جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عدالت اقتصادی" در نشریات گروه "اقتصاد"
تکرار جستجوی کلیدواژه «عدالت اقتصادی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
سهم نیروی کار از موضوعات مهم مکاتب اقتصادی است. مکتب کلاسیک، تعیین دستمزد را به نظام بازار می سپارد. بر اساس قواعد بازار، عرضه نامحدود نیروی کار، مزد رقابتی حداقلی (مزد آهنین) سبب گسترش تضاد میان کارگر و کارفرما، اتلاف منابع و پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم گردید. یکی از نتایج آن ظهور مکتب مارکسیسم بود که تمام ارزش تولید را به نیروی کار اختصاص می دهد. هدف این مقاله تعیین سهم نیروی کار بر اساس آموزه های اسلامی با تاکید بر نظریات آیت الله موسوی اردبیلی، با استفاده از روش تحلیل محتواست. بر اساس یافته ها در اسلام، مزد بر اساس تحقق انصاف و از راه تعاون و همکاری و نه ستیزه و عداوت، تعیین می شود؛ همچنین آیت الله موسوی اردبیلی در تعیین مزد، ارزش و قیمت را به دو گونه قیمت طبیعی و قیمت جاری تقسیم نموده و سه عامل عادلانه نبودن مزد، استثمار مصرف کننده و وجود ماشین را سبب ارزش مازاد کالاها دانسته و تعلق کل ارزش افزوده به نیروی کار یا صاحب سرمایه را نه از نظر شرعی و نه از نظر اقتصادی قابل توجیه نمی داند. حرمت اخلال نظام اجتماعی و اقتصادی و استثمار و دوقطبی شدن و اکل مال به باطل به همراه وجوب عدالت همه جانبه، اصول اساسی در تعیین سهم عوامل تولید و تعیین ارزش کالا به نظر ایشان هستند.کلید واژگان: سهم نیروی کار, مزد منصفانه, عدالت اقتصادی, نظام بازار, مارکسیسم, اقتصاد اسلامی, موسوی اردبیلیThe contribution of the Labor force has been an important issue in economic schools. The classical school determines wages in the market. One of the consequences of this determination was the rise of the Marxist school with an emphasis on allocating all production value to labor.Islamic teachings, organize the functioning of the labor market and its components and it provides the ground for the emergence of justice through cooperation and collaboration, and evolution, not conflict and enmity. Every worker had the right to security and health and other social security and fair wages and he has a duty to do his best. Mousavi Ardebili in determining wages, value, and price are divided into two types of natural price and current price, and the three factors of unfair wages, consumer exploitation, and the existence of the machine as the cause of the surplus value of goods and it does not consider the addition of all added value to the labor force or the owner of capital to be legally or economically justifiable. Sanctity of disruption in the social and economic system, exploitation, bipolarity, and invalidity of ownership along with the necessity of all-around justice is one of the basic principles in determining the share of production factors and determining the value of goods.principles in determining the share of production factors and determining the value of goods.Keywords: Share of Labor Force, Fair Wage, Economic Justice, Market System, Marxism, Islamic economic, Mosavi Ardabili
-
«عدالت» مفاهیم و معیارهای متعددی دارد. با هر مفهومی، ثمره تحقق آن کاهش شکاف طبقاتی، کاهش فقر و افزایش درآمد سرانه خواهد بود. این نقش موثر عدالت اقتصادی سبب شده که از ارکان اقتصاد مقاومتی قرار داده شود. این مقاله کوشیده مولفههای «عدالت اقتصادی» را از بطن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی استنباط کند. سپس با استفاده از رویکرد پویایی سیستمی، روابط علی و معلولی عوامل ایجادکننده شکاف طبقاتی را با نرمافزار «ونسیم» ترسیم کند تا با این روش آفتها و موانع تحقق عدالت اقتصادی را مشخص کند. مقایسه مولفههای عدالت در اقتصاد مقاومتی با الگوهای علی معلولی ذکرشده، نقشه راه عدالت اقتصادی را فراهم میآورد. تجزیه و تحلیل روابط علی و معلولی نشان میدهد درآمدهای نفتی در بودجه دولت سهم بالایی داشته است. این وابستگی سبب بیتوجهی دولت به بهبود فضای کسبوکار، اصلاح ساختار مالیاتی و بیانضباطی مالی دولت شده و حاصل آن افزایش بیکاری، نرخ تورم و کسری دایمی بودجه دولت است. نتایج نشان میدهد بدون اصلاح ساختار مالیاتی، انضباط مالی دولت و بهبود فضای کسبوکار نمیتوان به کاهش شکاف طبقاتی در بلندمدت امیدی داشت.
کلید واژگان: عدالت اقتصادی, اقتصاد مقاومتی, پویایی سیستمیJustice has several concepts and criteria. In any sense, it will reduce the class gap, poverty and increase the per capita income. That is why justice should be one of the pillars of a Moqavemah economy. This paper tries to deduce the components of economic justice from the general policies of the Moqavemah economics. Then, using the system dynamics approach, the causal relationships of the factors causing the class gap were plotted with Wensim software to identify the plagues and obstacles to the realization of economic justice. Comparing the components of justice in a Moqavemah economy with the mentioned causal patterns provides a roadmap for economic justice. Analysis of causal relations shows that oil revenues have a high share in the government budget. This dependence has led the government to neglect to improve the business environment, reform the tax structure and the government's financial indiscipline which has led to rising unemployment, inflation and a permanent government budget deficit. The results show that without reforming the tax structure, government financial discipline and improving the business environment, one cannot hope to reduce the class gap in the long run.
Keywords: Economic Justice, Resistance Economy, System Dynamics -
عدالت به واسطه فطری بودن، همواره از سوی افراد، مکاتب و جوامع مختلف مورد توجه بوده است. به همین دلیل نظریههای گوناگونی در طول تاریخ بشر درباره عدالت شکل گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی میزان تمایل افراد به نظریههای عدالت اقتصادی شهید صدر و جان رالز در شرایط واقعی بر مبنای روش تجربه آزمایشگاهی میان 150 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران است. نتایج این تحقیق بر پذیرش بیشتر نظریه عدالت شهید صدر در موقعیتهای مختلف تصمیمگیری (بدون منفعت شخصی (شخص ثالث) −همراه با منفعت شخصی− دیکتاتور) صحه میگذارد. همچنین تحلیل نتایج آزمایش تجربی براساس مدل لوجیت نشان میدهد که متغیرهای درآمد، سن، طبقه اجتماعی تاثیر مثبت و متغیر ملکیت تاثیر منفی و معناداری بر پابرجا بودن افراد در انتخاب نظریه شهید صدر در موقعیت دارای منفعت شخصی نسبت به موقعیت بدون منفعت شخصی دارند. میزان اثر نهایی متغیرهای سن، درآمد، طبقه اجتماعی و ملکیت به ترتیب 039681/0، 172866/0، 202202/2 و 542678/0- درصد واحد بوده است.
کلید واژگان: عدالت اقتصادی, اقتصاد آزمایشگاهی, محمدباقر صدر, جان رالز, مدل لوجیت, نفع شخصیDifferent people, schools, and communities have always paid considerable attention to justice, because it lies deep in the nature of human beings; as a result, numerous theories have been formulated about justice. This study aims to examine the tendency of people toward the economic justice theories of Shahid Sadr and John Rawls via an experiment on 150 students of the universities in Tehran. The results attached more credibility to Shahid Sadr Justice Theory concerning different decision-making situations (without self-interest (third parties), with self-interest, dictator). The findings of the empirical experiment, conducted based on the Logit Model, showed that the variables of income, age, and social class have a positive, significant effect, and the variable of ownership has a negative, significant effect on people continuing to adopt Shahid Sadr Theory in situations with self-interest compared to those without self-interest. The marginal effects of the variables of age, income, social class, and ownership are 0.039681%, 0.172866%, 2.202202%, and -0,542678%, respectively.
Keywords: Economic Justice, Experimental Economics, Muhammad Baqir al-Sadr, John Rawls, Self‐interest -
عدالت به عنوان یک فضیلت اخلاقی در سطح فردی و یک اصل اساسی در حیات اجتماعی همواره موردتوجه اندیشمندان و متفکران گوناگون اسلامی بوده است. در اندیشه های فقهی، اخلاقی و اقتصادی مرحوم آیت الله مهدوی کنی (;) نیز به شیوه ها و شکل های مختلف به مسئله عدالت از حیثیت های مختلف پرداخته شده است. بدون تردید بررسی تفصیلی و شرح و بسط همه آموزه هایی که اندیشه ایشان برای حوزه مطالعات اسلامی عدالت دارد، نیازمند مجال گسترده تر است. در این پژوهش با مطالعه و مرور برخی از مکتوبات و گفتارهای در دسترس ایشان که عمدتا صبغه اقتصادی دارد، کوشش شده است تا آموز ه های کلیدی این مباحث برای مطالعات اسلامی حوزه عدالت بیان گردد. نسبت عدالت با حقیقت و فضیلت، نسبت عدل و احسان، نسبت عدل و قسط، مسئله ارتباط میان فقه و عدالت و تبیین مفهومی «نسبیت عدالت» ازجمله سرفصل های مهم قابل ذکر در مباحث آن فقیه ارجمند معاصر است. بااین حال، به اقتضای ورود ایشان به مباحث اقتصادی، آموزه های متعددی نیز در حوزه عدالت اقتصادی با محوریت مسایل گوناگون مانند «مالکیت» و «دستمزد» یافت می شود. بخش پایانی پژوهش به مباحث ایشان پیرامون معانی گوناگون «دستمزد عادلانه» پرداخته شده و معنای مختار ایشان از این مفهوم با تمایز میان «دستمزد حقیقی» از «دستمزد قراردادی» مشخص شده است. آموزه های معرفتی ایشان در مطالعات عدالت حاوی نکات ارزشمندی است؛ لکن اشکالات و ابهامات نظری در حداقل دو محور تمایز میان عدل و قسط و نگرش ساختاری به رابطه های اجتماعی مانند «رابطه کارگر و کارفرما» قابل طرح است.
کلید واژگان: عدالت اجتماعی, دستمزد عادلانه, آیت الله مهدوی کنی, عدالت اقتصادی, اقتصاد اسلامیJustice as a moral virtue at the individual level and a fundamental principle in social life has always been considered by various Islamic thinkers and thinkers. In the jurisprudential, moral and economic thoughts of the late Ayatollah Mahdavi (RA), the issue of justice has been dealt with in different ways and forms from different perspectives. Undoubtedly, a detailed study and elaboration of all the teachings that his thought has for the field of Islamic studies needs a wider scope. In this research, by studying and reviewing some of the letters and speeches available to him, which are mainly of economic nature, an attempt has been made to express the key teachings of these topics for Islamic studies in the field of justice. The relationship between justice and truth and virtue, the relationship between justice and benevolence, the relationship between justice and installment, the issue of the relationship between jurisprudence and justice and the conceptual explanation of "relativity of justice" are among the important topics mentioned in the discussions of that esteemed contemporary jurist. However, due to their involvement in economic issues, there are several teachings in the field of economic justice with a focus on various issues such as "ownership" and "wages". The final part of the research deals with his discussions about the various meanings of "fair wages" and his independent meaning of this concept is determined by distinguishing between "real wages" and "contract wages".
Keywords: social justice, Fair wages, Ayatollah Mahdavi Kani, Economic Justice -
یکی از مباحث بنیادی در نظریه اقتصاد خرد، بحث تعادل عمومی و نحوه دستیابی به آن است که در قالب شرط بهینه پرتو و دو قضیه بنیادی رفاه در اقتصاد متعارف ارایه می شود. نقدی که به شرط بهینه پرتو وارد می شود اینست که دسترسی به شرایط کارا لزوما به همراه عدالت نیست و وجود کارایی در اقتصاد، تضمین کننده شرایط عادلانه نیست. از دیگر سو در آموزه های اسلامی و به تبع آن اقتصاد اسلامی، همواره برقراری عدالت در تمام زمینه ها مورد تاکید قرار گرفته است. لذا از منظر اقتصاد اسلامی دستیابی به کارایی اقتصادی بدون در نظر گرفتن مولفه عدالت غیر مثمر است. در این تحقیق با بر شمردن ویژگیهای انسان اقتصادی مسلمان و بررسی ترجیحات وی در قالب یک الگوی ریاضی که بر اساس آن، از شکاف نابرابری بین خود (ثروتمند) و افراد فقیر، عدم مطلوبیت کسب می کند و همچنین وارد کردن پرداختهای مالی در قالب مستحبات و واجبات شرعی (انفاق، خمس، زکات و...)، ضمن دستیابی به شرط بهینه پرتو، شرط وجود عدالت توزیعی نیز برقرار می شود. همچنین مقدار بهینه ای از پرداختهای شرعی که مطلوبیت اجتماعی را حداکثر می کند، به دست می آید. بنابر این با توجه به مفاهیم و اصول اقتصاد اسلامی و اینکه فرد مسلمان علاوه بر مطلوبیت خود به منافع و مطلوبیت افراد دیگر هم توجه می کند (دیگر خواهی)، می توان به شرط کارایی همراه با عدالت رسید.
کلید واژگان: بهینه پرتو, عدالت اقتصادی, قضایای اساسی رفاه, انسان اقتصادیOne of the basic issues in microeconomic theory is the general equilibrium and how it is achieved, which is presented by Pareto-efficient condition and two fundamental theorems of welfare economics in the conventional economy. The critique of Pareto condition is that access to efficient conditions is not necessarily accompanied by justice, and the existence of economic efficiency does not guarantee fair conditions. On the other hand, in Islamic science and, consequently, Islamic economics, justice has always been emphasized in all fields. Therefore, in terms of Islamic economics, achieving economic efficiency without regard to justice is useless. In this research, the economic characteristics of the Muslim human being are explained and his preferences are modeled mathematically. Based on the model, a rich person gains disutility from the inequality gap between himself and the poor, and donate to the poor in various forms (charity, Khoms, Zakat, etc.). In this model, it has been shown that it is possible to achieve a Pareto condition along with justice without the intervention of any dictator. Also, the optimal amount of financial payments that maximizes social utility is computed. Therefore, it is possible to reach Pareto-efficiency condition with justice by considering the concepts and principles of Islamic economics and the fact that the Muslim person, in addition to his self-utility, pay attention to the interests and utilities of other people.
Keywords: Pareto optimization, Economic Justice, Essential Welfare basic theorems, Economic human being -
عدالت اقتصادی یکی از اصول اقتصاد اسلامی به شمار آمده و پژوهشگران این عرصه تاکنون نظریه ها و پژوهش های گستردهای در راستای مبتنی کردن توصیههای سیاستی اقتصادی بر این اصل مهم انجام دادهاند. هدف از این مقاله معرفی حدکفاف بجای خط فقر و ارایه معیاری جهت اندازه گیری حدکفاف در اقتصاد اسلامی است. ابتنای نظریه عدالت اقتصادی بر «استحقاق» تمرکز این دسته از پژوهش ها بر تبیین هرچه بیشتر و دقیقتر این انگاره را در اقتصاد اسلامی میطلبد. عدالت اقتصادی در آموزههای اسلامی مستلزم این است که دست کم به چهار استحقاق حد کفافی، توازن، سهم بری عوامل تولید و اعتدالی−عرفی، جامه عمل پوشانده شود.در این مقاله با روش توصیفی−تحلیلی و با استفاده از روشهای ریاضی به تبیین کرانه پایین حد کفاف فقر و ارایه راهکارهایی برای برآورد آن پرداخته و در ضمن به مقایسه آن با خط فقر در اقتصاد متعارف خواهیم پرداخت. نتیجه این مقاله نشان میدهد خط فقر و کرانه پایین حد کفاف دو معیار کاملا جداگانه بوده و براساس روایات میتوان اولین نقطه عطف توزیع درآمد را حد کفاف در نظر گرفت و در بیشتر مواقع حد کفاف بالاتر از خط فقر قرار میگیرد.
کلید واژگان: عدالت اقتصادی, معیارهای عدالت, استحقاق, حد کفاف, خط فقرEconomic justice is one of the principles of Islamic economics and researchers in this field have done extensive theories and studies in order to base economic policy recommendations on this important principle. Basing the theory of economic justice on "entitlement" requires the focus of this group of studies on explaining this idea more and more accurately in Islamic economics. Economic justice in Islamic teachings requires that the society be covered by at least four entitlements: adequacy, balance, share of production factors and customary moderation. In this article, with a descriptive-analytical method and using mathematical methods, we will explain the lower limit of poverty and provide solutions to estimate it, while comparing it with the poverty line in a conventional economy. The result of this article shows that the poverty line and the lower limit of sufficiency are two completely separate criteria and according to the narrations, the first turning point of income distribution can be considered as sufficiency and in most cases the sufficiency is above the poverty line.
Keywords: Economic Justice, standards of justice, Entitlement, adequacy, poverty line -
مهم ترین پرسشی که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که چگونه می توان ارتباط بین دولت و نهاد قرض الحسنه را ترسیم نمود. به عبارت دیگر با چه معیاری می توان میزان دخالت دولت در نهاد
قرض الحسنه را تعیین کرد. از یک سوی می توان گفت مهم ترین هدف از تشکیل دولت از دیدگاه اسلام، اجرای عدالت در گستره های مختلف آن اعم از گستره اقتصادی است. از سوی دیگر در مقاله به اثبات
می رسد که قرض الحسنه نقش بسزایی در عدالت اقتصادی بویژه عدالت توزیع درآمدها دارد. اما این اصل اساسی نیز آشکار است، مطابق آسیب شناسی نهاد قرض الحسنه، دخالت دولت در این نهاد ممکن است اثر منفی بر انگیزه های فردی داشته باشد. این انگیزه های فردی ارکان نهاد قرض الحسنه می باشند. البته دخالت دولت از جهت معرفی برنامه ریزی های کلان و دراز مدت می تواند، آثار مثبتی برای این نهاد به ارمغان آورد. فرضیه این است که هر قدر آثار نهاد قرض الحسنه در ایجاد عدالت توزیع درآمدها بیشتر باشد، نقش دولت کمتر است و هر قدر آین آثار کمتر شود، دخالت دولت بیشتر است. نوآوری مقاله به نوع نگاه آن به این مسئله و نیز فرضیه مزبور است.کلید واژگان: دولت, قرض الحسنه, ساختار انگیزشی, عدالت اقتصادی, نیاز -
شاخص های ترکیبی در ادبیات اقتصادی، سنجه هایی مناسب برای ارزیابی عملکرد و آگاهی از فاصله وضعیت موجود با اهداف برنامه ها و سیاست های اقتصادی می باشد. هدف این مقاله، ارائه و سنجش شاخص ترکیبی عدالت اقتصادی با رویکردی اسلامی است که به لحاظ روش، الگوی OECD را مدنظر دارد. یافته های مقاله نشان می دهد که «توزیع منصفانه منابع، فرصتها و امکانات براساس شایستگیها»، «توجه به حق منابع و عوامل تولید، توجه به حق نسل های آینده»، «سهمبری عوامل تولید براساس استحقاق ها و میزان مشارکت»، «بازتوزیع درآمد و ثروت» و «توجه به بهبود وضعیت رفاه جامعه» از مهم ترین مولفه های شاخص ترکیبی عدالت اقتصادی با رویکردی اسلامی هستند. همچنین، رابطه مثبت میان «شاخص فیزیکی کیفیت زندگی»، «میزان بهره مندی از امکانات رفاهی»، «میزان بهره وری کل عوامل تولید»، «شاخص رفاه آمارتیا سن»، «نسبت سهم جبران خدمات کارکنان در حساب های ملی به تولید ناخالص داخلی» و «سنجه نسبت سرمایه گذاری در بخش تاسیسات و تجهیزات زیربنایی به برداشت از منابع طبیعی» و در مقابل رابطه منفی «شاخص فوستر، گریر و توربک» با روند عدالت اقتصادی برقرار می باشد. با توجه به محاسبات انجام گرفته شده، شاخص ترکیبی عدالت اقتصادی با رویکردی اسلامی در ایران از سال 1373 تا 1396، غیر از موارد اندکی روندی صعودی داشته است.
کلید واژگان: اقتصاد اسلامی, اقتصاد ایران, سنجش شاخص, شاخص ترکیبی, عدالت اقتصادی -
در اسلام هیچ موضوعی به اندازه عدالت در مسائل اجتماعی و فردی مورد توجه قرار نگرفته است و چون کارکرد اصلی تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت و قسط اسلامی می باشد؛ توجه به موضوع عدالت اقتصادی و رصد حرکت اقتصاد به سمت وضعیت عادلانه مطلوب، امری ضروری است. مسئله تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی و در قلمرو ادبیات اندیشه اسلامی و دانش اقتصادی ارائه می شود؛ تبیین و تدوین شاخصی ترکیبی برای عدالت اقتصادی با رویکردی اسلامی است. نتایج پژوهش نشان می دهد: «توزیع منصفانه منابع، فرصت ها و امکانات بر اساس شایستگی ها»، «توجه به حق منابع و عوامل تولید»، «توجه به حق نسل های آینده»، «سهم بری عوامل تولید بر اساس استحقاق ها و میزان مشارکت»، «بازتوزیع درآمد و ثروت» و «توجه به بهبود وضعیت رفاه جامعه»؛ از مهم ترین مولفه های شاخص ترکیبی عدالت اقتصادی با رویکرد اسلامی هستند؛ همچنین رابطه مثبت میان «شاخص فیزیکی کیفیت زندگی»، «میزان بهره مندی از امکانات رفاهی»، «میزان بهره وری کل عوامل تولید»، «شاخص رفاه آمارتیا سن»، «شاخص نسبت سرمایه گذاری در بخش تاسیسات و تجهیزات زیر بنایی، به برداشت از منابع طبیعی» و «شاخص نسبت سهم جبران خدمات کارکنان در حساب های ملی به تولید ناخالص داخلی» و در مقابل رابطه منفی «شاخص فوستر، گریر و توربک»، با روند عدالت اقتصادی برقرار می باشد.
کلید واژگان: اقتصاد اسلامی, شاخص ترکیبی, عدالت اقتصادیThere is no issue in Islam which has received significant attention more than the notion of “justice” and since the primary goal of constituting Islamic regime is the establishment of justice, paying attention to the issue of economic justice and tracing the path of justice in the direction of the ideal just status is necessary. The goal of this article, which is authored in accordance with descriptive-analytic method and in the sphere of Islamic thought and economic knowledge, is the formulation and constitution of a combined index for economic justice with an Islamic approach.
The findings of this research indicates that: fair distribution of resources, opportunities and facilities based on merits, with consideration to the right of production resources and agents, and to the right of future generations, allotment of production agents based on their merits and amount of distribution, re-distribution of income and wealth, and consideration to the improvement of society’s welfare are among the most important factors of combined index of economic justice with an Islamic approach. In the same way, there is a positive relation, on the one hand, between Physical quality-of-life index, the amount of profiting from welfare facilities, the amount of efficiency of the whole production agents, Amartya Sen’s index of welfare and appraisal of the investment rate in infrastructural establishments and equipment sector to yielding from underground resources, and a negative relation, on the other hand, between Atkinson’s index and Foster, Greer, and Thorbecke’s index and the process of economic justice.Keywords: Islamic economy, combined index, Economic Justice -
در این مقاله با استفاده از رویکرد پویایی سیستمی به ارزیابی موانع دستیابی به عدالت اقتصادی می پردازیم. همچنین سازوکارهای موجود در اقتصاد که در نهایت سبب بهبود شکاف طبقاتی و افزایش تولید ناخالص ملی سرانه که نتیجه تحقق عدالت اقتصادی است با استفاده از روابط علی و معلولی را استخراج می کنیم. مدل کلی از سه زیرمدل شکاف طبقاتی و تورم و مالیات تشکیل می شود. نتایج حاصل از مدل نشان می دهد برای کاهش شکاف طبقاتی دولت علاوه بر ارائه خدمات اجتماعی متناسب با دهک های درآمدی به منظور تامین نیازهای اساسی، با اصلاح ساختار مالیاتی و شفاف سازی جریان درآمدی، می تواند عدالت مالیاتی را پیاده سازی کند. عدالت مالیاتی همراه با افزایش درآمد سرانه نقش موثری درکاهش شکاف طبقاتی خواهد داشت. تلاش برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و انضباط مالی دولت به طور غیرمستقیم از دیگر عوامل موثر در تحقق عدالت اقتصادی به شمار می رود. همچنین مدل نشان می دهد بهبود فضای کسب و کار به واسطه کاهش نرخ بیکاری می تواند نقش مهمی در کاهش شکاف طبقاتی و دستیابی به عدالت اقتصادی داشته باشد.کلید واژگان: پویایی سیستمی, تورم, شکاف طبقاتی, عدالت اقتصادی, عدالت مالیاتی, طبقه بندی JEL: B16, B41In this paper, using System Dynamics Approach to the evaluation methods of achieving economic justice. In this paper, the existing mechanisms in the economy that ultimately improved the income gap and increasing GDP per capita Which represents economic justice using causal relationships . Vensim software is used for drawing casual diagrams. The model is generated of the three sub model income gap, inflation and tax. In addition to providing social services to reduce the income gap is proportional to income deciles for basic needs the amendment to the income tax structure and transparency, to implement the Tax Justice. Tax Justice with an increase in per capita income will have an important role in reducing the income gap. Trying to reduce dependence on oil revenues and fiscal discipline are also factors in achieving economic justice. The government has also recommended the implementation of monetary and fiscal policy, inflation targeting does.Keywords: System Dynamics, Inflation, Class Gap, Economic Justice, Tax Justice. JEL Classification: B41, B16
-
در رویکرد اسلامی، حق برخورداری همگان از فرصت ها و بهره مندی آحاد جامعه در حد کفاف دو عنصر اساسی عدالت به معنای «اعطاء کل ذی حق حقه» است. در این چارچوب، اولین گام برای تحقق عدالت، مقابله با نابرابری اولیه در توزیع فرصت ها، منابع و امکانات عمومی (بیت المال) به نفع فقرای واقعی و محرومین جامعه ی اسلامی است. این مقاله، به بررسی روش توزیع یارانه ها در اقتصاد ایران با توجه به اقتضائات عدالت در رویکرد اسلامی می پردازد. سوال اصلی تحقیق عبارت است از اینکه ملاک توزیع عادلانه انفال و منابع عمومی کشور به ویژه در شرایط فقر و شکاف طبقاتی چیست؟ بنا به فرضیه تحقیق، در شرایط وجود فقر و شکاف طبقاتی، می توان در توزیع منابع عمومی کشور و از جمله در امر توزیع یارانه ها، حکم به جواز توزیع نابرابر به سود فقرا داد؛ تا با کاهش فاصله طبقاتی، نیل به عدالت سریع تر محقق گردد. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی با استفاده از آموزه های اسلامی و فقهی از یک سو، و بررسی تجربیات توزیع فعلی یارانه ها در ایران از سوی دیگر، درصدد اثبات این فرضیه و ضرورت اجرای آن در مورد توزیع یارانه ها در ایران می باشد.کلید واژگان: توزیع عادلانه, عدالت اقتصادی, هدفمندی یارانه ها, رفع فقر, انفال, توزیع منابع عمومیIn the Islamic approach, the right of all people to enjoy the opportunities and benefit from public resources are the two dimensions of justice, meaning "Giving everyone one's entitlement". In this framework, the first step towards the realization of justice is to fight inequality in the distribution of opportunities, resources and public facilities (Beit al-Mal) in the favor of the poor and deprived in the Islamic society. This paper examines the distribution of subsidies in Iran's economy, considering the requirements of justice in the Islamic approach. The main question of the research is: what is the criterion for the fair distribution of Anfal and the public resources of the country, especially in the context of poverty and class divisions? According to the research hypothesis, in the context of poverty and class divisions, in the distribution of public resources of the country including the distribution of subsidies, one can allow an unequal distribution for the benefit of the poor, so that justice can be achieved faster by reducing the class division. Using the descriptive and analytical method and Islamic and jurisprudential doctrines on the one hand, and examining the experiences of the current distribution of subsidies in Iran on the other hand, the present paper seeks to prove this hypothesis and the necessity of its implementation in the distribution of subsidies in Iran.Keywords: Fair distribution, Economic justice, Targeted subsidy plan, Poverty reduction, Anfal, Distribution of public resources
-
حل معضلات اقتصادی و تحقق اهداف اقتصادی به صورتی درون زا مستلزم ارائه نظریه ای است که رفتارهای عاملان اقتصادی را در چارچوب نظام اقتصادی به صورتی هماهنگ و منسجم تنظیم کند. در اقتصاد نئوکلاسیک که جریان غالب اقتصاد خوانده می شود، نظریه انتخاب عقلانی متضمن تحقق درون زای اهداف اقتصادی همچون رشد و رفاه اقتصادی است و هر نظریه کلانی باید از معبر این نظریه، شایستگی خود را اثبات کند. در نظریه اقتصاد اسلامی، آنچه می تواند انسجام درونی و تحقق درون زای اهداف اقتصادی ازجمله رشد و عدالت را محقق سازد، نظریه انتخاب عادلانه است. البته در اقتصاد اسلامی، فردگرایی و جزءانگاری پذیرفته نیست و نظام اقتصادی صرفا جهت اقتصادی از نظام اجتماعی است نه اینکه جزئی منفک از آن. در این مقاله با اتکا به مکتب اقتصادی شهید صدر، تلاش می شود مولفه های انتخاب عادلانه در اقتصاد اسلامی استخراج شود. نظریات حق الطاعه، استخلاف انسان و توازن اجتماعی به عنوان زیربنای نظریه انتخاب عادلانه، فضا، محرک و قواعد انتخاب عادلانه را تعیین و تحدید می کنند.کلید واژگان: نظریه انتخاب, عدالت اقتصادی, اقتصاد اسلامی, مکتب اقتصادیEndogenously resolution of economic problems and realizing economic goals requires a theory which has the capability of coherently regulating economic agent's behaviors through an economic system as a whole. In neoclassical economics which is the so-called mainstream economics, rational choice theory implies an endogenous realization of economic goals such as growth and welfare and every macro theory should prove its merits through RCT. In Islamic Economics, what can provide internal coherence and endogenously realizing economic goals such as growth and justice, is Just Choice Theory. It is important that in Islamic economics, individualism and fragmentation is not allowed and economic system is just the economic aspect of the whole social system. Relying on Imam Al-Sadr economic school, we are trying to deploy the elements of just choice in Islamic economics. The Haq-ut-ta'ah (the right of obedience to Allah) theory, Istikhlaf Theory and Social Balancing Theory provide the basis of JCT through determining and restricting the space, incentive and rules of choice.Keywords: Choice Theory, Islamic Economics, Justice, Imam Al-Sadr Economic school
-
چگونگی توزیع منافع تولید میان عوامل تولید، از پرسش های بنیادی اقتصاد به شمار می رود و تا امروز در سطح الگوهای رقیب، مناقشات متعددی درباره آن وجود داشته است. در این تحقیق با فرض عقلانیت جامع که بر اساس آن، افراد هم منافع خود و هم منافع دیگران را در تصمیم گیری های اقتصادی دخالت می دهند، تابع هدف افراد تعمیم داده شده و رفتارهای عادلانه افراد در حوزه تولید در قالب یک الگوی ریاضی تحلیل می شود. بر اساس این الگو دو راهکار دستیابی به سهم عادلانه عوامل تولید تحلیل خواهد شد: نخست، نقش دولت در تعیین حداقل مزد بالاتر و دوم، نقش رفتارهای عادلانه کارفرمایان در تخصیص بخشی از سود به عنوان پاداش نیروی کار. در این میان، راهکار دوم ضمن بهبود ادراک عدالت و انصاف، وضعیت رفاهی نیروی کار را بدون اثر منفی بر تقاضای نیروی کار و اشتغال بهبود می دهد و با هر دو جنبه عدالت سازگار است. نتایج مقاله موید مزیت عدالت افقی و خودجوش، نسبت به راهکارهای دستوری از بالا می باشد. در این چارچوب برای افزایش تمایل کارفرمایان به اجرای روش مشارکت در سود، پیشنهاد می شود از ابزارهای ترویجی و مشوق های اقتصادی استفاده شود.کلید واژگان: نظریه توزیع, مشارکت در سود, عدالت اقتصادی, نیروی کار, اقتصاد اسلامیThe manner of benefits distribution of production among the production factors is one of the fundamental questions of the economy, and there are many controversies around it at the level of rival models. In this research, with the assumption of comprehensive rationality, according to which individuals interfere both their own interests and the interests of others in economic decision-making, the objective function of individuals generalized and the fair behaviors of individuals in the field of production are analyzed in the form of a mathematical model. Based on this model, two strategies for achieving a fair share of production among the factors are analyzed: first, the role of the government in determining the level of wage more than the minimum wage, and second, the role of employers' fair employments in allocating a portion of the profits as labor rewards. In the meantime, the second strategy, while improving the perception of justice and fairness, improves the welfare state of the labor force without adversely affecting labor demand and employment, and is consistent with both aspects of justice. The results of the paper confirm the superiority of horizontal and spontaneous justice in relation to grammatical solutions from above. In this framework, it is suggested to use extension tools and economic incentives to increase employers' willingness to engage in profits.Keywords: Distribution theory, Profit participation, Economic Justice, labor, Islamic Economics
-
عدالت آرمانی است که در همه نظام های اقتصادی و مکاتب مختلف اعم از بشری و الهی جایگاه ویژه داشته و تعاریف و تعابیر متعددی از آن وجود دارد. یکی از عواملی که در اندیشه اسلامی تاثیر نامطلوب برعدالت اقتصادی دارد، بهره پولی است. رسمیت بخشیدن به بهره پولی با نظر بر ریشه های ذهنی و عینی آن بخصوص رجحان زمانی، بر بسیاری از نرخ های تعیین کننده در اقتصاد مانند نرخ بازدهی سرمایه، نرخ سود بدون ریسک و نرخ تورم تاثیر می گذارد. این نرخ ها معیارهای فعالیت های اقتصادی بوده و بر خروجی های اقتصاد مانند پس انداز، سرمایه گذاری و درنهایت تولید کل، تاثیر می گذارد. عدالت چه در بعد فردی و اجتماعی و چه در بعد بین نسلی، مستقیما تحت تاثیر تصمیمات پس انداز، سرمایه گذاری و تولید هر نسل است. وجود نرخ های رجحان زمانی و نقدینگی که در بهره منعکس می شوند، بر این تصمیمات تاثیر دارد. انتشار پول بدون پشتوانه از هیچ و خلق اعتبار در بانکداری مبتنی بر ذخیره جزئی، عاملی دیگر در جهت بی عدالتی می باشد. سطح و رشد جمعیت در نتیجه تغییر متغیرهای کلیدی مانند تولید و رشد اقتصادی و از طرفی توزیع فرصت های اشتغال از عواملی است که تحت تاثیر اقتصاد بهره ای و انتشار بی رویه پول بدون پشتوانه دستخوش بی عدالتی می شود.
کلید واژگان: عدالت اقتصادی, بهره و عدالت, ریشه های بهره, عدالت بین نسلی, جمعیت -
تبعیض اقتصادی در اسلام، از مصادیق بی عدالتی قلمداد شده و بر شاخص هایی از جمله حقوق مالکیت اثر می گذارد. زمانی که فرصت های شغلی و سرمایه گذاری به ناحق توزیع گردد یعنی افراد مستعد و مستحق فقط به دلیل عدم دسترسی به رانت و روابط خاص، محروم بمانند دچار نارضایتی و دلسردی می گردند. جنبه های متفاوت نارضایتی در عرصه های گوناگون به اشکال مختلفی بروز می کند؛ عده ای به دنبال بی قانونی های مکرر در حوزه تخصیص منابع و سرمایه، خود به بی قانونی روی می آورند و انواع جرائم اقتصادی در جامعه ظاهر می گردد. با این شرایط، ناامنی بر جامعه سایه گسترانیده و حقوق مالکیت نیز به خطر می افتد. همچنین فرصت های شغلی و سرمایه گذاری به علت افزایش ریسک و مخاطرات اجتماعی، کاهش یافته و اقتصاد به رکود می گراید. در این مقاله، تلاش گردیده رابطه میان شاخص حقوق مالکیت و شاخص توزیع منابع و فرصت های اقتصادی در اقتصاد اسلامی به صورت دوسویه بررسی گردد. برای این کار به تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای پرداخته شده که یافته ها نشان می دهد، این دو شاخص دارای رابطه مستقیم و متقابل می باشند.کلید واژگان: تخصیص منابع, فرصت های اقتصادی, تبعیض, نابرابری, حقوق مالکیت, عدالت اقتصادی, امنیت اقتصادیEconomic discrimination in Islam is from instances of injustice and affects some indicators, including Property Rights. When business opportunities and investments are distributed unfair, and those who are prone to be deprived Due to lack of access to rent and special relations, they are discouraged and discontented. Different aspects of dissatisfaction arise in various ways in different ways: Some because of frequent lawlessness in the area of resource allocation and capital they turn to lawlessness types of economic crimes appear in society. Under these conditions insecurity is created in the community and property rights are violated too. It also increase social risk, reduces job opportunities and investment, and the economy is on the verge of stagnation.
In this paper, we have tried to examine the relationship between the index of property rights and the index of resource allocation and economic opportunities in Islamic economics. To do this, we analyze library resources that the findings show that these two indicators have a direct and reciprocal relationshipKeywords: attribution of economic resources, Economic opportunities, Discrimination, Inequality, property rights, Economic justice, Economic security -
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با هدف تطهیر نظام بانکی کشور از ربا تلاش های متعددی صورت پذیرفت. تبیین مفهوم عدالت اقتصادی و شاخص های آن یکی از دغدغه های اقتصاددانان است. علی رغم مطالعات انجام گرفته در این زمینه، تلاش چندانی برای استخراج شاخص های عدالت اقتصادی از نگاه اسلام صورت نگرفته است. شاخص ها و راهکارهای تحقق عدالت در مکتب های گوناگون فکری، متفاوت است. اندیشه وران اسلامی نیز این مسئله را در چارچوب اسلامی مورد بحث قرار داده اند. درباره حق و عدالت نظریه شهید صدر(ره) و تالیفات استاد مطهری (ره) از شهرت و مقبولیت بیشتری برخوردار است. معیار عدالت در توزیع فرصت ها، برابری و مساوات، و در توزیع کارکردی، استحقاقی سهمی است که با تراضی به دست می آید و شاخص آن قیمت بازاری است. معیار عدالت در توزیع درآمد و ثروت، توازن است. هر فطرت سالمی تصاحب 99% امکانات کره زمین توسط 1% از افراد جامعه را بی عدالتی می پندارد. این بی عدالتی را نمی توان با این منطق که «آنان با بازوی خود کسب کرده و خمس و زکاتش را پرداخت کرده اند»، توجیه کرد. معیار عدالت در رعایت حقوق نیازمندان، استحقاق در حد کفاف و شاخص آن حد کفاف و در پرداخت حقوق مالی بستگان، استحقاق عرفی است و شاخص آن اعتدال عرفی می باشد. در این تحقیق که بصورت تحلیلی- توصیفی است با توجه به اصل یک بانکداری بدون ربا در تحقق عدالت اسلامی سعی می شود با استعانت از قرآن کریم ومعیارهایی که فقهای شیعه و علمای اهل سنت و نیز حقوق دانان و دیدگاه های مکاتب مختلف در این زمینه مطرح کرده اند، مورد کنکاش و تامل قرار گیرد. همچنین تعاریف مختلف حق و عدالت اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرد.کلید واژگان: حق, عدالت, عدالت اقتصادی, عدالت اجتماعیAfter revaluation in Iran, have attempt to Purge banking system of Gavel. The stating of economic justice concept and its indexes is one of the pastimes of Economists. Never Eless, researches in this case, had not attempted to production of Economic justice indexes in Islamic over look. Indexes and solutions of creating of justice are different in difficult isms. Islamic economists have analyzed this problem in Islamic framework. Theories of shahid Sader and Motahari are famous about right and justice. Justice criteria in distributive of opportunities, EQUALITY and distributive of applying, will obtained in Compromise and its index is marketing price. Justice Criteria in distributive of income and wealth is balance. Every safe Temperament knows, it is injustice to Inherit 99 percent of world facilities by 1 percent of people. We cannot justify that those people have obtained themselves. Justice criteria in rights of poor people, Desert in Requirement and its index is extent of requirement and to pay financial rights of NEIGHBORs, custom requirement. This research have based on analyze- DESCRIPTIVE according to principle of one in Islamic banking analyze to create Islamic justice have tried by Quran and standards by Islamic SCIENTISTs Shie and Sonni and LAWYERs and points of different schools. Also we have examined different definitions of right and economic justice.Keywords: Right, Justice, Economic Justice, Social Justice
-
در آیات قرآن و روایات ائمه اطهار، علاوه بر نکوهش فقر، بر لزوم حفظ حقوق مالکیت افراد تاکید شده است. این مقاله با استفاده از روش «تحلیلی» و «اقتصادسنجی» به بررسی و برآورد رابطه میان فقر و حقوق مالکیت از نگاه اقتصاد اسلامی می پردازد. در این بررسی، ضمن تحلیل این موضوع در چارچوب ادبیات اقتصاد اسلامی، ارتباط دوسویه شاخص حقوق مالکیت و شاخص فقر مطلق پیشنهادی آمارتیاسن در اقتصاد ایران، طی سال های 1369-1393 تجزیه وتحلیل شده است. بررسی تجربی مزبور با استفاده از سری های زمانی و به کارگیری الگو سنجی خودرگرسیون برداری صورت گرفته است. بنا به فرضیه مقاله، بین فقر مطلق و نقض حقوق مالکیت رابطه ای دوسویه و مستقیم وجود دارد. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه دوسویه بین فقر و حقوق مالکیت در رویکرد اسلامی است. بر اساس مقتضای آیات و روایات، بروز فقر و تشدید آن موجبات تعدی به حقوق افراد را فراهم می آورد؛ نقض حقوق مالکیت افراد نیز موجب گسترش فقر می شود. یافته های مطالعه تجربی مقاله نیز حاکی از وجود رابطه دوسویه و مستقیم بین فقر مطلق و نقض حقوق مالکیت در اقتصاد ایران طی سال های 1369-1393 است.کلید واژگان: حقوق مالکیت, فقر, عدالت اقتصادی, امنیت اقتصادی, اقتصاد اسلامی, الگوی VARThe Quranic verses and traditions of the Imams hold poverty in contempt and place emphasis on the need to preserve individuals property rights. The present paper uses an analytical and econometric method to study the relationship between poverty and property rights according to Islamic economy. While analyzing this issue in the light of the literature of Islamic economy, this study investigates the two fold relationship between the index of property rights and the index of absolute poverty proposed by Amartya Sen in the economy of Iran during 1369-1393. Time series and vector auto regression modeling were used in this study. According to the hypothesis of the paper, there is a direct two fold relationship between absolute poverty and violation of property rights. The findings of the study indicate that in the view of Islam, there is a twofold relationship between poverty and property rights. According to Quranic verses and traditions, poverty and its severity leads to the violation of individuals rights, and the violation of individuals property rights causes poverty to be severer. The findings of the paper's experimental study indicate that there is a direct and two fold relationship between absolute poverty and violation of property rights in Irans economy during 1369-1393.Keywords: property rights, poverty, economic justice, economic security, Islamic economy, VAR model
-
دولت می تواند با استفاده از سیاست های مالی مناسب به برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت اقتصاد بپردازد و در جهت رونق تولید ملی و رفع فقر و بیکاری گام بردارد. در این پژوهش با هدف تعیین اولویت سیاست مالی مبتنی بر راهبرد اقتصاد مقاومتی به بررسی سیاست های مالی پرداخته شده و همچنین الگوهای فکری اقتصادی در ایران به منظور تعیین میزان نزدیکی آنها با راهبرد اقتصاد مقاومتی در زمینه سیاست مالی بررسی شدند.
روش مطالعه در این پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی است. در این زمینه معیارهای عدالت اقتصادی، رشد اقتصادی، ثبات اقتصادی، درون زایی اقتصادی و مقاومت در برابر تهدیدات به عنوان شاخص های اقتصاد مقاومتی انتخاب شده اند؛ آن گاه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، خط مشی های منتخب از سیاست مالی به لحاظ دارابودن بیشترین تاثیر در تحقق راهبرد اقتصاد مقاومتی اولویت بندی شده اند و به کمک روش AHP الگوهای فکری فعال در اقتصاد ایران، به لحاظ میزان نزدیکی آنها به راهبرد اقتصاد مقاومتی در زمینه سیاست مالی، رتبه بندی شدند.
نتایج پژوهش نشان داد که «ایجاد نظام جامع اطلاعات اقتصادی افراد در جهت اصلاح ساختار اقتصادی و مالیاتی در کشور» دارای بیشترین اهمیت در سیاست مالی مبتنی بر راهبرد اقتصاد مقاومتی است و الگوی فکری «اقتصاد اسلامی» بیشترین همسویی را با راهبرد اقتصاد مقاومتی در زمینه سیاست مالی دارد.کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, سیاست های مالی, فرایند تحلیل سلسله مراتبی, عدالت اقتصادیThe Government can use appropriate fiscal policy to address the Weaknesses and strengths of economy and take steps in order to achieve national production boom and eliminate poverty and unemployment. In this research by the aim of determining the priority of fiscal policy based on Moqawama Economy strategies fiscal policies were examined and also the economic intellectual pattern in Iran in order to determine their closeness to Moqawama Economy strategies were analyzed.
Descriptive method is the method of this research. In these area economic justice criteria, economic growth, economic stability, economic internalization, and resistance against threats are as Moqawama Economy indicators. Then by the Analytic hierarchy process (AHP) method selected policies that have the highest impact on implementation of Moqawama Economy strategies have been ranked and active intellectual patter in Iran economy based on closeness to Moqawama economy strategies were ranked too.
The results of the research showed that "the establishment of a comprehensive economic information system for improving the economic and tax structure in the country" has the most importance in a policy based on the Moqawama economy strategy, and the intellectual pattern of "Islamic economics" is the most closely aligned with the Moqawama economy strategy in fiscal policy environment.Keywords: Moqawama economy, Fiscal policy, Analytic hierarchy process (AHP), Economic Justice -
قرض الحسنه در اقتصاد مقاومتی چه نقشی می تواند ایفا نماید؟ این مهم ترین پرسشی است که مقاله در صدد پاسخ به آن است. فرضیه ای که مقاله به دنبال اثبات آن است، این می باشد که قرض الحسنه نقش مثبتی در برخی از مهم ترین مولفه های اقتصاد مقاومتی (تعدیل مصرف، عدالت اقتصادی، مردمی بودن، انگیزه جهادی، سلامت اقتصادی و تولید ملی) دارد. برای اثبات این فرضیه، نخست تلاش شده است رابطه میان اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی و قرض الحسنه بررسی شود، سپس هر یک از محورهای شش گانه فوق به طور جداگانه، به عنوان یکی از مولفه های اقتصاد مقاومتی معرفی شده و نشان داده شده است که قرض الحسنه در ایجاد آنها چه نقشی ایفا می کند. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال اثبات فرضیه خود است.
کلید واژگان: قرض الحسنه, اقتصاد مقاومتی, تعدیل مصرف, عدالت اقتصادی, مردمی بودن, انگیزه جهادی, سلامت اقتصادیWhat Qardh al-Hasan can do in EGHTESAD-E MOGHAVEMATI? This is the most important question in which the article attends to answer it. The hypothesis of which it attends to prove is that Qardh al-Hasan plays a positive role in some of the most important components of EGHTESAD-E MOGHAVEMATI such as consumption adjustment, economic justice, being people-oriented, Jihadi motive, economic health and national production. To prove the hypothesis firstly we try to study the relationships between Islamic economics, EGHTESAD-E MOGHAVEMATI and Qardh al-Hasan. Then every one of the forgoing six axes will be introduced separately as the components of economy, and the role of Qardh al-Hasan in forming them will be presented. The current article follows hypothesis proof by using descriptive-analytical method and library and internet resources.
Keywords: al-Hasan, EGHTESAD-E MOGHAVEMATI, consumption adjustment, economic justice, being people-oriented, Jihadi motive, economic health -
هدف هر حکومت دینی به ویژه حکومت اسلامی، تحقق عدالت است. در پژوهش پیش رو به بررسی عمل کرد اقتصاد ایران از دید عدالت با پافشاری بر رویکرد امام علی 7در عهدنامه مالک اشتر پرداخته می شود. در فرایند تحلیل داده ها، نخست با استفاده از روش کمی و داده های مربوط به ضریب جینی و محاسبه شاخص اتکینسون معیار اول معرفی شده در عهدنامه مالک اشتر کاهش فقر و نابرابری جهت بررسی عمل کرد اقتصاد ایران ارزیابی شد. ضریب جینی و شاخص اتکینسون روندی نوسانی را در طی سال های مورد بررسی به خود اختصاس داد؛ سپس با اتکا بر نظر خبرگان با توزیع پرسش نامه به صورت میدانی دیگر معیارهای موردنظر در عهدنامه بررسی شده، داده های پرسش نامه به وسیله نرم افزار spssتحلیل شد. نتیجه های پژوهش نشان داد که وضعیت عدالت جامعه کنونی عدد دو و جامعه آرمانی عدد پنج بوده و میزان شکاف وضع موجود از حالت آرمانی شصت درصد است. به منظور بررسی کاهش شکاف از شاخص «قابلیت کاهش معیار» استفاده شد .با استفاده از روش نظام دینامیکی و روش های فراابتکاری با کاربرد نرم افزار vensim رفتار درون زا در نظام اقتصادی اجتماعی شبیه سازی و بررسی شد و پنج موضوع گوناگون به عنوان راهکارهای سیاستی معرفی شد. نتیجه ها نشان داد که اگر بر هر کدام از متغیرهای معرفی شده در موضوع ها شوکی از نوع گام مثبت داده شود، باعث می شود وضعیت عدالت در جامعه طی سال های 1393 1404 به نسبت متفاوت بهبود یابد.کلید واژگان: عهدنامه مالک اشتر, عدالت اقتصادی, اجتماعی, ضریب جینی, شاخص اتکینسون, شاخص شکاف وضع موجود از حالت آرمانی, شاخص قابلیت کاهش معیارThe objective of every religious state, and especially that of the Islamic state, is to assure justice. In this research we examine the Iranian economys performance in this regard, with an emphasis on Imam Alis approach in the treaty of Malik-e-Ashtar. In the course of data analysis, at first, using quantitative method and the data regarding Gini coefficient and calculating Atkinson index, the first criterion introduced in the treaty of Malik-e-Ashtar, that is, reducing poverty and inequality, is examined in order to assess Iranian economys performance. The Gini coefficient and Atkinson index have a fluctuating trend in the relevant period. Thereafter, drawing on the experts views, the other criteria mentioned in the treaty are examined using questionnaire and field data gathering. The questionnaire data are analyzed using SPSS19 software.
The results show that the score regarding justice in our present society is 2, while the score regarding the ideal society is 5. The gap between the present and ideal situations is calculated at 60 percent. In order to determine the utmost reducible gap between the present and ideal situations through improvement of a presupposed standard, we use another index called criterion reducibility. Adopting the dynamic system method and meta-innovative methods exploiting vensim software, the indigenous behavior in the socio-economic system is simulated and examined, and five different scenarios are presented as policy solutions. The results show that if one gives a shock of positive step sort to each of the introduced variables in the different scenarios, the societys situation regarding justice will be improved in different degrees in the years 2014-2025.Keywords: Treaty of Malik, e, Ashtar, Socio, Economic Justice, Gini Coefficient, Atkinson Index, Present, Ideal Situations Gap Index, Criterion Reducibility Index
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.