به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

افسانه صبحی

  • ربابه محمدی، افسانه صبحی *
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی براساس مکانیزم های دفاعی و راهبردهای مساله محور در والدین با میانجی گری حساسیت اضطرابی در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر زنجان بود.

    روش

    روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دختران دانش آموز مقطع ابتدایی منطقه دو شهر زنجان بودند که 200 نفر به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری دخانچی (1377)، پرسشنامه مکانیزم دفاعی اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا Lazarus و Folkman (1985) و حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS23 استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که مکانیزم های دفاعی والدین بر سازگاری اجتماعی اثر معناداری ندارد، اما راهبردهای مساله محور در والدین حساسیت اضطرابی می تواند سازگاری اجتماعی کودکان را پیش بینی کند. راهبردهای مساله محور در والدین و مکانیزم دفاعی والدین نیز می توانند حساسیت اضطرابی را پیش بینی کنند(0.05>p). نتایج اثرات غیرمستقیم نشان داد که حساسیت اضطرابی در بین راهبردهای مساله محور در والدین و سازگاری اجتماعی نقش میانجی دارد (0.05>p). همچنین حساسیت اضطرابی در بین مکانیزم های دفاعی و سازگاری اجتماعی کودکان نقش میانجی دارد (0.05>p).

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه یافته ها نشان داد که مکانیزم های دفاعی و راهبردهای مساله محور در والدین و حساسیت اضطرابی نقش معناداری در سازگاری اجتماعی کودکان دارند، پیشنهاد می شوند روانشناسان و مشاوران مدارس و هسته های مشاوره در آموزش و پرورش اقدامات درمانی و آموزشی برای افزایش سازگاری اجتماعی با تاکید بر متغیرهای مذکور برنامه ریزی نمایند.

    کلید واژگان: سازگاری اجتماعی کودکان, مکانیزم دفاعی, راهبردهای مساله محور, حساسیت اضطرابی.
    Robabre Mohammadi, Afsaneh Sobhi *
    Purpose

    The purpose of this study was to determine the relationship between social adaptation based on defense mechanisms and problem-oriented strategies in parents with the mediation of anxiety sensitivity in elementary school female students in Zanjan city.

    Methodology

    The research method was correlation. The statistical population was all primary school girls in two cities of Zanjan, 200 of whom were selected using the available method. To collect data, Dakhanchi's adjustment questionnaire (1998), Andrews et al.'s (1993) defense mechanism questionnaire, Lazarus and Folkman's (1985) coping with stressful situations questionnaire, and Floyd et al.'s (2005) anxiety sensitivity questionnaire were used. For data analysis, Pearson correlation coefficient and path analysis were used using SPSS version 25 and AMOS23 software.

    Findings

    The results showed that parents' defense mechanisms have no significant effect on social adjustment, but problem-oriented strategies in anxiety-sensitive parents can predict children's social adjustment. Problem-oriented strategies in parents and parents' defense mechanism can also predict anxiety sensitivity (p<0.05). The results of indirect effects showed that anxiety sensitivity has a mediating role between problem-oriented strategies in parents and social adjustment (p<0.05). Also, anxiety sensitivity plays a mediating role between defense mechanisms and social adaptation. Parents' children have a mediating role (p<0.05).

    Conclusion

    Considering that the results showed that defense mechanisms and problem-oriented strategies in parents and anxiety sensitivity have a significant role in children's social adaptation, it is suggested that psychologists and school counselors and counseling centers in education take measures Plan therapy and education to increase social adaptation with emphasis on the mentioned variables.

    Keywords: Children's Social Adaptation, Defense Mechanism, Problem-Oriented Strategies, Anxiety Sensitivity
  • فریماه فرخی، قمر کیانی*، افسانه صبحی
    هدف
    توجه به تفکر انتقادی یکی از اهداف آموزش و مولفه ای کلیدی در سلامت روانی دانش آموزان است.تفکر منطقی-تجربی و سلامت روانی نیز از جهات گوناگونی در تحصیلات و رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خود انتقادی در رابطه بین تفکر منطقی -تجربی و سلامت روانی مبتنی بر آموزه های اسلامی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش همبستگی و طرح معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که از بین آنها 550 نفر به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک تفکر منطقی- تجربی اپشتاین و پاسینی، این جمله را در تمام متن مقاله یکسان سازی کنید. یا بگویید سلامت مبتنی بر آموزه های دینی یا سلامت روانی مبتنی بر آموزه های دینی ابوالمعالی الحسینی و موسی زاده ، خودانتقادی گیلبرت و همکاران، و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3/3 و روش معادلات ساختاری استفاده شد.
    Farimah Farrokhi, Qamar Kuani *, Afsaneh Sobhi
    Purpose
    Paying attention to critical thinking is one of the practical trainings and key components in the mental health of students. Experiential thinking and mental health are also influential in the education and growth and academic progress of students. The purpose of this study was to investigate the mediating role of self-criticism in the relationship between logical-experimental thinking and mental health based on Islamic teachings with students' academic progress.
    Materials and methods
    The present research was applied in terms of its purpose and in terms of the nature and method of correlation and structural equation design. The statistical population of the current study was all female students of the second secondary level of Zanjan city in the academic year of 1401-1401, of which 550 were selected by random cluster method. To collect data, Epstein and Pasini's logical-experimental thinking style questionnaires, mental health based on the Islamic teachings of Abul Ma'ali al-Husseini and Mousazadeh, Gilbert et al.'s self-criticism, and Pham and Taylor's academic achievement questionnaire were used. In order to analyze the data, SPSS version 25 and Smart PLS version 3.3 and structural equation method were used.
    Findings
    The results showed that the direct effect of mental health based on Islamic teachings on academic achievement, self-criticism on academic achievement and mental health based on Islamic teachings on self-criticism is significant (p<0.05). The indirect effect of mental health based on Islamic teachings through self-criticism on academic achievement is significant (p<0.05). The results of goodness of fit indices of the model showed that the research model had good goodness of fit (SRMR=0.000, NFI=1, GOF=0.38).
    Conclusion
    Based on the findings of the present research, it is suggested that school counselors provide the means for their academic progress by strengthening the mental health of students based on Islamic teachings and self-criticism
    Keywords: Academic Progress, Logical-Experimental Thinking, Self-Criticism, Mental Health
  • مینا سهرابی*، افسانه صبحی
    مقدمه

    دانشجویان با ورود به محیط دانشگاه با چالش های متفاوتی از جمله نحوه برقراری ارتباط با همکلاسی ها روبرو هستند. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی روابط چند بعدی   بدن - خود بر اساس آسیب کودکی و ادراک والدین با میانجی گری سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان است.

    روش کار

     پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان در سال تحصیلی  1402-1401 که9223 تن بودند و با استفاده از جدول مورگان، 322 تن به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای(جامعه ناهمگن می باشد) انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی،” پرسشنامه روابط چند بعدی بدن - خود” (Multidimensional Body-self Relations Questionnaire)؛” پرسشنامه آسیب کودکی” (Childhood Trauma Questionnaire)؛  "مقیاس ادراک والدین” (Perceptions of Parent Scale) و”پرسشنامه سبک های هویت” (Identity Styles Questionnaire) بود. برای روایی ابزارها به پژوهش های پیشین اکتفا شد و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده ازالگوی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزارهای آماری اس پی اس اس نسخه 24 و آموس نسخه 24 انجام شد.

    یافته ها

    بین آسیب کودکی و روابط چند بعدی بدن - خود  همبستگی مثبت، معکوس معنادار و ادراک والدین و سبک های هویت همبستگی مثبت و مستقیم و معنا دار وجود دارد (01/0>P).  سبک هویت هنجاری در رابطه بین آسیب کودکی و روابط چند بعدی بدن - خود  و همچنین سبک های هویت در رابطه بین ادراک والدین و روابط چند بعدی بدن -خود نقش میانجی داشت(01/0>P). 

    نتیجه گیری

    روابط چند بعدی بدن - خود بر اساس آسیب کودکی و ادراک والدین با میانجیگری سبک های هویت قابل پیش بینی است. پیشنهاد می شود برای افزایش سطح آگاهی والدین با برگزاری دوره های آموزشی سبک های تربیتی وایجاد محیط سالم برای کاهش آسیب های کودکی جهت بهبود روابط چند بعدی بدن-خود استفاده شود.

    کلید واژگان: روابط چند بعدی بدن -خود, آسیب کودکی, ادراک والدین, سبک های هویت
    Mina Sohrabi*, Afsaheh Sobhi
    Introduction

    Upon entering the university environment, students face different challenges, including how to communicate with classmates. The purpose of this research is to predict  multidimensional body-self relations based on traumatic childhood and perceptions of parent, mediated by identity styles in among university students of Zanjan Branch Islamic Azad University

    Methods

    The current research is descriptive-correlational. The statistical population of all students of Islamic Azad University, Zanjan branch in the academic year of 2022-2023 was (9223 people) and using Morgan's table, 322 were selected by stratified random sampling method (society was heterogeneous). Data collection instruments include: demographic questionnaire, "Multidimensional Body-Self Relations Questionnaire", "Childhood Trauma Questionnaire", “Perceptions of Parent Scale” and “Identity Styles Questionnaire”. For the validity of the instruments, previous researches were used and reliability was calculated using the internal consistency method by calculating the Cronbach's alpha coefficient. Data analysis was done using the structural equation model through statistical software SPSS. 24 and AMOS. 24.

    Results

    There is a significant positive inverse correlation between traumatic childhood and multidimensional body-self relations and parents' perception and identity styles (P<0.01). Normative identity style had a mediating role in the relationship between traumatic childhood and multidimensional body-self relations, as well as identity styles in the relationship between parents' perception and multidimensional relationships of body-self (P<0.01).

    Conclusions

    Multidimensional body-self relations are predicted by traumatic childhood and parental perceptions mediated by identity styles. It is suggested to increase the level of parents' awareness by holding training courses on parenting styles and creating a healthy environment to reduce childhood injuries to improve multidimensional body-self relations.

    Keywords: Multidimensional Body-Self Relations, Traumatic Childhood, Perception of Parents, Identity Styles
  • مائده بازرگانی*، افسانه صبحی، مریم رحمتی، مهدی بالی بگلو، زهرا مطهری
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامتی قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون تک گروهی بدون گروه گواه با سه بار اندازه گیری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان می باشد که 30 نفر از سالمندان این مرکز که اختلال شناختی خفیف در آزمون معاینه وضعیت روان کسب کردند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به سه پرسش نامه مقیاس اضطراب کرونا ویروس (علی پور، قدمی، علی پور و عبدالله زاده، 1398)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970) و پرسش نامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و وارویک، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss نسخه 25 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج یافته ها حاکی از آن است که تزریق واکسن کرونا اضطراب ناشی از بیماری کرونا و اضطراب سلامت سالمندان را کاهش و اضطراب مرگ در سالمندان را افزایش داده است.

    نتیجه گیری

    بنابراین با توجه به نتایج حاصل از پژوهش که نشان داد اضطراب مرگ در سالمندان بعد از تزریق واکسن معنا دار نیست لازم است کارگاه هایی در این خصوص برای سالمندان برگزار شود.

    کلید واژگان: &quot, اضطراب کرونا&quot, اضطراب مرگ&quot, سالمندان&quot, اضطراب سلامتی&quot
    MaedeBazargani*, Afsane Sobhi, Maryam Rahmati, Mahdi Balibegloo Zahra Motahary
    Purpose

    The present study was conducted with the aim of investigating the difference between corona anxiety, death anxiety and health anxiety before and after corona vaccine injection in elderly men living in Zanjan Elderly Center.

    Metthodology: 

    The method of the present research is an experimental one and it is pre-test-post-test, single group without control group with three time measurements. The statistical population includes all the elderly men of the Zanjan Center for the Elderly, and 30 of these people who had mild cognitive impairment in the mental status examination were selected purposefully and they responded to three questionnaires, namely the Corona Virus Anxiety Scale (Alipour, Gadami, Alipour and Abdulzadeh, 2018), Templer's Death Anxiety Scale (1970) and Health Anxiety Questionnaire (Salkoskis and Warwick, 2022). For data analysis, repeated measurement test was used using SPSS version 25 software.

    Findings

    The results of the findings indicate that the injection of the corona vaccine has reduced the anxiety caused by the corona disease and the health anxiety of the elderly and increased the anxiety of death in the elderly.

    Conclusion

    Therefore, according to the results of the research, which showed that death anxiety in the elderly is not significant after vaccination, it is necessary to organize workshops for the elderly in this regard.

    Keywords: Corona anxiety, deathanxiety, health anxiety, elderly
  • یوسف قاسمی*، افسانه صبحی، قمر کیانی
    هدف

      در بینش قرآن، هدف از آفرینش انسان دست یابی به کمال دانسته شده و آن در گرو کسب خودارزشمندی است ، لذا این پژوهش با هدف، مدل ساختاری آرزوهای تحصیلی بر اساس خودارزشمندی مبتنی بر قرآن با توجه به نقش میانجی خودمتمایزسازی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان انجام شد.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند، تعداد 400 نفر را روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای آرزوهای تحصیلی (حسنی و همکاران، 1393)، خودارزشمندی (شوارتز، 2004) و خودمتمایزسازی (اسکورن و فریدلندر، 1998) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد اثر مستقیم خودارزشمندی مبتنی بر قرآن بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان معنادار است (05/0>p). اثر مستقیم خودارزشمندی مبتنی بر قرآن بر خودمتمایزسازی دانش آموزان مقطع متوسطه  دوم  شهر زنجان  معنادار نیست (05/0<P). اثر مستقیم خودمتمایزسازی بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان معنادار نیست (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم خودارزشمندی مبتنی بر قرآن بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان از طریق تمایز یافتگی معنادار نیست (05/0<P).

    نتیجه گیری

    معلمان، مشاوران و متخصصان در دوره نوجوانی می توانند با پرداختن به آرزوها برای تحصیل و شغل، به رشد خودارزشمندی مبتنی بر قرآن و خودمتمایزسازی دانش آموزان کمک کنند.

    کلید واژگان: آرزوهای تحصیلی, خودارزشمندی مبتنی بر قرآن, خودمتمایزسازی
    Yousef Ghasemi*, Afsaneh Sobhi, Ghamar Kiani
    Purpose

    In view of the Qur'an, the purpose of man's creation pursuit of perfection known and it depends on the company's self-esteem, So  this research was conducted with the aim of the structural model of academic aspirations based on self-worth based on the Quran, considering the mediating role of self-differentiation in secondary school students of Zanjan city.

    Methodology

    The cross-sectional research method is correlational. The statistical population of the current study included all the students of the second secondary level of Zanjan city in the academic year of 2022-2021, 400 people were selected by random cluster sampling method. In this research, the tools of academic aspirations (Hosni et al., 2013), self-worth (Schwartz, 2004) and self-differentiation (Skorne and Friedlander, 1998) were used. In order to analyze the data, SPSS-V23 and Amos-V8.8 software were used.

    Findings

    The results showed that the direct effect of self-worth based on the Quran on the academic aspirations of second secondary students in Zanjan city is significant (p<0.05). The direct effect of self-worth based on the Quran on the self-differentiation of second secondary students in Zanjan city is not significant (P<0.05). The direct effect of self-differentiation on the academic aspirations of second secondary students in Zanjan city is not significant (P<0.05). Also, the results showed that the indirect effect of self-worth based on the Quran on the academic aspirations of second secondary students in Zanjan city through differentiation is not significant (P<0.05).

    Conclusion

    Tteachers, counselors and professionals in adolescence can help students' self-worth based on the Quran and self-differentiation by addressing their aspirations for education and career.

    Keywords: Academic Aspirations, Self-Worth based on the Quran, Self-Differentiation
  • مه رو اوحدی*، افسانه صبحی
    مقدمه

    سکته مغزی به عنوان دومین علت مرگ در جهان بسیار حایز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه حساسیت اضطرابی، سبک های دفاعی و قدرت ایگو در بیماران مبتلا به سکته مغزی مرکز آموزشی و درمانی حضرت ولیعصر (عج) و افراد سالم شهرستان زنجان است.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سکته مغزی بستری در بخش مراقبت سکته مغزی و بخش اعصاب مرکز آموزشی و درمانی حضرت ولیعصر (عج) و افراد سالم شهرستان زنجان در سال 1399 بودند. در پژوهش حاضر 280 تن (140 تن از بیماران مبتلا به سکته مغزی و 140 تن افراد سالم) به روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس و با همگن سازی سن، جنسیت و وضعیت تاهل وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، "شاخص حساسیت اضطرابی" (Anxiety Sensitivity Index)، "پرسشنامه سبک دفاعی" (Defense Style Questionnaire) و"مقیاس قدرت ایگو" (Ego Strength Scale) بود. روایی "شاخص حساسیت اضطرابی" و "پرسشنامه سبک دفاعی" به پژوهش-های پیشین اکتفا شد و برای "مقیاس قدرت ایگو" شاخص روایی محتوایی به روش Waltz &Bausell محاسبه و تایید شد. پایایی"شاخص حساسیت اضطرابی" و "پرسشنامه سبک دفاعی" به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ و "مقیاس قدرت ایگو" به روش محاسبه کودر-ریچاردسون، محاسبه شد. تحلیل داده ها، در نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد.

    یافته ها

    2 گروه (بیمار و سالم) از نظر مولفه های "شاخص حساسیت اضطرابی" با مقدار احتمال (01/0>P) با یکدیگر متفاوت بوده و بیماران سکته مغزی دارای میانگین بالاتری می باشند. در "پرسشنامه سبک دفاعی" نیز بیماران سکته مغزی با مقدار احتمال (01/0>P) میانگین بالاتر از افراد سالم در هر 3 سبک دفاعی رشد یافته، رشد نایافته و روان رنجور بودند. همچنین میانگین قدرت ایگو در بیماران مبتلا به سکته مغزی و افراد سالم با مقدار اختلاف چندانی نداشت و هر 2 گروه (بیمار و سالم) در سطح متوسط بودند.

    نتیجه گیری

    حساسیت اضطرابی، سبک های دفاعی در بین 2 گروه بیماران مبتلا به سکته مغزی و افراد سالم تفاوت معنادار وجود داشته و بیماران سکته مغزی دارای میانگین بالاتری بودند، ولی در خصوص قدرت ایگو هر 2 گروه در سطح متوسط بودند. پیشنهاد می گردد مداخلات روانشناسی بکار گرفته شود تا از عواقب این بیماری پیشگیری گردد.

    کلید واژگان: سکته مغزی, سبک های دفاعی, حساسیت اضطرابی, قدرت ایگو
    Mahroo Ohadi*, Afsaneh Sobhi
    Introduction

    Stroke is the second leading cause of death in the world. The aim of this study was to compare anxiety sensitivity, defense styles and ego strength in patients with stroke of Educational and Treatment of Valiasr in Zanjan city and healthy people in Zanjan.

    Methods

    The current research is descriptive-comparative. The statistical population of this research included stroke patients hospitalized in the Stroke Care Unit and Neurological Department of Educational and Treatment of Valiasr and healthy people in Zanjan city in 2019. In the present study, 280 people (140 people with stroke and 140 healthy people) were included in the study by non-random and convenience sampling method, with homogenization of age, gender and marital status. Data collection instruments included demographic questionnaire", "Anxiety Sensitivity Index", "Defense Style Questionnaire" and "Ego Strength Scale". The validity of "Anxiety Sensitivity Index" and "Defense Style Questionnaire" were sufficient for previous studies. For "Ego Capability Scale", the content validity index was evaluated by Waltz & Bausell method. The reliability of "Anxiety Sensitivity Index" and "Defense Style Questionnaire" were calculated by internal consistency method by calculating Cronbach's alpha coefficient and "Ego Empowerment Scale" was calculated by Kuder-Richardson method. Data analysis was performed in SPSS.24.

    Results

    The two groups (patient and healthy) differ in terms of the components of "anxiety sensitivity index" with a significant level of value (P<0.01) and stroke patients have a higher mean. In the "Defense Style Questionnaire", stroke patients with a significant level of level (P<0.01) had a higher mean than healthy individuals in all three styles of development: immature, immature and neurotic. Also, the mean ego power in patients with stroke and healthy individuals did not differ significantly and both groups were moderate.

    Conclusions

    Anxiety sensitivity, defense styles were significantly different between the two groups of stroke patients and healthy individuals, and stroke patients had a higher mean, but in terms of ego strength, both groups were moderate. It is suggested that psychological interventions be used to prevent the consequences of this disease.

    Keywords: Stroke, Defensive Mechanisms, Anxiety Sensitivity, Ego Strength
  • یوسف قاسمی، افسانه صبحی*، قمر کیانی

    این پژوهش با هدف، نقش واسطه ای انگیزه دینی مذهبی  در رابطه بین موفقیت تحصیلی با آرزوهای تحصیلی در دانش آموزان (مورد مطالعه مقطع متوسطه شهر زنجان) انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند، تعداد 400 نفر را روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای آرزوهای تحصیلی (حسنی و همکاران، 1393)، موفقیت تحصیلی (صالحی، 1392)، خودارزشمندی (شوارتز، 2004) و انگیزه تحصیلی (هارتر، 1981) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد اثر مستقیم موفقیت تحصیلی بر انگیزه تحصیلی و آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم  شهر زنجان معنادار است (05/0>p). اثر مستقیم انگیزه تحصیلی بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان معنادار است (05/0>p). اثر غیرمستقیم موفقیت تحصیلی بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان از طریق انگیزه تحصیلی معنادار است (05/0>p). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که افزایش انگیزش تحصیلی و آرزوهای تحصیلی نقش مهمی در افزایش موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد.

    کلید واژگان: آرزوهای تحصیلی, موفقیت تحصیلی, انگیزه دینی- مذهبی
    Yousef Ghasemi, Afsaneh Kiani*, Ghamar Kiani

    This research was conducted with the aim of mediating the role of religious motivation in the relationship between academic success and academic aspirations in students (the case study of secondary school in Zanjan city). The cross-sectional research method is correlational. The statistical population of the current study included all the students of the second secondary level of Zanjan city in the academic year of 1401-1400, 400 people were selected by random cluster sampling method. In this research, the tools of academic aspirations (Hosni et al., 2013), academic success (Salehi, 2013), self-worth (Schwartz, 2004) and academic motivation (Harter, 1981) were used. In order to analyze the data, SPSS-V23 and Amos-V8.8 software were used. Also, in order to respond to the research hypotheses, structural equation modeling was used. The findings of the research showed that the model has a good fit. The results showed that the direct effect of academic success on academic motivation and academic aspirations of second secondary students in Zanjan city is significant (p<0.05). The direct effect of academic motivation on the academic aspirations of secondary school students in Zanjan city is significant (p<0.05). The indirect effect of academic success on the academic aspirations of secondary school students in Zanjan through academic motivation is significant (p<0.05). Therefore, it can be concluded that increasing academic motivation and academic aspirations play an important role in increasing the academic success of students.

    Keywords: Academic Aspirations, Academic Success, Religious-Religious Motivation
  • سید کامران یگانگی*، فاطمه شهبازی، افسانه صبحی

    زمینه و هدف:

    اعتیاد یکی از مسائل و معضات اجتماعی است که در به خطر انداختن سامت فرد، خانواده و مخصوصا سامت جامعه نقش موثری دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه مکانیسمهای دفاعی، سبک کنار آمدن با استرس و قدرت ایگو در معتادان به مواد سنتی و صنعتی و افراد عادی در شهر قزوین است.

    روش

    جامعه این پژوهش افراد معتاد به مواد صنعتی و سنتی و افراد عادی شهر قزوین بودند، که تعداد نمونه در هر سه گروه معتادین به مواد سنتی، صنعتی و افراد عادی30 نفر بودند، که در مجموع نمونه این پژوهش 90 نفر از افراد معتاد به مواد سنتی و صنعتی و همراهان آن ها درکلینیکهای ترک اعتیاد و کنگره 60 در شهر قزوین از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه آندرز و همکارانش) 40-DSQ (و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس) WOCQ (و قدرت من بارون) BESS (. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین مکانیسم های دفاعی، سبک کنار آمدن با استرس و قدرت ایگو در معتادین به مواد سنتی و صنعتی و افراد عادی تفاوت معناداری بوده است (p<0.05).

    نتایج

    نتایج نشان داد افراد معتاد سبکهای ناکارآمدی در مقابل استرس بکار میبرند لازم است برنامه های درمانی و آموزشی برای بیماران مراجعهکننده برای ترک در نظر گرفت.

    کلید واژگان: مکانیسم های دفاعی, سبک های کنار آمدن با استرس, قدرت ایگو, معتادین
    Seyed Kamran Yegangi *, Fatemeh Shahbazian, Afshane Sobhi
    Background and purpose

    Addiction is one of the social issues and problems that play an effective role in endangering the health of the individual, the family and especially the health of the society. The aim of present research is to compare defense mechanisms, style of coping with stress and Ego strength in addicts to traditional drugs and synthetic substances as well as ordinary people across city of Qazvin.

    Method

    The community of this research was people addicted to traditional drugs, synthetic substances and ordinary people in city of Qazvin. The number of samples in each three groups namely addicts to traditional drugs, synthetic substances and ordinary people were 30 individuals. The samples of the research totaled 90 addicts to traditional and synthetic drugs along with their companions that selected through sampling available in the Congress 60 and Addiction Treatment Clinics in Qazvin city. Anders and his colleagues (DSQ-40) and Lazarus Coping Strategies Questionnaire (WOCQ) and Man Baron Strength Questionnaire (BESS) used to collect data.

    Findings

    The findings showed that there was a significant difference between defense mechanisms, style of coping with stress and ego strength in addicts to traditional drugs, synthetic substances and ordinary people (p<0.05).

    Results

    The present results could be a basis for interventional research to treat and rehabilitate addicts to traditional drugs and synthetic substances.

    Keywords: Defense Mechanisms, Stress Coping Styles, Ego Strength, Addicts
  • اعظم اکبری*، افسانه صبحی، مرضیه یزدی، علی شیر خانلو
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربی و امید به زندگی در دانشجویان با تجربه ابتلا به کووید 19 انجام شد.

    مواد و روش ها: 

    روش پژوهش حاضر همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلام زنجان بود. نمونه شامل 186 دانشجو بود که با نمونه گیری در دسترس به روش برخط و با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی انتخاب شدند و پرسشنامه های امید به زندگی میلر (1988)، حساسیت اضطرابی (فلوید، گارفیلد ولاسوتا ،2005)، پذیرش و عمل هیز و همکاران (2004) و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون رگرسیون گام به گام در نرم افزار 25- SPSS انجام شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که بین نمره کلی حساسیت اضطرابی، ترس از نگرانی های بدنی، ترس از نداشتن کنترل شناختی، ترس از مشاهده شدن اضطراب و اجتناب تجربی با امید به زندگی در دانشجویان با سابقه ابتلا به کوید 19 همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیر نشان داد که ترس از نداشتن کنترل شناختی و اجتناب تحربی توانستند در دو گام امید به زندگی را پیش بینی کنند.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود مداخلات روانشناختی مبتنی به منظور کاهش ترس از نداشتن کنترل شناختی و اجتناب تجربی کرونای دانشجویان به منظور افزایش امید به زندگی در آنها انجام شود.

    کلید واژگان: امید به زندگی, کووید 19, حساسیت اضطرابی, اجتناب تجربی, دانشجویان
    Azam Akbari *, Afsana Sobhi, Marziye Yazdi, Ali Shirkhanloo
    Objectives

    The present research was conducted with the aim of students to investigate the relationship between bitterness in experience and life expectancy with the experience of covid-19.

    Materials and Methods

    The method of the present research was correlational and statistical population of students of Islamic Azad University of Zanjan. The sample consisted of 16 students who were selected by sampling using the applied method and using the social network, and the life expectancy questionnaires of Miller (1988), questioning, analytical (Floyd Garfield Velasota, 2005), acceptance and action of Hayez et al. 2013) and completed the demographic information questionnaire. Data analysis was done using Pearson correlation and stepwise regression in SPSS-25 software.

    Results

    The results indicated that there is a positive and negative correlation between the overall score of hope, fear of physical concern, fear of seeing danger and experience with life in students with experience of covid-19. There is a meaning. The results of multivariate regression showed that the fear of not having cognitive control and preventing sabotage can predict life in two steps.

    Discussion and Conclusion

    Based on the findings of the present study, it is suggested that psychological interventions be done in order to reduce the fear of the lack of cognitive and experimental control of students' experiences to increase their life expectancy.

    Keywords: : Life expectancy, Covid 19, Anxiety Sensitivity, experiential avoidance, Students
  • خسرو سیفی، افسانه صبحی*، مسعود حجازی، مجید یوسفی افراشته
    زمینه و هدف

    پیشرفت تحصیلی از معیارهای بسیار مهمی است که در بررسی توانایی فراگیران برای اتمام تحصیلات و رسیدن به مرحله فارغ التحصیلی نقش درخورتوجهی را ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین ارتباط پیشرفت تحصیلی و پذیرش اجتماعی با نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر قزوین بود.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر از نوع همبستگی و به طور ویژه تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموران پسر پایه دهم ناحیه دوی شهر قزوین در سال تحصیلی 1398-99، به تعداد 738 نفر تشکیل دادند. از این جامعه نمونه دویست نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و مقیاس پذیرش اجتماعی (کراون و مارلو، 1960) و پرسش نامه پیشرفت تحصیلی (ساعتچی، 1389) به کار رفت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با نرم افزارهای LISREL نسخه 10٫2 و SPSS نسخه 24 صورت گرفت. سطح معناداری 0٫05 برای تمامی آزمون های آماری به کار رفت.

    یافته ها

    رابطه بین پذیرش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی (0٫28=r)، پذیرش اجتماعی با احساس تعلق به مدرسه (0٫23=r) و پیشرفت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه (0٫38=r) معنادار بود (0٫05>p). ضرایب مسیر بین پذیرش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی (0٫004=p، 0٫139=β)، بین پذیرش اجتماعی با احساس تعلق به مدرسه (0٫009=p، 0٫381=β) و بین احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی (0٫001=p، 0٫222=β) مستقیم و معنادار بود؛ همچنین بین پذیرش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی با میانجیگری احساس تعلق به مدرسه رابطه غیرمستقیم و معنادار مشاهده شد (0٫011=p، 0٫085=β). مدل پیشنهادی پژوهش براساس شاخص های مختلف دارای برازش خوبی بود (0٫001=RMSEA، 0٫999=GFI، 0٫999=CFI، 0٫999=TLI).

    نتیجه گیری

    براساس یافته های پژوهش نتیجه گرفته می شود، پذیرش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت دارد و متغیر احساس تعلق به مدرسه نقش میانجی بین پذیرش اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ایفا می کند.

    کلید واژگان: احساس تعلق به مدرسه, پذیرش اجتماعی, پیشرفت تحصیلی
    Khosrow Seifi, Afsaneh Sobhi *, Masoud Hejazi, Majid Yousefi Afrashteh
    Background & Objectives

    Academic achievement is one of the most important criteria for students' ability to complete their education. Among the variables related to students' academic achievement are social acceptance and a sense of belonging at school. Social acceptance is a personality trait that arises during the healthy development of human beings, which includes accepting circumstances, being accountable, and taking on the tasks required of the individual. A sense of belonging at school contributes to the student's academic progress. Active participation in school activities affects students' learning and motivation. A low sense of belonging at school leads to academic failure and eventually drop out. This study aimed to determine the relationship between academic achievement and social acceptance by mediating school belonging in the 10th–grade male students in District 2 of Qazvin City, Iran.

    Methods

    The current research was of the correlational and path analysis type. The statistical population of this study comprised all male students of the 10th grade studying in district two schools of Qazvin in the academic year of 2019–2020 (N=738). Hooman (2007) emphasized that the criterion for determining the sample size in the structural equation modeling is 10–15 people for each obvious variable, and at least 200 people are enough. So, in the present study, a sample size of 200 students was selected by multi–stage cluster random sampling. The inclusion criteria were as follows: 10th–grade male student of district 2 of Qazvin City, and answering all the questions in the questionnaires. The exclusion criterion was not fully answering all the questions of the research questionnaire. Sense of Belonging to School Questionnaire (Barry et al., 2004), Social Acceptance Scale (Crowne & Marlowe, 1960), and Academic Achievement Questionnaire (Saatchi, 2010) were used to collect study data. Data inferential analysis was performed using the Pearson correlation and path analysis with LISREL version 10.2 and SPSS version 24 software. A significance level of 0.05 was used for all statistical tests.

    Results

    The relationships between social acceptance and academic achievement (r=0.28), social acceptance and a sense of belonging at school (r=0.23), and academic achievement and a sense of belonging at school (r=0.38) were significant (p<0.05). Path coefficients between social acceptance and academic achievement (p=0.004, β=0.139), between social acceptance and a sense of belonging at school (p=0.009, β=0.381), and between a feeling of belonging to the school and academic achievement (p=0.001, β=0.222) were direct and significant. Also, an indirect and significant relationship was observed between social acceptance and academic achievement through the mediation of a sense of belonging at school (p=0.011, β=0.085). The proposed research model fit well based on various indicators (RMSEA=0.001, GFI=0.999, CFI=0.999, TLI=0.999).

    Conclusion

    Based on the research findings, social acceptance has a positive relationship with academic achievement and a sense of belonging at school, which mediates between social acceptance and academic achievement.

    Keywords: Sense of belonging at school, Social acceptance, Academic achievement
  • یوسف قاسمی، افسانه صبحی*، قمر کیانی
    زمینه و هدف

    با توجه به اهمیت آرزوهای تحصیلی و تاثیر آن بر عملکرد افراد، به ویژه در موقعیت های تحصیلی و نقش آن در موفقیت و آینده دانش آموزان، شناسایی پیش بین ها و عوامل موثر بر آن می تواند گامی در جهت شناسایی و رفع مشکلات انگیزشی یادگیرندگان در محیط آموزشی باشد؛ لذا این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری آرزوهای تحصیلی بر اساس علاقه اجتماعی با نقش میانجی خودمتمایزسازی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زنجان انجام شد.

    روش کار

    روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند، تعداد 400 نفر را روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای آرزوهای تحصیلی حسنی و همکاران (1393)، علاقه اجتماعی سهامی (2011) و خودمتمایزسازی اسکورن و فریدلندر (1998) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد اثر مستقیم علاقه اجتماعی بر خودمتمایزسازی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان معنادار نیست (05/0<P). اثر مستقیم خودمتمایزسازی بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان معنادار نیست (05/0<P). اثر غیرمستقیم علاقه اجتماعی بر آرزوهای تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زنجان از طریق تمایز یافتگی معنادار نیست (05/0<P). لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج می توان اذعان داشت که با افزایش خودمتمایزسازی، علاقه اجتماعی و آرزوهای تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زنجان، می توان به افزایش موفقیت تحصیلی دانش آموزان کمک کرد.

    کلید واژگان: آرزوهای تحصیلی, علاقه اجتماعی, خودمتمایزسازی
    Yousef Ghasemi, Afsaneh Sobhi*, Ghamar Kiani
    Background & Purpose

    Considering the importance of academic aspirations and their impact on people's performance, especially in academic situations and their role in the success and future of students, identifying predictors and factors affecting it can be a step towards identifying and solving motivational problems of learners in the educational environment; Adolescence is a critical developmental period characterized by biological and social changes and challenges. This issue is actually the period of transition from childhood to adulthood, where these challenges are often accompanied by increased emotional reactions and stress. For this reason, this cause of curiosity has been realized to understand the causes of healthy psychological development of adolescents. Therefore, this research was conducted with the aim of providing a structural model of academic aspirations based on social interest with the mediating role of self-differentiation in secondary school students of Zanjan city.

    Methods

    The current research method is descriptive-correlational in terms of data collection through structural equation modeling. The statistical population of the present study included all secondary school students (boys and girls) of Zanjan city in the academic year 1400-1401 who were studying. There are different opinions about the sample size in the research related to the structural equation model correlation research method, but everyone agrees that the structural equation model is similar to the factor analysis of statistical techniques that can be implemented with a large sample. Boomsma (1983) considered the volume of about 200 people sufficient to fit the model. Based on the expected effect size and the distribution of the measured variables, as well as considering the power of the test, at least 10 subjects may be sufficient for each estimated parameter, provided that the estimated effect size is large and the measured variables have a normal distribution. Therefore, the minimum sample of the present study, taking into account the number of parameters estimated in the model, was at least 350 students, which, taking into account possible dropouts, 400 students (200 female students and 200 male students) were selected as the research sample. The sampling method in this research was multi-stage cluster random sampling. In this way, from among the second secondary schools in Zanjan city, regions 1 and 2 were first selected, then two schools were randomly selected from each region, and then four classes were randomly selected from each school, and finally, questionnaires were administered among its students. Classes were distributed. It should be mentioned that in order to collect data according to the health conditions of the country (coronavirus outbreak), the researcher has access to active groups in the virtual networks of students (groups that hold online classes in the network have been created), after explaining the research objectives, sent the questionnaires to the groups. It should be noted that all the details and information of the students remained confidential. In order to analyze the data, SPSS-V23 and Amos-V8.8 software were used.

    Results

     In this research, 38.68% of the participants were boys and 61.32% were girls. 30% were studying in 10th grade, 37.17% in 11th grade and 32.83% in 12th grade. The minimum and maximum ages of male and female students were 15 and 19 years, the average age of boys was 16.31 years and girls was 16.74 years, and the average age of boys and girls was 16.57 years. Below are the research variables' minimum, maximum, average, and standard deviation. The mean and standard deviation of the variables of academic aspirations, social interest, and self-differentiation components in the studied sample are presented in Table 1. As can be seen, based on the scoring method of the measurement tool, the academic aspirations of the students are at a desirable level. The social interest of the students is in the medium to high level and the differentiation of the students is in the medium level. The research results showed that the model is a good fit. The results showed that the direct effect of social interest on the self-differentiation of secondary school students in Zanjan city is not significant (P<0.05). The direct effect of self-differentiation on the academic aspirations of second-secondary students in Zanjan City is not significant (P<0.05). The indirect effect of social interest on the academic aspirations of second-secondary students in Zanjan city through differentiation is not significant (P<0.05). Therefore, paying attention to the mentioned variables helps researchers and therapists in prevention and designing more suitable treatments.

    Conclusion

     Social interest is directly related to being active and lively among the young generation and students. If proper planning is done in this field, the ground will be prepared for the growth and productivity of this group, that is why creating a platform for creating self-differentiation in students in order to increase their social interest is one of the requirements that the authorities And planners should pay attention to it. Based on this, activists and policymakers of higher education and schools should define and target the commitment to ethical behavior in the form of coherent and operational plans and strive to accept governance and ethical standards, because the principles and values of Humanity and ethical behaviors are of special importance in educational organizations, and schools and universities are no exception to this rule, and without a doubt, in order to achieve their vision and long-term goals, they need people who have acted beyond the established requirements. Self-differentiation can reveal the range and depth of intellectual and emotional capabilities in all stages and dimensions of life and create goodness and kindness. Therefore, self-differentiation as the basis of a person's judgment about himself and the organization of value to his position should play an essential role in various fields, especially the promotion and provision of social interest. The results showed that the direct effect of social interest on the academic aspirations of second-secondary students in Zanjan city is significant, meaning that social interest positively explains the variance of students' academic aspirations. According to the results, it can be acknowledged that by increasing the self-differentiation, social interest, and academic aspirations of the second-secondary students of Zanjan city, it is possible to help increase the academic success of the students.

    Keywords: Academic Aspirations, Social Interest, Self-Differentiation
  • زهرا عطایی زنجانی نژاد، مسعود حجازی*، افسانه صبحی، محمدسعید احمدی

    هدف:

     این پژوهش با هدف بررسی رابطه ادراک از سبک های والدگری با خوش بینی با نقش واسطه ای معنای زندگی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر زنجان انجام شد.

    روش پژوهش:

     روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 99-1398، تعداد 20866 نفر بود. مطابق جدول مورگان 392 نفر ولی برای افزایش اعتبار یافته ها تعداد 400 نفر انتخاب و با روش تصادفی طبقه ای توزیع شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد والدگری آلاباما (1991)، خوش بینی شییر و کارو (1985) و معنای زندگی استیکر و همکاران (2006) استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS24تحلیل و از نرم افزار آماری AMOSدر مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین ادراک از سبک های والدگری با خوش بینی رابطه معنی دار وجود دارد (01/0p<). ولی بین ادراک از سبک های والدگری و معنای زندگی رابطه معنی دار وجود ندارد (05/0≥p). معنای زندگی در رابطه بین سبک های والدگری با خوش بینی نقش واسطه ای دارد (01/0<p).

    نتیجه گیری

    لذا می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد خوش بینی در فرزندان ادراک از سبک های والدگری نقش تعیین کننده داشته و معنای زندگی می تواند منجر به خوش بینی در فرزندان شود.

    کلید واژگان: خوش بینی, سبک های والدگری, معنای زندگی
    Zahra Ataei Zanjaninejad, Masoud Hejazi *, Afsaneh Sobhi, Mohammad Saeed Ahmadi
    Aim

    This research was conducted with the purpose of investigating the relationship between the perception of parenting styles and optimism with the mediating role of the meaning of life in the second secondary school students of Zanjan city.

    Research method

    The descriptive research method is correlation type. The statistical population was 20,866 students of the second secondary school in Zanjan city in the academic year 2018-2019. According to Morgan's table, 392 people, but to increase the validity of the findings, 400 people were selected and distributed by stratified random method. To collect data, the standard questionnaires of Alabama parenting (1991), Shier and Caro's optimism (1985) and Stickerer et al.'s (2006) meaning of life questionnaires were used. Data were analyzed using SPSS24 statistical software and AMOS statistical software was used in structural equation modeling.

    Results

    The findings showed that there is a significant relationship between perception of parenting styles and optimism (p<0.01). But there is no significant relationship between the perception of parenting styles and the meaning of life (p≥0.05). The meaning of life plays a mediating role in the relationship between parenting styles and optimism (p<0.01).

    Conclusion

    It can be concluded that the perception of parenting styles plays a decisive role in creating optimism in children and the meaning of life can lead to optimism in children.

    Keywords: optimism, parenting styles, Meaning of life
  • زهرا عطایی زنجانی نژاد، مسعود حجازی*، افسانه صبحی، محمدسعید احمدی
    زمینه و هدف

    معنای زندگی در انسان می تواند سایر ابعاد زندگی او را تحت تاثیر قرار دهد. میزان سرزندگی تحصیلی افراد از جمله آنهاست؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه ادراک از سبک های والدگری با سر زندگی تحصیلی با نقش واسطه ای معنای زندگی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر زنجان انجام شد.

    روش پژوهش:

     این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر زنجان درسال تحصیلی 99-1398، تعداد 20866 نفر بود. مطابق جدول مورگان 392 نفر ولی برای افزایش اعتبار یافته ها تعداد 400 نفر انتخاب و با روش تصادفی طبقه ای توزیع شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد والدگری آلاباما (1991)، سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) و معنای زندگی استیکر و همکاران (2006) استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری  SPSS24تحلیل و از نرم افزار آماری  AMOSدر مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که؛ بین ادراک از سبک های والدگری با سرزندگی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد (01/0<p) و همچنین، بین ادراک از سبک های والدگری و معنای زندگی رابطه معنی دار وجود دارد (01/0<p). معنای زندگی در رابطه بین سبک های والدگری با سرزندگی تحصیلی نقش واسطه ای دارد (01/0<p).

    نتیجه گیری: 

    می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان، اداراک از سبک های والدگری نقش تعیین کننده داشته و معنای زندگی می تواند منجر به سرزندگی تحصیلی در فرزندان شود.

    کلید واژگان: سبک های والدگری, سرزندگی تحصیلی, معنای زندگی, دانش آموزان متوسطه
    Zahra Ataaei Zanjaninejad, Masoud Hejazi*, Afsaneh Sobhi, MohammadSaaeid Ahmadi
    Context and purpose

    The meaning of life in man can affect other aspects of his life. The academic vitality of people is among them; Therefore, this research was conducted with the aim of investigating the relationship between the perception of parenting styles and the academic life with the role of mediators of the meaning of life in second secondary students of Zanjan city.

    Research method

    This is a descriptive correlational research. The statistical population was 20,866 students of the second secondary school in Zanjan city in the academic year 2018-2019. According to Morgan's table, 392 people, but to increase the credibility of the findings, 400 people were selected and distributed by stratified random method. To collect the data, the standard questionnaires of Alabama parenting (1991), Hossein Chari and Dehghanizadeh's academic vitality (2011) and Stickerer et al.'s (2006) meaning of life were used. The data was analyzed using SPSS24 statistical software and AMOS statistical software was used for modeling structural equations.

    Findings

    The results showed that; There is a significant relationship between the perception of parenting styles and academic vitality (p<0.01) and also, there is a significant relationship between the perception of parenting styles and the meaning of life (p<0.01). The meaning of life plays a mediating role in the relationship between parenting styles and academic vitality (p<0.01).

    Conclusion

    It can be concluded that in order to create academic vitality in students, perceptions of parenting styles play a decisive role and the meaning of life can lead to academic vitality in children.

    Keywords: Parenting styles, academic vitality, meaning of life, high school students
  • فردین سیفی، مسعود حجازی، افسانه صبحی، قمر کیانی
    سابقه و هدف

    پیشرفت تحصیلی پیامدی رفتاری است که اهمیت زیادی برای دانش‌آموزان دارد و شاخصی مهم برای ارزیابی نظام‌های آموزشی در نظر گرفته می‌شود که شناسایی عوامل موثر بر آن ضروری است. ازاین‌رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هوش معنوی و وجدان تحصیلی با عملکرد تحصیلی و تعیین نقش واسطه‌ای سرسختی تحصیلی در دانش‌آموزان پایه نهم شهر زنجان انجام گرفته است.

    روش کار

    مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانش‌آموزان پسر پایه نهم ناحیه دو شهر زنجان در سال تحصیلی 98-1397 بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر تعیین شد و شرکت‌کنندگان به‌روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای وارد مطالعه شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتیگ، پرسش‌نامه سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران و پرسش‌نامه هوش معنوی کینگ جمع‌آوری شد. همچنین برای بررسی عملکرد تحصیلی از معدل کل دانش‌آموزان و جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون‌های همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام‌به‌گام و برای تعیین نقش میانجی از روش بارون و کنی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

    یافته‌ ها: 

    نتایج نشان داد که بین وجدان تحصیلی با پیشرفت تحصیلی (05/0<p) و همچنین بین سرسختی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (05/0<p). رابطه بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی نیز معنادار بود (05/0<p). علاوه‌براین، با توجه به مراحل تعیین نقش میانجی بارون و کنی، سرسختی تحصیلی نقش میانجی در رابطه بین وجدان تحصیلی و پیشرفت تحصیلی داشت؛ اما این نقش برای هوش معنوی تایید نشد. درمجموع، نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که وجدان تحصیلی و هوش معنوی در دو گام توانستند 15درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند.

    نتیجه‌ گیری: 

    هوش معنوی یکی از عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی است و با تاثیرگذاری بر سرسختی تحصیلی می‌تواند به پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان منجر گردد.

    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, سرسختی تحصیلی, وجدان تحصیلی, هوش معنوی
    Fardin Seifi, Masoud Hejazi, Afsaneh Sobhi, Qamar Kiani
    Background and Objective

    Academic achievement is a behavioral consequence of great importance to students and is considered as an important indicator for evaluating educational systems and identifying the factors affecting it. Therefore, the present study was conducted to determine the relationship of spiritual intelligence and academic conscience with academic performance and to determine the mediating role of academic hardiness in ninth grade students in Zanjan, Iran.

    Methods

    The present study was a descriptive correlational study. The statistical population included all ninth grade male students in the second district of Zanjan in the academic year of 2018-2019. The sample size based on Morgan’s table was determined to be 317 people and the participants were selected by multi-stage cluster sampling. Data were collected using McIlroy and Banting Academic Conscience Questionnaire, Benishak et al.’s Spiritual Hardiness Questionnaire (SISRI) and King’s Spiritual Intelligence Questionnaire Also, the total average of the students was used to assess academic performance. Pearson correlation test and stepwise regression test were used to analyze the data and Baron and Kenny method was used to determine the mediating role. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors.

    Results

    There was a significant and positive relationship between academic conscience and academic achievement (P<0.05). There was a positive and significant relationship between academic hardiness and students' academic achievement (P<0.05). The relationship between spiritual intelligence and academic achievement was also significant (P<0.05). Also, according to the stages of determining the mediating role of Baron and Kenny, academic hardiness played a mediating role in the relationship between academic conscience and academic achievement. But this role was not approved for Spiritual Intelligence. Overall, the results of multi-stage regression showed that educational conscience and spiritual intelligence can explain 15% of the variance in academic achievement.

    Conclusion

    Spiritual intelligence was one of the factors affecting students 'academic achievement and academic conscience, by affecting academic hardiness can lead to students' academic achievement.

    Keywords: Academic Conscience, Academic Performance, Academic Tenacity, Spiritual Intelligence
  • رباب عباسی کمال*، افسانه صبحی
    مقدمه

    پرفشاری خون بر اثر بیماری های روانی از قبیل اضطراب تشدید می گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه افکار خودآیند و نارسایی هیجانی با اضطراب در افراد مبتلا به پرفشاری خون و افراد بدون پرفشاری خون شهر زنجان  در سال 1399بود. 

    روش کار

    روش پژوهش حاضر، توصیفی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به پرفشاری خون و بدون پرفشاری خون شهر زنجان در سال 1399 بود. جهت نمونه گیری، 5 پایگاه سلامت به روش تصادفی به قرعه کشی انتخاب و از این 5 پایگاه، 126تن (63 فرد مبتلا به پر فشاری خون و 63 فرد بدون پرفشاری خون) به روش غیر تصادفی سهمیه ای انتخاب و وارد پژوهش شدند. افراد انتخاب شده در 2 گروه از نظر جنسیت همتا شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه جمعیت شناختی، دستگاه فشار سنج، "پرسشنامه افکار خودآیند" (Automatic Thoughts Questionnaire)، "مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو" (Toronto Alexithymia Scale)  و"سیاهه اضطراب بک" (Beck Anxiety Inventory)، انجام گردید. روایی ابزارها بدلیل وجود محدودیت زمانی به پژوهش های گذشته، اکتفا شد. پایایی ابزارها به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ تایید گردید. داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد. 

    یافته ها

    با افزایش میزان افکار خودآیند و نارسایی هیجانی، میزان اضطراب افراد در هر 2 گروه افزایش می یابد (05/0> P-Value). از نظر میانگین افکار خود آیند و مولفه های آن و اضطراب بین افراد مبتلا به پرفشاری خون و افراد بدون پرفشاری خون تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0 P-Value). 

    نتیجه گیری

    افکار خودآیند و نارسایی هیجانی (مولفه دشواری در شناسایی احساسات) با اضطراب در گروه افراد مبتلا به بیماری پرفشاری خون همبستگی مثبت دارد. پیشنهاد می شود جهت کنترل و کاهش افکارخودآیند و نارسایی هیجانی، برای افراد دارای بیماری پرفشاری خون، کلاس های آموزشی روانشناسی  برگزار گردد.

    کلید واژگان: افکارخودآیند, نارسایی هیجانی, اضطراب, پرفشاری خون
    Robab Abbasi Kamal*, Afsane Sobhe
    Introduction

    Hypertension is exacerbated by mental illness such as anxiety. The aim of this study was to compare automatic thoughts and alexithymia with anxiety in people with hypertension and people without hypertension in Zanjan in 2019.

    Methods

    The method of the present study was descriptive-comparative. The statistical population of this study included all people with hypertension and people without hypertension in Zanjan in 2019. For sampling, 5 health centers were randomly selected by lottery and from these 5 bases, 126 people (63 people with hypertension and 63 people without hypertension) were non-random quota method selected and entered the study. Data were collected using demographic questionnaires, Sphygmomanometer, "Automatic Thoughts Questionnaire", "Toronto Alexithymia Scale" and "Beck Anxiety Inventory". The validity of the instruments was limited to previous studies. The reliability of the instruments was confirmed by internal consistency method by calculating Cronbach's alpha coefficient. Data were analyzed in SPSS. 24.

    Results

    With the increase of automatic thoughts and alexithymia, the level of anxiety in both groups increases (P-Value <0.05). There was no significant difference between people with hypertension and those without hypertension in terms of their mean thoughts and their components and anxiety (P-Value <0.05). Also, in terms of the average of alexithymia, there is no significant difference between people with hypertension and people without hypertension; except for the externally oriented thinking component in which people without hypertension have a higher mean (P-Value <0.05). 

    Conclusions

    Automatic thoughts and alexithymia (a component of difficulty identifying feelings) are positively related to anxiety in the group of people with hypertension. It is suggested that psychology training classes be held for people with hypertension to control and reduce automatic thoughts and alexithymia.

    Keywords: Automatic Thoughts, Alexithymia, Anxiety, Hypertension
  • سمیه هاشم لو، افسانه صبحی*
    مقدمه

    سبک های دفاعی، سبک های اسنادی و تنظیم شناختی هیجان فرایندهای تنظیم کننده خودکاری هستند که بر چگونگی ادراک حوادث تهدید کننده، می تواند مفید واقع شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های دفاعی، سبک های اسنادی و تنظیم شناختی هیجان در زنان حافظ و غیرحافظ قرآن شهر زنجان انجام شد.

    روش کار

    روش این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان حافظ قرآن سال-های 1398-1393جامعه القران کریم در شهر زنجان بود. نمونه پژوهش 112تن (حافظ و غیر حافظ قرآن) بوده که به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی،  "پرسشنامه سبک دفاعی" (Defense Style Questionnaire)، "پرسشنامه سبک اسناد" (Attributional Style Questionnaire) و "پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان" (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire) بود. روایی ابزارها بدلیل وجود محدودیت زمانی سنجیده نشده ولی پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ بررسی شد. جمع آوری داده ها در 2 گروه، به صورت مجازی انجام شد. داده ها در نرم افزار اس پی اس اس 16 تحلیل شد. 

    یافته ها

    بررسی همتاسازی بین 2 گروه نشان داد که از نظر سن، وضعیت تاهل، تحصیلات و شغل تفاوت معناداری نداشتند. مولفه های تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (002/0>P-Value)، ارزیابی مجدد مثبت  (001/0>P-Value) و دیدگاه پذیری (042/0>P-Value) در زنان حافظ بالاتر است.  همچنین، با وجود اختلاف نمره 45/0، میانگین نمره کل تنظیم شناختی هیجان بین زنان حافظ و غیرحافظ قرآن تفاوت معناداری نداشت. 

    نتیجه گیری

    زنان حافظ قرآن از نظر سبک های دفاعی، سبک های اسنادی و تنظیم شناختی هیجان در مقایسه با زنان غیرحافظ قرآن عملکرد بهتری داشتند. لذا، شرکت در کلاس های قرایت و حفظ قرآن جهت بهبود وضعیت سبک های دفاعی، سبک های اسنادی و تنظیم شناختی هیجان برای زنان غیرحافظ قرآن، پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: سبک های دفاعی, سبک های اسنادی, تنظیم شناختی هیجان, حافظان قرآن
    Somaye Hashemlou, Afsaneh Sobhi*
    Introduction

    Defensive styles, attributional styles, and cognitive emotion regulation are automated regulatory processes that can be helpful in how threatening events are perceived. The aim of this study was to compare defense styles, attributional styles and cognitive emotion regulation in women memorizing and non-memorizing the Quran in Zanjan.

    Methods

    The method of this research was descriptive-comparative. The statistical population of the study was all women memorizing the Quran in the years 1393-1397 of the Holy Quran Society in Zanjan. The sample of the study was 112 people (memorizer and non-memorizer of Quran) who were selected by convenience sampling method and entered the study. Data collection tools included demographic questionnaire, "Defense Style Questionnaire", "Attributional Style Questionnaire" and "Cognitive Emotion Regulation Questionnaire". The validity of the instruments was not measured due to time constraints, but the reliability was assessed by internal consistency method by calculating Cronbach's alpha coefficient. Data collection in two groups was done virtually. Data were analyzed in SPSS. 16. 

    Results

    Matching study between the two groups showed that there was no significant difference in terms of age, marital status, education and occupation. The components of refocusing on planning (P-Value <0.002), positive reappraisal (P-Value <0.001) and putting into perspective (P-Value <0.042) are higher in Hafez women. Also, despite the difference of 0.45, the mean total score of cognitive emotion regulation between women memorizing and non-memorizing the Qur'an was not significantly different.

    Conclusions

    Women memorizing the Qur'an performed better than women who did not memorize the Qur'an in terms of defensive styles, documentary styles, and cognitive emotion regulation; Therefore, it is recommended to participate in Quran recitation and memorization classes to improve the status of defense styles, documentary styles and cognitive emotion regulation for non-Quran memorizing women.

    Keywords: Defense Styles, Attributional Styles, Cognitive Emotion Regulation, Quran Memorizers
  • لعیا جعفری، مسعود حجازی*، اکبر جلیلی، افسانه صبحی
    زمینه و هدف

    عملکرد تحصیلی یکی از مولفه های مهم در آموزش و پرورش است که همواره مورد توجه برنامه ریزان، مدیران، معلمان، و والدین دانش آموزان بوده است و این افراد همواره در تلاش هستند تا شرایطی را فراهم کنند که کارآیی تحصیلی دانش آموزان بالا برود. مقاله حاضر با هدف بررسی نقش میانجی معنای تحصیلی در رابطه بین خوش بینی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام شد.

    روش

    روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. داده های مورد نیاز از بین نمونه ای از دانش آموزان دختر متوسطه شهر خرمدره به تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای گردآوری شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های معنا تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006) و خوش بینی تحصیلی اسچنن موران و همکاران (2013) استفاده شده است. همچنین برای سنجش موفقیت تحصیلی از معدل کسب شده توسط دانش آموزان در دو نیم سال اول و دوم استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های استخراج شده توسط نرم افزارهای SPSS22 و MPLUS 7.4، با استفاده از روش معادلات ساختاری بررسی و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین متغیرهای خوش بینی تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنادار (0/01> P) است و معنای تحصیلی بین دو متغیر خوش بینی تحصیلی و عملکرد تحصیلی نقش میانجی بازی می کند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که خوش بینی تحصیلی به صورت مستقیم موجب بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان می شود، اما به صورت غیرمستقیم از طریق معنای تحصیلی بر بهبود عملکرد دانش آموزان تاثیر دارد.

    کلید واژگان: خوش بینی تحصیلی, عملکرد تحصیلی, معنای تحصیلی, دانش آموزان
    Laya Jafari, Masoud Hejazi*, Akbar Jalili, Afsaneh Sobhi
    Background and Purpose

    Academic performance is one of the important components in education that has always been addressed by programmers, school principals, teachers, and parents, who have always tried to provide appropriate conditions for enhancing the academic efficiency of students. This study was conducted to investigate the mediating role of meaning of education in the relationship between academic optimism and academic performance.

    Method

    This study was an applied research in terms of research objective and a descriptive-correlational study in terms of gathering the data. Data were collected from a sample of 250 secondary school girls in Khorramdareh by random cluster sampling. Meaning of education Questionnaire (Henderson-King& Smith, 2006) and Academic Optimism Scale (Tschanen-Moran et al., 2013) were used to collect the data. Also to evaluate the academic achievement, the average score of students in the first and second semesters were used. Data were analyzed by structural equations in SPSS22 and MPLUS 7.4.

    Results

    Findings showed that there was a significant positive relationship between academic optimism and academic performance (P<0.01) and that meaning of education plays a mediating role in this relationship.

    Conclusion

    The results show that academic optimism directly improves students chr('39')academic performance, but it affects indirectly the academic performance through the mediating role of meaning of education.

    Keywords: Academic optimism, academic performance, meaning of education, students
  • مینا کامران حقیقی، مسعود حجازی*، افسانه صبحی
    هدف

    بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.

    روش

    روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال1398به تعداد999نفر بودند که210نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت(1991)و پیروی از درمان موریسکی و همکاران(2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها05/ لحاظ گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 p<،360/0r=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 p<،390/0r=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 p<، 417/0r=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 p<،422/0β=). نقش میانجی جزیی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> p).

    نتیجه گیری

    به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزیی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.

    کلید واژگان: خوش بینی, حمایت اجتماعی, پیروی از درمان, بیماران هپاتیت
    Mina Kamran Haghighi, Masoud Hejazi *, Afsaneh Sobhi
    Purpose

    Hepatitis is a major health problem in the world and is one of the ten leading causes of death in humans. This disease is an important cause of cancer and liver disorders and causes disabilities in people. The aim of this study was to determine the role of optimism in the relationship between social support and treatment adherence of hepatitis patients in Zanjan.

    Methodology

    The method of this research was correlational. The statistical population of the study included all patients with hepatitis referred to the Comprehensive Health Center No. 5 in Zanjan in the first half of 2019 were 999 people, who 210 patients was selected by accessible randoming in the study. To collect the required data, McLean (1993) Ambiguity Tolerance Questionnaire, Sherborne & Stewart (1991) Social Support Questionnaire and Moriski et al. (2008) treatment adherence questionnaire were used to collect the required data. Also, Pearson statistical tests and multiple regression in Spss software version 25 were used to analyze the data. Significance level was considered 0.05 for all tests.

    Findings

    The results showed between social support with treatment adherence (P<0.001, r= 0.360), between social support with optimism (P<0.001, r= 0.329) and also between optimism. There was a direct and significant correlation with treatment (P <0.001, r= 0.349). The results also showed that the effect of total social support on optimism was significant (P<0.001, β= 0.442). The partial mediating role of optimism in the relationship between social support and treatment adherence was significant (P<0.05).

    Conclusion

    In general, the results of this study showed that social support with partial mediation of optimism was significantly associated with treatment adherence of hepatitis patients.

    Keywords: Optimism, social support, Treatment Adherence, Hepatitis Patients
  • خسرو سیفی، افسانه صبحی*، مسعود حجازی، مجید یوسفی افراشته
    زمینه و هدف

     پیشرفت تحصیلی از معیارهای بسیار مهم توانایی فراگیران برای اتمام تحصیلات است. هدف پژوهش حاضر تبیین مدل پیشرفت تحصیلی براساس نقش مستقیم مسئولیت پذیری تحصیلی با میانجی گیری احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر پایه دهم ناحیه دو شهر قزوین بود.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموران پسر پایه دهم ناحیه دو شهر قزوین، در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که تعداد آنان 738 نفر بود. دویست نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004)، پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (خرده مقیاس مسئولیت پذیری) (گاف، 1951) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی (ساعتچی، 1389) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل به وسیله آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزار های AMOS نسخه 24 و SPSS نسخه 24 صورت گرفت. سطح معنا داری 0٫05 آزمون های آماری در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد اثر مستقیم مسئولیت پذیری بر احساس تعلق به مدرسه (0٫014=p و 0٫134=β)، اثر مستقیم مسئولیت پذیری بر پیشرفت تحصیلی (0٫004=p و 0٫215=β) و اثر مستقیم احساس تعلق به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی (0٫001=p و 0٫38=β) مثبت و معنادار بود. همچنین مسئولیت پذیری بر پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه اثرغیرمستقیم معنادار و مثبت داشت (0٫031=p و 0٫093=β). مدل پیشنهادی پژوهش براساس شاخص های مختلف برازش خوبی داشت (0٫06=RMSEA و 0٫914=GFI و 0٫952=CFI و 0٫961=TLI و 2٫2= X2/df).

    نتیجه گیری

    براساس یافته ها نتیجه گرفته می شود که عوامل مختلفی ازجمله مسئولیت پذیری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند؛ بنابراین والدین، معلمان و مسیولان آموزشی می توانند اهتمام خاصی در جهت رشد و پرورش آن ها مبذول دارند.

    کلید واژگان: احساس تعلق به مدرسه, مسئولیت پذیری تحصیلی, پیشرفت تحصیلی
    Khosro Seifi, Afsaneh Sobhi*, Masoud Hejazi, Majid Yousefi Afrashteh
    Background & Objectives

    Academic achievement is among the main criteria for students' abilities to complete their education. Among the variables that can be related to students' academic achievement are the responsibility and a sense of belonging to the school. A sense of responsibility is a personality trait that arises during the healthy development of individuals, which includes accepting circumstances, being accountable, and taking on the tasks required of the individual. Having a sense of belonging to school contributes to the students' academic progress. Active participation in school activities affects students' learning as well as their motivation. A low sense of belonging to school leads to academic failure and eventually dropout. Therefore, the current study aimed to explain a model of academic achievement based on the direct role of academic responsibility mediated by the sense of school belonging in 10th–grade male students.

    Methods

    This was a descriptive and correlational study. The statistical population of this study included all male primary school students in 10 districts of Qazvin City, Iran, in the academic year of 2019–2020 (N=738). In correlational studies, 30 samples are required per variable. Considering that we explored 3 variables in the present study, 90 subjects were sufficient. To prevent sample loss and for sample representativeness, the sample size of 200 individuals was selected by the multistage cluster random sampling method. The inclusion criteria of the study were being tenth–grade male students of the second district of Qazvin and answering all the questions of the questionnaires. The exclusion criterion of the study was providing incomplete questionnaires. The Sense of Belonging to School Questionnaire (Brew et al., 2004), California Psychology Inventory (subscale of responsibility) (Gough, 1951), and Academic Achievement Questionnaire (Saatchi, 2010) were used to collect the necessary information. Data analysis was performed by Pearson correlation coefficient and structural equations in AMOS and SPSS. A significance level of 0.05 was used for all statistical tests.

    Results

    The obtained results indicated that the effect of total responsibility on academic achievement was positive and significant (β=0.308, p=0.001). Additionally, the direct effect of responsibility on the sense of belonging to school (β=0.134, p=0.014), the direct effect of responsibility on academic achievement (β=0.215, p=0.004), and the direct effect of sense of belonging on school concerning academic achievement (β=0.38, p=0.001) were positive and significant. Furthermore, responsibility presented a significant and positive indirect effect on academic achievement with the mediating role of belonging to school (β=0.093, p=0.031). The proposed research model had a good fit based on various indicators (RMSEA=0.06, GFI=0.914, CFI=0.952, TLI=0.961, X2/df=2.2).

    Conclusion

    Based on the obtained findings, various factors, including academic responsibility and a sense of belonging to the school, explain academic achievement; therefore, parents, teachers, and educators can take special care to grow and nurture them.

    Keywords: Sense of belonging to the school, Academic responsibility, Academic achievement
  • لعیا جعفری*، مسعود حجازی، افسانه صبحی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تاب آوری تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان و میانجی معنای تحصیلی در بین دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر خرمدره انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی به طور ویژه تحلیل مسیر بود. داده های مورد نیاز از بین نمونه ای از دانش آموزان دختر متوسطه دور دوم شهر خرمدره به تعداد 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی گردآوری شد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی سامویلز ، پرسشنامه معنای تحصیلی  هندرسون-کینگ و اسمیت استفاده شد. همچنین برای سنجش موفقیت تحصیلی از معدل کسب شده توسط دانش آموزان در دو نیمسال اول و دوم استفاده شد. داده ها استخراج شده توسط نرم افزارهای SPSS  و لیزرل بررسی و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین معنای تحصیلی با عملکرد تحصیلی و  بین تاب آوری تحصیلی با معنای تحصیلی و بین تاب آوری تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر خرمدره رابطه معناداری وجود دارد. (01/0>p). از سویی نتایج آزمون سوبل، آرویان و گودمن نشان داد متغیر معنای تحصیلی رابطه میانجی بین تاب آوری تحصیلی و عملکرد تحصیلی از لحاظ آماری معنادار بود.
    کلید واژگان: تاب آوری تحصیلی, عملکرد تحصیلی, معنای تحصیلی
    L Jafari *, M Hejazi, A Sobhi
    The aim of this study was to investigate the relationship between academic resilience and students' academic performance and mediate academic meaning among second grade high school girls in Khorramdareh. The method of the present study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of data collection method. The required data were collected from a sample of 196 second grade female high school students in Khorramdareh by random sampling method. Samuels Academic Resilience Questionnaire, Henderson-King and Smith Academic Meaning Questionnaire were used to collect data. Also, the grade point average obtained by students in the first and second semesters was used to measure academic success. The extracted data were analyzed by SPSS and LISREL software. Findings showed that there is a significant relationship between academic meaning with academic performance and between academic resilience with academic meaning and between academic resilience with academic performance of female high school students in Khorramdareh. (P<0.01). On the other hand, the results of Sobel, Arvian and Goodman tests showed that the variable of academic meaning was mediated between academic resilience and academic performance was statistically significant.
    Keywords: academic resilience, academic performance, Academic meaning
  • مینا کامران حقیقی، مسعود حجازی*، افسانه صبحی
    زمینه و هدف

    بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجربه مرگ در انسان ها است. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی است و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تحمل ابهام در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.

    روش بررسی:

     روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره پنج شهر زنجان در نیمه اول سال 1398 به تعداد 999 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 278 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های لازم از پرسشنامه های تحمل ابهام (مک لین، 1993) و حمایت اجتماعی (شربورن و استوارت، 1991) و پیروی از درمان (موریسکی و همکاران، 2008) استفاده شد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos صورت گرفت. سطح معناداری برای همه آزمون ها 0٫05 لحاظ شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد، بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (0٫001>p و 0٫615=r) و بین حمایت اجتماعی با تحمل ابهام (0٫001>p و  0٫234=r) و نیز بین تحمل ابهام با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد (0٫001>p و 0٫349=r). همچنین نتایج مشخص کرد که اثر کل حمایت اجتماعی بر تحمل ابهام معنادار است (0٫001>p و  0٫597=β). اثر مستقیم حمایت اجتماعی بر پیروی از درمان نیز معنادار بوده (0٫001>p  و 0٫406=β) و اثر غیرمستقیم تحمل ابهام بر پیروی از درمان معنادار است (0٫051=p و  0٫159=β).

    نتیجه گیری: 

    به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجیگری تحمل ابهام رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت دارد.

    کلید واژگان: تحمل ابهام, حمایت اجتماعی, پیروی از درمان, بیماران هپاتیت
    Mina Kamran Haghigh, Masoud Hejazi*, Afsaneh Sobhi
    Background & Objectives

    Hepatitis is a major health problem worldwide and among the top 10 leading causes of death in individuals. It is among the leading causes of cancer and liver failure. Several factors contribute to the recovery of patients with hepatitis; one of which is treatment adherence. A major problem in treating hepatitis is the lack of patients’ adherence to the treatment recommendations. In addition to treatment adherence, social support provision is critical for patients with hepatitis. Furthermore, ambiguity tolerance is crucial in psychology and paramedical sciences. Therefore, the present study aimed to determine the role of ambiguity tolerance in the relationship between social support and adherence to the treatment of hepatitis.

    Methods

    This was a correlational study. The statistical population of the study included all patients with hepatitis referring to the Comprehensive Health Center No. 5 in Zanjan City, Iran, in the first half of 2019. The statistical population included 999 hepatitis patients; of whom, 278 individuals (based on the sample size of Krejcie & Morgan, 1970) were selected as the study sample. The study subjects were selected by stratified random sampling approach. In this study, ethical considerations related to the study subjects were observed. The following tools were used to collect the required data: the McLainchr('39')s (1993) Multiple Stimulus Types Ambiguity Tolerance (MSTAT) scale, the Social Support Scale (Sherborne & Stewatt, 1991), and the eight–item Morisky Medication Adherence Scale (MMAS–8) (Morrisky et al., 2008). In this study, to investigate the direct and indirect relationship between the predicting and criterion variables, modeling was used in path analysis. Pearson’s correlation coefficient was also implemented to evaluate the linear relationship between the research variables. Besides, the Kolmogorov–Smirnov test was used to evaluate the normality of the data. In addition, the obtained data were analyzed using SPSS and AMOS. Furthermore, the significance level for the tests was considered to be 0.05.

    Results

    The current research results revealed a direct and significant relationship between social support and treatment (r=0.615, p<0.001). There was a direct and significant relationship between social support and ambiguity tolerance (r=0.234, p<0.001). There was a direct and significant relationship between ambiguity tolerance and treatment adherence (r=0.349, p<0.001). Additionally, the effect of total social support on ambiguity tolerance was significant (β=0.597, p<0.001). The direct effect of social support on treatment adherence was significant (β=0.406, p<0.001). The indirect effect of ambiguity tolerance on treatment adherence was significant (β=0.159, p=0.051).

    Conclusion

    Overall, the obtained data signified that social support was significantly associated with ambiguity tolerance in the treatment of hepatitis patients.

    Keywords: Ambiguity tolerance, Social support, Treatment adherence, Hepatitis patients
  • لقمان ابراهیمی*، عاطفه حجتی، افسانه صبحی
    زمینه و هدف

    رانندگی به عنوان امری ضروری در فعالیت های مختلف زندگی روزمره همچون کار، عبورومرور و تفریح به حساب می آید و فرهنگ درست رانندگی باعث ایجاد نظم و آرامش در زندگی اجتماعی افراد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هیجان خواهی، سبک های هویت و فرهنگ رانندگی در جامعه رانندگان پرخطر و عادی صورت گرفت.

    روش

    پژوهش حاضر با روش توصیفی - همبستگی به صورت مقایسه ای در جامعه رانندگان پرخطر و عادی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه رانندگان شهر زنجان و نمونه پژوهش شامل 160 نفر راننده مرد (80 راننده پرخطر و 80 راننده عادی) بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرس شنامه های رفتار رانندگی منچستر، هیجا نخواهی زاکرمن و سب کهای هویت تجزیه وتحلیل شد. SPSS بروزونسکی استفاده و داد ه ها به کمک نرم افزار آماری

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که در رانندگان پرخطر، بین هیجان خواهی و سبک هویت سردرگم با فرهنگ رانندگی رابطه مثبت معنادار، ولی در رانندگان عادی بین سبک هویت اطلاعاتی و تعهد با فرهنگ رانندگی، رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ و هیجان خواهی و سبک هویت سردرگم، اثر تبیینی مثبت در پیش بینی فرهنگ رانندگی در رانندگان پرخطر دارد، ولی سبک تعهد به صورت منفی قا در به پیش بینی فرهنگ رانندگی در رانندگان عادی می باشد و درنهایت گروه رانندگان عادی از تعهد بالاتر و گروه رانندگان پرخطر، از هیجان خواهی و نمره فرهنگ رانندگی بیشتری (رانندگی پرخطر) برخوردار بودند.

    پیشنهاد ها

    با توجه به نقش فاکتورهای روا ن شناختی در رفتار رانندگی و تصادفات ، آموزش های جامع تر با تاکید بر عوامل روان شناختی در بین رانندگان قبل و بعد از دریافت گواهینامه توصیه می شود.

    کلید واژگان: هیجان خواهی, سبک های هویت, فرهنگ رانندگی, رانندگان پرخطر و عادی
  • مسعود حجازی، افسانه صبحی، اصلان صادقی جهان
    زمینه و هدف
    اختلالات روانی در افراد دارای وابستگی به مواد افیونی از شیوع بالایی برخوردار است و همین امر امکان موفقیت روش های درمانی برای ترک اعتیاد را کاهش می دهد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد دارای وابستگی به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز گذری کاهش آسیب شهر زنجان بود.
    روش بررسی
    جامعه ی آماری به تعداد 90 نفر، شامل کلیه ی افراد دارای وابستگی به مواد افیونی بودند که به مرکز گذری کاهش آسیب شهر زنجان مراجعه می نمودند. در این پژوهش روش نمونه گیری، در دسترس بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ی اضطراب بک و افسردگی بک بود و آموزش مهارت های زندگی برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به اجرا درآمد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمرات اضطراب و افسردگی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون کاهش یافته است.
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زندگی در کاهش اضطراب و افسردگی افراد دارای وابستگی به مواد افیونی اثر بخش بوده و می تواند به عنوان یک روش آموزشی برای کاهش اختلالات روانی افراد وابسته به مواد افیونی استفاده شود.
    کلید واژگان: وابستگی به مواد افیونی, اضطراب, افسردگی, مهارت های زندگی
    M. Hejazi, A. Sobhi, A. Sadeghi Jahan
    Background And Objective
    Pervasive prevalence of mental disorders among drug dependent individuals may reduce the success of treatment for drug addiction. In this study, the effect of life skills training on attenuation of anxiety and depression among drug dependent people referred to drop-in centers for harm reduction in Zanjan City was investigated.
    Materials And Methods
    The population included 90 drug dependent subjects referred to drop-in center for harm reduction in Zanjan City. Using convenience sampling method, the researchers took advantage of pretest-posttest control group design throughout this study. Beck Anxiety Inventory and Beck Depression Inventory were implemented as instruments. Teaching life skills to the experimental group was carried out for 8 sessions 90 minutes each. Analysis of covariance in inferential statistics was used to analyze the collected data.
    Results
    The results exhibited diminution in the experimental group’s post-test anxiety and depression scores.
    Conclusion
    Life skills training can be valuable in reducing depression among drug abusers and in the similar way can be efficient in reducing mental disorders of drug dependent people.
    Keywords: Drug dependence, Anxiety, Depression, Life skills
  • مسعود حجازی، افسانه صبحی، فریبا تقی پور فرشی
    بهره وری همواره به عنوان یکی از آرمانهای اساسی دولتها و شاخصی برای ارزیابی عملکرد آنها مطرح بوده است. دستیابی به بهره وری، بیش از هر چیز در گرو شناخت صحیح مسیرهای بالقوه و عوامل تاثیرگذار بر آن است. در این مقاله تاثیر شاخصهای سلامت روحی و جسمی (مخارج بهداشتی_سلامتی دولت، تعداد پزشکان و امید به زندگی) و کارآفرینی (ثبت شرکتهای جدید) بر بهره وری نیروی کار برای 8 کشور منتخب درحال توسعه (البته با لحاظ ایران) طی دوره زمانی 2004 تا 2012 مورد مطالعه قرار گرفته است. برای برآورد اثرات متغیرها، از تکنیک هم انباشتگی پانلی به شیوه حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) استفاده شده است. نتایج رگرسیونی حاکی از آن است که، تمامی متغیرهای مورد بررسی دارای تاثیرات مثبت و معنی داری بر بهره وری نیروی کار می باشند.
    کلید واژگان: سلامت روحی و جسمی, کارآفرینی, بهره وری نیروی کار, تکنیک هم انباشتگی پانلی
    Productivity has always been proposed as one of the fundamental aspirations of governments and an indicator to assess their performance. Achieving productivity, more than anything else, depends on the correct understanding of potential routes and the factors affecting it. In this paper was studied the effect of physical and mental health (government health-sanitary spending, the number of physicians and life expectancy) and entrepreneurship (registration of new companies) on the labor force productivity in 8 selected developing countries (including Iran) during the period of 2004-2012. To estimate the effects of the variables, the researchers used panel cointegration technique through Dynamic Ordinary Least Squares (DOLS) approach. The regression results indicate that all the examined variables have positive and significant effects on the labor force productivity.
    Keywords: Physical, mental health, Entrepreneurship, labor productivity, Panel cointegration technique
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال