به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « marital infidelity » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «marital infidelity» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی رضایی*
    رابطه فرازناشویی یکی از مهم ترین تهدیدات ثبات خانواده و از دلایل بروز طلاق است؛ اما به دلیل تابو بودن، به این مسئله توجه جدی نشده است. این مطالعه با هدف واکاوی پدیدارشناختی علل روابط فرازناشویی در زوجین شهر بیرجند انجام گرفت. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جامعه آماری، شامل زوجین شهر بیرجند بودند که از خرداد 1402 تا دی 1402 به مراکز مشاوره راه نو، رویش، میثاق و همراه مراجعه کرده بودند. از این جامعه آماری تعداد 21 نفر که سابقه رابطه فرازناشویی (فرد خیانت کننده) داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا حد اشباع داده ها ادامه یافت. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شد. واکاوی تجارب زیسته افراد منجر به استخراج یک مضمون اصلی (خلاوجودی/بی معنایی)، پنج مضمون فرعی (بحران های وجودی، آمادگی آسیب خیزی، بحران های بین فردی/عدم ارضای نیاز مرتبط بودن، سوق یافتگی/سوق دهنده های اجتماعی و دگرگونی ارزشی) و 135 مفهوم اولیه گردید. شناسایی این مولفه ها ضمن افزایش بینش و آگاهی درباره تبیین پدیده رابطه فرازناشویی، نشان می دهند که رابطه فرازناشویی یک پدیده تک بعدی و سطحی نیست که صرفا به علل درونی و بیرونی (مثل فرهنگ، اقتصاد، مذهب) نسبت داده شود. عدم درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی این پدیده و معضل چندبعدی منجر به ازهم گسیختگی بیشتر بنیان نهاد خانواده خواهد شد.
    کلید واژگان: رابطه فرازناشویی, زوجین, پدیدارشناسی تفسیری
    Mehdi Rezaei *
    Marital infidelity is one of the most important and also destructive phenomena in couple relationship. However, due to taboos, this issue has not been paid serious attention. The aim of present study was to explore the phenomenological causes of marital infidelity in couples in Birjand. This qualitative research is conducted on the basis of interpretative phenomenology. The statistical population consisted of couples from Birjand who visited in Rahe-Noo, Rooyesh, Misagh, and Hamrah counseling centers from May 2023 to December 2023. 21 people who had a history of marital infidelity (unfaithful person) were selected by purposeful sampling method from this statistical population. Sampling continued to data saturation. An in-depth semi-structured interview was used to collect data. Analyzing lived experiences led to the extraction of a main theme (existential meaninglessness), 5 sub-themes (existential crises, susceptible for vulnerability, interpersonal crises/unsatisfied relatedness need, drifted/ social drivers and value transformation) and 135 primary concepts.Identifying these components not only increases insight and awareness about the explanation of the phenomenon of extramarital relationship, but also that marital infidelity is not an unidimensional and superficial phenomenon that attributed to internal and external causes (e.g., culture, economy, religion). Failure to understand, comprehension and interpret the deep layers of this phenomenon and multidimensional problem will lead to further disintegration of family foundation.
    Keywords: Marital Infidelity, Couples, Interpretive Phenomenology
  • علی محمدی، سعید ایمانی*، ابوالقاسم خوش کنش

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مواجهه روایی بر اختلال استرس پس از آسیب و صمیمیت زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی همسر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی همسر شهرستان شهریار در سال 1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش(12 نفر) و یک گروه کنترل(12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه درمان مواجهه روایی 90 دقیقه ای قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماندند. از مقیاس استرس پس از آسیب نوریس و پریلا و مقیاس صمیمیت زناشویی و والکر و تامپسون به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس پس از آسیب و افزایش صمیمیت زناشویی داشته است(05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان مواجهه روایی می تواند به عنوان یک شیوه درمانی مناسب برای کاهش استرس پس از آسیب و افزایش صمیمیت زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی همسر در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شود.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, خیانت زناشویی, درمان مواجهه روایی, استرس پس از آسیب
    Ali Mohammadi, Saeed Imani *, Abolghasem Khoshkonesh

    The purpose of this study was to effectiveness of narrative exposure therapy on posttraumatic stress disorder and marital intimacy among women affected by marital infidelity. This semi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and follow-up 2 month. In this study the statistical population of all women affected by marital infidelity of Shahriar city in year 1400. In the first stage, using convenience sampling method, 24 women affected by marital infidelity were selected and then randomly divided into one experimental group (12 women) and one control group (12 women) were replaced and experimental group underwent narrative exposure therapy (8 sessions 90 minutes), but the control group received no training and remained in the waiting list. To collect data revised civilian Mississippi scale for posttraumatic stress disorder of Norris and Perilla and marital intimacy scale of Walker and Thompson. Data analysis was performed using SPSS-24 software in two sections: descriptive and inferential (analysis of variance with repeated measures and Bonferroni). The results of the study showed that of narrative exposure therapy  in post-test and follow up had a significant effect on posttraumatic stress disorder and marital intimacy (P<0.05). Based on the results of the present study, it can be said that narrative exposure therapy can be used as a treatment method on posttraumatic stress disorder and marital intimacy among women affected by marital infidelity in counseling centers and psychological services

    Keywords: narrative exposure therapy, posttraumatic stress disorder, marital intimacy, marital infidelity
  • سحر ابویسانی، سید ناصر حجازی*، اصغر محمدی

    امروزه، عهدشکنی زوجین یکی از آسیب های مهم در زندگی زناشویی است که متاسفانه در سالیان اخیر افزایش یافته و منجر به از هم پاشیدن بسیاری از خانواده ها  شده است. باوجود اهمیت عهدشکنی زوجین، هنوز آگاهی و شناخت کاملی درمورد آن وجود ندارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای عهدشکنی زوجین با رویکرد محرومیت اجتماعی انجام گرفته است. در این راستا، ازروش کیفی گراندد تیوری یا داده بنیاد به منظور طراحی مدل تحقیق استفاده گردید. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 15نفر خبرگان دانشگاهی و مشاورین خانواده بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، انتخاب شدند. هم چنین، روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بود و تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه ها ادامه یافت. بر طبق یافته های پژوهش، مدل عهدشکنی زوجین با رویکرد محرومیت اجتماعی دارای شش جزء عوامل: علی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامدها است؛ هم چنین، نتایج پژوهش نشان داد که بهره گیری از نظریه محرومیت اجتماعی برای تشریح و شناخت بیشتر پدیده عهدشکنی زوجین از کارآمدی لازم برخوردار است.

    کلید واژگان: محرومیت نسبی, عهدشکنی زوجین, محرومیت اجتماعی, گراندد تئوری (داده بنیاد)
    Sahar Abavisani, Seyed Naser Hejazi *, Asghar Mohammadi

    Marital infidelity has emerged as a significant challenge in modern married life, leading to the unfortunate breakdown of numerous families. Despite its destructive impact, there remains a lack of comprehensive awareness and understanding surrounding this issue. Hence, the objective of this study was to develop a model for comprehending couple dissolution through the lens of social exclusion. To achieve this, a qualitative methodology known as grounded theory was adopted, allowing for the construction of a robust research model. Fifteen academic experts and family counselors were purposively selected as participants, representing the sample for this study. In-depth interviews were conducted as the primary method of data collection, continuing until theoretical saturation was achieved. The findings of this research revealed a comprehensive model outlining the process of couple dissolution using the social exclusion approach. This model comprised six key components: causal factors, central phenomena, strategies, underlying factors, interfering factors, and consequences. Moreover, the results underscored the effectiveness of incorporating the theory of social exclusion in explaining and gaining deeper insights into the complex phenomenon of couple dissolution. By utilizing this theoretical framework, a more nuanced understanding of the various elements and intricacies surrounding marital infidelity can be achieved. Unfortunately, our society today is witnessing the rise of individuals who promote the culture of living a solitary life through their words and actions. Therefore, it is recommended that local and national institutions strive to create an environment that encourages greater family participation while purging the community from corruption and obscenities. This will make it easier and more appealing for families to engage and participate in society. Furthermore, municipalities can play a significant role by organizing cultural and social family programs, making a vivid impact.

    Keywords: marital infidelity, Social Exclusion, Grounded Theory (Data Foundation)
  • بازبینی سامانمند مدل های مداخله روان شناختی در خیانت زناشویی
    علی فتحی آشتیانی، احد امیدی، سوده توکلی*
    زمینه

    خیانت زناشویی، یکی از ویرانگرترین رخدادهایی است که همسرها با آن روبرو شده و یکی از دشوارترین چالش ها برای درمان است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین روش ها و مدل های گوناگون درمان و مداخلات روان شناختی در خیانت زناشویی انجام شده است.

    روش

    نوع پژوهش بازبینی سامانمند است. جامعه ی موردنظر این پژوهش، مقالات نمایه شده مرتبط با روابط فرازناشویی یا خیانت زناشویی، در میان سال های 1388 تا 1398 است. بدین منظور همه مقالات نمایه شده در پایگاه‏های فارسی دربرگیرنده بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) و پایگاه‏های انگلیسی دربرگیرنده: (Google Scholar)، (ScienceDirec)، (Pub Med) با فاصله زمانی 10 سال گذشته استخراج شد. از مجموع 117 مقاله به دست آمده، پس از بررسی دقیق‏تر 25 مقاله وارد مطالعه شد.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان داد که روش های درمان گروهی در درمان خیانت بیشترین تاثیر را دارد و این یافته در نمرات پیگیری چندین ماهه نشان داده شد. همچنین درمان زوجی از درمان فردی نیز به علت تاثیرات آن در روابط میان فردی و پایداری آن حتی پس از مدت زیاد، کارآمدتر است. پس ازآن در درمان های فردی، رویکردهای تلفیقی در زمان کمتری نتایج بهتری را نشان داد و در رتبه بعدازآن درمان متمرکز بر هیجان قرار دارد.

    نتیجه گیری

    با بررسی مروری مقالات در روش های درمانی گوناگون در خیانت، به این نتیجه رسید که دیدن کسانی که درد مشترکی با آن ها دارند در روند درمانی موثر است (گروه درمانی) و هنگامی که زوجین با هم در درمان شرکت می کنند به علت دریافت همدلی از سوی فرد خیانت کننده، موثر خواهد بود. همچنین درمان تلفیقی، به علت ترکیبی بودن روش ها و سپس متمرکز بر هیجان در درمان فردی به علت بالا بودن هیجان های منفی در خیانت نقش کارآمد دارند.

    کلید واژگان: خیانت, خیانت زناشویی, مداخله روانشناختی
    A Systematic Review of Psychological Intervention Models in Marital Infidelity
    Ali Fathi-Ashtiani, Ahad Omidi, Soodeh Tavakkoli*
    Background

    Marital infidelity is one of the most destructive issues faced by couples and is one of the most difficult challenges to intervention.

    Objective

    The present research was conducted to determine different methods and models of intervention and psychological interventions in marital infidelity.

    Method

    The type of study is a systematic review. The target population of this research is the published articles related to extramarital relations or marital infidelity between the years 2018 and 2018. For this purpose, all the articles published in Farsi databases, including the Information Bank of the country's publications (Magiran) and the database of the Scientific Information Center of Academic Jihad (SID), and English databases including Google Scholar, ScienceDirect, PubMed, with a time interval of the last 10 years, were extracted. became. From the total of 117 articles obtained, after a more detailed examination, 25 articles were included in the study.

    Findings

    The obtained results showed that group therapy methods are most effective in the intervention of infidelity and this was shown in the follow-up scores of several months. Also, couple therapy is more effective than individual therapy due to its effects on interpersonal relationships and its stability even after a long period. After that, in individual interventions, integrated approaches showed better results in less time, and it is next in rank after emotional therapy.

    Conclusion

    By reviewing the articles on different intervention methods for infidelity, it was concluded that seeing people who have a common pain with them is effective in the intervention process (group therapy) and when couples participate in intervention together. It will be effective due to receiving sympathy from the betrayer. Also, integrated therapy, due to the combination of methods, and then emotion-oriented individual therapy, due to the high level of negative emotions, play a role in infidelity.

    Keywords: Infidelity, Marital Infidelity, Psychological Intervention
  • محمود خزائی*، شهریار شهیدی، فرشته موتابی، محمدعلی مظاهری، لیلی پناغی

    متخصصین بیشتر می توانند بگویند بخشودگی چه چیزی نیست. اما در مورد اینکه بخشودن چیست با تنوع بسیاری از تعاریف مواجه هستیم. این پژوهش با هدف تعریف بخشودگی خیانت زناشویی، با روش تحلیل مضمون در قالب دو مطالعه انجام شده است. در مطالعه اول از تجربه زیسته افراد آسیب دیده از خیانت، مضامین مرتبط با این تعریف استخراج شده است. در مطالعه دوم با هدف اعتبار بخشی به مطالعه اول از متخصصین حوزه زوج درمانی مصاحبه به عمل آمد و مضامین مرتبط با تعریف بخشودگی خیانت از منظر نخبگانی استخراج شده است. در مطالعه اول شش مضمون اصلی شامل تعریف بخشودگی با عنوان "گذر کردن"، "رهایی"،"انتقام نگرفتن"،"التیام هیجانی"، "نسبی نگری" و "اشتیاق به فراموشی" به دست آمد. همچنین سه مضمون اصلی تحت عنوان التیام هیجانی، بازنگری شناختی هیجان و تصمیم گیری در مورد بخشش، از مطالعه دوم استخراج شد. تمامی مضامین استخراج شده در هر دو مطالعه اگر چه ادبیات و برچسب های متفاوتی را دارا هستند اما در واقع به صورت طبقه بندی های متفاوتی از مضامین نسبتا مشابه هستند.

    کلید واژگان: بخشودگی, خیانت زناشویی, تعریف بخشودگی
    Mahmoud Khazaei *, Shahriyar Shahidi, Fereshteh Mootabi, MohammadAli Mazaheri, Leyli Panaghi

    The majority of experts agree on what forgiveness is not. Nonetheless, there are numerous diverse definitions of forgiveness. This research consisted of two studies: 1) a qualitative analysis of forgiveness of marital infidelity from the perspective of lived experience persons who have been betrayed, and 2) a qualitative investigation of the infidelity from the perspective of couples therapy experts. In both studies, the current research approach was thematic analysis from the category of qualitative research methods. Six major themes, including the definition of forgiveness, were identified in the first study: "passing on," "letting go," "not seeking revenge," "emotional healing," "personal explanation of forgiveness," and "desire to forgive." In the second study, the meaning of forgiveness was examined from the perspective of specialists based on their theoretical and clinical expertise, as well as their individual views and attitudes as experts. This study identified three major themes entitled emotional healing, cognitive revision of emotion, and the decision to forgive. In summarizing the two research presented in this article, it should be noted that the themes collected from both investigations can be categorized differently.

    Keywords: Forgiveness, marital infidelity, Defining Forgiveness
  • سید مجتبی عقیلی، مریم همت طلب

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1399 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس پذیرش و عمل (بوند، 2011)، پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004)، پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و پرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005). داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0). پذیرش و ذهن آگاهی توانستند با (32/0) درصد تغیرات رضایت زناشویی را پیش بینی نمایند. برای افزایش رضایت زناشویی و کاهش پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی، تکنیک ها و مداخلات مبتنی بر پذیرش و ذهن آگاهی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: پذیرش, ذهن آگاهی, رضایت زناشویی, پریشانی هیجانی, خیانت زناشویی
    mojtaba aghili, maryam hemat talab

    The aim of this study was to investigate the relationship between acceptance and mindfulness with marital satisfaction and emotional distress of women faced with marital infidelity. This study was a descriptive correlational study. The statistical population of the study included all women faced with marital infidelity who referred to the Insight Counseling Center in Gorgan in 2020. Among them, 100 people were selected as the sample by available sampling method. The research instruments were Acceptance and Practice Scale (Bund, 2011), Mindfulness Skills Questionnaire (Kentucky, 2004), Marital Satisfaction Questionnaire (Enrich, 1989) and Emotional Distress Tolerance Questionnaire (Simmons and Gahr, 2005). Research data were analyzed by Pearson correlation coefficient and regression using SPSS software. Findings showed that there is a significant relationship between acceptance and mindfulness with marital satisfaction and emotional distress of women faced with marital infidelity (0.001). Acceptance and mindfulness were able to predict changes in marital satisfaction with (0.32) percent. To increase marital satisfaction and reduce emotional distress in women experiencing marital infidelity, techniques and interventions based on acceptance and mindfulness are recommended.

    Keywords: Acceptance, Mindfulness, Marital Satisfaction, Emotional Distress, Marital Infidelity
  • محمدحسین شریفی ساعی*

    هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی پیامدهای خیانت زناشویی در جامعه ایرانی بوده است. در این راستا، 78 مقاله علمی در ایران که به موضوع خیانت زناشویی پرداخته اند با روش فراترکیب، مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفت. تمام یافته های این مقالات، استخراج گردید و در یک فرآیند کدگذاری چندمرحله ای تحلیل و طبقه بندی شد. نتایج پژوهش گویای آن است که پیامدهای خیانت زناشویی در ایران، چندگانه و چندلایه است و آن ها را می توان حداقل در قالب هشت مقوله متفاوت، دسته بندی کرد که شامل موارد پیش رو است؛ 1- پیامدهای عاطفی و روانی؛ 2- پیامدهای شناختی؛ 3- پیامدهای خانوادگی؛ 4- پیامدهای اجتماعی؛ 5- پیامدهای اقتصادی؛ 6- پیامدهای فردی؛ 7- پیامدهای جسمی؛ و 8- پیامدها برروی فرزندان. در این زمینه، پیامدهای عاطفی و روانی خیانت زناشویی، شامل مواردی چون: «اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)»، «اختلال افسردگی»، «احساس خشم و پرخاشگری»، «کاهش اعتماد به نفس»، «کاهش عزت نفس»، «احساس تنفر» و «سوگ و حسرت» بوده است. پیامدهای شناختی خیانت، شامل «آشفتگی های شناختی» و «تغییر ارزش های قربانی» است. پیامدهای خانوادگی خیانت نیز شامل «خشونت خانگی»، «جدایی عاطفی»، «پاسخ های انتقامی» و «احتمال طلاق» زوجین بوده است. پیامدهای اجتماعی نیز شامل: «احساس ناامنی»، «احساس بی اعتمادی» و «آسیب به شبکه اجتماعی فرد» است؛ هم چنین پیامدهای اقتصادی نیز شامل: «تهدید وضعیت شغلی» و «تهدید منابع مالی خانواده» است. پیامدهای فردی نیز شامل «کاهش توجه به خود»، «کاهش کیفیت زندگی» و «احتمال بروز بیماری های مقاربتی» است. پیامدهای جسمی نیز شامل مواردی چون: «اختلال خواب»، «اختلال هورمونی»، «اختلال در اشتها»، «تغییر وزن بدن»، احتمال بروز «مشکلات قلبی» (سندرم قلب شکسته) و نظایر آن است. درنهایت پیامدهای خیانت برروی فرزندان نیز شامل: «آسیب به سلامت روانی فرزندان» (احتمال افسردگی، دل بستگی ناایمن در فرزند)، «کاهش آرامش فرزندان»، «ترس از آینده فرزندان» و «افت تحصیلی» آن هاست.

    کلید واژگان: خیانت زناشویی, خیانت جنسی, خیانت عاطفی, روابط فرازناشویی, فراترکیب کیفی, بی وفایی
    MohammadHosein Sharifi Saei *

    The purpose of this research was to identify and classify the consequences of marital infidelity in Iranian society. In this research, 78 scientific articles in Iran that deal with the issue of marital infidelity were identified and analyzed by qualitative meta-synthesis method. All the findings of these articles were extracted and analyzed and classified in a multi-stage coding process. The results of this research showed that marital infidelity in Iran has various consequences. These consequences can be categorized into at least eight different categories, which include the following: 1. Emotional and Psychological Consequences, 2- Cognitive Consequences, 3- Family Consequences, 4- Social Consequences, 5- Economic Consequences, 6- Individual Consequences, 7- Physical Consequences, and 8- Consequences on Children. Each of these 8 categories of consequences is itself divided into smaller types of consequences. The present study has tried to study and analyze these consequences. Finally, these consequences and its subcategories are presented in the form of a conceptual model.

    Keywords: marital infidelity, Sexual Infidelity, Emotional Infidelity, Extramarital Involvement, Qualitative Meta-Synthesis
  • فرزانه بیات*، لیلا کشفی

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) ACT (بر مدیریت هیجوان ،اجتناب تجربه ای و انعطاف پذیری شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعوه کننوده بوهمراکز مشاوره شهرستان خرم آباد بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسو یب دیو ده از خیانوت زناشوو ییمراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم آباد در سال 1401 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفور اززنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بودند که به روش نمونه گیری در دسوترس انتخواب و در دو گوروه15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پس آزمون پیگیری با گروه کنترل و آزمایش بود. برای جموع آوری داده هوا از پرسشونامه هوای - -تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران) 2001 (، اجتنواب تجربو ی ای گوامز و همکواران) 2011 ،)انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندر وال) 2010 (اسوتفاده شود بورای تحلیول داده هوا از روش طورحتحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوه صوورت 8جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار بر روی گروه آزمایش صورت گرفت و در این مودت گوروه کنتورلهیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها نشانگر آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میانگیننمرات مدیریت هیجان، اجتناب تجربه ای و انعطاف پذیری شناختی تاثیرگذار بوود) 0.05p< (. موی توواننتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر مدیریت هیجان و انعطاف پذیری شناختی و اجتنابتجربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر است.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش, مود یریت هیجوان, اجتنواب تجربوه ای, انعطواف پوذ یری شناختی, خیانت زناشویی
    Farzaneh Bayat *, Leyla Kashfi

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of acceptance and commitment therapy on emotion management, experiential avoidance and cognitive flexibility in women affected by marital infidelity who visited the counseling centers in Khorramabad. The statistical population included all women affected by marital infidelity who visited to counseling centers in Khorram Abad city in 2022. The research sample consisted of 30 women affected by marital infidelity. They were selected by convenience sampling method and randomly replaced in two groups of 15 people, experimental and control. The research design was a semi-experimental pre-test-post-test-Follow-up type with control and experimental groups. To collect data, Garnevsky et al.'s (2001) cognitive emotion regulation questionnaires, Gams et al.'s (2011) experiential avoidance, Dennis and Vander Wall's (2010) cognitive flexibility questionnaires were used to analyze the data. One-way Repeated Measures Analysis of Variance were use (p<0.005), Acceptance and commitment therapy was performed in the form of 8 sessions of 90 minutes and once a week on the experimental group, and during this period, no intervention was performed on the control group The results showed that acceptance and commitment therapy is effective in increasing emotion management and cognitive flexibility and reducing experiential avoidance.The findings showed that the Acceptance and Commitment Therapy had an effect on the average scores of emotion management, experiential avoidance and cognitive flexibility (p<0.05). It can be concluded that the Acceptance and Commitment Therapy is effective on emotion management and flexibility Cognitive adaptability and experiential avoidance of women affected by marital infidelity are effective.

    Keywords: acceptance, commitment therapy, emotion management, experiential avoidance, cognitive flexibility, Marital infidelity
  • محمد خالدیان*، سمیه شاهمرادی، یاسر مدنی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر تبیین فرآیند شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود.

    روش

    روش این پژوهش کیفی و از نوع گراندد تیوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان دارای همسر وابسته به مواد شهرستان قروه بود که 18 نفر از آن ها با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. همزمان با جمع آوری ‏داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت.

    یافته ها

    عوامل شناسایی شده و استخراج شده تاثیرگذار در شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شامل: الف) عوامل زمینه ساز شامل عوامل فردی، روانی، و بین فردی ، ب) عوامل آشکارساز شامل عوامل خانوادگی و خطر، ج) عوامل تدوام بخش شامل عوامل اجتماعی، فرهنگی، و محیطی، و د) عوامل تشدیدکننده شامل عوامل عاطفی و جنسی بودند. همچنین، راهبردها شامل مداخله در عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، محیطی، فرهنگی، بین فردی، ارتباطی، و مداخله ای بودند.

    نتیجه گیری

    عوامل متعددی در فرآیند شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد نقش دارند که با شناسایی آنها در محیط ها، فرهنگ ها، و جوامع مختلف، می توان اقدامات موثری در راستای کاهش خیانت زناشویی و حتی پیشگیری از اعتیاد تنظیم و تدوین نمود و زمینه آگاهی عمومی را ایجاد نمود.

    کلید واژگان: خیانت زناشویی, مصرف مواد, اعتیاد
    Mohammad Khaledian*, Somayeh Shahmoradi, Yaser Madani
    Objective

    The present research aimed to explain the formation process of marital infidelity in women with substance-dependent spouses.

    Method

    The method of this research was qualitative of the grounded theory type. The statistical population of the current research included women with substance-dependent spouses in the city of Qorveh, 18 of whom were selected by snowball sampling method. The data collection tool was an in-depth semi-structured interview. Simultaneously with data collection, coding and analyzing were performed in three stages of open, axial, and selective coding.

    Results

    The identified and extracted factors affecting the formation of marital infidelity in women with substance-dependent spouses included: a) Underlying factors, including individual, psychological, and interpersonal factors, b) Revealing factors, including family and risk factors, c) Perpetuating factors, including social, cultural, and environmental factors, and d) Aggravating factors, including emotional and sexual factors. In addition, the strategies included intervention in individual, family, social, environmental, cultural, interpersonal, communication, and intervention factors.

    Conclusion

    Several factors contribute to the formation of marital infidelity in women with substance-dependent spouses, and by identifying them in different environments, cultures, and societies, effective measures can be taken to reduce marital infidelity and even prevent addiction, and public awareness can be created.

    Keywords: Marital infidelity, Substance use, Addiction
  • طاهره رضایی، ناصر امینی*، عزت دیره، نازنین هنرپروران

    یکی از الگوهای مهم در زمینه بررسی کارکرد خانواده، الگوی کارکرد خانواده مک مستر است، پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس عملکرد خانواده مبتنی بر الگوی مک مستر،  با میانجی گری نگرش به خیانت در زوجین شهر شیراز انجام گرفت. این مطالعه همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود که تعداد 300 نفر از زوجین درحال تعارض شهر شیراز به روش تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های تعارضات زناشویی (MCQ)، سنجش خانواده (FAD)، نگرش به خیانت زناشویی را تکمیل کردند. جهت تحلیل یافته ها از روش معادلات ساختاری و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که بین خرده مقیاس های کارکرد خانواده با تعارضات زناشویی و نگرش به خیانت ارتباط معناداری وجود دارد (05/0<p). بنابر این بر اساس یافته های به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که جدا از عوامل اثرگذار کارکرد خانواده، تعارضات زناشویی و نگرش به خیانت در زوجین به عنوان متغیرهای واسطه در جهت بهبود و پایداری نظام خانواده نقش اساسی داشته و می بایست مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: تعارضات زناشویی, عملکرد خانواده, الگوی مک مستر, خیانت زوجین
    Tahereh Rezaie, Naser Amini *, Ezat Deyreh, Nazanin Honarparvaran

    One of the important models in the study of family functioning is the McMaster family functioning model. The aim of this study was to To find a model of the strauctural the structural equations for predicting marital conflicts based On the Mc Master model of family performance with a mediating role of the attitude of infidelity in couples in Shiraz. This study was a correlational and structural equation study in which 300 conflicting couples in Shiraz were randomly selected. Participants completed the Marital Conflict Questionnaire (MCQ), Family Assessment (FAD). Structural equation method and Pearson correlation coefficient and regression were used to analyze the findings. The results showed that there is a significant relationship between family functioning subscales with marital conflicts and attitudes toward infidelity (P <0.05).Therefore, based on the findings of this study, it can be said that apart from the effective factors of family functioning, marital conflicts and attitudes toward infidelity in couples as mediating Can be considered for the for the improvement and stability of the family system

    Keywords: marital conflicts, family functioning, McMaster Model, Marital infidelity
  • محمدحسین افشاری کرمانی*، حمیدرضا یزدانی، محمدحسین هاشمیان

    خانواده، به عنوان یک نهاد ارزشمند به جهت کارکردهای بسیار مهمی که دارد در تمامی فرهنگ ها موردتوجه قرار گرفته است. پس لازم است هرآنچه که به ساختار خانواده آسیب می زند را به درستی شناخت و در مقام اصلاح آن برآمد.پدیده روابط فرازناشویی، به عنوان یکی از آسیب های خانواده، در چند دهه اخیر پیامدهای ناگواری را برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته است. افسردگی، ازبین رفتن اعتماد همسر، طلاق عاطفی و جدایی از جمله پیامدهای این مسئله می باشد. این پژوهش برآن است که با بهره گیری از روش کیو، به تبیین الگوهای ذهنی مشاوران خانواده نسبت به عوامل پیدایی مسئله روابط فرازناشویی زوجین شهر تهران بپردازد. از آن روی که این روش، یکی از روش های کاربردی در کشف الگوهای ذهنی است از این روش بهره گرفته شده است. در این مطالعه، 15 مشاور خانواده مشارکت داشتند که در نهایت، 5 الگوی ذهنی (محیط گرایان، خانواده گرایان، باورگرایان، ارتباط گرایان و روان گرایان) به عنوان الگوی ذهنی در پیدایی این روابط کشف و تبیین گشته است. برای توصیف این 5 ذهنیت، از 34 عامل استخراج شده از پژوهش های علمی بهره گرفته شده است.

    کلید واژگان: الگوهای ذهنی, روش کیو, فرازناشویی, خیانت زناشویی, خانواده
    MohammadHossein Afshari Kermani *, Hamid Reza Yazdani, Mohammad Hossein Hashemian

    The family, as a valuable institution, has been considered in all cultures for its very important functions. Therefore, it is necessary to properly recognize everything that damages the structure of the family and take action to correct it.The phenomenon of extramarital affairs, as one of the harms of the family, in recent decades has had adverse consequences for the individual, family and society. Depression, loss of spouse trust, emotional divorce, and separation are some of the consequences.This study aims to explain the mental patterns of family counselors in relation to the emergence of the issue of extramarital affairs of couples in Tehran by using the Q method. Since this method is one of the practical methods in discovering mental patterns, this method has been used. In this study, 15 family counselors participated, and finally, 5 mental models (environmentalists, familyists, believers, communists and psychologists) were discovered and explained as a mental model in the emergence of these relationships. To describe these 5 mindsets, 34 factors extracted from scientific research have been used.

    Keywords: Mental patterns, Q method, extramarital affair, marital infidelity, Family
  • غلامرضا تاج بخش*، محمدرضا حسینی، مریم محمد میرزایی

    خیانت زناشویی به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی خاموش در تاروپود زندگی های امروز رخنه کرده، بنابراین جستجوی زمینه شکل گیری این معضل فرهنگی و اجتماعی امری غیرقابل انکار است. پژوهش حاضر، در پی آن است که با توصیفی اکتشافی و تحلیلی از معنای خیانت زناشویی دریابد زمینه ها و دلایل خیانت زناشویی در بین متاهلین شهر بروجرد چه بوده است؟ و این کنش چه دلالت ها و پیامدهایی را با خود به همراه داشته؟ داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و از روش نظریه زمینه ای (گرندد تیوری) برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 20 نفر از زوجینی که حداقل یک بار در زندگی مرتکب خیانت زناشویی شده اند مصاحبه گردید. یافته های حاصل از پژوهش منجر به استخراج علل خیانت زناشویی (ناسازگاری عاطفی و مشکلات رفتاری، فرسایش رابطه جنسی)، زمینه ها (ضعف باورها و اعتقادات مذهبی، نگرش ها و گرایش های لذت جویانه، سن، نوع شغل، طول مدت ازدواج، تاثیر دوستان، روابط قبل از ازدواج)، استراتژی ها (مقصر جلوه دادن همسر، توجیه رابطه، سوءاستفاده از مذهب) و پیامدهای ناشی از آن (فرسایش سرمایه ی اجتماعی خانواده، افزایش مشکلات خانوادگی) گردید.

    کلید واژگان: خیانت زناشویی, ناسازگاری عاطفی و مشکلات رفتاری, نگرش ها و گرایش های لذت جویانه, فرسایش رابطه جنسی, فرسایش سرمایه اجتماعی خانواده
    Gholamreza Tajbakhsh *, Mohamreza Hosseini, Maryam Mohammad Mirzaei

    Marital infidelity as one of the silent social ills has penetrated into the fabric of today's lives, so the search for the formation of this cultural and social problem is undeniable. The present study seeks to find out with an exploratory and analytical description of the meaning of marital infidelity. What were the grounds and reasons for marital infidelity among married people in Boroujerd? And what are the implications and consequences of this action? Research data were collected through semi-structured interviews and the grounded theory method was used to analyze the data. Using the theoretical and purposeful sampling method, 20 couples who have committed adultery at least once in their lives were interviewed. Findings of the study led to the extraction of causes of marital infidelity (emotional incompatibility and behavioral problems, sexual erosion), contexts (weakness of religious beliefs, hedonistic attitudes and tendencies, age, type of job, length Duration of marriage, the influence of friends, premarital relationships), strategies (blaming spouse, justifying relationship, abusing religion) and its consequences (erosion of family social capital, increasing family problems).

    Keywords: marital infidelity, emotional incompatibility, behavioral problems, hedonistic attitudes, tendencies, erosion of sexual relationship, erosion of family social capital
  • پریسا بهدوست*، مه سیما پورشهریاری، سیمین حسینیان
    مقدمه و هدف
    این پژوهش با هدف مقایسه الگوهای ارتباطی، سبک های ابراز هیجان و میزان صمیمیت در بین زنان خیانت دیده و عادی انجام شد
    مواد و روش ها
    روش پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده و عادی شهر تهران در سال 1396 بودند. از بین زنان خیانت دیده 65 نفر و از زنان عادی نیز 65 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ)، پرسشنامه ابرازگری هیجان (EEQ)، پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان (AEEQ) و مقیاس صمیمیت زناشویی (MIS) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. داده ها توسط آزمون مانوا و نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که بین زنان خیانت دیده و عادی در الگوهای ارتباطی، برخی از سبک های ابراز هیجان و صمیمیت تفاوت معناداری وجود دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    بر این اساس می توان نتیجه گرفت که زنان خیانت دیده در ازدواج خود عمدتا از الگوهای ارتباطی ناکارآمدی استفاده می کنند، ابراز هیجان مثبت در بین آنان به درستی صورت نمی گیرد وصمیمیت در ازدواجشان ضعیف است. نتایج این پژوهش می تواند در آموزش های روانی و مشاوره های زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: الگوهای ارتباطی, سبک های ابراز هیجان, صمیمیت, خیانت زناشویی, زنان
    Parisa Behdost *, Mahsima Porshehariari, Simin Hoseinian
    Introduction
    This study was done to compare communication patterns, emotion expression styles and intimacy among betrayed and normal women (non-betrayed).
    Materials and Methods
    The research method was descriptive and causal-comparative. The statistical population consisted of all betrayed and normal women of Tehran in 2018. Among the betrayed women, 65 subjects and among the normal women, also 65 subjects were selected by purposive sampling..Communication Patterns Questionnaire (CPQ), Emotional Expression Questionnaire (EEQ), Ambiguity over Emotional Expression Questionnaire (AEEQ) and Marital Intimacy Scale (MIS) were used for gathering data. The data were analyzed by MANOVA and SPSS-22 software.
    Findings
    The findings showed that there was a significant difference between betrayed and normal women in communication patterns, some of emotion expression styles and intimacy. Accordingly, it can be concluded that betrayed women mainly use dysfunctional communication patterns in their marriage, positive emotions expression are not addressed properly and that the intimacy in their marriage is weak.
    Conclusion
    The results of this study can be used in psycho-education and marital counseling.
    Keywords: Communication Patterns, Emotional expression styles, Intimacy, marital infidelity, Women
  • ابوالقاسم خادمیان

    هدف از پژوهش حاضر شناسایی علل گرایش زوجین به خیانت زناشویی و پیامدهای اجتماعی و امنیتی آن در استان سمنان می باشد. این پژوهش، به صورت پیمایشی و به وسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. واحد تحلیل در این پژوهش، فرد می باشد. جمعیت آماری مورد نظر در پژوهش حاضر شامل کلیه زوج های ساکن در شهرهای استان سمنان در سال 1397 می-باشند. برای انجام نمونه گیری در تحقیق حاضر از روش تصادفی چندمرحله ای، سیستماتیک و تصادفی ساده می باشد، استفاده گردید. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر است. با توجه به نتایج ، متغیرهای مستقل (سرمایه اجتماعی، یادگیری اجتماعی، کنترل اجتماعی) 0.44 درصد از واریانس متغیر وابسته (گرایش به خیانت زناشویی) را تبیین می کنند. با مد نظر قرار دادن ضریب تاثیر هر یک از متغیرهای مستقل، می توان گفت اثر متغیر یادگیری اجتماعی بر گرایش به خیانت زناشویی، منفی و قوی و اثر متغیر سرمایه اجتماعی بر گرایش به خیانت زناشویی، منفی و نسبتا قوی است. کنترل اجتماعی نیز دارای اثر منفی و متوسط می باشد. اثر مثبت به معنای افزایش گرایش به خیانت زناشویی و اثر منفی به معنای کاهش گرایش به خیانت زناشویی است.

    کلید واژگان: گرایش به خیانت زناشویی, سرمایه اجتماعی, یادگیری اجتماعی, کنترل اجتماعی, مصرف رسانه ای
    abolghasem khademian

    The purpose of this study was to identify the causes of couples' tendency to marital infidelity and its social and security consequences in Semnan province. This research is a survey researcher-made questionnaire. The unit of analysis in this study is the individual. The statistical population of this study includes all couples residing in Semnan province in 1977. The sampling method was multi-stage, systematic and simple random sampling.The sample size is 384 according to Cochran formula. According to the results, independent variables (social capital, social learning, social control) account for 0.44% of the variance of the dependent variable (tendency to marital infidelity). Considering the impact factor of each of the independent variables, it can be said that the effect of social learning variable on marital infidelity tendency is negative and strong and the effect of social capital variable on marital infidelity tendency is negative and relatively strong. Social control also has a negative and moderate effect. Positive effect means increasing tendency to marital infidelity and negative effect means decreasing tendency to marital infidelity.

    Keywords: Marital Infidelity, Social Capital, Social Learning, Social Control, Media Use
  • ابوالقاسم خادمیان

    یکی از آسیب های موجود در خانواده ها پدیده ای تحت عنوان روابط " فرا زناشویی" یا "خیانت" است. عوامل زیادی در شکل گیری گرایش به خیانت زناشویی می تواند موثر باشد. مقاله حاضر تلاش کرده است با سنجش میزان سرمایه اجتماعی موجود در خانواده های شهرستان ها استان سمنان و میزان مصرف رسانه آنها، تاثیر آنها را بر گرایش زوجین به خیانت زناشویی مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد متاهل ساکن در استان سمنان و تعداد نمونه برایر با 401 نفر می باشد. نتایج تحقیق موید آن است که بین گرایش به خیانت زناشویی و سرمایه اجتماعی موجود در خانواده رابطه قوی و معکوسی وجود دارد. همچنین بین گرایش زوجین به خیانت زناشویی و مصرف اینترنت و ماهواره آنها رابطه مثبت و در حد متوسط و بین گرایش به خیانت زناشویی و تماشای تلویزیون داخلی توسط آنها رابطه ضعیف و معکوسی وجود دارد.مقاله حاضر تلاش کرده است با سنجش میزان سرمایه اجتماعی موجود در خانواده های شهرستان ها استان سمنان و میزان مصرف رسانه آنها، تاثیر آنها را بر گرایش زوجین به خیانت زناشویی مورد ارزیابی قرار دهد.

    کلید واژگان: خیانت زناشویی, سرمایه اجتماعی, مصرف رسانه, استان سمنان
    abolghasem khademian

    One of the traits in families is a phenomenon called "extramarital" or "infidelity". Many factors can contribute to the formation of a tendency to marital infidelity. The present paper has attempted to evaluate the effect of social capital on families of Semnan province cities and their media consumption and their effect on couples' tendency to marital infidelity.The statistical population of this study includes married people residing in Semnan province and the sample size is 401 people. The results show that there is a strong and inverse relationship between the tendency to marital infidelity and the social capital in the family. There is also a positive and moderate relationship between couples' tendency to marital infidelity and their Internet and satellite use, and a weak and inverse relationship between marital infidelity and domestic television viewing.The statistical population of this study includes married people residing in Semnan province and the sample size is 401 people. The results show that there is a strong and inverse relationship between the tendency to marital infidelity and the social capital in the family. There is also a positive and moderate relationship between couples' tendency to marital infidelity and their Internet and satellite use, and a weak and inverse relationship between marital infidelity and domestic television viewing.

    Keywords: Marital Infidelity, Social Capital, Media Consumption, Semnan Province
  • سیامک محمدی، محدثه ناصری*، لیلا پنچه حیدری

    خانواده به عنوان کوچکترین واحد تشکیل دهنده جامعه بشری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استحکام کانون خانواده تاثیر بسیاری عمیقی بر تربیت نسل آینده دارد. در دنیای امروز حفظ بنیاد خانواده از مهمترین مسائل و چالش های پیش رو  در شهر تهران می باشد. ظهور تکنولوژی های نوین ارتباطی در عصر حاضر به همراه تحولاتی که در فضای مجازی بوجود آمده است ، بسیاری از کارکردهای خانواده را در شهر تهران دچار اختلال کرده است.،بطوریکه اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی یکی از ابزارهای تاثیر گذار در روابط زناشویی ارتکاب خیانت هستند. تحولاتی که در خانواده منشاء بروزدگرگونیهایی عمیق و اساسی در نوع روابط و ارزش های خانوادگی می باشندو نگرش به روابط خارج از چهار چوب زناشویی بین افرادی که در شبکه های اجتماعی  عضویت دارند وخیم تراست .هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت استفاده از فضای مجازی و تاثیر آن بر خیانت زناشویی در شهر تهران می باشد. روش مورد استفاده تحقیق، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی بوده و جهت پردآوری داده ها از  روش اسنادی ، کتابخانه ای و میدانی  استفاده شده است.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که:  سهم عوامل اجتماعی  28درصد ، عوامل فرهنگی 14 درصد ،عوامل اقتصادی  11 درصد ،عوامل روان شناختی 41درصد ، عوامل انتظامی و امنیتی  6 درصد  می باشد که نشان می دهد عوامل روانشناختی (برخورداری از شخصیت ضد اجتماعی) بیشترین تاثیر در گرایش افراد به خیانت زناشویی را دارا می باشد.

    کلید واژگان: فضای مجازی, خیانت زناشویی, خانواده, شهر تهران
    Siamak Mohammadi, Mohadese Naseri *, Leila Panjeh Heydari

    The family, as the smallest unit of human society, is of particular importance. The strength of the family center has a profound effect on the upbringing of the next generation. In today's world, maintaining the family foundation is one of the most important issues and challenges ahead in Tehran. The emergence of new communication technologies in the present era, along with the developments that have taken place in cyberspace, has disrupted many family functions in the city of Tehran.So that the Internet and virtual social networks are one of the effective tools in marital relations and betrayal. Developments in the family are the source of profound and fundamental changes in the type of relationships and family values, and attitudes toward relationships outside the context of marital relations between people who are members of social networks are severe.The purpose of this study is to investigate the status of cyberspace use and its effect on marital infidelity in Tehran. The research method used is based on descriptive-analytical method and documentary, library and field methods have been used to collect data.The results showed that the share of social factors is 28%, cultural factors 14%, economic factors 11%, psychological factors 41%, law enforcement and security factors 6%, which shows that psychological factors (having antisocial personality) are the most It has an effect on people's tendency to infidelity.

    Keywords: Cyberspace, Marital Infidelity, Family, City Of Tehran
  • شبنم رفیعی، فرهاد جمهری*
    هدف

    هدف این پژوهش، تعیین رابطه خیانت زناشویی و سبک های عشق ورزی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر بود.

    روش

     روش این پژوهش توصیفی از نوع، همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه زوج هایی که در طی دوران زناشویی(حداقل دو سال از ازدواجشان گذشته است)، حدقل یک بار تجربه خیانت (به صورت رابطه مجازی،پیامک یا تماس تلفنی و رابطه جنسی) درزندگی زناشویی داشته اند، و برای حل مشکلات خود به مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران مراجعه کرده اند، بودند. با توجه به جدول کرجسی مورگان تعداد نمونه مورد نظر 350 زوج بود. که به صورت خوشه ای تصادفی در مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران، انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون و مقیاس سبک های عشق ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها در این تحقیق وارد رایانه و از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که بین خیانت زناشویی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر رابطه معنی داری وجودنخواهد داشت . ولی، با افزایش سبک های عشق ورزی(صمیمیت، هیجان و تعهد)، رضایت جنسی زوجین از یکدیگر افزایش یافت و بالعکس.

    نتیجه گیری

     بین عشق و تداوم رابطه ی عاشقانه، رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشت و هر چه قدر عشق و علاقه بین زوجین بیشتر می شد ، آنان از تعهد و رضایتمندی بیشتری برخوردار خواهند بود.

    کلید واژگان: خیانت زناشویی, رضایت جنسی و سبک های عشق ورزی
    Shabnam Rafiee, Farhad jomhory*
    Purpose

    The purpose of this study was to determine the relationship between marital infidelity and love styles with sexual satisfaction of couples.

    Method

    The method of this study was descriptive-correlational. The research population included all couples who have had at least two years of marriage (at least two years after their marriage), at least once experienced infidelity (in the form of a virtual relationship, texting or phone call and sexual intercourse), and to resolve their own problems. Welfare counseling centers in Tehran were visited. According to the Krejcie Morgan table, the sample size was 350 couples. They were selected by random clustering in Tehran Welfare Counseling Centers and answered the Hudson Sexual Satisfaction Questionnaire and the Sternberg Love Scale. In descriptive statistics, mean and standard deviation, and inferential statistics, Pearson correlation test was used. The data were analyzed by SPSS software.

    Results

    The results showed that there was no significant relationship between marital infidelity and sexual satisfaction of couples. However, as love styles increased (intimacy, excitement, and commitment), couples' sexual satisfaction increased, and vice versa.

    Conclusion

    There was a positive and meaningful relationship between love and the continuation of love. The more love and affe

    Keywords: Marital Infidelity, Sexual Satisfaction, and Love Styles
  • زهرا قاسمی *، زهرا میرزانیا، مژگان حیاتی
    هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه روان آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی-رفتاری گاتمن بر بهبود دل زدگی زناشویی و باورهای ارتباطی غیرمنطقی زنان متاهل با نگرش به خیانت زناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره مهرآیین شهر تهران در سال 1397 بودند. 30 نفر زن به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هفت نشست 120 دقیقه‏ ای برنامه روان آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی-رفتاری گاتمن را آموزش دیدند. سپس از آن ها پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ‏های دل زدگی زناشویی پاینز (2003)، پرسشنامه باورهای ارتباطی غیرمنطقی آیدلسون و اپستاین (1982) و پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی واتلی (2008) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره در سطح معنی داری کمتر از 0/05 و نرم افزار SPSS نسخه 24 صورت گرفت. بررسی‏ های آماری نشان داد که دل زدگی زناشویی و باورهای ارتباطی غیرمنطقی پس از برنامه روان آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی-رفتاری گاتمن در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافته است (0/05>P). بر اساس یافته های این پژوهش برنامه روان آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی-رفتاری گاتمن می‏ تواند شیوه مناسبی برای کاهش دل زدگی زناشویی و باورهای ارتباطی غیرمنطقی زنان متاهل با نگرش به خیانت زناشویی باشد.
    کلید واژگان: روی آورد سیستمی, رفتاری گاتمن, دل زدگی زناشویی, باورهای ارتباطی, خیانت زناشویی
    Zahra Ghasemi *, Zahra Mirzania, Dr Mojgan Hayati
    The aim of this study was to investigate the effectiveness of participation in psycho- educational program based on Guttmann’'s systemic- behavioral approach on couple burnout and irrational relationship beliefs in married women with attitudes towards marital infidelity. The method of the study was quasi-experimental with the pretest, post-test and control group design. The statistical population included women referring to psychiatric and psychological counseling services in Tehran city in year 2018. In the study 30 women with attitudes towards marital infidelity were chosen as samples and randomly were divided in 2 groups of individuals as control and experimental. The experimental groups practiced the participation in psycho- educational program based on Guttmann’'s systemic- behavioral approach for seven 120-minute weekly sessions. Then, post-test was performed for them. For data collecting, the couple burnout of scale Pines (2003), development of a measure of dysfunctional belief scale of Eidelson and Epstein (1982) and attitudes toward infidelity scale of Whatley (2008) were used. Data analysis was done by using multivariate analysis of multi covariance by SPSS 24 software at a significant level less than 0.05. Statistical data analysis illustrated participation in psycho- educational program based on Guttmann’'s systemic- behavioral approach that amounts of couple burnout and irrational relationship beliefs in married women with attitudes towards marital infidelity were significantly decreasing in experimental than control group. According the findings of this study, participation in psycho- educational program based on Guttmann’'s systemic- behavioral approach can be a good approach to decreasing couple burnout and irrational relationship beliefs in married women with attitudes towards marital infidelity.
    Keywords: Guttmann''s systemic- behavioral approach, couple burnout, relationship beliefs, marital infidelity
  • فروغ سادات موسوی، حسین اسکندری*، فریبرز باقری
    زندگی خانوادگی با خطراتی گره خورده است که استمرار حیات خانوادگی و سلامت خانواده را مختل میکنند. یکی از این خطرها خیانت زناشویی است که مشکلات زیاد و آثار روانی بسیاری برای شخصی که مورد خیانت واقع شده است، در پی دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی دو روش درمانی، واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر زنان خیانت دیده شهر تهران بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزماشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و جامعه شامل تمامی زنان متاهلی بود که مورد خیانت واقع شده و به مراکز مشاوره سازمان بهزیستی شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه 45 نفر از مراجعین بود که به صورت تصادفی در سه گروه (آزمایش1، آزمایش2 و کنترل) و هر گروه 15 نفر، قرار گرفتند. هر گروه آرمایش 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) و رضایت زناشویی انریچ (السون، فورنیر، دراکمن، 1989) بود. نتایج آماری حاکی از آن بود که هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نیز نشان داد که میان دو گروه روش درمانی گلاسر و هیجان مداری از لحاظ یکی از متغیر های وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج به دست آمده از آزمون تقریبی LSD حاکی از آن بود بین اثر بخشی درمان گلاسر و هیجان مداری بر میزان کیفیت روابط زناشویی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد اما نمره رضایت زناشویی در روش درمانی هیجان مدار بالاتر از روش درمانی گلاسر می باشد. بنابراین هر دو درمان در افزایش کیفیت و رضایت زناشویی موثر بوده و درمان هیجان مدار در متغیر رضایت زناشویی اثربخش تر از واقعیت درمانی بوده است.
    کلید واژگان: خانواده, خیانت زناشویی, واقعیت درمانی, هیجان مدار, کیفیت زناشویی, رضایت زناشویی
    Foroghosadat Mosavi, Hossein Eskandari*, Fariborz Bagheri
    Family life is tied to many dangers that destroyed family life and family health. One of these dangers is marital infidelity, which has many problems and many psychological effects for someone who has been betrayed. Therefore, the purpose of this study was to compare the effectiveness of two therapies, reality therapy and emotionally focused therapy on betrayed women in Tehran. The research design was quasi-experimental with two experimental groups and one control group. The community consisting of all married women who were betrayed and referred to counseling centers of the Behzisty organization of Tehran. A sample of 45 patients was randomly divided into three groups (Experiment 1, Experiment 2 and Control) and each group have 15 patients. The research instruments included marital quality questionnaire (Busby et al., 1995) and Enrich marriage satisfaction (Olson, Fornier, and Drackman, 1989). The statistical results indicated that both experimental groups had a significant difference compared to the control group. The results of multivariate covariance analysis also showed that there is a significant difference between the two groups in Glaser's therapeutic approach and Emotionally focused therapy on dependent variables. The results of the LSD test showed that there was no significant difference between the efficacy of Glaser's therapy and Emotionally focused therapy on marital quality in the post-test, but marital satisfaction score in EFT was higher than Glaser's therapeutic approach. Therefore, both treatments have been effective in increasing the marital quality and marital satisfaction, and emotion-focused therapy has been more effective in marital satisfaction than the Reality therapy.
    Keywords: family, marital infidelity, reality therapy, emotionally- focused therapy, maritalquality, marital satisfaction
  • Mojtaba Sedaghati Fard *, Fatemeh Gholi Zade

    The aim of this research is to create and to normalize the marital infidelity predictor test. The method used in this study is post-event and it uses the survey technique. The statistical population consists of women residents in Tehran and for investigating the subject and determining the technical characteristics of the questionnaire, 200 individuals are selected, through cluster sampling, who completed the designed questionnaire. The results from the hypotheses testing show that the calculated Cronbach’s alpha, for the reliability coefficient of marital infidelity predictor test is equal to 0.90. The validity of the questionnaire is estimated by using the exploratory factor analysis. 6 factors (sexual, emotional, and communication diversities, motivation to take revenge from the betrayed spouse, the spouse’s unattractiveness, sexual dysfunction, impressionability from the media, and an imbalance of power in the couple’s relationships) are extracted that determine its variance. The results of the hypotheses testing show that there is a relation between the total score of the marital infidelity measure and each of the six factors that are extracted from factor analysis.

    Keywords: Marital infidelity, sexual dissatisfaction, creation, normalization, predictor test
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال