جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "attention deficit" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «attention deficit» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
اثربخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالیهدف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر نوروفیدبک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که که از مراکز درمانی مربوطه که در فصل بهار و تابستان پرونده فعال درمانی داشتند و بالغ بر 160 پرونده می شد، تعداد 30 مبتلا انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس پرسش نامه کانرز (فرم والدین) و همچنین مصاحبه بالینی با والدین و کودک دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه شناسایی و ارزیابی شدند.
یافته هانتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مداخله نوروفیدبک بیشترین اثر را در ناحیه گیجگاهی در سمت راست در امواج تتا و آلفا و موج تتا در سمت مقابل نشان داده است. در نتایج به دست آمده از مقیاس برآورد کمی کوهرنس نشان داد بیشترین تغییرات در ناحیه Fp1/Fp2 در امواج دلتا، آلفا و بتا و همچنین F3/F4 در امواج دلتا، تتا و آلفا به میزان بیشتر و همچنین در T3/T4 روی موج دلتا، و نیز O1/O2 روی موج تتا ،F7/F8 روی موج بتا، F7/T5 روی موج آلفا و نیز C3/C4 به میزان کمتر دیده شد.
نتیجه گیریبررسی ها نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی، توانست نشانه های نقص توجه را کاهش دهد و از این رو روشی موثر برای کاهش نشانه ها در این اختلال می باشد. نتایج نمایانگر اثربخشی نوروفیدبک در درمان نشانه های اختلال نقص توجه بود. در پژوهشی های متعدد دیگر نیز نتایج همسو با پژوهش کنونی گزارش گردیده است و در همه آنها به اثر بخشی و اندازه اثر مناسب روش نوروفیدبک در بهبود نشانه های اختلال و بهبود سطح تمرکز افراد مبتلا در کنار سایر روش های درمانی نظیر دارودرمانی تاکید گردیده است.
کلید واژگان: نوروفیدبک, شبکه های مغزی, اختلال نقص توجه, بیش فعالیPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of neurofeedback-based treatments on the brain networks of primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Research methodThe purpose of this research is a quasi-experimental study with a comparison group with random assignment, pre-test-post-test. The purpose of quasi-experimental research is to find possible causes of a behavior pattern. The pre-test and post-test design with control group is one of the experimental designs in which subjects are randomly selected and replaced in different groups using the same method. In this research, neurofeedback-based treatment is considered as an independent variable, and its effectiveness on the brain networks of primary school children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder is considered as a dependent variable. The statistical population includes all primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder who refer to related centers in Shiraz city. The sample size is 160 people. The sampling method is targeted in such a way that 30 patients were selected from the relevant medical centers that had active treatment cases in the spring and summer season and amounted to 160 cases. The participants were identified and evaluated based on the Connors questionnaire (parent form) as well as clinical interviews with parents and children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder.
FindingsThe results obtained from the present study indicate that the neurofeedback intervention has shown the greatest effect in the temporal region on the right side in theta and alpha waves and the theta wave on the opposite side. In the results obtained from the Coherence Quantitative Assessment Scale, it showed the most changes in the Fp1/Fp2 area in delta, alpha and beta waves, as well as F3/F4 in delta, theta and alpha waves to a greater extent, and also in T3/T4 on the delta wave. Also, O1/O2 on theta wave, F7/F8 on beta wave, F7/T5 on alpha wave and C3/C4 were seen to a lesser extent.
ConclusionThe studies showed that neurofeedback along with cognitive tasks was able to reduce the symptoms of attention deficit disorder and hence it is an effective method to reduce the symptoms of this disorder. The results showed the effectiveness of neurofeedback in treating the symptoms of attention deficit disorder and this study found the effect size reported a significant effect for the treatment of attention deficit and impulsivity and a moderate effect size for the treatment of hyperactivity. In many other researches,
Keywords: Neurofeedback, Brain Networks, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه درکودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح مقایسه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 4 تا 5 ساله دارای تاخیر رشد مغز شهر تهران بود که در سال 1403-1402 به کلینیک تخصصی مغز و اعصاب روان مهر مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش 24 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته (هر هفته 2 جلسه 45 دقیقه ای) در برنامه تمرینات ادراکی -حرکتی اسپارک شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل در این مدت، هیچ گونه مداخلهای صورت نگرفت. دادههای پژوهش با استفاده از نسخه پیشدبستانی پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم والدین جیویا و همکاران (2003) و مقیاس مشکلات رفتاری کانرز (1978) گردآوری شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با کمک نرم افزار SPSS-27 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک بر کارکردهای اجرایی و نقص توجه کودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز تاثیر داشته و این اثرات در طول زمان ثابت مانده است(05/0P <). لذا، تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک می تواند به عنوان ابزاری مفید برای بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش نقص توجه در کودکان پیش دبستانی دارای تاخیر رشد مغز مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: تمرینات ادراکی-حرکتی اسپارک, کارکردهای اجرایی, نقص توجه, تاخیر رشد مغزThe current research was carried out with the aim of the effectiveness of Spark's perceptual-motor exercises on executive functions and paying attention to the understanding of preschoolers with the degree of brain development. The research method was semi-experimental with a comparison plan of pre-test, post-test and one month follow-up with the control group. The statistical population of the research included all 4-5 year old children with brain development in Tehran who had referred to Mehr neuropsychiatric clinic in 1402-1403. The sample size of the study was 24 people who were selected access sampling based on entry and exit criteria and were randomly assigned to two experimental and control groups. experimental group participated in the Spark perceptual-motor training program for 8 weeks (2 sessions of 45 minutes each week). But for the control group, no intervention was done during this period. The research data were collected using the pre-edited version of the Executive Function-Parent Behavior Rating Questionnaire (Gioia et al., 2003) and the Connors Behavioral Problems Form (1978). The obtained data were analyzed using the statistical test of analysis of variance with mean measure and Bonferroni's post hoc test with the help of SPSS-27 software. The results showed that Spark's perceptual-motor exercises had an effect on executive and functional functions for preschool children with brain development damage and these results remained stable over time (P < 0.05). Therefore, Spark perceptual-motor exercises can be used as a useful tool to improve executive functions and reduce attention in preschool children with brain developmentKeywords: Spark Perceptual-Motor Exercises, Executive Functions, Attention Deficit, Brain Development Delay
-
اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالیهدف
هدف از این پژوهش اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر زنجان در سال 1402 - 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود) 15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه گواه(که از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز) 2007 (و پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودک و نوجوان) 2012 (بود.
یافته هانتایج نشان داد که نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنا دار داشته است.(01 / P>0)
نتیجه گیرییافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود تنظیم هیجان در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, تنظیم هیجان, ذهنی سازی, نمایش درمانیBackground and AimThe aim of this research was the effectiveness of the drama therapy package based on mentalization on the emotion regulation of children with attention deficit/hyperactivity disorder.
MethodThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population of the research included all students aged 9 to 11 years old with attention deficit/hyperactivity disorder in Zanjan city in 2023. The sample size includes 30 subject (15 subject in the experimental group and 15 subject in the control group) from the statistical population were selected by purposeful sampling and were placed in two control and experimental groups. For the experimental group, the drama therapy package based on mentalization was implemented, while the control group remained on the waiting list. The research tools included Connors Attention Deficit Hyperactivity Disorder Questionnaire (2007) and Emotion Regulation Questionnaire for Children and Adolescents (2012).
ResultsThe results showed that the drama therapy package based on mentalization had a significant effect on improving emotion regulation in the post-test and follow-up stages (P<0.01).
ConclusionThe findings of this research provide useful information regarding the drama therapy package based on mentalization, and counselors and psychologists can use this intervention to improve emotion regulation in children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Drama Therapy, Emotion Regulation, Mentalization -
هدف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
کلید واژگان: یکپارچگی حسی, شبکه های مغزی, اختلال نقص توجه, بیش فعالیPurposeThe purpose of this study was to compare the effectiveness of treatments based on sensory integration on the brain networks of primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Research methodThe purpose of this research is a quasi-experimental study with a comparison group with random assignment, pre-test-post-test. The purpose of quasi-experimental research is to find possible causes of a behavior pattern. The pre-test and post-test design with control group is one of the experimental designs in which subjects are randomly selected and replaced in different groups using the same method. In this research, the treatment based on sensory integration is considered as an independent variable, and its effectiveness on the brain networks of primary school children suffering from attention deficit/hyperactivity disorder is considered as a dependent variable. The statistical population includes all primary school children with attention deficit/hyperactivity disorder who refer to related centers in Shiraz city. The sample size is 160 people.
Keywords: Sensory Integration, Brain Networks, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر نارسایی توجه و پرخاشگری کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بودند (45 پسر و 15 دختر) که در مرکز کاردرمانی نگاه نوین در منطقه 12 شهر تهران در سال 1402 توسط روانسنج و روانشناس تشخیص رسمی گرفته بودند. تعداد 30 نفر از این کودکان (10 دختر و 20 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. کودکان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس درجه بندی کانرز والدین (CPRS) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان نلسون و فینچ (CIA) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله ای اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری را دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که برنامه مداخله ای اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر نارسایی توجه (01/0>P، 651/15F1.24 =) و پرخاشگری که شامل خرده مقیاس های ناکامی (01/0>P، 501/14= F1.24) پرخاشگری بدنی (01/0>P، 711/14 F1.24 =)، روابط با همسالان (01/0>P، 476/8 F1.24 =) و روابط با مراجع قدرت (01/0>P، 953/7 F1.24 =) بود تاثیر معنادار داشت. یافته های پژوهش بیانگر این بودند که درمانگران می توانند با قرار دادن بازی درمانی شناختی رفتاری در برنامه های آموزشی کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی زمینه را برای بهبود نارسایی توجه و پرخاشگری این کودکان فراهم سازند.کلید واژگان: بازی درمانی شناختی رفتاری, پرخاشگری, کودکان با اختلال کم توجهی, بیش فعالی, نارسایی توجهThis study aimed to determine the effectiveness of cognitive behavioral game therapy on attention deficit and aggression in children with attention deficit hyperactivity disorder. The present research method was a semi-experimental type with a pretest-posttest design with a control group. The study's statistical population included 60 children with attention deficit hyperactivity disorder (45 boys and 15 girls) who were officially diagnosed by a psychoanalyst and a psychologist at Negah Novin Occupational Therapy Center in district 12 of Tehran city in 2023. The sample size of 30 these children (10 girls and 20 boys) were selected by purposeful sampling. Children were randomly divided into two experimental (n =15) and control (n =15) groups. The instruments were the Conners Parent Rating Scale (CPRS) and the Nelson and Finch Children inventory for angry (CIA). The experimental group received a cognitive behavioral therapy intervention program for ten sessions of forty-five minutes, while the control group did not receive any intervention. Data analysis was performed by SPSS-24 software using descriptive statistics and covariance analysis methods. The results showed that the intervention program of cognitive behavioral game therapy had a significant effect on attention deficit ( P<0.01) and aggression subscales that includes frustration P<0.01), aggression body P<0.01), Relationships with Peers P<0.01), Relationships with Authority Figures . The findings of the present study indicated that therapists can improve the attention deficit and aggression of these children by including cognitive behavioral play therapy in the educational programs of children with attention deficit hyperactivity disorder.Keywords: Cognitive Behavioral Game Therapy, Aggression, Children With Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Attention Deficit
-
پژوهش حاضر باهدف ارزیابی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 1402 بودند و نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (17 نفر چهارم ابتدایی و 13 نفر پنجم ابتدایی) بودند که از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره آوا و کسری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند و اعضای هر دو گروه با استفاده از پرسش نامه خودتنظیمی (SLQ) توانا و موور ارزیابی شدند. سپس برنامه آموزش هوش هیجانی در 8 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای طی 8 هفته برای گروه آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند؛ در انتها پس آزمون از هر دو گروه اخذ گردید و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد آموزش هوش هیجانی به طور معناداری (0001/0>P) موجب بهبود مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی می گردد؛ لذا پیشنهاد می شود متخصصان با قراردادن برنامه آموزش هوش هیجانی در برنامه درمانی و آموزشی دانش آموزان، زمینه ای برای بهبود توانایی خودتنظیمی این کودکان فراهم کنند.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه, بیش فعالی, خودتنظیمی, هوش هیجانیThe aim of this study is to investigate the effectiveness of emotional intelligence training on self-regulation in student with Attention Deficit/Hyperactivity Disorder. The research method is a semi-experimental design with pre and post test measures involving experimental and control group. The statistical population consisted of all fourth and fifth grade students with ADHD in Tehran in year 2023. 30 students with ADHD (17 fourth graders and 13 fifth graders) were selected from Raha and Kasra Counseling Centers using purposive sampling and were randomly divided to experimental (15 students) and control group (15 students). Emotional intelligence training program consisting of 8 sessions lasting 45 to 60 minutes each over 8 weeks was implemented for the experimental group.To assess self regulation, Self-Regulation Questionnaire (SLQ) before and after the intervention were used. Subsequently,. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) with SPSS software. The results of the study indicate that emotional intelligence training significantly (P< 0.0001) improves the self-regulation skills of students with ADHD. Therefore, we suggeste that professionals incorporate emotional intelligence training programs into the therapeutic and educational programs for students with ADHD
Keywords: Self-Regulation, Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Emotional Intelligence -
مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده، سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 22، بهار و تابستان 1403)، صص 135 -168زمینه و هدف
یکی از اختلال های نسبتا شایع روانی که بسیاری از جنبه های خانواده را تحت تاثیر قرار داده است اختلال بیش فعالی/ نقص توجه می باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی زناشویی و کیفیت روابط زناشویی زوجین با همسر مبتلا به کاستی توجه/بیش فعالی (ADHD) بود.
روشپژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین با همسر مبتلا ADHD بودند که در 6 ماهه اول سال 1402 به مراکز مشاوره و روانشناسی منطقه 3 شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه گیری از این افراد به صورت در دسترس صورت گرفت و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش، 14 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش به صورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله روان شناختی قرار گرفتند در حالی که گروه گواه درمان روان شناختی دریافت نکردند. از پرسشنامه خودگزارشدهی اختلال کمبود توجه-بیش فعالی بزرگسالان کانرز،مقیاس کیفیت زناشویی (RDAS) و مقیاس خستگی زناشوئی (CBM) برای جمع اوری داده استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (آمیخته) و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS-20 تحلیل شدند.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی به کاهش معنادار خستگی زناشویی و کیفیت روابط زناشویی در بین زوجین با همسر مبتلا به ADHD منجر گردید (05/0>p).
کلید واژگان: ذهن آگاهی, خستگی زناشویی, کیفیت روابط زناشویی, اختلال بیش فعالی, نقص توجه, زوجBackground and aimAttention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD) is recognized for its multifaceted impact on various aspects of individuals' lives, notably marital relationships. This research aimed to determine effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) on couple burnout and quality of marital relationship among couples with a spouse diagnosed with ADHD.
MethodCurrent study was a quasi-experimental research with a pretest-posttest design and a two-month follow-up. The statistical population consisted of all couples with a spouse diagnosed with ADHD who had attended counseling and psychology centers in District 3 of Tehran city during the first six months of 2023. Sampling from these individuals was done through convenience sampling, and based on inclusion criteria, 14 individuals were randomly assigned to experimental group and 14 individuals to the control group. Participants in experimental group received weekly cognitive-behavioral therapy sessions for eight weeks, while control group did not receive any psychological treatment. Conners Adult ADHD Self-Report Scale, Relationship Diagnostic Assessment Scale (RDAS), and Couple Burnout Measure (CBM) were used for data collection. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and independent t-test with SPSS-20 software.
ResultsThe findings revealed a significant reduction in marital fatigue and improvement in the quality of marital relationships among couples with a spouse diagnosed with ADHD following mindfulness intervention.
ConclusionBased on the research findings, the integration of mindfulness interventions is recommended for reducing marital fatigue and enhancing the quality of marital relationships among couples with a spouse diagnosed with ADHD, aiming at promoting their psychological well-being.
Keywords: Mindfulness, Couple Burnout, Quality Of Marital Relationships, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Couple -
زمینه و هدف
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی یک اختلال عصبی تحولی مزمن است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آ گاهی در بهبود کارکردهای اجرایی و نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان با این اختلال بود.
روشروش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود که تخصیص آزمودنی ها به 2 گروه به صورت تصادفی انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان ابتدایی پسر) 10 تا 12 ساله(شهرستان بندرانزلی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بودند؛ که به روش نمونه گیری در دسترس و از طریق مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، 32 دانش آموز با این اختلال که واجد ملاک های ورود بودند، انتخاب شدند که به صورت تصادفی، 16 نفر در گروه آزمایشی و 16 نفر در گروه گواه جا گماری شدند و از نظر سن و مرتبه تحصیلی نیز همتاسازی شدند. ابزار پژوهش برای سنجش کارکردهای اجرایی، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف بود؛ و برای سنجش نظم جویی شناختی هیجان، از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و کریج استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره)مانکووا(و نرم افزار spss27 استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش حا کی از تایید اثربخشی مداخله ذهن آ گاهی بر مولفه های کارکردهای اجرایی بود (p<0.05) همچنین اثربخشی مداخله بر 4 مولفه از نظم جویی شناختی هیجان تایید شد (p<0.05). مداخله ذهن آ گاهی موجب افزایش معنادار در میزان تمرکز مثبت، ارزیابی مثبت و دیدگاه گیری شد و همچنین موجب کاهش معنا داری در میزان فاجعه سازی گردید.
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر نشان داد که مداخلات ذهن آ گاهی بر مولفه های کارکردهای اجرایی و نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تاثیرگذار است.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, ذهن آ گاهی, کارکردهای اجرایی, نظم جویی شناختی هیجانBackground and purposeAttention deficit/hyperactivity disorder (AD/HD) is a chronic neurodevelopmental disorder. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness therapy in improving executive functions and cognitive regulation of emotion in AD/HD students.
Methodthe research was a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group, and the selection of subjects and assignment of subjects to two groups was done randomly. The statistical population included elementary school boys (10 to 12 years old) of Bandar Anzali city with AD/HD disorder; 32 students were selected through available sampling and through the SNAP-IV rating scale, 16 of whom were randomly assigned to the experimental group and 16 to the control group. The research tool for measuring executive functions was the Brief Executive Functions Questionnaire (BRIEF); and to measure the cognitive regulation of emotion, the cognitive regulation of emotion questionnaire CERQ-P by Garnevsky and Kridge was used. To analyze the data, multivariate analysis of covariance (Mancova) test and spss27 software were used.
FindingsThe results indicated the confirmation of the effectiveness of mindfulness intervention on behavior regulation skills and metacognitive skills of executive functions (p<0.05). Also, the effectiveness of the intervention on four components of the cognitive regulation of emotion was confirmed (p<0.05); It Included a significant increase in the amount of positive focus, positive evaluation and perspective-taking, and also caused a significant decrease in the amount of catastrophizing.
ConclusionThe findings of the present study showed that mindfulness interventions have an effect on the components of executive functions and cognitive regulation of emotion in AD/HD students.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Cognitive regulation of emotion, Executive functions, Mindfulness -
زمینه و هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی بسته توان بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.
روشپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان 9 تا 12 ساله پسر سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 1400 - 1399 منطقه شبستر بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در 3 گروه 11 نفره همتا جایگزین شدند. در 2 گروه آزمایشی با استفاده از بسته های توان بخشی شناختی پارس یا پریسا مداخلات توان بخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. در گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. در هر 3 گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پی گیری پس از 45 روز انجام شد. برای اندازه گیری انعطاف پذیری شناختی از آزمون ردیابی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال_ والیس انجام گرفت.
یافته ها و نتیجه گیرینتایج نشان داد که کاربرد بسته توان بخشی شناختی پارس بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اثربخش بود اما بسته توان بخشی شناختی پریسا بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش نبود اما بر بهبود زمان وا کنش اثربخش بود. نتایج آزمون پی گیری نشان داد در بیشتر مولفه ها اثربخشی بسته های توان بخشی شناختی ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد، بسته توان بخشی شناختی پریسا در بهبود مولفه زمان وا کنش اثربخشی بهتری نسبت به بسته توان بخشی شناختی پارس داشت.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, انعطاف پذیری شناختی, توان بخشی شناختی پارس, توان بخشیشناختی پریساBackground & PurposeThe goal of this study was to investigate the effectiveness of Pars and Parisa cognitive rehabilitation package in improving cognitive flexibility in Students with attention deficit/ hyperactivity disorder (AD/HD).
MethodThe population of the current study was students with AD/HD in the third to fifth grades of elementary school, 9-12-year-old boys in Shabestar region in the academic year of 2020-2021. The present study is a Semi-experimental study in which a pre-test-post-test design with a control group was used. A total of 33 male students aged 9-12 years old, third to fifth grade, with AD/HD were selected by purposive sampling method and were placed by Similar in 3groups of 11individuals. In each experimental group, using pars and Parisa cognitive rehabilitation packages, rehabilitation interventions were performed in 14 sessions of 45 minutes. No intervention was performed in the control group. in all three groups, pre-test, post-test and follow-up test were performed after 45 days. The Trail-making test (TMT) was used to measure cognitive flexibility. Data analysis was performed using non-parametric Kruskal-Wallis test.
FindingsThe results showed that the application of the Pars cognitive rehabilitation package was effective on the cognitive flexibility of Students with AD/HD, but the Preisa cognitive rehabilitation package was not effective on cognitive flexibility, but it was effective on improving reaction time. The results of follow-up test showed that in most components, the effectiveness of rehabilitation packages was immanent. The results also showed that Parisa cognitive rehabilitation package has a better effectiveness than Pars rehabilitation package in improving the reaction time component.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Cognitive flexibility, Parisa cognitive rehabilitation, Pars cognitive rehabilitation -
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی نارسایی توجه بر مبنای مولفه های هیجان اندیشه با میانجیگری هوش تحلیلی نوجوانان بود. در این پژوهش، از روش توصیفی نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل 375 دانش آموز دوره متوسطه اول دارای نشانه های نارسایی توجه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودگزارشی بیش فعالی- نقص توجه بزرگسالان (ASRS)، پرسشنامه هیجان اندیشه، پرسشنامه هوش کتل مقیاس3- فرم A(KIT:A)، بود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-26 استفاده شد. یافته ها نشان داد مدل روابط ساختاری هیجان اندیشه و نشانگان نارسایی توجه- بیش فعالی: اثر میانجی هوش تحلیلی از برازش مناسبی برخوردار است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخی از ویژگی ها مانند هیجان اندیشه با نقش میانجی هوش تحلیلی می تواند اثر غیرمستقیم بر نشانه های نارسایی توجه داشته باشد (01/0P<). از یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که در تشخیص و روند درمان نارسایی توجه، متغیرهای هیجان اندیشه و هوش تحلیلی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. به طوری که، افزایش نارسایی توجه با کاهش نمره هیجان اندیشه و هوش تحلیلی همراه است.
کلید واژگان: نارسایی توجه, نوجوانان, هوش تحلیلی, هیجان اندیشهThe current research was done to develop a model of attention deficit based on the components of emotions and thought with the mediation of the analytical intelligence of teenagers. This research used a descriptive method of correlation type using structural equation modeling methods. The statistical sample included 375 students of the first secondary school with signs of attention deficit in Tehran in the academic year of 2001-2002, who were selected in a available way. Three questionnaires include adult ADHD self-report scale (ASRS), Kazemi Haghighi Emotion Thought Questionnaire and Kettle Intelligence Questionnaire Result 3-Form A (KIT:A), were completed by the samples. In addition to descriptive statistics, the structural equation method was used for data analysis using Amos-26 software. The findings showed that thought excitement and analytical intelligence were significantly related to attention deficit symptoms. According to the findings, it can be concluded that some characteristics, such as the excitement of thought and analytical intelligence, can predict the signs of attention deficit (p<0.01). From the research findings, it can be concluded that in the diagnosis and treatment process of attention deficit, the variables of emotion, thought, and analytical intelligence is very important. Thus, the increase in attention deficit is associated with a decrease in the score of thought excitement and analytical intelligence.
Keywords: attention deficit, adolescent, intelligence, analytical intelligence, thought excitement -
زمینه و هدف
کارکردهای اجرایی پایین دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه باعث بروز مشکلات در زندگی خود دانش آموز و والدین آن می شود و این کودکان نیازمند تعامل بیشتر هستند، بخصوص با والدین که هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با دو روش آموزش مجازی و حضوری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه می باشد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با دو روش آموزش مجازی و حضوری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل با شیوه نمونه گیری غیر احتمالی داوطلبانه و گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 10 تا 12 سال منطقه 19 شهر تهران در سال 1400 که مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه بود. حجم نمونه تعداد 45 نفر تعیین شد به روش نمونه گیری هدفدار، این تعداد افراد به روش همتاسازی در سه گروه تقسیم شدند که تعداد هر گروه 15 نفر تعیین شد که دو گروه آزمایش یک گروه به شیوه آموزش حضوری و یک گروه به روش آموزش غیر حضوری و آنلاین درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ برنامه درمانی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی جرارد و همکاران (2000) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss بود.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که بین درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با دو روش آموزش مجازی و حضوری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه تفاوت وجود دارد (01/0<P). همچنین درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با روش آموزش مجازی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه موثر است (01/0<P). درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با روش حضوری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه موثر است (01/0<P).
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با دو روش آموزش مجازی و حضوری می تواند در بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه موثر واقع شود.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک, آموزش مجازی, آموزش حضوری, کارکردهای اجرایی, بیش فعالی و نقص توجهBackground and AimThe low executive functions of students with hyperactivity and attention deficit cause problems in the lives of the students and their parents, and these children need more interaction, especially with parents, the purpose of this research is to compare the effectiveness of treatment based on parent interaction. The child has hyperactivity and attention deficit with two methods of virtual and face-to-face training on the executive functions of students.
MethodsThe present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of treatment based on parent-child interaction with two methods of virtual and face-to-face training on the executive functions of students with hyperactivity and attention deficit disorder. The research method was quasi-experimental, with a pre-test and post-test design with a control group, with voluntary non-probability sampling and random assignment in the test and control groups. The statistical population of the study was all children aged 10 to 12 years in the 19th district of Tehran in 1400 who were suffering from hyperactivity and attention deficit. The sample size of 45 people was determined by the purposeful sampling method, this number of people was divided into three groups by the matching method, the number of each group was determined to be 15 people, and the two test groups, one group with face-to-face training method and one group with non-face-to-face training method and online treatment based on parent-child interaction and the control group did not receive any treatment program. The research tool was the executive functions questionnaire of Gerard et al. (2000). The method of data analysis was univariate and multivariate covariance analysis using spss software.
ResultsThe results of the research showed that there is a difference between treatment based on parent-child interaction with two methods of virtual and face-to-face training on the executive functions of students with hyperactivity and attention deficit (P<0.01). Also, treatment based on parent-child interaction with virtual education method is effective on the executive functions of students with hyperactivity and attention deficit (P<0.01). Treatment based on parent-child interaction with face-to-face method is effective on the executive functions of students with hyperactivity and attention deficit (P<0.01).
ConclusionIt can be concluded that treatment based on parent-child interaction with two methods of virtual and face-to-face training can be effective in improving the executive functions of students with hyperactivity and attention deficit disorder.
Keywords: treatment based on parent-child interaction, virtual education, face-to-face education, executive functions, hyperactivity, attention deficit -
هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مهارت های تحمل پریشانی بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش آموزان 7 تا 11 ساله با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بیش فعالی غالب در سال تحصیلی 1400 - 1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه مهارت های تحمل پریشانی اجرا شد در حالیکه گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر، 1972 و مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر، 1976 بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که مهارت های تحمل پریشانی بر بهبود سلامت عمومی و سازگاری زناشویی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنا دار داشته است. (01 / .P>0)
نتیجه گیریشواهد به دست آمده نشان می دهد که مهارت های تحمل پریشانی در افزایش سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی موثر است.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, سازگاری زناشویی, سلامت عمومی, مادران, مهارت های تحملپریشانیBackground and purposeThe aim of this study was to evaluate the effectiveness of distress tolerance skills on general health and marital adjustment of mothers of children with attention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD).
MethodThe quasi-experimental research design was pretest-posttest and follow-up with the control group. The statistical population of this study included all mothers of students aged 7 to 11 years with ADHD (dominant hyperactivity) in the academic year 1401-1400 in Tehran. The sample size consisted of 30 people who were selected by available sampling method and placed in two experimental and control groups. Distress tolerance skills was implemented for the experiment group, while the control group did not receive training. The research tool included the General Health Questionnaire (Goldberg & Hillier, 1972) and Dyadic Adjustment Scale (Spanier, 1976). Analysis of variance with repeated measurements was used for statistical analysis.
ResultsThe results showed that distress tolerance skills had a significant effect on improving general health and marital adjustment in the post-test and follow-up stages. (P<0.01).
ConclusionThe obtained evidence shows that distress tolerance skills are effective in increasing the general health and marital adjustment of mothers with children with ADHD.
Keywords: Attention-deficit, hyperactivity disorder (ADHD), distress tolerance skills, general health, marital adjustment, mothers -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هنردرمانی گروهی بر پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 90 کودک 12- 8 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه مراجعه کننده به یکی از مراکز اختلالات رفتاری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بودند. از بین آنها 30 نفر (21 پسر و 9 دختر) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به نسبت یکسان، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه هنردرمانی (هنرهای بصری) را در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) به صورت گروهی دریافت کردند، گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پرخاشگری (شهیم، 1385) و سازش یافتگی اجتماعی (سینها و سینگ، 1993)، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس-آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، موثر بود.
کلید واژگان: هنردرمانی, پرخاشگری, سازش یافتگی اجتماعی, اختلال بیش فعالی, نقص توجهThe present study was conducted with the aim of investigating the effect of group art therapy on aggression and social adjustment of children with attention deficit/hyperactivity disorder. The research method was a semi-experimental pre-test-post-test with a control group. The statistical population of the study included90 children aged 8-12 years with attention deficit/hyperactivity disorder who referred to one of the behavioral disorders centers in Tehran in the first six months of 2019. Among them, 30 people (21 boys and 9 girls) were selected as the research sample by purposive sampling method and assigned to two experimental and control groups in the same ratio. The people of the experimental group received the art therapy program (visual arts) in 10 sessions of 90 minutes (two sessions per week) as a group, the control group was placed on the waiting list. Aggression (Shahim, 1385) and social compatibility (Sinha & Singh, 1993) questionnaires were used to collect information. The results of the multivariate covariance analysis showed that by controlling the pre-test effect, there was a significant difference between the average post-test scores of the experimental and control groups in the variables of aggression and social adaptability (P<0.001). In general, according to the results of this research, it can be said that group art therapy was effective in reducing aggression and increasing social adjustment of children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: art therapy, aggression, social adjustment, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder -
زمینه و هدف
اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی جزیی از اختلالات رشد عصبی هستند که ناشی از تحول نابهنجار مغز بوده، بر توانایی های خاص شناختی و اجتماعی تاثیر می گذارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه شفقت خود و رشد پس از سانحه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. روش طرح پژوهش حاضر از نوع علی_مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک پسر 7 تا 9 سال با اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مرا کز توان بخشی و مشاوره استان گلستان، در سال 1400 بود. نمونه آماری پژوهش شامل 50 نفر) 25 نفر برای گروه مادران دارای فرزند با اختلال طیف اتیسم و 25 نفر برای گروه مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(بود که به صورت هدفمند از بین مادران انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت خود نف) 2003 (و پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون) 1996 (استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها براساس نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، بین شفقت خود و رشد پس از سانحه در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تفاوت معنادار وجود دارد) 05 / .)P>0 مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم، شفقت خود و رشد پس از سانحه کمتری نسبت به مادران کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی داشتند) 05 / .)P>0 نتیجه گیری براساس یافته های پژوهش حاضر، مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم به دلیل درگیری درمانی و زمانی با کودک آسیب پذیر خود، دارای شفقت خود و رشد پس از سانحه پایینی نسبت به مادران دارای کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی هستند.
کلید واژگان: اختلال طیف اتیسم, اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, رشد پس از سانحه, شفقت خودBackground and purposeAutism spectrum disorder and attention deficit/hyperactivity disorder are part of neurodevelopmental disorders that are caused by abnormal brain development and affect specific cognitive and social abilities. The present study was conducted with the aim of comparing self-compassion and post-traumatic growth of mothers of children with autism spectrum disorder and attention deficit/ hyperactivity disorder. Method The design of the current research was of causal-comparative type. The statistical population included all mothers with 7-9-year-old boys with autism spectrum disorder and attention deficit/ hyperactivity disorder who referred to the rehabilitation and counseling centers of Golestan province in 2021. A sample of 50 people (25 people for the group of mothers with children with autism spectrum disorder and 25 people for the group of mothers with children with attention deficit/hyperactivity disorder) were purposefully selected from among the mothers. To collect data, Neff's self-compassion questionnaire (2003) and Tedeschi and Calhoun's post-traumatic growth questionnaire (1996) were used. Data analysis was done with SPSS-24 software and using independent t-test and multivariate analysis of variance. Findings Based on the results obtained from the data analysis in the current study, there is a significant difference in self-compassion and post-traumatic growth in mothers of children with autism spectrum disorder and attention deficit/hyperactivity disorder (P<0.05). Mothers of children with autism spectrum disorder had less self-compassion and post-traumatic growth than mothers of children with attention deficit/hyperactivity disorder (P<0.05). Conclusion Based on the findings of the present study, mothers with a child with autism spectrum disorder have lower self-compassion and post-traumatic growth than mothers with a child with attention deficit/ hyperactivity disorder due to the therapeutic and time involvement with their vulnerable child.
Keywords: Attention deficit, hyperactivity disorder, autism spectrum disorder, post-traumatic growth, self-compassion -
زمینه و هدف
برای مقابله با مشکلات ناشی از اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی از جمله اضطراب و تنظیم هیجانی، گاهی نیاز به اصالح روش والدگری است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی اثر برنامه والدگری مثبت بر میزان اضطراب و تنظیم هیجانی کودکان با اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی بود.
روشپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از تمامی پسران با اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی که هم زمان دچار مشکلات اضطرابی و تنظیم هیجانی بودند و در سال تحصیلی 1399 - 1398 در دبستان های شهرکرد مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، شامل 30 نفر از مادران کودکان با اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی بود، که فرزندانشان هم زمان دچار اضطراب و عدم تنظیم هیجانی بودند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های علایم مرضی کودکان CSI-4 ، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس SCAS و سیاهه تنظیم هیجانی شیلدز و سیچتی ERC استفاده شد. افراد در گروه آزمایشی 8 جلسه یک ساعته)هفته ای یک جلسه آموزش والدگری مثبت دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکرد. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش برنامه والدگری مثبت بر میزان اضطراب و عدم تنظیم هیجانی در کودکان با اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی اثر معنادار داشته (05 / p>0) و باعث کاهش این مشکلات شده است.
یافته هانتایج داده های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه والدگری مثبت به مادران بر کاهش اضطراب کل اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، اضطراب فرا گیر، اضطراب جسمانی و اضطراب وسواسی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی موثر است (05 / p>0). هم چنین نتایج پژوهش بیانگر آن بود که آموزش برنامه والدگری مثبت به مادران بر افزایش تنظیم هیجانی کل افزایش تنظیم هیجانی انطباقی و کاهش بی ثباتی/منفی گرایی در کودکان با اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی اثربخش بود (05 / >p)
نتیجه گیریبراساس داده های به دست آمده می توان گفت آموزش برنامه والدگری مثبت به مادران در بهبود میزان اضطراب و بهبود تنظیم هیجانی در کودکان با اخت الل نارسایی توجه/بیش فعالی موثر بود.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, اضطراب, برنامه والدگری مثبت, تنظیم هیجانیBackground and purposeTo deal with the problems caused by attention deficit/hyperactivity disorder, including anxiety and emotional regulation, sometimes it is necessary to modify the parenting method. Therefore, the purpose of this research was to identify the effect of positive parenting program on the level of anxiety and emotional regulation of children with attention deficit/hyperactivity disorder.
MethodThe present study was quasi-expremental and pretest-posttest design was used with control group. The statistical population of the present study inclouded all boys with ADHD who were at the same time with anxiety and emotional regulation, and were enrolled in the randomly of Shahrekord city in the academic year 1398-1399. The sample of this study consisted 30 mothers of children with ADHD that were involved in anxiety and lack of emotion regulation. In this study Children symptom inventory-4, Spence children anxiety scale and Emotion regulation checklist were used. The subjects in the experimental group received 8 sessions of one hour per week of parental training and the control group did not receive any training. Result of analysis of covariance showed that Triple P had a significant effect on anxiety and emotion regulation in children with ADHD and decreased these problems.
FindingsThe results of the research data showed that teaching positive parenting program to mothers reduces anxiety (total), separation anxiety, social anxiety, pervasive anxiety, physical anxiety and obsessivecompulsive disorder in children with attention-deficit/hyperactivity disorder. It is an effective activity (p>0.05). Also, the results of the research indicated that teaching positive parenting program to mothers is effective in increasing (total) emotional regulation, increasing adaptive emotional regulation and reducing instability/negativity in children with attention deficit/hyperactivity disorder was (p>0.05).
ConclusionBased on the obtained data, it can be said that teaching positive parenting program to mothers was effective in improving the level of anxiety and improving emotional regulation in children with attention deficit/hyperactivity disorder.
Keywords: Anxiety, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder (AD, HD), Emotion regulation, PositiveParenting Program (Triple P) -
زمینه و هدف
یادگیری مبتنی بر مغز، دانش محور بوده و از کل مغز استفاده می کند هدف پژوهش طراحی برنامه درسی مکمل سازگار با مغزدانش آموزان کم توجه/بیش فعال بود.
روشپژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آمیخته اکتشافی بود. جامعهبخش کیفی، اسناد، پایگاههایاطلاعاتی و خبرگانبرنامهریزیدرسی و علوممغز بودند که 17نفر با روش نمونهگیری هدفمند و اشباع نظری و بخشکمی شامل کارشناسانآموزشی و معلمان ابتدایی مشهد، سال 1399 بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 419 نفر انتخاب شدند. ابزار کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته بودکه اعتبارش با روایی محتوایی و پایایی با ضریب توافق کدگذاری حاصل شد. بخشکمی، پرسشنامه محققساخته که روایی محتوایی با نظر متخصصان برنامهدرسی و پایایی با آلفایکرونباخ 83% حاصل شد. تحلیل بخشکیفی با روش تحلیل مضمون و کدگذاری و بخشکمی از آمارههای توصیفی (spss23) و ایموس 26 انجام شد.
یافتهها:
حاکی از آن بود که عناصر در نظر گرفته شده برای برنامهدرسی مکمل از دیدگاه معلمان و متخصصان اعتبار دارد و لازم است ویژگیهای مغزی و نیازهای ویژه در اولویت قرار گیرد، محدودیتهای زمانی حذف، حجم تکالیف و ارزیابیها کاسته و متنوع و جذاب ارایه شود. نتایج تحلیل عاملتاییدی نشان داد که الگودارای ده عنصراساسی است که در قالب چهار بعد فلسفی، اجتماعی، عصبشناختی و روانشناختی شکل میگیرد
نتیجه گیری:
براساس یافتههای تحلیل کیفی وکمی، برنامهدرسی موردنظر قابل تدوین است که جهت اثربخش نمودن آن، لحاظ نمودن 187مولفه در طراحی، تولید، اجرا و ارزشیابی ضروری است. مدل برازش داشته و به بهبود عملکرد کمک میکند و پیادهسازی آن، جهت آموزش بهینه کودکان بیشفعال/ کمتوجه اجتنابناپذیر است و اجرای آن مستلزم تدوین سیاستها، برنامهها و راهبردهای اثربخش است
کلید واژگان: برنامهمکمل, مغزمحور, کم توجه, فزون کنشیBackground and AimBrain-based learning is student-oriented and uses the whole brain. The aim of the research was to design a supplementary curriculum compatible with the brains of inattentive/hyperactive students.
MethodThe research was applied in terms of purpose and exploratory mixed method. The qualitative part consisted of documents, databases, and curriculum planning and brain science experts, 17 of whom were selected using the purposeful sampling method and theoretical saturation, and the quantitative part included educational experts and elementary teachers of Mashhad, 2013, who were selected using the multi-stage cluster sampling method, 419 people. The qualitative tool was a semi-structured interview, which was validated by content validity and reliability by coding agreement coefficient. Quantitative part, researcher-made questionnaire, content validity with the opinion of curriculum experts and reliability with Cronbach's alpha of 83%. The analysis of the qualitative part was done with the method of thematic analysis and coding and a small part of descriptive statistics (SPSS23) and EMOS26.
FindingsIt indicated that the elements considered for the supplementary curriculum are valid from the point of view of teachers and experts, and it is necessary to prioritize brain characteristics and special needs, remove time limits, reduce the amount of assignments and assessments, and present them in a diverse and attractive manner. . The results of the confirmatory factor analysis showed that the model has ten basic elements that are formed in the form of four philosophical, social, neurological and psychological dimensions.
ConclusionBased on the findings of qualitative and quantitative analysis, the desired curriculum can be compiled, and in order to make it effective, it is necessary to include 187 components in design, production, implementation and evaluation. The model is suitable and helps to improve performance, and its implementation is inevitable for the optimal education of hyperactive/inattentive children, and its implementation requires the formulation of effective policies, programs and strategie
Keywords: Complementary program, brain centered, Attention deficit, hyperactivity disorder -
زمینه و هدف
شرایط تنش آور در محیط خانواده و نارسایی در تنظیم شناختی هیجان می تواند در ایجاد اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در نوجوانان نقش داشته باشد. بنابراین توجه به این موارد می تواند از بروز اختلالاتی همچون اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی پیشگیری کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر آمل در سال تحصیلی 99 - 98 بود. حجم نمونه، 200 نفر درنظر گرفته شد که از طریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش به وسیله ی مقیاس روابط عاطفی اعضای خانواده هیل برن، 1964 ، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان) گارنفسکی، کریج و اسپینهوون، 2001 و مقیاس خودسنجی اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی بزرگسالان جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله ی آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان با نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی رابطه منفی و معنادار و بین راهبردهای منفی تنظیم هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. 05 / P>0
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان دریافت که جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان در بروز نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی نقش دارد. بنابراین، می توان در درمان کودکان و نوجوانان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به فضا و جو عاطفی خانواده توجه نمود و مورد مداخله قرار گیرد. همچنین درمانگران، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی را در درمان این کودکان، مدنظر قرار دهند.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, تنظیم شناختی هیجان, جو عاطفی خانواده, دانش آموزانBackground & PurposeStressful situations in the family environment and failure to cognitively regulate emotion can play a role in causing attention deficit/hyperactivity disorder in adolescents. Therefore, paying attention to these cases can prevent disorders such as attention deficit/ hyperactivity disorder. The aim of this study was to investigate the relationship between family emotional climate and cognitive emotion regulation with symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder.
Materials & MethodsThe research method was descriptive-correlational. The study population included all secondary school students in Amol. The sample size was 200 people who were selected through random sampling method. Research data were collected using the Emotional Relationships Scale of Family Members (Hilburn, 1964), the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefski et al, 2001) and Attention Deficit/Hyperactivity Disorder Scale. The collected data were analyzed by Pearson correlation test and multiple regression (P>0/05).
ResultsFindings showed that there is a significant negative relationship between family emotional climate and positive emotion regulation strategies of with symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder and a negative and significant relationship between negative emotion regulation strategies of and symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder.
ConclusionAccording to the results of the present study, findings indicate that the family emotional climate and cognitive regulation of emotion play a role in the symptoms of attention deficit/hyperactivity disorder. Therefore, in the treatment of children and adolescents with attention-deficit/hyperactivity disorder, the family emotional climate can be considered and intervened. Also in the treatment of these children, teaching cognitive regulation strategies should be considered by therapists.
Keywords: Attention deficit, hyperactivity disorder, Cognitive emotion regulation, Family emotionalclimate, Students -
هدف مقاله حاضر بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه فرزندپروری در مادران کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی شامل اسکوپوس، اریک، پاب مد و گوگل اسکولار، 92 مقاله با موضوع فرزندپروری در مادران کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی به دست آمد. بر اساس پروتکل مطالعه مروری نظامدار، متن کامل 11 مقاله نهایی برای این مطالعه مدنظر قرار گرفت. سپس متن کامل مقالات منتخب به صورت کامل مرور و اطلاعات مورد نظر استخراج شد. این اطلاعات شامل مشخصات شناسنامه ای پژوهش، روش پژوهش (جامعه، نمونه و روش نمونه گیری) و سپس تعیین فرزندپروری بود. نتایج نشان داد که والدین کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بیشتر از سبک فرزندپروری مستبدانه استفاده می کردند. مادران این گروه از کودکان، بیشتر فرمان دهنده وکمتر پاداش دهنده می باشند. همچنین، این مادران تعامل کمتری با فرزندان خود داشتند. با توجه به اینکه احتمالا کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی دارای مشکلات رفتاری، تحصیلی و بی توجهی هستند؛ رفتارهای منفی، تقاضامندانه و انتقادی والدین به عنوان واکنش نسبت به این اختلال بیشتر از والدین دارای فرزند بهنجار بود و بیشتر از شیوه های فرزندپروری مستبدانه استفاده کردند.کلید واژگان: اختلال کم توجهی, بیش فعالی, فرزندپروری, مرور نظامدارAttention Deficit /Hyperactivity Disorder (ADHD) is a neurodevelopmental disorder that affects parenting styles as well as parent-child interaction. The present study aimed to investigate the parenting styles among the mothers of children with ADHD. For this purpose, a search of internal databases including Scopus, Eric, PubMed and Google Scholar databases engine obtained 92 articles with parenting style in mothers of ADHD children. Based on the systematic review study protocol, the full text of the 11 final papers that were selected for meta-analysis. Then, the full text of the selected articles was fully reviewed and the related information was extracted. This information included the characteristics of the research identity card, the research method (community, sample and sampling method) and then the determination of parenting. Mothers of children with ADHD are more commanding, less rewarding, and less likely to interact with their children. Negative, demanding, and critical parental behaviors in response to ADHD are more common than the parents with normal children and use more authoritarian parenting practices given that children with this kind of disorder may have academic behavioral problems and inattention.Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, parenting, Systematic review
-
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی علی نشانه های اختلال کم توجهی/ بیش فعالی کودکان بر مبنای ویژگی های شخصیتی منش و تکانشگری مادران با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری بود. در این پژوهش، از روش توصیفی نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل 1324 مادر دانش آموز دوره ابتدایی دارای نشانه های کم توجهی/ بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 99- 98 بود که 480 مادر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. چهار پرسشنامه کانرز والدین (CAARS)، مقیاس تکانشگری لینهام (UPPS- S)، مقیاس سرشت و منش کلونینجر (TCI) و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (PSI) توسط مادران تکمیل گردید و جهت تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل 85/8 استفاده شد. یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی منش و تکانشگری مادران با نشانه های کم توجهی/ بیش فعالی کودکان رابطه معنادار داشت. بنابر نتایج یافته ها می توان نتیجه گرفت که برخی از ویژگی های آسیب زای مادران می تواند نشانه های کم توجهی/ بیش فعالی کودکان را پیش بینی کند. یافته های پژوهش بیانگر آن بودند که در درمان کودکان مبتلا به کم توجهی/ بیش فعالی، توجه به ویژگی های شخصیتی و سبک فرزندپروری والدین می تواند در روند درمان اثرگذار باشد.
کلید واژگان: اختلال کم توجهی, بیش فعالی, تکانشگری, سبک های فرزندپروری, ویژگی های شخصیتی منشThe aim of this study was reaching the causative modeling of Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHA) symptoms based on the character traits and impulse control of mothers with the mediating role of parenting styles. The method of the present study was descriptive-correlational with using of structural equation modeling method. The statistical population included 1324 mothers of elementary school students with symptoms of ADHD in Tehran in the academic year 2019-2020, of which 480 mothers were selected by purposive sampling. Four questionnaires including Connerss Parents (Connerss, 1999), Impulsivity Scale (Lynham, 2006), Temperament- Character Inventory (Cloninger, 1994) and Parenting Styles Questionnaire (Bumrind, 1972) were completed by mothers and for data analysis in addition to descriptive statistics, the structural equations method bu utilizing LIZREL 8/85 software was used. The results showed that mothers' personality characters and impulsivity have a significant relationship with the symptoms of ADHD in children. According to the results, it can be concluded that some harmful characteristics of mothers can predict the symptoms ADHD in children. Findings showed that in the treatment of children with ADHD, attention to the personality traits and parenting style of parents can be effective in the treatment process.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Impulsivity, parenting styles, Character personality traits -
زمینه و هدف
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نوعی اختلال عصبی تحولی است که بر جنبه های مختلف زندگی تاثیر می گذارد. کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در حافظه کاری، بازداری پاسخ، توجه و مهارت های اجتماعی دچار مشکل هستند. این کنش ها به کودک اجازه می دهد تا رفتار خود را بازبینی کند و مطابق آن تغییر دهد. هدف پژوهش حاضر، مروری بر پژوهش های انجام گرفته درمورد تاثیر ذهن آ گاهی درکودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود.
مواد و روش هابررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با ذهن آ گاهی، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در بین سال های 2020 - 2010 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی Eric ، Ebsco ، Google Scholar، Scopus Science Direct ، PubMed ، با کلید واژه های ذهن آ گاهی، کودکان، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. در جست و جوی اولیه 98 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 12 مقاله که عنوان آنها ذهن آ گاهی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود، انتخاب شدند. از بین آنها 80 مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، 5 مقاله به علت قدیمی بودن و 1 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف گردید و نهایتا 12 مقاله انتخاب شد.
یافته هانتایج نشان داد که این درمان در کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مناسب است. همچنین ذهن آ گاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، توجه، هیجانات، فراشناخت و خودتنظیمی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی می شود.
نتیجه گیریبا بررسی مطالعات انجام گرفته می توان نتیجه گرفت که ذهن آ گاهی یکی از درمان های مکمل برای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و قادر خواهد بود حیطه هایی که کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در آنها نقص دارند، از جمله کارکردهای اجرایی، تمرکز، توجه و کنترل تکانه را بهبود ببخشد.
کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی, ذهن آ گاهی, کودکانBackgroundThe current study aims to investigate the effects of mindfulness on attention deficit/ hyperactivity disorder (AD/HD). Attention deficit/ hyperactivity disorder is a kind of neurodevelopmental disorder which affects different aspects of life. Children with attention deficit/hyperactivity disorder have problem with working memory, response inhibition, attention and social skills. This action allows the child to review his or her behavior and alter accordingly.
Materials and MethodsSystematic review was used for the data analysis in the present study. The methodology was also based on the collection, classification and summarization of the findings of research articles related to mindfulness, attention deficit/ hyperactivity disorder and between 2010-2020, derived from the foreign databases including Eric, Ebsco, Google Scholar, Scopus, Science Direct, and PubMed using the keywords Mindfulness, Children, Attention Deficit/ Hyperactivity and other related words. In the initial search, 98 articles were selected and then 12 articles were selected which were entitled Mindfulness in Children with Attention Deficit/ Hyperactivity Disorder. Among them, 80 articles were deleted due to inconsistency with the subject, 5 articles due to age and 1 article due to duplication in several databases, and finally 12 articles were selected.
ResultsThe results showed that this treatment is appropriate in reducing the symptoms of AD/HD. Mindfulness also improves the executive functions, attention, emotions, metacognition and self-regulation of children with attention deficit hyperactivity disorder.
ConclusionBased on the studies, it can be concluded that mindfulness is one of the complementary therapies for attention deficit / hyperactivity disorder and will be able to improve areas where children with attention deficit / hyperactivity disorder are deficient.
Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Children, Mindfulness
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.