal violence between conflicting identities not only hinders the formation of inclusive civil authority, but also provides space for foreign powers to intervene by supporting each of the identities involved. Libya's internal crisis has no military solution, and negotiations aiming to create a balance between the groups involved are the only viable solution to end the crisis. Otherwise, groups like ISIS have a very high potential and motivation to act in Libya.
Keywords: ISIS, Libya, Civil War, Political Conflict -
بدنبال سرنگونی رهبر پیشین لیبی معمر قذافی در اکتبر سال 2011 خلاء قدرتی در ارکان نظام سیاسی و اجتماعی پدید آمد. فقدان یک دولت مقتدر که قادر به اعمال حاکمیت یا انحصار زور باشد، باعث گردید اوضاع پیچیده سیاسی و امنیتی کشور دچار چالش جدی برای دستیابی به یک توافق جامع بین دو بلوک قدرت در شرق و غرب لیبی شد. دخالت بازیگران منطقه ای و بین المللی باعث تعمیق شکاف سیاسی و دو قطبی شدن فضای سیاسی و امنیتی لیبی شده است. ترکیه بعنوان یکی از کشورهای بزرگ خاورمیانه که از زمان حکومت سابق لیبی سرمایه گذاری های گسترده ای در اقتصاد این کشور داشت، با شروع ناآرامی ها در قالب پیمان ناتو به حمایت نظامی از شورشیان پرداخت و پس از تشکیل دولت وفاق ملی در طرابلس(مورد تایید سازمان ملل متحد)از حاکمیت این دولت بر سرتاسر خاک لیبی دفاع کرد. درمقابل، قدرت های منطقه نظیر مصر، امارات متحده، عربستان به همراه فرانسه دولت موقت در شرق لیبی(طبرق) را مورد تایید قرار دادند تا نزاع بر سر منافع در این منطقه به اوج خود برسد. در این پژوهش سعی می شود انگیزه ها و اهداف راهبردی سیاست خارجی ترکیه از حضور فعال در بحران لیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. با توجه به کاربست روش توصیفی-تحلیلی، استدلال این مقاله این است که منافع ترکیه در شمال آفریقا با حفظ ثبات و گسترش حاکمیت دولت وفاق ملی بر همه مناطق لیبی گره خورده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مصالح ترکیه در لیبی با عبور از تمایلات اخوانی بر کسب منافع اقتصادی و تقویت موازنه قوا در سایه رقابت با قدرت های منطقه ای و اروپایی متمرکز شده است.
کلید واژگان: ترکیه, لیبی, منافع اقتصادی, توازن منطقه ای, اخوان المسلمین.Since the fall of the former leader Muammar Gaddafi and the chaos that followed his death in 2011, there has been no a powerful government to rule all over Libya. Thus, the complex political and security situation in the country prevented the two blocs of power in west and east of the country from reaching a comprehensive agreement on the division of power. Libya has increasingly becoming a battlefield for a geopolitical contest among regional and international powers, so their involvements have deepened the political divide and polarized security climate in the country. Turkey,one of the largest countries in the Middle East that has invested heavily in the country's economy since the former Libyan government,provided military support to the insurgents in the form of NATO alliance. Tuekey has backed the Muslim Brotherhood-dominated General National Congress based in Tripoli. In contrast, regional powers such as Egypt, the United Arab Emirates, and Saudi Arabia, along with France, have approved an interim government in eastern Libya (Tobruk) to escalate a conflict of interest in the region. This study tries to analyze the motivations and strategic goals of Turkish foreign policy from its active presence in the Libyan crisis. Given the descriptive-analytical approach, the paper argues that Turkey's interests in North Africa are tied to maintaining stability and expanding the sovereignty of the national unity government over all of Libya. The findings show that Turkish interests in Libya have focused on gaining economic benefits and strengthening the balance of power in the shadow of competition with regional and European powers, by overcoming the Brotherhood's tendencies.
Keywords: Turkey, Libyan Crisis, Economic Interest, Brotherhood Model, regional balance -
هدف پژوهش حاضر بررسی فرهنگ سیاسی برآمده از جنبش های سیاسی و مدنی در خاورمیانه عربی پس از سال2011م است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که جهانی شدن و گسترش چشمگیر و برق آسای ارتباطات جمعی در پرتو آن در منطقه خاورمیانه عربی تاثیرات دوگانهای داشته است: با این توضیح که این فرایند از یک سو موجبات بیداری و آگاهی عمومی مردمی را نسبت به فرهنگ بومی و ملی فراهم آورده و در کل، زمینه رشد نیروهای بنیادگرای اسلامی را مهیاء کرده و از سوی دیگر گسترش وسایل ارتباطی جمعی و سلطه کشورهای غربی بر آنها، چالش های اساسی برای فرهنگ محلی ایجاد کرده است. اما در کل، چنین فرایندی، به گسترش آگاهی های عمومی در بین مردم انجامیده و باعث شده است نظام های سیاسی، سلطه کامل خود را بر ابزارهای فرهنگی (که زمینه را برای بازسازی و تقویت مشروعیت نظام ها آماده میکرد) از دست بدهند.کلید واژگان: فرهنگ سیاسی, مشروعیت سیاسی, خاورمیانه عربی, جنبش های سیاسی, جنبش های مدنی, لیبی, یمن, سوریه, مصر, تونس, بهار عربیThe purpose of the present study is to examine the political culture of political and civil movements in the Arab Middle East since 2011. The research method is descriptive-analytical. The results showed that the globalization and expansion of mass communication in the light of the Arabian region had dual impacts, with the explanation that this process, on the one hand, provided public awakening and public awareness of indigenous and national culture. In general, it has provided the ground for the growth of Islamic fundamentalist forces, and on the other hand, the expansion of the mass communication and domination of Western countries has created fundamental challenges for local culture. But in general, such a process has led to the spread of public awareness among the people and has led political systems to lose their complete domination of cultural tools (preparing the background to rebuild and enhance the legitimacy of systems).Keywords: Political Culture, Political Legitimacy, Arabic Middle East, political movements, civil movements, Libya, Yemen, Syria, Egypt, Tunisia, Arab Spring
-
عرصه بین الملل همواره محل رقابت بازیگران دولتی بوده است. پس از جنگ جهانی دوم اراده جامعه بین الملل در راستای هنجارسازی و قانون سازی در سطح بین المللی در قالب نهادهای بین المللی چون سازمان ملل شکل گرفت تا بحران ها و مسایل آن را به طرق مسالمت آمیز در قالب اقدام جمعی از سوی جامعه بین الملل حل کنند. با توجه به نیاز روزافزون به ضرورت توجه به حقوق بشر قوانین مدونی در این حوزه شکل گرفت که یکی از آن ها اصل مسئولیت حمایت در واکنش به نقض حقوق بشر در رواندا، کوزوو و بوسنی بود. این اصل به عنوان واکنش به موقع و قاطع به اعمال خشونت از سوی شورای امنیت به نمایندگی از جامعه بین الملل تعریف شد. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که: چرا دکترین مسئولیت حمایت در لیبی توسط شورای امنیت به کار گرفته می شود اما درخصوص سوریه این اتفاق روی نمی دهد؟ در پاسخ به این سوال، این فرضیه مطرح می شود که چنین به نظر می رسد: که اجماع قدرت-های بزرگ در کاربست دکترین مسئولیت حمایت در لیبی و عدم اجماع قدرت های بزرگ در عدم کاربست این اصل در سوریه به غلبه قدرت بر قانون منجر شده است.
کلید واژگان: جامعه بین الملل, سوریه, لیبی, مستولیت حمایت بین الملل, منافع قدرت های بزرگThe international arena has always been the site of competition for state actors. After World War II, the will of the international community to internationalize and legalize internationally formed bodies such as the United Nations was to peacefully resolve its crises and issues through collective action. To be solved by the international community. Due to the growing need for human rights, civil laws were developed in the field, one of which was the principle of responsibility for responding to human rights abuses in Rwanda, Kosovo and Bosnia. This principle was defined as a timely and decisive response to acts of violence by the Security Council on behalf of the international community. The question here is: Why does the Security Council doctrine of responsibility for support in Libya but not Syria? In response to this question, it is suggested that the consensus of the great powers in the application of the doctrine of responsibility for protection in Libya and the lack of consensus of the great powers in the absence of this principle in Syria overpower Has led to the law.
Keywords: International Community, Syria, Libya, International Protection Responsibility, Great Power Interests -
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردها است. بررسی ها نشان داده که اقدامات تجاوزکارانه، درگیری های نظامی، سیاست های استعماری و هرگونه مداخله خارجی و نیز تروریسم و رفتارهای خشونت آمیز، زنان را بیشتر مورد آسیب قرار داده است. نقض حقوق انسانی زنان و کودکان در جریان جنگ ها و درگیری های نظامی به طور آشکار بنیان های سلامت و امنیت جامعه بشری را مورد تهدید قرار داده است. در این میان مسئولیت حفظ و ترویج صلح یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد است و این نهاد جهانی برافزایش مشارکت زنان در حفظ صلح، ایجاد صلح و استقرار صلح به ویژه از زمان تصویب قطعنامه 1325 شورای امنیت سازمان ملل در سال 2000 در مورد زنان، تاکید داشته؛ لذا صلح و امنیت زنان، هدف مهمی برای صلح سازمان ملل بوده است. در این پژوهش با تمرکز بر کشورهای سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج، سوال اصلی این است که صلح بانان زن سازمان ملل متحد در عملیات حفظ صلح و در جهت برقراری صلح چه نقشی ایفا کرده اند؟ همچنین نقش جامعه زنان ایرانی در ایجاد صلح و امنیت هم موردتوجه پژوهش حاضر است. این مقاله با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به این فرضیه رسیده است که حضور نیروهای حافظ صلح زن به دلیل استعدادها، ویژگی ها و مزایای عملی، به داشتن یک عملیات حفظ صلح موثرتر کمک کرده است و به این دلیل هم شاهد گسترش صلح بانان زن در عملیات حفظ صلح هستیم.کلید واژگان: صلح بانان زن, صلح جهانی, عملیات حفظ صلح, قطعنامه 1325 شورای امنیت سازمان ملل متحد, سودان جنوبی, لیبی, ساحل عاج, جامعه زنان ایرانیAlthough peace is one of the oldest human ideals, human history is full of conflicts. Studies have shown that rape, military conflict, colonial politics, and all forms of foreign and terrorist interference, as well as violent behavior, have further affected women. Violations of the human rights of women and children during wars and military conflicts have clearly threatened the foundations of human health and security in human society. Meanwhile, the responsibility to maintain and promote peace is one of the greatest responsibilities of women peacekeepers at the United Nations, and this global Institution is committed to increasing women's participation in peacekeeping, peacemaking and peacebuilding, especially since the adoption of UN Security Council Resolution 1325 in 2000. Women have emphasized that women's peace and security have been important goals for UN peace. This study focuses on South Sudan, Libya and Ivory Coast, the key question is what role have UN peacekeepers played in peacekeeping operations? With a feminist approach based on the theory of peaceful feminism and through library resources and descriptive-analytical methods, this paper hypothesizes that the presence of female peacekeepers will contribute to a more effective peacekeeping operation due to their talents, characteristics, and practical benefits. That is why we are witnessing the expansion of female peacekeepers in peacekeeping operations.Keywords: Women Peacekeepers, World Peace, Peace keeping Operation, UN Security Council Resolution 1325, South Sudan, Libya, Ivory Coast, Iranian women's Society
-
مطالعه انقلاب های سیاسی و اجتماعی از مهم ترین حوزه های پژوهشی در علوم اجتماعی است. وقوع انقلاب ها در جوامع، زمینه مناسبی برای تحقیقات علمی و اصلاح نظریه های انقلاب به وجود آورده است. از اینرو متفکران اجتماعی و جامعه شناس همواره تلاش می کنند، علل وقوع جنبش های احتماعی انقلاب ها را کشف کنند. حاصل تلاش علمی آنها تدوین نظریه های مختلفی برای تبیین این پدیده ی اجتماعی است. تا دهه های پیش، توجه نظریه پردازان جامعه شناس و علوم سیاسی، به مطالعه انقلاب های کبیر معطوف بود، اما با انقلاب اسلامی در ایران، ضعف نظریات در تبیین انقلاب ها آشکار شد. این امر موجب تحول و چرخش در زمینه مطالعات انقلاب های جدید گشت. از حمله نظریات مهم در زمینه تبیین انقلاب، می توان به نظریه بسیح منابع چارلز تیلی اشاره کرد، که از مهمترین نظریه های ساختاری انقلاب است. ون بسیج منابع مدعیان جدید قدرت در جامعه می داند. این مسئله در انقلاب های تونس و لیبی به خوبی مشهود است. هدف این مقاله بررسی زمینه های انقلاب در کشورهای تونس و لیبی، با استفاده از الگوی بسیج منابع است. همچنین یافتن پاسخی برای این پرسش؛ که انقلاب های تونس و لیبی تا چه میزان با نظریه مذکور هماهنگی دارد؟ یافته ها نشان می دهد، این انقلاب ها به میزان قابل توجهی از الگوی تیلی تبعیت می کنند. انقلاب تونس و لیبی در مرحله بسیج منابع، تابع الگوی مورد نظر تیلی هستند، و در وضعیت انقلابی با بسیج منابع به هدف خود که همان سرنگونی نظام حاکم بود، رسیدند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گزارش های روزنامه ها و کتب نوشته شده است.
کلید واژگان: نظریه های انقلاب, چارلز تیلی, بسیج منابع, تونس, لیبیAbstract The testing of the theories presented about the causes of the formation of revolutions is one of the important and relevant issues in the field of research on political sociology. One of the theories about the phenomenon of revolution is the theory of the revolutionary transformation of Chalmers Johnson. The question is that how much Johnson's theory is compatible with the revolutions that took place in the world and to what extent this theory is capable of explaining the causes of the occurrence of these revolutions. In this study, three Iranian, Egyptian and Libyan revolutions in the Islamic world has been investigated. The present paper seeks to test Johnson's theory of revolutionary transformations in the three countries. According to this study, it can be concluded that from the three factors mentioned by Johnson, two factors, including inequality and accelerating factors, are partially applicable to these revolutions, But the elites rigidity factor, with the exception of the Libyan revolution, is not compatible with the other two revolutions, and therefore Johnson's theory does not have the power to explain these revolutions.
Keywords: Iran, Egypt, Libya, revolutionary transformation, Johnson theory -
نظریه های انقلاب در شرایطی ارائه شده اند که اغلب جامعه آماری محدودی را داشته اند. به همین دلیل در برخی موارد با در نظر گرفتن چند انقلاب نظریه ای ارائه شده که ممکن است نظریه اشکالاتی در تبیین انقلاب های بعدی با مشکل مواجه باشد. به همین دلیل ارزیابی میزان آزمون پذیری نظریه های انقلاب و تطبیق این دسته از نظریه ها با انقلاب های جدید الوقوع امری مهم در تایید یا رد نظریه است و در اصلاح مطالعات این حوزه موثر است. به نظر می رسد که برخی از نظریه های انقلاب تبیین کننده شرایط خاص اجتماعی هستند و برخی دیگر، توان پاسخگویی به چرایی انقلاب را ندارند؛ و یا در تبیین دقیق آن ناتوان هستند. به همین منظور بررسی نظریه های انقلاب با تحولات انقلابی در جهان اسلام اهمیت دارد. یکی از این نظریه های انقلاب است که در قالب نظریه های خرد انقلاب مطرح می شود، نظریه محرومیت نسبی جیمز دیویس است. سوال مقاله حاضر این است که نظریه محرومیت نسبی تا چه اندازه با تحولات انقلابی در سه کشور مورد بحث مقاله مطابقت دارد. نگارندگان بر این باورند که نظریه مذکور تا حدودی می تواند علل انقلاب در کشورهای مذکور را توضیح دهد اما نگاهی جامع به علل این انقلاب ها ندارد و برای تبیین دقیق تری از انقلاب ها بایستی به سایر نظریه ها نیز توجه نمود.
کلید واژگان: جیمز دیویس, انقلاب, تونس, مصر, لیبیThe structural look at explaining the occurrence of revolutions within the framework revolutionary theory is one of the most important approaches of researchers to the field of revolutionary studies. With the advent of the Islamic Revolution in Iran, these scholars turned their attention to the revision of Iran's revolution. One of the most prominent of these people in this approach is Theda Skocpol, who introduced the theory of Rantier government and Shiite Islam about the Islamic Revolution of Iran. Therefore, the purpose of the article is to" compare the Islamic Revolution of Iran (1979) and the Egyptian revolution (2011)" based on the Skocpol theory model.it seeks to answer the question of whether Skocpol theory can explain the Iranian-Egyptian revolution. The method used in this research is a historical comparison and is also used by the library source. The results showed that the Egyptian revolution in some area is consistent with the Iranian revolution based on Skocpol theory and in some respects there are significant differences, so based on these differences, the Egyptian revolution could not pass the Islamic Revolutionary circuit and become a social revolution.
Keywords: ita, egept, tonesia, revolution -
نشریه سیاست دفاعی، پیاپی 107 (تابستان 1398)، صص 161 -190عوامل بسیاری در ایجاد و تداوم بحران امنیتی در لیبی دخیل هستند که در دو دسته عوامل داخلی و خارجی قابل تبیین و تحلیل می باشند، اما براساس نظریه «امنیت در جهان سوم» منشا تهدید در این دسته از کشورها بیشتر داخلی است تا عوامل خارجی. حتی تحولات پساانقلابی در لیبی بعد از 2011 بیش از هر عاملی منبعث از مشکلات داخلی و شکاف های ناشی از آن می باشد که این مسئله موجب تدوام بحران و فقدان مشروعیت در این کشور شده است. باتوجه به مباحث فوق، این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چه عواملی باعث شکل گیری بحران امنیتی در لیبی شده و چرا این بحران بعد از گذشت هفت سال همچنان تداوم دارد و پیامدهای تداوم این بحران برای لیبی، منطقه و جهان چه خواهد بود؟ پاسخ موقت به عنوان فرضیه پژوهش این گونه مطرح می شود که از نظر اقتصادی، نفت و جنگ بر سر تسلط بر منابع نفتی و ازمنظر اجتماعی مذهبی تسلط قبیله گرایی بر ساختار اجتماعی سیاسی لیبی، تقابل اسلام گرایان و لیبرال ها و فقدان شکل گیری حاکمیت ملی براساس آمار بانک جهانی، مهم ترین عامل تداوم بحران امنیتی در لیبی است. به نحوی که حکومت جدید پس از قذافی با چالش هایی مانند تعارضات شدید قبیله ای، بحران اقتدار و ناامنی ناشی از کنشگران قبیله ای و اسلام گرایان افراطی روبه روست و موجب رشد ناهنجاری ها و نابسامانی های سیاسی و اجتماعی بیشتر شده است. در کنار اینها مداخلات خارجی نیز بر تدوام بحران افزوده است.کلید واژگان: امنیت, بحران امنیتی, جهان سوم, تحولات جهان عرب, لیبیThere are many factors that contribute to the emergence and continuation of the crisis in Libya, which can be explained and analyzed within two categories: namely internal and external factors. Nevertheless, the origin of threat in the Third world countries can be said to be more internal than external. Even the pro-revolution developments in Libya after 2011 originate more from internal problems and the gaps thus created than any other problem, something that has caused crisis and the lack of legitimacy in this country to continue. Considering what was said earlier, this writing seeks to answer these questions: What factors have caused the security crisis to transpire? Why has this crisis continued after seven years? And what will be the consequences of this continuing crisis for Libya, the region and the world. The temporary answer as a research hypothesis is raised as follows: the most important factor that causes the security crisis to continue in Libya is oil and fighting to guarantee domination over oil resources from economic point of view, domination of tribalism over Libya’s political-social structure from social-religious point of view, the conflict between Islamists and liberals, and the formation of national sovereignty according to the statistics of World Bank. As such, it follows that the government established after Gaddafi is as much facing challenges like harsh tribal conflicts, the crisis of authority and insecurity that stems from radical Islamist and tribal actors, all of which have increased social and political disorders. On top of these, foreign interventions have managed to sustain the crisis.Keywords: security, security crisis, the Third World, developments in the Arab world, Lybia
-
از زمان سرنگونی قذافی، هیچ دولتی تاکنون نتوانسته است با اقتدار، حاکمیت واحدی را در لیبی ایجاد کند. لذا امروزه، لیبی دارای دو دولت مستقل است؛ «دولت وحدت ملی» که توسط سازمان ملل پشتیبانی می شود و«دولت موقت» که توسط پارلمان طبرق حامی ژنرال «خلیفه حفتر» در شهر البیضا در شرق این کشور تشکیل شده است. در فضای پساقذافی امید می رفت که حکومت جدید بتواند لیبی را به سمت مردم سالاری هدایت کند؛ اما در مقام عمل، تقسیم حاکمیت و تعارضات شدید سیاسی میان مدعیان قدرت، بحران اقتدار و ناامنی های ناشی از خشونت کنشگران قبیله ای و نیروهای سلفی، سبب شده است تا دولت پساقذافی عملا حائز عنوان دولت ورشکسته شود. امروزه، با شدت گرفتن درگیری های میدانی میان گرو ه های مختلف سیاسی از جمله بین خلیفه حفتر و دولت وفاق ملی در طرابلس، امکان دولت سازی در این کشور، در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است: «بحران دولت در شرایط سیاسی نوین لیبی چه تاثیری بر امنیت کشورهای اروپایی دارد؟» فرضیه مقاله این است که «گسترش جنگ داخلی و هرج ومرج در دوران پسا فذافی، موجب شده است تا لیبی به عنوان یک دولت ورشکسته ، به پایگاهی برای مهاجرت گروه های ترورستی و قاچاق انسان به اروپا تبدیل شود.»کلید واژگان: مهاجرت, لیبی, امنیت, اتحادیه اروپا, تروریسم بین المللSince the fall of Qaddafi, no government has ever able to establish a unified sovereignty in Libya. So today, Libya has two independent states: the National Unity Government which is being supported by the United Nations and the interim government formed by the parliament of Tobruk, a supporter of the general, Khalifa Haftar in al-Bayda. In the post-Gaddafi era, it was hoped that the new government could lead Libya toward democracy, but, due to the division of sovereignty and political conflict between the seekers of power, a crisis of authority and insecurities caused by violent tribal activists and Salafists led the post-authoritarian state turned out to be regarded as a failed state. With the intensification of conflicts between various political groups, including Haftar and the National Unity Government in Tripoli, the possibility of state-building in this country has been confused. The main question is that "How does the government's crisis in Libya's new political conditions affect the security of European countries?" The hypothesis of the article is that "the expansion of civil war and chaos during post-Gaddafi era has led Libya, as a failed state, to be a base for the migration of terrorist groups and human trafficking into Europe".Keywords: Immigration, Libya, security, EU, international terrorism
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.