به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تبحر حرکتی" در نشریات گروه "پزشکی"

  • عباس بهرام، هانیه علیزاده*، فرهاد قدیری، مهدی قیطاسی
    مقدمه و اهداف

     باتوجه به مشکلات حرکتی و شناختی که به دنبال اختلال هماهنگی رشدی برای این افراد به وجود می آید کشف روش های جدید برای مقابله و کاهش اثرات منفی این اختلال از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین این مسئله بسیار مهم است که این افراد به موقع و به طور موثر در معرض مداخلات درمانی و پیشگیرانه جهت بهبود  مهارت های حرکتی قرار گیرند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات واقعیت مجازی بر تبحر حرکتی افراد با رشد عادی و مبتلابه اختلال هماهنگی رشدی در گروه سنی کودکان و نوجوانان بود.

    مواد و روش ها

     راهبرد تحقیق حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون و بین گروهی می باشد. به منظور انجام تحقیق حاضر 40 دانش آموز دختر با میانگین سنی 11/29-14/24 سال در 4 گروه شامل (سالم 12-10)، (سالم 15-13)، (اختلال هماهنگی رشدی 12-10) و (اختلال هماهنگی رشدی 13-15) سال طبقه بندی شدند. افراد مشکوک به اختلال هماهنگی رشدی از طریق تکمیل سیاهه اختلال هماهنگی رشدی (DCD-Q-2) توسط والدین شناسایی و با استفاده از آزمون ارزیابی حرکتی برای کودکان-نسخه دوم، به عنوان نمونه تحقیق گروه DCD انتخاب شدند. سپس همه افراد در مرحله  پیش آزمون در  آزمون ارزیابی حرکتی برای کودکان-نسخه دوم شرکت کردند. در ادامه تمام گروه ها به مدت 8 هفته (24 جلسه) و هر جلسه 20 دقیقه به بازی با کنسول وی نینتند و (4 بازی از 12 بازی) پرداختند، پس از پایان مداخله  تمامی گروه ها در مرحله پس آزمون که مشابه با  پیش آزمون اجرا شد، شرکت کردند. پس از اطمینان یافتن از نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف–اسمیرنوف، جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون تی زوجی و تحلیل واریانس چند عاملی مرکب و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح  معنی داری P≤0/05 جهت تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج آزمون تی زوجی تفاوت معنی داری در  خرده آزمون های تعادل، هدف گیری و دریافت، مهارت دستی و تبحر حرکتی در دو گروه سنی 10-12 و 13-15 سال در افراد دارای اختلال هماهنگی رشدی نشان داد؛ اما تفاوت معنی داری در نمرات پس آزمون گروه سنی 10-12 و 13-15 سال افراد سالم مشاهده نشد. همچنین نتایج آزمون تی مسستقل نشان داد تفاوت معنی داری میان نمرات تبحر حرکتی در پس آزمون افراد سالم و افراد دارای اختلال هماهنگی رشدی وجود دارد و میانگین نمرات گروه افراد سالم بیشتر از افراد دارای اختلال هماهنگی رشدی بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند عاملی مرکب نیز فقط اثر (گروه سالم و اختلال هماهنگی رشدی) را بر خرده آزمون های ارزیابی حرکتی برای کودکان-نسخه دوم افراد موثر نشان داد و اثر سن و اثر همزمان سن و گروه  معنی داری نبود.

    نتیجه گیری

     نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد تمرینات واقعیت مجازی موجب بهبود معنی داری تبحر حرکتی در افراد دارای اختلال هماهنگی رشدی می شود، اما این مداخلات نتوانسته تاخیر و عقب افتادگی رشدی این کودکان را نسبت به افراد رشد عادی جبران کند که این نتایج ممکن است به مدت زمان مداخلات و همچنین بازه سنی شروع مداخلات مربوط باشد و احتمال دارد اگر مداخلات مناسبی در سنین پایین تر و به مدت طولانی ارائه شود این تفاوت نیز از میان برود.

    کلید واژگان: مهارت های حرکتی بنیادی, تبحر حرکتی, اختلال هماهنگی رشدی حرکتی, واقعیت مجازی
    Abbas Bahram, Hanieh Alizade *, Farhad Ghadiri, Mehdi Gheitasi
    Background and Aims

      Considering the motor and cognitive problems that arise following developmental coordination disorder (DCD), discovering new methods to deal with and reduce the adverse effects of this disorder is of particular importance. These people must promptly and effectively benefit from therapeutic and preventive interventions to improve their motor proficiency. This study aimed to investigate the effect of 8 weeks of exergame training on the motor proficiency of children and adolescents with typical development and those with developmental coordination disorders.

    Methods

     This quasi-experimental research employed a pretest-posttest and between-group approach. To conduct this research, 40 female students with an average age of 11.29-14.24 years were grouped into 4: healthy (10-12 years), healthy (13-15 years), DCD (10-12 years), and DCD (13-15 years). Students with suspected developmental coordination disorder were identified by their parents by completing the developmental coordination disorder questionnaire (DCD-Q-2). They were selected as the research sample of the DCD group using the MABC-2 test. Then, all subjects participated in the MABC-2 test in the pretest stage. Afterward, all groups played with the Nintendo console (4 games out of 12 games) for 8 weeks (24 Sessions), and each session lasted 20 minutes. After the intervention, all groups participated in the posttest phase, similar to the pretest. After confirming the normality of data distribution through the Kolmogorov-Smirnov test, we examined the research hypotheses and analyzed the data using the paired t test, combined multivariate analysis of variance, and Bonferroni post hoc test at a significance level of P≤0.05.

    Results

     The paired t test results showed a significant difference in the subscales of balance, aiming and receiving, manual skill, and motor proficiency between the two age groups of 10-12 and 13-15 years in DCD subjects; however, no significant difference was observed in the posttest scores of 10-12 and 13-15 years old healthy students. Also, the independent t test results showed a significant difference between the scores of motor proficiency in the posttest of healthy and DCD individuals, and the mean scores of the healthy individuals were higher than those of DCD students. The combined multivariate analysis of variance supported only the significant effect of group (healthy and DCD) on MABC-2 subscales, and the impacts of age and age*group were not significant.

    Conclusion

     The results of the present study show that exergame exercises significantly improve motor proficiency in DCD individuals; however, these interventions could not compensate for the developmental delay of these children compared to typically developed children. These results may be related to the duration of the interventions and the age range at the start of the interventions. These differences may disappear if appropriate interventions are presented at a younger age and for a long time.

    Keywords: Fundamental Motor Skills, Motor Proficiency, Developmental Motor Coordination Disorder, Exergame
  • سعید اکبری نیا، عبدالله قاسمی، معصومه شجاعی*، سید محمدکاظم واعظ موسوی
    زمینه و هدف

    کارکرد حرکتی و فعالیت های روزانه کودکان همی پلژی دارای نقص می باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی یک برنامه تمرینی منتخب و توانبحشی و برنامه تمرینی منتخب همراه با توانبخشی بر تبحر حرکتی دست غیرسالم کودکان همی پلژی بود.

    مواد و روش ها: 

    روش تحقیق نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری را کودکان همی پلژی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی توانیاب، زانکو و کیمیا در شهر کرمانشاه تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش براساس معیارهای ورود به پژوهش 30 نفر بودند که به صورت تصادفی ساده به 3 گروه 10 نفری تقسیم شدند و در مرحله بعد براساس معیارهای خروج از پژوهش 24 نفر باقی ماندند. ابزار تحقیق را پرسشنامه دموگرافیک و آزمون MABC-2 تشکیل دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t وابسته و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون هر دو گروه تجربی در تمامی متغیرها تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0> P). در متغیر میخ و تخته بین گروه توانبحشی با گروه منتخب همراه با توانبحشی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥ P). ولی بین دیگر گروه ها تفاوت معنی دار نبود (001/0≤ P). در متغیر نخ کردن صفحه بین گروه توانبحشی با گروه منتخب همراه با توانبحشی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥ P). ولی بین دیگر گروه ها تفاوت معنی دار نبود (001/0≤ P). در متغیر رسم ماز بین گروه توانبحشی با گروه منتخب همراه با توانبحشی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥ P). ولی بین گروه منتخب با توانبخشی تفاوت معنی دار نبود (001/0≤ P).

    نتیجه گیری: 

    می توان نتیجه گرفت که گروه منتخب همراه با توانبحشی نسبت به گروه های دیگر اثربخشی بهتری در متغیرهای کیسه لوبیا، میخ و تخته، نخ کردن صفحه و رسم ماز دارد.

    کلید واژگان: تبحر حرکتی, تمرین, توانبخشی, کودکان, همی پلژی
    Saeed Akbari Nia, Abdollah Ghasemi, Masoumeh Shojaei*, Seyed MohammadKazem Vaez Mousavi
    Aim and Background

    Movement function and daily activities of hemiplegic children are defective; therefore, the aim of this study was to compare the effectiveness of a selected exercise program and rehabilitation and a selected exercise program with rehabilitation on the motor skills of unhealthy hands of hemiplegic children.

    Methods and Materials:

     The research method is quasi-experimental. The statistical population consisted of hemiplegic children referring to Tavaniab, Zanko and Kimia rehabilitation centers in Kermanshah. The statistical sample of the study was 30 people based on the inclusion criteria who were randomly divided into 3 groups of 10 people and in the next stage 24 people remained based on the exclusion criteria. The research instrument was a demographic questionnaire and MABC-2 test. Dependent t-test and one-way analysis of variance were used to analyze the data.

    Findings

    The results showed that there was a significant difference between pre-test and post-test of both experimental groups in all variables (p <0.001). There was a significant difference in the nail and board variable between the rehabilitation group and the selected group with rehabilitation (P ≤ 0.001). But there was no significant difference between the other groups (P ≥ 0.001). There is a significant difference in the page threading variable between the rehabilitation group and the selected group with rehabilitation (P ≤ 0.001). But there was no significant difference between the other groups (P ≥ 0.001). There is a significant difference in the maze drawing variable between the rehabilitation group and the selected group with rehabilitation (P ≤ 0.001). But there was no significant difference between the selected group and rehabilitation (P ≥ 0.001).

    Conclusions

    It can be concluded that the selected group with rehabilitation has a better effect on the variables of beanbag, nail and board, threading and drawing maze than other groups.

    Keywords: Motor skills, Exercise, Rehabilitation, Children, Hemiplegia
  • امین ابدالی فر، شهاب پروین پور*، سید محمدکاظم واعظ موسوی

    مقدمه و اهداف:

     آموزش در تربیت‌بدنی رکن اصلی سلامت در مدرسه است و برای شادابی و نشاط جامعه از‌طریق ارتقای فعالیت بدنی کمک می‌کند. در‌این‌راستا، برخی تمرین‌دهندگان با روش آموزش خطی یا غیرخطی سعی می‌کنند در سلامت جامعه موثر باشند؛ بنابراین این مطالعه سعی دارد مشخص کند چه روش آموزشی (خطی و غیرخطی) در ارتقای شایستگی حرکتی ادراک‌شده و واقعی کودکان موثر است. 

    مواد و روش‌ها:

     در این مطالعه 2 مدرسه پسرانه که آموزش در کلاس تربیت‌بدنی در یکی از آن‌ها خطی و در دیگری غیرخطی بود، انتخاب شدند. ازاین‌رو، از هر مدرسه 50 کودک به‌عنوان نمونه و به‌صورت تصادفی انتخاب شدند (میانگین سن‌=8/47 و انحراف معیار=‌1/14). تبحر حرکتی با آزمون برونینکس اوزرتسکی ویرایش 2 و شایستگی حرکتی ادراک‌شده با پرسش‌نامه انگیزش درونی ارزیابی شدند. 

    یافته‌ها :

    نتایج آزمون تحلیل کوواریانس با حذف اثر پیش‌آزمون نشان داد گروه غیرخطی در تبحر حرکتی (00/P=0) و شایستگی حرکتی ادراک‌شده (02/P=0) به‌طور معناداری نمرات بالاتری نسبت به گروه خطی کسب کردند. 

    نتیجه‌گیری:

     نتایج بر اهمیت استفاده از آموزش غیرخطی در تربیت‌بدنی با دست‌کاری محیط و تکلیف بدون دستورالعمل مستقیم و بازخورد تاکید دارد. روش‌های غیرخطی به‌عنوان روش‌های نوین در مدارس می‌توانند جایگزین روش‌های سنتی شوند. در این روش با استفاده از دستکاری قیود می‌توان به کودکان در ابعاد مختلفی، ازجمله شایستگی حرکتی واقعی و ادراک‌شده کمک کرد تا رشد مناسب داشته باشند. نتایج این مطالعه برای معلمانی که مهارت‌های حرکتی بنیادی را در مدرسه آموزش می‌دهند، کاربرد دارد.

    کلید واژگان: آموزش, تبحر حرکتی, روش خطی, روش غیرخطی, شایستگی حرکتی
    Amin Ebdalifar, Shahab Parvinpour *, Sayed Mohammadkazem Vaez Mousavi

    Background and Aims:

     Education in school is a key element of health and helps to freshness and vitality of the community through the promotion of the physical activity. In this regard, some practitioners try to be effective in community health through linear or non-linear training methods. Thus, this study tried to determine which educational method (linear, nonlinear) is effective in promoting perceived and real motor competence in children.

    Methods :

    In this study, two boy schools were selected whose education in the physical education class was linear in one and non-linear in the other. Therefore, 50 children from each school were selected as a sample randomly (Mean±SD age: 8.47±1.14 ). Motor proficiency was assessed by the Bruininks-Oseretsky Test, and perceived motor competence was assessed by the Incentive Motivation Questionnaire. 

    Results:

     The results of the analysis of covariance by eliminating the effect of the pre-test showed that the nonlinear group in motor skills (P=0.00) and perceived motor competence (P=0.02) scored significantly higher than the linear group

    Conclusion:

     The results emphasize the importance of using nonlinear training in physical education with manipulation of the environment and task without direct instructions and feedback. Nonlinear methods as new methods in schools can replace traditional methods. In this method, by manipulating the constraints, children can be helped to grow in various dimensions, including real and perceived motor skills. The results of this study are useful for teachers who teach basic motor skills in school.

    Keywords: Teaching, Motor Competence, Motor proficiency, linear method, nonlinear method
  • مرجان سادات مومنی، مجید ضرغام حاجبی*، نادر منیرپور
    مقدمه

    کودکان دارای نارسا نویسی دارای بعضی مشکلات در زمینه حرکتی و خودتنظیمی می باشند هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی حافظه فعال (دیداری-فضایی) بر اساس تبحرحرکتی و خودتنظیمی  براساس تیوری بارکلی در کودکان نارسا نویس 8-12 ساله بود بود.

    روش

    این مطالعه از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش را 150نفر از دانش آموزان پسر مراجعه کننده به کلینیک گفتگو تشکیل دادند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.  جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون تشخیصی نارسا نویسی محمد مهدی اسلامیه (1389) ، آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزرتسکی (1972) ، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد (1995) و  آزمون حافظه دیداری فضایی آندره ری (1942) استفاده شد.

    یافته ها

    33 درصد از واریانس حافظه فعال بر اساس ترکیب خطی متغیرهای: مهارت های درشت و ظریف حرکتی در آزمون  توجه انتخابی قابل تبیین است . 59 درصد از واریانس حافظه فعال دیداری فضایی بر اساس ترکیب خطی متغیرهای راهبرد های شناختی و راهبردهای فرا شناختی قابل تبیین است.

    نتیجه گیری

      متغیر های تبحر حرکتی و خودتنظیمی سهم معنی داری در پیش بینی حافظه دیداری فضایی دارند.

    کلید واژگان: حافظه فعال(دیداری-فضایی), تبحر حرکتی, خودتنظیمی, نارسانویس
    Marjan Sadat Momeni, Majid Zargham Hajebi*, Nader Monirpoor
    Introduction

    Children with dysgraphia have some problems with motor skills and self-regulation. The aim of this study was to predict working memory (visual-spatial) based on motor skills and self-regulation from the perspective of Barkley's theory in children with dysgraphia aged 8-12 years old.

    Methods

    This study was a correlational study. The study sample consisted of 150 male students who were referred to the Goftegoo clinic and were selected by convenience sampling method. For data collection, diagnostic dysgraphia test, Bronineks-Ozertsky motor skills test, Beaufort self-regulatory questionnaire and Andre Ray spatial-visual memory test were used.

    Results

    %33 of the variance of working memory can be explained based on the linear combination of large and fine motor skills variables in the selective attention test. 59% of the variance of spatial-visual working memory can be explained based on the linear combination of variables of cognitive strategies and metacognitive strategies.

    Conclusion

      The variables of motor skills and self-regulation have a significant role in predicting spatial-visual memory.

    Keywords: Working Memory (Visual-Spatial), Motor Skills, Self-Regulation, Dysgraphia
  • سعید اکبری نیا، عبدالله قاسمی*، معصومه شجاعی، سید محمدکاظم واعظ موسوی
    مقدمه

    کودکان همی پلژی چندین نقص نورولوژیکی دارند که در کارکرد حرکتی و فعالیت های روزانه دخالت دارند؛ بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی یک برنامه تمرینی منتخب و توانبحشی و برنامه تمرینی منتخب همراه با توانبخشی بر تبحر حرکتی دست سالم کودکان همی پلژی بود.

    روش کار: 

    روش تحقیق نیمه تجربی و طرح پژوهش به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه های تجربی و کنترل می باشد. جامعه آماری را کودکان همی پلژی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی توانیاب، زانکو و کیمیا در شهر کرمانشاه تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش براساس معیارهای ورود به پژوهش 30 نفر بودند که به صورت تصادفی ساده به 3 گروه 10 نفری تقسیم شدند و در مرحله بعد براساس معیارهای خروج از پژوهش 24 نفر باقی ماندند (تمرینات منتخب 9 نفر، تمرینات منتخب همراه با توانبخشی 8 نفر و تمرینات توانبخشی 7 نفر). ابزار تحقیق را پرسشنامه دموگرافیک و آزمون MABC-2 تشکیل دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t وابسته و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون هر دو گروه تجربی در تمامی متغیرها تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p). همچنین در متغیر دریافت توپ بین هیچکدام از گروه ها تفاوت معنی دار نبود (001/0≤ P). ولی در متغیر پرتاب کیسه لوبیا بین گروه توانبخشی با گروه منتخب همراه با توانبحشی تفاوت معنی دار بود (001/0≥ P).

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد که گروه منتخب همراه با توانبحشی نسبت به گروه های دیگر اثربخشی بهتری در متغیر پرتاب کیسه لوبیا دارد.

    کلید واژگان: تبحر حرکتی, تمرین, توانبخشی, کودکان, همی پلژی
    Saeed Akbari Nia, Abdollah Ghasemi *, Masoumeh Shojaei, Seyed MohammadKazem Vaez Mousavi
    Introduction

    Hemiplegic children have several neurological defects that are involved in motor function and daily activities; Therefore, the aim of this study was to compare the effectiveness of a selected exercise program and rehabilitation and a selected exercise program with rehabilitation on healthy hand motor skills of hemiplegic children.

    Methods

    The research method is quasi-experimental and the research design is pre-test post-test with experimental and control groups. The statistical population consisted of hemiplegic children referring to Tavaniab, Zanko and Kimia rehabilitation centers in Kermanshah. The statistical sample of the study was 30 people based on the inclusion criteria who were randomly divided into 3 groups of 10 people and in the next stage 24 people remained based on the exclusion criteria (selected exercises 9 people, selected exercises with rehabilitation 8 people and exercises Rehabilitation 7 people). The research instrument was a demographic questionnaire and MABC-2 test. Dependent t-test and one-way analysis of variance were used to analyze the data.

    Results

    The results showed that there was a significant difference between pre-test and post-test of both experimental groups in all variables (p ≤0.001). Also, there was no significant difference in the ball receiving variable between any of the groups (P ≥ 0.001). However, there was a significant difference in the bean bag throwing variable between the rehabilitation group and the selected group with rehabilitation (P ≤ 0.001).

    Conclusion

    It seems that the selected group with rehabilitation has a better effect on bean bag throwing variable than other groups.

    Keywords: Motor Skills, Exercise, Rehabilitation, Children, Hemiplegia
  • مینا خانجانی، ژاله باقری*، اسماعیل نصیری، مهدی نمازی زاده
    زمینه و هدف

    از مشکلات رایج کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی، تبحر حرکتی و شایستگی ادراک‌شده بدنی ضعیف است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی بازی‌های گروهی در مدرسه بر تبحر حرکتی و شایستگی ادراک‌شده بدنی دختران دارای اختلال هماهنگی رشدی و عادی بود.

    روش‌بررسی

    روش پژوهش، نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی دانش‌آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان بابل با دامنه سنی 9تا12 سال در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. از بین آن‌ها سی کودک دارای اختلال هماهنگی رشدی و سی کودک عادی، داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند و به‌صورت تصادفی در چهار گروه گواه-دارای اختلال هماهنگی رشدی، تجربی-دارای اختلال هماهنگی رشدی، گواه-نرمال و تجربی-نرمال قرار گرفتند. تشخیص اولیه اختلال هماهنگی رشدی با استفاده از نسخه تجدیدنظرشده پرسش‌نامه اختلال هماهنگی رشدی (ویلسون و همکاران، 2009) بود. تشخیص نهایی آن و تبحر حرکتی با استفاده از مجموعه آزمون‌های ارزیابی حرکتی کودکان-ویرایش دوم (هندرسون و همکاران، 2007) و ارزیابی شایستگی ادراک‌شده بدنی با استفاده از پرسش‌نامه خودتوصیفی بدنی (مارش و همکاران، 1994) انجام شد. گروه‌های تجربی به‌مدت هشت هفته به بازی‌های گروهی پرداختند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD در سطح خطای 0٫05 با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.

    یافته‌ها

    بین چهار گروه در متغیر‌های چالاکی دستی، دریافت و پرتاب، تعادل، نمره کل تبحر حرکتی و شایستگی ادراک‌شده تفاوت معنا‌داری وجود داشت (0٫001>p). گروه‌های تجربی درمقایسه با گروه‌های گواه در پس‌آزمون همه متغیرهای بررسی‌شده عملکرد بهتری داشتند (0٫05>p). اختلاف نمره گروه‌‌های تجربی اختلال هماهنگی رشدی و نرمال در همه متغیرها منفی بود؛ هرچند این اختلاف تنها در خرده‌مقیاس‌های دریافت و پرتاب (0٫023=p) و تعادل (0٫009=p) معنادار بود.

    نتیجه‌گیری

    براساس یافته‌های این پژوهش، بازی‌های گروهی باعث بهبود تبحر حرکتی و شایستگی ادراک شده بدنی در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی و عادی شد که تاثیرگذاری آن بر کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بیشتر بود.

    کلید واژگان: اختلال هماهنگی رشدی, تبحر حرکتی, شایستگی ادراک شده, بازی گروهی
    Khanjani M, Bagherli J*, Nasiri I, Namazizadeh M
    Background & Objectives

    Developmental Coordination Disorder (DCD) is a motor neurodevelopmental disorder characterized by a significant delay in acquiring coordinated motor skills as expected according to the chronological age and learning opportunities. Motor and behavioral problems in children with chronic DCD severely limit their daily activities, academic achievement, and class performance. Children with DCD show great difficulties in social and academic tasks and scholastic achievements. It is found that motor coordination difficulties in 5-8 years old children were associated with impaired reasoning, numerical skills, pattern imitation, fine motor skills, and memory function. Therefore, children with DCD experience more learning-related problems than normal children. One of the psychological aspects that is affected by DCD is perceived competence. This competence is one of the crucial factors in social activities such as participation in games and sports and is one of the most important prerequisites of motivation. This study aimed to compare the effectiveness of school group games on motor skills and perceived competence between normal girls and those with DCD.

    Methods

    The method of the present study was quasi-experimental with a pretest-posttest design and a control group. The study's statistical population consisted of all primary school students in Babol City, Iran, aged 9 to 12 years, and studying in the academic year 2019-2020. Of them, 30 DCD children and 30 normal children were selected and divided into four groups: control-DCD, experimental-DCD, control-normal, and experimental-normal (n=15 for each group). Initial diagnosis of DCD was performed using the Revised Developmental Coordination Disorder Questionnaire (DCDQ-7) (Wilson et al., 2009). The final diagnosis of DCD and motor proficiency was performed using Movement Assessment Battery for Children-Second Edition (MABC-2) (Henderson et al., 2007). To evaluate the perceived competence, we used the Physical Self-Description Questionnaire (Marsh et al., 1994). Both experimental groups underwent the training program 5 days a week for 8 weeks, while the two control groups performed only daily activities. In the end, all four groups participated in the posttest. The obtained data were analyzed using descriptive (mean and standard deviation) and inferential statistics (analysis of variance, analysis of covariance, and LSD post hoc test) in SPSS software version 19. The significance level of all statistical tests was 0.05.

    Results

    The results showed a significant difference between the four groups in the variables of manual dexterity (p<0.001), receiving and throwing (p<0.001), balance (p<0.001), the total score of motor skills (p<0.001), and perceived competence (p<0.001). Experimental groups performed better than control groups in the posttest of all studied variables (p<0.05). Also, the difference in the scores of the experimental groups of DCD and normal was negative in all variables. However, this difference was significant only in the subscales of receiving and throwing (p=0.023) and balance (p=0.009).

    Conclusion

    According to the findings, group games improve motor skills and perceived competence in normal and DCD children. However, these games have a more significant impact on DCD children.

    Keywords: Developmental coordination disorder, Motor skills, Perceived competence, Group games
  • ویان امین نسب، شکوه السادات بنی جمالی*، حمیدرضا حاتمی
    زمینه و هدف

     اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی به صورت الگویی از بی توجهی مداوم با تکرارشوندگی بیشتر درمقایسه با کودکان همان سطح رشدی تعریف شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر تبحر حرکتی و نشانگان اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی انجام شد.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه دو استان تهران در سال 1397 تشکیل دادند. از میان آن ها، تعداد نود نفر به صورت هدف مند از بین کودکانی که نشانگان اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در آن ها مشاهده شد، وارد فرایند تحقیق شدند. از میان افراد داوطلب (شصت و هفت نفر)، تعداد سی نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از مقیاس تبحر حرکتی فرم کوتاه برونینکس-اوزرتسکی (1978) و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز-فرم والد (ریتمن و همکاران، 1998) به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها در این پژوهش، 0٫05 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، آموزش بازی های ادراکی حرکتی سبب بهبود مهارت تبحر حرکتی (0٫001>p) و کاهش مجموع نشانگان اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی (0٫001>p) در این کودکان می شود.

    نتیجه گیری

    می توان نتیجه گرفت، آموزش بازی های ادراکی حرکتی موجب بهبود مهارت تبحر حرکتی و کاهش نشانگان اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی می شود و می توان از آن درجهت توان مندسازی کودکان با اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی استفاده کرد.

    کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه, فزون کنشی, بازی های ادراکی حرکتی, تبحر حرکتی
    Vian Aminnasab, Shokouho sadat Banijamali*, Hamidreza Hatami
    Background & Objectives

    Attention–Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD) is defined as a pattern of severe persistent problems, such as difficulty sustaining attention, hyperactivity, and impulsive behavior, associated with a greater frequency of developmental disorders, compared to Typically–Developing (TD) children. This disorder is described as a persistent pattern of attentional deficits or impulsive and active behaviors. ADHD is a multifactorial condition with an unrecognized exact etiology. Failure to pay attention to the diagnosis and treatment of this disorder, i.e., increasing, will lead to numerous adjustment, educational, and behavioral problems, aggression, etc., in adulthood. Perceptual–Motor games can play a stimulating role on the nervous system and increase motor skills in children. Motor mastery is referred to physical skills, resulting from the performance of a skill of choice that can affect physical activity. Motor skills are critical in children. This is because they are a prerequisite for participation in social activities, such as group play and sports; thus, they influence their self–esteem and social wellbeing. Additionally, promoting participation in routine childhood activities, such as sports participation, leisure activities, writing, and daily living activities, like tie shoelaces plays an essential role in the development of the child's self–concept. Some studies suggested that motor skills in children with ADHD are also poorer, compared to their TD peers. Therefore, these children have difficulty understanding, processing, and using sensory information. In other words, there is a relationship between ADHD and different aspects of motor skills (fine motor skills, coarse motor skills). ADHD is defined as a pattern of severe attention deficit and hyperactivity or continuous neglect with more repetition than children with the same growth rate. The present study aimed to determine the effects of cognitive–motor skills learning training on motor skills and the symptoms of ADHD.

    Methods

    This was a quasi–experimental study with pretest–posttest and a control group design. The statistical population of this study included all children of preschool centers of Tehran Province, Iran. Of them, 90 subjects were purposively selected and randomly assigned to the experimental and control groups. The necessary data were obtained using the Brauninx–Oseretsky Motion Excellence Scale short–form (1978), and the Conners–Wald Formula Child Behavioral Scale (Ritman et al., 1998). Data analysis was performed using Analysis of Covariance (ANCOVA) by SPSS. The significance level was set at 0.05.

    Results

    The obtained findings suggested that the cognitive–motor learning program improved motor skills (p<0.001) and resulted in the reduction of total ADHD symptoms (p<0.001) in the examined children.

    Conclusion

    The obtained data indicated that perceptual–motor games training is beneficial for improving social adjustment and motor skills, and reducing the total ADHD symptoms scores. Thus, this method can be implemented for the empowerment of children with ADHD.

    Keywords: Attention–Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Perceptual movement games, Motorcycle exercise, Social adjustment
  • یزدان موحدی*، سجاد پاکزاد
    مقدمه

    واقعیت مجازی تلاش برای برداشتن مرزهای بین فضای واقعی و فضای مجازی می باشد. یک محیط کامپیوتری که از سناریوهای دنیای واقعی تقلید می کند و البته یک پلت فرم سرگرم کننده که می تواند برای کودکان مبتلا به فلج مغزی جذاب باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر بازی های ویدیویی در محیط واقعیت مجازی بر عملکرد حرکتی کودکان مبتلا به فلج مغزی بود.

    مواد و روش ها

     روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 بیمار مبتلا به فلج مغزی در سال 1398 در شهرستان تبریز انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه ها با استفاده از آزمون تبحر حرکتی بروینینکس-اوزرتسکی ارزیابی شدند (پیش آزمون). گروه آزمایش به مدت 20 جلسه 45 دقیقه ای، با استفاده از بازی های ویدیویی در محیط واقعیت مجازی آموزش های مرتبط را دریافت کردند. برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. در پایان، آزمون فوق مجدد اجرا شد (پس آزمون). داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (روش تحلیل کواریانس چند متغیره) تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

     تحلیل داده ها نشان داد که بازی های ویدیویی در محیط واقعیت مجازی بر همه مولفه های عملکرد حرکتی کودکان مبتلا به فلج مغزی تاثیر معنی داری دارد (0001/0<p).

    نتیجه گیری

     می توان نتیجه گرفت که بازی های ویدیویی واقعیت مجازی را می توان به عنوان یک روش مکمل درمانی در کنار سایر درمان های مرسوم، در مورد کودکان مبتلا به فلج مغزی، استفاده نمود و این نتیجه تلویحات درمانی برای خانواده های این کودکان، متخصصین مغز و اعصاب و فیزیوتراپ ها دارد.

    کلید واژگان: واقعیت مجازی, تبحر حرکتی, فلج مغزی
    Y .Movahedi *, S .Pakzad
    Introduction

    Virtual reality (VR) is an attempt to remove the boundaries between real and virtual space. It is a computer environment that mimics real-world scenarios and, of course, a fun platform that can be appealing to children with cerebral palsy. The present study aims to investigate the effect of video games in a virtual reality environment on motor function of children with cerebral palsy.

    Materials and Methods

    The method of this study was quasi-experimental with pre-test and post-test with a control group. Thirty patients with cerebral palsy were selected in Tabriz city in 2019 and were divided into two groups of experimental and control (15 in each). The experimental group received 20 minutes of 45-minute sessions using video games in virtual reality environments; however, the control group did not receive any intervention. In the end, to evaluate the differences, the above test (post-test) was performed again for both groups. Data were analyzed by SPSS-23 software. In addition to descriptive statistics, multivariate analysis of covariance was used to analyze the data.

    Results

    The data analysis showed that video games in a virtual reality environment had a significant effect on the motor function of children with cerebral palsy (p<0/01).

    Conclusion

    According to the results of this research, it can be concluded that virtual reality video games can be used as a complementary therapy along with other conventional treatments for people with cerebral palsy.

    Keywords: Virtual Reality, motor skills, Cerebral palsy
  • حامد سبزواری*، سعید ارشم، شهاب پروین پور
    مقدمه و اهداف
    اختلال بیش فعالی/نقص توجه یکی از اختلالات شایع در کودکان دبستانی است که بر عملکرد حرکتی، تحصیلی و روانی تاثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر بازی های حرکتی ریتمیک بر تبحر حرکتی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی کودکان مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر از نوع تجربی و با طرح تحقیق پیش آزمون-پس آزمون بود. تعداد 40 نفر از کودکان 8 و 9 سال مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه از دانش آموزان پایه دوم و سوم شهر پلدختر در مطالعه حاضر شرکت کردند. ابتدا دانش آموزان با استفاده از پرسش نامه کانرز فرم والدین و مصاحبه بالینی شناسایی شدند. سپس برای ارزیابی تبحر حرکتی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی به ترتیب از آزمون های فرم کوتاه تبحر حرکتی بروینیکس-اوزرتسکی ویرایش دوم، پرسش نامه پرخاشگری شهیم و معدل دروس ریاضی، علوم، فارسی استفاده شد.
    یافته ها
    تجزیه وتحلیل نتایج آماری نشان داد که بازی های حرکتی ریتمیک تاثیر مثبت معناداری بر تبحر حرکتی (000/0=P=31/189,F)، پرخاشگری (001/0 =P=10/6, F) و پیشرفت تحصیلی (004/0 =P=30/4, F) کودکان مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه دارد (0/05>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به جذابیت و متنوع بودن بازی های حرکتی پیشنهاد می شود معلمین و مربیان توان بخشی برای افزایش تاثیرگذاری، این بازی ها را همراه با موسیقی، شعر و ترانه برای افزایش تبحر حرکتی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی کودکان مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه استفاده کنند.
    کلید واژگان: بازی های حرکتی ریتمیک, تبحر حرکتی, پرخاشگری, پیشرفت تحصیلی, بیش فعالی, نقص توج
    Hamed Sabzevari *, Saeed Arsham, Shahab Parvinpour
    Background and Aims
    Attention Deficit Hyperactivity Disorder is one of the most common disorders in primary school children, which affects their motor, educational, and psychological functioning. The purpose of the current study was to determine the effect of rhythmic motor games on motor proficiency, aggression, and academic achievement in children with hyperactivity/attention deficit.
    Materials and Methods
    The present study was an experimental and pre-test post-test design. A total of 40 children, aged 8 and 9, with hyperactivity/attention deficits participated in the study from among the second and third grade students of Poldokhtar city. First, students were identified using the Conners Questionnaire for parenting forms and clinical interviews. Then, to assess motor proficiency, aggression, and academic achievement tests, we used the short form of Bruininks-Oseretsky test 2nd version (bot-2), Aggression Scale Shahim, and the participants' average scores for Mathematics, Science, and Farsi courses, respectively.
    Results
    Statistical analyses showed that rhythmic motor games had a significant positive effect on motor proficiency (P = 0.001, F=189.3), aggression (P = 0.001, F=6/10), and academic achievement (P=0.004, F =4/30) in children with hyperactivity/deficiency (P>0.05).
    Conclusion
    Regarding the attractiveness and the variety of motor games, it is suggested that teachers and rehabilitation trainers use these music, lyrics, and songs to increase the skillfulness of motor, aggression, and academic achievement in children with hyperactivity/attention Disorder.
    Keywords: rhythmic motor games, Motor proficiency, Aggression, Academic achievement Attention deficit hyperactivity disorde
  • حامد سبزواری*، سعید ارشم، شهاب پروین پور
    زمینه و هدف

    اختلال هماهنگی رشدی یک اختلال بارز در کودکان دبستانی است که تبحر حرکتی، تحصیلی و عزت نفس کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد؛ هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر بازی های حرکتی ریتمیک بر تبحر حرکتی، پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کودکان با اختلال هماهنگی رشدی است.

    روش کار

    روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 36 کودک دارای اختلال هماهنگی رشدی، با دامنه سنی ده تا یازده سال با روش نمونه گیری تصادفی ساده از مدارس ابتدایی منطقه 6 شهر تهران انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (18 نفر) و تجربی (18 نفر) قرار گرفتند. برای تشخیص اختلال هماهنگی رشدی از پرسشنامه مشاهده حرکتی برای آموزگاران (PMOQ-T)، برای پیشرفت تحصیلی از معدل دروس فارسی، ریاضی، علوم و املاء استفاده شد. همچنین برای ارزیابی عزت نفس و تبحر حرکتی به ترتیب از پرسشنامه کوپر اسمیت (SEI) و فرم کوتاه آزمون تبحر حرکتی ویرایش دوم استفاده شد. گروه تجربی به مدت 12 هفته و 36 جلسه به تمرین بازی های حرکتی ریتمیک پرداختند، اما گروه کنترل در این مدت فعالیتی انجام ندادند. بعد از پایان مداخله متغیرها اندازه گیری شدند و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس در سطح خطای 05/0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

     نتایج نشان داد تمرین بازی های حرکتی ریتمیک تاثیر معناداری بر تبحر حرکتی (000/0 P=، 93/1F=)، پیشرفت تحصیلی  (000/0 P=، 64/61F=) و عزت نفس  (000/0 P=، 67/32F=)، کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشته است.

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود برای بهبود تبحر حرکتی، پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی از بازی های حرکتی ریتمیک استفاده شود.

    کلید واژگان: اختلال هماهنگی رشدی, عزت نفس, پیشرفت تحصیلی, بازی های حرکتی ریتمیک, تبحر حرکتی
    HAMED SABZEVARI*, Saeed Arsham, Shahab Parvinpor
    Background

    Developmental coordination disorder is an obvious problem in school aged children which affects motor performance, educational achievement and self-esteem; so the aim of present study is investigating the effect of rhythmic motor games on Motor Proficiency, educational achievement and self-esteem of DCD children.

    Methods

    A semi-experimental method and a pre-posttest design with control was considered for this study. Sample was included of 36 children (18 experimental and 18 control group) which recognized as DCD and was chosen among students of elementary schools of rejoin 6 of Tehran city and in the range of 10 to 11 years old. Persian Version of Motor Observation Questionnaire for Teachers (PMOQ-T) was used for recognition of DCD and average scores in Persian, mathematics, science and dictate lessons were used for educational achievement. Also a Cooper-smith self-esteem inventory for assessment of self-esteem and a Bruininks-Oseretsky test 2nd version (bot-2) for evaluating motor competence was used. Children in experimental group participated in rhythmic motor games for 12 weeks and 36 sessions while children in control group were inactive. After the end of intervention variables were assessed and were analyzed with descriptive statistics and covariance analyze test in a significant level of 0.05.

    Results

    Results showed that participation in rhythmic motor games has a positive significant impact on motor competence (F=1.93, P=0.000), educational achievement (F=61.64, P=0.000) and self-esteem (F=32.67, P=0.000) of DCD children (P<0.05).

    Conclusion

    according to the results it is suggested that in regard to improvement in motor competence, educational achievement and self-esteem of DCD children, rhythmical motor games can be used.

    Keywords: Developmentally Coordination Disorder, Rhythmic motor games, Educational Achievement, Self-esteem
  • روناک غفوری، علی حیرانی*، محمدتقی اقدسی، بهروز ابراهیمی
    مقدمه
    از جمله مشکلات کودکان دارای اختلال نوشتن، اختلال در فرآیندهای شناختی میباشد. اختلال در کارکردهای حافظه فعال، اصلیترین ویژگی کودکان با اختلال نوشتاری است. یادگیری مهارتهای نوشتاری با انجام مهارتهای حرکتی تقویت شده که این تقویت بر عملکرد، طرحواره بدنی وپردازش اطلاعات و بهبود فرآیندهای شناختی از جمله حافظه تاثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات حرکتی بر حافظه فعال، مهارت نوشتن و تبحر حرکتی در کودکان با اختلال نوشتاری است.
    روش کار
    بهمنظور انجام پژوهش، 32 دانش آموز پسر پایه سوم تا پنجم با اختلال نوشتاری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند سپس بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل تمرینات 12 هفته آیروبیک بود. آزمون فراخنای حافظه عددی، آزمون مهارت دست نویسی مینه سوتا و آزمون رشد حرکتی لینکن-اوزرتسکی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد.
    یافته ها
    بهمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد(P>0/5). نتایج نشان داد که بعد از یک دوره تمرین ریتمیک نمرات تبحر حرکتی وهمچنین حافظه فعال و مهارت نوشتن بصورت معناداری افزایش یافت، یافته ها نشان داد که بین حافظه فعال با نمرات تبحر حرکتی و مهارت نوشتن ارتباط معناداری وجود دارد.
    نتیجهگیری
    پژوهش حاضر نشان داد که تمرینات حرکتی ممکن است به واسطه بهبود تبحر حرکتی و هماهنگی حسی و حرکتی باعث افزایش پردازش اطلاعات و بهبود حافظه فعال و نهایت بهبود نمرات نوشتن در کودکان با اختلال نوشتاری شود.
    کلید واژگان: تبحر حرکتی, مهارت نوشتن, حافظه فعال, اختلال نوشتاری, پردازش اطلاعات
    Ronak Ghafori, Ali Heirani*, Mohammadtaghi Aghdasi, Behrouz Ebrahimi
    Introduction
    One of the most common abnormalities of learning is dysgraphia, which refers to a serious defect in mechanical writing skills. Children with dysgraphia may not be able to perform the actions required to write or transfer information within the hearing or vision to exercise and poorly performing in cognitive skills such as organization, attention and memory. Evidence suggests that active memory plays a crucial role in learning and performing complex cognitive tasks, including writing. In addition, regular exercise is considered as a key indicator of improving cognitive performance of individuals. Learning written skills through enhanced motor skills, which affects performance, motor schema and information processing and improves cognitive processes such as memory. The purpose of this study is to investigate the effect of motor exercises on active memory, writing skill and motor efficiency in children with dysgraphia.
    Methods
    The research is a pre-test and post -test with a control group. The study population included all 3rd to 5th grade male students with a dysgraphia that had been introduced to the center of learning disability due to issues in the formal education process for the teachers in the classroom, and the specialists of the organization identified these people as having a dysgraphia. In order to performance of research, 32 male students from 3rd to 5th grade students with dysgraphia were selected through available sampling. The Minnesota handwriting skill test was then used to accurately identify students with dysgraphia (handwriting test results are also recorded as pre-test), and the Ravens color intelligence test was taken from the students (IQ above 90). They were then randomly assigned to control and experimental groups. Then, each group was evaluated using Lincoln-Oseretsky for measuring motor skills and Wechsler's numerical memory test for evaluation of active memory. The exercise program included aerobic exercises, which lasted for 3 consecutive sessions each week for 12 weeks, 45 minutes per week. The training program included 5 to 10 minutes of warming, 25 minutes of aerobic exercises (step by step, step 7, rhythmic play) and 5 minutes of cool down.48 hours after the last training session in the same conditions with the control group. From all cases, the numerical memory test for active memory measurement and the Minnesota handwriting skill test were used to examine the skills of handwriting (writing) and the Linck- Ozeretsky motor efficiency test to measure motor efficiency.
    Results
    The results confirmed the Covariance analysis was used to analyze the data (P≤0.5). The results showed that after a rhythmic exercise period, the values of motor efficiency and active memory significantly increased, the findings also showed that rhythmic exercises had a positive effect on the skills of handwriting in students with dysgraphia. On the other hand, the results showed there is a significant relationship between active memory with scores of motor skills and writing skill. The results of handwriting regression analysis in terms of memory components and the Linck-Ozeretsky motor growth components showed that about 48 percent of the handwriting changes can be explained by the memory scores and the Linck-Ozersky growth test scores.
    Conclusions
    The results of this study showed that motor skills may improve information processing and improve active memory and improve the writing scores in children with dysgraphia due to improving motor efficiency and motor – sensitive coordination. Using these exercises improves the coordination of the eyes and hands, motion sequences, physical schemas and information processing. Learning written skills is effective and feasible by performing reinforced motor skills that enhance the performance of the child. The use of such training can enhance learning and motor efficiency, improve the writing and improve the active memory of children with dysgraphia. These findings can be explained by the underlying mechanisms of brain plasticity. The hypothesis of human brain plasticity suggests that if the less active regions involved in the learning disorder are stimulated appropriately and repeatedly, these changes will remain stable due to changes that are supposed to be made in the structure of the neurons.
    Keywords: Motor Proficiency, Writing Skills, Active Memory, Dysgraphia, Information Processing
  • لوییزا اقدسی، حمیدرضا پوراعتماد*، جلیل فتح آبادی، آقای سعید صادقی
    زمینه و هدف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی مداخله تلفنی خانواده محور برنامه حرکتی اسپارک بر تبحر حرکتی و شدت علائم اتیسم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد.
    روش کار
    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و بدون گروه کنترل بود. تعداد 9 خانواده دارای کودک با اختلال طیف اتیسم عملکرد بالا مراجعه کننده به مراکز توان بخشی ویژه کودکان اتیسم از شهرهای تهران، اصفهان، شهر قدس و کرمانشاه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مداخله در 24 جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای 3 جلسه) و به مدت 8 هفته به صورت تلفنی اجرا شد. از مقیاس سنجش شدت علائم اتیسم گیلیام (گیلیام، 1995) و فرم کوتاه پرسش نامه تبحر حرکتی برونینگز- اوزرتسکی (برونینگز، 1978) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری t وابسته تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که مداخله خانواده محور تلفنی برنامه حرکتی اسپارک به طور معنی داری سبب بهبود تبحر حرکتی کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا شده است (05/0p<)، اما تاثیر معنی داری در شدت علائم اختلال طیف اتیسم در این کودکان دیده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله تلفنی خانواده محور اسپارک روشی اثربخش برای کاهش مشکلات حرکتی کودکان با اختلال طیف اتیسم است.
    کلید واژگان: مداخله تلفنی, خانواده محور, اسپارک, شدت علائم اتیسم, تبحر حرکتی
    Louisa Aqdassi Ms, Hamid Reza Pouretemad* Prof., Jalil Fathabadi Dr, Saeid Sadeghi Mr
    Background
    The aim of the present study was to evaluate any possible effects of family-based tele-intervention of the SPARK program for improving the motor proficiency and reducing the severity of autism symptoms in children with high-functioning ASD.
    Methods
    This research was a quasi-experimental study with pretest-post test design without a control group. Nine families of children with high-functioning ASD were recruited from rehabilitation centers for children with ASD in Tehran, Isfahan, Ghods and Kermanshah cities. The tele-rehabilitation procedure was administered by the parent to their children during 24 sessions each 45 minutes for 8 weeks. The Gilliam Autism Rating Scale (GARS) (Gilliam, 1995) and short form of Bruininks-Oseretsky Test of Motor Proficiency (BOTMP) (Bruininks, 1978) were used for data collection. Data were analyzed using pair t test.
    Results
    The results demonstrated that (p< 0.5) family-based tele-intervention of SPARK program has significant effect in motor proficiency, but this effect was not significant in reducing the severity of autism symptoms in children with high-functioning.
    Conclusion
    The results of this study showed that family-based tele-rehabilitation has appeared to be an effective intervention to reduce motor problems in children with autism spectrum disorders.
    Keywords: Tele-intervention, Family-based, SPARK, Motor proficiency, Autism symptoms
  • بهزاد محمدی اورنگی*، عباس بهرام، رسول یاعلی
    زمینه و هدف
    تبحر حرکتی نقش مهمی در تحرک ایفا می کند؛ اما عواملی مختلفی تبحر حرکتی را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر شاخص توده بدن و سن بر تبحر حرکتی در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان می باشد.
    روش کار
    پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای می باشد. تعداد 360 پسر از شهر تهران (120 نفر برای هر یک از گروهای سنی) به روش خوشه ایهدفمند انتخاب شدند. تبحر حرکتی با آزمون برونینکس-اوزرتسکی ارزیابی شده است که روایی و پایایی آن برای نمونه مطالعه مناسب می باشد. شاخص توده بدن با استفاده از فرمول وزن و قد محاسبه شده و با نمودارهای شاخص توده بدن که به صورت بین المللی استفاده می شود طبقه بندی شده است. از آزمون آماری ال اس دی برای بررسی تفاوت بین گروه ها در سطح معناداری (05/0p<) استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سن بر تبحر حرکتی تاثیر ندارد؛ اما شاخص توده بدن بر تبحر حرکتی تاثیر دارد؛ به طوری که کودکان لاغر و چاق در مقایسه با کودکان نرمال و اضافه وزن همچنین نوجوانان و بزرگسالان با اضافه وزن و چاق در مقایسه با نوجوانان و بزرگسالان نرمال و لاغر تبحر حرکتی پایینی دارند.
    نتیجه گیری
    تاثیر شاخص توده بدن بر تبحر حرکتی در گروه های مختلف سنی باهم فرق می کند، با توجه به نتایج این تحقیق مربیان و متخصصین قادر هستند گروه های آسیب پذیر در سنین مختلف را متناسب با شاخص توده بدن شناسایی و درمان کنند.
    کلید واژگان: شاخص توده بدن, تبحر حرکتی, سن
    Behzad Mohamadi orangi *, Abbas Bahram Professor, Rasuol Yaali
    Background
    Motor proficiency plays an important role in mobility. But various factors have effect on the motor proficiency. The purpose of this study was to compare the effect of body mass index, and age on motor proficiency in children, adolescents, and adults.
    Methods
    This research is descriptive type causal comparative study. 360 boys from Tehran (120 people for each age group) were selected by targeted clustering method. The motor proficiency was evaluated by the Bruninx-Oseretsky test, whose validity and reliability were appropriate for this sample study. Body mass index was calculated using the weight and height formula and categorized using international body mass index charts. The statistical test of LSD was used to examine the difference between groups at a significant level (p<0.05).
    Results
    The results showed that age does not effect motor proficiency; but body mass index effects motor proficiency. Thus skinny and obese children are less skilled than normal and overweight children, as well as overweight and obese adolescents and adults are less skilled than normal and lean adolescents and adults.
    Conclusion
    The effect of body mass index on motor proficiency varies in different age groups. According to the results of this research, educators and specialists must identify and treat vulnerable groups at different ages in proportion to body mass index.
    Keywords: body mass index, motor skill, age
  • شیرین ملکی، مهدی علیزاده زارعی *، قربان تقی زاده، شهلا رفیعی، حمید صالحی
    مقدمه و اهداف

    اختلال هماهنگی تکاملی (DCD) یک نقص جدی در تکامل هماهنگی حرکتی می باشد. این اختلال به طور جدی دستاوردهای تحصیلی و فعالیت های روزمره زندگی را متاثر می کند. هدف تحقیق حاضر بررسی همبستگی بین تبحر حرکتی با عملکرد اجرایی و کارکرد تحصیلی کودکان با اختلال هماهنگی تکاملی 7 تا 11 ساله استان ایلام می باشد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر بر اساس مطالعه توصیفی-تحلیلی می اشد. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکانی بود که در مدارس ابتدایی استان ایلام مشغول گذراندن تحصیل بودند. به روش تصادفی ساده 53 کودک DCD واجد شرایط پژوهش از میان آنها انتخاب گردیدند. این کودکان از نظر تبحر حرکتی (با آزمون برونینکس اوزرتسکی) و عملکرد اجرایی (پرسش نامه سنجش رفتاری عملکردهای اجرایی (بریف)) و کارکرد تحصیلی (آزمون محقق ساخته) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از نسخه 16 نرم افزار SPSS توسط آزمایه آماری پیرسون مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میان نمره کل آزمون برونینکس اوزرتسکی کودکان با نمره کل بریف آنها همبستگی معناداری (01/0<p) وجود داشت. همچنین همبستگی میان نمره کل آزمون برونینکس اوزرتسکی و آزمون املا (01/0< p) و آزمون ریاضی (05/0< p) نیز معنادار بود.

    نتیجه گیری

    تحقیق حاضر نشان می دهد میان تبحر حرکتی با عملکردهای اجرایی و کارکرد تحصیلی کودکان DCD همبستگی معنادار وجود دارد که این موضوع می تواند استفاده از مداخلات حرکتی زودهنگام را برای بهبود عملکردهای اجرایی و کارکرد تحصیلی کودکان DCD مورد توجه درمانگران قرار دهد.

    کلید واژگان: اختلال هماهنگی تکاملی, تبحر حرکتی, عملکرد اجرایی, کارکرد تحصیلی
    Shirin Maleki, Mehdi Alizadeh Zarei *, Ghorban Taghizadeh, Shahla Rafeei, Hamid Salehi

    Backgroundand Aim: Developmental Coordination Disorder (DCD) is a serious defect in the development of motor coordination. This disorder affects educational achievement and activities of daily living to a considerable amount. The purpose of the present investigation was to study the correlation between motor proficiency with executive function and educational performance of 7-11 year-old children with DCD in Ilam province, Iran.

    Materials And Methods

    A descriptive-analytic study was conducted on 53 DCD children, who met the inclusion criteria conditions, randomly selected from the pool of all children in Ilam primary schools. Next, the children's motor proficiency, executive function, and educational performance were evaluated using Bruininks Oseretsky test, Behavior Rating Inventory of Executive Function (BRIEF), and a researcher-made test, respectively. Results were analyzed using SPSS software (version 16) and pearson correlation coefficient.

    Results

    Significant correlations were found between the total scores of Bruininks Oseretsky test with the total scores of BRIEF (p

    Conclusion

    The present study showed that there is a significant correlation between the motor proficiency with executive function and academic performance of children with DCD, which could be used by clinicians for early intervention to improve executive function and educational performance of children with DCD.

    Keywords: Developmental coordination disorder, Motor proficiency, Executive function, Educational performance
  • اقبال غرایی، معصومه شجاعی، افخم دانشفر
    مقدمه
    ارزیابی مهارت های حرکتی و استفاده از یک ابزار مناسب برای تشخیص و شناسایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی (Developmental coordination disorder یا DCD)، در سنین پیش دبستانی حیاتی به نظر می رسد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی حساسیت و ویژگی فرم کوتاه آزمون تبحر حرکتی Bruininks–Oseretsky ویرایش دوم، در کودکان پیش دبستانی بود.
    مواد و روش ها
    تعداد 306 کودک پیش دبستانی (7-4 سال) در این مطالعه شرکت کردند. پس از آن، 30 کودک به عنوان اختلال هماهنگی رشدی انتخاب شدند. برای توانایی تشخیص اختلال هماهنگی رشدی آزمون، از تحلیل حساسیت و ویژگی آزمون با روش منحنی Receiver operating characteristic (ROC) استفاده شد.
    یافته ها
    سطح زیر منحنی ROC برای حساسیت 91/0 و برای ویژگی 93/0 و به طور کلی سطح زیر منحنی 97/0 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، به نظر می رسد فرم کوتاه آزمون تبحر حرکتی Bruininks–Oseretsky ویرایش دوم، از حساسیت و ویژگی بالایی در کودکان پیش دبستانی برخوردار است و می توان از آن برای ارزیابی مهارت های حرکتی و شناسایی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده کرد.
    کلید واژگان: حساسیت, ویژگی, تبحر حرکتی, آزمون Bruininks, Oseretsky, آزمون ارزیابی حرکتی کودکان, اختلال هماهنگی رشدی
    Eghbal Gharaei, Masoumeh Shojaei, Afkham Daneshfar
    Introduction
    Assessment of motor skills and the use of a suitable tool to identify children with developmental coordination disorder (DCD) appear to be critical in preschool ages. Therefore the main aim of this study was to evaluate the sensitivity and specificity of the Bruininks-Oseretsky Test of Motor Proficiency-Second Edition-Short Form (BOT-2 SF), in preschool children.
    Materials And Methods
    A total of 306 preschool children participated in this study (4-7 years). Among them, 30 children with DCD were selected. To assess the ability of the BOT-2 SF to detect DCD, we measured the sensitivity and specificity using receiver operating characteristic (ROC) curve method.
    Results
    The area under ROC curve for the sensitivity and specificity were 0.91 and 0.93, respectively. In general, the area under the curve was 0.97.
    Conclusion
    The BOT-2 SF has high sensitivity and specificity in preschoolers; therefore it can be useful in evaluating motor skills and identifying children with DCD.
    Keywords: Sensitivity, Specificity, Motor proficiency, Bruininks–Oseretsky test, Developmental coordination disorder
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال