حمدالله جایروند
-
مقدمه
اختلال طیف اوتیسم یک وضعیت عصبی تحولی است که با نارسایی مداوم در ارتباطات، تعاملات اجتماعی، و همچنین علائق محدود، و رفتارهای تکراری مشخص می شود. پژوهش حاضر با هدف توسعه بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و اثربخشی آن بر رشد مهارت های اجتماعی در پسران مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 1/5 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پسران مبتلا به اختلال طیف اوتیسم 5 تا 12 ساله استان گیلان بود. بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و روش نمونه گیری هدفمند، 30 کودک از انجمن اوتیسم گیلان به عنوان اعضای نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی به صورت انفرادی به مدت 15 جلسه 30 تا 45 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام شد. ابزار تحقیق شامل مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند بود.
یافته هانتایج حاکی از تفاوت معنی داری بین میانگین نمره کل مهارت های اجتماعی و زیر مقیاس های آن شامل خودیاری عمومی، خودیاری در خوردن، خودیاری در پوشیدن، مهارت کاری، مهارت جابجایی و حرکت، مهارت ارتباطی، و مهارت اجتماعی بودن در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه بود. این تفاوت در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با این حال تفاوت معنی داری در زیر مقیاس خودراهبری مشاهده نشد.
نتیجه گیرییافته های ما نشان می دهد که بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی می تواند منجر به پیشرفت های چشمگیر در مهارت های اجتماعی در بین پسران مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شود.
کلید واژگان: اختلالات تکامل عصبی, توانبخشی, کودک, مداخله روانی اجتماعیIntroductionAutism spectrum disorder is a neurodevelopmental condition characterized by persistent impairments in communication and social interactions, as well as restricted interests and repetitive behaviors. The present study was conducted to develop play therapy based on sensory integration and its effectiveness in the development of social skills in boys with autism spectrum disorder.
Materials and MethodsThe present study was quasi-experimental with a pretest-posttest design and a 1.5-month follow-up with the control group. The statistical population of this research included all boys with autism spectrum disorder aged 5 to 12 in Guilan province, Iran. Based on the criteria for entering the research and the purposeful sampling method, 30 children from the Guilan Autism Association were selected as sample members and were randomly placed in experimental and control groups. Play therapy based on sensory integration was performed individually for 15 sessions of 30-45 minutes in the experimental group. The research tool included the Vineland Social Maturity Scale.
ResultsThe results indicated a significant difference between the average scores for the total social development score and its sub-scales—including general self-help, self-help eating, self-help dressing, occupational skills, locomotion skills, communication skills, and socialization skills—between the experimental and control groups in the post-test phase. This difference persisted during the follow-up phase. However, no significant difference was observed in the self-direction sub-scale.
ConclusionOur findings suggest that play therapy based on sensory integration can lead to significant improvements in social skills among boys with autism spectrum disorder.
Keywords: Neurodevelopmental Disorders, Rehabilitation, Child, Psychosocial Intervention -
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی کارکرد خانواده در رابطه ابعاد سرشت و منش شخصیت با مشکلات درون و برون سازی شده نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان اندیمشک ایران در خلال سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند که از بین آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی نوجوانان (اخنباخ و رسکورلا)، شخصیتی سرشت و منش (کلونینجر و همکاران) و سنجش خانواده (اپشتاین و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که سرشت و منش بر مشکلات درونی سازی و برونی سازی شده نوجوانان از طریق کارکرد خانواده تاثیر داشت. بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت کارکرد خانواده در رابطه سرشت و منش و مشکلات درونی و برونی شده نوجوانان نقش واسطه ای ایفا کرد. پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت روان، از طریق آموزش و مداخلات در راستای ارتقای کارکرد خانواده با تعدیل ابعاد شخصیتی به پیشگیری، کاهش و بهبود مشکلات درونی و برونی سازی شده نوجوانان بپردازند.
کلید واژگان: درون, برون سازی شده, سرشت و منش, کارکرد خانواده, نوجوانانThe present research aimed to investigate the mediation role of family function in the relationship of personality dimensions of temperament and character with adolescents internalized and externalized problems. The current research method was correlational studies. The statistical population consisted of all male and female students of the second grade of high school in Andimshek city, Iran, during 2020-2021 academic year, out of which 326 people (165 girls and 161 boys) were selected by multi-stage cluster sampling method. To collect data, the youth self-report scale (Achenbach and Rescorella), the temperament and character inventory (Cloninger et al.), and the family assessment device (Epstein et al.) were used. Structural equation methods were used to analyze the data. The findings showed that the effect of temperament and character on internalized and externalized problems were confirmed through family function. It can be concluded that the family function played a mediation role in relationship to the temperament and character and internalized and externalized problems of adolescents, so it is recommended that psychologists, through training and interventions, improve family function by moderating personality dimensions to prevent, reduce, and improve the adolescents' internalized/externalized problems.
Keywords: Adolescent, Family Function, Internalized, Externalized, Temperament, Character -
زمینه و هدف
اختلال طیف اوتیسم اختلالی عصبی تحولی است که با مشکلاتی در برقراری ارتباط، تعاملات اجتماعی، علائق محدود، و رفتارهای تکراری همراه است. این پژوهش با هدف اثربخشی بازیدرمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مهارت های ارتباطی، تعامل اجتماعی، رفتارهای کلیشه ای، و تحول حرکتی در کودکان پسر با اختلال طیف اوتیسم انجام شد.
روشپژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 1/5 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اوتیسم 5 تا 12سال استان گیلان در سال1400-1399 بود. بر اساس ملاک های ورود و روش نمونه گیری هدفمند، 30 کودک از انجمن اوتیسم گیلان به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی در افراد گروه آزمایش به مدت 15 جلسه30-45 دقیقه ای به صورت انفرادی اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رتبه بندی اوتیسم گیلیام-ویرایش دوم (گیلیام، 2006) و آزمون تحول حرکتی لینکلن-اوزرتسکی (اسلون، 1955) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-27 تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد بین میانگین نمرات مهارت های ارتباطی (900/14F= ، 0/001P=)، تعامل اجتماعی (099/96F= ، 0/001P=)، رفتارهای کلیشه ای (348/151F= ، 0/001P=)، و تحول حرکتی (026/797F= ، 0/001P=) در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (0/05>P).
نتیجه گیریبر اساس نتایج این پژوهش، بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی با فراهم کردن بازی های هدفمند که نیازهای حسی خاص هر کودک را مورد هدف قرار می دهد، می تواند پاسخ سازش یافته به محرک های دریافتی را افزایش دهد و در نتیجه به بهبود کارکردهای کودکان با اختلال طیف اوتیسم منجر شود.
کلید واژگان: اختلال طیف اوتیسم, بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی, مهارت های ارتباطی, رفتارهای کلیشه ای, تحول حرکتیBackground and PurposeAutism spectrum disorder (ASD) is a common neurodevelopmental disorder characterized by problems in communication, social interactions, restricted interests, and repetitive behaviors. This research was conducted with the aim of the efficacy of play therapy based on sensory integration on communication skills, social interaction, stereotyped behavior, and motor development in boys with ASD.
MethodThis was a quasi-experimental study with a pre-test, post-test and 1.5 months follow-up design with a control group. The statistical population of this research included all boys with ASD from 5 to 12 years in Guilan province in 2020-2021. Based on the inclusion criteria and the purposeful sampling method, 30 children were selected from the Guilan Autism Association as a sample, and randomly in two the experimental group and the control group were placed. Play therapy based on sensory integration was performed individually for 15 sessions of 30-45 minutes in the experimental group. Research tools included the The Gilliam Autism Rating Scale-2 (GARS-2) (Gilliam, 2006) and The Lincoln-Oseretsky Motor Development Scale (Sloan,1955). The data were analyzed using the analysis of variance with repeated measurements and SPSS-27 software.
ResultsThe results showed that there is a significant difference between the mean scores of communication skills (P=0.001, F=14.900), social interaction (P=0.001, F=96.099), stereotyped behaviors (P=0.001, 151.348), and motor development (P=0.001, F=797.026) in the post-test of the experimental and control groups and these results continued in the follow-up phase (P<0.05).
ConclusionsAccording to findings the results of this research, play therapy based on sensory integration by providing purposeful plays that target the specific sensory needs of each child can increase the adapted response to received stimuli and thus lead to the improvement of the functions of children with ASD.
Keywords: Autism spectrum disorder, play therapy based on sensory integration, communication skills, stereotyped behavior, motor development -
زمینه وهدف
شنوایی یکی از حواس بسیار مهم برای یادگیری، کسب مهارت های زبانی و برقراری تعامل با دیگران است ودرجامعه ی امروزی تاکید فرهنگی اجتماعی بسیاری بر روی جذابیت وتناسب جسمانی وجود دارد. پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی، تمرینات بدنسازی وآموزش ترکیبی مهارت های زندگی وتمرینات بدنسازی برحساسیت به طرد براساس ظاهردانش آموزان دخترناشنوا شهرزاهدان اجرا شد.
روش پژوهش:
این پژوهش، ازنظرهدف ازنوع تحقیقات کاربردی بوده که ازنوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون- پس آزمون -آزمون پیگیری باگروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دخترناشنوای 15 تا 18 ساله دوره متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 شهرزاهدان بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 52 نفر باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ساده درچهارگروه قرارگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه روابط چند بعدی خود بدن کش وجاندا 1986 ، استفاده شد. برنامه های مداخله ای بر گروها اجراشدوگروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اتمام آموزش ها برای گروه هاپس آزمون و پس ازمدت 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد.
یافته هاتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و جهت بررسی مقایسه بین گروه ها، ازآزمون تعقیبی LSD استفاده شد. باتوجه به نتایج داده ها مداخلات متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته حساسیت به طرد براساس ظاهراثرگزار بود و بیشترین تاثیر و پایداری درگروه آزمایش 3 (ترکیب آموزش مهارت های زندگی وتمرینات بدنسازی) مشاهده شد.
کلید واژگان: آموزش مهارت های زندگی, تمرینات بدنسازی, ترکیب آموزش مهارت های زندگی و تمرینات بدنسازی, حساسیت به طرد بر اساس ظاهر, دانش آموزان دختر ناشنواObjectiveHearing is one of the most important senses for learning, acquiring language skills and interacting with others, and in today's society there is a lot of emphasis on attractiveness and physical fitness. The present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of life skills training, physical training and combined training of life skills and physical training on sensitivity to rejection based on the appearance of deaf female students in Zahedan.
Research methodThis research was an applied research in terms of its purpose. The statistical population included all deaf female students between the ages of 15 and 18 years old. A random sample of 52 people was selected according to the entry and exit criteria. They were randomly divided into four groups. In order to collect information, the questionnaire of multidimensional self-relationships of Kash and Janda, 1986, was used. Intervention programs were implemented on two groups, the control group did not receive any intervention. After the completion of the training, a post-test was conducted for the hops group and a follow-up test was conducted after a period of 4 months.
FindingsData analysis was done using analysis of variance with repeated measurements and LSD post hoc test was used to compare between groups. According to the results of the data, the interventions of independent variables were effective on the dependent variable of sensitivity to rejection based on appearance.
Keywords: Life Skills Training, Bodybuilding Exercises, Combination Of Life Skills Training, Sensitivity To Rejection Based On Appearance, Deaf Female Students -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 92 (بهار 1403)، صص 199 -236مقدمه
با توجه به نقش والای خانواده و اهمیت تعهد در روابط زناشویی، هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر بخشودگی و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دل زدگی زناشویی و جهت گیری زندگی زنان آسیب دیده از خیانت همسر در گیلان، شهر رشت، است.
روشدر این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد در سالهای 1401-1402 نمونه شامل 90 نفر از بانوان متاهل مراجعه کننده به مراکز روانشناسی با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه شاهد قرار گرفتند. درمان در این پژوهش به مدت 8 جلسه برای گروه های آزمون انجام و هر سه گروه به صورت پیش و پس آزمون توسط دو پرسشنامه جهت گیری زندگی شییر و کارور (1985) و دل زدگی زناشویی (CBM) موردسنجش قرار گرفته و داده ها توسط تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره و نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته هابا توجه به معناداری مقدار F محاسبه شده برای متغیرهای دل زدگی زناشویی (244/192 = F) و جهت گیری زندگی (747/304 = F) در سطح خطای کوچک تر از 5 درصد، بین گروه ها در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد که بیانگر اثربخشی مداخلات است.
بحث:
با وجود تفاوت محتوا در رویکردهای درمانی مورد بهره، هر دو بر متغیرهای مدنظر پژوهش موثر بوده اند و درعین حال اثربخشی رویکرد ACT بالاتر است.
کلید واژگان: خیانت, رویکرد مبتنی بر بخشودگی, رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد, زناشویی, زنان آسیب دیده از خیانت همسرIntroductionConsidering the great role of family and the importance of commitment in marital relationships, the purpose of this research is to compare the effectiveness of forgiveness-based therapy and acceptance and commitment-based therapy on marital dissatisfaction and life direction of women affected by infidelity in Gilan province, Rasht city.
MethodIn this semi-experimental research with a pre-test and post-test design and follow-up with a control group in 1401-1402, the sample included 90 married women who referred to psychological centers using purposeful sampling and randomly selected in two test groups, and there was a control group. The treatment in this study was conducted for eight sessions for the test groups and all three groups were pre- and post-tested by two questionnaires of life orientation and marital burnout (CBM) measured by Shier and Carver (1985) and the data were measured by univariate and multivariate covariance analysis using SPSS software.
FindingsAccording to the resulting F value for the variables of marital dissatisfaction (F = 192.244) and life orientation (F = 304.747) at the 5% level, between the groups in the post-test scores after adjusting the pre-test scores There is a significant difference test that shows the effectiveness of the interventions.
DiscussionAs a result, according to the data, despite the difference in the content of the therapeutic approaches used, both of them have been effective on the research variables, and at the same time, the effectiveness of the ACT approach is higher.
Keywords: Infidelity, Approach Based On Forgiveness, Approach Based On Acceptance, Commitment, Marriage, Women Affected By Spouse’S Infidelity -
هدف پژوهش حاضر تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 5/1ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم 5 تا 12 ساله استان گیلان در سال1400-1399 بود و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. در مراحل سنجش از پرسشنامه مشکلات رفتاری (BPI-01) روهان و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه30-45 دقیقه ای (5 هفته، هر هفته 3 روز) به صورت انفرادی تحت مداخله قرار گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد نمرات فراوانی رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0<p). همچنین نمرات شدت رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0<p). در نتیجه بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی می تواند نقش موثری در کاهش فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم داشته باشد.
کلید واژگان: اختلال طیف اتیسم, بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی, رفتار چالش برانگیزThe present study aimed to develop a play therapy based on sensory integration and its feasibility on the frequency and severity of challenging behavior in boys with autism spectrum disorder. The study was based on a quasi-experimental pre-and post-test and follow-up of 1.5 months design. The statistical population of this research included all children with autism spectrum disorder from 5 to 12 years old in Gilan province in 2020-2021. Based on the research's inclusion criteria and purposeful sampling, 30 children were selected as a sample and randomly placed in the experimental and control groups. Behavior Problems Inventory (BPI-01) Rojahn et al. (2001) was used in the measuring stages. The intervention was performed individually for 15 sessions of 30-45 minutes (for 5 weeks, 3 days each week) in the experimental group. Repeated-measures ANOVA was used to analyze the data. The results showed that the frequency scores of challenging behavior in the experimental group decreased significantly from the pre-test to the post-test and from the pre-test to the follow-up (P<0.05). Also, the severity of challenging behavior scores in the experimental group decreased significantly from the pre-test to the post-test and from pre-test to follow-up (P<0.05). As a result, play therapy based on sensory integration can play an effective role in reducing the frequency and severity of challenging behavior of boys with autism spectrum disorder.
Keywords: autism spectrum disorder, play therapy based sensory integration, challenging behavior -
هدف ارایه ی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسیله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی گری تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران موردبررسی با روش هدفمند و بعد از همتاسازی کودکان فلج مغزی بر اساس سن و سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، با جدول کرجسی و مورگان 148 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، تست فرزندپروری آلاباما (فرم والد)، حل مسیله خانواده، تنظیم هیجان، تاب آوری خانواده، همدلی عاطفی، جمع آوری و با نرم افزارهای (SPSS V. 28) و (Lisrel V. 10)، تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسیله، تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه مستقیم وجود داشت. بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسیله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه غیرمستقیم وجود داشت. باید با آموزش های مناسب باعث توسعه و تقویت مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسیله، تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی شد تا از این طریق بر میزان رضایت زناشویی در این زوجین افزوده شود.
کلید واژگان: رضایت زناشویی, مشارکت پدر در فرزندپروری, مهارت حل مسئله, تنظیم شناختی هیجان, تاب آوری خانواده, همدلی عاطفیThe aim was to present a structural model of marital satisfaction based on the father's participation in parenting, problem-solving skills, and cognitive emotion regulation through the mediation of family resilience and emotional empathy in mothers with cerebral palsy children. The research was a descriptive survey and structural equation type. The statistical population of mothers with children with cerebral palsy in Rasht was 240 people (subjects) in 2022. The samples were selected by a targeted method and after matching based on age and gross motor function classification system and by Kargesi and Morgan 148 table. Data using questionnaires, ENRICH marital satisfaction, Alabama parenting test (parent form), family problem solving, emotion regulation, family resilience, emotional empathy (interpersonal reactivity index), collect and with software (SPSS V. 28) and (Lisrel V. 10), were analyzed. The results showed that there was a direct relationship between father's participation in parenting, problem solving skills, cognitive emotion regulation, family resilience and emotional empathy with marital satisfaction. There was an indirect relationship between the father's participation in parenting, problem-solving skills, and cognitive emotion regulation through the mediation of family resilience and emotional empathy with marital satisfaction. It is necessary to develop and strengthen the father's participation in parenting, problem-solving skills, cognitive regulation of emotions, family resilience, and emotional empathy with appropriate training, so as to increase the level of marital satisfaction in these couples.
Keywords: Marital satisfaction, Father's Participation In Child Rearing, Problem-solving skills, cognitive emotion regulation, family resilience, emotional empathy -
از جمله عالی ترین مکتب هایی که می تواند جامعه اسلامی را به سوی تعالی و تکامل برده و به تمام تلاش های آن ارزش و اصالت بخشد، مکتب مقدس «انتظار» است. انتظار، مفهومی پراصالت، سازنده و تحرک بخش در جهت ارزش دادن به رفتار یک انسان پیرو و ارج نهادن به حرکت های جامعه تشیع در راه رسیدن به حکومت عدالت و ایمان اسلامی است. از دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت انتظار فرج یا چشم به راه گشایش بودن، به خودی خود در عصر غیبت برای منتظران مایه گشایش، نجات و رستگاری است. اعتقاد به مهدویت همانند سایر مولفه های اعتقادات دینی آثارتربیتی و روانی در فرد و جامعه به دنبال دارد و توجه به نقش آموزه های مهدویت در اخلاق ، رفتار فردی و اجتماعی کارکرد های بسزایی دارد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده تحقیق مروری می باشد، کارکردهای روانشناختی مهدویت و سبک زندگی انتظار محور در موضوعات امید، انگیزش دهی متعالی به رفتارها، معنادهی به زندگی، حمایت اجتماعی، مکان کنترل، هیجانات مثبت و نیایش مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مذهب، باورداشت مهدویت و سبک زندگی انتظار محور دارای کارکردهای روانشناختی مهمی برای انسان و ارتقا سلامت روان می باشد . سبک زندگی انتظار محور و باورداشت مهدویت موجب می شود انسان درک بیشتر و عمیق تری از خود، و خدای خود داشته باشد، و این موجب انگیزش برای رفتارهای متعالی می شود، به فرد نیرو می دهد و به معنای زندگی دست پیدا می کند، هیجانات مثبت را تجربه می کند
کلید واژگان: مذهب, باورداشت مهدویت, سبک زندگی انتظار محور, سلامت روانAmong the most excellent schools that can lead the Islamic society towards excellence and evolution and give value and originality to all its efforts, is the holy school of "Waiting". Expectation is a noble, productive and dynamic concept in order to value the behavior of a follower and honor the movements of the Shia community on the way to the rule of justice and Islamic faith. From the point of view of Ahl al-Bayt's innocence and purity, waiting for the Faraj or the opening of the way is in itself a source of opening, salvation and salvation for those who are waiting in the age of occultation. Belief in Mahdism, like other components of religious beliefs, has educational and psychological effects on the individual and society, and paying attention to the role of Mahdism teachings in ethics, individual and social behavior has significant functions. In the present research, which is done in a descriptive-analytical way and is a review research in terms of the type of data used, the psychological functions of Mahdavitism and expectation-oriented lifestyle in the topics of hope, transcendental motivation to behaviors, giving meaning to life, social support, Locus of control, positive emotions and prayer have been studied. The results of this research show that religion, belief in Mahdism and expectation-oriented life style has important psychological functions for humans and improve mental health. The life style based on expectation and the belief of Mahdism causes a person to have a deeper and deeper understanding of himself and his God, and this causes motivation for sublime behaviors, gives strength to a person and achieves the meaning of life, emotions Experiences the positive.
Keywords: Religion, belief in Mahdism, expectation-oriented lifestyle, mental health -
مقدمه :
نابینایی و ناشنوایی در کودک تاثیر زیادی بر خانواده و روابط متقابل آنها دارد و مسایلی از جمله، ایجاد اختلافات زناشویی، فشار روانی، تحمل بار سنگین اقتصادی و عدم رسیدگی به نیازهای شخصی، را می تواند برای خانواده به همراه داشته باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس امیدواری، شفقت خود و سلامت معنوی در مادران کودکان ناشنوا و نابینا اجرا شد .
روشپژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه مادران کودکان ناشنوا ونابینا شهر خرم آباد در سال 1400 بود، که با توجه به میانگین تحقیقات قبلی و نیز تعداد متغیرها، جمعا نمونه ای به حجم 300 مادر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم جمع آوری شده است. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، امیدواری، شفقت خود، سلامت معنوی استفاده شده است.
نتایجیافته های پژوهش نشان می دهد که ضرایب همبستگی بین همه متغیرهای پژوهش در سطح p<0/01 معنی دار می باشدهستند. ، ضرایب استاندارد مسیرهای مستقیم با سطح معناداری هرکدام از این مسیرها در مدل اولیه و نهایی آورده شده است. نتایج آزمون بوت استراپ برای تمامی مسیرهای واسطه ای در سطح 0.05> p معنادار شده استبا توجه به اینکه در تمامی مسیرها صفر بیرون از فاصله اطمینان قرار می گیرد، تمامی روابط واسطه ای مفروض، معنادار می باشند.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که امیدواری، شفقت خود و سلامت معنوی با کیفیت زندگی مادران دارای فرزند ناشنوا و نابینا ارتباط دارد. پیشنهاد می شود دوره های آموزشی شفقت به خود برای افزایش سلامت و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند ناشنوا ونابینا برگزار شود.
کلید واژگان: امیدواری, سلامت معنوی, شفقت خود, کیفیت زندگیIntroductionA blind and deaf child has a great impact on the family and their mutual relations, and it can bring issues such as marital discord, psychological pressure, bearing a heavy economic burden, and failure to take care of personal needs for the family. Therefore, the present study was conducted with the aim of predicting the quality of life based on hope, self-compassion, and spiritual health in the mothers of deaf and blind children.
MethodThe current research is correlational. The current research population includes all mothers of deaf and blind children in Khorramabad city in 1400, according to previous research and also the number of variables, samples of 300 mothers were collected using a regular random sampling method. World Health Organization's quality of life questionnaire, hope, self-compassion, and spiritual health was used. Data were analyzed using Pearson's correlation coefficient and path analysis using SPSS-24 and Amos-24 software programs.
ResultsThe findings of the research show that the correlation coefficients between all research variables are significant at the p<0.01 level, and the results of the bootstrap test for all mediating paths are significant at the p0.05 level. Considering that zero is outside the confidence interval in all paths, all the hypothesized mediating relationships are significant.
ConclusionIt can be concluded that hope, self -sacrifice, and spiritual health are related to the quality of life of deaf and blind mothers. It is suggested to hold self-compassion training courses to increase the health and quality of life of mothers with deaf and blind children
Keywords: Hope, Spiritual Health, Self-Compassion, Quality of Life -
زمینه و هدف
به موازات همه گیر شدن استفاده از اینترنت، استفاده بیش از حد آن توسط دانش آموزان می تواند به مشکلاتی شبیه اعتیاد و وابستگی منجر شود و پیامدهای نامطلوبی بر عملکرد تحصیلی و شخصی آنان داشته باشد. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نظریه خودتعیین گری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و امید تحصیلی در دانش آموزان با اختلال بازی اینترنتی با و بدون همبودی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی انجام شد.
روشپژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی دانش آموزان 12 تا 14 ساله با اختلال بازی اینترنتی در سال 1399 شهرستان خرم آباد با تعداد 5200 نفر بود. تعداد نمونه 42 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند (هر گروه 14 نفر). ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل آزمون اختلال بازی اینترنتی- 20 (پونتس، 2014)، پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان (اسپرافیگن و گادو، 1994)، مقیاس امید به تحصیل (خرمایی و کمری، 1396) و پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ (بویس و همکاران، 1989) بود. همچنین گروه های مداخله تحت 9 جلسه دو ساعته برنامه مداخله ای آموزش نظریه خودتعیین گری (گروه مداخله یکم) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (گروه مداخله دوم) قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS26 انجام شد.
یافته هانتایج تحلیل داده ها نشان داد که در هر دوگروه آموزش نظریه خودتعیین گری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری بین دو مرحله پس آزمون و پیگیری در کیفیت خواب و امید تحصیلی وجود داشت (001/0<p). همچنین با کنترل اثر پیش آزمون، تعامل دو متغیر عضویت گروهی و گروه همبودی نارسایی توجه/ فزون کنشی در امید تحصیلی دانش آموزان معنادار است (0/001<p).
نتیجه گیریهر دو روش آموزش نظریه خود تعیین گری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، به یک اندازه می توانند با تاثیر معنادار بر کیفیت خواب و امید تحصیلی به دانش آموزان با اختلال بازی اینترنتی کمک کنند.
کلید واژگان: آموزش نظریه خودتعیین گری, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, کیفیت خواب, امید تحصیلی, اختلال بازی اینترنتی, نارسایی توجه, فزون کنشیBackground and PurposeThe increasing use of the Internet by students can lead to problems such as addiction and dependence, which can have an adverse effect on their academic and personal achievements. Therefore, this study aimed to compare the effectiveness of self-determination theory (SDT) training and Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on sleep quality and academic hope in students with Internet gaming disorder (IGD) with and without comorbidity of Attention Deficit / Hyperactivity Disorder (ADHD).
MethodThe study was designed as a quasi-experimental pre-test-post-test study with a control group and a follow-up phase. The statistical population consisted of all students aged 12 to 14 years with IGD in Khorramabad in 2019 (N=5200); From which 42 children were selected by purposive sampling method and randomly assigned to two experimental groups (n=28) and one control group (n=14).The instruments used included IGD-20 Test (Pontes et al. 2014), the Child Symptom Inventory-4 (CSI-4; Sprafkin & Gadow, 1994), Academic Hope Scale (AHS, Khormaei & Kamari, 2018) and Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI, Buysse et al, 1989). The intervention groups received 9 two-hour sessions of SDT training (intervention group 1) and ACT (intervention group 2)). Data analysis was performed using analysis of covariance in SPSS26 environment.
ResultsThe results of data analysis showed that in both groups of SDT training and ACT, there was a significant difference between the two stages of post-test and follow-up in sleep quality and academic hope (p <0.0001); Also, by controlling the effect of pretest, the interaction of two variables of group membership and comorbidity of ADHD group in students' academic hope was significant (p <0.0001).
ConclusionSDT training and ACT can both benefit students with Internet gaming disorder and have a significant impact on their sleep quality and academic hope.
Keywords: Self-determination theory training, acceptance, commitment therapy, sleep quality, scademic hope, internet gaming disorder, attention deficit, hyperactivity -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر بهزیستی درمانی بر اضطراب کرونا و سلامت روانشناختی سالمندان بهبودیافته از کرونا انجام شد. این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، سالمندان مراجعه کننده به مراکز و درمانگاه های خدمات بهداشتی شهر ایلام در فصل تابستان سال 1399 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. ابزار پژوهش، مقیاس های اضطراب کرونا و سلامت روانشناختی بودند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر بهزیستی درمانی دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند بهزیستی درمانی به کاهش اضطراب کرونا و افزایش سلامت روانشناختی منجر شد و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز بر اضطراب کرونا و افزایش سلامت روانشناختی تداوم داشت. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش بهزیستی درمانی برای م-داخله های مرتبط با سلامت، به ویژه برای کاهش اضطراب کرونا و بهبود سلامت روانشناختی در سالمندان استفاده کنند.
کلید واژگان: اضطراب کرونا, درمان مبتنی بر بهزیستی درمانی, سلامت روانشناختی, سالمندانThis study aimed to determine the effectiveness of wellbeing-based therapy on Coronavirus Anxiety and mental health in Elderly COVID-19 survivors. This quasi-experimental study was a pre-test, post-test follow-up with a control group. The study population was all the elderly referred to health centers and clinics in Ilam in the summer of 1399. The sample consisted of 50 people who were selected by the purposive sampling method after reviewing the inclusion criteria and were randomly replaced in two equal groups. The research instruments were Corona Anxiety Scales and Psychological Health. The experimental group received ten sessions of 90-minute wellbeing-based therapy, and the control group was placed on a waiting list for training. Data were analyzed by repeated measure analysis. The results showed that well-being therapy led to reduced corona anxiety and increased psychological health, and this effect of the follow-up phase on corona anxiety and Mental health persisted. According to the present study results, therapists and health professionals can use the welfare method for health-related interventions, especially to reduce corona anxiety and improve mental health in the elderly.
Keywords: corona anxiety, Well-being-based therapy, Mental Health, elderly -
مقدمه
اعتیاد به تلفن همراه در کیفیت رابطه والدین با فرزندان اثرات منفی می گذارد. هدف این مطالعه مقایسه و آزمون مدل رابطه علی بهزیستی اجتماعی، خودآگاهی هیجانی با والدین به واسطه اعتیاد به تلفن هوشمند در دانش آموزان تیز هوش بود.
روشجامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش البرز بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 داوطلب ورود به دانشگاه بودند. 372نفر به روش نمونه برداری در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب شدند و به صورت آنلاین به پرسشنامه بهزیستی اجتماعی، پرسشنامه اعتیاد به تلفن هوشمند، پرسشنامه خود آگاهی هیجانی و پرسشنامه کیفیت رابطه با والدین پاسخ دادند.
نتایجبین بهزیستی اجتماعی با اعتیاد به تلفن هوشمند در دانش آموزان تیزهوش رابطه مستقیم وجود دارد. در ادامه، یافته ها نشان داد بین بهزیستی اجتماعی با اعتیاد به تلفن هوشمند در دانش آموزان تیزهوش، رابطه منفی و معنی دار میباشد(0/01 >p و 0/29- = β). بین خودآگاهی هیجانی با اعتیاد به تلفن هوشمند در دانش آموزان تیزهوش رابطه مستقیم وجود دارد. بین خودآگاهی هیجانی با اعتیاد به تلفن هوشمند در دانش آموزان تیزهوش، رابطه منفی و معنی دار می باشد(0/01 > p و 0/15- = β) . مطابق با یافته ها رابطه مستقیم بین کیفیت رابطه با والدین با اعتیاد به تلفن هوشمند در دانش آموزان تیزهوش، منفی و معنی دار میباشد (0/01 > p و 0/13- = β).
نتیجه گیریمی توان با بهبود کیفیت بهزیستی اجتماعی و خود آگاهی هیجانی و افزایش کیفیت رابطه نوجوانان تیز هوش با والدین، اعتیاد به تلفن هوشمند را کاهش داد.
کلید واژگان: اعتیاد به تلفن هوشمند, بهزیستی اجتماعی, خودآگاهی هیجانی, دانش آموزان تیزهوشIntroductionInstant and easy access to smartphones and the internet has become the cause of addiction. Mobile phone addiction has a negative effect on the quality of the relationship between parents and children. The aim of this study was to compare and test the causal relationship model of social well-being, emotional self-awareness with parents due to smartphone addiction in high-intelligence students.
MethodThe statistical population included all high-intelligence students of Alborz province, who volunteered to enter the university in the academic year 2020-2021. 372 people were selected by convenience sampling method through online call and answered online to Social Welfare Questionnaire, Smartphone Addiction Questionnaire (SPAQ), Emotion Awareness Questionnaire (EAQ), and Child-Parent Relationship Scale (CPRS).
ResultsThere was a direct relationship between social welfare and smartphone addiction in high-intelligence students.. Furthermore, the findings showed that there was a negative and significant relationship between social welfare and smartphone addiction in high-intelligence students (p <0.01 and β = -0.29). There was a direct relationship between emotional self-awareness and smartphone addiction in high-intelligence students. There is a negative and significant relationship between emotional self-awareness and smartphone addiction in high-intelligence students. (p <0.01 and β = -0.15). According to the findings, the direct relationship between the quality of the relationship with parents and smartphone addiction in high-intelligence students was negative and significant (p <0.01 and β = -0.13).
ConclusionSmartphone addiction can be reduced by improving the quality of social welfare and emotional self-awareness and increasing the quality of the relationship between high-intelligence students and their parents.
Keywords: Social Well-Being, Emotional Self-Awareness, Quality of Relationship, Parents, Smartphone, Addiction, High-Intelligence Students -
مقدمه
پرستاری به عنوان حرفه ای با استرس شغلی بالا شناخته شده است که تاثیرات زیان باری بر سلامت و میزان بروز توانایی های پرستاران در محیط کار و کاهش کیفیت زندگی کاری آنان دارد. لذا، این مطالعه با هدف ارایه مدل علی کیفیت زندگی کاری بر اساس استرس شغلی و هوش هیجانی با میانجی گری خستگی در پرستاران مجرد انجام گرفت.
روش کارروش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه پرستاران مجرد بیمارستان های شهر اهواز در سال 1399 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 203 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از؛ پرسشنامه جمعیت شناختی، "پرسشنامه کیفیت زندگی کاری"، "مقیاس استرس شغلی پرستاری"، "پرسشنامه هوش هیجانی" و "مقیاس خستگی". ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت.
یافته ها:
نتایج پژوهش نشان داد تمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر هوش هیجانی (039/0 =β و 05/0p) به کیفیت زندگی کاری معنادار شدند. مسیرهای مستقیم استرس شغلی (252/0- =β و 01/0P<) و خستگی (270/0- =β و01/0<p) به کیفیت زندگی کاری، همچنین مسیرهای مستقیم استرس شغلی (413/0=β و01/0<p) و هوش هیجانی (164/0- =β و 05/0p) به خستگی از لحاظ آماری معنی دار بود.مسیرهای غیرمستقیم استرس شغلی (119/0- =β و 01/0<p) و هوش هیجانی (034/0=β و 05/0p) نیز از طریق خستگی با کیفیت زندگی کاری معنادار شدند. نسبت روایی محتوا و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 استفاده شد.
نتیجه گیریبراساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر کیفیت زندگی کاری پرستاران محسوب می شود. پیشنهاد می شود با برنامه ریزی و اجرای مداخلات آموزشی در زمینه استرس شغلی، هوش هیجانی و خستگی قدمی مثبت در جهت افزایش کیفیت زندگی کاری پرستاران برداشته شود.
کلید واژگان: استرس شغلی, هوش هیجانی, کیفیت زندگی کاری, خستگی, پرستارانIntroductionNursing is known as a profession with high job stress that has detrimental effects on health and the incidence of nurseschr('39') abilities in the workplace and reduce their quality of working life. Therefore, this study aimed to provide a causal model of quality of work life based on job stress and emotional intelligence mediated by fatigue in single nurses.
MethodsThe research method was descriptive-correlational. The statistical population consisted of all single nurses in Ahvaz hospitals in 1399 that 203 people were selected as the sample by available sampling method. The research tools were; demographic questionnaire "Quality of Work-Life Questionnaire", "Nursing Job Stress Scale", "Emotional Intelligence Questionnaire" and the Fatigue Scales. The evaluation of the proposed model was performed using the path analysis method.
ResultsThe results showed that all direct routes to the Island of Emotional Intelligence (β = 0.039 and p = 0.05) were significant for quality of work life. Direct paths of job stress (β = -0.225 and P <0.01) and characteristics (β = -0.270 and P <0.01) to quality of work life, as well as direct paths of job stress (β = 0.413 and P <0.01) and emotional intelligence (β = -0.164 and p = 0.05) were statistically significant.Indirect paths of job stress (β = -0.119 and P <0.01) and emotional intelligence (β = 0.034 and p = 0.05) are also significant through quality of life. Content validity and reliability ratios were calculated by Cronbachchr('39')s alpha coefficient. SPSS and AMOS version 24 software were used for data analysis
ConclusionBased on the results of this study, the proposed model has a good fit and is an important step in recognizing the factors affecting the quality of the work-life of nurses. It is suggested that by planning and implementing educational interventions in the field of job stress, emotional intelligence, and fatigue, a positive step be taken to increase the quality of the work-life of nurses.
Keywords: Job stress, emotional intelligence, quality of work life, fatigue, nurses -
مقدمه
پرستاری از جمله مشاغلی است که تنش شغلی در آن رایج است. تنش شغلی سبب مشکلات جسمانی، روان-شناختی، اجتماعی و خانوادگی می شود. لذا، مطالعه حاضر با هدف ارایه الگوی کیفیت زندگی کاری بر اساس تنش شغلی و خوش بینی با میانجی گری خستگی در پرستاران متاهل بیمارستان های شهر اهواز انجام گرفت.
روش کارروش پژوهش حاضر، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه پرستاران متاهل بیمارستان های شهر اهواز در سال 1399 تشکیل دادند. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 202 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با پرسشنامه جمعیت شناختی، "پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری" (Quality of Work Life Questionnaire)، "مقیاس تنش پرستاری" (Nursing Stress Scale)، "آزمون جهت گیری زندگی"(Life Orientation Test) و "مقیاس خستگی" (Fatigue Scales) انجام شد. روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ انجام شد. داده های جمع آوری شده در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 وآموس نسخه 23 استفاده شد.
یافته هاتمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر تنش شغلی به کیفیت زندگی کاری معنادار شدند. مسیرهای غیرمستقیم نیز از طریق خستگی با کیفیت زندگی کاری معنادار شدند (01/0>P).
نتیجه گیریالگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر کیفیت زندگی کاری پرستاران محسوب می شود. توصیه می شود با برنامه ریزی و اجرای مداخلات آموزشی در زمینه تنش شغلی، خوش بینی و خستگی قدمی مثبت در جهت افزایش کیفیت زندگی کاری پرستاران برداشته شود.
کلید واژگان: تنش شغلی, خوش بینی, کیفیت زندگی کاری, خستگیIntroductionNursing is one of the occupations in which job stress is common. Job stress causes physical, psychological, social and family problems. Therefore, the present study aimed to Present a model of quality of work life based on job stress and optimism mediated by fatigue in married nurses of hospitals in Ahvaz.
MethodsThe method of the present study was descriptive-correlation. The statistical population consisted of all married nurses in Ahvaz hospitals in 2019. 202 people were selected as the sample by Convenience sampling method. Data collection with demographic questionnaire, "Quality of Work Life Questionnaire", "Nursing Stress Scale", "Life Orientation Test” and “Fatigue Scales” were performed. Content validity was performed by qualitative method and reliability by internal consistency method by calculating Cronbachchr('39')s alpha coefficient. The collected data were used in SPSS.24 and Amos. 23.
ResultsAll direct paths except the path of job stress became significant to the quality of work life. Indirect routes were also significant through quality of work life fatigue (P <0.01).
ConclusionsThe proposed model has a good fit and is an important step in recognizing the factors affecting the quality of work life of nurses. It is recommended to take a positive step to increase the quality of nurseschr('39') working life by planning and implementing educational interventions in the field of job stress, optimism and fatigue.
Keywords: Job Stress, Optimism, Quality of Work Life, Fatigue -
مقدمه
پرستاران سطوح بالایی از خستگی را تجربه می کنند که اختلال قابل توجهی در عملکرد آنان ایجاد کرده است. بنابراین، می بایست به عوامل پیش بینی کننده ارتقای کیفیت زندگی کاری پرستاران توجه ویژه ای نمود. لذا، این مطالعه با هدف ارایه الگوی کیفیت زندگی کاری بر اساس استرس شغلی و خودکارآمدی با میانجی گری خستگی در پرستاران متاهل بیمارستان های شهر اهواز انجام گرفت.
روش کارروش پژوهش حاضر، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه پرستاران متاهل بیمارستان های شهر اهواز در سال 1399 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 202 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش همزمان با اپیدمی کرونا، طی ماه های اردیبهشت و خرداد در بیمارستان های شهر اهواز از طریق "پرسشنامه جمعیت شناختی"، "پرسشنامه کیفیت زندگی کاری"،"پرسشنامه استرس شغلی"، "پرسشنامه خودکارآمدی" و "مقیاس خستگی" انجام گرفت. روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 24 وAMOS نسخه 23 انجام شد.
یافته هاتمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر استرس شغلی به کیفیت زندگی کاری معنادار شدند. مسیرهای غیرمستقیم نیز از طریق خستگی با کیفیت زندگی کاری معنادار شدند (01/0<P).
نتیجه گیریالگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر کیفیت زندگی کاری پرستاران محسوب می شود. توصیه می شود با برنامه ریزی و اجرای مداخلات آموزشی در زمینه استرس شغلی، خودکارآمدی و خستگی قدمی مثبت در جهت افزایش کیفیت زندگی کاری پرستاران برداشته شود.
کلید واژگان: استرس شغلی, خودکارآمدی, کیفیت زندگی کاری, خستگیIntroductionNurses experience high levels of fatigue that has significantly impaired their functioning. Therefore, special attention should be paid to the predictors of improving the quality of work life of nurses. Therefore, this study was conducted to present a model of quality of work life based on job stress and self-efficacy mediated by fatigue in married nurses of Ahvaz hospitals.
MethodsThe method of the present study was descriptive-correlation. The statistical population consisted of all married nurses in Ahvaz hospitals in 2020. 202 people were selected as the sample by available sampling method. Research data were collected simultaneously with the corona epidemic in May and June in Ahvaz hospitals through "Demographic Questionnaire", "Quality of Work Life Questionnaire ", "Job Stress Questionnaire", "Self-Efficacy Questionnaire" and "Fatigue Scale". Content validity was performed by qualitative method and reliability by internal consistency method by calculating Cronbachchr(chr('39')39chr('39'))s alpha coefficient. The collected data were analyzed using SPSS software version 24 and AMOS version 23.
ResultsAll direct paths except the path of job stress became significant to the quality of work life. Indirect routes were also significant through quality of work life fatigue (P <0.01).
ConclusionThe proposed model has a good fit and is an important step in recognizing the factors affecting the quality of work life of nurses. It is recommended to take positive steps to increase the quality of nurseschr(chr('39')39chr('39')) working life by planning and implementing educational interventions in the field of job stress, self-efficacy and fatigue.
Keywords: Job stress, self-efficacy, quality of work life, fatigu -
پیش بینی قلدری سایبری در دانش آموزان تیز هوش بر اساس کیفیت ارتباط با والدین با نقش میانجی اعتیاد به تلفن هوشمندمجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده، سال نهم شماره 1 (پیاپی 16، بهار و تابستان 1400)، صص 229 -251زمینه و هدف
هدف از این پژوهش، پیشبینی قلدری سایبری در دانشآموزان تیزهوش بر اساس کیفیت ارتباط با والدین بهواسطه اعتیاد به تلفن هوشمند بود.
روش پژوهشجامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشآموزان تیزهوش تهران و البرز است که در سال تحصیلی 1400- 1399 داوطلب ورود به دانشگاه بودند. 372 نفر از این افراد، به روش نمونهبرداری در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب شدند و بهصورت آنلاین (برخط) به پرسش نامه ارزیابی رابطه والد - فرزند، پرسش نامه اعتیاد به تلفن هوشمند، پرسش نامه تجربه قلدری - قربانی سایبری، پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته هانتایج نشان دادند که رابطه مستقیم و معناداری میان کیفیت ارتباط با والدین و اعتیاد به تلفن هوشمند، با قلدری سایبری وجود دارد و بین کیفیت ارتباط با والدین، با اعتیاد به تلفن هوشمند رابطه مستقیم و معناداری برقرار است. همچنین اعتیاد به تلفن هوشمند، نقش واسطه جزیی میان کیفیت رابطه والدین با قلدری سایبری در دانشآموزان تیزهوش دارد.
نتیجه گیریبا توجه به پژوهش انجامشده، میتوان گفت با بهبود کیفیت ارتباط نوجوان با والدین میزان وابستگی و اعتیاد به تلفن هوشمند و بهواسطه آن، رفتارهای قلدری سایبری در دانشآموزان تیزهوش کاهش می یابد.
کلید واژگان: قلدری سایبری, اعتیاد به تلفن هوشمند, کیفیت ارتباط با والدینPredicting Cyber Bullying in Gifted Students Based on Quality of Communication with Parents and Mediating Role of Smartphone AddictionBackground and AimThe aim of this study was to predict cyber bullying in gifted students based on the quality of communication with parents through smartphone addiction. Research
MethodThe statistical population of the study includes all gifted students in Tehran and Alborz who volunteered to enter the university in the academic year 1399-1400. 253 of these individuals were selected by available sampling method through online call and online (online) to the Parent-Child Relationship Assessment Questionnaire, Smartphone Addiction Questionnaire, and Bullying Experience Questionnaire - Cyber Victim. Path analysis method was used to analyze the data.
ResultsThe results showed that there is a direct and significant relationship between the quality of communication with parents and smartphone addiction with cyber bullying and there is a direct and significant relationship between the quality of communication with parents and smartphone addiction. Smartphone addiction also plays a partial mediator between the qualities of the parent-cyber bullying relationship in gifted students.
ConclusionAccording to the research, it can be said that by improving the quality of adolescent communication with parents, the rate of dependence and addiction to smartphones and through it, cyber bullying behaviors in gifted students is reduced.
Keywords: Cyber bullying, Smartphone addiction, Quality of communication with parents -
پزمینه و هدف
افسردگی یکی از شایع ترین اختلال های روانی در سراسر جهان به شمار می رود و به عنوان یکی از پیامدهای محیطهای کاری پر تنش از جمله بیمارستان گزارش شده است . مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت رژیم غذایی با افسردگی در کارکنان بیمارستان بقیه الله اعظم (عج) تهران انجام شد.
روش هااین مطالعه مقطعی با مشارکت100 نفر از پرسنل زن شاغل در بیمارستان بقیه الله الاعظم (عج) تهران با میانگین سنی 98/7±28/37 و میانگین نمایه توده بدن 27/4±54/26 انجام شد. علایم افسردگی توسط پرسشنامه افسردگی بک-2 (Beck Depression Inventory-II) ارزیابی گردید. جهت ارزیابی کیفیت رژیم غذایی از پرسشنامه بسامد خوراک و شاخص Healthy Eating Index (HEI) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Nutritionist4 و SPSS و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معنی دار، کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد.
نتایجیافته های مطالعه نشان داد که میانگین و انحراف معیار امتیاز افسردگی در افراد تحت مطالعه 7/7±71/11 بود. میانگین و انحراف معیار شاخص HEI در زنان تحت مطالعه 1/8±5/64 محاسبه گردید. ضریب همبستگی کیفیت رژیم غذایی و افسردگی در کارکنان 592/0- بدست آمد که در سطح 01/0 معنادار بود.
بحث و نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد کیفیت رژیم غذایی اثر معناداری و معکوسی بر افسردگی کارکنان دارد. مطالعات بیشتر، به خصوص از نوع آینده نگر، برای تایید این یافته ها در جوامع نظامی مورد نیاز است
کلید واژگان: افسردگی, کیفیت رژیم غذایی, پرستارانBackground and AimDepression is one of the most common mental disorders worldwide and has been reported as a consequence of stressful work environments including hospitals. The aim of this study was to investigate the relationship between diet quality and depression in Baqiyatallah Al-Azam Hospital staff in Tehran, Iran.
MethodsThis cross-sectional study was performed with the participation of 100 female staff working in Baqiyatallah Al-Azam Hospital in Tehran with mean age of 37.28 ± 7.98 years and mean body mass index of 26.54±4.27 kg/m2. Depression symptoms were assessed using the Beck Depression Inventory-II questionnaire. Food frequency questionnaire and Healthy Eating Index (HEI) were used to assess the quality of the diet. Nutritionist 4, SPSS software and Pearson correlation coefficient were used for data analysis. The significant level was considered less than 0.05.
ResultsThe findings of the study revealed that the mean and standard deviation of depression score in the subjects was 11.71±7.7. The mean and standard deviation of HEI index in women under study was 64.5±8.1. The correlation coefficient between diet quality and depression in employees was -0.592, which was significant at the level of 0.01.
ConclusionThe results of the study showed that the quality of diet has a significant and inverse effect on employee depression. Further studies, especially prospective ones, are needed to confirm these findings in military communities.
Keywords: Depression, Diet quality, Nurses -
هدف از انجام این پژوهش بررسی پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس سبک های یادگیری خودتنظیمی، راهبردهای فراشناخت و جهت گیری هدف-پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بوده است. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود. بدین منظور از بین جامعه مذکور تعداد 400 نفر (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه سبک های یادگیری خودتنظیمی پنتریج و دی گروت (1990) و فراشناخت انیل و عابدی (1997)، مقیاس جهت گیری هدف-پیشرفت پرسشنامه میگلی و همکاران (2000) و خودکارآمدی تحصیلی اوون و فرانمن (1988) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد و نتایج نشان داد بین مولفه های سبک های یادگیری خودتنظیمی (تکرار و مرور، یادداشت برداری، خلاصه نویسی، سازمان دهی، درک مطالب)، راهبردهای فراشناخت (برنامه ریزی، تلاش و پشتکار) و مولفه های جهت گیری هدف-پیشرفت (اهداف تسلط، اهداف عملکرد-رویکرد و اهداف عملکرد-اجتناب) با خودکارآمدی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل داده از روش رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین به ترتیب اهداف تسلط، اهداف عملکرد-رویکرد و اهداف عملکرد-اجتنابی پیش بینی کننده های مناسبی برای متغیر ملاک خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان می باشند
کلید واژگان: سبک های یادگیری خودتنظیمی, راهبردهای فراشناخت, جهت گیری هدف-پیشرفت, خودکارآمدی تحصیلی, دانشجویانThe purpose of this study was to determine the prediction of academic self-efficacy based on self-regulated learning strategies, metacognition strategies and goal-progress orientation in students of Islamic Azad University branch Ahvaz. This research is correlational. For this purpose, the community of students, 400 people (180 boys and 180 girls) was selected based on stratified random sampling. The tool for collecting data in this research is through autonomous learning strategies questionnaire Pentrej and De Grote (1990), metacognition of O’neill and Abedi (1997), the scale of the goal-progress orientation Megli et al. (2000) and Owen and Franman's academic self-efficacy questionnaire (1988). Pearson correlation and regression analysis Multiple was used, and the results showed between the components of the self-regulated learning strategies (Repeat and review, note writing, abstracts, organizing, Comprehension of material), metacognitive strategies (planning, effort and perseverance) and the components of the goal-progress orientation (goals of mastery, performance-approach objectives and performance-avoidance goals) There is a meaningful relationship with academic self-efficacy. Also, analyze data from the regression method showed that among the predictor variables in the order of objectives of mastery, performance-approach objectives, and performance-avoidance objectives the proper predictors for the variable of academic self-efficacy criterion in students.
Keywords: Self-regulated learning strategies, Metacognition, Goal-progress orientation, Academic self-efficacy, Student -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تصور از خدا در رابطه بین مقابله مذهبی و امید به زندگی در بیماران قلبی و عروقی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه مردان با بیماران قلبی - عروقی که در سال 1396 به منظور انجام درمان و معاینات مربوطه به قسمت قلب و عروق بیمارستان گنجویان دزفول مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر مرد انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس امید به زندگی اشنایدر و همکاران(1991) ، مقیاس تصور از خدا (GIS)، و مقیاس مقابله مذهبی فرم کوتاه پارگامنت و همکاران(2011) بود. جهت تحلیل داده ها ازماتریس ضریب همبستگی و روش تحلیل مسیر استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. به طور کلی، یافته های حاصل از ضرایب همبستگی و معادلات رگرسیونی حکایت از آن داشت که بین سه متغیر تصور از خدا، مقابله مذهبی و امید به زندگی ارتباط معنی دار وجود داشت و میزان امید به زندگی بر اساس تصور از خدا ومقابله مذهبی مثبت و منفی قابل پیش بینی بود. همچنین ضرایب مستقیم و غیر مستقیم استاندارد شده مدل مفهومی نشان داد که متغیرهای پیش بین هم بصورت مستقیم و هم بصورت غیر مستقیم بر امید به زندگی بیماران قلبی عروقی قابلیت پیش بینی دارند. بنابراین ارائه مراقبت کل نگر و توجه به نیازهای معنوی و معنویت بیماران قلبی و عروقی درکنار نیازهای جسمی توصیه می شود
کلید واژگان: تصور از خدا, مقابله مذهبی, امید به زندگی, بیماران قلبی و عروقیThe present research aimed to investigate the mediating role of God's image in the relationship between religious coping and life expectancy in cardiovascular patients. The statistical population of the present study comprised all the male cardiovascular patients who referred to the department of cardiology and the coronary artery of Dezful Hospital in 2017. The sample of 100 men was selected using convenience sampling method. The research tools included the Scale of Life Expectancy (1991), God's Imagination Scale (GIS), and the Religious Coping Scale (2011). Data analyzing examine the correlation coefficient and path analysis method done by SPSS and LISREL software. The results of the correlation coefficients and regression equations show that there was a significant relationship between three variables of the image of God, religious coping and life expectancy. Moreover, the levels of life expectancy were predictable by the image of God and the positive and negative religious coping. Also, the standardized direct and indirect coefficients of the conceptual model showed that the predictive variables predict the life expectancy of cardiovascular patients, directly and indirectly. Therefore, it is recommended to provide the holistic care and to devote attention to the spiritual needs as well as the physical needs of cardiovascular patients
Keywords: Image of God, Religious Coping, Life Expectancy, Cardiovascular Patients -
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل زمینه ساز فرسودگی زناشویی در بافت اجتماعی-فرهنگی شهر کرج انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری تعداد 17 مرد و زن از واجدین شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون ارائه شده توسط اشتراوس و کربین انجام شد. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در کدگذاری باز، منجر به شناسایی 247 کد ثانویه، 30 مفهوم، 9 مقوله و 3 طبقه کلی شامل عوامل فردی، زوجی و بافتی شد. نتایج نشانگر این است که کاهش صمیمیت، مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. ویژگی های شخصیتی ناسازگار جزء شرایط علی و شناخت ذهنی ناکارآمد جزء شرایط زمینه ای در فرسودگی زناشویی است. به علاوه، عوامل فشارزای بیرونی و تجارب استرس زا در زیر شرایط مداخله گر قرار گرفت. نتایج نشان داد که به کارگیری راهبردهایی از قبیل نبود رفتارهای مراقبتی، تعامل منفی و کمبود شور و هیجان زوجی به پیامدهایی همچون رکود و نبود رشد و بالندگی و درنهایت فرسودگی زناشویی منجر شد.کلید واژگان: فرسودگی زناشویی, عوامل فردی, عوامل زوجیThe present research aimed to investigate the underlying factors of couple burnout in the socio-cultural context of Karaj City. The qualitative study employed grounded theory method. Hence, the required data were collected using purposive sampling and semi-structured interview that continued until the theoretical saturation and the selection of 17 individuals. To achieve the factors, data analysis was carried out using the techniques provided by Strauss and Corbin, which included coding the concepts and shaping a theory. Open coding of the obtained data led to the identification 247 constructed codes, 30 concepts, 9 sub-categories and 3 main categories including individual, marital and contextual factors. External stressful factors and stressful experiences were subjected to intervening conditions. Incompatible personality features is the casual condition for couple burnout. The decrease of intimacy is considered as the central factor while lack of passion and interest, lack of caring behaviors, negative interaction, ineffective cognition, lack of personal and couple growth and lack of positive emotions are among the casual conditions for couple burnoutKeywords: Marital burnout, Individual Factors, Marital Factors
-
مقدمهخود کشی در تمام فرهنگ ها و دوره ها وجود داشته است و برای فرد، خانواده و جامعه مصیبت بار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک و روان درمانی یکپارچه توحیدی در افراد اقدام کننده به خود کشی بود.مواد و روش هانمونه پژوهش شامل40 نفر زن و مرد با اقدام به خود کشی نا موفق ( از سال 1394 به بعد) بود، لیست این افراد با همکاری بهزیستی شهرستان آبدانان تهیه و به صورت تصادفی به سه گروه روان درمانی یکپارچه توحیدی (13 نفر)، رفتار درمانی دیالکتیک (13نفر) و گروه کنترل (14نفر) تقسیم شدند. مداخله برای گروه اول با استفاده از مدل روان درمانی یکپارچه توحیدی و برای گروه دوم با استفاده از مدل رفتار درمانی دیالکتیک بود. شرکت کننده های سه گروه قبل از مداخله، پایان مداخله و 3 ماه پس از پایان مداخله ( پیگیری ) توسط مقیاس های افکار خود کشی بک و مقیاس تنظیم شناختی هیجان ارزیابی شدند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس دو راهه با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل گردید.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد در مرحله بعد از مداخله و مرحله پیگیری دو گروه آزمایش یعنی رفتار درمانی دیالکتیک و روان درمانی یکپارچه توحیدی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند. در پایان دوره مداخله، روان درمانی یکپارچه توحیدی نسبت به رفتار درمانی دیالکتیک و گروه کنترل در متغیر های افکار خودکشی اثر بخشی بیش تری را نشان داد، اما رفتار درمانی دیالکتیک نسبت به درمان یکپارچه توحیدی در متغیر تنظیم شناختی هیجان اثر بخشی بیش تری را نشان داد.بحث و نتیجه گیرییافته های این پژوهش از تقویت اثربخشی روان درمانی با ظرفیت های فرهنگی و آموزه های دینی حمایت می کند.کلید واژگان: روان درمانی یکپارچه توحیدی, رفتار درمانی دیالکتیک, افراد اقدام کننده به خود کشیIntroductionSuicide has occurred in all cultures and periods and is a catastrophe for the individual, family, and society. The purpose of this study was to compare the effectiveness of dialectical behavioral therapy and monotheistic psychotherapy among suicidal subjects.Materials and MethodsThe sample consisted of 40 men and women with unsuccessful suicide attempts (since 2015), a list of these individuals was prepared in collaboration with the welfare organization of the city of Abdanan and randomly they were divided into three groups: monotheistic psychotherapy (13 people), behavior Dialectic treatment (13 people), and control group (14 people). Intervention for the first group was based on the monotheistic integrated psychotherapy model and for the second group dialectical behavioral therapy model was used. Participants in the three groups were evaluated before intervention, at the end of intervention, and 3 months after the end of intervention (follow up) by Beck Suicidal Thoughts Scales and Emotional Cognitive Scale. Data were analyzed by repeated measure ANOVA and multivariate analysis of variance.
Findings: The results showed that there was a significant difference between the two experimental groups, dialectic behavioral therapy, and monotonous psychotherapy in the post-interventional and follow-up stages compared to the control group. At the end of the intervention period, unified monotheistic psychotherapy was more effective than dialectical behavioral therapy and control group in suicidal ideation variables, but dialectical behavioral therapy was more effective in treating cognitive emotional regulation than monotonous treatment.
Discussion &ConclusionsThe findings of this study support the effectiveness of psychotherapy with cultural capacities and religious teachings.Keywords: Integrated psychotherapy, Dialectic behavioral therapy, Suicide attempters -
زمینهخلاقیت را توانایی انسان در تفکر، استنباط، حل مسئله و توسعه فرایندهای فکری تعریف کرده اند. از جمله سازه هایی که بر خلاقیت دانشجویان تاثیر معناداری دارد قدرت تحمل ابهام و جو عاطفی خانواده است.هدفاین مقاله درصدد است تا رابطه بین قدرت تحمل ابهام و جو عاطفی خانواده دانشجویان را با خلاقیت آنان بررسی کند.روشطرح آن از نوع توصیفی است که با هدفی کاربردی و به روش همبستگی انجام شده است. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های عابدی (1363) و نودرگاه فرد (1373) و لین (1993) استفاده شد. جامعه تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آبدانان تشکیل دادند که از میان آنان تعداد 304 دانشجو به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند؛ داده های به دست آمده با روش های همبستگی و رگرسیون تحلیل شد.یافته هانتایج نشان داد که رابطه قدرت تحمل ابهام و جو عاطفی خانواده با خلاقیت شناختی به ترتیب 41/0، 22/0 است و در مجموع 21 درصد از واریانس خلاقیت شناختی را تبیین می کنند.نتیجه گیریمهم ترین نتیجه تحقیق حاضر این است که با قدرت تحمل ابهام و جو عاطفی خانواده دانشجویان می توان خلاقیت آنان را افزایش داد.
کلید واژگان: خلاقیت شناختی, قدرت تحمل ابهام, جو عاطفی خانوادهBackgroundThe ability of human creativity in thinking, reasoning, problem solving and intellectual development processes have defined. Among the structures that have significant impact on student creativity, tolerance for ambiguity and emotional atmosphere of the family are of great significance. This article sought to explore the relationship between tolerance for ambiguity and emotional family atmosphere that examined students with their creativity.MethodThis was a descriptive and correlation with the target application was conducted. To measure the variables of Abedi (1985) and Nodargahfard (1995) and Lin (1993) was used. Research community, all students of Islamic Azad University of Abadan form of which 304 students were selected by cluster analysis using correlation and regression analysis were obtained.ConclusionThe results of the present study are that the family emotional climate of tolerance for ambiguity and students can increase their creativity.Keywords: Cognitive creativity, Tolerance for ambiguity, Emotion, Family atmosphere
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.