به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جلیل مرادی

  • حسین صمدی*، جلیل مرادی، محمد صحبتی ها
    مقدمه

    واکنش‎پذیری به استرس زمینه‎ساز تفاوت‎های فردی در پاسخ‎های ذهنی، عاطفی و فیزیولوژیکی به موقعیت های استرس زا بوده و نشانگری معتبر برای پیامدهای نامطلوب سلامت فعلی و آینده است. با وجود اهمیت موضوع واکنش‎پذیری به استرس و تبعات آن، محاسبه فیزیولوژیکی مرسوم واکنش‎پذیری زمان‎بر، پرهزینه و تهاجمی است. هدف پژوهش، تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس واکنش‎پذیری به استرس ادراک شده در ورزشکاران نوجوان بود.

    روش پژوهش: 

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه آماری 290 نفر از ورزشکاران (130 دختر و 160 پسر) رشته ‎های ورزشی مختلف با دامنه سنی 12 تا 20 سال بودند که با روش نمونه‎ گیری در دسترس در پژوهش حاضر شرکت کردند. ابتدا با استفاده از روش بازترجمه، صحت ترجمه نسخه فارسی پرسشنامه تایید و در ادامه برای تعیین روایی ساز پرسشنامه از تحلیل عامل تاییدی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری و برای تعیین همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از 0/90 است. ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس واکنش‎پذیری به استرس ادراک شده در ورزشکاران نوجوان و ابعاد آن بالای0/7 (مقدار شاخص قابل قبول بودن) به دست آمد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج، مقیاس فارسی واکنش‎پذیری به استرس ادراک شده در ورزشکاران نوجوان از روایی سازه و پایایی درونی مطلوب و قابل قبولی برخوردار است و می‎توان از آن به عنوان ابزاری روا و پایا استفاده کرد.

    کلید واژگان: تفاوت‎های‎ فردی, نوجوان, واکنش‎پذیری ‎به‎ استرس ادراک شده, ورزشکاران
    Hossein Samadi *, Jalil Moradi, Mohammad Sohbatiha
    Introduction

    Reactivity to stress is the basis of individual differences in mental, emotional, and physiological responses to stressful situations and is a valid indicator for current and future adverse health outcomes. Despite the importance of stress reactivity and its consequences, the conventional physiological calculation of reactivity is time-consuming, costly, and invasive. This study aimed to determine the validity and reliability of the Persian version of the Perceived Stress Reactivity Scale for Adolescent Athletes (PSRS-AA).

    Methods

    The research method was a descriptive-correlational type. The statistical sample was made up of 290 athletes (130 girls and 160 boys) of different sports fields with an age range of 12 to 20 years who participated in the present study using the available sampling method. First, the correctness of the translation of the Persian version of the questionnaire was confirmed using the back-translation method, and then confirmatory factor analysis based on structural equation modeling was used to determine the validity of the questionnaire, and Cronbach's alpha coefficient was used to determine the internal consistency.

    Results

    The results showed that the goodness of fit index and the comparative fit index are higher than 0.9. Cronbach's alpha coefficient for perceived stress reactivity scale for adolescent athletes and its dimensions were obtained above 0.7 (acceptable index value).

    Conclusion

    Based on the results, based on the results, the Persian perceived stress reactivity scale for adolescent athletes has good and acceptable construct validity and internal reliability, and it can be used as a valid and reliable tool.

    Keywords: Adolescent Athletes, Individual Differences, Perceived Stress Reactivity
  • فرشته ایزدخواه*، جلیل مرادی، علیرضا بهرامی، زهره جان بزرگی
    مقدمه

      ورزشکاران دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در کارکردهای اجرایی نقص دارند و یافتن روش های غیر دارویی جدید برای کمک به آن ها اهمیت بسیاری دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرینات حرکتی و شناختی بر حافظه کاری و توجه انتخابی این ورزشکاران بود.

    روش بررسی

    روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 120 ورزشکار (دختر و پسر) دارای بیش فعال/نقص توجه در رده سنی 9 تا 11 سال استان لرستان، تعداد 75 ورزشکار به شکل در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 25 نفره کنترل، تمرینات حرکتی و تمرینات شناختی گمارده شدند. ابتدا پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش اول، تمرینات حرکتی ریتمیک و گروه آزمایش دوم تمرینات شناختی (نرم افزار کاپیتان لاگ) به مدت 20 دقیقه در 10 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل از مداخلات دور ماند. یک روز بعد از مداخلات پس آزمون و پس از دو هفته آزمون پیگیری انجام شد. در این پژوهش از آزمون ان بک و استروپ برای سنجش حافظه کاری و توجه انتخابی استفاده شد. برای تحلیل داده‏ها از تحلیل واریانس مرکب، واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد (05/0≥p).

    یافته ها

    نتایج نشان داد، بین گروه تمرینات حرکتی (0001/0=P) و تمرینات شناختی (0001/0=P) با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری گزارش نشد.(536/0=P).

    نتیجه گیری

    تمرینات مذکور را می توان به عنوان یک درمان موثر در بهبود حافظه کاری و توجه انتخابی در ورزشکاران دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه استفاده کرد.

    کلید واژگان: توجه, حافظه, تمرین, ورزشکاران, اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی
    Fereshteh Izadkhah*, Jalil Moradi, Alireza Bahrami, Zohreh Janbozorgi
    Introduction

    Athletes with attention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD)  have deficits in executive functions, and it is very important to find new non-pharmacological methods to help them. The aim of this study was to determine the effect of motor and cognitive exercises on working memory and selective attention in athletes with ADHD.

    Methods

    A quasi-experimental design with a pretest-posttest and follow-up was employed, including a control group. A total of 120 athletes(males and females) with ADHD, aged 9 to 11, from Lorestan province, were initially considered. Among them, 75 athletes were randomly assigned to three groups: control, motor exercises, and cognitive exercises, with each group consisting of 25 participants.The first experimental group received motor exercises, while the second experimental group received cognitive exercises (Captain’s Log), both delivered in 10 sessions of 20 minutes each. The control group did not receive any interventions. Post-tests were conducted immediately one day after the intervention period, followed by a two-week follow-up test. Working memory and selective attention were assessed using the N-back and Stroop tests. Data analysis included mixed ANOVA, one-way ANOVA, and Benferroni's post hoc test performed using SPSS version 22 statistical software.

    Results

    The results demonstrated a significant difference between the group of motor exercises (P= 0/0001) and cognitive exercises (P= 0/0001) with the control group. However, no significant difference was found between the two experimental groups(P= 0/536).

    Conclusion

    The mentioned exercises can be used as an effective treatment in improving working memory and selective attention in athletes with hyperactivity disorder and attention deficit disorder.

    Keywords: Memmory, Attention, Exercises, Athletes, ADHD
  • ژاله مندمی، جلیل مرادی*، علیرضا بهرامی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روتین های پیش از اجرا بر یادگیری مهارت های حرکتی ظریف (سرویس تنیس روی میز) و درشت (سرویس ساده والیبال) بود.

    روش ها

    روش تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. شرکت کنندگان 45 دانش آموز پسر مبتدی (میانگین سنی 69/0±22/17سال) در مهارت های حرکتی مورد نظر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بر اساس نمرات پیش آزمون به دو گروه آزمایشی همراه با روتین های پیش از اجرا و دو گروه کنترل بدون روتین های پیش از اجرا تقسیم شدند. مراحل پژوهش شامل پیش آزمون، 12 جلسه اکتساب (تمرین مهارت های سرویس فورهند تنیس روی میز و سرویس ساده والیبال)، پس آزمون (پس از آخرین جلسه تمرین) و آزمون های یادداری و انتقال (یک هفته بعد) بود.

    نتایج

    نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب نشان داد که اثر اصلی تمرین معنادار است (p=0. 01). اما تفاوت معناداری بین گروه های آزمایشی و کنترل در اکتساب و یادگیری مهارت وجود نداشت. با این وجود در مرحله اکتساب و به-ویژه در آزمون های یادداری و انتقال، گروه های آزمایشی بهتر از گروه های کنترل عمل کردند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج می توان عنوان کرد که روتین های پیش از اجرا به دلیل افزایش تمرکز و استفاده از تصویرسازی ذهنی می توانند هنگام یادگیری مهارت های حرکتی مفید باشند، اما در این زمینه پژوهش های بیشتری نیاز است.

    کلید واژگان: روتین پیش از اجرا, مهارت سرویس, تنیس روی میز, والیبال, یادگیری حرکتی
    Zhaleh Mandomi, Jalil Moradi *, Alireza Bahrami
    Purpose

    This study aimed to investigate the impact of pre-performance routines on the learning of fine motor skills (specifically, the table tennis serve) and gross motor skills (simple volleyball serve).

    Methods

    The research utilized a quasi-experimental design with a pretest-posttest structure and a control group. Forty-five beginner male students (mean age: 17.22±0.69 years) in motor skills were selected using an availability sampling method. They were divided into two experimental groups with pre-performance routines and two control groups without pre-performance routines based on their pre-test scores. The research involved pre-tests, 12 acquisition sessions (practicing forehand table tennis serve and simple volleyball serve skills), post-tests (after the final practice session), and retention and transfer tests (one week later). Data were analyzed with the mixed ANOVA.

    Results

    The mixed design analysis of variance revealed a significant main effect of training (P=0.01). However, there was no significant difference between the experimental and control groups in acquiring and learning skills. Nonetheless, during the acquisition phase, and particularly in the retention and transfer tests, the experimental groups outperformed the control groups.

    Conclusion

    The results suggest that pre-performance routines can enhance learning motor skills by improving concentration and utilizing mental imagery. Further research is necessary to explore this area.

    Keywords: Pre-Performance Routine, Service Skill, Table Tennis, Volleyball, Motor Learning
  • جواد سوخته دل*، جلیل مرادی
    حافظه کاری و توجه پایدار دو مورد از توانایی های کارکردهای اجرایی می باشند. این پژوهش با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی در برخی ورزشکاران، نوازنده ها و افراد عادی انجام شد. روش این پژوهش علی-مقایسه ای بود. شرکت کنندگان شامل 47 ورزشکار، 42 نوازنده و 54 نفر فرد عادی در دامنه سنی 20 تا 35 سال بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و هدفمند از جامعه مردان و زنان شهرستان اراک انتخاب شدند. در این پژوهش مشاهده شد در نمره حافظه کاری بین گروه نوازندگان و ورزشکاران اختلاف معنی داری نبود (P=0/059) اما این دو گروه نسبت به گروه افراد عادی با اختلاف معنی داری نمره بهتری کسب کردند (P=0/001). در آزمون توجه پایدار، در متغیر زمان بین گروه ورزشکاران و افراد عادی تفاوت معنی داری نبود (P=0/909)؛ اما نوازندگان با اختلاف معنی داری نمره بهتری نسبت به افراد عادی (P=0/023) و ورزشکاران (P=0/009) به دست آوردند. در متغیر تعداد پاسخ صحیح نیز نوازندگان نمره بهتری نسبت به افراد عادی کسب کردند (P=0/012) و بین دیگر گروه ها اختلاف معنی داری نبود. با توجه به نتایج این پژوهش مشاهده شد فعالیت ورزشی و نوازندگی تاثیر معنی داری بر حافظه کاری و توجه پایدار در افراد دارد و نوازندگی نسبت به ورزش، توجه پایدار در تعداد پاسخ صحیح در افراد را بیشتر ارتقا می بخشد.
    کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, حافظه کاری, توجه پایدار, ورزشکاران, نوازندگان
    Javad Sookhtehdel *, Jalil Moradi
    Working memory and sustained attention are two of the abilities of executive functions. The aim of this study was to compare the executive functions of some athletes, musicians and ordinary people. The research method was causal-comparative with comparative design of static groups. Participants included 47 athletes, 42 musicians and 54 ordinary people in the age range of 20 to 35 years who were selected by convenience sampling from the men and women of Arak city. In this research, it was observed that there was no significant difference in the working memory score between musicians and athletes (P=0.059), but these two groups scored better than the normal people group with a significant difference (P=0.001). In the sustained attention test, there was no significant difference in the time variable between the athlete's group and normal people (P=0.909); But the musicians obtained a better score with a significant difference (P=0.009), (P=0.023). And in the variable of the number of correct answers, only musicians scored better than normal people (P=0.012) and there was no significant difference between other groups. According to the results of this research, it was observed that sports activities and playing music have a significant effect on working memory and sustained attention in people, and performing these activities leads to the improvement of these two abilities in people.
    Keywords: Executive Functions, Working Memory, Sustained Attention, Athletes, Musicians
  • نسترن عسگری، حسن خلجی*، جلیل مرادی
    زمینه و هدف
    سالمندی، دوران بسیار حساسی از زندگی انسان است و توجه به نیازها و موضوعات این مرحله از زندگی، ضروری است. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ورزش های انفرادی و گروهی بر حافظه کاری و توجه سالمندان است.
    مواد و روش ها
    روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری، سالمندان شهر اراک بودند که از بین آن ها 102 سالمند 60 تا 70 سال، به طور هدفمند انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه گروه سالمندان فعال در ورزش انفرادی، سالمندان فعال در ورزش گروهی و سالمندان غیرورزشکار تقسیم شدند. برای سنجش حافظه کاری و توجه آن ها از آزمون n-back  و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد در حافظه کاری و توجه، ورزش گروهی و انفرادی نسبت به گروه ورزش نکرده، عملکرد معناداری داشتند (0/05≥P) اما بین ورزش انفرادی و گروهی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05≤P).
    نتیجه گیری
    ورزش گروهی و انفرادی باعث بهبود حافظه کاری و توجه سالمندان می شود. می توان پیشنهاد کرد که برای بهبود سلامتی سالمندان، ورزش به صورت گروهی یا انفرادی در برنامه هفتگی آن ها قرار گیرد.
    کلید واژگان: حافظه کاری, توجه, ورزش انفرادی و گروهی, سالمندان
    Nastaran Asgari, Hasan Khalaji *, Jalil Moradi
    Introduction
    Aging is a very sensitive period of human life and paying attention to the needs and issues of this stage is a universal necessity. Therefore, the purpose of this research was the effect of individual and team sports on the working memory and attention of the elderly.
    Materials and Methods
    The current research method was causal-comparative. The statistical population of this research was the elderly of Arak city, among them 102 elderly with an age range of 60 to 70 years were purposefully selected and participated in this study. They were divided into three groups of elderly active in individual sports, elderly active in team sports, and inactive elderly. N-back test and continuous performance test (CPT) were used to measure working memory and attention respectively. The data were analyzed using one-way analysis of variance and Tukey's post hoc test using SPSS-26 software.
    Results
    The results showed that in the working memory and attention, individual and team sports had better performance than the non-exercise group (P≤0.05), but no significant difference was observed between individual and team sports (P≥0.05).
    Conclusion
    Team and individual sports improve the working memory and attention of the elderly. Therefore, it can be suggested that to improve the health of the elderly, exercise in a team or individually should be included in their weekly schedule.
    Keywords: working Memory, Attention, Individual, Team Sport, elderly
  • اثر 8 هفته تمرینات بادی پامپ و پیلاتس بر درد و ناتوانی عملکردی زنان مبتلا به کمردردمزمن غیراختصاصی
    مسعود گلپایگانی *، بهاره یوسفی صفت، جلیل مرادی، سولماز سلیمانی حاجی کندی
    زمینه و هدف

    کمر درد مزمن غیر اختصاصی شایع ترین نوع کمردرد مزمن می باشد و دستیابی به یک برنامه ی درمانی و توانبخشی برای بهبود سریع تر بیماران مبتلا به کمردرد مزمن همواره مورد توجه بوده است. بنایراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی 8 هفته تمرینات بادی پامپ و پیلاتس بر درد و ناتوانی عملکردی زنان مبتلا به کمردردمزمن غیر اختصاصی است.

    روش کار

    در این تحقیق نیمه تجربی تعداد 36 زن دارای کمر درد مزمن غیر اختصاصی با دامنه ی سنی 45-20 سال به روش هدفمند انتخاب  و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به، شدت درد بیماران از طریق پرسشنامه ی درد (VAS) و ناتوانی عملکردی از طریق پرسشنامه ی (OSWESTRY) در پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شد. جهت تحلیل آماری از آزمونهای آماری تی همبسته و مستقل در سطح معناداری (05/0≤p) استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKU.REC.1401.022 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه اراک رسید.

    یافته ها

    یافته های تحقیق حاکی از آن است که هم میزان درد و هم ناتوانی عملکردی گروه های تجربی پس از اعمال برنامه های منتخب اصلاحی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است (05/0≤p). در حالی که این متغیرها در گروه کنترل تفاوت چندانی را نشان ندادند (05/0≥p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که برای کاهش درد و ناتوانی عملکردی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی، تمرینات بادی پامپ و پیلاتس تاثیرگذار است. بنابراین می توان از این روش کم هزینه و غیرتهاجمی برای بازتوانی افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی بهره برد. 

    کلید واژگان: بادی پامپ پیلاتس ناتوانی عملکردی کمردرد مزمن غیراختصاصی
    The effect of eight weeks 8 body pump and Pilates exercises on pain and functional disability in women with non specific chronic low back pain
    Masod Golpayegani *, Bahar Yosefisefat, Jalil Moradi, Solmaz Soleymani Haji Kandi
    Background and Purpose

    Non-specific chronic low back pain is the most common type of chronic low back pain and achieving a treatment and rehabilitation program for faster recovery of patients with chronic low back pain has always been a concern. Therefore, the purpose of the present study was to investigate the effectiveness of 8 weeks of pomp and Pilates exercise on pain and functional disability of women with non-specific low back pain .

    Materials and Method

    In this semi-experimental research, 36 women with non-specific chronic back pain with an age range of 20-45 years were selected in a purposeful way and randomly divided into three groups of 12 people (two experimental groups and one control group). Patients' pain data were collected through pain questionnaire (VAS) and functional disability questionnaire (OSWESTRY) in pre-test and post-test. For statistical analysis, independent and paired t-tests were used at the significant level (P≤0.05).

    Findings

    The findings showed that both the pain and the functional disability of the experimental groups decreased significantly after applying selected corrective programs (P≤0.05). However, these variables were not significantly different in the control group (P≥0.05) .

    Conclusion

    Based on the results, it can be concluded that the reduction of pain and functional disability of women with non-specific chronic low back pain is effective in body-pumping and Pilates exercises, so this low-cost and noninvasive method of rehabilitation can be effective. Benefited with chronic non-specific low back pain.

    Keywords: Body Pump, Pilates, Functional Disability, Non-Specific Chronic Low Back Pain
  • زهره جان بزرگی، حسن خلجی، جلیل مرادی*
    هدف

    کودکان کم توان ذهنی در مهارت های حرکتی پایه در سطح پایین تری قرار دارند و یادگیری در این کودکان زمان بیشتری می برد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تمرین انفرادی و زوجی برایتونیک بر کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی انجام شد.

    روش

    روش پژوهش نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کودکان 8 تا 12 سال با میانگین سنی (39/1 ± 8/9) دختر و پسر دارای معلولیت ذهنی شهرستان الیگودرز بودند که از بین آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تقسیم بندی شدند و در 21 جلسه 30 دقیقه ای طی هفت هفته در برنامه تمرینی شرکت کردند. جهت سنجش کارکردهای اجرایی از پرسشنامه بریف استفاده شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. در کلیه آزمون های آماری سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در مولفه های مورد بررسی پژوهش تفاوت معناداری بین گروه های تحت بررسی وجود دارد. کارکردهای اجرایی در گروه تمرین به صورت فردی و زوجی از گروه گواه بهتر بود و همچنین عملکرد گروه زوجی در متغیرهای تحت بررسی به طور معناداری از عملکرد گروه فردی بهتر بود (001/0=P).

    نتیجه گیری

    اجرای برنامه فعالیت بدنی برایتونیک اثر مثبت و معناداری بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی دارد. به نظر می رسد می توان از این تمرینات به عنوان مداخله ای هدفمند به صورت فردی یا زوجی جهت بهبود عملکرد حرکتی این کودکان استفاده شود.

    کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, کم توانی ذهنی, برایتونیک
    Zohreh Janbozorgi, Hasan Khalaji, Jalil Moradi*
    Objective

    Children with intellectual disability get lower scores in basic motor skills than healthy people and need more time to learn than normal people. This research was conducted with the aim of investigating the effect of individual and dyad Brailletonik training on executive functions of children with intellectual disability.

    Method

    The research method was semi-experimental, which was carried out with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the research was children aged 8 to 12 years with an average age of 9.8 ± 1.39, boys and girls with mental retardation in Aligoudarz city, from which 30 people were selected through available sampling. The participants were randomly divided into three groups of 10 people and performed the exercise program in 21 sessions of 30 minutes during seven weeks. To measure executive functions, a brief questionnaire was used. Spss version 26 software was used for data processing and covariance test and Bonferroni post hoc test were used for data analysis. In all statistical tests, a significance level of 0.05 was considered.

    Result

    The results of analysis of variance showed that there is a significant difference between the groups under investigation in all the investigated components of the research. The results of Bonferroni's post hoc test indicated that the control group had a weaker performance than the individual and couple groups. The executive functions in the training group individually and dyad were better than the control group, and the performance of the dyad group in the variables under investigation was significantly better than the performance of the individual group (P≥0.05).

    Conclusion

    Brailletonik physical activity program has a significant positive effect on improving balance, reaction time and executive functions of children with intellectual disability. It seems that these exercises can be used as a targeted intervention individually or dyad to improve the movement performance of these children.

    Keywords: Executive Functions, Intellectual Disability, Brailletonik
  • حسین صمدی، محمد سیداحمدی*، محمدرضا صادقیان شاهی، جلیل مرادی
    زمینه و هدف
    مصرف استروییدهای آنابولیک به دلایل زیبایی اندام و افزایش عملکرد در ورزشکاران رو به افزایش است و یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی محسوب می شود. هدف پژوهش، مقایسه ویژگی های پنج عامل بزرگ شخصیتی در ورزشکاران مرد بدنساز و پرورش اندام با و بدون مصرف استروییدهای آنابولیک-آندروژنی بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ استراتژی، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ورزشکاران مرد بدنساز و پرورش اندام استان یزد بود که تعداد 105 ورزشکار (50 نفر دارای سابقه مصرف و 55 نفر بدون سابقه مصرف استرویید) با دامنه سنی 18 تا 48 سال و تجربه ورزشی حداقل دو سال به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت NEO-FFI بود. برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون تی مستقل استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که ورزشکاران بدنساز و پرورش اندام استفاده کننده از استروییدها در بعد روان رنجورخویی دارای نمره بالاتر و در ابعاد برون گرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی دارای نمره کمتری نسبت به ورزشکاران بدون مصرف استرویید بودند. اگرچه نتایج حاکی از تفاوت معنادار در مولفه های روان رنجوری (0/013=P)، برون گرایی (0/02=P)، سازگاری (0/04=P) و وظیفه شناسی (0/01=P) بود، بااین حال تفاوت بین مولفه گشودگی به تجربه معنادار نبود (0/26=P).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد بین ورزشکاران بدنساز و پرورش اندام با و بدون استفاده از استروییدهای آنابولیک-آندروژنی در ابعاد شخصیتی روان رنجورخویی، برون گرایی، سازگاری و وظیفه شناسی تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی, ورزشکار, بدنساز و پرورش اندام, شخصیت
    Hossein Samadi, Mohammad Seyedahmadi *, Mohammadreza Sadeghian Shahi, Jalil Moradi
    Background
    The use of anabolic steroids is increasing in athletes due to body beauty and performance enhancement and is one of the major public health problems. The aim of study was to compare the characteristics of five major personality factors in male bodybuilding and fitness athletes with and without the use of anabolic-androgenic steroids.
    Materials and Methods
    The research was practical in terms of purpose and in terms of strategy, it is a descriptive causal-comparative description. The statistical population of the present study included all male bodybuilding and fitness athletes in Yazd province. 105 athletes (50 with a history of use and 55 with no history of steroid use) with an age range of 18 to 48 years and at least two years of sports experience were selected as availabe. The instrument used was the personality questionnaire NEO-FFI. Kolmogorov-Smirnov test and independent t-test were used for statistical analysis.
    Results
     The results showed athletes who use steroids have a higher score in the dimension of neuroticism and a lower score in the dimensions of extraversion, openness, adaptation and conscientiousness score than athletes who didnot use steroids. The results showed significant differences in the components of neuroticism (P=0/013), extraversion (P=0/02), adaptation (P=0/04) and conscientiousness (P=0/01). however, the difference between the components of openness to experience was not significant (P=0/26).
    Conclusion
     The results showed that there is a significant difference between bodybuilding and fitness athletes with and without the use of anabolic steroids in the personality dimensions of neuroticism, extroversion, adaptability and conscientiousness.
    Keywords: Anabolic-Androgenic Steroids, ATHLETES, Bodybuilding, personality
  • شمس الدین رضایی*، نبی شمسایی، جلیل مرادی
    سابقه و هدف

    ترویج مبانی نظری اسلام نقش بسیار ویژه ای در تعیین رفتارهای فردی و اجتماعی دانشجویان دارد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش دروس عمومی مبانی نظری اسلام بر هویت دینی و تاب آوری تحصیلی دانشجویان علوم ورزشی دانشگاه ایلام است.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان مقطع کارشناسی رشته ی علوم ورزشی دانشگاه ایلام است که از این تعداد، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس (غیراحتمالی) در دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید؛ بدین ترتیب که به منظور جمع آوری پیشینه و مبانی نظری پژوهش از روش کتابخانه ای و برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد هویت دینی خوشاوی (1390) و تاب آوری تحصیلی سامویلز و وو (2009) استفاده شد که روایی و پایایی آن ها نیز مورد تایید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان می دهد بین دو گروه آزمایش و کنترل (در سطح اطمینان 95 درصد) پس از آموزش دروس عمومی مبانی نظری اسلام در متغیر هویت دینی تفاوت معناداری وجود دارد (042/0= sig، 05/0≥P)، اما در متغیر تاب آوری تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نمی شود (095/0=sig، 05/0 P>). بنابراین آموزش دروس عمومی مبانی نظری اسلام بر هویت دینی دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی گروه آزمایش تاثیر مستقیم و معناداری دارد، اما بر تاب آوری تحصیلی آن ها تاثیر معناداری ندارد.

    استنتاج

    نتایج پژوهش نشان داد که آموزش دروس عمومی مبانی نظری اسلام بر هویت دینی تاثیر دارد؛ بنابراین آموزش دروس عمومی مبانی نظری اسلام می تواند باعث بهبود هویت دینی دانشجویان شود. ازاین رو مدیران فرهنگی دانشگاه ها می توانند از این روش مداخله به منظور بالابردن هویت دینی دانشجویان استفاده نمایند.

    کلید واژگان: آموزش, دین, تاب آوری, تربیت بدنی, دانشجویان
    Shammseddin Rezaei*, Nabi Shamsaei, Jalil Moradi
    Background and objectives

    Promoting the theoretical foundations of Islam has a role in determining the individual and social behavior of students. Therefore, this study aimed to investigate the effect of teaching general courses on the theoretical foundations of Islam on the religious identity and academic resilience of Sports Science students at Ilam University.

    Materials and Methods

    The method of this study was a quasi-experimental type of pretest-posttest design with a control group. The statistical population was all undergraduate students in the field of Sports Science at Ilam University, of whom 30 people were selected as the study sample and divided into two experimental (15 people) and control (15 people) groups using the available (non-probability) sampling method. Library and field methods were used to collect data. The library method was used to collect the background and theoretical foundations of the study, and two standard questionnaires, including Khoshavi’s Religious Identity (2012) and the Academic Resilience of Samuels and Woo, were used to collect data. Their validity and reliability were also confirmed. For data analysis, univariate and multivariate analyses of covariance statistical tests were used with SPSS software (version 24).

    Results

    The results showed that there is a significant difference between the two experimental and control groups (at a 95% confidence level) after teaching general courses on the theoretical foundations of Islam regarding the variable of religious identity (sig=0.042, P≤0.05). However, no significant difference was observed in the academic resilience variable (sig=0.095, P>0.05). Therefore, teaching general courses on the theoretical foundations of Islam has a direct and significant effect on the religious identity of Sports Science students, but it does not have a significant effect on their academic resilience.

    Conclusion

    The results of the study showed that teaching general courses on the theoretical foundations of Islam has an effect on religious identity. Therefore, teaching these courses can improve students’ religious identity. Moreover, the cultural managers of universities can use this method of intervention in order to promote the religious identity of students.

    Keywords: Physical education, Religion, Resilience, Students, Teaching
  • حسین صمدی، جلیل مرادی، حجت دهقان زاده همدان
    زمینه و هدف

     اختلالات جسمانی و روانی، به وفور در جانبازان و معلولین مشاهده شده و علاوه بر ایجاد نگرانی، تاثیرات بسیار نامطلوبی بر جنبه های مختلف زندگی آن ها می گذارد. با توجه به این که سلامت جسمانی و روانی، هرکدام به سهم خود می توانند در سلامت عمومی جانبازان و معلولین سهم بسزایی داشته باشند، پرداختن به این ابعاد ضروری به نظر می رسد. لذا هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتماد اجتماعی، خودکنترلی و خودکارآمدی بر اساس سطح فعالیت بدنی در جانبازان و معلولین بود.

    روش ها

     روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را جانبازان و معلولان استان یزد تشکیل دادند که از این بین تعداد 109 نفر (62 جانباز و 47 معلول) به عنوان نمونه آماری به روش دردسترس انتخاب شدند. جهت بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس های فعالیت بدنی شارکی (1997)، خودکنترلی تانجی (2004)، اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1389) و خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین میزان ارتباط بین متغیرها و رگرسیون خطی ساده برای پیش بینی متغیرها تحلیل شد.

    یافته ها

     یافته ها نشان داد که نمرات سطح فعالیت بدنی به طور معناداری قابلیت پیش بینی متغیرهای خودکنترلی (0/39=r) و اعتماد اجتماعی (0/31=r) را در جانبازان و معلولین دارا می باشد (0/01>P). اما سطح فعالیت بدنی با توجه به همبستگی پایین با متغیر خودکارآمدی (0/14=r)، قابلیت پیش بینی معنادار این متغیر را دارا نمی باشد (0/19=P).

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج پیشنهاد می شود برنامه ریزی های مناسب جهت حضور شرکت افراد جانباز و معلول در فعالیت های بدنی منظم به منظور افزایش خودکنترلی و اعتماد اجتماعی و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, خودکنترلی, خودکارآمدی, فعالیت بدنی, جانبازان, معلولین
    Hossein Samadi, Jalil Moradi, Hojjat Dehghanzadehamedan
    Background and Aim

    Physical and mental disorders are abundantly observed in veterans and disabled people, and in addition to causing concern, they have very adverse effects on various aspects of their lives. Considering that physical and mental health can play an important role in the general health of veterans and disabled people, it is vital to address these aspects. Therefore, the aim of the present study was to predict social trust, self-control, and self-efficacy based on the level of physical activity in veterans and disabled people.

    Methods

    The method of the study was descriptive and correlational. The statistical population was composed of veterans and disabled people of Yazd province. One hundred and nine people (62 veterans and 47 disabled) were selected as a statistical sample using the convenient method. Sharkey's physical activity (1997), Tanji's self-control (2004), Safarinia and Sharif's social trust (2009), and Sherer et al.'s self-efficacy (1982) scales were used to examine the research variables. Data were analyzed using Pearson's correlation coefficient to determine the relationship between variables and simple linear regression to predict variables.

    Results

    The findings showed that physical activity level scores can significantly predict self-control (r=0.39) and social trust (r=0.31) variables in veterans and disabled people (P<0.01). However, due to the low correlation with the self-efficacy variable (r=0.14), the level of physical activity does not have the ability to predict this variable (P=0.19) significantly.

    Conclusion

    According to the results, it is suggested that appropriate planning should be considered for the participation of veterans and disabled people in regular physical activities to increase self-control and social trust and consequently increase life quality.

    Keywords: Social Trust, Self-control, Self-efficacy, Physical Activity, Veterans, Disabled
  • علیرضا بهرامی، جلیل مرادی*، بهروز گل محمدی، مرضیه السادات سجادی نژاد
    مقدمه

    هدف این پژوهش تدوین و استانداردسازی پرسشنامه سنجش هوش حرکتی- جسمانی در جامعه ایرانی بود.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی- مدل تدوین ابزار بود. در مرحله کیفی پس از اجرای 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته، مقولات مرتبط گردآوری شد و در نهایت پس از بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ای 36 سوالی طراحی شد. در مرحله کمی، روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته بررسی شد. نمونه آماری شامل 808 نوجوان از پنج استان کشور بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پرسشنامه را تکمیل کردند. برای تعیین روایی همزمان از آزمون استاندارد شایستگی حرکتی KTK3+ و به منظور بررسی پایایی زمانی از آزمون مجدد و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.

    یافته ها

    با تحلیل عاملی اکتشافی پنج عامل آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت و مهارت، توانایی ادراکی، ارتباطات غیرکلامی، لذت و مشارکت از فعالیت های بدنی مختلف، یادگیری و تجربه مهارت های حرکتی شناسایی شدند و این پنج عامل 51 درصد واریانس کل را تبیین کردند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از 0/90 است. در روایی همزمان همبستگی میان نمرات دو آزمون 0/51 و ضرایب آلفای کرونباخ (0/89) و همبستگی درون طبقه ای (0/87) به دست آمد.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه هوش حرکتی - جسمانی از روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی برخوردار است و با استفاده از این ابزار می توان هوش حرکتی - جسمانی را در نوجوانان بررسی کرد.

    کلید واژگان: روایی, پایایی, هوش حرکتی &ndash, جسمانی
    Alireza Bahrami, Jalil Moradi *, Behrouz Golmohammadi, Marzieh Sadat Sajadinezhad
    Introduction

    This research aimed to design and standardize the bodily-kinesthetic intelligence assessment questionnaire in Iranian society.

    Methods

    The current research method was a combination of qualitative and quantitative methods with an exploratory design – an instrument development model. In the qualitative stage, after conducting 12 semi-structured interviews, related categories were collected and after checking the face and content validity, a 36-item questionnaire was designed. In the quantitative stage, the validity and reliability of the researcher-made questionnaire were examined. The statistical sample consisted of 808 teenagers from five provinces of the country who were selected by the multi-stage cluster sampling method and all the subjects completed the questionnaire. To determine the concurrent validity, the KTK3+ motor competence standard test was used, and to check the temporal reliability and consistency, test-retest and Cronbach's alpha coefficient were used.

    Results

    Through exploratory factor analysis, five factors of physical fitness factors related to health and skill, perceptual ability, non-verbal communication, enjoyment and participation in various physical activities, and learning and experience of motor skills were identified and these five factors explained 51% of the total variance. The results of the confirmatory factor analysis showed that the goodness of fit index and the comparative fit index was higher than 0.90. In concurrent validity, the correlation between the scores of the two tests was 0.51 and Cronbach's alpha coefficients (0.89) and intra-class correlation (0.87) were also obtained.

    Conclusion

    In general, it can be concluded that the bodily-kinesthetic intelligence questionnaire has a suitable and acceptable validity and reliability, and by using this questionnaire, the assessment of the bodily-kinesthetic intelligence of teenagers is possible.

    Keywords: Validity, reliability, Bodily Kinesthetic Intelligence
  • حسین صمدی، جلیل مرادی*، علیرضا آقابابا
    در سال های اخیر، سواد بدنی توجه بین المللی را به خود معطوف نموده و بدلیل مرتبط بودن به سیاست آموزشی و ورزشی، سرمایه گذاری فراوانی روی این مدل در کشورهای مختلف صورت گرفته است. علیرغم اهمیت موضوع سواد بدنی، از آن جا که این مفهوم هنوز در مراحل اولیه است، هنوز ابزار دقیقی برای ارزیابی آن در سنین و بین قشرهای مختلف وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی ابزار سواد بدنی ادراک شده در معلمان تربیت بدنی بود. بدین منظور 208 نفر از معلمان تربیت بدنی زن و مرد با دامنه سنی 20 تا 66 سال پرسشنامه سواد بدنی تکمیل نمودند. ابتدا با استفاده از روش باز ترجمه، صحت ترجمه نسخه فارسی پرسشنامه تایید و در ادامه برای تعیین روایی سازه پرسشنامه از تحلیل عامل تاییدی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری و برای تعیین همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین برای پایایی زمانی سوالات، از همبستگی درون طبقه ای با روش آزمون-آزمون مجدد استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از 90/0 می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای سواد بدنی ادراک شده و ابعاد آن بالای 7/0 (مقدار شاخص قابل قبول بودن) به دست آمد. بر اساس نتایج، نسخه فارسی ابزار سواد بدنی ادراک شده در معلمان تربیت بدنی از روایی سازه و پایایی درونی و زمانی مطلوب و قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری روا و پایا برای ارزیابی سواد بدنی معلمان تربیت بدنی استفاده کرد.
    کلید واژگان: سواد بدنی ادراک شده, معلمان تربیت بدنی, روایی سازه, همسانی درونی
    Hossein Samadi, Jalil Moradi *, Alireza Aghababa
    In recent years, physical literacy has attracted international attention and due to its relevance to education and sports policy, much investment has been made in this model in different countries. Despite the importance of the issue of physical literacy, since this concept is in the early stages, there are still no precise instrument for evaluating it at different ages and between different groups. The aim of this study was to determine the validity and reliability of the Persian version of the Perceived Physical Literacy Instrument (PPLI) in physical education teachers. For this purpose, 208 male and female physical education teachers with an age range of 20 to 66 years completed questionnaire. First, the translation of the Persian version of the questionnaire was confirmed using the open translation method and then to determine the construct validity of the questionnaire, confirmatory factor analysis based on structural equation modeling and to determine internal consistency, Cronbach's alpha coefficient was used. Also, for time reliability of the questions, intra-class correlation with test-retest method was used. The results showed that the good fit index and the comparative fit index are higher than 0/9. Cronbach's alpha coefficient for perceived physical literacy and its dimensions above 0.7 (acceptable index value) were obtained. Based on the results, the Persian version of the Perceived Physical Literacy Instrument (PPLI) in physical education teachers has a constructive validity and internal and temporal reliability and can be used as a valid and reliable tool to assess the physical literacy of physical education teachers.
    Keywords: Perceived physical literacy, Physical Education Teachers, Construct Validity, Internal Consistency
  • حسین صمدی*، جلیل مرادی، سعید آهار

    مقدمه :

    با وجود اهمیت قضاوت های داوری و حساسیت نقش داوران در برگزاری رقابت های ورزشی و تاثیر تصمیمات داوران بر نتیجه بازی، پژوهش های اندکی درباره جنبه های مختلف حرفه ای و شغلی داوران انجام گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس خودکارامدی در داوران بود.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. بدین منظور 228 داور در رشته های تیمی و انفرادی نسخه فارسی مقیاس خودکارامدی در داوران را تکمیل کردند. ابتدا با استفاده از روش بازترجمه، صحت ترجمه نسخه فارسی پرسشنامه تایید شد و در ادامه برای تعیین روایی سازه پرسشنامه از تحلیل عامل تاییدی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری و برای تعیین همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین برای پایایی زمانی سوالات، از همبستگی درون طبقه ای با روش آزمون- آزمون مجدد استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از (0/90) است. پایایی زمانی (0/76) و ضریب آلفای کرونباخ برای خودکارامدی و ابعاد آن بالای 0/7 (مقدار شاخص قابل قبول بودن) به دست آمد.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج، نسخه فارسی مقیاس خودکارامدی در داوران از روایی سازه و پایایی درونی و زمانی مطلوب و قابل قبولی در بین داوران رشته های تیمی و انفرادی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری روا و پایا برای ارزیابی خودکارامدی داوران ایرانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: خودکارآمدی, داوران, روایی سازه, همسانی درونی, پایایی زمانی
    Hossein Samadi *, Jalil Moradi, Saeid Ahar
    Introduction

    Despite the importance of refereeing judgments and the sensitivity of referees' role in holding sports competitions and the impact of referees' decisions on the outcome of the game, little research has been done on various aspects of the referees' profession and occupation. The purpose of this study was to determine the validity and reliability of the Persian version of the self-efficacy scale in referees.

    Methods

    The present research, was a descriptive-correlational study. For this purpose, 228 referees of team and individual sports completed the Persian version of the self-efficacy scale in referees. First, using the open-translation method, the accuracy of the Persian version of the questionnaire was confirmed, and then to determine the construct validity of the questionnaire, confirmatory factor analysis based on structural equation modeling was used, and to determine internal consistency, Cronbach's alpha coefficient was used. Also, for the time reliability of the questions, intra-class correlation with the test-retest method was used.

    Results

    The results showed that the goodness of fit index and the comparative fit index are higher than (0.90). Time reliability (0.76) and Cronbach's alpha coefficient for self-efficacy and its dimensions above 0.7 (acceptable index value) were obtained.

    Conclusion

    Based on the results, the Persian version of the self-efficacy scale in referees has structural validity and internal and temporal reliability desirable and acceptable for referees of team and individual sports and therefore can be used as a valid and reliable tool to assess the self-efficacy of Iranian referees.

    Keywords: Self-Efficacy, referees, Structural validity, internal consistency, Time reliability
  • محمد سیاری*، مسعود گلپایگانی، جلیل مرادی
    زمینه و هدف

    آسیب های ورزشی بخش جدایی ناپذیر از رشته های ورزشی در تمامی رده های سنی می باشد که باعث نگرانی ورزشکاران در دوران حرفه ای خود می شوند؛ از طرفی امروزه نقش متغیرهای روانی در ورزش و موارد مربوط به آن غیرقابل انکار می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی میزان آسیب های ورزشی براساس استحکام ذهنی جوانان والیبالیست بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه 110 نفر از جوانان والیبالیست شهرستان الیگودرز با میانگین سنی 24/22 سال و میانگین وزنی 43/78 کیلوگرم و میانگین قد 185 سانتیمتر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در ابتدا، اطلاعات اولیه این پژوهش جهت انتخاب افراد آسیب دیده برای جمع آوری اطلاعات آسیب ها، از پرسشنامه ی استاندارد آسیب طب ورزشی استرالیا استفاده گردید که آسیب های رایج در رشته ی والیبال جمع آوری شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه ی 48 سوالی کلاف که مربوط به استحکام ذهنی می باشد، میزان استحکام ذهنی آن ها اندازه گیری شد. به منظور توصیف و طبقه بندی اطلاعات از میانگین به عنوان شاخص مرکزی و از انحراف استاندارد به عنوان شاخص پراکندگی استفاده شد. همچنین از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تمامی داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 در سطح معناداری کمتر از پنج صدم مورد تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    بین میزان آسیب های ورزشی و استحکام ذهنی، همبستگی منفی وجود دارد و بالاترین نمره ی همبستگی مربوط به تعداد آسیب و کنترل در استحکام ذهنی(26/0-r=) و نیز کمترین میزان همبستگی مربوط به مولفه ی وضعیت بهبودی و اعتماد (0r=) می باشد که مشخص می دارد هرچقدر میزان استحکام ذهنی ورزشکار بالاتر باشد، می توان انتظار آسیب دیدگی کمتری از او داشت. ازطرفی با توجه به نتایج، می توان بیان داشت که با استفاده از استحکام ذهنی، تعداد آسیب های ورزشی را نیز پیش بینی نمود.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر بیانگر این بود که بین میزان آسیب های ورزشی و استحکام ذهنی جوانان والیبالیست نخبه، یک رابطه ی معکوس و معنادار وجود دارد؛ بنابراین به نظر می رسد استفاده از تمرینات تقویت استحکام ذهنی می تواند فواید قابل توجهی برای ورزشکاران و مربیان ورزشی در میزان آسیب دیدگی آن ها داشته باشد.

    کلید واژگان: آسیب های ورزشی, استحکام ذهنی, والیبال, جوانان
    Mohammad Sayari *, Masood Golpaygani, Jalil Moradi
    Background and Aim

    Sports injuries are an integral part of sports in all age groups that cause concern among athletes during their careers; On the other hand, today the role of psychological variables in sports and related cases is undeniable. The purpose of this study was to investigate the prediction of sports injuries based on the mental toughness of young volleyball players.

    Methods

    In this study, 110 young volleyball players in Aligudarz with an average age of 22.24 years, an average weight of 78.43 kg and an average height of 185 cm were selected by purposive sampling. Initially, the baseline data of this study were used to select injured individuals to collect injury information, the Australian Sports Medicine Injury Standard Questionnaire was used to collect common injuries in volleyball. Then, using a 48-item questionnaire related to mental toughness, their mental toughness was measured. In order to describe and classify the information, the mean was used as the central index and the standard deviation was used as the dispersion index. Sample t-test, multivariate linear regression analysis and Pearson correlation coefficient were also used. All data were analyzed using SPSS software version 26 at a significance level of less than five percent.

    Results

    There is a negative correlation between the rate of sports injuries and mental toughness and the highest correlation score is related to the number of injuries and control in mental strength (r=-0.26) and the lowest correlation is related to the component. The recovery and confidence status (r=0)

    Keywords: Sports Injuries, Mental Toughness, volleyball, youth
  • محمد بهدانی، علیرضا بهرامی، جلیل مرادی*
    زمینه و هدف

    بررسی کاربرد اصول یادگیری حرکتی در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی، اهمیت بالایی دارد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر تمرین ثابت و متغیر بر یادگیری مهارت پاس فوتبال در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی بود.

    مواد و روش‌ها

     دو گروه از کودکان شامل 34 کودک دارای اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی و 34 کودک با رشد طبیعی با میانگین سنی (0/51±8/36) به‌ صورت هدفمند انتخاب شدند و هر گروه به ‌صورت تصادفی به دو زیرگروه آزمایشی (تمرین متغیر) و کنترل (تمرین ثابت) تقسیم شدند. ابتدا پیش‌آزمون پاس فوتبال بر اساس آزمون (مور کریستین) به عمل آمد سپس برنامه تمرینی به مدت هشت هفته شامل هر هفته دو جلسه (هر جلسه بیست کوشش) و به مدت 45 دقیقه اجرا شد. پس از آخرین جلسه، پس‌آزمون و بعد از یک هفته آزمون یادداری و انتقال در دو روز متوالی به عمل آمد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تحلیل واریانس مرکب و تحلیل واریانس یک‌طرفه استفاده شد.

    یافته‌ها

    نتایج نشان داد در همه گروه‌های تمرینی، تفاوت درون‌گروهی معناداری از پیش‌آزمون تا پس‌آزمون مشاهده شد (P=0/001). مقایسه پس‌آزمون و آزمون‌های یادداری و انتقال در گروه‌های تمرین نشان داد تفاوت معناداری بین گروه‌های تمرینی وجود ندارد، اما مقایسه میانگین‌ها نشان می‌دهد در هر دو گروه کودکان دارای رشد طبیعی و بیش‌فعال، تمرین متغیر نسبت به تمرین ثابت به یادداری و انتقال بهتری منجر شد.

    نتیجه‌گیری

     نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد احتمالا در کودکان بیش‌فعال نیز مانند کودکان دارای رشد طبیعی تمرین متغیر در مقایسه با تمرین ثابت در یادگیری مهارت پاس فوتبال موثرتر است.

    کلید واژگان: اختلال نقص توجه, بیش فعالی, تمرین ثابت, تمرین متغیر, مهارت ورزشی, یادگیری حرکتی
    Mohammad Behdani, Alireza Bahrami, Jalil Moradi *
    Background and Aims

     The application of principles of motor learning in children with deficit/hyperactivity disorder (ADHD) is essential. This study investigated the effect of constant and variable practice on learning soccer pass skills in children with attention deficit hyperactivity disorder and normal children.

    Methods

     For this purpose, two groups of 34 ADHD and 34 typically developing children with a mean age of (8.36±0.51) were selected by purposive sampling. Each group was randomly divided into experimental (variable practice) and control (constant practice) subgroups. At first, the Pretest of the soccer pass was performed based on the Mor-Christian General Soccer Ability Skill Test Battery. Then the training program was conducted for 8 weeks consisting of two sessions per week (20 trials per session) for 45 minutes. After the last session, Post-test, and after one week, the retention and transfer tests were performed on two consecutive days. Data were analyzed using mixed-design ANOVA and one-way ANOVA. 

    Results

    The results showed a significant within-group difference in all training groups from Pretest to Post-test (P=0.001). Comparison of Post-test, retention, and transfer tests in the training groups showed no significant difference between the training groups, but comparing the means indicates that in both groups of typically developing children and children with ADHD, variable training resulted in better retention and transfer than constant training.

    Conclusion

    In general, the results of this study showed that in children with ADHD, as in typically developing children, variable practice is probably more effective in the learning of soccer pass skills than constant practice.

    Keywords: Attention-Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Constant practice, Variable Practice, Sport Skill, Motor Learning
  • جلیل مرادی*، محمد پرستش، حسین صمدی
    زمینه و اهداف

    بیماری کووید-19 تاثیر عمده ای در سلامت روانی افراد در سطح دنیا گذاشته است. به احتمال زیاد در شرایط کنونی سطح فعالیت های بدنی و وضعیت شاخص توده بدن نقش مهمی در سلامت روانی افراد دارد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط سطح فعالیت های بدنی و شاخص توده بدن با ضطراب ناشی از بیماری کووید-19 بود.

    روش بررسی

    روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه شهروندان شهر اراک در استان مرکزی در سال 1400 بود. نمونه آماری شامل 486 نفر از شهروندان در رده های سنی مختلف بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه بین المللی سطح فعالیت های بدنی و پرسشنامه اضطراب ویروس کرونا را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شد.

    یافته ها

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سطح تعهد به فعالیت بدنی و اضطراب ویروس کرونا همبستگی معکوس و معناداری وجود دارد (05/0>p). اما بین شاخص توده بدن و اضطراب ویروس کرونا ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که می توان بر اساس سطح فعالیت بدنی و شاخص توده بدن به صورت معناداری میزان اضطراب ناشی از ویروس کرونا را پیش بینی نمود.

    نتیجه گیری

     بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که افزایش در سطح فعالیت بدنی افراد با کاهش اضطراب ویروس کرونا در افراد همراه است. بنابراین برای حفظ سلامت روانی افراد در شرایط خطیر کنونی برنامه ریزی جهت تداوم فعالیت های بدنی ضروری است.

    کلید واژگان: کووید-19, سطح فعالیت بدنی, سلامت روانی, شاخص توده بدن
    Jalil Moradi*, Mohammad Parastesh, Hossein Samadi
    Background and aims

    COVID-19 disease has a major effect on people's mental health worldwide. It is likely that in the current situation, the level of physical activity and the body mass index (BMI) status play an important role in people's mental health. The aim of this study was to investigate the relationship between BMI and the level of physical activity with anxiety caused by COVID-19 disease.

    Methods

    The method of this study was adescriptive-correlational design, and the statistical population was all citizens of Arak city in Markazi province in 2021. The statistical sample was 486 citizens in different age groups who were selected by convenience sampling method. Participants completed the International Physical Activity Scale and the Coronavirus Anxiety Scale. Data were analysed using Pearson correlation coefficient and multivariate regression.

    Results

    Pearson correlation results showed that there is a significant  inverse correlation between the level of physical activity and coronavirus anxiety (p<0.05). However, there is no significant relationship between BMI and coronavirus anxiety. The results of multivariate regression showed that the level of anxiety caused by coronavirus can be significantly predicted based on the level of physical activity and BMI.

    Conclusion

    Based on the findings of the present study, it can be concluded that the increase in the level of physical activity is associated with a decrease in coronavirus anxiety. Therefore, in order to maintain the mental health of individuals in the current critical situation, it is necessary to plan for the continuation of physical activities.

    Keywords: COVID-19, Anxiety, Physical Activity, Mental Health, Body Mass Index
  • ناهید اله دادیان، علیرضا بهرامی*، جلیل مرادی
    هدف

    هدف این مطالعه، بررسی اثر آموزش بخشش بر ادراک از شکست بازیکنان والیبال لیگ دسته دو سطح شهراصفهان بود.

    روش شناسی:

     در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 24نفر از بازیکنان لیگ دسته 2 شهر اصفهان که حداقل یک بار شکست راتجربه کرده اند را انتخاب نموده و پس از اجرای پیش آزمون آن ها را به صورت تصادفی در قالب دو گروه آزمایش وکنترل قرار دادیم. پس از اجرای پروتکل و آموزش بخشش به بازیکنان مربوطه پس آزمون مشابه با پیش آزمون انجام گرفت. از مقیاس گرایش به بخشش (HFS) و پرسشنامه ی سبک اسنادی ورزشی (SASS) استفاده شد. در این پژوهش از آمار توصیفی برای تعیین شاخص های مرکزی (میانگین) و پراکندگی (انحراف استاندارد) و آزمون شاپیرو ویلک به منظور تشخیص طبیعی بودن داده های مربوط به متغیرهای پژوهش استفاده شده وبرای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های آمار استنباطی نظیرtبرای گروه های مستقل استفاده شد.

    یافته ها:

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش بخشش بر ادراک از شکست با اسناد های بیرونی- درونی (02/0)، پایدار- ناپایدار (00/00)،کلی اختصاصی (007/.) به طور معناداری موثر بوده و منجر به تغییر اسناد بیرونی به درونی، پایدار به ناپایدار و کلی به اختصاصی گردیده است (05/0≤p) این در حالیست که این متغیر بر ادراک از شکست با اسنادهای کنترل پذیر- کنترل ناپذیر، بیرونی و درونی و عمدی و غیر عمدی اثر معناداری نداشته وتغییری در سبک اسناد دیده نشده است.

    نتیجه گیری

    احتمالا آموزش بخشش، ادراک از شکست ورزشکاران را با اسناد درونی- بیرونی، پایدار- ناپایدار وکلی- اختصاصی تغییر می دهد و به شکل سازنده ای ادراک بازیکن والیبال از شکست را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

    کلید واژگان: آموزش بخشش, ادراک از شکست, سبک اسنادی در ورزش
    Nahid Allahdadian, Alireza Bahrami, Jalil Moradi
    Back ground and purpose

    When failure happens, forgiveness is a way to admit the failure in order to increase individual and social growth and also prevent motivation decrease. The purpose of this study was to investigate the effect of forgiveness training program on perception of failure.

    Material and method

    This study was practical quasi-experimental and had pre-test, post-test, control group with intervals. Participants were 24 volleyball players in level two league in Isfahan who were chosen non-randomly but grouped randomly into controlled and experimental groups. The instruments for gathering the data were HFS (heartland forgiveness scale) and SASS (sport attritional style scale). In this study, descriptive statistics were used to determine central tendency (mean) and statistical dispersion (standard deviation) and Shapiro-Wilk Test to determine if the data was normal and to analyze the research hypothesis, T-test was used for independent group. All the data was analyzed using SPSS (P ≤0.05).

    Result

    The results of this study showed that forgiveness training had significant effect on failure perception with internal-external attributional style (0.02), instability-stability (00.00) and global-specific (0.005). But it didn’t have any significant effects on other subscales.

    Conclusion

    Forgiveness training, therefor, is likely to replace athlete's perception of failure with external- internal, instability-stability and global-specific subscales.

    Keywords: forgiveness training, perception failure, attribution style
  • علیرضا بهرامی*، جلیل مرادی، زهرا اطاعتی
    هدف پژوهش حاضر، تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم مغز (تی.دی.سی.اس) بر خستگی ذهنی و عملکرد بسکتبالیست ها بود. بدین منظور، 18 بسکتبالیست پسر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل 9 نفره قرار گرفتند. ابتدا از شرکت کننده ها آزمون خستگی با مقیاس خودارزیابی خستگی ذهنی به عمل آمد و پس از ایجاد خستگی با نرم افزار استروپ و آزمون ریاضی، پیش آزمون های خستگی و عملکرد در شوت سه امتیازی ایفرد اجرا شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی تحت تی.دی.سی.اس قرار گرفتند و برای شرکت کننده های گروه کنترل دستگاه در حالت شم قرار داده شد. بعد از انجام مداخله پس آزمون به عمل آمد. نتایج آزمون های تی برای گروه های همبسته و مستقل نشان داد یک جلسه تی.دی.سی.اس بر عملکرد بسکتبالیست ها تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ اما در مقایسه با گروه کنترل اثر معناداری بر خستگی ذهنی نداشت. نتایج پیشنهاد می کند جهت بهبود عملکرد می توان از یک جلسه  تی.دی.سی.اس استفاده نمود.
    کلید واژگان: بسکتبال, تحریک الکتریکی مستقیم مغز, خستگی ذهنی, عملکرد
    Alireza Bahrami *, Jalil Moradi, Zahra Etaati
    The purpose of this study was to investigate the effect of Transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) on mental fatigue and performance of basketball players. For this purpose, 18 male basketball players were selected by convenience sampling and randomly divided into experimental and control groups of 9 persons. Participants were first tested for fatigue using the Self-Evaluation of Mental Fatigue Scale, and after being tired with the Stroop software and the mathematical test, fatigue and performance (AAHPERD three-point shot) pre-tests were performed. Experimental subjects were then exposed to tDCS and sham state operated for control group participants. Post-test was performed after intervention. Results of independent and paired t-tests showed that one tDCS session had a positive and significant effect on basketball performance but had no significant effect on mental fatigue compared to control group. The results suggest that a tDCS session can be used to improve performance
    Keywords: Basketball, Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS), Mental Fatigue, Performance
  • جلیل مرادی*، شمسی جلالی، مینا احمدی
    هدف

    فعالیت بدنی منظم برای جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی مرتبط با سلامتی در نوجوانان مفید است. وجود ابزار روا و پایا برای سنجش تعهد به فعالیت بدنی در نوجوانان ضروری است. لذا هدف از این پژوهش تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه تعهد به فعالیت بدنی در نوجوانان بود.

    روش شناسی:

     نمونه آماری دانش آموزان دختر شهر اراک بودند که 146 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه مشخصات فردی و مقیاس تعهد به فعالیت بدنی نوجوانان رابینز و همکاران (2017) را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از (90/0) می باشد و ضریب آلفای کرونباخ برای تعهد به فعالیت بدنی و ابعاد آن بالای 7/0 (مقدار شاخص قابل قبول بودن) به دست آمد.

    نتیجه گیری

    به طورکلی نتایج نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تعهد به فعالیت بدنی در نوجوانان ایرانی دارای روایی و پایایی قابل قبول می باشد. لذا از این پرسشنامه می توان جهت اهداف آموزشی و پژوهشی در نوجوانان استفاده کرد.

    کلید واژگان: مدل تعهد به فعالیت بدنی, روایی, پایایی, تحلیل عاملی تاییدی
    Jalil Moradi *, Shamsi Jalali, Mina Ahmadi
    Purpose

    Regular physical activity is beneficial for the physical, mental, and social aspects of adolescents' health. Valid and reliable tools are needed to measure adolescents' commitment to physical activity. Therefore, the purpose of this study was to determine the validity and reliability of Persian version of the Commitment to Physical Activity Scale for Adolescents.

    Methods

    The statistical sample consisted of female students of Arak city who were selected by available sampling method. Participants completed the demographic characteristics questionnaire and the Commitment to Physical Activity Scale for Adolescents (Robbins et al., 2016). Data were analyzed using confirmatory factor analysis and Cronbach's alpha.

    Results

    The results showed that the goodness of fit index and comparative fit index were higher than (0.90). Also, the results showed that Cronbach's alpha coefficient for Commitment to Physical Activity Scale and its dimensions was above 0.7 (the value of acceptable index).

    Conclusion

    In general, the results showed that the Persian version of the the Commitment to Physical Activity Scale in Iranian adolescents had acceptable validity and reliability. Therefore, this questionnaire can be used for educational and research purposes.

    Keywords: Commitment to Physical Activity Model, validity, Reliability, Confirmatory Factor Analysis
  • محمد پرستش*، جلیل مرادی

    چکیده

    مقدمه و هدف

    بیماری ویروس جدید کرونا (کووید 19) تاثیر عمده ای بر فعالیت های بدنی افراد در کل دنیا گذاشته است. این شرایط باعث شده که میزان فعالیت های بدنی در بسیاری از افراد کاهش پیدا کند. هدف از این پژوهش ارایه یک راهنمای  کاربردی برای اجرای فعالیت های بدنی در خانه است.

    مواد و روش ‏ها

    روش کار به صورت کتابخانه ای بود و کتاب ها و مقالات جدید در مورد اجرای فعالیت های بدنی در خانه بررسی شد و سعی شد مبانی علمی اجرای فعالیت های بدنی در خانه ارایه شود. نحوه اجرای فعالیت های بدنی مختلف با استفاده از دستگاه های موجود در منازل و همچنین اجرای تمرینات بدون استفاده از دستگاه بررسی شد.

    یافته‏ ها

    پیشنهادات کاربردی برای فعال ماندن در خانه، همراه با تمرین ورزشی هوازی شامل راه رفتن، دویدن بر روی تردمیل، استفاده صحیح از دوچرخه ثابت و تمرینات مقاومتی با وزن بدن می باشد تا بتوان با عوارض جانبی جسمی و روانی ویروس جدید کرونا (کووید 19) مقابله کرد.

    نتیجه‏ گیری

    این راهنما اطلاعات مفیدی را در مورد فعالیت بدنی در منزل برای افراد کم تحرک ارایه می دهد که می تواند در طول بیماری های همه گیر انجام شود.

    کلید واژگان: تمرین استقامتی, تمرین مقاومتی, فعالیت بدنی در خانه, کرونا ویروس 2019
    Mohammad Parastesh*, Jalil Moradi
    Background & objectives

    Coronavirus 2019 (COVID-19) had a major effect on peoplechr(chr('39')39chr('39'))s physical activity worldwide. These conditions have reduced the amount of physical activity in many people. The purpose of this study was to provide a practical guide for performing physical activities at home.

    Materials and Methods

    The method was library-based, and new books and articles on physical activity at home were reviewed, and the scientific basis for performing physical activity at home was provided. Performing various physical activities using the devices at homes as well as performing exercises without using the devices were examined.

    Results

    Practical suggestions for staying active at home, along with aerobic exercise, include walking, running on a treadmill, proper use of stationary bikes, and body weight resistance exercises to cope with the physical and psychological side effects of Coronavirus 2019 were provided.

    Conclusion

    This guidance provides useful information about physical activity at home for sedentary people, which can be done during epidemic diseases.

    Keywords: Endurance training, Resistance training, Home-based physical activity, Coronavirus 2019
  • جلیل مرادی*، تورج سپهوند
    مقدمه و هدف

    مطالعات نشان داده است که سطح فعالیت بدنی و شایستگی حرکتی با متغیرهای روان   شناختی مانند اضطراب ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط تعهد به فعالیت بدنی، شایستگی حرکتی ادراک شده و اختلال اضطراب فراگیر در نوجوانان بود.

    مواد و روش ها

    روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه  آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان مرکزی بود. نمونه آماری شامل 150 نفر از دانش   آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر اراک بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه شایستگی حرکتی نوجوانان، مقیاس تعهد به فعالیت بدنی نوجوانان و پرسشنامه اضطراب فراگیر را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام شد.

    نتایج

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین تعهد به فعالیت بدنی و شایستگی حرکتی ادراک   شده ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد (0/05>P)؛ اما بین این متغیرها و اختلال اضطراب فراگیر در نوجوانان همبستگی معکوس و معناداری وجود دارد (0/05>P). هم چنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که می توان بر اساس متغیرهای تعهد به فعالیت بدنی و شایستگی حرکتی ادراک   شده به صورت معناداری اختلال اضطراب فراگیر را در نوجوانان پیش بینی نمود.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که افزایش در تعهد به فعالیت بدنی و شایستگی حرکتی با کاهش اختلال اضطراب فراگیر در نوجوانان همراه است. بنابراین برای پیشگیری از اختلال اضطراب فراگیر تشویق و برنامه   ریزی جهت انجام و تداوم فعالیت   های بدنی و افزایش شایستگی حرکتی ضروری است.

    کلید واژگان: اختلال اضطراب فراگیر, تعهد به فعالیت بدنی, شایستگی حرکتی ادراک شده, نوجوانان
    Jalil Moradi*, Tooraj Sepahvand
    Background and Objective

    Studies have shown that physical activity levels and motor competency are associated with psychological variables such as anxiety. The purpose of this study was to investigate the relationship between commitments to physical activity, perceived motor competence and generalized anxiety disorder in adolescents.

    Materials and Methods

    The method of this study was descriptive-correlational and the statistical population consisted of all female students of guidance school in Markazi province. The statistical sample consisted of 150 female students of guidance schools in Arak who were selected by the convenience sampling method. Participants completed the adolescent motor competence questionnaire, commitment to physical activity scale, and generalized anxiety disorder questionnaire. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multivariate regression.

    Results

    Pearson correlation results showed that there was a direct and significant relationship between commitment to physical activity and perceived motor competence (P <0.05). However, there was a significant negative correlation between these variables and generalized anxiety disorder in adolescents (P <0.05). Also, the results of the multivariate regression showed that based on the variables of commitment to physical activity and perceived motor competency, anxiety disorder in adolescents can be significantly predicted.

    Conclusion

    Based on the findings of this study, it can be concluded that an increase in commitment to physical activity and motor competence is associated with a decrease in generalized anxiety disorder in adolescents. Therefore, encouraging and planning for performing and maintaining physical activity and increasing motor competency is necessary to prevent generalized anxiety disorder.

    Keywords: Generalized anxiety disorder, Commitment to physical pctivity, Perceived motor competence, Adolescents
  • جلیل مرادی*، کریم زهره وندیان، پژمان عباسی
    هدف از این پژوهشتعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش نامه تعهد ورزشی-2 در ورزشکاران بود. نمونه آماری ورزشکاران رشته های تیمی و انفرادی استان قزوین بود که 280 نفر از آنها (145 نفر مرد و 135 نفر زن) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه مشخصات فردی و تعهد ورزشی-2 اسکانلن و همکاران (2016) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی درون طبق ه ای و آلفای کرونباخ انجام شد. نتایج نشان داد شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از (90/0) است. پایایی زمانی (81/0) و ضریب آلفای کرونباخ برای تعهد ورزشی و ابعاد آن بالای 7/0 (مقدار شاخص قابل قبول بودن) به دست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد نسخه فارسی پرسش نامه تعهد ورزشی-2 در ورزشکاران ایرانی دارای روایی و پایایی قابل قبول است. لذا از این پرسش نامه می توان جهتا هداف آموزشی و پژوهشی استفاده کرد.
    کلید واژگان: مدل تعهد ورزشی, روایی, پایایی, ورزشکاران
    Jalil Moradi *, Karim Zohrevandian, Pejman Abbasi
    The purpose of this study was to determine the validity and reliability of the Persian version of Sports Commitment Questionnaire-2 in athletes. The statistical sample consisted of team and individual athletes from Qazvin province, Iran, 280 of whom (145 males and 135 females) were selected by availability sampling. Participants completed the Demographic Characteristics Questionnaire and Sports Commitment Questionnaire-2 (Scanlon et al., 2016). The data were analyzed using confirmatory factor analysis, intra-class correlation coefficient and Cronbach's alpha. The results showed that the fit of goodness index and adaptive fit index were higher than (0.90). Also, the results showed that the temporal reliability was (0.81) and Cronbach's alpha coefficient for sport commitment and its dimensions was above 0.7 (the value of acceptable index). In general, the results showed that the Persian version of the Sports Commitment Questionnaire-2 had acceptable validity and reliability for Iranian athletes. Therefore, this questionnaire can be used for educational and research purposes.
    Keywords: Sports Commitment Model, Validity, Reliability, Athletes
  • جلیل مرادی*، تورج سپهوند، مریم عبادی
    زمینه و هدف

    یکی از موضوعات مهم در هر جامعه ای، موضوع اعتماد اجتماعی است. در پژوهش های گذشته، بررسی اعتماد اجتماعی در سالمندان کم بینا و نابینا و مقایسه ورزشکاران و غیرورزشکاران انجام نشده است؛ لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه اعتماد اجتماعی سالمندان کم بینا و نابینای ورزشکار و غیرورزشکار بود. 

    روش بررسی

    روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل سالمندان کم بینا و نابینای ورزشکار و غیرورزشکار مراجعه کننده به انجمن نابینایان شهر اراک در سال 1397 بود. نمونه آماری، 101 نفر از سالمندان کم بینا و نابینا (43 ورزشکار و 58 غیرورزشکار) بودند که با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1389) بود که به صورت مصاحبه تکمیل شد. تحلیل نتایج با آزمون های تی تک نمونه ای و تی برای مقایسه میانگین گروه های مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و در سطح معناداری 0٫05=α انجام پذیرفت.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که وضعیت اعتماد اجتماعی در تمامی سالمندان شرکت کننده کم بینا و نابینای ورزشکار و غیرورزشکار به طور معناداری از میانگین جامعه کمتر است (0٫001=p). همچنین نتایج مشخص کرد که بین ابعاد اعتماد اجتماعی و اعتماد اجتماعی کل در سالمندان کم بینا و نابینای ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما مقایسه میانگین ها نشان داد که در تمام ابعاد، ورزشکاران از غیرورزشکاران میانگین بیشتری دارند.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های پژوهش حاضر، توجه به اعتماد اجتماعی در سالمندان کم بینا و نابینا و ارایه راهکارهای افزایش این متغیر ضرورت دارد. احتمالا ورزش و فعالیت بدنی به ویژه فعالیت های گروهی در افزایش اعتماد اجتماعی این افراد دارای نقش موثری است.

    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, سالمندان کم بینا و نابینا, ورزشکاران, غیرورزشکاران
    Jalil Moradi*, Touraj Sepahvand, Maryam Ebadi
    Background & Objectives

    Trust among people is an essential characteristic of every society. Eric Erickson, the famous psychologist, believes that trust is a fundamental basis for any personal relationship. Social trust is one of the indicators of social capital and is a new concept that has been introduced in the socioeconomic studies of developed societies. Investigating social trust in the partially–sighted and blind individuals, especially the elderly, is crucial but has received little attention. Sport and physical activity could contribute to individuals’ interaction in a social setting; a sports environment has more capacity than other environments in this respect. Researchers have reported that performing a regular sports activity is a factor for preventing and delaying, or even treating problems associated with aging. It has also been argued that sports and physical activity could increase social development in individuals. Besides, sports could provide a desirable basis for developing social trust in the blind and partially–sighted elderly. The present study compared social trust in blind and partially–sighted athletes and non–athlete elderly.

    Methods

    This was a causal–comparative study, and the convenience sampling method was used for selecting the study participants. The statistical population consisted of all athletes and non–athlete blind and partially–sighted elderly, referring to the Blind Society of Arak City, Iran, in 2018. The statistical sample included 101 blind and partially–sighted elderly (43 athletes and 58 non–athletes). All of the study participants provided consent to attend the present study and aged >55 years. The research instrument was the Social Trust Questionnaire (Safariannia and Sharif, 2010). This questionnaire has 25 questions, and 5 subscales, including the behavior–based trust, cooperative tendencies, preciseness, honesty, and confidence. The validity and reliability of this questionnaire have been approved by Safarinia and Nasim Sharif (2010). The questionnaire’s validity was confirmed by exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis. The reliability of the questionnaire based on Cronbachchr('39')s alpha coefficient for the dimensions of trust–based behavior, cooperative tendencies, preciseness, honesty, and confidence was measured as 0.97, 0.97, 0.96, 0.96, and 0.96, respectively. Moreover, Cronbachchr('39')s alpha coefficient for the total reliability of the questionnaire was obtained as 0.95. The questionnaire was provided to the study participants and completed by the interview. The collected data were analyzed using One–Sample t–test and Independent Samples t–test in SPSS. 

    Results

    The obtained results indicated that the social trust status was moderate in all studied blind and partially–sighted elderly. The average sample in athletes and non–athletes was significantly lower than the theoretical mean of society (p=0.001). The achieved results revealed no significant difference between the dimensions of social trust and total social trust in the blind and partially–sighted elderly athletes and non–athletes. However, the comparison of mean scores suggested that in all dimensions, athletes obtained higher scores than the non–athletes.

    Conclusion

    The status of social trust was unfavorable among the partially–sighted and blind elderly sample of the present study. However, there was no significant difference between the total social trust score and its dimensions scores among the studied athletes and non–athletes. However, observing average scores indicated that athletes had a higher mean score than the non–athletes. These achieved results highlighted the role of sport and physical activity in improving social interactions and enhancing social trust. The attained results revealed that the consideration of the social trust in blind and partially–sighted elderly populations requires further attention. Sports and physical activity, especially group activities, may significantly increase the social trust in this group.

    Keywords: Social trust, Blind, Partially–sighted, Elderly, Athletes, Non–athletes
  • جلیل مرادی، مریم عبادی*، شهناز شهرجردی، مسعود گلپایگانی
    هدف

    هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط ناهنجاری های قامتی با کیفیت زندگی و خودکارآمدی نابینایان و کم بینایان بود.

    مواد و روش ها

     تعداد 100 نفر از افراد نابینا و کم بینا (با میانگین سن 34 سال شامل 48 مرد و 52 زن) که زیر نظر انجمن نابینایان و کم بینایان شهر اراک بودند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش ناهنجاری های قامتی از آزمون نیویورک، برای ارزیابی کیفیت زندگی از پرسش نامه کیفیت زندگی sf-36  و ارزیابی خودکارآمدی از پرسش نامه خودکارآمدی شرر (Sherer general self efficacy)  استفاده شد. پرسش نامه ها با مصاحبه تکمیل شد. نتایج با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که کیفیت زندگی در افراد مطلوب بود اما خودکارآمدی در حد متوسط بود. بین ناهنجاری های قامتی با کیفیت زندگی و خودکارآمدی در نابینایان و کم بینایان ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد (05/0P<). هم چنین ناهنجارهای قامتی به صورت معکوس پیش بینی کننده معناداری برای متغیرهای کیفیت زندگی و خودکارآمدی بود (02/0=P).

    نتیجه گیری

     به طور کلی نتایج نشان داد که ارزیابی ناهنجاری های قامتی در افراد کم بینا و نابینا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و افراد دارای ناهنجاری ها قامتی بیش تر، دارای خودکارآمدی و کیفیت زندگی پایین تری هستند. شناسایی این ناهنجاری ها و اصلاح آنها  نقش موثری در افزایش کیفیت زندگی و خوکارآمدی این افراد دارد.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی, خودکارآمدی, ناهنجاری قامتی, کم بینایی و نابینایی
    Jalil Moradi, Maryam Ebadi*, Shahnaz Shahrjerdi, Masoud Golpayegani
    Introduction

    The purpose of this study was to investigate the relationship between postural abnormalities with the quality of life and self-efficacy of the blind and partially sighted people.

    Materials and Methods

    100 blind and partially sighted people (mean age 34 years old including 48 males and 52 females) under the supervision of the Association of the Blind and Partially Sighted of Arak city (Iran) were selected by available sampling method. The New York test, SF-36 questionnaire, and self-efficacy questionnaire of Scherer were used for assessement of postural abnormalities, the quality of life and self-efficacy, respectively. The   questionnaires were completed by interview.

    Results

    Results showed the quality of life was favorable, but the self-efficacy was moderate in experimental sujjects. There was a reverse and significant correlation between postural abnormalities with life quality and self-efficacy in blind and partially sighted (p<0.05). Postural abnormalities inversely were a significant predictor for the life quality and self-efficacy in these subjects (p = 0.02).

    Conclusion

    Generally, results showed that the evaluation of postural abnormalities in partially sighted and blind people had a specific importance and people with more postural abnormalities had lower self-efficacy and life quality. Indetifcation and correction of these disorders have an improtnat role in improving the qlaity of life and self-efficacy of these individuals.

    Keywords: Quality of Life, Self-efficacy, Postural Abnormalities, Low Vision, Blindness
  • محمد پرستش، شمسی جلالی*، جلیل مرادی
    زمینه و هدف

    ریتم شبانه روزی به عنوان یک عامل مهم در تغییر سطوح هورمونی در نظر گرفته شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ریتم شبانه روزی بر غلظت لاکتات خون و کورتیزول بزاقی پس از یک جلسه فعالیت فزاینده وامانده‏ساز در دختران تمرین کرده بود.

    روش کار

    در این مطالعه نیمه تجربی 15 دختر تمرین کرده با میانگین وزنی 6/4±76/58 و شاخص توده بدن 6/2±3/23 به صورت در دسترس انتخاب شدند و در ساعت 7 صبح و 7 عصر در آزمایشگاه حاضر شدند. نمونه ی خون و بزاق افراد قبل و بلافاصله بعد از انجام یک جلسه آزمون بیشینه فزاینده وامانده ساز روی دوچرخه ی کار‏سنج گرفته شد. داده‎ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‏گیری‏های تکراری (Repeated measures ANOVA) و آزمون تعقیبی بون‏فرونی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند.  

    یافته ‏ها

    تفاوت معناداری در میزان لاکتات خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت فزاینده وامانده‏ساز در نوبت‏های صبح (001/0=p) و عصر (001/0=p) مشاهده شد، اما تفاوت معناداری در پس آزمون‏های لاکتات خون در نوبت‏های صبح و عصر مشاهده نشد. همچنین اگرچه تفاوت معناداری در میزان کورتیزول بزاقی قبل و بعد از یک جلسه فعالیت فزاینده وامانده‏ساز در نوبت‏های صبح و عصر مشاهده نشد اما تفاوت معناداری در پیش آزمون‏های کورتیزول بزاقی در نوبت‏های صبح و عصر در سطوح استراحتی مشاهده شد (025/0=p).

    نتیجه گیری

    به طور کلی با توجه به ‏نتایج مطالعه حاضر به نظر می‏رسد ریتم شبانه روزی بر پاسخ لاکتات خون و کورتیزول بزاقی دختران ورزشکار پس از یک جلسه فعالیت ورزشی وامانده‏ساز تاثیری ندارد.

    کلید واژگان: ریتم شبانه روزی, فعالیت بیشینه, لاکتات خون, کورتیزول بزاقی
    Mohammad Parastesh Parastesh, Shamsi Jalali*, Jalil Moradi
    Background

    Circadian rhythm as an important factor in the change in hormone levels is considered. This study aimed to investigate the effect of circadian rhythm on blood lactate concentration and salivary cortisol after one session of exhausting exercise in trained girls.

    Methods

    In this semi-experimental study 15 trained girls with an average weight 58.66 ± 4.6 and body mass index 23/3±2/6 were selected randomly and at 7 Am and 7 Pm in the laboratory were present. Samples of blood and saliva were measured before and immediately after one session of exhausting exercise on a ergometer. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferonian post hoc test at a significance level of 0.05.

    Results

    There was a significant difference in blood lactate level before and after exercise in the morning (p=0.001) and evening (p=0.001), but there was a significant difference in post -test lactate Blood was not observed in the morning and evening. Also, although there was no significant difference in salivary cortisol levels before and after exercise in the morning and evening, but there was a significant difference in salivary cortisol pre -test in morning and evening times at resting levels (p=0.025).

    Conclusion

    In general, according to the results of this study, it seems that the circadian rhythm does not affect the response of blood lactate and salivary cortisol in athlete's girls after one session of exhausting exercise.

    Keywords: Circadian rhythm, Exhausting exercise, Blood lactate, Salivary cortisol
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر جلیل مرادی
    مرادی، جلیل
    استادیار گروه رفتار حرکتی و روانشناسی ورزشی، دانشگاه اراک
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال