جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ویروس کرونا » در نشریات گروه « پزشکی »
-
زمینه و هدف
سطوح D-dimer به عنوان نشانگرهای شدت بیماری و نرخ مرگ و میر در بیماران مبتلا به کووید-19 شناخته می شوند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سطوح COVID-19 و شدت بیماری در بیماران بستری مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش هادر این مطالعه مقطعی که از اسفند ماه سال 1401 تا دی ماه 1402 به مدت هشت ماه صورت گرفت، 231 بیمار تایید مبتلا به COVID-19 که در بیمارستان چمران تهران بستری شده بودند، ارزیابی شدند. سطوح COVID-19 و همچنین داده های بالینی و پاراکلینیکی استخراج شدند. شدت بیماری با استفاده از پالس اکسی متری و اندازگیری اشباع اکسیژن خون (SpO2) ارزیابی شد.
یافته هاافراد مورد مطالعه شامل 134 مرد (58 درصد) و 97 زن (42 درصد) با میانگین سنی 61 سال بودند. سطوح بالاتر D-dimer با سطوح پایین تر SpO2 ارتباط داشتند. بیماران با سطح SpO2 کمتر از 90 درصد، میانگین سطح D-dimer به طور معنی داری بالاتری نسبت به بیماران با SpO2 کمتر از 90 درصد (2589 در مقابل 517 نانوگرم بر میلی لیتر، P>0/001 داشتند. همچنین یک همبستگی منفی متوسط بین سطح COVID-19 و SPO2 (r=-0.624) مشاهده شد.
نتیجه گیریارتباط معکوس بین سطح D-dimer و SpO2 که نمایانگر شدت بیماری در بیماران مبتلا به COVID-19 است، نشان می دهد که D-dimer می تواند به عنوان یک نشانگر پیش بینی کننده در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: ویروس کرونا, D-Dimer, کووید-19, تست سرولوژیBackground & aimD-dimer levels have been recognized as significant markers for assessing disease severity and mortality in patients with COVID-19. This research aims to examine the correlation between D-dimer levels and disease severity in hospitalized COVID-19 patients.
MethodsConducted over an eight-month period from March 2023 to January 2024, this cross-sectional study evaluated 231 confirmed COVID-19 patients admitted to Chamran Hospital. D-dimer levels, along with clinical and Para clinical data, were collected and analyzed. Disease severity was assessed through pulse oximetry and measurements of blood oxygen saturation (SpO2).
ResultsThe present study was carried out on 134 males (58%) and 97 females (42%), with a mean age of 61 years. Elevated D-dimer levels were correlated with decreased SpO2 levels. Patients with SpO2 below 90% exhibited significantly higher mean D-dimer levels compared to those with SpO2 above 90% (2589 vs. 517 Nano grams per milliliter, P>0.001). Additionally, a moderate negative correlation was found between D-dimer levels and SpO2 (r=-0.624).
ConclusionThe inverse correlation between D-dimer levels and SpO2, indicative of disease severity in COVID-19 patients, suggests that D-dimer levels can serve as a predictive biomarker in these patients.
Keywords: Coronavirus, D-Dimer, COVID-19, Prognostic Biomarker -
زمینه
مراقبین خانوادگی سالمند در شرایط بحرانی، نیازمند توجهات بیش تر در ابعاد مختلف سلامتی هستند. هدف مطالعه تاثیر آموزش مراقبت معنوی مذهبی بر توانمندی و سلامت معنوی مراقبین خانوادگی سالمندان شهر بوشهر در پاندمی ویروس کرونا بود.
مواد و روش هااین مطالعه کارآزمایی میدانی روی 80 نفر از مراقبین خانوادگی سالمندان مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت و مرکز جامع توانبخشی بوشهر با نمونه گیری تصادفی در سال 1401 انجام پذیرفت. پرسشنامه های توانمندی پولادی و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون استفاده شد. گروه آزمون تحت آموزش های معنوی مذهبی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 19 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هامیانگین تغییرات نمره کل توانمندی در گروه آزمون 8/44±0/87 و در گروه کنترل 0/87±0/27 و میانگین تغییرات نمره کل سلامت معنوی در گروه آزمون و کنترل به ترتیب 11/12±5/05 و 0/96±0/47- بود. آموزش مراقبت معنوی مذهبی بر توانمندی جسمی- روانی جامعه موثر (0/045=P) ولی بر سایر حیطه های توانمندی و توانمندی کل موثر نبود (0/05>p). مداخله معنوی مذهبی بر بعد وجودی سلامت معنوی (0/001=P) و سلامت معنوی کل موثر (0/002=P) ولی بر بعد مذهبی سلامت معنوی موثر نبود (0/05>p).
نتیجه گیریاثر بخشی آموزش مراقبت معنوی مذهبی بر توانمندی جسمی-روانی و بعد وجودی سلامت معنوی مراقبین، گویای مفید بودن الگوی مراقبتی معنوی مذهبی، در تقویت ابعاد جسمی، روانی و رفتار مراقبتی مراقبین می باشد. جهت کشف عوامل مرتبط با سایر حیطه های توانمندی و بعد مذهبی سلامت معنوی، انجام مطالعات بیشتر به منظور تقویت توانمندی و سلامت معنوی مراقبین پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: آموزش, سالمندی, مذهب, خانواده, مراقب, معنویت, توانمندی, ویروس کروناBackgroundDuring times of crisis, the family caregivers of older adults need heightened attention to their own health. This study aimed to examine the impact of religious spiritual care training on the ability and spiritual health of family caregivers of older adults in Bushehr, Iran, during the COVID-19 pandemic.
Materials and MethodsA field trial was conducted on 80 family caregivers of older adults referring to comprehensive health centers and the Comprehensive Rehabilitation Center in Bushehr by random sampling in 2022. Pouladi’s ability questionnaire and Polotzin's and Ellison's Spiritual Health Questionnaire were administered. The experimental group received spiritual religious training. Data were analyzed in SPSS version 19.
ResultsThe mean change in the total ability scores was -0.87 ± 8.44 in the experimental group, while the control group exhibited a mean change of 0.27 ± 0.87. The mean change in the total spiritual health scores was 5.05 ± 11.12 in the experimental and -0.47 ± 0.96 in the control groups. Religious spiritual care training was effective in improving the physical-psychological ability of the research population (p=0.045), but it was not effective on the other areas of ability and overall ability (p>0.05). Religious spiritual intervention was effective in improving the existential dimension of spiritual health (p=0.001) and overall spiritual health (p=0.002), but it was not effective on the religious dimension of spiritual health (p>0.05)
ConclusionThe effect of spiritual religious care training on physical-psychological ability and the existential dimension of spiritual health in the caregivers indicates the usefulness of the religious spiritual care model for strengthening the caregivers' physical, psychological, and care behavior. Further studies are recommended to explore the factors contributing to the other domains of ability and the religious dimension of spiritual health and to enhance caregivers' empowerment and spiritual health.
Keywords: Training, Older Adults, Religion, Family, Caregiver, Spirituality, Ability, COVID-19 -
مقدمه
اضطراب ناشی از انتقال ویروس کرونا در میان کادر درمان شیوع بالایی دارد، لذا این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین اضطراب ابتلا به ویروس کرونا و نشانه های وسواس فکری با نقش واسطه ای سرگشتگی ذهنی و تنظیم هیجان انجام شده است.
روش بررسیاین مطالعه به صورت همبستگی از نوع الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است که در آن350 نفر از کارکنان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس وسواس فکری عملی مادزلی، پرسشنامه اضطراب ابتلا به کرونا علی پور، پرسشنامه سرگشتگی ذهنی عمدی کریور و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس بود. بعد از تکمیل پرسشنامه ها تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل انجام شد.
نتایجبین اضطراب و نشانه های وسواس با مقدار 576/0 = r ،بین سرگشتگی ذهنی و نشانه های وسواس با مقدار 553/0 = r ، بین سرگشتگی ذهنی و اضطراب با مقدار 481/0 = r ، در سطح 01/0>p رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد. اما بین تنظیم هیجانی و نشانه های وسواس با مقدار 643/0 - = r ، بین تنظیم هیجانی و اضطراب با مقدار 495/0- =r ، بین تنظیم هیجانی و سرگشتگی ذهنی با مقدار 611/0- =r در سطح 01/0>p رابطه معنی داری معکوسی وجود دارد. همچنن نتایج نقش دو متغیر میانجی سرگشتگی ذهنی و تنظیم هیجانی در ارتباط بین اضطراب کرونا با نشانه های وسواس را نشان داد.
نتیجه گیریمدل رابطه بین اضطراب ناشی از انتقال ویروس کرونا با نشانه های وسواس فکری با توجه به میانجی گری سرگشتگی ذهنی و تنظیم هیجان از برازش مناسبی برخوردار بوده است که با افزایش میزان هیجان ها و مغلوب شدن در تنظیم هیجانات خود، نشانه های وسواس فکری و سرگشتگی ذهنی نیز در کارکنان درمان شدت می گیرد. با توجه به این یافته ها انتظار می رود که مدیران بهداشتی و مراکز درمانی به بهزیستی روانشناختی پرسنل شاغل در بخش های مختلف این حرفه توجه ویژه ای نمایند.
کلید واژگان: اضطراب, نشانه های وسواس فکری, سرگشتگی ذهنی, ویروس کرونا, کارکنان درمانIntroductionanxiety caused by the Corona virus transmission are highly prevalent among medical staff, so this study aims to determine the relationship between the anxiety of affected by infectious diseases and the symptoms of obsessive-compulsive disorder with the mediating role of mental confusion and emotion regulation.
MethodS and Materials:
This study was carried out based on correlational method in the form of modeling of structural equations, in which 350 male and female employees working in the health and treatment centers of Neyshabur city were selected through available sampling. Data collection tools included Madsley Practical Obsession Scale, Corona Alipour Anxiety Questionnaire, Criver, Solly and Esomil's Deliberate and Automatic Disorientation Questionnaire, and Gross and John's Emotion Regulation Questionnaire. After completing the questionnaires, data analysis using Modeling of structural equations was done with Lisrel and SPSS softwares.
Resultsbetween the anxiety and obsessive symptoms with r = 0.576, between mental confusion and obsessive symptoms with r = 0.553, between mental confusion and anxiety with r = 0.481, There is a significant direct relationship at the level p>0.01. But between emotional regulation and obsessive symptoms with r = -0.643, between emotional regulation and anxiety with r = -0.495, between emotional regulation and mental confusion with r = -0.611 there is an inverse significant relationship. Also, the results showed the role of two mediating variables of mental confusion and emotional regulation in the relationship between corona anxiety and obsessive symptoms.
ConclusionThe model of the relationship between the anxiety caused by the transmission of the corona virus and the symptoms of obsessive-compulsive disorder according to the mediation of mental disorientation and emotion regulation has a good fit that with the increase in the number of emotions and defeat in regulating one's emotions, the symptoms of obsessive-compulsive disorder and confusion mental health also increases in the treatment staff. According to these findings, it is expected that health managers and medical centers will pay special attention to the psychological well-being of the personnel working in different parts of this profession.
Keywords: Anxiety, Symptoms Of Obsession, Corona Virus, Medical Staff -
نشریه پرستاری ایران، پیاپی 145 (دی 1402)، صص 504 -515زمینه و هدف
شیوع هر پاندمی مانند کرونا باعث ایجاد اضطراب در کادر درمان به ویژه پرستاران می شود. بسیاری از آسیب های جسمی و روانی در پرستاران ناشی از اضطراب است. ارتباط بین انعطاف پذیری شناختی و اضطراب درک شده ناشی از پاندمی کرونا هنوز ناشناخته باقی مانده است. طبق مطالعات گذشته، انعطاف پذیری شناختی بر روند سازگاری انسان موثر است. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط انعطاف پذیری شناختی با اضطراب ناشی از کرونا در پرستاران بود.
روش بررسیدر این پژوهش که یک مطالعه مقطعی تحلیلی است، به بررسی 120 نفر از پرستاران شاغل در مرکز درمانی کرونا پرداخته شد. این پرستاران به روش نمونه گیری طبقه ای از تاریخ 1400/05/20 به مدت تقریبی 3 ماه انتخاب شدند. سنجش ارتباط انعطاف پذیری شناختی با اضطراب ناشی از کرونا به وسیله پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس اضطراب کرونا صورت گرفت. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها، از نرم افزار Spss نسخه 23 استفاده شد. در صورت برقراری فرض نرمالیتی، آزمون های پارامتری مانند همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی مستقل و در غیر این صورت، آزمون های غیرپارامتری مانند خی دو و دقیق فیشر به کار گرفته شدند.
یافته هایافته ها نشان دادند میانگین نمره کلی اضطراب بیماری کرونا 3/96± 21/09 با کمینه 12 و بیشینه 32 و میانگین نمره کلی انعطاف پذیری شناختی 9/97± 52/78 با کمینه 30 و بیشینه 81 است. بین نمره اضطراب پرستاران با نمره انعطاف پذیری ارتباط معنی داری وجود نداشت (P>0/05). همچنین نمره انعطاف پذیری و اضطراب درک شده ناشی کرونا با سن، تعداد فرزند، سابقه کاری و فعالیت بدنی ارتباط معنی داری نداشت. اما پرستاران رسمی و زنان پرستار انعطاف پذیری بیشتری داشتند و متاهل بودن بر تجربه کمتر اضطراب کرونا اثرگذار بود.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد ارتباطی بین انعطاف پذیری شناختی و توانایی انطباق پرستاران با کاهش اضطراب درک شده ناشی از کرونا وجود ندارد. همچنین متغیرهای جمعیت شناختی نیز نمی توانند اثربخشی خاصی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی در پاندمی کرونا یا کاهش اضطراب داشته باشند. این موضوع می تواند به دلیل همه گیری وسیع و مرگ ومیر بالای پاندمی کرونا باشد که موقعیت فاجعه باری را برای جامعه به خصوص پرستاران رقم زده و احتمالا موجب عدم اثربخشی متغیرها و انعطاف پذیری بر اضطراب شده است. پاندمی های جهانی مانند کرونا باعث القای اضطراب زیادی به کادر درمان و پرستاران می شوند که تنها با ویژگی های شخصیتی مانند قابلیت انعطاف پذیری نمی توان از آسیب های فیزیکی و روانی آن ها در امان ماند و نیازمند تمهیدات چندگانه است.
کلید واژگان: اضطراب, انعطاف پذیری شناختی, پرستاران, کووید-19, ویروس کرونا, مطالعات مقطعیBackground & AimsThe spread of COVID-19 pandemic caused anxiety in the medical staff, especially nurses, which contributed to many physical and mental problems in them. The relationship between cognitive flexibility and COVID-19-related anxiety is still unknown. This study aims to measure the relationship between cognitive flexibility and COVID-19-related anxiety in nurses, and find the related factors.
Materials & MethodsThis is a descriptive-analytical study with a cross-sectional design that was conducted in 2021 on 120 male and female nurses working in one of the hospitals affiliated to Arak University of Medical Sciences. Sampling was done using a stratified and random sampling method for three months. The cognitive flexibility inventory (CFI) and the corona disease anxiety scale (CDAS) were employed to collect data. Data analysis was performed in SPSS software, version 23, using independent t-test, analysis of variance (ANOVA) , and Pearson correlation test.
ResultsThe mean total score of CDAS was 21.09±3.96, ranged from 12 to 32. The mean total score of CFI was 52.78±9.97, ranged from 30 to 81. Based on Pearson’s correlation test results, there was no significant relationship between cognitive flexibility and COVID-19-related anxiety (p>0.05). The mean scores of CFI and CDAS were not significantly different based on age, number of children, work experience, physical activity level, and educational level; however, nurses with permanent employment (P=0.007) and female nurses (P=0.03) had higher cognitive flexibility, and married nurses had lower anxiety (P=0.021).
ConclusionThere is no significant relationship between cognitive flexibility and COVID-19-related anxiety in nurses. The personality traits such as cognitive flexibility is not enough to reduce the high level of anxiety caused the pandemics such as COVID-19 and it requires multiple measures and strategies.
Keywords: Anxiety, Cognitive Flexibility, Nurses, COVID-19, Coronavirus, Cross-Sectional Studies -
مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال چهل و دوم شماره 2 (پیاپی 166، تابستان 1403)، صص 58 -66زمینه
ویروس کرونا بر بخش آموزش و درمان، خصوصا سلامت روان معلمان و پرستاران تاثیر زیادی گذاشت. تاثیر این ویروس به لحاظ روانی بسیار عمیق بود و اثرات منفی آن همچنان تداوم دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی، انعطافپذیری شناختی و سبکهای مقابلهای بین پرستاران و معلمان زن شهر تهران انجام شد.
روش کارجامعه آماری شامل 50 نفر از معلمان زن و 50 نفر از پرستاران زن شهر تهران در سال 1401 بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، انعطافپذیری شناختی (دنیس و همکاران، 2010) و سبکهای مقابلهای (کسیدی و لانگ، 1996) گردآوری شد و از طریق روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته هایافته ها نشان داد که میان بهزیستی روان شناختی (در مولفه های تسلط بر محیط، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود) و انعطافپذیری شناختی (در مولفه های ادراک گزینه های مختلف، ادراک کنترل پذیری و ادراک توجیه رفتار) دو گروه معلمان و پرستاران تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین طبق نتایج، معلمان و پرستاران در سبک درماندگی در حل مسئله، سبک مهارگری حل مسئله، سبک اعتماد در حل مسئله و سبک اجتناب با یکدیگر اختلاف معنادار داشتند ولی در سبک خلاقیت و سبک گرایش بین دو گروه تفاوت معنادار وجود نداشت. طبق یافته ها، میزان بهزیستی روان شناختی و انعطافپذیری شناختی معلمان نسبت به پرستاران بیشتر بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت پرستاران و معلمان که در معرض مستقیم ویروس کرونا قرار داشتند از نظر روان شناختی بیشتر در معرض آسیب قرار گرفته و آسیب های بیشتری به لحاظ روانشناختی متحمل شدند ولی با توجه به اینکه پرستاران در معرض مستقیم ویروس کرونا قرار داشتند و استرس کاری بیشتری را در دوران ویروس کرونا متحمل شدند، انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روانشناختی کمتری نسبت به معلمان داشته و از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر هیجان بیشتری استفاده می کردند. در نهایت، در تدوین مداخلات درمانی برای اثرات ویروس کرونا در گروه های در معرض خطر، باید به سلامت روان شناختی این افراد توجه ویژه مبذول شود.
کلید واژگان: بهزیستی روانشناختی, انعطاف پذیری شناختی, سبکهای مقابله ای, پرستار, معلم, ویروس کروناBackgroundThe coronavirus pandemic significantly affected the education and healthcare sectors, with a notable impact on the mental health of teachers and nurses. The virus has deeply affected people’s mental health and its negative effects are still felt. This study aims to compare the psychological well-being, cognitive flexibility, and coping styles between female nurses and teachers in Tehran.
MethodThe study’s statistical population consisted of 50 female teachers and 50 female nurses in Tehran in 2022. Data were collected using the Psychological Well-Being Questionnaire (Ryff, 1989), the Cognitive Flexibility Inventory (Dennis et al., 2010), and the Coping Styles Questionnaire (Cassidy and Long, 1996). The data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA).
ResultsThe study revealed significant differences between teachers and nurses in terms of psychological well-being and cognitive flexibility. Specifically, significant differences were found in the components of psychological well-being, including environmental mastery, positive relations with others, purpose in life, and self-acceptance. For cognitive flexibility, significant differences were observed in the perception of different options, perception of controllability, and perception of behavior justification. Additionally, teachers and nurses showed significant differences in problem-solving helplessness, problem-solving control, problem-solving confidence, and avoidance coping styles. However, no significant differences were found in creativity and orientation coping styles between the two groups. Overall, teachers exhibited higher levels of psychological well-being and cognitive flexibility compared to nurses.
ConclusionThe results of this study indicate that both nurses and teachers, who were directly impacted by the coronavirus pandemic, experienced significant psychological strain and damage. However, nurses, who faced greater work-related stress due to their direct exposure to the virus, exhibited lower cognitive flexibility and psychological well-being compared to teachers. Nurses also tended to use more emotion-focused coping strategies. Therefore, when developing therapeutic interventions for those affected by the pandemic, special attention should be given to the psychological health of these high-risk groups, particularly nurses.
Keywords: Psychological Well-Being, Cognitive Flexibility, Coping Styles, Nurse, Teacher -
هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین میزان اثربخشی تمرینات یوگا بر کاهش استرس ادراک شده و تاب آوری سازمانی در پرستاران مرتبط با کووید-19 بود.
روش هامطالعه به صورت کارآزمایی بالینی انجام شد. جامعه آماری شامل پرستاران مرتبط با بخش کووید-19 بیمارستان شهید محمدی بندرعباس بود. پس از دریافت گواهی و کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان از پرستاران مربوطه به صورت داوطلبانه تست استرس ادراک شده (PSS-14) گرفته شد. همچنین برای سنجش تاب آوری سازمانی قبل از مداخله از پرسش نامه استاندارد شده تاب آوری سازمانی کانر و دیویدسون استفاده شد. بعد از مداخله هم اطلاعات ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و توسط آزمون های پارامتری تی با 2 نمونه مستقل، کای اسکوئر و آنالیز واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفتند. سطح معناداری آزمون ها 0/05 بود.
یافته هانتایج مطالعه نشان داد در گروه آزمایش میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس بعد از تمیرینات یوگا بهبود یافت که نسبت به گروه غیر مداخله نمره آزمون استرس بیشتر کاهش یافت. همچنین در این مطالعه مشخص شد بین تاب آوری و اضطراب با کووید-19 رابطه منفی ضعیف، اما معناداری وجود داشت.
نتیجه گیریدر پایان شرکت کنندگان طیف وسیعی از مزایا را شرح دادند، از جمله سلامت جسمانی، تنظیم استرس، پیدا کردن یک استراتژی شخصی، حس آرامش، تمرکز بر «خود» و «آگاهی از بدن» که این امر نشان می دهد با افزایش تاب آوری در افراد با استفاده از یوگا ، سطح استرس آن ها کاهش می یابد.
کلید واژگان: یوگا, ویروس کرونا, استرس ادراک شده, تاب آوری سازمانیObjectiveThis study aims to determine the effectiveness of yoga exercises in reducing perceived stress and improving the organizational resilience of nurses during the COVID-19 pandemic.
MethodsThis is a controlled randomized controlled trial. The study population consists of all nurses from the corona ward at Shahid Mohammadi Hospital in Bandar Abbas, southern Iran. Participants were 22 eligible nurses with the highest perceived stress scale (PSS) score who were randomly assigned to two groups of intervention (n=11) and control (n=11). The Connor-Davidson resilience scale was used to measure their organizational resilience before and after the intervention. Statistical analyses, including one-way analysis of variance and chi-square test, were conducted in SPSS software, version 20. The significance level was set at 0.05.
ResultsIn the intervention group, the mean PSS score decreased and organizational resilience improved compared to the control group after yoga exercises. The difference between pre-test and post-test scores were significant (P<0.05).
ConclusionA four-week yoga intervention can significantly reduce perceived stress and improve the resilience in nurses. As an accessible and low-cost intervention, yoga can help improve the mental health of nurses and potentially increase the overall quality of health care.
Keywords: Yoga, Coronavirus, Perceived Stress, Organizational Resilience -
زمینه و هدف
با افزایش آمار ابتلا و مرگ و میر کووید-19، این نیاز احساس می شود که با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، در جهت تشخیص سریع و به موقع ویروس کرونا اقدام نمود. در این مطالعه با استفاده از تصاویر اشعه ایکس قفسه سینه و شبکه عصبی عمیق VGG-16، یک سیستم خودکار برای تشخیص موارد ابتلا به کووید-19 طراحی و پیاده سازی شد.
روش هادر این پژوهش، از تصاویر اشعه ایکس قفسه سینه که از پایگاه داده Kaggle اخذ شده است، استفاده گردید. طراحی این مطالعه به ترتیب شامل این موارد بود: نمونه گیری داده ها، تقسیم بندی آموزش ها، ساخت دایرکتوری ها، انتقال تصاویر به پوشه های مخصوص به خود، کلاسه بندی تصاویر، ساخت مدل پیشنهادی VGG-16 در بستر زبان برنامه نویسی پایتون و کتابخانه های Keras و Tensorflow، ارزیابی مدل پیشنهادی و در نهایت ساخت ماتریس درهم ریختگی و تحلیل و تفسیر آنها.
یافته هامیزان صحت و دقت مدل پیشنهادی برای کلاس کووید مثبت به ترتیب، 91 و 93 درصد بود. همچنین میزان بازیابی و امتیاز F1 برای موارد مبتلا به کووید-19، به ترتیب 94 و 88 درصد به دست آمد.
نتیجه گیریبه علت دقت و صحت بالای مدل پیشنهاد شده، می توان از آن در جهت تشخیص کووید- 19 و تفکیک موارد مبتلا به کووید-19 از موارد سالم استفاده کرده و همچنین به عنوان یک ابزار کمکی در جهت کمک به پزشک در تشخیص این بیماری بهره جست.
کلید واژگان: کووید-19, ویروس کرونا, تشخیص کووید-19, تصاویر اشعه ایکس, قفسه سینه, یادگیری عمیقBackground and AimWith the increase in the number of infections and deaths of covid-19, the need is felt to use artificial intelligence and machine learning tools to diagnose the corona virus quickly and on time. In this study, using chest x-ray images and VGG-16 deep neural network, an automatic system was designed and implemented to detect cases of covid-19.
MethodsIn this research, chest x-ray images obtained from the Kaggle database were used. The design of this study included: data sampling, training division, creating directories, transferring images to their own folders, classifying images, creating the proposed VGG-16 model in Python programming language and Keras and Tensorflow libraries, evaluation of the proposed model and finally the creation of the confusion matrix and their analysis and interpretation.
ResultsThe accuracy and Precision of the proposed model for the positive Covid-19 class were 91 and 93%, respectively. Also, the recall rate and F1-Score for cases with covid-19 were 94% and 88% respectively.
ConclusionDue to the high accuracy and precision of the proposed model, it can be used to diagnose covid-19 and separate COVID-19 cases from healthy cases and also be used as an auxiliary tool to help doctors diagnose this disease.
Keywords: COVID-19, Corona Virus, Detecting Of COVID-19, X-Ray Images, Chest, Deep Learning -
مقدمه
اضطراب مرگ از جمله تنش های بشر می باشد که در بعضی از مشاغل از جمله پرستاری به صورت روزمره وجود دارد. خودتنظیمی هیجان شامل فرایند کنترل، ابراز هیجان ها می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و خودتنظیمی هیجانی با اضطراب مرگ در پرستاران شاغل در بخش های کرونا شهر تبریز انجام شد.
روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اضطراب مرگ Templer، سبک های دلبستگی Hazan و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی Granefske بود. جامعه ی آماری کلیه پرستاران مرد و زن مشغول به کار در بخش های کرونا مرکز آموزشی درمانی سینا، امام رضا و بیمارستان ولیعصر شهر تبریز در سال 1401 بود. حجم نمونه این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 184 نفر بود که به روش دردسترس انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون توسط نرم افزار spss-25 انجام شد. سطح معناداری آزمون آماری 05/0 بود.
یافته هانتایج نشان داد، بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با اضطراب مرگ پرستاران رابطه مستقیم وجود دارد (05/0> P)، بین خودتنظیمی هیجان و اضطراب مرگ رابطه وجود دارد (05/0> P). بین راهبردهای منفی تنظیم هیجان با اضطراب مرگ رابطه مستقیم و بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجان با اضطراب مرگ رابطه معکوس وجود دارد (05/0> P). براساس نتایج بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با اضطراب مرگ رابطه معنی داری وجود ندارد (05/0> P).
نتیجه گیریطبق نتایج بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و تنظیم هیجان با اضطراب مرگ در پرستاران شاغل در بخش کرونا رابطه دارد. بنابراین می توان با آموزش تنظیم هیجان و شناسایی پرستاران با سبک های ناایمن دلبستگی از میزان اضطراب پرستاران بخش کرونا کاست.
کلید واژگان: سبک های دلبستگی, تنظیم هیجان, اضطراب, مرگ, پرستاران, ویروس کروناIntroductionDeath anxiety is one of the human tensions that exists in some professions, including nursing, on a daily basis. Emotion self-regulation includes the process of controlling and expressing emotions. The present study was conducted with the aim of determining the relationship between insecure attachment styles and emotional self-regulation with death anxiety in nurses working in Corona wards in Tabriz.
MethodThis research was a descriptive-correlational study. The research tools were Templer's death anxiety questionnaire, Hazan and Shiver's attachment styles and Granefske's emotional self-regulation questionnaire. The statistical population consisted of all male and female nurses working in the corona departments of Sina, Imam Reza and Valiasr Hospitals in Tabriz city in 1401. The sample size of this study was 184 people using Cochran's formula, who were selected by the available method, and data analysis was done using Pearson correlation by SPSS 16 software. The significance level of the statistical test was 0.05.
FindingsThe results showed that there is a direct relationship between ambivalent insecure attachment style and death anxiety of nurses (P<0.05), and there is a relationship between emotion self-regulation and death anxiety (P<0.05). There is a direct relationship between negative emotion regulation strategies and death anxiety and an inverse relationship between positive emotion regulation strategies and death anxiety (P<0.05). Based on the results, there is no significant relationship between avoidant insecure attachment style and death anxiety (P<0.05).
ConclusionAccording to the results, there is a relationship between ambivalent insecure attachment style and emotion regulation with death anxiety in nurses working in the corona ward. Therefore, by teaching emotion regulation and identifying nurses with insecure attachment styles, it is possible to reduce the level of anxiety of nurses in the corona ward.
Keywords: attachment styles, emotion regulation, anxiety, death, Nurses, coronavirus -
رابطه فراشناخت و تنظیم شناختی هیجان با اضطراب کرونا در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتیزمینه
بررسی رفتار، تفکر و واکنش های عاطفی افراد در بحران ها کمک شایانی به کاهش و پیشگیری از آسیب ها در جنبه های مختلف زندگی، به ویژه بعد روانی خواهد کرد. براین اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه فراشناخت و تنظیم شناختی هیجان با اضطراب کرونا انجام شد.
روشروش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شبکه بهداشت شهرستان شمیرانات در بازه زمانی 15 فروردین تا 15 خرداد سال 1400 بود؛ که از میان آنها 250 نفر از زنان واجد شرایط بصورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت آنلاین با استفاده از پرسشنا مه های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001)، فراشناخت و فراشناخت مثبت (بیر، 2011)، اضطراب کرونا ویروس (علیپور و همکاران، 1398) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان در نرم افزار 25-SPSS تحلیل شدند.
یافته هابین فراشناخت و راهبردهای انطباقی مثبت تنظیم شناختی هیجان با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار و بین راهبردهای انطباقی منفی تنظیم شناختی هیجان با اضطراب کرونا رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین فراشناخت و راهبردهای انطباقی مثبت تنظیم شناختی هیجان، پیش بینی کننده اضطراب کرونا در زنان است (01/0P<).
نتیجه گیریفراشناخت و تنظیم شناختی هیجان از متغیرهای مهم و مرتبط با اضطراب-بویژه اضطراب کرونا- می باشند؛ و روان درمانگران و مشاوران حوزه سلامت روان می توانند در ارایه مشاوره تخصصی به منظور کاهش اضطراب بویژه اضطراب ناشی از کرونا این متغیرها را مدنظر قرار دهند؛ همچنین پروتکل و برنامه های آموزشی در جهت کاهش فراشناخت و بهبود تنظیم شناختی هیجان و در نتیجه کاهش اضطراب معرفی نمایند.
کلید واژگان: اضطراب, ویروس کرونا, تنظیم شناختی هیجان, فراشناخت, زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت -
مقدمه
در دسامبر 2019 ، سویه جدید کروناویروس به نام SARS-COV-2 چالشی اساسی را برای سلامت عمومی ایجاد نمود. ویروسی که می توانند از طریق تخریب پارانشیم مغزی و اختال در متابولیسم گلوکز، سبب اختالات شناختی، بویژه حافظه گردد. از طرفی دیگر قرنطینه های مستمر خانگی سالمندان جهت جلوگیری از ابتا به این بیماری، اثرات نامطلوبی بر شرایط روانی آن ها می گذارد. از آنجایی که سالمندان آسیب پذیرترین گروه نسبت به بیماری کرونا بوده و در سراسر جهان نیز نزدیک به 50 میلیون مبتلا به آلزایمر وجود دارد، این مطالعه با هدف بررسی تازه های بیماری آلزایمر و کووید19 در سالمندان انجام است.
روش کاربا بررسی در بانک اطلاعاتی SID ، IranDoc ، Google scholar ، PubMed ، Medline ،Scopus ، Cochrane Library،Science Direct و با استفاده از کلیدواژه های "سالمندی"،"کووید 19 "، "ویروس کرونا" و "آلزایمر"؛تمامی مقالاتی که به بررسی ارتباط بیماری کرونا و آلزایمر پرداخته بودند وارد مطالعه شدند. جستجوی الکترونیکی در محدوده زمانی 2019- 2021 انجام گردید.
یافته هانتایج بررسی 18 مطالعه انتخاب شده نشان داد؛ ارتباط مشخصی بین هر یک از این دو بیماری وجود دارد که در هر دو بعد بیولوژیک و سبک رفتاری قابل اثبات است. همچنین اختال عملکرد شناختی، تحریک پذیری، اختال در خلق و ارتباط در سالمندان مبتا و غیر مبتا به بیماری آلزایمر در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کووید 19 در مقایسه با زمان قبل از پاندمی با سرعت بیشتری روی داده است.
نتیجه گیریبا توجه به رابطه پاتوفیزولوژیک شناخته شده بین این دو بیماری، کاهش فعالیتهای اجتماعی و جسمی در حین قرنطینه و به ویژه جدایی از اعضای خانواده، منجر به کاهش تحریک حسی و افزایش تنهایی در فرد سالمند شده و زمینه ساز تجربه بی قراری، اختالات شناختی و توهم در این افراد می گردد. اگرچه اعمال محدودیت ها برای مقابله با شیوع کووید 19 ضروریست، توجه به نیازهای روحی و روانی سالمندان بخصوص مبتلایان به بیماری آلزایمر و خانواده هایشان ضروری بوده و لازم است تدابیر مناسبی جهت گذران هرچه بهتر این پاندمی برای این افراد را در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: سالمندی, کووید 19, ویروس کرونا, آلزایمر, مطالعه مروریIntroductionIn December 2019, a new coronavirus strain called SARS-COV-2 represented a significant challenge for general wellbeing. The Virus can cause mental disability, particularly memory, through the brain parenchyma deterioration and glucose metabolism impairment. Also, elderly persistent home quarantine to prevent the disease, affects their mental condition adversely. Since elders are the most vulnerable group to Covid-19 and there are almost 50 million individuals with Alzheimer's around the world, this review expects to analyze the most recent in Alzheimer's disease and Covid-19 in older adults.
MethodsBy searching the databases; SID, IranDoc, Google scholar, PubMed, Medline, Scopus, Cochrane Library, Science Direct and using the keywords "Elder", "Covid-19", "Corona virus" and "Alzheimer"; all articles examining association between Covid-19 disease and Alzheimer were included in the study. Electronic search was performed during 2019-2021.
ResultsFindings of 18 selected studies showed; there is a reasonable connection between these two disease which can be proven in both biological and behavioral dimensions. Likewise, cognitive impairment, irritability, mood and communication disorders in the elderly with and without Alzheimer's disease occurred with a steep slope during the Covid-19 quarantine contrasted with the time before the pandemic.
ConclusionsConsidering the known pathophysiological connection between these two diseases, the decrease of social and physical activities during isolation and particularly relatives' partition, leads to a decrease in sensory stimulation and increased loneliness in the elderly and also cause restlessness, cognitive disorders and hallucinations in these people. Although limitations are important to combat the Covid-19 outbreak, it is vital for meet seniors' mental requirements, particularly those with Alzheimer's disease, and their families, and appropriate estimates should be taken to assist them with enduring the pandemic.
Keywords: Elderly, Covid-19, Corona Virus, Alzheimer, Systematic Review -
مقدمه
شیوع بیماری کووید-19 منجر به اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه شامل فاصله گذاری اجتماعی و قرنطینه در سراسر جهان شده است. این دوره استرس زا ممکن است منجر به مشکلات روانی، از جمله افزایش مصرف مواد و دخانیات شود. هدف از این مطالعه مروری بررسی تاثیر بیماری کووید-19 بر استعمال دخانیات و الکل می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه از پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Google scholar، SID و Magiran جهت جستجوی کلمات کلیدی الکل، دخانیات، سیگار، ویروس کرونا، کووید-19 و معادل انگلیسی آنها شامل Alcohol، tobacco، cigarettes، coronavirus و covid-19 در فاصله زمانی 2014 تا 2023 استفاده شد. تعداد 124 مقاله استخراج گردید و نهایتا 20 مقاله وارد مطالعه شد.
یافته هایافته ها بیانگر این مطلب است که مصرف الکل و استعمال سیگار در طول قرنطینه، در مقایسه با دوره قبل از قرنطینه به عنوان روشی جهت خوددرمانی در مقابل اقدامات محدود کننده ناشی از پاندمی کووید-19، به صورت جزیی افزایش پیدا کرد.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به یافته های حاصل از پژوهش ها و تاثیر پاندمی کووید-19 بر الگوی مصرف دخانیات و الکل نیاز به اتخاذ یک رویکرد چند رشته ای شامل روان شناسان، روان پزشکان و متخصصان سلامت روان مطرح می گردد تا به این ترتیب از میزان این گونه رفتارهای پرخطر کاسته شود.
کلید واژگان: الکل, دخانیات, سیگار, ویروس کرونا, کووید-19IntroductionThe outbreak of the Covid-19 disease has led to protective and preventive measures including social distancing and quarantine around the world. This stressful period may lead to psychological problems, including increased substance and tobacco use. The purpose of this review study is to investigate the impact of covid-19 disease on tobacco and alcohol using.
Methods and Matreials:
This review article has been performed using alcohol, tobacco, cigarettes, corona virus, and covid-19 keywords and their English equivalents in various data bases including PubMed, Scopus, Google scholar, SID, and Magiran from 2014 to 2023. 124 articles were extracted and finally 20 articles were included in the study.
ResultsThe findings indicate that alcohol consumption and smoking increased slightly during quarantine compared to the pre-quarantine period as a method of self-medication against restrictive measures caused by the Covid-19 pandemic.
Discussion and ConclusionAccording to the research findings and the impact of the Covid-19 pandemic on the pattern of smoking and alcohol consumption, it is suggested to adopt a multidisciplinary approach including psychologists, psychiatrists and mental health specialists in order to reduce the amount of such high-risk behaviors.
Keywords: Alcohol, Tobacco, Cigarette, Coronavirus, Covid-19 -
سابقه و هدف
کوید-19 به عنوان یک پاندمی تاثیرات گسترده ای بر سلامت جسمانی و روانی افراد جامعه و ورزشکاران داشته است. این مطالعه با هدف مقایسه نیمرخ سلامت جسمانی و روانی دوران قبل و پس از قرنطینه کووید-19 در شناگران زن نخبه شهر مشهد انجام شد.
روش بررسیبیست و هفت شناگر زن از 2 سال قبل تا بعد از قرنطینه کووید-19 مورد بررسی قرار گرفتند. آمادگی بدنی ادراک شده (وضعیت بدنی، انعطاف پذیری، وضعیت عضلانی و ترکیب بدن) ، سطح فعالیت بدنی و نیمرخ روانی شرکت کنندگان اندازه گیری شد. از آزمون تی زوجی برای تعیین تفاوت متغیرهای پژوهش قبل و بعد از قرنطینه کوید-19 استفاده شد.
یافته هاشرکت کنندگان افزایش قابل توجهی در متغیرهای افسردگی (001/0 = p)، اضطراب (024/0= p)، استرس (001/0 = p)، تنهایی (001/0 = p) وBMI (001/0 = p) و کاهش معنی داری در سطح فعالیت بدنی (023/0 = p)، خرده مقیاس ها و نمره کل آمادگی بدنی ادراک شده (001/0= p) را پس از پایان دو سال دوران قرنطینه نشان دادند.
نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر نشان داد کاهش سطح فعالیت بدنی طی اپیدمی کوید-19 می تواند اثرات منفی بر پروفایل روانی و BMI در ورزشکاران حرفه ای داشته باشد. بنابراین، باید برنامه ریزی لازم جهت حفظ سطح فعالیت بدنی به صورت ایمن توسط مربیان و برنامه ریزان ورزشی تیم های حرفه ای و ملی صورت پذیرد.
کلید واژگان: ویروس کرونا, تنهایی, ورزشکاران نخبه, BMI, آمادگی بدنی ادراک شدهMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:34 Issue: 1, 2024, PP 56 -63BackgroundAs a pandemic, Covid-19 has had extensive effects on the physical and mental health of society and athletes. This study aimed to compare the physical and mental health profiles of elite female swimmers from the pre to post-COVID-19 Confinement period in elite female swimmers in Mashhad.
Materials and methodsTwenty-seven swimmers were assessed pre to post-COVID (between 2 years). Perceived physical fitness (body condition, flexibility, muscle condition and body composition), physical fitness level, and psychological profile of swimmers were measured. The paired t-test was utilized to determine if differences existed before and after the COVID-19 lockdown.
ResultsParticipants showed increased depression (p= 0.001), anxiety (p= 0.024), stress (p= 0.001), Loneliness (p= 0.001), and BMI (p= 0.001) and significant decreases in IPAQ-SF (p= 0.023), and Subscales and total score of perceived physical fitness (p= 0.001) after 2 years at the end of the quarantine period.
ConclusionThe results of the present study showed that the decrease in physical activity level during the Covid-19 epidemic could have negative effects on the psychological profile and BMI in professional athletes. Therefore, the specific planning should be considered by the coaches and sports planners of the professional and national teams to safely maintain the level of physical activity.
Keywords: Corona virus, Loneliness, Elite athletes, BMI, Perceived physical fitness -
زمینه و هدف
شیوع ویروس کرونا استفاده از فرم های چاپی ابزار را به دلیل احتمال انتقال بیماری تحت تاثیر قرار داده است، بنابراین اعتبارسنجی مقیاس وسواس فکری اجباری به صورت فرم آنلاین می تواند به حل مشکلات در این زمینه کمک نماید، لذا هدف از پژوهش تعیین و بررسی اعتباریابی فرم الکترونیکی مقیاس بازنگری شده وسواسی اجباری فوا در دانشجویان در بحران کرونا بود.
روش بررسی:
این یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی با هدف اعتباریابی آزمون انجام گرفت، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال 1401 بود. تعداد نمونه ها بر اساس معیارهای روان سنجی به تعداد 100 نفر برای بخش روایی همگرا و 501 نفر برای بخش روایی سازه تعیین شد. نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. بعد از اخذ مجوزهای موردنیاز و کسب رضایت آگاهانه، اطلاعات پژوهش از طریق دو مقیاس وسواس فکری عملی (فوا) و وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن به صورت فرم چاپی و الکترونیکی با ارسال لینک پرسش نامه به موبایل شرکت کنندگان جمع آوری گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش های روایی محتوا، همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد، پایایی مقیاس به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیفی (دو نیمه کردن) بررسی گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که پرسش نامه وسواسی اجباری فوا از شش عامل تشکیل شده و از روایی محتوایی، هم زمان و سازه مناسبی برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 و برای خرده مقیاس ها بین 70/0 تا 81/0 بود. ضریب تصنیفی برای نیمه اول و دوم مقیاس برابر با 71/0 و 74/0 و همبستگی بین دونیمه 62/0 و در سطح معنی داری 01/0 بود. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس از شش عامل اشباع است که در مجموع 57/54 درصد از واریانس را تبیین می کنند. تحلیل عاملی تاییدی نیز مدل شش عاملی را با شاخص های برازش مناسب تایید کرد. این پرسش نامه به همراه مقیاس وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن اجرا شد که با 18 آیتم از روایی هم زمان مناسبی برخوردار بود (612/0=r، 001/0p<).
نتیجه گیریاز پرسش نامه الکترونیکی بازنگری شده وسواسی اجباری فوا می توان برای ارزیابی وسواس فکری اجباری در دانشجویان به صورت الکترونیکی استفاده کرد.
کلید واژگان: اختلال وسواسی جبری, روان سنجی, سیستم های آنلاین, دانشجویان, ویروس کروناArmaghane-danesh, Volume:28 Issue: 6, 2024, PP 894 -910Background & aimThe outbreak of coronavirus has affected the use of paper-based tools due to the risk of disease transmission. Therefore, validating the online form of the Obsessive-Compulsive Inventory-Revised (OCI-R) scale can help solve the problems in this area. The aim of the present study was to determine and evaluate the validity of the electronic form of the OCI-R scale in students during the coronavirus crisis.
MethodsThe present descriptive cross-sectional study was conducted with the purpose of test validation. The statistical population consisted of all students of Islamic Azad University of Tehran in 2022. The sample size was determined based on psychometric criteria as 100 people for the convergent validity section and 501 people for the construct validity section. The samples were selected by random cluster sampling method. After obtaining the necessary permissions and informed consent, the research data were collected through two scales of Obsessive-Compulsive Inventory (OCI) and Obsessive-Compulsive Inventory-Hajson and Rachman in both paper and electronic forms by sending the questionnaire link to the participants' mobile phones. To assess the validity of the scale, content, convergent and factor analysis methods were used. The reliability of the scale was evaluated by internal consistency and split-half methods. The collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient, exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis tests.
ResultsThe results indicated that the OCI-R questionnaire consists of six factors and had appropriate content, concurrent and construct validity. The Cronbach's alpha coefficient for the whole scale was 0.81 and for the subscales it ranged from 0.70 to 0.81. The split-half coefficient for the first and second half of the scale was 0.71 and 0.74, respectively, and the correlation between the two halves was 0.62 and significant at 0.01 level. Exploratory factor analysis showed that the scale is saturated with six factors that explain 54.57% of the variance in total. Confirmatory factor analysis also confirmed the six-factor model with suitable fit indices. This questionnaire was performed along with the Obsessive-Compulsive Inventory-Hajson and Rachman scale, which had appropriate concurrent validity with 18 items (r=0.612, p<0.001).
ConclusionThe electronic form of the revised obsessive-compulsive inventory can be used to assess obsessive-compulsive disorder in students electronically.
Keywords: Obsessive-Compulsive disorder, Psychometrics, Online systems, Students, Coronavirus -
زمینه و هدف
شیوع کرونا ویروس با سرعتی زیاد بسیاری از نگرش ها، رفتارها، عادت واره ها و ارزش های بشر را دستخوش تغییرات جدی کرد به گونه ای که این تغییرات منجر به دگرگونی در شیوه زندگی مردم شد. هدف پژوهش بررسی اثربخشی یک مداخله آموزشی بر اصلاح عادت واره ها در مواجهه با ویروس کرونا بوده است.
مواد و روش هاتحقیق از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری تحقیق رابطین هیات های مذهبی شهر اصفهان بودند که به روش تصادفی حجم نمونه با فرمول کوکران 40 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی محتوایی آن با نظر کارشناسان و متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تایید گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره (آنکوا) و چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های علمی و اسلامی (محقق ساخته)، بر اصلاح عادت واره های اجتماعی تاثیرگذار بود. همچنین مجذور اتا نشان می دهد 42 درصد از تغییرات در نمرات مولفه جامعه شناختی، 3/42 درصد از تغییرات در نمرات مولفه مذهبی (اسلامی) و 2/24 درصد از تغییرات در نمرات مولفه پزشکی در گروه آزمایش در اثر مداخله بسته آموزشی حاصل شده است.
نتیجه گیرییافته های پژوهش بیانگر آن است که بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های علمی و اسلامی بر مولفه های جامعه شناختی، مذهبی (اسلامی) و پزشکی در پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا تاثیر دارد
کلید واژگان: ویروس کرونا, سبک زندگی, عادتواره, رفتار برنامه ریزی شده, رابطین هیات های مذهبیAim and BackgroundThe spread of the corona virus at a high speed caused many attitudes, behaviors, habits and values of human beings to undergo serious changes in such a way that these changes led to a transformation in the way of life of the people. The aim of the research was to investigate the effectiveness of an educational intervention on the modification of habits in the face of the corona virus.
Methods and Materials:
The research method was quasi-experimental (pre-test-post-test with control group). The statistical population of the research was the contacts of the religious boards of Isfahan city, and the sample size was estimated to be 40 people using Cochran's formula. A researcher-made questionnaire was used to collect data, and its content validity was checked and verified by the opinion of experts and experts, and its reliability was checked and confirmed by Cronbach's alpha coefficient. To analyze the data, univariate (ANCOVA) and multivariate (MANCOVA) analysis of covariance methods were used.
FindingsThe results showed that the educational package based on scientific and Islamic teachings was effective in improving social habits. Also, the eta square shows that 42% of the changes in the sociological component scores, 42.3% of the changes in the religious (Islamic) component scores, and 24.2% of the changes in the medical component scores in the experimental group were obtained as a result of the educational package intervention.
ConclusionsThe findings of the research show that the educational package based on scientific and Islamic teachings has an effect on the sociological, religious (Islamic) and medical components in preventing the corona virus
Keywords: Corona virus, lifestyle, habitual, planned behavior, contacts of religious bodies -
مقدمه و اهداف
یکی از راه های پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا، رعایت پروتکل های بهداشتی در هنگام تهیه، پخت و خرید نان در نانوایی ها است. لذا توجه به سلامت عمومی نانوایان و ارائه آموزش های لازم در این خصوص به ایشان ضروری است. پژوهش حاضر باهدف تعیین وضعیت سلامت عمومی و نیازهای آموزشی شاغلین نانوایی های شهر بافت در زمینه پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا در سال 1400 انجام شده است.
روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی بود که بر روی شاغلین نانوایی های شهر بافت به صورت نمونه در دسترس به تعداد 135 نفر انجام شد. اطلاعات با استفاده از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه استاندارد سنجش سلامت عمومی، پرسشنامه استاندارد سنجش سطح آگاهی و چک لیست عملکرد بهداشتی و پرسشنامه محقق ساخته سنجش نگرش به صورت حضوری در مدت چهار ماه جمع آوری شد و از آزمون های آماری میانگین، انحراف معیار، نمره Z، کای دو و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل داده ها استفاده شد. میزان پاسخ دهی به پرسشنامه ها (100%) بود.
یافته هانتایج نشان داد که وضعیت سلامت عمومی شاغلین نانوایی های شهر بافت با میانگین و انحراف معیار (25/7 ± 25/71) مناسب نیست، همچنین وضعیت ابعاد سلامت عمومی ایشان شامل بعد جسمانی، بعد اضطراب و بی خوابی، بعد سلامت اجتماعی و بعد افسردگی نامناسب بود. بررسی وضعیت نیازهای آموزشی مشارکت کنندگان درزمینه پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا با میانگین و انحراف معیار (96/42 ± 49/4) نشان دهنده وضعیت مطلوب درزمینه آگاهی، عملکرد و نگرش بود. بین نمره سلامت عمومی و نیازهای آموزشی همبستگی ضعیف گزارش شد که ازنظر آماری معنی دار نبود (312/0=P). نیازهای آموزشی شاغلین نانوایی های شهر بافت بر اساس عوامل سن، سابقه فعالیت، میزان درآمد و نوع پخت اختلاف معنی دار (05/0 ≤p) داشت ولی بر اساس عوامل جنسیت (970/0)، تاهل (317/0)، تحصیلات (798/0) و نوع فعالیت (648/0) ازنظر آماری معنی دار نبود (05/0 p ≥).
نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده وضعیت سلامت عمومی و ابعاد سلامت عمومی شاغلین نانوایی های شهر بافت شامل بعد جسمانی، بعد اضطراب و بی خوابی، بعد سلامت اجتماعی و بعد افسردگی مناسب نبود؛ اما وضعیت آگاهی، عملکرد و نگرش آنان در خصوص پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا در وضعیت مطلوب قرار داشت.
کلید واژگان: سلامت عمومی, ویروس کرونا, پیش گیری, شاغلین نانوایی, نیازهای آموزشیIntroduction and objectivesOne of the ways to prevent corona virus infection is to follow health protocols when preparing, baking and buying bread in bakeries. Therefore, it is necessary to pay attention to the general health of bakers and provide them with the necessary training in this regard. The present study was conducted with the aim of determining the general health status and educational needs of the employees of the bakeries of Baft city in the field of prevention of corona virus infection in 2021.
MethodologyThis research was a cross-sectional descriptive study that was conducted on the employees of bakeries in the city of Baft as an available sample of 135 people. Information using three questionnaires, including the standard questionnaire for measuring public health, the standard questionnaire for measuring the level of awareness. The health performance checklist and the researcher-made attitude measurement questionnaire were collected face-to-face during four months, and statistical tests of mean, standard deviation, Z-score, chi-square, and Spearman's correlation coefficient were used to analyze the data. The response rate to the questionnaires was (%100).
FindingsThe results showed that the general health status of Baft city bakeries employees is not suitable with the mean and standard deviation of (71.25 ± 7.25), also the status of their general health dimensions including physical dimension, anxiety and insomnia dimension, social health dimension and depression dimension are inappropriate. Was. Examining the educational needs of the participants in the field of prevention of corona virus infection with the mean and standard deviation of (42.96 ± 4.49) showed a favorable situation in the field of awareness, performance and attitude. A weak correlation was reported between general health score and educational needs, which was not statistically significant, (P = 0.312). There was a significant difference between the educational needs of Baft city bakeries based on the factors of age, work experience, income and baking type (p ≤ 0.05), but based on the factors gender (0.970), married (0.317), education (0.798) and type of activity (0.648) was not statistically significant (p 0.05).
ConclusionBased on the obtained results, the general health status and general health dimensions of the bakery workers in Baft city, including the physical dimension, anxiety and insomnia dimension, social health dimension, and depression dimension, were not appropriate; However, their awareness, performance and attitude regarding the prevention of corona virus was in a good state.
Keywords: Public health, Corona virus, Prevention, Bakery workers, Educational needs -
زمینه و هدف
تجربه متفاوت سوگ بازماندگان افراد جان باخته مبتلا به کرونا، تاثیر آن بر سلامت روانی بازماندگان و شناخت درمان های روان شناختی موثر یکی از چالش های مهم حوزه بهداشت و سلامت است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر امید به زندگی و چشم انداز زمانی خانواده های جان باختگان در اثر ویروس کرونا بود.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل خانواده های جان باختگان در اثر ویروس کرونا شهر شهرکرد در سال 1401 بود. حجم نمونه 45 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های امید به زندگی Miller و Powers و چشم انداز زمانی Zimbardo و Boyed استفاده شد. گروه های آزمایش درمان متمرکز بر شفقت Gilbert و معنادرمانی Franklرا در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که معنادرمانی بر دیدگاه زمانی حال-لذت گرا اثربخش تر است (001/0>P) و بین دو درمان یاد شده در امید به زندگی، دیدگاه زمانی گذشته منفی، دیدگاه زمانی آینده، دیدگاه زمانی متعالی-آینده، دیدگاه زمانی گذشته مثبت و دیدگاه زمانی حال معتقد به سرنوشت تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر، درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی مداخله های موثری برای افزایش امید به زندگی و تغییر چشم انداز زمانی خانواده های جان باختگان در اثر ویروس کرونا است.
کلید واژگان: امید به زندگی, چشم انداز زمانی, درمان متمرکز بر شفقت, معنا درمانی, ویروس کروناBackground and ObjectivesThe different experience of bereavement of the survivors of the deceased infected with corona, its effect on the mental health of the survivors, and the recognition of effective psychological treatments these days is one of the important challenges in the field of health. The aim of the research was to compare the effectiveness of treatment focused on compassion and logotherapy on the life expectancy and time perspective of the families of those who died due to the corona virus.
Materials and MethodsThis study was a quasi-experimental type with a pretest-posttest design. The statistical population included the families of those who died due to the corona virus in Shahrekord City in 2022. The sample size was 45 people who were purposefully selected and randomly assigned into two experimental groups (15 people each) and a control group (15 people). Miller and Powers’ Life Expectancy and Zimbardo and Boyed’s Time Perspective Questionnaires were used to collect information. The experimental groups received treatment focused on Gilbert's compassion and Frankl's logotherapy in 8 sessions of 90 minutes, but the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance.
ResultsThe results indicated that logotherapy is more effective on present-hedonic time perspective (p<0.001) and there is no significant difference between the two mentioned treatments in life expectancy, past-negative time perspective, future time perspective, time perspective transcendence-future, positive past time perspective, and present time perspective believing in destiny (p<0.05).
ConclusionAccording to the results of the research, the focused treatment of compassion and logotherapy are effective interventions to increase life expectancy and change the time perspective of the families of those who died due to the corona virus.
Keywords: Life expectancy, Time perspective, Compassion-focused therapy, Logotherapy, Coronavirus -
مقدمه
ارایه گزارش موارد بیمارستانهای مختلف امکان تجمیع نتایج درمطالعات مروری را فراهم میکند تا شواهدکاملتر فراهم گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین پیامدهای بارداری در موارد ابتلا به ویروس کووید-19 اجرا شد.
روشمطالعه حاضر گزارش موارد از نوع رکورد ریویو است که به بررسی 27 زن باردار مبتلا به کووید-19 مراجعه کننده به بیمارستان قایم مشهد سال 1399 میپردازد.مستندات پرونده تمامی زنان باردار با تست PCR مثبت یا ویژگیهای کووید-19 در سی تی اسکن و نوزادان متولد شده از آنها مورد بررسی قرار گرفت.پیامدهای مادری شامل اطلاعات پزشکی، علایم بیماری،سیر بیماری،یافته های آزمایشگاهی و پیامدهای جنینی-نوزادی شامل دیسترس جنینی و نوزادی، اسیدوز نوزادی، بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان و مرگ جمع آوری شد.
یافته هامیانگین سنی زنان باردار 86/5±07/31 و اکثر موارد (0/63 درصد) در سه ماهه سوم و 8/14 درصد در سه ماهه دوم بارداری بودند.سرفه وتب شایعترین شکایات بودند. مرگ مادر در 7/4 درصد و مرگ نوزادی 8/14 درصد گزارش شد. در میان پیامدهای مادری، پره اکلامپسی (5/18 درصد) و در میان پیامدهای نوزادی، بستری در بخش مراقبت های ویژه (4/44 درصد) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بود.
نتیجه گیریابتلای زنان باردار به کووید-19 میتواند با عوارض مادری شدید از جمله، افزایش خطر مرگ مادر و زایمان زودرس و همچنین پیامدهای نوزادی شامل دیسترس جنینی و نوزادی، اسدوز نوزادی، بستری در بخش مراقبتهای ویژه و مرگ نوزادی همراه باشد با این حال، برای کاهش خطر ابتلا به بیماری و پیامدهای جانبی شدید مرتبط با آن، واکسیناسیون علیه کووید-19 در زنان باردار پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: پیامدهای بارداری, ویروس کرونا, کووید 19, گزارش مواردNavid no, Volume:26 Issue: 87, 2023, PP 1 -10IntroductionThe present study was implemented with the aim of investigating the outcomes of pregnancy in cases affected by COVID-19.
MethodsThe study is a case series of a record review type, which examines the characteristics of 27 pregnant women with COVID-19 referred to the Qaem Hospital in Mashhad in 2020. The case series of all pregnant women with a positive PCR or features of COVID-19 on lung CT scans. Maternal consequences were medical records, signs, disease progress, laboratory and imaging findings, and fetal-neonatal outcomes. All data were analyzed using SPSS version 24.0 software.
ResultsThe mean age of the pregnant women with COVID-19 was 31.07 ± 5.86 years. Most cases (63.0%) were in the third trimester of pregnancy and only 14.8% were in the second trimester. Cough and Fever were the most common complaints. Maternal mortality was reported in 4.7% of the cases and Neonatal death was 14.8%. Among maternal messages, preeclampsia (18.5%) was the most common. Among the newborns’ consequences, the hospitalization of newborns in the neonatal intensive care unit (44.4%) was the highest.
ConclusionCOVID-19 infection in pregnant women can lead to severe maternal complications, including an increased risk of maternal death and preterm delivery, as well as fetal and neonatal consequences such as fetal distress, neonatal asphyxia, admission to the neonatal intensive care unit, and neonatal death. However, to reduce the risk of infection and the associated severe side effects, COVID-19 vaccination is recommended for pregnant women.
Keywords: Corona virus, COVID-19, Pregnancy outcomes, Case Series -
زمینه و هدف
شیوع جهانی ویروس کرونا، به شدت بر زندگی انسان ها تاثیر گذاشته است. محدودیت های اتخاذ شده برای کاهش سرعت انتشار ویروس بر فعالیت های اقتصادی-اجتماعی و محیط زیست تاثیر می گذارد. این امر، پدیده ای چندبعدی است که آثار و پیامدهای آن در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و سیاسی قابل رصد و رهگیری است. هدف از این مقاله بررسی پیامدهای بحران کرونا بر محیط زیست می باشد.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع مقاله مروری حیطه ای می باشد که بر اساس جمع آوری اطلاعات مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای ،Science Direct, Web of Science، Google Scholar،PubMed در بازه زمانی سال های 2019 تا 2022 با هدف بررسی پیامدهای بحران کرونا بر محیط زیست انجام گرفت.
نتایجیافته های این پژوهش نشان می دهد که بحران ویروس کرونا و شرایط قرنطینه، پیامدهای متعددی برای محیط زیست به همراه داشته است. این مطالعه نشان می دهد که از یک سو، در اثر توقف بسیاری از فعالیت های بشری شاهد کاهش چشمگیر انتشار آلاینده ها به شمول گازهای گلخانه ای هستیم و از سوی دیگر، زباله ها و بخصوص زباله های طبی و پلاستیکی، به طور نگران کننده ای افزایش یافته است.
نتیجه گیریبا وجود آثار مثبت کووید-19 بر عوامل محیط زیست، جنبه های منفی کوتاه مدت و بلندمدت آن شهود است. ضمن اینکه به نظر می رسد فعالیت اقتصادی کشور بعد از کرونا شدت یابد و لذا با تجزیه وتحلیل جامع اثرات کووید-19 بر چندین بخش، می بایست اقدامات جدی در این زمینه صورت گیرد.
کلید واژگان: همه گیری, ویروس کرونا, پیامدها, محیط زیستBackgroundCorona virus is a phenomenon that has faced the world with a crisis due to its rapid spread and uncontrollable nature. Although this crisis is only related to the medicine and health system, it is a multidimensional phenomenon whose effects and consequences can be observed and tracked in various economic, social, and political fields. The purpose of this article is to investigate the results of the Corona Virus on the environment.
Materials & MethodsThe current study is a scoping review article that was performed based on the collection of information from articles published in the databases ScienceDirect, Web of Science, Google Scholar, and PubMed in the period from 2019 to 2022 with the aim of investigating the consequences of the Corona crisis on the environment.
ResultsThe findings of this research illustrate that the corona virus crisis and the quarantine conditions have brought many consequences for the environment. On the one hand, as a result of the cessation of many human activities, there is a significant reduction in the emission of pollutants, including greenhouse gases, and on the other hand, waste, especially medical and plastic waste, has increased.
ConclusionDespite the positive effects of Covid-19 on environmental factors, its short-term and long-term negative effects are obvious. In addition, it seems that the economic activity of country will intensify after Corona, and therefore, with a comprehensive analysis of the effects of Covid-19 on several sectors, significant proceedings should be taken in this field.
Keywords: Pandemics, COVID-19, Consequences, Environment -
زمینه و هدف
مقیاس اضطراب ویروس کرونا (CAS) ابزاری پرکاربرد و با قدرت تشخیصی بالا در زمینه تشخیص اضطراب کرونا است، بااین حال پژوهشی در ایران به بررسی ساختار درونی این مقیاس نپرداخته است، به همین دلیل پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
روشپژوهش حاضر از نوع مطالعه ی توصیفی- تحلیلی است که در سال 1399 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه بزرکسالان ساکن شهر اصفهان بودند که از میان آنها 409 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به مقیاس اضطراب کرونا پاسخ دادند. با توجه به شرایط موجود، مقیاس به صورت اینترنتی تهیه و در فضای مجازی منتشر شد و افرادی که تمایل داشتند، مقیاس را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارهای AMOS و SPSS استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل اکتشافی تک عاملی بودن این مقیاس را تایید کرد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مقیاس از روایی سازه و مدل برازش خوبی برخوردار است. همچنین این مقیاس همسانی درونی بالای داشت (ضریب آلفای کرونباخ=859/0)
نتیجه گیریمقیاس اضطراب ویروس کرونا از اعتبار خوبی در جمعیت ایرانی برخوردار است و می توان از آن برای بررسی اضطراب ویروس کرونا در این جمعیت استفاده کرد.
کلید واژگان: ویروس کرونا, کووید-19, مقیاس اضطراب کرونا, بیماری کروناIntroductionThe Corona Virus Anxiety Scale (CAS) is a widely used tool with high diagnostic power in the field of corona anxiety diagnosis, but so far no research in Iran has examined the internal structure of this scale, so research in this field seems necessary.
MethodThe present study is a descriptive-analytical study that was conducted in 2021. The statistical population of this study was all adults living in Isfahan, of whom 409 (342 females and 67 males) responded to the Corona Anxiety Scale by available sampling method. According to the existing conditions, the scale was prepared online and published in cyberspace, and those who were interested completed the scale. In order to analyze the data, exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis and AMOS and SPSS software were used.
ResultsThe results of exploratory analysis confirmed the single-factor nature of this scale. The results of confirmatory factor analysis showed that this scale has good construct validity and fit model. This scale also had a high internal consistency (Cronbach's affinity coefficient = 0.859)
ConclusionThe Coronavirus Anxiety Scale has a good validity in the Iranian population and can be used to assess coronavirus anxiety in this population.
Keywords: corona virus, Corona anxiety scale, COVID-19, Corona disease -
زمینه و هدف امروزه با وجود تحقیقات بسیاری که د رمورد ویروس کرونا صورت گرفته است، اما هنوز هم شاهد نرخ مر گ ومیر بالای اینبیماری هستی؛ که باعث شده است محققان تمرکز بیشتری روی شناسایی داروهای ض دویروسی کارآمد از بین داروهای موجود داشتهباشند. در این میان، استفاده از ری زمولکو لهایی با منشا گیاهی به دلیل ایمنی بالات ر، سمیت کمتر و مقرو نب هصرفه بودن مورد توجه قرارگرفته است. ما در این مطالعه با استفاده ازداکینگ مولکولی، به شناسایی بازدارند ه های پروتیین 3cl protease و ACE-2 به دلیل اهمیتآ نها در بیمار یزایی ویروس کرونا پرداخت هایم.روش بررسی بدی نمنظور، 1600 ترکیب با منشا طبیعی با استفاده از یک غربالگری مجازی بررسی گرفتند. در این روش لیگاندهاییبا تمایل بالا نسبت به رزیدوهای جایگاه فعال پروتیی نهای هدف با استفاده از گلاید داکینگ شناسایی شدند تا برای محاسبات بیشترب راساس روش القای قالب با استفاده از نر مافزار شرودینگر مورد تجزی ه وتحلیل قرار بگیرند.یافت ه ها یافت ه ها نشان م یدهند ترکیبات ب هدس تآمده ازجمله Delphinidin و Theaflavin با دارا بودن میل اتصال بالا به گیرند ه هایمذکور م یتوانند در مهار ویروس کرونا موثر باشند. همچنین ترکیبات معرف یشده در مقایسه با داروهای شناخت هشده نظیر کلروکویین،دارای انرژی اتصال بهتر و اثر مها رکنندگی قاب لتوجهی هستند.نتیج هگیری داد ه های ارای هشده در این مقاله م یتوانند برای پیشرفت بیشتر در کشف دارو یا فرمولاسیو نهای جدید برای مقابله با ویروسکرونا کم ککننده باشند، اما به آزمای شهای بالینی نیاز است تا پتانسیل مولکو لهای کوچک موردنظر را ب هتنهایی یا ب هصورت ترکیبیبرای کاربردهای پزشکی بررسی کندکلید واژگان: ویروس کرونا, داکینگ مولکولی, غربالگری مجازی, کشف دارو, ترکیبات طبیعیBackground and Objectives Despite many studies on the new Coronavirus disease 2019 (COVID-19),there is still a rate of disease mortality, which has made researchers to focus more on finding successfulantiviral drugs. In this regard, small molecule inhibitors have been suggested for their higher safety,lower toxicity, and cost-effectiveness. In this study, we applied virtual screening and docking analysis toidentify the prospective inhibitors of 3CL protease and ACE-2 receptorsSubjects and Methods In this study, 1,600 natural compounds were assessed by virtual screening. Theligands with a high affinity to bind to active site residues of target proteins were identified using theglide docking method and then were included in the induced-fit docking analysis in Schrödinger-Maestrosoftware.Results The found compounds such as Theaflavin and Delphinidin had a high affinity to bind to the receptors.They had higher binding energy and a potent inhibitory effect compared to common drugs such aschloroquine.Conclusion The introduced natural compounds can be used to suppress COVID-19. The results may helpdevelop new drugs or formulations to combat COVID-19; however, clinical trials are needed to examinethe potential of these small molecules alone or in combination with other medical procedures.Keywords: SARS-CoV-2, Molecular docking, Virtual screening, Drug discovery, Natural products
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.