جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دیابت شیرین نوع 1" در نشریات گروه "پزشکی"
-
سابقه و هدف
اطلاع درمانی یکی از روش های نوینی است که اطلاعات مرتبط با سلامت را در اختیار بیمار قرار می دهد. این روش نقش مهمی در توانمندسازی بیمار جهت گرفتن تصمیم های آگاهانه درباره سلامت و مشارکت در روند بهبودی فرد ایفا می کند. در این باره مطالعه حاضر با هدف تبیین درک سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 از اطلاع درمانی مربوط به خودمراقبتی انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت کیفی با روش تحلیل محتوا درباره 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که به برخی مراکز تخصصی دیابت در سطح شهر همدان در سال 1403 مراجعه کرده بودند، انجام شد. مشارکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و اشباع محتوا با حداکثر تنوع بر اساس جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال و مدت ابتلا به دیابت از بین بیماران واجد شرایط مطالعه، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از روش مصاحبه فردی عمیق نیمه ساختارمند استفاده شد. همه مصاحبه ها ضبط و سپس دست نویس و تایپ شده، با نرم افزار MAXQDA 2020 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاپس از تحلیل داده ها، سه طبقه و سیزده زیرطبقه درباره درون مایه کنترل و مدیریت دیابت استخراج شد. طبقات شامل ارتقای رفتارهای خودمراقبتی، افزایش انگیزه فرد نسبت به انجام رفتارهای خودمراقبتی و دسترسی به کانال های ارتباطی اطلاع درمانی بود. زیرطبقات به دست آمده شامل توجه به خودمراقبتی جسمی، روحی و روانی، اجتماعی و معنوی، افزایش آگاهی، بهبود نگرش، کنترل بیماری و عوارض آن، کاهش هزینه ها، تصمیم گیری بهتر و همچنین منابع بین فردی، رسانه های سنتی، رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی بودند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد اطلاع درمانی یکی از روش های افزایش انگیزه فرد نسبت به انجام رفتارهای خودمراقبتی و به دنبال آن ارتقای رفتارهای خودمراقبتی است و در نهایت می تواند در کنترل و مدیریت بیماری دیابت نوع 2 کمک کننده باشد.
کلید واژگان: اطلاع درمانی, تحلیل محتوا, خودمراقبتی, دیابت شیرین نوع 2, سالمندBackground and ObjectiveInformation therapy is one of the new methods of providing health-related information to patients. This method plays an important role in empowering patients to make informed health decisions and participate in the recovery process. In this regard, the present study was conducted to explain the understanding of elderly people with type 2 diabetes regarding information therapy related to self-care.
Materials and MethodsThis study was carried out qualitatively using the content analysis method on 18 patients with type 2 diabetes referred to some specialized diabetes centers in Hamadan City in 2024. Participants were selected based on purposeful sampling method and content saturation with maximum diversity based on gender, education level, marital status, employment status, and duration of diabetes among patients eligible for the study. A semi-structured, in-depth personal interview method was used for data collection. All interviews were recorded, transcribed, and then analyzed using MAXQDA 2020 software.
ResultsAfter data analysis, three categories and thirteen subcategories were extracted in relation to the theme of diabetes control and management. The obtained categories included promoting self-care behaviors, increasing individuals' motivation to perform self-care behaviors, and accessing information therapy communication channels. Subcategories included paying attention to physical, psychological, social, and spiritual self-care; boosting awareness; improving attitude; controlling disease and its complications; reducing costs and making better decisions; and interpersonal media, traditional media, digital media, and social networks.
ConclusionAccording to the results, it seems that information therapy is one of the methods of increasing individuals' motivation to perform self-care behaviors and promoting self-care behaviors. Ultimately, it may assist elderly patients in controlling and managing type 2 diabetes.
Keywords: Aged, Content Analysis, Diabetes Mellitus Type 2, Information Therapy, Self Care -
مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، سال بیست و پنجم شماره 3 (پیاپی 129، امرداد و شهریور 1402)، صص 195 -205مقدمه
بیماری کبد چرب غیر الکلی (NAFLD) در حال حاضر شایع ترین بیماری مزمن کبدی است که با دیابت شیرین نوع دو (T2DM) مرتبط است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی NAFLD در بیماران بزرگسال مبتلا به T2DM و برخی عوامل خطر مرتبط با آن بود.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی مقطعی بر روی بیماران با تشخیص T2DM در بیمارستان گلستان اهواز در سال 1399 انجام گردید. کلیه شرکت کنندگان برای تشخیص NAFLD و اندازه گیری درجه آن تحت ارزیابی اولتراسونوگرافی شکم قرار گرفتند. شاخص های بالینی و بیوشیمیایی متداول در شرکت کنندگان اندازه گیری شد.
یافته هاجمعیت مورد مطالعه 186 بیمار مبتلا به دیابت؛ شامل 75 زن (40/32%) و 111 مرد (59/68%) با میانگین سنی 10/50±46/85سال بود. نتایج سونوگرافی نشان داد تمام بیماران (100%) دارای NAFLD بودند که از این میان 51 نفر (27/42%) در مرحله 1، 105 نفر (56/45%) در مرحله 2 و 30 نفر (16/13%) در مرحله 3 کبد چرب بودند. ارتباط مستقیم و معنی داری بین شدت کبد چرب در اولتراسونوگرافی با مصرف سیگار (0/001>P)، وزن (0/001>P)، BMI (P<0/001)، کنترل گلیسمیک (0/032=P) و سطح HDL-C (P= 0/001) وجود داشت.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد NAFLD وضعیت بسیار شایعی در جمعیت مورد بررسی است و تمام بیماران مبتلا به دیابت درجات مختلف کبد چرب غیرالکلی را داشتند. این یافته نشان دهنده اهمیت غربالگری بیماران T2DM برای NAFLD و مدیریت عوامل خطر مرتبط با آن در محیط بالینی روزمره است.
کلید واژگان: دیابت شیرین نوع دو, کبد چرب غیر الکلی, اولتراسونوگرافیIntroductionNon-alcoholic fatty liver disease (NAFLD) is currently the most frequent chronic liver disease affecting individuals of all age groups and is associated with type 2 diabetes mellitus (T2DM). The present study aimed to determine the frequency of NAFLD in adult patients with T2DM and some associated risk factors.
Materials and MethodThis descriptive cross-sectional study was conducted on patients diagnosed with T2DM at Golestan Hospital in Ahvaz, Iran, in 2020. All participants underwent abdominal ultrasonography to diagnose NAFLD and measure its grade. All the relevant clinical and biochemical characteristics were measured.
ResultsA total of 186 diabetic patients, including 75 women (40.32%) and 111 men (59.68%), with a mean age of 46.85±10.50 years, participated in this study. Ultrasound results revealed that all patients with T2DM (100%) had NAFLD, with 51 (27.42%) having fatty liver grade 1, 105 (56.45%) having grade 2, and 30 (16.13%) having grade 3. The severity of fatty liver in ultrasonography was directly and significantly correlated with smoking (P<0.001), weight (P<0.001), body mass index (BMI) (P<0.001), glycemic control (P=0.032), and high-density lipoprotein-cholesterol (HDL-C) level (P=0.001).
ConclusionOur results indicated that NAFLD was highly prevalent among patients with T2DM in our study population, and all patients exhibited varying grades of NAFLD. This finding demonstrates the importance of screening T2DM patients for NAFLD and the management of related risk factors in routine clinical settings.
Keywords: Type-2 Diabetes Mellitus, Non-Alcoholic Fatty Liver Disease, Ultrasound -
سابقه و هدف
کم خوابی و بی خوابی با افزایش خطر ابتلا به دیابت همراه است و از طرف دیگر، اختلالات خواب در افراد مبتلا به دیابت به میزان درخور توجهی، بیشتر از افراد سالم است. همچنین، طول مدت خواب با کنترل قندخون در دیابت مرتبط است. این پژوهش با هدف تعیین میزان خواب آلودگی و آپنه ی انسدادی خواب در بیماران دیابتی نوع دو و ارتباط آن با میزان قندخون انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه ی مقطعی، 200 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی همدان در سال 1402 انتخاب شدند. وضعیت کنترل دیابت با هموگلوبین A1c و فراوانی خواب آلودگی و آپنه ی انسدادی با پرسش نامه های ESS و STOP-BANG ارزیابی و با نرم افزار SPSS 26 تجزیه وتحلیل شد.
یافته هامیانگین سنی افراد برابر با 9.77 ± 56.16 سال بود. بین فراوانی نمره ی خواب آلودگی روزانه با جنسیت (0.001 >P)، استعمال سیگار (0.003=P)، پرفشاری خون و دیس لیپیدمی (0.001 >P) تفاوت معنی دار مشاهده شد. بین احتمال آپنه ی انسدادی خواب با استعمال سیگار (0.002=P) و دیس لیپیدمی (0.001=P) تفاوت معنی دار وجود داشت. بین هموگلوبین A1c با استعمال سیگار (0.001 >P) و دیس لیپیدمی (0.007=P) تفاوت معنی دار دیده شد. همچنین، بین هموگلوبین A1c با نمره ی خواب آلودگی روزانه (0.036=P) و نمره ی آپنه ی تنفسی هنگام خواب (0.034=P) هم بستگی مثبت و معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیریدر بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، آپنه ی انسدادی خواب و خواب آلودگی روزانه نسبتا شایع است و این اختلالات با کنترل ضعیف قند خون مرتبط هستند.
کلید واژگان: آپنه ی انسدادی, خواب آلودگی, دیابت شیرین نوع 2, هموگلوبین A گلیکوزیلهBackground and ObjectiveLack of sleep and insomnia are associated with an increase in the risk of diabetes. Sleep disorders in diabetic people are significantly higher than in healthy people. Moreover, sleep duration is related to blood sugar control in diabetes. This study was conducted with the purpose of investigating the level of sleepiness and obstructive sleep apnea in type 2 diabetic patients and its relationship with glycemic levels.
Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted on 200 patients with type 2 diabetes referred to Shahid Beheshti Hospital in Hamadan in 2023 . Diabetes control status was evaluated by hemoglobin A1c, and the frequency of sleepiness and obstructive sleep apnea was assessed by the Epworth Sleepiness Scale and STOP-BANG questionnaires. Data analysis was done using SPSS 26 statistical software.
ResultsThe mean age of the participants was 56.16 ± 9.77 years. A significant difference was observed between the frequency of daily sleepiness score with gender (P<0.001), smoking (P=0.003), and hypertension and dyslipidemia (P<0.001). There was a significant difference between the possibility of obstructive sleep apnea with smoking (P=0.002) and dyslipidemia (P=0.001). A significant difference was observed between hemoglobin A1c and smoking (P<0.001) and dyslipidemia (P=0.007). There was a positive and significant correlation between hemoglobin A1c and daily sleepiness score (P=0.036) and sleep apnea score (P=0.034).
ConclusionIn patients with type 2 diabetes, obstructive sleep apnea and daytime sleepiness are relatively common, and these disorders are related to poor glycemic control.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Hemoglobin A1c, Obstructive Sleep Apnea, Sleepiness -
زمینه و هدف
پرستاران حرفه ای افرادی هستند که از مهارت های هوش هیجانی خود برای مواجهه با مشکلات بیماران استفاده می کنند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی همبستگی هوش هیجانی پرستاران شاغل در بخش های داخلی با کیفیت مراقبت ارائه شده توسط آن ها و اضطراب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی همبستگی بر روی 150 نفر پرستار شاغل در بخش های داخلی بیمارستان های کوثر سمنان، خاتم الانبیاء ایرانشهر و بیمارستان توان بخشی رفیده تهران در سال های 1399 و 1400 انجام شد. پرسش نامه های اطلاعات جمعیت شناختی و هوش هیجانی توسط پرستاران و پرسش نامه های اطلاعات جمعیت شناختی، کیفیت مراقبت پرستاری و اضطراب آشکار اشپیل برگر توسط بیماران دیابتیک نوع 2 آن پرستاران که حداقل 3 روز متوالی تحت مراقبت شان قرار گرفته بودند، تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسن، ضریب همبستگی جزئی و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین اضطراب بیماران با هوش هیجانی پرستاران همبستگی ضعیف معکوس و معناداری دیده شد (0/001 >P، 0/375- = r)، اما بین کیفیت مراقبت های پرستاری و ابعاد آن با هوش هیجانی پرستاران همبستگی معنا داری دیده نشد (در همه موارد 0/05 P).
نتیجه گیریبرگزاری دوره های آموزشی هوش هیجانی با گروه هدف پرستاران در دانشکده های پرستاری و بیمارستان ها می تواند موجب ارتقای سطح هوش هیجانی پرستاران و متعاقب آن بهره مندی هر چه بیشتر بیماران از لحاظ مدیریت اضطراب شود.
کلید واژگان: هوش هیجانی, پرستاران, کیفیت مراقبت بهداشتی, اضطراب, دیابت شیرین نوع 2Background and ObjectivesEmotional intelligence enables nurses to manage their patients effectively. This study aims to assess the relationship between the emotional intelligence of nurses, the quality of care provided by them, and the anxiety of patients with type 2 diabetes in Iran.
MethodsThis descriptive-correlational study was performed on 150 nurses working in the internal wards of Koosar Hospital (in Semnan), Khatam Al-Anbia Hospital (in Iranshahr), and Rofeideh Rehabilitation Hospital (in Tehran) in 2020-2021 and their patients with type 2 diabetes who were under their care for at least three consecutive days. A demographic form, Siberia Schering’s emotional intelligence questionnaires, the quality of nursing care scale, and Spielberger’s state-trait anxiety inventory (only the state anxiety subscale) were used for data collection. Pearson correlation test and multiple linear regression analysis were used for data analysis.
ResultsThere was a significant negative correlation between nurses’ emotional intelligence and patients’ anxiety (r=-0.375, P<0.001). However, there was no significant relationship between the quality of nursing care (and its dimensions) and nurses’ emotional intelligence (P>0.05). A significant negative correlation was found between the quality of nursing care (and its dimensions) and patients’ anxiety (P<0.05).
ConclusionEmotional intelligence educational courses for graduated and undergraduate nurses in universities or hospitals, are recommended to improve their emotional intelligence and consequently, help diabetic patients manage their anxiety and have a better experience of nursing care.
Keywords: Emotional intelligence, Nurses, Quality of nursing care, Anxiety, Diabetes Type 2 -
سابقه و هدف
تغییرات ترشحی سایتوکاین ها در بیماری دیابت شیرین نوع دو (T2DM) مشاهده شده است. نقش و ارتباط اینترلوکین پیش التهابی 32 آلفا (IL-32α) با سایتوکاین های ضدالتهابی IL-35 و فاکتور رشد تغییردهنده بتا (TGF-β) در این بیماری مشخص نیست. این مطالعه با هدف ارزیابی میزان ترشح IL-32α، IL-35 و TGF-β از سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMCs) در افراد بیمار و کنترل صورت گرفت. هم بستگی بین IL-32α با IL-35 و TGF-β و هم بستگی بین آن ها با عوامل تعیین کننده پاراکلینیکی (گلوکز پلاسمای ناشتا (FPG)، هموگلوبین A1c (HbA1c)، میزان فیلتراسیون گلومرولی (GFR)، آلبومین و کراتینین) بررسی شد.
مواد و روش هانمونه خون 38 فرد بیمار و 38 فرد کنترل جمع آوری و PBMCs هر فرد با روش فایکول جدا و با محرک آزمایشگاهی به مدت چهار روز کشت داده شد. تولید IL-32α، IL-35 و TGF-β در مایع رویی کشت با روش الایزا ارزیابی گردید. عوامل تعیین کننده پاراکلینیکی با روش های استاندارد آزمایشگاهی بررسی شد.
یافته هاافزایش IL-32α و کاهش IL-35 ترشحی در بیماران نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0.006=P، 0.001>P). همبستگی منفی بین IL-32α و IL-35 (0.001>P)، هم بستگی مثبت بین IL-32α با FPG و HbA1c (0.002=P، 0.005=P) و هم بستگی منفی بین IL-35 با آن ها در بیماران دیده شد (هر دو 0.001>P). ارتباط معناداری بین سایتوکاین ها و شاخص توده بدنی، GFR، آلبومینوری، کراتینین و TGF-β یافت نشد.
نتیجه گیریدر بیماری دیابت میزان افزایش IL-32α با کاهش میزان IL-35 و عوامل تعیین کننده سوخت و ساز گلوکز مرتبط است. ظاهرا IL-32α و IL-35 نقش بالقوه ای در بیماری زایی T2DM دارند.
کلید واژگان: اینترلوکین32, اینترلوکین35, دیابت شیرین نوع دو, فاکتور رشد تغییردهنده بتاBackground and ObjectiveCytokine production was shown to be changed in Type 2 diabetes mellitus (T2DM). Nonetheless, the relationship of pro-inflammatory interleukin (IL)-32α with anti-inflammatory IL-35 and transforming growth factor (TGF)-β is unclear in T2DM. The present study aimed to evaluate the IL-32α, IL-35, and TGF-β levels produced by peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) in patients compared to healthy controls (HCs). Correlations between the IL-32α and IL-35 and TGF-β, as well as between those cytokines and paraclinical parameters [(fasting plasma glucose (FPG) and hemoglobin A1c (HbA1c), GFR, albumin, and creatinine)] were assessed.
Materials and MethodsBlood samples were taken from 38 patients and 38 HCs. The PBMCs from each donor were isolated with the ficoll method and cultured with in vitro stimulator for four days. The production of IL-32α, IL-35, and TGF-β in culture supernatants was determined with ELISA. Paraclinical parameters were evaluated by standard laboratory methods.
ResultsHigh levels of IL-32α and low levels of IL-35 were found in patients compared to in HCs (P=0.006; P<0.001). A negative correlation between IL-32α and IL-35 was detected in patients (P<0.001). IL-32α was positively correlated with FPG and HbA1c (P=0.002, P=0.005), whereas IL-35 was negatively correlated with them in patients (both P<0.001). No correlations were detected between the cytokines and BMI, GFR, albumin, and creatinine, as well as between the TGF-β levels.
ConclusionIncreased IL-32α but diminished IL-35 production are linked with each other and with the glucose metabolism parameters in T2DM. It seems that IL-32α and IL-35 have a potential role in T2DM pathogenesis.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Interleukin 32, Interleukin 35, Transforming Growth Factor Beta -
سابقه و هدف
اختلال در سیستم عصبی خودکار موجب عوارض قلبی-عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات ورزشی ترکیبی بر تغییرپذیری ضربان قلب 5 دقیقه (HRV-5min)، ظرفیت هوازی (VO2max) و شاخص گلایسمیک پسران مبتلا دیابت نوع 1 بود.
مواد و روش هادر تحقیق نیمه تجربی حاضر، 24 پسر نوجوان مبتلا به دیابت نوع 1 وابسته به انسولین و 12 پسر سالم هم سن با دامنه سنی 12 تا 18 سال انتخاب و به سه گروه سالم، دیابتی کنترل و دیابتی تمرین تقسیم شدند. گروه دیابتی تمرین، تمرینات ترکیبی را به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام دادند. متغیرهای خونی و متغیرهای قلبی 48 ساعت قبل و 72 ساعت پس از مداخله اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته هاپس از مداخله، افزایش معنی داری در متغیرهای VO2max، فرکانس بالا HRV (HF) و کاهش معناداری در متغیرهای ضربان قلب استراحت (HRrest)، نسبت فرکانس پایین به فرکانس بالا HRV (LF.HF) و شاخص گلایسمیک در گروه دیابتی تمرین مشاهده شد (0.05>P). همچنین، در بررسی بین گروهی اختلاف نتایج پیش آزمون با پس آزمون، تفاوت معنی داری در متغیرهای VO2max، HRrest، HF، LF.HF و شاخص های قندخون در گروه دیابتی تمرین با گروه های سالم و دیابتی کنترل مشاهده شد (0.05>P).
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد تمرینات ورزشی ترکیبی در کنار درمان وابسته به انسولین، به واسطه بهبود عملکرد شاخه پاراسمپاتیک دستگاه عصبی خودکار، به تقویت سیستم قلبی-عروقی (HRV) پسران مبتلا به دیابت نوع 1 کمک می کند.
کلید واژگان: تغییرپذیری ضربان قلب, تمرینات ورزشی, دیابت شیرین نوع 1, سلامت قلب و عروقBackground and ObjectiveDysfunction in the autonomic nervous system can cause cardiovascular complications in patients with type 1 diabetes (T1D). The present study aimed to investigate the effect of combined exercise training on heart rate variability (HRV-5min), aerobic capacity (VO2max), and glycemic index in boys with T1D.
Materials and MethodsIn this semi-experimental research, 24 adolescent boys with insulin-dependent T1D and 12 healthy boys of the same age with an age range of 12 to 18 years were selected and divided into three groups: healthy, control diabetic, and exercise diabetic. The exercise diabetic group performed combined exercises for 12 weeks, three sessions a week. Blood variables and cardiac variables were measured 48 h before and 72 h after the intervention. Dependent t-tests and one-way analysis of variance were used for statistical analysis.
ResultsAfter the intervention, a significant increase in VO2max variables, high frequency HRV (HF) and a significant decrease in Resting Heart Rate Variables (HRrest), the ratio of low frequency to high frequency HRV (LF.HF) and glycemic index were observed in the exercise diabetic group (P<0.05). In addition, in the inter-group analysis of the difference between the pre-test and post-test results, a significant difference was observed in VO2max, HRrest, HF, LF.HF, and blood glucose indices in the exercise diabetic group compared to the healthy and diabetic control groups (P<0.05).
ConclusionOur results showed that combined exercise training along with insulin-dependent treatment could help to strengthen the cardiovascular system (HRV) in boys with T1D by improving the function of the parasympathetic branch of the autonomic nervous system.
Keywords: Cardiovascular Health, Diabetes Mellitus Type 1, Exercise, Heart Rate Variability -
هدف
دیابت نوع 2، یک بیماری مزمن است که به دلیل شیوع گسترده و عوارض جانبی قابل توجه، از مشکلات اصلی حوزه بهداشت عمومی در جوامع مختلف به حساب می آید. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع عوارض جانبی دیابت نوع 2 و عوامل مرتبط با آن اجرا گردید.
مواد و روش هامطالعه مقطعی حاضر در سال 1401 (خرداد لغایت شهریور ماه) با مشارکت 400 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در شهر سمنان انجام شد. ابزار مطالعه، پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی محتوایی آن با نظر صاحب نظران و کسب نمره 92/0 و 87/0 به ترتیب برای شاخص های CVR و CVI تایید شد. نتایج بررسی های توصیفی برای متغیرهای کیفی به صورت فراوانی (درصد) و برای متغیرهای کمی به صورت میانگین (انحراف معیار) محاسبه و گزارش گردید. هم چنین جهت بررسی ارتباط آماری میان متغیرهای دموگرافیک و زمینه ای با شیوع انواع عوارض جانبی بیماری، به دلیل ماهیت کیفی متغیرها از آزمون کای دو استفاده شد.
یافته هامیانگین سنی بیماران تحت مطالعه 93/51 بود که 51 درصد آنان را مردان و 49 درصد را زنان تشکیل می دادند. نتایج بررسی ها حاکی است که عوارض جانبی بیماری در 19 درصد بیماران مشاهده می شود به طوریکه 5/8 درصد از بیماران به نوروپاتی (با فاصله اطمینان 73/2±)، 8 درصد به رتینوپاتی (با فاصله اطمینان 65/2±) و 75/2 درصد به نفروپاتی (با فاصله اطمینان 60/1±) مبتلا هستند. هم چنین از میان متغیرهای دموگرافیک و زمینه ای مورد بررسی، متغیرهای وضعیت تحصیلی، وضعیت شغلی، بومی بودن، شهری یا روستایی بودن، نوع بیمه درمانی پایه، زمان سپری شده از تشخیص بیماری، فاصله زمانی میان تشخیص بیماری تا آغاز مراقبت، تحت کنترل بودن بیماری، و نیز محل دریافت مراقبت، دارای رابطه آماری معنی دار با وقوع عوارض جانبی مرتبط با دیابت نوع 2 می باشند (05/0>P).
نتیجه گیرییافته های مطالعه بیانگر آن است که میزان شیوع عوارض جانبی بیماری دیابت نوع 2 نسبت به آمارهای ملی و بین المللی در وضعیت قابل قبولی قرار دارد. هم چنین علاوه بر عواملی نظیر دسترسی بیماران به امکانات تشخیصی و درمانی مناسب و توانمندسازی بیماران در رابطه با خودمراقبتی؛ عوامل جغرافیایی، شغلی و مالی در شیوع عوارض جانبی دیابت نوع 2 نقش آفرینی می کنند.
کلید واژگان: بیماری مزمن, دیابت شیرین نوع 2, شیوع, عوارض دیابتKoomesh, Volume:25 Issue: 3, 2023, PP 394 -405IntroductionType 2 diabetes is a chronic disease and one of the major public health problems in societies due to its prevalence and complications. This study aims to assess the prevalence of type 2 diabetes complications and their related factors.
Materials and MethodsThis cross-sectional study included 400 diabetic patients (51% males vs. 49% females) in Semnan, Iran in 2023. The study tool was a researcher-made questionnaire whose content validity was confirmed by experts (CVR=0.90 and CVI=0.87). The descriptive results were calculated and reported as frequency (percentage) for qualitative variables and mean (standard deviation) for quantitative ones. Also, due to the qualitative nature of the variables, the statistical relationship between demographic and background variables with the prevalence of disease complications was evaluated using the chi-square test.
ResultsThe mean age of participants was 51.93 years. According to the results, 19% of patients experienced type 2 diabetes complications, so that 8.5% had neuropathy (95% CI: ±2.73), 8% had retinopathy (95% CI: ±2.65), and 2.75% had nephropathy (95% CI: ±1.60). Among the demographic and background variables, the following items were significantly associated with the prevalence and severity of the complications: education level, employment status, nativity, urban or rural residency, type of basic health insurance, the time elapsed since diagnosis of the disease, the time interval between diagnosis of the disease and commencement of care, disease control status, and place of receiving care (P<0.05).
ConclusionThe findings of the study indicated that the prevalence of type 2 diabetes complications was at an acceptable level compared to the national and international statistics. Moreover, in addition to factors such as the patients’ access to appropriate diagnostic and treatment facilities and improving self-care among patients, some geographical, occupational, and financial factors play a role in the prevalence of type 2 diabetes complications
Keywords: Chronic Disease, Type 2 Diabetes Mellitus, Prevalence, Diabetes Complications -
مقدمه
سل، عامل اصلی مرگ در اثر بیماری های عفونی در سراسر جهان است. دیابت، به عنوان عامل خطر مهمی برای سل مطرح شده است. تا به امروز مطالعات کمی ارتباط بین دیابت و سل را بررسی نموده اند. در این مطالعه، فراوانی سل نهفته در بیماران دیابتی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسیدر این مطالعه، تعداد 195 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو جهت تشخیص عفونت سل نهفته با تست پوستی توبرکولین مورد مطالعه به روش بررسی مقطعی (Cross Sectional Study) قرار گرفتند. افرادی که علامتی از سل فعال داشتند از مطالعه خارج شدند و افرادی که تست توبرکولین مثبت داشتند، به وسیله گرافی قفسه سینه از نظر سل فعال بررسی شدند. برای موارد نیازمند مقایسه با استفاده از نرم افزار SPSS version 16 در مورد آنالیز متغیرهای کمی از t-test و برای متغیرهای کیفی از Chi - square استفاده گردید و سطح معنی داری برای تمام نتایج برابر با 0/05 در نظر گرفته شد.
نتایجاز مجموع 195 بیمار دیابتی، تعداد 115 بیمار جهت بررسی نتیجه تست توبرکولین مراجعه نمودند. تعداد 43 نفر از 115 نفر (37/39%) قطر اندوراسیون بیشتر یا مساوی 5 میلی متر داشتند، 29 نفر (25/21%) قطر اندوراسیون بیشتر یا مساوی 8 میلی متر داشتند و 3 نفر (2/61%) قطر اندوراسیون بیشتر یا مساوی 10 میلی متر داشتند که تست توبرکولین مثبت محسوب می شود (0/05<p).
نتیجه گیرینتایج کاذب تست توبرکولین می تواند شیوع واقعی سل نهفته را پنهان کند. حساسیت تست توبرکولین در بیماران مبتلا به نقص ایمنی کاهش می یابد و منجر به محدودیت در ارزیابی شیوع سل نهفته می شود. اگرچه در این مطالعه اطلاعات کافی جهت به دست آوردن ارتباط معنی دار بین دیابت و سل نهفته در دسترس نبود، ولی مطالعات بیشتر جهت بررسی این ارتباط کمک کننده خواهند بود.
کلید واژگان: سل, سل نهفته, دیابت شیرین نوع دو, تست پوستی توبرکولینJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:30 Issue: 2, 2022, PP 4553 -4564IntroductionTuberculosis is the leading cause of death from infectious diseases worldwide. Diabetes has been suggested as an important risk factor for tuberculosis. To date, few studies have examined the association between diabetes and tuberculosis. In this study, the prevalence of latent tuberculosis in diabetic patients was investigated.
MethodsIn this study, 195 patients with type 2 diabetes were studied in a cross-sectional study to diagnose latent tuberculosis infection with a tuberculin skin test. Individuals with symptoms of active tuberculosis were excluded from the study, and individuals with a positive tuberculin test were evaluated for active tuberculosis by chest x-ray. For analyzing the data, SPSS software version 16 was run, a t-test was used to analyze quantitative variables, and for qualitative variables, Chi-square was applied. The significance level of 0.05 was considered for all the results.
ResultsOut of 195 diabetic patients, 115 patients were referred for tuberculin test results. 43 out of 115 patients (37.39%) had an induration diameter greater than or equal to 5 mm, 29 patients (25.21%) had an induration diameter greater than or equal to 8 mm, and 3 patients (2.61%) had an induration diameter greater than or equal to 10 mm (Positive tuberculin test) (p>0.05).
ConclusionFalse tuberculin skin test results can hide the true prevalence of latent tuberculosis infection. The sensitivity of the tuberculin test decreases in immunocompromised patients and leads to limitations in assessing the prevalence of latent tuberculosis infection. Although not enough information was available in this study to establish a significant association between diabetes and latent tuberculosis infection, further studies will help to investigate this association.
Keywords: Tuberculosis, Latent Tuberculosis, Type 2 Diabetes Mellitus, Tuberculin Skin Test -
سابقه و هدف
دیابت شایع ترین بیماری مزمن متابولیک در جهان است که یکی از اصول کنترل آن، تبعیت بیماران از توصیه های درمانی پزشک است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تبعیت از درمان دارویی و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شهید بهشتی شهر همدان در سال 1399 طراحی شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که روی 284 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن طی یک مطالعه پایلوت تایید شد. داده ها در سطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار Stata نگارش 11 تحلیل شد.
یافته هابیشتر بیماران زن (08/64 درصد) و ساکن شهر (08/79 درصد) بودند. میانگین سنی بیماران 78/54 سال بود. 89/47 درصد از بیماران تبعیت دارویی ضعیفی داشتند. رابطه آماری معناداری بین جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات، محترمانه بودن رفتار پزشک، رعایت حریم خصوصی بیمار، میزان مهارت پزشک، میزان رضایت از پزشک، سابقه سایر بیماری ها و سابقه فشارخون بالا با تبعیت دارویی بیماران مشاهده شد (05/0>P).
نتیجه گیریمیزان تبعیت دارویی در مبتلایان به دیابت نوع 2 رضایت بخش نبود. علل مرتبط با تبعیت ضعیف دارویی شناسایی شده در مطالعه حاضر شامل عوامل مرتبط با بیمار، عوامل مرتبط با تیم مراقبت و نظام سلامت و عوامل مربوط به درمان و وضعیت بیماری بود.
کلید واژگان: تبعیت دارویی, خودمراقبتی, دیابت شیرین نوع 2Background and ObjectiveDiabetes is the most common chronic metabolic disease in the world and one of its control principles is the patient's adherence to the physician's treatment recommendations. This study aimed to determine the adherence to medication treatment and related factors in type 2 diabetic patients referring to the Diabetes Clinic of Shahid Beheshti Hospital, Hamadan, Iran, in 2020.
Materials and MethodsThe present cross-sectional study was conducted on 284 patients with type 2 diabetes referring to the Diabetes Clinic of Shahid Beheshti Hospital. The data collection tool was a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were confirmed in a pilot study. Data were analyzed in Stata software (version 11) at the significance level of 0.05.
ResultsMost of the patients were women (64.08%) and urban dwellers (79.08%). The mean age of the patients was obtained at 54.78 years, and 47.89% of the patients had poor medication adherence. Patients' medication adherence showed a statistically significant relationship with gender, marital status, education, physician's respectful behavior, respect for patient privacy, physician skill, the satisfaction of the physician, a history of other diseases, and a history of hypertension (P<0.05).
ConclusionIt was revealed the medication adherence rate was not satisfactory in patients with type2 diabetes. In this study, the identified causes associated with poor medication adherence included factors related to the patient, care team and health system, treatment, and disease status.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Medication Adherence, Self-care -
هدف:
اثرات مفید پلی فنول ها در کمک به بهبود وضعیت گلایسمی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در مطالعات علمی گزارش شده است. این مطالعه باهدف بررسی تاثیر مکمل خوراکی الاژیک اسید (EA) بر شاخص گلایسمی و مقاومت انسولینی در افراد دیابتی نوع دو انجام شد.
مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکورکنترل شده با دارونما، 44 فرد دیابتی انتخاب شدند. بیماران به طور تصادفی در گروه مداخله (22 نفر) و دارونما (22 نفر) قرارگرفته و به ترتیب کپسول حاوی 180 میلی گرم EA در روز یا دارونما را به مدت 8 هفته دریافت کردند. در ابتدا و انتهای مطالعه اطلاعات دموگرافیک، شاخص های تن سنجی، دریافت مواد غذایی و میزان فعالیت بدنی، فاکتورهای بیوشیمیایی قند خون ناشتا و دوساعته، سطح انسولین پلاسما، درصد هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و مقاومت انسولینی (IR) اندازه گیری شد.
یافته هادر ابتدا و انتهای مطالعه به لحاظ فاکتورهای تن سنجی، دریافت مواد غذایی و میزان فعالیت بدنی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت . در انتهای مطالعه، دریافت EA در گروه مداخله باعث کاهش معنی داری در میانگین قند خون ناشتا و دوساعته، سطح انسولین پلاسما، درصد HbA1c و میزان IR در مقایسه با گروه دارونما گردید (05/0>P).
نتیجه گیریمکمل EA می تواند به عنوان یک مکمل آنتی اکسیدانی با منشا غذایی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 از طریق بهبود عوارض جانبی مزمن مفید باشد. علت این امر شاید مربوط به قدرت آنتی اکسیدانی این پلی فنول باشد.
کلید واژگان: الاژیک اسید, شاخص گلایسمی, مقاومت به انسولین, دیابت شیرین نوع دوKoomesh, Volume:23 Issue: 5, 2021, PP 582 -590IntroductionThe beneficial effects of polyphenols to improve glycemic status in patients with type 2 diabetes have been reported in scientific studies. The aim of this study was to investigate the effect of oral ellagic acid (EA) supplement on glycemic index and insulin resistance in type 2 diabetic patients.
Materials and MethodsIn this double blind randomized clinical trial, 44 diabetic patients were selected, and were randomly assigned to the intervention group (22 subjects) and placebo (22 subjects) and received a capsule containing 180 mg of EA per day or placebo for 8 weeks, respectively. At the beginning and end of the study, demographic information, anthropometric indices, food intake and physical activity, biochemical factors of fasting and two-hour blood sugar, plasma insulin level, glycosylated hemoglobin percentage (HbA1c) and insulin resistance (IR) were measured.
ResultsAt the beginning and end of the study, there was no significant difference between the two groups in terms of anthropometric indices, food intake and physical activity (P>0.05). At the end of the study, receiving EA in the intervention group significantly reduced fasting and two-hour blood sugar means, plasma insulin levels, HbA1c percentage, and IR levels compared with placebo group (P<0.05).
ConclusionEA supplementation can be helpful as a dietary antioxidant supplement in patients with type 2 diabetes by improving chronic side effects. This may be due to the antioxidant power of this polyphenol.
Keywords: Ellagic Acid, Glycemic Index, Insulin Resistance, Type 2 Diabetes Mellitus -
سابقه و هدف
ازدیاد پاسخ سلول های T کمکی 22 (T helper 22, Th22)در پاتوژنز دیابت ملیتوس نوع 2 (T2DM) دخیل است. در این مطالعه، فاکتور رونویسی سلول های Th22 (AHR) و اینترلوکین 22 (IL-22) در سلول های TCD4+ و نیز تاثیر مصرف خوراکی امپاگلیفلوزین بررسیشد. همچنین همبستگی بین فاکتورهای یادشده و پارامترهای بالینی در بیماران تعیین شد.
مواد و روش ها:
در این مطالعهمورد-شاهدی 50 بیمار تحت درمان با متفورمین و گلیکلازیدبه دو گروه مساوی دریافت کنندهامپاگلیفلوزین (EMPA+) و غیر دریافت کنندهامپاگلیفلوزین (‐EMPA، گروه شاهد) تقسیم شدند. سلول های TCD4+ خون محیطی در روز شروع و 6 ماه بعد از درمان از بیماران جداسازی و میزان بیان ژنی AHR و IL-22با استفاده ازPCRReal-time و میزان ترشح IL-22 بعد از تحریک با استفاده از تکنیک الایزاسنجیده شد.
یافته ها:
میزانگلوکز پلاسمای ناشتا و هموگلوبین A1c در گروه EMPA+ پس از دوره درمان با امپاگلیفلوزین در مقایسه با روز شروع کاهش داشت (001/0>P و 04/0=P). کاهش میزان بیان ژنی IL-22 و ترشحIL-22پس از 6 ماه از آغاز درمان با امپاگلیفلوزیندیده شد (011/0=P و 001/0=P). همبستگی مثبت معنی داری میان ترشح IL-22 و بیان ژنی آن با AHR و گلوکز پلاسمای ناشتا و هموگلوبین A1c در بیماران EMPA+ بعد از درمان مشاهده شد (05/0<p).
نتیجه گیری:
امپاگلیفلوزین علاوه بر خواص ضددیابتی، اثرات ضدالتهابیروی سیستم ایمنی بدن به خصوص فاکتورهای مربوط به سلول هایTh22 دارد.
کلید واژگان: امپاگلیفلوزین, اینترلوکین 22, دیابت شیرین نوع 2, سلولT کمکی 22Background and ObjectiveThe increased response of T helper (Th) 22cells might be involved in thepathogenesis ofType 2 Diabetes Mellitus (T2DM). The present study aimed to investigate the transcription factor of Th22 cells (aryl hydrocarbon receptor [AHR]) and interleukin 22 (IL-22) in CD4+ T cells as well as the impact of oral empagliflozin treatment. The correlation between the aforementioned factors and clinical parameters was also determined among the patients.
Materials and MethodsIn this case-control study, 50 patients under the treatment of metformin and gliclazide were divided into two equal groups, including the patients receiving empagliflozin (EMPA+) and not receiving empagliflozin (EMPA, as the control group). The peripheral blood CD4+ T cells were isolated on the initiation day of the study and after 6 months of therapy, and the gene expression levels of AHR and IL-22 were evaluated by real-time polymerase chain reaction. In addition, the production of IL-22 after activation was measured using enzyme-linked immunosorbent assay.
ResultsThe levels of fasting plasma glucose and hemoglobin A1c diminished in the EMPA+ group after empagliflozin therapy, compared to those reported at the baseline (initiation day; P<0.001 and P=0.04). The gene expression level of IL-22 and production of IL-22 significantly reduced after 6 months of empagliflozin therapy (P=0.011 and P=0.001). A significant positive correlation between IL-22 production and its gene expression with AHR as well as between fasting plasma glucose and hemoglobin A1c was observed in the EMPA+ patients after therapy (P˂0.05).
ConclusionIn addition to antidiabetic effects, empagliflozin has anti-inflammatory impacts on the immune system, especially on Th22 cell-related factors.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Empagliflozin, Interleukin 22, T Helper 22 Cell -
سابقه و هدف
در پاتوژنز دیابت شیرین نوع دو (T2DM: Type 2 Diabetes Mellitus) تغییرات سیستم ایمنی اکتسابی دخیل است. سلول های T کمکی 1 (Th1: T helper 1) یا سلول های T CD4+ از اجزای ایمنی اکتسابی هستند که مهم ترین مشخصه آنها ترشح اینترفرون گاما (IFN-γ) می باشد. مهم ترین اجزای ایمنی اکتسابی هستند که ویژگی آن ها ترشح اینترفرون گاما (IFN-γ) است. مطالعه حاضر با هدف بررسی درصد IFN-γ، ارزیابی ژن های T-bet، IRF1، RUNX3 و NFκB در سلول های T CD4+ و تعیین همبستگی بین آن ها و پارامترهای کلینیکی در بیماران انجام گرفته است.
مواد و روش ها:
در این مطالعه مورد-شاهدی، سلول های T CD4+ خون محیطی از 40 بیمار و 40 فرد سالم (کنترل) جداسازی شد. درصد سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ با استفاده از فلوسایتومتری و بیان ژن های مربوطه با استفاده از Real-time PCR سنجش شد.
یافته ها:
درصد سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ در بیماران نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد (001/0<p). میزان بیان ژن های IRF1 و NFκB در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود (به ترتیب 02/0=P و 001/0<p). همبستگی مثبت معناداری بین سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ و ژن های IRF1 و NFκB در بیماران مشاهده شد (به ترتیب 001/0=P و 002/0=P). همبستگی مثبت معناداری بین سلول های T CD4+ ترشح کننده IFN-γ و همچنین IRF1 و NFκB با قند خون و هموگلوبین A1c در بیماران دیده شد (001/0<p).
نتیجه گیری:
با افزایش پاسخ Th1 (تولید IFN-γ و بیان ژن های مرتبط) و وجود همبستگی با قند خون، به نظر می رسد این عوامل التهابی در پاتوژنز بیماری نقش دارند و استفاده از آنتاگونیست مسیر IFN-γ می تواند به عنوان راهکار درمانی مطرح شود
کلید واژگان: اینترفرون گاما, دیابت شیرین نوع 2, فاکتورهای نسخه برداریBackground and ObjectiveThe alterations of the adaptive immune system are involved in type 2 diabetes mellitus (T2DM) pathogenesis. T helper 1 (Th1) cells or CD4+ T cells are the pro-inflammatory components of adaptive immunity with the main feature of interferon-gamma (IFN-γ) secretion. The aim of this study was to evaluate the percentage of IFN-γ, assess the expression of related-genes in CD4+ T cells, including T-bet, IRF1, RUNX3, and NFκB, and determine the correlation between them and clinical parameters in T2DM patients.
Materials and MethodsIn this case-control study, peripheral blood CD4+ T cells were isolated from 40 patients and 40 healthy controls (HCs). The percentage of IFN-γ secreting CD4+ T cells was assessed using flow cytometry, and the related-genes were evaluated using real-time polymerase chain reaction.
ResultsThe percentage of IFN-γ secreting CD4+ T cells significantly increased in the patients in comparison to that of the HCs (P<0.001). The expression levels of IRF1 and NFκB were higher in the patients in comparison to those of the HCs (P=0.02 and P<0.001, respectively). A significant positive correlation between IFN-γ secreting CD4+ T cells and both IRF1 and NFκB was observed in the patients (P=0.001 and P=0.002, respectively). There was a significant positive correlation between IFN-γ secreting CD4+ T cells, IRF1, and NFκB with fasting plasma glucose and hemoglobin A1c in the patients (P<0.001).
ConclusionDue to the increased response of Th1 cells (the production of IFN-γ and expression of related genes) in the patients and existing correlation between them and plasma glucose level, it seems that these inflammatory factors are involved in T2DM pathogenesis, and the use of IFN-γ pathway antagonists could be considered a novel therapeutic approach.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Interferon-Gamma, Transcription Factors -
سایتوکاین های التهابی در بیماران دیابت تیپ 2 (T2D) و سندروم متابولیک افزایش می یابد. این مقاله مروری بروی مارکرهای التهابی ازجمله پروتئین واکنشی (CRP) C، فاکتور نکروز کننده تومور (TNF-α)، و ادیپونکتین، یک سایتوکاین مترشحه از بافت چربی و مرتبط با حساسیت انسولین، بحث می کند. با وجود این که تحقیقات نشان می دهند این سایتوکاین ها نقش مهمی در پیشرفت بیماری دیابت تیپ II را بازی می کنند اما هنوز نقش ادیپونکتین، به عنوان بهترین استراتژی، در تغییر پاسخ های التهابی چالش برانگیز است
کلید واژگان: دیابت شیرین نوع 2, پروتئین واکنشی C, فاکتور نکروز کننده تومور-α, ادیپونکتین, سایتوکاین هاKoomesh, Volume:22 Issue: 3, 2020, PP 396 -403Inflammatory cytokines increase in patients with type 2 diabetes (T2D) and metabolic syndrome. This review focuses on inflammatory cytokines such as C-reactive protein (CRP), tumor necrosis factor (TNF-α), and adiponectin, a cytokine produced by adipose tissue and associated with insulin sensitivity. Despite the major role of cytokines in the development of T2D, in the case of adiponectin still is a matter of debate as the best strategy to change proper inflammatory response.
Keywords: Type 2 Diabetes Mellitus_C - reactive protein_Tumor Necrosis Factor-alpha_Adiponectin_Cytokines -
سابقه و هدف
دیابت نوع یک شایع ترین بیماری متابولیک و مزمن در کودکان و نوجوانان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل اثر گذار بر کنترل دیابت نوع یک در نوجوانان انجام شد.
مواد و روش هادر مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر 205 بیمار 11 تا 19 سال مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان بعثت همدان در سال 1398 به روش سرشماری انتخاب شده و از نظر عوامل اثرگذار بر کنترل دیابت مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آزمون های آماری متناسب در سطح اطمینان 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هامیانگین و انحراف معیار سنی بیماران 17/3±96/13 سال بود. 58 درصد از بیماران دختر و 5/41 درصد پسر بودند. میانگین و انحراف معیار مدت ابتلا به دیابت 16/3±71/5 سال و میانگین و انحراف معیار HbA1c معادل 84/1±89/8 درصد بود. از نظر تبعیت از درمان، 2/35 درصد از بیماران تبعیت ضعیفی داشتند. فراوانی افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران به ترتیب 2/51، 2/72 و 2/13 درصد بود. بین کنترل ضعیف دیابت بر اساس HbA1c با بیکار بودن پدر و حمایت ضعیف خانواده ارتباط آماری معنا دار مشاهده شد. همبستگی بین وضعیت کنترل دیابت بر اساس مقدار HbA1c با نمره استرس، اضطراب و افسردگی مثبت و معنا دار بود؛ اما ارتباط آن با تعداد مراجعات سالانه به کلینیک، منفی و معنادار گزارش گردید.
نتیجه گیرینتایج نشان دادند که در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک، افزایش اضطراب، افسردگی و استرس موجب کنترل ضعیف شده و افزایش درآمد و حمایت خانواده و تعداد دفعات مراجعه به کلینیک منجر به کنترل خوب دیابت می گردد.
کلید واژگان: دیابت شیرین نوع یک, علت شناسی, نوجوانان, هموگلوبین گلیکوزیله آBackground and ObjectiveType 1 diabetes is the most common metabolic and chronic disease in children and adolescents. This study aimed to evaluate the factors influencing diabetic control among adolescents with Type 1 diabetes.
Materials and MethodsThis cross-sectional descriptive study was conducted on 205 patients aged 11-19 years with type 1 diabetes who referred to Endocrine Clinic of Besat Hospital, Hamadan, Iran, in 2019. The participants were selected based on a census sampling method and investigated in terms of factors affecting diabetic control. The data were analyzed in SPSS software (version 16). A p-value less than 0.05 was considered statistically significant.
ResultsThe mean age of the patients was 13.96±3.17 years, and 58% of the participants were female. Moreover, the mean values of diabetes duration and Hemoglobin A1c (HbA1c) were estimated at 5.71±3.16 years and 8.89±1.84%, respectively. Regarding treatment adherence, 35.2% of the patients had poor adherence. The prevalence rate of depression, anxiety, and stress were 51.2%, 72.2%, and 13.2% in patients, respectively. Poorly controlled diabetes based on HbA1c correlated significantly with father's unemployment status and poor family support. Furthermore, the status of diabetes control based on HbA1c level had a significant correlation with the scores of stress, anxiety, and depression. However, there was a negative and significant relationship between the status of diabetes control and the number of annual referrals to the clinic.
ConclusionThis study showed that anxiety, depression, and stress led to poor control in patients with type 1 diabetes. On the other hand, increased income and family support, as well as frequent visits to the clinic improved diabetic control.
Keywords: Adolescents_Diabetes Mellitus Type1_Etiology_Hemoglobin A Glycosylated -
هدف
تمرینات منظم ورزشی برای پیشگیری و درمان دیابت نوع2 مفید می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر 12هفته تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی بر سطوح کمرین و امنتین در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روش هادر پژوهش کار آزمایی بالینی حاضر، 20 بیمار مبتلا به دیابت نوع2 به صورت تصادفی در دو گروه تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه تمرینی 12هفته تمرین هوازی-مقاومتی را 3 جلسه در هفته با شدت مشخص (مقاومتی: 70-60% یک تکرار بیشینه، هوازی: 70-60% ضربان قلب بیشینه) اجرا کردند. به منظور اندازه گیری کمرین، امنتین، مقاومت به انسولین و گلوکز ناشتا، نمونه گیری خونی قبل و پس از 12هفته برنامه تمرینی، به عمل آمد.
یافته هابعد از 12 هفته، سطوح کمرین (01/0=p)، مقاومت به انسولین (01/0=p) و گلوکز ناشتا (001/0=p) در گروه تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش و حداکثر اکسیژن مصرفی (001/0=p) به طور معناداری افزایش یافت. تغییر معنی داری در سطوح امنتین (37/0=p) مشاهده نشد.
نتیجه گیری12 هفته تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 سطوح کمرین، مقاومت به انسولین و گلوکز ناشتا را کاهش می دهد اما تاثیری بر سطوح امنتین این بیماران ندارد.
کلید واژگان: ورزش, دیابت شیرین نوع 2, مقاومت به انسولین, پروتئین کمرین, پروتئین امنتینKoomesh, Volume:22 Issue: 1, 2020, PP 155 -163IntroductionRegular exercise training has been shown to be a useful option to treat and prevent type 2 diabetes. Correspondingly, the purpose of this study was to investigate effects of 12 weeks of combined aerobic-resistance exercise training on levels of chemerin, omentin and insulin resistance in men with type 2 diabetes.
Materials and MethodsIn this clinical trial research, 20 male patients with type 2 diabetes were randomly divided into two groups combined aerobic-resistance training (n=10) and control (n=10). Subjects in training group performed 12 weeks aerobic-resistance training, 3 weekly training sessions with given intensity (aerobic: intensity of 60-70% maximum heart rate resistance: intensity 60-70% repetition maximum). Blood sampling was taken measurements of for chemerin, omentin resistance, fasting glucose and insulin resistance in the beginning and after 12 training protocol weeks were conducted.
ResultsAfter 12 weeks, in the combined training group chemerin (p=0.01), resistance insulin (p=0.01) and fasting glucose (p=0.001) decreased significantly and Vo2max increased significantly (p=0.001) than the control group. Significant change was not observed at the levels of omentin (p=0.37).
Conclusion12 weeks of aerobic-resistance training in men with type 2 diabetes decreased the levels of chemerin, insulin resistance and also fasting glucose, but did not affect the level of omentin.
Keywords: Exercise, Diabetes Mellitus Type 2, Insulin Resistance, Chemerin Protein, Omentin Protein -
سابقه و هدف
پسوریازیس یکی از شایع ترین بیماری های پوستی می باشد که 2 تا 4 درصد از افراد جامعه را مبتلا می کند. براساس مطالعات و شواهد، بیماران پسوریازیس در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع دو قرار دارند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی دیابت در مبتلایان به پسوریازیس و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد.
مواد و روش هادر مطالعه مقطعی مورد- شاهدی حاضر که در بیمارستان سینای شهر همدان انجام شد، 35 بیمار مبتلا به پسوریازیس در گروه مورد و 35 فرد سالم که از نظر سن و جنس همسان سازی شده بودند در گروه شاهد قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان از نظر میزان قند خون ناشتا و شاخص توده بدنی بررسی گردیدند. در هر دو گروه میزان قند خون ناشتای بیشتر مساوی 126 به عنوان معیار دیابت در نظر گرفته شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقدار (05/0P<) نیز از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.
یافته هااز بین 35 فرد مورد مطالعه در هر دو گروه، 19 نفر (3/54 درصد) مرد بودند. میانگین سنی بیماران معادل 5/11±43 سال ارزیابی شد و برای گروه شاهد برابر با 8/12±1/45 سال به دست آمد (481/0=P). میانگین PASI (Psoriasis Area and Severity Index) بیماران در گروه مورد نیز معادل 7/12±6/20 بود (4/1 تا 8/49). شایع ترین شدت بیماری براساس معیار PASI، شدت متوسط با فراوانی 16 نفر (7/45 درصد) بود. میانگین قند خون ناشتا در گروه مورد 6/33±108 و در گروه شاهد 5/20±6/99 میلی گرم بر دسی لیتر به دست آمد (755/0=P). بر مبنای نتایج، هشت بیمار مبتلا به پسوریازیس (9/22 درصد) دارای معیار دیابت بودند؛ در حالی که در گروه شاهد تنها سه نفر (6/8 درصد) دیابت داشتند (188/0=P). نتایج آزمون لجستیک رگرسیون چند متغیره نیز نشان دادند که بیماران پسوریازیس نسبت به افراد سالم، تقریبا چهار برابر شانس بیشتری برای ابتلا به دیابت دارند (08/0=P).
نتیجه گیریبا توجه به بالابودن قند خون بیماران مبتلا به پسوریازیس بهتر است احتمال همراهی و ارتباط دیابت نوع دو و پسوریازیس مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: پسوریازیس, دیابت شیرین نوع دو, شدت بیماریBackground and ObjectivePsoriasis is one of the most common skin diseases affecting 2-4% of the population. Based on the related literature, patients with psoriasis are at increased risk of developing type 2 diabetes. The present study aimed to compare the patients with psoriasis to healthy individuals in terms of prevalence of diabetes.
Materials and MethodsThis cross-sectional case-control study was carried out in Sina Hospital, Hamadan, Iran. A total of 35 patients with psoriasis were allocated to the case group and 35 healthy subjects who were comparable in terms of age and gender were assigned to the control group. All participants were examined concerning fasting plasma glucose (FPG) and body mass index. In both groups, the FPG≥126 mg/dl indicated diabetes. The collected data were analyzed in SPSS software (version 16.0; SPSS Inc. Chicago, IL). A p-value less than 0.05 was considered statistically significant.
ResultsIn each group, 19 individuals (54.3%) were male. Mean age in case group was 43±11.5 and in controls was 45.1±12.8 (p-value=0.481). The mean Psoriasis Area and Severity Index (PASI) of the patients was 20.6±12.7 (1.4 to 49.8). The most frequent severity of psoriasis regarding PASI was moderate including 16 patients (45.7%). The mean FPG in the patients was 108±33.6 and in controls 99.6±20.5mg/dl (P=0.755).Eight patients (22.9%) had diabetes while only 3 healthy controls (8.6%) had it (P=0.188). Multivariate logistic regression analysis demonstrated that psoriasis patients with the same gender, BMI and age have almost 4- fold increased risk of developing diabetes rather than healthy controls (P=0.08). As evidenced by the obtained results, eight patients with psoriasis (22.9%) suffered from diabetes, whereas only three (8.6%) of them had diabetes in the control group (P=0.188). Multivariate logistic regression analysis demonstrated that patients with psoriasis had almost 4-fold increased risk of developing diabetes, compared to healthy people (P=0.08).
ConclusionBased on the findings of the current study, the probable association between type 2 diabetes and psoriasis should be taken into account given hyperglycemia in patients with psoriasis.
Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Psoriasis, Severity of Disease -
سابقه و هدف
دیابت نوع دو هفتمین علت مرگ در سال 2030 تخمین زده شده است. خطر بیماری آترواسکلروزیس در بیماران مبتلا به دیابت، دو تا سه برابر افراد عادی می باشد و ورزش موجب پیشگیری از آترواسکلروزیس در بیماران مبتلا به دیابت می گردد. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات ورزش بر متغیرهای عروقی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روش هادر مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر، 40 بیمار از میان 702 فرد داوطلب مبتلا به دیابت به صورت تصادفی به دو گروه ترکیبی (هوازی و مقاومتی) و کنترل تقسیم شدند. برنامه مداخله گروه ترکیبی شامل 24 جلسه (هشت هفته) ورزش هوازی روی تردمیل با شیب صفر درجه به صورت سه روز در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه با شدت 70-50 درصد حداکثر ضربان قلب بود و افراد از جلیقه حاوی وزنه حین انجام برنامه ورزشی استفاده نمودند. گروه کنترل به مدت دو ماه در هیچ نوع ورزشی شرکت نداشت. در این مطالعه اندازه گیری متغیرها قبل و بعد از 24 جلسه مداخله درمانی انجام شد.
یافته هاتفاوتی در ویژگی های جمعیتی و سابقه ابتلا به دیابت در ابتدای مطالعه وجود نداشت؛ اما پس از 24 جلسه ورزش ترکیبی هوازی و مقاومتی، ضخامت لایه اینتیما- مدیا، دیواره و نسبت ضخامت اینتیما- مدیا به لومن در سه ناحیه بالب کاروتید، اینترنال کاروتید و کامان کاروتید در گروه ترکیبی و در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری (P<0/05) یافته بود؛ اما در متغیر قطر لومن تغییری مشاهده نشد (P>0/05). تمامی متغیرها در گروه کنترل بدون تغییر گزارش گردیدند (P>0/05).
نتیجه گیری24 جلسه ورزش ترکیبی هوازی و مقاومتی تاثیر مثبتی بر متغیرهای عروقی دارد. با توجه به شبیه سازی کوله پشتی به جلیقه وزنه دار، روش مورد استفاده در این مطالعه برای افراد مبتلا به دیابت نوع دو کم هزینه و مفید می باشد.
کلید واژگان: تمرین بدنی, دیابت شیرین نوع دو, ضخامت اینتیما- مدیاBackground and ObjectiveDiabetes type 2 has been estimated as the seventh leading cause of death worldwide. Diabetic patients are 2-3 times more likely to be at the risk of atherosclerosis, compared to normal people. It has been reported that exercise prevents atherosclerosis in diabetic patients. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of exercise on vascular variables of patients with type 2 diabetes.
Materials and MethodsThis clinical trial was conducted on 40 patients out of 702 volunteers with diabetes who were randomly assigned into two groups of combined (aerobic and resistance) and control. The intervention protocol included 24 30-min sessions of aerobic exercise on the treadmill without any slope during 8 weeks (three sessions per week). The protocol intensity was set at 50-70% maximum heart rate and volunteers wore a weighted vest during exercise. On the other hand, the control group had no exercise for two months. All variables were measured before the intervention and after 24 sessions of the intervention protocol.
ResultsAccording to the results, there were no differences between the groups regarding demographic characteristics and a history of type 2 diabetes before the intervention. After 24 sessions, there was a significant decrease in the intima-media thickness. Moreover, the ratio of the intima-media thickness to the lumen in three sections of Carotid Bulb, Internal Carotid, and Common Carotid was significantly reduced in the combined exercise group, compared to the control group (P<0.05); however, no significant difference was observed in the lumen diameter (P>0.05). All vascular parameters remained unchanged in the control group (P>0.05).
ConclusionIn total, 24 sessions of aerobic and resistance exercise had a positive effect on vascular parameters. According to the simulation of a backpack by a weighted vest, the method used in this study was considered as a cheap and useful technique for patients with type 2 diabetes.
Keywords: Diabetes Mellitus Type2, Exercise, Intima-Media Thickness -
سابقه و هدفدرد نوروپاتی یکی از عوارض شایع، مهم و نامناسب دیابت است که با وجود اهمیت آن، درمان موثری برای آن وجود ندارد. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف تعیین مقایسه روغن گل مغربی و گاباپنتین بر درد نوروپاتی بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی سه سوکور می باشد که در ارتباط با 70 نفر (دو گروه 35 نفری) از بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی (کسب حداقل نمره 2 از پرسشنامه میشیگان) مراجعه کننده به بخش غدد درمانگاه خیام بیمارستان حکیم نیشابور از آذر سال 1396 تا اردیبهشت سال 1397 انجام شد. گروه مداخله به مدت سه ماه روزانه دو بار تحت درمان با کپسول روغن گیاه گل مغربی با دوز 1000 میلی گرم خوراکی و گاباپنتین (300 میلی گرم) قرار گرفتند و گروه کنترل نیز گاباپنتین (300 میلی گرم) و پلاسبو دریافت نمودند. شدت درد نوروپاتی قبل و بعد از اتمام دوره سه ماهه استفاده از دارو توسط پرسشنامه میشیگان و پرسشنامه درد مک گیل تکمیل گردید. تحلیل داده ها نیز به وسیله نرم افزار SPSS 21 و آزمون های فیشر، کوواریانس، رگرسیون لجستیک چندسطحی، من-ویتنی ، کولموگروف-اسمیرنوف و مجذور کای صورت گرفت. میزان (05/0P<) نیز به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد.یافته هانمره آزمون مک گیل نشان داد که میانگین امتیاز نوروپاتی قبل از مداخله در گروه مداخله معادل 57/0±12/10 و در گروه کنترل معادل 65/0±85/9 بوده است که پس از مداخله در گروه کنترل به 60/0±31/8 و در گروه مداخله به 48/0±18/6 کاهش یافته است که از نظر آماری معنادار می باشد (02/0P<).نتیجه گیرینتایج نشان دادند که روغن گل مغربی بر کاهش درد نوروپاتی بیماران دیابتی نوع دو اثرگذار بوده است که این امر می تواند مکمل مناسبی برای کاهش دردهای ناشی از نوروپاتی دیابتیک باشد.کلید واژگان: درد, دیابت شیرین نوع دو, گاباپنتین, گل مغربی, نوروپاتیBackground and ObjectiveNeuropathic pain is one of the common, important, and irritating complications in diabetes. Despite the importance of this pain, there is still no effective treatment for that. The aim of this study was to determine the effect of evening primrose oil and gabapentin on neuropathic pain in patients with type 2 diabetes.Materials and MethodsThis triple-blind clinical trial was performed on 70 patients with diabetic neuropathy who obtained score 2 from the Michigan Questionnaire and referred to the Department of Endocrinology at Khayyam clinic affiliated to Hakim Hospital in Neyshabour from December 2017 to May 2018. The participants were divided into two groups of 35 people. The intervention group was treated with a capsule of evening primrose oil orally (1000 mg) twice daily for three months and gabapentin (300 mg) daily. On the other hand, the control group was treated with gabapentin (300 mg) and placebo. The neuropathy pain severity was measured before and after the end of three-month intervention using Michigan and McGill Pain Questionnaires. Data analysis was performed in SPSS software (version 21) through Fisher's exact test, ANCOVA, multilevel logistic regression, Mann Whitney U test, Kolmogorov-Smirnov test, and the Chi-square tests. P-value less than 0.05 was considered statistically significant.ResultsAccording to the results obtained from the McGill questionnaire, the mean scores of neuropathy before the intervention were obtained at 10.12±0.57 and 9.85±0.65 in the intervention and control groups, respectively. However, the mean scores of neuropathy after the intervention were estimated at 6.18±0.48 and 8.31±0.60 in the intervention and control groups, respectively, which was statistically significant (P<0.02).ConclusionEvening primrose oil is effective in reducing neuropathic pain in type 2 diabetic patients. Therefore, this can be a supplementary treatment for reducing pain associated with diabetic neuropathy.Keywords: Evening Primrose_Gabapentin_Neuropathy_Pain_Type 2 Diabetes Mellitus
-
هدفدیابت شیرین بیماری متابولیک شایعی است و ارتباط آن با تستوسترون سرم در مطالعات متعدد بررسی شده است. با توجه به نقش هورمون تستوسترون در کاهش میل جنسی و باروری و کاهش توده عضلانی و پوکی و شکستگی استخوان بر آن شدیم تا در بیماران دیابت نوع دو سطح سرمی تستوسترون آزاد اندازه گیری و ارتباط آن با شاخص کنترل قند خون مورد بررسی قرار گیرد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 50 نفر از مردان دیابتی بالای 20 سال بر اساس معیارهای ورود وارد مطالعه شدند ابتلا به بدخیمی زمینه ای، سابقه رادیاسیون و تروما یا جراحی سر و گردن و اختلال عملکرد کلیوی، تیرویید، هیپوفیز یا هر گونه بیماری مزمن قبلی و نیز مصرف داروهایی که ممکن بود با سطح تستوسترون سرم تداخل داشته باشند به عنوان معیارهای خروج از مطالعه لحاظ شدند. برای تمام افراد، آزمایش نمونه خون ناشتا جهت اندازه گیری سطح سرمی تستوسترون آزاد، قند خون ناشتا و HbA1C انجام شد. اطلاعات دموگرافیک نیز توسط بیمار تکمیل شد.یافته هامیانگین± انحراف معیار سن بیماران 6/10± 5/57 بود. 22% بیماران چاق (شاخص توده بدنی 30 کیلوگرم بر مربع یا بیش تر) بودند. 54% از بیماران چاقی شکمی داشتند. تنها 14% بیماران کنترل قند خون مطلوب (HbA1C کمتر از 7%) داشتند. هم بستگی معنی داری بین سطح تستوسترون آزاد با شاخص توده بدنی (007/0=,r 963/0=p)، دور کمر (206/0=,r 152/0=p) و شاخص کنترل قند خون (172/0=, r232/0=p) وجود نداشت.نتیجه گیریاگر چه یافته های ما نشان داد که سطح سرمی تستوسترون آزاد با شاخص کنترل قند خون در مردان دیابتی نوع دو ارتباط معنی داری نداشت ولی با توجه به حجم کم نمونه منطقی است که مطالعات وسیع تر با حجم نمونه بیش تر جهت قضاوت دقیق تر انجام شود.کلید واژگان: دیابت شیرین نوع دو, تستوسترون, شاخص قند خون, مردانKoomesh, Volume:21 Issue: 2, 2019, PP 225 -230IntroductionDiabetes mellitus is a common metabolic disease. Its association with testosterone has already been shown in many studies. Considering the role of testosterone hormone in impotency, fatigue, osteoporosis and fracture this study aimed to investigate the free testosterone in type 2 diabetes and its association with glycemic control index.Materials and MethodsIn this cross-sectional study, 50 male diabetic patients over 20 years based base on inclusion criteria registered. Malignancy, history of head trauma, surgery or radiation, dysfunction of kidney, thyroid or pituitary and any previous chronic disease and drugs that may interfere with testosterone levels, excluded for all subjects, blood samples were taken to measure serum free testosterone levels, fasting blood glucose, and hemoglobin A1C. Demographic information was also completed by the patientResultsThe mean ± standard deviation of patients' age was 57.5 ± 10.6 years. 22% of patients had BMI> 30 kg/m² and 54% had abdominal obesity. Only 14% of patients had good glycemic control index (HBA1c< 7%) There was not a significant correlation between free testosterone level with BMI (P=0.963, r=0.007), waist circumference (P=0.152 and r=0.206), and HbA1c levels (P=0.223 and r=0.172).ConclusionIn general, although the results of this study showed that free testosterone level was not statistically significant correlation with glycemic index in type2 diabetic patients, but, more studies are recommended considering the wider statistical sample size for better conclusions.Keywords: Type 2 Diabetes Mellitus_Testosterone_Glycemic Index_Men
-
مجله مراقبت پرستاری و مامایی ابن سینا، سال بیست و ششم شماره 5 (پیاپی 65، آذر و دی 1397)، صص 283 -289مقدمهاختلال خواب یکی از مهم ترین مشکلات بیماران دیابتی است. رایج ترین روش درمان اختلال های خواب دارودرمانی است. لذا انجام مداخله ای بدون عارضه برای رفع این اختلال اهمیت دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ماساژ بازتابی کف پا بر کیفیت خواب زنان مبتلا به دیابت شیرین نوع دو در شهر اراک در سال 1396 است.روش کارمطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی ساده است که در مورد 54 زن مبتلا به دیابت شیرین نوع دو انجام شد. بیماران با روش تصادفی به دو گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. قبل از مداخله پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ برای هردو گروه تکمیل شد. در گروه مداخله، ماساژ بازتابی کف پا به مدت 8 جلسه انجام شد. پس از آن مجددا پرسش نامه کیفیت خواب برای بیماران هر دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون های من ویتنی، کای دو و T زوجی تجزیه وتحلیل شدند.یافته هاماساژ بازتابی کف پا بهبودی در کیفیت خواب را در گروه مداخله نشان داد (0/001 > P) ، ولی در گروه کنترل تفاوت معنی داری از نظر کیفیت خواب مشاهده نشد (0/05 < P).نتیجه گیریماساژ بازتابی کف پا موجب بهبود کیفیت خواب زنان مبتلا به دیابت شیرین نوع دو می شود. از ماساژ بازتابی کف پا می توان به عنوان مداخله موثری در بهبود کیفیت خواب این زنان استفاده کرد.کلید واژگان: ماساژ بازتابی کف پا, کیفیت خواب, دیابت شیرین نوع دوIntroductionSleep disorders are one of the most important problems in patients with diabetes. The most commonly used method for treating sleep disorders is medication therapy. Therefore, it is important to perform an uncomplicated intervention to relieve sleep disorders in these patients. The aim of this study was to investigate the effect of foot reflexology massage on the quality of sleep in women with type 2 diabetes mellitus in Arak city in 2017.MethodsThis study was a simple randomized clinical trial performed on 54 women with type 2 diabetes mellitus. Patients were randomly divided into control and intervention groups. Before the intervention, Pittsburgh sleep quality questionnaire was completed for both groups. In the intervention group, foot reflexology massage was performed for 8 sessions. After the intervention, sleep quality questionnaire was completed for both patients. Data was analyzed using SPSS version 24 by Mann-Whitney, Chi-square and T-test.ResultsFoot reflexology massage improved sleep quality in the intervention group (P<0.001). There was no significant difference in the quality of sleep in the control group (P>0.05).ConclusionFoot reflexology massage improved the sleep quality of women with type 2 diabetes mellitus. Foot reflexology massage can be used as an effective intervention to improve the quality of sleep in these women.Keywords: Massage_Sleep quality_Type 2 Diabetes Mellitus
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.