رضا حافظی
-
زمینه و هدف
آینده پژوهی به صورت پیوسته در حال تکامل است و به سازمان ها و افراد کمک می کند تا رویدادها، فرصت ها و تهدیدهای آینده را به خوبی شناسایی کنند. در حوزه سلامت نیز آینده پژوهی در جهت مدیریت بهتر تغییرات احتمالی آینده و کنترل شرایط نامطلوب و زمینه سازی برای آینده ی مطلوب به کار گرفته می شود. هدف از پژوهش حاضر انجام یک مرور حیطه ای از آینده پژوهی های انجام شده در حوزه ی سلامت ایران بود.
روش بررسیاین مطالعه از نوع مرور حیطه ای (Scoping review) بود که با استفاده از چارچوب Arksey و O’Malley در شش گام شامل شناسایی سوال تحقیق، شناسایی مطالعات مرتبط، انتخاب/غربالگری مطالعات، حیطه بندی/تقسیم بندی داده ها، جمع بندی، خلاصه سازی و گزارش نتایج و ارایه راهنمایی و توصیه های عملی انجام شد. پایگاه های اطلاعاتی و موتورهای جستجوی فارسی و انگلیسی زبان PubMed, Web of Science (WOS), Scopus, ProQuest, SID, Magiran, IranDoc و Google Scholar با استفاده از کلیدواژه های مرتبط جستجو شدند. پس از حذف مقالات تکراری، مقالات باقی مانده براساس معیارهای ورود و خروج غربالگری شدند. نتایج مقالات انتخاب شده براساس گام های مذکور در نهایت حیطه بندی، خلاصه سازی و گزارش شدند.
یافته هااز بین 6691 مقاله ی شناسایی شده، 30 مطالعه به مرحله ی سنتز نهایی رسیدند. مطالعات در دسته های آینده نگری، آینده نگاری و ترکیبی طبقه بندی شدند، که روش سناریونویسی بیشترین کاربرد را داشته و در 20 مطالعه استفاده شده بود. همچنین، مطالعات از لحاظ ماهیت(طبیعت) براساس کمی یا کیفی بودن و افق زمانی نیز طبقه بندی شدند. انواع روش های آینده پژوهی در ایران، در حوزه های بهداشت عمومی، دارو، علم و فناوری، تامین مالی، نسخه نویسی، گردشگری سلامت، رژیم غذایی، منابع انسانی، سالمندی، همه گیری کووید-19، سیاست گذاری سلامت، بیمارستان و سطح کلان نظام سلامت به کار رفته بودند.
نتیجه گیریاستفاده از روش های آینده پژوهی به صورت هدفمند و بر روی مسایل نظام سلامت ایران می تواند در شناخت آینده برای تصمیم گیری و برنامه ریزی آگاهانه تر جهت ساختن آینده ی مطلوب نقش موثری داشته باشد. نتایج این مرور نشان داد که مطالعات پراکنده ای با روش های آینده پژوهی در حوزه سلامت انجام شده است که در این میان روش سناریونویسی بیشتر مورد توجه بوده است.
کلید واژگان: آینده پژوهی, آینده نگاری, سناریونویسی, نظام سلامت, ایران, مرور حیطه ایBackground and AimFutures studies are constantly evolving and help organizations and individuals for better identification of future events, opportunities, and threats. In the field of health, futures studies are also applied for better prediction of health issues in future, control of unpleasant condition and preparing for pleasant future in health system. The purpose of this study is to conduct a scoping review of the futures studies accomplished in the field of health in Iran,
Materials and MethodsThis study is a scoping review, conducted based on the Arksey and O’Malley framework with 6 steps including research question identification, related study identification, study selection / screening, data segmentation, summarizing and reporting results and providing guidance and recommendations n. National and international databases and search engines including PubMed, Web Of Science (WOS), Scopus, ProQuest, SID, Magiran, IranDoc and Google Scholar were searched using related keywords. After removing duplicate articles, the remaining articles were screened according to inclusion and exclusion criteria. The results of the selected articles were finally categorized, summarized and reported based on the mentioned steps.
ResultsAmong of 6691 articles identified, 30 articles reached the final synthesis stage. The articles were classified into forecasting, foresighting, and mixed categories, with the scenario writing method being the most widely used and applied in 20 studies. Also, studies were classified in scope of nature based on quantitative or qualitative and time horizon. Types of futures studies methods in Iran, in the fields of public health, medicine, science and technology, financing, prescription, health tourism, diet, human resources, aging, Covid-19 epidemic, health policy, hospital and macro level of health system were used.
ConclusionThe use of futures studies methods in a targeted manner and on the issues of Iran’s health system can play an effective role in knowing the future for more informed decision-making and planning in order to build a desirable future. The results of this review showed that scattered studies have been conducted with futures studies methods in the field of health, among which the scenario writing method has received more attention.
Keywords: Futures Studies, Foresighting, Scenario Writing, Health System, Iran, Scoping Review -
هوش مصنوعی، یکی از پیشرانهای اصلی زندگی بشر حداقل در دهه آینده خواهد بود. از این رو بسیاری از دولت ها در صدد برنامه ریزی و استفاده از مزایای این فناوری برآمده اند. به همین منظور یکی از موضوعات مورد توجه، تحلیل بومسازگان، و فراهمسازی زمینه توسعه این فناوری و تولید ثروت بوده است. اما یافته های تحقیق نشان میدهد که هنوز بومسازگان هوش مصنوعی در کشور به معنای واقعی شکل نگرفته و از نظر بلوغ، در مراحل شکل گیری ابتدایی است و هنوز وفاق نسبی بین بازیگران مختلف برای تقسیم کار و ماموریتها وجود ندارد.در این مقاله، با استفاده از روش تحقیق کیفی و به استناد مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه ساختاریافته و پنل خبرگی، سعی شده است بومسازگان هوش مصنوعی کشور تحلیل، و الگوی پیشنهادی برای بازطراحی آن نگاشت شود. الگوی پیشنهادی، شامل 16 کارکرد و هفت گروه بازیگر اصلی است که باید با یکدیگر در تعامل باشند. در الگوی مذکور، خلاء نهادهایی که در حال حاضر، یا وجود ندارند یا ایفای نقش ویژهای نداشتهاند، به چشم میآید که عبارتند از: خلا نهاد راهبری، خلا آگاهی بخش، خلا استانداردساز، خلا نهاد اخلاقی، خلا توسعه نوآوری، خلا نهاد حکمرانی داده، خلا کنسرسیوم ها و خوشه های کسب وکار و نهایتا خلا نهاد شبکه ساز. علاوه بر این، در برخی از کارکردها، نهاد و یا سازمان هایی برای آن نقش در نظر گرفته شده اند، اما به علل مختلف، خروجی مطلوب و مناسب برای پیشبرد آن کارکرد در بومسازگان دیده نمی شود. این ضعف های کارکردی عمدتا مرتبط با نظارت، تحقیق و توسعه، تامین زیرساخت فنی و ارایه سایر خدمات فنی است.
کلید واژگان: بومسازگان, هوش مصنوعی, زیست بوم, الزامات توسعه فناوری, سیاستگذاری علم و فناوری, برنامه ملیArtificial intelligence will be one of the main drivers of human life at least in the next decade. Therefore, many governments are striving to plan and utilize the benefits of this technology. To this end, one of the focus areas has been the analysis of ecosystems and providing the groundwork for the development of this technology and wealth creation. However, research findings show that the artificial intelligence ecosystem in the country has not yet taken shape in the true sense, and it is in the early stages of formation, in terms of maturity. There is still no relative consensus among actors for dividing tasks and missions. In this article, using qualitative research methods and based on library studies, structured interviews, and expert panels, the country's artificial intelligence ecosystem has been analyzed, and a proposed model for redesigning it has been mapped out. The proposed model consists of 16 functions and seven main actor groups that must interact with each other. In the proposed model, there are gaps in institutions that currently do not exist or have not played a significant role, which include: governance gap, awareness-raising gap, standardization gap, ethical institution gap, innovation development gap, data governance gap, consortia, business cluster gaps, and the network institution gap. In addition to these, in some of the functions, institutions or organizations have been considered for them, but for various reasons, the desired and suitable output for advancing that function is not seen in the artificial intelligence ecosystem. These functional weaknesses are mainly related to monitoring, research and development, technical infrastructure provision, and the provision of other technical services.
Keywords: Ecosystem, Artificial Intelligence, Technology Development Requirements, Science, Technology Policymaking, National Plan, Institutional Analysis -
مرجعیت علمی از کلید واژگان اسناد بالادستی و سخنرانی های سیاست گذاران علم و فناوری است که شاخص های ارزیابی آن به صورت شفاف تبیین نشده است. اگرچه پژوهش هایی در این زمینه انجام شده، لیکن کماکان تصویر ذهنی مورد اجماعی از مرجعیت علمی ایران وجود ندارد. در این مقاله تلاش شده با انجام یک پژوهش کیفی و مبتنی مصاحبه (با منتخب دانشمندان عضو هییت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سرآمد کشور از علوم، نسل ها و رشته های مختلف انتخاب شده بر اساس لیست یک درصد برتر ای-اس-آی و لیست سالانه پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) ابعاد این مفهوم موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای آن ها بوده است. در این پژوهش مفهوم مرجعیت علمی از منظر جامعه خبرگان در مقایسه با تعاریف مرسوم برگرفته از پیشینه موضوع قرار گرفت و شاخص های ارزیابی و شناخت مرجعیت علمی موردبررسی قرار گرفتند. به علاوه، چالش های کلیدی به عنوان موانع دستیابی به مرجعیت علمی به عنوان نقطه آغازین سیاست گذاری علم و فناوری برشمرده شدند. نتایج نشان می دهد وجود ابهام در تعریف مفاهیمی همچون مرجعیت علمی که ویژگی تکاملی دارند یک نقیصه نبوده و تابعی از شرایط و بستر توسعه علمی در حوزه های مختلف است. به علاوه نشان داده شد مفهوم مرجعیت علمی در هر دو سطح فردی و نهادی قابل بررسی بوده و این دو در ارتباطی نظام مند می توانند به تسهیل مرجعیت در علم بیانجامند. بعلاوه مرجعیت علمی در شبکه همکاری و در پاسخ به نیازهای جامعه تثبیت خواهد شد.کلید واژگان: مرجعیت علمی, توسعه علم و فناوری, سیاست گذاری علوم و تحقیقات, آموزش عالی, ایرانIran's, national policy documents and appeared in science policymakers' orations however there is no consensus on definition and indicators to evaluate it. Previous studies tried to dedicate a comprehensive definition but there is no common image of the concept of scientific authority. This research aimed to discuss different aspects of the concept of scientific authority based on a qualitative research method using experts' judgments (a selection of Iranian scientists affiliated with the Ministry of Science, Research and Technology who are listed in ESI 1% and the annual ISC list). Semi-structured interviews and content analysis were implemented to present a definition of scientific authority and characteristics to identify a person or system with authority in science. Moreover, major challenges as initiators of the science and technology policymaking process were identified and prioritized. Findings showed it could be claimed that for evolving concepts, such as scientific authority, which are context dependent lack of a consensus definition is not a defect, but the best explanations are expected to present by research communities. Moreover, it has been revealed that scientific authority emerged at both individual and institutional levels that can facilitate national scientific development if they interact systematically. Also, findings showed reinforcing communication networks and respond to the society stabilize the scientific authority.Keywords: Scientific Authority, Science, Technology Development, Science, Research policymaking, Higher education, Iran
-
یکی از مهمترین حوزه های مورد بحث و موضوع تصمیم گیری در دیپلماسی انرژی خرید، فروش یا معاوضه و ترانزیت انواع حامل های انرژی با هدف افزایش امنیت سیاسی بین المللی است. از میان حامل های مختلف انرژی گاز طبیعی به دلیل ایجاد وابستگی متقابل زیاد موضوع اصلی این مقاله است. مقاله حاضر، با استفاده از شیوه فراتحلیل و متمرکز بر وجوه کیفی آن و با بررسی اسناد بالادستی، اطلاعات و آمار مبادلات گاز طبیعی کشور و برخی رقبای منطقه ای به تحلیل وضع موجود (آسیب شناسی) و ارایه راهبردهای متناظر پرداخته است. رویکرد اصلی در دیپلماسی گازی ایران تاکنون تمرکز بر صادرات این حامل بوده است. تمرکز صرف بر صادرات گاز به سه دلیل، دیگر تامین کننده منافع ایران نیست. اول، ظهور قطب های تولید و مصرف گاز در منطقه، افزایش اهمیت جغرافیایی ایران و فرصت ویژه نقش آفرینی در عبور و داد و ستد گاز، دوم، فعال بودن مسیرهای جایگزین برای از بین بردن مزیت ایران در عبور و داد و ستد گاز و سوم، ناترازی و کسری گاز در داخل کشور. بنابراین سیاست دیپلماسی گازی ایران با یک فرصت و یک تهدید مواجه است: فرصت افزایش اهمیت جغرافیایی ایران به دلیل رشد نقاط تولید و مصرف گاز در منطقه و تهدید کسری تراز گازی کشور. لذا صادرات محوری در سال های پیش رو تامین کننده منافع ملی ایران نخواهد بود. باز تعریف این سیاست نه یک انتخاب که ضروررتی انکار ناپذیر است. توصیه حداقلی این پژوهش در پیش گرفتن سیاست ترکیبی صادرات - واردات گاز و برق بطور همزمان است.
کلید واژگان: دیپلماسی انرژی, سیاست گذاری, گاز طبیعی, روندهای آیندهOne of the most important areas of decision-making in the field of energy diplomacy is to trade and transit of energy carriers aiming to boosting international political security. Among various energy resources, natural gas is the main topic of this article due to high mutual dependence it created between interested parties. Using meta-analysis method and examining upstream documents and natural gas trade statistics of Iran and some of its regional competitors, this article analyzed the current challenges of Iran natural gas diplomacy and presented the corresponding solutions. So far, the main approach in Iran's natural gas diplomacy has been exporting this clean fossil fuel. Focusing solely on gas exporting no longer serves Iran's interests. The reasons are enormous; we challenge three of such. Firstly, the emergence of new gas production and consumption hubs in the region, increased geographical importance of Iran and the opportunities to playing a role in gas transit. Secondly, there are alternative routes try to ease Iran's advantage in gas transit and thirdly, increasing the gap between Iran's natural gas supply and demand. Therefore, Iran's natural gas diplomacy policy will cope with sort of opportunities and threats such as geographical importance due to the growth of gas production and consumption in the region and the threat of inability to meet domestic natural gas demand. Thus, exporting-natural-gas as the only strategy for the coming years should be reframed. What is argued is the export-import policy of gas and electricity could be taken into account together as an alternative.
Keywords: Energy Diplomacy, Policy Making, Natural gas, future trends -
ملتها در شرایط بحرانی به دانشمندان شان پناه میبرند. در بحرانهای اقتصادی از یک اقتصاددان انتظار دارند با چوب جادو اوضاع را سروسامان بدهد. در شیوع پاندمی گوشبهفرمان تجویز پزشک میشوند و در زمانهای آرامش و در صلح به افتخارات دانشمندان شان میبالند. اما آیا نظام حاکم بر نهاد علم دانشمندپرور است؟ آیا دغدغه پژوهشگر بر کشف ناشناخته ارج نهاده میشود؟ یا از او انتظار میرود بهمثابه یک کارمند، معادل ساعات حضور و انجام اموری روزمره نظیر تدریس در کلاس درس حقوق ماهیانه دریافت کند؟ یا در مقابل تصمیمات بالادست سر تعظیم فرود آورد؟ اگر چنین باشد، نهاد علم همانند یک کارخانه، از یک سمت دانش آموختگان دانشگاه را بهعنوان عضو هییتعلمی ورودی دریافت میکند که طی دوران خدمت از مرتبهای به مرتبه بالاتر ارتقاء مییابند و دانش آموختگانی را به جامعه تحویل میدهند تا صنعت دانشگاه از حرکت بازنایستد. اشاره به این نکته در ایجاد ادبیات مشترک راهگشا است که عضویت هییتعلمی و حتی ارتقاء به مرتبه استاد تمام، مترادف دانشمند بودن در تعریف متعالی آن نیست. دانشمند بودن فراتر از آییننامههای ارتقاء است. دانشمند در خدمت جامعه است و نیاز بشر به دانستن و زندگی بهتر را آرمان خود میداند نه همگام ساختن خود با آییننامهها. دانشمند اعتبار خود را از اجتماع علمی میگیرد نه آییننامهها. اینچنین است که یک پژوهشگر جوان میتواند یکشبه ره صدساله برود. این طبیعت با ساختار کارمندمحور که مبتنی بر ارزیابی نتایج ملموس و شهودی نظامهای اداری مرسوم است، تعارض دارد. ارزش نهادن به پژوهش و پژوهشگر، مترادف سرمایهگذاری یک ملت برای آیندهای روشنتر است. مثل آموزش و به خدمت گرفتن نیروهای امدادی برای شرایط بحرانی. هیچ مدیر با درایتی آتشنشانها را مرخص نمیکند، چون در ماه گذشته هیچ ماموریتی انجام ندادهاند. همانطور که آمادگی و توانمندی یک آتشنشان در چارچوبی متفاوت از یک کارمند سنتی ارزیابی میشود، ارزیابی کیفیت پژوهش و پژوهشگر نیز اصول و قواعد خود را میطلبد. اگر نظام اداری کشور به دنبال پیادهسازی الگوهای سلسله مراتبی در نهاد علم است، این رویه، نشانهای است از قطع یا اختلال در ارتباط عالم با جامعه. اگر در یک دانشگاه، ستاد از حضور غیرمنظم عضو هییتعلمی به ستوه آمده و درصدد ایجاد آییننامههایی برای الزام به حضور فیزیکی عضو هییتعلمی است، یعنی یا فعالیت او را بیاثر میپندارد یا گفتمان و فهم مشترک از اثربخشی پژوهش ایجاد نشده است. زیرا اگر به زبان هم نیاید، پرسشی از ذهن هر عضو جامعه و صاحب مسیلهای میگذرد و آنهم اینکه، نتیجه پژوهشهای علمی کجا موثر واقع شد؟ اگرچه طرح چنین پرسشی خود محل مناقشه است و همانطور که اشاره شد در چارچوبهای ارزیابی مرسوم نمیگنجد، اما باید اشاره کرد که ترویج مطالبه گری یک گام روبهجلوست که با شکلگیری گفتگو میتواند به فهم و چشمانداز مشترک بیانجامد. اگرچه اثربخشی نظام علمی ابعاد گوناگونی دارد، در این نوشتار از دو منظر به نقد و بررسی سیاستهای حال حاضر در کشور خواهم پرداخت. نخست فرآیند گذار از دانشگاه سنتی به سمت دانشگاه درآمدآفرین که در راستای برداشتی تقلیلگرایانه از استقلال دانشگاه آنهم تنها در بعد اقتصادی آن است. و سپس به نگاه کمیت گرا در نظام ارزیابی اعضاء هییتعلمی اشارهای میکنم. بر این باورم که اگر به گفتگو بنشینیم و چالشهای اصلی نهاد علم را عمیقا و بهدوراز تعارض منافع به بحث بگذاریم، پرسشهای اساسی سر بر خواهند آورد. پرسشهای صحیح به سیاستها و راهبردهای منسجم و آیندهنگر ختم خواهند شد.
-
نشریه رهیافت، پیاپی 83 (پاییز 1400)، صص 123 -128
می توان ادعا کرد طی سالیانی که این مجله منتشرشده، ذهنیت مشترکی بین پژوهشگران هر دو حوزه شکل گرفته است. اما کماکان سوالاتی به ویژه در محدوده اشتراک و تعامل این دو مفهوم مطرح هستند که کماکان پاسخ صریحی دریافت ننموده اند. یکی از این سوالات در حوزه اثرگذاری آینده نگاری بر سیاست گذاری مطرح می شود که در اجتماع علمی پاسخ هایی به ویژه از منظر کارکردی و اجرایی به آن داده شده است. در این یادداشت قصد دارم دریچه ای بر نگاهی نظری بگشایم و به این چالش عمیق تر از گذشته بنگرم.
کلید واژگان: آینده نگاری, سیاست گذاری, علم, فناوری, نوآوریRahyaft Journal, Volume:31 Issue: 83, 2021, PP 123 -128it can be claimed that during the years that this journal has been published, a common mentality has been formed between the researchers of both fields. But there are still questions, especially in the scope of sharing and interaction of these two concepts, which have not yet received a clear answer. One of these questions is raised in the field of the impact of foresight on policy-making, which has been answered in the scientific community, especially from the functional and executive perspective. In this note, I intend to open a theoretical perspective and look at this challenge more deeply than in the past
Keywords: Foresight, Policy, Science, Technology, Innovation -
انرژی نقشی محوری در توسعه اقتصادی و ارتقاء کیفییت زندگی ایفا می کند. با تلاش کشورها در کاهش گازهای آلاینده، متنوع سازی روش های تامین، توسعه خصوصی سازی از یک سو و از سوی دیگر افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی و در نتیجه رشد تقاضا برای منابع مدرن و پاک انرژی نیاز است کشورها خود را برای گذار از روش های مرسوم تءمین انرژی، چه در قالب منابع و چه از منظر ساختارها آماده نمایند. این پژوهش در محدوده پژوهشگاه نیرو انجام شده و با گردآوری کلان روندهای جهانی و وضعیت تامین انرژی ایران سناریوهای تامین انرژی ایران در افق 1420 را توسعه داده است. سناریوها مبتنی بر نظر خبرگان توسعه یافتند. نتایج نشان دادند، از منظر خبرگان مشارکت کننده، مسایل زیست محیطی در ایران نسبت به روند جهانی توجه کمتری را به خود جلب خواهد کرد. نیز دسترسی به منابع گاز طبیعی سهم بالای این حامل انرژی در تولید برق را نشان داد که توسعه این وابستگی می تواند امنیت تامین برق کشور، نیز توان خصوصی سازی صنعت برق را محدود خواهد ساخت. لذا در آینده نزدیک نمی توان شاهد تغییر شگرفی در روش های تامین انرژی کشور بود و بموجب لختی متاثر از دسترسی به انرژی ارزان گذتر به سمت آینده مطلوب نیازمند مدیریت گسترده گذار و تعهد ساختاریافته خواهد بود.کلید واژگان: آینده نگاری, سیاستگذاری انرژی, عرضه و تقاضا, سناریونگاری, جمهوری اسلامی ایرانEnergy is central to the economic wellbeing and raising living standards and serves as the foundation of economic growth. Although Iran owns large fossil fuels resources and the potential for exploiting renewables, to maintain its bargaining power in the global energy markets Iran needs to investigate and in some cases follow energy system transformations. In this research mega-trends in the energy industries and market have been reviewed to develop alternative scenarios for Iran energy supply futures. Results showed that in mid-term natural gas will play the main role in power generation industry and it is unlikely that renewable energies replace fossil fuels based power generation share widely. Moreover, compared with western countries environmental concerns attract less attentions among experts and policymakers. Energy management meets not only deals with “what” to change it brings insight about “how” to manage desired changes. Consequently, energy management is a process that needs a multi-aspect approach. As a process aimed to manage changes, energy management needs to evaluate arising risks, limitations (especially associated with access to resources such as money, time, knowledge and etc.), and emerging opportunities due to changes in the energy systems.Keywords: foresight, Energy Policy, Supply, Demand, Scenario Planning, Iran
-
پاندمی کووید-19 اثر غیرقابل انکاری بر زندگی بشر داشته است، تا جایی که پیش بینی می شود بسیاری از کشورها سال پیش رو را با افت تولید ناخالص داخلی به پایان خواهند رساند. پاندمی کووید-19 قواعد بازی را به هم زده است و باید با این حقیقت کنار بیاییم که پایان این پاندمی و کشف واکسن و درمان در آینده نزدیک (چند ماه) محتمل نیست. این پاندمی قوی سیاه قرن است. این پاندمی نمایان ساخت که توسعه مبتنی بر اقتصاد و بدون لحاظ کردن سایر ابعاد، ناپایدار بوده و حتی خود می تواند منشا بروز چنین بحران هایی شود. این مقاله باهدف بررسی روندهای نوپدید طی چند ماه نخست اپیدمی و دو ماه پس از اعلام پاندمی کووید-19 توسط سازمان بهداشت جهانی، نقاط عطف تصمیم سازی را به عنوان محورهای شناساننده آینده های ممکن معرفی و بر اساس تلاقی آن ها سناریوهای پیشنهادی را طراحی نموده است. سه محور: (1) رویکرد به جهانی شدن، (2) رویکرد به ارزش، و (3) رویکرد دولت ها در مدیریت بحران، به عنوان محورهای توسعه دهنده سناریوها برگزیده شدند. با شناسایی آینده مطلوب، سیاست های نیل به آن معرفی و مورد تحلیل قرار گرفت. در کنار تمام راه کارهای پیشنهادشده برای برون رفت از این بحران، جامعه انسانی باید پارادایم جهان بینی خود را دگرگون ساخته و خود را برای مصالحه با محیط پیرامونی محیا کند.
کلید واژگان: کووید-19, پاندمی, سناریو نگاری, توسعه پایدار, آینده نگاریPandemics are cross-dimensional challenges and can be evaluated and monitored referring to various indicators: mortality rate, the rate of infection, economic consequences, geopolitical implications, etc. focusing on different indicators will lead to making different and even in some cases contradictory policies. Covid-19, the new Coronavirus knows as SARS-CoV-2, Outbreaks threatened healthcare and economic systems comprehensively. World Health Organization (WHO) declared the Covid-19 epidemic as a worldwide pandemic on 11 march 2020 . Pandemics are cross-dimensional challenges and can be evaluated and monitored referring to various indicators: mortality rate, the rate of infection, economic consequences, geopolitical implications, etc. focusing on different indicators will lead to making different and even in some cases contradictory policies. The covid-19 pandemic brought the future closer especially in terms of technological development. Nations with sufficient access to the financial reserve, potential foreign investment opportunities, structured free markets (especially in the downstream supply chain), human resources and global supply chain network, will experience an easier path to recover in the post-CORONA era. It is not the last time we have faced such a “black swan”. We will overcome but we will not always be so lucky. Human society needs to reconsider value paradigms to improve life quality and peaceful coexistence with other species and the environment.
Keywords: COVID-19, Pandemics, Scenarios, sustainable development, Foresight -
ایران یکی از کشورهای دارنده منابع هیدروکربنی و بازیگر کلیدی تامین انرژی در جهان است. به عنوان یکی از اعضاء قدرتمند اوپک و دومین دارنده منابع اثبات شده گاز طبیعی در جهان سیاست گذاری انرژی در ایران همواره موردتوجه دولتمردان بوده است. با گسترش نگاه بلندمدت، نشر رویکردهای علمی آینده نگری در کشور و تدوین نقشه جامع علمی کشور نقش هر یک از حوزه های علوم و فناوری در توسعه پایدار جمهوری اسلامی ایران مورد اعتناء قرار گرفت. پس از بحران 1970 میلادی و شوک نفتی غرب، جهان و به ویژه در طرف تقاضای انرژی رویکرد نوینی به سیاست گذاری انرژی اتخاذ نمود. مفهوم امنیت انرژی در همان سال ها متولد شد و به دنبال افزایش تاب آوری سیستم های انرژی در کشورها بوده است. گره خوردگی مصرف انرژی و رشد اقتصادی، که برای کشورهای دارنده منابع سوخت فسیلی میزان همبستگی آن بیشتر از متوسط جهانی برآورد می شود، نگاه بلندمدت در حفظ و ارتقاء امنیت انرژی را برای ضمانت پایداری توسعه را مدنظر قرار داده است. در این مقاله قصد داریم به اختصار مفهوم امنیت انرژی را بررسی کرده و رابطه آن با توسعه پایدار کشورها را به بحث بگذاریم. همان طور که نشان دادیم، امنیت انرژی مفهومی پیچیده است که نیازمند ورود متخصصین و سیاست گذاران برای بومی سازی آن در مسیر اهداف کلان هر کشور است. لذا برای جمهوری اسلامی ایران نیز ورود به این عرصه بسیار حیاتی است و پیش بینی می شود در آینده نزدیک بیشتر مورد تفقد سیاست گذاران و تصمیم گیران صنایع انرژی کشور قرار گیرد.
کلید واژگان: امنیت انرژی, توسعه پایدار, ژئوپلیتیک, آینده نگاری, سیاست گذاری علم و فناوریIran owns large hydrocarbon resources and plays a significant role in the global energy market as a supplier. Since long-term planning and foresight studies, such as the comprehensive scientific map were developed, science and technology development became a key aspect in the country's development programs. After 1970's energy crisis and west world's oil shock policy makers, especially from demand-side countries, followed a new approach to set national energy strategies. Energy security emerged as a systematic respond to the global crisis which aimed to improve energy systems resilience level. The high correlation between economic aspects, like GDP, and energy consumption, especially for energy export countries, considered energy security as a long-term respond to support sustainable development. In this paper we aimed to investigate energy security as a key concept and discuss how it tied to the sustainable development. As it has been showed, energy security is a complicated concept and needed to be localized for nations in order to address local challenges. Then it is crucial for Iran to study energy security from a new angle to adopt more sustain energy policies. It is expect that in a near future, energy security will become a challenging issue for Iranian policy makers.
Keywords: energy Security, sustainable development, Geopolitics, Foresight, Science, technology policy -
در بازار رقابتی پویای امروز، ارائه یک چارچوب موثر برای یافتن چشم اندازهای محتمل یک چالش مهم در جهت اتخاذ تصمیم گیری صحیح و سیاست گذاری حیاتی است. پژوهش حاضر، چارچوبی جهت توسعه سناریوهای محتمل آینده از طریق روش طرح نقشه فازی شناختی (FCM) پیشنهاد می کند. به عنوان یک روش جدید در برنامه ریزی سناریو، مدل FCM تلاش می کند ساختاری منطقی و معتبر برای سناریوهای محتمل همراه با تجزیه وتحلیل رفتار پویای پارامترها ارائه دهد. در مدل ارائه شده، از روش تجزیه وتحلیل STEEP برای شناسایی پارامترها، از روش تحلیل اثرات متقاطع جهت تعیین عوامل کلیدی، و روش تجزیه وتحلیل ریخت شناسی برای انتخاب بردارهای تولید سناریو بکار رفته است. و درنهایت، از روش FCM برای تهیه سناریوی محتمل استفاده می شود. مدل توسعه یافته برای توسعه سناریوهای تولید نفت ایران در دوران پساتحریم به کار گرفته شده است. نتایج شبیه سازی نشان داد، روش پیشنهادی می تواند به تولید سناریوهای نیمه کمی سازگار و محتمل گردد که می تواند جایگزین مناسبی برای پوشش معایب روش های صرفا کمی/ کیفی باشد.
کلید واژگان: برنامه ریزی سناریو, نقشه فازی شناختی, تحلیل اثرات متقاطع (CIA), روش تجزیه و تحلیل STEEP, تجزیه و تحلیل ریخت شناسیIn today's competitive dynamic world/markets, providing a desirable framework for exploring future perspectives is a crucial challenge to support robust decision making and proper policy making. This research proposes a novel framework that develops plausible future energy scenarios through the Fuzzy Cognitive Map (FCM) technique. As a new method in scenario planning, FCM model attempts to present a set of rational, reliable and credible plausible scenarios together with analyzing dynamic behaviors of parameters. The integrated FCM-based approach encompasses STEEP analysis to identify parameters, Cross Impact Analysis (CIA) to determine key drivers, Morphological analysis for scenario selection, and FCM model to develop semi-quantitative scenarios. This new approach for scenario development brings together the benefits of both quantitative and qualitative analysis and it is not limited to the investigation of few pre-defined scenario drivers. As a research case, the proposed methodology is examined to detect plausible trends for Iran's oil production in the post sanction era. The implemented FCM simulations indicate that in three scenarios oil production increases and growth will be significant in the first two scenarios. The fourth projection is the most pessimistic scenario that can be imagined in the post-sanction era where the country faces massive investment backlogs.
Keywords: Scenario Planning, Fuzzy Cognitive Map, Iran, Post-Sanction, Oil Production -
پیش بینی رفتار سیستم های پیچیده همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. سیستم های انرژی ازاین روی که متاثر از عوامل متعدد خرد و کلان اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فناوری می باشند رفتاری پیچیده و بعضا با عدم قطعیت بالا از خود نشان می دهند. در سال های اخیر و با توجه به کاهش قیمت نفت و طرح ثبات تولید نفت خام در مجموعه کشورهای عضو اوپک، ایران به دنبال افزایش سهم خود از بازار جهانی گاز طبیعی و درآمدزایی از طریق فروش گاز طبیعی است. در این مقاله مسئله تقاضای جهانی گاز طبیعی موردبررسی قرارگرفته و مدلی ترکیبی بر پایه شبکه عصبی مصنوعی توسعه یافت. در مدل پیشنهادی ابتدا ورودی های معمول پیش بینی تقاضای انرژی موردمطالعه قرار گرفتند. جهت تضمین در نظر گرفتن تمام ورودی های محتمل روش بیشینه مدنظر قرار گرفت و با توجه به امکان دسترسی به داده خام، تعداد زیادی متغیر ازجمله متغیرهای منتخب مطالعات پیشین به عنوان ورودی مدل در نظر گرفته شد. با استفاده از ابزارهای داده کاوی از مین 13 ورودی در دسترس، مجموعه 6 ورودی بعنوان نماینده کل جمعیت شناسایی شده و مدل بر مبنای آن ها پیاده سازی شد. سپس الگوریتم پیش بینی ترکیبی هوشمندی طراحی شد، به قسمی که از الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی و آموزش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شده است. مطالعه خروجی ها نشان داد در مقایسه با مدل های پایه و موجود در مطالعات پیشین و با در نظر گرفتن پنج آماره خطای متفاوت، مدل پیشنهادی عملکرد بهتری نسبت به سایر مدل ها دارد.کلید واژگان: تقاضای گاز طبیعی, پیش بینی هوشمند, داده کاوی, شبکه عصبی مصنوعی, الگوریتم ژنتیکRecently natural gas global market attracted much attention since it is cleaner than oil and also is cheaper than renewable energy sources. However, price fluctuations, environmental concerns, technological development, unconventional resources, energy security challenges, and shipment are some of the forces made energy market more dynamic and complex in the last decade. Studying of natural gas market's demand side behavior is targeted by this research to dedicate insights about plausible trends of global natural gas demands. This paper proposed a hybrid time series model which starts with data mining based techniques to detect input features and pre-processing data, then a neural network based prediction model is used to uncover global natural gas trends. 13 different features were studied and finally 6 features were selected as the most relevant feature containing: Alternative and Nuclear Energy, CO2 Emissions, GDP per Capita, Urban Population, Natural Gas Production, Oil Consumption. Finally, the proposed prediction model overcame other competitive models refer to five different error based evaluation statisticsKeywords: Natural Gas Demand, Intelligent Forecasting, Data mining, Artificial Neural Network, Genetic algorithm
-
زمینه و هدفبیماری مزمن کبدی و عوارض آن یکی از معضلات اصلی در دریافت کنندگان پیوند کلیه می باشد. امروزه هپاتیت های ویروسی B و C شایع ترین علت بیماری مزمن کبدی در این گروه از بیماران می باشند که به نظر می رسد می توانند بر نتایج پیوند تاثیر گذارند. تاثیرات سوء هپاتیت های ویروسی B و C بر بقای بیمار و نیز کلیه پیوندی هنوز مورد اختلاف و بحث می باشد. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی اثرات عفونت هپاتیت ویروسی B و C بر نتایج و بقای کلیه پیوندی و بیماران تحت پیوند کلیه انجام گرفت.روش بررسیاین مطالعه به روش همگروهی تاریخی (historical cohort) بر روی تمامی 1615 بیماری که بین سال های 1365 تا 1382 در بیمارستان شهید هاشمی نژاد شهر تهران تحت پیوندکلیه قرار گرفتند، انجام شد. علاوه بر متغیرهای دموگرافیک، وجود آنتی ژن HBsAg و آنتی بادی Anti-HCV، بروز رد پیوند حاد، از دست رفتن پیوند و مرگ و میر بیماران ثبت می گردید. میزان های بقای کوتاه مدت و بلند مدت کلیه پیوندی و نیز بیماران با استفاده از آنالیز آماری Kaplan–Meier و آزمون آماری Log rank مورد بررسی ومقایسه در نرم افزار آماری SPSS V.11 قرار گرفت. در آنالیز داده ها از آزمون های آماری Chi-2 و Independent t-test نیز استفاده شد.یافته هاهپاتیت ویروسی B و C در 49 بیمار (03/3%) وجود داشت. میانگین بقای بیماران و کلیه پیوندی به ترتیب معادل 36/7±168 و 5/11±5/126 ماه به دست آمد. میزان بقای یک ساله و پنج ساله کلیه پیوندی در بیماران دارای HBsAg مثبت به ترتیب 98% و 92% و در بیماران دارای Anti-HCV مثبت بقای یک ساله و پنج ساله کلیه پیوندی 100% و 100% محاسبه گردید.نتیجه گیرینتیجه مطالعه حاضر نشان می دهد که عفونت های HBV و HCV کنتراندیکاسیونی برای پیوند کلیه در مبتلایان به بیماری کلیوی مرحله انتهایی نمی باشند. در هر صورت، باید توجه داشت که بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مرحله انتهایی دارای عفونت های HBV و HCV که کاندید پیوند کلیه می باشند، می بایست در هر دو مرحله قبل و بعد از پیوند به دقت مورد ارزیابی قرار گیرند.
کلید واژگان: پیوند کلیه, هپاتیت ویروسی B, هپاتیت ویروسی C, بقاءEvaluation of the Effect of Viral Hepatitis B and C on Graft Survival in Renal Transplant RecipientsBackground And AimChronic liver disease and its complications are major problems in renal transplant recipients. Hepatitis B and C virus infections are currently the main causes of chronic liver disease in this group, and these may affect allograft outcome. Whether hepatitis B and C virus infections after renal transplantation adversely affect graft and patient survival, remains controversial. Therefore, the aim of present study was to determine the effects of viral hepatitis B and C on graft and patient survival who underwent renal transplantation.Patients andMethodsIn this historical cohort study all 1615 patients who received renal transplants between 1986 and 2003 at Hashemi-Nejad hospital in Tehran, Iran were assessed. In addition to demographic data, the presence of HBsAg and/or Anti-HCV antibody, the incidence of acute rejection, graft loss and patient's mortality were recorded. Short term and long term survival rates of the transplanted kidney and the patient itself were analyzed and compared using Kaplan–Meier survival analysis and Log rank test by SPSS V.11. Chi sqaure and Independent t-tests were also used for data analysis.ResultsViral hepatitis B and C were detected in 49(3.03%) of the patients. The mean survival time of the patients and transplanted kidney was 168(SEM=7.36) and 126.50(SEM=11.50) months, respectively. The graft survival rate was 98% and 92%, at 1 and 5 years after transplantation in patients with HBsAg positivity and 100% and 100% at 1 and 5 years after transplantation in patients with anti-HCV antibody positivity.ConclusionThe results of our study showed that HBV or HCV infection is not a contraindication for kidney transplantation in patients with end-stage renal disease. However, it should be noted that HBV and HCV-infected patients who are candidates for renal transplantation should be carefully evaluated both before and after renal transplantation.Keywords: Renal transplantation, Viral hepatitis B, Viral hepatitis C, Survival
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.