به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مدیریت مشارکتی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • ناصر صدرا ابرقوئی*، آفرین اخوان، محمدعلی شریعتمدار، رضیه سلطانی
    مقدمه

    ارگونومی با تحت تاثیر قرار دادن مستقیم محیط و ایجاد رضایت در کارکنان باعث ایجاد محصول یا خدمات با کیفیت، بهره وری سازمان و رضایت مندی مشتری می گردد. در واقع مشارکت نوعی سهیم و دخیل شدن در تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرا می باشد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و سنجش بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی با نگرش ارگونومی کلان بر بهره وری سازمانی از طریق متغیر میانجی توانمند سازی و مشارکت کارکنان در اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان فارس انجام شد.

    روش بررسی

    این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. برای انجام این تحقیق 208 نفر از کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان فارس در سال 1402 به روش نمونه گیری ساده بر اساس فرمول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسش نامه استاندارد مدیریت مشارکتی، توانمندسازی کارکنان، بهره وری سازمانی و مشارکت کارکنان استفاده شده است. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و برای روایی پرسش نامه ها از نسبت روایی محتوایی (CVR)  استفاده شد، تاثیر مدیریت مشارکتی با نگرش ارگونومی کلان بر بهره وری سازمانی با استفاده از آزمونt  زوجی مورد بررسی قرار گرفت، همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار آماری SPSS و AMOS استفاده شد.

    نتایج

    ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه استاندارد مدیریت مشارکتی، توانمندسازی کارکنان، بهره وری سازمانی و مشارکت کارکنان به ترتیب 803/0، 755/0، 790/0 و 946/0 به دست آمد و مقدار  CVR پرسش نامه ها به ترتیب 1، 99/0، 1 و 1 محاسبه شد و لذا روایی و پایایی پرسش نامه ها مورد تایید قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که مدیریت مشارکتی بر توانمندسازی کارکنان با نگرش ارگونومی کلان و بهره وری تاثیر مثبت و معناداری دارد (034/0= p). تاثیر مثبت توانمندسازی کارکنان بر بهره وری سازمان با نگرش ارگونومی کلان و مشارکت کارکنان تایید گردید (041/0 =p). در نهایت نقش میانجی توانمندسازی کارکنان و مشارکت کارکنان بر بهره وری سازمانی تایید شد (031/0= p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده، به کارگیری ارگونومی کلان منجر به افزایش قدرت پذیرش کارکنان و التزام به تغییرات می شود و مناسب ترین کمک را به بهبود ایمنی، رضایت و بهره وری آنها می کند.

    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, ارگونومی کلان, بهره وری سازمانی, متغیر میانجی, توانمندسازی کارکنان}
    Naser Sadra Abarghoei*, Afarin Akhavan, Mohammadali Shariatmadar, Raziyeh Soltani
    Introduction

    By directly affecting the environment and creating employee satisfaction, ergonomics creates quality products or services, organizational productivity, and customer satisfaction. Participation is a kind of participation and involvement in decision-making, planning, and implementation. The present research was conducted to evaluate and measure the impact of collaborative management with macro ergonomics on organizational productivity through the mediating variable of employee empowerment and participation in the General Directorate of Technical and Vocational Training of Fars province.

    Materials and Methods

    This research is a descriptive survey type. To carry out this research, 208 employees of the General Directorate of Technical and Vocational Training of Fars province were selected in 1402 by a simple sampling method based on the Karjesi and Morgan formula. Four standard questionnaires of participatory management, employee empowerment, organizational productivity, and employee participation were used to collect data. The reliability of the questionnaires was investigated using Cronbach's alpha, and the content validity ratio (CVR) was used for the validity of the questionnaires. The effect of participatory management with macro ergonomics on organizational productivity was evaluated using the paired t-test. Also, SPSS and AMOS statistical software were used for data analysis.

    Results

    Cronbach's alpha coefficient of the standard questionnaire of participatory management, employee empowerment, organizational productivity, and employee participation was 0.803, 0.755, 0.790, and 0.946, respectively, and the CVR value of the questionnaires was calculated 1, 0.99, 1 and 1 respectively. And therefore the validity and reliability of the questionnaires were confirmed. This research showed that participatory management has a positive and significant effect on the empowerment of employees from the perspective of macro ergonomics and productivity (p=0.034). The positive impact of empowering employees on the organization's productivity was confirmed with the perspective of macro ergonomics and employee participation (p=0.041) Finally, the mediating role of employee empowerment and employee participation on organizational productivity was confirmed (p=0.031).

    Conclusion

    According to the obtained results, the application of macro ergonomics leads to an increase in the acceptance power of employees and commitment to changes, and provides the most suitable help to improve their safety, satisfaction, and productivity.

    Keywords: Participatory Management, Macro Ergonomics, Organizational Productivity, Mediating Variable, Employee Empowerment}
  • احد بنار*، محمدعلی شهامی، علی اکبر محمدی

    این تحقیق با هدف بررسی نقش مدیریت مشارکتی بر عملکرد کارکنان صندوق رفاه دانشجویان وزارت بهداشت انجام شد. روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق 66 پرسنل صندوق رفاه دانشجویان وزارت بهداشت بود. حجم نمونه به کمک جدول دمورگان 65 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری دادها شامل دو پرسشنامه استاندارد مدیریت مشارکتی فیضی (2007) و عملکرد کارکنان بگمن (1995) و اطلاعات موجود در پایگاه داده صندوق رفاه دانشجویان وزارت بهداشت بود. روایی این دو پرسشنامه از طریق روایی محتوا مورد تایید اساتید قرار گرفت. همچنین به کمک ضریب آلفای کرونباخ، پایایی مدیریت مشارکتی 0.91 و پایایی عملکرد کارکنان 0.93 حاصل شد. داده های حاصل از توزیع پرسشنامه، به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین منظور ابتدا به کمک آزمون کولموگروف - اسمیرنوف نرمال بودن داده ها مورد تایید قرار گرفت. سپس به کمک آزمون رگرسیون خطی چند متغیره معلوم شد که 4 بعد مدیریت مشارکتی (رهبری، ساختار سازمانی، تصمیم گیری و ارتباطات) بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد که در این بین رهبری بیشترین تاثیر و ارتباطات کمترین تاثیر را بر عملکرد کارکنان می گذارد. همچنین به کمک آزمون ضریب همبستگی پیرسون معلوم شد که هر 5 بعد مدیریت مشارکتی با عملکرد کارکنان رابطه معناداری دارد که ارتباطات بیشترین و تصمیم گیری کمترین رابطه را با عملکرد کارکنان دارد.

    کلید واژگان: شیوه های مدیریتی, مدیریت مشارکتی, عملکرد کارکنان, صندوق رفاه دانشجویان وزارت بهداشت}
    Ahad Banar *, Mohammadali Shahami, Aliakbar Mohammadi

    This research was conducted to investigate the impact of participatory management on employee performance. The research is applied in nature and employs a descriptive-correlational method for data collection. The statistical population of this study consisted of 66 employees of the Student Welfare Fund of the Ministry of Health. Using the Morgan table, the sample size was calculated to be 65 individuals. Data collection tools included two standard questionnaires: Feizi's Participatory Management Questionnaire and Begman's Employee Performance Questionnaire, along with data from the database of the Student Welfare Fund of the Ministry of Health. The validity of these questionnaires was confirmed through content validity by experts. Additionally, the reliability was determined using Cronbach's alpha coefficient, yielding a reliability of 0.91 for participatory management and 0.93 for employee performance.

    Keywords: Management Methods, Participatory Management, Employee Performance, Ministry Of Health}
  • آمنه مالمیر، حمیده عباسی *، رسول صریحی، مینا مجرد
    زمینه و هدف

     مدیریت مشارکتی یکی از مهم ترین رویکردهای مدیریت به شمار می آید و نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها از سازوکارهای اساسی این روش مدیریتی است. پژوهش حاضر به بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و عملکرد سازمانی با میانجی گری اخلاق حرفه ای می پردازد.

    روش

     این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی بوده، داده مورد نیاز برای این پژوهش به وسیله پرسشنامه های مدیریت مشارکتی فیضی و همکاران (1385 ش.)، عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت (1989 م.) و اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002 م.) جمع آوری گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه یک اراک بوده اند که 128 نفر به روش سرشماری برای پاسخگویی به سوالات انتخاب شده اند. در این پژوهش جهت تعیین روایی از روایی صوری و محتوایی و جهت تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است.

    ملاحظات اخلاقی: 

    مشارکت کنندگان با آگاهی از اهداف پژوهش پرسشنامه ها را تکمیل کردند.

    یافته ها

     در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار استنباطی (استفاده از روش معادلات ساختاری) بهره گرفته شده است که با استفاده از نرم افزار لیزرل 8/8 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که مدیریت مشارکتی بر عملکرد سازمانی با میانجی گری اخلاق حرفه ای کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    نتیجه گیری

     سازمان ها به واسطه نهادینه ساختن سیستم مدیریت مشارکتی و تقویت اخلاق حرفه ای می توانند زمینه بهبود عملکرد سازمانی را فراهم آورند.

    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, اخلاق حرفه ای, عملکرد سازمانی}
    Ameneh Malmir, Hamideh Abbasi *, Rasool Sarihi, Mina Mojarad
    Background and Aim

     Participatory management is one of the most important management approaches in the contemporary world and the system of accepting and reviewing suggestions is one of the basic mechanisms of this management method. The present study investigates the relationship between participatory management and organizational performance mediated by professional ethics.

    Methods

     This research was applied in terms of purpose and was descriptive in terms of method; The data required for this study were collected by the questionnaires of participatory management of Feizi et al. (2006), organizational performance of Hersey and Goldsmith (1989) and Kadozir (2002) professional ethics. The statistical population of this study included all employees in the Arak Education Department; 128 people were selected to answer the questions. In this study, content validity was used to determine validity and Cronbach's alpha method was used to determine reliability.

    Ethical Considerations: 

    Participants completed the questionnaires with the knowledge of the research objectives.

    Results

     In this study, inferential statistics method (using structural equation method) has been used to analyze the data, which has been done using Lisrel 8.8 software. The results have shown that participatory management has a positive and significant effect on organizational performance through the mediation of professional ethics of employees.

    Conclusion

     Organizations can improve organizational performance by establishing participatory management system and strengthening professional ethics.

    Keywords: Participatory Management, Professional Ethics, Organizational Performance}
  • محسن رادپور، سبد حسن حاتمی نسب*، شهناز نایب زاده
    زمینه و هدف

    داشتن رویکرد فراگیر و تبیین نقش و شیوه مشارکت بازیگران در اکوسیستم خدمات سلامت عاملی حیاتی در حوزه بهداشت و درمان به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی فرایندی خلق مشترک ارزش در اکوسیستم خدمات سلامت تبیین گردیده است.

    روش پژوهش

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و با روش کیفی 2 مرحله ای انجام گردیده است. ابتدا با استفاده از روش مروری نظام مند، مبانی نظری 23 مقاله و گزارش علمی در مبانی نظری خلق مشترک ارزش در حوزه سلامت مرور شد و الگوی اولیه طراحی گردید و سپس برای تایید و تکمیل عوامل شناسایی شده در مرحله اول، با 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آشنا به مفهوم هم آفرینی ارزش در حوزه سلامت از طریق ترکیب نمونه گیری هدفمند قضاوتی و زنجیره ای انتخاب و با آن ها مصاحبه انجام گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این مصاحبه ها نیز با روش تحلیل مضمون انجام گرفت.

    یافته ها

    در این پژوهش 3 مقوله و 54 زیرمقوله در سطوح اکوسیستم سلامت استخراج گردید. براساس نتایج به دست آمده، الگوی نهایی در 3 مرحله آمادگی فرایندی، شبکه ارزش فرایندی و دستاوردهای فرایندی در 3 سطح خرد، متوسط و کلان طراحی شد و بر اساس آن، کارکردها و وظایف نقش آفرینان در اکوسیستم خدمات سلامت تبیین گردید.

    نتیجه گیری

    وضوح نقش بازیگران و کسب آمادگی لازم برای ایفای نقش، زمینه ساز ابتکارات ساختاری در هم آفرینی ارزش محسوب می گردد. همچنین وجود بسترهای تسهیل کننده مشارکت از بعد فنی و قانون گذاری، زمینه مشارکت بیشتر را فراهم می کند. الگوی ارایه شده در پژوهش می تواند به عنوان راهنمایی برای هم آفرینی ارزش در اکوسیستم خدمات سلامت قرار گیرد.

    کلید واژگان: خلق مشترک ارزش, اکوسیستم خدمات سلامت, الگوی فرایندی, مدیریت مشارکتی}
    Mohsen Radpour, S.Hassan Hataminasab*, Shahnaz Nayebzadeh
    Background

    Having an inclusive approach and explaining involvement practices and the roles played by the actors in healthcare ecosystems is a critical factor in healthcare industry. The aim of this study was to design the process pattern of value co-creation in the healthcare ecosystem.

    Methods

    This study was practical in terms of the goal, and descriptive-survey with a two-staged qualitative method in terms of data collection. At first, 23 articles and scientific reports regarding theoretical foundations of value co-creation in healthcare were reviewed using the systematic review, and the basic pattern was designed. Then, in order to confirm and complete the identified factors in the first stage, 10 academic and professional experts familiar with value co-creation and health care ecosystem in the country were interviewed ,selected by combining targeted judgmental and chain sampling. The data gathered from these interviews were analyzed using thematic analysis.

    Result

    In this study, 3 categories and 54 subcategories concerning health ecosystem were extracted. According to the results, the final pattern was designed in 3 stages of process readiness, value network and process achievements in 3 micro, meso and macro levels. Accordingly, the roles and tasks of the actors in the health service ecosystem were explained.

    Conclusion

    Clarity of the role of the actors and making necessary preparations to implement them, paves the way for structural innovations of value co-creation process. In addition, establishing technical and legislative grounds to facilitate participation, leads to more participation. The suggested pattern can be used as a guide for value co-creation in the health service ecosystem.

    Keywords: Value co-creation, Healthcare ecosystem, Process pattern, Participatory management}
  • سیده بتول مولایی روزبهانی*، عباس عباس پور
    مقدمه

    مطالعه حاضر در ارتباط با  شناسایی مولفه های الگوی مدیریت مشارکتی درکلاس درس علوم  پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج انجام شده است . مدیریت مشارکتی درکلاس درس بخش مهمی از فرایند تعلیم و تربیت را تشکیل داده و بر نظام یاددهی-یادگیری سایه افکنده و روند آموختن را تسهیل می کند. پژوهش های انجام شده در ایران نشان می دهد که مدیریت مشارکتی در کلاس درس نسبت به سایر جنبه های کلاس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش ترکیبی اکتشافی عبارتست از: شناسایی مولفه های الگوی  مدیریت مشارکتی درکلاس درس علوم در پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج.

    روش ها

    استخراج مولفه ‏ها از روش تحلیل محتوا کیفی با جامعه آماری متشکل از کلیه معلمان علوم (135 نفر) و دانش آموزان (2865 نفر) شاغل به کار و تحصیل در پایه نهم مدارس ناحیه یک شهرکرج در سال تحصیلی 1397-1396 بوده  که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 8 کلاس درس در چهار دبیرستان به تعداد 164  نفر ازدانش آموزان و تعداد 15 نفر از معلمان انتخاب شده است.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حکایت از وجود رابطه مثبت و معنی دار ((p<0/05 بین مدیریت مشارکتی و مولفه های تحلیل، محتوا، دانش آموزان، معلمان، راهبردهای آموزشی، روش های تدریس، ارزشیابی و محیط مدرسه و شرایط کلاس درس دارد.

    نتیجه گیری

    سنجش واندازه گیری پژوهش از اعتبار (درونی) مناسب وقابل قبولی برخوردار بوده ، و،نتیجه پژوهش ضمن تایید فرضیه اصلی ،نشان داد که مدیریت مشارکتی میزان تمرکز روی تکالیف را افزایش ووابستگی به معلم را کاهش داده وفرصتهای مناسبی را برای کسب مهارتهای خواندن وتفکر از طریق مشاهده رفتار دیگران را فراهم نموده و ارتباط قوی  بین دانش آموزان ایجاد ومهارت گوش دادن را درآنان تقویت می نماید.

    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, کلاس درس, راهبردهای آموزشی}
    Seyedeh Batoul Molaei Ruzbehani*, Abbas Abbas Pour
    Introduction

    The present study was conducted to identify the components of the participatory management model in the ninth-grade science classroom in a district of Karaj. Classroom participatory management is an important part of the education process and facilitates the teaching-learning system and facilitates the learning process. Studies in Iran show that classroom management has received less attention than other aspects of the classroom. The collaborative management model of the class was conducted in the science course in the first secondary school of the city of Karaj, Iran.

    Methods

    Components extraction was done by a qualitative content analysis, and the statistical population consisted of all teachers of science (135 teachers) and all students (2865 students) employed in the 9th grade of primary school in the district of Alborz province in the academic year 2017. Using a random sampling method, 15 subjects of the teachers and 8 classrooms in four high schools (164 students) were selected.

    Results

    The results of the research indicated that there was a positive and significant (p<0/05) relationship between participatory management and the components of analysis, content, students, teachers, educational strategies, teaching methods, evaluation, school environment and classroom conditions.

    Conclusion

    Assessment and measurement of research has appropriate (internal) validity and is acceptable, and the result of the research while confirming the main hypothesis, has been shown that collaborative management increases the focus on homework and reduces teacher dependence, provides good opportunities for reading and thinking skills by observing the behavior of others, and builds strong relationships between students and enhances listening skills.

    Keywords: Collaborative Management, Classroom, Educational Strategies}
  • الهام طایفی، غلامرضا احمدی طهرانی، فاطمه افضلی، خاطره خانجانخانی، سمانه انتظاریان اردکانی، فاطمه سپاسه*
    زمینه و هدف
    مدیریت مشارکتی با افزایش مشارکت و تعهد کارکنان به سازمان، می تواند یکی از راه های کاهش مقاومت در برابر تغییر باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مدیریت مشارکتی و مقاومت در برابر تغییر از دیدگاه مدیران در بیمارستان های آموزشی شهر یزد انجام شد.
    روش پژوهش: پژوهش حاضر، پژوهشی تحلیلی، مقطعی و کاربردی است که در سال 1392 با مشارکت 81 نفر از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شاغل در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است. داده های پژوهش توسط 2 پرسشنامه محقق ساخته ی مدیریت مشارکتی و مقاومت در برابر تغییر جمع آوری شد. روایی محتوایی و صوری ابزارهای تحقیق به تایید اساتید و متخصصان رسانده شد و پایایی آنها به وسیله ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 78 درصد و 70 درصد به دست آمد. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار آماری SPSS19 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که مدیریت مشارکتی دارای رابطه معکوس معنادار با مقاومت در برابر تغییر است -0.3)=r و (p=0.01. 2 مولفه ی مدیریت مشارکتی شامل مشارکت در اجرا -0.325) =r ، (p=0.004 و کنترل و نظارت (-0.292=r 0.01،=P) نیز با مقاومت در برابر تغییر، رابطه معکوس معنادار دارند.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که به کارگیری مدیریت مشارکتی می تواند راهکاری مناسب برای کاهش مقاومت کارکنان در برابر تغییرات باشد.
    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, مقاومت در برابر تغییر, بیمارستان آموزشی}
    Elham Tayefi, Gholamreza Ahmadi Tehrani, Fatemeh Afzali, Khatereh Khanjankhani, Samaneh Entezarian Ardekani, Fatemeh Sepaseh*
    Background
    To maintain their survival, organizations are forced to keep pace with the changes that occur. Participative management could be one way of reducing resistance to change by increased participation and commitment of the employees. The present study aimed to evaluate the relationship between participative management and resistance to change from the perspective of administrators at educational hospitals of Yazd in 2013.
    Methods
    This was a cross-sectional and analytical study performed in 2013. The subjects consisted of 81 senior, middle, and operational managers working in educational hospitals of Yazd Shahid Sadoughi University of Medical Sciences. Data were gathered through two questionnaires of participative management (19 questions) and resistance to change (13). The reliabilities were assessed by Cronbach's alpha coefficient to be 78% and 70%, respectively. The data were analyzed using SPSS 19, ANOVA, and Pearson correlation coefficient test.
    Results
    The findings showed an inverse relationship between participative management and resistance to change which was meaningful (P 0.05, r = -0.3). Also, two parameters of participative management including participation in implementation (P = 0.004, r = -0.325), and control and supervision (P = 0.01, r = -0.292) indicated an inverse significant correlation with resistance to change.
    Conclusion
    According to the results of this study applying participative management could be an appropriate and beneficial strategy to reduce staff resistance to change.
    Keywords: Participative management, Resistance to change, Educational hospital}
  • حلیمه اکبری*، سمیه حسام
    مقدمه
    مشارکت فعال کارکنان درانجام امور یکی از عوامل موفقیت سازمان ها است و به نظر می رسد نظام پیشنهادات به عنوان یکی از روش های سبک مدیریت مشارکتی مهم ترین راهکار جلب مشارکت کارکنان می باشد که علاوه بر جلب همکاری در افزایش انگیزه آنان نیز موثر است. هدف این پژوهش تعیین عوامل تسهیل کننده استقرار نظام پیشنهادات در شبکه بهداشت و درمان فیروزآباد است.
    روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی همبستگی و از لحاظ زمانی یک پژوهش مقطعی می باشد .جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران عالی، میانی و سرپرستان شبکه بهداشت و درمان فیروزآباد تشکیل می دهد و نمونه آماری برابر با جامعه آماری به تعداد 50 نفر است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 13 سوال است که اعتبار آن به روش اعتبار محتوا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (80/.) تایید گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آماری توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون در نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است.
    یافته ها
    در این پژوهش مشخص شد که آموزش کارکنان سازمان، اطلاع رسانی و ارائه بازخورد در موفقیت نظام پیشنهادها موثر بوده و استقرار آن را با سهولت بیشتری میسر خواهد کرد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج پژوهش استقرار نظام پیشنهادات راهکار موثر جهت مشارکت فعال کارکنان در امور سازمان است که با اطلاع رسانی مناسب، آموزش کارکنان و بازخورد دادن به نظرات و ایده های آنها می توان به این هدف دست یافت.
    کلید واژگان: نظام پیشنهادات, مدیریت مشارکتی, شبکه بهداشت و درمان فیروزآباد}
    Halime Akbari *, Somaye Hesam
    Introduction
    Suggestions system as a participatory management approach is one of the success factors, and it seems the system offers as a method of participatory management style is the most important way to engage employees, In addition to cooperation is also effective in increasing their motivation. The aim of this study was to determine factors facilitating the establishment of the suggestions are Firoozabad Health Network.
    Methods
    Descriptive co relational study and the duration is a cross-sectional study. The study population included all senior managers, middle and supervisors constitute Firozabad Health Network and the sample was equal to population of 50 people. Data collection tool was a questionnaire consisted of 13 questions the validity of the content validity and reliability by Cronbach's alpha coefficient (80%) were confirmed. To test the hypotheses of descriptive statistics, correlation analysis and regression analysis were used SPSS software.
    Results
    In this study it was found that staff training, information dissemination and provide feedback on the success of the proposal and will deploy it more easily possible.
    Conclusion
    These results support the establishment of a proper strategy to offer active participation in the affairs of the organization's employees with appropriate information, training and feedback to comments and ideas they can to achieve this goal.
    Keywords: Suggestion System, Cooperative management, Health Network Firozabad}
  • خدایار ابیلی، ابوالقاسم نادری، بدرالدین اورعی یزدانی، ناصر ناستی زایی *
    پیش زمینه و هدف

    سازمان ها تدابیر گوناگونی را می توانند برای بهبود رضایت شغلی کارکنان و اثربخشی سازمانی خود به کار برند که یکی از ساده ترین و موثرترین ساز و کارها به کارگیری سبک مدیریت مشارکتی است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف سنجش رابطه مدیریت مشارکتی با رضایت شغلی و اثربخشی سازمانی انجام گرفت.

    مواد و روش کار

    مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی– همبستگی بوده که 548 مدیر و معلم مدارس شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری خوشه ایو تصادفی- طبقه ای انتخاب و به وسیله پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار SPSS17 استفاده شد.

    یافته ها

    1) بین مشارکت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت.
    2) بین مشارکت سازمانی و اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت.

    بحث و نتیجه گیری

    سازمان ها با به کارگیری سبک مدیریت مشارکتی می توانند سطح رضایت شغلی و اثربخشی سازمانی خود را بهبود بخشند.

    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, مشارکت سازمانی, رضایت شغلی, اثربخشی سازمانی}
    Kh Abili, A. Naderi, B. Yazdani, N. Nastiezaie
    Background and Aims

    Organizations can improve job satisfaction and organizational effectiveness in different ways. One of the easiest and the most effective strategies can be application of participatory management style. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between participatory management with job satisfaction and organizational effectiveness.

    Materials and Methods

    This was a descriptive- correlation study, and its population were principals and teachers of Zahedan schools in academic year 2012-2013. 548 principals and teachers were selected by random sampling method. The study instrument was a questionnaire. The scores were analyzed using the Pearson correlation coefficient and multiple regression by Software SPSS 17.

    Results

    1) there was a significant positive relationship between organizational participation and job satisfaction. 2) There was a significant positive relationship between organizational participation and organizational effectiveness.

    Conclusion

    Organizations by using participatory management can improve the level of job satisfaction and organizational effectiveness.

    Keywords: Job Satisfaction, Organizational Effectiveness, Participatory Management, Organizational Participation}
  • عباس علی کریمی، علی موسوی زاده، رحیم استوار، بهرام دلگشایی، حمیدرضا غفاریان شیرازی، محسن مومنی نژاد*
    زمینه و هدف
    تفویض اختیار، انتقال قسمتی از اختیارات و وظایف اجرایی خاص مدیر است که صرف نظر از منشاء آن به زیر دستان و روسای واحدها جهت تسریع در انجام امور و تحقق سریع و به موقع اهداف سازمانی واگذار می شود. هدف این مطالعه بررسی تفویض اختیار در مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بویراحمد از طریق مدل ترکیبی نظام پیشنهادها و شیوه دلفی بود.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی در دو مرحله انجام شد که در مرحله اول جامعه پژوهش مسئولین مراکز بهداشتی درمانی استان(58 نفر) به روش تمام شماری از طریق پرسشنامه باز پیشنهادهای آنها در خصوص فرآیندهای در خواستی جهت واگذاری گردآوری شد و در مرحله دوم که شیوه دلفی بود پیشنهادها در معرض قضاوت 30 نفر از کارشناسان قرار گرفت. داده ها با آزمون های آماری کای دو و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 85/73 درصد فرآیندهای پیشنهادی را صاحب نظران قابل تفویض دانستند. 40 درصد این فرآیندها در حیطه اداری، 92/36 درصد در حیطه مالی و 08/23 درصد در حیطه بهداشتی بودند. 88 درصد مسئولین واحدها کمتر از 6 سال سابقه مدیریتی داشتند و هر چه تحصیلات افزایش می یافت از عمر مدیریتی آنها کاسته می شد. 69/20 درصد تحصیلات دانشگاهی نداشتند و تنها 27 درصد آنها پزشک بودند.
    نتیجه گیری
    با مشارکت رده های مدیریتی محیطی می توان فرآیندهای زیادی را مشخص نمود و با استفاده از شیوه دلفی(نظر صاحب نظران) مواردی که واگذاری آنها از نظر اجرایی امکان پذیر باشد را تعیین نمود. این مدل می تواند به عنوان یک روش قابل اعتماد در امر تفویض اختیار به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, مرکز بهداشت, تفویض اختیار}
    Background and Aim
    Authority delegation means to transmit part of organization`s manager and leader`s special authorities and executive duties، regardless its root to subordinates and heads of units and related offices to speed up implementing affairs and organizational purposes quickly and on time. The purpose of this study was to inspect authority delegation in health centers of Boyerahmad district through using model to combine suggestions (to identify process) and Delphi method (expert`s opinions).
    Methods
    This cross-sectional study was implemented in two stages; at first stage، research community was authorities of Boyerahmad health centers (58 persons)، their suggestions about requested processes to delegate were gathered by total count through open questionnaires and; in second stage، which was Delphi، suggestions gathered from previous stage judged by 30 experts. Data of both stages analyzed by help of Chi-square، correlation coefficient tests.
    Results
    Findings showed that 73. 85% of suggestions were able to be delegated، based on expert`s opinion. 40% of suggestions were in domain of official، 36. 92% financial and 23. 08% hygienic. 88% less than 6 years management background. 20. 69% had no academic studies and only 27% were general physicians.
    Conclusion
    By participation of environmental management levels، several processes may be specified and identify cases which are possible to delegate them executively using Delphi (expert`s opinion) and this model can be used as a trust worthy method to delegate authority for decentralization.
    Keywords: Participation Management, Health centers, Authority delegation}
  • منصور ظهیری، قاسم عابدی، فربد عبادی فرد آذر
    مقدمه
    تشکیل گروه های بهبود کیفیت در بیمارستان که گامی در جهت پیاده کردن مدیریت کیفیت جامع و از ساز و کارهای مدیریت مشارکتی است، می تواند شیوه مدیریت مناسبی جهت توسعه منابع انسانی و ارتقای کارایی بیمارستان باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به منظور استقرار نظام مدیریت مشارکتی «گروه های بهبود کیفیت» و نیز تاثیر آن بر کارایی بیمارستان لولاگر تهران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مداخله ای و کاربردی بود، جامعه پژوهش را کلیه کارکنان رسمی بیمارستان تشکیل دادند و برای انجام آن 5 گروه بهبود کیفیت تشکیل گردید، که پس از کسب آموزش های کارگاهی لازم، تحت هدایت و حمایت همیاران و مساعدت مدیریت بیمارستان، به ارتقای فرآیندهای محیط کار خویش پرداختند.
    یافته ها
    درصد اشغال تخت در شش ماه انجام پژوهش به میزان 3/6 درصد نسبت به شاخص مدت مشابه سال قبل افزایش یافت. میانگین طول اقامت بیمار در بیمارستان در شش ماه انجام پژوهش به میزان 20 درصد نسبت به شاخص مدت مشابه سال قبل کاهش نشان داد. گردش تخت بیمارستان در شش ماه انجام پژوهش به میزان 8/6 درصد نسبت به شاخص مدت مشابه سال قبل افزایش یافت. رضایت بیماران از خدمات بیمارستانی در شش ماه انجام پژوهش در ابعاد زیر افزایش یافت: رضایت از تسهیلات رادیوگرافی ، رفتار کارکنان، نظافت بیمارستان، کیفیت غذا، نظافت بخش ها، آرامش بخش ها، شکیبایی کادر درمانی، تهیه دارو، سرکشی مدیریت، رسیدگی مددکار و سرعت ترخیص.
    رضایت شغلی کارکنان بیمارستان در شش ماه انجام پژوهش در ابعاد زیر افزایش یافت: رضایت از ارتقاء شغلی، قوانین و مقررات، همکاران، ماهیت شغل، ارتباطات سازمانی و اهداف سازمانی.
    نتیجه گیری
    تشکیل و فعالیت گروه های بهبود کیفیت در بیمارستان لولاگر، کارایی بیمارستان را نسبتا افزایش داده است.
    کلید واژگان: گروه های بهبود کیفیت, مدیریت مشارکتی, کارایی, بیمارستان}
    Zahiri M., Abedi Gh, Ebadiazar F.
    Introduction
    Settlement the quality improvement teams (QIT) in hospitals is an important step for total quality management (TQM) implantation, and is a component of participatory management mechanism. This may be an appropriate managing method for human resource development, and for hospital efficacy improvement.
    Methods
    This is a descriptive-case applied and interventional research. The research population was all employees in Lowlagar Hospital. To conduct the study, researchers organized five improvement quality teams. The employees attended in a training workshop to learn the needed skills, then, they carried out their duties under supporting and supervising of their coworkers and hospital manager to promote their working media processes.
    Result
    Results of this study revealed that the bed occupation rate (BOR) has raised 6.3% during conducting this six month research, compare to similar period in the last year. In this period, the average length of stay (ALS) has decreased 20% and bed Turnover Rate (BTR) has increased 6.8% percent compare to similar period in the last year. Findings of this study proved that the rate of patient satisfaction regarding hospital services have improved during the research period in the following subjects: imaging services, employee behavior, cleaning, food quality cleaning of wards, environment peacefulness of wards, availability of drugs, administrative supervision, social workers performance and quick discharge activities.The rate of hospital employees have also increased regarding job satisfaction in the following subjects: job grade promotion, hospital rules and instruction, personnel cooperation, organizational communication and goal achievement.
    Conclusion
    Lowlagar Hospital efficacy have relatively been increased with applying and settling the QIT and their activities.
  • علی جنتی، امیرخسرو مدیرشهلا، میرسجاد سیدموسوی، محمدرضا سیاهی، رضاقلی وحیدی
    مقدمه
    نظام پیشنهادها یک نظام مدون برای به کارگیری ایده های کارکنان و بهبود فعالیت های سازمانی است. نظام ارایه ی پیشنهادها به دلیل برخی خصوصیات و مزیت های ذاتی آن، در حال حاضر یکی ازمناسب ترین، مطمئن ترین و قابل دسترس ترین برنامه های مشارکت جو در کشورمان به شمار می آید. با اجرای نظام مدیریت مشارکتی انگیزه ی بهبود وتحول در همه افراد سازمان فراگیر می شود و عملکرد کارکنان و ادارات دولتی بهبود می یابد. این پژوهش با هدف ارزیابی مقبولیت نظام پیشنهادها و تاثیر اجرای یک ساله ی آن در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت.
    روش برررسی: این پژوهش یک مطالعه ی مقطعی -توصیفی، مداخله ای و کاربردی بود که در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. در این مطالعه ابتدا نظام پیشنهادها و اساسنامه اجرایی آن بر اساس مطالعه متون علمی و استفاده از تجربیات سازمان های مختلف طراحی شد سپس این نظام به صورت پایلوت به مدت یکسال اجرا شد، در خاتمه نتایج مداخله بر اساس جمع آوری و تحلیل تعداد پیشنهادهای رسیده و پذیرفته شده استخراج گردید سپس با با استفاده از ابزار پرسشنامه خود ساخته که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته بود نظر کلیه مدیران و کارشناسان درگیر دراین مداخله در مورد تاثیر اجرای نظام پیشنهادها، جمع آوری و اطلاعات به دست آمد؛و با استفاده از نرم افزار SPSSو Access جمع بندی و تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از یک سال فعالیت این شورا، نشان می دهد که سرانه ی پیشنهاد در دانشگاه علوم پزشکی تبریز 45/0 و درصد پیشنهادهای پذیرفته شده 7/15درصد کل پیشنهادهای ارسالی و درصد پیشنهادهای اجرا شده 21 درصد پیشنهادهای مصوب است که نسبت به سازمان های مشابه استقبال ضعیفی را نشان می دهد. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه های نظر سنجی از مدیران و کارشناسان نشان می دهد که پیشنهادهای واصله به شورای پذیرش و بررسی پیشنهادهای دانشگاه می تواند باعث صرفه جویی در زمان انجام امور و همچنین صرفه جویی در منابع شود(p value 0/99).. همچنین اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه های نظر سنجی از مدیران و کارشناسان نشان می دهد که پیشنهادهای واصله در بهبود روش های انجام کار و همچنین بهبود روابط و مناسبات سازمانی و انسانی تاثیر گذارنبوده است(p value 0/99).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده از این |پژوهش و مقایسه با نتایج به دست آمده در سایر سازمان ها می توان نتیجه گیری کردکه گرچه اجرای نظام پیشنهادها در سازمان ها ضروری ست لیکن تغییر فرهنگ سازمانی و ایجاد محیط مناسب در سازمان قبل از اجرای آن نباید نادیده گرفته شود بهترین راه برای اجرای موفق این شیوه ی توسعه سازمانی و افزایش آگاهی مدیران و کارکنان در مورد مزایای این شیوه ی مدیریتی است.
    کلید واژگان: نظام پیشنهادها, مدیریت مشارکتی, مقبولیت}
  • لیدا محسن پور، حسن ناوی پور، فضل الله احمدی
    سابقه وهدف
    مطالعات متعددی در زمینه بررسی رفتارهای مدیران پرستاری و رضایت شغلی پرسنل پرستاری نشان دادند که مدیران با رفتارهای اثربخش خود و بکارگیری مدیریت مشارکتی می توانند سبب توانمندسازی پرسنل شوند و بر رضایت شغلی آنان و کیفیت ارائه خدمات تاثیر مثبت گذارند. لذا این مقاله، قصد بررسی رضایت شغلی پرسنل پرستاری را بعد از اجرای مدیریت مشارکتی بر اساس تشکیل دوایر کیفیت دارد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی است که به صورت قبل و بعد از مداخله و به منظور بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی بر اساس تشکیل دوایر کیفیت بر رضایت شغلی پرستاران بخش CCU یکی از بیمارستان های ارتش در سال 1383 انجام گرفته است. نمونه های پژوهش شامل کلیه پرستاران کارشناس شاغل در بخش CCU می باشد(17 نفر). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه رضایت شغلی است که این پرسشنامه بر اساس تئوری دو عاملی فریدریک هرزبرگ طراحی شده است و دارای 34 مورد بوده که 17 مورد آن مربوط به عوامل بهداشتی و 17 مورد آن مربوط به عوامل انگیزشی میباشد.ابتدا رضایت شغلی پرستاران قبل از مداخله سنجیده شد.سپس مدیریت مشارکتی بر اساس تشکیل دوایر کیفیت(Quality circles) اجراگردید.پس از آن بار دیگر پرسشنامه رضایت شغلی در اختیار پرستاران قرار گرفت و به این ترتیب رضایت شغلی پس از مداخله سنجیده شد و مقایسه رضایت شغلی قبل و پس از مداخله انجام گردید. نتایج از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که میانگین نمرات رضایت شغلی پرستاران (مجموع میانگین نمرات عوامل بهداشتی و عوامل انگیزشی) از 71/88 % به 97/35 % افزایش یافت و با استفاده از آزمون آماری تی زوجی، تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمرات رضایت شغلی قبل و بعد از مداخله(P<0/001)دیده شد همچنین نتایج یافته ها بیانگر آن بود که بین ویژگی های دموگرافیک با رضایت شغلی ارتباط آماری معناداری وجود نداشت. لذا فرضیه پژوهش تحت عنوان اجرای مدیریت مشارکتی بر اساس تشکیل دوایر کیفیت باعث افزایش رضایت شغلی پرستاران می گردد، تایید شد.
    نتیجه گیری
    تشکیل دوایر کیفیت، منجر به پاره ای از تغییرات در شرایط فیزیکی محیط کار، تجهیزات موجود جهت انجام کار در بخش، روش های حمایتی مدیران بویژه سرپرستار و روش های تشویق و پاداش دهی شده است که منجر به افزایش میانگین نمرات عوامل بهداشتی، انگیزشی و رضایت شغلی کل گردیده است.
    کلید واژگان: پرستار, مدیریت مشارکتی, دوایر کیفیت, رضایت شغلی, فرید ریک هرزبرگ}
  • محمد عرب، فیض الله اکبری، محمود محمودی، ابراهیم صدقیانی
    همه ساله دولت، مردم و سازمان های بیمه گر هزینه های بسیاری را در بخش بهداشت و درمان جامعه متقبل می شوند و انتظار دارند که در مقابل این سرمایه گذاری عظیم، بازده خدمات و فعالیت های بیمارستانی مطلوب و موثر باشد و منابع و امکانات این بخش به بهترین نحو مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روش های مدیریت روسای بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بر روی شاخص های عملکردی آن بیمارستان می باشد. این مطالعه بصورت توصیفی-تحلیلی انجام گردیده و اطلاعات بصورت مقطعی جمع آوری شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بوده که تعداد آنان 355 بیمارستان می باشد. باتوجه به یکسان بودن ساختار سازمانی بیمارستان هایی که از نظر تخت بیمارستانی مشابه هستند بیمارستان های مذکور برحسب تعداد تخت به سه رده بزرگ (بالاتر از 400 تخت) متوسط (بین 200 تا 400 تخت) و کوچک (کمتر از 200 تخت) تقسیم شده است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه شامل سوالات مربوط به شاخص های عملکردی و سوالات اختصاصی پیرامون روش های مدیریت می باشد. در این پژوهش از شیوه های چهارگانه مدیریت پیشنهادی توسط رنسیس لایکرت استفاده شده است. یافته های پژوهش تاثیر شیوه های مدیریتی اعمال شده از طرف روسای بیمارستان های عمومی-دولتی بر روی میزان افزایش یا کاهش هریک از شاخص های عملکردی بیمارستان های مذکور را نشان می دهد. نتیجه مطالعه حاکی است که شیوه مدیریت مشارکتی بیش از 3 شیوه دیگر مورد استفاده قرار گرفته و در بهبود شاخص های بیمارستانی اثر مثبت داشته است.
    کلید واژگان: روش های مدیریت, مدیریت استبدادی, استثماری, مدیریت استبدادی, خیرخواهانه, مدیریت مشورتی, مدیریت مشارکتی, شاخص های عملکردی}
    Arab M., Akbari F., Mahmodi M., Sadaghiani E
    People, government and Health Insurance organization’s (HIO) spend a great deal of mony each year in Health sector. They expect an effective and acceptable outcomes as well as wellutilization of all resources (including Human Resources). The goal of this article is studying the effects of managerial styles employed by Hospitals heads on operational indices among Iran’s public hospitals. The study is a cross- sectional one and data collected cross- sectionally. Study population includes 355 public hospitals which were divided in 3 categories as large (>400 bed) medium (200 – 400 bed) and small (<200 bed). A questionnaire was used for data collection and interviews also conducted for the same purpose. The questionnaire included question about styles of leadership as well as operational indices. Leadership types determined as lycert models (4 styles). Findings demonstrate the effects of Hospitals head’s leadership styles on increase of decrease of outcome indices among study population. A cording to the findings participatory management has had more positive effects on the indices than the 3 other styles had.
  • بررسی نظرات مدیران پرستاری درباره عوامل موجود موثر بر بکارگیری روش مدیریت مشارکتی
    نرگس طیبی زاد، سیدعمادالدین تولایی، زهرا جوادزاده، زهره امیری
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال