جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « طرحواره » در نشریات گروه « روانشناسی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «طرحواره» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره های حوزه خودگردانی و عملکرد آسیب دیده، بر خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت انگیزه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول استان تهران در سال تحصیلی 1401-1400شامل می شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر طرح کلی تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، دو مدرسه برگزیده شد. در هر مدرسه و از هر پایه 10 نفر، جمعا 60 نفر تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایابی شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جری جینگ و مورگان (1999) و انگیزه پیشرفت هرمانس (1977) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت 9 جلسه آموزش قرار گرفت. بسته آموزشی توسط محقق ساخته شده و دارای روایی صوری و روایی محتوایی می باشد که به روش کیفی و کمی توسط هیئتی متشکل از خبرگان 10 نفر و با دو ضریب نسبت اعتبار محتوا (CVR) و شاخص اعتبار محتوا (CVI) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر طرحواره بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت تاثیر مثبت و معناداری دارد (0/01>p). یافته های پژوهش دارای مفاهیم کاربردی برای مداخلات آموزشی-مشاوره ای با هدف ارتقای خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت است که منجر به پاسخ های کارآمد و انطباقی دانش آموزان در چالش های تحصیلی می شود.
کلید واژگان: طرحواره, خودکارامدی تحصیلی, انگیزه پیشرفتThis study aimed to determine the effectiveness of schema-based training in the area of autonomy and impaired performance on academic self-efficacy and achievement motivation among female middle school students. The statistical population included female students of the first period of middle school in Tehran province for the academic year 1400-1401. The research method was applied in terms of purpose and semi-experimental in terms of general design, with pre-test, post-test, and control group. Using a multi-stage cluster random sampling method, two schools were selected. From each grade in each school, 10 students were randomly chosen, totaling 60 students, who were then placed in experimental and control groups. Both groups responded to the academic self-efficacy questionnaires by Jerry Jing and Morgan (1999) and achievement motivation by Hermans (1977). The experimental group underwent 9 training sessions. The training package, based on schema, was developed by the researcher and had content and face validity, qualitatively and quantitatively determined by a panel of 10 experts with two validity coefficients: Content Validity Ratio (CVR) and Content Validity Index (CVI). Data analysis was performed using the multivariate analysis of covariance (MANCOVA) test. Results showed that schema-based training significantly and positively affects academic self-efficacy and achievement motivation (p<0.01).
Keywords: Schema, Academic Self-Efficacy, Motivation For Achievement -
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری اختلال پانیک بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی بود. طرح پژوهشی، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1402 به کلینیک های روانشناسی و مشاوره ای سطح شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری پژوهش شامل 132 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (2005)، حساسیت اضطرابی ریس و پترسون (1985)، ذهنی سازی دیمیتروویچ (2017) و اختلال پانیک لیبوویتز (1984) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS26 و AMOS24 استفاده شد. متغیر پیش بین طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم (β=0/39) و غیرمستقیم با میانجی گری حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی (β=0/15)، (β=0/12) بر اختلال پانیک دارای تاثیر مثبت و معنادار بود (0/01>p). همچنین حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی دارای تاثیر مستقیم (β=0/45)، (β=0/49) بر اختلال پانیک بودند (0/01>p). نتایج پژوهش حاکی از آن بود که طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند پیش بین قوی اختلال پانیک باشد و در این میان حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی به عنوان متغیرهای میانجی بخشی از فرآیند اثرگذاری در شکل گیری نشانه های اختلال پانیک است. برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی توصیه می گردد و همچنین مداخلات درمانی باید به این عوامل بپردازند.کلید واژگان: پانیک, حساسیت اضطرابی, ذهنی سازی, طرحوارهThe aim of the present study was to present a structural model of panic disorder based on early maladaptive schemas with the mediating role of anxiety sensitivity and mentalization. The research design was correlational and structural equations. The statistical population of the research included all people suffering from panic disorder who visited psychological and counseling clinics in Tehran in 2023. The statistical sample of the research consisted of 132 of these people who were selected by available sampling method. To collect data, Yang's (2005) primary maladaptive schema questionnaires, Reiss and Peterson's (1985) anxiety sensitivity, Dimitrovich's mentalization (2017) and Leibowitz's panic disorder (1984) were used. In order to analyze the obtained data, SPSS26 and AMOS24 software were used. The predictor variable of primary maladaptive schemas directly (β = 0.39) and indirectly with the mediation of anxiety sensitivity and mentalization (β = 0.15), (β = 0.12) on panic disorder. The effect was positive and significant (p < 0.01). Also, anxiety sensitivity and mentalization had a direct effect (β=0.45), (β=0.49) on panic disorder (p<0.01). The results of the research indicated that the initial maladaptive schemas can be a strong predictor of panic disorder, and anxiety sensitivity and mentalization as mediating variables are part of the influencing process in the formation of panic disorder symptoms. It is recommended to hold training workshops in the field of primary maladaptive schemas, anxiety sensitivity and mentalization, and also therapeutic interventions should address these factors.Keywords: Panic, Anxiety Sensitivity, Mentalization, Schema
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و ترس از تجرد با میانجی گری طرحواره های وابستگی و خویشتن تحول نیافته انجام شد. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1400-1399، شامل 50,000 نفر (2970 نفر زن و 2030 نفر مرد) بود که از میان آن ها 334 نفر (242 نفر زن و 92 نفر مرد) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ادراک از والدین (POPS)، مقیاس ترس از تجرد (FOBSS) و فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF) بودند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و روش تحلیل مسیر، برای ارزیابی مدل پیشنهادی، به وسیله نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 23 تحلیل شدند. مطابق یافته ها، میان ادراک از سبک های فرزندپروری پدر و مادر با طرحواره های وابستگی و خویشتن تحول نیافته و همچنین بین این طرحواره ها و ترس از تجرد، رابطه معنادار وجود دارد. ادراک از سبک فرزندپروری پدر، به صورت غیرمستقیم و از طریق طرحواره های وابستگی و خویشتن تحول نیافته و ادراک از سبک فرزندپروری مادر به صورت مستقیم با ترس از تجرد رابطه منفی دارد. براساس نتایج پژوهش، مدل پیشنهادی رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده و ترس از تجرد با میانجی گری طرحواره های وابستگی و خویشتن تحول نیافته از برازش مطلوبی برخوردار است. این نتایج می تواند با پیشگیری از به کارگیری شیوه های فرزندپروری نادرست، نقش مهمی در تصمیماتی که فرزندان در زندگی آینده خود می گیرند، داشته باشد.
کلید واژگان: ترس از تجرد, خویشتن تحول نیافته, طرحواره, فرزندپروری, وابستگیThe aim of the present study was to investigate the relationship between perceived parenting styles and the anxiety of being single, with dependency schemas and undeveloped self serving as mediators. The employed research method was applied and descriptive correlation. The statistical population comprised all Tehran University students enrolled for the 2020-2021 academic year; it totaled 50,000 individuals (2970 women and 2030 men). From this population, 334 were selected using the accessible sampling method 242 women and 92 men. Perception of Parents Questionnaire (POPS), Fear of Singleness Scale (FOBSS) and Young Schema Short Form (YSQ-SF) were utilized in the research.The data were analyzed utilizing descriptive and inferential statistics methods. In order to assess the proposed model, skewness and kurtosis and path analysis methods were used to ascertain the data's normality. Utilizing SPSS version 26 and AMOS version 23, the data were analyzed. A significant relationship was observed between the perception of parents’ parenting styles and both undeveloped self and dependency schemas, as well as between the aforementioned schemas and fear of being single, according to the findings. Both the direct and indirect perceptions of the mother’s parenting style and the father's parenting style through dependency schemas and an undeveloped self were negatively associated with dread of being single. The proposed model of the relationship between perceived parenting styles and dread of being single, mediated by dependency schemas and undeveloped self, is consistent with the findings of the study. These results have the potential to greatly influence children’s critical decision-making processes by discouraging the adoption of inappropriate parental techniques.
Keywords: Dependence, Fear Of Being Single, Parenting, Schema, Undeveloped Self -
زمینه و هدف
سرزندگی تحصیلی متغیری مهم در عرصه موفقیت دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش شناختی رفتاری با آموزش راهبردهای طرحواره محور کمال گرایی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم دارای کمال گرایی تحصیلی اجرا شد.
روش پژوهش:
روش گردآوری داده ها، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان جیرفت در پاییز 1400 بودند. در مرحله اول، 48 نفر انتخاب و سپس در مرحله دوم به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، مقیاس سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. آموزش شناختی-رفتاری و آموزش راهبردهای طرحواره محور کمال گرایی تحصیلی هر یک طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شدند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی به وسیه نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که در سرزندگی تحصیلی (11/26=F؛ 001/0P<) بین آموزش شناختی-رفتاری و آموزش راهبردهای طرحواره محور کمال گرایی تحصیلی با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. بین آموزش شناختی-رفتاری و آموزش راهبردهای مقابله ای طرحواره محور در سرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری بدست نیامد (05/0<P).
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که دو رویکرد آموزش شناختی-رفتاری و آموزش راهبردهای مقابله ای طرحواره محور برای افزایش سطح سرزندگی تحصیلی اثربخش است، بنابراین می توان از این دو نوع آموزش برای دانش آموزان دختر استفاده کرد.
کلید واژگان: سرزندگی تحصیلی, طرحواره, کمال گرایی تحصیلی, شناختی-رفتاریBackground and AimAcademic buoyancy is an important variable for high school students succession. The present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of cognitive-behavioral training and educational perfectionism schema-based strategies training on academic buoyancy of high school female students.
MethodsThe study method was quasi-experimental with pre-test-post-test and control group with two-month follow-up. The statistical population of the research includes female high school students in Jiroft province during Fall of year 2021. In the first stage, 48 female high school students were selected as the statistical sample of the study based on the convenience sampling method, and in the next stage, they were divided into three groups through a simple random sampling method (16 students in each group). For data collection, Hosseinchari & Dehghanizadeh 's academic buoyancy (2012) were completed in three stages: pre-test, post-test and follow up. Cognitive-behavioral training and educational perfectionism schema-based strategies training was performed in 8 sessions (one session per week) for 90 minutes. To analyze the data, repeated measure analysis of variance and Bonferroni post-hoc test was used by SPSS.26.
ResultsThe results of the research indicated that there was a significant difference between cognitive-behavioral training and educational perfectionism schema-based strategies training with control group in academic buoyancy (p<0/001, F=26.11). There is no significant difference between cognitive-behavioral training and educational perfectionism schema-based strategies training in academic buoyancy.
ConclusionIt can be concluded that, cognitive-behavioral training and educational perfectionism schema-based strategies training were effective in increasing the academic buoyancy, therefor these training can be used for high school female students.
Keywords: academic buoyancy, schema-based training, educational perfectionism, cognitive behavioral approach -
مقدمه
دانش آموزان تیزهوش به دلیل انتظارات و بار تحصیلی زیاد، دچار آسیب های روانشناختی می گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ذهن آگاهی طرحواره محور بر علائم اضطراب اجتماعی و اجتناب تجربه ای در دانش آموزان دختر تیزهوش دارای اضطراب اجتماعی انجام شد.
روشروش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر تیزهوش 14 تا 18 ساله دارای اضطراب اجتماعی در سال تحصیلی1402- 1401 شهر اصفهان که بر اساس مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان لاجرکا، شناسایی می گردیدند؛ 38 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 19 نفر). گروه آزمایش، 8 جلسه90 دقیقه ای مداخله ذهن آگاهی طرحواره محور را به صورت هفتگی دریافت نمود ، ولی گروه کنترل، تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکرد. دانش آموزان پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان لاجرکا و اجتناب از تجربه گامز را در سه مرحله پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل شد.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، ذهن آگاهی طرحواره محور بر کاهش اضطراب اجتماعی و اجتناب تجربه ای در مرحله پس آزمون و پیگیری تآثیر معنادار دارد (001/0>P).
نتیجه گیریبنابر نتایج این پژوهش، می توان از مداخله ذهن آگاهی طرحواره محور جهت کاهش علائم اضطراب اجتماعی و اجتناب تجربه ای در نوجوانان تیزهوش استفاده نمود.
کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, ذهن آگاهی, طرحواره, اجتناب تجربه ای, تیزهوشIntroductionGifted students suffer from psychological damage caused by heavy academic load.The present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of Schema-oriented Mindfulness intervention on the social anxiety symptoms and experiential avoidance in gifted female students with social anxiety.
MethodThe research method was experimental with pre-test-post-test design with a control group and a one-month follow-up. For this purpose, among the 14 to 18 years old gifted female students with social anxiety in the academic year of 2022-2023 in the Isfahan city, who were identified based on the La Greca’s Social Anxiety Scale for Adolescent; 38 persons were selected by purposeful sampling and randomly assigned to two experimental and control groups (19 person in each group). The experimental group received 8 sessions of 90 minutes per week of Schema-oriented Mindfulness but the control group did not receive any intervention until the end of the study. The students completed La Greca’s Adolescent Social Anxiety Scale and Gamez’s Multidimensional Experiential Avoidance Questionnaire in three stages: pre-test, post-test and follow-up. The data were analyzed by the analysis of variance with repeated measurements method.
ResultsThe results of data analysis showed that Schema-oriented Mindfulness has a significant effect on reducing social anxiety and experiential avoidance in the post-test and follow-up stages (p< 0.001).
ConclusionAccording to the results of this research, Schema-oriented Mindfulness intervention can be used to reduce the symptoms of social anxiety and experiential avoidance in gifted adolescents.
Keywords: Social Anxiety, Mindfulness, Schema, Experiential Avoidance, Gifted -
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف تبیین اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی انجام گرفته شد.
روشروش پژوهش، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزارجمع آوری داده ها شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه، پرسشنامه سبک های دلبستگی، پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار 19SPSS و 24AMOS استفاده شد.
یافته هامتغیرهای پیش بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری حساسیت اضطرابی بر اختلال اضطراب اجتماعی دارای تاثیر معنادار بودند (0/01 >p). همچنین حساسیت اضطرابی دارای تاثیر مستقیم بر اختلال اضطراب اجتماعی بود (0/01 >p).
نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن می توانند پیشبین های قوی اختلال اضطراب اجتماعی باشند و در این میان حساسیت اضطرابی به عنوان متغیر میانجی بخشی از فرآیند اثرگذاری در شکل گیری نشانه های اضطراب اجتماعی است.
کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, حساسیت اضطرابی, دلبستگی, طرحوارهIntroductionThe present study was conducted with the aim of explaining the symptoms of social anxiety disorder based on primary maladaptive schemas and insecure attachment style with the mediating role of anxiety sensitivity.
MethodThe research method was correlation and structural equation modeling. The statistical population of the research included all students of the University of Science and Research in the academic year of 2022 in Tehran province which were selected as a multi-stage random sampling. The number of 306 people who scored higher than 40 in the Connor social anxiety questionnaire. Data collection tools included Early Maladaptive Schemas Questionnaire, Attachment Styles Questionnaire, Anxiety Sensitivity Questionnaire and Social Anxiety Questionnaire. In order to analyze the obtained data, SPSS19 and AMOS24 software were used.
FindingsThe predictor variables of primary maladaptive schemas and insecure attachment style directly and indirectly with the mediation of anxiety sensitivity had a significant effect on social anxiety disorder (p<0/01). Also, anxiety sensitivity had a direct effect on social anxiety disorder (p<0/01).
ConclusionBased on the results of the research, it can be concluded that early maladaptive schemas and insecure attachment style can be strong predictors of social anxiety disorder, and in the meantime, anxiety sensitivity as a mediating variable is part of the influencing process in the form of Taking signs of social anxiety.
Keywords: attachment, Anxiety Sensitivity, Schema, Social Anxiety -
اختلال شخصیت خودشیفته، اختلالی بسیار پیچیده است که منجر به مشکلات قابل توجه در افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 بود که 225 دانشجو از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت خودشیفته آمز، تحریفات شناختی عبدالله زاده و سالار، کودک آزاری نوربخش و طرحواره ناسازگار یانگ را تکمیل کردند. نتایج نشان داد مسیرهای ترومای کودکی، تحریفات شناختی و طرحواره ناسازگار اولیه با خودشیفتگی و مسیر های ترومای کودکی و تحریفات شناختی با طرحواره ناسازگار اولیه معنی دار است. همچنین نتایج کاربست آزمون بوت استراپ نشان داد مسیرهای غیر مستقیم ترومای کودکی وتحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته از طریق طرحواره ناسازگار اولیه از شاخص برازش برخوردار است. براساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند رابطه ساختاری بین ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته را تحت تاثیر قرار دهد.کلید واژگان: ترومای کودکی, تحریفات شناختی, خودشیفتگی, طرحوارهIntroductionNarcissistic personality disorder is a very complex disorder that leads to significant problems in people with the disorder. The aim of the present study was to investigate the structural relationships between childhood trauma and cognitive distortions with narcissistic personality disorder mediated by early maladaptive schemas.MethodThe correlational research design model was structural equation modeling and its statistical population included students of Urmia University in the academic year 2019-2020. 225 students were selected through available sampling and narcissistic personality questionnaires, distortions. Cognitive completed Abdullah Zadeh and Salar, Nourbakhsh Child Abuse and Young's maladaptive schema.ResultsThe results showed that the paths of childhood trauma, cognitive distortions and early maladaptive schemas with narcissism and the paths of childhood trauma and cognitive distortions with primary maladaptive schemas are significant. Also, the results of using Bootstrap test showed that indirect pathways of childhood trauma and cognitive distortions with narcissistic personality disorder through initial maladaptive schema have a fit index.ConclusionBased on the findings of this study, it seems that early maladaptive schemas can affect the structural relationship between childhood trauma and cognitive distortion with narcissistic personality disorder.Keywords: Child trauma, Cognitive distortions, Narcissism, Schema
-
هدف :
پژوهش حاضر به دلیل نبود نسخه فارسی ابزار حاضر به بررسی ویژگیهای روانسنجی و بررسی ساختارعاملی پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین پرداخت.
روش پژوهش:
تحقیق حاضر، از نوع تحقیق های توصیفی- کاربردی و با روش میدانی بود. ابزارهای جمعآوری داده شامل پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ لوییس و همکاران (2018)، فرم کوتاه پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ ویلبورن و همکاران (2002)، مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس لاویبند (1995) و پرسشنامه فرزندپروری یانگ یانگ و همکاران (2003) بود. جهت بررسی روایی صوری و محتوایی نظر 11 متخصص در حوزه روانشناسی و جهت بررسی روایی سازه و پایایی درونی 468 نمونه، جهت روایی واگرا داده های 135 نمونه و به منظور ارزیابی پایایی باز-آزمایی داده های 100 نمونه مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق از روش روایی محتوایی (CVR) و شاخص روایی محتوایی (CVI) برای محاسبه روایی محتوا استفاده شد. به منظور ارزیابی پایایی درونی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده و به منظور ارزیابی پایایی زمانی از روش باز-آزمایی، روایی واگرا از همبستگی پیرسون با نرم افزار SPSS استفاده شد. جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار LISREL استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد مدل 76 سوالی با 17 عامل مورد تایید است. ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات حاصل از دو اجرا در محدوده 68/0 تا 87/0 و همگی معنادار بودند (001/0>P) که نشان از همبستگی بالای دو آزمون و در نتیجه پایایی بازآزمایی مناسب تمامی خرده مقیاسهای پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ است.
نتیجه گیریبنابراین می توان نتیجه گرفت مدل 76 سوالی با 17 عامل پرسشنامه طرحواره مثبت یانگ ابزاری مطلوب برای شناسایی و ارزیابی طرحوارههای مثبت است. مطلوب است تحقیقات آینده به بررسی اعتبار وپایایی پرسشنامه در خرده فرهنگ های دیگر و طیف های سنی و شغلی مختلف بپردازند.
کلید واژگان: طرحواره, طرحوارههای ناسازگار اولیه, روایی, پایاییAimDue to the lack of a Persian version of the present instrument, the present study examined the psychometric properties and functional structure of the Young Positive Schema Questionnaire in female students of the Islamic Azad University of Varamin.
MethodsThe present study was descriptive-applied research with field method. Data collection tools included Young Lewis et al. (2018) positive schema questionnaire, the short form of Young Wilburne et al. (2002) schema questionnaire, Loveband Depression and Anxiety and Stress Scale (1995) and Young and Parenting Questionnaire. Et al. (2003). To evaluate the face and content validity of the opinion of 11 experts in the field of psychology and to evaluate the construct validity and internal reliability of 468 samples, for divergent validity of 135 samples and to evaluate the retest reliability of the data of 100 samples were analyzed. In this study, content validity method (CVR) and content validity index (CVI) were used to calculate content validity. In order to evaluate the internal reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha method was used and in order to evaluate the time reliability of the retest method, divergent validity of Pearson correlation with SPSS software was used. Confirmatory factor analysis with LISREL software was used to evaluate the construct validity.
ResultsThe results showed that the 76-item model with 17 factors was approved. Pearson correlation coefficient between the scores obtained from the two performances ranged from 0.68 to 0.87 and all were significant (P<0.001) which indicates a high correlation between the two tests and as a result the reliability of the appropriate retest of all subscales of the Young positive schema questionnaire.
ConclusionTherefore, it can be concluded that the 76-item model with 17 factors of Young Positive Schema Questionnaire is a desirable tool for identifying and evaluating positive schemas.
Keywords: schema, early maladaptive schema, Validity, Reliability -
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و حافظه شرح حال در افراد مبتلا به اختلال افسردگی، اضطرابی و بهنجار
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه طرحوارههای ناسازگار اولیه و حافظه شرححال در افراد مبتلا به اختلال افسردگی، اضطرابی و بهنجار بود. مطالعه کاربردی و از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناختی منطقه 5 شهر تهران در سال 1399- 1398 بودند؛ بنابراین در این پژوهش با داشتن سه متغیر، 90 نفر به شیوه دردسترس (30 نفر اختلال افسردگی، 30 نفر اختلال اضطرابی و 30 نفر بهنجار شامل 51 زن و 39 مرد) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه حافظه شرححال (AMI) و طرحوارههای ناسازگار اولیه (YSQ-SF) بود. تحلیل دادهها از طریق آزمون تی استیودنت و تحلیل واریانس، در نرمافزار SPSS26 انجام شد. نتایج نشان داد تفاوت میانگین هر پنج حوزه طرحوارههای ناسازگار اولیه در شرکتکنندگان افسرده و مضطرب در مقایسه با شرکتکنندگان بهنجار در سطح 01/0 معنادار است و آن دو گروه در مقایسه با افراد بهنجار، میانگین نمرات بالاتری در هر پنج حوزه طرحوارههای ناسازگار اولیه بهدست آوردند. تفاوت میانگین حافظه رویدادی در دو گروه شرکتکنندگان بهنجار و مضطرب در سطح 01/0 معنادار است و افراد بهنجار در مقایسه با شرکتکنندگان مضطرب در آن مولفه میانگین نمرات بالاتری کسب کردند.
کلید واژگان: طرحواره, حافظه شرح حال, افسردگی, اضطرابThe aim of the present study was to compare primary maladaptive schemas and historical memory in people with depressive, anxiety, and normal disorders. The study was practical and causal-comparative. The research population included all people with anxiety and depression disorders who presented to psychological clinics in the 5th district of Tehran in 2019-2020. Therefore, 90 people were selected for this research with three variables (30 people with depressive disorders, 30 people with anxiety disorders, and 30 normal people, 51 females, 39 males). The research instruments included the Autobiographical Memory Questionnaire (AMI) and Young Schema Questionnaire-Short Form (YSQ-SF). Data analysis was done through Student's t-test and analysis of variance in SPSS26 software. The results showed that the average difference of all five domains of primary maladaptive schemas in depressed and anxious participants compared with normal participants was significant at the 0.01 level, and these two groups had higher mean scores in all five domains of primary maladaptive schemas compared with normal people. they got The difference in the mean score of event memory in the two groups of normal and anxious participants is significant at the 0.01 level, and normal people scored higher average scores in this component compared with anxious participants.
Keywords: Schema, Background Memory, Depression, Anxiety -
مقدمهخانواده از اعضا تشکیل شده که هر کدام نقشی را در این میان بر عهده دارند و زن موثرترین عضو خانواده به شمار می آید که اداره خانواده و تربیت و تکامل آن را به عنوان نهادی اجتماعی برعهده دارد و بدین ترتیب اساسی ترین نقش را ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد خانواده بر اساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری طرحواره های ناسازگار اولیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان متاهل منطقه 1 شهر تهران در سال 1398 بود که به روش نمونه گیری در دسترس از میان آن ها 350 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه سنجش خانوادگی مک-مستر ساخته اپشتاین و همکاران (1983)؛ مقیاس سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (1998) بود. پس از حذف 26 پرسشنامه مخدوش و پرت، جهت تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری، نرم افزار ایموس و سطح معناداری 05/0 استفاده شد.یافته هاضریب مسیر کل بین سیستم بازداری رفتاری و عملکرد خانواده (01/0>p، 234/0-=β) منفی و در سطح 01/0 و ضریب مسیر کل بین سیستم فعال ساز رفتاری و عملکرد خانواده (01/0>p، 263/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سیستم بازداری رفتاری و عملکرد خانواده (01/0>p، 101/0-=β) منفی و در سطح 01/0 معنادار بود.نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه بین سسیتم بازدارنده رفتاری و عملکرد خانواده را در زنان متاهل میانجیگری می کنند.کلید واژگان: زنان, سیستم های مغزی رفتاری, طرحواره, عملکرد خانوادهIntroductionThe family is composed of members who each have a role in this and the woman is the most effective member of the family who manages the family and its upbringing and development as a social institution and thus plays the most fundamental role. The aim of this study was to predict family performance based on behavioral brain systems mediated by early maladaptive schemas of women referring to counseling centers.MethodsThe present research method was descriptive-correlational and the statistical population of the present study included married women in District 1 of Tehran in 2019, from which 350 people were selected by convenience sampling. The tools of the present study include the McMaster Family Assessment Device (Epstein et al., 1983); the Scale of Behavioral Inhibition / Activation Systems (Carver & White, 1994), and the Young Schema Questionnaire-Short Form (Young,Keywords: behavioral brain systems, family performance, Schema, Women
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش دلبستگی به والدین و ادراک ترومای عشق با میانجی گری طرحواره های ناسازگارانه حوزه طرد و بریدگی بود. این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مجردی بودند که با تجربه شکست عاطفی به مراکز مشاوره دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و آزاد اسلامی رودهن در سال 1399 مراجعه کردند که به شیوه در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1998)، پرسشنامه دلبستگی والدین و همسالان (IPPA) (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) و پرسشنامه ضربه عشق (LTI) (راس، 1999) انجام شد. روش تحلیل این پژوهش، مدل معادلات ساختاری بود. پس از اصلاح مدل و حذف روابط غیرمعنادار، نتایج نشان داد که ارتباط با والدین بر ادراک ترومای عشق اثر منفی دارد. همچنین اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین بر طرحواره های حوزه طرد اثر مستقیم و معنادار دارند (05/0>P). طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق اثر مثبت و معنادار دارند. همچنین نتایج نشان داد که اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین با میانجی گری طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق به ترتیب اثر منفی و مثبت معنادار دارند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ادراک ترومای عشق تحت تاثیر دلبستگی به والدین و طرحواره های حوزه طرد بود، بنابراین اجرای مداخلات درمانی با هدف بهبود این عوامل پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: طرحواره, طرد و بریدگی, سندرم ترومای عشق, دلبستگیThe aim of this study was to investigate the role of attachment to parents and the perception of love trauma: mediated by maladaptive schemas domain of disconnection and rejection. This study was descriptive-correlation. The statistical population of this study included all single people with experience of emotional failure referred to the counseling centers of Iran University of Medical Sciences, Tehran university, and Roodehen Islamic Azad University in 2021, by convenience sampling method 200 people participated as a sample. Data collection was performed using the short version of the Young Schema Questionnaire (YSQ-SF) (Young, 1998), Inventory for Parent and Peer Attachment (IPPA) (Armsden & Greenberg, 1987), and Love Trauma Inventory (LTI) (Rosse, 1999). The method of analysis of this research was the structural equation model. After modifying the model and eliminating non-significant relationships, the results showed that communication with parents has a negative effect on love trauma. Also, trust in parents and alienation from parents have a direct and significant effect on the schemas of exclusion. Rejection schemas have a positive and significant effect on love trauma. The results also showed that trust in parents and alienation from parents through the mediation of exclusion schemas have significant negative and positive effects on love trauma, respectively (P<0.05). From the above findings, it can be concluded that love trauma was influenced by attachment to parents and maladaptive schemas domain of disconnection and rejection, so it is recommended to implement therapeutic interventions to improve these factors.
Keywords: Schema, disconnection, rejection, love trauma syndrome, attachment -
زمینه و هدف
در پژوهش حاضر رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگیهای شخصیتی با گرایش به خودکشی با میانجیگری معنای زندگی مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. 420 دانش آموز دوره متوسطه دوم شهرستان گچساران (215 نفر دختر و 205 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های طرحوارههای ناسازگار یانگ و همکاران (1998)، ویژگیهای شخصیتی نیو (مک کری و کاستا، 1985)، معنای زندگی استگر و همکاران (2006) و گرایش به خودکشی مهرابی (1389) استفاده شد. در این پژوهش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزار AMOS ویراست 26 استفاده شد. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند.
یافته ها:
یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. طرحواره های ناسازگار اولیه اثر منفی و معنی داری بر معنای زندگی داشته (11/0-=β؛ 017/0=P) ولی اثر آنها بر گرایش به خودکشی معنی دار نبود. همچنین یافته ها نشان دادند که ویژگیهای شخصیتی روان رنجوری (23/0-=β، 001/0>P)، برون گرایی (19/0 =β، 002/0>P)، توافق پذیری (17/0 =β، 003/0>P)، و وجدانی بودن (48/0 =β، 001/0>P)، دارای قدرت پیش بینی کنندگی معنی دار معنای زندگی در بین دانش آموزان بوده اند.
نتیجه گیری:
نتایج مربوط به روابط غیر مستقیم نیز نشان دادند، طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگیهای روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری و وجدانی بودن از طریق معنای زندگی اثرات غیر مستقیم معنی داری بر گرایش به خودکشی داشتند، ولی مسیر غیرمستقیم ویژگی تجربه گرایی به گرایش به خودکشی از طریق معنای زندگی، معنی دار نشد.
کلید واژگان: طرحواره, شخصیت, خودکشی, معنای زندگیBackground and AimIn the present study, the relationship between primary maladaptive schemas and personality traits with suicidal tendency was investigated through the mediation of the meaning of life.
MethodsThe current research was descriptive and correlational (structural equation modeling). 420 secondary school students of Gachsaran city (215 girls and 205 boys) were selected by multi-stage cluster sampling method. In order to measure the studied variables, Yang et al.'s (1998) maladaptive schema questionnaires, Neo's personality traits (McCree and Costa, 1985), Steger et al.'s meaning of life (2006) and Mehrabi's suicide tendency (2009) were used. In this research, structural equation modeling (SEM) was used with AMOS version 26 software. Mediation relationships in the proposed model were tested using the bootstrap method.
ResultsThe findings showed that the proposed model has a good fit with the data. Early maladaptive schemas had a negative and significant effect on the meaning of life (β=-0.11; P=0.017), but their effect on suicide tendency was not significant. Also, the findings showed that the personality traits of neuroticism (β=0.23, P<0.001), extroversion (β=0.19, P<0.002), agreeableness (β=0.17, P<0.003), and conscientiousness (β=0.48, P<0.001), had a significant predictive power of the meaning of life among students.
ConclusionThe results related to indirect relationships also showed that primary maladaptive schemas and characteristics of neuroticism, extroversion, agreeableness, and conscientiousness through the meaning of life had significant indirect effects on suicidal tendencies, but the indirect path of trait empiricism to suicidal tendency through the meaning of life was not significant.
Keywords: schema, personality, suicide, meaning of life -
این پژوهش به پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس تروماهای دوران کودکی و نقش خودانگاره جنسی می پردازد. برای اجرای این تحقیق، 200 نفر زن متاهل از طریق پر کردن پرسشنامه ی آنلاین در پیام رسان های مجازی شرکت جستند. جامعه آماری شامل نمونه های غیر احتمالی شهرهای تهران و کرج می باشد. پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان روزن (2000)، آسیب های دوران کودکی برنشتاین (1988) و خودانگاره جنسی اشمیت (2000) به عنوان ابزارهای اندازه گیری استفاده شدند. طرح پژوهش حاضر، طرح همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-26 انجام شدند. نتایج حاکی از این بودند که فرضیه اصلی که به پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس آسیب های دوران کودکی با در نظر گرفتن نقش خودانگاره جنسی به عنوان عامل میانجی می پردازد؛ دارای برازش کافی است. تروماهای کودکی بر خودانگاره جنسی زنان نه تنها تاثیر ژرف می گذارد بلکه عملکرد جنسی شان را هم مختل می کند. زیرا ناامنی روانی دوران کودکی بستری از عدم اعتماد به افراد مهم زندگی و روابط عاشقانه و عاطفی را فراهم می آورد. بنابراین، هنگام رابطه جنسی این عدم اعتماد باعث جلوگیری از بیان احساسات و نیازهای فرد شده و حتی ممکن است فرد لذت خود از رابطه را بازداری کند و در آخر به عدم رضایت جنسی برسد.
کلید واژگان: تروما, خودانگاره جنسی, عملکرد جنسی, آسیب های کودکی, طرحواره -
هدف
هدف پژوهش حاضر، مدلیابی خودتنظیمی زناشویی بر اساس طرحوارههای هیجانی و سیستمهای رفتاری و با نقش میانجی سبکهای تبادل اجتماعی بود.
روشاین مطالعه، توصیفی و بر اساس طرح همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد 420 نفر بر اساس روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای خودتنظیمی زناشویی ویلسون و همکاران، طرحوارههای هیجانی لیهی، سیستمهای رفتاری کارور و وایت و سبکهای تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران پاسخ دادند. داده ها بر اساس معادلات ساختاری و با نرمافزار AMOS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها
بر این اساس علاوه بر معنادار شدن اثر مستقیم طرحوارههای هیجانی (انطباقی و غیرانطباقی) و فعالسازی رفتاری بر خودتنظیمی زناشویی، سبکهای انصاف و فردگرایی به صورت مثبت اثر فعالسازی رفتاری و طرحوارههای هیجانی انطباقی را بر خودتنظیمی زناشویی و سبک فردگرایی به صورت منفی اثر بازداری رفتاری و طرحوارههای هیجانی غیرانطباقی را بر خودتنظیمی زناشویی میانجیگری میکند.
نتیجهگیریعلاوه بر نقش مثبت طرحوارههای هیجانی انطباقی ، فعالسازی رفتاری و سبک تبادل انصاف در خود تنظیمی زناشویی ، سبک تبادل اجتماعی فردگرایی بر اساس نوع طرحوارههای هیجانی و سیستمهای مغزی –رفتاری میتواند کارکرد متفاوتی در خودتنظیمی زناشویی در زنان متاهل داشته باشد و به گونهای متفاوت برآورد سود و هزینه در روابط را تحت تاثیر قرار دهد.
کلید واژگان: خودتنظیمی زناشویی, سبک تبادل, سیستم های رفتاری, طرحوارهAimThe aim of this study was to modeling marital self-regulation based on emotional schemas and behavioral systems with the mediating role of social exchange styles.
MethodsThis descriptive study was conducted using a correlational design. Statistical population was all married female students of Islamic Azad University, Karaj Branch, in the 2020-21 academic year of whom 420 students were selected using convenient sampling. They completed the Behavioral Self-Regulation for Effective Relationship Scale by Wilson et al., the Leahy's Emotional Schema Scale, the Carver and White's BIS/BAS scales and the Leybman's Social Exchange Styles Questionnaire. Data were analyzed using structural equations and Amos software.
ResultsIn addition to the significant direct effect of emotional schemas( adaptive and maladaptive) and behavioral activation on marital self-regulation, fairness and individualism played a positive mediating role between behavioral activation and adaptive emotional schemas in marital self-regulation. In addition, individualism played a negative mediating role between behavioral inhibition and maladaptive emotional schemas in marital self-regulation.
ConclusionsIn addition to the positive role of adaptive emotional schemas, behavioral activation and fairness style in marital self-regulation, the individualism style of social exchange had a different function in marital self-regulation of married women based on the type of emotional schemas and brain-behavioral systems and it could have a different effect on the cost/benefit estimation
Keywords: Behavioral systems, Exchange style, Marital self-regulation, Schema -
هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر آشنایی فرهنگی و زبانی با یک متن و نقش آن در درک خواندن، درک شنیدن و مدت زمان خواندن آن متن است. الگوی نظری مورداستفاده در این بررسی الگوی طرحواره است که به دانش پیشین فرد از جهان اشاره دارد. این الگو ابتدا توسط کانت مطرح شد، اما این بارتلت بود که آن را رشد داد و به کار گرفت. بنابر این مفهوم، پردازش متن به واسطه دانش پیشین انباشتشده در ذهن خواننده/شنونده (الگوهای ذهنی) تسهیل میشود. برای بررسی این موضوع، سه متن از کتاب ریدینگ آیلتس مربوط به سال 2021 از بخش تاریخ بیشه زار در بریتانیا در اختیار سه گروه (کنترل، آشنا با طرحواره زبانی و آشنا با طرحواره فرهنگی، هر گروه 30 نفر و درمجموع 90 نفر) قرار گرفت. گروه کنترل هیچ آشنایی با طرحواره های زبانی و فرهنگی متن نداشت. گروه دوم با طرحواره های زبانی متن و گروه سوم با طرحواره های فرهنگی متن آشنایی داشتند. به منظور بررسی نقش طرحوارهها بر فرایند فهم خواندن، فهم شنیدن و مدت زمان خواندن و نیز مقایسه تفاوت این سه گروه با هم، سه آزمون روی این سه گروه انجام شد. نتایج حاکی از آن است که گروه کنترل در هر سه آزمون نمرات پایینتری نسبت به دو گروه دیگر به دست آورد. نتایج گروه آشنا با طرحواره زبانی هم بهتر از گروه آشنا با طرحواره فرهنگی متن بود.
کلید واژگان: طرحواره, زبانی, فرهنگی, فهمThe aim of this article is addressing the effect of cultural and linguistic familiarity with a text on the reading and listening comprehension and the duration of reading the text. In this study, Schema theory was adopted as a theoretical model which refers to our existing knowledge of the world. This theory was posed at first by Kant, but it was Bartlett who developed and applied it. According to schema theory, processing the text is facilitated by this existing knowledge accumulated in the mind of reader/listener (mental models). To do this, three texts of the 2021 IELTS READING RECENT ACTUAL TESTS book from the section of The history of woodland in Britain were given to three groups (control group, the group with any familiarity linguistic schemata of the texts, and the group familiar with cultural schemata of the texts), each comprised of 30 people. To investigate the effect of schemata on reading comprehension, listening comprehension and reading duration, and to compare these group to each other, the three groups participated in three tests. The results show that control group obtained lower score than the two other groups. The group that was familiar with linguistic schemata of texts got better score than the group familiar with cultural schemata of the text.
Keywords: schemata, linguistic schemata, cultural schemata, Text Comprehension -
هدف پژوهش حاضر تبیین تعهد زناشویی در زنان متاهل براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و مکان کنترل با میانجیگری معنویت است. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری نیز زنان متاهل مراجعه کننده به سراهای محله به تعداد 1.095.000 نفر در سال 1397 است که از میان آن ها 347 نفر به روش تصادفی دومرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی (MCI)، مقیاس تجارب معنوی روزانه (DSES)، پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ) و مقیاس مکان کنترل راتر (RLCS) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از الگویابی معادله های ساختاری، نرم افزارهای SPSS-24 و Amos-24 تحلیل شدند. در پژوهش حاضر، ضریب مسیر غیرمستقیم میان طرحواره های ناسازگار اولیه (079/0-=β، 001/0=P) و مکان کنترل (171/0-=β، 001/0=P) با تعهد زناشویی منفی و معنادار بود. براساس یافته های حاضر می توان گفت طرحواره های ناسازگار اولیه و مکان کنترل بر میزان معنویت زنان متاهل تاثیر می گذارد که موجب افزایش یا کاهش تعهدات زناشویی آن ها می شود.
کلید واژگان: تعهد زناشویی, طرحواره, معنویت, مکان کنترلThe purpose of this study is to explain marital commitment among married women based on early maladaptive schemas and locus of control with the mediating role of spirituality. The research method is purposive and descriptive-correlational. The statistical population consists of all married women who visited a total of 1095,000 households in the neighborhood in 2019, of which 347 individuals were selected through two-stage random sampling. Study instruments included the Marital Commitment Inventory (MCI), the Daily Spiritual Experience Scale (DSES), the Young Schema Questionnaire (YSQ), and the Rotter Locus of Control Scale (RLCS). The data in the present study were analyzed using structural equation modeling and SPSS-24 and Amos-24 software. In the present study, the indirect path coefficient between early maladaptive schemas (β=-0.079, P=0.001) and locus of control (β=-0.171, P=0.001) with marital commitment was negative and significant. Based on the present results, it can be said that early maladaptive schemas and locus of control influence the level of spirituality of married women, which in turn increases or decreases their marital commitment.
Keywords: Locus of control, Marital, schema, Spirituality -
هدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ادراک دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی و گروه بهنجار از شیوه های فرزند پروری والدین خود با استفاده از مدل طرحواره یانگ بوده است. همچنین طرحواره های ناسازگاری که در حال حاضر چارچوبهای ذهنی آنها را تشکیل می دهد، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستانهای شهرستان بهارستان استان تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 140نفر از دانش آموزان، مرکب از دو گروه مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه بهنجار است. برای انتخاب نمونه ، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلیر(1979) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانر و همکاران(2000) تعداد 70 دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی و 70 دانش آموز دارای سلامت روان انتخاب شدند. در مرحله بعد پرسشنامه فرزندپروری یانگ(1994) و پرسشنامه طرحواره یانگ (1998) به دو گروه داده شد و نتایج به دست آمده در هر دو گروه با یکدیگر مقایسه شد. یافته ها نشان دادند که گروه مبتلا به اضطراب اجتماعی با نسبت بیشتری در مقایسه با گروه بهنجار والدین خود را کنترل گر، طرد کننده، تحقیرکننده، محدودکننده و تنبیه گر معرفی کردند. بنابراین ممکن است تجارب والدینی خاص در رشد اضطراب اجتماعی نقش داشته باشند. همچنین یافته ها نشان دادند که گروه مبتلا به اضطراب اجتماعی در تمام طرحواره ها به جز طرحواره های گرفتار و معیارهای سرسختانه دارای نسبتی بالاتر در مقایسه با گروه بهنجار بودند.
کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, سبک فرزندپروری, طرحوارهThe present study set out to compare perceived parental rearing styles and maladaptive schemas in students with social anxiety and normal students. The statistical population of the study was comprised of all female students studying in senior high schools in Baharestan County (Tehran Province) in 2013-14 academic year. Cluster sampling method was used and 140 students were selected via Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000) and General Health Questionnaire (Goldberg & Hillier, 1979). In the next step, a sample of 70 students with social anxiety disorder and a sample of 70 students without social anxiety completed: (a) Young Parenting Inventory (YPI, 1994) a questionnaire measuring perception of parental rearing styles, and (b) Young Schema Questionnaire-Short Form (YSQ-SF, 1998) a questionnaire measuring maladaptive schemas. Results showed that students with social anxiety reported higher levels of emotionally depriving parenting, belittling parenting, controlling parenting, and punitive parenting compared to the normal group. Moreover, the students with social anxiety had higher levels of maladaptive schemas in comparison with the normal group (except for unrelenting standards and enmeshment/undeveloped self). These findings are consistent with the notion that family environment factors such as parental rearing styles and maladaptive schemas may contribute to social anxiety symptoms.
Keywords: social anxiety, parental rearing style, schemas -
هدف
هدف این پژوهش تدوین مدل علی تعارضات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای طرحوارههای بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق بود.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع مطالعه همبستگی و جامعه آماری زنان دارای تعارضات زناشویی در آستانه طلاق شهر تهران بود که در بازه زمانی اردیبهشت تا آبان 1399 به مراکز شورای حل اختلاف خانواده منطقه سه شهر تهران مراجعه کرده بودند که با استفاده از نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای از بین هفت مرکز شورای حل اختلاف خانواده سه مرکز انتخاب و حجم نمونه براساس نرم افزار آماری سمپل پاور 440 زن انتخاب شد. سپس پرسشنامههای تعارضات زناشویی براتی و ثنایی، 1379، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید 1990 و طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ 1988 توسط آنها تکمیل و دادهها با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافتههانتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از دلبستگی ایمن با طرحواره های بریدگی/طرد (24/0-=β) و خودگردانی/عملکرد مختل (27/0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی با طرحواره بریدگی/طرد (16/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (11/0=β)؛ و همچنین از سبک دلبستگی دوسوگرا با طرحواره بریدگی/طرد (50/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (30/0=β؛ بین سبک دلبستگی ایمن با تعارض زناشویی (17/0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی (23/0=β) و دوسوگرا (56/0=β) تعارض زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین بین طرحواره بریدگی/طرد(39/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (40/0=β) با تعارضات زناشویی اثر مستقیم مطلوبی داشته است.
نتیجهگیریبرآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی و با نقش واسطهای طرحوارههای بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛
کلید واژگان: تعارضات زناشویی, سبک های دلبستگی, طرحواره, طرد, بریدگی, خودگردانی, عملکرد مختلAimThe present study aimed to develop a causal model of marital conflict based on attachment styles with the mediating roles of disconnection/rejection and impaired autonomy/performance schemas in women on the verge of divorce.
MethodThe study was descriptive and correlational, and its statistical population consisted of women with marital conflict on the verge of divorce who visited the Family Dispute Resolution Council Center in District 3 of Tehran from May to November 2020. Using multi-stage random sampling, we selected three out of seven centers of the Family Dispute Resolution Council Center and the sample size of 440 was selected based on the sample power software. They responded to the Barati and Sanaei Marital Conflict Questionnaire (2000), Collins and Read adult attachment Scale (1990), and the Young Schema Questionnaire (1988), and they analyzed data using structural equations.
ResultsThe results indicated the direct path of fitting the model from secure attachment with disconnection/rejection schema (β=-0.24) and impaired autonomy and performance (β=-0.27), and avoidant attachment style with disconnection/rejection schema (β=0.16), and the impaired autonomy/performance schema (β=0.11), as well as ambivalent attachment style with disconnection/rejection schema (β= 0.50), and the impaired autonomy/performance schema (β=0.30), and between secure attachment style and marital conflict (β=-0.17) and avoidant attachment style (β=0.23) and ambivalent style (β=0.56) marital conflict with a positive effect size. Furthermore, the disconnection/rejection schema (β=0.39), and impaired autonomy/performance schema (β=0.40) had a positive direct effect on marital conflicts.
ConclusionThe research results indicated that the design of an appropriate structural model for predicting marital conflict based on the attachment styles with the mediating roles of disconnection/rejection and impaired autonomy/performance schema in women on the verge of divorce complied with the theoretical model and had a good fit. To create a coherent and favorable marital relationship, we can improve the couples' relationship by understanding their schemas, types of attachment styles, and confrontation of their mental elements.
Keywords: Marital conflict, Attachment styles, Disconnection, rejection, Impaired autonomy, performance, Divorce -
هدفهدف پژوهش تعیین طرحواره معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی بر اساس باورهای غیرمنطقی والدین و الگوهای ارتباطی والد-فرزند در دختران نوجوان بود.روشروش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم و والدین آن ها در شهر تهران در سال 1395 به تعداد 49421 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه برداری در دسترس بر اساس فرمول پیشنهادی ون وورهیس و مورگان (2007) و با در نظر گرفتن احتمال ریزش نمونه 290 نفر از دبیرستان دخترانه شهید دستغیب از منطقه سیزده، دبیرستان دخترانه آیین اسلام از منطقه پانزده و هنرستان دخترانه آزادگان از منطقه یک انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه الگوهای ارتباطی والد-فرزند باقری (1392) و نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ 1988 بود که توسط دانش آموزان و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968) بود که توسط هر دو والد تکمیل شد. پس از حذف 63 پرسشنامه مخدوش و 8 داده پرت، داده های گرد آوری شده با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی تحلیل شد.یافته هانتایج نشان داد که از بین مولفه های الگوی ارتباطی پدر-فرزند متغیرهای رسمیت (171/0 =β)، ارزش مشروط (151/0 =β)، و درهم تنیدگی (312/0 =β)، و از بین مولفه های الگوی ارتباطی مادر-فرزند متغیرهای انعطاف ناپذیری (181/0 =β)، محدودیت (155/0 =β)، و باورهای غیرمنطقی مادر (196/0 =β)، به صورت مثبت طرحواره ناسازگار عیب جویی افراطی/معیارهای سرسختانه را در دختران نوجوان پیش بینی می کند (001/0=P).نتیجه گیریلازم است که با آموزش والدین و ایجاد شناخت در آن ها در مورد عواملی که طرحواره ناسازگار عیب جویی افراطی/معیارهای سرسختانه را در نوجوانان شکل می دهند؛ مانع از بروز آسیب هایی ناشی از الگوهای ارتباطی ناسازگار والدین و باورهای غیرمنطقی آن ها در بسیاری از حوزه های زندگی نوجوانان شد.کلید واژگان: باور, سرسختانه, طرحواره, عیب جویی, غیرمنطقی, والد-فرزندAimThe aim of this study was to predict unrelenting standards/hypercriticalness schema based on irrational beliefs of parents and parent-child communication patterns in the female adolescent.MethodThe research method was descriptive-correlational, and the statistical population included 49421 secondary school female students and their parent in Tehran in the 2016 year, among whom 290 were selected based on suggested formula by VanVoorhis & Morgan (2007) and considering the probability of sample loss by the available sampling method from Shahid Dastgheyb Girls' High School from District 13, Aien Islam Girls' High School from District 15 and School girls Azadegan from District 1. The study tools were Bagheri Parent-Child Communication Pattern Questionnaire (2013) and Young Schema Questionnaire-Short Form 1988 which were completed by students and Jones Irrational Beliefs Test (1968) which were completed by both parents. After removing of 63 distortions and 8 outlier questionnaire, the collected data were analyzed using hierarchical multivariate regression method.ResultsThe results showed that among the components of the father-child communication pattern, variables of the formality (β= 0.171), conditional value (β= 0.151) and interconnectedness (β= 0.312), and among the components of motherchild communication pattern, variables of the inflexibility (β= 0.181) and limitations (β= 0.155) and irrational beliefs of the mother (β= 0.196) positively predict the unrelenting standards/ hyper-criticalness maladaptive schema in adolescent girls (P= 0.001).ConclusionIt is essential to educate parents and create awareness about the contributing factors of unrelenting standards/hyper-criticalness maladaptive schema in adolescent, preventing the harm caused by maladaptive communication patterns and irrational beliefs of parents in many areas of adolescent life.Keywords: beliefs, hypercriticalness, irrational, parent-child, schema, unrelenting
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای دختران در شرف ازدواج انجام شد. روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشکده نقشه برداری وجغرافیای دانشگاه تهران بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج) و از طریق مصاحبه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده و به پرسشنامه های "طرحواره یانگ (فرم کوتاه) و سبک های مقابله ای" در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. مداخله گروهی به روش شناخت درمانی مایکل فری در 12 جلسه 1 ساعته (هر هفته 2 جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ درحالی که اعضای گروه کنترل هیچگونه مداخله درمانی را دریافت نکردند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می شود، جهت تعدیل میزان طرحواره های ناسازگار اولیه (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگرجهت-مندی و گوش به زنگی و بازداری) و راهبرد مقابله ای هیجان مدار و افزایش راهبرد مقابله ای مسئله مدار دختران در شرف ازدواج از شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بهره برد.کلید واژگان: ازدواج, شناخت درمانی, طرحواره, مایکل فری, مقابلهThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of group cognitive therapy by Michael Ferry on modifying early maladaptive schemas and coping strategies of married girls. The study was a semi experimental design with pretest-posttest design with control group. The statistical population of the study consisted of all female students of the Department of Cartography and Geography of Tehran University. Among them, 30 were selected by purposeful sampling (entry and exit criteria) and interviewed and randomly divided into two experimental groups And control were assigned the same proportion and responded to the Yang Scheme (short form) and coping styles questionnaires in two stages of pre-test and post-test. Group intervention by Michael Frey Cognitive Therapy was performed in 12 sessions of 1 hour (2 sessions per week) on the experimental group, while control group members did not receive any treatment interventions. The results of multivariate analysis of covariance showed that there is a significant difference between the two groups in the pre-test and post-test scores with the control of the effect of pretest on the variables of the initial maladaptive schemas and the coping strategies. Based on the findings of the research, it is suggested to adjust the amount of early maladaptive schemas (cuts and exclusion, self-regulation and impaired performance, disturbances, disability, and hearing impairment and inhibition) and coping strategies An emotional and increased strategy of coping with married girls was used to group cognitive therapy using Michael Frey's method.Keywords: Marriage, Cognitive Therapy, Scheme, Michael Ferry, Coping
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.