به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عقل عملی" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «عقل عملی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • شعبان نصرتی*، محمد رکعی

    عقل انسان کارکردهای ادراکی و عملی گوناکونی دارد. مکاتب فکری کارکردهای مختلفی را برای عقل عملی بیان کرده اند. مسئله اصلی این پژوهش کشف کارکردهای عملی۔اخلاقی عقل انسان بر اساس نصوص دینی است. در این مقاله با روش فقه الحدیثی تحلیلی نصوص دینی نتایج زیر حاصل شده است؛ عقل در ساحت حیات انسانی سه کارکرد عملی۔اخلاقی دارد؛ 1. کشف الزام ها و ارزش های اخلاقی 2. حکم به بایستگی و شایستگی 3. انگیزش و مدیریت رفتار و منش. در کشف الزام و ارزش به ذات فعل و گاه به ارزش گذار خارجی نظر می کند. در کارکرد دوم، عقل به مثابه قانون گذار، حکم به بایستگی و شایستگی می کند، فارغ از این که دیگران در مورد آن چه قضاوتی و یا خود آن فعل به ذاته چه ارزشی داشته باشد. در این کارکرد، عقل ارزش افزوده ای برای فعل ایجاد می کند. کارکرد سوم عقل نیز مدیریت کنش و منش انسان است. مهم ترین عنصر در مدیریت عقل عنصر «خیر» است که عقل با استفاده از آن تمام جنود درونی را سامان می دهد.

    کلید واژگان: عقل عملی, کارکرد عقل, حکم عقل, الزام عقلی, کشف عقل
    Shaeban Nosrati *, Mohammad Rokkaei

    Human reason has various cognitive and practical functions. Different philosophical schools have articulated diverse roles for practical reason. The main objective of this article is to uncover the practical-ethical functions of human reason based on religious texts and narratives. Utilizing the method of analyzing religious hadiths, the following results have been obtained: reason has three practical-ethical functions in the realm of human life: 1. Identifying moral obligations and values 2. Issuing judgments of necessity and desirability 3. Motivating and managing behavior and character. In identifying obligations and values, reason considers both the essence of actions and sometimes external evaluations. In the second function, reason acts as a legislator, issuing judgments of necessity and desirability, irrespective of others' opinions or the intrinsic value of the action itself. In this function, reason adds value to the action. The third function of reason involves managing human conduct and character, with the most important element in this management being the notion of "good," which reason uses to organize all internal forces and factors.

    Keywords: Practical Reason, Functions Of Reason, Judgments Of Reason, Rational Obligation, Rational Discovery
  • سید ابوالفضل حسینی پور*
    وهابیت به عنوان یکی از فرقه های فعال در دوران کنونی، نظرات خاصی در قلمرو عقل دارد. دیدگاه وهابیت درباره عقل را می توان در دو محور مورد بررسی قرار داد؛ اول، کارکرد عقل از نظر وهابیان که در فهم متون دین، از عقل استفاده می کنند؛ دوم، منبع بودن یا نبودن عقل از نظر وهابیان که محمد بن عبدالوهاب و پیروان او، حیثیت منبع بودن عقل را نپذیرفته اند. منبع بودن عقل نیز، در دو جنبه عقل نظری و عقل عملی قابل بررسی است؛ از آنجا که بسیاری از استدلال های عقلی با ظواهر برخی از دلایل نقلی، تعارض بدوی یا مستقر می یابند، وهابی ها گفته اند: آنچه با نقل تعارض کند، عقل نیست؛ بلکه وهم است که در پوشش عقل ظاهر شده و بدین ترتیب، نباید آن را عقل خواند. وهابیان تنها زمانی استدلال عقلی را صحیح می دانند که موید و موافق با نقل باشد. در حوزه عقل عملی نیز، هرچند بسیاری از آنها، حسن و قبح را عملی دانسته اند، اما هیچ گاه، نتایج و کارکردهای حسن و قبح عقلی در دیدگاه های آنان، دیده نمی شود.
    کلید واژگان: وهابیت, عقل, عقل مستقل, عقل نظری, عقل عملی
    Seidabolfazl Hoseinopoor *
    Wahhabism, as one of the active sects in the current era, has bizarre views in the realm of reason. Wahhabi's point of view about reason can be examined in two axes: First, the function of reason from the viewpoint of Wahhabis, using reason in understanding religious texts; Second, whether or not reason is a source of reason from the view point of Wahhabis, who Muhammad bin Abdul Wahhab and his followers did not accept the authority of reason as a source of knowledge. Being reason as a source of knowledge can also be examined in two aspects: theoretical , and practical reason; Since it may seems that many rational arguments have superficial contact with religious texts, the Wahhabists say that what conflict with religious text is not reason, Rather, it is an illusion that has appeared under the cover of reason, thus, it should not be called reason. Wahhabis consider rational reasoning correct if only it supports and agrees with the Narration and Hadith. In the field of Practical Reason, although many of them have considered goodness and ugliness in practice, but never confess to it theoretically.
    Keywords: Wahhabism, reason, Independent Reason, Theoretical reason, practical reason
  • مریم براتی، رضاعلی نوروزی*، مجتبی سپاهی
    هدف پژوهش حاضر استنتاج مبانی عدالت اجتماعی بر مبنای عقلانیت عملی از منظر علامه طباطبایی است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که از روش استنتاج عملی فرانکنا برای تبیین بهره برده است. به همین منظور ابتدا مباحث مربوط به عقلانیت عملی در آثار علامه طباطبایی بررسی و سپس مبانی عدالت اجتماعی در دو دسته مبانی پیشا اجتماع و پسا اجتماع استنتاج گردید. مبانی پیشا اجتماع شامل: استخدام عالم هستی بر اساس قوانین حاکم بر آن و استخدام همنوعان با خدمت رسانی و خدمت گیری عادلانه، اعتبار حسن عدالت اجتماعی بر مبنای علوم عقلی در مجرای فطرت سلیم، عدالت اعتقادی با ایمان آوردن به حق و التزام عملی و عدالت فردی با کسب اخلاق فاضله از طریق تلقین علمی و تکرار عملی است. مبانی پسا اجتماع شامل: عدالت اجتماعی با قرارگیری هر یک از اعضای جامعه در جایگاه مناسب و برخورداری از حقوق برابر، عدالت سیاسی به معنای مشارکت اعضای جامعه در تاسیس حکومت، تعیین مسیولان و امر قانون گذاری در حیطه ضوابط الهی، ملکیت با تصرف مشروع انسان در ممالکش، عدالت اقتصادی با رشد و توسعه مال در دسترس به نحو احسن مطابق با احکام اسلام و مصالح جمعی و حقوق اجتماع با تشکیل خانواده برای قوام نسل است.
    کلید واژگان: مبانی, عدالت اجتماعی, عقل عملی, ادراکات اعتباری
    Maryam Barati, Reza Alli Nowrozi *, Mojtaba Sepahi
    The aim of this research is to infer the foundations of social justice based on practical rationality from the perspective of Allameh Tabatabaei. This qualitative study utilizes the practical inference method of Frankena to elucidate the topic. To achieve this goal, the concepts related to practical rationality in the works of Allameh Tabatabaei are examined, and the foundations of social justice are inferred in two categories: pre-social foundations and post-social foundations. The pre-social foundations include the employment of knowledgeable individuals based on the governing laws and the fair service and interaction with peers, the credibility of social justice based on rational sciences in the course of sound nature, religious justice by instilling faith in rights and practical obligations, and individual justice through acquiring virtuous ethics through scientific indoctrination and practical repetition. The post-social foundations encompass social justice by placing each member of society in an appropriate position and ensuring equal rights, political justice in terms of the participation of members in establishing the government, appointing officials, and legislating within the framework of divine regulations, ownership through legitimate human possession of their properties, economic justice through growth and development of accessible wealth in accordance with Islamic principles and collective interests, and social rights by forming families for the preservation of future generations.
    Keywords: foundations, social justice, practical rationality, perceptual credibility
  • خدیجه نظری

    انسان موجودی دو بعدی است که از یک سو رو به عالم خلق و مادیات دارد و می تواند از حیوان پست تر شود و از سوی دیگر رو به عالم امر و مجردات دارد و می تواند به مرتبه اعلای انسانیت برسد. انسان برای اینکه بتواند به کمال انسانیت صعود کند باید علل و عواملی که زمینه ساز انحرافات اخلاقی است را بشناسد و با جهاد نفس و مبارزه با آن عامل به مقام کمال انسانیت برسد. علل و عواملی که زمینه ساز انحرافات اخلاقی انسان است و مانع رسیدن ا به مقام خلیفه اللهی است گاه مربوط به بعد ادراکی و بینشی اوست و گاه با بعد تحریکی و گرایشی وی مرتبط است. این پژوهش که با روش تحلیلی - توصیفی است و جمع آوری اطلاعات در آن با مطالعه منابع و متون کتابخانه ای انجام شده است، به این نتیجه دست یافته است که منشا انحرافات اخلاقی از نظر نهج البلاغه و بیانات رهبری، عدم توازن عقل و عواطف است. مهمترین عوامل زمینه ساز انحرافات اخلاقی فرد که مربوط به تعد ادراکی و بینشی و عقل نظری او است، عبارتند از: جهل، تکیه بر حدس و گمان و استبداد رای که باعث می شود پرده ای بر قوای ادراکی و بینشی او نشیند و ترازوی سنجش عقل توازن خود را از دست بدهد و به جای ورود به وادی تعقل و یقین به خیال و گمان و خودمحوری در اندیشه گرفتار شود و در نهایت از درک حقایق حق محروم شود. دسته دیگر عوامل که مربوط به بعد تحریکی و گرایشی و عقل عملی انسان است عبارتند از: دلبستگی های مادی، عشق بیجا و مفرط که باعث می شود بر دل انسان زنگار نشیند و چشم دلش، نابینا شود و در نهایت، عقل عملی او که محافظ رح انسان در برابر طغیان شهوات و طوفان غضب است، ضعیف شود.

    کلید واژگان: انحرافات اخلاقی, عقل نظری, عقل عملی, نهج البلاغه, امام خامنه ای
    Khadijeh Nazari

    Human has two dimensions, on the one hand, he/she has a desire for the world of creation and material things and can become lower than animals; on the other hand, he/she has a desire for the world of abstraction and can get to the highest level of humanity. A person, who wants to reach the perfection of humanity, should know the underlying factors of moral deviations and fight against him/herself and those factors. Sometimes, these factors are related to his/her perception and insight dimension, and sometimes, are related to his/her stimulus and tendency dimension. This analytical-descriptive study, after reviewing library texts, concludes that the origin of moral deviations from the perspective of Nahj al-Balagha and the Supreme Leader is an unbalance between the reason and emotion. The most important underlying factors, related to the perception and insight dimension and theoretical reason, are as follows: ignorance, and the reliance on guess and despotism, which are an obstacle to perception and insight powers, cause the scale of reason to lose its balance, cause to fall into fantasy, suspicion, and despotism in thought, instead of entering the realm of rationality and certainty, and finally, cause to be deprived of understanding the truth. The other factors, related to the stimulus and tendency dimension and practical reason, are as follows: material attachments, and untimely and excessive love, which cause to rust and blind human’s heart, and finally, cause to weak the practical reason that is a protector of the human soul against the outburst of lust and anger.

    Keywords: moral deviations, theoretical reason, practical reason, Nahj al-Balagha, theSupreme Leader
  • فاطمه فلاح تفتی*
    یکی از ادله ای که در استنباط مسایل و قواعد فقهی بسیار موردتوجه قرار می گیرد سیره و بنای عقلا است. بنای عقلا ناظر به رفتار و مشی خردمندان در عرصه های مختلف زندگی است که بر اساس مصالح و مفاسدی روشی را برای انجام یا ترک رفتاری قرار می دهند. علامه طباطبایی به عنوان مفسری فقیه با ژرف نگری در مسایل و قضایا، این منبع استنباط را در استدلال های خود به وفور استفاده کرده اند که تبیین صحیح حجیت و میزان دلالت بنای عقلا از دیدگاه علامه، در فهم مواردی که ایشان استنباط کرده اند، راهگشاست. این مقاله که با شیوه توصیفی - تحلیلی تدوین شده به بررسی بنای عقلا از دیدگاه این اندیشمند فرزانه پرداخته و برآیند مقاله بیانگر آن است که اولا بنای عقلا به عنوان منبعی مهم برای استنباط احکام به شمار می رود و ثانیا مبنای حجیت آن عقل است که احکام صادره عقلی قطعی و یقینی است ولی ازآنجایی که عقل عملی است و مربوط به بایدها و نبایدها می شود، دارای محدودیت هایی است و ممکن است در تطبیقات عملی، اشخاص دچار انحراف شوند؛ درنتیجه نیاز به مویدی از جانب شرع دارد و اینکه برخی مدعی تناقض در بیان علامه در باب حجیت بنای عقلا هستند، صحیح به نظر نمی رسد. با پذیرش مبنای علامه فرقی بین بنایات مستحدثه و متصل به زمان معصوم نیست و این خود می تواند جهت مطالعات بنیادی در فقه و حقوق اسلامی راهگشا باشد.
    کلید واژگان: بنا عقلا, حجیت, عقل عملی, علامه طباطبائی, مسائل مستحدثه
    Fatemeh Fallah Tafti *
    One of the arguments that is of great interest in deriving jurisprudential issues and rulings is the structure of reasoning. The structure of wisdom is the observation of the behavior and approach of wise people in different fields of life, who, based on the benefits and harms, put a way to do or leave a behavior. Allameh Tabatabaei, as a jurist commentator and with a deep insight into issues and cases, has used this source of inference in his arguments and correctly explained the validity and significance of the intellectual structure from Allameh's point of view. This article, compiled by descriptive-analytical method, examines the structure of wise men from the perspective of this wise thinker, and the result of the article shows that firstly, the structure of reason is an important source for inferring rulings. . And secondly, the basis of its validity is the fact that the rulings issued by reason are definitive. And it is certain, but because the intellect is practical and related to dos and don'ts, it has limitations. In practical applications, people may deviate. As a result, it needs Sharia approval. Some claim a contradiction in Allameh's statement regarding the validity of the intellectual structure, it does not seem correct. By accepting Allameh's principles, there is no difference between the new structures and those related to the Innocent Age, and this itself can open the way for fundamental studies in Islamic jurisprudence and law.
    Keywords: The wise, the foundation of the wise, the way of the wise, the authority, the practical intellect, Allameh Tabatabai
  • فرخنده نصیری، عباس احمدی سعدی*
    از منظر فخر رازی سرچشمه معرفت، نفس ناطقه انسانی است که از آن به عقل یا قوه عاقله تعبیر شده که خود به دو قوه عملی و نظری تقسیم می شود. به عقیده وی عقل نظری برتر از عقل عملی است و هیچ گاه حکمت عملی به پای حکمت نظری نمی رسد. شیخ صدوق هم عقل گرا و هم نص گراست هر چند بررسی آثار وی حاکی از آن است که به اصول عقل عملی کمتر اشاره مستقیم نموده و ورود به برخی مباحث و ساحات را برای عقل ممنوع شمرده با این همه اما در بسیاری موارد اصل حسن و قبح ذاتی و عقلی را در مقدمات بحث مورد عنایت قرار داده است. از نظر وی، قرآن کمالات آدمی را در قوه نظریه و قوه عملیه منحصر دانسته است. این تحقیق در صدد نشان دادن بهره گیری فخر رازی و شیخ صدوق از عقل در فهم و تفسیر معارف دینی است. شیخ صدوق کمتر از فخر رازی برای عقل در شناخت خداوند و صفاتش ارزش قایل است . شیخ صدوق عقل را یک منبع عالی برای شناخت و نیز یک دستاویز مهم و موثر جهت درک مسایل دینی و نیز دفاع از امور عقلانی می داند.
    کلید واژگان: مفاهیم قرآنی, استکمال عقل, تعقل, عقل نظری, عقل عملی
    Farkhondeh Nasiri, Abbas Ahmadi Saadi *
    From the point of view of Fakhr Razi, the source of knowledge is the speaking soul of a human being, which is interpreted as intellect or intellectual faculty, which itself is divided into two practical and theoretical faculties. According to him, theoretical wisdom is superior to practical wisdom, and practical wisdom never reaches the feet of theoretical wisdom. Sheikh Sadouq is both a rationalist and a textualist, although the examination of his works indicates that he does not directly refer to the principles of practical reason and considers it forbidden to enter some topics and areas for reason. And he has taken care of the inherent and intellectual ugliness in the preliminaries of the discussion. According to him, the Qur'an considers human perfection to be unique in theory and practice. This research aims to show Fakhr Razi and Sheikh Sadouq's use of reason in understanding and interpreting religious teachings. Sheikh Sadouq values intellect less than Fakhr Razi in knowing God and His attributes. Sheikh Sadouq considers reason to be an excellent source of knowledge and an important and effective tool for understanding religious issues and defending rational matters.
    Keywords: Quranic concepts, completeness of intellect, logic, theoretical intellect, practical intellect. &emsp
  • مریم سادات نبوی میبدی*

    فضیلت، در نگاه فیلسوفان اخلاق، منشی است که می تواند به عنوان الگوی رفتار فاعل اخلاقی ملاحظه شود. مایکل اسلوت - فیلسوف اخلاق معاصر - از منظری متفاوت به فضیلت نگریسته و تقریری جدید از فضیلت گرایی ارایه کرده است. او رویکردی جامع در تبیین فضیلت دارد و ضمن نقد و تعدیل رویکردهای فضیلت گرایانه فیلسوفانی چون ارسطو، از منظر های گوناگون اخلاقی و عقلانی به تحلیل ماهیت فضیلت و ترابط فضایل با هم - در موقعیت های مختلف زندگی یک فاعل اخلاقی - پرداخته است. در این مقاله، پس از اشاره به تفکر اخلاقی و تقریر فاعل مبنای اسلوت از فضیلت گرایی، به بیان و بررسی مبانی و مولفه های نگاه و تقریر فضیلت گرایانه او پرداخته شده است. او در تحلیل، مصداق شناسی و رفع تعارض بین فضایل، نگاهی وجودشناسانه دارد و گستره کارکرد فضایل را در بعد گرایشی و بینشی نفس قابل تفسیر می داند. در نظرگاه او فضیلت «قابلیت انعطاف » و «عقل عملی » دو منشی هستند که هم می توانند وحدت فضایل را به ثمر برساند و هم تعارض بین آنها را رفع کند.

    کلید واژگان: اخلاق فضیلت, مایکل اسلوت, عقل عملی, تعارض فضایل, وحدت فضایل, اخلاق فضیلت فاعل مبنا
    Maryam Sadat Nabavi Meybodi *

    Moral philosophers hold that virtue is a character trait that can be considered as a model for the moral agent’s behavior. Michael A. Slote, a contemporary moral philosopher, viewed virtue from a different perspective and presented a new account of virtue ethics. He adopted a comprehensive attitude towards explaining virtue. Criticizing and modifying the ethical conceptions of philosophers such as Aristotle, he has analyzed the nature of virtue and the relationship between virtues in the different situations from different moral and rational perspectives. In this article, after indicating Slote’s moral thoughts and his agent-based version of virtue ethics, the foundations and constituents of his account of virtue are discussed. He holds an ontological view to present the relativity of virtues, to identify them, and finally to resolve the conflicts between them. He maintains that the function of virtues can be interpreted in terms of psychological cognitive, conative, and affective aspects. In his view, the virtues of "flexibility" and "practical reason" are two qualities which can both bring about the unity of virtues and resolve the conflicts between them.

    Keywords: Virtue ethics, Michael Slote, virtue, Practical Reason, conflicts within virtues, Unity of Virtues, agent-based virtue ethics
  • علیرضا احمدی*، علیرضا طبیبی، ابراهیم ابراهیمی، علی حسن بگی

    اعجاب عبارت‏ها و عمق حقایق روایاتی معتبر از اهل بیت:، مشهور به «صعب، مستصعب»، گویای اهمیت و ضرورت فهم این گونه روایات از جنبه‏ های گوناگون است؛ به گونه‏ای که به رغم آرای حدیث‏ شناسان و پژوهش ‏های چهار مقاله در این باره، می‏توان از زوایای دیگری به این موضوع پرداخت؛ مانند: «عقل»، «شهود قلبی» و نقش آن‏ها در ترسیم مفهوم جامع «تحمل»، و... این نوشتار، چنین زوایایی را از مسیر نقد و بررسی نظرهای آیت الله جوادی در باب این گونه روایات، به روش تحقیقی تحلیل کیفی محتوا و متکی بر لغت‏شناسی اجتهادی، تشکیل خانواده حدیث و یافتن قرینه ‏های درون‏ متنی و برون‏ متنی رصد نمود و دریافت که عقل و ابعاد آن و همچنین شهود قلبی، در مفهوم جامع «تحمل»، با هم پیوندی ناگسستنی دارند. تعابیر«امرنا»، «حدیثنا» و...، ذیل مقام خلیفه اللهی تام اهل بیت:، قابل جمع است و...

    کلید واژگان: «صعب, مستصعب», تحمل امر, عقل عملی, شهود قلبی, آیت الله جوادی
    AliReza Ahmadi *, AliReza Tabibi, Ebrahim Ebrahimi, Ali Hasanbegi

    Wonder of phrases and depth of the truths of reliable traditions from the Ahl al-Bayt (‘a.s.) which are well-known as “ṣa‘b, mustaṣ‘ab” (difficult and being considered difficult) traditions, suggest the importance and necessity of understanding this kind of traditions from different dimensions, so that despite the opinions of the expert scholars of hadith, as well as the researches contained in the four articles written so far in this regard, one can deal with this topic from other aspects like: intellect (‘aql) and intuition (shuhūd qalbī), and investigate their role in describing the comprehensive concept of “endurance” (taḥammul), etc. This article observed the above dimensions by means of analyzing the opinions of Ayatollah Javadi Amoli in the matter of this kind of traditions applying qualitative content analysis as its method of research and by relying upon ijtihad-oriented lexicology, constituting a hadith family, and finding intratextual and extratextual indications. This writing also found out that the intellect and its dimensions as well as intuition had an undetachable connection with one another in the comprehensive concept of “endurance”. The expressions “amranā” (our affair), “ḥadīthanā” (our statement), etc. can be interpreted equally if the Ahl al-Bayt’s position of “Khalaīfatullāh” (God’s vicegerent) is taken into consideration.

    Keywords: “ṣa‘b, mustaṣ‘ab”, endurance of the affair, practical intellect, intuition, Ayatollah Javadi Amoli
  • سید محمدعلی حسینی*

    عقل و کارکردهای آن از دیرزمانی موردبحث و گفتگو در محاورات علمی جهان، بین دانشمندان بوده و مباحث فراوانی را به خود اختصاص داده است. یکی از مباحث مطرح تقسیم به عقل نظری و عقل عملی است که خود دچار تحوالتی در نظرگاه اندیشمندان به ویژه در حوزه دین گردیده است. برخی آن را معارض با آموزه های دینی تلقی کرده و برخی دیگرعقل را یکی از ابزار معرفت شناسی دینی میدانند. سخن هرکسی ممکن است طرفدارانی داشته باشد؛ اما میتوان گفت تبیین موضوع از نگاه امام معصوم جایگاه عقل نظری و عملی را بیشتر تثبیت خواهد کرد. این مقاله در پی تبیین دو قسم معروف عقل (نظری و عملی) از دیدگاه حضرت امام رضا علیه السلام بوده و بعد از تبیین آن از کارکردهای مختلف و متنوع عقل نظری و عملی از نگاه حضرت امام رضا علیه السلام، مواردی را با توجه به گنجایش مقاله به تبیین و تفسیر نشسته است.

    کلید واژگان: اسلام, قرآن کریم, عقل, دین, عقل نظری, عقل عملی, کارکردها
  • محمدسالم محسنی*
    قرآن کریم در سوره عصر ابتدا همه انسان ها را در خسران دانسته و سپس کسانی را که از صفات چهارگانه ای «ایمان»، «عمل صالح»، «توصیه به حق» و «توصیه به صبر» برخوردارند، استثنا کرده است. خواجه نصیرالدین طوسی این سوره را با رویکرد فلسفی تفسیر کرده و صفات چهارگانه ای یاد شده را با عقلانیت مرتبط ساخته است. نگارنده با هدف شرح و تبیین دیدگاه طوسی و نقد و ارزیابی آن به بررسی مساله پرداخته و به این نتیجه دست یافته که وی بر اساس مبانی فلسفه اسلامی، «خسران» را به معنای اشتغال در امور مادی و فرو رفتن در خواهش های نفسانی و نجات از خسران را در استکمال نیروهای عقلانی می داند. بر این اساس، طوسی «ایمان» را به استکمال عقل نظری، «عمل صالح» را به استکمال عقل عملی، «توصیه به حق» را به تکمیل عقل نظری دیگران و «توصیه به صبر» را به تکمیل عقل عملی دیگران تفسیر کرده است. وی در تفسیر این سوره اگرچه با ادبیات فلسفی سخن گفته که با تعبیرات دیگر مفسران به ظاهر متفاوت می نماید؛ اما از نظر محتوا با آن ها سازگار بوده و بر مبنای روایاتی که درباره نقش عقل در رستگاری انسان وارد شده، نیز تاییدپذیر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است.
    کلید واژگان: سوره عصر, ایمان, عمل صالح, عقل نظری, عقل عملی
  • محمد مهدی گرجیان عربی، رقیه یوسفی سوته*

    در حکمت متعالیه، قوه خیال از مهم ترین مراتب وجودی انسان به شمار می آید که با حرکت جوهری از قوه حس ارتقا می یابد و قبل از قوه ادراک عقلی قرار می گیرد. در صورتی که آدمی از این قوه تحت کنترل عقل استفاده کند و بدین وسیله، خویش را از توقف در مرتبه ادنی و تکثر در صور و معانی ماهوی نجات دهد، می تواند از طریق این قوه به تعالی و وصول به مقام توحید الهی برسد. از این قوه به دلیل داشتن برخی از ویژگی های قوه حس و قوه عقل، با عنوان «قوه برزخی» نیز یاد کرده اند.
    تلاش بر آن است تا با تحلیل آرای علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی، نقش تطهیر خیال را برای وصول به مقام توحید الهی تبیین شود. ایشان بر مبنای یگانگی نفس و قوا و اتحاد علم و عالم و معلوم، معتقدند اگر عقل نظری و عملی متحد شوند، می توان به وسیله قوه خیال به مقام توحید الهی دست یافت؛ زیرا با متمرکز کردن قوه خیال در سیر آفاقی و انفسی، و نیز مراقبه و کنترلآن به وسیله جمع همت ها تحت قوه عاقله، وصول به مقام حقانی میسور خواهد شد.

    کلید واژگان: قوه خیال, توحید, عقل نظری, عقل عملی, تطهیر خیال, علامه طباطبائی, جوادی آملی
    Mohammd Mahdi Gorjian, Roghayeh Yousefi Sooteh

    In transcendent philosophy, the imagination is one of the most important aspects of the human being, which is promoted by the inward movement of the senses and precedes the intellect. If one uses this faculty under the control of the intellect and thereby rescues himself from stopping and the multiplicity of conceptual forms and meanings, he can attain divine monotheism through this power. This faculty has also been referred to as "the power of purgatory" because of its being in common in the field of some characteristics of sense and intellect. An attempt is made to explain the role of the purification of the imagination in attaining divine monotheism by analyzing the views of Allameh Tabataba'i and Ayatollah Javadi Amoli. On the basis of the unity of the mind and the powers and the unity of the knowledge, the knowing and the known, they believe that if the theoretical reason the and practical reason be united, one may achieve the divine monotheism by the power of imagination, because by focusing the imagination on outer and inner journey as well as its control by human will under the rule of the faculty of intellect, attaining the Truth would be possible.

    Keywords: Imagination, monotheism, Theoretical Reason, Practical Reason, Purification of Imagination, Allameh Tabataba'i, Javadi Amoli
  • محمدحسین رجایی*
    مسئله اصلی در این تحقیق آن است که: دیدگاه ملاصدرا درباره عقل عملی، تا چه میزان با مستفاد از آیات و روایات همخوانی دارد؟ بنابراین، این تحقیق با دو پرسش مهم روبه روست: یکی، دیدگاه ملاصدرا درباره عقل عملی چیست؟ دوم، مستفاد از قرآن و حدیث درباره شئون عملی عقل چه می‏باشد؟ آنچه از مطالعه این مقاله به دست می آید، آن است که مطابق آموزه های دینی، عقل دارای شئون علمی و ادراکی، و شان عملی و تحریکی است. در مقابل، برخی از فیلسوفان اسلامی، شان عقل عملی را ادراک امور مربوط به عمل انسان دانسته اند، و بین عقل عملی و عقل نظری در اصل شانیت ادراک تفاوتی قایل نشده اند و برخی دیگر، شان عقل عملی را از مقوله عمل و تحریک، و متفاوت از شان ادراک عقل نظری برشمرده اند. کلمات ملاصدرا درباره عقل عملی با هر دو دیدگاه همسان است؛ اما با آنچه درباره شان عملی عقل در آموزه های دینی وارد شده است، مقداری تفاوت دارد. هدف ما از این نوشتار آن است که با تحلیل کلمات ملاصدرا درباره عقل عملی و فهم آموزه های دینی در شئون عقل، به داوری دیدگاه ایشان بر اساس قرآن و حدیث بپردازیم؛ لذا روش ما در این مقاله توصیفی تحلیلی همراه با تفسیر متن آیات و روایات است
    کلید واژگان: ملاصدرا, عقل عملی, شان ادراکی, شان عملی, قرآن و حدیث
    Mohammadhosein Raja`i*
    Main issue of this study may presented as: How much does Mulla Sadra's perspective on practical reason match with the Quranic verses and narratives? Therefore, this research studies two important questions: the what of Mulla Sadra's perspective on practical reason and what understandable from the Qur'an and hadith in the field. As made clear in the paper, according to religious teachings, reason has a scientific and perceptual function, and a practical and provocative function. On the contrary, some Islamic philosophers have considered the function of practical reason as perceiving affairs related to human action, and have not viewed any distinction between practical reason and theoretical reason with regard to perception, while others have viewed the function of practical reason as action and motivation different from that of the theoretical reason. Mulla Sadra's words in the field agree with both views, but somewhat different from what said of practical function of reason in religious teachings. The purpose in the paper lies in analyzing the words of Mulla Sadra in comparison to religious teachings of the field; therefore, the method of the study is analytical descriptive along with commenting the text of the verses and narrations
    Keywords: Mulla Sadra, Practical Reason, Function of Perception, Practical Function, The Quran, Hadith
  • حسن اسماعیل پورنیازی
    مسئله منشا اعتبار گزاره های اخلاقی و حقوقی، که از سنخ مدرکات عقل عملی اند، یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق و حقوق است. تنها راه اعتباربخشی به این گزاره ها ارجاع آنها به بدیهیات عقل نظری است. اما آیا این امر امکان پذیر است؟ هیوم و کانت و برخی دیگر از اندیشمندان این ارجاع را غیرموجه دانسته اند. گروهی دیگر اصل نیازمندی مدرکات عقل عملی به ارجاع به عقل نظری را انکار کرده و مدرکات عقل عملی را به دو دسته بدیهی و غیربدیهی تقسیم نموده اند و اعتبار بدیهیات را به دلیل بداهت و اعتبار غیربدیهیات را به دلیل ارجاع آنها به بدیهیات همین عقل دانسته اند. این مقاله، پس از پذیرش ضرورت ارجاع احکام عقل عملی به عقل نظری، یعنی ضرورت یافتن ریشه ای از «هست ها» برای اعتبار «بایدها» و پس از ارائه راه های ارجاع هست ها به بایدها، بر این نکته تاکید می کند که اگرچه عقل عملی در اعتبار خود به عقل نظری محتاج است، در ادراک احکامش مستقل عمل می کند، به این معنا که ما واقعا دو گونه ادراک داریم که از دو سنخ اند، اما در اعتبار معرفتی، یکی به دیگری محتاج است، چنان که حواس ظاهری پنج حس مستقل در ادراک اند، اما همگی در اعتبارشان به عقل محتاج اند.
    کلید واژگان: عقل عملی, عقل نظری, ضرورت بالقیاس, اعتباریات, هیوم, کانت
    Hasan Esmailpour Niyazi
    The origin of validity for the statements of ethics and laws, being perceived by practical reason, has been considerably focused on in meta-ethics and philosophy of laws. The only way for their validity lies in their being based upon the self-evident statements of theoretical reason. Yet, remain a question: is such an explanation possible? Some philosophers like Hume and Kant have disagreed it. Some others have rejected the perceptions of practical reason to be based upon theoretical reason in origin. They have classified the perceptions of practical reason into self-evident and theoretical; the validity of the former lies in their being self-evident and that of the latter in their state of being based upon the former. Knowing the judgments of practical reason as being based upon theoretical reason necessarily, and viewing all cases of ought to as being rooted in the cases of is, has emphasized on the fact that though practical reason for validity of its statements is depended upon theoretical reason, it is not dependent upon that in perceiving its judgments. In the sense that man really has two types of perception; but one is epistemologically in need to the other as is the case of five external senses being independence in sensation and at the same time being in need to reasoning power for their validity.
    Keywords: Practical Reason, Theoretical Reason, Necessity in Relation, Mental Consideration, Relation of the Cases of Ought to, the Cases of Is
  • محمدحسین رجایی، سیدمحمود موسوی، هادی صادقی
    از نگاه منابع دینی، عقل جایگاهی ارزشی دارد. شئون ارزشی عقل هم شامل دریافت و نیل به حقایق امور و ادراکات شایسته و بایسته است، که شان علمی و ادراکی یا به تعبیری عقل نظری خوانده می شود، و هم شامل بعث و تحریک عقل و نقش آن در امامت و اداره امور نفوس و ابدان مادی و مثالی موجود در انسان و تدبیر ادراکات و تحریکات نفوس و ابدان و، درپی آن، اراده و صدور فعل ادراکی و تحریکی از نفوس و ابدان است، که شان تحریکی و انگیزشی یا به تعبیری عقل عملی خوانده می شود. لازمه فعلیت شان ارزشی عقل در انسان تعلق گوهر عقل به انسان و تعبیه آن در فطرت اوست. عقل فطری تا به وجود انسان تعلق نگیرد (مرتبه آدمیت و وجه تمایز آن با حیوان) و بر نفوس و ابدان موجود در فطرت او اشراف و سلطه فعلی نیابد قوا و جنودش به فعلیت نرسیده، تکمیل نمی گردد (مرتبه انسانیت با درجات آن). افعال و قوای ادراکی و تحریکی نفوس و ابدان تحت امامت و إمارت و سلطنت و اداره و تدبیر عقل از بند قوا و جنود جهل و افعال جاهلانه متعلق به نفوس و ابدان به سبب محدودیت های ابدان مادی و مثالی و نفوس نباتی و حیوانی، و اقتضائات آنها، از جمله امارت و سلطنت هواها و خواسته های نفس اماره حیوانی، رهایی می یابند و به قوای عقل و افعال ادراکی و تحریکی عقلانی مبدل می شوند. افعال ادراکی و تحریکی قوا و جنود عقل نیز قلب حیوانی را تحت تاثیر قرار داده، ادراکات و تحریکات حیوانی و امیال نازل را به ادراکات و تحریکات انسانی و امیال عالی و گرایش ها و رانش های متعالی تبدیل می سازند و قلب حیوانی را به قلب انسانی تغییر می دهند؛ همان گونه که در صورت سلطه نفس بر عقل، قوا و افعال عقلانی و انسانی به قوا و افعال جهلانی و حیوانی و شیطانی تبدیل می شوند و عقل در سایه آن، تغییر ماهیت داده، به دها و نکرا تبدیل می گردد.
    کلید واژگان: عقل عملی, عقل نظری, شان انگیزشی, شان ادراکی, قلب
    Muhammad Husein Rajae, Seyyed Mahmud Musawi, Hadi Sadiqi
    In view of scriptural sources reason is of high status of value. It plays practical as well as theoretical roles. Reception and attainment of truths and proper and essential perceptions constitute the perceptive status of reason called theoretical or speculative reason. It is also of motivation and evocative force in leading and governing the affairs of imaginal and corporeal bodies and consequently the human will and other related motivational aspects of the souls and bodies that can all be lumped together under practical reason. The realization of these ends presupposes the jewel of intellect bestowed upon and molded with each human primordial nature. Unless this innate intellect leads and rules all human faculties and dimensions of life, man will not attain his desirable and perfect end and thus will not be distinguished from other animals. It is through the rule and dominance of intellect that human faculties whether perspective or practical can be saved from obstacles and impediments of lower vegetative and animal souls. Transformation of lower desires and inferior faculties into higher and more sublime ones can only be realized in light of the governance of intellect. the rule of lower and corrupt souls will come to an end with totally reverse results in which man may commit all acts of satanic acts and thus transform his nature and use his intellect to malicious ends.
    Keywords: practical reason, theoretical reason, evocative role, perceptive status, heart
  • عبدالهادی فقهی زاده، طاهره چینی فروشان
    بزرگ ترین دشمن سعادت و رستگاری آدمی نفس خودبین و هوس مدار اوست. این مرتبه از نفس زمینه را برای راه یابی اخلاق ناپسند به عرصه وجود انسان فراهم می کند؛ اگر آدمی با این مرتبه از نفس مبارزه کند، می تواند خویشتن اصلی خود را پیدا کند و به مرتبه بالاتری نائل آید. از این رو، مجاهده با نفس و کنار زدن هواهای نفسانی موجب به بار نشستن اخلاق و شکوفا شدن آن در وجود آدمی می شود. در عین حال، تنوع و کثرت جلوه های هوا و هوس در انسان مبارزه با آن را دشوار می کند؛ به ویژه به این سبب که هوا دربرابر عقل است، اما از جنس عقل عملی، نه عقل نظری، و هوای نفس مانع پدید آمدن انگیزه هایی است که برای تحریک عقل عملی لازم اند. هوای نفس حتی در عقل نظری هم اختلال ایجاد می کند؛ به طوری که گاه انسان باطل را حق می انگارد یا عملا به شرک روی می آورد. ازآن جا که در منطق قرآن منشا همه گناهان به هواپرستی منتهی می شود و مرجع همه اوصاف رذیله شرک است، هواپرستی در حقیقت شرک ربوبی است. ازاین رو، علمای اخلاق «تخلیه»، خالی کردن نفس از رذایل، را بر «تحلیه»، آراستن نفس به زیورهای اخلاقی، مقدم می دانند و آن را عامل شکوفایی فضایل اخلاقی برمی شمارند.
    کلید واژگان: هوای نفس, عقل نظری, عقل عملی, فضایل و رذایل اخلاقی
    Abdul Hadi Feghhizade, Tahere Chini Forushan
    The chief enemy to human happiness and righteousness is the egoistical soul and its desires. The soul gathers disgraceful behaviors; however، if a human being strives to fight desires، he can find his true self and enter a higher spiritual station. Hence، the fight against the soul and shying away from lustful desires are necessary conditions for growing a human ethic. At the same time، the diversity with which desires manifest themselves in human beings makes the fight difficult. Desires are in contradistinction with practical reason. The desires of the soul forbid the stirring of practical reason. The soul’s desires also impede upon theoretical reason in such ways that human beings can sometimes perceive، mistakenly، the false as true and hence be driven towards infidelity. In the logic of the Quran، all sins have their source in the soul and its desires and the source of all shameful attributes is infidelity. Listening to one’s desire is a form of associationism with the lord. Hence، scholars of ethics say that a seeker must first empty oneself from his ugly behaviors in order to receive praiseful attributes which are then eventually transformed into virtues.
    Keywords: soul's desires, theoretical reason, practical reason, vile attributes, virtuous attributes
  • سیدعبدالرئوف افضلی
    نوشتار پیش رو در پی آن است که برهان اخلاقی کانت را که از برهان های شناخته شده برای اثبات وجود خداوند در الهیات مغرب زمین است، مطالعه و بررسی کند. از این رو، نخست دیدگاه کانت را در زمینه دیگر برهان های اثبات وجود خداوند، همانند برهان وجود شناختی، برهان کی هان شناختی و برهان غایت شناختی مطرح ساخته و بیان می کند که این برهان ها از نگاه کانت هیچ ارزش و اعتباری ندارند و اثبات وجود خداوند از راه هیچ یک از آنها امکان پذیر نیست. سپس برهان اخلاقی کانت را که تنها تکیه گاه او در اثبات وجود خداوند است بر اساس یکی از تقریرهای شناخته شده از آن تبیین می کند. سرانجام، به واکاوی و ارزیابی این برهان از چشم اندازهای گوناگون پرداخته و نشان می دهد برهان اخلاقی کانت که از احکام عقل عملی است توانایی اثبات وجود خداوند را به عنوان یکی از احکام عقل نظری ندارد.
    کلید واژگان: خداوند, برهان اخلاقی کانت, برهان وجودشناختی, برهان کیهان شناختی, برهان غایت شناختی, عقل عملی, عقل نظری
  • حجت الاسلام و المسلمین حسین الهی نژاد

    عقل گرایی که تعابیر دیگر آن، راسیونالیسم، عقل پرستی، عقل زدگی، عقل بسندگی و اصالت عقل است، در قرن هفدهم، بعد از دوران رنسانس و نوزایی علمی، بر اساس دیدگاه های علمی دکارت، گالیله و نیوتون، پی ریزی شد. این پدیده در قرن هیجدهم و در ادامه روشنفکری و عقل گرایی توسط روشن اندیشانی چون دالامبر، ولتر، کندورسه و دیدرو با سرعت بیشتری تداوم یافت.
    دست آورد و رهیافت روشنگری و اصالت عقل، افول عقل از جایگاه و منزلت واقعی خود و فروکاسته شدن در امور مادی و تجربی و نیز بی خاصیت شدن آن برابر خوب و بد، حق و باطل اشیا و همچنین استفاده ابزاری از عقل و محدود کردن آن در امور مشاهده ای و افت کارکرد عقل از امور والای متافیزیک به امور جزئی و روزمره است.
    اسلام، در جایگاه جامع ترین، کامل ترین و آخرین دین آسمانی، برای آینده بشریت و مثبت جلوه دادن آن، اندیشه مهدویت را به بشریت معرفی کرده است، تا در کنار تحقق آرزوی دیرینه بشر و تشکیل حکومت جهانی، استعدادها و قابلیت های بشر شکوفا شده و در همه زمینه ها و در همه امور، رشد روزافزونی یابد؛ از جمله تکامل و تعالی عقول است که با فراهم شدن بسترها و از بین رفتن موانع، حرکت تکاملی عقل سرعت گرفته و شعاع آن به همه سطوح و زوایای زندگی بشر می رسد.
    تفاوت اساسی و بنیادی میان عقل گرایی رنسانس و خردورزی در اندیشه مهدویت و حکومت جهانی، رشدیافتگی عقل در همه زمینه ها، حرکت متوازن عقل و اقسام آن و استفاده همه جانبه از آن در امور عالی و متافیزیک و در امور دانی و فیزیک و نیز دخالت دادن عقل در ارزش گذاری و تعیین خوب و بد اشیاء در پرتو باورداشت مهدویت است.

    کلید واژگان: عقل, عقل گرایی, زمان ظهور, رنسانس, مهدویت, عقل عملی, عقل نظری
    Hosein Elahynejad

    Rationalism with as different interpretations such as minding – mentalism – reason and humanism was laid its foundation after 17th century, i.e the area of renaissance and regenerating science based on the scientific views of descrates – Galilo and Newton. This phenomenon continued rapidly in 18thcentury and in the continuity of the age of enlightenment and humanism by the intellectuals such as: Dalamber, volter, kandrose and Didroo.
    Th result of such exlightenment and humanism have reduced mind un its right position and dedicated to the materalistic and experimental issues. In this area Mind has lost its major characteristics opposed to good and evil. True and null. To use mind as a mediation to limit it to observations and to reduce its efficiency are the metaphysical points into the trivial and daily affairs.
    Islam, in the more exhausive and completed position and the last divine faith, has introduced the thought of Mahdaviat to human beings for their future and made it optimistic. Islam is going to evlighten human beings talent and potentiality and to improve them at many fields and affairs in order to meet the past wishes of human beings to be true. The evolution of mind provides the basic beds for removing problems, for completing mind and for reaching it to all sides and angels of life. The basic difference between xentalists in renaissance, in Mahdaviat thought and in world governship is its improvement in all fields, the harmony of mind, its subdivisions and its use in all sides of supernatural affars and in base and physical affairs and also interveming noisd into making values and determining good and evil of objects under the radiation of Mahdaviat beliefs.

    Keywords: Mind – Rationalism – The Time Of Appearance – Renaissance – Mahdaviat – Applied Mind – Theoretical Mind
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال