جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "kermanshah province" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «kermanshah province» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه هیدروژیومورفولوژی، پیاپی 40 (پاییز 1403)، صص 102 -123در پژوهش حاضر خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز زمکان، واقع در استان کرمانشاه، ارزیابی شد. دو مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و رگرسیون لجستیک برای تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، 13 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، عدد ناهمواری ملتون، تحدب سطح زمین، طول دامنه، عمق دره، رطوبت توپوگرافیک، بارش، سازندهای زمین شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و پوشش گیاهی به عنوان متغیرهای مستقل استفاده شد. حدود 70 درصد پیکسل های لغزشی حوضه به منظور آموزش و 30 درصد برای اعتبارسنجی مدل استفاده شدند. اعتبارسنجی مدل ها با کاربست منحنی ROC صورت گرفت. نتایج نشان دهنده کارایی و دقت بالاتر تابع پایه شعاعی (RBF) مدل SVM برای تهیه نقشه خطر زمین لغزش منطقه است. مساحت زیر منحنی (AUC) تابع پایه شعاعی حدود 951/0 برای آموزش مدل و 944/0 برای آزمون مدل به دست آمد. نتایج بیانگر این است که فاکتورهای شیب با ضریب 28/0، بارش با ضریب 27/0، لیتولوژی با ضریب 26/0 و ارتفاع با ضریب 22/0 کنترل کننده های اصلی وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبریز زمکان هستند. توابع مدل SVM و هم چنین رگرسیون لجستیک نیز اثرات قطعی فاکتورهای انتخابی بر وقوع زمین لغزش را تائید کردند. براساس نقشه پهنه بندی زمین لغزش حدود 35 درصد مساحت حوضه مطالعاتی در کلاس خطرپذیری زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. پهنه های مذکور عمدتا در نیمه شرقی حوضه توزیع شده اند. ارتفاع زیاد، غلبه شیب های تند، دریافت نزولات جوی قابل توجه و رخنمون وسیع سازند کژدمی با تناوبی از لایه های آهکی، رسی، مارنی و شیلی مهم ترین دلایل حساسیت بالای این پهنه ها نسبت به زمین لغزش هستند.کلید واژگان: زمین لغزش, رگرسیون لجستیک, ماشین بردار پشتیبان (SVM), حوضه آبریز زمکان, استان کرمانشاهIn the current study, the risk of landslides in the Zamkan Watershed, located in Kermanshah Province, was evaluated. Two machine learning models, Support Vector Machine (SVM), and Logistic Regression, were used to prepare a landslide susceptibility map. Toward this, 13 informational layers including elevation, slope, aspect, Melton ruggedness number, terrain convexity, stream length, valley depth, topographic wetness index, precipitation, geological formations, distance from rivers, distance from roads, and vegetation cover were utilized as independent variables. Approximately 70% of the watershed's landslide pixels were used for model training, and 30% for model validation. Model validation was performed using ROC curves. The results indicated the higher performance and accuracy of the radial basis function (RBF) kernel of the SVM model for generating landslide hazard maps in the study area. The area under the curve (AUC) for the RBF kernel was approximately 0.951 for model training and 0.944 for model testing. The results suggest that slope with a coefficient of 0.28, precipitation with a coefficient of 0.27, lithology with a coefficient of 0.26, and elevation with a coefficient of 0.22 are the main controlling factors for landslides occurrence in the Zamkan Watershed. Both the SVM model and logistic regression confirmed the deterministic effects of selected factors on landslides. About 35% of the study area as classified as highly susceptible to landslides, primarily in the eastern half of the watershed. Factors such as high elevation, steep slopes, heavy precipitation, and the Kazhdomi Formation's composition were identified as key contributors to this susceptibility.Keywords: Landslide, Logistic Regression, Support Vector Machine (SVM), Zamkan Watershed, Kermanshah Province
-
گردشگری هوشمند به معنای استفاده از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی برای بهبود تجربه گردشگران در مقصدهای گردشگری است. جایگاه گردشگری هوشمند در روستا نقش مهم و حائز اهمیتی دارد. روستاها با استفاده از فناوری های هوشمند قادر خواهند بود که تجارت خود را ترویج و سطح زیرساخت های گردشگری خود را بهبود دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل موثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه است. روش پژوهش بر اساس هدف، از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی منابع کتابخانه ای، مجله های علمی و گردآوری میدانی با پرسشنامه جمع آوری و سپس اطلاعات لازم در زمینه گردشگری هوشمند و شاخص های آن با استفاده از پیشینه و نیز با توجه به شرایط منطقه جمع آوری شده است. حجم نمونه در این مطالعه از مجموع 1191 خانوار روستایی با فرمول کوکران و با خطای 065/0 درصد برابر 215 نفر مورد پرسشگری قرار گرفت. برای سنجش گردشگری هوشمند روستایی با توجه به نوع داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای بهره گرفته و در ادامه، به دلیل سطح بندی روستاهای مطالعه شده به لحاظ دستیابی به گردشگری هوشمند روستایی و با توجه به نوع داده ها از روش وزن دهی CRITIC و رتبه بندی COCOSO استفاده شده است. همچنین، در این مطالعه برای تحلیل تاثیر عوامل بررسی شده بر گردشگری هوشمند روستایی از روش تحلیل عاملی، برای تحلیل های آماری از نرم افزار JAMOVI و برای نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مفهوم گردشگری هوشمند روستایی نتیجه مجموعه ای از شاخص های اقتصاد هوشمند، حکمرانی هوشمند، زیرساخت هوشمند، مردم هوشمند، اتصال هوشمند و آموزش هوشمند است. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های گردشگری هوشمند روستایی، شاخص حکمرانی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و آموزش هوشمند به ترتیب با میانگین 95/3 و 90/3 به عنوان مهم ترین شاخص های گردشگری هوشمند روستایی در روستاهای مطالعه شده بوده اند.
کلید واژگان: گردشگری هوشمند, روستاهای هدف گردشگری, تحلیل فضایی, تحلیل عاملی, استان کرمانشاهspatial planing, Volume:14 Issue: 3, 2024, PP 87 -114ObjectiveSmart tourism utilizes communication and information technologies to enhance the visitor experience at tourist destinations. Integration of smart tourism concepts is particularly important in rural areas. By leveraging smart technologies, villages can promote their businesses and improve their tourism infrastructure. The aim of this study was to examine and analyze the factors influencing the development of smart tourism in tourism-oriented villages in eastern Kermanshah Province.
MethodThis study employed a descriptive-analytical research design. Data were collected through a combination of methods, including a documentary review of library resources and scientific journals, as well as field surveys using questionnaires. The information required for the study of smart rural tourism and its indicators was gathered based on the background literature and regional context. Out of a total of 1,191 rural households, a sample of 215 respondents was selected using Cochran’s formula with a 0.065% margin of error. The one-sample t-test was used to measure the level of smart rural tourism according to the type of data, drawing from Pearson correlation tests. To analyze the impacts of the examined factors on smart rural tourism, the CRITIC weighting and COCOSO ranking methods were used based on the type of data. Additionally, factor analysis was conducted to further explore the impacts of the factors on smart rural tourism. For the statistical analyses, JAMOVI software was utilized, while GIS software was employed for spatial analysis.
FindingsThe results indicated that the concept of smart rural tourism was characterized by a set of indicators related to smart economy, smart governance, smart infrastructure, smart people, smart connectivity, and smart education. The one-sample t-test revealed that among the indicators of smart rural tourism, the indices of smart governance, smart people, smart economy, and smart education were the most important factors in the studied villages. Specifically, the mean scores for smart governance and smart people were 3.95, while the mean scores for smart economy and smart education were 3.90, suggesting these were the most influential components of smart rural tourism in the research context.
Keywords: Smart Tourism, Target Tourism-Oriented Villages, Spatial Analysis, Factor Analysis, Kermanshah Province -
تاثیر سیستم اجاره داری بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای خره آب سفلی و سرو نو استان کرمانشاه)مقدمه
سیستم اجاره داری جزو سیستم های رایج در بخش کشاورزی و روستایی ایران است؛ اما تاثیر اجاره دادن و اجاره گرفتن بر نواحی روستایی متفاوت است. این سیستم به توسعه یافتگی و محرومیت برخی روستاها منجر می شود.
هدفهدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر اجاره داری بر توسعه روستایی در روستاهای خره آب سفلی و سرو نو استان کرمانشاه است.
روش شناسی:
روش تحقیق توصیفی تحلیلی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. نمونه گیری تحقیق در سرو نو 100 نفر و در روستای خره آب(30 نفر) بوده است. پایایی تحقیق در مجموع برای پرسشنامه روستای سرو نو 74/0 و برای خره آب سفلی 71/0 بوده است. روایی تحقیق نیز از نظر متخصصان برنامه ریزی روستایی و توسعه روستایی استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
منطقه مورد مطالعه در استان کرمانشاه در دو روستای خره آب سفلی و سرو نو است.
یافته ها و بحث:
یافته ها نشان می دهند که اجاره گرفتن زمین ها در روستای سرو آباد منجر به توسعه روستایی از نظر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شده است؛ اما اجاره دادن زمین ها در روستای خره آب منجر به خروج سرمایه از روستا به شهر توسط مالکان غایب و همچنین عدم توسعه روستا شده است.
نتیجه گیریدر مجموع سیستم اجاره داری منجر به توزیع سرمایه در روستاهای اجاره گیرنده و خروج سرمایه از روستاهای اجاره دهنده می شود.
کلید واژگان: اجاره داری, توسعه روستایی, خروج سرمایه, استان کرمانشاهIntroductionAgricultural systems are a tool for agricultural production management in Iran and the world. The rental system is one of the common systems in the agricultural and rural sectors of Iran; But the impact of renting and leasing on rural areas is different. This system leads to the development and deprivation of some villages.
Aim of the research:
The main purpose of this study is to investigate the impact of rent on rural development in the villages of Khare Ab-e Sofla and Sarv-e No in Kermanshah province.
Research MethodologyThe research method is descriptive-analytical that a questionnaire was used to collect information. The data collection tool was a questionnaire. The research sample was 100 people in Sarv-e-Naw and 30 people in Khoreh Ab village. The reliability of the research was 0.74 for Sarv-e-Naw village questionnaire and 0.71 for lower water donkey. The validity of the research has also been used by experts in rural planning and rural development.
Geographical area of the study:
The study area in Kermanshah province is in the two villages of Khare Ab Sofla and Sarv-e No.
Findings and DiscussionThe findings show that land leasing in Sarvabad village has led to rural development in terms of economic, social and physical dimensions;
ResultsIn general, the rental system leads to the distribution of capital in the villages of the lessee and the outflow of capital from the villages of the lessee.
Keywords: Rental, Rural Development, Capital Outflow, Kermanshah Province -
مقدمه
برنامه ریزی برای توسعه مناطق محروم و غیر برخوردار به علت جایگاه شان در توسعه و امنیت در بسیاری از کشورها ازجمله ایران به ویژه مناطق مرزی کرمانشاه ضرورت تام یافته است.
هدفهدف تحقیق بررسی عوامل توسعه نیافتگی نواحی مرزی در شهرستان های مرزی استان کرمانشاه است.
روش شناسی:
این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد که از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم پ افزار SPSSاستفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبره های محلی در زمینه مطالعات مرزی و مدیران ارشد استان و نواحی مرزی کرمانشاه می باشد، که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 350 نفر از بین آنها انتخاب شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
این تحقیق در شهرستان های مرزی استان کرمانشاه انجام شده است.
یافته ها و بحث:
نتایج به دست آمده حاکی از این است که مناطق مرزی ازلحاظ برخورداری در وضعیت محروم قرار دارند و همچنین از ظرفیت های این مناطق به نحو درستی استفاده نشده است. علل و ریشه های توسعه نیافتگی استان با توجه به ماهیت و نوع ارتباطشان در چهار دسته بندی کلی «عوامل اجتماعی- فرهنگی »، «عوامل سیاسی ایدئولوژیک و امنیتی»، « جنگ و پیامدهایش» و در نهایت «عوامل مربوط به دولت و مدیریت توسعه» قابل شناسایی هستند.
نتیجه گیریریشه ای ترین علل وضعیت کنونی استان را می توان در نظام معیشتی عشایری، جنگ تحمیلی، نگرش تاریخی تساوی اقتدار با امنیت و تسلط نگرش ایدئولوژیک به جای شایسته سالاری در انتصابات و مهمتر از همه وجود انواع «اختلالهای ارتباطی» در سطوح مختلف در استان جستجو کرد. تعدادی از عوامل از جمله نظام معیشتی، جنگ تحمیلی و بینش تساوی اقتدار با امنیت هر چند آثارشان کاملا از بین نرفته اما اکنون خود آن ها به عنوان عامل تداوم اثرات، دیگر نقش جدی و موضوعیتی ندارند. اما بقیه عوامل یاد شده، بویژه انواع اختلال های ارتباطی در سطوح مختلف همچنان نقش بازی می کنند.
کلید واژگان: توسعه, توسعه نیافتگی, نواحی مرزی, شهرستان های مرزی, استان کرمانشاهIntroductionPlanning for the development of disadvantaged and backward areas, especially the border areas of Kermanshah, has become an absolute necessity in many countries, including Iran, due to their position in development and security.
The purpose of the research:
The purpose of the research is to investigate the factors of underdevelopment of the border areas in the border cities of Kermanshah province.
Research methodologyThis research is descriptive-analytical and practical in terms of developmental goals. The method of collecting information is both library and field, in which interview and questionnaire tools were used for data collection The statistical population of this research includes local experts in the field of border studies and senior managers of Kermanshah province and border areas, 350 of whom were selected using targeted sampling.Geographical scope of the research: This research was conducted in the border countties of Kermanshah province.
Findings and discussionThe causes and roots of the underdevelopment of the province according to their nature and type of relationship in four general categories: "social-cultural factors", "political, ideological and security factors", "war and its consequences" and finally "factors related to the government and "Development Management" can be identified.
ResultsThe root causes of the current state of the province can be found in the nomadic living system, forced war, the historical attitude of equality of authority with security and the dominance of ideological attitude instead of meritocracy in appointments, and most importantly, the existence of various "communication disorders" at different levels. He searched in the province.
Keywords: Development, Underdevelopment, Border Areas, Border Cities, Kermanshah Province -
مدیریت بحران در مجتمع های گردشگری، می تواند در افزایش جذب گردشگر و کاهش خسارات ناشی از مخاطرات طبیعی، نقش به سزایی داشته باشد. مجتمع گردشگری جهاد دانشگاهی کرمانشاه، یکی از مقاصد گردشگری است. هدف از این پژوهش، ارائه الگوی مدیریت بحران در مجتمع گردشگری جهاد دانشگاهی کرمانشاه است. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه استفاده شده است. با توجه به ویژگی های مطرح شده برای جامعه، 05 نفر به عنوان جامعه آماری و 33 نفر به عنوان نمونه، انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهند، درمیان شاخص های موثر در مدیریت بحران، شاخص رکود اقتصادی، بیشترین اهمیت را درمیان شاخص های اقتصادی دارد. این شاخص با میزان 210/0، بالاترین ارزش را ازنظر افراد پاسخگو در برگرفته است. با توجه به نتایج به دست آمده از مقایسه شاخص های اجتماعی، ملاحظه می شود، مشارکت اجتماعی بیشترین اهمیت را درمیان شاخص های اجتماعی داشته است. این شاخص با میزان اهمیت 158/0، در رده نخست اهمیت شاخص های اجتماعی قرار دارد. ازآنجاکه مخاطرات محیطی، یکی از مهمترین عوامل به وجود آورنده بحران، در هر محیطی است، براساس نظر افراد پاسخگو، شاخص آسیب پذیری دربرابر زلزله، درمیان شاخص های کالبدی- محیطی بررسی شده در مجتمع گردشگری کرمانشاه، بالاترین اهمیت را داشته است.
کلید واژگان: مدیریت بحران, مجتمع های گردشگری, مجتمع گردشگری جهاد دانشگاهی, استان کرمانشاهCrisis management in tourism complexes can play a crucial role in increasing tourist attraction and mitigating damages resulting from natural hazards. The Jahad-e Dāneshgahi of Tourism Complex in Kermanshah is a tourist destination, and this study aims to present a crisis management model for this complex. What crisis management model needs to be developed for the Jahad-e Dāneshgahi Tourism Complex in Kermanshah? This study aimed to propose a crisis management model for the Jahad-e Daneshgāhi Tourism Complex in Kermanshah. A questionnaire was used to collect research data. 50 individuals were recruited as the subjects of the study of whom 33 individuals were selected as the sample, considering the specified community characteristics. The results revealed that the economic recession indicator, with a value of 70.2%, was the most important of the economic indicators in the opinion of the respondents. Analyzing pairwise comparisons of social indicators showed that social participation recorded the highest significance among social indicators (0.158), ranking first in social indicators’ importance. Since environmental hazards are one of the most critical factors contributing to crises in any environment, vulnerability to earthquakes was reported by respondents to be of the highest importance among the examined physical-environmental indicators in the Kermanshah Tourism Complex.
Keywords: crisis management, tourism complexes, Jahad-e Daneshgāhi Tourism Complex, Kermanshah province -
تقسیمات کشوری یکی از راهکارهای مهم حکومتها برای سازماندهی سیاسی فضای کشور به شمار می رود. تقسیمات کشوری و تمرکززدایی، شرط ضروری برای ساماندهی فضایی و توسعه و تعادل منطقه ای در کشور ایران مطرح می گردد. در ایران با توجه به گستره سرزمینی و الگوی سرزمینی اداره کشور که از نوع بسیط می باشد، نظام تقسیمات کشوری، متاثر از دستورات و برنامه های صادره از پایتخت می باشد. بررسی تاریخی استانهای کشور، نشان می دهد که از بعد انقلاب اسلامی، از نظر عددی، تعداد استانها افزایش یافته اند ولی از نظر کیفی، روند مناسب و مطلوبی در توسعه آنها دیده نمی شود. استان کرمانشاه به عنوان یکی از استانهای غربی کشور در راستای نظام تقسمیات کشوری دارای 14 شهرستان، 31 مرکز شهری، 86 دهستان و 2793 آبادی دارای سکنه می باشد. هدف اصلی در مقاله، شناخت تاثیرگذارترین عامل از میان عوامل چهارگانه سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار بر کارامدی نظام تقسیمات کشوری استان کرمانشاه می باشد. سوال اصلی مطرح شده این است که از عوامل چهارگانه سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار بر کارامدی نظام تقسیمات کشوری در استان کرمانشاه کدام عامل بیشترین تاثیرگذاری را داشته است؟ بنابراین با روش کمی و با ماهیت روش توصیفی-تحلیلی این تحقیق انجام شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته های مقاله از روش تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. حجم نمونه مورد نظر، 95 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه تقسیمات کشوری در فرمانداریهای استان کرمانشاه بوده اند که به سوالات پاسخ داده اند. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل اقتصادی از میان عوامل چهارگانه مورد بررسی در این مقاله، بیشترین تاثیرپذیری نامطلوب را از نظام تقسیمات کشوری استان کرمانشاه داشته است.
کلید واژگان: سازماندهی سیاسی فضا, تقسیمات کشوری, استان کرمانشاه, ایرانJournal Of Geography and Regional Development Reseach Journal, Volume:22 Issue: 1, 2024, PP 187 -228Administrative division is one of the important strategy of governments for the political organization of a country. Administrative divisions and decentralization are vital for spatial organization, regional development and balance in Iran. Given the territorial expanse and the territorial model of the country's administration, which is of a simple type, the country's administrative division is influenced by the directives and plans communicated by the capital. A historical survey of the country's provinces shows that after the Islamic Revolution, some new provinces have emerged , but in terms of quality, no proper and desirable development trend has been in place. Kermanshah province, as one of the western provinces of Iran, consists of 14 cities, 31 urban centers, 86 rural areas and 2,793 villages in administrative division of Iran . The primary goal of this paper is to identify the most influential parameters among the four political, geographical, economic and social factors underlining the efficiency of the national administrative division in Kermanshah province. The main question raised here is “Which of the four political, geographical, economic and social factors underlining the efficiency of the national administrative division in Kermanshah province wields the greatest impact?” Therefore, using a quantitative method, this descriptive-analytical research was conducted. Also, data analysis was carried out using factor analysis and one-sample T-test. The sample size consisted of 95 experts and specialists in the field of administrative divisions in the governorate of Kermanshah province . The findings suggest that among the four factors investigated in this article, economic factors have wielded greatest negative impact on the efficiency of the national administrative division in Kermanshah province.
Keywords: Political Organization Of Space, Administrative Divisions, Kermanshah Province, Iran -
استقرار بهینه و نحوه پراکنش مناسب صنایع وابسته به کشاورزی به مثابه ی بنیادی ترین صنعت غذایی جامعه با ملاحظات پدافند غیرعامل می تواند سبب اجتناب از آسیب پذیری آن ها در مقابل بلایای طبیعی و تهدیدهای انسان ساز شود و به تحقق توسعه پایدار با رویکرد کمترین خطرزایی و خطرپذیری کمک نماید.با توجه به این مهم پژوهش کمی حاضر با هدف ارزیابی استقرار صنایع کشاورزی استان کرمانشاه بر مبنای نشانگرهای پدافند غیرعامل به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، 25 نفر از اعضای هیئت علمی، متخصصان و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در محدوده مورد مطالعه بودند. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی و پیمایشی بود. نظر به تعدد نشانگرهای پدافند غیرعامل موثر بر ارزیابی استقرار صنایع کشاورزی از روش های تصمیم گیری چندشاخصه و مدل سوارا استفاده شد. بدین منظور، در ابتدا با بررسی پیشینه، 30 نشانگر مربوط به معیارهای سازگاری(17 نشانگر)، ایمنی(9 نشانگر) وافاپ (4 نشانگر) برای ارزیابی استقرار صنایع کشاورزی استخراج شد و پس از نهایی شدن معیارها، وزن دهی با نظر خبرگان انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل SWARA و VIKOR در رویکردی تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شد. نتایج نشان داد که از منظر ملاحظات پدافند غیرعامل، در وضع موجود واحدهای صنعتی کشاورزی قند بیستون، روژین تاک، روغن نباتی نازگل و خوراک دام و طیور روانسردر وضعیت مناسب، واحدهای صنعتی کشاورزی لبنیاتی بیستون و مانیزان اسلام آباد در وضعیت نامناسب و کارخانه قند اسلام آباد غرب در وضعیت متوسط به سر می برند. پیشنهاد می شود متناسب با نتایج پژوهش به منظور اجتناب از آسیب پذیری احتمالی صنایعی که از منظر پدافند غیر عامل در وضعیت نامناسب قرار دارند، تمهیدات و تدابیر مناسب اتخاذ گردد.
کلید واژگان: پدافند غیرعامل, استان کرمانشاه, صنعت کشاورزی, مدل سواراThe food of the community with passive defense considerations can prevent them from vulnerability to natural disasters and threatening threats and contribute to the realization of sustainable development with the approach of the least risk of angiogenesis. Given this important aim of the present studyto evaluate the establishment of agricultural industries in Kermanshah province based on passive defense indicators. The research population consisted of 114 members of faculty members, experts and experts in the study area. Data collection method was survey and survey. Considering the multiplicity of passive defense markers affecting the assessment of the establishment of agricultural industries, multi - criteria decision making methods and SWARA model were used. For this purpose, firstly, by reviewing the literature, the indicators related to the criteria of adaptation (17 indicator), safety (9 indicator ) and afap (4 indicator) were extracted to evaluate the establishment of agricultural industries and after finalizing the criteria, weighting was carried out by experts. Data were analyzed using vikor and SWARA model in integrated approach with geographical information system (GIS).
from the perspective of passive defense considerations , in the existing position of agriculture industrial units bistoun Sugar,Rojin tak,Nazgool vegetable oil, and Ravansar feed ambush, the appropriate status , the industrial units of Bisotun and Manisan Islamabad are in poor condition and the West Islamabad sugar plant in the middle condition. in order to avoid the potential bias of industries that are in unsuitable position from the aspect of passive defense factor, the appropriate arrangements and measures are taken.IntroductionThe strategic decisions of I .R. of Iran has influenced in view of military threats presuppositions because of country's strategically situation in the Middle East, abundant oil & gas reserves, rich and diverse mines, conflict, threat and unrest in the recent decades in global arena, also existence of bases and crisis-oriented centers in the region, widespread pressure of United States and Israel upon Iran, imposed sanctions at various times and the urbanization of the battlefield. 31 crises from 48 known global crises have been observed due to country's geo strategic and geo economic position, geographical situation and natural disasters in Iran. One of the important aspects in development planning is applied considerations of passive defense and safety principles in view of reducing destructive and unintended effects of natural and human crises, threats, vulnerabilities, accidents and hazards in the optimal location and vicinity of industries specially agricultural industry, as well as avoiding from financial damage to facilities, municipal equipment and relevant buildings and theirs accessories. Agricultural industries as part of the national capital and important assets of our country need to continuing of infrastructure activities, facilities, equipment, arteries and removing obstacles to inappropriate placement and preparedness against natural disasters, external threats, and reducing vulnerability, make them immunize, safe and desensitize. Implementation of passive defense principles provide safety and stability of environment industrial activity against natural and unnatural disasters and human threat. Passive defense has significant role in the sense of special strategic position of Kermanshah province, different industries & theirs spaces characteristics, as well as existing of its potential threats, such as: earthquake, flooding, climate fluctuations, non-strict observance of construction laws, obsolescence of facilities, and etc., consequently negligence of conjunction between agricultural industry and the countless capabilities of agricultural development. Therefore, applying of passive defense principles and its operational strategies is an inevitable necessary in the Kermanshah province, the present study reply this question: What’s result of assessing the establishment of agricultural industries based on passive defense principles in Kermanshah Province?
MethodologyThis quantitative research was aimed to evaluate the establishment of agricultural industries in terms of passive defense indicators by method of descriptive-analytical in Kermanshah province. The statistical population of this study was 25 faculty members, specialists and experts in the area of research topic. Data gathering method was documentary and survey. Multi criteria decision making models as Vikor and Swara utilized in order to evaluating the establishment of agricultural industries in view of multiplicity indicators on passive defense.For this purpose, initially passive defense indicators (30) were extracted which affective on evaluating establishment of agricultural industries by reviewing of the literature such Compatibility, safety and afap (17, 9, 4) respectively, and after finally the criteria determining and weighting by experts. Data were analyzed by using of Vikor & Swara techniques and geographical information system (GIS).
Results and DiscussionAccording to the results of Swara technique, the weights of the main criteria were 0.2664 for compatibility, 0.1788 for safety and 0.1027 for afap, respectively. GIS software capabilities were used to integrate and overlap the maps after weighing the effective layers in industrial location based on using of Swara & Vickor models. Semivariogram raster maps indicated that based on the standards defined degree of desirability or desirability of the place of agricultural industries establishment in the current situation, the agricultural industrial units of the sugar factory (Biston), Rojin Tak tomato paste (Kermanshah- Sarableh), Nazgol vegetable oil (Kermanshah-Mahidasht), and livestock and poultry feed (Ravansar) are in good condition, Islamabad sugar factory is in medium condition and dairy industrial units (Biston) and (Islamabad) are in poor condition.
Finding indicated: Compatibility was the first criterion for evaluating establishment of agricultural industries in favor of passive defense in Kermanshah province. The notable advantages were in accordance to passive defense standards, proximity to infrastructures such as water transmission lines, electricity, gas, transportation network, roads, raw material supply sites, rural and urban population centers, etc. in locating industrial areas. Certainly a region will have higher priority than other regions that has all facilities and equipment. The first and last priority of compatibility determined as Agro-Industrial Complex of Rojin Tak with 0.833 Si, 0.249 RI, and Qi 0.921 and Islamabad’s cooperative 121- Bahar Dalahou Manizan (dairy) with Si 5.018, RI 0.66, and Qi 0.302 respectively.ConclusionOptimal establishment determining of agricultural industries based on passive defense approach is very important, because reduce the effects of damages and vulnerabilities: natural disasters and man-made threats, prevention of possible environmental crises, as well as proper and sustainable utility of all facilities in the land area in recent years. A suitable location for industries establishment depended on a wide range of criteria and both economic and social benefits further environmental sustainability. Continuation of agricultural large industries is considerable in favor of efficiency and profitability and theirs infrastructure existence in the productive activities. The quality of these infrastructures is affected. Proper execution of passive defense supplied economic benefits in the industries, moreover reducing the effects of the incompatible proximity of these utilities on the environment.
Keywords: Passive Defense, Kermanshah Province, SWARA Model, Agricultural Industry -
Purpose
The health issue has become prominent due to population growth in the 20th century. Good health necessitates a healthy environment and appropriate social, economic, cultural, and environmental foundations. On one hand, understanding the nature and dimensions of health, as well as its influencing factors, and on the other hand, fostering its development within rural regions is crucial in promoting health in rural areas and fostering stability within these regions.
MethodsTherefore, this study was conducted as an applied research approach with a descriptive-analytical type. It investigates the indicators of a healthy village across various dimensions (medical-health, social, economic, environmental, etc.) and explores their relationship with sustainable rural development. The statistical population comprises 310 households residing in three healthy villages of Kermanshah province (HoriAbad et al.), totaling 969 individuals. A systematic random sampling method was employed for data collection.
ResultsThe findings demonstrated that the indicators of Healthy Village are favorable, with a promising position in the environmental sector, averaging 4.90. Moreover, a significant correlation was found between different economic and ecological dimensions and indicators of a healthy village and sustainable rural development, with a confidence level of 95%. Furthermore, the villages investigated in this study were categorized into three groups. Nosmeh village exhibited the most favorable situation concerning the indicators of a healthy village, followed by HoriAbad and Pataq.
ConclusionAdditionally, Nosmeh village, which displayed the most satisfactory health status, also ranked highest in sustainable rural development. HoriAbad and Pataq villages ranked next regarding sustainable rural development and health.
Keywords: Healthy village, sustainable development, Kermanshah province, Western Iran -
نشریه مطالعات برنامه ریزی قلمرو کوچ نشینان، سال سوم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1402)، صص 133 -148مقدمه
عشایر از مهمترین جوامع تولید کننده هر کشوری محسوب می شوند. این جامعه در ایران به واسطه نقش آفرینی در دوره های زمانی مختلف همواره بخش مهمی از جامعه را تشکیل داده است. در طی چند دهه گذشته به واسطه تصمیمات و برنامه ریزی ویژه برای جامعه عشایری، بخش زیادی از آنها اسکان یافته و همین موضوع اثرات متفاوتی برای این جامعه به دنبال داشته است.
هدف پژوهش:
هدف این تحقیق، بررسی اثرات اسکان بر وضعیت اقتصادی جامعه عشایری و تبیین عوامل موثر در ارتقای وضع موجود است.
روش شناسی تحقیق:
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را عشایر استان کرمانشاه تشکیل داده اند که با توجه به محدودیت های تحقیق، بر اساس فرمول کوکران 381 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تایید و پایایی نیز با تکمیل 30 پرسشنامه و محاسبه نتایج از طریق ضریب کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش:
قلمرو جغرافیایی پژوهش، مناطق عشایری استان کرمانشاه شامل عشایر کلهر، کرند و ثلاث است.
یافته ها و بحث:
نتیجه آزمون ویلکاکسون نشان داد که اثرات اقتصادی اسکان در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده است. با توجه به میانگین آزمون (302/3) اثرات اسکان از لحاظ اقتصادی قابل توجه و مثبت ارزیابی شده است. همچنین نتیجه آزمون دو جمله ای در سطح خدمات نشانگر معنادار بودن آزمون در سطح کمتر از 05/0 است. میانگین برابر با 883/3 تایید می نماید میزان برخورداری عشایر از خدمات گوناگون در بعد از اسکان بهبود پیدا کرده است. در این زمینه دسترسی به خدمات بهداشتی-درمانی با میانگین 532/4 بهترین وضعیت را داشته است. همچنین نتیجه مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که 18 عامل در ارتقای وضعیت اقتصادی عشایر اسکان یافته در وضع موجود به میزان 58 درصد تاثیرگذار بوده اند. در این زمینه بیشترین تاثیرگذاری مربوط به عامل اجرای پروژه های گردشگری عشایری مانند اقامتگاه و...با تبیین 90/0 است.
نتایجدر مجموع این پژوهش به اثرات مثبت اسکان عشایر اشاره دارد. البته وضعیت برخی شاخص های اقتصادی از جمله پرورش دام، تولید صنایع دستی و تولید لبنیات در قبل از اسکان، مناسب تر بوده است. تبیین این شاخص ها نشانگر پیوند ناگسستنی آنها با حیات عشایر است.
کلید واژگان: وضعیت اقتصادی, اسکان عشایر, راهبردهای مطلوب, استان کرمانشاهIntroductionNomads are one of the most important producer communities in any country. This society in Iran has always formed an important part of the society due to its role in different periods of time. Over the past few decades, due to special decisions and planning for the nomadic community, a large part of them have been settled and this has had different effects on this community.Purpose of the research: The purpose of this research is to investigate the effects of settlement on the economic status of the nomadic community and to explain the effective factors in improving the current situation.
MethodologyThe research method is descriptive-analytical and based on data collection through survey. The statistical population of the research is made up of the nomads of Kermanshah province, which according to the limitations of the research, 381 people were determined as the sample size based on Cochran's formula. The validity of the questionnaire was confirmed through the elites and the reliability was also confirmed by completing 30 questionnaires and calculating the results through the Cronbach's coefficient of more than 0.70.Geographical area: The geographical area of the research is the nomadic areas of Kermanshah province, including Kalhor, Karand and Salas nomads.
Findings and discussionThe result of the Wilcoxon test showed that the economic effects of accommodation were significant at a level less than 0.05. According to the test average (3.302), the effects of accommodation have been evaluated as significant and positive from an economic point of view. Also, the result of the binomial test at the service level indicates the significance of the test at a level less than 0.05. The average equal to 3.883 confirms that the nomads' enjoyment of various services has improved after settlement. In this context, access to healthcare services with an average of 4.532 has the best status. Also, the result of structural equation modeling showed that 18 factors have been effective in improving the economic condition of settled nomads in the current situation by 58%. In this context, the most influential factor is related to the implementation of nomadic tourism projects such as accommodation and... with an explanation of 0.90.
ResultsOverall, the effects of accommodation have been evaluated positively; Although some economic indicators were in a better condition before the settlement, their analysis shows the dependence and unbreakable link with the life of the nomads.
Keywords: Economic Situation, settlement of nomads, Optimal Strategies, Kermanshah province -
Purpose
Smoking prevalence is pervasive across all regions of Iran, including rural areas. Consequently, developing strategies for reducing smoking in rural communities is imperative. Hence, this study presented a pathological analysis of the factors contributing to smoking prevalence in rural areas of Kermanshah province.
MethodsThis study employs a mixed-methods approach, combining quantitative and qualitative methodologies. The qualitative research method adopted an interpretive paradigm and utilized grounded theory. A sample size of 45 individuals was determined through purposive sampling until saturation was achieved. The participants were categorized into two groups: villagers, members of Islamic councils, and officials and experts in tobacco control. Sampling was facilitated using the snowball sampling technique. The research design incorporates qualitative and quantitative components, employing descriptive and analytical approaches. The statistical population consisted of 417 individuals, with a sample size of 212 people selected from nine villages within Kermanshah province using Cochran's formula. Systematic random sampling was employed in the village setting.
ResultsOur findings revealed that smoking prevalence in rural communities can be attributed to five primary cultural and social factors, economic influences, infrastructural items, urban-rural dynamics, media impact, and factors associated with health and education. Effective strategies include educating residents, expanding healthcare services, developing infrastructure, creating employment opportunities, addressing rural deprivation, and fostering a culture of non-smoking to mitigate tobacco consumption in rural areas. Furthermore, Spearman's correlation analysis indicated a significant relationship between smoking prevalence and the seven mentioned components. These items significantly impact the prevalence of smoking in rural areas.
ConclusionMisconceptions regarding the absence of tobacco in villages, skepticism toward medical science, and limited educational attainment pose significant challenges to tobacco reduction programs in rural areas. Moreover, government negligence and insufficient investment by public institutions contribute to the smoking prevalence.
Keywords: Pathology, Smoking prevalence, Grounded theory, Kermanshah province -
پیدایش سکونتگاه های بشری و به ویژه روستاها بر پایهی عوامل طبیعی مناسب استوار بوده است. در جهان امروزی، فاصله بین یافته های علوم بشری و توانایی آنها برای حفظ جان و مال مردم روز به روز افزایش مییابد و خشم طبیعت همچنان به قلع و قمع خود ادامه میدهد. علوم، خود نیز در افزایش این خطرات تا حدودی سهیماند و اشکال جدیدی از خطرات را با جلوه هایی تازه که ناشی از بکارگیری ناصحیح فناوری میباشد. نقش مطالعات ژیومرفولوژیکی و تهیه نقشه های ژیومرفولوژی ویژه درعمران روستایی نیز بسیار مهم است. اما در اغلب موارد در تصمیم گیری ها منجر به تهیه طرح های توسعه روستایی میشود. عوامل ژیومرفولوژی وتاثیر پدیده های مرفوژنیک بهفراموشی سپرده شده وموردتوجه قرار نمیگیرد. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی استقرار 2793 مکان روستایی در ارتباط با گسلها در سطح استان کرمانشاه پرداخته است. به منظور بررسی این عوامل از نرم افزار GIS و برای تجزیه و تحلیل از نقشه های موضوعی استفاده گردید. طی این فرآیند، ابتدا نقشه های پایه تهیه گردید، سپس استقرارسکونتگاه ها در رابطه با لایه گسل تحلیل و از آزمون همبستگی پیرسون، جهت تعیین میزان همبستگی عوامل طبیعی با پراکنش سکونتگاه ها استفاده شد. نتایج حاصل از روش ضریب همبستگی نشان میدهد که بین عامل طبیعی گسل و توزیع سکونتگاه ها رابطه معنی داری در ناحیه مورد مطالعه وجود دارد و پراکنش سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه در رابطه با قابلیتها و محدودیت های محیطی - اکولوژیکی انتظام نیافته اند.
کلید واژگان: سکونتگاه روستایی, گسل, GIS, استان کرمانشاهThe emergence of human settlements, especially villages, has been based on suitable natural factors. In the world today, the gap between the findings of the humanities and their ability is increasing day by day to protect people's lives and property and the fury of nature continues to wreak havoc. Sciences themselves also contribute to the increase of these risks to some extent and new forms of danger with new effects which is caused by improper use of technology. The role of geomorphology studies and preparation of geomorphology maps is especially important in rural construction but in most cases in decisions lead to the preparation of rural development plans. Geomorphological factors and the influence of morphogenic phenomena are forgotten and not taken into consideration. In the shadow of such studies, stable and unstable lands and their instability methods are determined with effective mechanisms.The present study examines and evaluates the settlement of 2793 rural places in connection with faults in Kermanshah province. In order to investigate these factors, accurate and powerful GIS software was used to produce and analyze maps. During this process, first the base maps were prepared, then the settlement of settlements was analyzed in relation to the fault layer and the correlation test (Pearson's type) was used to determine the degree of correlation between natural factors and the distribution of settlements. The results of the correlation coefficient method show that there is a significant and strong relationship between the natural factor of the fault and the distribution of settlements in the studied area, and the distribution of the studied rural settlements is regular in relation to the environmental-ecological capabilities and limitations.
Keywords: Rural Settlement, Faults, GIS, Kermanshah Province -
امروزه در زمینه مطالعه و توضیحات سیستم یکپارچه مبتنی بر کاربرد ماهواره ها برای نظارت و پیش بینی شرایط محیطی زمین در بلند مدت و کوتاه مدت و فعالیت های اقتصادی وابسته به آب و هوا ماهواره های مختلفی به کار گرفته شده اند. این سیستم ها بر اساس روش سنجش از دور یا مشاهدات ماهواره ای از زمین، نظریه بیوفیزیکی پاسخ گیاهان به شرایط اقلیمی، مجموعه ای از الگوریتم های پردازش داده های ماهواره ای، تفسیر، توسعه محصول، اعتبار سنجی، کالیبراسیون و کاربردها را شامل می شود. مشاهدات جدید ماهواره ای عمدتا توسط تصاویر پیشرفته مادون قرمز که بسیار کارآمد هستند، نشان داده می شوند. در این رابطه، استفاده از روش های سنجش از دور، جهت پایش و بررسی اثرات بارش دریافتی بر پوشش گیاهی، به عنوان یکی از کارآمدترین روش ها شناخته شده است. به منظور آشکار سازی تاثیر بارش بر پوشش گیاهی ، جهت محاسبه میانگین ماهانه (SPI) داده های بارش 13 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از تصاویر مادون قرمز به صورت میانگین هفتگی 2021-2013 (اول آوریل تا پایان ژولای)، به بررسی وضعیت پوشش گیاهی پرداخته شد. میزان همبستگی (SPI) با شاخص هایNDVI ،TCI ،VCI وVHI به ترتیب 050/0، 069/0، 0027/0، 0025/0 می باشد. شاخص (VCI) همبستگی بیشتری با (SPI) دارد که می تواند به عنوان یک روش ترکیبی از سنجش از دور و اطلاعات ایستگاه های هواشناسی (SPI) برای بررسی شرایط پوشش گیاهی در استان کرمانشاه مناسب باشد. پوشش گیاهی همه ساله با درجات مختلفی از خشکسالی رو به رو بوده است. شدیدترین خشکسالی پوشش گیاهی در 2015 در قسمت های مرکزی، جنوبی و شمال شرقی استان رخ داده است. در 2013 خشکسالی با شدت کمتری نیز رخ داده و در 2016 ، 2018، 2019 و2020 پوشش گیاهی در شرایط مطلوب تری قرار داشته است.
کلید واژگان: خشکسالی, شاخص SPI, سنجش از دور, استان کرمانشاهToday, in the field of studying and explaining the integrated system based on the use of satellites, various satellites have been used to monitor and predict the environmental conditions of the earth in the long and short term and the economic activities related to the weather. These systems are based on remote sensing or satellite observations from the earth, biophysical theory of plant response to climate conditions, a set of satellite data processing algorithms, interpretation, product development, validation, calibration and applications. . New satellite observations are mainly represented by advanced infrared images, which are very efficient. In this regard, the use of remote sensing methods is known as one of the most efficient methods to monitor the effects of rainfall on vegetation. In order to reveal the effect of precipitation on vegetation, the monthly average (SPI) of precipitation data of 13 synoptic meteorological stations was used. Then, using infrared images as a weekly average of 2013 -2021 (April 1st to the end of July), the status of vegetation was examined. The correlation level (SPI) with NDVI, TCI, VCI and VHI indexes is 0.0025, 0.0027, 0.069, 0.050 respectively. (VCI) index has a higher correlation with (SPI), which can be suitable as a combined method of remote sensing and weather station information (SPI) to investigate vegetation conditions in Kermanshah province. Vegetation has faced different degrees of drought every year. The most severe vegetation drought in 2015 occurred in the central, southern and northeastern parts of the province. In 2013, a less severe drought occurred and in 2016, 2018, 2019 and 2020, the vegetation was in more favorable conditions.
Keywords: Drought, SPI, remote sensing, Kermanshah province -
با توسعه صنایع و گسترش فعالیتهای انسانی و تولید پسماندهای خطرناک، دفع آنها را در محلی مناسب که دارای کمترین تهدید به حیات انسان باشد ضروری می گرداند و ملاحظات اساسی را در باره آسیب پذیری محل در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی، سهولت عایق بندی و ریسک آلایندگی محیط می طلبد. بررسی این موضوع خیلی ساده به نظر می رسد به همین دلیل در سطح پروژه های اجرایی هر متخصصی در مکان یابی خود را سهیم می داند. غاقل از اینکه هر محیطی پیچیدگی های خاصی دارد که غقلت از آنها ممکن است به ضایعات بزرگ انسانی و محیطی منجر شود. بر این اساس در این پژوهش سعی شد نخست با مطالعه استانداردها و راهنماهای بین المللی معتبر در خصوص مکان یابی محل های دفن پسماندهای ویژه معیارهای مورد نظر ایران با توجه به شرایط جغرافیایی ارتقا یابد. دوم اینکه با رویکرد جغرافیایی به موضوع با ترکیب لایه ها، دقت عوامل مورد نظر افزایش یابد و با ترکیب 46 نقشه یا لایه اطلاعاتی 35 عامل مورد نظر با دقت بالا انتخاب شود. سوم اینکه با درک این موضوع که روش های مبتنی بر پرسش تامه مانند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) نمی تواند در ارزش گذاری لایه ها به نتایج مطمینی برسد روش های اصلاحی جدیدی را می توان ارایه داد که به نتایج رضایتبخشی منجر شوند و چهارم اینکه درک جغرافیایی از پدیده ها می تواند در مراحل نهایی به سنجش اعتبار نتایج کمک کند و بسته به تخصصهای آن در نوع خاصی از مکانیابی موثر واقع شود. در این تحقیق مساحت زمین مورد نیاز برای این پروژه 70 هکتار به دست آمد. موقعیت زمینی با این مساحت که آسیبی به محیط نرساند تنها در چهار مکان در غرب استان شناسایی شد. مطالعات ژیومورفولوژیک نیز نشان داد که یکی از قطعات که در جنوب شرق قصرشیرین قرار گرفته است باید به عنوان اولویت اصلی قرار گیرد.
کلید واژگان: مکان یابی, پسماند ویژه, فرایند تحلیل سلسه مراتبی, استان کرمانشاه, جغرافیای کاربردیWith the development of industries and the expansion of human activities and the production of hazardous wastes, it is necessary to dispose of them in a suitable place that has the least threat to human life, and requires basic considerations about the site's vulnerability to natural and human hazards, ease of insulation and the risk of environmental pollution. Examining this issue seems very simple, which is why at the level of executive projects, each specialist considers himself entitled to location projects; unaware that each environment has certain complexities, the neglect of which may lead to great human and environmental waste. Accordingly, in this study, we first tried to improve the criteria for Iran according to geographical conditions by studying valid international standards and guidelines regarding the location of landfills for special waste. Second, with a geographical approach to the subject, by combining layers, the accuracy of the desired factors will increase, and by combining 46 maps or information layers, 35 desired factors will be selected with high accuracy. Third, by understanding that questionnaire-based methods such as hierarchical analysis (AHP) can not achieve reliable results in the evaluation of layers, new corrective methods can be proposed that lead to satisfactory results. Fourth, a geographical understanding of the phenomena can help assess the validity of the results in the final stages and, depending on its specialization, be effective in a particular type of site selection. We need 70 hectares In this study . Land location including the area that is not cause damage to environment elements and is close to industrial centers and roads but away from residential areas, airports and tourist areas was identified only in four places in the west of the province and on or near the Iranian-Iraqi border. Geomorphological studies also give proitey to one of them .
Keywords: Site selection, Special waste, Analytic Hierarchy Process, Kermanshah Province, Applied geography -
ویروس کرونا و آثار و پیامدهای آن، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را با چالش های زیادی مواجه کرده است، که کشورها اقدامات و روش های مختلفی را به منظور جلوگیری از اشاعه بیشتر این ویروس انجام داده اند، این روش ها موجب عدم عرضه به موقع محصولات روستایی و اخلال در بازاریابی شده است که در نهایت موجب اثرگذاری بر زنجیره تامین محصولات روستاییان گردیده است، استان کرمانشاه به دلیل شرایط اقلیمی متنوع و قابلیت های بالقوه منابع طبیعی، به عنوان یکی از استان های مهم کشور در زمینه تولید محصولات کشاورزی محسوب می شود که حدود 30 درصد از شاغلین استان در بخش کشاورزی فعالیت دارند، بر این اساس هدف اساسی پژوهش حاضر واکاوی تاثیر شیوع پاندمی کووید19 بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای استان کرمانشاه می باشد تا اثرات کرونا بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای مورد بررسی شناسایی شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر پارادایم در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد که با روش تیوری بنیانی صورت گرفته و برای نمونه گیری از نمونه گیری هدفمنداز نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است، مشارکت کنندگان شامل 40 نفر از مقامات محلی می باشد، مصاحبه با مقامات محلی به صورت تمام شماری و جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد، داده ها از طریق سوالات مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و برای مدیریت آن ها و کد بندی اسناد، از نرم افزار مکس کیودا استفاده و در نهایت تحلیل انجام شده است. یافته های پژوهش منجر به شناسایی 117 مقوله و 6 طبقه با عناوین: تامین نهاده، وضعیت تولید، مشکلات تولید، وضعیت فروش محصولات، مشکلات فروش محصولات، بازاریابی محصولات و 1 طبقه گسترده: زنجیره تامین شد. شیوع کرونا منجر به اثر گذاری بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای مورد بررسی گردیده است که در این راستا مواردی نظیر افزایش هزینه و کمبود مواردی همچون سم،کود، کارگر و ماشین آلات. حمل و نقل و عدم فروش الکترونیکی محصولات، حاکمیت بازار و روش های سنتی فروش، عدم انجام اقدامات خاص، عدم پیدا کردن راه جدید برای فروش، افزایش و کاهش فروش و تولید بعضی از محصولات و... شناسایی شد، برنامه ریزی و اقدام در راستای اثرات شناسایی شده می تواند به بهبود وضعیت زنجیره تامین محصولات روستاییان در پاندمی کرونا کمک نماید.کلید واژگان: زنجیره تامین, بازاریابی محصولات کشاورزی, کووید19, استان کرمانشاهPurposeThe corona virus and its effects and consequences have caused many challenges in the economic and livelihood situation of the people, thus, in order to prevent the further spread of this virus, countries have taken various measures and methods which have caused the lack of on time supply and disruption in the marketing of rural products, which ultimately have affected the supply chain of the villagers' products. Kermanshah province is considered as one of the most important provinces of the country in the field of agricultural production, due to its diverse climatic conditions and the potential of natural resources. About 30% of the province's workers are working in the agricultural sector.Hence, the main purpose of the present research is to analyze the impact of the spread of the Covid-19 pandemic on the supply chain of agricultural products in the villages of Kermanshah province so that the effects of the corona virus on the supply chain of agricultural products of investigated villages be identified.Methodthe present research is developmental-practical and qualitative, which was conducted using the grounded theory method. Purposeful sampling of the snowball was used. 40 local officials were used as participants, who were interviewed fully and data collection continued until reaching theoretical data saturation. Data were collected through semi-structured interview. Maxqda software was used for managing and coding of documents and finally the analysis has been doneFindingsThe research led to the identification of 117 categories and 6 classes such as supply of inputs, production situation, production problems, product sales situation, product sales problems, product marketing and 1 broad category: supply chainConclusionspread of Corona has affected the supply chain of agricultural products in the investigated villages, which led to identification of some cases. In this regard, things like cost increase and lack of things like poison, fertilizer, workers and machines. Transportation and lack of electronic sales of products, market governance and traditional sales methods, failure to take special measures, failure to find a new way to sell, increase and decrease in sales and production of some products, etc., were identified. Planning and taking actions in line with the identified effects can help improve the situation of the supply chain of villagers' products in the covid-19 pandemicKeywords: supply chain, marketing of agricultural products, COVID-19, Kermanshah province
-
تحقیق حاضر با هدف تحلیل راهبردی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی استان کرمانشاه به منظور توسعه پایدار انجام گرفت. پژوهش حاضر در دو مرحله به روش کیفی - کمی ازطریق دو ابزار مصاحبه و پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری، متشکل از 30 کارشناس شاغل در نهادهای متولی توسعه روستایی، 30 نفر از کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و 30 نفر از جامعه هدف برنامه های سازمان (مجموعا 90 نفر) بودند که به منظور شناسایی راهبردها نظرخواهی شدند و 8 متخصص توسعه روستایی نیز جهت اولویت بندی راهبردها به شکل هدفمند انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزارهای SPSS22 و Super Decision انجام شد. برای شناسایی راهبردها از تکنیک سوات (SWOT) و برای اولویت بندی از روش تحلیل شبکه (ANP) استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر شناسایی تعداد 33 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت ها و 44 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت های موثر در برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی بود که درنهایت منتج به استخراج 10 راهبرد اصلی گردید. اولویت بندی راهبردها نشان داد که راهبرد (ST1) «هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامه ها و کاهش دوباره کاری ها» در اولویت اول و راهبردهای (WT1) «همفکری و برگزاری نشست های منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزشیابی برنامه های توسعه روستایی» و (SO1) «همکاری با سمن ها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت طرح های اشتغال زایی» به ترتیب در اولویت های بعدی قرار گرفتند. پیشنهاد می شود به منظور ارتقای کیفیت برنامه های توسعه روستایی، سازمان بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی نشست هایی مشترک داشته و برخی برنامه ها را به صورت مشترک انجام دهد.کلید واژگان: توسعه روستایی, سازمان بسیج سازندگی, فرایند تحلیل شبکه, تحلیل سوات, استان کرمانشاهThe current Research was conducted with the aim of Strategic Analysis of Rural Development Pro-grams Implemented by the Basij Sazandegi Organization of Kermanshah Province to achieve Sus-tainable Development. The research was carried out through the qualitative-quantitative method. Then the main collecting data tools were interviews and questionnaires. The statistical population of this study consisted of 30 experts working in rural development institutions, 30 experts from the Basij Sazandegi Organization and 30 experts from the target community of the organization's pro-grams (90 experts in total) who were asked to identify strategies, and 8 rural development experts were selected purposefully to prioritize strategies. Data analysis was done in SPSS22 and Super De-cision software. SWOT technique was used to identify strategies and network analysis process (ANP) was used for prioritization. The results of the study identified 33 strengths and opportunities as benefits and 44 weaknesses and threats as effective limitations of rural development programs held by the Basij Sazandegi Organization, which ultimately led to the extraction of 10 main strate-gies. The prioritization of the strategies showed that the strategy (ST1) "coordinating the Basij Sazandegi organization with other rural development managers in preparing programs and reducing redundancies" was placed as the first priority and the strategies (WT1) "thinking together and hold-ing regular meetings with local leaders to implement and evaluate Rural development programs" and (SO1) "Collaboration with Semans and religious institutions to mobilize people's forces and financial resources towards employment projects" were placed in the next priorities respectively.Keywords: Rural Development, Basij Sazandegi organization, network analysis process (ANP), SWOT analy-sis, Kermanshah province
-
استان کرمانشاه با چالش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی روبرو است که این مسیله سبب عدم توسعه استان به ویژه در مناطق مرزی شده است. در این استان، شهرستان های مرزی وضعیت نامناسبی دارند. لذا هدف اصلی تحقیق بررسی موانع توسعه در نواحی مرزی استان کرمانشاه است. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی هست. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی هست که از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل گروه های متنوع آشنا به موضوع درزمینه مطالعات مرزی و مدیران ارشد استان و نواحی مرزی کرمانشاه هست، که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 350 نفر از بین آن ها انتخاب شده است. پایایی تحقیق توسط ضریب آلفای کرونباخ و روایی توسط پنلی از متخصصان بررسی و تایید شد. در این تحقیق از ابعاد اقتصادی، سیاسی، فضایی و اجتماعی، گردشگری و بهداشت و درمان به توسعه نیافتگی و محرومیت پرداخته شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که نواحی مرزی از لحاظ برخورداری در وضعیت محروم قرار دارند. نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن نشان از رابطه معنی دار بین متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، گردشگری و بهداشتی با توسعه نیافتگی نواحی مرزی استان کرمانشاه دارد. درنهایت یافته های رگرسیون نشان دادند که از بین این متغیرها بیشترین تاثیر را متغیرهای اجتماعی و سپس اقتصادی بر توسعه نیافتگی گذاشته اند.
کلید واژگان: توسعه, توسعه نیافتگی, محرومیت, نواحی مرزی, استان کرمانشاهKermanshah province is facing various economic, social, cultural, and political challenges, which has caused the lack of development of the province, especially in the border areas. In this province, the border towns are in a bad situation. Therefore, the main purpose of the research is to investigate the development obstacles in the border areas of Kermanshah province. In terms of its objectives, this study is of an applied research type and in terms of method descriptive-analytical and in terms goal it is considered a developmental study. The data collection was done through both library and field study, where interview and questionnaire tools are used. The statistical population of this research includes local experts in the field of border studies and senior managers of the province and border areas of Kermanshah, from which 350 individuals were selected using targeted sampling method. The reliability of the research was checked and confirmed by Cronbach's alpha coefficient and validity by a panel of experts. In this research, underdevelopment and deprivation were discussed from economic, political, spatial, social dimensions, tourism, and healthcare. The obtained results indicate that the border areas are underprivileged in terms of wealth. The results of Spearman's correlation show a significant relationship between economic, social, political, tourism, and health variables with the underdevelopment of the border areas of Kermanshah province. Finally, the regression findings showed that among these variables, social variables and then economic variables had the greatest impact on underdevelopment.
Keywords: development, underdevelopment, deprivation, border areas, Kermanshah province -
Purpose
Rural development programs worldwide place great importance on water and soil conservation, and the success of these programs rests heavily on practical cooperation between local communities and local authorities. Accordingly, the MENARID project was implemented to develop and protect rural soil and water resources as a combined plan in the Rezin region of Kermanshah province in Iran.
MethodsThis study aimed to investigate the impact of the MENARID project on rural development in the studied area, which was conducted as a practical survey using a questionnaire. According to the Cochran formula, the sample size was up to 100 people through systematic random selection.
ResultsOur results revealed that the MENARID project has significantly impacted the local economy and environment and expanded rural employment opportunities. In addition, this plan has led to an increase in rural women participating more in the community and producing local products. Moreover, factor analysis results showed that three components were effective: local infrastructure, empowerment, and indigenous participation in the MENARID project. The regression analysis also revealed that indigenous peoples' involvement was crucial to the MENARID project's success.
ConclusionOur results revealed that the MENARID was successfully implemented. This project has improved the protection of water and soil resources. In addition, other results have been achieved, such as improving rural women's contribution, local economy, entrepreneurship development, job creation, and empowerment of women in an agrarian society.
Keywords: Menarid, Empowerment, Participation, Education of Indigenous People, Kermanshah province -
رویکرد آمایش سرزمین را می توان «ادراک عینی و فضایی زبان سرزمینی» نامید. این رویکرد با به بکارگیری رویکرد یکپارچگی قلمرویی، سازمانی، سیاستی و فرابخشی، سعی در فراهم سازی دقت در ترکیب و تجزیه مولفه های سازمان فضایی دارد. هدف از نوشتار حاضر تحلیل همسویی و هم راستایی وضعیت توسعه منطقه ای مبتنی بر شاخص ها با مولفه ها و اصول آمایش سرزمین است. در این راستا، نوشتار پیش رو با هدف تحلیل و تببین وضعیت شهرستان های استان کرمانشاه از منظر شاخص های فرابخشی آمایش و توسعه منطقه ای است. این پژوهش از لحاظ هدف گذاری، کاربردی و براساس روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر بهره گیری از اسناد کتابخانه ای و مطالعات آمایش استان کرمانشاه در قالب 32 شاخص منتخب است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره جدید کوکوسو، آنتروپی شانون و از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای Excel، Arc Gis و SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان کرمانشاه با کسب بیشترین امتیاز کوکوسو 89/17 در جایگاه اول و شهرستان های اسلام آباد غرب و هرسین به ترتیب با کسب امتیاز 87/17 و 34/17 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. در مقابل شهرستان ثلاث باباجانی با کسب کمترین امتیاز 59/11 رتبه آخر را به خود اختصاص داده است. همچنین یافته های دیگر پژوهش حاکی از این مهم است که فضای توسعه غالب بر شهرستان های استان کرمانشاه، سطوح در حال توسعه و محروم از توسعه است.
کلید واژگان: توسعه منطقه ای, آمایش سرزمین, منطقه سه, تکنیک کوکوسو, استان کرمانشاهThe approach of spatial planning can be called "objective and spatial perception of territorial language". This approach, by using the territorial, organizational, political and trans-sectoral integration approach, tries to provide accuracy in combining and analyzing the components of the spatial organization. The purpose of this article is to analyze the alignment of regional development based on indicators with the components and principles of land use. The purpose of the present study is to analyze and explain the state of the townships of Kermanshah province from the point of view of regional development indicators. This research is applied in terms of targeting and descriptive-analytical based on methodology. The data has been collected from library documents and research studies of Kermanshah province in the form of 32 selected indicators. To analyze the obtained information, the new multi-criteria decision-making technique of Cocoso, Shannon's entropy and Pearson's correlation coefficient statistical test were used in Excel, ArcGIS and SPSS software. The results of the research showed that the township of Kermanshah with the highest score of 17.89 Cocoso ranked first and townships of Islamabad Gharb and Harsin ranked second and third with scores of 17.87 and 17.34, respectively. On the other hand, Salas Babajani has the lowest score of 59.11. Other findings of the research indicate that the dominant development spaces in the townships of Kermanshah province are the developing and deprived levels.
Keywords: regional development, spatial planning, Region 3, Cocoso Technique, Kermanshah Province -
هدف پژوهش حاضر ارزیابی طرحهای هادی روستایی در روستاهای استان کرمانشاه است. سوالات این پژوهش این است که عمدهترین عوامل موثر در تحققپذیری اهداف و برنامههای طرحهای هادی روستایی کدام است؟ و کدامیک از جنبههای زندگی روستایی در هنگام مطالعه و اجرای طرح هادی بیشتر مورد تاکید واقع شده است؟ روش تحقیق این پژوهش، توصیفی بوده و دادههای مورد استفاده عمدتا از طریق میدانی به دست آمده است. از 1358 طرح هادی روستایی که در استان تاکنون تهیهشده، 434 طرح هادی اجرا شده است که جامعه آماری را تشکیل داده است. در تحقیق حاضر تعداد 19 روستا از 434 روستایی که مراحل اجرایی طرح هادی در آنها از پیشرفت خوبی برخوردار بوده؛ بهعنوان روستاهای نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. نمونهها بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که طرحهای هادی صرفا در هدایت بعد فیزیکی کالبدی و اصلاح معابر خلاصه شده است. مشکلات طرحهای هادی روستایی استان در مرحله تهیه، عدم مطالعه صحیح وعدم شناخت واقعی نیازها، استفاده از الگوهای شهری در طراحیها، فقدان یا کمبود نیروی متخصص، عدم مشارکت مردم در زمان تهیه طرح وعدم توجه به کیفیتها و تاکید بیش از اندازه به کمیتها است. در مرحله اجرا نیز فاصله زیاد زمانی بین تهیه تا اجرای طرح، کمی بودجه و اعتبارات، مشارکت ضعیف مردم در اجرای طرح، مدیریت نامناسب روستایی، ضعف در قوانین اجرایی، عدم ضمانت اجرایی طرحها وعدم شناخت مردم از مراحل طرحهای هادی اشاره کرد.
کلید واژگان: طرح هادی روستایی, استان کرمانشاه, مدل SWOTNowadays rural guide design is considered one of the most important management tool rural developments in Iran that mainly considers village’s physical aspects. These designs are aimed at preparing field for revival and guide the village in terms of social, economic and physical and try with providing justice and appropriate facilities that provide relative welfare for villagers. The main purpose of this research was to evaluate rural guide design in the villages of Kermanshah province to incorporate more residents in the procurement process and implementation of the rural guide design. It should be noted that this study also considered the following minor and operational targets are: A) Identify mechanisms and process existing rural design. B) Investigate and determine the factors that caused the deviation from the rural design. C) Identify appropriate ways to incorporate more residents in the process of preparing and implementing the rural areas. The main question of research is: The major effective factors which are accomplishment goals and programs rural guide design? And which aspects of rural life (economic, social, physical, environmental) do is more emphasis in when study and implementation of guide design? The general method in this study was descriptive – analytic and dates used in it mainly through field and are obtained with use of questionnaire instrument. Between 1358 number of rural guide design has been prepared in Kermanshah province, rural guide design has been implemented in 434 villages. Therefore, statistical population in this study includes villages that guide design in them is implemented or is running. In the present research, 19 villages of 434 villages that stages implement of guide design in them have good advances; were evaluated as samples villages. The samples were selected randomly. Research results indicate that guide designs only after conducting physical and are summarized repair pathways. Finally problems of rural guide design in Kermanshah province in preparation stage can to lack of right study and lack of needs actually cognition use of urban patterns in design, lack or shortage of specialists, lack of public participation in preparation design time and lack of attention to quality and overemphasis to quantities and in implement stage to time interval between preparation to implement design can pointed to low budgets and lack of sufficient credits, lack of public participation in design implementation, lack of appropriate management of rural, weak in law enforcement, lack of guarantees of designs implementation and lack of cognition people of guide designs stages.
Keywords: rural guide design, Kermanshah Province, SWOT model -
انتخاب سایت صنعتی یکی از تصمیمات ضروری کلیدی در فرآیند راه اندازی، گسترش یا تغییر مکان انواع سیستم های صنعتی است و یکی از مهم ترین و طولانی ترین تصمیماتی که مدیران عملیاتی با آن مواجه هستند، تصمیم گیری در مورد محل استقرار تاسیسات صنعتی جدید است. بر این اساس هدف از این مطالعه، انتخاب مکان مناسب برای صنایع بر اساس روش های Swara و Fuzzy در استان کرمانشاه و در محیط Gis بوده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی می باشد. در این مطالعه، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی تناسب زمین برای پیشنهاد مکان های مناسب برای مناطق صنعتی در استان کرمانشاه استفاده شده است. سیستم های اطلاعات جغرافیایی (Gis) و تصمیم گیری چند معیاره (Mcdm) با هم ترکیب شده اند تا به طور مشخص مناطق مناسب برای صنایع را شناسایی کنند. برای تشخیص بهترین سایت صنعتی از ده معیار استفاده شد. معیارهای انتخاب شده از طریق جمع آوری نظرات خبر گان با استفاده از تکنیک Swara مشخص گردید. این معیارها شامل فاصله از آ ب های سطحی، شیب، فاصله از نقاط شهری و روستایی، فاصله از جاده، مناطق حفاظت شده، فاصله از مناطق گسلی، نوع کاربری زمین، نقشه دما و باران هستند. سپس کلیه معیارها با فرمت مشابه به Gisوارد و استانداردسازی شدند. در مرحله بعد از روش Swara برای وزن دهی معیارها استفاده شد و درنهایت کلیه لایه ها با استفاده از روش Fuzzy وزن دار تلفیق شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، از کل مساحت 24640 کیلومتر مربع استان کرمانشاه، 11/9 درصد، معادل 37/2224 هکتار در سطح کاملا مناسب،26 درصد، معادل 09/6414 هکتار در سطح مناسب، 69/18 درصد، معادل 09/4606 هکتار در سطح بی تفاوت، 26 درصد، معادل 22/6393 هکتار در سطح نامناسب و 5/14 درصد، معادل 80/3574 هکتار در سطح کاملا نامناسب جهت استقرار صنایع در استان کرمانشاه قرار دارند.
کلید واژگان: استان کرمانشاه, مکان یابی صنایع, تصمیم گیری چند معیارهThe industrial sector is very important for the Iranian economy in terms of employment and exports and choosing an industrial site is one of the key critical decisions in the process of setting up, expanding or relocating all kinds of industrial systems and one of the most important and longest decisions that, operational managers are faced with, Deciding on the location of the new industrial facility. Based on this, the aim of this study was to choose the suitable location for industries based on swara and fuzzy methods in Kermanshah province and in the GIS environment. This research is applied in terms of purpose and descriptive and analytical in terms of nature and method. In this study, multi-criteria decision-making models have been used to evaluate land suitability to suggest suitable locations for industrial areas in Kermanshah province. Geographic information systems (GIS) and multi-criteria decision making (MCDM) are combined to specifically Identify the suitable areas for industries. To determine the best industrial site, ten criteria were used. The selected criteria were determined by Collecting experts’ opinions and using the Swara technique. These criteria include the distance from surface water, Slope, distance from urban and rural areas, distance from road, protected areas, distance from fault areas, land use type, temperature and rain map. Then all the criteria were entered into Gis with the same format and standardized. The results of this research show that, From the total area of 24640 square kilometers of Kermanshah province, 9.11 percent, equivalent to 2224.37 hectares at a completely suitable level, 26 percent, equivalent to 6414.09 hectares at the appropriate level, 18.69 percent, equivalent to 4606.09 hectares at the level of Indifference, 26 percent, equivalent to 22.6393 hectares in an unsuitable level And 14.5%, equivalent to 3574.80 hectares, are located at a completely unsuitable level for establishing industries in Kermanshah province.
Keywords: Kermanshah province, locating industries, multi-criteria decision making, Swara model, gis-fuzzy method
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.