به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مقایسه" در نشریات گروه "پزشکی"

  • سوگل شیرزاد*، زینب کریمی، مهدی محسن زاده، مسعود محمدی
    زمینه و هدف

    نوتروپنی به کاهش تعداد مطلق نوتروفیل ها در گردش خون اطلاق می یابد، دارو های مشخصی در ارتباط با درمان نوتروپنی مورد استفاده قرار می گیرد، لذا هدف این مطالعه بررسی و مقایسه اثر پذیری درمان دارویی فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران مبتلا به نوتروپنی به صورت مرور سیستماتیک است.

    روش بررسی

    این مطالعه یک مطالعه مرور سیتماتیک انجام شده در ارتباط با مقایسه اثر پذیری فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران نوتروپنی مبتنی بر جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Magiran، SID، Irandoc، ScienceDirect، PubMed، Scholar Google در محدوده زمانی از فروردین 1379 تا شهریور 1402 می باشد. کلید واژه های مورد استفاده برای جستجو در این مطالعه بر اساس مطالعات اولیه منتشر شده و MESH انتخاب و پس از بررسی دقیق سوالات مورد نظر مطالعه، با توجه به معیار های PECO انتخاب شدند.

    یافته ها

    از هشت مقاله ی انتخاب شده سه مقاله تاثیر داروی لنوگراستیم را بیشتر از فیلگراستیم اعلام نمودند. دو مقاله به تاثیر بیشتر فیلگراستیم اشاره کردند و سه مقاله که در سال های اخیر به چاپ رسیده اند اثر دو دارو را یکسان اعلام کردند. از بین این مقالات، مطالعاتی که میزان دوز دارو را در گروه های مورد بررسی یکسان در نظر گرفتند و مطالعاتی که تعداد جامعه آماری بیشتری داشتند جهت تعمیم به جامعه، از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.

    نتیجه گیری

    با توجه مطالعاتی که در سال های اخیر انجام شده است، هر دو داروی نوترکیب فیلگراستیم و لنوگراستیم از اثرگذاری یکسانی در درمان نوتروپنی ها برخوردار هستند.

    کلید واژگان: مقایسه, درمان دارویی, فیلگراستیم, لنوگراستیم, نوتروپنی
    Sogol Shirzad*, Zeinab Karimi, Mehdi Mohsen Zadeh, Masoud Mohammadi
    Background

    Neutropenia refers to a decrease in the absolute number of neutrophils in the blood circulation, certain drugs are used in connection with the treatment of neutropenia. Therefore, the aim of this study is to investigate and compare the efficacy of filgrastim and lenograstim drug treatment in patients with neutropenia in a systematic review.

    Methods

    This study is a systematic review study conducted in connection with the comparison of the effectiveness of filgrastim and lenograstim in neutropenic patients based on the search in Google scholar, PubMed, ScienceDirect, Irandoc, SID, Magiran databases in the time range of January 2000 to August 2023. This systematic review was based on the criteria of the Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses (PRISMA) statement, including systematic search of databases, organization of documents for review, selection of studies, information extraction and finally presentation of the final report. The keywords used for searching in this study were selected based on published primary studies and MESH, and after a detailed examination of the study questions, they were selected according to the PECO criteria.

    Results

    1099 articles were identified in the review of the investigated databases, and after removing duplicate articles, unrelated articles, as well as articles that did not have access to their full text or did not have the required information, eight studies were the final phase, and were checked. Out of the eight selected articles, three articles declared the effectiveness of lenograstim more than filgrastim. Two articles mentioned the greater effect of filgrastim and three articles published in recent years declared the effect of two drugs to be the same. Among these articles, the studies that considered the drug dosage to be the same in the investigated groups and the studies that had a larger statistical population in order to generalize to the society are more important.

    Conclusion

    According to studies conducted in recent years, both filgrastim and lenograstim recombinant drugs have the same effectiveness in the treatment of neutropenia.

    Keywords: comparison, drug treatment, filgrastim, lenograstim, neutropenia
  • سید محمد سعید غیاثی، نرگس یداللهی موحد، داود اسماعیلی*
    زمینه و اهداف

      این مطالعه با هدف تکثیر اسید نوکلئیک ایزوترمال برای شناسایی کووید-19 انجام شد.

    مواد و روش کار

      در این مطالعه 200 نمونه نازوفارنکس و اوروفارنکس از بیمارستان قلب جماران تهران جمع آوری شد. کووید-19 توسط LAMP-RT PCR و Real-Time RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها هم با کیت استخراج RNA پیشتاز و هم نمونه مستقیم بررسی شدند، اما نمونه های Real-Time RT-PCR تنها با استخراج RNA مورد آزمایش قرار گرفتند. مخلوط پروب-پرایمر این کیت با یک روش ژن هدف دوگانه طراحی شده است که به طور همزمان توالی های ژنومی ناحیه اسپایک و نوکلئوکپسید N را مورد هدف قرار می دهد. فلورسانس توسط Real-Time RT-PCR و LAMP-RT PCR اندازه گیری شد.

    یافته ها

      از این 200 نمونه، 112 نمونه بالینی توسط Real-Time RT-PCR مثبت گزارش شدند که میانگین Ct کمتر از 30 مثبت و 88 نمونه منفی بود. در واکنش RT-LAMP نمونه های استخراج RNA ژنومی، 104 نمونه بالینی مثبت بودند. تکنیک RT-LAMP حساسیت 92.8 درصد را نشان داد. روش RT-LAMP بدون استخراج RNA دارای حساسیت 85.7 درصد بود.

    نتیجه گیری

      تکنیک LAMP به عنوان یک جایگزین مناسب برای روش Real-Time RT-PCR در حال ظهور است. این تکنیک دارای مزایای اساسی مانند دارا بودن دمای ثابت، حذف سیکل حرارتی، نتایج آزمایش سریعتر و ظرفیت تشخیص بالقوه بیشتر است، در حالی که با داشتن همان حساسیت و ویژگی تقریبا RT-PCR از این نظر، برای بیماری های همه گیر مناسب است.

    کلید واژگان: سریع, تشخیص, SARS-CoV-2, RT-LAMP, RT-PCR Real-Time-, مقایسه
    Seyyed Mohammad Saeed Ghiasi, Narges Yadollahi Movahed, Davoud Esmaeili*
    Background and Aim

     Rapid antigen and antibody, serological tests, and RT ‑ PCR-based molecular methods are widely used to detect microorganisms worldwide. This study aimed to detect the covid-19 using Isothermal nucleic acid amplification techniques.

    Materials and Methods

     In this study, we collected 200 samples of nasopharynx and oropharynx from Jamaran Heart Hospital in Tehran. Covid -19 was examined by LAMP-RT PCR and Real-Time RT- PCR techniques. The nasopharynx and oropharynx nucleic acids were extracted both by pishtaz RNA extraction kit. LAMP-RT-PCR was performed on direct samples, while Real-Time RT-PCR samples were tested only using RNA extraction samples. The probe-primer mixture of this kit was designed using a dual-target gene method that simultaneously targets the genomic sequences of the spike region and N nucleocapsid. Fluorescence was measured using Real-Time RT-PCR and LAMP-RT PCR.

    Results

    Clinical specimens (56%) were positive using Real-Time RT-PCR technique, with mean Ct values less than 30. Clinical samples (52%) were positive for Covid-19 in the RT-LAMP technique of RNA extraction samples. RT-LAMP technique indicated a sensitivity of 92.8%. Also in the RT-LAMP method without RNA extraction, the sensitivity of the technique was 85.7%.

    Conclusion

     The LAMP-RT PCR technique is emerging as an appropriate alternative to the Real-Time RT-PCR method. This technique has basic advantages, such as constant temperature amplification, thermal cycle elimination, faster results, and potentially greater detection capacity. Therefore, the RT-LAMP-PCR can be used as a quick and cost-effective technique that can be employed in all areas.

    Keywords: Rapid, Detection, SARS-CoV-2, RT-LAMP-PCR, Real-time RT-PCR
  • مریم نظام زاده، مرتضی خاقانی زاده*
    مقدمه

    توجه به سیاست های کارآمد در حوزه آموزش پرستاری و بررسی کیفیت آن، سبب نهادینه شدن نظام آموزشی کارآمد در حوزه پرستاری خواهد شد. بدین منظور مطالعه ای تطبیقی در این حوزه با سایر کشورها انجام شد تا به نقاط قوت و خلاءهای موجود پی ببریم.  این مطالعه با هدف مقایسه تطبیقی سیاستگذاری آموزش پرستاری ایران، کانادا، آمریکا و نپال انجام شده است.

    روش کار

    مقاله حاضر به صورت تطبیقی در سال 1401 انجام شد. جستجوی متون بدون محدودیت زمانی با کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی: "مقایسه تطبیقی"(Comparative Comparison)، "سیاستگذاری" (policy making)، " آموزش پرستاری" (nursing education) در سایت ها و پایگاه های مرتبط با سیاستگذاری برنامه آموزش پرستاری با بهره گیری از موتورهای جستجوگرgoogle , google  scholar  انجام شد. 25 مطالعه به زبان فارسی یا انگلیسی به صورت دسترسی کامل به متن مقاله وارد مطالعه شدند. برای انجام مقایسه تطبیقی از الگوی Bereday در 4 مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه استفاده شد.

    یافته ها

    مقایسه سیاستگذاری های چهار کشور نشان داد که سیاستگذاری در کانادا بر آموزش پرستاری پاسخگو، با توجه به نیاز جامعه و در آمریکا سیاست های آموزشی مبتنی بر قانون و فعالیت محور بوده است. در نپال با وجود تحول سیاستگذاری های آموزشی اما همچنان نقایصی در این زمینه وجود دارد. در ایران برنامه تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی با نگاه به وضعیت آینده تدوین شده است. 

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج، به منظور ارتقاء و بهبود سیاستگذاری در حوزه آموزش پرستاری، توسعه نیروی انسانی و حمایت از نیروی بالینی، آموزشی و دانشجویان و همچنین مشارکت آنان در تدوین سیاستگذاری ها، اثر بخشی و قابلیت اجرایی آن را افزایش خواهد داد. بازبینی دوره ای و شناسایی سیاست های مورد نیاز بر اساس نیاز جامعه و انتقال دانش به بالین با ایجاد ارتباط قوی میان دانشکده های پرستاری و بالین، به حرفه ای شدن نیروی پرستاری کمک خواهد کرد.

    کلید واژگان: مطالعه تطبیقی, مقایسه, سیاستگذاری, آموزش پرستاری, ایران, آمریکا, کانادا, نپال
    Maryam Nezamzadeh, Morteza Khaghanizadeh*
    Introduction

    Paying attention to efficient policies in the field of nursing education and checking their quality will lead to the institutionalization of an efficient educational system in the field of nursing. For this purpose, a comparative study was conducted in this field with other countries in order to find out the existing strengths and gaps. This study was conducted with the aim of comparative comparison of nursing education policies in Iran, Canada, America, and Nepal.

    Methods

    The present article was carried out with a descriptive-analytical and comparative method in 2022. Searching texts without  a time limit with Farsi and English keywords: "Comparative comparison", "policy making", and "nursing education" in sites and databases related to nursing education policy.Google and Google Scholar search engines were used. 25 studies in Farsi or English were included in the study with full access to the text of the article. To make a comparative comparison, Bereday's Brady model was used in 4 stages description, interpretation, contiguity, and comparison.

    Results

    The comparison of the policies of four countries showed that policymaking in Canada on nursing education was responsive according to the needs of the society and in the United States educational policies were based on law and activities. In Nepal, despite the evolution of educational policies, there are still deficiencies in this field. In Iran, the transformation and innovation program in medical science education has been developed with an eye on the future.

    Conclusions

    Based on the results, in order to promote and improve policymaking in the field of nursing education, the development of human resources and the support of the clinical, teaching, and student staff, as well as their participation in the formulation of policies, will increase its effectiveness and implementation capability. Periodic review and identification of required policies based on the needs of society and transfer of knowledge to the hospital by establishing a strong relationship between the nursing schools and hospitals will help the professionalization of the nursing force.

    Keywords: Comparative study, Comparison, Policy making, Nursing education, Iran, USA, Canada, Nepal
  • سمیرا زردکوهی، سودابه بساک نژاد*، مهین غیبی زاده

    پیش زمینه و هدف:

    توکوفوبیا ترس بیمارگونه از زایمان است که می تواند منجر به بروز اضطراب و نگرانی در زنان باردار گردد. مطالعه حاضر باهدف مقایسه پیش بینی توکوفوبیا بر اساس باورهای فراشناختی، اضطراب کرونا و اضطراب بیماری در مادران سه ماهه آخر؛ و شش ماهه اول بارداری در سال 1400 اجرا گردید.

    مواد و روش کار:

     این پژوهش از نوع مورد-شاهدی بوده که در سال 1400 در مورد 104 نفر از مادران باردار نخست زا  (52 نفر سه ماهه آخر و 52 نفر شش ماهه اول) انجام شد. روش نمونه گیری، روش در دسترس بود و با همکاری پرستاران و  ماماها در مراکز بهداشتی شهرستان شوشتر انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه شدت توکوفوبیا، باور های فراشناخت، اضطراب کرونا و اضطراب بیماری گرد آوری و در مدل رگرسیون خطی چند گانه در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.

    یافته ها:

     متغیرهای مهارناپذیری و خطر (β= 0/41)، علایم روانی اضطراب کرونا (β= 0/31)، نگرانی کلی سلامتی (β= 0/33) و باورهای مثبت در مورد نگرانی (31/0-β=) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کننده توکوفوبیا در مادران سه ماهه آخر بارداری بودند. همچنین متغیرهای ابتلا به بیماری (35/0β=) ، نیاز به مهار افکار (42/0β=)، اطمینان به حافظه (27/0β=) و علایم جسمانی اضطراب کرونا (23/0β=) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کننده توکوفوبیا در مادران شش ماهه اول بارداری بودند.

    بحث و نتیجه گیری:

     این پژوهش نشان داد که در مادران سه ماهه آخر بارداری، متغیر مهارناپذیری و خطر و در مادران شش ماهه آخر، متغیر ابتلا به بیماری، توان پیش بینی کنندگی بیشتری را دارد. بر این اساس، با اجرای برنامه های آموزشی بهداشت عمومی و نحوه مراقبت های بهداشت روان در مراکز بهداشتی مادران را در کاهش تو کوفوبیا می توان یاری داد.

    کلید واژگان: مقایسه, اضطراب کرونا, اضطراب بیماری, باورهای فراشناختی, توکوفوبیا
    Samira Zardkoohi, Soodabeh Bassaknejad*, Mahin Gheibizadeh

    Background & Aims:

     Tokophobia is a pathological fear of childbirth that can lead to anxiety and worry in pregnant women. The current study was performed to compare predictors of tokophobia in mothers in the last trimester and first six months of pregnancy based on metacognitive beliefs, corona anxiety, and ilness anxiety in 2022.

    Materials & Methods:

     This is a case-control study and was conducted on 104 primiparous mothers (52 people last trimester and 52 people first six months) in 2022. The sampling method was convenient method, and was done with the cooperation of nurses and midwives in the health centers of Shushtar city, Iran. Data was collected using Tokophobia Severity Questionnaire, Metacognitive Beliefs, Coronary Anxiety, and Disease Anxiety, and analyzed in a multiple linear regression model with 95% confidence level by SPSS software version 22.

    Results

    The variables of uncontrollability and risk (β=0.41), psychological symptoms of corona anxiety (β=0.31), general health concern (β=0.33), and positive beliefs about worry (β=0.31) were the most important, respectively. The predictive factors of tokophobia in mothers were in the last trimester of pregnancy. Also, the variables of illness (β=0.35), need to restrain thoughts (β=0.42), confidence in memory (β=0.27) and physical symptoms of corona anxiety (β=0.23) were respectively the most important predictors of tokophobia in the mothers in the first six months of pregnancy.

    Conclusion

    This study showed that in the mothers of the last trimester of pregnancy, the variable of inhibition and danger and in the mothers of the last six months, the variable of contract the disease has the most predictive ability. Based on this, by implementing public health education programs and how to provide mental health care in health centers, mothers can be helped in reducing tokophobia.

    Keywords: Comparison, Corona Anxiety, Illness Anxiety, Metacognitive Beliefs, Tokophobia
  • علیرضا حیدرپناه، عبدالمحمد طاهری*، علیرضا قاسمی زاد
    زمینه و هدف

    خلاهای موجود در ورزش قهرمانی در ابعاد مختلف ذهنیت تمامی دست اندرکاران را مشغول ساخته است و رهایی از این مشغولیت مستلزم تحقیقات میدانی به جهت آسیب شناسی ورزش قهرمانی در راستای حل مشکلات موجود در این بستر می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه آسیب شناسی ورزش قهرمانی از دیدگاه مدیران و ورزشکاران انجام شد.

    روش کار

    جامعه آماری این تحقیق کلیه ورزشکاران و مدیران اداره کل ورزش و جوانان استان فارس بودند. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه به استناد مبانی نظری معادلات ساختاری حداقل حجم نمونه نفر از ورزشکاران و مدیران بصورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه آسیب شناسی ورزش قهرمانی مدیران نوری و همکاران (1397) و پرسشنامه ورزش قهرمانی ورزشکاران محقق ساخته (1398) استفاده شده است.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که از دیدگاه مدیران قویترین رابطه بین مولفه ها و متغیر آسیب شناسی ورزش قهرمانی، مولفه ساختاری می باشد و از دیدگاه ورزشکاران قویترین رابطه بین مولفه ها و متغیر آسیب شناسی ورزش قهرمانی، متغیر زمینه ای می باشد.

    نتیجه‎ گیری: 

    به طور کلی می توان اذعان داشت که از دیدگاه ورزشکاران بیشترین آسیب مربوط به عوامل زمینه ای در وزارت ورزش و جوانان استان فارس بوده است، لذا برنامه هایی جهت تغییر باورها و نگرش های فردی و اجتماعی در دستور کار مسیولین قرار گیرد. همچنین از دیدگاه مدیران بیشترین آسیب مربوط به عوامل ساختاری در وزارت ورزش و جوانان استان فارس بوده، لذا تغییر در مولفه های عوامل ساختاری، ضروری می باشد.

    کلید واژگان: مقایسه, آسیب شناسی, ورزش قهرمانی, وزارت ورزش و جوانان
    Alireza Heydarpanah, Abdolmohammad Taheri*, Alireza Ghasemizad
    Background & Aims

    Sports is one of the important human activities that has existed in almost every human society. Mankind has been familiar with this phenomenon for different ages and each civilization has a special approach to it. The thinkers of educational issues in the past realized the valuable aspects of sports and their great power in human socialization and normalizing and building a balanced social personality. Sports achieve success in the light of its compromising factors with other systems within the social system; because sport is one of the typical aspects of the social system and a complementary part of the social context, and it is affected by all the factors and aspects that make up this system. Therefore, the weakness of the economy undoubtedly affects sports; as the confirmation and non-support of religion from sports, it leads to weakness. Also, education and advertising, which is the sports system, should be adapted to them if it wants stability and success. Championship sports are one of the important pillars of sports development in the country. The development of championship sports in every country is a prerequisite for success in world competitions and the Olympics. In the past few decades, the competition between countries to win medals in international competitions has intensified. This has led the governments and sports organizations of countries around the world to increase the number of dedicated funds for championship sports. To achieve international success, the championship sports systems of the countries have become highly homogeneous and homogenous, and all of them follow almost the same systems. A championship sport is a sport that is defined to gain a ranked position and it is a competitive and organized sport that is performed according to specific rules and regulations to improve sports records and earn a rank with a medal. The responsibility of its support is on the non-governmental and private sectors with the support of the government, and its executive responsibility is on the non-governmental sector (federations and boards). As a reflection of the social system, championship sports have always had a strange connection with sports. The meaning of cultural development in championship sports is the expansion of norms, values, beliefs, symbols, etc. in sports, away from immoral issues and current common anomalies; Therefore, unlike the development of sports culture, which emphasizes increasing the participation of people in sports programs and paying more attention to the physical aspect, cultural development in sports includes all social, political, economic, identity and cultural aspects of sports. On the other hand, sports culture is a part of cultural development in sports. It can be argued that the research on the factors and criteria of cultural development in sports, especially championship sports, has received less attention or interest from researchers, educational institutions, and policymakers. Therefore, the purpose of the current research is to the pathology of championship sports in the Ministry of Sports and Youth (a case study of the General Department of Sports and Youth in Fars Province).

    Methods

    The current research is mixed research based on the theory of mixed theory. The types of data are collected and analyzed in a combined manner. Therefore, both the survey technique and the in-depth interview technique are used in this research. Also, this research is a field study in terms of the type of dealing with the investigated problem and entering into it. Therefore, this research is carried out in two stages: the first stage with a quantitative approach and a survey tool on the managers of sports and youth organizations of Fars province and active athletes, and the second stage with a qualitative approach and an in-depth interview tool. Based on the type of data collected and its analysis, this research was quantitative and according to the objectives and the nature of the research problem in the direction of "behavioral pathology of championship sports in the Ministry of Sports and Youth", an inductive qualitative method was used. In this research, the statistical population studied was all active athletes and employees of the General Department of Sports and Youth of Fars province, numbering 500 people. To determine the size of the studied sample based on the theoretical foundations of structural equations, a minimum sample size of 200 is suggested. Despite this, a larger sample size than this number may lead to a higher chi-square and decrease the model fit. Therefore, in this research, a sample size of 200 people was selected as stratified random sampling. The tools used in this research were the championship sport pathology questionnaire by Nouri et al. managers (2017) and the researcher's sports championship questionnaire (2018). After that, with the help of the predetermined format, content validity and reliability were determined as 0.964 and 0.758, respectively. To explain, the data extracted from the studied tools were analyzed in Lisrel software.

    Results

    The results showed that from the point of view of managers, the strongest relationship between the components and the pathology variable of championship sports is the structural component, and from the athletes' point of view, the strongest relationship between the components and the pathology variable of championship sports is the contextual variable.

    Conclusion

    In general, it can be acknowledged that from the point of view of the athletes, the most damage was related to the background factors in the Ministry of Sports and Youth of Fars Province, therefore, programs to change individual and social beliefs and attitudes are on the agenda of the authorities. be placed Also, from the point of view of managers, the most damage is related to structural factors in the Ministry of Sports and Youth of Fars province, therefore, changes in the components of structural factors are necessary. Organizational damage has a very broad concept that includes all internal and external aspects of the organization, which is considered a serious threat to the survival of the organization, and its timely detection is considered necessary for the maintenance and growth of the organization. Correct and timely diagnosis allows managers to always be aware of the current issues and problems of their organization and prevent them from becoming acute. Problems such as lack of interest of employees to work, lack of motivation, and ultimately the reduction of employee productivity, which leads to the reduction of organizational productivity, can be caused by inadequacies and damages in the system. There is employee performance management. The damages of the environmental fields are the damages that disturb the proper and correct relationship and interaction, or in other words, the timely and correct reaction of the organization with its neighboring environmental systems, and create a crisis in these relations. The relationship between structural, behavioral, and contextual factors is such that no phenomenon can occur outside of the interaction of these three branches. The relationship between these triads is a close relationship that is practically inseparable. In other words, there is no trinity between the three branches, but the trinity is the rule. Distinguishing and distinguishing these three aspects is purely theoretical to analyze and understand the concepts of phenomena.

    Keywords: Comparison, Pathology, Championship sport, Ministry of Sports, Youth
  • فاطمه رستمی*، مهدی حجتی
    مقدمه
    حمل دستی بار  شاغلین را در معرض اعمال نیرو، وضعیت های بدنی نامناسب و حرکت های تکراری قرار می دهد. هدف مطالعه حاضر ارزیابی ظرفیت حمل بار در وظایف دستی با دو روش KIM و معادله NIOSH بود.
    روش بررسی
    مطالعه توصیفی - تحلیلی در سال 1397 بر روی 25 نفر از کارگران صنایع کوچک شهرستان کبودراهنگ که در زمینه تولید آرد، سویس و کالباس، کربنات کلسیم رسوبی و مصالح ساختمانی با استفاده از دو روش KIM و معادله NIOSH انجام و نتایج با استفاده از ضریب کاپا و نرم افزار SPSS18 مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    با توجه روش KIM بالاترین و پایین ترین رتبه ریسک به ترتیب مربوط به فعالیت های بارگیری مصالح و انتقال مواد تولیدی بود. نتایج حاصل از معادله NIOSH به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار CLI را به فعالیت های بارگیری کیسه و انتقال مواد تولیدی اختصاص داد. نتایج نشان داد در هر دو روش فعالیت بارگیری مصالح به علت وزن زیاد بار، تعداد دفعات بالای بلند کردن بار، اختلاف ارتفاع زیاد محل برداشت و قرارگیری بار دارای ریسک بالایی است.
    نتیجه گیری
    هر دو روش سطح ریسک بالایی را در 92 درصد کارگران نشان داد. نتایج نشان داد هر دو روش در برآورد ریسک 71 درصد توافق داشتند. همچنین به دلایلی مانند اختلاف ارتفاع بین مبدا و مقصد جابجایی بار، تکرار بالای جابجای بار میزان احتمال ابتلا به اختلالات اسکلتی - عضلانی در همه ایستگاه های مورد بررسی بالا بود.
    کلید واژگان: KIM, NIOSH, حمل دستی بار, مقایسه
    Fatemeh ROSTAMI*, Mehdi HOJATI
    Introduction
    Manual handling expose workers force, awkward postures, and repetitive motions. The aim of the present study was the assessment of lifting capacity by the KIM and NIOSH equation methods.
    Methods
    This descriptive-analytical study was conducted in 2018 on 25 workers of small-scale industries in Kabudarahang active in production of flour, sausage and salami, precipitated calcium carbonate and building materials. It was conducted using KIM method and NIOSH equation and then the results were compared by Cohen’s kappa coefficient and SPSS software version 18.
    Results
    According to the KIM method, the highest and lowest risk ratings were for material loading and transferring the material, respectively. The results of the NIOSH equation, respectively, assigned the highest and lowest CLI values ​​to bag loading and material transferring activities. The results showed that, in both methods, the loading activity of the materials had high risk due to the high load weight, the number of times of lifting load, the high height difference of the harvest place and placement.
    Conclusion
    The results of evaluation of both methods showed that the risk level was high in 92% of the workers. The results of the two methods showed that both methods agreed on 71% risk estimation. Also, for reasons such as high altitude difference between the source and the destination of the load transporting and the high repetition of the load shift, the probability of musculoskeletal disorders was high in all the stations examined.
    Keywords: Assessment, Manual Material Handling, KIM, NIOSH
  • حسین نجفی*
    مقدمه

    از آنجایی که یادگیری ترکیبی، تلفیقی از نقاط قوت دو شیوه آموزش سنتی و الکترونیکی می باشد، این مطالعه با هدف مقایسه تاثیرآموزش به روش ترکیبی و سنتی در یادگیری دانشجویان ارشد دانشگاه پیام نور انجام گرفت.

    روش ها

    این مطالعه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل مبتنی بر کلاس درس LMS انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان ارشد دانشگاه پیام نور مرکز شیراز در نیم سال اول سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 30 بود که با کمک روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) منتصب شدند. داده ها با استفاده از آزمون های t و آنالیز کوواریانس از طریق نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان در گروه های آزمایش و کنترل در نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (7/756= f در سطح آلفای 0/05). همچنین نتایج حاکی از برتری میانگین گروه آزمایشی (14/0987) در ارزیابی نهایی نمرات محیط یادگیری ترکیبی در مقایسه با آموزش سنتی بود (12/9361)، به میزان 1/3806 نمره بود.

    نتیجه گیری

     آموزش ترکیبی به دلیل تلفیق نقاط قوت دو شیوه آموزش سنتی و الکترونیکی، تصویرسازی ذهنی، خود تنظیمی و  خود انگیزشی یادگیری در دانشجویان در مقایسه با آموزش صرف سنتی، می تواند بر کیفیت یادگیری در قالب حفظ و نگهداری نمرات اثرگذارتر باشد

    کلید واژگان: تدریس سنتی, یادگیری الکترونیکی, مقایسه, روش ترکیبی, دانشجو
    H Najafi*
    Introduction

    Since blended learning is a combination of the strengths of both traditional and electronic teaching methods, so the main purpose of this research is to compare the effect                of blended and traditional teaching on students´ learning  at Master´s degree in Payame Noor university.

    Methods

    This is an experimental research, by using pretest-posttest and control group based on LMS classroom. The population consisted of all the masters´ students of Shiraz Payame Noor University (PNU) in the first academic year of 2018-2019 (N=30) that were divided into experimental and control group via census sampling method (15 students in each group). Data   were analyzed by T-test and covariance (ANCOVA) through SPSS.

    Results

    Results indicated a significant difference between the experimental and control groups in pretest and posttest scores at the 0.05 level (F=7.756). In the final evaluation, the results indicated the superiority of the mean score of experimental group (14.0987) in blended teaching to control group in traditional instruction (12.9361).

    Conclusion

    Blended teaching because of combining the strengths of the two methods of traditional and e-learning, mental imagery, self-regulation and self-motivating learning in students can be more effective on the quality of learning in terms of maintaining and maintaining grades compared to traditional education.

    Keywords: Traditional Teaching, e-learning, Comparison, Blended Methods, student
  • شکوه صادقی، بیژن صبور، یاسر عزیزی، محمدرسول توحیدنیا، شهریار معینیان کرمانشاهی، جمال حسینی
    زمینه
    رضایت شغلی به عنوان مهمترین نگرش، به طرز تلقی یا قضاوتی که کارکنان نسبت به شغل و سازمان خود دارند باز می گردد. هدف این مطالعه تعیین میزان رضایت شغلی و عوامل مرتبط با آن درکارکنان هوشبری واتاق عمل مراکز آموزشی، درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال1391 بود.
    روش ها
    مطالعه ایی است توصیفی- تحلیلی، نمونه پژوهش شامل کلیه کارکنان هوشبری و اتاق عمل مراکز آموزشی، درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه (309 نفر) در سال 1391 بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون (76% R=) اندازه گیری شد و روایی محتوایی پرسشنامه به تایید 10 نفر از افراد متخخص رسید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل و تحلیل واریانس ANOVA استفاده شد و سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    یافته ها
    رضایت شغلی کارکنان هوشبری از اتاق عمل بیشتر بود. میزان رضایت شغلی در بیمارستان امام خمینی (ره) از بقیه مراکز بیشتر و در بیمارستان معتضدی از بقیه مراکز کمتر بود. میزان رضایت شغلی کارکنان در مراکز آموزشی، درمانی مختلف در حد متوسط ارزیابی شد. رضایت شغلی با هیچ کدام از متغیرهای پژوهش رابطه معنا داری نداشت. در حیطه های بررسی شده بیشترین عامل نارضایتی شغلی در حیطه امنیت شغلی بود (6/24 %).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج مطالعه مشخص گردید رضایت شغلی کارکنان در حد متوسط بود. افزایش و پرداخت به موقع کارانه و مزایا، ایجاد امکانات رفاهی، عدم وجود تبعیض در جهت افزایش رضایت شغلی این قشر ضروری می باشد.
    کلید واژگان: مقایسه, رضایت شغلی, کارکنان هوشبری, کارکنان اتاق عمل
    Shokooh Sadeghi, Bijan Sabour, Yasser Azizi*, Mohammad Rasool Tohidnia, Shahriar Moeenian Kermanshahi, Jamal Hoseini
    Background
    Job satisfaction, as the main attitude, refers to employees’ judgment toward their job and organization. This research strives to determine the level of job satisfaction among Anesthesia and Operating room staffs of Kermanshah University of Medical Science.
    Methods
    This is a descriptive – analytical research. All staffs (n=309) working in Anesthesia and Operating room of Kermanshah University of Medical Science constitute the population of this study. Data are collected and analyzed using a self-made questionnaire and SPSS software (Version 16).
    Results
    the level of job satisfaction at different health and education centers were 52.4%. Job satisfaction had no significant relationship with any of the variables. The level of job satisfaction among anesthetics was more than operating room staffs.
    Conclusions
    Results obtained in this study indicate that employee were in average level of job satisfaction. Thus, authorities are recommended to increase job satisfaction by reducing the causes leading to employee dissatisfaction.
    Keywords: Job Satisfaction, Anesthesia Employee, Operating room Employee
  • زهره عنبری، نادر زرین فر
    امروزه برنامه های رشد و بالندگی اعضای هیات علمی، از جمله استراتژی های نوین به منظور حفظ و ارتقای سطح دانش و عملکرد اساتید به شمار می رود، پژوهش حاضر نیز با هدف مقایسه ی نیازهای آموزشی اساتید دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1391 انجام پذیرفت. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، نیاز آموزشی 158 عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در شش حیطه مورد تایید وزارت متبوع شامل: حیطه های مهارت های تدریس، پژوهشی، توسعه ئی فردی، اجرایی مدیریتی، ارائه خدمات درمانی و فعالیت های خارج دانشگاه توسط یک چک لیست 61 گویه ای که با طیف لیکرت طبقه بندی شده بود به روش خودارزیابی توسط اساتید نیازسنجی و مورد مقایسه قرارگرفت. روایی و پایایی چک لیست مورد تایید قرار گرفت و داده ها نیز از طریق نرم افزار EPI6 و آزمون ANOVA تحلیل شد. در این مطالعه به ترتیب اولویت توسعه ی فردی، اولویت پژوهشی، اولویت آموزشی، اولویت اجرایی مدیریتی، اولویت ارائه خدمات درمانی و اولویت فعالیت های خارج دانشگاه به عنوان مهمترین نیاز آموزشی اساتید این دانشگاه ارزیابی شد. بین حیطه های مورد ارزیابی با جنسیت اساتید و دانشکده ی محل خدمت اختلاف معناداری مشاهده نشد (P>0/05). اما بین حیطه ها با نوع استخدام اساتید، مرتبه ی علمی و سابقه ی خدمت اختلاف معناداری مشاهده گردید (P<0/05). این پژوهش بر لزوم انجام نیازسنجی و نیز انطباق برنامه ها با نیاز واقعی اساتید تاکید نموده و آن را به عنوان محور اصلی ارتقای کیفیت آموزش علوم پزشکی و نیز ارتقای کیفیت خدمات سلامت ذکر می-نماید.
    کلید واژگان: نیازسنجی, مقایسه, برنامه رشد و بالندگی, اعضای هیات علمی, دانشگاه علوم پزشکی
    Zohre Anbari, Nader Zarinfar
    Nowadays، faculty members'' developmental programs have been considered as modern strategies in order to promote and revenue teachers'' knowledge. This study aimed to comparative educational needs of faculty members in Arak University Colleges of Medical Sciences in 2012. In this cross-sectional study، educational needs of 158 faculty members were assessed in six ranges confirmed by followed ministry. These ranges contained: teaching skills، research، individual development، management executive، remedial services and outside-university activities. Data were collected by 61-section checklist in Liker. The validity and reliability of this checklist was confirmed. Data was analyzed through Epi6 and ANOVA test. In this study، the individual development priorities، research priorities، education al priorities، executive management priorities، preferences and priorities of health care services were evaluated as most of the educational needs. There was no significant difference between assessed ranges with sex and kind of faculty (P> 0. 05) but there was significant difference between type of employment، scientific degree، and record of service with assessed ranges (P< 0. 05). This study emphasizes on the necessity of needs and also adapted programs based on faculty members'' actual needs and mentioned as the main pivot to promote both medical educational quality and health services quality.
    Keywords: Assessment, Comparison, Developmental program, Faculty members, Medical Sciences University
  • ندا بابایی، شقایق نوری بیات *، غلامرضا جانی، حمیدرضا صفی پور
    سابقه و هدف
    کنترل مکانیکی پلاک روش اصلی جلوگیری از ایجاد پوسیدگی و بیماری های پریودنتال است. از میان روش های مکانیکی، استفاده روزانه از مسواک بهترین روش دستیابی به سلامت دهان و دندان به شمار می رود و یکی از عواملی که در کارایی مسواک زدن موثر است طرح و شکل مسواک می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه کارایی 2 نوع مسواک ایرانی رایج در مقایسه با مسواک خارجی در برداشت و کاهش پلاک میکروبی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 30 دانشجوی دختر دندانپزشکی دانشکده دندانپزشکی بابل که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام گرفت. مسواک خارجی در این مطالعه Oral B ساخت کشور آلمان مدل Cross action و مسواک های ایرانی پنبه ریز مدل Classic و پنبه ریز مدل Cross action بودند. پس از نمونه گیری به دانشجویان توصیه شد به مدت 24 ساعت قبل از مراجعه از هیچ وسیله و روشی برای بهداشت دهان خود استفاده نکنند. پس از 24 ساعت، طی اولین مراجعه برای تمامی نمونه ها پروفیلاکسی انجام و میزان شاخص پلاک قبل از مسواک زدن با استفاده از شاخص O’Leary تعیین و در فرم مخصوص ثبت شد. برای یکسان شدن شرایط، روش انتخابی Bass برای مسواک زدن آموزش داده شد. سپس نمونه ها به صورت تصادفی به 3 گروه 10 تایی تقسیم شدندو سه نوع مسواک برای استفاده در هفته های اول و دوم و سوم تعیین گردید. میزان شاخص پلاک بعد از استفاده از هر نوع مسواک به مدت یک هفته ثبت شد. این فرآیند در مورد مسواک های دوم و سوم نیز تکرار شد. در این مطالعه اثر سه نوع مسواک در کاهش پلاک دندانی در هر فرد با خودش از طریق آزمون آماری Test paired مقایسه و جهت تعیین برتری میان سه گروه از آزمون آماری ANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    در این مطالعه کاهش آماری معنی داری پس از استفاده از هر سه نوع مسواک به عنوان یکی از اصلی ترین روش های مکانیکی حذف پلاک نشان داده شد که این مطلب ضرورت استفاده مرتب از مسواک را نشان می دهد. کاهش پلاک ایندکس در مسواک Oral -B Cross Action از همه بیشتر و در پنبه ریز Classic از همه کمتر بود (001/0 P ≤). در مورد مقایسه دو تایی مسواک ها، مسواک Oral B Cross Action نسبت به نوع پنبه ریز معمولی تفاوت معنی دار آماری از نظر میانگین کاهش پلاک ایندکس داشت (018/0= P) اما همین مسواک در مقایسه با همتای ایرانی خود یعنی پنبه ریز مدل Cross Action تفاوت آماری معنی داری را از نظر میانگین کاهش پلاک ایندکس نشان نداد (797/0 = P).
    نتیجه گیری
    با مقایسه سه مسواک Oral B Cross Action، پنبه ریز مدل Classic و پنبه ریز Cross Action مشخص گردید که در میزان کاهش پلاک ایندکس تفاوت معنی داری بین دو مسواک Oral B Cross Action و پنبه ریز cross Action در کاهش ایندکس پلاک وجود ندارد. اما تفاوت معنی داری بین این دو مسواک با مسواک پنبه ریز مدل Classic در این ایندکس وجود داشت.
    کلید واژگان: پلاک میکروبی, مسواک, روش Bass, مقایسه, کنترل پلاک, بهداشت دها
    Dr. Neda Babaie, Dr. Shaghayegh Noori Bayat *, Dr. Gholam, Reza Jani, Dr. Hamid, Reza Safipour
    Objective
    Mechanical plaque removal namely tooth brushing is the most commonly used oral hygiene technique.. Efficacy of tooth brushing is influenced by the design and shape of toothbrush. This study aimed to compare the efficacy of two common Iranian tooth brushes with a foreign made one in plaque removal.
    Methods
    Thirty female dental students were selected in Babol University, School of Dentistry using simple randomized sampling. The inclusion criteria were no systemic disease, no history of drug intake, absence of tooth crowding, absence of severe malocclusion, no removable or fixed orthodontic appliances,, no smoking and no toothache. Oral B Cross Action(Germany),, Panberes Cross Action and Panberes Classic tooth brushes were used. Students were asked not to brush their teeth for 24 hours before the recall visit. At the first visit, subjects received oral prophylactic procedures and the plaque index was recorded before brushing for all subjects using O’ Leary plaque index. In order to match the conditions, Bass tooth brushing technique was instructed to subjects. Students were then randomly divided into 3 groups of 10. The subjects were provided with the three toothbrushes for use in the first, second and third weeks. The plaque index was recorded after using each toothbrush for one week Paired t-test was used to compare the efficacy of toothbrushes in plaque removal in the same subject while ANOVA was applied for the comparison between the three toothbrushes.
    Results
    Significant reductions were observed in plaque index after using each toothbrush. Plaque index reduction was the highest for Oral B Cross Action and the lowest for Panberes Classic (P=0.001). Oral B Cross Action had a significant difference with Panberes Classic in mean plaque index reduction(P=0.018). Panberes Cross Action and Oral B Cross Action were not significantly different in this respect (P=0=797).
    Conclusion
    Oral B Cross Action and Panberes Cross Action were not significantly different in terms of plaque index reduction. However, the mentioned two toothbrushes had a significant difference in this respect with Panberes Classic.
    Keywords: Dental plaque, Toothbrush, Bass technique, Comparison, Plaque control, Oral hygiene
  • اسحاق علی صابری، فریدون سرگلزایی اول *، سیدمحسن حسینی گوشه، مریم قمری
    سابقه و هدف
    پرفوراسیون فورکای دندان یکی از حوادث حین درمان است که پیش آگهی درمان اندودنتیک را به گونه ای جدی تحت تاثیر قرار می دهد. پیش آگهی درمان ناحیه پرفوراسیون فورکا، به پیشگیری از عفونت باکتریایی در ناحیه پرفوراسیون بستگی دارد. بنابراین استفاده از یک ماده دارای سازگاری بافتی برای ایجاد مهر و موم کامل ناحیه پرفوراسیون دارای اهمیت فراوان است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان ریزنشت MTA و OCP در پرفوراسیون های ناحیه فورکا انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تجربی حاضر 70 دندان مولر مندیبل انسان با ریشه های متباعد، ناحیه فورکای دست نخورده و آپکس فرم گرفته انتخاب شدند. دندان ها بطور تصادفی به چهار گروه، دو گروه آزمایشی، (30= n) و دو گروه کنترل مثبت و منفی(5= n) تقسیم شدند. سپس حفره پرفوراسیون در کف فورکای هر دندان ایجاد گردید. در گروه های آزمایشی یک و دو، حفره پرفوراسیون به ترتیب با OCP و MTA ترمیم شد. در گروه کنترل مثبت، حفره پرفوراسیون توسط هیچ ماده ای مسدود نگردید و در گروه کنترل منفی حفره پرفوراسیون ایجاد نگشته، در هر گروه، حفره دسترسی توسط cavit ترمیم گردید. دندان ها به مدت 48 ساعت در محیطی با رطوبت 100 % قرار داده شدند. سپس اپکس ریشه ها بوسیله موم چسب مسدود شدند و همه نواحی خارجی دندان، به جز 5/0 میلی متر اطراف حفره پرفوراسیون، توسط دو لایه لاک ناخن پوشیده شد. نمونه ها به مدت چهار روز در جوهر هندی غوطه ور و سپس در جهت باکولینگوالی برش زده شده، قطعات از هم جدا شدند. میزان نفوذ رنگ بوسیله استریومیکروسکوپ و با بزرگنمایی 25 برابر، مورد بررسی قرار گرفت. داده های بدست آمده توسط آزمون آماری T مستقل مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گروه کنترل منفی هیچگونه ریزنشتی مشاهده نگردید. در گروه کنترل مثبت، رنگ به طور کامل از تمامی دیواره ها نفوذ کرده بود. میزان نفوذ رنگ در گروه های آزمایشی OCP و MTA به ترتیب 64/1 و 22/1 میلی متر بود. آنالیز آماری داده ها نشان داد که قابلیت سیل کنندگی MTA بطور معنی داری بیشتر از OCP می باشد (0001/0> P).
    نتیجه گیری
    OCP از نظر قابلیت سیل کنندگی نمی تواند جایگزین قابل قبولی برای MTA باشد.
    کلید واژگان: اکتا کلسیم فسفات(OCP), MTA, پرفوراسیون, فورکا, ریزنشت, مقایسه
    Dr. Eshagh, Ali Saberi, Dr. Fereydoon Sargolzaei Aval *, Dr. Mohsen Hosseini Goosheh, Dr. Maryam Ghamari
    Objective
    Furcal perforation is an undesirable complication that may occur during root canal therapy and seriously compromises the prognosis of endodontic treatment. The prognosis of furcal perforation repair depends on the prevention of bacterial infection of the perforation site. Thus, use of a biocompatible material for complete sealing of the perforation site is critically important. This study aimed to compare the microleakage of mineral trioxide aggregate (MTA) and octacalcium phosphate (OCP) for furcal perforation repair.
    Methods
    This experimental study was conducted on 70 human mandibular molars with divergent roots, intact furcation site and completely formed apices. The teeth were randomly divided into 4 groups of two experimental (n=30), one positive control and one negative control group (n=5). The furcation floor was then perforated. In the first and second experimental groups, furcation perforations were repaired with OCP and MTA, respectively. In the positive control group, the perforation was left untreated and in the negative control group no furcal perforation was created. The access cavity in all groups was filled with Cavit. The teeth were stored in 100% humidity for 48h. Root apices were sealed with sticky wax and the entire external surface of teeth except for 0.5 mm around the perforation site was covered with two coats of nail polish. The specimens were immersed in India ink for 4 days and then sectioned in half buccolingually. The sections were separated and dye penetration was evaluated using a stereomicroscope at 25X magnification. Obtained data were analyzed using independent t-test.
    Results
    No microleakage was observed in the negative control group. In the positive control group, the dye had completely penetrated into the walls. The amount of dye penetration was 1.64 and 1.22 mm in the OCP and MTA groups, respectively. Statistical analysis of data revealed that the sealability of MTA was significantly greater than that of OCP (P<0.0001).
    Conclusion
    OCP cannot be an acceptable alternative to MTA in terms of sealability.
    Keywords: Octacalcium phosphate (OCP), Mineral trioxide aggregate (MTA), Perforation, Furcation, Microleakage, Comparison
  • زهره عنبری، رحمت الله جدیدی
    سابقه و اهداف
    طراحی ابزاری مناسب برای سنجش توانمندی دستیاران بنابر نقش ویژه آنان در نظام آموزشی درمانی دانشگاه ها بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان آموزش عالی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه آزمون ارتقاء دستیاران در دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی - تحلیلی 750 سوال از آزمون ارتقاء دستیاران در گروه های جراحی، داخلی، اطفال، زنان و بیهوشی از ابعاد رعایت اصول ساختاری، سطح پوشش تاکسونومی، شاخص های تمیز و دشواری و نیز میزان پوشش اهداف یادگیری در دانشگاه علوم پزشکی اراک مقایسه شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل: چک لیست استاندارد میلمن، چک لیست تعیین سطح تاکسونومی و پوشش اهداف و نیز دستگاه تصحیح اوراق (OMR) بود. روایی و پایایی ابزارها تایید گردید و داده ها بر اساس آزمون های x2 و anowa تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد، گروه زنان با میانگین (2/4 ± 5/4) دارای کم ترین اشکال ساختاری، گروه داخلی از بعد پوشش بالاترین سطح تاکسونومی (40% در سطح کاربرد و 47% در سطح فهم) و گروه جراحی بالاترین درصد پوشش اهداف یادگیری (7/90%) و نیز به عنوان مناسب ترین سوالات از بعد شاخص دشواری (3/67%)و تمیز (5/73%)سوالات در مقایسه با سایر گروه ها ارزیابی شد. بین اشکالات ساختاری، پوشش اهداف یادگیری و سوالات استاندارد در بین گروه های آموزش بالینی اختلاف معناداری مشاهده گردید (001/0 = P).
    تیجه گیری: این پژوهش بر لزوم تقویت تیم های ارزیابی آزمون، ارتقاء سیستم های الکترونیکی تحلیل آزمون، برگزاری کارگاه های آموزشی و کنترل سوالات قبل از برگزاری آزمون تاکید نموده و اعمال سیاست های تشویقی و انجام مشاوره با کارشناسان تعلیم و تربیت و روان سنجی آزمون را به عنوان اثربخش ترین استراتژی ها ذکر می نماید.
    کلید واژگان: مقایسه, آزمون, ارتقاء دستیاران, دانشگاه علوم پزشکی
    Z. Anbari, R. Jadidi
    Introduction
    Designing a tool for measuring of residents’competency with attention to their main role in ducation and practice of university. This study aims to assess the residents’ promotion tests of clinical epartments at Arak University of Medicals Sciences.
    Methods
    This cross- sectional study that was undertook in 2010 at Arak University of Medical Sciences. even hundred and fifty multiple choice questions related to resident promotion tests in surgery, internal edicine, pediatrics, gynecology and anesthesiology was compared. Questionnaire of each department ontained 150 questions. hese questions were evaluated in the following domains: structure, Blum taxonomy, discrimination and ifficulty index of questions and compliance to the core curriculums. Data gathering tool were: Millmen tandard check list for evaluating questions’ structure and check list for evaluating Blum taxonomy and core urriculum and OMR system for evaluating discrimination and difficulty index. The validity and reliability f tools was confirmed and data were analyzed using by ANOVA and X2 tests.
    Results
    Results showed gynecology department had structural problem (4.5±4.2) compared with other epartments. Internal medicine department had the highest Blum domain (40% application and 47% omprehension), surgery department had the highest learning aims (90.7%) and was assessed as the most suitable questions from difficulty index (67.3%) and discrimination index (73.5%). There was significant difference between structural problem, core curriculum and rate of standard questions in various clinical epartments (P=0.001).
    Conclusion
    This study confirmed the necessity of test assessment in universities, to form effective educational workshops, control of questions before exams and incentives for clinical departments to design standard questions. Development of electronic question analysis system is recommended.
    Keywords: Comparison, exam, resident's promotion, university of medical sciences
  • مجتبی حبیبی، ابراهیم خدایی، بلال ایزانلو
    نظریه های کلاسیک آزمون و سوال پاسخ در ساخت و تحلیل آزمون ها و پرسش نامه ها کاربرد زیادی دارند. نظریه سوال پاسخ به دلیل وجود نقطه ضعف های متعدد نظریه کلاسیک پا به عرصه وجود گذاشت. اگر چه این نظریه نقطه ضعف های اصلی نظریه کلاسیک را جبران نمود و انجام کارهایی مثل سنجش انطباقی و تشکیل بانک سوال در بطن آن را امکان پذیر کرد، ولی دلایل قطعی برای حذف کامل نظریه کلاسیک وجود ندارد و این نظریه هنوز در حوزه های متعدد علمی مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعه پیشینه نشان می دهد که نظریه سوال پاسخ توسعه نظریه کلاسیک در غالب مدل های پیچیده تر و کامل تر است نه رقیب آن. تفاوت اصلی این دو نظریه در این است که نظریه سوال پاسخ، سوال محور، ولی نظریه کلاسیک، آزمون محور است. این موضوع پیامدهای مختلفی در پی داشته است. به عنوان مثال، مدل سازی خطای اندازه گیری در نظریه سوال پاسخ در سطح سوال و در نظریه کلاسیک در سطح آزمون است. در عمل، نظریه سوال پاسخ در مواجهه با مشکلات پیش روی نظریه کلاسیک مثل خطاهای استاندارد شرطی، طراحی آزمون های موازی، هم ترازسازی، بررسی سوگیری سوال و سنجش انطباقی، عملکرد موفقی داشته است. در مقاله حاضر اصول، مبانی، مزایا و معایب هر دو نظریه مورد مقایسه قرار گرفته اند.
    کلید واژگان: نظریه کلاسیک, نظریه سوال پاسخ, مقایسه, مزایا و معایب
    Mojtaba Habibi, Ebrahim Khodaie, Balal Ezanloo
    The classical test theory (CTT) and item response theory (IRT) are widely used in construction and analysis of exams and questionnaires. Because of the various shortcomings of CTT, IRT has been designed. Even though IRT has overcome most of the limitations of CTT and has made computer adaptive testing possible, it is still important to point out that not enough reasons exist to totally discard CTT. This theory is still in use in different scientific fields. Previous studies have showed that IRT is complementary to CTT, and is not a competitive model. The main difference between these two theories is that CTT is test-based, but IRT is item-based; for example, measurement error modeling in CTT and IRT were done in the test and item level, respectively. In practice, the IRT is shown to have very good performance in dealing with the problems presented in the CTT model; such as conditional standard errors, developing parallel tests, equating, and item bias and adaptive testing. In this study IRT and CTT are explored and the weaknesses and advantages of both theories have been discussed.
    Keywords: Classical test theory, Item response theory, Weakness, advantage
  • اعظم جوکار، زینت محبی، سکینه گرمزنژاد، محبوبه شریفی
    زمینه و هدف
    عفونت ها عامل بزرگ ایجاد مرگ و میر و ناتوانی هستند. از جمله، عفونت های بیمارستانی که در خلال بستری شدن در بیمارستان و یا متعاقب آن ایجاد می شود. این نوع عفونت ها در طول درمان، از بیماری به بیمار دیگر، از وسایل، کارکنان و یا مراجعان سرایت می کند. شیوع این معضل 12-6% و در بعضی کشورهای در حال توسعه تا 65% تخمین زده شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر ضدعفونی با الکل ایزوپروپیل و الکل اتانول بر کاهش میزان آلودگی وسایل معاینه پزشکی انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه نیمه تجربی در بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج (سال 1385) انجام گرفته است. نمونه های لازم شامل گوشی پزشکی، دماسنج، لارنگوسکوپ، افتالموسکوپ (29 مورد) از بخش های اطفال و مراقبت های ویژه نوزادان انتخاب شد. در مرحله اول از روی وسایل معاینه نمونه برداری و سپس سطوح همان وسایل با الکل اتانول 70% ضدعفونی شد. بعد از ضدعفونی مجددا نمونه برداری انجام گرفت و نمونه های برای کشت به آزمایشگاه ارسال شد. در مرحله دوم به فاصله چهار هفته همین فرایند با استفاده از الکل ایزوپروپیل انجام گرفت و نتایج کشت دو مرحله با هم مقایسه شد.
    یافته ها
    در هر دو مرحله قبل از ضدعفونی میکروارگانیسم هایی مانند کلپسیلا، انتروباکتر، سودوموناس، اشرشیاکلای و استافیلوکوک بر روی وسایل وجود داشت. در مرحله اول بعد از ضدعفونی با الکل اتانول دو مورد کشت مثبت مشاهده شد (استافیلوکوک و اشرشیاکلای)، ولی در مرحله دوم بعد از ضدعفونی با الکل ایزوپروپیل، کشت مثبتی گزارش نگردید.
    نتیجه گیری
    به طور کلی نتیجه این مطالعه بر تاثیر بهتر الکل ایزوپروپیل دلالت دارد. شاید بتوان گفت چون برای تاثیر بهتر الکل اتانول به دما و زمان کافی نیاز است، با توجه به لزوم داشتن سرعت عمل در بخش های حساس، بهتر است از مواد با ویژگی تاثیر سریع و بدون نیاز به شرایط خاص استفاده شود که الکل ایزوپروپیل دارای این ویژگی ها است.:
    کلید واژگان: مقایسه, تاثیر, الکل ایزوپروپیل, الکل اتانول, آلودگی, وسایل معاینه
    A. Jokar(Msc.), Z. Mohebi, S. Garmaznejad(Msc.), M. Sharifi
    Background and Aim
    Hospital infections are still one of the main causes of death. These infections may be transferred from one patient to another or through medical devices. The prevalence of hospital-acquired infection is 6%-12%. This rate increases to about 65% in some underdeveloped countries. The goal of this study was to compare the efficacy of Isopropyl alcohol and Ethanol in disinfection in pediatrics ward and neonatal intensive care unit.Methods & Materials: In this trial, 116 specimens were collected from medical devices before and after disinfecting with Isopropyl alcohol and Ethanol. In order to assess the exact effect of these two disinfectants, some of the medical devices were exposed directly to microorganism colonies and then were disinfected using Isopropyl alcohol or Ethanol. Samples were cultured on Petri dishes.
    Results
    The results of cultured specimens before disinfection showed that some microorganisms such as Staphylococcus, Escherichia-Coli (E. coli), Pseudomonas, and Enterobacter were grown on medical devices. After disinfection, only two microorganisms grew (staphylococcus and Escherichia-Coli) on devices that were disinfected with Ethanol; and there were no growth on the devices that were disinfected with Isopropyl alcohol.
    Conclusion
    The results of the study showed that the Isopropyl Alcohol is more effective in disinfecting than the Ethanol. Since the Ethanol needs more time and specific procedures to act, it should be better to use disinfectants like Isopropyl Alcohol that acts faster and simpler.
  • علی فخاری، عزیزه فرشباف خلیلی، احد فرشباف خلیلی، حسین آقازاده، حسین کوشاور، حکمت آبیار، زهرا حسینی پور
    زمینه و اهداف
    حافظه در امر یادگیری اهمیت ویژه ای داشته و بدون آن لااقل از لحاظ بیولوژیک یادگیری امکان پذیر نیست. از آنجائیکه مقدار زیادی از فعالیتهای پردازشی خبر در حافظه کوتاه مدت انجام می گیرد عوامل تاثیر گذار برآن حائز اهمیت فراوان می باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار در حافظه کوتاه مدت مصرف سیگار می باشد. در این مطالعه میانگین بهره حافظه کوتاه مدت در مردهای سیگاری و غیر سیگاری مورد بررسی مقایسه ای قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه ای بود. افراد مورد پژوهش شامل 50 نفر مرد سیگاری و 50 نفر مرد غیر سیگاری 40-30 ساله شاغل در بیمارستانهای دولتی تبریز بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی آسان انتخاب شدند. برای هر دو گروه تست پرسشنامه سلامت عمومی انجام گردید که گروه آسیب پذیر از نمونه خارج و بر روی گروه غیر آسیب پذیر تست حافظه وکسلر انجام گردید. داده ها در این مطالعه به روش کاغذ مدادی با تفسیر و نمره گذاری تست حافظه وکسلر جمع آوری شد و پس از جمع آوری داده ها و کد گذاری و ورود به کامپیوتر با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی (T-TEST) تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین بهره حافظه کوتاه مدت مردهای غیر سیگاری بهتر از میانگین بهره حافظه کوتاه مدت مردهای سیگاری می باشد. میانگین بهره حافظه مردهای غیر سیگاری برابر با 00/99 و میانگین بهره حافظه مردهای سیگاری برابر با 50/92 بود (017/0= P).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص گردید که سیگار و استعمال دخانیات می تواند نقش منفی در عملکرد حافظه کوتاه مدت داشته باشد.
    کلید واژگان: مقایسه, حافظه کوتاه مدت, مردان سیگاری و مردان غیر سیگاری
  • طاهره خامه چیان، زهره طبسی، طاهره مازوچی، اعظم مصداقی نیا
    زمینه و هدف
    تست پاپ اسمیر، از بهترین روش های غربالگری بیماری های دهانه رحم به ویژه ضایعات بدخیم آن می باشد. مساله مهم، تهیه نمونه با کیفیت مناسب است. کیفیت نامناسب نمونه پاپ اسمیر، در برخی موارد پاتولوژیست پزشک و بیمار را سردرگم میکند. لذا تلاش در جهت تعیین بهترین وسیله نمونه گیری پاپ اسمیر، از سالها پیش آغاز شده و کماکان ادامه دارد. این تحقیق، مطالعه ای مقایسه ای بین سه روش نمونه گیری پاپ اسمیر می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه روش های تهیه نمونه پاپ اسمیر و ارایه بهترین روش بر اساس کیفیت مناسب تعریف شده برای نمونه است.
    روش کار
    طی یک مطالعه مقطعی از 600 خانم مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی زنان (کاشان) که واجد شرایط نمونه گیری بودند، تست پاپ اسمیر به سه روش (سواب- اسپچولا)، (سیتوبرس- اسپچولا) و (اسپچولا به تنهایی) اخذ شد. هر روش به صورت تصادفی و به ترتیب پذیرش افراد، روی 200 نفر اعمال گردید. تفسیر لامها به صورت همگون، توسط پاتولوژیست و به طریق ناآگاه (Blind) انجام شد. در نهایت، کیفیت اسمیر به صورت مناسب و نامناسب اعلام گردید.
    نتایج
    از میان 200 مورد نمونه گیری به روش (سواب- اسپچولا)، 150 مورد (75 درصد) اسمیر با کیفیت مناسب و 50 مورد (25 درصد) اسمیر با کیفیت نا مناسب حاصل شد. از میان 200 مورد نمونه گیری به روش (سیتوبرس- اسپچولا)، 188 مورد (94 درصد) اسمیر با کیفیت مناسب و 12 مورد (6 درصد) اسمیر با کیفیت نامناسب به دست آمد و بالاخره این که از میان 200 مورد نمونه گیری به روش (اسپچولا به تنهایی)، 176 مورد (88 درصد) اسمیر با کیفیت نامناسب و 24 مورد (12 درصد) اسمیر با کیفیت نامناسب حاصل گشت. تفاوت بین نسبت کیفیت پاپ اسمیر در دو روش نمونه گیری سواب اسپچولا و اسپچولا (P=0.0013)، سواب اسپچولا و سیتوبرس اسپچولا (P<0.0001) و اسپچولا (P<0.036) معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که (سیتوبرس) در مقایسه با سایر روش ها، بالاترین میزان اسمیر با کیفیت مناسب را در اختیار می گذارند. بنابراین لازم است تا مزایای استفاده از سیتوبرس، همراه با نحوه کاربرد آن، هر چه بیشتر در سطح سیستم بهداشتی درمانی کشور بیان شود تا علاوه بر غربالگری مطلوبتر بیماری های سرویکس، جوانب اقتصادی و فرهنگی مساله نیز ملحوظ گردد.
    کلید واژگان: پاپ اسمیر, کیفیت اسمیر, روش نمونه گیری, سیتولوژی, مقایسه
    Khamechian T., Tabasi Z., Mazuchi T., Mesdaghinia A
    Background And Aim
    Pap smear test is considered the best screening method for cervical disease, especially for malignant lesions. The crucial factor here is obtaining high-quality samples, as poorly-prepared ones cause a great deal of confusion for patients and physicians alike. Attempts to define an ideal sampling technique have been going on for many years, and in this study we compare three different sampling methods to determine which one provides the best quality.
    Materials And Methods
    This interventional study was performed in a private obstetrics-gynecology clinic and involved 600 women who met the criteria for cervical screening. The Pap test was done by three different
    Methods
    "Swab spatula", "Cytobrush – spatula" and "Spatula only".
    Results
    Each method was performed on 200 randomly-selected patients. Cytopathologic examination was done by a single pathologist and in a blind fashion. For each specimen, a quality rating was reported as "satisfactory" or "unsatisfactory". Among the 200 samples obtained by the "Swabspatula” method, 150 (75%) were of satisfactory quality and the remaining 50 cases (25%) were rated as unsatisfactory. As for the cytobrush–spatula group, 88 samples (94%) were satisfactory and 12 (6%) were unsatisfactory. Finally, 179 samples (88%) in “Spatula-only” group were satisfactory and 24 (12%) were unsatisfactory. The difference in the proportion of good-quality samples was significant in pairwise comparisons between the three
    Methods
    swab-spatula versus spatula-only (P = 0.0013), swab-spatula versus cytobrush-spatula (P = 0.0001) and cytobrush-spatula versus spatula-only (P = 0.036).
    Conclusion
    The study revealed that the cytobrush-spatula sampling method yielded the highest proportion of high-quality samples. Hence, it would be desirable to familiarize physicians, midwives and other health care workers in this country with the technique of cytobrush cervical sampling and its potential advantages. However, financial and cultural aspects must be taken into account before adopting the procedure for routine cervical screening in Iran.
  • محمد علی محمدی، بهروز داد خواه
    سابقه و هدف
    عقب ماندگی ذهنی در 3-2 درصد کل یک جامعه دیده می شود و مشکل بزرگی برای هر خانواده و جامعه ای به حساب می آید. خانواده هایی که از کودک عقب مانده شان در خانه مراقبت می کنند در محاصره مسایل متنوع در همه اشکال و اندازه ها قرار دارند. شناسایی مشکلات آنان وعوامل مرتبط با آن می تواند در حمایت و راهنمایی خانواده توسط سازمان های حمایتی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه نیز با هدف تعیین مشکلات روانی- اجتماعی پدران و مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه مشکلات آنان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است در این مطالعه با نمونه گیری آسان و تداومی 60 نفر از والدین کودکان عقب مانده ذهنی (کل جامعه) انتخاب و 120 پرسش نامه توسط آن ها تکمیل گردید. سپس اطلاعات حاصله با استفاده از آمار توصیفی و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 58.3 % مادران به هنگام حاملگی خارج از سن مناسب برای حاملگی بودند. 53.3 % والدین ازدواج فامیلی داشتند و 51.7% آنها دارای سابقه معلولیت در فامیل بوده اند. 56.7% از مادران در طول بارداری از هیچ گونه مراقبت بهداشتی برخوردار نبوده اند و 38.3% آنها بدون تجویز پزشک بطور خودسرانه از دارو استفاده کرده اند. در مجموع 76.7% مادران از مشکلات روانی شدید و 61.7% از مشکلات اجتماعی شدید برخوردار بودند در حالی که پدران به ترتیب 55% و 38.3% از مشکلات روانی متوسط و مشکلات اجتماعی خفیف برخوردار بودند و تفاوت مشکلات روانی در پدران و مادران معنی دار بود (P<0.05). در ضمن بین مشکلات روانی و اجتماعی والدین و سن کودک عقب مانده ذهنی در پدران رابطه معنی دار آماری وجود داشت ولی در مادران چنین رابطه ای مشاهده نشد. بین جنس کودک و مشکلات اجتماعی والدین و شغل پدر با مشکلات اجتماعی آنان، و تحصیلات با مشکلات روانی- اجتماعی مادر رابطه آماری معنی دار وجود داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    نتیجه این بررسی نشان داد که مادران کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با پدران از مشکلات روانی- اجتماعی بیشتری رنج می برند بنابراین پیشنهاد می شود این والدین جز طبقات آسیب پذیر از نظر سلامتی قرار گیرند.
    کلید واژگان: مقایسه, مشکلات روانی اجتماعی, عقب مانده ذهنی, والدین
    M.A. Mohamadi, B. Dadkhah
    Background
    Mental retardation is seen in 2-3 percent of population, and it is the major difficulty, for any family and any society. Families who take care of their mentally retarded children at home are faced with problems of forms and sizes. Identifying their difficulties and factors related to them, can be usefull for family support and guidance by supportive organizations. This survey has been carried out to determine the psycho - social problems of parents with mentally retarded children.
    Materials And Methods
    This survey is a descriptive analytical study. In this survey with simple and longitudinal sampling of 60 parents, a 120 questionaries was given to them. The collected data was analyzed by descriptive and X2 statistics.
    Results
    The results showed that 58.3%�of mothers were above the suitable age for pregnancy. 53/3% of them had family marriage, and 51.7% had mental retardation history in their family. 56.7% of mothers had not any health care during their pregnancy, 38.3% of them had consumed drug without consultation with a physician, 76.7% of mothers had severe psychological problems and 61.7% had severe social problems. Whereas fathers had 55% and 38.3% moderate psychological and low social problems, respectively which is statistically significant (P< 0.05). There was a statistically significant relationship between child’s gender, parent’s social problems, and father’s occupation and their social problems. Also the education level of mothers had a significant relationship with their psycho- social problems (P< 0.05).
    Conclusion
    The results showed that mothers with mentally retarded children have many psycho-social difficulties, and were suffering from more psycho- social problems compared with the fathers. So it is rcommended that these parents get under health risk group catogorization.
    Keywords: C omparison, psychosocial Problems, mental retardation, Parents
  • اندازه گیری زیرواحدهای HDL با دو روش الکتروفورز و رسوبی
    مریم هرمزی، لادن گوهری، ابرهیم جوادی، میهن زهرایی
    زیر واحد های اصلی HDL3,HDL2,HDL-C هستند، که HDL2 به عنوان فاکتور ضد خطر در بیماران قلبی و عروقی مطرح است. اهمیت اندازه گیری این زیر واحدها موجب شده که محققین روش های مختلفی برای این منظور ابداع نمایند؛ که می توان از روش های اولتراسانتریفوژ، الکتروفوز و رسوبی نام برد.
    در بررسی حاضر دو روش رسوبی و الکتروفورز جهت اندازه گیری زیر واحدهای فوق با یکدیگر مقایسه شدند. در روش رسوبی، زیر واحدهای HDL-C طی دو مرحله رسوب با استفاده از دکستران سولفات با وزن مولکولی 50000 دالتون و MgCl2, 6H2O از یکدیگر جدا و سپس با اندازه گیری کلسترول زیر واحدها با روش آنزیماتیک، به وسیله دستگاه RA1000، این زیر واحدها تعیین مقدار شدند در روش الکتروفورز از گرادیان ژل پلی اکریل آمید جهت جداسازی زیر واحدها استفاده شد.
    تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون t مزدوج، اختلاف معنی داری را بین دو روش اندازه گیری نشان نداده؛ که این مساله نشان دهنده همخوانی این دو روش با یکدیگر است. لذا روش رسوبی دو مرحله ای با استفاده از دکستران سولفات 50000 دالتون و MgCl2, 6H2O می تواند به عنوان روشی ساده، سریع و در عین حال مطمئن جهت اندازه گیری زیر واحدهای HDL در بررسی وضعیت بیماران مبتلا به CHD در آزمایشگاه های تشخیص طبی کشور به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: HDL, C, HDL2, HDL3, مقایسه
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال