به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ابن‏سينا » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ابن‏سينا» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رضا بخشایش *

    مسئله نفس و تجرد آن از دیرباز یکی از بحث های مهم فلسفه بوده که فیلسوفان نظر های خود را همواره ابراز کرده اند و ادله خویش را ارائه داده اند. در مقاله حاضر، نویسنده تجرد نفس را ازمنظر ابن سینا و ملاصدرا و مقایسه آن با آیات و روایات بررسی کرده است. روش تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی است. هدف از تحقیق این است که نشان دهیم در این موضوع عقل و وحی هم داستان اند. البته در برخی مسائل همچون نحوه تجرد نفس، میان ابن سینا و ملاصدرا اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف مذکور از این امر ناشی شده است که آیا نفس جسمانیهالحدوث است یا روحانیهالحدوث. عمده ادله ملاصدرا  یازده دلیل که در اسفار ذکر شده از ابن سینا و فخر رازی گرفته شده است. در جستار پیش رو، به دو دلیل ملاصدرا که اشکال کمتری دارد، خواهیم پرداخت. درپایان روشن می شود که آیات و روایات با بیان های مختلف حاکی از تجرد نفس است، هرچند با نظر ملاصدرا همخوانی بیشتری دارد تا نظر ابن سینا.

    کلید واژگان: نفس, تجرد نفس, حرکت استکمالی نفس, جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا, ابن سینا, ملاصدرا}
    Reza Bakhshayesh *

    Man’s soul and its incorporeality have since long been one important philosophical controversy among philosophers who proposed their own theories along with their arguments.
    In what follows, the author has studied the incorporeality of soul as per Ibn Sina and Mulla Sadra’s views and then compared them to the Qur’an and traditions. The adopted method is library references and descriptive-analytic. The aim is to show that reason and revelation agree on this issue. However, there is a difference of interpretation between Ibn Sina and Mulla Sadra on how the soul is incorporeal. This difference comes from the question whether man’s soul is created bodily or spiritually. Mulla Sadra’s major arguments -eleven mentioned in al-Asfar- owe to those of ibn Sina and Fakhr al-Din al-Razi. As to Mulla Sadra’s, we only address two arguments which seem less erroneous.
    In the end, it becomes clear that the Qur’an and traditions suggest the incorporeality of the soul in various phrasings; they are more harmonious with Mulla Sadra’s interpretation than Ibn Sina’s, though.

    Keywords: soul, the incorporeality of soul, the ever-developing movement of soul, bodily-created, spiritually-subsisting, İbn Sina, Mulla Sadra}
  • محمد نجاتی*، فاروق طولی

    متخیله، قوه ای است که ترکیب و تفصیل در صور و معانی حسی، خیالی، وهمی و عقلی را انجام می دهد. فلاسفه مسلمان در مورد این قوه دو رویکرد متفاوت در پیش گرفته اند. برخی به تقلیل و حتی انکار آن معتقدند و برخی دیگر نیز وجود آن را پذیرفته اند. فلاسفه معتقد به وجود این قوه، بیشتر دو گونه کارکرد را به آن نسبت داده اند. کارکرد نخست، ترکیب و تفصیل صور و معانی مختلف است که البته بررسی دلایل و شواهد موجود ما را به این نتیجه می رساند که کارکرد یادشده، فعل خود نفس و نه قوه ای از قوای آن می باشد. کارکرد دوم نیز تبدیل مفاهیم کلی وحی به جزئیات و محسوسات و همچنین تمثل صور عقلی وحیانی است. با این وجود، فلاسفه بزرگ مسلمان از جمله ابن سینا و ملاصدرا با تاکید بر کارکرد حس مشترک و خیال پیامبر9 در مشاهده و ادراک صور و معانی جزئی و محسوس وحیانی، از این کارکرد قوه متخیله چشم پوشیده اند؛ بر خلاف آنچه برخی معاصرین درباره فاعلیت نفس پیامبر9 در فرایند دریافت وحی مطرح می کنند.

    کلید واژگان: متخیله, : تصرف, ابن سینا, ملاصدرا, وحی}
    Mohammad Nejati *, Farugh Tooli

    Imagination is the faculty that performs the combination and elaboration of sensory, imaginary, illusory and intellectual forms and meanings. Muslim philosophers have taken two different approaches regarding this faculty. Some believe in reducing and even denying it, while others accept its existence. Philosophers who believe in the existence of this faculty have mainly attributed two types of functions to it. The first function is the combination and elaboration of different forms and meanings, which, of course, the examination of the available reasons and evidence leads us to the conclusion that the mentioned function is the action of soul (nafs) itself and not one of its faculties. The second function is to transform the general concepts of revelation into details and sensible objects, as well as to ideate the intellectual revelatory forms. Nevertheless, the great Muslim philosophers, including Ibn Sīnā and Mullā Ṣadrā, have turned a blind eye to this function of the imagination by emphasizing the function of the Prophet's common sense and imagination in observing and perceiving partial and tangible revelatory forms and meanings, contrary to what some contemporaries bring up about the subjectivity of the Prophet's soul in the process of receiving revelation.

    Keywords: Iamginal, Modification (Taṣarruf), Ibn Sīnā, Mullā Ṣadrā, Revelation}
  • محمدمهدی داور*، قاسمعلی کوچنانی

    lساله معاد از جمله مسایل بسیار مهم و بحث برانگیزی است که همواره مورد بحث در میان بسیاری از فلاسفه و بخش بزرگی از متکلمان و الهی دانان بوده است. اغلب حکمای مسلمان معاد را پذیرفته و آن را اثبات کرده اند و فقط در مورد کیفیت آن با یکدیگر اختلاف دارند. بسیاری از متکلمان مسلمان جز متکلمان فرقه ای که به تناسخ قایل می باشند، معاد را از اصول دین دانسته و اصل آن را به صورت عقلی اثبات، و جزییات آن را به صورت سمعی تبیین کرده اند. شیخ الرییس ابوعلی سینا و شیخ اشراق نیز از حکمایی هستند که معاد را اثبات کرده اند و البته برای اثبات و تبیین معاد راهی متفاوت از متکلمان پیموده اند. هر دو حکیم بر اساس تدوین یک نظام منسجم نفس شناسی به اثبات و تبیین معاد پرداخته و آن را بر اساس نظام نفس شناسی خود هماهنگ کرده اند. بنابراین برای فهم معادشناسی ابن سینا و سهروردی ابتدا باید نظام نفس شناسی دو فیلسوف شناخته گردد. بوعلی و سهروردی مسایل مختلفی را در نظام نفس شناسی خود مطرح کرده اند، ولی آنچه که در این مقاله به آن پرداخته شده است، مساله بقای نفس بر اساس تجرد نفس و بحث استکمال نفس به مثابه دو مقدمه برای اثبات وجوب معاد می باشد.

    کلید واژگان: معاد, نفس شناسی, بقای نفس, استکمال نفس, نفس ناطقه انسانی, ابن سینا, سهروردی}
    Mohamad Mahdi Davar*, Ghasem Ali Kouchnani

    The problem of resurrection, one of the most important issues in the philosophy and theology. Some of Muslim philosophers and the vast majority of theologians always discussed about this topic. Some of Muslim philosophers accepted this problem and prove it, but, in quality of occurrence of them, they have differ believe from each other. However, some of Muslim theologians except those who believe in transmogrification, they consider the resurrection to be one of the principle of religion, beside monotheism and prophecy. Moreover, they proved the principle of resurrection through reasons, and explanations them elaborates through the Holy Quran and Prophetic saying (Traditions- Hadith). Avicenna and Suhrawardi have been proving resurrection. Of course, for prove of this problem, they adopted of different manner from Muslim Theologians. Both of philosophers according to codify of ordinary psychological system, have proved and explanation this issue. Thus, for understand of Avicenna and Suhrawardi’s eschatology. First of all, we must understand of their psychological system. Furthermore, in this paper, we will discuss about survival of the soul according to immaterial soul and perfecting of soul as two premises for prove of resurrection.

    Keywords: Resurrection, Psychology, Survival of the soul, Perfecting of soul, Human rational soul, Avicenna, Suhrawardi}
  • معصومه رجب نژادیان *، یونس اسکندری

    آدمیان همواره در پی پاسخگویی به سوالاتی درباب وجود خود و نحوه آگاهی نسبت به آن و سایر امور بوده اند. آنان نمی توانستند جسم را به عنوان ماده ای اصیل و محیط بپذیرند؛ ازهمین رو، تمام فلاسفه به بررسی جسم و جستذو جوی جوهری غیرمادی در وجود انسان اهتمام ورزیدند که از آن تعبیر به نفس می شود. ابن سینا ازجمله اولین فلاسفه اسلامی می باشد که به بررسی نفس پرداخته و آن را جوهری مجرد و مدبر معرفی کرده است که تدبیر تمام امور بدن را بر عهده دارد و در وجود و ماهیت خود هیچ گونه تعلقی به جسم مادی ندارد. بررسی نفس و نحوه آگاهی آن در اندیشه ابن سینا می تواند پاسخگوی سوالات نسل بشر درباب نحوه وجود و آگاهی انسان نسبت به امور حاضر و پیشین باشد و آنان را از جوهری محیط بر تمام امور انسانی آگاه سازد. این مقاله با بررسی توصیفی-تحلیلی دیدگاه ابن سینا درباب نفس و چگونگی تعقل امور توسط این جوهر حادث و درعین حال باقی به ارایه این مسیله می پردازد که نفس آدمی به عنوان جوهری مجرد که همزمان با بدن حادث می گردد، به کمک قوای خاص خود به تدبیر بدن و تعقل درباب امور گوناگون می پردازد و پس از فنای جسم، با تمام آگاهی های پیشین، همچنان باقی می ماند.

    کلید واژگان: نفس, نحوه آگاهی, ابن سینا, تجرد, جوهریت, بدن, فناناپذیری}
  • علی قنبریان *

    بحث در خصوص چیستی لذت و اهمیت و جایگاه آن همواره یکی از موضوعات مورد مطالعه بشر است. لذت از مفاهیم مهم و کاربردی است و در زندگی انسان ها نقش زیادی دارد. همه انسان ها در طول روز با لذت عجین هستند. حتی در درمان بیماری های روحی و ناهنجاری ها و عادات ناپسند، می توان از لذات استفاده کرد. معادل انگلیسی لذت گرایی، «Hiedonism» است که از ریشه کلمه یونانی hedone به معنای لذت آمده است. در این مقاله به تعریف لذت از دیدگاه برخی از اندیشمندان و مکاتب فکری تاثیرگذار پرداخته و اقسام آن بررسی شده است. در این نوشتار از طریق کتابخانه ای گردآوری اطلاعات مربوط به «لذت» انجام شده و به شیوه توصیفی تحلیلی پردازش صورت گرفته است. تمامی ارجاعات منبعی و سندی به گونه درون متنی (ای پی ای / APA) است.

    کلید واژگان: لذت, لذات دنیوی, لذات اخروی, جرمی بنتام, سهروردی, ابن سینا, ملاصدار}
  • حبیب الله (حسیب) احسانی*

    پرسش از حقیقت و ماهیت انسان، از پرسش های اساسی فلسفه و پاسخ به این پرسش، مدار فلسفه ورزی فیلسوفان بوده است. ابن سینا، در قامت قطب بی رقیب فلسفه ی اسلامی، هم در استقلال و امتداد فلسفه ی اسلامی و هم پاسخ گویی به پرسش های بنیادین فلسفی، هم چنان بی رقیب است. ابداع در اصل مساله و یا اقامه ی برهان نو، دو ویژگی شاخص نظام فلسفی سینوی است. برهان «انسان معلق در فضا» یا «هواء طلق» یکی از نوآوری های فلسفی او برای اثبات حقیقت نفس، تجرد نفس، غیریت نفس و بدن و چگونگی علم به نفس است. ابن سینا در چند اثر فلسفی خویش از این برهان بهره جسته و آن را از قاطع ترین براهین برای اثبات مسایل پیش گفته دانسته است. این برهان، توجه فیلسوفان پس از وی را نیز جلب کرده است. مقاله پیش رو با اتکاء به آثار ابن سینا و دیگر منابع حکمت اسلامی در صدد ارایه تقریر جامع از این برهان برآمده است. تبیین مدعیات و مفروضات نهفته در این برهان، اشاره به امتداد آن در آثار و انظار فیلسوفان مشایی، اشراقی، صدرایی و نوصدرایی و بازتاب آن در تاریخ فلسفه ی غرب، و اشاره اجمالی به بعضی از نقدها، از جمله مطالبی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: ابن سینا, برهان هواء طلق, برهان انسان معلق, حقیقت نفس, علم حضوری}
  • علی افضلی*

    شیخ الرییس ابوعلی سینا، «صادر اول» در فلسفه خود را «عقل اول» می نامد و برای آن اوصاف  خاصی قایل است. از سوی دیگر در دین تعابیر مختلفی درباره «نخستین مخلوق» آمده است، که از آن جمله، «عقل» و «روح رسول اکرم؟ص؟» است. ابن سینا، برای نشان دادن سازگاری نظریه خود با آموزه های دینی، روایات مربوط به «اولیت عقل» را شاهد صحت نظریه «اولیت عقل اول» می آورد. نگارنده در این مقاله به موضوع ادعای مطابقت «عقل اول» با دو تعبیر دینی مذکور پرداخته و کوشیده   ثابت کند که: اولا معنای اصطلاح «عقل» در نظام آفرینش فلسفه ابن سینا، با معنای آن در آیات و روایات، و نیز معنای «اولیت عقل» در این دو نظام، کاملا با هم متفاوت اند و از این رو این دو غیر قابل تطبیق با یکدیگرند.  ثانیا ابن سینا هیچ ذکری از احادیث نخستین مخلوق بودن «روح پیامبر اکرم؟ص؟» نمی کند و نمی کوشد روح آن حضرت را با «عقل اول» تطبیق دهد، زیرا چنین تطبیقی مستلزم اشکالات متعددی است، و چه بسا وی به برخی از آنها آگاه بوده که ادعای آن را نکرده است. عمده ترین این اشکالات، مساله «تقدم نفس بر بدن» است که شیخ الرییس آن را قبول ندارد، در حالی که روایات متواتر، به صراحت بر آن دلالت دارند. از این رو نمی توان ادعا کرد که «عقل اول» _ که در فلسفه بوعلی بر همه مخلوقات تقدم دارد _ همان «روح حضرت رسول؟ص؟ » است، که شیخ آن را حادث به حدوث بدن، و نه مقدم بر آن می داند. در متن مقاله، بعضی دیگر از اشکالات مطابقت «عقل اول» با «روح» آن حضرت و ناسازگاری این ادعا با آموزه های وحیانی نشان داده شده است.

    کلید واژگان: حضرت رسول اکرم؟ص؟, ابن سینا, صادر اول, روح و نفس, عقل اول, احادیث «اول ما خلق الله»}
  • مهرداد امیری*

    مفهوم نبوت در نگاه نخست یک مسیله ی کلامی و دینی صرف به نظر می رسد، و شاید از این جهت باشد که در فلسفه کمتر به عنوان یک مسیله ی مستقل عقلی بدان پرداخته شده است. این درحالی است که با نگاهی دقیق در فلسفه ی ابن سینا با توجه به تحلیلی که وی از هستی، انسان، جامعه و چیستی وحی دارد، امری کاملا عقلانی و مبتنی بر ضرورت عقلایی است. ایشان با توصیفی که از نبوت دارد مدعی است نبی انسانی است کامل و از هر جهت دارای کمالات ممکن که با اتصال به عقل فعال به کسب حقایق اصیل نایل می شود. وی از سه جهت وجود نبی را امری ضروری بر می شمارد؛ نخست از جهت اجتماعی به عنوان عاملی برای هدایت و کمال اجتماع، دوم به عنوان عنصری ضروری برای تحقق نظام احسن با توجه به عنایت الهی و سوم از این جهت که از نظر معرفت شناسی دریافت حقیقت اصیل بالضروره نیازمند ادراک معارف الهی است.این جستار برآن است که با نگاهی توصیفی - تحلیلی به برجستگی بحث نبوت، بویژه ضرورت آن در آثار ابن سینا پرداخته و از خلال آثار ایشان به صورتبندی سه استدلال در این باب بپردازد.

    کلید واژگان: ضرورت نبوت, ابن سینا, وحی, اجتماع}
    Mehrdad Amiri

    Irony means humor, sarcasm and showing conflicting aspects of a text or work, which often causes laughter. Irony is also used as a visual technique in the narrative or form of a visual work. In this article, irony in three paintings of the Shiraz school of painting and in particular the Al-Inju period is examined because it is believed that the social conditions of the Mongol rule caused Iranian artists to use illustrations and books. Arai have expressed some concepts ironically and ironically. Therefore, the purpose of the research is to introduce the components and applications of irony, and the other is to analyze the quality of irony in the content and form of three illustrations of the illustrated Shahnamehs of the Al-Injo period, including "The imprisonment of Zahak by Fereydon", "Death of Chahar Hamdel Ki Khosro" and "Accusation". Soudabeh to Siavash. The research material is derived from library data and is based on descriptive-analytical method. The findings of the research show that paintings are more capable of ironic analysis in which the main subject is faced with deep and absolute conditions such as death or a dangerous situation that leads to death. In all the examined pictures, there was an element of taste and structural irony and situational irony were used in them.

    Keywords: Necessity ofProphethood, Ibn Sina, .revelation, community}
  • روح الله روحانی

    این تحقیق با رویکرد فلسفی و با به کارگیری روش تحلیلی توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای به تبیین نظریه صدرالمتالهین در باب علم الاهی می پردازد. در تبیین نظریه صدرا ابتدا سعی شده است نقد و بررسی های صدرا از دیدگاه دیگران موردمداقه قرار گیرد تا از خلال این نقد و نظرهای صدرا، دیدگاه او در باب علم الاهی روشن گردد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ازنظر صدرا ذات حق به دلیل برخورداری از شدت وجودی، بالاترین مرتبه ی علم را نیز دارد، زیرا وجود در دیدگاه وی عین علم است و به تبع شدت وجودی، علم او نیز در عالی ترین مرتبه قرار می گیرد. به وزان وجود ما لایتناهی فوق ما لایتناهی که حضرت حق دارد علم او به ذاتش به همان وزان خواهد بود. ملاصدرا معتقد است که وجود اشیا برای خداوند عین علم او به آن ها است و میان علم به اشیا و وجود اشیا مباینت و مغایرت نیست. ازنظر وی معنای علم ذاتی تفصیلی قبل از ایجاد یعنی این که موجودات وجودشان نزد او مکشوف و مشهود است اما به نحو اکمل و پیراسته از ضعف ها و حدود نقایص.

    کلید واژگان: علم, صدرالمتالهین, علم خداوند, علم حصولی, علم حضوری, ابن سینا}
  • محمد میری*، علی سفیدیان

    این پژوهش به بررسی تفسیر سینوی آیه نور، نه به روش فلسفی و با زبان فیلسوفان بلکه با استناد به تفاسیر صحابه و تابعان و با بهره گیری از مبانی تفسیر اجتهادی برخاسته است. بسیاری از صحابه و تابعان در اقدامی هماهنگ، هم سو با برخی قرایات، تفسیری انفسی از آیه نور ارایه داده و سخن از ایمان و مراتب آن در تفسیر خود به میان آورده اند. ابن سینا نیز تفسیری انفسی از آیه نور ارایه داده و با بهره گیری از ادبیات فلسفی، سخن از عقل انسانی و مراتب آن به میان آورده است. ازآنجاکه «عقل» در یک اصطلاح فلسفی، معادل «ایمان» در عرف شریعت است، می توان تفسیر سینوی از آیه نور را بازسازی شده تفاسیر صحابه و تابعان و کاملا هم سو با محتوای آن تفاسیر دانست. از سوی دیگر، ویژگی ها و امتیازات این تفسیر ابن سینا موجب شد تا پس از وی توسط بسیاری از مفسران و حکما مورد تکرار و تاکید قرار گیرد و حتی برخی مفسران، با الهام گیری از روش و محتوای تفسیر سینوی آیه نور، به تفسیر برخی دیگر از آیات قرآن بپردازند. هرکدام از موارد پیش گفته، می تواند گواهی بر درستی تفسیر بوعلی از آیه نور باشد..

    کلید واژگان: آیه نور, ابن سینا, تفسیر فلسفی, تفسیر صحابه, تفسیر تابعان}
    Mohammad Miri*, Ali Sefidiyan

    This research examines Ibn Sina's interpretation of the verse Nūr, not in a philosophical way and with the language of philosophers, but by referring to the interpretations of the Companions and Followers and using the principles of ijtihād interpretation. Many of the Companions and Followers in a concerted action, along with some recitations, have presented an esoteric interpretation of the verse Nūr and have mentioned faith and its levels in their interpretation. Ibn Sina also presented an esoteric interpretation of the verse Nūr and using philosophical literature, he spoke about human reason and its levels. Since "reason" in a philosophical term is equivalent to "faith" in the custom of Shariʿah, ibn Sina's interpretation of the verse Nūr can be regarded as a reconstruction of the interpretations of the Companions and Followers and completely in line with the content of those interpretations. On the other hand, the characteristics and privileges of ibn Sina's interpretation caused it to be repeated and emphasized by many commentators and scholars after him, and even some commentators, inspired by the method and content of ibn Sina's interpretation of the verse Nūr, interpreted some other verses of the Qurʾan.

    Keywords: The Verse Nūr, Ibn Sina, Philosophical Interpretation, the Interpretations of the Companions, the Interpretations of the Followers}
  • محمد سعیدی مهر*
    روش های علمی، ابزار هایی برای حل مسایل هر علم  هستند. در دوران جدید و معاصر به تدریج مباحث مستقل، درباره چند و چون این روش ها رواج یافته، به تدوین متدولوژی (روش شناسی) علوم دامن زد. هر چند بحث از روش فلسفه در دوران گذشته نیز مطرح بود، امروزه این بحث در شاخه نوپیدایی به نام فرافلسفه دنبال می شود. نوشتار پیش رو در پی برداشتن گامی اولیه به منظور شناسایی مختصات روش فلسفی ابن سینا است. ابن سینا بحث مستقل و مستوفایی درباره روش فلسفه مطرح نکرده است؛ از این رو برای شناسایی روش فلسفی او باید از فرافلسفه ضمنی اش بهره برد و با مرور بر آثارش روش هایی را که وی در عمل به کاربسته است، شناسایی کرد.در این مقاله پس از بحثی مقدماتی درباره روش علوم و روش شناسی فلسفی، بحث های ابن سینا در مورد روش فلسفه را مرور می کنم. در مرحله بعد با نگاهی بر روش های کمابیش رایج در فلسفه تحلیلی، چهار روش استدلال قیاسی، تحلیل مفهومی، تحلیل منطقی و آزمون ذهنی به عنوان الگو و چارچوب بحث، انتخاب شده و نمونه هایی از به کارگیری این روش ها در فلسفه ابن سینا ارایه می گردد. بازشناسی روش فلسفی ابن سینا در این چارچوب نشان می دهد فلسفه وی به لحاظ روشی شباهت زیادی به فلسفه تحلیلی معاصر دارد.
    کلید واژگان: روش فلسفه, فرافلسفه, فلسفه تحلیلی, تحلیل مفهومی, تحلیلی منطقی, آزمون ذهنی, ابن سینا}
    Mohammad Saeedimehr *
    Scientific methods are tools for solving the problems of any science. In the new and contemporary era, the independent discussion of some of these popular methods gradually fueled the formulation of science methodology. Although the issue of the method of philosophy was also discussed in the past, today this discussion is followed in an emerging field called meta-philosophy. This article seeks to take an initial step in order to identify the coordinates of Avicenna’s philosophical method. Avicenna does not have an independent and exhaustive discussion of the method of philosophy, and therefore, to identify his philosophical method, one should use his implicit meta-philosophy and by reviewing his works, identify the methods that he actually used. In this article, after an introductory discussion on the method of science and philosophical methodology, I review Avicenna’s discussions on the method of philosophy. In the next step, with a look at the more or less common methods in analytical philosophy, four methods of comparative reasoning, conceptual analysis, logical analysis, and mental test will be selected as models and frameworks for discussion and some examples will be presented for the application of these methods in Avicenna’s philosophy. Recognizing Avicenna’s philosophical method in this framework shows that his philosophy is very similar to contemporary analytical philosophy in terms of method.
    Keywords: method of philosophy, meta-philosophy, analytical philosophy, Conceptual analysis, logical analysis, mental test, Avicenna}
  • سید آصف احسانی*
    ابن سینا و هرسول در باب لزوم تاسیس فلسفه متقن و ضرورت آن هم نظرند؛ اما تلقی هر کدام از این مسیله متفاوت است. ابن سینا حقیقت علم را در درون پارادایم وجود، بحث کرده و در چنین فضایی از فلسفه برهانی و یقینی سخن گفته است؛ اما هوسول میراث دار دکارت بود و در پارادایم آگاهی می اندیشید. علیرغم فاصله بنیادی و تفاوت مبانی، در محورهایی امکان تقریب میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد. هر دو برای خلق یک فلسفه متقن به بداهت تمسک می جویند و شناخت بی واسطه را راهکاری برای رفع تردید معرفی می کنند. در خصوص نسبت فلسفه و سایر علوم، دیدگاه هر دو قابل مقایسه و سنجش پذیر است، زیرا هر دو به نحوی باور دارند که فلسفه مبانی سایر علوم را اثبات می کند. ابن سینا فلسفه اولی را برترین علم می دانست که صحیح ترین و متقن ترین شناخت را به دست می دهد، هوسرل نیز پدیدارشناسی را مانند علم متقن عرضه می کند و معتقد است که در تاریخ فلسفه تنها در پدیدارشناسی، فلسفه متقن تاسیس شده است. به باور هوسرل فلسفه هنوز چونان علم متقن تحقق نیافته است؛ اما در پدیدارشناسی و با توجه به کشف ساحت آگاهی استعلایی، زمینه تاسیس آن فراهم شده است. ابن سینا نیز برای تاسیس فلسفه متقن، بستر مطلق و شک ناپذیری تمهید می نماید و خودآگاهی انسانی را چونان خاستگاه بنیادین هرگونه علم معرفی می کند. در باب تیوریک بودن و کلی بودن فلسفه نیز هر دو دیدگاه مشابه دارند.
    کلید واژگان: ابن سینا, هوسرل, فلسفه, علم, علم متقن}
  • علی حسینی*، حسین میرزایی، سکینه شجیرات

    پرسش از خدا هماره از مهم ترین و پر چالش ترین مسایل فکری فیلسوفان و متکلمان در طول تاریخ اندیشه بشر بوده است. ایشان اغلب خود در لباس اثبات و انکار، به تبیین جایگاه خداوند در نظام فکری خویش پرداخته اند. دوران قرون وسطی با تسلط تدریجی پاپ و کلیسای کاتولیک بر اروپا آغاز شد که در تاریخ فلسفه مسیحیت جایگاه مهمی دارد. این دوران را می توان دورانی نامید که همه چیز در فلسفه دین با بحث از خدا گره خورده بود، در این میان جایگاه دو اندیشمند و فلیسوف برجسته مسلمان و مسیحی یعنی ابن سینا و آکوینیاس برای بررسی خدا محوری و مقایسه آن در فلسفه اسلامی و فلسفه قرون وسطی حیاتی است، بحث از وجود خدا مورد توجه همه فرق اسلامی بوده است. با بررسی اندیشه ها و آثار هر دو فیلسوف می توان مدعی بود که آکوییناس در برخی تفاوت ها درسه حیطه مفهوم خدا، صفات الهی و براهین اثبات خدا، از اندیشه ابن سینا تاثیر فراوان گرفته است. در بحث مفهوم خدا وی نیز مانند شیخ الرییس قایل به عینیت ذات و ماهیت الهی و عدم تغایر آن است. ابن سینا برای اثبات مفهوم خدا از تقسیم موجودات به محسوس و غیرمحسوس کمک می گیرد و اثبات می کند خدا چیست؟! اما توماس آکوییناس معتقد است باید اثبات نمود خدا چه چیزی نیست!

    کلید واژگان: خدامحوری, ابن سینا, آکوئیناس, فلسفه اسلامی, قرون وسطی}
  • فردین جمشیدی مهر

    ابن سینا از بزرگ‌ترین حکمای مسلمان در عین توجه تام به عقل و برهان، به شریعت مقدس نیز التفات ویژه ای دارد. او گذشته از مسایل اعتقادی، به تبیین حقیقت بسیاری از فروعات، اعمال و مناسک دینی هم پرداخته است. یکی از این مناسک و آداب دینی، دعا است و از جمله بحث های فلسفی در حوزه دعاپژوهی، مسئله استجابت دعا است. این‎که حق‌تعالی و مبادی عالیه که مجرد تام هستند، چگونه با دعای انسان مضطر به خواسته او لبیک می گویند، به طوری که با عدم انفعال آنها سازگار باشد از جمله این مسایل است. از ابن سینا در مسئله اجابت، سه نظر باقی مانده است که به ظاهر متعارض و ناسازگارند، اما با دقت در آنها می توان آنها را سه جزء از یک نظریه جامع دانست. در این مقاله، با محوریت آرای شیخ‌الرییس به تبیین مسئله اجابت، حقیقت دعا، سازگاری اجابت با عدم انفعال مبادی عالیه و نیز سازگاری دعا با قضا و قدر الهی پرداخته می شود.

    کلید واژگان: ابن سینا, دعا, استجابت, مبادی عالیه, نفس انسان, قضا و قدر}
    Fardin Jamshidi Mehr

    Avicenna, one of the greatest Muslim scholars, while paying full attention to reason and argument, also pays special attention to the Holy Shari'a. In addition to belief issues, he has also explained the truth of many religious sub-practices, practices and rituals. One of these religious rites and rituals is prayer, and one of the philosophical debates in the field of prayer research is the issue of answering prayers. One of these issues is how the Supreme Being and the supreme principles, who are completely immaterial, respond to the prayers of the distressed person in a way that is compatible with their Ineffectiveness. There are three views left by Avicenna on the issue of answering prayers that are seemingly contradictory and inconsistent, but with precision in them, they can be considered as three parts of a comprehensive theory. In this article, with the focus on the views of Sheikh Al-Ra'is, the issue of answering prayers, the truth of prayer, the compatibility of answering prayers with the Ineffectiveness of supreme principles, and the compatibility of prayer with divine destiny and providence are discussed.

    Keywords: Avicenna, Prayer, Answering Prayers, The human soul, divine destiny, providence}
  • احمد جهانی نسب، کمال پولادی*، سعید اسلامی
    هدف پژوهش حاضر تبیین نظریه دولت در فلسفه سیاسی ابن سینا است تا نحوه ارایه دولت مطلوب را در امر سیاسی براساس الگوی جستاری اسپریگنز نمایان سازد. در این راستا، با تامل در آراء و منظومه سیاسی ابن سینا، تلاش شده است تا به این سوال اصلی پاسخ داده شود که شیخ الرییس در ترسیم نظام سیاسی مطلوب چگونه می اندیشد؟ بر این اساس، پژوهش حاضر در چهار محور مشکل شناسی، علت شناسی، آرمان شناسی و راه حل شناسی تدوین شده است. روش پژوهش تاریخی- توصیفی بوده و نتایج حاکی از آن است که فلسفه سیاسی ابن سینا دارای منظومه فکری- فلسفی منسجم شامل: مدنی بالطبع بودن انسان، ضرورت رهبری نبی به واسطه اتصال به عقل فعال و ضرورت نبوت در سیاست است. ابوعلی سینا در ارایه رویکرد دولت گرایی و طرح نظریه دولت، بهترین نوع نظام را الگوی سیاسی نبوی دانسته که پیامبر یا جانشین او، در راس امور قرار دارند. در واقع نظریه دولت در فلسفه سیاسی ابن سینا بر مبنای فطرت الهی انسان و نقش حداکثری دولت در سعادت و رستگاری اتباع در هر دو جهان بنا شده است.
    کلید واژگان: فلسفه سیاسی, ابن سینا, نظریه دولت, روش جستاری, اسپریگنز, فطرت الهی, دولت نبوی}
    Ahmad Jahaninasab, Kamal Poladi *, Saeed Eslami
    The purpose of the present study is to explain the theory of state in the political philosophy of Avicenna in order to display the way of presenting a favorable government in terms of political issues based on Spragens' methodology. In this regard, by delving deep into the political ideas and doctrines of Avicenna, it was attempted to answer this main question: How does Shaykh al-Ra'is (Avicenna) think of a favorable political system? Thus, the present research is compiled in four parts investigating problems, causes, goals, and solutions. The method of study is historical-descriptive and the results convey that Avicenna's political philosophy has an integrated intellectual-philosophical system including the social nature of human beings, the necessity of a prophet's leadership due to his connection with demiurge, and the necessity of prophethood in politics. In presenting his approach to statism and proposing the theory of state, Avicenna deems that the best system is the prophetic political model in which a prophet or his successor is at the center of affairs. In fact, the theory of state in Avicenna's political philosophy has been based upon the divine nature of humans and the utmost role of government in people's prosperity and salvation in both worlds.
    Keywords: Political Philosophy, Avicenna, Theory of State, methodology, Spragens, Divine nature, Prophetic Government}
  • علیرضا آزادگان*، مهدی عظیمی
    قاعده الواحد یکی از قواعدی است که از دیرباز موردتوجه فلاسفه بوده به نحوی که می توان اشاراتی از مفاد این قاعده را در آثار فلوطین یافت، ولی به نظر می رسد ابن سینا نخستین فردی است که در صدد اثبات منطقی قاعده الواحد برآمده است. اگرچه به نظر می رسد، نظریات او در آثار مختلفش برای توجیه صدور کثرت از وحدت، دچار اختلافاتی است، در مجموع وی را می توان جزء مدافعین این قاعده با مفادی که مورد نظر فلاسفه است، برشمرد. هدف نگارندگان جستار پیش رو آن است که با مراجعه به آثار ابن سینا، ضمن استخراج موارد اختلاف در بیان او درباره صدور کثیر از واحد، به نقد ادله ای که در تایید قاعده الواحد اقامه نموده، بپردازیم. هرچند تا به حال نقدهایی بر آراء ابن سینا (درباره این موضوع) نگاشته شده و عده ای نیز درصدد پاسخ برآمده اند، ما در این مقاله با تحلیل و بررسی خود کلام ابن سینا به مواردی دست یافته ایم که بیشتر آنها جزء موارد مطرح شده از جانب ناقدان نبوده و ازاین رو تحلیلی جدید به حساب می آید. از جمله می توان گفت اولا اثبات قاعده الواحد به لحاظ منطقی موجب دور است و ثانیا دیگر مبانی پذیرفته شده از جانب ابن سینا، نشان می دهد صدور کثیر از واحد بسیط امکان پذیر است و موجب ترکب در ذات، نخواهد شد.
    کلید واژگان: ابن سینا, قاعده الواحد, صدور, وحدت, کثرت}
    Alireza Azadegan *, Mahdi Azimi
    The principle of al-wāḥid is one of the principles that has long been of interest to philosophers so that some references to the contents of this principle can be found in the works of Plotinus, but Ibn Sina seems to be the first person to have tried to logically prove the principle of al-wāḥid. Although his theories seem to differ in his various works to justify the issuance of plurality from unity, he can generally be considered as one of the defenders of this principle with the contents intended by philosophers. The authors of the present article intend to refer to Avicenna’s works, and while extracting the differences in his statement about the issuance of plural from one, to critique the arguments he has presented in support of the principle of al-wāḥid. Although some criticisms have been written about Avicenna’s opinions (on this subject) and some people have sought to answer, we have, in this article, by analyzing Avicenna’s own words, reached some instances, most of which are not brought up by the critics and are therefore considered as a new analysis. For example, it can be said that, firstly, proving the principle of al-wāḥid logically causes a vicious circle, and secondly, other principles accepted by Avicenna show that the issuance of plural from the simple one is possible and will not lead to insertion (tarakkub) in essence.
    Keywords: Avicenna, principle of oneness, issuance, unity, multiplicity}
  • سیده زهرا حسینی*

    هرمنوتیک به مثابه یک علم و نظریه ساختارمند، گرچه دانشی جدید است، اما به صورت غیر آکادمیک و غیر رسمی، از دیرباز به صورت تاویل متون مقدس وجود داشته است. در میان اندیشمندان مسلمان نیز برخی از جمله عرفا و فیلسوفان با تمایز قایل شدن میان ظاهر و باطن قرآن و روایات، حقیقت معنا را فراتر از ظاهر می انگاشتند. ابن سینا اولین فیلسوفی است که به تفسیر مستقل و رسمی از برخی از آیات و سوره ها می پردازد و با قرایت معقول و مواجهه فلسفی با آنها، موجب پیدایش گرایش تفسیر فلسفی قرآن می شود . او از یک سو با گرایش باطنی خود، تعابیر قرآنی را رمزوار و استعاری می یابد و مراد وی از تفسیر در حقیقت، کشف این اسرار و رموز است و از سوی دیگر، با مبانی کاملا متافیزیکی و پیش فرض های فلسفی خود از وجود، مبدا و معاد، جهان و انسان، نفس و جسم و ..، تفسیری نو و مبتکرانه از آیات قرآن ارایه می کند که در آنها تعابیر دینی، از حوزه معنا شناختی عرفی و دینی فرتر رفته، وارد میدان معنایی دیگری می شوند و بار معنایی متافیزیکی به خود می گیرند. این مقاله با نگاهی به تفاسیر ابن سینا، قرآن به روایت فیلسوفانه او و فرایند مابعدالطبیعی سازی مفاهیم را مطالعه خواهد کرد و در پایان به ارزیابی این شیوه از تاویل خواهد پرداخت. تفاسیر ابن سینا می توانند در زمینه پژوهش های مربوط به تفسیر تطبیقی، روش شناسی، هرمنوتیک و تاریخ آن در جریان تفکر اسلامی راهگشا باشند.

    کلید واژگان: ابن سینا, هرمنوتیک, تفسیر فلسفی, مابعدالطبیعی سازی, رمزوارگی}
    Seyyede Zahra Hosseini Hosseini *

    Although hermeneutics as a systematic theory is a modern area, informally has had a long history especially in the interpretation of sacred textures. In Islamic world, we mostly find it among philosophers and Gnostics that suppose a pure reality beyond the formal aspects of words and phrases. In this regard, Avicenna is the first philosopher who offers independent and formal interpretations of some Quranic Surahs and whose rational and philosophical interpretations of some Quranic Surahs and verses leads to the philosophical attitude in interpreting Quran. On one hand, he finds the verses of Quran symbolic and metaphorical that carries another realms of the meaning and then he aims to discover those; on the other hand, based on his metaphysical basics and philosophical assumptions of the existence, the origin and the resurrection, cosmos and human, soul and body and so on, he represents an innovative interpretation in which religious phrases goes beyond their common meaning and enters to another semantic square and find metaphysical meanings. This article, with a glance to Avicenna's interpretations, studies Quran as interpreted by a philosopher and the process of turning concepts into metaphysical ones. At the end it will evaluate this method of interpretation. Avicenna's interpretations can pave the way to new areas of study in comparative interpretation, methodology, hermeneutics and its history in Islamic flow of thought.

    Keywords: Avicenna, Hermeneutics, Esoteric interpretation, Philosophical interpretation, Metaphysicalization, Esotericism}
  • زهرا زاهری *

    یکی از پیچیده ترین مباحث فلسفه الهی مساله علم الهی است. این نوشتار ضمن بیان مسایل مربوط به این موضوع به بررسی دیدگاه صدر المتالهین و ابن سینا می پردازد. ابن سینا علم الهی به ذات را حضوری می داند. او علم الهی به ماسوی را علمی حصولی می داند که از راه صور مرتسمه حاصل می شود، از این رو او به علم عنایی معتقد است. ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول ویژه فلسفه خود، از جمله قاعده «بسیط الحقیقه» نظریه نوینی را در باب علم واجب الهی به ماسوی عرضه داشته است. بر این اساس، خداوند در مرتبه ذات خویش، به جمیع ماسوی علم اجمالی(بسیط) دارد که در عین حال، کاشف از تفاصیل ماسوی است. وی همچنین بر پایه اصول فلسفی خویش، از ذاتی بودن و ضروری بودن علم الهی دفاع می کند.

    کلید واژگان: ابن سینا, ملاصدرا, علم الهی, عنایت, صور مرتسمه}
    Zahra Zaheri *

    One of the most complex topics in divine philosophy is the issue of divine knowledge. This article examines the views of Sadr al-Muta'allehin and Ibn Sina while stating issues related to this issue. Ibn Sina considers the divine knowledge of essence to be present. He considers the divine knowledge of Masavi to be an acquired science which is obtained through the forms of Mortasmeh, therefore he believes in the science of Enai. Mulla Sadra, using the special principles of his philosophy, including the rule of "Basit Al-Haghighat", has presented a new theory about the obligatory divine knowledge to Masavi. Accordingly, God, at the level of His essence, has a brief (simple) knowledge of all of Masavi, who is at the same time the discoverer of Masavi's details. He also defends the essence and necessity of divine knowledge based on his philosophical principles.

    Keywords: Ibn Sina, Mulla sadra, Divine Knowledge, Grace, Form of Mortasameh}
  • عبدالله محمدی

    ابن سینا از پیروان دیدگاه علی در تبیین رابطه عمل و اندیشه معتقد است تمام رفتارهای اختیاری انسان پس از طی مراحل تصور، تصدیق به فایده، شوق و اراده محقق می شود. وی علم ضروری در تحقق رفتار را اعم از علم حسی، خیالی یا عقلی می داند. در برابر ویتگنشتاین متاخر با بهره مندی از مفهوم بازی زبانی و جهان-تصویر، نقش باور در رفتار را انکار می کند. وی با ذکر نمونه های نقض نشان می دهد رفتارهای انسان به شکل غریزی و فاقد مولفه شناختی است. او حتی باور را تابعی از عمل انسان به شمار می آورد. تحلیل نمونه های نقض ویتگنشتاین نشان می دهد وی عنصر شناخت مورد ادعای فیلسوفان را با علم آگاهانه تمایز نداده و از عدم التفات بالفعل، فقدان مولفه شناختی را نتیجه گرفته است؛ همچنین وی به تفاوت مراتب علم توجه نکرده و نفی مرتبه ای خاص از علم را به منزله نفی مطلق علم در عمل تصور کرده است. برخی مثال های ویتگنشتاین با مبانی وی در بازی های زبانی ناسازگار است

    کلید واژگان: فلسفه عمل, رابطه عمل و نظر, ابن سینا, ویتگنشتاین متاخر}
    Abdollah Mohammadi

    Ibn Sina, one of the followers of the causal view in explaining the relationship between action and thought, believes that all voluntary human behaviors are realized after the stages of imagination, acknowledgment of usefulness, strong desire and will. He considers mental idea including that of sensation, imagination or intellect, necessary for the realization of behavior. In contrast, the late Wittgenstein, using the concept of language game and the world-image, denies the role of belief in behavior. By citing examples of breech, he shows that human behavior is instinctive and lacks a cognitive component. He even considers belief to be a function of human action. An analysis of Wittgenstein's examples of breech shows that he did not distinguish the element of cognition claimed by philosophers from conscious conception and concluded from a lack of actual attention that there was a lack of cognitive component; He also did not pay attention to the differences in the levels of awareness and considered the negation of certain levels of it as the absolute negation of ideas in practice. Some of Wittgenstein's examples are inconsistent with his principles in language games

    Keywords: Philosophy of Action, Relationship between Action, Opinion, Ibn Sina, the Latter-Day Wittgenstein}
  • فرح رامین*

    مسئله دیرپا و نزاع‌انگیز کلیات، ریشه در معرفت‌شناسی کلی و جزیی در منطق دارد. بحث از کلی و جزیی را می‌توان در سه حوزه معناشناختی، معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی بررسی کرد. در حوزه معرفتی نیز می‌توان از منطق و فلسفه بهره برد. بررسی حیثیت انطباق و صدق این دو مفهوم با مصادیقشان، در حوزه منطق است و آن‌گاه که از حیث پیدایش و چگونگی دستیابی ذهن به این مفاهیم پرداخته می‌شود، بحث فلسفی است. ازآنجاکه منطق همواره مقدمه‌ای برای علم فلسفه شمرده می‌شود، این پژوهش در راستای تبیین معرفتی کلی و جزیی در منطق سینوی است. منطق سینوی از درخشان‌ترین دوره‌های تاریخ منطق است. توجیه جایگاه بحث از کلی و جزیی در بخش الفاظ مفرد، تبیین تعریف جزیی و کلی، راهکار ابن‌سینا در برون‌رفت از اشکال عدم امتناع فرض در دستیابی به مفهوم جزیی و نسبت‌سنجی میان کلی و جزیی حقیقی و اضافی، از دستاوردهای این پژوهش است.

    کلید واژگان: ابن سینا, کلی, جزیی, معرفت شناسی, منطق سینوی}
    Farah Ramin

    The long-standing and controversial issue of generalities is rooted in general and partial epistemology in logic. The issue of general and partial can be examined in three semantic, epistemological and ontological areas. Logic and philosophy can be used in the field of epistemology. Studying the conformity and correspondence of these two concepts with their examples belongs to the field of logic, and the origin and formation of these concepts in mind is a philosophical discussion. Since logic has always been considered as a prelude to the science of philosophy, this research is aimed at explaining general and partial knowledge in Ibn Sīnā’s logic. Ibn Sīnā’s logic is one of the most brilliant periods in the history of logic. The research findings include justifying the position of the discussion of the general and partial in single words, explaining the definition of partial and general, Ibn Sīnā’s strategy in coping with the forms of non-impossibility of supposition in understanding partial concept as well as real and additional general and partial.

    Keywords: Ibn Sīnā, partial, general, epistemology, Ibn Sīnā’s logic}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال