جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "self-management" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «self-management» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 140 (آبان 1403)، صص 1881 -1896زمینه
مرور مطالعات پیشین نشان می دهد، از جمله متغیرهایی که بر سازوکارهای زیربنایی اختلالات پانیک و افسردگی تاثیر دارند، آگاهی بدنی، دشواری نظم جویی هیجان و خودمدیریتی بیماران است. با توجه به عدم پیشینه پژوهشی در مورد مقایسه مولفه های سه گانه فوق در بیماران مبتلا به اختلالات پانیک و افسردگی، مطالعه حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا این مولفه های سه گانه در بیماران مبتلا به پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا متفاوت است؟
هدفهدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه آگاهی بدنی، دشواری در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی در بین افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا بود.
روشطرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا شهر بابل در پاییز سال 1401 بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و حجم نمونه برای هر گروه، 30 نفر در نظر گرفته شد. ابزارهای گردآوری داده ها در این مطالعه، شامل سه پرسشنامه آگاهی بدنی شیدلز (1989)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه خودمدیریتی هاوثون و نک (2000) بود. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و با استفاده از نرم افزار SPSS22 تحلیل شدند.
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا در آگاهی بدنی هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در سایر متغیرها شامل دشواری در تنظیم هیجان و خودمدیریتی بین دو گروه پانیک و افسرده تفاوت معناداری نبود، اما هر دو گروه در مقایسه با گروه افراد غیرمبتلا، تفاوت معناداری داشتند. همچنین مشخص شد سه گروه افراد مبتلا به پانیک، افسردگی و غیرمبتلا در راهبردهای سه گانه خودمدیریتی، شامل راهبردهای رفتاری، پاداش طبیعی و الگوی فکری سازنده و دشواری در تنظیم هیجان تفاوت معناداری با هم دارند (05/0 P<).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت افراد مبتلا به اختلالات پانیک و افسردگی در مقایسه با افراد غیرمبتلا در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی دچار مشکل هستند. ازاین رو پیشنهاد می شود که روانپزشکان و روان درمانگران در مداخلات درمانی بیماران مبتلا به پانیک و افسردگی به متغیرهای سه گانه پژوهش حاضر توجه کرده تا بدین وسیله از پیشرفت و تشدید علائم بیماری پیشگیری کنند.
کلید واژگان: آگاهی بدنی, دشواری تنظیم هیجان, خودمدیریتی, اختلال پانیک, اختلال افسردگیBackgroundA review of previous studies shows that, among the variables that affect the underlying mechanisms of panic and depression disorders, are body awareness, difficulty in emotional regulation, and patient's self-management. Considering the lack of research background on the comparison of the above three components in patients with panic and depression disorders, the present study seeks to answer the question whether these three components are different in patients with panic, depression and nonaffected persons?
AimsThe purpose of this research was to compare body awareness, difficulty in emotion regulation and self-management among people with panic disorders, depression and nonaffected persons.
MethodsThe current research design was descriptive and causal-comparative. The statistical population of the research included all people suffering from panic disorders, depression and non-suffering people in the city of Babol in the autumn of 2022. The sampling method was available and the sample size was 30 people for each group. The data collection tools in this study included three body awareness questionnaires of Shields (1989), the difficulty in emotion regulation questionnaire of Gratz & Roemer (2004) and the self-management questionnaire of Houthun and Neck (2000). The collected data were analyzed by multivariate analysis of variance and Benferoni post hoc test using SPSS22 software.
ResultsThe obtained results showed that there is no significant difference in body awareness between people suffering from panic disorders, depression and non-suffering people. There was no significant difference in other variables, including difficulty in emotion regulation and self-management, between the two panic and depressed groups, but both groups had a significant difference compared to the group of non-diseased people. It was also found that three groups of people suffering from panic, depression and non-suffering people have a significant difference in the three strategies of self-management, including behavioral strategies, natural reward and constructive thought pattern and difficulty in emotional regulation (P< 0.05).
ConclusionAccording to the obtained results, it can be concluded that people with panic disorders and depression have problems in emotion regulation and self-management compared to non-afflicted people. Therefore, it is suggested that psychiatrists and psychotherapists pay attention to the three variables of the present study in the therapeutic interventions of patients suffering from panic and depression in order to prevent the progression and exacerbation of disease symptoms.
Keywords: Body Awareness, Emotion Regulation Difficulty, Self-Management, Panic Disorder, Depression Disorder -
he objective of this study was to explore the role of health beliefs in managing chronic respiratory diseases (CRDs) through qualitative analysis of patients' perceptions, treatment beliefs, and self-management practices. This qualitative research utilized semi-structured interviews with 20 participants diagnosed with CRDs. Participants were selected using purposive sampling, and data were collected until theoretical saturation was reached. Interviews were transcribed verbatim and analyzed using NVivo software, following a thematic approach to identify key themes and subthemes related to health beliefs and disease management. The analysis revealed three main themes: perceptions of the disease, beliefs about treatment, and self-management practices. Key findings included that 70% of participants had misconceptions about their disease, 65% experienced significant emotional responses such as anxiety and depression, and 80% reported varying levels of trust in healthcare providers. Medication beliefs significantly influenced adherence, with 75% expressing concerns about side effects and dependency. Support systems played a crucial role, with 85% of participants relying on family and community resources for managing their condition. Health beliefs play a critical role in the management of CRDs, influencing patients' perceptions, treatment adherence, and self-management practices. Misconceptions, emotional responses, and trust in healthcare providers were significant factors affecting disease management. Enhancing patient education, addressing emotional well-being, and leveraging support systems are essential for improving health outcomes in CRD patients. Culturally tailored interventions and systemic healthcare changes are recommended to address barriers to effectiveself-management.
Keywords: Chronic Respiratory Diseases, Health Beliefs, Disease Management, Self-Management, Patient Education, Qualitative Research, COPD, Asthma, Healthcare Providers, Cultural Competence -
پژوهش حاضر با اجرای الگوی یادگیری معکوس به بررسی اثربخشی آن بر ابعاد یادگیری خودراهبر مهارت دستور زبان انگلیسی دانشجویان پرداخته و در صدد بهبود راهبردهای تدریس و یادگیری است. تحقیق حاضر یک تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون است. نمونه آماری از میان کلیه یادگیرندگان مرکز علاءالدین مشهد از سال تحصیلی 1397 تا 1399، تعداد 220 نفر به صورت در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، ابتدا پرسشنامه Fisher و همکاران (2001) به عنوان پیش آزمون روی گروه آزمایش و کنترل اجرا و سپس گروه آزمایش تحت الگوی آموزش معکوس و گروه کنترل به روش سنتی دستور زبان انگلیسی را فرا گرفتند. در پایان دوره، پس آزمون روی هر دو گروه انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ (α) برای تعیین روایی و پایایی پژوهش، آزمون اندازه گیری مکرر برای بررسی نرمال بودن جامعه مورد مطالعه و از آزمون t پارامتری نمونه برای پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از الگوی یادگیری معکوس بر رغبت به یادگیری و خودکنترلی تاثیر داشته اما بر خودمدیریتی تاثیری نداشت. با توجه به نتایج و یافته ها می توان ادعا کرد که ارزش و مقبولیت الگو بر ابعاد رغبت به یادگیری و خودکنترلی یادگیری خودراهبر در سطوح مختلف آموزش عالی موثر بوده و موجب بهبود تدریس و یادگیری می شود.
کلید واژگان: الگوی یادگیری معکوس, خودکنترلی, خودمدیریتی, رغبت به یادگیری, یادگیری خودراهبرThe present study aims to investigate the effect of flipped learning patterns on the dimensions of self-directed learning of English grammar skills to improve teaching and learning strategies. This study is a quasi-experimental research with pre-test and post-tests. The statistical sample was selected as available by the random replacement for all students in the Aladdin Center in Mashhad in the two academic years from 2018 to 2020 with 220 students. To collect data, the questionnaire of Fisher et al (2001) was first administered to the experimental and control groups as a pre-test. Then, English grammar was taught to the control group under flipped teaching patterns and to the control group through the traditional method. In the end, a post-test was performed on both groups. To determine the validity and reliability of the study Cronbach's alpha coefficient (α), to check the normality of the study population repeated measures, and to answer the research questions sample t-test was used. Findings showed that the use of flipped learning patterns had an effect on the desire for learning and self-control but had no effect on self-management. Regarding the results, it can be argued the value and acceptability of the pattern are effective in self-directed learning at different higher education levels and have improved teaching and learning.
Keywords: FLP, Self-Directed Learning, Desire For Learning, Self-Control, Self-Management -
با تمرکز بر شفقت و تمرینات یوگا بر خودمدیریتی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران ام اس شهرستان بروجرد ثبت شده در انجمن ام اس در سال 1401 بودند. در این پژوهش 66 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه 22 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت، تمرینات یوگا و گروه گواه قرار گرفتند. جلسات گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت شامل 10 جلسه 90 دقیقه ای بود که به صورت یک بار در هفته برگزار شد. همچنین جلسات تمرینات یوگا در 24 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای سه بار برگزار شد. جهت سنجش خودمدیریتی در مراحل سنجش از مقیاس خودمدیریتی مولتیپل اسکلروزیس- تجدید نظر شده (MSSM-R) بیشاپ و فرین (2011) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که تغییرات گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت با گروه تمرینات یوگا (028/0=P) و گروه گواه (011/0=P) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که فقط درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت تا مرحله پیگیری بر بهبود خودمدیریتی موثر بوده است.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت, خودمدیریتی, مولتیپل اسکلروزیس, تمرینات یوگاThe present study was conducted to compare the effectiveness of compassion-focused acceptance and commitment therapy and yoga exercises on the self-management of people with multiple sclerosis (MS). The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group with a follow-up period of two months. The statistical population of the research included all the MS patients of Borujerd City registered in the MS Association in 2022. In this research, 66 people were randomly selected into three groups of 22 people a group of compassion-focused acceptance and commitment therapy, yoga exercises, and a control group. The group of compassion-focused acceptance and commitment therapy included 10 90-minute sessions that were held once a week. Also, yoga training sessions were held in 24 90-minute sessions three times a week. To measure self-management in the measurement stages, the Multiple Sclerosis Self-Management Scale–Revised (MSSM-R) by Bishop and Frain (2011) was used. Data analysis was done using the statistical test of analysis of variance-repeated measurement. The results of the pairwise comparison of the groups showed that the changes in the treatment group compassion-focused acceptance and commitment therapy with the group of yoga exercises (P=0.028) and the control group (P=0.011) were significant (P<0.05). In general, it can be concluded that only the treatment based on compassion-focused acceptance and commitment therapy until the follow-up stage was effective in improving self-management.
Keywords: compassion-focused acceptance, commitment therapy, self-management, multiple sclerosis, yoga exercises -
Aim
Non-pharmacological treatment models are offered to the diabetics to better manage their diabetes and blood sugar. This study compared two popular treatments which are evidenced to have an acceptable effect on diabetes. The purpose of this study was to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and health-promoting lifestyle intervention or diabetes self-management program (DSMP) in the management of HbA1c.
Methods:
A total of 60 patients referred to Tehran Diabetes Treatment centers were selected by convenience sampling and were assigned to three 20-member groups. The first group received ACT intervention, the second group received DSMP intervention, and the third group did not receive any intervention. All the three groups received relevant medications during the study. They were examined for glycated hemoglobin in the three phases of before the intervention, after the intervention and follow-up using blood tests. The data were analyzed using descriptive statistics and mixed-design analysis of variance
ResultsThe results showed that both ACT and DSMP methods were effective in improving the Management of Glycated Hemoglobin Levels in Type 2 Diabetes (F=5.835, P value<0.005). In addition, the effectiveness was sustained until the follow-up phase (F=26.274, P value<0.001). However, the comparison of the two treatments showed that ACT was more effective than DSMP in post-test and follow-up phases (F=10.902, P value<0.001).
ConclusionIt seems that along with pharmacological treatments, ACT could be significantly effective in the management of glycated hemoglobin levels. Glycated hemoglobin levels were better managed with the lifestyle modification by ACT than DSMP
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Self-management, Type 2 diabetes, Glycated Hemoglobin -
مقدمه
چاقی معضلی فراگیر است که می تواند سلامت جسمانی را به شدت دچار آسیب سازد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق صورت گرفت.
روشپژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره و روان شناختی راه برتر شهر قزوین در سال 1398 بود که توسط پزشکان و متخصصان تغذیه تشخیص چاقی گرفته بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب شده و به روش تصادفی در سه گروه (رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری و کنترل) گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). برای گروه های آزمایش درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی به مدت 10 جلسه اجرا شد و برای گروه کنترل درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه رفتارهای خودمدیریتی چاقی در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری شش ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل واریانس آمیخته برای آنالیز داده ها استفاده شد.
یافته هابا توجه به تفاوت مراحل آزمون بعد از انجام دو مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری، عضویت گروهی و تعامل مراحل و گروه برای مدیریت خود معنادار بود (05/0>P). اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بیش از درمان شناختی رفتاری بود.
نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری می تواند در افزایش مدیریت خود در افراد چاق موثر باشد.
کلید واژگان: مدیریت خود, رفتاردرمانی دیالکتیکی, درمان شناختی رفتاری, چاقیIntroductionObesity is a pervasive problem that can severely impair physical health. The aim of this study was to compare the effectiveness of dialectical behavior therapy and cognitive-behavioral therapy on self-management in obese people.
MethodsThe present study was a quasi-experimental pretest-posttest with follow-up and control group. The statistical population of the study included all patients referred to the counseling and psychological center of the best way in Qazvin in 1398 who were diagnosed with obesity by physicians and nutritionists. Using purposive sampling method, 60 people were selected and randomly assigned to three groups (dialectical behavior therapy and cognitive behavioral therapy and control) (20 people in each group). Cognitive-behavioral therapy and dialectical behavior therapy were performed for 10 sessions for the experimental groups and no treatment was performed for the control group. The bariatric surgery self-management questionnaire was completed by the participants in the pre-test, post-test and six-month follow-up stages. Mixed analysis of variance test was used to analyze the data.
ResultsDue to the difference between the test stages after performing two interventions of dialectical behavior therapy and cognitive-behavioral therapy, group membership and interaction of stages and groups were significant for self-management (P <0.05). The effectiveness of dialectical behavior therapy was greater than cognitive-behavioral therapy.
ConclusionBased on the results of this study, it seems that dialectical behavior therapy and cognitive behavioral therapy can be effective in increasing self-management in obese people.
Keywords: Self-Management, Dialectical behavior therapy, Cognitive-behavioral therapy, obesity -
خودمدیریتی اساس درمان دیابت تلقی شده و بر پایه ی از عوامل روانشناختی و اجتماعی قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تجربی برازش مدلی بود که در آن روابط ساختاری بازنمایی هایی شناختی بیماری با خودمدیریتی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک با توجه به نقش واسطه ای راهبردهای خودتنظیمی مدنظر قرار گرفت. این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی (مدل سازی معادلات ساختاری) بود که با حجم نمونه 250 نفر نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک در شهر تبریز انجام شد. ابزارهای پژوهشی شامل: پرسشنامه ادراک بیماری IPQ، مقیاس مقابله با موقعیت های استرس زا CISS، پرسش نامه استاندارد خودکارآمدی دیابت، مقیاس خودمدیریتی دیابت DSMS بود. داده ها در نرم افزار SPSS و لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (CFI=0.95 , NFI=0.97 , RMSEA=0.09). نتایج نشان داد که بازنمایی های شناختی به ترتیب با ضریب استاندارد -0.73 و -0.50 بر خودتنظیمی و خودمدیریتی در سطح p>0.05 اثر معنی دار دارند. همچنین، خودتنظیمی نیز با ضریب استاندارد 0.47 بر خودمدیریتی اثر معنی دار دارد. تصورات شناختی نوجوانان درباره بیماری از طریق مولفه های خودتنظیمی (خودکارآمدی و روش های مقابله ای) بر خودمدیریتی بیماری دیابت در نوجوانان تاثیر می گذارد. بنابراین با شناسایی و اصلاح تصورات شناختی ناکارآمد و بهبود راهبردهای خودتنظیمی نوجوانان دیابتی می توان خود مدیریتی این بیماری را بهبود بخشید.
کلید واژگان: بازنمایی های شناختی, راهبردهای خودتنظیمی, خودمدیریتی, دیابت نوع یک, نوجوانSelf-management is the basis of diabetes treatment and is based on psychological and social factors. The purpose of the present study was to evaluate the empirical fit of a model in which structural relationships of cognitive representations of disease with self-management of adolescents with type 1 diabetes were considered with regard to the mediating role of self-regulation strategies. This study was a correlation study (structural equation modeling) with a sample size of 250 adolescents with type 1 diabetes in Tabriz. Research tools were: IPQ Disease Perception Questionnaire, CISS Stressful Coping Scale, Standard Diabetes Self-Efficacy Questionnaire, DSMS Diabetes Self-Management Scale. Data were analyzed by SPSS and LISREL. Evaluation of the hypothetical model by using fitness indices showed that the hypothetical model fitted to the measurement model (CFI = 0.95, NFI = 0.97, RMSEA = 0.09). The results showed that cognitive representations with standard coefficient of -0.73 and -0.50 had significant effect on self-regulation and self-management at p> 0.05 level, respectively. Also, self-regulation had a significant effect on self-management with standard coefficient of 0.47. Cognitive perceptions of adolescents about the disease through self-regulation (self-efficacy and coping methods) influence self-management of diabetes in adolescents. Therefore, self-management of this disorder can be improved by identifying and modifying dysfunctional cognitive perceptions and improving self-regulation strategies in diabetic adolescents.
Keywords: Cognitive Representations, Self-Regulation Strategies, Self-Management, Type 1 Diabetes, adolescent -
مقایسه کودکان بهنجار و مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی به دلیل شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و تدوام این اختلال در کودکان حایز اهمیت است. براین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای خودمدیریتی، مسیولیت پذیری، و طرد شدن توسط همسالان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و کودکان بهنجار است. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دختر دبستانی بهنجار و مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان دامغان در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 100 نفر (50 کودک بهنجار و 50 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دو گروه از نظر سن، پایه تحصیلی و جنسیت همتا شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های خودمدیریتی (هامفری، 1982)، روابط با همسالان (والتر دبلیو هادسون، 1992)، پرسشنامه مسیولیت پذیری دانش آموزان (کردلو، 1393)، و مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال نارسایی توجه/ فزون کشی کانزر (1999) بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با افراد بهنجار، خودمدیریتی کمتر و مسیولیت پذیری کمتری نشان می دهند اما در متغیر طرد شدن از سوی همسالان بین دو گروه افراد مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و بهنجار تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاکی از تفاوت دو گروه افراد مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و بهنجار در خودمدیریتی و مسیولیت پذیری بود. بنابراین توجه به این متغیرهای در بروز و تداوم اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بسیار مهم است.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, فزون کنشی, خودمدیریتی, مسئولیت پذیری, طرد شدن توسط همسالانComparison of normal children with attention deficit/ hyperactivity disorder is important due to the identification of factors affecting the development and sustainability of a disorder in children. Therefore, the purpose of this study was to compare self-management strategies, responsiveness and rejection by peers in children with attention deficit/ hypertensive disorders and normal children. The descriptive study design was causal-comparative. The statistical population of this study included all normal school children and children with attention deficit/ hyperactivity disorder in Damghan city in 2018-2019 academic years. Among them, a sample size of 100 (50 normal children and 50 children with attention deficit/ hyperactivity disorder) were selected using available sampling method. The two groups were matched in terms of age, education, and gender. The tools used included self-management questionnaire (Humphrey, 1982), relationships with peers (Walter W. Hudson, 1992), students' responsibility questionnaire (Kendlo, 1393), and the short-range diagnostic scale for attention deficit/ hyperactivity disorder (Connerss, 1999). The results of multivariate analysis of variance showed that people with attention deficit/ hyperactivity disorder are less self-management and less responsibility compared to normal people, but there was no significant difference between normal and attention deficit/ hyperactivity disorder groups in the peer's rejection. The results of the study indicated that there are difference between two groups in self-management and responsibility. Therefore, attention to these variables is very important in the emergence and continuation of attention deficit/ hyperactivity disorder.
Keywords: Attention deficit, hyperactivity disorder, self-management, responsibility, rejection by peers -
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خود و مدیریت هیجان (از سری بسته های نماد) به مادران نوجوانان دختر شهر تهران بر پرخاشگری، تاب آوریانجام گردید.
روشطرح پژوهشی حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران نوجوانان دختر شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 بود، که دخترانشان دارای پرخاشگری بالا و تاب آوری پایین بودند. به منظور اجرای پژوهش، ابتدا غربالگری انجام گرفت که 500 دانش آموز، پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری و تاب آوری کونور و دیویدسون را تکمیل نمودند و از میان آن ها 45 نفر، دارای پرخاشگری بالا و تاب آوری پایین انتخاب گردیدند، سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه). گروه آزمایشی مدیریت خود طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مدیریت خود و گروه آزمایشی مدیریت هیجان طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مدیریت هیجان قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری (1992) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بودند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند.
نتایجنتایج نشان داد در پرخاشگری، تاب آوری، بین سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (01/0 <p) و دو گروه آزمایش و کنترل (05/0 <p) تفاوت معنادار وجود دارد. ضمنا در مرحله پیگیری، اثربخشی اجرای بسته های آموزشی مدیریت خود و مدیریت هیجان برای متغیرهای پرخاشگری، تاب آوری تداوم داشت.
بحث و نتیجه گیری:
بنابراین اجرای بسته آموزشی مدیریت خود و مدیریت هیجان به مادران نوجوانان دختر می تواند تاثیرگذاری مهمی در کاهش پرخاشگری و افزایش تاب آوری فرزندان آنان داشته باشد.
کلید واژگان: مدیریت خود, مدیریت هیجان, پرخاشگری, تاب آوریBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:18 Issue: 2, 2021, PP 67 -79IntroductionThe present research carried out by the purpose of examining the effectiveness of self-management and emotion management training (a series of symbol packages) for mothers of Teen Girls of Tehran city, on aggression and Resiliency.
MethodsA quasi-experimental design was used in this research, using Pre-test and Post-test with control group and quarterly follow up. The statistical population consisted of all mothers of teen girls of Tehran city during the 1397-98 school year, whose daughters had high aggressiveness and low resilience. For the purpose of the research, a screening was carried out on 500 students who completed the Buss and Perry aggression questionnaire and the Connor and Davidson resiliency questionnaire and from among them 45 individuals with high aggressiveness and low resiliency were selected, then randomly divided into three groups (two experimental and one control groups). The experimental self-management group received self-management training during 10 sessions of 90 minutes and the experimental emotional management group received their training during 10 sessions of 90 minutes. The research tools were also included Buss & Perry`s (1992) aggression questionnaire and Connor and Davidson`s (2003) resiliency questionnaire. The data was also analyzed throughout the repeated measures analysis of variance.
ResultsThe results showed that there is a significant difference in aggression, resiliency, between three phases of pre-test, post-test and follow-up (p < 0/01), and in two experiment and control groups (p < 0/05). In follow-up phase, the effectiveness of performing self-management and emotion management training packages continued for aggression and resiliency variables.
ConclusionTherefore, implementation of self-management and emotion management training packages for mothers of Teen Girls can have a significant impact on reducing aggression and increasing resiliency of their children.
Keywords: Self-management, emotion management, aggression, Resiliency -
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و مدیریت خود به مربیان و والدین کودکان پیش دبستانی بر نظریه ذهن آنان در شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش کاربندی تصادفی کنترل شده با دو گروه آزمایشی و پیگیری و با استفاده از گمارش تصادفی آزمودنی ها در گروه های آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مربیان و والدین کودکان مقطع پیش دبستانی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش مهارت های اجتماعی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم آموزش مدیریت خود نیز 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل نظریه ذهن (استیرنمن، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss-v19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری نظریه ذهن در کودکان پیش دبستانی را بهبود بخشند. همچنین اثر آموزش مهارت های اجتماعی و مدیریت خود بر افزایش نظریه ذهن در طول زمان معنادار بوده است. بنابراین می توان برای بهبود نظریه ذهن در کودکان پیش دبستانی از این خدمات آموزشی در مراکز پیش دبستانی بهره جست.
کلید واژگان: نظریه ذهن, مهارت های اجتماعی, مدیریت خود, کودکان پیش دبستانیThe aim of this study was to compare the effectiveness of social skills training and self-management to educators and parents of preschool children on their theory of mind in Tehran in 1398. The present study was a randomized controlled application with two experimental and follow-up groups and using random assignment of subjects in experimental and control groups. The statistical population of the study consisted of all educators and parents of preschool children in Tehran, from which 60 people were selected by convenience sampling method and randomly divided into two experimental groups (20 people in each group) and one control group (20 people). N) were assigned. The first experimental group was trained in social skills training for 8 sessions of 90 minutes and the second experimental group was trained in 8 sessions of 90 minutes and the control group remained on the waiting list. The tools used in the present study included theory of mind (Stirmann, 1994), which were used in two stages: pre-test and post-test. Analysis of information obtained from the questionnaire through spss-v19 software in two parts: descriptive and inferential (univariate and multivariate analysis of covariance, repeated measures analysis of variance) Took. Findings showed that both interventions used in this study can significantly mind theory in preschool children. Also, the effect of training social skills and self-management on reducing emotional and behavioral disorders and increasing mind theory over time has been significant. Therefore, these educational services can be used in preschool centers to improve theory of mind in preschool children.
Keywords: Theory of Mind, social skills, Self management, Preschool Children -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 95 (بهمن 1399)، صص 1439 -1452زمینه
مطالعات متعددی به بررسی شکوفایی پرداختهاند. اما پژوهشی که به منظور ارزیابی اعتبار الگوی شکوفایی دربافت بومی ایران و رفع کاستیهای این مدل از جمله فقدان ابزار اندازه گیری برخی از مولفهها و روابط بین اجزاء مدل پرداخته باشد، مغفول مانده است.
هدفهدف پژوهش حاضر پیش بینی شکوفایی معلمان بر اساس الگوی روانشناختی شکوفایی انسان HPFM بود.
روشپژوهش از نوع همبستگی بود؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند. تعداد 614 از آنان نفر به روش تصادفی طبقهای چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند، و به پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف (1995)، سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1999)، خودآگاهی خصوصی چارلز کارور (1990)، سرسختی روانشناختی اهواز AHI (1377) و شکوفایی HPFS هژبریان (1394) و به دو پرسشنامه محقق ساخته شرایط محیطی – اجتماعی – فرهنگی و انگیزه شکوفایی، پاسخ دادند.
یافته هانتایج نشان داد بین همه متغیرهای مدل همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد غایت نگری به صورت مستقیم بر انگیزه شکوفایی تاثیر مثبت معنی داری دارد. متغیرهای انگیزه شکوفایی، شرایط زمینهای و شرایط واسطهای به صورت مستقیم بر خود مدیریتی و به صورت غیر مستقیم (با میانجی گری خودمدیریتی) بر شکوفایی تاثیر مثبت معنی داری دارند. متغیر خودمدیریتی نیز به صورت مستقیم بر شکوفایی تاثیر مثبت معنی داری داشت (0/01 p<).
نتیجه گیریبا توجه به یافتههای پژوهش کاربست تدابیر لازم به منظور افزایش غایت نگری، بهبود شرایط زمینهای و شرایط واسطهای، ارتقاء انگیزه شکوفایی و خودمدیریتی برای حصول شکوفایی معلمان پیشنهاد میشود.
کلید واژگان: شکوفایی, روانشناسی مثبت, سرمایه روانشناختی, ویژگی های شخصیتی, خود مدیریتیBackgroundNumerous studies have examined flourishing. However, research to assess the validity of the flourishing pattern in the indigenous context of Iran and to address the shortcomings of this model, including the lack of tools to measure some of the components and relationships between the components of the model, has been neglected.
AimsThe goal was to predict flourishing based on pattern of psychological flourishing on HPMF human.
MethodThe research was correlational, the primary teachers of Saqqez were statistical society. 614 people randomly were chosen as sample by multi-step in categories and they responded questionnaire of rehabilitation Riff psychological(1995), Luthans psychological capital(2007), Goldberg five factor personality model(1999), private self awarenesn by Charles Carver(1990), Ahwaz stubbornness psychological AHI(1998), Hozhbaryan flourishing HPFS(2014) and two questionnaire of researcher made on environmental-social-cultural conditions and motivation to flourish(p< 0/01).
ResultsThe result showed that between all variables of the model, therechr('39')s a positive correlation. The result of structural equations model showed that having purpose will directly meaningfully have positive effects on motivation flourishing. Variables of motivation flourishing, background conditions، intermediate conditions will directly affect self management and indirectly affect positive on flourishing (with interference of self management) Variable of self management also directly influences the flourishing meaningfully.
ConclusionsBased on current research, applying enough plans in order to increase conclusion, improvement of background conditions and intermediate conditions, promote flourishing motivation and self management are suggested for flourishing teachers.
Keywords: Flourishing, positive psychology, psychological capital, personality characteristics, self-management -
مقدمه
کیفیت زندگی نسبت به وضعیت سلامت یا بیماری جایگاه ویژه ای برای سیاست گذاران و متخصصان مراقبت های بهداشتی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل بسط یافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب بود.
روشاین پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. از تمام بیماران عروق کرونری قلب مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران و کرج 650 نفر با روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی، مقیاس خودمدیریتی، مقیاس بهزیستی هیجانی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و مقیاس کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری پاسخ دادند.
یافته هانتایج نشان داد مدل توسعه داده شده ویلسون از برازش مطلوبی برخوردار است؛ یعنی با افزوده شدن خودمدیریتی و بهزیستی روان شناختی، اجتماعی و هیجانی می توان این مدل را برای تبیین کیفیت زندگی پذیرفت. بااین حال نسبت به مدل اولیه شاخص های بهزیستی به علت چند هم خطی و روابط چندگانه بالا به عنوان یک سازه تحت عنوان بهزیستی جامع باید در نظر گرفته شود. همچنین خودمدیریتی می تواند تبیین کننده بهزیستی جامع باشد.
نتیجه گیریخودمدیریتی و شاخص های مثبت نگر بهزیستی می تواند در فرایند شکل گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در بیماران عروق کرونری نقش ویژه ای داشته باشد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی, خودمدیریتی, بهزیستی, بیماری عروق کرونری قلبObjectiveQuality of life compared to health or illness has a special position for policymakers and health-care specialists. The goal of this study was to evaluate the expanded model of health-related quality of life in patients with coronary artery disease.
MethodThis is a descriptive correlational study that is based on structural equation modeling. The statistical population includes all patients with coronary artery disease who referred to Tehran and Karaj medical centers and received a diagnosis by a specialist. 650 persons were selected by available sampling method and responded to Illness Perception Questionnaire, Quality of Life Questionnaire, Self-Care of Heart Failure Index, Emotional Well-being Scale, Psychological Well-being Questionnaire of Reef, Social Well-being Questionnaire of Keyesand Seattle Angina Questionnaire.
FindingsThe results of this study showed that the developed model of Wilson has a good fit. That is, by adding self-management and psychological, social, and emotional well-being, this model can be adopted to explain the quality of life. However, compared to the original model of well-being indices, due to the multidimensionality and the multiple relationships, it should be considered as a comprehensive well-being construct. Self-management can also explain comprehensive well-being.
ConclusionSelf-management and positive indicators of well-being can have a special role in the process of health-related quality of life in patients with coronary artery disease.
Keywords: Health-Related Quality of Life, Self-management, Well-being, Patients with Coronary Artery -
مقدمه
این مطالعه به منظور طراحی برنامه های مداخله ای برای بیماران دیابت نوع 2 بر اساس رویکرد توانمندسازی و نقش فعال بیمار در راستای اتخاذ رفتارهای خود - مدیریتی و روان شناختی انجام شد.
روشمطالعه از نوع آزمایشی - مقطعی بود که به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی با 21 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 زن و مردکه به طور تصادفی به سه گروه آزمایشی و کنترل تخصیص یافتند، انجام شد. بیماران مراجعه کننده به انجمن دیابت از مهر ماه تا بهمن 1395، سنجش های خط پایه شامل پرسشنامه های دموگرافیک و بالینی، پرسشنامه های ادراک بیماری - تجدید نظرشده، رفتارهای خود - مراقبتی، کیفیت زندگی، خود - کارآمدی، پریشانی و افسردگی را تکمیل کردند و میزان قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله اندازه گیری شد. سپس مداخلات به صورت دوگروه آزمایشی ویک گروه کنترل (در دومرحله به صورت آموزش دانش دیابت و غیر دیابت و مرحله دوم آموزش ژست های قدرت و خنثی) در جلسات گروهی و فردی انجام شد و سنجش های پایانی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار رایانه ای اس. پی. اس. اس. نسخه 21 انجام شد.
نتایجنمرات گروه آزمایشی و کنترل، قبل و بعد از مداخله اول از نظر کنترل قند خون، ادراک علایم بیماری (خرده مقیاس های پیامد، کنترل و درمان پذیری، پیوستگی و بازنمایی هیجانی)، خود - مراقبتی و کیفیت زندگی به لحاظ آماری تفاوت معنی داری داشتند (0.01>p تا p<0.05). نمرات قبل و بعد از مداخله دوم نیز در خود - کارآمدی، احساس قدرت، رفتارهای خود - مراقبتی، K-10، قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله به لحاظ آماری تفاوت معنی داری داشتند (0.01>p تا p<0.05).
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد که اجرای برنامه های توانمندسازی می تواند کارایی بیماران را در رفتارهای خود - مراقبتی، تغییر نگرش و ادراک علایم بیماری، شناخت جسم آگین و در نهایت کنترل قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله افزایش دهد. یافته های پژوهش حاضر در راستای توجه به عوامل روان شناختی و خود - مدیریتی موثر در پیشگیری از عوارض دیابت و کنترل موثرتر دیابت نوع دو است.
کلید واژگان: توانمندسازی, ادراک علائم بیماری, دیابت نوع دو, شناخت جسم آگین, خود - مدیریتیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:17 Issue: 2, 2020, PP 47 -61IntroductionIn new patient-training methods, the issue of patient empowerment has been presented which emphasizes the active role of patient in education and treatment. This study examined the impact of empowerment –based diabetes education (knowledge diabetes and embodied cognition) in promoting self-management behaviors in type 2 diabetic patients.
MethodsThis randomized clinical trial study was performed on 21 patients with type 2 diabetes. Patients referred to the Iran Diabetes Association from October to February 1395. They were assigned randomly into three groups in 2 intervention and control groups. The questionnaires were the demographic and clinical information, IPQ-R, DMSES, K-10, DSCS, DQOL, and BDI-II. Also, hemoglobin A1C and blood sugar were assessed. Empowerment program were conducted according to regulatory protocols in six sessions in each group. Hemoglobin A1C was measured before and three months after the intervention.
ResultsThe results indicated that there was a significant difference in relation to blood sugar, illness perception (consequence, Personal and Treatment control, Illness coherence, Emotional representations), self-care and quality of life between the experimental group before and after the first intervention (P<0.001, P<0.05). However, it was not significant in control group (p>0.05). Scores before and after the second intervention in testosterone levels, self-efficacy, feeling of power, self-care behaviors, K-10, blood sugar and hemoglobin A1c were significant difference (P<0.001, P<0.05). However it was not significant in control group (p>0.05).
ConclusionThe results showed that implementation of the empowerment program increased patients’ efficiency to self-management, change cognition and perception. The results that draw attention to the psychological factors effective in the prevention of diabetes complications and hence help in the conceptualization, planning and design of treatment policies for more effective control of type 2 diabetes.
Keywords: empowerment, illness perception, embodied cognition, Type II diabetes, self-management -
دوره جوانی بعنوان یک دوره پراهمیت در زندگی انسان و زمان تصمیم گیری های اساسی است و این تصمیمات عموما تاثیر بزرگی بر تمام زندگی فرد می گذارد. در این پژوهش، هدف تدوین آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب و سپس بررسی اثربخشی این برنامه بر افزایش خودمدیریتی جوانان شهر تهران است و فرض بر این است که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب بر افزایش خودمدیریتی جامعه هدف تاثیر دارد. پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه جوانان بین 30-20 شهر تهران است و نمونه شامل 32 نفر از جوانان تهرانی بصورت نمونه گیری در دسترس در مناطق 1، 5، 12 و 17 است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه ای است که توسط پژوهشگر ساخته شده است. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. داده های پژوهش نشان داد که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب، بر افزایش خودمدیریتی جوانان تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان می دهد که 70 درصد از تغییرات نمره خودمدیریتی، مربوط به عامل آموزش می باشد. بنابراین می توان گفت که این برنامه می تواند در افزایش خودمدیریتی جامعه هدف موثر باشد.کلید واژگان: برنامه آموزشی, خودمدیریتی, هشیاری, انتخابYouth period is very important in life. This is a time of fundamental decision-makings. These decision-makings have deep influence on life of young peoples. In this investigation, the instructional plan of self-management with emphasis on components of consciousess and choice is codificated and then it,s effectiveness on improvement in self-management of young peoples in Tehran is studied. In this research, the assumption is that instruction of instructional plan of self-management with emphasis on components of consciousness and choice is influential on self-management of such young peoples. This research was quasi-experimental with pre-post test and control group. The statistical population of this research consisted of all young peoples between 20-30years old living in areas of 1, 5, 12 and 17 of Tehran. The sample consisted of 32 young peoples. Constructed self-management questionnaire is used in this study. Covariance test has been used for the analysis of the aggregate data. The results showed that instructional plan of self-management has a meaningful influence on the self-management and self-efficacy of young peoples. Therefore this instructional plan can be effective on increase of self-management of young people.Keywords: instructional plan, self-management, consciousness, choice
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی و هنجار یابی نسخه فارسی مقیاس خودگفتاری بود. به این منظور، 384 ورزشکار مرد و زن در سه سطح مهارتی و در 10 رشته ورزشی (تیمی و انفرادی) بهصورت نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب و نسخه فارسی مقیاس خودگفتاری را تکمیل کردند. روش اجرا بدین صورت بود که ابتدا با استفاده از روش باز ترجمه، صحت ترجمه ابزار مورد تایید قرار گرفت. جهت بررسی روایی سازه عاملی از تحلیل عاملی تاییدی و جهت بررسی همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ و جهت بررسی پایایی زمانی از ضریب همبستگی درون طبقه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده برازش مطلوب مدل نسخه فارسی مقیاس خودگفتاری 16 سوالی بود، بهطوری که شاخص های برازندگی (RMSEA، 055/0؛ CFI، 98/0 و TLI، 97/0)، همسانی درونی (خود انتقادی 91/0، خود تقویتی، خودمدیریتی، ارزیابی اجتماعی 90/0 و کل مقیاس 91/0) و پایایی زمانی (خود انتقادی 91/0، خودتقویتی 95/0، خود مدیریتی 94/0، ارزیابی اجتماعی 93/0 و کل مقیاس 92/0) بیانگر روایی و پایایی مطلوب نسخه فارسی مقیاس خودگفتاری می باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان میدهد که نسخه فارسی مقیاس خودگفتاری می تواند بهعنوان یک ابزار مناسب جهت مطالعه و ارزیابی خودگفتاری زنان و مردان ورزشکار ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: خود تقویتی, خودانتقادی, خودمدیریتی, ارزیابیThe purpose of this study was to investigate the Psychometric Properties and validation of Persian Version Self Talk scale.
Therefore, 684 men and women athletes in three skills level from two filed (team sport and individual) girls were chosen by random cluster sampling and completed the scales. At first data was confirmed with use of back translation, for translation accuracy methods. Confirmatory factor analysis (CFA) based on structural equations was used for Construct validity, cronbach alpha coefficient was used for validation of internal consistency of questionnaire, and intra-class correlation coefficient under test-retest method with 1-week interval was used to study temporal reliability of items. The results show that the model fit index (RMSEA, 00055; CFI, 0008 & TLI, 0001), Internal consistency (self-reinforcement 0000, self-management 0000, self-criticism 0001, and social-assessment 0000 whole 0001) and temporal stability (self-reinforcement 0005, self-management 0004, self-criticism 0001, social-assessment 0006, and whole 0001) showed Persian Version Self Talk scale have good reliability and validity. These findings indicated the Persian version of Self Talk scale could be applied as a tool to study and evaluate the Self Talk of Iranian men and women athletes.Keywords: Self-reinforcement, Self-management, Self-criticism, Social-assessment -
خودتوسعه ای، از جمله مفاهیم مهمی است که در مبانی عقیدتی دین مبین اسلام و یافته های پژوهشی دهه اخیر پیرامون توسعه و تعالی انسان، مورد تاکید فراوان قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرپذیری سرمایه انسانی از سازوکارهای روانشناختی-رفتاری خودتوسعه ای انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران به تعداد 126 نفر بوده که با روش سرشماری، از 118 نفر آنان پرسش نامه معتبر جمع آوری شد. خودتوسعه ای منابع انسانی توسط چهار پرسش نامه ابیلی و مزاری (1393)، شامل پرسش نامه خودنظم دهی (94/0=α)، خودمدیریتی (93/0=α)، خودرهبری (96/0=α) و خودراهبری یادگیری (95/0=α)، و سرمایه های انسانی آنان توسط پرسش نامه نادری (1390) با پایایی (95/0=α) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد خودتوسعه ای منابع انسانی و سرمایه های انسانی آنان، بالاتر از حد متوسط بوده است. خودتوسعه ای (80/0r=) با سرمایه های انسانی رابطه مثبت و معناداری (p<0/01) داشته و از میان ابعاد خودتوسعه ای، خودرهبری، خودراهبری یادگیری و خودنظم دهی قابلیت پیش بینی سرمایه های انسانی را داشته است. مدل یابی معادلات ساختاری نیز حاکی از آن بود که خودتوسعه ای بر دانش و مهارت های شناختی (89/0=γ)، مهارت های فراشناختی (91/0=γ) و شایستگی های عاطفی-ارتباطی (97/0=γ) تاثیرگذار بوده است.
کلید واژگان: خودتوسعه ای, خودمدیریتی, خودرهبری, خودراهبری یادگیری, سرمایه های انسانیSelf-development, one of the main concepts in the ideological foundations of Islam and research findings in recent decades and about development and human excellence on self-development have been strongly emphasized. Therefore this study has aimed to explain the influence of psychological-behavioral mechanisms of self-development on human capital. The research method was descriptive-correlational and data analysis method was SEM. The study`s population consisted of all the staff and faculty of Psychology and Educational Sciences of Tehran University who were126 people from whom and by census methods, 118 valid questionnaires were collected. Self-development of human resources by four questionnaire of Abili and Mazari (2014), including Self-regulation questionnaire (α =0/94), Self-management (α =0/93), Self-leadership (α =0/96), Self-directed learning (α =0/95), and human capital questionnaire of Naderi (2011) with the reliability (α=0/95) were used to collect data. Results showed that self-development and human capital of Personnel was higher than the average. Self-development (r=0/80) has a significant positive correlation (p <0/01) with the human capital and through the dimensions of self-development, self-leadership, self-directed learning and self-regulation has had the ability to predict HC. Structural equation modeling showed that self-development has an impact on knowledge and cognitive skills (γ=0/89), metacognitive skills (γ=0/91) and emotion and communication competencies (γ =0/97).
Keywords: Self-development, Self-management, Selfleadership, Self-directed learning, Human capital -
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش غایت نگری بر یادگیری خودراهبری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پایه هشتم مقطع دبیرستان دوره اول شهر سمنان در سال تحصیلی 50-59 بود که از بین آنها 95 دانش آموز به عنوان نمونه با کمترین نمرات در یادگیری خودراهبری انتخاب و به صورت تصادفی و بطور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شد. ابتدا پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا و بعد از آن طی 5 جلسه، غایت نگری به گروه آزمایش، آموزش داده شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. در این تحقیق از طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. داده ها با پرسشنامه یادگیری خودراهبری فیشر، کینگ و تاگو گردآوری شد و پس از آن با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد غایت نگری اثر معنی داری بر بهبود یادگیری خودراهبری دارد. بر اساس نتایج حاصله، برای ارتقاء یادگیری خودراهبری استفاده از آموزش غایت نگری توصیه می شود.
کلید واژگان: غایت نگری, یادگیری خودراهبری, خودمدیریتی, رغبت برای یادگیری, خودکنترلیThe aim of this research was survey effectiveness of teaching goal setting on self-directed learning. The statistical society of this research contained all eighth grade students of high school (the first period) of Semnan in the 2014-2015 academic year that among them for example 40 students with the lowest scores on self-directed learning have been chosen and they randomly and equally were put in two experiment and control groups. At first, a pre-test was performed on both groups; and then goal setting was taught to the experiment group during 9 sessions. Intervention wasn't done for control group. In this research, the pretest-posttest pattern was used with control group. Data was collected by Fisher, King, and Tagoe self-directed learning questionnaire; and after that they were evaluated with multivariate covariance test. The results showed that goal setting has a meaningful effect on improving self-directed learning. Based on the obtained results, use of teaching goal setting for promotion of self-directed learning is recommended.
Keywords: goal setting, Self-Directed Learning, Self-management, Willingness to learning, self-control
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.