به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پدیدارشناسی" در نشریات گروه "پزشکی"

  • مهربان شهماری، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، اکرم قبادی*، الهامه نصیری
    مقدمه

    پاندمی کووید- 19 با شیوع ناگهانی و گسترده، همه جهان بخصوص مراکز مراقبت سلامت را با بهت و حیرت مواجه کرد. با توجه به نقش بسیار حیاتی پرستاران بخش مراقبت های ویژه در مراقبت از بیماران مبتلا به کووید-19درک عمیق تجربیات زیسته پرستاران می تواند ارتقای توانمندی های پرستاران در مقابله با شرایط استرس زا و کیفیت مراقبت از بیماران را تسهیل کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته پرستاران بخش مراقبت های ویژه در مراقبت از بیماران مبتلا به کوید- 19انجام شد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه با رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود که برای انجام آن با 15 پرستار بخش مراقبت ویژه به روش هدفمند مصاحبه شد. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند و یادداشت های در عرصه استفاده شد. متن مصاحبه ها ضبط گردید و پس از پیاده سازی با رویکرد هرمنیوتیک  و به روش  دیکلمن تحلیل شد.

    یافته ها

    10 نفر از مشارکت کننده ها زن و 5 نفر مرد بودند. میانگین سنی مشارکت کنندگان 32 سال و میانگین سابقه کار در بخش ویژه 6 سال بود. سه درون مایه ی اصلی به دست آمده از تحلیل داده ها در این مطالعه شامل تقابل احساسات، ظهور ایماژ جدید از پرستاری و تبلور مراقبت حرفه ای بود.

    نتیجه گیری

    کار در شرایط دشوار و ناشناخته به همراه چالش های متعدد به تدریج باعث استهلاک روانی و جسمی پرستاران بخش ویژه شد. با این وجود پرستاران روحیه فداکاری از خود نشان دادند و دست از تلاش بی وقفه در مبارزه با این دشمن ناشناخته بر نداشتند و مسئولیت های حرفه ای خود را برای ارائه بهترین مراقبت به بیماران انجام دادند. پرستاران با این کار خود تصویر جدیدی از پرستاری به جامعه نشان دادند. بنابراین نیاز به حمایت از کارکنان سلامت به ویژه پرستاران برای آمادگی و پاسخگویی به بحران های ناخواسته از طرف مسئولان احساس می شود.

    کلید واژگان: پرستار, مراقبت ویژه, کووید 19, پاندمی, پدیدارشناسی
    Mehraban Shahmari, Alireza Nikbakht Nasrabadi, Akram Ghobadi*, Elhameh Nasiri
    Objective (s)

    The COVID-19 pandemic, with its sudden widespread shocked the whole world, especially the health care systems. Considering the vital role that nurses in the intensive care units played for COVID-19 patients, a deep understanding of nurses' lived experiences can help to improve their skills in dealing with stressful situations and the quality of patient care. Therefore, the present study was conducted to explore nurses' experiences in the intensive care units caring for patients with COVID-19.

    Methods

    This was a qualitative study. Fifteen intensive care unit nurses were purposively selected. In-depth and semi-structured interviews and field notes were used to collect data. The text of the interviews was recorded and analyzed using the hermeneutic approach and the Diekelmann method.

    Results

    Ten participants were women and five were men. The mean age of the participants was 32 years and the mean work experience in the critical department was six years. The three main themes that emerged from the data analysis in this study included conflicting emotions, the emergence of a new image of nursing, and the crystallization of professional nursing.

    Conclusion

    Working in difficult and unknown conditions with countless challenges has resulted in mental and physical health decline in intensive care unit nurses. However, nurses who demonstrated a spirit of sacrifice did not abandon their diligent efforts to combat this unknown enemy and fulfilled their professional responsibilities to provide paramount care to patients. In doing so, the nurses showed society a new image of nursing. The results can be applied to management policies when planning for the future.

    Keywords: Nurse, Intensive Care Unit, COVID-19, Pandemic, Phenomenology
  • فاطمه زارعین، نجمه سدرپوشان*، رضا بیدکی، محمدحسین فلاح یخدانی
    زمینه و هدف

    طلاق فقط یک اتفاق واحد نیست بلکه یک فرآیند طولانی است که در آن همه اعضای خانواده از جمله فرزندان، یک فقدان و شکست را متحمل می شوند که می تواند انتقال بین نسلی بی ثباتی در زندگی زناشویی اعضای خانواده ها را به همراه داشته باشد. بنابراین، هدف از انجام مطالعه حاضر، واکاوی تجارب زیسته نوجوانان با تجربه طلاق والدین ساکن شهر یزد بود.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع تجربه زیستی و پژوهش پدیدارشناسی بود. 12 نوجوان دختر با تجربه طلاق والدینی ساکن شهر یزد در سال 1402 شرکت کردند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش کلارک و براون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که نوجوانان ایرانی پس از طلاق والدین شان مسائلی را در زمینه های مختلف تجربه می کنند که در قالب 7 مضمون اصلی چالش های شناختی، رشدی/تحولی، رفتاری/مقابله ای، روانی/هیجانی، خانوادگی، اجتماعی و زمینه ای دسته بندی می شوند. با توجه به یافته های به دست آمده، تداوم رشد پس از تروما در نوجوانان با تجربه طلاق والدینی، نیازمند تدوین مداخلات چندجانبه با محوریت مضامین شناسایی شده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که طلاق پیامدهای منفی متعددی همچون چالش های شناختی، رشدی/تحولی، رفتاری/مقابله ای، روانی/هیجانی، خانوادگی، اجتماعی و زمینه ای می تواند برای خانواده به همراه داشته باشد که در این بین نوجوانان به دلیل قرار گرفتن در شرایط بحرانی ناشی از طلاق والدین، ممکن است صدمات بیشتری از نظر هیجانی و روان شناختی متحمل شوند.

    کلید واژگان: طلاق, نوجوانان, تجربه زیسته, دختران, پدیدارشناسی
    Fatemeh Zarein, Najmeh Sedrpooshan*, Reza Bidaki, Mophammadhossein Fallah Yakhdani
    Background and Objectives

    Divorce is not just a single event, but is a long process in which all family members, including children, suffer from a loss and failure, which can lead to intergenerational transmission of instability in the marital life. Therefore, the purpose of this research was to analyze the lived experiences of teenagers with their parents' divorce experience in Yazd City.

    Materials and Methods

    The present study was a phenomenological study of lived experiences of twelve teenage participants of Yazd City in 2023 who experienced parental divorce. Data have been extracted and collected via semi-structured interviews and analyzed using Braun and Clarke's method.

    Results

    The findings of this research showed that Iranian teenagers experience problems in different fields after their parents' divorce that can be classified in seven categories including cognitive, developmental/evolutionary, behavioral/coping, psychological/emotional, family, social and contextual challenges. According to the findings, the continuation of post-traumatic growth in adolescents with parental divorce requires the formulation of multilateral interventions centered on the identified themes.

    Conclusion

    According to the findings, it can be concluded that divorce has many negative consequences such as cognitive, developmental/evolutionary, behavioral/confrontational, psychological/emotional, family, social, and contextual challenges for family. Teenagers may suffer more emotional and psychological trauma due to being in critical situations.

    Keywords: Divorce, Teenagers, Lived Experience, Girls, Phenomenological
  • مهرداد امیری، شهرام رهنما *
    زمینه و هدف

     یکی از اساسی ترین چالش ها در بسیاری از حوزه های علم اخلاق ارائه تعریف از مفاهیم اخلاقی است. از جمله این مفاهیم که از دیرباز تاکنون در عین اینکه همواره به عنوان فضیلت اخلاقی از آن نام برده شده، مفهوم شجاعت است. شجاعت به عنوان مفهومی تربیتی و اخلاقی در تعریف دچار ابهام و پیچیدگی است. هدف این مقاله، تبیین تعریف شجاعت با رویکرد پدیدارشناسی و نگاهی به رفتارهای معمول زندگی است.

    روش

     پژوهش به روش تحلیل محتوا و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و استفاده از گزارش ها، کتب و مقالات منتشرشده در این زمینه به انجام رسیده است.

    ملاحظات اخلاقی:

     در تدوین مقاله، اصول اخلاقی به ویژه امانتداری در استناد به متون و حفظ اصالت مقاله، رعایت شده است.

    یافته ها

     در دهه های اخیر روش های مختلفی برای ارائه تعریف مفاهیم بیان و توصیه شده است. در این میان یکی از مکاتب فکری که توانسته است با روش خاص خود بسیاری از پیچیدگی های مفهومی را حل کند، روش پدیدارشناسی است که بیشترین تاکیدش بر تجربه اول شخص تجربه کننده در تعریف مفاهیم است. در این جستار پس از بیان اصول اساسی روش پدیدارشناسی با استفاده از این روش و تجارب شخصی، مفهوم شجاعت را تعریف نموده ایم.

    نتیجه گیری

     بنا بر چهار عنصر به دست آمده در روش پدیدارشناسی می توان شجاعت را عبارت دانست از: هر عملی که من برای آن در خود استعدادی می یابم و با اعتماد به نفس نسبت به توانایی های خودم و با باور به عملی که می خواهم انجام دهم، به صورت آزادانه آن عمل را انجام می دهم، در این حالت آن عمل از نظر من شجاعانه است و من خود را شجاع می دانم.

    کلید واژگان: شجاعت, پدیدارشناسی, تعریف, تجربه, اول شخص
    Mehrdad Amiri, Shahram Rahnama *
    Background and Aim

     One of the most fundamental challenges in many fields of ethics is defining and presenting the definition of ethical concepts. One of these concepts that has been mentioned as a moral virtue since long ago is the concept of courage. Courage as an educational and moral concept is ambiguous and complicated in definition. The purpose of this article is to explain the definition of courage with a phenomenological approach and with a look at common life behaviors.

    Methods

     The research has been done by content analysis method and using library studies and reports, books and related articles in this field.

    Ethical Considerations:

     In the preparation of the article, ethical principles, especially trustworthiness in citing texts and maintaining the originality of the article, have been observed.

    Results

     In recent decades, various methods have been expressed and recommended for defining concepts. In this regard, one of the schools of thought that has been able to solve many conceptual complexities with its own method is the phenomenology method, which emphasizes first-person experience in defining concepts. In this essay, after stating the basic principles of the phenomenology method, we have defined the concept of courage by using this method and personal experiences.

    Conclusion

     According to the four elements obtained in the phenomenological method, courage can be considered as any action for which I find a talent in myself and with confidence in my abilities and believing in the action I want to do, I do it freely. In this case, that behavior is courageously in my opinion and I consider myself brave.

    Keywords: Courage, Phenomenology, Definition, Experience, First Person
  • الهام همه زاده*، حسین داودی، حسن حیدری
    مقدمه

    تغییرات ایجاد شده در دوران سالمندی گاهی منجر به نارسایی های شدید جسمی و روانی شده و به معلولیت و کاهش قدرت مقابله با مواجهه با دشواری ها و رویدادهای معمول می شود. اختلالات روانشناختی و جسمی در سالمندان به دلیل محرومیت های مختلف اجتماعی، پایین بودن کیفیت زندگی، اختلالات شناختی، ناتوانی فیزیکی و اختلالات جسمی، بالا می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک زیسته سالمندان از سلامت جسمی: یک مطالعه پدیدارشناسی است.

    روش کار

    روش مطالعه حاضر به صورت کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه مورد مطالعه کلیه سالمندان شهر خرم آباد در سال 1399 هستند. روش نمونه گیری به صورت «هدفمند» است. به منظور گردآوری داده ها از «مصاحبه عمیق فردی»استفاده شد. در این مطالعه از کدگذاری داده ها، مصاحبه های ضبط شده، پیاده سازی، طبقه بندی، خوشه بندی و سازمان دهی استفاده شد. سپس با استفاده از شیوه تحلیل موضوعی داده های گردآوری شده بر اساس سوالات و اهداف تحقیق، مقوله بندی شده و در ارتباط با هم مورد تفسیر شده و بر اساس آن به محتواهای اصلی و فرعی در ارتباط با سلامت جسمی و روانی سالمندان مشخص شد.

    یافته ها

    در تحلیل داده ها و ارائه یافته ها مشاهده شد که سلامت جسمی سالمندان بر اساس ادراک آنها، دو بعد اصلی استخراج شد: جسمی بدنی، جسمی عملکردی.  این ابعاد، مستخرج از هفده درون مایه اصلی بودند که این درون مایه ها برای برای مولفه جسمی بدنی «توانایی خودمراقبتی، نداشتن بیماری مزمن و تامین نیازهای غذایی و درمانی» شناسایی شدند. در مولفه جسمی عملکردی این درون مایه ها «داشتن روابط پایدار با دیگران و داشتن اوقات فراغت» می باشند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که توجه به تعاملات اجتماعی سالمندان نقش مهمی در سلامت جسمی آنها دارد، زیرا با ایجاد بسترهای برای مشارکت اجتماعی آنها هم قدرت بدنی آنها را بالا می برد و هم حس اثربخشی، مفیدبودن و در نتیجه رضایت از زندگی آنها را تقویت می کند.

    کلید واژگان: سالمندان, سلامت جسمی, پدیدارشناسی
    Elham Hamezadeh*, Hossein Davodi, Hassan Heydari
    Introduction

    The changes made during old age sometimes lead to severe physical and mental deficiencies and to disability and reduced ability to deal with difficulties and common events. Psychological and physical disorders in the elderly are high due to various social exclusions, low quality of life, cognitive disorders, physical disability and physical disorders. The purpose of the present study is to investigate the lived perception of the elderly about physical health: a phenomenological study.

    Method

    The method of the present study is qualitative, phenomenological. The study population is all elderly people of Khorram Abad city in 2019. The sampling method is "targeted". In order to collect data, "in-depth individual interview" was used. Data coding, recorded interviews, implementation, classification, clustering and organization were used in this study. Then, using the method of thematic analysis, the data collected based on the questions and objectives of the research, were categorized and interpreted in relation to each other, and based on that, they were divided into main and secondary contents related to the physical and mental health of the elderly. It was found.

    Results

    In the data analysis and presentation of the findings, it was observed that the physical health of the elderly based on their perception, two main dimensions were extracted: physical physical, functional physical. These dimensions were extracted from seventeen main themes, which were identified for the physical component of "self-care ability, not having a chronic disease, and meeting nutritional and medical needs". In the functional physical component, these themes are "having stable relationships with others and having free time".

    Conclusion

    The results show that paying attention to the social interactions of the elderly plays an important role in their physical health, because by creating platforms for their social participation, it increases their physical strength, as well as their sense of effectiveness, usefulness and, as a result, satisfaction with their lives. strengthens

    Keywords: Elderly, Physical Health, Phenomenology
  • مریم کاظمی، غلامعلی افروز*، کیوان کاکابرایی، مریم اساسه، محمدپارسا عزیزی
    مقدمه

    سندروم داون رایج ترین اختلال کروموزومی است و آلزایمر شایع ترین بیماری ای است که این افراد از سن میان سالی به بعد به آن مبتلا می شوند و به بروز مشکلات عدیده ای برای افراد، خانواده و سرپرستان آنان منجر می گردد. به منظور توسعه راهبردهای پیشگیری از آلزایمر در سندرم داون، درک عواملی که در ایجاد آن نقش دارند، مانند مبانی روان شناختی، بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر تحلیل شخصیت و سبک زندگی در بزرگ سالان آهسته گام با نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه پژوهش را بزرگ سالان با نشانگان داون، والدین و سرپرستان آنان در استان کرمانشاه در سال 1402 تشکیل می دادند. بدین منظور، جمع آوری اطلاعات از طریق دسترسی به پرونده های پزشکی افراد در سازمان بهزیستی و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با این افراد که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری انجام شد. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی و مشخص کردن مضامین اصلی و فرعی صورت گرفت. به منظور معتبرسازی نهایی، از ملاک اعتبار و قابلیت اطمینان استفاده گردید.

    یافته های پژوهش: 

    یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها به استخراج سه مضمون اصلی (اجتماعی، روان رنجور خویی، مهارت مقابله ای) و چهارده زیرمضمون در بعد شخصیت و نه مضمون اصلی (خواب، فعالیت های بدنی، حرفه، سلامت جسمانی، کنترل وزن و تغذیه، بهداشت فردی، مصرف دخانیات و الکل، اوقات فراغت، انجام کارها به صورت مستقلانه) و بیست ویک زیرمضمون در بعد سبک زندگی منجر شد.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نقش و اهمیت سبک زندگی سالم و ویژگی های شخصیتی سازگار در پیشگیری از ابتلا به آلزایمر در بزرگ سالان آهسته گام با نشانگان داون را نشان می دهد؛ از این رو پیشنهاد می گردد، برنامه های پیشگیرانه و آگاهی بخشی در این دو بعد توسط کارشناسان و مراکز رسمی تدوین و اجرا شود.

    کلید واژگان: نشانگان داون, شخصیت, سبک زندگی, آلزایمر, پدیدارشناسی
    Maryam Kazemi, Gholamali Afrooz*, Keyvan Kakabaraee, Maryam Asaseh, Mohamadparsa Azizi
    Introduction

     Down syndrome is the most common chromosomal disorder. Alzheimer's disease is the most prevalent disease affecting these individuals from middle age onwards and leading to numerous problems for individuals, their families, and their caregivers. To develop Alzheimer's prevention strategies for Down syndrome, it is of utmost importance to understand the factors that contribute to its development, such as psychological foundations. The present study aimed to analyze personality and lifestyle in slow-paced adults with Down syndrome with and without Alzheimer's disease.

    Material & Methods

    This qualitative research was conducted based on a descriptive phenomenological design. The research population consisted of adults with Down syndrome (60 cases without Alzheimer's and 10 subjects with Alzheimer's), their parents, and caregivers in Kermanshah province in 2023. In this regard, data collection was carried out through access to medical records of individuals in the Welfare Organization and also semi-structured interviews with these individuals who were purposefully selected until reaching the stage of theoretical saturation. Data analysis was performed using the Clausi method, and the main and sub-themes were identified. For final validation, the criteria of validity and reliability were used.

    Results

    The findings from the data analysis resulted in the extraction of 3 main themes (social-psychotic-coping skills), 14 sub-themes in personality dimension, and 9 main themes (sleep-physical activity-occupation-physical health-weight control and nutrition-personal hygiene-smoking and alcohol consumption-leisure time-doing things independently) and 21 sub-themes in the lifestyle dimension.

    Discussion & Conclusion

    The results of this study highlighted the role and importance of a healthy lifestyle and adaptive personality characteristics in preventing Alzheimer's disease in slow-paced adults with Down syndrome. Therefore, it is suggested that preventive and awareness-raising programs in these two dimensions be developed and implemented by experts and official centers.

    Keywords: Alzheimer, Down Syndrome, Lifestyle, Personality, Phenomenology
  • محمدرضا چنگیز، فاطمه محمدی شیرمحله*، مرجان مردانی حموله، محمدرضا صیرفی
    سابقه و هدف

    کووید 19 به سرعت در سراسر جهان گسترده و به مشکل عمده بهداشت عمومی در بسیاری از کشورهای جهان ازجمله ایران تبدیل شده است. با توجه به اینکه معنویت مانند سپری در برابر عوامل استرس زا است و می تواند به افراد برای مقابله موثرتر با بیماری کمک کند، هدف این پژوهش واکاوی تجربه های زیسته معنوی در افراد با سابقه ابتلا به کووید 19 بوده است.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک است. در این مطالعه 14 نفر با سابقه ابتلا به کووید 19 به شیوه نمونه گیری هدفمند شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده هابه روش هفت مرحله ای دیکلمن و همکاران انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند.

    یافته ها

    طبق نتایج، تجربه های زیسته معنوی افراد با سابقه ابتلا به کووید 19 را می توان با سه درون مایه تجربه های فراروانی، تجربه های واسپاری و تجربه رویاهای معنوی مشخص کرد. همچنین در این مطالعه یک الگوی ساختاری به نام «تجربه امر قدسی» به دست آمد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه بینش عمیقی درباره تجربه های زیسته معنوی افراد با سابقه ابتلا به کووید 19 ارائه می دهد. الگوی ساختاری تجربه امر قدسی و سه درون مایه اش، تاثیر ژرف معنویت را بر تجربه ها و بهبودی از بیماری برجسته و بر اهمیت پرداختن به نیازهای معنوی بیماران در محیط های مراقبت های سلامت و نقش معنویت در مقابله با بیماری و ارتقای معنویت تاکید می کند.

    کلید واژگان: پدیدارشناسی, تجربه زیسته, کووید 19, معنویت
    Mohammadreza Changiz, Fatemeh Mohammadi-Shirmahaleh *, Marjan Mardani-Hamooleh, Mohammadreza Seirafi
    Background and Objective

    COVID-19 quickly spread all over the world and became a major public health problem in many countries of the world, including Iran. Considering that spirituality can act like a shield against stressors and help people to cope with the disease more effectively, the purpose of this research was to analyze the spiritual life experiences of people with a history of covid-19.

    Methods

    This study was qualitative and was conducted using a hermeneutic phenomenology approach. In this study, 14 people with a history of COVID-19 were selected to participate in the study using targeted sampling method. Face-to-face and semi-structured interviews were used to collect data. The data analysis was done using the seven-step method of Diekelmann et al. All ethical considerations were observed in this research, and the authors did not report any conflicts of interest.

    Results

    According to the results, the spiritual life experiences of people with a history of COVID-19 can be explained with 3 themes of parapsychic experiences, invocation, and spiritual dreams. Also, in this study, a constructive pattern called "Experiencing the Holy" was developed.

    Conclusion

    The findings of this study provide a deep insight into the spiritual life experiences of patients with a history of COVID-19. The constructive pattern of "Experiencing the Holy" and its 3 themes highlight the deep influence of spirituality on experiences and recovery from illness and emphasize the importance of addressing the spiritual needs of patients in health care settings and the role of spirituality in dealing with illness and promoting spirituality.

    Keywords: COVID-19, Life Experience, Phenomenology, Spirituality
  • نسرین سلیمانی، بهنام طالبی*، جهانگیر یاری
    هدف و زمینه </strong>: مدیریت همه سازمانها و بویژه سطوح مختلف نظام سلامت در ارائه خدمات موثر و کیفی تعیین کننده هست و در این ارتباط آموزش مهارتهای رهبری به پزشکانی که در رده های مختلف مدیریت اشتغال دارند، جایگاه ویژه ای دارد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی در تجربه زیسته پزشکان مدیر، ادراک آنان از رهبری و مهارتها و شایستگیهای لازم، را مورد بررسی قرار داده است.</span>
    روش پژوهش :</strong> این مطالعه مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی، با مطالعه تجارب پزشکان مدیر (بیمارستان، کلینیک، ستادی) در سطوح مختلف می باشد. بر این اساس تجارب زیسته 12 نفر از پزشکان مدیر از مشکلات رهبری و نیاز آموزشی در مراکز درمانی و با استفاده از مصاحبه نیم ساختار یافته بررسی شده است. به منظور احراز صحت و دقت اطلاعات تحقیق از معیار اعتماد پذیری با دو روش بازبینی مشارکت کنندگان (10 نفر) و مرور خبرگان غیر شرکت کننده (4 نفر) در پژوهش استفاده شده است. این تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند موارد بارز انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت.
    یافته ها
    </strong> از تحلیل داده ها، 123 کد ، یک مضمون اصلی و 12 زیر مضمون به دست آمده است. مضمون اصلی نشان داد: آموزش مهارت در تعاملات انسانی، به عنوان عصاره مهارت رهبری در نظام سلامت نیاز آموزشی پزشکان مدیر هست. زیرمضمونهای این نیاز آموزشی عبارتند از: ادراک و مدیریت برداشت ، اخلاق حرفه ای ، مدیریت تعارض و حل مساله ، آگاهی از سازمان غیر رسمی ، مهارتهای ارتباطی ، مدیریت فرهنگی، خلاقیت، انگیزش، هوش هیجانی، مدیریت تغییر، مدیریت احساس، مدیریت مشارکتی.
    نتایج
    </strong> بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت؛ توجه به مهارتهای رهبری و آموزش آن، در برنامه درسی آموزش پزشکی و نیز دوره های بازآموزی پزشکان مدیر، اثربخشی مدیران را ارتقاء خواهد داد.
    کلید واژگان: نیاز آموزشی, مهارت رهبری, مدیریت سلامت, آموزش پزشکی, تعاملات انسانی, پدیدارشناسی
    Nasrin Soleimani, Behnam Talebi*, Jahangir Yari
    Aims and
    Background
    </strong> The management of all organizations and especially the different levels of the health system is crucial in providing effective and quality services, and in this regard, acquiring leadership skills to physicians working in different levels of management is of particular importance. The present study, while analyzing the lived experience of management physicians, examines their perception of leadership and the necessary skills and competencies.
    Methods
    </strong> This study is based on a qualitative approach and descriptive phenomenological method, by studying the experiences of manager physicians (hospitals, clinics and staff) at different levels. Based on this, the lived experiences of 12 manager physicians of leadership problems and educational needs in medical centers have been reviewed using semi-structured interviews. In order to trustworthiness of the research data, the trustworthiness criterion was used with two methods of reviewing participants (10 people) and reviewing non-participating experts (4 people) in the research. This research has been done by outstanding cases purposive sampling method. Data analysis was performed based on the seven-step Colaizi strategy.
    Results
    </strong> From data analysis, 123 codes, one main theme and 12 sub-themes were obtained. The main theme showed: Skills training in human interactions, as an extract of leadership skills in the health system is the educational need of physicians. Sub-themes of this educational need are Perception and impression management, professional ethics, conflict management and problem solving, informal organization awareness, communication skills, cultural management, creativity, motivation, emotional intelligence, change management, emotion management, participatory management.
    Conclusion
    </strong> Based on the results of this research, it can be said; paying attention to leadership skills and training them in the medical education curriculum as well as retraining courses for managerial physicians will enhance the effectiveness of managers.
    Keywords: Educational Needs, Leadership Skills, Health Management, Medical Education, Human Interactionsç Phenomenology
  • محمد رحمانیان، رضا شفیعی، شهرام شفا، لهراسب طاهری، نوید کلانی*
    مقدمه

    ارتقای مرتبه اعضای هیئت علمی رابطه مستقیم با ارتقای موسسات آموزش عالی دارد و این مهم برای دانشگاه های علوم پزشکی که وظیفه تربیت دانشجو را برعهده دارند، نقش حیاتی دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تبیین موانع، راهکارها و عوامل انگیزشی موثر در روند ارتقای اعضای هیئت علمی بالینی انجام شده است.

    روش ها

    این مطالعه به روش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه انجام شده است که جهت کسب اطلاعات غنی از تجارب اعضای هیئت علمی بالینی که تجربه فرایند ارتقا را داشته اند استفاده شد. جمع آوری اطلاعات به صورت هدفمند و با کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد که به وسیله روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شد. مشارکت کنندگان 9 نفر از اعضای هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی جهرم بودند

    یافته ها

    از مجموع 9 مصاحبه ابتدا 69 کد اولیه و واحد معنایی استخراج شد که به صورت 10 مضمون اصلی و 23 طبقه فرعی در 3 حیطه موانع و چالش های ارتقا (کمبود دانش اساتید نسبت به فرایند ارتقا، کمبود نیروی انسانی، چالش های ساختاری، چالش های آیین نامه، چالش های هیئت ممیزه)، پیشنهادات و راهکارهای رفع موانع (افزایش آگاهی اساتید، توسعه امکانات، اصلاح ساختار ارزیابی) و عوامل انگیزشی (عوامل درونی و عوامل بیرونی) دسته بندی شدند. 

    نتیجه گیری

    یافته پژوهش حاضر نگاهی جدید در سطح دانشگاه های تیپ 3 را نمایان می کند که با چالش های خاص خود روبه رو هستند و پیشنهاد می شود جهت بهبود فرایند، آگاهی درزمینه آیین نامه ارتقا، شاخص ها و مصادیق آن ها افزایش یابد؛ کارگاه های آشنایی اعضای هیئت علمی با قوانین و ضوابط آیین نامه ارتقا برگزار شود، کارشناسان خبره به عنوان نیروهای حمایتگر اساتید بالینی اختصاص داده شود، ساختار آیین نامه ارتقا با توجه به وضعیت و خصوصیات اساتید بالینی بازنویسی شود و عوامل انگیزشی درونی و نظام حقوق و پاداش برای اساتید بالینی تقویت شود.

    کلید واژگان: اعضای هیئت علمی, ارتقای مرتبه علمی, پدیدارشناسی
    Mohammad Rahmanian, Reza Shafiei, Shahram Shafa, Lohrasb Taheri, Navid Kalani*
    Background

    The academic promotion of faculty members is directly related to the promotion of universities, especially medical universities that are responsible for educating medical students. In this regard, this study aims to explore the barriers, solutions and effective motivational factors in the process of academic promotion for clinical faculty members in Iran.

    Methods

    This is a qualitative study with a phenomenological approach. Semi-structured interviews with 9 clinical professors from Jahrom University of Medical Sciences who were experienced the promotion process were used to collect data. The collected information was analyzed based on Colaizzi’s seven-step method.

    Results

    Based on the analysis, 69 primary codes and semantic units were extracted which led to identifying 10 main themes and 23 sub-themes in three areas of barriers to promotion (lack of knowledge of professors regarding the promotion process, lack of human resources, structural challenges, regulation challenges, audit board challenges), solutions to overcome barriers (increasing professors’ awareness, developing facilities, modifying the evaluation system), and motivational factors (Intrinsic and extrinsic factors). 

    Conclusion

    The findings of the present research revealed a new perspective on the challenges of type 3 universities in Iran regarding the academic promotion process for clinical professors. To improve the process, it is recommended that, the awareness of professors about the promotion regulations and their indicators and clauses should be increased by holding workshops. Experts should be assigned to help them. The promotion regulations should be modified according to the status and characteristics of clinical professors. Intrinsic motivational factors including the salary and the reward system should be strengthened for them.

    Keywords: Faculty Members, Academic Promotion, Phenomenology
  • عبدالباسط محمودپور، آسیه شریعتمدار*، احمد برجعلی، عبدالله شفیع آبادی
    اهداف

    افراد سالمند دچار سندرم آشیانه خالی در حال تبدیل شدن به یک پدیده اجتماعی مهم در ایران هستند. اگرچه این یک اختلال بالینی نیست، اما سندرم آشیانه خالی می تواند اثرات واقعی بر زندگی فرد داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد این سندرم می تواند به افسردگی، اعتیاد به الکل، درگیری های زناشویی و بحران هویت منجر شود. بنابراین این مطالعه باهدف تبیین تجارب زیسته سالمندان از آشیانه خالی در ایران انجام شد.

    مواد و روش ها 

    با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی کلایزی انجام شد. گروه هدف پژوهش شامل سالمندان آشیانه خالی شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه گیری پژوهش حاضر با روش هدفمند و تا حد اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد و تعداد 17 نفر پس از احراز شرایط ورود به پژوهش و رضایت شخصی موردمصاحبه قرار گرفتند. از همه 17 مشارکت کننده در این مطالعه، 6 نفر مرد و 11 نفر زن بودند. آن ها در میانگین سنی 65/7 سال قرار داشتند. در پژوهش حاضر برای جمع آوری داده ها به منظور تعیین تجارب زیسته از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد.

    یافته ها 

    تجارب زیسته سالمندان از سندرم آشیانه خالی در 6 مضمون اصلی تجربه بحران وجودی، بروز آشفتگی هیجانی، بروز آشفتگی شناختی، کاهش و افت عملکرد، اختلال در روابط بین فردی و رضایت از دوران گذار و 23 زیر مضمون قرار گرفت.

    نتیجه گیری 

    توصیف و درک سالمندان ایرانی از آشیانه خالی می تواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار سالمندشناسان و کنشگران رشته های وابسته در گروه های مختلف روان شناسی، مشاوره و مددکاری اجتماعی قرار دهد تا در جهت کاهش و رفع مشکلات موجود، برنامه ریزی آتی برای سالمندان آشیانه خالی، برقراری ارتباط مناسب تر با این گروه و درنهایت ارتقای دانش سالمند شناسی و بهبود کیفیت زندگی سالمندان آشیانه خالی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: سالمند, سندروم آشیانه خالی, پدیدارشناسی, تجارب زیسته​​​​​​​
    Abdolbaset Mahmoudpour, Asyie Shariatmadar*, Ahmad Borjali, Abdollah Shafiabadi
    Objectives 

    Empty nest syndrome (SEN) in Iranian older adults is becoming an important social phenomenon. Although it is not a clinical disorder, it can affect a person’s life and lead to depression, alcoholism, marital conflicts, and identity crisis. This study aims to explore the lived experiences of older adults with SEN in Iran.

    Methods & Materials 

    This is a qualitative phenomenological study. Participants were 17 older adults with a mean age of 65.7 years (6 males and 11 females) suffering from ENS in Tehran, Iran, in 2022. Sampling was done purposefully and until reaching theoretical saturation. Semi-structured interviews were used to collect data regarding lived experiences.

    Results 

    Six main themes (existential crisis, emotional turmoil, cognitive disorientation, functional decline, disruption in interpersonal relationships, and satisfaction with the transition period) and 23 sub-themes were extracted.

    Conclusion

    Understanding of Iranian older adults’ experiences of ENS can provide valuable insights to gerontologists and practitioners in fields of psychology, counseling, and social work to develop future interventions for these older adults and enhance their quality of life.

    Keywords: Older Adults, Empty Nest Syndrome, Phenomenology, Lived Experiences
  • زیبا برقی ایرانی*، سروش رنجبر

    یکی از دوره های حساس زندگی دوره سالمندی است که با طیف گسترده ای از تغییرات فیزیولوژیک و روان شناختی همراه است. به طور کلی مراقبت از سالمندان دچار تغییراتی شده و تعدادی از سالمندان در خانه های سالمندان زندگی می کنند که چالش ها و ویژگی های منحصر به فردی دارند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجربه سالمندان در خانه های سالمندان بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از زمره روش های پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه سالمندان ساکن در خانه های سالمندان شهر تهران در سال 1402 بود که با استفاده از روش هدفمند تا رسیدن به مرحله اشباع تعداد 11 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش در سه محور شناسایی چالش ها و مشکلات سالمندان در خانه های سالمندان (3 مضمون اصلی و 13 مضمون فرعی)، شناسایی عوامل موثر و راهکارهایی جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان (3 مضمون اصلی و 10 مضمون فرعی) و امید و چشم انداز نسبت آینده 1 مضمون اصلی و 2 مضمون فرعی) دسته بندی شدند. با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که سالمندان ساکن در خانه سالمندان شرایط و ویژگی های خاصی دارند که ضروری است با توجه به پیشنهادات پژوهش حاضر اقدامات لازم در جهت افزایش کیفیت زندگی سالمندان در خانه های سالمندان انجام گیرد.

    کلید واژگان: تجربه زیسته, سالمندان, سرای سالمندان, پدیدارشناسی
    Ziba Barghi Irani *, Soroush Ranjbar

    One of the sensitive periods of life is aging, associated with a wide range of physiological and psychological changes. In recent years, the care of older adults has undergone changes, and a number of older people live in nursing homes, which have unique challenges and characteristics. Therefore, the purpose of the current study was to examine the experience of older adults in nursing homes. This was a qualitative study with a phenomenological method. The statistical population of the present study included all older adults living in nursing homes in Tehran, Iran. Using the purposive sampling method, we continued recruiting until reaching the saturation stage. Finally, 11 people were recruited as the sample group. Data were collected using semi-structured interviews and analyzed with Colaizzi’s 7-step method. The findings of the research were categorized in three categories: (1) identifying the challenges and problems of older adults in nursing homes, with three main themes and 13 sub-themes, (2) identifying effective factors and solutions to improve the quality of life of older adults, with three main themes and 10 sub-themes, and (3) hope and prospects for the future, with one main theme and two sub-themes. According to the obtained results, it can be concluded that older adults living in nursing homes have special conditions and characteristics, making it necessary to take measures to increase the quality of life of older adults living in nursing homes according to the suggestions of the present research.

    Keywords: Lived Experiences, Older Adults, Nursing Homes, Phenomenology
  • فرزانه مختاری*، اکرم ثناگو، لیلا جویباری
    زمینه و هدف

    امروزه پیشرفت تکنولوژی به یاری بیماران آمده و به طرق مختلف به رفع و یا کنترل شرایط تهدیدکننده حیات آنان پرداخته است. یکی از دستگاه های زیست- فناوری حیات بخش، ونتیلاتورها هستند. با گذشت زمان به تعداد بیمارانی که برای تداوم تنفس های کارای خود به ونتیلاتور نیاز دارند، افزوده می شود. هدف از این مطالعه تبیین تجربیات زیسته یک بیمار با آسیب نخاعی وابسته به ونتیلاتور است.

    روش ها

    این مطالعه کیفی گزارش مورد به شرح تجربیات زیسته یک آقای 31 ساله که به مدت 23 سال تنفس های وابسته به ونتیلاتور داشته و در بیمارستان بستری بوده است، می پردازد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار تعاملی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی ون مانن انجام شد.

    یافته ها

    از تحلیل داده ها 170 واحد معنایی، سه مضمون اصلی: "ترس ها و نگرانی ها"، "رضایت از عاملیت"، "زندگی جاریست"، و هشت مضمون فرعی: "روزهای سخت آغازین، جدال با مرگ، زجر تنفسی، لذت آموزش و یادگیری، مشارکت در مراقبت، خانواده ای در بیمارستان، من با ونتیلاتور راحتم، زندگی در محدوده نگاه خدا" به دست آمد.

    نتیجه گیری

    آگاهی از تجربیات بیماران وابسته به ونتیلاتور، منجر به درک بهتر پرستاران و سایر مراقبین نسبت به این بیماران می شود. کاهش عوامل استرس زا (پایش مداوم، حضور به موقع بر بالین، کمک به حضور خانواده در کنار بیمار و آشناسازی با محیط)، ایجاد موقعیتی برای مددجو جهت داشتن حسی از کنترل، مشارکت و امید در زندگی (فراهم کردن موقعیت هایی جهت تصمیم گیری و مشارکت بیمار در امر مراقبت، شکل گیری فرصت های یادگیری، پاسخ گویی به نیازهای معنوی و پرورش آن) می تواند لحظات شیرین و رضایت بخشی را برایشان فراهم کند.

    کلید واژگان: ونتیلاتور, تجربه زیسته, پدیدارشناسی, گزارش مورد
    Farzaneh Mokhtari*, Akram Sanagoo, Leila Jouybari
    Background & aim

    Technological advancements have greatly aided patients in various ways to address and control life-threatening conditions. One such biomedical technology is ventilators. Over time, the number of patients requiring ventilators for their respiratory support has increased. The objective of this study was to explore the lived experiences of a patient with spinal cord injury dependent on a ventilator.

    Methods

    This qualitative case study focuses on the lived experiences of a 31-year-old male who has relied on ventilator-assisted breathing for 23 years and has been hospitalized during this time. Data was collected through semi-structured interactive interviews. Data analysis was conducted using a phenomenological approach inspired by Van Manen.

    Results

    From the analysis of the data, 170 meaningful units were identified, leading to three main themes: "fears and concerns", "satisfaction with agency", "life goes on", and eight sub-themes: "initial hard days, struggle with death, respiratory suffering, joy of training and Learning, participating in care, a family in the hospital, I'm comfortable on a ventilator, and living within God's eyes”.

    Conclusion

    Knowing about the experiences of ventilator-dependent patients leads to a better understanding of nurses and other caregivers towards these patients. Reducing stressful factors (constant monitoring, being on time at the bedside, helping the family to be with the patient and getting familiar with the environment), creating a situation for the client to have a sense of control, participation and hope in life (providing situations for decision making and the patient's participation in the care, the formation of learning opportunities, responding to spiritual needs and its cultivation) can provide them with sweet and satisfying moments.

    Keywords: Ventilators, Mechanical, Lived Experience, Phenomenology, Case Report
  • یگانه فرحزادی، فروغ اسرافیلیان*، فرزین باقری شیخانگفشه
    مقدمه

    پذیرفتن این موضوع که عضوی از خانواده مبتلا به بیماری قلبی است و استرس زندگی با بیمار قلبی می تواند در خانواده چنان موثر باشد که ماهیت آن را متحول کند. در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف کشف و شناسایی تجربه زیسته فرد مبتلاء و خانواده اش در مواجهه حاد با یکی از انواع بیماری های قلبی انجام شد.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر یک پژوهش کیفی بود که به روش تحلیل پدیدارشناسانه در سال 1399 در شهر تهران انجام گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 6 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بقیه الله و 4 نفر از همراهان بیماران تا مرحله اشباع داده ها استفاده گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار 20 MAXQDA  انجام شد.

    یافته ها

    بر اساس یافته های این پژوهش، 19 مضمون فرعی و 7 مضمون اصلی تجربه اولیه مشکل (بدکارکردی) قلبی و عروقی، تجربه حالات درونی مرتبط با بیماری قلبی و عروقی، تجربه اولیه خانواده مرتبط با بیماری قلبی و عروقی، فضای حاکم بر زندگی مشارکت کنندگان پیش از تجربه بیماری قلبی و عروقی، آخرین برش های زندگی قبل از تجربه بیماری قلبی و عروقی، تحول های ادراک شده پس از تجربه بیماری قلبی و عروقی و در نهایت مواجهه با تجربه بیماری قلبی و عروقی به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده مشخص کرد ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی پیامدهای روانی، اجتماعی و خانوادگی بسیار گسترده ای را برای فرد و خانواده آنها به همراه دارد. بدین منظور لازم است در کنار دارودرمانی به ابعاد روان شناختی این بیماران نیز توجه ویژه ای شود.

    کلید واژگان: تجربه زیسته, بیماری قلبی و عروقی, پدیدارشناسی, کیفی
    Yeganeh Farahzadi, Forough Esrfilian*, Farzin Bagheri Sheykhangafshe
    Introduction

    Accepting the fact that a member of the family has heart disease and the stress of living with a heart patient can be so effective in the family that it might change its nature. In this context, the present research was conducted to discover and identify the patient's and his family's lived experience with acute exposure to one type of heart disease.

    Methods

    The present study was a qualitative research conducted through phenomenological analysis method in 2019 in Tehran. To collect data, semi-structured interviews were conducted regarding 6 patients hospitalized in the special care department of Baqiyatullah Hospital and 4 people accompanying the patients until the data saturation was reached. Data analysis was done using MAXQDA 20 software.

    Results

    Based on the findings of this research, 19 sub-themes and 7 main themes were obtained regarding the initial experiences of cardiovascular problems (malfunction)and internal states related to cardiovascular disease, the initial experience of the family related to cardiovascular disease, the atmosphere of Participants' life before experiencing cardiovascular disease, life experiences before experiencing cardiovascular disease, perceived changes after experiencing cardiovascular disease, and finally, facing the experience of cardiovascular disease.

    Conclusion

    The obtained results showed that suffering from cardiovascular diseases has wide psychological, social, and family consequences for the individual and their family. For this purpose, it is necessary to pay special attention to psychological aspects of these patients in addition to drug therapy.

    Keywords: Lived Experience, Cardiovascular Disease, Phenomenology, Qualitative
  • ملیحه داودی، مهناز امینی، زهرا سادات منظری*
    زمینه و هدف

    یک وضعیت پیچیده، مبهم و غیرقابل پیش بینی مانند کووید-19 تاثیر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی بیماران و خانواده هایشان دارد. با توجه به عدم قطعیت این بیماری، بررسی تجربه عدم قطعیت بیماری در مبتلایان، برای مدیریت بهتر این بیماری ضروری است. لذا این مطالعه با هدف تبیین تجربه عدم قطعیت بیماری در مبتلایان به کووید 19 انجام شد.

    روش ها

    مطالعه کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی- تفسیری و گام های ون منن اجرا شد. نمونه گیری بصورت هدفمند آغاز و تا اشباع داده ها ادامه یافت. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. برای آنالیز داده ها از رویکرد شش مرحله ای پدیدارشناسی تفسیری "ون منن" استفاده شد.

    نتایج

    اشباع داده ها با ورود 17 شرکت کننده صورت گرفت. 2 تم و 4 طبقه استخراج شد: مضمون معنای عدم قطعیت در کووید 19؛ محصور در زنجیره های تنش و تالم، تشدیدکننده های هجمه عدم قطعیت) و پاسخ به عدم قطعیت کووید 19؛ توسعه تجارب و رشد فردی و تکاپو برای تسلی درونی.

    نتیجه گیری

    عدم قطعیت بیماری درمیان مبتلایان به کووید 19، بصورت یک تجربه ناخوشایند روانشناختی است و با درگیری عواطف همراه است. با این همه در درون همین عدم قطعیت، بیماران با راهبردهای مختلف معنوی و روانی-اجتماعی سعی در حفظ امید به آینده دارند.

    کلید واژگان: کووید 19, عدم قطعیت بیماری, پدیدارشناسی
    Malihe Davoudi, Mahnaz Amini, Zahra Sadat Manzari
    Background & Aim

    A complex, ambiguous and unpredictable situation like Covid-19 has a profound effect on the physical and mental health of patients and their families. Considering the uncertainty of this disease, it is necessary to investigate the experience of the uncertainty of the disease in patients, for better management of this issue. Therefore, the purpose of this study is to explain the experience of uncertainty of the disease in patients with Covid-19.

    Methods

    A qualitative study was conducted using the descriptive-interpretive phenomenology approach and Van Menen's steps. Sampling started purposefully and continued until data saturation. Data were collected using in-depth semi-structured interviews. The six-step approach of "Van Menen" interpretive phenomenology was used to analyze the data.

    Results

    Data saturation was achieved with the entry of 17 participants. 2 themes and 4 categories were extracted: the theme of the meaning of uncertainty in Covid-19; Enclosed in chains of tension and pain, intensifiers of the onslaught of uncertainty) and responding to the uncertainty of Covid-19; Developing experiences and personal growth and striving for inner solace.

    Conclusion

    Uncertainty of the disease among those suffering from Covid-19 is an unpleasant psychological experience and is associated with conflicting emotions. However, within this uncertainty, patients try to maintain hope for the future with different spiritual and psychosocial strategies.

    Keywords: Covid-19, Disease uncertainty, Phenomenology
  • خدیجه بلکامه، هادی فرهادی*، فلور خیاطان
    زمینه و هدف

    آنچه که در درمان یک بیماری مزمن چون دیابت دارای اهمیت است علاوه بر کنترل علایم بیماری، بهبود کیفیت زندگی بیمار است. زحمتی که یک کودک با بیماری مزمن چون دیابت تحمیل می کند مسیله ای است که تنها از دیدگاه پزشک قابل شناسایی نبوده و با آنچه مادر کودک بیمار احساس می کند بستگی دارد. بنابراین شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش هدف شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت بر اساس تجارب زیسته مادران آنها بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان را 16 نفر از مادران دارای کودک دیابتی تشکیل دادند که اطلاعات آنان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و داده ها به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های حاصل شده در 3 مضمون اصلی و  6 مضمون فرعی شامل ویژگی های فردی (عملکرد روانی- جسمانی و عملکرد هیجانی- اجتماعی)، خانواده (تعاملات بین فردی و  مشکلات روانشناختی و اجتماعی)، مسایل آموزشی (نگرانی ها و نیازها) طبقه بندی گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شناخت عوامل مراقبتی در کودکان مبتلا به دیابت می تواند زمینه ساز اتخاذ تدابیر حمایتی و درمانی را برای آنها فراهم آورد. و درک تجربیات این مادران توسط متخصصان بهداشت برای ارتقای کیفیت مراقبت ضروری است.

    کلید واژگان: عوامل مراقبتی, کودکان مبتلا به دیابت, تجارب زیسته, پدیدارشناسی
    Khadije Belkame, Hadi Farhadi*, Floor Khayatan
    Aim and Background

    What is important in the treatment of a chronic disease such as diabetes is to improve the patient's quality of life in addition to control the symptoms of the disease. The trouble that a child with a chronic disease such as diabetes imposes is a problem that cannot be recognized only from the doctor's point of view and depends on what the mother of the sick child feels. Therefore, it seems necessary to identify the care factors of children with diabetes. In this research, the aim was to identify the care factors of children with diabetes based on the lived experiences of their mothers.

    Methods and Materials:

     This study was conducted using a qualitative method and a phenomenological approach. The participants were 16 mothers with diabetic children whose information was collected through a semi-structured interview. Sampling was done in a purposeful way and the data was analyzed by the Colaizzi method.

    Findings

    The findings obtained in 3 main themes and 6 sub-themes including individual characteristics (psychological-physical functioning and emotional-social functioning), family (interpersonal interactions and psychological and social problems), educational issues (concerns and needs) classification became.

    Conclusion

    The results of the present study showed that knowing the care factors in children with diabetes can provide the basis for adopting supportive and therapeutic measures for them.

    Keywords: Care Factors, Children With Diabetes, Lived Experiences, Phenomenology
  • اکرم جعفری، بهنام طالبی*، عیسی برقی
    مقدمه

    بهداشت بلوغ، شامل اصولی است که منجر به پایش و ارتقای سلامت جسمی و روانی می شود و لازم است که در زمینه آن آموزش های لازم به نوجوانان ارایه گردد.  پژوهش حاضر، تجربه زیسته دانش آموزان دختر از غفلت برنامه درسی سلامت و بهداشت از بهداشت بلوغ، را مورد بررسی قرار داده است.

    روش کار

    این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی، با مطالعه تجارب زیسته دانش آموزان می باشد. بر این اساس در سال 1401، تجارب زیسته 19 نفر از دانش آموز پایه دوازدهم با استفاده از مصاحبه نیم ساختار یافته، در استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی بررسی شده است. انتخاب مشارکت کنندگان، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انجام شده است.به منظور احراز صحت و دقت اطلاعات تحقیق از معیار اعتماد پذیری با دو روش بازبینی توسط 12 نفر از مشارکت کنندگان و مرور 4 نفر از خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد کلایزی صورت پذیرفت.

    یافته ها

    از تحلیل داده ها، 237 کد ، 7 مضمون اصلی و 56 زیر مضمون به دست آمده است. مضمونهای مستخرج از پژوهش عبارتند از: غفلت عمومی از آموزش بلوغ، غلبه محدودیتهای سنتی فرهنگی، تک بعدی بودن آموزشهای بلوغ، مهارتهای بالای کادر پزشکی، توقعات غیرواقع بینانه از نوجوانان، موانع آموزش بلوغ، ضرورتهای آموزش بلوغ.

    نتیجه گیری

    برنامه ریزی آموزشهای بهداشت بلوغ بر اساس نقاط قوت کادر پزشکی، واقع بینی نسبت به بلوغ و توجه عمومی به آموزش آن یک ضرورت است.

    کلید واژگان: آموزش, بهداشت, بلوغ, دختر, پدیدارشناسی
    Akram Jafari, Behnam Talebi*, Isa Barghh
    Introduction

    Puberty health includes principles that lead to the monitoring and promotion of physical and mental health, and it is necessary to provide the necessary training to teenagers in this field. The current study has investigated the lived experience of female students from the neglect of puberty health in the health and hygiene curriculum.

    Methods

    This study is based on a qualitative approach and a descriptive phenomenology method, by studying students' lived experiences. Based on this, in 2022, the lived experiences of 19 twelfth-grade students have been investigated in West Azerbaijan and East Azerbaijan provinces using semi-structured interviews. The selection of participants has been done using the purposeful snowball sampling method. In order to verify the trustworthiness of the research information, the reliability criterion was used with two review methods by 12 participants and a review by 4 non-participating experts in the research. For the analysis of the data, Colaizzi’s strategy has been used.

    Results

    From the data analysis, 237 codes, 7 themes, and 56 sub-themes were obtained. The themes extracted from the research are general neglect of puberty education, the overcoming of traditional cultural limitations, the one-dimensionality of puberty education, the high skills of medical staff, unrealistic expectations from adolescents, obstacles to puberty education, and the necessity of puberty education.

    Conclusions

    Planning puberty health education based on the strengths of the medical staff, realism towards puberty, and public attention to its education is a necessity.

    Keywords: Education, Health, Puberty, Girl, Phenomenology
  • داریوش غفاری*
    مقدمه

    دیستروفی عضلانی یکی از شایعترین بیمارهای ژنتیکی پیش رونده است که باعث از بین رفتن عملکرد جسمانی شخص مبتلا می شود. هدف این مطالعه تبیین تجربه زیسته پسران مبتلا به بیماری دیستروفی عضلانی در شهر کرمانشاه است.

    روش

    روش این تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. نمونه این پژوهش ده نفر از پسران مبتلابه بیماری دیستروفی عضلانی در شهر کرمانشاه است. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت و برای جمع آوری داده از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است.

    نتایج

    از تجزیه و تحلیل داده ها دو مضمون اصلی استمرار بخشی کیفیت بیرونی با پنج درون مایه فرعی ارتباطات فردی درهم شکسته، هویت تباه شده، روزمرگی بی پایان، انزوای اجتماعی و زیست کم دوام؛ و مضمون اصلی احساسات و دغدغه ها با پنج درون مایه فرعی احساس اضطراب، امید واهی، تسلیم ناپذیری، احساس شرم و ترس از دست دادن والدینبه دست آمد.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت اجتماعی و فردی بیماران مبتلا به دیستروفی عضلانی مطلوب نیست؛ بنابراین شایسته است تصحیح فضای عمومی و حمل ونقل شهری، نظارت بر اجرای قوانین به منظور تسهیل در جذب و به کارگیری آنان درزمینه اشتغال، سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی جهت تغییر نگرش مردم، برنامه سازی در مورد توانمندی های آنان از طریق رسانه ملی، بازنگری در قوانین و عرضه بسته های حمایتی و زمینه سازی جلب مشارکت انجمن های مردم نهاد جهت کمک و کاهش آسیب ها مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: دیستروفی عضلانی, تجربه زیسته, پدیدارشناسی, پسران, کرمانشاه
    Dariush Ghafari*
    Introduction

    Muscular dystrophy is a common genetic condition that causes progressive loss of physical function. This study seeks to explore the lived experiences of boys with muscular dystrophy in Kermanshah.

    Methods

    The research methodology used in this study is phenomenological. The sample size consists of ten boys diagnosed with muscular dystrophy in Kermanshah. The sampling method was purposive, and data was collected through in-depth interviews.

    Results

    Based on the data analysis, there are two main themes that emerged. The first theme is the Continuation of External Quality, with sub-themes including Broken Individual Communication, Corrupted Identity, Endless Everyday Life, Social Isolation, and Bio-fragility. The second theme is Feelings and Concerns, with sub-themes such as Feeling Anxiety, False Hope, No Surrender, and Shame and Fear of Losing Parents.

    Conclusions

    The study reveals that individuals with muscular dystrophy face unfavorable social and individual status. Therfore, it is important to enhance public spaces and urban transportation, ensure the implementation of laws that facilitate their employment, introduce social and cultural policies to change people's attitudes towards them, plan their capabilities through national media, review existing laws, and provide support packages to improve their situation. Additionally, the participation of NGOs should be facilitated to help reduce harm.

    Keywords: Muscular Dystrophy, Lived Experience, Phenomenology, Boys, Kermanshah
  • سحر خانی زاده، محمد احسانی*، یونگ جین یون، رسول نوروزی، صفر قائدرحمتی
    مقدمه

    در جبران مشکلات و خلاهای ناشی از مسایل روانی در میان سالمندان فعالیت بدنی و تمرینات هوازی دارای اثرات ضد اضطراب و ضد افسردگی هستند. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان می دهد که فعالیت بدنی با سلامت روانی بهتر و انعطاف پذیری در برابر پریشانی روانی، مانند افسردگی و علایم اضطراب مرتبط است از این رو،  هدف از انجام این پژوهش، درک تحلیل سالمندان از  داشتن فعالیت بدنی در محیط محله و تاثیر آن بر سالمندی و سلامت روان آن هاست.

    روش کار

    پژوهش حاضر، کیفی و در زمره مطالعات تفسیری است که با بهره گیری از راهبرد پژوهش پدیدارشناسی انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق است. به منظور تفسیر و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این بخش از رویکرد دیکلمن، آلن، و ترنر استفاده شد. جامعه مورد نظر در این پژوهش سالمندان دارای فعالیت بدنی در محیط محله ی اختیاریه در شهر تهران است که بیش از یکسال در محله اختیاریه ساکن بودند. 24 شرکت کننده در این پژوهش، بر اساس نمونه گیری هدفمند بازه زمانی آذر 1399 تا بهمن 1400 انتخاب شدند .

    یافته ها

    فعالیت بدنی در محیط محله راهی برای جبران خلا های ناشی از افزایش سن، مضمون اصلی و فعالیت بدنی در محله راهی برای جبران پیری هراسی، فعالیت بدنی در محله راهی برای جبران زمان بیکاری زیاد، فعالیت بدنی در محله برای جبران نادیده گرفته شدن سالمندان، فعالیت بدنی در محله به منظور کنشگری سالمندان و فعالیت بدنی در محیط محله مصداقی برای تاب آوری مضامین فرعی به دست آمده در این پژوهش هستند.

    نتیجه گیری

    هنگامی که سالمندان از لحاظ جسمی فعال هستند، ذهنشان از عوامل استرس زای روزانه پرت می شود فعالیت بدنی در محیط محله راهکاری است که سالمندان برای مقابله آسیب های روانی و خلا های ناشی از افزایش سن استفاده می کنند.

    کلید واژگان: فعالیت بدنی, سالمند فعال, محیط محله, پدیدارشناسی
    Sahar Khanizadeh, Mohammad Ehsani*, Young Jin Yoon, Rasool Norouzi Seyed Hosseini, Safar Ghaedrahmati
    Introduction

    Physical activity and aerobic exercises have anti-anxiety and anti-depressant effects in compensating for the problems and gaps caused by psychological issues among the older adult. Epidemiological studies show that physical activity is related to better mental health and flexibility against mental distress, such as depression and anxiety symptoms. Therefore, the purpose of this research is to understand the analysis of the older adults about having physical activity in the neighborhood environment and the effect It depends on their old age and mental health.

    Method

    The current research is qualitative and among interpretive studies that was carried out using the phenomenology research strategy. The data collection tool is an in-depth interview. In order to interpret and analyze the data obtained in this section, Dickelman, Allen, and Turner's approach was used. The target population in this research is older adults who have physical activity in the environment of the Ekhtiyarieh neighborhood in Tehran, who lived in the neighborhood for more than one year. 24 participants in this research were selected based on purposeful sampling between December 2020 and February 2022.

    Results

    Physical activity in the neighborhood is a way to compensate for the gaps caused by aging, the main theme and physical activity in the neighborhood is a way to compensate for the fear of aging, physical activity in the neighborhood is a way to compensate for a lot of free time, Physical activity in the neighborhood to compensate for the neglect of the older adult, physical activity in the neighborhood for the activism of the older adult, and physical activity in the neighborhood environment are examples of the resilience of the sub-themes obtained in this research.

    Conclusion

    When older adults are physically active, their minds are distracted from daily stressors. Physical activity in the neighborhood is a solution that the older adults use to deal with mental injuries and voids caused by aging.

    Keywords: physical activity, active aging, neighborhood environment, phenomenology
  • سید حسین زاهدیان، محمدرضا تقوی، مهدی رضا سرافراز، محمدعلی گودرزی
    زمینه و هدف

     پژوهش در زمینه دین همواره با پیچیدگی ‌های فراوان همراه بوده که بخشی از آن به عدم وجود تعریف واحد از این مفهوم باز می‌گردد. برای ارایه تعریفی دقیق از دین ناگزیر به شناخت ماهیت آن در ذهن افراد هستیم. شخصیت عامل مهمی است که بر شکل‌گیری ادراکات ذهنی در افراد موثر است. هدف از  پژوهش تعیین و بررسی تجربه زیسته دین در افراد  دارای  سازمان شخصیت  نوروتیک و مرزی: یک مطالعه پدیدار شناختی بود.

    روش بررسی

      این یک مطالعه توصیفی از نوع کیفی است که به ‌روش پدیدارشناسی در سال 1399 انجام ‌شده است و  شیوه گردآوری داده‌ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود، گروه نمونه شامل 10 مصاحبه‌ شونده بود که به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه افراد دارای سازمان شخصیت نوروتیک (5 نفر) و سازمان شخصیت مرزی (5 نفر) دسته‌بندی شدند. مصاحبه با هر فرد بین 120 تا 420 دقیقه طول کشید و در یک تا 6 نوبت انجام شد. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد و در مجموع 2890 دقیقه مصاحبه به عمل آمد. داده‌ها به روش موستاکاس آنالیز شدند.

    یافته‌ها:

     مهم‌ترین مقوله‌های کشف ‌شده در سازمان مرزی شامل دین‌داری فردمحور، بی‌ثباتی دینی، هیجان ‌زدگی دین و خدای تک ‌بعدی چندپاره شده بود. افراد دارای سازمان شخصیت مرزی تصویر بی‌ثباتی از خدا در ذهن دارند و ارتباط آنها با خدا تحت تاثیر هیجانات لحظه‌ای تغییر می‌کند. مهم‌ترین مقوله‌های به‌ دست ‌آمده در سازمان نوروتیک، دین‌داری وظیفه‌گرا، کمال‌گرایی دینی، دین‌داری مبتنی بر ظن و خدای نسبتا منسجم بود. تصویر خدا در ذهن افراد با سازمان شخصیت نوروتیک از ثبات بالایی برخوردار است، یکپارچگی تصور از خدا باعث می‌شود ارتباط فرد با خدا تحت تاثیر هیجانات لحظه‌ای قرار نگیرد.

    نتیجه‌گیری:

     نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دین در ذهن افراد با سازمان‌های شخصیت مختلف واجد کیفیت‌های متفاوتی است و علی‌رغم این تفاوت‌های اعتقادی و رفتاری، افراد در همه سطوح خود را مومن به دین واحد می دانند. نتایج حاکی از این است که در سطوح پایین تر طیف سازمان شخصیت، شخصیت به‌عنوان یک ظرف عمل می‌کند که محتوای دین در آن ریخته می‌شود و دین رنگ شخصیت را به خود می‌گیرد و تفسیر افراد از دین و کیفیت رفتار دینی آن‌ها مبتنی بر شخصیت آنان است و هرچه به سمت سطوح بالاتر سازمان شخصیت حرکت می کنیم بین دین و شخصیت دیالوگی صورت می‌گیرد که موجب می‌شود شخصیت از دین تاثیر بپذیرد.

    کلید واژگان: پدیدارشناسی, دین, سازمان نوروتیک, سازمان مرزی, شخصیت
    SH .Zahedyan, SMR .Taghavi, MR.Sarafraz, MA .Goodarzi
    Background & aim

    Research in the field of religion has always been accompanied by many complications, which is partly due to the lack of a single definition of this concept. In order to provide a precise definition of religion, we have to know its nature in people's minds. Personality is an important factor that affects the formation of mental perceptions in people. The aim of the present study was to determine and investigate the lived experience of religion in people with neurotic and borderline personality organization: a phenomenological study.

    Methods

    The present qualitative descriptive study was conducted by phenomenological method in 2019. The data collection method was a semi-structured interview and the sample group included 10 interviewees who were selected by purposive sampling and divided into two groups. People with neurotic personality organization (5 people) and borderline personality organization (5 people) were categorized. Interviews with each person lasted between 120 and 420 minutes and were conducted on one to six occasions. The interviews continued until theoretical saturation and a total of 2890 minutes of interviews were conducted. Data were analyzed by Moustakas method.

    Results

    The most important categories discovered in the border organization included individual-centered religiosity, religious instability, religious excitement, and a fragmented one-dimensional God. People with borderline personality organization have an unstable image of God in their mind and their relationship with God changes under the influence of momentary emotions. The most important categories obtained in the neurotic organization were duty-oriented religiosity, religious perfectionism, religiosity based on suspicion and relatively consistent God. The image of God in the minds of people with neurotic personality organization is highly stable; The integrity of the idea of God makes a person's relationship with God not affected by momentary emotions.

    Conclusion

    The results of the present study revealed that religion had different qualities in the minds of people with different personality organizations and despite these differences in belief and behavior, people at all levels consider themselves believers in the same religion. The results indicated that at the lower levels of the spectrum of personality organization, personality acts as a vessel in which the content of religion is poured and religion takes on the color of personality, and people's interpretation of religion and the quality of their religious behavior is based on their personality and as we move towards higher levels of personality organization, a dialogue takes place between religion and personality, which causes personality to be influenced by religion.

    Keywords: Phenomenology, Religion, Neurotic organization, Borderline organization, Personality
  • بهنام صحرانورد*
    هدف

    در دو دهه اخیر، رفتارهای مذهبی به عنوان مولفه های تاثیر گذار بر سبک زندگی و ارتقاء دهنده سلامت روان مورد مطالعه قرار گرفته و پژوهشگران مختلف بهدنبال شناسایی رفتارهایی بودهاندکه بیشترین تاثیر را  برمو لفه های سبک زندگی و سلامت روانی داشتهاند. یکی از این رفتارهای مذهبی که در دین اسلام مورد توجه بوده، اقامه نماز بصورت جماعت است.  پژوهش حاضر با هدف تبیین پدیدارشناسی آثار و پیامدهای اقامه نمازجماعت و اثرات آن بر سبک زندگی و سلامت روانی دانشجویان، کارمندان و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل انجام شده است.

    مواد و روش ها

      این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و به لحاظ روش، پدیدار شناسی میباشد . در این پژوهش به منظور بررسی  آثار و پیامدهای روانی - اجتماعی اقامه نمازجماعت ، از 24 نفر از افراد متخصص و آگاه ، با استفاده از نمونه گیری هدفمنداز نوع ملاک محور تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها ، مصاحبه نیمه ساختاریافته و اسناد و مدارک علمی بود. و بهمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل تم (مضمون) و با استفاده از کدگذاری باز ، محوری و گزینشی در نرم افزار  MAXQDA2018 انجام شد . روایی  یافته های پژوهش با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاریهای انجام شده، از روش های بازآزمون و توافق درونموضوعی استفاده گردیدکه به ترتیب 80 در صد و 79 درصد بدست آمد.چون بالاتر از 70 درصد بودند پایایی آن تایید شد.

    یافته ها

      نتایج نشان داد که تعداد مفاهیم اولیه بدست آمده  از مصاحبه ها،  73 مفهوم  بوده که در قالب سه مضمون اصلی فردی شامل مضامین فرعی (تقرب به خدا ، التزام به اخلاق اسلامی و تعالی انسان) ، اجتماعی و خانوادگی شامل مضامین فرعی (انسجام اجتماعی ، افزایش معنوبت و تقویت الفت اجتماعی)  روانی شامل مضامین فرعی (کم شدن تنش های روان -تنی، بهداشت روانی و فضیلت اخلاقی)  تقسیم شدند .

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج بدست آمده و برای کاربست و استفاده عملی از آثارنمازدر ابعاد مختلف زندگی در جامعه ، نیاز به اراده جدی عوامل تاثیر گذار در این حوزه ضروری می باشد.

    کلید واژگان: اساتید, پدیدارشناسی, سبک زندگی, سلامت روانی, کارکنان دانشگاه فرهنگیان, نمازجماعت
    Behnam Sahranavard *
    Purpose

    In the last two decades, religious behaviors have beenstudied as factors affecting lifestyle and improving mental health,and various researchers have sought to identify behaviors that havethe greatest impact on lifestyle and mental health components. Oneof these religious behaviors that has been of interest in Islam ispraying in congregation. The present study was conducted with theaim of explaining the phenomenology of the effects andconsequences of congregational prayer and its effects on thelifestyle and mental health of students, employees and facultymembers of Farhangian University of Ardabil province.

    Materials and Methods

    This research is practical in terms ofpurpose and phenomenological in terms of method. In this research,in order to investigate the effects and psychological-socialconsequences of congregational prayer, 24 expert andknowledgeable people were used, using criteria-based purposefulsampling until reaching theoretical saturation. The data collectiontools were semi-structured interviews and scientific documents.And in order to analyze the data, it was done using the themeanalysis method and using open, axial and selective coding in theMAXQDA2018 software. The validity of the research findings wasensured by using methods of review by members, peer review, andthe collaborative nature of the research. Also, in order to measurethe reliability of the done codings, retesting and intrasubjectagreement methods were used, which obtained 80 percent and 79percent, respectively. Since they were higher than 70 percent, itsreliability was confirmed.

    Findings

    The results showed that the number of primary conceptsobtained from the interviews was 73 concepts, in the form of threemain individual themes including sub-themes (closeness to God,commitment to Islamic ethics and human excellence), social andfamily themes including sub-themes ( Social cohesion, increasingmorale and strengthening social (psychological) harmony weredivided into sub-themes (decreasing psycho-physical tensions,mental health and moral virtue).

    Conclusion

    Based on the obtained results and for the practicalapplication and use of Namaz works in different dimensions of lifein the society, the serious will of influential factors in this field isnecessary.

    Keywords: professors, Phenomenology, Lifestyle, mental health, Farhangian University Staff, Congregational prayer
  • میترا صادقی تبار، نادر قلی قورچیان*، پریوش جعفری، امیرحسین محمد داودی
    مقدمه

    امروزه موسسات آموزش عالی با چالش های زیادی از جمله انتظارهای فزاینده در مورد کیفیت برنامه های آموزش عالی مواجه هستند. توسعه حرفه ای اعضای هییت علمی، کلید ارتقای کیفیت آموزش عالی است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه ها انجام شد.

    مواد و روش کار

    روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش، صاحب نظران دانشگاهی (اعضای هیات علمی) بودند. تعداد مشارکت کنندگان 16 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند، نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری، ادامه یافت. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. سوالات مصاحبه براساس مدل مفهومی مبتنی بر ادبیات ساخته شد. برای تامین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. داده ها، با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.

    یافته ها

    در این مطالعه 9 کد محوری در قالب مدل خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیات علمی شناسایی شد. اولین بعد مدل شایستگی های حرفه ای خودتوسعه ای بود، ابعاد تمایل به خودتوسعه ای حرفه ای، برنامه ریزی خودتوسعه ای حرفه ای، اقدام و اجرای خودتوسعه ای حرفه ای، عوامل فردی، فناوری و مجازی، سازمانی، بین المللی و محیطی دیگر ابعاد شناسایی شده مدل بودند.

    نتیجه گیری

    یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد، خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیات علمی به صورت یک مدل یکپارچه مشتمل بر مجموعه عواملی است که در کنار یکدیگر، خودتوسعه ای را امکان پذیر می کنند.

    کلید واژگان: خودتوسعه ای حرفه ای, اعضای هیات علمی, پدیدارشناسی
    Mitra Sadeghi Tabar, Nadergholi Ghourchian*, Parivash Jafari, Amirhosein Mohammaddavoudi
    Objective (s)

    Higher education institutions today face many challenges, including growing expectations about the quality of education programs. On the other hand, the professional development of faculty members is the key to improving the quality of education. The present study aimed to provide a model of professional self-development for university faculty members.

    Methods

    The was a qualitative study. Semi-structured interviews were conducted to collect data and information. The study participants consisted of a purposeful sample of academic experts who were faculty members. Data collection was continued until theoretical saturation. In order to analyze the data, open, axial and selective coding methods have been used.

    Results

    In all 16 interviews were conducted. The following themes emerged from the analysis: professional self-development competencies (professional meaning-making, professional valuation, professional purposefulness, professional knowledge, professional skills, professional communication, professional ethics and professional behavior), self-development action and implementation (self-learning, e-learning, training, Learning in action, learning from colleagues, mentoring, study opportunities, participation in conferences), self-development planning (self-evaluation, self-planning and professional self-change), desire for self-development (desire based on learning and progress, based on internal motivation, based on work relationships and based on external motivation) and factors affecting self-development (individual, technological and virtual, international, organizational and environmental factors).

    Conclusion

    Based on the findings of the present research, it is concluded that the professional self-development of faculty members is an integrated model consisting of a set of factors that together make self-development possible.

    Keywords: Profestional self-development, faculty members, phonomenology
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال