دکتر مجید باقرزاده خواجه
-
هدف اصلی تحقیق حاضر ارایه مدل شکل گیری رفتار بوتلگینگ کارکنان و تاثیر آن بر بهبود عملکرد مدیریتی با نقش میانجی مدیریت دانش سازمانی بود. این تحقیق از نظر روش، توصیفی پیمایشی (از نوع مقطعی) می باشد و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع در زمره تحقیقات اکتشافی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران و کارشناسان شرکت سایپا می باشد که نمونه ای به حجم 256 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی هر یک از ابزار سنجش از طریق آزمون های آماری به تایید رسیده است. نتایج تحلیل ها نشان داد عوامل موثر بر شکل گیری رفتار بوتلگینگ کارکنان شامل عوامل فردی (ضعف در بیان ایده ها، عدم تناسب ایده با فعالیت کاری، سطح آگاهی پایین فرد، تجارب منفی، تمایل به حفظ ایده فردی، عمل گرایی ضعیف، شخصیت و تیپ درون گرای فرد، عدم اعتماد به مدیران و سرپرستان، ترس از سرقت ایده، علاقه و انگیزش پایین فرد به رهیافت پیشرفت، عدم تناسب ایده با نیاز سازمان، ریسک گریزی فردی) و عوامل سازمانی (فرهنگ محافظه کار سازمانی، عدم دسترسی به منابع، ساختار بروکراتیک سازمان، نظارت و کنترل سازمانی، تفویض اختیار و استقلال پایین کاری، جریان ضعیف اطلاعات در سازمان، جو سازمانی، عدم حمایت مدیران از ایده های نو، فرهنگ فردگرایی در سازمان، ضعف سیستم پاداش در سازمان، عدم وجود تیمهای سازمانی، مدیریت ضعیف دانش در سازمان، فقدان منابع تکنولوژیکی و آزمایشگاهی در سازمان، سبک مدیریت سازمان، مهارت و دانش پایین مدیریت سازمان) می باشد.
کلید واژگان: رفتار بوتلگینگ کارکنان, عملکرد مدیریتی, مدیریت دانش سازمانی.The main purpose of this study was to present a model for the formation of employee bootlegging behavior and its effect on improving managerial performance with the mediating role of organizational knowledge management. In terms of method, this research is descriptive-survey and in terms of purpose is applied research and in terms of type is exploratory research. The statistical population is managers and experts of Saipa company a sample of 256 people were selected by simple random sampling and studied. Interviews and questionnaires were used to collect data. The results of the analysis showed that the factors affecting the formation of employees' bootlegging behavior include individual factors (weakness in expressing ideas, incompatibility of ideas with work activity, low level of personal awareness, negative experiences, tendency to retain individual ideas, poor pragmatism, personality and introverted type). Lack of trust in managers and supervisors, fear of idea theft, low interest and motivation in the approach to progress, incompatibility of the idea with the needs of the organization, individual risk aversion) and organizational factors (organizational conservative culture, lack of access to resources, bureaucratic structure, supervision And organizational control, delegation of authority and independence of work, poor flow of information in the organization, organizational climate, lack of support of managers for new ideas, culture of individualism in the organization, weak reward system in the organization, lack of organizational teams, poor knowledge management in the organization, lack Technological and laboratory resources in the organization, organizational management style, low management skills and knowledge of the organization).
Keywords: Bootlegging Behavior, Management Performance, Organizational Knowledge Management -
هدف
هدف از این پژوهش، طراحی یک مدل ائتلاف های استراتژیک و بررسی تاثیر آن بر عملکرد استارتاپ هایی با ماموریت اجتماعی در صنعت خودروسازی سبک است.
روش شناسی:
این پژوهش با روش کمی و استفاده از یک نمونه 15 نفری از مدیران عالی صنعت خودروسازی ایران انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای با مقیاس لیکرت 5 نقطه ای بود که با روش نمونه گیری خوشه ای به مدیران ارائه شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS استفاده شد. ضریب تاثیر و ضریب معناداری مسیرهای فرضیه ها به عنوان معیارهای ارزیابی روابط میان متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که ائتلاف های استراتژیک تاثیر مستقیم و مثبتی بر عملکرد شرکت ها دارند (ضریب تاثیر 0.673). همچنین، مرحله توسعه شرکت رابطه میان ائتلاف های استراتژیک و عملکرد را تعدیل می کند (ضریب تاثیر 0.404). شرکت هایی که در حوزه نوآوری اجتماعی فعالیت می کنند، عملکرد بهتری دارند (ضریب تاثیر 0.487). همچنین، شرکت های بزرگ تر عملکرد بهتری نسبت به شرکت های کوچک تر دارند (ضریب تاثیر 0.488).
نتیجه گیریپژوهش نشان داد که ائتلاف های استراتژیک می توانند به طور قابل توجهی عملکرد شرکت های نوپا با ماموریت اجتماعی را بهبود بخشند. شرکت هایی که در مراحل توسعه بیشتری قرار دارند و نیز اندازه بزرگ تری دارند، از این ائتلاف ها بهره مندی بیشتری دارند. نوآوری های اجتماعی نیز به عنوان یکی از عوامل موثر در بهبود عملکرد شرکت ها شناخته شد. از این رو، ائتلاف های استراتژیک به عنوان ابزاری کلیدی برای دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی در صنعت خودروسازی سبک پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: ائتلاف استراتژیک, نوآوری اجتماعی, عملکرد شرکت, استارتاپ, صنعت خودروسازیObjectiveThe objective of this study was to design a model of strategic alliances and examine their impact on the performance of startups with a social mission in the light automotive industry.
MethodologyThis research was conducted using a quantitative approach with a sample of 15 senior managers from Iran’s automotive industry. Data were collected using a Likert-scale questionnaire, and cluster sampling was applied to select the participants. Structural equation modeling (SEM) and SPSS software were used to analyze the data. The impact coefficients and significance coefficients of the hypotheses' paths were examined to assess the relationships among the variables.
FindingsThe results showed that strategic alliances have a direct and positive effect on company performance (impact coefficient: 0.673). Moreover, the stage of company development moderates the relationship between strategic alliances and performance (impact coefficient: 0.404). Companies engaged in social innovation demonstrated better performance (impact coefficient: 0.487). Additionally, larger companies were found to perform better than smaller ones (impact coefficient: 0.488).
ConclusionThe study concluded that strategic alliances significantly improve the performance of startups with a social mission. Companies at more advanced stages of development and larger companies benefit more from these alliances. Social innovation was also identified as a critical factor in enhancing company performance. Thus, strategic alliances are recommended as a key tool for achieving both economic and social objectives in the light automotive industry.
Keywords: Strategic Alliance, Social Innovation, Company Performance, Startup, Light Automotive Industry -
هدف
سازمان ها در هر بخشی که باشند با محیطهای عملیاتی پیچیده با ریسک های پویا مواجه هستند. این محیط های پیچیده، سازمان ها را مجبور می کنند تا به این بیندیشند که چگونه می توانند ریسک عملیاتی وتاب آوری فرایندهای حیاتی کسب و کار و خدمات را مدیریت کنند. با توجه به نقش مهم صنعت بانکداری در ثبات و پیشبرد اهداف اقتصادی و شرایط فعلی کشور ، تاب آور سازی این صنعت در برابر تغییرات، تحولات و تهدیدات محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:
استراتژی این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی و کمی (روش آمیخته) است. در بخش کیفی مدل پارادایمی توسعه ظرفیت تاب آوری در صنعت بانکداری از طریق مصاحبه با چندی از نخبگان و صاحب نظران با روش داده بنیاد طراحی شد. جامعه آماری کیفی پژوهش، مدیران اجرایی و اعضا هیات علمی دانشگاه می باشد. برای انتخاب نمونه، از نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی استفاده شد که بر اساس قاعده اشباع با انجام 15 مصاحبه این مهم حاصل شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراوس و کوربین (1990) و با نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل و کدگذاری شد. در بخش کمی بر اساس مدل پارادایمی سوالات پرسشنامه محقق ساخته با 52 گویه در بین نمونه 80 نفری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از جامعه مدیران بانکی بانک ملی استان آذربایجانشرقی توزیع شد و از تحلیل عاملی تاییدی به منظور تایید
کلید واژگان: تاب آوری سازمانی, عوامل تاب آوری, تحلیل عاملی تاییدی, صنعت بانکداریTarget: Organizations in any sector are faced with complex operational environments with dynamic risks. These complex environments force organizations to consider how they can manage operational risk and the resilience of critical business processes and services. Considering the important role of the banking industry in the stability and promotion of the economic goals and current conditions of the country, making this industry resilient against changes, developments and environmental threats is of particular importance. Design/Methodology/Approach: The strategy of this research is applied in terms of purpose and of the type of qualitative and quantitative research (mixed method). In the qualitative part, a paradigmatic model of resilience capacity development in the banking industry was designed through interviews with some elites and experts using the Foundation's data method. The qualitative statistical population of the research is the executive directors and academic staff members of the university. To select the sample, purposeful and snowball sampling was used, which was achieved by conducting 15 interviews based on the saturation rule. Data were analyzed and coded using Strauss and Corbin (1990) coding method and MAXQDA 2020 softwa
Keywords: Organizational Resilience, Resilience Factors, Confirmatory Factor Analysis, Banking Industry -
هدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزش آفرینی پایدار در زنجیره های تامین صنعت نفت و گاز ایران است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابتدا با مرور نظام مند سه مرحله ای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با رویکرد کیفی تحلیل مضمون از داخل اسناد مزبور استخراج شد. بر همین اساس، ابتدا با جستجوی پایگاه های علمی معتبر، 1103 سند مشخص شد که در طی سه بار غربال بر اساس ارتباط عنوان، چکیده و بررسی متن کامل با رویکرد مرور نظام مند، به 62 فقره سند تقلیل یافت و بعنوان نمونه کیفی لحاظ گردید. یافته های تحلیل محتوای مضمونی پس از بررسی روایی و پایایی در 9 مضمون کلان و 50 مضمون فرعی از میان 850 فقره مشاهدات در قالب کدهای باز و در چندین مرحله بازبینی استخراج شد. در بخش کمی، مدل مضامین حاصل شده در گام قبلی به صورت پرسش نامه تنظیم و پس از بررسی روایی و پایایی مابین متخصصین فعال در زمینه صنعت نفت و گاز توزیع شده است. پس از گردآوری داده ها، مدل کیفی با رویکرد آماری تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی و تایید شد. ابعاد مدل مزبور عبارتند از: کیفیت راهبری، قابلیت های زیربنایی، ساختاری و سازماندهی، ارزیابی و بازخوردگیری، کیفیت ارتباطات، کیفیت منابع، تسهیل کننده های مدیریت دانشی، آگاهی و حمایت اجتماعی، توانایی یکپارچه سازی فرایندها بین عوامل و اجزای زنجیره و تسهیل کننده های ارتقای پایداری در زنجیره. نهایتا بر مبنای یافته ها پیشنهادهای تحقیق ارائه شده است.
کلید واژگان: ارزش آفرینی پایدار پایدار, زنجیره تامین پایدار, صنعت نفت و گاز, صنعت نفت و گاز ایرانThe purpose of this study is to design a model of key factors of sustainable value creation in the supply chains of Iran's oil and gas industry. This research is fundamental and in terms of method, it is combined (qualitative and quantitative). First, with a three-stage systematic review of the scientific documents, the content model was extracted from the mentioned documents with the qualitative approach of analyzing the content. Based on this, first by searching the reliable scientific databases, 1103 documents were identified, which were reduced to 62 documents during three times of screening based on the relevance of the title, abstract and full text review with a systematic review approach and considered as a qualitative sample. became The findings of the thematic content analysis were extracted after validity and reliability in 9 major themes and 50 sub-themes from among 850 observation items in the form of open codes and in several stages of review. In the quantitative part, the model of subjects obtained in the previous step has been organized in the form of a questionnaire and distributed among the specialists active in the field of oil and gas industry after checking the validity and reliability. After collecting the data, the qualitative model was evaluated and confirmed with the statistical approach of confirmatory factor analysis. The dimensions of the mentioned model are: quality of leadership, infrastructural, structural and organizational capabilities, evaluation and feedback, quality of communication, quality of resources, facilitators of knowledge management, awareness and social support.
Keywords: factors of sustainable sustainable value creation, sustainable supply chain, oil, gas industry, Iran's oil -
هدف
هدف این پژوهش طراحی مدل راهبردهای برون رفت از شرایط رکود و احیای بنگاه های صنعتی فعال در صنعت قطعه سازی ایران بوده است.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع توسعه ای-کاربردی بوده و رویکردی ترکیبی (کیفی و کمی) دارد. بخش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون و تحلیل های کمی برای اعتبارسنجی مدل کیفی و با استفاده از رویکرد آماری تحلیل عاملی تاییدی انجام شده است. مدل کیفی بر اساس انجام 18 مورد مصاحبات نیمه ساختاریافته از خبرگان دانشگاهی، صنعتی و حاکمیتی در زمینه تحقیق و تا دستیابی به کفایت نظری انجام شده است. اعتبار یافته های بخش کیفی با استفاده از رویکرد مثلث سازی، بررسی کیفی روایی سازه ها و نظرات داوران بیرونی تایید شده است. جامعه تحقیق بخش کمی نیز شامل تمامی روسا و مدیران ارشد شرکت های قطعه سازی خودرو مستقر در شمال غرب کشور بوده است که نمونه آماری از میان آن ها به صورت تصادفی نسبی و به تعداد 360 نفر انتخاب شده است. پرسش نامه بر اساس اعتبارسنجی مدل کیفی تشکیل و پس از بررسی و تایید روایی و پایایی با رویکردهای محتوایی و بررسی سازگاری درونی مابین نمونه آماری توزیع شد.
یافته هایافته های نهایی در قالب راهبردهای برون رفت از رکود برای بنگاه های قطعه سازی در قالب 63 مفهوم اصلی، 11 مقوله فرعی و 3 مقوله کلی تحت عناوین: "راهبردهای درگیر با منابع و عوامل درون بنگاهی"، "راهبردهای سطح زنجیره در خروج از شرایط رکود (میان بنگاهی)" و "راهبردهای حمایت محور در سطح حاکمیتی و عاملین کلان برون بنگاهی"بخش بندی و جمع بندی شده است.
کلید واژگان: شرایط رکود, بنگاه های صنعتی فعال, قطعه سازیThis research aimed to design a model of exit strategies from stagnation and turnover of industrial enterprises active in Iran's auto parts manufacturing industry.
MethodologyThis research is developmental-applied and has a mixed approach (qualitative and quantitative). The qualitative part has been carried out using the thematic analysis approach and quantitative analysis to validate the qualitative model and using the statistical approach of confirmatory factor analysis. The qualitative model is based on conducting 18 semi-structured interviews with academic, industrial and governmental experts in The field of research that has been carried out until reaching theoretical adequacy. The validity of the findings of the qualitative section has been confirmed by using the triangulation approach, the qualitative review of construct validity, and the opinions of external judges. The research community of the quantitative part also included all the heads and senior managers of the automobile parts manufacturing companies located in the northwest of the country, and the statistical sample was selected from among them by relative randomness and in the number of 360 people. The questionnaire was created based on the validation of the qualitative model. After checking and confirming the validity and reliability with content approaches and checking the internal consistency among the statistical sample, it was distributed.
FindingsThe final findings in the form of strategies to get out of the recession for component companies in the form of 63 main concepts, 11 subcategories and 3 general categories under the headings: "Strategies involving resources and internal factors", "Strategies at the chain level to get out of recession (inter-firm)" and "support strategies focused on the governance level and macro factors outside the firm" were divided and summarized.
Keywords: Designing Strategies, Get Out Of Stagnation, Turnaround For Industrial Enterprises -
هدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزش آفرینی پایدار در زنجیره های تامین صنعت نفت و گاز ایران با تاکید بر بازاریابی اسلامی است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابتدا با مرور نظام مند سه مرحله ای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با رویکرد کیفی تحلیل مضمون از داخل اسناد مزبور استخراج شد. بر همین اساس، ابتدا با جستجوی پایگاه های علمی معتبر، 1103 سند مشخص شد که در طی سه بار غربال بر اساس ارتباط عنوان، چکیده و بررسی متن کامل با رویکرد مرور نظام مند، به 62 فقره سند تقلیل یافت و بعنوان نمونه کیفی لحاظ گردید. یافته های تحلیل محتوای مضمونی پس از بررسی روایی و پایایی در 9 مضمون کلان و 50 مضمون فرعی از میان 850 فقره مشاهدات در قالب کدهای باز و در چندین مرحله بازبینی استخراج شد. در بخش کمی، مدل مضامین حاصل شده در گام قبلی به صورت پرسش نامه تنظیم و پس از بررسی روایی و پایایی مابین متخصصین فعال در زمینه صنعت نفت و گاز توزیع شده است. پس از گردآوری داده ها، مدل کیفی با رویکرد آماری تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی و تایید شد. ابعاد مدل مزبور عبارتند از: کیفیت راهبری، قابلیت های زیربنایی، ساختاری و سازماندهی، ارزیابی و بازخوردگیری، کیفیت ارتباطات، کیفیت منابع، تسهیل کننده های مدیریت دانشی، آگاهی و حمایت اجتماعی، توانایی یکپارچه سازی فرایندها بین عوامل و اجزای زنجیره و تسهیل کننده های ارتقای پایداری در زنجیره. نهایتا بر مبنای یافته ها پیشنهادهای تحقیق ارائه شده است.کلید واژگان: عوامل کلیدی ارزش آفرینی پایدار پایدار, زنجیره تامین پایدار, صنعت نفت و گاز, صنعت نفت و گاز ایران. The purpose of this study is to design a model of key factors of sustainable value creation in the supply chains of Iran's oil and gas industry. This research is fundamental and in terms of method, it is combined (qualitative and quantitative). First, with a three-stage systematic review of the scientific documents, the content model was extracted from the mentioned documents with the qualitative approach of analyzing the content. Based on this, first by searching the reliable scientific databases, 1103 documents were identified, which were reduced to 62 documents during three times of screening based on the relevance of the title, abstract and full text review with a systematic review approach and considered as a qualitative sample. became The findings of the thematic content analysis were extracted after validity and reliability in 9 major themes and 50 sub-themes from among 850 observation items in the form of open codes and in several stages of review. In the quantitative part, the model of subjects obtained in the previous step has been organized in the form of a questionnaire and distributed among the specialists active in the field of oil and gas industry after checking the validity and reliability. After collecting the data, the qualitative model was evaluated and confirmed with the statistical approach of confirmatory factor analysis. The dimensions of the mentioned model are: quality of leadership, infrastructural, structural and organizational capabilities, evaluation and feedback, quality of communication, quality of resources, facilitators of knowledge management, awareness and social support.Keywords: Key factors of sustainable sustainable value creation, sustainable supply chain, Oil, Gas Industry, Iran's oil, gas industry
-
سیاست گذاران در حال حاضر شروع به مطالعه بر روی شایستگی های مورد نیاز یک سیستم مبتنی بر حمایت از کارآفرینی با رشد بالا نموده اند. یک رویکرد در حال ظهور تمرکز بر اکوسیستم های کارآفرینی است. بر همین اساس هدف این تحقیق تعیین روابط علی از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی به منظور توسعه صنعتی با استفاده از ISM می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی بوده و نمونه آماری این تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 143 نفر در بخش تاییدی و 15 نفر خبره در بخش الگوی ساختاری- تفسیری (ISM) انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده که پس از تایید روایی و پایایی در بین اعضای نمونه آماری تحقیق توزیع شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی تاییدی و الگوی ساختاری- تفسیری استفاده شده است. نتایج بررسی های نشان می دهد که بازارهای قابل دسترسی شامل بازار داخلی و بازار بین المللی در سطح اول قرار داشته و برای دستیابی به این بازارها بایستی اساس و پایه اکوسیستم کارآفرینی مانند بودجه و مالی، دانشگاه ها به عنوان کاتالیزورها، سرمایه فکری و نیروی کار، آموزش و پرورش و پشتیبانی فرهنگی تقویت شود.
کلید واژگان: ISM, روابط علی, اکوسیستم کارآفرینی, توسعه صنعتیToday, policy makers have started to study the required competency of a system which supports entrepreneurship with high growth. An emerging approach has focused on entrepreneurship ecosystems. Accordingly, the current research aims to determine the causal relationships of the entrepreneurship ecosystem dimensions in order industrial development by using ISM. The research method is descriptive and the sample was gathered by targeted sampling method. Furthermore, 143 ones and 15 experts were selected for confirmed section and Structural-Interpretative Modeling (ISM) section respectively. A questionnaire was used to collect data. Its validity and reliability was confirmed; then it was distributed among the members of the statistical sample. In order to analyze the data, confirmatory factor analysis and Structural-Interpretive Modeling was applied. The results show that accessible markets such as the domestic market and the international market are placed in the first level; moreover, the foundations and basis of entrepreneurship ecosystems such as budget and finance, universities as catalysts, intellectual capital and labor, education and cultural support should be enhanced for gaining access to these markets.
Keywords: Industrial development, Entrepreneurship ecosystem, Causal Relationships, ISM -
هدف تحقیق حاضر ارایه الگوی مدیریت منابع انسانی با رویکرد توسعه سازمانی پایدار می باشد. روش پژوهش، آمیخته (کیفی و کمی) می باشد. مدل مفهومی با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد تدوین گردید. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع نظری استفاده شد و مشتمل بر 17 نفر از خبرگان صنعت برق بوده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری از نرم افزار اطلس تی آی استفاده گردید. در بخش کیفی، مدل پارادایمی در قالب 23 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی ارایه گردید. در بخش کمی پژوهش به منظور اعتبارسنجی الگوی به دست آمده در گام کیفی، تحلیل عاملی تاییدی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و نظرخواهی از 385 نفر از مدیران و کارشناسان شاغل در صنعت برق انجام گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بخش کمی از نرم افزار SPSS و آزمونهای معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها حاکی از این است که تمامی متغیرهای احصاء شده در قالب سطوح مذکور، به عنوان متغیرهایی که باید در طراحی مدل مطلوب مورد توجه قرار گیرند، مورد تایید قرار گرفت. همچنین، با توجه به اینکه قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگتر از مقدار بحرانی 96/1 بوده و تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگتر از 3/0 به دست آمد، لذا تمامی متغیرها و روابط تایید شد.کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, توسعه پایدار, توسعه سازمانی پایدار, نظریه داده بنیاد, معادلات ساختاریHuman resource management with a sustainable approach refers to the use of policies, philosophies, policies and human resource management practices within the organization's business in order to promote the sustainable use of resources and prevent environmental damage. The purpose of this research is to present a human resource management model with a sustainable organizational development approach in the Electricity industry. The research method is mixed (qualitative and quantitative). The conceptual model was developed by using the Grounded Theory research method. The number of samples in the qualitative part, were 17 experts and specialists, and in the quantitative part, it included 385 managers and experts working in the Electricity industry. The research data was analyzed by TI Atlas software in the quantitative portion of the research, in order to validate the model obtained in the qualitative step, a confirmatory factor analysis was carried out with the tool of a researcher-made questionnaire and polling. SPSS software and structural equation tests with Smart PLS software were used to analyze the quantitative data.In the qualitative section, a paradigmatic model was presented. Quantitative findings indicate that all the calculated variables, taking into account that the absolute value of the “t” statistic for all relationships between variables is greater than the critical value of 1.96 and all the factor loadings in the standard state are greater than 0.3, so none Relationships were not rejected and all variables and relationships were confirmed.In order to achieve human resource management with a sustainable approach, it is necessary for the organization to implement appropriate sustainable human resource management strategies such as creating and developing a common goal, process approach, awareness and selection and maintenance with proper planning.Keywords: Human Resource Management, Sustainability Approach, Sustainable Organizational Development, grounded theory, Confirmatory Factor Analysis (CFA)
-
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل تعاملی عوامل موثر بر موفقیت سیستم مدیریت سلامتی، ایمنی و محیط زیست در شرکت نفت پاسارگاد انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از نظر روش انجام تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی و از گونه ی مدل سازی می باشد. با استفاده از منابع در دسترس عموم (149 نفر) و همچنین نظرات خبرگان (20 نفر)، با استفاده از 2 نوع پرسشنامه که از طریق تحلیل عامل اکتشافی ماتریس همبستگی، روایی و پایایی پرسشنامه ارزیابی شده و 24 عامل در 4 حوزه سازه، فردی- سازمانی، مکانیکال و الکتریکال شناسایی گردیده است. سپس با استفاده از روش دیماتل و رویکرد ساختاری تفسیری اقدام به تعیین روابط بین آنها و رتبه بندی آنها گردیده و با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری (ISM) اقدام به سطح بندی معیارها شده است. همچنین به کمک تکنیک دیمتل فازی شدت روابط، اثرگذاری و اثرپذیری معیارها بررسی گردید. یافته های تحقیق با رویکرد FDEMATEL نشان داد، ایمنی سازه، ایمنی الکتریکال و صرفه جویی در مصرف انرژی در مکانیکال به ترتیب اثرگذارترین عوامل و وجود اقدامات کنترلی، صرفه جویی در مصرف انرژی و توجه به ملاحظات منطقه ای از کم اهمیت ترین عوامل اثرگذار می باشند. از طرفی یافته های تحقیق با رویکردISM نشان میدهد ملاحظات منطقه ای مکانیکال و رفاه الکتریکال در گروه وابسته، عواملی هستند که دارای قدرت نفوذ کم ولی وابستگی شدید میباشند و عوامل حفاظت از محیط زیست مکانیکال، صرفه جویی در انرژی الکتریکال و سلامتی مکانیکال در آینده نگری، عواملی هستند که دارای قدرت نفوذ قوی ولی وابستگی ضعیف میباشند.
کلید واژگان: ایمنی و محیط زیست, سیستم مدیریت سلامتی, شرکت نفت پاسارگاد, مدل تعاملیThis research aims to provide an interactive model of factors affecting the success of the health, safety and environment management system in Pasargad Oil Company. The current research is developmental in terms of its purpose, and descriptive-analytical and modeling in terms of the research method. Using publicly available sources (149 people) and also experts' opinions (20 people), by using 2 types of questionnaires that were evaluated through the exploratory factor analysis of the correlation matrix, validity and reliability of the questionnaire and 24 factors in 4 areas of structure, individual-organizational, mechanical and Electrical has been identified. Then, using the DEMATEL and ISM method, the relationships between them and their ranking were determined, and the criteria were leveled using the ISM interpretive structural approach. Also, with the help of Dimethal-Fuzzy technique, the intensity of relationships, effectiveness and effectiveness of criteria were investigated. The findings of the research with the FDEMATEL approach showed that structural safety, electrical safety and mechanical energy saving are the most effective factors, and the presence of control measures, energy saving and attention to regional considerations are the least important factors. On the other hand, the findings of the research, using ISM approach, show that mechanical regional considerations and electrical welfare in the dependent group are factors that have low penetration power but strong dependence, and mechanical environmental protection factors, saving electrical energy and mechanical health in the future are factors They have strong influence but weak dependence.
Keywords: Health management system, Interactive Model, Pasargad Oil Company, Safety, environment -
توسعه مدل مدیریت منابع انسانی با رویکرد توسعه سازمانی پایدار در صنعت برق
هدف تحقیق حاضر توسعه مدل مدیریت منابع انسانی با رویکرد توسعه سازمانی پایدار می باشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده که با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری هدفمند (قضاوتی و سهمیه ای) و نظری انجام گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع نظری استفاده شد و تعداد 29 مصاحبه با 17 نفر از خبرگان صورت پذیرفت تا در نهایت و در کنار تحلیل محتوای اسنادی، کفایت نظری حاصل شد. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری از نرم افزار اطلس تی آی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش ارایه شد. نتایج پژوهش منجر به استخراج 373 کد باز، 80 مفهوم و 23 مقوله گردید که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله محوری (سیستم های کاری پایدار، تعادل، خودمختاری و خودکنترلی و نظام های مدیریت منابع انسانی)، شرایط علی (نظام ارزشی و مدیریتی سازمان و جامعه، ضرورت حفظ و توسعه منابع انسانی و مسیولیت اجتماعی اقتصادی و مسیولیت قانونی)، راهبردها (خلق و توسعه آرمان مشترک، رویکرد فرایندی، به گزینی و نگه داری و آگاهی بخشی)، زمینه حاکم (بینش پایداری، قابلیت سازمانی، همراستایی استراتژیک و سرمایه سازمانی) و در نهایت پیامدها (عملکرد برتر اقتصادی، عملکرد برتر اجتماعی و عملکرد برتر زیست محیطی) ارایه گردید.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, رویکرد پایداری, نظریه داده بنیادDevelopment of Human Resource Management Model with Sustainable Organizational Development Approach in Power IndustryThe purpose of the present study is to develop a human resource management model with a sustainable organizational development approach. This research was conducted in the framework of a qualitative approach using Grounded theory research method. The statistical population of the study consisted of managers working in the electrical industry and were selected through theoretical and purposeful sampling (judgment and quota). Sample size was determined by theoretical saturation criterion, 17 people. Atlas TI software was used to analyze the data from the interviews and coding. Data analysis was done in three stages of open coding, axial coding, and selective coding and based on this, a qualitative research model was presented. findings of the research resulted in the extraction of 373 open source codes, 80concepts and 23 categories, which were in the paradigm model including axial categories (sustainable working systems, equilibrium, autonomy and HRM systems), causal conditions (organizational and community value and management system, necessity of Maintain and Human Resource Development and Socio-Economic Responsibility and Legal Responsibility), Strategies (Creating and Developing a Common Idea, Process Approach, Selection and Maintenance and Awareness), Governing Background (Sustainability Insights, Organizational Capability, Strategic Alignment and Organizational Capital), and ultimately Outcomes (Economic superiority Performance, superior social performance, and superior environmental performance).
Keywords: Human Resource Management, Sustainability Approach, Sustainable Organizational Development, Grounded theory -
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی زنجیره تامین پایدار با رویکرد هوش مصنوعی در صنایع غذایی استان آذربایجان شرقی درمنطقه شمال غرب بود. جامعه آماری شامل مدیران عالی، تولید و عملیات وبازرگانی شرکت های صنایع غذایی استان و شامل خبرگان شرکت های صنایع غذایی استان مذکور بود. یافته های تحقیق نشان داد که معماری شبکه عصبی حاصل شامل 4 لایه ورودی، 1 لایه میانی با 2 واحد و 1 لایه خروجی با دو واحد (0 و 1) است. 65.8 % داده ها معادل 50 داده به عنوان نمونه traninig و 34.2 % داده ها معادل 26 داده به عنوان نمونه testing استفاده شده است. مقدار خطای به دست آمده از برازش این مدل برابر 25.30 در نمونه traninig و مقدار خطای به دست آمده در نمونه testing برابر 7.35 می باشد. از آنجاییکه مقدار خطای به دست آمده در نمونه testing کمتر از نمونه traninig است بنابراین برازش مدل قابل قبول شد. ترتیب اهمیت متغیر های مستقل در مدل ساختار شبکه عصبی به ترتیب اولویت اول تا چهارم، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل زیست محیطی و عوامل اجتماعی برآورد شد. نتایج تحقیقات نشان داد که زنجیره تامین پایدار در حیطه صنایع غذایی عرصه های محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی را در برمی گیرد و یک سری معاملات کوتاه تر و مستقل را بین تولیدکنندگان، پردازنده ها، تولیدکنندگان و خرده فروشان ایجاد می کند. لذا زنجیره تامین پایدار می تواند موجب جهانی سازی، ساختار و قدرت بازار، سلیقه و شیوه زندگی مصرف کننده، تغییر و تنظیم فناوری شود.
کلید واژگان: زنجیره تامین پایدار, رویکرد هوش مصنوعی, صنایع غذایی استان آذربایجان شرقی, منطقه شمالغرب کشورThe aim of research was to design a sustainable supply chain model with an artificial intelligence approach in the food industry of East Azarbaijan province in the northwest region. The statistical population included top managers, production, operations and trade of food industry companies of the province and included experts of food industry companies of province. The findings of the research showed that the resulting neural network architecture includes 4 input layers, 1 intermediate layer with 2 units and 1 output layer with two units (0 and 1). 65.8% of data ( 50 data) were used as training samples and 34.2% of data ( 26 data) were used as testing samples. The error value obtained from fitting this model is equal to 25.30 in the training sample and the error value obtained in the testing sample is equal to 7.35. Since the amount of error obtained in the testing sample is less than the traninig sample, therefore, the fit of the model was acceptable. The order of importance of independent variables in neural network structure model was estimated in the order of first to fourth priority, cultural factors, economic factors, environmental factors and social factors. The results of the research showed that the sustainable supply chain in the food industry includes local, regional, national and international arenas and creates a series of shorter and independent transactions between producers, processors, manufacturers and retailers. sustainable supply chain can cause globalization, market structure and power, consumer taste and lifestyle, change and regulation of technology.
Keywords: Sustainable Supply Chain, artificial intelligence approach, food industries of East Azerbaijan province. Northwest region of the country -
زمینه و هدف
توسعه منابع انسانی یکی از مهمترین اهداف سازمان های پیشرو در جهان است. یکی از این سازمان ها دانشگاه علوم پزشکی استان ها و مراکز تابعه هستند که مسیول اعمال اقدامات حاکمیت بالینی و حفظ سلامت جامعه را بر عهده دارند. هدف از تحقیق حاضر، ارایه مدل توسعه منابع انسانی با تاکید بر شاخص های اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان و مراکز تابعه است.
روش شناسی:
تحقیق حاضر از نوع کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد است. داده های لازم با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته توسط آگاهان کلیدی جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار MaxQDA تحلیل گردید.
یافته هاتحلیل ها نشان داد 520 واحد معنایی، 194 مفهوم، 59 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی شناسایی شد که در قالب 6 عامل که شامل پدیده (تفاوت بین دیدگاه غربی و اسلامی، اسلامی، غربی)، عوامل مداخله گر (ساختار سازمانی، نوع سازمان)، راهبردها (مدیریتی، سازمانی)، عوامل زمینه ای (جامعه، ناهمگنی نیروی کار)، عوامل علی (سازمانی، فردی، جامعه)، پیامد (سازمانی، فردی، جامعه) تقسیم گردیدند که در مدل مفهومی تحقیق نشان داده می شوند.
نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش توسعه منابع انسانی تمایل به ایجاد تغییر یا بهبود یادگیری, رفتار, عملکرد, مهارت های نگرشی و شناختی افراد دارد.
کلید واژگان: توسعه منابع انسانی, مدیریت اسلامی, مدل سیستمیBackground and purposeHuman resource development is one of the most important goals of leading organizations in the world. One of these organizations is the University of Medical Sciences of the provinces and its affiliated centers, which are responsible for implementing clinical governance measures and maintaining the community's health. The purpose of this research is to present the human resources development model with emphasis on Islamic indicators in the University of Medical Sciences of Gilan province and its affiliated centers.
MethodologyThe current research is of qualitative type with the approach of foundational data theory. Key informants collected necessary data using semi-structured interviews and analyzed them using MaxQDA software.
ResultsThe analysis showed that 520 semantic units, 194 concepts, 59 sub-categories, and 15 main categories were identified and divided into six factors as follows: Phenomenon (difference between Western and Islamic, Islamic, Western perspective), intervening factors (organizational structure, type of organization), strategies (managerial, organizational), background factors (society, heterogeneity of the workforce), causal factors (organizational, individual, society), consequence (organizational, individual, society).
ConclusionBased on the research findings, human resources development tends to change or improve people's learning, behavior, performance, and attitudinal and cognitive skills.
Keywords: Human Resource Development, Islamic management, System model -
اکوسیستم کارآفرینی ترکیبی از عناصر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی درون یک منطقه است که محیطی مساعد برای انجام فعالیت های کارآفرینانه را به وجود می آورد. در پژوهش حاضر، با هدف دست یابی به مدل شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی در ایران از روش داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبههای نیم ه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه ی موضوعی مورد نظر است. نمونهگیری به روش نظری و با استفاده از روشهای غیراحتمالی هدف مند و گلوله برفی بوده است؛ که مصاحبه با 13 نفر از خبرگان آشنا به موضوع اکوسیستم کارآفرینی و اساتید دانشگاه صورت گرفت. مدل نهایی از مجموع مقوله ی محوری، شرایط علی، شرایط مداخلهگر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی در ایران تشکیل شده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیلدهنده ی مدل دارای متغیرها و مقولههایی هستند که توجه به آنها تحقق هدف نهایی شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی را به منظور توسعه ی اجتماعی و فرهنگی موجب میشود.
کلید واژگان: اکوسیستم کارآفرینی, کار آفرینی, توسعه ی اجتماعی و فرهنگی, روش داده بنیاد, شرایط علی, مقوله ی محوریEntrepreneurship ecosystem is a combination of cultural, economic, political and social elements within an area interacting with each other to entrepreneurial activity in an environment conducive. The present study aims to achieve a model for the formation of entrepreneurial ecosystem in Iran using Grounded Theory. The main basis of data collection in this theory is to conduct semi-structured interviews with knowledgeable people and experts in the field. Sampling was theoretical using non-probabilistic methods of targeted and snowball by conducting interviews with 13 experts familiar with the subject of entrepreneurship ecosystem and university professors. To ensure the validity of the Qualitative research, the necessary studies including acceptability and verifiability were performed. Hence to confirm the reliability of the interviews, the retest method and the intra-subject agreement method were used. After conducting interviews and collecting information, the obtained codes were analyzed and the final model was obtained based on the three steps of open, axial and selective coding. The final model consists of a set of central categories, causal conditions, interventionist conditions, and strategies and finally the consequences and results of the formation of the entrepreneurial ecosystem in Iran. Each of these conditions and the components of the model has its own variables and categories which by paying attention to these isues achieves the ultimate goal of forming an entrepreneurial ecosystem of social and cultural development.
Keywords: Causal Conditions, Core Category, Entrepreneurship Ecosystem, Grounded Theory, Social, Cultural Development -
هدف این مطالعه ارایه الگوی مناسب مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای الکترونیکی است. علاوه بر این، بررسی مفهوم چابکی در کسب و کارهای کوچک و متوسط الکترونیکی و ارتقاء ویژگی های چابکی از طریق مدیریت منابع انسانی است.پژوهش حاضر از نوع روش تحقیق کیفی است. این تحقیق براساس مطالعه موردی چندگانه(چند موردی) انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کسب و کارهای الکترونیکی کوچک و متوسط می باشد که بین 5 الی 250 کارمند دارند، روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از هفت کسب و کار کوچک و متوسط الکترونیکی است. در این مطالعه، از منابع داده های مختلفی همچون اسناد بایگانی، مستندها، و مصاحبه استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیکی به نام تطبیق الگو و تلفیق متقابل موردها استفاده گردیده است. روایی و پایایی در این تحقیق با استفاده از روایی سازه، روایی داخلی، روایی بیرونی و قابلیت اطمینان انجام گرفته و مورد تایید قرار گرفته است. ساختارها و کارکردهای کلی مدیریت منابع انسانی در این نوع از کسب و کارها و همچنین سهم آن ها در هشت ویژگی چابکی که عبارتند از: وضوح متنی، هدف مشترک، بازده مناسب، ساختار سازمانی انعطاف پذیر، یادگیری مستمر، استقلال و پاسخ گویی، رشد شخصی و همکاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. علاوه بر این، سه ویژگی چابکی نیروی کار که عبارتند از: فعال بودن، سازگاری و مولد بودن نیز بررسی گردید. نتیجه گرفته شد که ساختارها و کارکردهای مدیریت منابع انسانی به طور کلی ویژگی های کسب و کارهای کوچک و متوسط را آشکار می سازد. بنابراین، این مطالعه دریافت که چابکی کسب و کار از طریق کارکردهای مدیریت منابع انسانی به طور فزآینده رشد می کند. در این میان هدف مشترک، بازده مناسب، یادگیری مستمر، همکاری و مولد بودن از ویژگی هایی هستند که بیشتر از طریق مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای کوچک و متوسط الکترونیکی پرورش یافته اند.
کلید واژگان: چابکی کسب و کار, مدیریت منابع انسانی, شرکت های کوچک و متوسط الکترونیکیAbstract
The purpose of this study is to provide an appropriate model of human resource management in e-business. In addition, the study of the concept of agility in small and medium-sized electronic businesses and the promotion of agility characteristics through human resource management. The present study is a qualitative research method. This research is based on a multiple case study. The statistical population of this research is small and medium electronic businesses that have between 5 to 250 employees, the sampling method is purposeful and it is one of the seven small and medium electronic businesses. In this study, various data sources such as archival documents, documents, and interviews were used and to analyze the data, a technique called pattern matching and cross-case integration was used. Validity and reliability in this study has been done and confirmed using structural validity, internal validity, external validity and reliability. The general structures and functions of human resource management in this type of business as well as their contribution to eight agility characteristics which are: textual clarity, common goal, appropriate efficiency, flexible organizational structure, continuous learning, independence and responsiveness. As if personal growth and cooperation were analyzed. In addition, three characteristics of workforce agility, which are: activism, adaptability and productivity were also examined. It was concluded that the structures and functions of human resource management in general reveal the characteristics of small and medium-sized businesses. Therefore, this study found that business agility is increasingly growing through human resource management functions. Common goal, good efficiency, continuous learning, collaboration and productivity are the features that are mostly developed through human resource management in small and medium e-businesses.IntroductionThis study combines the specific features of e-business as well as the features of small and medium-sized businesses, resulting in a diverse and highly sophisticated but responsive organization as Small and medium electronics are named. Due to the rapid expansion of the world and the lack of research in this area, this research was limited to this type of business. It is argued that these types of businesses, because of their characteristics, accept agility and operate mainly in a highly competitive environment.
Case study
Small and medium-sized businesses are defined by the European Commission (2016) as having between 5 and 250 employees. Seven online businesses were selected according to the mentioned features.Materials and MethodsIn this study, human resource management was structured in each case study, and in the data collection process, the status of human resource management in relation to business agility in each company was examined. Finally, the findings of each case study were compared with the theoretical framework developed through the pattern matching strategy.
Discussion andResultsFindings show that three of the seven companies surveyed have a separate human resource management department, while the other four companies organize human resource management tasks as additional tasks by one or more employees. The in-house analysis of agility traits is as follows:
Text resolution: Text resolution is integrated in most of the companies surveyed.
Common goal: Human resource management activities about the common goal exist in all companies studied.
Appropriate return: Appropriate return was observed in small and medium e-business due to the limited resources of these companies.
Flexible organizational structures: Only a small number of companies succeed in flexibility through human resource management activities.
Continuing Learning: Only four of the seven companies surveyed have formal structures to enhance continuous learning.
Independence and Accountability: All companies stated that employees have a high level of accountability and independence.
Personal growth: Personal growth is on the agenda of all the companies studied and all of them have activities to cultivate this principle.
Collaboration: Most of the studied companies carry out formal human resource management activities to cultivate this feature.
Activity: Cena has a good ability to measure activity, yet others have said it is difficult to evaluate before someone starts.
Compatibility: The two companies used formal human resource management activities to cultivate this trait.
Productivity: All companies provide training to their employees that is possible with company resources.ConclusionHuman resource management activities in small and medium-sized e-businesses activate agility, as these activities are used in most case studies, due to the small size of the company and their limited resources. It is surprising. Therefore, we conclude that human resource management activities are an important factor in achieving agility in business and these activities should be developed and integrated into the company's culture and daily affairs.
Keywords: Business agility, Human resource management, Small, Medium Electronic Companies -
هدف اصلی از این پژوهش این است که مدلی را برای پیش بینی موفقیت طرح های سرمایه گذاری مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ارایه دهیم. برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از روش آمار توصیفی و امار استنباطی و از نرم افزارهایexpert choice، MATLAB و SPSS و PLS استفاده شده است و با استفاده از مبانی نظری و بصورت کتابخانه ای شش عامل موثر و متغیرهای پیش بینی کننده موفقیت یا شکست طرح های سرمایه گذاری در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور شناسایی و بعد از توصیف متغیرها و آزمون نرمال بودن، با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل عاملی تاییدی متغیرها صورت گرفت که همگی عوامل از تحلیل عاملی تاییدی مناسبی برخوردار هستند. سپس با استفاده از رگرسیون خطی و آزمون آنالیز واریانس تاثیر هر یک از عوامل بر موفقیت یا شکست طرح های سرمایه گذاری بررسی گردید که نتایج این آزمون نشان دهنده تایید تاثیر هر یک از عوامل بوده است و با استفاده از تحلیل سلسله این عوامل رتبه بندی شدند، که با توجه به این اولویت بندی، شبکه عصبی مورد استفاده شده در این تحقیق نیز، شامل داده های 6متغیر به عنوان متغیر ورودی می باشد، با دو لایه میانی با تعداد 30 گره در لایه اولو سه گره در لایه دوم می باشد. که دارای یه خروجی است.که نتایج نشان دهنده این بود که مدل شبکه عصبی طراحی شده قدرت پیش بینی موفقیت طرح های سرمایه گذاری را دارد.کلید واژگان: پیش بینی موفقیت, طرح های سرمایه گذاری, مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی, شبکه عصبی چند لایهTo analyze the data of this research, descriptive statistics and inferential statistics were used and experts selection software, MATLAB, SPSS and PLS software were employed Using theoretical foundations and libraries, six effective factors and variables predicting the success or failure of Investment projects in the free and special economic zones of the country were identified.After describing the variables and testing the normality,using the PLS software, a confirmatory factor analysis of the variables was carried out, in which all of the factors had a good confirmatory factor analysis and all the questions were approved Then, using linear regression and ANOVA, the effect of each of the factors on the success or failure of investment projects was investigated, and the results of this test showed confirmation of the impact of each of the factors, and then the results of the hierarchical analysis indicated this was the first rank of product and service, followed by the second-rank ,that is geographical considerations, and the characteristics of the investor's psychology, the third rank, the product market characteristics, the fourth rank, the investor's ability to rank fifth, and financial considerations ,also, earned the last rank.Considering this prioritization, the neural network used in this research contained data from 6variables as an input variable, with two intermediate layers with 30 nodes in the first layer, and three nodes in the second layer, which had one outlet.The results indicated that the neural network model had the power to predict the success of the investment projects.Keywords: Success Prediction, investment projects, Free Trade-Industrial, Special Economic Zones, Perceptron Multi-layer Neural Network
-
هدف این پژوهش بررسی تاثیر غنی سازی شغلی بر کاهش فلات شغلی کارکنان بانک ملی استان آذربایجانشرقی می باشد این پژوهش .از نظر هدف کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها پیمایشی است و به لحاظ روش تحلیل داده از نوع مطالعات همبستگی می باشد .جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارت است از تمامی کارکنان رسمی شعب بانک ملی استان آذربایجانشرقی که تعداد آنها 1077نفر می باشد .مقدار حجم نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان282نفر انتخاب شد جهت گرد آوری داده ها از دو پرسشنامه غنی سازی شغلی هاکمن و اولدهام (1975) و برای سنجش متغیر فلات زدگی شغلی از پرسشنامه میلمن (1992) استفاده شد روایی محتوایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان و برای پایایی پرسشنامه ها نیز ازضریب آلفای کرونباخ استفاده شد . در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها ازمدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزار smart PLS استفاده گردید .یافته های پژوهش نشان می دهد که غنی سازی شغلی بر کاهش فلات زدگی شغلی تاثیر معناداری دارد .نتایج تحقیق بررسی مداوم محتوای مشاغل و فراهم آوردن زمینه های تغییر آن توسط مدیران بانک ملی ایران جهت جلوگیری از فلات زدگی شغلی کارکنان را پیشنهاد می دهد .
کلید واژگان: غنی سازی شغل, فلات زدگی شغلی, بانک ملی ایرانThe purpose of this study is to investigate the effect of job enrichment on reducing the job plateau of Bank Melli Bank employees in East Azarbaijan province. In the present study, all official employees of the branches of the National Bank of East Azerbaijan Province, numbering 1077 people. The sample size was 282 people selected by random cluster sampling method based on Krejcie and Morgan table to collect data from two job enrichment questionnaires. Hackman and Oldham (1975) and the Millman Questionnaire (1992) were used to measure the occupational burnout variable.Content validity of the questionnaires was used by experts and Cronbach's alpha coefficient was used for the reliability of the questionnaires. Then, for data analysis, structural equation modeling and path analysis were used with smart PLS software. Research findings show that job enrichment has a significant effect on reducing job burnout. Suggests the grounds for changing it by the managers of Bank Melli Iran in order to prevent staff Plateau.
Keywords: Job Enrichment, Occupational Plateau, Bank Melli Iran -
هدف
این مطالعه با هدف ارایه سیستمهای کاری با عملکرد بالا انجام شده است.
مواد و روش هاروش این پژوهش کمی بصورت همبستگی و توصیفی بوده است، که جهت ارایه الگوی سیستمهای کاری با عملکرد بالا از روش کمی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی را کارکنان بهداشت و درمان استان اردبیل تشکیل داده است که حجم نمونه ای از طریق جدول مورگان جریسی 358 نفر به انتخاب گردید. روایی ابزار از طریق مشاوره و راهنمایی های اساتید راهنما تایید گردید و پایایی ابزار نیز از طریق محاسبه بالای 7/0 ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی جهت توصیف شرایط ومعرف های جمعیت شناختی استفاده گردید و از آمار استنباطی نیز جهت تحلیل کمی مدل از تحلیل عاملی تاییدی در قالب نرم افزارهای SPSS25 و Lisrel8.8 استفاده گردید. تحلیل آماری بر روی 25 مقوله و 85 زیرمقوله (شرایط علی شامل 4 مولفه، مقوله زمینه ای 4 مولفه، مداخله ای 4 مولفه، هسته اصلی 5 مولفه، راهبردها 4 مولفه و پیامدها 4 مضمون) که چارچوب مفهومی تحقیق را تشکیل داده است، بررسی گردید.
یافته هاطبق یافته ها می توان گفت که مدل پیشنهادی حاضر می تواند در سنجش مدل سیستمهای کاری با عملکرد بالا را افزون تر کند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز با بارهای عاملی مشاهده شده برای تمام مقولات و مضامین که بیشتر از 3/0 که در بازه قابل قبول هستند، و آزمون T-value معناداری نیز که بزرگتر از 96/1 مشاهده گردید، نشان از برازش مدل ساختاری و تایید مدل نظری می باشد.
نتیجه گیرینتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای تحقیق با ضریب مسیر و T-value معناداری مثبت بر همدیگر تاثیر دارند، نهایتا سایر شاخص های برازندگی مدل ساختاری نیز به تایید شدن مدل کمی و مفهومی کمک کردند. در پایان پیشنهاداتی ارایه گردید.
کلید واژگان: سیستمهای کاری با عملکرد بالا, تحلیل عاملی تائیدی و معادلات ساختاریPurposeThis study was done with the aim of providing high performance work systems.
Materials and MethodsThe method of this quantitative research was correlational and descriptive, and quantitative method was used to provide a model of high-performance work systems. The statistical population of the research in the quantitative part is made up of health workers of Ardabil province, and a sample size of 358 people was selected through the Morgan-Jersey table. The validity of the tool was confirmed through the advice and guidance of the supervisors, and the reliability of the tool was also confirmed through the calculation of Cronbach's alpha coefficient above 0.7. In order to analyze the data, descriptive statistics were used to describe the conditions and demographic indicators, and inferential statistics were used to quantitatively analyze the model from confirmatory factor analysis in the form of SPSS25 and Lisrel 8.8 software. Statistical analysis was conducted on 25 categories and 85 subcategories (causal conditions including 4 components, background category 4 components, intervention category 4 components, main core 5 components, strategies 4 components and consequences 4 themes) which formed the conceptual framework of the research.
FindingsAccording to the findings, it can be said that the current proposed model can improve the model measurement of high-performance work systems. The results of the confirmatory factor analysis with the observed factor loadings for all categories and themes which are more than 0.3 which are within the acceptable range, and the significant T-value test which is greater than 1.96, show the fit of the structural model.
ConclusionThe confirmation of the theoretical model and the results of the structural model also showed that the research variables with path coefficient and T-value have a positive effect on each other, finally, other indicators of the fit of the structural model also helped to confirm the quantitative and conceptual model. At the end, suggestions were presented.
Keywords: High Performance Work Systems, Data Base, Structural Equations -
زمینه و اهداف
در میان بسیاری از عوامل، محققان به وجود طیف گسترده ای از مدل ها و ابزارهای موفقیت مدیریت دانش اشاره کرده اند که باعث می گردد تا شرکت ها نتوانند مدل مناسبی با توجه به شرایط داخلی شرکت را انتخاب کنند. با توجه به دانشی شدن بسیاری از کسب و کارهای حوزه سلامت، افزایش مهارت های مدیریتی، بدون توجه به موفقیت مدیریت دانش امکان پذیر نخواهد بود. بر همین اساس هدف این تحقیق تدوین یک مدل علی برای بهبود مدیریت دانش در شرکتهای دانشبنیان حوزه سلامت با ترکیب روشهای تحلیل تم و مدلسازی ساختاری- تفسیری بوده است.
مواد و روش ها:
روش تحقیق آمیخته بوده که با استفاده از روش تحقیق کیفی تحلیل تم، عوامل موفقیت مدیریت دانش در شرکت های دانشبنیان حوزه سلامت شناسایی شده و در مرحله بعد ابتدا براساس تحلیل عاملی تاییدی، نتایج بخش کیفی در جامعه آماری شرکت های دانشبنیان حوزه سلامت بررسی شده و در گام بعدی با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری، مدل علی از عوامل موفقیت تدوین شده است.
یافتهها:
نتایج تحقیق در بخش کیفی نشاندهنده نه تم اصلی شامل استراتژی مدیریت دانش، عوامل محیطی صنعتی، عوامل فرهنگی، توسعه زیرساخت های فناوری اطلاعات، عوامل فردی، عوامل سازمانی، مشوق های مدیریت داتش، هنجارهای ذهنی و مقوله محوری (مدیریت دانش) به همراه چهل و دو تم فرعی بوده است. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشاندهنده مناسب بودن تم های اصلی استخراجی از بخش کیفی بوده است. نتایج مدلسازی ساختاری- تفسیری نیز نشان داد که استراتژی مدیریت دانش و عوامل محیطی و صنعتی به عنوان عوامل اصلی در موفقیت مدیریت دانش تلقی می گردند.
نتیجهگیری:
نتایج این تحقیق یک مدل از موفقیت مدیریت دانش را ایجاد نمود و همچنین نتایج بخش کمی برازش دقیق مدل را نشان داده است.
کلید واژگان: مدیریت دانش, دانش بنیان, سیستم سلامت, تحلیل تم, مدل سازی ساختاری- تفسیریDepiction of Health, Volume:12 Issue: 2, 2021, PP 127 -139Background and ObjectivesAmong the many factors, researchers have pointed to the existence of a wide range of models and tools for knowledge management success, which makes it difficult for companies to choose the right model according to the internal conditions of the company. Given the knowledge of many health businesses, increasing managerial skills will not be possible without considering the success of knowledge management. Accordingly, the purpose of this study was to develop a causal model to improve knowledge management in knowledge-based companies in the field of health by combining themes of analysis methods and structural-interpretive modeling.
Material and MethodsThe research method is mixed using the qualitative research method of theme analysis, the success factors of knowledge management in knowledge-based companies in the field of health are identified and in the next step, based on confirmatory factor analysis, the results of the qualitative section in the statistical community of knowledge companies The foundations of the field of health have been examined and in the next step, using the interpretive structural modeling method, the causal model of success factors has been developed.
ResultsThe results of the research in the qualitative section show nine main themes including knowledge management strategy, industrial environmental factors, cultural factors, IT infrastructure development, individual factors, organizational factors, Knowledge management incentives, subjective norms and central category (knowledge management). It came with forty-two sub-themes. Also, the results of confirmatory factor analysis indicate the appropriateness of the main themes extracted from the qualitative part. The results of structuralinterpretive modeling also showed that knowledge management strategy and environmental and industrial factors are considered as the main factors in the success of knowledge management.
ConclusionThe results of this study created a model of knowledge management success and also showed the results of a quantitative part of the exact model's quality.
Keywords: Knowledge Managemen, Knowledge Bases, Healthcare, Theme Analysis, Interpretive StructuralModelling -
هدف تحقیق حاضر توسعه مدل مدیریت منابع انسانی با رویکرد توسعه سازمانی پایدار می باشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده که با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری هدفمند (قضاوتی و سهمیه ای) و نظری انجام گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع نظری استفاده شد و تعداد 29 مصاحبه با 17 نفر از خبرگان صورت پذیرفت تا در نهایت و در کنار تحلیل محتوای اسنادی، کفایت نظری حاصل شد. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری از نرم افزار اطلس تی آی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش ارایه شد. نتایج پژوهش منجر به استخراج 373 کد باز، 80مفهوم و 23 مقوله گردید که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله محوری (سیستم های کاری پایدار، تعادل، خودمختاری و خودکنترلی و نظام های مدیریت منابع انسانی)، شرایط علی (نظام ارزشی و مدیریتی سازمان و جامعه، ضرورت حفظ و توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی اقتصادی و مسئولیت قانونی)، راهبردها (خلق و توسعه آرمان مشترک، رویکرد فرایندی، به گزینی و نگه داری و آگاهی بخشی)، زمینه حاکم (بینش پایداری، قابلیت سازمانی، همراستایی استراتژیک و سرمایه سازمانی) و در نهایت پیامدها (عملکرد برتر اقتصادی، عملکرد برتر اجتماعی و عملکرد برتر زیست محیطی) ارایه گردید.کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, توسعه پایدار, رویکرد پایداری, نظریه داده بنیادThe purpose of the present study is to develop a human resource management model with a sustainable organizational development approach. This research was conducted in the framework of a qualitative approach using Grounded theory research method. The statistical population of the study consisted of managers working in the electrical industry and were selected through theoretical and purposeful sampling (judgment and quota). Sample size was determined by theoretical saturation criterion, 17 people. Atlas TI software was used to analyze the data from the interviews and coding. Data analysis was done in three stages of open coding, axial coding, and selective coding and based on this, a qualitative research model was presented. findings of the research resulted in the extraction of 373 open source codes, 80concepts and 23categories, which were in the paradigm model including axial categories (sustainable working systems, equilibrium, autonomy and Human resource management systems), causal conditions (organizational and community value and management system, necessity of Maintain and Human Resource Development and Socio-Economic Responsibility and legal Responsibility), Strategies (Creating and Developing a Common Idea, Process Approach, Selection and Maintenance and Awareness), Governing Background (Sustainability Insights, Organizational Capability, Strategic Alignment and Organizational Capital), and ultimately Outcomes (Economic superiority Performance, superior social performance, and superior environmental performance).Keywords: human resource management, Sustainability Approach, Sustainable Organizational Development
-
هدف از این تحقیق شناسایی حالتهای بالقوه خطا در فرآیند تولید کارخانه قند کردستان است. در این پژوهش ابتدا نقشه فرآیندهای سازمانی خط تولید با استفاده از منطق مدلسازی IDEF0 بطور دقیق استخراج شد تا تمامی جنبهها و مراحل و فعالیتهای فرآیند تولید قند از شکر خام بصورت شماتیک و تصویری مورد مطالعه دقیق قرار گیرد. سپس در قالب کار تیمی و در جلسات متعدد و تخصصی تعداد 49 خطای اصلی و بالقوه موجود در تمامی مراحل و فعالیتهای فرآیند تولید قند، شناسایی شد. در ادامه در جلسات متعدد میزان شدت خطا، احتمال وقوع خطاها و احتمال کشف خطاها تعیین و با استفاده از میزان RPN (نمره اولویت خطا) برای هر کدام از خطاها استخراج گردید. در ادامه علل اصلی و ریشهای 24 خطای اولویت دار بوسیله آنالیز درختی خطا FTA)) مشخص شد و باتوجه به علل خطاها، راهکارهای مناسب برای کاهش آثار خطاها مستندسازی گردید. در نهایت منشاء خطاهای فرآیندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
کلید واژگان: PFMEA, نقشه فرآیندها, IDEF0, درخت تحلیل خطاThe purpose of this research is to identify possible failures modes in the process of producing Kurdistan sugar factory. In this research, firstly, the Process map of the production process by using the IDEF0 modeling logic was extracted accurately in order to schematically analyze all the aspects and processes of sugar production from raw sugar. Then, in the form of teamwork and at various expert meetings, 49 major and potential failures were identified in all processes and activities of the sugar production process. In the following sessions, the failure severity, the probability of occurrence of failures and the probability of error detection were determined. Using the RPN (risk priority number) was extracted for each failure. In the following, the root causes of the 24 priority failures were determined by FTA, and due to the causes of the errors, suitable solutions to reduce the effects of failures were documented. Finally, the origins of process failures were analyzed.
Keywords: PFMEA, Process Map, IDEF0, FTA -
هدف
توسعه منابع انسانی یکی از مهمترین اهداف سازمان های پیشرو در جهان است. یکی از این سازمان ها، دانشگاه علوم پزشکی استان ها و مراکز تابعه هستند که مسوول اعمال اقدامات حاکمیت بالینی و حفظ سلامت جامعه را بر عهده دارند. هدف از تحقیق حاضر، ارایه مدل عوامل موثر بر توسعه منابع انسانی اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان است.
روشتحقیق حاضر از نوع آمیخته و از تحقیقات کاربردی است. داده های لازم در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته توسط آگاهان کلیدی و در مرحله کمی از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. این داده ها در مرحله کیفی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در مرحله کمی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم-افزار Smartpls تحلیل گردید. در نهایت 3 گروه توسعه منابع انسانی (با 3 مقوله و 13 زیرمجموعه)، عوامل علی (با 2 مقوله و 6 زیرمجموعه)، عوامل زمینه ای (با 3 مقوله و 11 زیرمجموعه) و عوامل مداخله گر (3 مقوله و 2 زیرمجموعه) شناسایی شدند.
یافته ها:
نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که عوامل مداخله گر و علی به ترتیب به میزان 176/0 و 718/0 بر روی توسعه منابع انسانی اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان تاثیر دارند. همچنین تاثیر عوامل زمینه ای مورد تایید قرار نگرفت.
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های پژوهش، توسعه منابع انسانی تمایل به ایجاد تغییر یا بهبود یادگیری، رفتار، عملکرد، مهارت های نگرشی و شناختی افراد دارد.
کلید واژگان: توسعه منابع انسانی, مدیریت اسلامی, دانشگاه علوم پزشکیPurposeHuman resource development is one of the most important goals of leading organizations in the world. One of these organizations is the University of Medical Sciences of the provinces and affiliated centers, which are responsible for implementing clinical governance measures and maintaining public health. The purpose of this study is to present a model of factors affecting the development of Islamic human resources in Guilan University of Medical Sciences.
Material and MethodsThe present research is of mixed type and applied research. Necessary data were collected in the qualitative stage using semi-structured interviews by key informants, and in the quantitative stage through a researcher-made questionnaire. These data were analyzed qualitatively using content analysis method using MaxQDA software, and quantitatively using structural equation modeling and Smartpls software. Finally, 3 groups of human resource development (with 3 categories and 13 sub-categories), causal factors (with 2 categories and 6 sub-categories), underlying factors (with 3 categories and 11 sub-categories) and intervention factors (3 categories and 2 sub-categories) were identified.
FindingsThe results of hypothesis testing showed that the intervention and causal factors have an effect of 0.176 and 0.718 on the development of Islamic human resources in Guilan University of Medical Sciences, respectively. Also, the effect of underlying factors was not confirmed.
ConclusionHuman resource development tends to change or improve peoplechr('39')s learning, behavior, performance, attitudinal and cognitive skills
Keywords: Human Resources Development, Islamic Management, System Model -
هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر پیاده سازی تکنیک تجزیه و تحلیل حالات خطا و آثار آن در فرآیند (PFMEA) بر بهبود اثربخشی کلی تجهیزات (OEE) در یک کارخانه تولید قند است. ابتدا میانگین اثربخشی کلی تجهیزات در هشت هفته ی کاری متوالی به عنوان پیش آزمون استخراج گردید. سپس انواع خطاهای بالقوه در فرآیند تولید شناسایی و سه پارامتر شدت خطا، احتمال وقوع خطا و احتمال کشف خطا برای هر حالت خطا بصورت مقیاس های کلامی و با استفاده از توافق جمعی تعیین گردید و با ضرب مقادیر عددی دفازی شده ی متناظر این سه پارامتر در همدیگر، میزان عدد اولویت هر خطا محاسبه گردید. در مرحله ی بعد بوسیله ماتریس شدت-وقوع و جدول رتبه بندی ریسک، 24 خطای اولویت دار مشخص شد. سپس راهکارهای مناسب برای کاهش اثرات و یا حذف خطاهای اولویت دار تعیین و پیاده سازی اقدامات اصلاحی و مداخلات لازم در طول هشت هفته ی کاری برنامه ریزی شد. در مدت اجرای مداخلات و در پایان هر هفته اثربخشی کلی تجهیزات به عنوان پس آزمون محاسبه شد. در پایان رابطه ی بین تغییرات عدد اولویت خطا (RPN) و OEE در قالب همبستگی پیرسون مورد مطالعه قرار گرفت.
کلید واژگان: PFMEA, OEE, RPN, فازیThe purpose of this study was to investigate the effect of the implementation of the PFMEA on the improvement of the overall equipment effectiveness (OEE) in a sugar factory. First, the average Overall Equipment Effectiveness in the production process in eight consecutive working weeks was extracted as a pre-test. Then, the types of potential failures in the production process were identified and the three parameters of the severity of the failures, the probability of occurrence of the failures and the probability of failures detection for each failure mode were extracted in linguistic variable and determined by group discussion and by collective agreement and multiplied by corresponding numerical values These three parameters in each other, the number of priority numbers for each failure, was calculated. In the next step, 24 priority failures were identified by the severity-occurrence matrix and risk ranking table. Then, appropriate strategies for reducing the effects or eliminating prioritized failures were identified and implemented, corrective actions and necessary interventions were planned over a period of eight weeks. During the implementation of the interventions and at the end of each week, the Overall Equipment Effectiveness was calculated as a post-test. At the end of the study, the relationship between the risk priority number (RPN) and OEE was studied in the form of the Pearson correlation.
Keywords: PFMEA, OEE, RPN, Fuzzy -
این پژوهش نتیجه یک پژوهش علمی در یک سازمان تولیدی بنام کارخانه قند کردستان است. هدف از این تحقیق، تبیین و تشریح مراحل، ابزارها و اقدامات لازم برای پیاده سازی اثربخش تکنیک تجزیه و تحلیل حالات خرابی و آثار آنها در فرآیند (PFMEA) در سازمان های تولیدی است. مراحل پیاده سازی اثربخش PFMEA شامل؛ ایجاد ائتلاف راهنما و تیم پروژه، تعیین وضعیت تولید قبل از مداخلات به عنوان پیش آزمون، استخراج نقشه فرآیندهای تولید، شناسایی خطاهای فرآیند و تعیین عدد اولویت خطا (RPN) ، تعیین خطاهای با اولویت بالا جهت حذف یا کاهش آثار آنها با ماتریس شدت-وقوع و جدول رتبه بندی ریسک، تکمیل کاربرگ های PFMEA برای خطاهای با اولویت بالا ، ترسیم تحلیل درخت خطا، شناسایی دلایل و منشاهای ایجاد خطاها، ارائه راهکارهای حذف خطاها و یا کاهش آثار آن ها، پیاده سازی راهکارها و در نهایت به دست آوردن میزان پس آزمون جهت تعیین میزان اثربخشی اقدامات انجام شده است.کلید واژگان: PFMEA, نقشه فرآیندها, RPN, ماتریس شدت-وقوع, جدول رتبه بندی ریسک, تحلیل درخت خط
-
در عصر دانایی محور، دانش به عنوان مزیت رقابتی محسوب می شود که برای استفاده صحیح از آن باید به درستی مدیریت شود. اولین گام جهت اجرای یک سیستم، شناخت عوامل کلیدی می باشد. در طراحی و اجرای مدیریت دانش نیز عواملی وجود دارند که نقش حیاتی تر دارند و با تمرکز حول محورهای اصلی، روند اجرای سیستم را تسهیل و تسریع می گردانند. هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش می باشد. جامعه آماری کلیه کارشناسان خبره پالایشگاه تبریز به تعداد 30 نفر می باشد و به علت محدود بودن نیازی به نمونه گیری نبوده و کل جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها، از 2 پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که با بررسی نظر خبرگان و استفاده از آزمون کرونباخ روایی و پایایی سوالات مورد سنجش قرار گرفته است. برای شناسایی عوامل از آزمون T- test استفاده شد. براساس یافته ها 4 عامل رویه مدیریت، تلاش های سازمانی و توسعه، فناوری اطلاعات، نرخ تامین و پذیرش به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شده و اولویت بندی آنها طبق روش مجموع ساده وزنی به صورت رویه مدیریت، تلاش های سازمانی، نرخ تامین و پذیرش و فناوری اطلاعات و با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی رویه مدیریت، تلاش سازمانی، فناوری اطلاعات و نرخ تامین و پذیرش می باشد. از جمله اهمیت مدیریت دانش می توان به تشخیص کمبودها در دانش سازمانی، بهره وری بیشتر از سرمایه های انسانی، ارائه کالاها با ارزش افزوده بیشتر، رضایتمندی مشتریان و کارکنان، تقویت موقعیت رقابتی سازمان ، اشاره کرد.کلید واژگان: موفقیت مدیریت دانش, عوامل کلیدی, آزمون T -test, مجموع ساده ی وزنی, تحلیل سلسله مراتبی فازیIn the knowledge-based age¡ knowledge is regarded as a competitive advantage which should be managed in a proper manner for an accurate use. The first step to implement a system is to identify the key factors. During designation and implementation of knowledge management¡ a series of factors exist which play a more vital role and they lead to facilitation and acceleration of the implementation process of the system by focusing on the main axes. This research is conducted in order to identify and prioritize the critical success factors (CSFs) of knowledge management. The statistical population consisted of managers and experts of Tabriz Oil Refinery which is equal to 30 persons. As the statistical population number is limited¡ there is no need for sampling and the whole population was surveyed. For data collection¡ two questionnaires were employed¡ the reliability and validity of questionnaires were assessed by experts reviews¡ opinions and Cronbach test. For identifying the factors effective on the success of knowledge management T-test was performed. According to the findings and results¡ four critical success factors were identified¡ including management practices¡ organization efforts and development¡ information technology and supply and adoption rate. With regard to the simple Additive Weighting Method (SAW)¡ the ranking of afore-mentioned factors are as follows: management practices¡ organizational efforts¡ supply and adoption rate and IT. And with regard to the Fuzzy Analytical Hierarchy Process (FAHP) the ranking of these factors are as follows: management practices¡ organizational efforts¡ IT and supply and adoption rate. In addition to the importance of knowledge management¡ we can refer to identification of gaps in organization''s knowledge¡ higher productivity of human capital; provide more value-added goods¡ satisfaction of customers and employees¡ strengthening competitive position.Keywords: knowledge management success, critical success factors (CSF), T-test, additive weighting method, fuzzy analytical hierarchy process
-
خصوصی سازی به منظور کاهش تصدی گری و ارتقای عملکرد دولت ها از چند دهه قبل تاکنون در اکثر کشورها از جمله ایران به اجرا درآمده که «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران» نیز در تبعیت از این امر برخی از خدمات خود از جمله خدمات «آموزش و آزمون گواهینامه رانندگی پایه دوم» را به بخش خصوصی واگذار کرده است.این مطالعه سعی دارد اثر اجرای این طرح بر سه مولفه 1- کاهش مخارج هنرآموزان، 2- درصد موفقیت در یادگیری قوانین و مقررات رانندگی توسط هنرآموزان و 3- میزان رضایت مندی هنرآموزان را مورد بررسی قرار دهد. نوع این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام تحقیق از نوع توصیفی است. جامعه آماری مورد مطالعه دو گروه «هنرآموزان» و «کارکنان کادر آموزشگاه های بخش خصوصی مجری طرح آموزش و آزمون شهرستان های مرند و جلفا» بوده که نتایج حاصله نشان داد که تاثیر این واگذاری بر سه مولفه مذکور مثبت بوده است. همچنین نظرات دو گروه (هنرآموزان و کارکنان) نیز مورد مقایسه قرار گرفت که نتیجه به دست آمده حکایت از یکسانی میانگین نظرات دو گروه و عدم وجود اختلاف معنا دار در نظرات این دو بوده است.
کلید واژگان: خصوصی سازی, گواهینامه, رانندگی, آموزشگاه رانندگی, رضایتمندی فراگیران, کاهش مخارجPrivatization for reduction of government tenure and increase of its performance from several decades ago on in most countries such as Iran has been implemented which "Iran's police force" as well following this act has assigned some of its services such as "second grade drivers license" training and test to private sectors. In this paper which is the result of a research as the same title, has been tried to analyze the implementation effects of this project on three components 1 reduction of trainees expenses, 2 - rate of success in learning driving rules by trainees and 3 - trainees satisfaction ( second grade drivers license applicants).The population which is studied is two groups of " trainees" and "private driving schools staffs in Julfa, and Marand that sample is classified and selected by using systematic sampling . After two groups proportion determination (trainees and staff), questionnaire distributed to mentioned groups. For analysis of data deductive statistics has been employed in which results show the positive effect of this project on three mentioned component. Also, two groups views were compared which shows same mean and no considerable different between views.
Keywords: Privatization, Licenses, Driving school, satisfaction, Spending cuts
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.