به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "صادرات غیرنفتی" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «صادرات غیرنفتی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • میثم نریمانی*، روح الله استیری، امیر ذاکری، سید محمد صاحبکار

    توسعه صادرات غیرنفتی برای کشوری که صنعت آن بر پایه صادرات نفت و مشتقات آن بنا شده، اهمیت فراوانی دارد. با توجه به ظهور صنایع مبتنی بر فناوری در دو دهه اخیر و اهمیت روزافزون اقتصاد فناوری، توجه به توسعه صادرات محصولات مبتنی بر نوآوری و فناوری بیش از پیش ضروری است. بنابراین، بررسی سیاست های حمایتی موجود در کشور و الگوهای موفق جهانی برای بهینه سازی و افزایش اثربخشی این سیاست ها اهمیت دارد.پژوهش حاضر به بررسی سیاست های حمایتی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان ریاست جمهوری در راستای توسعه صادرات محصولات مبتنی بر نوآوری و فناوری و تدوین الگوی مطلوب حمایت از کسب وکارهای دانش بنیان پرداخته است. این تحقیق به روش تحقیقی علمی انجام شده و نتایج آن قابلیت تسری به سایر نهادهای حمایتی مانند سازمان توسعه تجارت، سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران و صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری را دارد.برای دستیابی به اهداف پژوهش، مطالعات موردی کیفی انجام شده و زمینه های تحقیقاتی دیگر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصان و کارشناسان حوزه صادرات و فناوری، نظرات آن ها جمع آوری گردید.داده های به دست آمده نشان می دهد که سیاست های حمایتی در سه رویکرد دولت محور، بنگاه محور و واسطه محور مورد تحلیل قرار گرفته و الگوی بهینه ای مبتنی بر این رویکردها پیشنهاد شده است. نتایج تحقیق آشکار می سازد که سیاست های اجرائی در ساختارهای دولتی کشور، به ویژه در معاونت علمی و فناوری دارای نقاط ضعفی است که نیاز به اصلاح و بهبود دارد. از جمله این نقاط ضعف می توان به ضرورت توجه بیشتر به صادرات شرکت های دانش بنیان، تمرکززدایی از اتکا به بودجه و حمایت های مالی، و بهره گیری حداکثری از زیرساخت های نواوری و فناوری در کشور اشاره کرد. همچنین، توجه به شبکه ایرانیان خارج از کشور و استخراج آمار جامع از صادرات رسمی و غیررسمی این شرکت ها از دیگر نکات حائز اهمیت در راستای بهبود سیاست های حمایتی است.

    کلید واژگان: برنامه های سیاستی, حمایت های صادراتی, شرکت های دانش بنیان, فناوری پیشرفته, صادرات غیرنفتی
    Meysam Narimani *, Roholah Estiri, Amir Zakeri, Seyd Mohamad Sahebkar

    The development of non-oil exports is of great importance for a country whose industry is based on the export of oil and its derivatives. Given the emergence of technology-based industries in the past two decades and the increasing importance of the technology economy, focusing on the development of exports of innovation and technology-based products is more necessary than ever. Therefore, examining the existing supportive policies in the country and successful global models to optimize and increase the effectiveness of these policies is crucial.This research examines the supportive policies of the Vice Presidency for Science, Technology, and Knowledge-Based Economy in the development of exports of innovation and technology-based products and formulates an optimal model for supporting knowledge-based businesses. This study has been conducted using scientific research methods, and its results can be extended to other supportive institutions such as the Trade Promotion Organization, the Small Industries and Industrial Parks Organization of Iran, and the Innovation and Prosperity Fund of the Presidency.To achieve the research objectives, qualitative case studies were conducted, and other research areas were reviewed. Additionally, semi-structured interviews with experts and specialists in the fields of export and technology were conducted to gather their opinions.The obtained data indicate that supportive policies have been analyzed in three approaches: government-oriented, firm-oriented, and intermediary-oriented, and an optimal model based on these approaches has been proposed. The research results reveal that the executive policies in the country’s governmental structures, especially in the Vice Presidency for Science and Technology, have weaknesses that need to be addressed and improved. Among these weaknesses are the need for more attention to the export of knowledge-based companies, decentralization from reliance on budget and financial support, and maximum utilization of innovation and technology infrastructure in the country. Additionally, attention to the network of Iranians abroad and extracting comprehensive statistics on the official and unofficial exports of these companies are other important points for improving supportive policies.

    Keywords: Policy Programs, Export Support, Knowledge-Based Companies, Advanced Technology, Non-Oil Exports
  • پرنیان قرطاسی، رحمت علی صابری حقایق*، علیرضا فرخ بخت فومنی
    صادرات کالاهای کشاورزی به ویژه خشکبار نقش بسزایی در تامین درآمد ارزی حاصل از صادرات غیرنفتی ایفا می کند. به دلیل عدم کفایت مدل های ارایه شده در مبانی نظری موجود، پژوهش حاضر با نگاهی توسعه گرایانه به اقتصاد غیرنفتی با هدف طراحی مدل راهکارهای صادرات خشکبار به روسیه انجام شد. پژوهش حاضر از روش آمیخته متوالی تبعیت می کند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای، راهکارهای صادرات خشکبار استخراج شدند. سپس در بخش کیفی، راهکارهای اولیه از طریق مصاحبه در معرض نظر 25 خبره که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، قرار گرفتند که ضمن تثبیت آنها، راهکارهای تکمیلی استخراج شدند. جمع آوری اطلاعات در بخش کمی نیز با استفاده از پرسشنامه که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ و روایی آن به روش اعتبار محتوایی تایید شد، انجام گرفت. راهکارهای نهایی از طریق پرسش از 110 صادرکننده حوزه خشکبار که از طریق روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند، با استفاده از روش تاپسیس رتبه بندی شدند. طبق نتایج، بهترین روش توسعه صادرات خشکبار به روسیه، بهره گیری از راهکارهای 30 گانه ای است که دارای اولویت «ادغام شرکت های کوچک جهت دستیابی به برند معتبر و تولید در مقیاس اقتصادی»، «تاسیس بانک مشترک ایران و روسیه و افتتاح شعبه در دو کشور جهت سهولت در نقل وانتقال مالی»، «کنترل آلودگی و کاهش استفاده از آلاینده ها در امر صادرات» و سایر راهکارهای مشروحه در مدل پژوهش هستند.
    کلید واژگان: اوراسیا, صادرات غیرنفتی, راهکارهای صادراتی, صادرات خشکبار, بازار روسیه
    Parnian Ghertasi, Rahmat Ali Saberi Haghayegh *, Alireza Farokhbakht Foumani
    The export of agricultural goods, especially nuts, plays a significant role in providing foreign exchange income from non-oil exports. Due to the inadequacy of the models presented in the existing theoretical foundations, this research was conducted with a developmentalist view of the non-oil economy with the aim of designing a model for nuts export tactics to Russia. This research follows the sequential mixed method. First by using the library method, nuts export tactics were extracted. Then in the qualitative part, the initial tactics were presented through interviews to 25 experts who were selected through the snowball sampling method, while confirming them, additional tactics were extracted. Data collection in the quantitative part was also done using a questionnaire which its reliability was confirmed by Cronbach alpha method and its validity was confirmed by content validity method. By asking 110 nuts exporters who were selected through judgmental sampling method, the final tactics were ranked using the TOPSIS method. The results showed that the best way to developing the nuts export to Russia is using of 30 tactics which have the following priority: Integration of small companies to achievement of reliable brand and production on an economic scale, Establishing the joint bank of Iran and Russia and opening branches in both countries to facilitate financial transfers, Controlling pollution and reducing the use of pollutants in export affairs and other tactics in the research model.
    Keywords: Eurasia, Non-Oil Export, Export Tactics, Nuts Export, Russian Market
  • نسترن شاهواری *

    ارز دیجیتال بر پایه فناوری اطلاعات و بدون وابستگی به بانک‌ها و دولت‌ها در دنیای واقعی هستند که به عنوان چهارمین انقلاب صنعتی نام برده می‌شوند. در این پژوهش به بحث کلی پیرامون ارزهای دیجیتال و صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) با در نظرگرفتن نقش تعدیلگری تحریم‌های بین‌المللی پرداخته شد. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام آن توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری مدیران صنایع دستی کشور را شامل گردید. شیوه نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی در دسترس است و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران که برابر 367 نفر گردیده است؛ جهت احتمال از عدم برگشت 390 پرسشنامه توزیع شد که در نهایت با بررسی پرسشنامه‌های بازگشت شده و کنار گذاشته شدن پرسشنامه‌های ناقص، 337 پرسشنامه وارد در مرحله تحلیل آماری گردید. برای آزمون فرضیه‌های اول و دوم پژوهش از آزمون ضریب همبستگی استفاده شد. در فرضیه اول مثبت بودن مقدار ضریب همبستگی (0.106)، نشان از وجود رابطه مستقیم ارزهای دیجیتال بر افزایش صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) دارد. در فرضیه دوم مثبت بودن مقدار ضریب همبستگی (0.250)، نشان از وجود رابطه مستقیم ارزهای دیجیتال بر کاهش تاثیر تحریم‌های بین‌المللی دارد. در نهایت برای آزمون فرضیه سوم از آزمون ضریب مسیر و مقدار آماره تی استفاده شد و مقدار ضریب مسیر بیان داشت که 34.5 درصد از میزان قابلیت ارزهای دیجیتال و صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) تحت تاثیر نقش تعدیلگری تحریم‌های بین‌المللی بوده است. همچنین مقدار ضریب مسیر مشسخص نمود که 18.6 درصد از میزان صادرات غیر‌نفتی (صنایع دستی) تحت تاثیر قابلیت ارزهای دیجیتال بوده است. در پایان پیشنهادهایی نظیر رفع چالش‌های فقهی و مشکلات امنیتی و تصویب قوانین حمایت از ارزهای دیجیتال توسط دولت و نیز گسترش برنامه‌های مد مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی به عنوان پیشنهادهای پژوهش مطرح گردید.

    کلید واژگان: ارزهای دیجیتال, صنایع دستی, تحریم های بین المللی, صادرات غیرنفتی
    Nastaran Shahvari

    Digital currencies based on information technology and without dependence on banks and governments are in the real world, which is called the fourth industrial revolution. In this study, a general discussion was conducted on digital currencies and non-oil exports (handcraft industries) considering the moderating role of international sanctions. The type of applied research and the method of doing it was a descriptive survey and the statistical population included the managers of the country\'s handicraft industry. The research sampling method is available by random sampling and to determine the sample size of Cochran\'s formula which is equal to 367 people; 390 questionnaires were distributed for the possibility of non-return. Finally, by reviewing the returned questionnaires and excluding the incomplete questionnaires, 337 questionnaires entered the statistical analysis stage. The correlation coefficient test was used to test the first and second hypotheses of the research. In the first hypothesis, the positive value of the correlation coefficient (0.106) indicates the direct relationship between digital currencies and the increase in non-oil exports (handcraft industry). In the second hypothesis, the positive value of the correlation coefficient (0.250) indicates the existence of a direct relationship between digital currencies and the reduction of the impact of international sanctions. Finally, to test the third hypothesis, the path coefficient test and the value of tstatistics were used and the value of the path coefficient stated that 34.5% of the capability of digital currencies and non-oil exports (handcraft industry) was affected by the moderating role of international sanctions. The path coefficient also revealed that 18.6% of non-oil exports (handcraft industry) were affected by the capability of digital currencies. In the end, suggestions such as solving jurisprudential challenges and security problems and the adoption of laws to protect digital currencies by the government and government institutions, as well as the expansion of fashion programs based on Islamic and Iranian culture, etc. were presented as research suggestions.

    Keywords: Digital currencies, Handicraft industries, International sanctions, Non-oil exports
  • سید محمدهادی سبحانیان*، پریسا مهاجری، علی اصغر بانویی، پگاه خالقی

    بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران، میزان صادرات بخش های صنعتی در چهار ماهه نخست سال 1399 نسبت به مدت مشابه سال 1398، به طور متوسط با کاهش 28 درصدی روبرو گردید. در این مقاله با استفاده از آخرین ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال 1395 با فرض تداوم روند مذکور در کل سال، آثار و تبعات شوک کاهش صادرات غیرنفتی کشور در پی شیوع ویروس کرونا بر تولید بخش های اقتصادی و توزیع درآمد در قالب رویکرد ضرایب فزاینده حسابداری محاسبه می شود. سپس نتایج مذکور مبنای شناسایی پنج بخش مهم مبدا و مقصد برای به کارگیری رویکرد تحلیل مسیر ساختاری زنجیره های اثرگذاری قرار می گیرد. و همچنین مسیرهای مهم اثرگذاری کاهش صادرات بر پنج زیربخش اقتصادی در چارچوب رویکرد تحلیل مسیر ساختاری شناسایی شده اند. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که اولا ستانده کل به میزان 49/6 درصد کاهش می یابد. ثانیا توزیع کارکردی درآمد به ضرر مازاد عملیاتی و جبران خدمات کارکنان تغییر می کند به طوری که به ترتیب کاهش 63/5 و 84/3 درصدی را تجربه می کنند در حالی که درآمد مختلط صرفا 79/2 درصد کاهش می یابد. ثالثا با کاهش 23/3 درصدی درآمد خانوارهای شهری و افت 98/2 درصدی درآمد خانوارهای روستایی، توزیع نهادی درآمد نیز به ضرر خانوارهای شهری تغییر می کند. رابعا توضیح دهندگی مسیرهای عمده اثرگذاری که با استفاده از رویکرد تحلیل مسیرساختاری شناسایی شده اند از 45 درصد تا بیش از 99 درصد در نوسان است.

    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, ستانده, توزیع درآمد, ماتریس حسابداری اجتماعی, رویکرد تحلیل مسیر ساختاری
    Seyyed Mohammad Hadi Sobhanian *, Parisa Mohajeri, Ali Asghar Banouei, Pegah Khaleghi

    According to official statistics published by the Customs of the Islamic Republic of Iran, the amount of exports of industrial sectors in the first 4 months of 1399 compared to the same period in 1398, decreased by an average of 28%. In this article, using the latest Social Accounting Matrix (SAM) in 2016, assuming the continuation of this trend throughout the year, the effects and consequences of shock reduction of non-oil exports following the outbreak of Corona virus on economic sectors production and income distribution are analyzed. These results then serve as the basis for identifying the five important origin and destination segments for applying the structural path analysis approach to impact chains. Also, important paths of impact of export reduction on 5 economic sub-sectors are identified using structural path analysis approach. The findings of the study show that, firstly, the total output decreases by 6.49 percent. Second, the functional distribution of income, changes to the detriment of operating surplus and compensation for employee services, so that they experience a decrease of 5.63 and 3.84 percent, respectively; While mixed income decreases only 2.79 percent. Third, with a 3.23 percent decline in urban household income and a 2.98 percent decline in rural household income, the institutional distribution of income also changes to the detriment of urban households. Fourth, the explanations of the major paths of impact identified using the structural path analysis approach range from 45percent to more than 99 percent.

    Keywords: Non, oil Exports, Output, Income Distribution, Social Accounting Matrix, Structural Path Analysis Approach
  • بهناز خوش طینت*، ابوالفضل شاه آبادی، محمدرضا خویی اسکویی

    توسعه صادرات غیرنفتی در گرو رشد بخش خصوصی و رشد بخش خصوصی در گرو واگذاری دارایی ها و شرکت های دولتی به بخش خصوصی (خصوصی سازی) و رفع موانع فعالیت بخش خصوصی (بهبود فضای کسب وکار) است. لکن، شواهد تجربی نشان داده خصوصی سازی بدون بهبود فضای کسب وکار به نتیجه نمی رسد. از این رو، اقتصاددانان بر ارحجیت بهبود فضای کسب وکار نسبت به خصوصی سازی تاکید دارند. در همین راستا، تحقیق حاضر سعی نمود تاثیر فضای کسب وکار بر سهم بازار کشورهای منتخب صادرکننده نفت از صادرات غیرنفتی جهان را طی دوره 2019-2008 بررسی نماید. به همین منظور، مدل تحقیق با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردید. نتایج نشان داد، تاثیر تعداد مجوزهای صادرات، متوسط زمان صادرات و متوسط هزینه صادرات به عنوان شاخص های جایگزین فضای کسب وکار بر سهم بازار صادرات غیرنفتی کشورهای منتخب منفی و معنی دار است. به این معنا که با کاهش تعداد مجوزهای صادرات، متوسط زمان صادرات و متوسط هزینه صادرات، بر سهم بازار کشورهای منتخب از صادرات غیرنفتی جهان افزوده شده است. همچنین، تاثیر متغیرهای کنترلی تولید سرانه، نرخ ارز واقعی و درجه باز بودن اقتصاد بر سهم بازار صادرات غیرنفتی کشورهای منتخب مثبت و معنی دار است.

    کلید واژگان: سهم بازار, صادرات غیرنفتی, فضای کسب وکار, داده های تابلویی
    Behnaz Khoshtinat *, Abolfazl Shahabadi, MohammadReza Khoei Oskoee

    Non-oil export development is one of the policy priorities in countries dependent on oil exports to achieve balanced and comprehensive development. However, the development of non-oil exports depends on the growth of the private sector and the growth of the private sector is also possible through both the transfer of assets and public corporations to the private sector (privatization) and the removal of barriers to private sector activity (improving the business environment). But, empirical evidence has shown that privatization does not result without improving the business environment. Hence, economists emphasize that improving the business environment is prior to privatization. In this regard, the present study has tried to determine the impact of Business space on market share of non-oil export in developing selected countries during the period 2008-2019. From the three indicators, Documents to export, Time to export and the Cost to export were used as an alternative to the business environment. Eventually, the research model using panel data and the generalized method of moments estimated and results showed that the impact of Documents to export, Time to export and the Cost to export Documents to export, Time to export and the Cost to export on market share of non-oil export is negative and meaningful. Also, the effect of controlling variables including per capita production, real exchange rate and openness on market share of non-oil exports is positive and significant

    Keywords: Market Share, Non, Oil Exports, Business Space
  • ابوالفضل شاه آبادی*، بهناز خوش طینت، رضا شاه ملکی، علی مرادی

    توسعه صادرات غیرنفتی از اولویت های سیاست گذاری جهت نیل به رشد و توسعه متوازن و همه جانبه در کشورهای تولیدکننده نفت به شمار می رود. در این بین، توسعه فضای کارآفرینی با تقویت رویکرد خلاقانه به فعالیت های اقتصادی می تواند از مسیر تبدیل دانش جدید به محصولات و خدمات جدید سبب کسب مزیت رقابتی در بازارهای جهانی و توسعه صادرات غیرنفتی شود. بنابراین، تحقیق حاضر سعی نموده تاثیر فضای کارآفرینی بر صادرات غیرنفتی را در کشورهای منتخب در حال توسعه و توسعه یافته طی دوره 2017-2013 تعیین نماید. به همین منظور، مدل تحقیق با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردیده است. نتایج نشان داد، شاخص های کل، گرایش، توانایی و اشتیاق کارآفرینانه به عنوان جایگزین فضای کارآفرینی به ترتیب با ضرایب 31/0، 23/0، 29/0 و 34/0 بر صادرات غیر نفتی تاثیر دارند. همچنین، متغیرهای کنترل شامل تولید ناخالص سرانه، نرخ ارز واقعی و درجه باز بودن اقتصاد به ترتیب با ضرایب 41/0، 14/0 و 17/0 بر صادرات غیرنفتی تاثیر دارند.

    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, فضای کارآفرینی, نرخ ارز واقعی
    Abolfazl Shahabadi *, Behnaz Khoshtinat, Reza Shah Malaki, Ali Moradi

    The development of non-oil exports is one of the policy priorities in order to achieve balanced and comprehensive development in oil producing countries. Meanwhile, the development of entrepreneurial space by reinforcement the innovative approach to economic activities and transforming new knowledge into new goods and services, can lead to a competitive advantage in global markets and and the development of non-oil exports. So, in this regard, the present study attempted to determine the effect of entrepreneurship space on non-oil exports in developing and developed selected countries during the period 2013-2017. For this purpose, the research model is estimated using panel data and generalized moment method. The results showed that indicators of entrepreneurial overall, entrepreneurial attitudes, entrepreneurial abilities and entrepreneurial aspirstions as an alternative to entrepreneurial space respectively with coefficients of 0.31, 0.23, 0.29 and 0.34, affecting on non-oil exports. Also, the control variables, including GDP per capita, real exchange rate and openness of the economy, respectively with coefficients of 0.41, 0.14 and 0.17 affecting on non-oil exports.

    Keywords: Non-oil exports, Entrepreneurship Space, Real Exchange Rate
  • بهناز خوش طینت*، ابوالفضل شاه آبادی، پریسا شهی دزفولیان شهی دزفولیان، علی مرادی
    توسعه صادرات غیرنفتی در کشورهای متکی به صادرات نفت از جمله اولویت های سیاست گذاری جهت نیل به توسعه متوازن است. اما، دستیابی به این مهم نیازمند ایجاد زیرساخت های مختلف است که توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات از مهم ترین آنها به شمار می رود. در این راستا، تحقیق حاضر سعی نمود تاثیر شاخص های توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سهم بازار کشورهای عضو اوپک از صادرات غیرنفتی جهان را طی دوره 2017-2007 بررسی نماید. به منظور دست یابی به این هدف، مدل تحقیق با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردید، نتایج نشان داد، تاثیر شاخص های دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات، مصرف فناوری اطلاعات و ارتباطات و مهارت استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سهم بازار کشورهای منتخب از صادرات غیرنفتی جهان طی دوره مورد مطالعه مثبت و معنادار بوده است. همچنین، تاثیر متغیرهای کنترل شامل تولید سرانه و نرخ ارز واقعی بر سهم بازار صادرات غیرنفتی مثبت و معنادار بوده است.
    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات, داده های تابلویی, طبقهبندی
    Behnaz Khoshtinat *, Abolfazl Shahabadi, Parisa Shahi Dezfulian, Ali Moeadi
    The development of non-oil exports in oil-exporting countries is one of the policy priorities in order to achive balanced development. However, achieving this important, requires the creation of different infrastructures that the development of information and communication technology is one of the most important of them. In this regard, the present study attempted to examine the impact of ICT development on the market share of OPEC member countries from global exports during the period 2017-2007. In order to achieve this goal, the research model using panel data and GMM method. The results showed that the effect of ICT development indicators (access, use and skill) on the market share of selected countries of non-oil exports of the world has been positive and significant. Also, the effect of control variables including per capita production and real exchange rate on the market share of selected countries of non-oil exports of the world has been positive and significant.
    Keywords: Non, Oil Exports, ICT Development, Panel Data
  • مهدیه مختاری موغاری، عزت الله عباسیان*، طهمورث حسنقلی پور یاسوری، وحید محمودی
    هدف

    صادرات غیرنفتی از موضوعاتی است که در چند دهه اخیر، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در ایران، بخش عمده درآمد صادراتی، از فروش نفت تامین می شود و اتکای دولت به منابع درآمدی دیگر در کمترین سطح قرار دارد، از این رو، صادرات غیرنفتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خروجی این پژوهش، مدلی شبکه ای از ریسک هایی است که صادرکنندگان ایرانی در بخش صادرات غیرنفتی با آن مواجه هستند. این مدل یکپارچه از بررسی، تحلیل روابط و سطح بندی ریسک ها به دست آمده است و به تصمیم گیران حوزه صادرات کشور کمک می کند تا از ارتباطات بین ریسک های موثر بر بخش صادرات غیرنفتی، نگرشی کامل داشته باشند و در سیاست گذاری ها، اولویت ها را شناسایی کنند.

    روش

    مرحله نخست پرسش نامه توزیع شد و مولفه های تاثیرگذار، با توجه به نظرهای خبرگان و فعالان اقتصادی منتخب و با استفاده از آزمون آماری t، مشخص شدند. پرسش نامه دوم، بر اساس مولفه ها تدوین و دوباره توزیع شد که با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری آن را تحلیل کردیم.

    یافته ها

    خروجی پژوهش، مدل شبکه ای شش سطحی حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری است که کلیه ریسک ها سطح بندی و ارتباط بین آنها مشخص شده است. سطح شش که سطح آخر و تاثیرگذارترین عوامل را نشان می دهد، جنگ، قوانین دولتی و نرخ ارز را شامل می شود.

    نتیجه گیری

    بیشتر ریسک ها با ارتباطات و تاثیرات زیادی به هم گره خورده اند و در این میان، ریسک زاید یا کم همیتی مشاهده نمی شود. هر گونه کوتاهی در یک ریسک، باعث می شود نتیجه نهایی که همان افزایش صادرات غیرنفتی است، با نقصان مواجه شود.

    کلید واژگان: ریسک, ریسک بین الملل, صادرات, صادرات غیرنفتی, مدل سازی ساختاری تفسیری
    Mahdieh Mokhtari Moughari, Ezatollah Abbasian *, Tahmoores Hassan Gholipour Yasory, Vahid Mahmoodi
    Objective

    Non-oil exports have been the subject of a lot of debate and discussions in recent decades. In Iran, the majority of the export revenue comes from oil sales and the government does not necessarily rely on other sources of revenue; therefore, non-oil exports are of particular importance. Meanwhile, Iran has been under economic sanctions for 40 years after the Islamic revolution, and export companies are facing many problems as a result. Thus, appropriate strategies should be used in order to maintain the business and increase the company performance in business exchanges, especially in the complex and ambiguous environment that causes many risks for various reasons due to political, economic, and cultural reasons. Such strategies can help deal with these uncertainties and risks. According to the previous studies in Iran, there are only few researches to analyze and assess export risk, which can be due to the dependence of the Iran economy on imports. Most research in this area has often examined the impact of a single risk. In this study, Miller model is considered as the basis for identifying risk factors. The output of this study is a network model of risks that Iranian exporters are faced with in the non-oil export sector.

    Methodology

    In this study, the risks were identified by reviewing the related research literature and the opinions of professional and academic experts were collected through a questionnaire to select the most important risks. Judgmental sampling was considered for this study and an online questionnaire was sent to 187 people in both stages where the first questionnaire was responded by 31 individuals and the second questionnaire by 18 individuals. In this study, the same 31 questionnaires were considered sufficient. Then, interpretive-structural modeling method was used in order to extract the relationships between these risks. Using SPSS software, the Cronbach’s alpha coefficient of the initial questionnaire was reported 0.722 and the Cronbach’s alpha coefficient of each item was higher than 0.7, which indicates that all the questions in the questionnaire are reliable. The second questionnaire was designed based on the outputs of the first questionnaire and the second questionnaire was analyzed using interpretive structural modeling.

    Findings

    The final model obtained from this study consists of 6 levels; it should also be noted that the higher level risks are less effective and are more likely to be affected by other barriers. Level one risks include changes in the pattern of society, changes in the amount of use by others, the elimination of pollution, product innovation and workforce, which indicates that these components are affected by their five sub-levels. On the other hand, level two risks include quality change in machinery, social unrest, job security, and motivation management. Monetary-financial reform, price control, shortage of complementary goods, process innovation, shortage of raw materials and the results of research and development activities are considered as level three risks. Level four risks include strikes, barriers to capital and money outflows, inflation, changes in consumers’ taste, and collection of debts. Level five risks include chaos, revolution, business restrictions, earthquake, interest rates, heavy rainfall, and technology. Finally, level six risks, which are considered as the last and the most influential factors, include war, government laws, and exchange rates.

    Conclusion

    Managers should note that the importance of risks will be different compared to each other in different environments and different conditions, and also in different stages of the product life cycle. Therefore, considering the type of organization and environmental conditions, the manager should pay attention to the risks with different prospecrives. Regarding the connections made between the risks, it can be seen that most of the risks are associated with a lot of communication and impacts, and no unnecessary or insignificant risks are found. Any type of defect or shortcoming in a risk can cause disruptions in the end result, which is the increase in non-oil exports. In other words, the obtained model indicates that the model should be viewed as a process or system and also all the related aspects should be taken into account as well.

    Keywords: risk, International risk, Export, Non-oil export, Structural modeling interpretation
  • بهناز خوش طینت *، ابوالفضل شاه آبادی، مصطفی شجاعی شاد، علی مرادی

    توسعه صادرات غیرنفتی می تواند وضعیت اشتغال را سامان بخشیده و به تامین منابع ارزی لازم برای واردات کمک نماید. همچنین، از مجرای قطع وابستگی به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت می تواند تاب آوری اقتصاد را افزایش دهد. اما، تحقق این مهم در دنیای پر رقابت کنونی، نیازمند حمایت از ایده های خلاق، ساخت کالاها و خدمات جدید، مبتنی بر نیازها و سلایق مشتریان خارجی با استفاده از ابزارها و شیوه های نوین تولید و تجاری سازی آنها است که تحت عنوان نوآوری از آن یاد می شود. بنابراین، تحقیق حاضر سعی نمود تاثیر نهاده ها و ستاده های نوآوری را بر سهم بازار دو گروه از کشورهای منتخب صادرکننده نفت (گروه نمونه) و کشورهای منتخب نوآور محور (گروه کنترل) از صادرات غیرنفتی جهان طی دوره 2017-2007 بررسی نماید. برای این منظور، مدل تحقیق با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته به تفکیک دو گروه از کشورهای یادشده برآورد گردید. نتایج نشان داد، تاثیر نهاده ها و ستاده های نوآوری بر سهم بازار هر دو گروه از کشورهای منتخب از صادرات غیرنفتی جهان مثبت و معنادار است. البته، ضریب تخمینی این متغیرها در کشورهای صادرکننده نفت بزرگتر است.

    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, نوآوری, شاخص جهانی نوآوری, داده های نوآوری, ستاده های نوآوری
    Behnaz Khoshtinat *, Abolfazl Shahabadi, Mostafa Shojaei Shad, Ali Moradi

    The development of non-oil exports can regulate the employment situation and help to the provide of necessary foreign exchange resources for imports. It can also increase the resilience of the economy by cutting off dependence on foreign exchange earnings from oil exports. But to achieve this, in today's competitive world, It needs to support creative ideas, build new products and services, based on the needs and preferences of foreign customers using their new tools and methods of production and commercialization, referred to as innovation. Therefore, the present study attempted to examine the effect of inputs and outputs of innovation on the market share of two oil exporting selected countries (sample group) and Innovation -Driven Stage selected countries (control group) from non-oil global exports during the period 2007-2017. For this purpose, the research model was estimated using panel data and generalized method of moments in two groups of countries. The results showed that the effect of inputs and outputs of innovation on the market share of both groups of selected countries from non-oil world exports was positive and significant. Of course, the estimated coefficient of these variables is higher in oil-exporting countries.

    Keywords: Non-Oil Exports, Innovation, Global Innovation Index, Innovation Input, Innovation output
  • مریم طنابنده، سنجر سلاجقه *

    امور بازرگانی و بویژه صادرات، همواره دستخوش ریسک و خاطره بوده و هست. واضح است که مقابله با این دسته ریسک ها، مستلزم فرآیندی نظام یافته برای شناسایی، تحلیل و پاسخگویی به ریسک ها به منظور بیشینه نمودن نتایج وقایع مثبت و کمینه نمودن پیامدهای وقایع ناگوار و منفی می باشد که می تواند روی اهداف اصلی صادرات تاثیرگذار باشد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه صادرات غیرنفتی از منظر ریسک در گمرک جمهوری اسلامی ایران می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و خبرگان سازمان گمرک در شهر تهران می باشد. نمونه مورد نیاز برای مصاحبه کیفی تا حد اشباع نظری و از طریق نمونه گیری قضاوتی هدفمند گردآوری شد. به منظور تحلیل داده های کیفی حاصل از 20 مصاحبه، از تئوری داده بنیاد بهره گرفته شد. از 181 خرده مقوله استخراج شده از گزاره های کلامی، 41 مقوله محوری احصاء شد که مدل پارادایمی مدیریت ریسک صادرات را شکل داد. نتایج نشان داد ریسک مبتنی بر کالاهای صادراتی، ریسک تجاری، ریسک اظهارنامه صادراتی، ریسک غیرعملکردی، ریسک اعتباری، ریسک حمل و نقل، ریسک مبتنی بر شخص، و ریسک قانونی، مهمترین ریسک های صادراتی کشور بوده و برای مدیریت آنها، استراتژی هایی پیشنهاد شد. به علاوه، عوامل زمینه ای شامل ملاحظات فرهنگی، قانونی، زیست محیطی، تکنولوژیکی، اقتصادی، و سیاسی، و عوامل مداخله گر شامل کیفیت مکانیزم های اجرایی صادرات، کیفیت نیروی انسانی، و مشارکت ذینفعان بر استراتژی های مدیریت ریسک صادرات تاثیرگذار بودند.

    کلید واژگان: مدیریت ریسک, رویه گمرکی, صادرات غیرنفتی, نظریه داده بنیاد
    Maryam Tanabandeh *

    Trade affairs, particularly export, have been always encountered with risks and uncertainties. It is obvious that coping with these risk categories requires a systematic process for identifying, analyzing and responding to the risks in order to maximize the results of positive events and minimizing the consequences of bad and negative events that can affect the main goals of export. Accordingly, the aim of this study is to design and determine the optimal risk management model and its executive requirements in the Islamic Republic of Iran's Custom Administration (IRICA) with the export development approach. The statistical population of the research in the qualitative section was the managers and experts of the IRICA in Tehran and in the quantitative section, was all experts of customs with a definitive export procedure. The sample needed for qualitative interviews was collected to the extent of theoretical saturation through a targeted judgment sampling. The qualitative data was analyzed by the grounded theory. Out of 181 subcategories extracted from verbal propositions, 41 core categories were extracted which formed the paradigm model of export risk management. Results indicated that product-based risk, trade risk, export decleration risk, non-performance risk, credit risk, transportation risk, individual based risk, and legal risk are the main export risks in Iran and related strategies were suggested. In addition, contextual factors including cultural, legal, environmental, economic, and political facors as well as mediator factors including quality of export operation mechanisms, human resource quality and stakeholder participation have affectd the risk management strategies.

    Keywords: Risk management, Customs procedures, Non-Oil export, Gounded theory
  • منصوره علی قلی*، عطاالله برادران

    نرخ موثر واقعی ارز یکی از مهمترین عوامل موثر در رقابت پذیری بین المللی است، و با افزایش آن رقابت پذیری صادرات کشور افزایش می یابد. بنابراین نگه داشتن و یا بالا بردن نرخ موثر واقعی ارز بر تراز تجاری کشور اثر مثبت، و کاهش آن اثر منفی خواهد داشت. لذا این تحقیق در پی بررسی اثرات نرخ ارز بر صادرات غیرنفتی در ایران با رویکرد تحلیل سری زمانی است. در این تحقیق، اطلاعات متغیرها از طریق بانک های اطلاعاتی برای سال های 91-1370 استخراج شده و از آزمون دیکی فولر برای پایایی متغیرها، آزمون علیت گرنجری و مدل خودرگرسیون برداری (VAR) به آزمون فرضیات پرداخته شد. نتایج نشان داد که متغیر نرخ ارز اثرات معکوس و معناداری بر صادرات غیرنفتی طی دوره مورد مطالعه دارند. به طوری که با افزایش نرخ ارز در سال های مورد مطالعه، میزان صادرات غیرنفتی کاهش یافته است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که تاثیر متغیرهای تولید ناخالص داخلی، درجه آزادی اقتصادی و تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی بر صادرات غیرنفتی مثبت و معنادار می باشد.

    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, نرخ ارز, علیت گرانجری, مدل خودرگرسیون برداری (VAR)
    Mansoureh Aligholi *, AtaaOllah Baradaran

    The effective rate of exchange is one of the most important factors in international competitiveness. The more it increases, the better the competitiveness of exports is. So, keeping or raising the real effective exchange rate has a positive effect on the country's trade balance, but reducing it will have a negative effect. The aim of this study is to investigate the effect of exchange rate on the non-oil exports of Iran with the time series analysis approach. The data on the variables were extracted from databases for the period of 1991-2012, and the Dickey-Fuller test was used to evaluate the reliability of the variables. Also, the Granger causality test and the VAR model were used to test the hypothesis. The results showed that the variable of exchange rates had significant adverse effects on non-oil exports during the studied period; with an increase in the exchange rate in that period, non-oil exports declined. It was also shown that the impacts of GDP, the degree of economic openness and non-oil export facilities granted to the private sector were positive.

    Keywords: Exports, Exchange rate, Granger causality, VAR model
  • علی اکبر حسن وند، داریوش حسن وند *، یونس نادمی
    هدف از این مقاله بررسی تاثیر تحریم ها بر صادرات غیرنفتی ایران در بازه زمانی 1358-1392 است. روش این پژوهش در گردآوری داده ها اسنادی و در تجزیه و تحلیل، اقتصاد سنجی است واز روش سری زمانی ساختاری عوامل موثر بر صادرات غیرنفتی مدلسازی شده است.نتایج حاصل از برآورد مدل نشان داده است تحریم ها تاثیری منفی و معنی دار بر صادرات غیرنفتی کشور داشته است. همچنینتولید ناخالص داخلی واقعی، درجه باز بودن و نرخ واقعی ارز تاثیر مثبت و معنی داری بر صادرات غیرنفتی کشور داشته اند و رابطه مبادله یا همان نسبت شاخص قیمت کالای صادراتی به وارداتی تاثیری منفی و معنی دار بر صادرات غیرنفتی داشته است.همچنین نتایج نشان داده است که سطح و شیب روند ضمنی تاثیری معنی دار بر صادرات غیرنفتی داشته است که نشان دهنده تاثیر معنی دار عوامل غیرقابل مشاهده بر روند صادرات غیرنفتی است.برگرفته از نتایج پژوهش،ضرورت اتخاد سیاستهای اقتصادی مبتنی برگسترش توسعه صادرات غیرنفتی و مقابله با شرایط تحریمی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: تحریم ها, صادرات غیرنفتی, اقتصاد مقاومتی, رویکرد سری زمانی ساختاری
    ali akbar hassanvand, * Darioush Hassanvand, Yones Nademi
    The purpose of this paper is to investigate the effect of sanctions on Iran's non-oil exports during the period 1979-2013. The method of this research is to document the data and to analyze the econometric model with structural time series method which has modeled factors influencing non-oil exports. The results of the model estimation have shown that sanctions have a significant negative effect on non-oil exports of the country. Also, real GDP, openness rate and real exchange rate have a significant positive effect on non-oil exports of the country. The terms of trade or the ratio of the price index of exported goods to imported goods, has a significant negative effect on non-oil exports. The results also show that the level and gradient of the underlying trend have a significant effect on non-oil exports, which shows the significant effect of the non-visible factors on non-oil exports. Based on the results of the research, the necessity of adopting economic policies based on the development of non-oil exports and dealing with sanctions conditions is proposed.
    Keywords: Sanction, Non-Exports, Resistive economy, Structural time series approach
  • وحید ناصحی فر*، زهره دهدشتی شاهرخ، محمدتقی تقوی فر، ژاله فرزانه حسن زاده

    توسعه صادرات به ویژه صادرات کالاهای صنعتی یکی از شاخص های رشد و توسعه یافتگی یک کشور است. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر صادرات کارآفرینانه بنگاه های صادراتی صنایع غذایی با توجه به ویژگی های صادرکنندگان نمونه و درک چیستی و چگونگی مولفه های موثر بر این مفهوم از دیدگاه قابلیت های پویا است. بدین منظور از روش کتابخانه ای و پژوهش کیفی (تحلیل محتوا) برای ارائه مدل در مرحله اول تحقیق استفاده گردید. مدل به دست آمده موردبررسی به روش کمی قرار گرفت و بر اساس مدل پرسشنامه ای تنظیم شد. جامعه آماری در این تحقیق نیز شرکت های کوچک و متوسط در صنعت مواد غذایی است و روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند هست. از کل پرسشنامه های ارسال شده برای نمونه آماری 210 نفری تعداد 193 پرسشنامه جهت تحلیل مناسب تشخیص داده شد. محقق با این تعداد پرسشنامه کار تحلیل را آغاز نمود و مدل معادلات ساختاری را اجرا کرد و برای این منظور از نرم افزار Smart Pls استفاده شد. نتایج نشان داد که 4 بعد از 5 بعد قابلیت شناسایی و تصرف فرصت ها بر قابلیت پیکربندی موثر است و محیط کلان دارای تاثیر منفی بر قابلیت پیکربندی است. همچنین محیط خرد دارای ویژگی تعدیل گری در رابطه بین دو متغیر است. از طرف دیگر قابلیت پیکربندی بر صادرات کارآفرینانه موثر است.

    کلید واژگان: کارآفرینی بین الملل, صادرات کارآفرینانه, صادرات غیرنفتی, صنایع غذایی, قابلیت های پویا
    Vahid Nasehifar *, Zohreh Dehdashtishahrokh, Mohammad Taghi Taghavifar, Jaleh Farzaneh Hasanzadeh
    Introduction 

    As a developing country, Iran has taken non-oil exports into consideration as an important strategy in its economic plans in order to be released from single-product economy and develop non-oil exports. However, in practice, the achievements associated with non-oil exports are mainly related to petroleum commodities and derivatives. Hence, the country needs to strengthen export firms and their international competitive capabilities, in particular, in the fields which have the required potential for international trade and competitions. One of the industries that can be of great value in a situation that the country is seeking non-oil exports is food industry (Kaffash et al. 2012). However, despite high potentials of food industries in Iran, the balance of trade is negative for this area and it should gradually become reasonable and positive (Tehran Chamber of Commerce, Industry and Mines, 2016).Therefore, this study has been focused on the food industry and export power. On the other hand, after examining the literature the gap in international marketing and small and medium enterprises, one can say that the criticism of the views in these areas is that they seek to identify and utilize existing resources and capabilities of the organization, and they have static view (Teece, 2009). Thus, in this study, factors affecting the ability of the firms to export entrepreneurship from a dynamic perspective are examined. As it has been mentioned earlier, in previous studies, the models of entrepreneurial exports presented from static perspectives like resource-based view (Navarro-Garcia et al., 2016, Tayloe, 2013). In addition, it should be noted that in each industry, different types of dynamic capabilities can be identified, which are different. So, it can be said that dynamic capabilities are vaguely identified. Therefore, another research gap is the ambiguity of the concept of dynamic capabilities in the food industry that this study try to identify. On the other hand, one of the concerns of business professionals is the documentation and modeling of the practices of entrepreneurs in various functional areas, including the field of marketing and internationalization. But entrepreneurial exports, which are part of international entrepreneurship, have not been taken into consideration (Hessels & Vanstel, 2011). Indeed, it can be said that there is a research gap in the field of international entrepreneurship (Mainela et al., 2014). Also, the models presented in the international entrepreneurship are about large and global companies. They are less relevant to small and medium enterprises, especially in developing countries (Taylor, 2013). Therefore, in view of the existing gaps in the literature on the issue of non-oil exports in the country, this study tries to identify the factors affecting the development of entrepreneurial exports of Iranian food industry enterprises in terms of dynamic capabilities.

    Methods

     In the first stage, a theoretical discussion on the interviews and content analysis and sampling have been provided. In the design phase of the model, in addition to reviewing the literature, interviews with experts in the food industry were considered. These experts in the food industry include people from different levels of the organization in the leading manufacturing and exporting food companies in Iran. Sampling in this research is theoretical in the first stage. In this type of sampling, samples are not necessarily composed of individuals, and the specialized and theoretical literature related to a domain can also be considered as a unit of data and analysis, and the goal is to achieve theoretical saturation (Adolph et al.., 2012). In the first stage, a series of deep interviews was conducted with 20 academic experts and food industry experts to reach the theoretical saturation. Interviews were analyzed with MaxQDA 10 software and a model has been achieved. The statistical population in the second phase of study is small and medium-sized enterprises in the food industry, which these companies operate as exporters in the food industry, with more than three years of export experience. In total, 24 companies participated in the research. Sampling method at this stage is a purposive sampling and the tool used in this stage is a questionnaire. Of the total questionnaires sent for 210 people, 193 questionnaires were answered and analised. For testing the model, this study used a structural equation model and Smart Pls software.   Findings This study seeks to identify the factors affecting entrepreneurial exports using the dynamic capabilities perspective, at the level of small and medium enterprises that are known as a successful entrepreneur and exporter in the food industry. Therefore, in this study, based on the obtained model, the analysis of the content of interviews and the study of literature 5 dimensions were considered for the identifying and seizing the opportunities capability. But after test of the model, only four dimensions including management competencies, networking capability, entrepreneurial orientation and external market orientation, respectively, were identified as constituent dimensions. Furthermore, the results showed that four dimensions of the identifying and seizing opportunities capabilities are effective on the configuration capability and the macro environment has a negative impact on the configuration capability. Also, the micro-environment has a moderating effect in the relationship between the two variables. On the other hand, the configuration capability affects the entrepreneurial export.

    Conclusion

    In this study, three dimensions of strategic, analysis and global commitment as constituted dimensions of managerial competencies for identifying and seizing opportunities in international markets for small and medium enterprises were recognized. Networking capability, entrepreneurial orientation and external market orientation (retail environment audit and market research) are other dimensions of identifying and seizing opportunity capabilities. Moreover, the reconfiguration capability on entrepreneurial exports has a significant impact. Researches have also shown that the competitive responsive capability is effective on export performance of a firm (Helfalt et al., 2007). Based on testing the model, the micro-environment features, including market uncertainty and competition level, have positive impact on the relationship between identifying and seizing opportunity capability and reconfiguration capability. This means that companies that operate in environments with high levels of uncertainty can identify opportunities more quickly and face better environmental threats. In this study, is also has been found that the macro environment has a negative impact on the reconfiguration capability. But this impact is less than the positive impact of identifying and seizing opportunities on reconfiguration capability. Thus, by enhancing the capability of identifying and seizing opportunities with the following four sub-dimensions as mentioned above, the negative impact of the macro environment on configuration capability  to face market threats can be reduced.

    Keywords: International Entrepreneurship, Entrepreneurial Exports, Non-oil exports, Food Industry, Dynamic Capability
  • رضا محسنی *، مصطفی میرزایی
    در جهان امروز، ترانزیت کالا یکی از زنجیره های مهم در بخش بازرگانی خارجی محسوب می گردد. ترانزیت، با ایفای نقش رابط میان تولید و بازار مصرف، به مثابه پلی است که بخش های مختلف جوامع با عبور از روی آن، به سمت توسعه پایدار حرکت می کنند. به اعتقاد بسیاری از اقتصاددانان، مطالعات انجام شده در سطح کلان اقتصادی برخی از کشورها نشان می دهد که سرمایه گذاری در بخش ترانزیت باعث افزایش صادرات و به تبع آن به رشد اقتصادی منجر می گردد. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی تاثیر ترانزیت بر صادرات غیرنفتی ایران طی دوره زمانی 1393-1357 مبتنی بر رهیافت همجمعی می پردازد. نتایج حاکی از آن است که توسعه بخش ترانزیت تاثیر معنی داری در بلندمدت بر صادرات غیرنفتی دارد.
    کلید واژگان: ترانزیت کالا, صادرات غیرنفتی, همجمعی
    Reza Mohseni *, Mostafa Mirzaee
    Islamic Republic of Iran is among countries that in terms of locating in the very appropriate geographical location has good transit benefits and by the expansion of transport network and efficient communication can use the benefits properly in order to increase exchange earnings and improve its strategic position in the region. Due to the special geographical position of Iran in the region and being in the path of goods transfer between Central Asia and open seas, developing the transportation network to provide transit services is the commercial valuable opportunities that have been provided to the economy of Iran. Considering the material presented and the current economic conditions and existing sanctions or even stages of after sanctions (Barjam), the present study seeks to investigate the role of goods transit in its non-oil exports. This method is an applied research objectively and in terms of research method is descriptive analytical. To evaluate the data and estimating designed model, the data of 1978-2014 is used and given the role of variables of transit, four models were evaluated. By investigating four estimation model based on transit, only the first model that includes variable of transit's value added in terms of theory and statistical significance was accepted.
    Keywords: Transit of Goods , Non-Oil Exports , Cointegration
  • حمزه امین طهماسبی*، هادی صدفی شیرآباد
    صادرات محصولات غیرنفتی به خصوص محصولات کشاورزی تاثیر بسیار مهمی در ارزآوری برای کشورمان دارد. لذا بررسی عوامل تاثیرگذار بر صادرات محصولات کشاورزی و شناخت میزان تاثیرگذاری آن ها ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش معیارهای موثر بر صادرات محصول کیوی با استفاده از تکنیک دلفی شناسایی می شود. سپس با استفاده از روش دیمتل، روابط تاثیرگذار و تاثیرپذیر متقابل معیارها بر روی یکدیگر معرفی شده و در نهایت عوامل تاثیرگذار بر صادرات محصولات کشاورزی استخراج می شود. جامعه آماری پژوهش، شرکت های صادراتی و سورتینگ های شهرستان تالش و آستارا است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. در این راستا، 9 معیار به عنوان عوامل موثر بر صادرات کیوی طی دو مرحله انجام تکنیک دلفی شناسایی شد. بر اساس نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل معیارها با استفاده از تکنیک دیمتل مشخص گردید که در بین نه معیار انتخاب شده، قیمت محصول بیشترین تاثیرپذیری را بر روی سایر معیارها و بیشترین ضریب وزنی را در کل سیستم داراست و نقش آفرین ترین معیار بر میزان صادرات است. همچنین معیار عوامل اقتصادی بیشترین تاثیرگذاری را بر روی سایر معیارها داراست. نتایج نشان داد که با فرض کنترل کردن عوامل اقتصادی در زمینه صادرات محصول کیوی، می توان به بازارهای بیشتری دسترسی پیدا کرد و درآمد ارزی کشور را بهبود بخشید.
    کلید واژگان: تکنیک دلفی, تکنیک دیمتل, صادرات غیرنفتی, کیوی
    Hamzeamin Tahmasebi *, Hadi Sadafi
    The export of non-oil products, particularly agricultural products has a significant effect on foreign exchange earnings in Iran. Therefore, it seems essential to study the effective factors and its extent on the agricultural products export. In this research, the effective criteria on kiwifruit export is identified using Delphi technique. Then, using DEMATEL method, inter-affected and inter-effective relations of the criteria is explained and eventually effective factors on agricultural products export are extracted. The statistical population, in this research, consists of export companies and sorting companies located in Talesh and Astara. The main data collection tool is a questionnaire. In this regard, using Delphi technique in two stages, 9 criteria as effective factors on kiwifruit export are identified. According to the results from the analysis of the criteria using DEMATEL technique, it is determined that among the 9 selected criteria, product price is the most affected criteria and the most weighting coefficient in the whole system, as well as being the leading factor on export. However, the economic factors are the most effective ones. Findings indicate that controlling the economic factors on kiwifruit export allows for access to many markets and can also improve the foreign income.
    Keywords: Delphi Technique, DEMATEL, Non-Oil Export, Kiwi Fruit
  • اسماعیل شاه طهماسبی، سید حمید خداداد حسینی *
    دیدگاه کارایی محور یکی از شاخصه های اصلی در مقایسه مناسب واحدهای تصمیم گیری می باشد، چرا که با نگاه دوسویه– توجه همزمان به ورودی و خروجی یک سیستم- به محاسبه کامل عملکرد می پردازد. در این تحقیق از رویکرد تحلیل پوششی داده ها به عنوان رویکرد ریاضی مناسب برای محاسبه کارایی صادرات غیر نفتی ایران استفاده شده است. علاوه بر این با بکارگیری مدل مزیت رقابتی پورتر در سطح ملل که به مدل الماس گون معروف است، شاخص های ورودی و خروجی تحقیق استخراج گردیده است. با توجه به انتخاب 112 کشور و 12 شاخص ورودی و دو شاخص خروجی نتیجه حاصل ایران را با کارایی 61 درصد در رتبه هفتاد قرار داده است. در تحلیل حساسیت، شاخص های حساس ایران در مقایسه با کشورهای پیشرو جهان و منطقه مورد مقایسه قرار گرفته است. ایران در شاخص هایی چون اثربخشی دولت و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص ضعف عمده ای نسبت به این کشورها نشان می دهد و در شاخص هایی چون حمل و نقل ریلی کالا، ثبت مارک های تجاری و تعداد محققان تحقیق و توسعه، دارای قوت نسبی می باشد. در مورد کشورهای مرجع نیز مشخص گردید ایران برای طی کردن مسیر کارایی باید از نسبت های ورودی و خروجی کشورهای کارایی چون قطر، عمان، میانمار، لوگزامبورگ، هنگ کنگ، اتیوپی و بحرین پیروی کند.
    کلید واژگان: مزیت رقابتی, مدل الماس گون, تحلیل پوششی داده ها, کارایی, صادرات غیرنفتی
  • سیدعلی پایتختی اسکویی، احسان شافعی، رضا رمضانی
    مطالعه حاضر بر آن است تا با استفاده ازروش تخمین پارامترها با ضرایب متغیر و رهیافت فیلتر کالمن حساسیت عرضه صادرات غیرنفتی ایران را نسبت به تولید ناخالص داخلی، قیمت و نرخ ارز را برای سال های 1360 تا 1390 مورد بررسی قرار دهد. این رویکرد ناپایداری ساختاری در ضرایب مدل را بررسی نموده و امکان تغییر پارامترهای مدل طی زمان را میسر می سازد. ضمن بررسی روند تغییرات صادرات غیر نفتی، نتایج مطالعه نشان می دهد که کشش عرضه صادرات غیر نفتی ایران نسبت به تولیدناخالص داخلی، قیمت و نرخ ارز طی سال های جنگ بسیار بی ثبات بوده است. با اتمام جنگ تحمیلی و وارد شدن اقتصاد به مرحله ثبات نسبی، کشش های مذکور نوسان اندکی را نشان می دهند. در مجموع کشش عرضه صادرات غیر نفتی ایران نسبت به تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز مثبت و کشش عرضه صادرات غیر نفتی نسبت به قیمت منفی به دست آمد.
    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, فیلتر کالمن, کشش تولیدی, کشش قیمتی, کشش ارزی
    Seyyed Ali Paytakhti Oskooe, Ehsan Shafei, Reza Ramezani
    This paper adopts Kalman filter approach to investigate factors affecting the supply of Iran’s non-oil exports during the period 1981-2011. This approach examines the structural instability in the coefficients of the models and allows for parameters change over time. In view of the structure of Iran’s non-oil exports، the empirical results imply that the elasticity of Iran’s non-oil exports supply to domestic product، price and exchange rate during the war years were very unstable. With the end of the war and the relative stability of the economy، the elasticities show little fluctuations. In sum، the elasticity of Iran’s non-oil exports supply to domestic product، and exchange rate were positive، however the elasticity of Iran’s non-oil exports supply to price was negative. This means that increasing in domestic product and exchange rate has positive impact on the Iran’s non-oil exports supply. On the other hand، inflation influences negatively the Iran’s non-oil exports supply.
    Keywords: non, oil exports, kalman filter, production elasticity, price elasticity, exchange rate elasticity
  • رضا دریساوی بهمنشیر، عبدالحسین بافنده، فضل الله عزیزی
    اجرای سیاست ها وراهکارهای اقتصادی وگسترش صادرات به ویژه صادرات غیرنفتی از جمله مسایل و رویدادهای مهم بوده که اکثر اقتصاددانان برای بهبود اقتصادی جهان مطرح نموده اند. بنابراین اجرای روش های کاهش تصدی گری دولت به منظور تحقق سیاست های توسعه ای و ترویج بخش خصوصی درامرصادرات غیرنفتی، نیاز به فعال سازی بخش های مختلف اقتصادی دارد. انجام فعالیت های گسترده دراین زمینه در کشور ایران به ویژه دراستان خوزستان نیاز به گسترش رقابت سالم، کاهش هزینه های تولید وعوامل دیگری دارد. در اکثر کشورهای پیشرفته تعامل نسبتا فشرده ای بین گسترش بخش خصوصی با توسعه صادرات غیرنفتی وجود دارد. به منظور توسعه وگسترش راهکارهای توسعه صادرات غیرنفتی نیازبه اجرای سیاست های اقتصادی موفق وبررسی دقیق وعلمی تمامی جنبه های تئوریک و ارزیابی عملکرد بنگاه های اقتصادی موثر در توسعه صادرات وبرخورد با چالش های اقتصادی می باشد.
    این پژوهش با توجه به شرایط حساس اقتصادی استان خوزستان و لزوم اجرای سیاست های توسعه صادرات غیرنفتی در این استان، باتوجه به در نظرگرفتن بازارهای مصرف خارجی، شیوه نوین تجاری (تجارت الکترونیک)، کیفیت کالای صادراتی، وضعیت صنعت بسته بندی کالا، موانع داخلی نظیر مشکلات حمل ونقل کالا و نیز عوامل دیگر انجام شده و سعی گردیده است که میزان تاثیر گذاری هربخش بر شاخص های اقتصادی کشور وبسط و توسعه آن به منظور بهبود عملکرد صادرات غیرنفتی استان خوزستان بررسی شود.
    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, تجارت بین الملل, موانع صادراتی, عوامل موثر, توسعه پایدار و راهبردها, تحلیل عاملی
  • حمید ابریشمی، ابراهیم گرجی، مهدی احراری، فرزانه نجفیان

    در مقاله حاضر سع ی شده، تاث یر جهان ی شدن در کنار عوامل ق یمت ی و غیرقیمت ی بر به عنوان ابزاری با قابلیت بالا در GMDH صادرات غیرنفتی ایران با استفاده از شبکه عصب ی مسیریابی و تشخیص روندهای غیرخطی پیچیده، بخصوص با تعداد مشاهدات محدود، مورد و شاخص باز بودن تجاری (ITI) بررسی و اقع شود . همچنین از مع یار ادغام تجارت ب ین الملل به عنوان شاخص جهانی شدن استفاده شده است. OPENOX نتایج مطالعه نشان می دهد که شاخص های جهانی شدن، رشد درآمد جهانی و رشد واردات کالاهای سرمایه ای به عنوان متغیر های برون سیستمی، تاثیر به مراتب بیشتری بر رشد صادرات غیر نفتی نسبت به سایر متغیرها ‐ به خصوص متغیرهای درون سیستمی ‐ دارند . ضمن اینکه رشد تولید حقیقی به عنوان مهمترین عامل درون سیستمی، نقش تعیین کننده ای در رشد صادرات غیر نفتی ایفا می کند

    کلید واژگان: جهانی شدن, صادرات غیرنفتی, شبکه عصبی کالاهای سرمایه ای, شاخص جهانی شدن, درآمد جهانی, واردات

    This study investigates the impact of globalization on non-oil exports in Iran based on monetary and non-monetary factors through application of GMDH neural network model, as a tool with high ability for tracing and indicating complex nonlinear trends, especially when limited number of observations are available. The research has used International Trade Integration criteria and trade openness index as indices of globalization. The findings of this research illustrate that the impact of the growth of the world income and the growth of imported capital goods on non-oil exports in Iran is more important than the effect of other factors in globalization process. Furthermore, this study concludes the growth of GDP as an internal factor has a significantly major effect on increasing non-oil exports.

    Keywords: GLOBALIZATION, NON, OIL EXPORTS, GMDH NEURAL NETWORK, GROWTH OF WORLD INCOME, IMPORTED CAPITAL GOODS, GLOBALIZATION INDICATORS
  • فرشید مجاور حسینی
    هدف این مقاله بررسی اثرات کلان الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) به صورت کمی است. برای این منظور از یک الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) استفاده می شود. نتایج بدست آمده نشان می دهد که الحاق به WTO موجب افزایش درآمد ملی به میزانی کمتر از نیم درصد خواهد شد که حدود دو پنجم آن به امتیازات حاصل از دسترسی به بازارهای صادراتی مربوط می شود. آثار الحاق بر مصرف خصوصی و سرمایه گذاری کل بسته به نحوه صرف درآمد حاصل از حذف سوبسید ارزی متفاوت است...
    کلید واژگان: سازمان تجارت جهانی, تعادل عمومی, اقتصاد ایران, صادرات غیرنفتی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال