به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « دانشگاه فرهنگیان » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «دانشگاه فرهنگیان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • کاظم دلقندی، حسن رحیمی*، نجمه وکیلی، محسن ایمانی

    هدف: 

    محیط‌های آموزشی مکانی برای توسعه علم، پیشبرد اهداف آموزشی و انتقال فرهنگی است. در نتیجه، هدف این مطالعه ارائه الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش‌آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان‌شناختی تربیت اسلامی بود.

    روش‌شناسی:

     این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران و اساتید آشنا به حیطه پژوهش در دانشگاه‌های فرهنگیان استان خراسان رضوی در سال 1400 بودند. در این مطالعه، نمونه‌ها طبق اصل اشباع نظری 8 نفر لحاظ شد که بر اساس ملاک‌های ورود به مطالعه و با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده‌ها شامل فرم اطلاعات جمعیت‌شناختی و مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با مدیران و اساتید بود که روایی آن با روش مثلث‌سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. همچنین، برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.

    یافته‌ها:

     یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که برای الگوی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش‌آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان‌شناختی تربیت اسلامی 42 مضمون فرعی در 11 مضمون اصلی شناسایی شد. مضمون‌های اصلی شناسایی‌شده در پژوهش حاضر شامل احترام مدیر نسبت به نو معلمان، اصل تکریم انسان، اصل گفتگو، اصل تسامح و تساهل، اصل نوع‌دوستی، اصل تقیه، اصل عقلانیت معتدل، اصل پذیرش اختلافات فکری و مذهبی، مهارت‌های مدیریتی، مهارت‌های بین‌فردی و مهارت‌های ارتباطی بودند. در نهایت، الگوی مضمون‌های اصلی تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش‌آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان‌شناختی تربیت اسلامی طراحی شد.

    بحث و نتیجه‌گیری:

     با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود تعامل مدیران آموزشگاهی با نو معلمان دانش‌آموخته دانشگاه فرهنگیان بر مبنای انسان‌شناختی تربیت اسلامی می‌توان زمینه را برای تحقق مضمون‌های فرعی و اصلی شناسایی‌شده برای آن فراهم نمود.

    کلید واژگان: تعامل, مدیران آموزشگاهی, نو معلمان, دانشگاه فرهنگیان, انسان شناختی, تربیت اسلامی
    Kazem Delghandi, Hasan Rahimi* Najmeh Vakili, Mohsen Imani
    Purpose

     Educational environments are a place for the development of science, advancement of educational goals and cultural transfer. As a result, the aim of this study was presenting the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education.

    Methodology

     This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical population of this research was managers and professors familiar with the field of research in Farhangian Universities of Razavi Khorasan province in 2021 year. In this study, the samples according to the principle of theoretical saturation were included 8 people who were selected based on the inclusion criteria and with using the purposive sampling method. Data collection tools were included demographic information form and semi-structured interview with managers and professors, which whose validity was confirmed by triangulation method and its reliability was calculated by agreement coefficient method between two coders 0.86. Also, to analyze the data were used from thematic analysis method.

    Findings

     The findings of the present research showed that for the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education were identified 42 sub themes in 11 main themes. The identified main themes in this research were included the principal's respect to new teachers, principle of human respect, principle of dialogue, principle of tolerance and leniency, principle of altruism, principle of piety, principle of moderate rationality, principle of accepting intellectual and religious differences, management skills, interpersonal skills and communication skills. Finally, the pattern of the main themes of the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education was designed.

    Conclusion

     According to the results of this study, in order to improve the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education can provide the ground for the realization of the identified sub and main themes for it.

    Keywords: Interaction, School Administrators, New Teachers, Farhangian University, Anthropological, Islamic Education
  • الناز یوسفی تازه کند قشلاق، شهرام رنجدوست*، محمد عظیمی
    هدف

    تعلیم وتربیت انقلابی ایران بخشی از جامعه و معرف یک سیستم و گفتمان اجتماعی پیچیده است و دانشگاه فرهنگیان به دنبال تربیت نیروی انسانی کارآمد و معلمانی انقلابی می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ویژگی های اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری بود. 

    روش

    این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی بودند که طبق اصل اشباع نظری 13 نفر از آنها با روش نمونه گیری غیرقضاوتی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی بودند که 234 نفر از آنها با روش نمونه گیری تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. داده های بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 10 و داده های بخش کمی با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 21 تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج بخش کیفی این مطالعه نشان داد که ویژگی های اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری دارای سیزده مضمون فرعی در سه مضمون اصلی شامل اهداف عاطفی (با چهار مضمون فرعی پیشران تعالی و پیشرفت، آگاه و عالم به انقلاب و تعلیم وتربیت انقلابی، انتقال عقاید و فضایل اخلاق اسلامی)، اهداف شناختی (با چهار مضمون فرعی شناخت ارزش ها و آرمان های انقلاب، پرورش اعتقادهای اسلامی، احیای تمدن اسلامی و آشنایی با مفهوم عدالت) و اهداف مهارتی/ عملکردی (با پنج مضمون فرعی ایجاد تغییر مشهود در رفتار فراگیر، راه اندازی گفتگوی تمدن ها، تقویت گرایش افراد نسبت به استقلال، تقویت مهارت مشارکت در بحث های گروهی و آشنایی با استراتژی های جستجوی متون علمی) بود. نتایج بخش کمی این مطالعه نشان داد که بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده همه عوامل بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری برازش مناسبی داشت و در این مدل و با توجه به ضریب مسیرها هر سیزده عامل بر اهداف اثر مستقیم و معنادار داشتند (P<0.1).

    نتیجه گیری

    ویژگی های شناسایی شده برای اهداف برنامه درسی تعلیم وتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده نگری می تواند به متخصصان، مسئولان، مدیران و برنامه ریزان در طراحی و اجرای برنامه های برای بهبود اهداف برنامه درسی نظام آموزشی کمک شایانی نماید.

    کلید واژگان: اهداف, برنامه درسی, اهداف برنامه درسی, تعلیم وتربیت, تعلیم وتربیت انقلابی, دانشگاه فرهنگیان, آینده نگری
    Elnaz Yousefi Tazeh Kand Qeshlag, Shahram Ranjdoust *, Mohamad Azimi
    Purpose

    Revolutionary education of Iran is a part of society and a representative of a complex social system and discourse and Farhangian University seeks to educated efficient human resources and revolutionary teachers. Therefore, the purpose of this study was to identifying the characteristics of revolutionary education curriculum goals in Farhangian University with a foresight approach.

    Methodology

    This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was combined (qualitative and quantitative). The research population in the qualitative section was the professors of Farhangian University in West Azerbaijan province, which according to the principle of theoretical saturation number of 13 people of them were selected as a sample with the available non-random sampling method. The research population in the quantitative section was the professors of Farhangian University in West Azerbaijan province, which number of 234 people of them were selected as a sample with the total sampling method. The research tool in the qualitative section was a semi-structured interview and in the quantitative section was a researcher-made questionnaire, which whose psychometric indicators were confirmed. The data of the qualitative section were analyzed with thematic analysis method in MAXQDA version 10 software and the data of the quantitative section were analyzed with exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS version 26 and AMOS version 21 software.

    Findings

    The results of the qualitative section of this study showed that the characteristics of revolutionary education curriculum goals in Farhangian University with a foresight approach have thirteen sub-themes in three main themes were included emotional goals (with four sub-themes of driving excellence and progress, aware and knowledgeable to the revolution and revolutionary education, beliefs transfer and Islamic ethics virtues), cognitive goals (with four sub-themes of recognizing the values and ideals of the revolution, fostering Islamic beliefs, reviving Islamic civilization and familiarity with the concept of justice) and skill/performance goals (with five sub-themes of creating a visible change in student behavior, launching the dialogue of civilizations, strengthening people's tendency towards independence, strengthening the skill of participating in group discussions and familiarizing with the strategies of searching scientific texts. The results of the quantitative section of this study showed that the factor load and average variance extracted of all factors were higher than 0.50 and the Cronbach's reliability of all of them was higher than 0.80. Also, the model of the characteristics of revolutionary education curriculum goals in Farhangian University with a foresight approach had a good fit, and in this model and according to the path coefficients all thirteen factors had a direct and significant effect on the goals (P<0.01).

    Conclusion

    The identified characteristics for the revolutionary education curriculum goals in Farhangian University with a foresight approach can help experts, officials, managers and planners in designing and implementing programs to improve the curriculum goals of the educational system.

    Keywords: Goals, Curriculum, Curriculum Goals, Education, Revolutionary Education, Farhangian University, Foresight
  • محمد دلقندی، محمد کریمی*، حسن نودهی، مسلم چرابین
    هدف

    با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوه های آموزش نیز تغییرهای گسترده ای کرده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.

    روش شناسی:

     این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاه های فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل شش پردیس در سال 1400 بودند. نمونه های پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های این مطالعه با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری (روایی با روش مثلث سازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 87/0 به دست آمد) و با روش های تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند. 

    یافته ها

    طبق تحلیل مصاحبه ها، الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 71 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت. در این مطالعه، مضمون های اصلی شامل عوامل پداگوژیکی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل سازمانی، مدیریت یکپارچه، آینده نگری، کیفیت آموزشی هدفمند، سنجش پذیری، انعطاف پذیری در آموزش، خدمات پشتیبانی، مدیریت دانش، سهولت دسترسی و اطلاعات و محتوا بودند. همچنین، پس از راند اول دلفی تعداد 9 مضمون فرعی و پس از راند دوم دلفی تعداد 6 مضمون فرعی از الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان حذف شد و در راند سوم دلفی همه مضمون های فرعی مناسب ارزیابی شدند. در نتیجه، الگوی نهایی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 56 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت که الگوی مضمون های اصلی آن ترسیم شد. 

    بحث و نتیجه گیری

    مدیران، مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه فرهنگیان طبق الگوی طراحی شده آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان می توانند شرایط را برای بهبود وضعیت موجود آموزش به ویژه آموزش مجازی در این دانشگاه ارتقاء ببخشند.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, آموزش مجازی کارآمد, دانشگاه فرهنگیان, کیفیت آموزشی هدفمند, انعطاف پذیری در آموزش
    Mohammad Delghandi, Mohammad Karimi *, Hassan Nodehi, Moslem Cherabin
    Purpose

    Due to the growth and evolution of information and communication technology, the methods of education have also undergone extensive changes. Therefore, the present research was conducted with the aim of designing an efficient virtual education pattern in Farhangian University. 

    Methodology

    This research in terms of purpose and implementation method was applied and descriptive from type of exploratory, respectively. The current study population were included all managers and professors of Farhangian universities in Khorasan Razavi province including six Pardis in 2021 year. The samples of the present study according to the principle of theoretical saturation were determined 13 people who after checking the inclusion criteria were selected by purposive sampling method. The data of this study were collected by semi-structured interview (validity was confirmed by triangulation method and reliability was obtained by Cohen's Kappa coefficient 0.87) and analyzed by thematic analysis and three rounds of Delphi. 

    Findings

    According to the analysis of the interviews, the efficient virtual education pattern in Farhangian University had 71 sub themes in the form of 12 main themes. In this study, the main themes were included pedagogical factors, technological factors, organizational factors, integrated management, foresight, purposive educational quality, measurability, flexibility in education, support services, knowledge management, ease of access and information and content. Also, after the first round of Delphi, 9 sub themes and after the second round of Delphi 6 sub themes were removed from the efficient virtual education pattern in Farhangian University, and in the third round of Delphi all the sub themes were evaluated as appropriate. As a result, the final pattern of efficient virtual education in Farhangian University had 56 sub themes in the form of 12 main themes, and the pattern of its main themes was drawn. 

    Conclusion

    The managers, officials and planners of Farhangian University according to the designed efficient virtual education pattern in Farhangian University can improve the conditions to improve the current state of education, especially virtual education in this university.

    Keywords: Virtual Education, Efficient Virtual Education, Farhangian University, Purposive Educational Quality, Flexibility In Education
  • اسماعیل دویران*

    سرمایه اجتماعی، مفهومی پرکاربرد با ساختاری بسیار گسترده است که خمیرمایه اصلی آن ایجاد همبستگی و وفاق اجتماعی برای توسعه در ابعاد مختلف سرزمینی است. اعتماد، شکل دهنده و مشارکت و انسجام، نتیجه سرمایه اجتماعی است. این پژوهش، به شیوه تبیینی با ماهیت کاربردی منطبق بر رویکرد تطبیقی به بررسی سرمایه اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور پرداخته است. شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر روش میدانی و منطبق بر پرسش نامه بوده است که چهار بعد اعتماد، مشارکت، انسجام و آگاهی اجتماعی را بررسی نموده است. جامعه آماری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیس های استان های زنجان، اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی می باشد که از حدود 10500 دانشجو، حجم نمونه ای مطابق با 370 دانشجو (با استفاده از روش کوکران) با توزیع تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. شیوه تحلیل داده ها در قالب مدل رادار تمرکز، تی تک نمونه ای، مدل تعقیبی زوجی مبتنی بر روش شفه  و فریدمن بوده است. یافته ها نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان در پردیس های دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور در حد متوسط بوده است که بر اساس آزمون تی تک نمونه ای و مدل تعقیبی شفه با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری کمتر از 05/0 تفاوت معنادار با شدت ضعیف وجود دارد. یافته ها نشان می دهد شاخص آگاهی اجتماعی با رتبه 63/3 در بالاترین سطح مطلوبیت قرار گرفته است و دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان غربی با رتبه 24/3 دارای بالاترین میزان سرمایه اجتماعی در مقایسه با سایر استان های مورد مطالعه می باشد.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, دانشگاه فرهنگیان, دانشجو معلم, شمال غرب کشور, کنشگری
    Esmaeil Daviran*

    Social capital is a widely used concept with a very broad structure, the main leaven of which is to create social solidarity and harmony for development in different territorial dimensions. Formative trust and participation and cohesion are the result of social capital. This research has investigated the social capital of student teachers of Farhangian University in the northwest of the country in an explanatory manner with an applied nature in accordance with the comparative approach. The method of data collection is based on the field method and according to the questionnaire, which examines the four dimensions of trust, participation, cohesion and social awareness. The statistical population is the teachers of Farhangian University in the campuses of Zanjan, Ardabil, East and West Azarbaijan provinces, out of about 10,500 students, a sample size of 370 students (using the Cochran method) is selected for the study. The method of data analysis is in the form of concentration radar model, sample T-tech, pair pursuit model based on Shafe and Friedman method. The findings show that the amount of social capital of students in the campuses of Farhangian University in the northwest of the country is in the average level, and based on the sample T-Tech test and Shefeh's follow-up model, there is a significant difference with a weak intensity with a confidence coefficient of 95% and a significance level of less than 0.05. Findings show that the social awareness index with a rank of 3.63 is at the highest level of desirability and Farhangian University of West Azarbaijan province with a rank of 3.24 has the highest level of social capital compared to other studied provinces.

    Keywords: Activist, Farhangian University, Northwest, Student Teacher
  • فاطمه هواس بیگی*، یارمحمد قاسمی، حبیب الله قادرمرزی
    زمینه

    آموزش چندفرهنگی یکی از موضوعات بسیار مهم در نظام های تعلیم و تربیت است و اهمیت این موضوع در جوامع چندفرهنگی و چندقومی بیشتر نمایان است.

    هدف

    هدف اصلی این پژوهش چگونگی مواجهه با آموزش چندفرهنگی از دیدگاه معلمان و دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان ایلام است.

    روش پژوهش: 

    پارادایم پژوهش از نوع تفسیری، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش گراندد تیوری و میدان مطالعه مشتمل بر معلمان دوره آموزش ابتدایی و دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان است. روش نمونه گیری، هدف مند و از نوع نمونه گیری نظری است. تعداد مشارکت کنندگان در پژوهش برابر با 28 نفر تا مرحله اشباع نظری برآورد شد. اطلاعات شرکت کنندگان در پژوهش مبتنی بر جنسیت، درجه تحصیلی و سابقه کار بود. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و تاکتیک مورداستفاده از نوع تحلیل محتوای پنهان بوده است. فرمت داده ها  نیز در قالب صوت بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد.

    یافته ها

    با بررسی داده های به دست آمده 341 مفهوم؛ 66 زیرمقوله و 30 مقوله حاصل شد و بر مبنای عناصر سه گانه مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین در ابعاد شرایطی، تعاملی و پیامدی دسته بندی شدند و مقوله هسته یا مرکزی تحت عنوان «اجتناب ناپذیری گفتمان آموزش چندفرهنگی» نام گذاری شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به آنچه معلمان در خصوص آموزش چندفرهنگی بیان داشتند می توان گفت معلمان دیدگاه مثبتی نسبت به آموزش چندفرهنگی دارند و آن را یکی از ضرورت های عصر حاضر می دانند.

    کلید واژگان: آموزش چندفرهنگی, معلمان, دانشجو &ndash, دانشگاه فرهنگیان, ایلام
    Fatemeh Havas Beigi *, Yarmohammad Ghasemi, Habib Allah Ghadermarzi
    Background

    Multicultural education is one of the most important issues in educational systems and the importance of this issue is more visible in multicultural and multi-ethnic societies.

    Aim

    The main purpose of this research is how to deal with multicultural education from the perspective of teachers and pre-service teachers of Farhangian University of Ilam.

    Methods

    The research paradigm is interpretive, the research approach is qualitative, the research strategy is grounded theory, the study field includes primary school teachers and pre-service teachers of Farhangian University of Ilam. The sampling method is purposeful and theoretical sampling. The number of participants in the research was estimated to be 28 until the theoretical saturation stage. The information of the participants in the research was based on gender, educational level and work experience. The data collection tool was a semi-structured interview and the tactic used was hidden content analysis. The data format was also in audio format. Three stages of Open,Axial and Selective coding were used to analyze the data.

    Finding

    By examining the obtained data, 341 concepts; 66 subcategories and 30 categories were obtained, and based on the three elements of Strauss and Corbin's paradigmatic model, they were categorized into conditional, interactive, and consequential dimensions, and the core or central category was named "the inevitability of multicultural education discourse".

    Conclusion

    According to what the teachers said about multicultural education, it can be said that teachers have a positive view of multicultural education and consider it as one of the necessities of the present age.

    Keywords: multicultural education, teachers, pre-service teachers, Farhangian University, Ilam
  • صدیقه سلمان پور، جهانگیر یاری حاج عطالو*، حسین بقایی، صادق ملکی آوارسین
    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دانشجو معلمان در توسعه رشته آموزش علوم اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی بود. جامعه آماری شامل اساتید و نخبگان رشته جامعه شناسی و رشته برنامه ریزی درسی و اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند که 17 نفر با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده های بدست آمده از مصاحبه ها با استفاده از ابزار MAXQDA و روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شد. بعد از کدگذاری، مدل مناسب برای برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در درس مطالعات اجتماعی طراحی شد. اعتبار یافته ها از دو طریق حاصل شد. ابتدا کل فرایند کدگذاری در اختیار 3 مشارکت کننده در پژوهش و 3 خبره مجرب در حوزه کار کیفی بیرون از پژوهش داده شد و از آنان خواسته شد که دیدگاه ها و نظرات خود را بیان کنند که در برخی موارد اصلاحاتی صورت گرفت. همچنین برای پایایی نتایج از 2 همکار با سابقه خواسته شد که به صورت تصادفی 3 مصاحبه را از اول کدگذاری کنند که حاصل ضریب توافق کدگذاری 84/0 حاصل شد. یافته های این پژوهش، ویژگی های عناصر برنامه درسی مبتنی بر شایستگی به ترتیب برای هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری، و روش های یاددهی یادگیری و ارزشیابی را نشان داد. نتایج این پژوهش برای دست اندرکاران دانشگاه فرهنگیان و در برنامه های آموزشی می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.
    کلید واژگان: برنامه درسی مبتنی بر شایستگی, دانشجو معلمان, دانشگاه فرهنگیان, توسعه علوم اجتماعی
    Sedigheh Salmanpour, Jahangir Yari Haj Atalou *, Hossein Baghaei, Sadegh Maleki Avarsin
    The purpose of this study was to design a competency-based curriculum design model for student-teachers in the development of social science education. The present study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The statistical population included professors and elites in the field of sociology and the field of curriculum planning and professors of Farhangian University. 17 people were selected as the sample size by purposive sampling method based on the theoretical saturation rule. Semi-structured interviews were used to collect data. Data obtained from interviews were analyzed using MAXQDA tool and coding method. After coding, a suitable model for a competency-based curriculum was designed for the student-teacher of Farhangian University in the social studies course. The findings were validated in two ways. First, the whole coding process was given to 3 participants in the research and 3 experienced experts in the field of quality work outside the research, and they were asked to express their views and opinions, which in some cases were corrected. Also, for the reliability of the results, 2 colleagues with experience were asked to randomly codify 3 interviews from the beginning, which resulted in a coding agreement coefficient of 0.84. The findings of this study showed the characteristics of competency-based curriculum elements for purpose, content, learning activities, and teaching-learning teaching methods and evaluation, respectively. The results of this research can be used for Farhangian University staff and in educational programs.
    Keywords: Competency Based Curriculum, Student Teachers, Farhangian University, Social Studies Course
  • رباب موسوی، علیرضا محمدی نژاد گنجی*، محمدنقی ایمانی
    هدف

    سازمان های امروزی به دلیل رقابت شدید و جهت حفظ و ارتقای مزیت رقابتی باید به دنبال بهبود و توسعه خود باشند. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخص های بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 20 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران، معاونان، اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 821 نفر طبق فرمول کوکران با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که شاخص های روانسنجی شامل روایی و پایایی آنها تایید شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-12 و داده های حاصل از اجرای پرسشنامه محقق ساخته با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS-22 و Smart PLS-2 تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخص های بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان دارای 21 مولفه، 7 بعد و 3 مقوله بود. مقوله های آن شامل ساختار سازمانی مبتنی بر بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان (با 3 بعد دانشی، نگرشی و مهارتی)، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان (با 2 بعد سازمانی و اجتماعی) و موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان (با 2 بعد اقتصادی و سازمانی) بودند. یافته های بخش کمی نشان داد که ساختار سازمانی در دانشگاه فرهنگیان دارای 32 سوال در 8 بعد و 3 مقوله بود. مقوله های آن شامل پیچیدگی (با 3 بعد عمودی، افقی و جغرافیایی)، رسمیت (با 3 بعد انعطاف پذیری، آزادی عمل و کنترل) و تمرکز (با 2 بعد تمرکزگرایی و عدم تمرکز) بودند که همه سوال ها بار عاملی بالاتر از 60/0 داشتند. بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان دارای 34 سوال در 9 بعد و 3 مقوله بود. مقوله های آن شامل دانشی (با 3 بعد دانش شناختی، دانش موضوعی و دانش عملی)، نگرشی (با 3 بعد نگرش کارآفرینانه، نگرش بالندگی و نگرش اخلاقی) و مهارتی (با 3 بعد مهارت فردی، مهارت فنی و مهارت حرفه ای) بودند که همه

    کلید واژگان: ساختار سازمانی, بهبود آموزشی, توسعه آموزشی, دانشگاه فرهنگیان
    Robab Mousavi, Alireza Mohammadinejad Ganji *, Mohammad Naghi Imani
    Objective

    Today's organizations because of fierce competition and to maintain and promote competitive advantage must seek their improvement and development. Therefore, the purpose of this study was designing a pattern of organizational structure based on educational improvement and development indicators in the Farhangian University.

    Method

    The present study in terms of purpose was practical and in terms of implementation method was mixed. The research population in the qualitative part was the experts of Farhangian University, which number of 20 people accordance with the principle of theoretical saturation were selected by non-random purposive sampling method. The research population in the quantitative part was the directors, deputies, professors and students of Farhangian University, which number of 821 people selected accordance with the Cochran formula were selected by cluster sampling method. The research tools were semi-structural interviews and researcher -made questionnaire, which confirmed the psychometric indicators including validity and reliability. Data from the implementation of semi-structural interview were analyzed by open, axial and selective coding method in MAXQDA-12 software and data from the implementation of researcher-made questionnaire were analyzed by exploratory factor analysis method in SPSS-22 and Smart PLS-2 software.

    Results

    The findings of the qualitative part showed that the organizational structure based on educational improvement and development indicators in the Farhangian University had 21 components, 7 dimensions and 3 categories. Its categories were including organizational structure based on educational improvement and development in the Farhangian University (with 3 dimensions of knowledge, attitude and skill), promotion mechanisms in the Farhangian University (with 2 dimensions of organizational and social) and barriers to promotion in the Farhangian University (with 2 dimensions of economic and organizational). The findings of the quantitative part showed that the organizational structure in the Farhangian University had 32 questions in 8 dimensions and 3 categories. Its categories were including complexity (with 3 dimensions of vertical, horizontal and geographical), formality (with 3 dimensions of flexibility, freedom of action and control) and concentration (with 2 dimensions of concentration and decentralization) which all questions had a factor load of higher than 0.60. The educational improvement and development in the Farhangian University had 34 questions

    Keywords: Organizational Structure, educational improvement, Educational development, Farhangian University
  • شکوفه خدابخشی، یحیی صفری*، فائزه ناطقی
    هدف

    تربیت فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارایه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کرده اند. با توجه به اینکه تعلیم و تربیت، رسالت گسترش و تحکیم ارزشهای فرهنگی را بر عهده دارد، نیازمند الگوی مناسب برای این مهم است. هدف از مطالعه حاضر، «طراحی مدل تربیت فرهنگی برای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود.

    روش

    این مطالعه به روش داده بنیاد از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش، اساتید خبره و باسابقه، اعضای هییت علمی دانشگاه و مدیران حوزه فرهنگی بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی و با 20 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار بود.

    یافته ها: 

    در مرحله کدگذاری باز، تعداد 353 کد و در مرحله کدگذاری محوری، 36 کد از مصاحبه ها احصا شد.

    نتیجه گیری:

     مدل تربیت فرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان، تلفیقی از عناصر مولفه های تربیت فرهنگی، راهبردهای تدوین مدل فرهنگی، ویژگی های مدل تربیت فرهنگی، بسترهای مناسب اجرای الگو، مداخلات تربیت فرهنگی و پیامدهای مدل ایدیال است که هر کدام از این عناصر ویژگی هایی دارند که در پژوهش حاضر به آنها اشاره شده است. با توجه به یافته ها، پیشنهاد می شود مدل جامع تربیت فرهنگی برای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان اجرا شود؛ زیرا نتایج اجرای مدل باعث توسعه و پایبندی به ارزشهای فرهنگی، برخورد با چالشها و آسیبهای اجتماعی، تربیت صحیح در راستای شکوفایی استعدادهای جامعه، احترام به خرده فرهنگهای ملی، تقویت روحیه وطن پرستی و احساس تعلق ملی، تقویت حس مسیولیت پذیری، مقابله با فرهنگهای مهاجم بیگانه و انتقال میراث فرهنگی به نسل آینده می شود.

    کلید واژگان: تربیت فرهنگی, دانشجو معلم, دانشگاه فرهنگیان, مدل تربیتی
    Shokofeh Khodabakhshi, Yahya Safari *, Faezeh Nateghi
    Aim

    Cultural education has been defined as the ability to learn new patterns in cultural interactions and provide correct behavioral responses to these patterns. Considering this fact that education has the mission of expanding and consolidating cultural values, it needs a suitable model for this important task. The present study is conducted with the aim of "designing a cultural education model for student teachers of Farhangian University".

    Method

      The study is carried out using the grounded theory approach and sequential exploratory data.  The participants in this research were expert and experienced professors, university faculty members, and managers of the cultural field using the snowball sampling method, and theoretical saturation was reached with 20 people. The data collection tool was a semi-structured interview.

    Results

    From the findings of the interviews, 353 codes were counted in the open coding stage and 36 codes were counted in the axial coding stage.

    Conclusion

    The results showed that the cultural education model of the teachers of Farhangian University is a combination of the elements of the cultural education components, the strategies of developing the cultural model, the characteristics of the cultural education model, the suitable platforms for the implementation of the model, cultural education interventions and the consequences of the ideal model, each of which, among these elements, have characteristics that have been mentioned in the present research. According to the findings, it is suggested that implementing a comprehensive model of cultural education for student teachers of Farhangian University is essential. Because the results of the implementation of the model lead to the development and adherence to cultural values-dealing with social challenges and harms - correcting education in line with the flourishing of society's talents - respecting for national subcultures - strengthening the spirit of patriotism and the sense of national belonging - strengthening the sense of responsibility adaptability, confronting foreign invading cultures and transferring cultural heritage to the next generation.

    Keywords: cultural education, student teacher, farhangian university, educational model
  • نگارین پاشاخانلو، نرگس حسن مرادی*، مجید ربیعی دولابی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد می باشد. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود.

    روش

    در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی - پیمایشی بهره گرفته شد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی رشته مدیریت آموزشی و مدیران ارشد دانشگاه فرهنگیان جنوب کشور بود، در این راستا با 13 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه های فرهنگیان جنوب کشور به حجم 399 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 196 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر در بخش کیفی از قانون اشباع نظری و در بخش کمی از جدول مورگان استفاده شد. ابزار گردآوری داده-های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه بود، روایی صوری و محتوایی ابزار گردآوری داده های پژوهش مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی 89/0 به دست آمد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کد گذاری باز و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی مرتبه دوم استفاده شد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که سه عامل فرایندهای سازمانی، شرایط ساختاری و شرایط درونی به عنوان عوامل موثر بر مدیریت استعداد شناسایی شدند.

    کلید واژگان: مدیریت استعداد, دانشگاه فرهنگیان, شرایط داخلی, شرایط ساختاری, فرایندهای سازمانی
    Negarin Pashkhanlo, Narges Hassan Moradi *, Majid Rabiee Dolabi
    Purpose

    Talent management is one of the effective strategies to improve the performance of organizations and accordingly, the present study was conducted with the aim of identifying the effective factors of talent management in Farhangian University in the south of country.

    Methodology

    This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative-quantitative). The community of the qualitative part was experts included talent faculty members in the field of educational management and senior managers of Farhangian University in the south of the country, which according to the theoretical saturation principle number of 13 people of them were selected by purposive sampling method. The community of the quantitative part was faculty members and staff of Farhangian University in the south of country with number of 399 people, which according to Krejcie and Morgan table number of 196 people of them were selected by stratified random sampling method considering the ratio of the province of work. Data were collected through semi-structured interviews and researcher-made questionnaires and analyzed by methods of coding in MAXQDA software and factor analysis in SPSS and PLS software.

    Finding

    Findings showed that the effective factors of talent management in Farhangian University had 51 open codes in three axial codes of internal conditions (with 16 open codes), structural conditions (with 17 open codes) and organizational processes (with 18 open codes). Other findings showed that the factor load of all open codes or indicators was higher than 0.50 and for the effective factors of talent management in Farhangian University were identified three factors of internal conditions, structural conditions and organizational processes, which their validity and reliability was suitable and these three factors were able to explain 58% of the total variance. Other findings showed that the effective factors of talent management in Farhangian University had a significant effect on all three factors of internal conditions, structural conditions and organizational processes (P<0.05).

    Conclusion

    According to the identification of three factors of internal conditions, structural conditions and organizational processes for effective factors of talent management in Farhangian University and their approval in a quantitative part, to desired talent management in the university can be action through identified indicators according to three factors of internal conditions, structural conditions and organizational processes and provided the basis for improving the performance of higher education organizations, especially Farhangian University.

    Keywords: Talent management, Farhangian University, Internal Conditions, structural conditions, Organizational Processes
  • عادل زاهد بابلان*، حافظ تره باری، مهدی معینی کیا، یوسف نامور
    هدف

    حسادت سازمانی، به دلیل ماهیت کما بیش مخفی خود، ممکن است در سازمان ها نا دیده گرفته شود در حالی که این احساس یکی از تبعات منفی زندگی اجتماعی بوده و هزینه های سنگینی را بر سازمان و جامعه تحمیل می کند. هدف پژوهش حاضر، مدل یابی عوامل اثرگذار بر حسادت سازما نی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان بود.

    روش شناسی: 

    این پژوهش از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی بود. و از نظر شیوه اجرا، از رویکرد آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، متخصصان و صاحبنظران حوزه علوم تربیتی و مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه فرهنگیان استان های شمال غرب کشور در سال 99- 98 بودند. نمونه پژوهش بر اساس اصل اشباع نظری، به تعداد 24 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه کارکنان و اعضای هییت علمی دانشگاه فرهنگیان در استان های شمال غرب کشور در سال 99- 98، به تعداد 287 نفر بودندکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 130 نفر، به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتساب بهینه و بر اساس مدرک تحصیلی و جنسیت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند، ابزار مورد استفاده در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی یافته های پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از دو روش پایایی بازآزمون (شاخص ثبات) و روش توافق درون موضوعی استفاده گردیدکه نتایج آن به ترتیب 84 درصد و82 درصد بدست آمد. در مرحله کمی، روایی محتوایی و صوری پرسشنامه توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ، به میزان 89/0 مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در قسمت کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزار2018 MAXQDA و در بخش کمی از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار Smart - PLS2 استفاده شد.

    کلید واژگان: حسادت سازمانی, کارکنان, دانشگاه فرهنگیان
    Adel Zahed Babelan *, Hafez Tarebari, Mahdi Moenikiya, Yosef Namvar
    Purpose

    Organizational envy, due to its more or less hidden nature, may be ignored in organizations, but this feeling is one of the negative consequences of social life and imposes heavy costs on the organization and society. The aim of this study was to model the factors affecting organizational envy among Farhangian University staff.

    Methodology

    In terms of purpose, this study was part of applied research in which an exploratory sequential mixed methods research design was used. The statistical population in the qualitative section were specialists and experts in the field of educational sciences and organizational behavior management of Farhangian University in the northwestern provinces of the country in 2020-2021. The research sample was selected based on the principle of theoretical saturation; 24 people were selected using criterion-based purposive sampling. In the quantitative part, the statistical population include all staff and faculty members of Farhangian University in the northwestern provinces of the country in 2020-2021; that is, 287 people of which 130 subjects were selected using the Cochran's formula and stratified sampling method. Optimal assignment based on degree and gender were selected as the research sample. The instrument used in the qualitative stage was a semi-structured interview and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire was used. The validity of the research findings in the qualitative part was ensured by the methods of review by members, peer review, and participatory research. Also, in order to measure the reliability of the codings, two methods of reliability of retest (stability index) and thematic agreement were employed, the results of which were 84% and 82%, respectively. In the quantitative stage, the content and face validity of the questionnaire were confirmed by the professors and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha at 0.89. To analyze the data in the qualitative part, the content analysis method was used in MAXQDA 2018 software and in the quantitative part, structural equation modeling and confirmatory factor analysis in Smart PLS2 software were used.

    Keywords: Organizational Envy, Staff, Farhangian University
  • سهراب عبدی زرین*، اعظم نجفعلی زاده، نادر منیرپور
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش نیازهای اساسی نظریه انتخاب و عملکرد خانواده در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج در دانشجویان مجرد دانشگاه فرهنگیان استان قم بود.

    روش

    این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان مجرد دانشگاه فرهنگیان استان قم تشکیل می دادند که از این بین، 306 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های نیمرخ نیازهای اساسی صاحبی (1391)، عملکرد خانواده مک مستر (1980) و نگرش به ازدواج ام.ای.اس (1998) بودند. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نرم افزار اس.پی.اس.اس-23 انجام شد.

    یافته ها:

     نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نقش متغیرهای عملکرد خانواده و نیازهای اساسی نظریه انتخاب در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج، مثبت و معنا دار (R2=40) بود. در معادله رگرسیونی، نقش نیاز به بقا و نیاز به آزادی از بین مولفه های نیازهای اساسی نظریه انتخاب در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج مثبت و معنادار بود. همچنین، از ابعاد عملکرد خانواده در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج، نقش حل مسیله، روابط، نقشها و همراهی عاطفی مثبت و معنا دار بود.

    نتیجه گیری:

     به نظر می رسد نیازهای اساسی نظریه انتخاب (به ویژه نیاز به بقا و نیاز به آزادی) و عملکرد خانواده می توانند در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج نقش مهمی داشته باشند و بررسی این دو متغیر در جلسات مشاوره قبل از ازدواج در شناخت نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج می تواند موثر باشد.

    کلید واژگان: نگرش نسبت به ازدواج, نیازهای اساسی, نیاز به بقا, نیاز به آزادی, عملکرد خانواده, دانشجویان مجرد, دانشگاه فرهنگیان
    S.Abdi Zarrin, A.Najafali Zadeh, N. Monir Pour
    Objectives

    The purpose of this study is to investigate on the role of basic needs of choice theory and family function in prediction of marriage attitude in single students at Farhangian University in Qom.

    Method

    This study was a descriptive-correlational study and the population of the study consisted of single students of Farhangian University in Qom. The tools were used in this study includes Owner's Basic Needs Questionnaire (2012), McMaster Family Function (1980) and MAS Marriage Attitude Questionnaire (1998). Data were analyzed by using Pearson correlation coefficient and multiple regression in software of SPSS-23.

    Results

    The results showed that the role of basic needs of choice theory and family function in predicting of marriage attitude were positive and significant (R2=40). From basic needs of choice theory, the role of need to survive and need to freedom in predicting of marriage attitude were positive and significant. Also, from components of family function in predicting of marriage attitude, the role of component of problem-solving, relations, roles and affection were positive and significant.

    Conclusion

    Thus, the basic needs of choice theory (especially need to survive and need to freedom) and family function can play an important role in predicting of the marriage attitude and it is approved to consideration these variables in marriage attitude in pre marriage counseling sessions with students.

    Keywords: marriage attitude, basic needs, need to survive, need to freedom, family function, single students, farhangian university
  • مهتاب چنگائی، شجاع عربان

    این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیر راهکارهای مرتبط با ابعاد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی وهنری درترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه از نظر دانشجومعلمان انجام شد. روش گردآوری داده ها، توصیفی– پیمایشی است و از نظر هدف چون با شناسایی میزان تاثیر راهکارها می توان نتایج را مبنای برنامه ریزی قرار داد، در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش 1678دانشجو معلم پسر و دختر شاغل به تحصیل دانشگاه فرهنگیان استان لرستان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 317 نفر از آنان انتخاب شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس 5 درجه ای لیکرت با ضریب پایایی97/0و برای تحلیل داده ها، نرم افزارspss22 بکارگرفته شد. براساس یافته ها از نظردانشجومعلمان میزان تاثیر راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه به ترتیب رتبه شامل راهکارهای بعد فرهنگی، آموزشی، هنری و پژوهشی می باشد. تاثیر همه راهکارها بیشتر از متوسط ارزیابی شد واز نظر دانشجو معلمان دختر و پسر و هم چنین دانشجومعلمان وابسته و غیروابسته به خانواده ایثارگران در میزان تاثیرگذاری راهکارها در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه تفاوت معنی دار مشاهده نشد.

    کلید واژگان: ایثار, شهادت, ترویج, فرهنگ ایثار و شهادت, دانشگاه فرهنگیان
    Mahtab Changaei, shoja Araban

    This study was conducted to investigate the effect of strategies to promote the culture of sacrifice and martyrdom in the university from the perspective of studentteachers. The research method is descriptive survey and its approach is also applied. The statistical population included 1678 student teachers of Farhangian University of Lorestan Province who were studing in 2020-2021 academic year and 317 of them were selected by stratified random sampling. The measurement tool was a researcher-made questionnaire on the Likert scale with a reliability coefficient of 0/97 and the data were analyzed using SPSS22 software. According to the findings, the effect of the four strategies in promoting the culture of sacrifice and martyrdom in the university includes cultural, educational, artistic and research strategies, respectively. The effectiveness of all strategies was assessed as above average (high) and there was no significant difference in the effectiveness of strategies in promoting the culture of sacrifice and martyrdom in the university for male and female students-teachers as well as student-teachers related to the families of the martyrs and independent.

    Keywords: Sacrifice, martyrdom, Promotion, Culture of Sacrifice, Martyrdom, Farhangian University
  • فاطمه جعفری کمانگر*
    سرفصل درسی به عنوان راهنما و تعیین کننده ی خط مشی هر درس، در کنار راهبردها، فنون و روش های تدریس، نقش مهمی در رسیدن به اهداف و شایستگی های هر درس ایفامی کند. نگارش خلاق یکی از دروس عمومی مختص دانشگاه فرهنگیان است که با هدف ایجاد توانایی نگارش روان و خلاقانه، در برنامه ی درسی این دانشگاه گنجانده شده است و انتظار می رود سرفصلی که برای این درس طراحی شده است، فراگیران را به سمت نگارش خلاقانه هدایت کند. پژوهش حاضر با انتقاد از سرفصل موجود و تاکید بر نارسایی آن برای دست یافتن به اهداف این درس، بر این باور است با برخی تغییرات جزیی به خصوص در بودجه بندی مباحث سرفصل موجود و تاکید بر سطوح بالای یادگیری، می توان هم توانمندی فراگیران را در خلق ژانرهای خلاق نگارش افزایش داد و هم خلاقیت نگارشی را به طور کلی در آن ها بالابرد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانشجومعلمان رشته ی علوم تربیتی وروردی 97 دانشگاه فرهنگیان مازندران و نمونه ی آماری سه گروه همگن شده از بین 9 گروه دانشجویان این رشته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و با روش شبه آزمایشی به مقایسه ی دو گروه آزمایش که با تغییراتی در سرفصل آموزش دیدند با گروه کنترل که دقیقا مطابق سرفصل به آن ها آموزش داده شد، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد: نمرات گروه آزمایش هم در نگارش انواع ادبی خلاقانه و هم در تک تک عناصر خلاقیت به نحو چشمگیری نسبت به گروه کنترل بهبود داشته است و این امر بر ضرورت تغییر یا بازبینی سرفصل موجود تاکید دارد.
    کلید واژگان: سرفصل درسی, نگارش خلاق, انواع ادبی, خلاقیت, دانشگاه فرهنگیان
    Fateme Jafarikamangar *
    Syllabus of the subject as a guideline and determinant policy of each course plays an important role in achieving its goals and competencies. The “Creative writing” course is one of the general courses of Farhangian University at the aim of improving learners’ ability to write fluently and creatively.  This study criticizes the existing syllabus and emphasizes obviating shortcomings to achieve the objectives. it is believed with minor changes, especially in the budgeting of existing course contents and the emphasis on high levels of learning, and it is possible to increase learners’ ability to create creative writing genres and to increase writing creativity in general. The statistical population of this study is the student-teachers in the field of educational sciences, the entrance of 1397 in Farhangian University of Mazandaran. The samples are three homogenized groups from among the 9 groups of students in this field. This study is applicable, and it has compared two experimental groups trained with changes in the topic of the control group who was trained exactly according to the topic by incorporating quasi-experimental method. The results showed that the scores of the experimental group in both writing creative literary types and in each element of creativity were significantly improved compared to the control group by emphasizing the need for changes or revision on the existing syllabus.
    Keywords: Course Title, Creative Writing, Literary Types, creativity, Farhangian University
  • هدایت الله تقی زاده*

    برنامه ریزان آموزشی همواره به دنبال بازنگری محتوای برنامه های درسی هستند. برنامه درسی «آموزش زبان عربی» سال 1395، توسط دانشگاه فرهنگیان بازنگری و جایگزین برنامه درسی «دبیری زبان و ادبیات عربی» گردید. نظر به تاثیری که برنامه درسی برارتقای سطح دانش، مهارت ونگرش دانشجومعلمان دارد، بررسی آن ضروری است؛ از این رو پژوهش حاضر به دنبال آن است که به آسیب شناسی برنامه درسی این رشته بپردازد. اطلاعات پژوهش با مطالعات اسنادی و با بهره گیری از روش کمی و توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در جامعه آماری متشکل از استادان دانشگاه فرهنگیان استان تهران، به صورت هدفمند و کل شمار حاصل شد. نتایج نشان می دهد که مهمترین تغییرات کمی، کاهش سهم واحدهای تخصصی از 93 واحد به 54 واحد و افزایش سهم دروس تربیتی بوده است. کاهش چشمگیر واحدهای متون و تاریخ از 46 واحد به 8 واحد، و کاهش واحد مهارت های زبانی از 36 واحد به 20 واحد از جمله نقاط ضعف کمی برنامه جدید است. افزایش واحدهای کارورزی از 4 واحد در دو ترم به 8 واحد در چهار ترم و تعریف دروس موضوعی- تربیتی و کارنمای معلمی، از جمله نقاط قوت این برنامه ارزیابی می شود.

    کلید واژگان: دانشگاه فرهنگیان, آسیب شناسی, برنامه درسی, آموزش زبان عربی, دبیری زبان و ادبیات عربی
    Hedayatollah Taghizadeh *

    Curriculum planners are always looking to revise curriculum content. The "Arabic language teaching" curriculum in 2016 was revised by Farhangian University and replaced the "Arabic language and literature secretary" curriculum. Considering the effect that the curriculum has on improving the level of knowledge, skills and attitudes of students, it is necessary to be scrutinized. Therefore, the present study seeks to address the pathology of the curriculum in this field. The research information was obtained through documentary studies and by using quantitative and descriptive methods and using the researcher-made questionnaire in a statistical population consisting of professors of Farhangian University of Tehran, in a purposeful and comprehensive manner. The results show that the most important quantitative changes have been the reduction of the share of specialized units from 93 units to 54 units and the increase of the share of educational courses. A significant reduction in the units of texts and history from 46 units to 8 units, and the reduction of language skills units from 36 units to 20 units are among the new weaknesses of the new program. Increasing the internship units from 4 units in two semesters to 8 units in four semesters and defining thematic-educational courses and teacher work experience are among the strengths of this program.

    Keywords: Farhangian University, Pathology, curriculum, Arabic language teaching, Arabic Language, Literature Department
  • محمدتقی مبشری*
    هدف

    هدف از انجام این مطالعه، تبیین رابطه بین پذیرش فرهنگ دینی و تحمل ناملایمات اجتماعی دانشجویان بود.

    روش

    در این پژوهش که به صورت کمی انجام شد، جامعه آماری تحقیق شامل همه دانشجویان رشته الهیات استان تهران در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 537 نفر بود. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 224 نفر تعیین شد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. این مطالعه از نوع همبستگی بود و به صورت پیمایشی انجام شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته دین باوری با 20 گویه و تحمل ناملایمات اجتماعی با 16 گویه و طیف پنج گزینه ای لیکرتی بود. روایی صوری و محتوایی آنها توسط 10 نفر از صاحب نظران این حوزه تایید شد. پایایی هر دو پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 92/0 و 87/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره استفاده شد.

    یافته ها

    رابطه معناداری بین متغیر مستقل دین باوری به همراه هر یک از مولفه های آن(یقین، عمل صالح، وفای به عهد، ترک گناه و امانتداری) و متغیر وابسته تحمل ناملایمات اجتماعی به همراه مولفه های آن(صبر، تقوا، توکل و توسل) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که دین باوری دانشجویان می تواند 66/0 از تحمل ناملایمات اجتماعی آنان را پیش بینی کند.

    نتیجه گیری

    تقویت فرهنگ دینی در بین دانشجومعلمان، سهم بسزایی در مواجهه آنان در برابر ناملایمات اجتماعی دارد. این مهم که می تواند به وسیله متون آموزشی تحقق یابد، در تربیت آینده سازان ایران اسلامی نقش بسزایی دارد.

    کلید واژگان: دانشگاه فرهنگیان, فرهنگ دینی, تحمل ناملایمات اجتماعی
    Objectives

    The aim of this study is to explain the relationship between acceptance of religious culture and tolerance of students' social hardships.

    Method

    In this research, which was conducted quantitatively, the statistical population of the study included all theology students in Tehran province in the academic year 1399-400, numbering 537 people. The statistical sample size was determined based on Cochran's formula, 224 people and were selected by simple random sampling. This study was a correlational study and was conducted as a survey. The research instrument included two questionnaires made by a researcher on religion with 20 items and tolerance of social adversity with 16 items and a range of five Likert options. Their face and content validity was confirmed by 10 experts in this field. The reliability of both questionnaires was calculated through Cronbach's alpha coefficient of 0.92 and 0.87, respectively. Spearman correlation test and multivariate regression were used to analyze the data.

    Results

    The results of the survey indicate a significant relationship between the independent variable of religion with each of its components (certainty, righteousness, fulfillment of covenant, forsaking sin and fidelity) and the dependent variable of tolerance of social adversity with its components (patience, piety, existence and reliance). The results also showed that students' religiosity can predict 0.66 of their tolerance of social adversity.

    Conclusion

    Strengthening religious culture among student-teachers has a significant role in their exposure to social adversity. This important factor, which can be achieved through educational texts, plays an important role in educating the future makers of Islamic Iran.

    Keywords: farhangian university, religious culture, tolerance of social hardships
  • زینت هادیان*، سیده زهرا هادیان
    هدف

    هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش مدیریت راهبردی منابع انسانی در چابک سازی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بود.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه مطالعات توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بودند که تعداد آنها در دوره زمانی پژوهش 405 نفر بود و براساس فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی در دسترس تعداد 108 نفر به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. پرسشنامه های مطالعه حاضر شامل پرسشنامه های استاندارد مدیریت راهبردی منابع انسانی طراحی شده توسط هانگ و چانگ (2005) و پرسشنامه استاندارد چابکی سازمانی شریفی و یانگ (2001) بود. ضمن اینکه به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان دادند که در مجموع مدیریت راهبردی منابع انسانی دارای نقش مستقیمی در چابک سازی دانشگاه فرهنگیان داشته است. به طور مشخص تر، نتایج نشان داد که مدیریت راهبردی منابع انسانی بالاترین تاثیر را بر انعطاف پذیری دارد و پس از آن متغیرهای شایستگی، سریع بودن و پاسخگویی قرار دارند.

    نتیجه گیری

    در مجموع می توان پذیرفت که مدیریت راهبردی منابع انسانی نقش موثر و مهمی در توسعه چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان داشته است و در نتیجه سیاست گذاران این حوزه می توان از آن در جهت بهبود فرآیندهای سازمانی بهره گیرند.

    کلید واژگان: مدیریت راهبردی منابع انسانی, چابک سازی, دانشگاه فرهنگیان
    Zinat Hadiyan *, Seyede Zahra Hadiyan
    Purpose

    The purpose of this study was to investigate the role of strategic human resources management in the agility of Farhangian University of Mazandaran province.

    Methodology

    The current research was applied in terms of purpose and in terms of data collection method in the descriptive-survey study group. The statistical population of this study included all managers and employees of Farhangian University of Mazandaran province, whose number was 405 during the research period, and based on Cochran's sampling formula and available random sampling method, 108 people were selected as a statistical sample. The questionnaires of the present study included the standard questionnaires of strategic human resource management designed by Hong and Chang (2005) and the standard questionnaire of organizational agility by Sharifi and Yang (2001). In addition, in order to check the hypotheses of the research, the method of structural equations was used using Lisrel software.

    Findings

    The findings showed that the strategic management of human resources had a direct role in making Farhangian University more agile. More specifically, the results showed that the strategic management of human resources has the highest impact on flexibility, followed by the variables of competence, promptness and responsiveness.

    Conclusion

    In general, it can be accepted that the strategic management of human resources has played an effective and important role in the development of organizational agility in Farhangian University, and as a result, policy makers in this field can use it to improve organizational processes.

    Keywords: Strategic Management of Human Resources, Agility, Farhangian University
  • الهه محنتی، اکبر اعتباریان*، آذر قلی زاده، علی رشیدپور

    این تحقیق با هدف طراحی الگوی فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد و از نوع تحقیقات آمیخته متوالی است که در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفت. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شد و با انتخاب 16 نفر از اساتید هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان به روش گلوله برفی انجام شد و تا اشباع کامل ادامه یافت و ابعاد و مولفه های فرهنگ دانشگاه کدگذاری و مشخص شده، تبدیل به پرسشنامه گردید. پرسشنامه بخش کمی که از نوع تحقیقات توصیفی است و به روش پیمایشی انجام گرفت در بین 351 دانشجو که با روش نمونه گیری طبقه بندی در دسترس مشخص شدند، توزیع گردید و از طریق روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی در محیط نرم افزارLISREL ، تناظر بین مولفه ها و ابعاد فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه فرهنگیان بررسی و در نهایت مدل فرهنگ دانشگاهی دانشگاه فرهنگیان در 7 بعد هویت ملی و مذهبی، ارزش های فرهنگی، ارتقای ارزش های پژوهشی، ارتقای ارزش های آموزشی، فعالیت های فرهنگی، تقویت فرهنگ مادی و هنجارهای دانشگاهی با 25 زیر مفهوم تایید گردید.

    کلید واژگان: فرهنگ, دانشگاه, فرهنگ دانشگاهی, مدل, دانشگاه فرهنگیان
    Elahe Mehnati, Akbar Etebarian *, Azar Gholizadeh, Ali Rashidpoor

    This research, which was carried out with the aim of designing a university culture model in Farhangian University, is a type of consecutive mixed research that was conducted in two parts: qualitative and quantitative. In the qualitative section, the phenomenological method was used and with 16 faculty members of Isfahan Farhangian University who were selected by snowball method, the interview was conducted until complete saturation and the dimensions and components of university culture were coded and specified and turned into a questionnaire. Quantitative research, which is descriptive research type was conducted by survey method. The designed questionnaire was distributed among 351 students who were identified by available classification sampling method and through construct validity and confirmatory factor analysis in LISREL software environment, the correspondence between components and dimensions of university culture in Farhangian University was examined and finally the culture model. Farhangian University University was approved in 7 dimensions of national and religious identity, cultural values, promotion of research values, promotion of educational values, cultural activities, strengthening of material culture and academic norms with 25 sub-concepts.

    Keywords: culture, University, Academic Culture, Farhangian University
  • شهرام شهبازی، جهانبخش رحمانی*، مصطفی قادری، رضا اسماعیلی
    هدف
    هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی صلاحیت های بین فرهنگی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و برای انجام آن از تحلیل داده بنیاد استفاده شد.
    روش
    جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحبنظر در زمینه صلاحیت های بین فرهنگی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد ده نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه سازمان یافته به دست آمد . برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و همچنین مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. پایایی مدل با استفاده از شاخص کاپا مورد بررسی قرار گرفت. مقدار شاخص کاپا برابر با 629/0 محاسبه  و  در سطح توافق معتبر قرار گرفته است.  با استفاده از نرم افزار Maxqda  به بررسی مصاحبه ها و کدگذاری پرداخته شده است.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده نشان داد که  167 کد اولیه در قالب 19 مقوله اثر روانی بین فرهنگی در تعلیم و تربیت، ایجاد نگرش مثبت به فرهنگ های دیگر، توجه آموزش و پرورش به بین فرهنگی، توجه به خرده فرهنگ ها در بین فرهنگی، شناخت تفاوت فرهنگ ها، شناخت معلمان نسبت به موضوع بین فرهنگی، مهارت در ایجاد ارتباط، مهارت های ذهنی در ایجاد ارتباط، مهارت های رفتاری در ایجاد ارتباط، نقش ارتباط و تعامل در بین فرهنگی، نقش اسناد بالادستی در بین فرهنگی، نقش بین فرهنگی در تنش های کلاسی، نقش حاکمیت در خصوص بین فرهنگی، نقش دین در بین فرهنگی، نقش مدرسه به عنوان رابط فرهنگی، نقش معلم در بین فرهنگی، نقش نظام تعلیم و تربیت در بین فرهنگی، نگاه  جامعه به بین فرهنگی، هماهنگی در مهارت های ذهنی و رفتاری، دسته بندی شده اند.
    نتیجه گیری
    بدین جهت سازوکاری مناسب به منظور نزدیکی فرهنگها و ایجاد تفاهم و تعامل میان آنها در جهت هم زیستی نیاز است. یکی از راه های مناسب برای رویارویی با دنیای تحولگرای امروز آموزش فرهنگی است.
    کلید واژگان: صلاحیت های بین فرهنگی, برنامه درسی, دانشگاه فرهنگیان
    Shahram Shahbazi, Jahanbakhsh Rahmani *, Mostafa Ghaderi, Reza Esmaili
    Purpose
    The purpose of this research was to design and validate the curriculum of intercultural competencies of student teachers at Farhangian University. The research method was a qualitative research type, and the foundation data analysis was used to conduct it.Methodolgy: The statistical population included experts and experts in the field of intercultural competences, who were selected as participants in the research using the purposeful sampling method. The required data was obtained using semi-structured interviews. In order to obtain the reliability and validity of the data, two methods of reviewing the participants and also reviewing the experts who were not participating in the research were used. The reliability of the model was evaluated using the Kappa index. The value of Kappa index equal to 0.629 was calculated and it was placed at the level of valid agreement. Interviews and coding were analyzed using Maxqda software.
    Findings
    The results showed that 167 primary codes in the form of 19 categories of intercultural psychological effect in education and training, creating a positive attitude towards other cultures, paying attention to intercultural education and training, paying attention to subcultures in intercultural , recognition of differences between cultures, teachers' knowledge of intercultural issues, skills in creating communication, mental skills in creating communication, behavioral skills in creating communication, the role of communication and interaction in intercultural, the role of upstream documents in intercultural, the role of Culture in class tensions, the role of governance regarding interculturality, the role of religion in interculturality, the role of the school as a cultural link, the role of the teacher in interculturality, the role of the education system in interculturality, society's view of interculturality, coordination in skills Mental and behavioral are categorized.
    Conclusion
    For this reason, a suitable mechanism is needed in order to bring cultures closer and create understanding and interaction between them in the direction of coexistence. Cultural education is one of the right ways to face today's changing world.
    Keywords: intercultural competences, Curriculum, Farhangian University
  • راضیه منصورنیا، محمود صفری*، معصومه اولادیان
    هدف

    هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی بود.

    روش

    روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مسیولین و معاونین ارشد دانشگاه  و اعضای هییت علمی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 17 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام  شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند ,محاسبه پایایی آن با روش پایایی بین دو کدگذار که پایا و روا بودن مصاحبه را نشان می داد، مشخص شد. دراین پژوهش به منظور تحلیل داده ها، از کدگذاری نتایج مصاحبه با استفاده از نرم افزار  MAX3DAاستفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها نشان داد که عوامل اثر گذار بر چابکی در دانشگاه نیز شامل: عوامل سازمانی (ساختار، تفویض اختیار، فرهنگ سازمانی)؛ عوامل راهبردی (بهبود کیفیت، سیاست های آموزشی و پژوهشی، توسعه فناوری)؛ عوامل انسانی (مدیران، کارکنان، اعضا هییت علمی) بودند.

    نتیجه گیری

    در این پژوهش به عوامل تاثیرگذار بر چابکی سازمانی، نیز اشاره شد. این عوامل شامل،  عوامل سازمانی، عوامل راهبردی و عوامل انسانی مطرح شدند. عوامل سازمانی بر ساختار سازمان، میزان تفویض اختیار و فرهنگ سازمانی تمرکز دارد  که  ساختار میزان رسمیت، پیچیدگی و تمرکز سازمان را در بر می گرفتند و مشخص می کردند که  دانشگاه فرهنگیان از چه ساختاری برخوردار است.

    کلید واژگان: چابکی سازمانی, دانشگاه فرهنگیان, عوامل سازمانی, عوامل راهبردی, عوامل انسانی
    Razieh Mansournia, Mahmoud Safari*, Masoumeh Oladian
    Purpose

    The aim of this study was to identify the factors affecting organizational agility in Farhangian University.

    Methodology

    Research method in terms of purpose, applied; It was qualitative in terms of data type. The statistical population of the study included university officials and senior deputies and faculty members who were selected as the sample size by purposive sampling method and saturation principle of 17 people. Data collection was performed by library method, semi-structured interview in which the experts confirmed the validity of the interview, the reliability of which was determined by the reliability method between the two coders which showed the reliability and validity of the interview. In this study, in order to analyze the data, the results of the interview were encoded using MAX3DA software

    Findings

    The results of qualitative content analysis of interviews showed that the factors affecting agility in the university also include: organizational factors (structure, delegation, organizational culture); Strategic factors (quality improvement, educational and research policies, technology development); There were human factors (managers, staff, faculty members.

    Conclusion

    In this study, the factors affecting organizational agility were also mentioned. These factors included organizational factors, strategic factors and human factors. Organizational factors focus on the structure of the organization, the degree of delegation and organizational culture, which included the structure of the degree of formality, complexity and focus of the organization and determined the structure of Farhangian University.

    Keywords: Organizational Agility, Farhangian University, Organizational Factors, Strategic Factors, Human Factors
  • عبدالوهاب سماوی*، محمد میرزاده کوهشاهی، هاشم ادبیان
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی نگرش دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان (پردیس‏ های شهید بهشتی و فاطمه ‏الزهراء بندرعباس) درباره ی ارزشیابی مدرسین از آموخته‏ های آنها صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و جامعه ی آماری آن کلیه ی دانشجویان سال دوم پردیس ‏های شهیدبهشتی و فاطمه‏ الزهراء بندرعباس است که از میان آنها 181 نفر از دانشجویان سال دوم (78 مرد و 105 زن)، به روش نمونه‏ گیری طبقه‏ ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته است. برای سنجش روایی این ابزار از شیوه ی روایی محتوایی استفاده و ضریب پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها نیز به وسیله ی آمارهای توصیفی، استنباطی (میانگین وآزمون تی مستقل) به وسیله ی نرم ‏افزار SPSS - 21 انجام شد.
    نتایج تحقیق نشان داد که بین نظر دانشجو معلمان (دوجنس) در مورد استفاده ی مدرسین از انواع مولفه های ارزشیابی نظیر نوع، ابزار، هدف و انواع حیطه‏ های شناختی که مدرسین در ارزشیابی از آموخته‏ های آنها دارند تفاوت مثبت و معناداری وجود دارد. در این میان، میانگین مردان در مولفه های نوع، هدف و سطوح مختلف حیطه‏ های شناختی در ارزشیابی دانشجویان بیشتر از میانگین زنان، اما میانگین زنان در استفاده از مولفه ی ابزار بیشتر از مردان بود. در مورد استفاده ی مدرسین از مولفه های حیطه‏ ی عاطفی و روانی حرکتی، در ارزشیابی دانشجویان هیچ تفاوت معناداری یافت نشد.
    کلید واژگان: ارزشیابی, دانشگاه فرهنگیان, مدرسان, دانشجویان
    W.Samavi*, M.Mirzadeh, H. Adiban
    The present study conducted by the purpose of comparing teacher training students attitudes at Farhangian university about evaluating teachers about their knowledge, A case study at Shahid Beheshti Pardis and Fatmat-Al-Zahra University of Bandar Abbas. The methodology of the study was a descriptive-survey, and the population of the study all junior students at Shahid Beheshti Pardis and Fatmat-Al-Zahra University of Bandar Abbas (78 men and 105 women). The sample was selected according to a rational sampling. Data collection instrument was a researcher’s made questionnaire, and for evaluating validiy of thhe tests a content validity was conducted. Also, for reliability of the study a correlation coefficient of 0/87 was extracted through Chorenbah’ formula. Data analysis was conducted through descriptive and inferential statistics through mean and T-test by the use of SPSS software.
    The findings of the study showed that there is a meaningful positive difference among teacher-training students’ attitudes (two genders) about using evaluation factors such as: type, instrument, aim, and different types of cognitive areas that teachers know about their evaluation. Hence, men mean were higher than women in type, aim, and the levels of cognitive areas in this evaluation, while women’s mean in the use of instrument factor were higher than men. There were no significant differences among teachers about emotional and mental-dynamic factors.
    Keywords: evaluation, Farhanhian University, teachers, students
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال