به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اعضای هیات علمی » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «اعضای هیات علمی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فهمیه کشاورزی*، مهدی محمدی، سحر نوروزی
    این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل نوسازی برنامه درسی در نظام آموزش عالی و با روش پژوهش نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور با انجام مصاحبه باز با 23 نفر از متخصصان برنامه درسی داده ها گردآوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. با استخراج بالغ بر 200 مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 117 مقوله ی فرعی و 22 مقوله ی اصلی، نتایج پژوهش در قالب مدل پارادایمی شامل بازنگری و نوسازی برنامه درسی به عنوان مقوله محوری؛ شرایط علی (نیازسنجی، تعهد، تخصص و استقلال عمل استادان و...)؛ راهبردها (آینده نگری، رصد دائمی ظرفیت محیطی، تعامل دانشگاه و صنعت و...)؛ شرایط زمینه ای و بسترهای نوسازی برنامه درسی (ارزش های حاکم در جامعه، کیفیت مدیریت در بازنگری دروس، همکاری ذی نفعان و...)؛ شرایط مداخله گر (، تجدید نظر در آئین نامه ها و...) و پیامدهای نوسازی برنامه های درسی (اثربخشی برنامه درسی و...) مطرح و در قالب مدل نهایی نوسازی برنامه درسی طراحی و تبیین شد. بنابراین فرایند نوسازی برنامه درسی باید بر سودمندی و کارآمدی برنامه درسی، غلبه کیفیت بر کمیت، تلفیق نظریه و عمل و آموزش مهارت های علمی و عملی، پویایی و انعطاف و تعامل سازنده با صنایع و در نتیجه انطباق دروس با نیازهای محیط بیرونی متمرکز باشد. برنامه های درسی از این رهگذر می توانند با حضور اثربخش و تحقق اهداف و مطلوبیت های خود قابلیت های لازم را در فراگیران ایجاد کرده و منجر به حضور موثر آنان در محیط بیرونی و به فعلیت رساندن آن قابلیت ها گردند و ضمن افزایش ظرفیت پاسخگویی به موفقیت در محیط بیرونی نایل شوند.
    کلید واژگان: برنامه درسی آموزش عالی, نوسازی, بازنگری, اعضای هیات علمی
    Fahimeh Keshavarzi *, Mehdi Mohammadi, Sahar Nouroozi
    This qualitative research was carried out with the aim of presenting a curriculum renewal model in the higher education system and with the systematic research method of the Grounded Theory Approach. For this purpose, by conducting open interviews with 23 curriculum experts, data was collected and analyzed in three stages of open, central and selective coding. The results of the research showed the extraction of more than 200 basic concepts from the interviews, as well as the statistics of 117 sub-categories and 22 main categories, which in the form of a paradigm model includes curriculum revision and renewal as a central category; Causal conditions (need assessment, commitment, expertise and independence of teachers' actions, etc.); Strategies (foreseeing, constant monitoring of environmental capacity, university-industry interaction, etc.); Platforms for curriculum renewal (quality of management in revision of courses, type of cooperation between stakeholders, etc.); The intervening conditions (the prevailing values ​​in the society, the revision of the bylaws, etc.) and the consequences of curriculum renewal (curriculum effectiveness, etc.) were proposed and designed and explained in the form of the final model of curriculum renewal
    Keywords: Higher Education Curriculum, Renewal, Revision, Faculty Members, Grounded Theory Approach
  • سعید نوراللهی، سیروس قنبری*
    هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی ویژگی‏ های اعضای هیات علمی مرزگستر در دانشگاه ‏های دولتی بود. پژوهش با بهره گیری از روش ترکیبی متوالی-اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی شناسایی ویژگی‏ های اعضای هیات علمی مرزگستر در دانشگاه ‏های دولتی شهر تهران مدنظر بود. بدین منظور 15 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران به صورت هدفمند و بر اساس داشتن تجربه مرزگستری انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها با استفاده از کدگذری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. با کدگذاری مصاحبه ها 48 کد باز، 9 کد محوری شناسایی شده و در سه طبقه قرار گرفتند که نام های ویژگی های فردی مرزگستر دانشگاهی، ویژگی های شغلی مرزگستر دانشگاهی و ویژگی های سازمانی مرزگستر دانشگاهی برای این طبقات انتخاب شد. این سه مولفه شکل دهنده الگوی ویژگی‏ های اعضای هیات علمی مرزگستر هستند. در بخش کمی، پژوهش به‏ دنبال اعتباریابی الگوی به ‏دست ‏آمده از بخش کیفی به‏ واسطه طراحی پرسشنامه و پیمایش کمی بود. جامعه آماری پژوهش در این بخش، اعضای هیات علمی دانشکده های فنی-مهندسی دانشگاه های دولتی شهر تهران به تعداد 2189 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 327 نفر تعیین و نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای- نسبی انجام شد. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه 19 سوالی محقق ساخته (حاصل از تحلیل مصاحبه ها در بخش کیفی) انجام شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم تحلیل شدند. یافته ها نشان داد؛ بار عاملی بعد ویژگی های فردی مرزگستر دانشگاهی برابر با 89/0، بار عاملی بعد ویژگی های شغلی مرزگستر دانشگاهی برابر با 73/0، بار عاملی بعد ویژگی های سازمانی مرزگستر دانشگاهی برابر با 85/0 است که با توجه به مقدار تی به دست آمده در سطح 01/0 معنادار است. شاخص های برازش CFI= 0.98، GFI=0.92، AGFI= 90 و RMSEA=0.05 نیز نشان داد ابزار اندازه گیری دارای روایی مناسب است.
    کلید واژگان: مرزگستری, مرزگستر, اعضای هیات علمی, ویژگی‏ های اعضای هیات علمی
    Saeid Norollahee, Siroos Ghanbari *
    The aim of the research was to design and validate the model of the characteristics of Boundary Spanner faculty members in state universities. The research was conducted using the sequential-exploratory combined method. In the qualitative part, it was considered to identify the characteristics of Boundary Spanner faculty members in the public universities of Tehran. For this purpose, 15 faculty members of Tehran's public universities were selected and interviewed in a targeted manner and based on their Boundary Spanning experience. The interviews were analyzed using open, central and selective coding. By coding the interviews, 48 open codes and 9 central codes were identified and placed in three classes, and the names of the personal characteristics of the academic boundary spanner, the job characteristics of the academic boundary spanner and the organizational characteristics of the academic boundary spanner were chosen for these classes. In the quantitative part, the research sought to validate the model obtained from the qualitative part by designing a questionnaire and a quan titative survey. The statistical population of the research in this department was 2189 faculty members of technical-engineering faculties of Tehran state universities, and the sample size was determined using Cochran's formula to the number of 327 people and sampling was done by stratified-proportional random method. Data collection was done using a researcher-made 19-question questionnaire (resulting from the analysis of interviews in the qualitative section). The data were analyzed by confirmatory factor analysis methods. The findings showed; The factor loading of the dimension of personal characteristics of the academic boundary spanner is equal to 0.89, the factor loading of the dimension of the job characteristics of the academic boundary spanner is equal to 0.73, the factor loading of the dimension of the organizational characteristics of the academic boundary spanner is equal to 0.85, which according to the t value obtained at the level of 0.1 0 is significant. The fit indices of CFI=0.98, GFI=0.92, AGFI=90 and RMSEA=0.05 also showed that the measurement tool has good validity.
    Keywords: Boundary Spanner, Boundary Spanning, Faculty Members, Characteristics Of Faculty Members
  • اسماعیل ترسلی، ابوالفضل قاسم زاده*، پیمان یارمحمدزاده
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل مفهومی موانع تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی دانشگاه تبریز و بررسی وضعیت موجود آن انجام شد.

    روش پژوهش:

     رویکرد این پژوهش کمی از نوع توصیفی - همبستگی و بر حسب هدف از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش 788 نفر، شامل تمام اعضای هیات علمی دانشگاه جامع تبریز در سال 1398 بود که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی تعداد 259 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی مرحله اول و دوم، آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است.

    یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که هر چهار بعد مدل موانع فردی، سازمانی، ملی و فراملی موردتانید قرار گرفت و آزمون فریدمن و مقایسه میانگین رتبه ای نشان داد که مهم ترین موانع، از نظر اعضای هیات علمی به ترتیب موانع فراملی با میانگین رتبه ای (38/3)، موانع سازمانی با میانگین رتبه ای (63/2)، موانع ملی با میانگین رتبه ای (44/2) و موانع فردی با میانگین رتبه ای (55/1) است.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی یکی از ابعاد بین المللی شدن آموزش عالی است و باعث توسعه علمی آنان و حرکت بر لبه دانش می شود این پژوهش می تواند در راستای گسترش تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی و بین المللی شدن آموزش عالی  مورد توجه سیاست گذاران مربوطه قرار گیرد.

    کلید واژگان: شناسایی, موانع, تعاملات بین المللی, اعضای هیات علمی
    Esmaeil Tarassoli, Abolfazl Ghasemzadeh *, Peyman Yarmohammadzadeh
    Objective

    The aim of this study was to design and validate a conceptual model of barriers to international interactions of faculty members of Tabriz University and to examine its current status.  

    Methods

    The approach of this research is quantitative descriptive correlation and applied in terms of purpose. The statistical population of this research was 788 people, including all faculty members of Tabriz University in 1398. Using Cochran's formula and random sampling method, 259 people The sample title was selected and, a questionnaire was used. For data analysis, the first and second stage confirmatory factor analysis, one-sample t-test and Friedman test were used.

    Results

    The findings of this study showed that all four dimensions of the barrier model. Individual, organizational, national and transnational  were confirmed and Friedman test and comparison of rank average showed that the most important obstacles , according to faculty members, are transnational barriers with average rank (3.38), barriers. An organization with an average rank(2.63), national obstacles with an average rank (2.44) and individual obstacles with an average rank (1.55).

    Conclusion

    Given that the international interactions of faculty members are one of the dimensions of the globalization of higher education and they lead to developing their scientific development and moving on the edge of knowledge, this survey can be concerned by the relevant policy makers regarding the development of international interactions of faculty members and the internationalization of higher education.

    Keywords: Identification, Barriers, International Interactions, Faculty Members
  • مظهر بابائی*، نارین روحانی، فاطمه دیجور

    هدف پژوهش حاضر، واکاوی ارزیابانه (Evaluative analysis) عوامل پنهان موثر بر ذهنیت اعضای هیات علمی دانشگاه در ارزیابی های دانشجویان در پایان ترم بود. برای دستیابی به این هدف، از رویکرد کیفی و روش پژوهش ارزشیابی از نوع سنجش موقعیتی بهره برده شد. میدان پژوهش، شامل اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با روش نمونه گیری هدف مند و ملاک دار انتخاب شدند. معیار انتخاب، تمایل به مشارکت در مصاحبه و داشتن تجربه ارزیابانه در حوزه ارزشیابی موقعیتی در حوزه موضوع پژوهش بود. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته بود که با ملاک اشباع یافتگی (نظری)، 11 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در یازده تم اصلی و 83 مقوله تقسیم بندی نمود.1. تاثیر محتواهای کلاسی و آموزشی در ارزیابی اعضای هیات علمی (25 مقوله). 2. ویژگی های ظاهری دانشجویان در ارزیابی پایانی آنان (4 مقوله). 3.طبقه ی اجتماعی دانشجویان در ارزیابی اعضای هیات علمی از آنان (7 مقوله).4.نحوه ی تعامل و برخورد دانشجویان با یکدیگر در ارزیابی پایانی اعضای هیات علمی از دانشجویان (3 مقوله). 5. عملکرد گذشته دانشجو در ارزیابی کنونی اساتید 6 مقوله. 6.مغایرت عقاید اساتید با دانشجویان در ارزیابی اساتید (5 مقوله). 7. نمره گذاری اساتید بر اساس دیدگاه اساتید. (8 مقوله). 8. تاثیر لحن دانشجو بر ذهنیت اساتید (8 مقوله). 9. نمره دهی اساتید صرفا جهت قبولی در درس موردنظر (5 مقوله). 10. تاثیر جنسیت دانشجویان در ارزیابی اساتید از دانشجویان (6 مقوله). 11. مطالعات آزاد دانشجویان در ارزیابی اساتید (7 مقوله). لذا بر اساس یافته ها، می توان گفت که: ارزشیابی پنهان موثر در ذهنیت اعضای هیات علمی، دارای شاخصه ها و انواع محتلفی است از جمله: حضور/ عدم حضور منظم و به موقع دانشجویان در کلاس درس، مشاهده میزان علاقه مندی دانشجو به تحصیل، سرزندگی تحصیلی دانشجویان باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و حس اطمینان در آنان می شود. همچنین شناخت قبلی اساتید از عملکرد دانشجو و شکل گیری سابقه ی علمی- آموزشی وی، تاثیر جنسیت بر ارزیابی اساتید از دانشجویان وجود قش دارد. به علاوه،.در صورتی که عقاید دانشجو علنا مغایر با عقاید استاد باشد در ارزیابی پایانی وی می تواند نقش منفی داشته باشد.برهمین اساس، پیشنهاد می شود که اساتید در ارزیابی های دانشجویان، به نقش این موارد توجه داشته باشند

    کلید واژگان: ارزشیابی دانشجویان, ذهنیت, اعضای هیات علمی, عوامل پنهان موثر
    Mazhar Babaee *, Narin Rohani, Fateme Deyjour

    The aim of the current research was to evaluate the hidden factors affecting the mentality of university Faculty Members s in the evaluations of students at the end of the semester. The qualitative approach and evaluation research method of the situational assessment type was used to achieve this goal. The field of research included the Faculty Members s of Farhangian University of Kurdistan province in the academic year of 2021-2022, who were selected by a targeted and standardized sampling method. The selection criterion was a willingness to participate in the interview and having evaluation experience in the field of situational evaluation in the field of the research subject. The data collection tool was a semi-structured interview, and 11 people were selected with the criterion of saturation. The findings showed that these factors can be divided into eleven main themes and 83 categories. 1. The effect of classroom and educational content on the evaluation of Faculty Members s (25 categories). 2. Appearance characteristics of students in their final evaluation (4 categories). 3. Students' social class in Faculty Members s' evaluation of them (7 categories). 4. How students interact and deal with each other in Faculty Members s' final evaluation of students (3 categories). 5. The student's past performance in the current evaluation of the Faculty Members s of 6 categories. 6. The difference between the opinions of Faculty Members s and students in the evaluation of Faculty Members s (5 categories). 7. Grading of Faculty Members s based on Faculty Members s' points of view. (8 categories). 8. The effect of students' tone on Faculty Members s' mentality (8 categories). 9. Grading by Faculty Members s only to pass the desired course (5 categories). 10. The influence of students' gender on Faculty Members s' assessment of students (6 categories).

    Keywords: Student Evaluation, Mentality, Faculty Members, Effective Hidden Factors
  • لیدا اسماعیلی، اختر جمالی *، نادرقلی قورچیان

    هدف اصلی این مقاله ارائه مدلی برای ارتقای هوش اجتماعی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران است. روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی ابعاد و مولفه ها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و مدیریت فرهنگی و مدیریت منابع انسانی همچنین خبرگان امر روانشناسی اجتماعی بودند که بعد از انجام 20 مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت و تمام مصاحبه ها بین 75 تا 120 دقیقه به طول انجامید. در نهایت مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج گردید و در بخش کمی برای تعیین وضعیت موجود و سهم ابعاد و مولفه ها از روش توسعه ای با استفاده از نرم افزار معادلات ساختاری (pls) بهره گرفته شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختار یافته، 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد برای عوامل تشکیل دهنده و 3 بعد و 7 مولفه و 42 شاخص برای عوامل تسهیل کننده و 3 بعد و 6 مولفه و 17 شاخص برای عوامل بازدارنده برای رتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان تهران استخراج گردید. و براساس ضرایب بدست آمده از روش معادلات ساختاری عوامل تسهیل کننده با ضریب 0.837 اولویت اول و عوامل بازدارنده با ضریب 0.808 در اولویت دوم و عوامل تشکیل دهنده با ضریب 0.778 در اولویت سوم قرار دارد و در نهایت از روش اعتباریابی درونی با 4 بعد (فلسفه و اهداف، مبانی نظری، نظام ارزیابی، سازوکاراجرایی) مورد تایید خبرگان قرار گرفت.

    کلید واژگان: هوش, هوش اجتماعی, اعضای هیات علمی, دانشگاه فرهنگیان
    Lida Esmaili, Akhtar Jamali *, Nadergholi Ghourchian

    The primary aim of this article is to propose a model for enhancing social intelligence among faculty members of Farhangian University in Tehran. The research method employed is a mixed-method approach (qualitative-quantitative). In addition to documentary studies, the technique of thematic analysis using MAXQDA12 software was utilized to identify the dimensions and components. The statistical population in this research includes all experts in educational management, cultural management, human resource management, as well as experts in social psychology. Theoretical saturation was reached after conducting 20 interviews, each lasting between 75 to 120 minutes. In the end, basic, organizing, and overarching themes were extracted. In the quantitative section, to determine the current status and the contribution of dimensions and components, a developmental method using structural equation modeling (PLS software) was employed. Based on the semi-structured interviews, 55 indicators, 9 components, and 3 dimensions were identified for constitutive factors; 3 dimensions, 7 components, and 42 indicators for facilitating factors; and 3 dimensions, 6 components, and 17 indicators for inhibitory factors for enhancing social intelligence among the faculty members of Farhangian University in Tehran. According to the coefficients obtained from the structural equation modeling, the facilitating factors ranked first with a coefficient of 0.837, inhibitory factors ranked second with a coefficient of 0.808, and constitutive factors ranked third with a coefficient of 0.778. Finally, through internal validation using four dimensions (philosophy and objectives, theoretical foundations, evaluation system, executive mechanism), the model was confirmed by experts.

    Keywords: Intelligence, Social Intelligence, Faculty Members, Farhangian University
  • اسدالله خدیوی، هما رحمانی*
    مقدمه و هدف

    هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان بوده است.

    روش شناسی پژوهش: 

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع روش تحقیق آمیخته و به صورت کیفی و کمی انجام یافته است. میدان مطالعه پژوهش در بخش کیفی شامل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و آیین نامه ارتقاء دانشگاه فرهنگیان بوده است که به صورت سرشماری به عنوان نمونه مورد تحلیل قرارگرفته است. در بخش کمی جامعه آماری را اساتید پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی به تعداد 260 نفر تشکیل داده است که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 152 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای در طیف 10 درجه ای مبتنی بر اسناد بالادستی است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل داده های کمی از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار AMOS به منظور مدل سازی ساختاری و شاخص های برازش استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 2 مضمون فراگیر شایستگی های حرفه ای و پایه در قالب 6 بعد آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی، نگرشی، جهادی و انقلابی، اخلاقی و معنوی، شخصیتی و 78 مضمون پایه است.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد تغییرات مطلوب در سنجش و ارتقاء شایستگی ها، برنامه های خود توسعه ای ، برنامه های توسعه حرفه ای و توسعه تعهد حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد که منجر به تعالی نظام تربیت معلم کشور شود.

    کلید واژگان: شایستگی, اعضای هیات علمی, دانشگاه فرهنگیان, بیانیه گام دوم انقلاب, سند تحول بنیادین
    Asadollah Khadivi, Homa Rahmani *
    Background and Objective

    The purpose of the present research was to developing and validating the competency model of the faculty members of Farhangian University upon upstream documents.

    research methodology

    This research has been conducted in terms of applied p urpose and mixed research method, qualitatively and quantitatively. The field of research in the qualitative part included the document of the fundamental transformation of education, the statement of the second step of the Islamic revolution and the regulation of the promotion of Farhangian University, which was analyzed in the form of a census as a sample. In the quantitative part, the statistical population was formed by the professors of Farhangian University of East Azarbaijan Province in 1402 in the number of 260 people, based on Morgan's table, the sample size was estimated to be 152 people and they were selected using available sampling method. The research tool is a 10-point scale questionnaire based on upstream documents. In order to analyze qualitative data using thematic analysis method, and to analyze quantitative data from single-sample T-tests, factor analysis using AMOS software was used for structural modeling and fit indices.

    Findings

    The findings of the research showed that the competency model of Farhangian University faculty members has 2 comprehensive themes of professional and basic competencies in the form of 6 educational and research dimensions, cultural and social, attitudinal, jihadist and revolutionary, ethics and spirituality, personality traits and 78 basic themes.

    Conclusion

    The results of this research can be used as a basis for creating desirable changes in measuring and improving competencies, self-development programs, professional development programs, and the development of continuous professional commitment of Farhangian University faculty members. Which will lead to the excellence of the country's teacher training system.

    Keywords: Competency, Faculty Members, Farhangian University, Statement Of The Second Step Of The Revolution, Fundamental Change Document
  • کمال نصرتی هشی*، زهرا خادمی آستانه، محمد عظیمی، جعفر نامور

    هدف پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر استقرار «فرهنگ کیفی» و عوامل موثر بر کیفیت آموزش مجازی دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش، اکتشافی ترکیبی دو مرحله ای بود. در بخش کیفی، با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 23 نفر از کارشناسان دانشگاهی و موضوعی از مراکز آموزشی و پژوهشی به صورت هدفمند مصاحبه شد و روش تحقیق در بخش کیفی، نظریه پردازی داده های بنیادی است که به دنبال ایجاد نظریه، مدل است. و الگو (شرماز، 1386: 462). در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به منظور ارزیابی برازش مدل پیشنهادی از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS. در بخش کمی پژوهش، ساختار اولیه پرسشنامه با 136 گویه، در مطالعه اولیه بین پنج نفر از کارشناسان پایش و ارزیابی کیفیت دانشگاه فرهنگیان تدوین شد. اطلاعات به دست آمده از بررسی شاخص های هر یک از ابعاد و شاخص های فرهنگ کیفیت با استفاده از معیارهای قدر مطلق بارهای عاملی، آماره T و R2، باید گفت که تمامی اقلام دارای بار عاملی مناسب هستند. بالای 0.7) روی متغیر مرتبط. و این بارهای عاملی در سطوح 05/0 و 01/0 معنی دار بود. به عبارت دیگر، مقدار t مرتبط با هر بار عامل از مقدار بحرانی آن (1.96) در سطح 0.05 و (2.58) در سطح 0.01 بیشتر است. سپس در بخش کمی، 389 نفر از اعضای هیئت علمی و غیرهیئت علمی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی اول و دوم نشان داد که کیفیت فرهنگ عوامل. «عناصر ساختاری/مدیریتی» (388/0)، «عناصر فرهنگی/روانی» (248/0)، «رهبری» (500/0)، «ارتباطات» (584/0)، «اعتماد» (457/0)، «تعهد» (150/0) و مسئولیت پذیری». (0.528)، «مشارکت» (0.176)، «توانمندسازی» (0.312)، «اصلاح زیرساخت» (0.161)، «نتایج فرهنگ کیفیت» (0.458) شکل گرفته است و مدل بومی آن از اعتبار ساختاری مناسبی برای استقرار در دانشگاه فرهنگیان در نتیجه می توان گفت که مدل ساختاری مورد مطالعه از کیفیت خوبی برخوردار بوده و مقادیر مشاهده شده به خوبی بازسازی شده و مدل از قابلیت پیش بینی خوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: فرهنگ کیفیت, اعضای هیات علمی, اشتغال دانشگاه, آموزش مجازی, دانشگاه فرهنگیان
    Kamal Nosrati Heshi *, Zahra Khademi Astaneh, Mohammad Azimi, Jafar Namvar

    The purpose of study is Identifying the factors affecting the establishment of "quality culture" and effective factors in the quality of virtual education of Farhangian University.The research method was a two-stage combined exploratory exploration. In the qualitative section, using a semi-structured interview technique, 23 academic and thematic experts were interviewed in a purposeful manner from educational and research centers and the research method in the qualitative part is foundational data theorizing, which seeks to create a theory, model and pattern (Sharmaz, 2007: 462),. A descriptive-survey method has been used in the quantitative part. To analyze the data in order to evaluate the fit of the proposed model from confirmatory factor analysis and structural equation modeling technique by using Smart PLS software. In the quantitative part of research, the initial structure of questionnaire which was compiled with 136 items, in the initial study among five quality monitoring and evaluation experts at Farhangian University. The information obtained from the examination the indicators of each of dimensions and indicators of the quality culture using the criteria of the absolute magnitude of the factor loadings, T-statistics and R2, it should be said that all the items have a suitable factor loading (above 0.7) on the related variable. And these factor loadings were significant at 0.05 and 0.01 levels. In other words, the value of t associated with each factor load is greater than its critical value (1.96) at the 0.05 level and (2.58) at the 0.01 level. Then, in the quantitative section, 389 faculty members and non-faculty members were selected by multi-stage cluster sampling and answered the questionnaires. Findings from first and second confirmatory factor analysis showed that culture quality of factors; "Structural / managerial elements"(0.388), "Cultural/ psychological elements" (0.248), "Leadership" (0.500), "Communication" (0.584), "Trust"(0.457), "Commitment"(0.150) and responsibility"(0.528),"Participation"(0.176), "Empowerment"(0.312), "Infrastructure reform"(0.161), "Results of quality culture"(0.458) has been formed and its native model has a suitable structural validity for establishment in Farhangian University. As a result, it can be said that the structural model under study is of good quality and the observed values are well reconstructed and the model has a good predictive ability.

    Keywords: Quality Culture, Faculty Members, University Employment, Virtual Education, Farhangian University
  • مرضیه قاسمی راد*، عباس عباس پور، حمید رحیمیان، حسین عبداللهی، مرتضی طاهری
    هدف این پژوهش شناسایی و بررسی مهارت های مورد نیاز اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کیفی، از حیث بعد مطالعه از توع کتابخانه ای و میدانی، بر اساس هدف پژوهش، بنیادی و از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی است. همچنین روش تحلیل داده های مصاحبه از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری کلیه اسناد پژوهشی، استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعانی که با مرکز یادگیری و اعضای هییت علمی آشنایی داشتند و نمونه حداکثر اسناد پژوهشی به دست آمده اعم از مقاله، رساله، گزارش و طرح پژوهشی از سال 2000 تا 2022 میلادی که بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش داشته اند انتخاب شد. در پژوهش حاضر، پس از مصاحبه با 8 نفر، اشباع نظری در جمع آوری داده ها در مرکز یادگیری اعضای هییت علمی دانشگاه حاصل شد که بر این اساس تعداد 5 کد اصلی که معرف ابعاد توانمندسازی و 9 کد محوری که معرف مولفه های ابعاد بود شناسایی شد. همچنین تعداد 50 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 28 کد باز کاهش یافت. مهمترین یافته های پژوهش پس از مرور دقیق ادبیات و پیشینه داخلی و خارجی و انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران حوزه های مرتبط با توانمندسازی اعضای هیات علمی مهارت های مورد نیاز اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان است. ب
    کلید واژگان: توانمندسازی, اعضای هیات علمی, دانشگاه علامه طباطبایی
    Marziyeh Ghasemirad *, عباس عباس پور, حمید رحیمیان, حسین عبداللهی, مرتضی طاهری
    empowerment, faculty members, Allameh
    Keywords: Empowerment, Faculty members, Allameh Tabatabai University
  • عباس قائدامینی هارونی*، مهرداد صادقی ده چشمه، حسین دشتی عسکری، محمد علی گشمرد، علی مراد خسروی
    هدف از این پژوهش طراحی الگوی پیشگیری از سکوت سازمانی در بین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی است، از نوع نظریه داده بنیاد است. و مشارکت کنندگان در پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی بود و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه عمیق با 25 نفر از اساتید که با روش نمونه گیری نظری نمونه ها انتخاب شده بودند،گردآوری شد. داده ها با مصاحبه عمیق نیمه ساختمند ، جمع آوری، و همزمان با رویه های تفضیلی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی؛ به روش استروس و کوربن، تجزیه و تحلیل شد. سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها زیر عناوین شرایط علی، پدیده محوری،راهبردها ، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها تعیین شد. یافته ها نشان داد که در مرحله اول 777 کد اولیه به دست آمد. در کدگذاری انتخابی این مفاهیم به 444طبقه تبدیل و در نهایت 75مقوله اصلی استخراج شد که هر کدام زیر مقوله های الگوی نظام مند (شرایط علی، پدیده محوری،راهبردها ، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها) جای گرفت.
    کلید واژگان: سکوت سازمانی, نظریه داده بنیاد, اعضای هیات علمی, دانشگاه آزاد اسلامی
    Abbas Ghaedamini Harouni *, Mehrdad Sadeghi De Cheshmeh, Hossein Dashti Askari, Muhammad Ali Gshmard, Ali Murad Khosravi
    Organizational silence, foundational data theory
    Keywords: Organizational silence, foundational data theory, Faculty members, Islamic Azad University
  • معصومه محمدی، غلامرضا بردبار*، علی مروتی شریف آبادی، امید مهدیه

    انضباط کارکنان یک مفهوم سنتی مدیریت است که در رویکردهای پسامدرن مدیریتی نیز استمرار داشته است. تردیدی نیست دستیابی به اهداف انضباط کاری در عصر حاضر نیازمند بازنگری بنیادین می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارایه و اعتبارسنجی الگوی انضباط اعضای هیات علمی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 17 نفر از خبرگان تجربی و نظری حوزه مورد مطالعه است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 70 نفر از اعضای هیات علمی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جهت بررسی پایایی در بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده گردید و میزان توافق دوکدگذار برابر با 717/0 بدست آمد. روایی پرسشنامه با سه روش روایی سازه، روایی همگرا و واگرا مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ نیز از 7/0 بزرگتر بدست آمد و پایایی پرسشنامه نیز تایید شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کیفی محتو ا، مدلسازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزیی استفاده گردید. نتایج نشان داد رفتار مدیریت و محیط کاری قدرت نفوذ بالایی داشته و از طریق آموزش نظم و انضباط بر جو سازمانی و عدالت سازمانی تاثیر می گذارند. این عوامل نیز به صورت معناداری فرهنگ انضباط مداری در سازمان را تقویت می کنند. در نهایت نیز از طریق نهادینه سازی فرهنگ نظم و انضباط می توان انضباط کارکنان را افزایش داد.

    کلید واژگان: اعضای هیات علمی, انضباط, رویکرد آمیخته
    Masoumeh Mohammadi, Gholamreza Bordbar Bardbar*, Ali Maruti Sharifabadi, Omid Mahdieh

    Discipline of employees is a traditional concept of management that has continued in postmodern management approaches. There is no doubt that achieving the goals of work discipline in today's era requires a fundamental revision. In this regard, the current research was conducted with the aim of presenting and validating the discipline model of academic staff members. From the point of view of the purpose of this research, it is a basic research that was conducted with a mixed method. Also, in terms of the method and time frame of data collection, it is a survey-cross-sectional research. The statistical population of the qualitative section includes 17 experimental and theoretical experts in the field of study. In the quantitative section, the viewpoint of 70 faculty members has been used. The data collection tool is a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. For validation in the qualitative part of the research, the Holstein coefficient was used and calculated. The rate of agreement between the two coders between 10 and 20 percent of the data has been obtained in this method as 0.717, which is higher than 0.6, so the validity of the qualitative analysis of the research is confirmed. In order to validate the research questionnaire, content validity was also used and its validity was confirmed. The validity of the questionnaire was investigated with three methods of construct validity, convergent validity and divergent validity. The value of convergent validity for all research components was greater than 0.5. Also, the combined reliability and Cronbach's alpha of all research components were greater than 0.7 and the validity and reliability of the questionnaire was confirmed. Qualitative content analysis, structural-interpretive modeling and partial least squares were used for data analysis. The results showed that management behavior and work environment have a high power of influence and influence organizational climate and organizational justice through discipline training. These factors also significantly strengthen the culture of discipline in the organization. Finally, through the institutionalization of discipline culture, employee discipline can be increased.

    Keywords: Discipline, Faculty Members, Mixed approach
  • آسیب شناسی عدالت آموزشی در حقوق ایران به منظور ارائه مدل مناسب
    علیرضا درزی بورخانی، علی بابایی مهر*، رضا نصیری لارمی

    عدالت آموزشی بدون هیچ تبعیضی برای همگان به لحاظ قانونی تضمین شده است و دولت ها موظف هستند عدالت آموزشی را با احترام حمایت نموده و به منصه اجرا بگذارند این مساله در قوانین ایران نیز بازتاب پیدا کرده است. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق کیفی عبارت است اعضای هیات علمی نخبه آموزشی و پژوهشی که به صورت مصاحبه و روش کیفی از 30 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران انتخاب شدند. بخش تحقیق کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 280 نفر بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات از نرم افزار SPSS 26 و همچنین از نرم افزار pls 3 استفاده شد. با استفاده از روش کدگذاری تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر مصاحبه با نخبگان عدالت آموزشی در حقوق ایران شناسایی و رتبه بندی شده و با استفاده از مدل ساختاری وزن های اثربخشی به دست آمده است. نتایج نشان داد که تمامی مولفه های عدالت آموزشی شناسایی و از بعد معناداری در پژوهش مورد تایید قرار گرفتند و با بررسی مضامین، مفاهیم و تحقیقات کمی و کیفی الگوی عدالت آموزشی در حقوق ایران تبیین گردید. همچنین نتایج نشان می دهد که عدالت آموزش در نظام حقوقی ایران نه تنها همه جانبه و کارا نیست، بلکه در موارد متعددی با اسناد بین المللی نیز در تعارض بوده و مستلزم بازنگری توسط قانون‎گذار می باشد.

    کلید واژگان: آموزش, اعضای هیات علمی, آموزش و پرورش, عدالت آموزشی, دانشگاه های آزاد اسلامی مازندران
    Pathology of Educational Justice in Iranian Law in order to Provide a Suitable Model
    Alireza Darzi Boorkhani, Ali Babaee Mehr*, reza nasiri larimi

    Educational justice is legally guaranteed for everyone without any discrimination, and governments are obliged to support educational justice and put it into practice. This issue has also been reflected in Iran's laws. The present research method is descriptive-correlational of structural equation type. The statistical population of the qualitative research is the elite teaching and research faculty members who were selected through interviews from 30 faculty members of Islamic Azad University branches in Mazandaran province. The quantitative part of the research was conducted using a researcher-made questionnaire administered to 280 people. SPSS 26 and PLS 3 were used for analysis. Using the coding method of qualitative content analysis based on interviews, identification and classification were done. Using structural equation modeling, the effectiveness weights have been obtained. The results showed that all the components of educational justice were identified and their significance was confirmed in the study, and the model of educational justice in Iranian law was explained by examining the themes and concepts. Also, the results show that the justice of education in Iran's legal system is not flawless but requires careful review and modification

    Keywords: Faculty Members, education, educational justice, Islamic Azad University of Mazandaran, Bureau of Education
  • شهربانو خشکاب*
    هدف

    هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های توسعه سرمایه انسانی عمومی اعضای هیات علمی دانشگاه ها است.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش حاضر ترکیبی و با طرح (کیفی - کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی دانشگاه ها و پژوهشکده های شهر تهران و دارای سوابق علمی و تجربی مرتبط با پژوهش بودند که از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور تعداد 13 نفر انتخاب و با آنها مصاحبه شد. داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان به روش تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شدند. از کدگذاری باز جهت اشباع رسیدن مفاهیم و ایجاد مقوله ها، کدگذاری محوری برای برخاستن مقوله ها و فرآیند ربط دهی آنها به زیر مقوله هایشان برای انتخاب پدیده محوری و از کدگذاری انتخابی برای ایجاد آرایش نظری مقوله های اصلی استفاده شد. برای بررسی روایی از روش پایش اعضاء، مناسب بودن مبنای داوری تفسیرها و رویکرد بازبینی توسط همکار و برای بررسی قابلیت پایایی یا انتقال-پذیری نیز از روش پایایی بازآزمون و توافق بین دو کدگذار و آزمون کاپای کوهن استفاده گردید. در بخش کمی نیز، به منظور تعیین میزان اهمیت و اولویت ابعاد و مولفه های به دست آمده، از روش آنتروپی شانون استفاده شد.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج بخش کیفی پژوهش نشان دهنده شناسایی 106 شاخص کلیدی، و 17 بعد محوری است که در قالب 5 مولفه اصلی توسعه سرمایه انسانی عمومی اعضای هیات علمی شامل؛ بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های شناختی، بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های فراشناختی، بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های زیستی - عاطفی، بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های ارتباطی - اجتماعی و بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های فرهنگی و تربیت معنوی، مقوله بندی و ارایه شدند. بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون به ترتیب، مولفه های اصلی بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های شناختی، بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های ارتباطی - اجتماعی، بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های فراشناختی، بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های زیستی - عاطفی، و بهبودی در میزان و تناسب شایستگی های فرهنگی و تربیت معنوی از اولویت اول تا پنجم در توسعه سرمایه انسانی عمومی اعضای هیات علمی برخوردار بودند. همچنین، مولفه توسعه سرمایه انسانی شناختی بیشترین و مولفه توسعه سرمایه انسانی فرهنگی و تربیت معنوی کمترین اولویت را داشتند. چارچوب نظری توسعه سرمایه انسانی عمومی اعضای هیات علمی در پژوهش حاضر، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیات علمی فراهم می سازد. در پایان مبتنی بر دستاوردهای پژوهش، پیشنهادهای مقتضی ارایه شد.

    کلید واژگان: توسعه سرمایه انسانی, شایستگی های عمومی, اعضای هیات علمی, دانشگاه
    Shahrbanoo Khoshkab *
    Objectives

    The purpose of this study is to identify and prioritize the components of general human capital development of university faculty members.

    Materials and Methods

    To do this, a mixed method by qualitative-quantitative was used. The statistical population included all faculty members of universities and research institutes in Tehran, 13 of whom were selected through purpose sampling. Data obtained from semi-structured interviews with experts were analyzed by inductive content analysis and three-stage coding. Participant members' control method and peer feedback were used to ensure credibility. Also, to ensure reliability, the agreement method between the coders and Cohen's Kappa test were used. In the quantitative part, Shannon entropy method was used to determine the importance and priority of the obtained dimensions and components.

    Discussion and Conclusion

    The results of the qualitative part of the research show 106 key indicators, and 17 axial dimensions in the form of five main components of general human capital development of faculty members, including; Improvement in the extent and appropriateness of cognitive competencies, improvement in the extent and appropriateness of meta cognitive competencies, improvement in the extent and appropriateness of bio-emotional competencies, improvement in the extent and appropriateness of communication-social competencies and improvement in the extent and appropriateness of Cultural and spiritual education competencies, were categorized and presented. Based on the results of Shannon entropy test, respectively, the main components of improvement in the amount and appropriateness of cognitive competencies, improvement in the extent and appropriateness of communication-social competencies, improvement in the extent and appropriateness of meta cognitive competencies, improvement in the extent and appropriateness of Bio-emotional competencies, and improvement in the extent and appropriateness of cultural and spiritual education competencies, were the first to fifth priorities in the development of the general human capital of the faculty members. Also, the component of cognitive human capital development had the highest priority and the component of cultural and spiritual education human capital development had the lowest priority. Theoretical framework of general human capital development of faculty members in the present study provides a suitable scientific tool for planning the human capital development of faculty members. In the end, based on the research achievements, appropriate suggestions were presented.

    Keywords: Human Capital Development, General Competencies, Faculty Members, University
  • فریبرز درودی*، فاطمه امینی، علی اکبر فامیل روحانی
    هدف

    بررسی وضعیت سواد دیداری اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان است.

    روش پژوهش:

     پژوهش از نوع پیمایشی - توصیفی است. جامعه آماری شامل همه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان به تعداد 245 نفر است. نمونه گیری توسط جدول کرجسی و مورگان با روش تصادفی ساده به تعداد 148 نفر انجام گرفت. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته شامل 24 پرسش بود. برای سنجش روایی از روش روایی صوری و برای پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (79/0) استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاکی از آن بود که اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی از مهارت سواد دیداری لازم برخوردار هستند. این مقدار معادل 4/69 % بود. همچنین اعضای هیات علمی از مفهوم دیداری به میزان 4/72 %، دسترسی و اکتشاف به میزان 8/69 %، تفسیر معانی به میزان 6/70 %، ارزیابی تصاویر به میزان 2/68 %، به کارگیری موثر تصاویر به میزان 4/68 %، طراحی و ایجاد تصاویر به میزان 66% و درک اخلاق علمی به میزان 6/72 % برخوردار بودند.

    نتیجه گیری

    اولویت نخست سواد دیداری در نزد اعضای هیات علمی، درک اخلاق علمی بود. سپس به ترتیب ابعاد مفهوم دیداری، تفسر معانی، دسترسی و اکتشاف، ارزیابی تصاویر، به کارگیری موثر تصاویر، طراحی و ایجاد تصاویر قرار داشتند.

    کلید واژگان: آموزش عالی, استانداردهای توانمندی سواد دیداری, اعضای هیات علمی, سواد دیداری, اخلاق علمی
    Fariborz Doroudi *, Fatemeh Amini, AliAkbar Famil Rouhani
    Objective

    Visual literacy is the ability to identify information needs, as well as to search & find information, interpret and analyze the information presented in the form of visual materials and media. This study was aimed to survey the status of Visual literacy of faculty members of the Islamic Azad University of Hamedan.

    Method

    This is a descriptive survey. Statistical population includes all faculty members of Hamedan Islamic Azad University; i.e. 245, out of whom 148 people were chosen using Morgan and Kerjsi table with simple random method. The measurement tool was a 24-item researcher-made questionnaire. The content validity method was Face validity and Cronbach's alpha test (0.941) was used for reliability.

    Findings

    Faculty members have enough visual literacy skills (nearly 69.4 %). Moreover, they show visual concept: 72.4 %, access and exploring: 69.8 % , interpretation of meanings: 6.70 %, image evaluation: 68.2 %, effective use of images: 68.4 %, design and create images: 66% and scientific ethics :72/6 %.

    Results

    Scientific ethics in visual literacy was top priority for faculty members, then come discovery, access and exploration, assessing the effective use of images, and design and creation of images respectively.

    Keywords: Higher Education, visual literacy competency standards, faculty members, Visual Literacy, Scientific Ethics
  • انور شاهمحمدی*، نعمت الله عزیزی، مهری بهمنی

    هدف از انجام این تحقیق، تدوین الگویی بر مبنای تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره عوامل موثر بر ارتقای کیفیت تدریس در اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور می باشد. روش این مطالعه به صورت کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. مشارکت کنندگان در پژوهش دانش آموختگان مقطع دکتری آموزش از دور، مدیران بخش های آموزشی و اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در سال 1401 می باشند که تجربه تحصیل، اشتغال و تدریس در این نظام آموزشی را داشتند که 8 نفر از آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند. جهت تامین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد ارتقای کیفیت تدریس در نظام آموزش از دور به عنوان پدیده اصلی متاثر از چالش های آموزش، شایستگی های فردی، عوامل سازمانی، توسعه زیرساخت ها، اصلاح قوانین و دستورالعمل ها، کیفیت بخشی، کارآمدی و اعتمادسازی می باشند که به صورت یک الگوی مفهومی ارایه شده است. بر این اساس برای بهبود تدریس اعضای هیات علمی در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود تا نظام آموزشی کشور نسبت به رفع علت ها و اجرای راهبردهای احصاء شده از این مدل اقدام نماید تا به پیامدهای مطلوب در زمینه ارتقای کیفیت بخشی تدریس در اعضای هیات علمی در این زیر نظام آموزش عالی برسد.

    کلید واژگان: ارتقای کیفیت, نظام آموزش از دور, اعضای هیات علمی, تدریس
    Anvar Shahmohammadi *, Nematollah Azizi, Mehre Bahmani

    Education is a process that is influenced by various factors in this process. The instructor (professor), educable (student), official organization, rules governing education, and teaching methods are important and effective components in education. Therefore, it can be said that any progress derives from the efficient and correct educational system of societies, and this depends on a number of factors, including changing teaching practices and patterns and planning to use new and active methods. Research has shown that the most important variable in the success of learners is the quality of the educator. Because the professor has a great impact on the teaching-learning process with all his personality, scientific and educational indicators. Increasing global demand for higher education on the one hand and paradigm changes in the health, economic and technology fields and the emergence of macro tendencies on the other hand has distance education from its traditional and ordinary form and has made it a coercion from choice. Distance education is the newest form of training that In addition to using comprehensive-based methods of electronic tools or web -based training programs. Therefore, the efficient and correct educational system depends on several factors. Research has shown that the most important variable in the success of learners is the quality of the educators' work. Therefore, the purpose of this study is to explain the views of experts on the factors affecting the quality of teaching in the faculty members the distance education. Therefore, unlike previous research, it was attempted to address the issue with a new approach and to use a paradigm model of effective factors in improving the quality of teaching in the faculty members of distanced education system. Therefore, given the limitations mentioned in previous studies, the present study,

    Keywords: Quality Improvement, Distance Education System, Faculty members, teaching
  • فاطمه کریمی*، رحمت الله مرزوقی

    این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های اثرگذار بر جهت گیری پارادایمی اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی انجام گردید. پژوهش به روش ترکیبی از نوع تبیینی متوالی، مدل توضیحات تعاقبی در دو مرحله کمی و کیفی انجام گرفت. جامعه آماری بخش کمی کلیه اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 85 نفر انتخاب شدند و برای گردآوری داده ها نیز از مقیاس محقق ساخته استفاده شد. بدین منظور ابتدا ابعاد ده گانه هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، تربیت شناختی و مدل برنامه درسی شامل هدف، محتوا، راهبردهای تدریس و ارزشیابی از پارادایم های پنج گانه انتقادی، تفسیری، پست مدرن، پوزیتویستی و اسلامی استخراج گردید و پس از بررسی روایی و پایایی ابزار، داده ها گردآوری شد. تحلیل داده های کمی با استفاده از آزمون استنباطی Friedman و تحلیل واریانس های مکرر نشان داد که اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی فاقد انسجام پارادایمی می باشند. در بخش کیفی با استفاده از روش مطالعه موردی کیفی و به کار گیری معیار اشباع یافته ها، مصاحبه نیمه ساختارمند با 10 نفر از اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی در راستای یافته های بخش کمی انجام گرفت که نتایج حاصل از روش تحلیل مضمون نشان داد که سه بعد علمی و تحقیقاتی، بعد معرفتی و بعد جو آکادمیک از عوامل اثرگذار بر عدم انسجام پارادایمی اعضای هیات علمی می باشند.

    کلید واژگان: اعضای هیات علمی, پارادایم, جهت گیری پارادایمی, رشته مطالعات برنامه درسی
    Fatemeh Karimi, Rahmatallah Marzooghi
    Introduction

    Understanding paradigmatic tendencies and factors that are effective in the formation of such tendencies in faculty members of curriculum studies can help faculty members address the contradictions in their paradigmatic tendencies. Furthermore, it facilitates the development of paradigm-oriented teaching and research programs for faculty members, which, in turn, foster the development of curriculum studies based on a scientific and systematic process.

     Research Questions:

     Quantitative section question What are the paradigmatic tendencies of faculty members in the field of curriculum studies? Qualitative section question What factors do faculty members of curriculum studies consider being effective in forming their paradigmatic tendencies?

    Methodology

    The present study aimed at identifying the effective factors on the paradigmatic tendencies of faculty members in the field of curriculum studies. This study adopted an explanatory sequential mixed-method design and a follow-up explanations model in two quantitative and qualitative steps. The statistical population included all Iranian state university faculty members in the field of curriculum studies. In the quantitative part, 85 faculty members were selected using simple random sampling, and a researcher-made scale was used to collect data. During this phase of the study, faculty members’ ideas germane to different aspects of ontology, anthropology, epistemology, methodology, and pedagogy were extracted. In addition, their ideas regarding the curriculum model, including goal, content, and teaching strategies, and five paradigms, including critical, interpretative, post-modern, positivist, and Islamic paradigms, were extracted. After examining the reliability and validity of the tools, data were collected. In the qualitative phase, a case study method was used, and data were collected until data saturation was reached. In line with the findings of the quantitative section, a semi-structured interview was developed and conducted with 10 of the participant faculty members.

    Results

    Quantitative data analysis using Friedman’s test and repeated analysis of variances showed that curriculum studies faculty members lacked paradigmatic coherence. The results of content analysis (qualitative phase) showed that scientific and research factors, epistemological factors, and academic atmosphere were the three factors causing paradigmatic incoherence in faculty members.

    Conclusions

    The most important contribution of this study was to highlight the point that the faculty members of curriculum studies lacked coherence in their paradigmatic tendencies. This lack of coherence can adversely affect their education, research, and writing tendencies. The study also showed that academic conditions and requirements (academic atmosphere), epistemological and personality factors, and faculty members’ insufficient theoretical understanding of major paradigms in humanities and philosophy of science led to the formation of contradictory patterns in the paradigmatic tendencies of faculty members of curriculum studies. In this regard, it can be stated that these contradictions can be greatly reduced by holding training workshops for faculty members of humanities and educational sciences and developing paradigm-oriented educational and research programs for faculty members. These plans, once materialized, can orient the field of curriculum studies toward a more scientific and systematic basis

    Keywords: faculty members, paradigm, paradigmatic tendency, curriculum studies
  • شهربانو خشکاب*
    هدف

    هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتبارسنجی صلاحیت های گروهی و سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه ها بود.

    روش شناسی: 

    در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی و به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشارکت کنندگان در این بخش 13 عضو هیات علمی دارای تجارب علمی در زمینه موضوع پژوهش از دانشگاه ها و پژوهشکده های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب  انتخاب شدند. در بخش کمی، روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر روش شناختی توصیفی - پیمایشی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها برای تعیین اعتبار و اولویت مضامین از روش مدل سازی معادلات ساختاری و آنتروپی شانون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام اعضای هیات علمی دارای حداقل 5 سال سابقه با مرتبه علمی استادیاری و بالاتر بودند که از بین آنها 208 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های کمی، پرسشنامه توسعه صلاحیت های نقش های گروهی و سازمانی اعضای هیات علمی محقق ساخته بود که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد.

    یافته ها

    در بخش کیفی، 9 مضمون سازمان دهنده؛ پیشاهنگی علمی و اجتماعی، هدایت مراودات چندوجهی، ادراک ساختار و فرهنگ سازمانی، دانش سازمان و مدیریت اداره واحد آموزشی، دانش تحلیل خط مشی آموزشی، برنامه ریزی و توسعه آموزشی، مدیریت امور اداری و منابع انسانی، پیشبرد امور مالی و اداره امور اجتماعی" شناسایی و ارایه شد. در بخش کمی، اعتبار یافته های پژوهش با استفاده از ضرایب آزمون تحلیل عاملی تایید شد. بر اساس ضرایب آزمون آنتروپی شانون نیز، مضمون ادراک ساختار و فرهنگ واحد آموزشی و مضمون ارتقای مهارت خط مشی آموزشی به ترتیب از بیشترین و کمترین اولویت در توسعه صلاحیت های اعضای هیات علمی برخوردار بودند.

    نتیجه گیری و پیشنهادات: 

    توسعه صلاحیت های گروهی و سازمانی اعضای هیات علمی موضوع مهمی است که تمام خبرگان بر آن تاکید داشتند. بر این اساس، یافته های پژوهش حاضر  ابزار علمی - فنی مناسبی را برای برنامه ریزی های راهبردی توسعه صلاحیت های مدیریتی اعضای هیات علمی در اختیار برنامه ریزان، تصمیم سازان و کنشگران نهادهای آموزش عالی قرار می دهد. 

    نوآوری و اصالت: 

    شناسایی مضامین توسعه صلاحیت های نقش های گروهی و سازمانی اعضای هیات علمی و اعتبارسنجی و اولویت بندی آنها.

    کلید واژگان: توسعه سرمایه انسانی, صلاحیت های مدیریتی, صلاحیت های رهبری, صلاحیت های راهبری, اعضای هیات علمی
    Shahrbanoo Khoshkab *
    Aim

    The aim of the current research was to identifying and validating the themes of development of group and organizational Qualifications in faculty members.

    Methodology

    In the qualitative part, the phenomenological method and semi-structured interviews were used with 13 faculty members of universities and research institutes in Tehran, who were selected by the method of purposive chain sampling. The data obtained from the interview were also evaluated by thematic analysis method. In the quantitative part, using a descriptive-survey method, the data was collected using a researcher-made questionnaire taken from the qualitative part of the research from the number of 150 faculty members selected by the stratified random sampling method from 26 faculties and four campuses of the University of Tehran, and then they were analyzed using structural equation method and Shannon entropy algebraic method.

    Results

    The achievement of the qualitative part of the research is the identification of the comprehensive theme of improvement in the level and appropriateness of management-leadership competencies with the dimensions of "enhancement of scientific and social scouting ability, improvement of the ability to lead multifaceted relations, improvement of understanding of organizational structure and culture, improvement of organizational knowledge and administrative management. educational unit", and the overarching theme of improvement in the level and appropriateness of leadership qualifications with the dimensions of "improving the knowledge of educational policy analysis, improving the ability to plan and develop education, improving the skill of managing administrative affairs and human resources, improving the skill of advancing financial affairs , improving the ability to administer social affairs. In the quantitative part, the achievement of the first and second order factor analysis confirmed the validity of the research model. Also, the dimension of improving the ability to guide multifaceted relations, improving the skill of understanding organizational structure and culture, and the dimension of improving the skill of promoting administrative affairs and human resources, respectively, with Shannon's entropy coefficient equal to 0.27 and 0.23, are the most important in the development of group human capital and The organization had faculty members.

    Conclusions and suggestions: 

    development of group and organizational Qualifications in faculty members is a different paradigm and approach to human resources before it is a stream for developing the competencies of faculty members. Academic institutions, as a symbol of learning and knowledge-oriented organizations, should have leaders and role models with scientific and ethical origins at the domestic and foreign levels, in order to fulfill their role of scientific leadership, an approach that requires universities.

    Innovation and originality:

    They can achieve it by improving the platform for empowering and developing of group and organizational Qualifications in faculty members and creating motivation in the field of scientific exchanges with a focus on professional ethics, responsibility and accountability.

    Keywords: Human capital development, management Qualifications, leadership Qualifications, steering Qualifications, faculty members
  • سمیرا کریمی، مهران مختاری بایع کلایی*
    هدف از پژوهش حاضر، تاثیر سلامت معنوی، خودکارآمدی بر کارآفرینی خلاق و نوآورانه اعضای هیات علمی  دانشگاه های آزاد استان مازندران است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران می باشند. نمونه مورد بررسی در این تحقیق، با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای صورت گرفته است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 317 نفر برآورد شده است که در نهایت،310  پرسشنامه جمع آوری شد و مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. ابزار تحقیق در این پژوهش، شامل3 پرسشنامه کارآفرینی خلاق و نوآورانه، خودکارآمدی، سلامت معنوی می باشد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل  و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین کارآفرینی خلاق و نوآورانه، سلامت معنوی و خودکارآمدی  اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد استان مازندران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. یعنی هر چه میزان خودکارآمدی و سلامت معنوی  بیشتر باشد کارآفرینی خلاق و نوآورانه تقویت می یابد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که با توجه به اینکه سطح معناداری تمام متغیرهای پژوهش کمتر از 05/0 است و همچنین آماره t تمامی متغیرهای پژوهش بزرگتر از 33/2 می باشد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش مورد تایید قرار گرفتند.
    کلید واژگان: کارآفرینی خلاق و نوآورانه, سلامت معنوی, خودکارآمدی, اعضای هیات علمی
    Samira Karimi, Mehran Mokhtari Baye Kalaye *
    The aim of the current study is to examine the effect of spiritual health and self-efficacy on the creative and innovative entrepreneurship of academic staff members of Islamic Azad University in Mazandaran province. The statistical population of this research included all the faculty members of Islamic Azad University in Mazandaran. The sampling was done using cluster sampling method and the sample size was estimated to be 317 individuals using Cochran's formula. Finally, 310 questionnaires were collected and analyzed. The instruments in this study included three questionnaires of creative and innovative entrepreneurship, self-efficacy, and spiritual health. The obtained data were analyzed using Pearson correlation, independent t-test and multiple regression. The results of the correlation coefficient showed that there is a direct and meaningful relationship between creative and innovative entrepreneurship, spiritual health and self-efficacy of academic staff members of Islamic Azad University in Mazandaran. It means that the higher the level of self-efficacy and spiritual health, the more creative and innovative entrepreneurship is. In addition, considering the significance level of all research variables was less than 0.05 and the t-statistic of all research variables was greater than 2.33, the results of the multiple regression analysis confirmed all research hypotheses
    Keywords: creative, innovative entrepreneurship, spiritual health, Self-efficacy, Faculty Members
  • محمد فرزانه، حسن رضا زین آبادی*، عبدالرحیم نوه ابراهیم، بیژن عبداللهی
    هدف

    دنیای معاصر در حال تغییرات روزافزون است و آموزش عالی و دانشگاه ها نیز بی تاثیر از این تحولات نیستند؛ نقش دانشگاه ها و به تبع آن نقش اعضای هیات علمی متناسب با تحولات دنیای معاصر در حال تغییر است. یکی از رویکردهای نوظهور در آموزش عالی، دانشگاه کلاس جهانی است. در این عرصه، اعضای هیات علمی با کیفیت عاملی کلیدی و مهم جهت دستیابی به دانشگاه کلاس جهانی محسوب می شوند. لذا شناسایی نقش های جدید اعضای هیات علمی در بسترهای نوظهور دانشگاهی اهمیت می یابد. پژوهش حاضر به منظور پوشش دادن این خلاء علمی انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از ماهیت داده ها، پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون است. جامعه پژوهش، منابع مرتبط با دانشگاه کلاس جهانی و به ویژه شایستگی های اعضای هیات علمی در دانشگاه کلاس جهانی بود. پس از بررسی منابع استخراج شده از پایگاه های داده، 57 منبع به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری و تحلیل مضمون استفاده شد و به منظور اعتباریخشی داده ها، از روش کینگ و هاروکس استفاده شد.

    بحث و نتیجه گیری

    پس از تحلیل داده ها، در مجموع 32 مضمون پایه و 5 مضمون سازمان دهنده شناسایی شدند و از این رهگذر مضمون فراگیر «برونگرایی علمی» شکل گرفت. نتایج نشان داد که می توان مبتنی بر نقش و مسیولیت های فرادانشگاهی اعضای هیات علمی در بستر دانشگاه کلاس جهانی، شایستگی های اعضای هیات علمی در این عرصه را در غالب پنج مضمون سازمان دهنده «اثرگذاری علمی»، «تعاملات فرادانشگاهی» و «مسیولیت های اجتماعی»، «شهروندی جهانی» و «هوش فرهنگی» خلاصه نمود. بر این اساس مضمون فراگیر «برونگرایی علمی» شناسایی شد که پیشنهاد می شود مورد توجه اعضای هیات علمی و سیاستگذاران آموزش عالی قرار گیرد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, دانشگاه کلاس جهانی, برونگرایی علمی, اعضای هیات علمی
    Mohammad Farzaneh, Hassanreza Zeinabadi *, Abdolrahim Naveh Ebrahim, Bijan Abdollahi
    Objective

    The contemporary world is changing more and more, and higher education and universities are not unaffected by these developments; The role of universities and, consequently, the role of faculty members is changing in line with developments in the contemporary world. One of the emerging approaches in higher education is world class university. In this field, quality faculty members are a key and important factor in achieving a world-class university. Therefore, it is important to identify new plans of faculty members in emerging academic contexts. This research has been done to cover this scientific gap.

    Materials and methods

    This research is applied in terms of purpose and according to the method of data collection, it is a qualitative research of thematic analysis. The statistical population of the study was the resources related to the world-class university and especially the competencies of the faculty members in the world-class university. After reviewing the sources extracted from the databases, 57 sources were purposefully selected. To analyze the data, coding and thematic analysis methods were used and in order to validate the data, King et al methods were used.

    Result and Discussion

    After analyzing the data, a total of 32 basic themes and 5 organizing themes were identified, and through this, the global theme of "scientific extraversion" was formed.The results showed that based on the role and responsibilities of faculty members in the context of a world-class university, the competencies of faculty members in this field in the five themes of organizing "scientific impact", " meta-university interactions " and "social responsibilities", " "Global Citizenship" and "Cultural Intelligence". Based on this, the overarching theme of "scientific extraversion" was identified, which is suggested to be considered by faculty members and higher education policy makers.

    Keywords: Higher education, World-Class University, Scientific Extraversion, faculty members
  • اکبر گلدسته*، همایون آریا، رویا منصوری
    هدف

    مواجهه ناگهانی و ناگزیر آموزش عالی کشور با آموزش برخط در دو سال گذشته و پس از همه گیری ویروس کووید- 19، نیاز به بررسی اثرات این شیوه آموزشی را بر جنبه های متفاوت عملکرد استادان در کلاس درس ضروری نموده است. اخلاق حرفه ای استادان یکی از این جنبه هاست که بر کیفیت آموزش و یادگیری در کلاس درس تاثیری انکار ناپذیر دارد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی اثرات آموزش برخط بر ویژگی های اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه در دوران همه گیری کووید- 19 صورت گرفته است. 

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی  و از نظر بعد زمانی، پس رویدادی است. هم چنین به فراخور مسیله مورد بررسی، از رویکردکیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 85 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علم و فرهنگ بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، با مشارکت 14 نفر از آنان اشباع نظری داده ها حاصل شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد تحلیل تفسیری و به روش تحلیل شبکه مضامین بوده است. 

    بحث و نتیجه گیری

    یافته های پژوهش نشان داد، در مجموع 46 مقوله در قالب سه مضمون کلی (فردی، ارتباطی و تخصصی) و از جنبه های متفاوت انگیزشی، حقوقی، رفتاری، آموزشی و پژوهشی، در ارتباط با رعایت اخلاق حرفه ای از سوی اعضای هیات علمی مشارکت کننده در پژوهش، استخراج شده است. مضمون “فردی” با پوشش نزدیک به نیمی از فراوانی مفاهیم اولیه استخراج شده، به عنوان مهمترین مضمون شناسایی شده است. مضمون "تخصصی" با حدود یک سوم و مضمون ارتباطی با پوشش حدود یک پنجم مفاهیم اولیه در رده های بعدی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد، آموزش برخط سبب شده است تا اعضای هیات علمی در اولویت نخست،  قواعد و الزامات حقوقی و آموزشی تکلیف شده از سوی دانشگاه را که قابلیت رصد و ارزشیابی دارند، به عنوان اثرات آموزش برخط بر کنش های مرتبط با اخلاق حرفه ای خود اعمال کنند. از سوی دیگر، جنبه های تعاملی و انگیزشی مرتبط با اخلاق حرفه ای اعضای هییت علمی ضعیف تشخیص داده شده است.  اگر دانشگاه به رصد اشکال قراردادی اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی بسنده کند و فقط نسبت به رعایت این جنبه ها از خود حساسیت نشان دهد، اعضای هیات علمی نیز تلاش خود را در جهت تقویت این جنبه ها به کار خواهند برد و تلاش کمتری برای تقویت سایر جنبه های عمدتا آیینی اخلاق حرفه ای مانند عدالت ورزی، رعایت حقوق دانشجویان، تقویت تعامل و ارتباط با دانشجویان و مانند آن، انجام خواهند داد.

    کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, اعضای هیات علمی, آموزش برخط, همه گیری کووید- 19
    Akbar Goldasteh *, Homayoun Aria, Roya Mansouri
    Objective

    The sudden and inevitable encounter of the country's higher education with online education in the last two years and after the epidemic of the Covid-19 virus has necessitated the need to examine the effects of this educational method on different aspects of professors' performance in the classroom. The present study was conducted to identify and prioritize online education's effects on university faculty members' professional ethics during the Covid-19 pandemic.  

    Materials and Method

    The statistical The current research is practical type, and post-event in terms of the time dimension. Also, according to the investigated problem, the qualitative approach and thematic analysis method have been used.  the   population of this research is made up of 85 faculty members of the University of Science and Culture, and the theoretical saturation of the data has been achieved by collaborating 14 of them through purposive sampling. The data collection tool was a semi-structured interview. The method of data analysis was the interpretative analysis approach and the theme network analysis method Discussion &

    Conclusion

    The findings of the research showed that there are a total of 46 categories in the form of three general themes (individual, communicational and proficiency) and from different motivational, legal, behavioral, educational and research aspects, in connection with the observance of professional ethics by the participating academic staff members in the research, it has been extracted. The personal theme has been identified as the most important theme, covering nearly half of the frequency of the extracted primary concepts. " proficiency " theme with about one third and “communicational” theme with covering about one fifth of basic concepts are placed in the next categories. The results of the research showed that online education has caused faculty members to prioritize the legal and university's legal and educational rules and requirements, and can evaluate online education on actions related to professional ethics apply themselves; On the other hand, interactive and motivational aspects related to the professional ethics of faculty members have been recognized as weak. If the university is satisfied with monitoring the contractual forms of professional ethics of academic staff members and only shows sensitivity towards observing these aspects, the academic staff members will also use their efforts to strengthen these aspects and they will make less effort to strengthen other mainly ritualistic aspects of professional ethics such as fairness, respecting students' rights, fostering interaction and communication with students, and the like.

    Keywords: professional ethics, faculty members, Online education, COVID-19 Pandemic, Higher education
  • حامد جوکار*
    هدف

    طرح فرصت مطالعاتی ارتباط با جامعه و صنعت به عنوان یک الزام قانونی برای اساتید دانشگاه در نظر گرفته شده است. با توجه به نوپدید و الزامی بودن این دوره، بی توجهی به آسیب های احتمالی آن ممکن است مانع از تحقق اهداف طرح شود. این آسیب ها در رشته های علوم انسانی بسیار قابل تامل و جدی است. به علاوه هم اکنون در کشور اندیشکده های گوناگونی با هدف حل مشکلات اجتماعی، می کوشند از دستاوردهای علمی در کنار تجارب دیگر کشورها برای ارایه راه حل استفاده کنند. با این وجود ارتباط عمیق و ساختارمندی میان اعضای هیات علمی دانشگاه و اندیشکده ها شکل نگرفته است. هدف مقاله حاضر آسیب شناسی این فرصت در خصوص رشته های علوم انسانی به صورت عام و شناسایی آسیب های ارتباط میان اساتید رشته های علوم انسانی با اندیشکده هاست.

    مواد و روش ها

    ماهیت این پژوهش با توجه به هدف آن، کیفی اکتشافی و از نوع تفسیری است. مقاله حاضر با استفاده از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی و راهبرد روایت پژوهی کوشیده دلایل عدم ارتباط میان این دو گروه در قالب فرصت مطالعاتی ارتباط با جامعه را از زاویه نگاه هرکدام از دو طرف بررسی و در نهایت راه حلی برای رفع موانع ارایه نماید. برای این منظور پنجاه مصاحبه غیرساختار یافته با اعضای هیات علمی مشمول این فرصت و صاحب نظران و مدیران اندیشکده های مختلف صورت گرفته و مهم ترین آسیب ها از زاویه نگاه هرکدام از طرفین استخراج شده است.

    بحث و نتیجه گیری

    موارد چون ناشناخته بودن این دوره، ابهامات آیین نامه داخلی دانشگاه ها، عدم استقبال واحدهای عملیاتی از متقاضیان و پیوند میان تبدیل وضعیت و ارتقای اعضای هیات علمی با فرصت مطالعاتی از جمله آسیب های ذاتی این دوره است. به علاوه نوپدید بودن مفهوم اندیشکده، تفاوت کارکردهای آن با نهاد علم، ابهامات موجود در زمینه ثبات اندیشکده ها و وابستگی های سیاسی آنها و نیز تفاوت گفتمانی میان اساتید دانشگاه و محیط اندیشکده ها از مهم ترین دلایل عدم اقبال اساتید به ارتباط با اندیشکده هاست. از سوی دیگر توجه کم به کاربردی سازی دانش توسط اساتید، ماهیت نظر برخی رشته های علوم انسانی، وجود سوابق منفی ذهنی از برخی اساتید و فقدان اندیشکده های دانشگاهی از مهم ترین چالش های محیط اندیشکده ها در ارتباط با اساتید است. در مجموع مهم ترین دلیل ارتباط اندک میان این دو بخش عدم شناخت کافی و سوء تفاهم دو سویه است که برای حل آن، ایجاد زمینه ارتباط پرتکرار به علاوه تعریف زمینه همکاری و منافع مشترک میان این دو گروه پیشنهاد شده است.

    کلید واژگان: ارتباط با جامعه و صنعت, اعضای هیات علمی, اندیشکده ها, علوم انسانی, فرصت مطالعاتی
    Hamed Jokar *
    Objective

    The study opportunity project of communication with society and industry is considered as a legal requirement for university professors. Considering the newness and necessity of this course, ignoring its possible damages may prevent the realization of the plan's goals. These damages are very serious and ponderable in the fields of humanities. In addition, now in the country, various think tanks with the aim of solving social problems are trying to use scientific achievements along with the experiences of other countries to provide solutions. However, a deep and structured relationship between university faculty members and think tanks has not been formed. The purpose of this article is to diagnose this opportunity in general and to identify the damage of communication between humanities professors and think tanks.

    Materials and methods

    The nature of this research is qualitative, exploratory and interpretive, according to its purpose. Using the mixed exploratory research design and the narrative research strategy, this article tried to examine the reasons for the lack of communication between these two groups in the form of a study opportunity of communication with the society from the perspective of each of the two sides and finally provide a solution to remove the obstacles. For this purpose, 50 unstructured interviews were conducted with the faculty members included in this opportunity and experts and managers of different think tanks, and the most important damages were extracted from the perspective of each of the parties.

    Discussion and conclusion

    things like the unknown nature of this course, the ambiguities of the internal regulations of the universities, the failure of operational units to welcome applicants, and the link between changing the status and promotion of faculty members with study opportunities are among the inherent harms of this course. In addition, the newness of the think tank concept, the difference between its functions and the institution of science, the uncertainties in the stability of think tanks and their political affiliations, as well as the discursive difference between university professors and the environment of think tanks, are among the most important reasons for the lack of luck for professors to connect with think tanks. On the other hand, low attention to the application of knowledge by professors, the nature of the opinion of some humanities fields, the existence of negative mental records of some professors, and the lack of university think tanks are among the most important challenges in the environment of think tanks in relation to professors. In general, the most important reason for the lack of communication between these two sectors is the lack of sufficient recognition and misunderstanding on both sides, and to solve it, it is suggested to create a context for frequent communication, as well as to define the context of cooperation and common interests between these two groups.

    Keywords: Communication with society, industry, faculty members, think tanks, humanities, Sabbatical
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال