به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیدضیاءالدین کیاءالحسینی

  • ابوالفضل پاسبانی صومعه، سید ضیاءالدین کیاءالحسینی*
    سهم نیروی کار از موضوعات مهم مکاتب اقتصادی است. مکتب کلاسیک، تعیین دستمزد را به نظام بازار می سپارد. بر اساس قواعد بازار، عرضه نامحدود نیروی کار، مزد رقابتی حداقلی (مزد آهنین) سبب گسترش تضاد میان کارگر و کارفرما، اتلاف منابع و پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم گردید. یکی از نتایج آن ظهور مکتب مارکسیسم بود که تمام ارزش تولید را به نیروی کار اختصاص می دهد. هدف این مقاله تعیین سهم نیروی کار بر اساس آموزه های اسلامی با تاکید بر نظریات آیت الله موسوی اردبیلی، با استفاده از روش تحلیل محتواست. بر اساس یافته ها در اسلام، مزد بر اساس تحقق انصاف و از راه تعاون و همکاری و نه ستیزه و عداوت، تعیین می شود؛ همچنین آیت الله موسوی اردبیلی در تعیین مزد، ارزش و قیمت را به دو گونه قیمت طبیعی و قیمت جاری تقسیم نموده و سه عامل عادلانه نبودن مزد، استثمار مصرف کننده و وجود ماشین را سبب ارزش مازاد کالاها دانسته و تعلق کل ارزش افزوده به نیروی کار یا صاحب سرمایه را نه از نظر شرعی و نه از نظر اقتصادی قابل توجیه نمی داند. حرمت اخلال نظام اجتماعی و اقتصادی و استثمار و دوقطبی شدن و اکل مال به باطل به همراه وجوب عدالت همه جانبه، اصول اساسی در تعیین سهم عوامل تولید و تعیین ارزش کالا به نظر ایشان هستند.
    کلید واژگان: سهم نیروی کار, مزد منصفانه, عدالت اقتصادی, نظام بازار, مارکسیسم, اقتصاد اسلامی, موسوی اردبیلی
    Abolfazl Pasebani Someeh, Seyyed Ziaalddin Kiaalhosseini *
    The contribution of the Labor force has been an important issue in economic schools. The classical school determines wages in the market. One of the consequences of this determination was the rise of the Marxist school with an emphasis on allocating all production value to labor.Islamic teachings, organize the functioning of the labor market and its components and it provides the ground for the emergence of justice through cooperation and collaboration, and evolution, not conflict and enmity. Every worker had the right to security and health and other social security and fair wages and he has a duty to do his best. Mousavi Ardebili in determining wages, value, and price are divided into two types of natural price and current price, and the three factors of unfair wages, consumer exploitation, and the existence of the machine as the cause of the surplus value of goods and it does not consider the addition of all added value to the labor force or the owner of capital to be legally or economically justifiable. Sanctity of disruption in the social and economic system, exploitation, bipolarity, and invalidity of ownership along with the necessity of all-around justice is one of the basic principles in determining the share of production factors and determining the value of goods.principles in determining the share of production factors and determining the value of goods.
    Keywords: Share of Labor Force, Fair Wage, Economic Justice, Market System, Marxism, Islamic economic, Mosavi Ardabili
  • سید ضیاءالدین کیاءالحسینی *

    زکات یکی از واجبات مالی است که علاوه بر اسلام، در ادیان دیگر نیز بدان امر شده است. هدف از این واجب مالی طهارت روح، پاکی مال و برکت در آن، پر کردن خلات اقتصادی جامعه می باشد. در آیات فراوان مکی و مدنی به این تکلیف مالی امر شد، لکن مثل بسیاری از تکالیف، ترتیب نزول آیات قرآن در نوع حکم و موضوع و مصارف آن اثرگذار بود و لذا هدف این مقاله بررسی تحول حکم و موضوع و مصارف زکات با روش تحلیل محتوا است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که زکات در مکه بر مسلمانان واجب شده بود و موضوع آن منحصر در موارد 9 گانه فقهی نبود، بلکه مبنای آن برآوردن نیاز نیازمندان بود؛ چرا که در آن زمان عمده مسلمانان از فقرا و بردگان و نیازمندان بودند. ضمن این که این واجب مالی منحصر به زکات نبود، بلکه خداوند در قرآن به مواردی مثل انفاق، قرض-الحسنه، اطعام یتیم و فقیر، حق المعلوم، حق الحصاد و ماعون نیز امر فرمود. به همین دلیل، در سور ابتدایی کم تر کلمه (زکات) استفاده شده و برای این واجب مالی، کلمات مشابه بکار رفته است، ولی با گذر زمان و افزایش مسلمانان و تعمیق پیوندهای اجتماعی، تعداد آیاتی که در آن به طور معین به (زکات) امر شده افزایش می یابد. زکات در ابتدا و در کنار دیگر تکالیف مالی به صورت عام واجب بود و مصارف آن به اختیار مودیان آن بود، ولی در مدینه و با صلاح دید پیامبر موارد تعلق آن کاهش یافت و برای وجوب و ادا و مصارف آن شرایطی مقرر گردید.    

    کلید واژگان: ترتیب نزول, زکات, تکالیف مالی, سور مکی, سور مدنی
    Sayyed Ḍiya’ Al-Din Kiāþ Al-Husseini *

    Legal alms or Zakāt is one of the financial obligations that is ordained not only in Islam but also in other religions. The purpose behind this financial obligation is to purify the soul, purify the property and bless it, and to fill the economic gaps of the society. In the numerous Meccan and Medinan verses, this financial obligation is ordained, but like many other Qur’anic obligations, the order of revelations of the verses of the QurÞān exerts its effect on the type of ruling, subject, and the way or the ways in which legal alms are cinsumed , and therefore, this article is intended to examine the evolution of and change in the ruling, topic, and the way zakāt  is consumed drawing upon the content analysis method. The findings of this study show that zakāt was obligatory on Muslims in Mecca, and the objects of legal alms were not restricted to the so-called nine jurisprudential cases, but the underlying principle was to meet the needs of the needy by its payment . For, at that time, most of the Muslims were the poor, the slaves and the needy. In addition, this financial obligation was not limited to zakāt, but in the QurÞān, God also ordained such things as fair loan (free loan without taking usury), spending in Allah’s way (infāq), feeding orphans and the poor, and made mention of the ‘recognised right, ‘the right to harvest’, and ‘to supply neighbourly needs’. For this reason, the word (zakāt) is used less in the early revealed Surahs and similar words are used istead to refer to this financial obligation, but with the passage of time and the increase in the population of Muslims and the strengthening of their social ties, the verses in which specifically zakāt is ordained has increased in number. In the early days of Islam, among other financial duties, zakāt was obligatory in general and its consumption was at the discretion of the payers, but in Madina and with the discretion of the Prophet Muhammad, the objects of legal alms were reduced and conditions were established for its obligation, payment and consumptions.

    Keywords: Order Of Revelations, Zakāt, Financial Obligations, Meccan Suras, Median Surahs
  • جعفر عبادی، ناصر الهی، سید ضیاءالدین کیاالحسینی، احسان برین*
    رایج ترین نظام انتخاباتی در دموکراسی های دنیا، نظام مبتنی بر قاعده اکثریت و «هر شهروند یک رای» است که در آن حق رای تمامی افراد برابر بوده و هر فرد تنها یک حق رای دارد؛ اما سابقه نظریات اقتصاد سیاسی رای دهی نشان داده کارایی این نظام در افشای ترجیحات رای دهندگان حداکثری نیست؛ ازاین رو در طول بیش از دو قرن اخیر کوشش شده نظریه های متعددی برای رفع این نقیصه معرفی شوند. از متاخرترین این نظریات می توان به دو نظریه «دموکراسی روان» و «مکانیسم رای دهی درجه دو» اشاره کرد. در این دو نظریه به ترتیب و به طور جداگانه امکان تفویض رای و امکان خرید رای مطرح شده است. در این مقاله کوشش شده توسعه و دستاورد علمی جدیدی در قالب نظریه «مکانیسم رای دهی درجه دو تعدیل شده» ارایه شود که حاصل آن طراحی مکانیسمی است که تلفیقی از دو نظریه مورد اشاره محسوب می شود.
    کلید واژگان: رای دهی درجه دو, دموکراسی روان, انتخابات, طراحی مکانیسم, خرید رای, شهرت
    Jafar Ebadi, Nasser Elahi, Seyed Ziaaddin Kiaalhoseini, Ehsan Barin *
    It is a fact that “1 Person 1 Vote” is the most common voting system in democracies worldwide. But, when we ask “How about its efficiency in preference revelation?” the answer is “There are lots of other voting systems with more efficiency”. Two of the most recent studies in this field are “Liquid Democracy” and “Quadratic Voting (QV) Mechanism”. By using “Liquid Democracy” voters can delegate their votes to other voters, and by using “Quadratic Voting Mechanism” voters can buy more votes via spending money. This paper’s contribution is combining the two recent studies and designing “Adjusted Quadratic Voting Mechanism”. In fact, this contribution makes it possible to formulize Liquid Democracy and votes’ delegation in the context of Quadratic Voting (QV) Mechanism.
    Keywords: Quadratic Voting, QV, Liquid Democracy, Election, Mechanism Design, Vote Buying, Reputation
  • سید جواد عمادی*، ناصر الهی، سید ضیاالدین کیاالحسینی

    هدف این مقاله بررسی تاثیر هماهنگ سازی سیاست های پولی و مالی در فضای بازی همکارانه بر مولفه های اقتصاد کلان است که در آن دولت به صورت رهبر و بانک مرکزی به صورت پیرو عمل می کند و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی شامل تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و همچنین شاخص بازار بورس تهران بررسی و با وضعیتی که این دو نهاد به صورت غیرهمکارانه عمل نمایند، مقایسه شده است. این مقاله با استفاده از روش SVAR برای بررسی و آزمون هماهنگی سیاست های پولی و مالی در بازه زمانی 1357 تا 1395 استفاده می کند. نتایج نشان می دهد سلطه بخش مالی به عنوان رهبر، بر بخش پولی به عنوان پیرو سبب شده است در زمان اعمال سیاست ها، نرخ تورم افزایش و نرخ بیکاری کاهش یابد که نشان از تسلط بخش مالی و همچنین تاثیر اهداف سیاسی دولت بر اهداف اقتصادی بانک مرکزی دارد و همین امر سبب افزایش شکاف تولید ناخالص داخلی در دوره مورد مطالعه شده است.

    کلید واژگان: سیاست هماهنگ پولی و مالی, تورم, رشد اقتصادی, شاخص بازار سهام, ترکیب بهینه سیاست های پولی و مالی, SVAR
    Seyyed Javad Emadi *, Nasser Elahi, Said Ziyaodin Kiyaalhosaini

    The purpose of this paper is to investigate the effect of coordinating of monetary and fiscal policies in the co-operative game space on macroeconomic components in which the government acts as a leader and central bank as a follower and its effect on macroeconomic variables including inflation. Unemployment, economic growth, as well as the Tehran Stock Exchange market index have been studied and compared with the situation in which these two institutions operate in a non-cooperative manner. This article uses SVAR method to study and test the coordination of monetary and fiscal policies in the period 1979 to 2016. The results show that the dominance of the financial sector as a leader over the monetary sector as a follower has led to higher inflation and lower unemployment rates as policies are implemented, indicating the dominance of the financial sector as well as the government's political goals. The central bank's economic goals have led to an increase in the GDP gap during the study period.

    Keywords: Harmonized Monetary Policy, Inflation, economic growth, Stock Market Index, Optimal Combination of Monetary, Financial Policies, SVAR
  • فرشید سلیمی قراسقال*، اکبر کمیجانی، سید ضیاءالدین کیاالحسینی

    مقاله حاضر به تبیین سازوکار اثرگذاری عقود مشارکت محور با تاکید بر تکانه های قیمت نفتی و پولی بر بخش حقیقی اقتصاد ایران با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری SVAR برای سال های 1363-1395 می پردازد. براساس نتایج؛ یک تکانه وارده از ناحیه قیمت نفت، به اندازه 5 درصد باعث کاهش تولید و 1 درصد کاهش اشتغال می شود. همچنین یک تکانه وارده از ناحیه تسهیلات مشارکتی، اگرچه باعث افزایش نرخ سود حقیقی می شود، ولی این تسهیلات به تولید و اشتغال در اقتصاد ایران ختم نشده و باعث کاهش 2 و 0.6 درصدی آنها می شود. بعبارتی با افزایش درآمدهای ارزی به خاطر افزایش قیمت نفت، این سرمایه ها بجای اینکه وارد بخش حقیقی اقتصاد شود، صرف واردات می شود که عموما به منظور مقابله با تورم انجام می پذیرد. در اینصورت بسیاری از بخش های تولیدی با آسیب جدی مواجه شده و از چرخه تولید خارج خواهند شد، لذا بخشی از سرمایه گذاری های انجام شده در اقتصاد بلا استفاده مانده و میزان تولید و اشتغال کاهش می یابد.

    کلید واژگان: عقود مشارکت محور, بخش حقیقی اقتصاد, تکانه های نفتی و پولی, مدل SVAR
    Farshid Salimi Qarasaqal *, Akbar Komijani, Seyed ZiaAdin Kia Alhosein

    The present study examines the effect of participatory incentive with emphasis on oil price and monetary impacts on the real sector of Iran's economy using the SVAR model for 1984-2016. According to the results, a impulse from the oil price zone, a 5 percent reduction in production and a 1 percent decline in employment. Also, the impetus from the cooperative facility area, although raising the real interest rate, does not end in the production and employment of the Iranian economy, which reduces them by 2% and 0.6%. In the meanwhile, by increasing foreign exchange earnings due to rising oil prices, these funds, instead of being part of the real economy, are mere imports, which are generally carried out in order to deal with inflation. In this case, many manufacturing sectors will be severely damaged and eliminated from the production cycle, so part of the investments made in the economy are left unused and production and employment are reduced.

    Keywords: Participation contracts, Real sector of the economy, Oil, money shock, SVAR Model
  • بابک کوهی لیلان، رحیم دباغ*، سید ضیاءالدین کیاالحسینی، فرهاد رهبر

    نظام بانکی از ارکان اصلی هر نظام اقتصادی است که تاثیرگذاری بالایی بر  سایر بخش ها دارد و در صورت وقوع بحران و بی ثباتی، اثرات آن به سایر بخش‏های اقتصاد سرایت می کند. از این رو، شناسایی فاکتورهای موثر در ثبات بانکی حایز اهمیت است. در این مقاله، برای شناسایی، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری، و اولویت بندی و تعامل بین عوامل موثر در ثبات بانکی از روش ترکیبی دیمتل - شبکه عصبی جهت بررسی روابط و رتبه بندی عوامل موثر در دوره زمانی 2006-2018 برای 15 کشور خاورمیانه و شمال افریقا (منطقه منا) استفاده شده است. براساس پیشینه پژوهش، 17 معیار فرعی  با 5 معیار اصلی استخراج شده است. نتایج ارتباطات درونی معیارهای فرعی بیانگر این است که نسبت وام خالص به دارایی، تسهیلات ناخالص پرداختی، تورم، تسهیلات خالص پرداختی بانک، بازده متوسط حقوق صاحبان سهام، و سود خالص به ترتیب دارای بیشترین تاثیرگذاری بوده و بقیه عوامل تاثیرپذیر هستند و در نتیجه برای ایجاد ثبات نظام بانکی شناسایی و توجه به عوامل اصلی تاثیرگذار که بر سایر عوامل بیشترین اثرگذاری را دارند، حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: ریسک اعتباری, نقدینگی, ثبات بانکی, کشورهای منطقه منا و روش DANP
    Babak Kohi, Rahim Dabbagh*, Sid Zyaadin Kia Hosini

    The banking system is one of the main pillars of any economic system and has the highest degree of influence on other sectors, and in the event of a crisis and bank instability, it easily spreads to other sectors and even to the macroeconomy. Therefore, the factors affecting bank stability should be identified and applied by the importance of each relevant strategy. The research method is descriptive and applied and to identify, influence and influence and prioritize and interact between factors affecting bank stability, the combined method of DANP in the period 2006-2018 has been used for 15 countries in the Middle East and North Africa (Mena). Based on the research background, 17 sub-criteria have been extracted in 5 main criteria. Examination of the factors affecting the stability of the banking system of the countries revealed that the external factors of macroeconomic and internal inflation are specific banking factors (net loan to assets and granting facilities), profitability (average return on equity), and banking risk (ratio of cash reserves to assets). Have had the most impact. Expanding the scope of analysis and explicit calculation for asset and risk management, especially credit risks (net loan to asset-to-payments ratio) and liquidity (ratio of cash reserves to assets) for bank managers and inflation control for macroeconomic sustainability is proposed by the central bank.

  • محمدحسن صبوری دیلمی*، ناصر الهی، سید ضیاءالدین کیاالحسینی، محمدرضا یوسفی شیخ رباط

    در این تحقیق رابطه پویای نرخ ارز-تورم و همچنین وجود چرخه تشدیدشونده در اقتصاد ایران در دوره زمانی 1381:01- 1395:12 با استفاده از رویکرد تغییر رژیم مارکف بیزی در مدل خودتوضیح بردای مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس وجود دو رژیم متفاوت تورمی(دارای واریانس های متفاوت) مورد تاکید قرار گرفته و نتایج توابع کنش- واکنش بیانگر وجود رابطه دوطرفه میان متغیرها در رژیم تورمی سطح پایین و یک رابطه انفجاری در رژیم تورمی سطح بالا است. در رژیم تورمی سطح پایین، واکنش تورم به شوک وارد شده به میزان یک انحراف معیار در نرخ ارز، مثبت و کمتر از یک و از طرف دیگر واکنش نرخ ارز به شوک تورمی به میزان یک انحراف معیار نیز مثبت اما برزگتر از حالت قبل است. همچنین رفتار انفجاری این توابع در رژیم تورمی سطح بالا حاکی از آن است که فرضیه چرخه تشدیدشونده در دوره موردبررسی در اقتصاد ایران صادق است.

    کلید واژگان: تورم, نرخ ارز, چرخه تشدیدشونده, خودتوضیح برداری همراه با تغییر رژیم مارکف, نمونه گیری گیبس
    Mohammad Hassan Saboori Deylami *, Nasser Elahi, Sayed Zia Aldin Kiaalhoseini, Mohammadreza Yousefi Sheikh Robaat

    This paper examined the dynamic relationship between exchange rate and domestic inflation rate as well as the existence of vicious circle in Iran. The sample covers monthly data from 1381:01 to 1395:12 Solar Hijri (about 2002:04 – 2017:03). The model was estimated using Markov Switching Bayesian VAR approach and Gibbs sampling.The empirical results confirm that there are two inflation regimes that vary in variances. The Impulse-Response Functions imply that there is a two-way linkage between these variables in the low inflation regime and the explosive behavior was experienced in the high inflation regime. The response of inflation to one standard-deviation shock of the exchange rate is positive and less than unity in low inflation regime. And the reaction of the exchange rate to one standard-deviation shock of inflation is positive too but the later was larger than former. Although the explosive behavior in high inflation regime confirms the vicious circle hypothesis in Iran.

    Keywords: Inflation, Exchange Rate, Vicious circle, Markov Switching Bayesian VAR, Gibbs Sampling
  • بابک کوهی لیلان، رحیم دباغ*، سید ضیاءالدین کیاالحسینی، فرهاد رهبر
    هدف

    بانکداری بنا به ماهیت خود متضمن مواجهه با طیف وسیعی از مخاطرات است. ناظران بانکی بایستی ریسک های خود را شناسایی نموده و آنها را ارزیابی و مدیریت منمایند. بنابراین بایستی فاکتورهای موثر بر ثبات بانکی شناسایی و متناسب با اهمیت هرکدام استراتژی مربوطه بکار گرفته شود. 

    روش

    روش پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی است و با استفاده از روش های توصیفی و استنباطی داده ها را آنالیزکرده و سپس نتایج به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای شناسایی تاثیر ریسک های اعتباری و نقدینگی بر ثبات بانکی بر اساس داده های مربوط به 15 کشور منتخب عضو منطقه منا در دوره 13 ساله طی سال 2018-2006 با استفاده از مدل رگرسیون انتقال ملایم تابلویی (PSTR) که یکی از مدل های تغییر رژیمی برجسته است، استفاده شده است. 

    یافته ها

    تحلیل رابطه عوامل اقتصادی و ریسک ها برروی ثبات بانکی مسئله مهمی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. حد آستانه ای میزان ریسک اعتباری به عنوان نقطه عطف و متمایزکننده دو رژیم بیان شده در مدل PSTR، برای این معادلات، به ترتیب با توجه آزمون آکاییک و شوارتز (36/3 و 83/3) برآورد شده اند. نتایج تخمین شیب پارامتر نشان داد که سرعت تعدیل از یک رژیم به رژیم دوم  برابر با 194/0 بوده که نشانگر سرعت تعدیل ملایم آنها است. در رژیم اول قبل از حد آستانه ای یعنی بخش خطی مدل PSTR متغیرهای ریسک اعتباری، تسهیلات پرداختی، تورم و بحران و شوکهایی وارده بر کشورها، تاثیر منفی و معناداری بر سیستم نظام بانکی دارند. برعکس متغیرهای نسبت تسهیلات به سپرده، ریسک نقدینگی، اندازه بانک، بازده دارایی ها، کارایی بانک ها و تولید ناخالص ملی تاثیر مثبت و معناداری بر سیستم نظام بانکی دارند. در رژیم دوم یعنی بخش غیرخطی مدل PSTR متغیرهای نسبت تسهیلات به سپرده، اندازه بانک، تورم، نسبت سرمایه به دارایی، تسهیلات و بحران و شوک هایی که بر یک کشور وارد شده تاثیر منفی و معناداری بر سیستم نظام بانکی دارند. برعکس متغیرهای ریسک نقدینگی، ریسک اعتباری، بازده دارایی ها، کارایی بانک ها، تولید ناخالص ملی و تسهیلات پرداختی بانک ها تاثیر مثبت و معناداری بر سیستم نظام بانکی دارند.

     نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش (سناریوی اول و دوم) ریسک نقدینگی علاوه بر تاثیر مثبت بر روی ثبات بانکی باعث شدت گرفتن تاثیر مثبت آن بر روی ثبات بانکی کشورها می شود. همچنین ریسک اعتباری روی ثبات بانکی در حالت غیر خطی که مورد تایید قرار گرفت بسیار تاثیرگذار است. به عبارتی مطابق نتایج حاصل از مدل برآورد شده متغیرهای ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری در هردو رژیم بیشترین تاثیر را ثبات نظام بانکداری کشورهای عضو منطقه منا دارد به طوری که تاثیر ریسک اعتباری در هر دو رژیم بیشتر از ریسک نقدینگی است. لذا تدوین راهکارهایی برای کاهش بی ثباتی در نظام بانکی کشور، مدیریت ریسک اعتباری می تواند عامل مهمی برای افزایش ثبات بانکی باشد که خود تقویت نظام پولی را در پی خواهد داشت.

    کلید واژگان: ثبات بانکی, رگرسیون آستانه ای پانل, ریسک اعتباری, کشورهای منطقه منا
    Babak Kouhi Leilan, Rahim Dabbagh *, Seyyed Ziaoddin Kiaalhosseini, Farhad Rahbar
    Objective

    Banking, by its very nature, involves a wide range of risks. Banking supervisors should identify their risks and evaluate and manage them. Therefore, the factors affecting banking stability should be identified and applied in proportion to the importance of each relevant strategy. 

    Methods

    The method of the present research is descriptive and applied and using descriptive and inferential methods, the data have been analyzed and then the obtained results have been analyzed. It has been used to identify the impact of credit and liquidity risks on banking stability in selected member countries of the Mena region using the Panel Gentle Transfer Regression (PSTR) model, which is one of the prominent regime change models. 

    Results

    According to the results of MATLAB software, it was found that the variables of liquidity risk and credit risk in both regimes have the greatest impact on the stability of the banking system of MENA member countries and also the impact of credit risk in both regimes is greater than liquidity risk. Therefore, formulating appropriate policies to manage credit risk reduction can lead to the stability of the country's banking system, which in turn will strengthen the monetary system.  Analyzing the relationship between economic factors and risks on banking stability is an important issue that has been addressed in this study. The thresholds of credit risk as a turning point and distinguishing point of the two regimes expressed in the PSTR model, for these equations, have been estimated according to the Akaik and Schwartz tests (3.36 and 3.83), respectively. The results of parameter slope estimation showed that the adjustment speed from one regime to the second regime was equal to 0.194, which indicates their gentle adjustment speed. In the first regime before the threshold, ie the linear part of the PSTR model, the variables of credit risk, payment facilities, inflation and crisis and shocks to countries have a negative and significant effect on the banking system. In contrast, the variables of facility to deposit ratio, liquidity risk, bank size, return on assets, efficiency of banks and GDP have a positive and significant effect on the banking system. In the second regime, the nonlinear part of the PSTR model, the variables of facility to deposit ratio, bank size, inflation, capital to asset ratio, facilities and crises and shocks that have hit a country have a negative and significant effect on the banking system. In contrast, the variables of liquidity risk, credit risk, return on assets, efficiency of banks, gross national product and payment facilities of banks have a positive and significant effect on the banking system. 

    Conclusion

    According to the results of this study (first and second scenarios), liquidity risk, in addition to a positive effect on banking stability, intensifies its positive effect on the banking stability of countries. Credit risk also has a significant effect on off-line banking stability, which has been confirmed. In other words, according to the results of the estimated model, the variables of liquidity risk and credit risk in both regimes have the greatest impact on the stability of the banking system of MENA member countries, so that the effect of credit risk in both regimes is greater than liquidity risk. Therefore, formulating strategies to reduce instability in the country's banking system, credit risk management can be an important factor to increase banking stability, which will strengthen the monetary system.

    Keywords: banking stability, Panel Threshold Regression, Credit risk, Mena Countries
  • الهه معصوم زاده*، ناصر الهی، سید ضیاء الدین کیاالحسینی، سید هادی عربی

    توجه به نظام های منطقه ای و توجه به الزامات مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بعنوان راهگشای مدیریت موانع امنیت ملی همراه با روابط صلح آمیز اقتصادی، در فرایند منطقه گرایی حاصل می شود. یکی از این توافقنامه ها، اتحادیه اقتصادی اوراسیا EAEU  است. مطالعه حاضر به بررسی آثار بالقوه موافقتنامه تجاری بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا بر بخش های صادراتی صنعت و کشاورزی با استفاده از مدل جاذبه طی بازه زمانی 2018-2001 می پردازد. نتایج نشان از تاثیر مثبت متغیرهای میانگین تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی با صادرات در بخش صنعت و کشاورزی از کشور ایران به کشورهای اورآسیا و نشان از تاثیر منفی متغیرهای حاصل ضرب جمعیت کل کشور، نرخ تعرفه و نرخ ارز واقعی با صادرات دارد. حذف تعرفه تجاری بین ایران و اوراسیا می تواند بخش های مختلف اقتصادی ایران را منتفع کند و این منفعت زمانی بیشتر می شود که تعرفه بخش صنعت حذف شود. ازاین رو به سیاست گذاران اقتصادی پیشنهاد می شود که برای موفقیت در این توافقنامه، آثار اقتصادی آن را مورد توجه قرار دهند. درصورتی که بخش کشاورزی با محدودیت وارداتی مواجه شود، بیشتر آثار منفی را داشته و این گزینه می تواند سیاست نامناسب در توافقنامه با کشورهای اورآسیا باشد. همچنین ایجاد مکانیزم مالی مشترک برای مبادلات داخلی بین ایران و 5 کشور اوراسیا، ایجاد بانک اطلاعاتی تجار کشورهای عضو برای فعالان اقتصادی ایرانی، صدور روادید تجاری میان کشورهای عضو و تاسیس شورای مشترک اتاق های بازرگانی اوراسیا می تواند در افزایش آثار تجاری ایران با اورآسیا در بخش های صادراتی صنعت و کشاورزی مفید باشد.

    کلید واژگان: تجارت, اتحادیه اقتصادی اورآسیا, صادرات, مدل جاذبه
    Elahe Masoomzadeh *, NASER ELAHI, Seyedziaadin Kiaalhosseini, Seyed Hadi Arabi

    Consideration of regional systems as a way of managing national security barriers along with peaceful economic relations are achieved in the regionalization process. One of these agreements is the Eurasian Economic Union. The present study inspects the potential impact of the trade agreement between Iran and the Eurasian Economic Union on export sectors of industry and agriculture using the gravity model over 2001-2018.The results demonstrate the positive effect of the mean variables of GDP and FDI on exports from Iran to Eurasia in industry and agriculture and indicate the negative effect of the variables on product deriving from multiplication of population, tariff rate and real exchange rate with exports. The elimination of trade tariffs between Iran and Eurasia can benefit various sectors of Iran's economy, and this benefit is further enhanced when the industry sector tariff is removed.Economic policymakers should consider the economic implications of this agreement for success. If the agricultural sector is faced with import restrictions, it will most likely have negative effects and this option could be deemed as an inappropriate policy in agreement with the Eurasia. The creation of a joint financial mechanism for internal exchanges between Iran and the Eurasia, the formation of a database of Member States' traders for Iranian economic activists, the issuance of business visas among Member States and the establishment of a Eurasian Joint Chamber could enhance Iran's trade with Eurasia in the sector and it can be beneficial to exporting industry and agriculture.

    Keywords: Trade, Eurasian Economic Union, Export, Gravity model
  • سید ضیاءالدین کیاالحسینی*، حسین آقازاده، راضیه بنی هاشمی

    بازار بیمه عموما با کژگزینی و کژمنشی ناشی از اطلاعات ناقص و یا نامتقارن همراه است که سبب ناکارآمدی این بازار گشته و تحقق کارایی پارتویی را با مشکل مواجه می کند. آگاهی بیشتر از مشخصات طرف تقاضا می تواند در حرکت بازار بیمه به سوی تعادل کارا مفید باشد. مطالعه حاضر با این هدف و با استفاده از مدل لاجیت درصدد برآورد تقاضای بیمه بدنه خودرو در شهر شیراز با استفاده از اطلاعات 15707 تن از مشتریان بیمه پاسارگاد می باشد. متغیرهای مورد بررسی به سه بخش کلی مشخصات بیمه-گذار (متقاضی بیمه) شامل: درآمد، سن و میزان تحصیلات صاحب خودرو؛ مشخصات خودرو شامل: قیمت اتومبیل، عمر وسیله نقلیه، نحوه تامین مالی برای خرید خودرو و سابقه ی تصادف و در نهایت تخفیفات بیمه گر به عنوان خصوصیت بیمه گر تقسیم می شوند. نتایج مقاله نشان می دهد ضرایب کلیه متغیرهای توضیحی مدل به استثنای عمر اتومبیل در سطح احتمال (1) درصد معنی دار می باشد. همچنین کشش-های به دست آمده از الگو، حاکی از آن است که متغیرهای تخفیفات بیمه ‏گر، سن صاحب وسیله نقلیه، قیمت وسیله نقلیه، سطح تحصیلات بیمه‏ گذار، تامین مالی خرید وسیله نقلیه توسط وام، سطح درآمد بیمه گذار و سابقه تصادف بیمه‏ گذار به ترتیب از عوامل مهم موثر در تقاضا برای بیمه ی بدنه ی اتومبیل می باشند که به جز سن صاحب وسیله نقلیه، بقیه متغیرها اثر مثبت بر تقاضای بیمه بدنه دارند.

    کلید واژگان: بیمه بدنه خودرو, الگوی لاجیت, کشش تقاضا, شرکت بیمه پاسارگاد, شهر شیراز
    Sayed Zia Aldin Kiaalhoseini *, Hosein Aghazadeh, Raziyeh Banihashemi

    The insurance market generally involves adverse selection and moral hazards due to its asymmetric information, which imposes serious limitations to estimate demand for insurance. Applying probit model with a sample included of 15707 clients of Pasargad Insurance Company, this study aims to estimate effects of eight variables on demand for car insurance in Shiraz. The variables are classified into three parts; client characteristics including income, age and education, car characteristics including its price, its model (year), the way to finance its purchase as well as car accidents data and finally contract characteristic including only car insurance discounts. The results show that all of coefficients are statistically significant at the level of %1 except its model (year). According to this model, the elasticities of car insurance discounts, age, price, education, the way of finance to purchase, income and car accident data are respectively: 21.01, -12.27, 7.15, 1.77, 0.59, 0.45 and 0.11, which indicate that these variables are very important in this regard. As it is obvious, all variables except age have direct effect on demand for car insurance.

    Keywords: car insurance, Probit model, demand elasticity, Pasargad Insurance Company, Shiraz
  • سید جواد عمادی، ناصر الهی*، اکبر کمیجانی، سید ضیاءالدین کیاالحسینی

    هدف اصلی این مقاله نیل به ترکیب بهینه تاثیر ابزار سیاست پولی و مالی برای دستیابی به رشد اقتصادی است بر این اساس چهار مدل را با ترکیب های مختلف حجم نقدینگی به کار گرفتیم تا به ترکیب بهینه برای تعیین مسیر بهینه ترکیب سیاست پولی و مالی در کوتاه مدت و بلندمدت دست پیدا نماییم و نشان دهیم که چگونه ابزارهای بهینه سیاست همزمان پولی و مالی منجر به رشد اقتصادی می شوند. این ترکیبات به اثر سیاست‏های پولی از طریق متعیرهایی نظیر حجم اسکناس و مسکوک، حجم سپرده های مدت دار، نرخ سود سپرده های مدت دار، نرخ ارز و سیاست مالی از طریق متغیرهایی نظیر درآمدهای عمومی دولت و مخارج عمومی دولت روی رشد تولید ناخالص اسمی و حقیقی برای دوره 1395-1357 بر اساس روش ARDL بررسی می‏شود و سرعت تعدیل هر مدل تحلیل می‏شود. نتایج نشان می‏دهد که ترکیب شماره4 به عنوان ترکیب بهینه پذیرفته می شود در شرایط کوتاه مدت و بلندمدت هر دو سیاست پولی و مالی بر رشد اقتصادی در این ترکیب موثر است .

    کلید واژگان: ترکیب همزمان, رشد اقتصادی, سیاست مالی, سیاست پولی
    Seyyed Javad Emadi, Naser Elahi *, Akbar Komijani, Seyed Ziyaaodin Kiyaalhoseini

    The main objective of this paper is to find the optimal model of the monetary and fiscal policy tool for economic growth. Accordingly, we used four models with different combinations of liquidity to provide an optimal model for determining the optimal combination of monetary and fiscal policy in the short term and long-term results, and show how the optimal tools for optimal combination monetary and fiscal policies lead to economic growth. In all of these models, the ARDL method has the effect of monetary policy through terms such as the volume of banknotes and coins, the volume of long-term deposits, the rate of interest on long-term deposits, exchange rates and fiscal policies through variables such as public revenues and public expenditure on growth Real gross nominal production for the period 1978-2017 is analyzed and the moderation rate of each model is analyzed. The results show that combination No. 4 is accepted in both short and long term terms, both monetary and fiscal policies are effective in sustained economic growth.

    Keywords: interaction composition, Economic Growth, Fiscal Policy, Monetary Policy
  • سید ضیاءالدین کیاالحسینی*، وحید سلیمانی مطلق

    شناخت اثرات تقویمی بر رفتار اقتصادی، یکی از موضوعات مهم در تحلیل های اقتصادی است. ماه رمضان می تواند از راه ارزش ها، باورها و اعتقادات مذهبی، الگوی مصرف خانوارها و افراد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این مقاله بررسی تاثیر ماه رمضان بر الگوی مصرف خوراک خانوارهای شهری در ایران است. برای بررسی از داده های هزینه های خوراکی خانوارهای شهری برای گروه های یازده گانه اقلام خوراکی برای سه سال در دوره زمانی 1384 تا 1394 و از روش SUR استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از این است که از بین یازده گروه عمده اقلام خوراکی، تنها گروه کالایی قند، شکر، انواع مربا و شیرینی ها جهش افزایشی و معنی داری از اثر تقویمی ماه رمضان دارد و در بقیه اقلام خوراکی تغییر معنی داری دیده نمی شود. همچنین ماه رمضان روی شیب تابع مصرف این گروه کالایی بی تاثیر بوده و فقط عرض از مبدا آن را به اندازه 238/0 افزایش می دهد. علاوه بر این 52 درصد رفتار این متغیر توسط متغیرهای مجازی مستقل در مدل تحقیق توضیح داده می شود.

    کلید واژگان: الگوی مصرف, الگوی مصرف خوراک خانوار شهری, ماه رمضان, اثرات فصلی و اثرات تقویمی, مدل SUR
    Seyed Ziaaldin Kiaalhoseini *, Vahid Soleymani

    The consumption pattern can be influenced by the calendar effects of Ramadan. Ramadan can effect on consumption pattern due to the spiritual effects of the community. The purpose of this study is to investigate the effect of Ramadan on the consumption patterns of urban households in Iran. We use SUR method using data processed in household budget. Of the 11 major food items segregated, the only variable in the X118 code (sugar, sugar, jam, and sweets) is a leap to increase and significantly affect the Ramadan calendar effect, and there is no significant change in the pattern of consumption of other edible items. Therefore, the putative theory of research, which explains the true relationship between the material and spiritual factors of the pattern of consumption and Ramadan, and the economic phenomenon of influencing the pattern of consumption from Ramadan, while at the same time relates to Islamic teachings, concluded that the calendar effect of the Ramadan did not change the whole a food consumption pattern in urban households, and only in the consumption pattern of the main group of sugar, sugar, jam, and sweets, there was a change in the rate of consumption during Ramadan. Ramadan does not effect on the slope of the X118 variable (sugar, sugar, jam and sweets), and increasing the initial width, with a coefficient of 0.238. Code 118 does not grow, but in the month of Ramadan we see an increase in consumption.

    Keywords: Consumption Pattern, Urban household food consumption patterns, Ramadan, Seasonal effects, Calendar effects, SUR Model
  • ناصر الهی*، سیدضیاءالدین کیاءالحسینی، سیدمحمدضیاء فیروزآبادی

    اقتصاددانان به طور معمول از نظریه انتخاب عقلایی برای تجزیه و تحلیل واقع گرایانه پدیده های اقتصادی استفاده می کنند. این نظریه به واسطه پیچیدگی های رفتاری انسان، با مشکلاتی روبرو است. از این رو، فروض و مفاهیم به کار گرفته شده در این نظریه از جمله مفهوم نفع شخصی و نظام ترجیحات در طول زمان با نقدها و جرح و تعدیل های فراوانی روبرو شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا به دنبال بازتعریف مفاهیم اساسی نظریه انتخاب عقلایی بر اساس برداشت های تفسیری علامه طباطبائی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اشکالات نظریه انتخاب عقلایی عمدتا به مفاهیم اساسی آن از جمله سه مفهوم بنیادین نفع، شخص و عقلانیت و همچنین رابطه بین آنها برمی گردد. مفاهیم پیشنهادی این مقاله در زمینه عقلانیت با توجه به نقش تربیت و هدایت در شخصیت قوام یافته انسان در افق دید بلندمدت و معنوی و با  ملاحظه «غیر» همچون «خود» پیشنهاد شده اند. مفاهیم مزبور را می توان در قالب «فردیت مشکک» و «عقلانیت تکاملی» معرفی کرد. نتایج بررسی در این پژوهش نشان می دهد که تعدیلات مفهومی پیشنهادی با برداشت های تفسیری علامه طباطبائی در ذیل برخی آیات هماهنگ است.

    کلید واژگان: انسان اقتصادی, عقلانیت اقتصادی, منفعت شخصی, فردیت مشکک, عقلانیت تکاملی
    Naser Elahi *, Seyed Zia’addin Kia al Hosseini, Seyed Mohammad, Zia’ Firouz Abadi

    Economists typically use rational choice theory to realistically analyze economic phenomena. This theory is challenged by the complexities of human behavior. Therefore, assumptions and concepts used in this theory—including the concept of self-interest and system of preferences—have faced a lot of criticism and adjustments over the years. This paper seeks to redefine the basic concepts of rational choice theory based on the interpretive concepts of Allameh Tabataba'i using content analysis method. The findings of the study show that the drawbacks of rational choice theory mainly stem from its basic concepts, including the three fundamental concepts of interest, the individual, and rationality, as well as the relationship between them. The proposed concepts of this paper about rationality have been suggested due to the role of training and guidance in the consolidated personality of man in a long-term spiritual perspective and by considering “other” like “self”. These concepts can be introduced in the form of “questionable individuality” and “evolutionary rationality”. The results of this study show that the proposed conceptual adjustments are in line with Allameh Tabataba’i’s interpretative concepts regarding some verses.

    Keywords: Economic man, Economic rationality, Self-interest, Variable individuality, Evolutionary rationality
  • سید ضیاءالدین کیاالحسینی*، ناصر الهی، محمد کردعلیوندی
    تشدید نابرابری درآمدی و جرائم، موجب از دست رفتن امکانات و منابع انسانی و مالی جامعه می شود. اینکه کدامیک از این دو معضل اجتماعی، علت دیگری است، از موضوعات قابل مجادله و مورد تحقیق می باشد. این پژوهش درصدد است تا علیت میان نابرابری درآمدی و جرائم را بررسی کند. به همین جهت و به دلیل هم انباشته بودن متغیرهای سری زمانی، از آزمون علیت هیسائو برای بررسی رابطه علیت بین نابرابری درآمدی و جرائم در دوره زمانی 1393-1363 در ایران استفاده شده است. جرائم مورد بررسی در این تحقیق، شامل جرائم علیه اموال (اختلاس، ارتشاء، جعل، سرقت و چک برگشتی) و جرائم خشونت آمیز (جرائم قتل عمد، ایجاد ضرب و جرح، تصرف عدوانی و مزاحمت) بوده، و از ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری استفاده شده است. طول وقفه بهینه برای جرائم علیه اموال، یک دوره و با استخراج خطای پیش بینی نهایی وجود رابطه علیت دوطرفه بین آن و نابرابری درآمدی تایید شد. همچنین طول وقفه بهینه برای جرائم خشونت آمیز، دو دوره به دست آمد و ثابت شد که نابرابری درآمدی با جرائم خشونت آمیز، علیت دوطرفه دارد.
    کلید واژگان: جرائم علیه اموال, جرائم خشونت آمیز, نابرابری درآمدی, علیت دوطرفه, آزمون علیت هیسائو
    Seyyed Ziaaddin Kiaalhoseini*, Nasser Elahi, Mohammad Kordalivandi
    Exacerbating income inequality and increasing crimes give rise to waste of human and financial resources of the society. However, causality direction between income inequality and crime remains a controversial issue. Applying Hsiao’s causality test for the 1984-2014 period, this study examines the direction of causality between these social problems in Iran. The crimes under study include crimes against property (embezzlement, bribery, forgery, theft and bounced checks) and violent crimes (murder, battery, duress and harassment). In addition, Gini coefficient is used as an inequality index. The optimal lag lengths are one for crimes against property and two for violent crimes, respectively. Findings indicate significant bidirectional causal relationships between income inequality and two kinds of crimes.
    Keywords: Crimes against property, Violent crimes, Income inequality, Bidirectional causality, Hsiao’s causality test
  • ناصر الهی، سید ضیاءالدین کیاالحسینی، مسعود صالحی رزوه
    اقتصاد دانان به اجماعی رسیده اند که بانک مرکزی مستقل می تواند کارایی سیاست پولی را با پیروی از یک قاعده سیاست پولی افزایش دهد. یکی از مهم ترین این قواعد، قاعده مک کالم است که در آن، بانک های مرکزی را ملزم می کند تا نرخ رشد GDP اسمی را با استفاده از پایه پولی به عنوان یک ابزار سیاستی هدف گذاری نمایند. یکی از ویژگی های قاعده مک کالم استفاده از پایه پولی به جای نرخ بهره به عنوان ابزار سیاست پولی است که با نظام بانکداری بدون ربای ایران سازگاری دارد. این مقاله روش شبیه‏سازی وضعیت واقع نشده (شبیه‏سازی سناریویی) را به منظور ارزیابی امکان پذیری قاعده مک کالم به عنوان یک راهنمای سیاستی برای ایران در دو مدل ساده اقتصاد کلان به کار می برد. نتایج شبیه‏سازی نشان می دهد که پیروی از قاعده مک کالم می تواند به طور قابل ملاحظه ای نوسانات تولید ناخالص داخلی اسمی را کاهش دهد. همچنین تحلیل ها نشان می دهند که مسیر تصریح شده توسط این قاعده برای تغییرات پایه پولی می تواند به عنوان معیاری برای تصمیمات سیاستی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: قاعده مک کالم, قاعده سیاستی, روش شبیه سازی وضعیت واقع نشده
    Naser Elahi, Seyed Ziyaodin Kiaalhoseini, Masoud Salehi rezveh
    Economists have reached a consensus that an independent central bank could improve its policy efficiency by following a monetary policy rule. One of the important rules is McCallum rule where that requires central banks to target the growth rate of nominal GDP using the monetary base as its instrument. One of the features of the McCallum rule uses the monetary base rather than the interest rates as the monetary policy instrument that is consistent with the Interest-free banking system in Iran. This paper utilizes a counterfactual simulation method to evaluate the feasibility of McCallum rule as a policy guideline for Iran in two simple macroeconomic models. The simulation results show that following the McCallum rule could significantly reduce Iran’s nominal GDP fluctuations. The analysis shows that rule-specified path for the monetary base changes could be used as a benchmark for the Central Bank of Iran policy decision.
    Keywords: McCallum rule, Policy rule, Counterfactual simulation method
  • امید خداویردی*، محسن مهرآرا، مجید رضایی، سید ضیا الدین کیاالحسینی
    هدف از این پژوهش ارایه الگویی مناسب به منظور پوشش ریسک قیمتی واردکنندگان محصولات کشاورزی در ایران می باشد تا بدین وسیله بتواند از نتایج منفی نوسانات قیمت جلوگیری نماید. الگوی پیشنهادی استفاده از قرارداد شبه آتی می باشد. برای ارزیابی کارایی این روش، داده های روزانه قیمتهای نقدی و اتی دانه سویا و ذرت در بازه زمانی 5/1/2010 تا 6/8/2018 از بورس شیکاگو گردآوری وپس از پردازش اطلاعات، نتایج در دو حالت بررسی گردید: حالت اول زمانی است که دسترسی به قرارداد آتی وجود دارد وحالت دوم زمانی است که دسترسی به قرارداد آتی امکان ندارد. در حالت اول به کمک روش مارکوف سوئیچینگ-گارچ، نسبت بهینه پوشش ریسک برای محصول ذرت و سویا در رژیمهای متفاوت برآورد گردید. در صورت استفاده از قرارداد شبه آتی، نرخ بهینه پوشش ریسک برای محصول دانه سویا و ذرت بترتیب برابر با 849/0 و 9065/0و کارائی پوشش ریسک بترتیب 82 و 78 درصد بدست آمده است.
    کلید واژگان: نرخ بهینه پوشش ریسک, نرخ نقدی ارز, بازار آتی, مدل مارکوف سوییچینگ, گارچ
    Omid Khodaverdi *, Mohsen Mehrara, Majid Rezaee, Seyed Ziaediin Kiaalhoseini
    The present study aims to provide a model for covering price risks in Iranian importers of agricultural commodities. In order to assess the efficiency of the model, daily spot and futures prices of soybeans and corn were collected from the Chicago Mercantile Exchange (CME) during the period 05/01/2010 to 06/08/2018. The data were analyzed for two situations as follows: 1- Futures contracts can be traded. 2- Futures contracts cannot be traded. One of such methods in the dynamic state is Markov switching GARCH model. The application of the Markov switching GARCH model produced a high volatility and a low volatility regime. In case the quasi futures contracts are used, the optimal risk coverage ratio for the soybean and corn products would respectively be equal with 0.849 and 0.9065; while the efficiency of the risk coverage would be respectively equal to 82 and 78 percent for these two products.
    Keywords: The optimal hedge ratio, Spot exchange rate, futures market, Markov switching model, Garch
  • امید خداویردی*، محسن مهرارا، مجید رضایی، سید ضیا الدین کیاالحسینی

    هدف از این پژوهش ارایه الگویی مناسب به منظور پوشش ریسک قیمتی واردکنندگان محصولات کشاورزی در ایران می باشد تا بدین وسیله بتواند از نتایج منفی نوسانات قیمت جلوگیری نماید. الگوی پیشنهادی استفاده از قرارداد شبه آتی برای واردکنندگان محصولات کشاورزیمی باشد.برای ارزیابی کارایی این روش، داده های روزانه قیمتهای نقدی و آتی دانه سویا و ذرت در بازه زمانی 5/1/2010 تا 6/8/2018 از بورس شیکاگو گردآوری گردیدگردآوری وپس از پردازش اطلاعات، نتایج در دو حالت بررسی شد. نتایج نشان میدهد که در صورت دسترسی به اتی ها نسبت بهینه پوشش ریسک برای محصول ذرت در رژیم صفر و یک به ترتیب برابر با 0.966572 و 0.0051858 و این نسبت برای محصول دانه سویا به ترتیب 0.977403 و0.019816 بدست آمد. در صورت استفاده از قرارداد شبه آتی، نرخ بهینه پوشش ریسک برای محصول دانه سویا و ذرت به ترتیب برابر با 849/0 و 9065/0 و کارائی پوشش ریسک به ترتیب برای این محصولات برابر با 82 و 78 درصد بدست آمده است.

    کلید واژگان: نرخ بهینه پوشش ریسک, نرخ نقدی ارز, بازار آتی, مدل مارکوف سوییچینگ
    Omid Khodavirdi *, Mohsen Mehrara, Majid Rezaee, Seid Zia Addin Kia Aloseini

    The present study aims to provide a model for covering price risks in Iranian importers of agricultural commodities, which may help prevent adverse effects of price fluctuations. The proposed model uses futures-like contracts for agricultural commodity imports. In order to assess the efficiency of the model, daily spot and futures prices of soybeans and corn were collected from the Chicago Mercantile Exchange during the period 05/01/2010 to 06/08/2018. The method of the optimal risk coverage ratio bears crucial importance in these two situations. In the first case, using the Markov switching method, the optimal risk coverage ratio for corn was shown to be 0.966572 and 0.0051858 in the zero and one regimes, respectively. The ratio for soybeans was computed to be 0.977403 and 0.019816 in the zero and one regimes, respectively. Thus, real-world risk coverage should be obtained through using futures-like contracts. optimal risk coverage ratio for soybeans and corn would be 0.849 and 0.9065, respectively, while the efficiency of risk coverage for them would be 82% and 78%, respectively.

    Keywords: The optimal hedge ratio, Spot exchange rate, futures market, Markov switching model
  • فرهاد خداداد کاشی، جعفر عبادی، سید ضیاء الدین کیاالحسینی، خلیل حیدری

    این مطالعه با هدف تعیین قدرت انحصاری 22 صنعت غذایی از 136 رشته فعالیت صنایع کارخانه ای ایران در سطح کدهای آیسیک چهاررقمی و بررسی جایگاه صنایع غذایی از نظر پراکندگی قدرت بازار بین 23 رشته فعالیت در سطح کدهای دو رقمی آیسیک انجام گرفت. همچنین رویکرد غیرساختاری و پارامتریک، لو و یو برای برآورد قدرت انحصاری صنایع استفاده شد. بر اساس نتایج مطالعه، 73 درصد صنایع غذایی، قدرت انحصاری بیش از 10 درصد داشتند. صنایع تولید نان و انواع نوشیدنی ها از بیشترین قدرت انحصاری برخوردار بودند، در حالی که صنایعی مانند آماده سازی و آرد کردن غلات و حبوبات؛ کشتار دام و طیور؛ تولید فراوردهای لبنی؛ بسته بندی و درجه بندی پسته؛ تولید روغن های نباتی و عمل آوری گوشت و فرآوردهای آن، رفتاری رقابتی داشته اند. در مجموع، 87 درصد صنایع ایران قدرت انحصاری و رفتاری غیررقابتی دارند. همچنین صنایع به طور متوسط دارای بازدهی کاهنده نسبت به مقیاس هستند و جایگاه صنایع غذایی از نظر نابرابری قدرت بازار رتبه دوازدهم در بین 23 صنعت با کد دو رقمی است. بنابراین، استفاده از ظرفیت های بالقوه در برخی از صنایع مانند تولید آرد، با آزادسازی صادرات محصولات - به شرط نبود یارانه مواد اولیه- مفید خواهد بود. همچنین در خصوص صنایع کشتار دام و طیور این سیاست راهگشاست. به منظور افزایش رقابت در سایر صنایع، یکی از راهکارها کاهش و منطقی نمودن تعرفه های وارداتی با هدف بهبود رقابت در تولید این محصولات است.

    کلید واژگان: رقابت, قدرت انحصاری, مارک آپ, پراکندگی قدرت بازار
    Farhad Khodadad kashi, Jafar Ebadi, seyed zia aldyn kiaalhoseyni, khalil heidary

    This article determine the monopoly power of 22 food industries among 136 manufacturing industries at 4 digit ISIC level, and also determine the position of food industry in terms of market power dispersion among 23 fields in industry at 2 digit ISIC level. The unstructured and parametric approach of Lu and Yu was used to estimate the monopoly power of industry. According to the results, the mark-up of 73 percent of food industries is more than 10 percent. Industrial production of bread and a variety of beverages are the largest monopoly power, while industries such as production, processing and preserving of meat and meat products; manufacture of vegetable and animal oils and fats; manufacture of dairy products; manufacture of grain mill products show a competitive behavior. On the whole, 87 percent of the Iranian industries have monopoly power and uncompetitive behavior. Meanwhile, the industries have the decreasing average of returns to scale and the position of food industry in terms of inequality rank of market power dispersion, is 12 among 23 industries with 2-digit level. Therefore, using the potential capacity of some industries such as flour production can be helpful, with liberalization the exports of their products while no subsidization is provided for the raw material. In order to increase the competitive nature of the other industries, a strategy can be; reducing and rationalizing the import tariffs with the aim of improving competition.

    Keywords: Competition, Monopoly Power, Markup, Market Power Dispersion
  • ناصر الهی، حسن حیدری، سید ضیا الدین کیاالحسینی، محمد امین ابولحسنی چیمه*
    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر عوامل نهادی بر روی شاخص پیچیدگی اقتصادی کشورهای توسعه یافته، نوظهور و در حال توسعه می باشد. بدین منظور با بررسی مطالعات نظری و تجربی از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی با استفاده از داده های مربوط به 102 کشور طی دوره زمانی 1993-2016 ، تاثیر بهبود نهادها بر پیچیدگی اقتصادی به تفکیک کشورها بر مبنای دسته بندی اقتصادی آن ها بررسی گردید. بر مبنای متغیر شاخص توسعه یافتگی نهادی (شاخص ترکیبی) بیشترین تاثیر ساختار نهادی بر روی پیچیدگی اقتصادی، به ترتیب به کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و نوظهور اختصاص یافته است.
    کلید واژگان: پیچیدگی اقتصادی, فضای محصولی, متغیرهای نهادی, تنوع, فراگیری
    Naser Elahi, Hasan Heydari, Seyed Ziaeddin Kiaalhoseini, Mohammad Amin Abolhasani Chimeh *
    The main purpose of this paper is to examine the effect of trade openness and government size on macroeconomic volatility. Economic theories do not clearly show the effects of trade openness and government size on macroeconomic volatility. Therefore, this is essentially an empirical problem. Hence, we have presented an empirical model to test the effect of trade openness and government size on macroeconomic volatility in Iran over the period of 1352-1395. For this, first, the macroeconomic uncertainty was extracted using stochastic volatility model with leverage effects by technique of principal component analysis. The results showed that in the long run, trade openness and government expenditures have a positive effect on macroeconomic volatility in Iran. In addition, in the short run, there is no significant relationship between the relevant variables and macroeconomic volatility.
    Keywords: Government Size, Trade Openness, Macroeconomic Volatility, Stochastic Volatility Model with Leverage Effect
  • سید ضیاءالدین کیاالحسینی*، فرشید سلیمی
    دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، یکی از اهداف مهم همه کشورها است که تحقق آن موجب افزایش رفاه جامعه، کاهش فقر و نابرابری می شود و نیروی انسانی یکی از مهم ترین عوامل رشد اقتصادی است. از آن جا که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند، پ‍س زنان می توانند از عوامل موثر در تحقق این هدف باشند. اما از گذشته تاکنون همواره اختلاف های جنسیتی در زمینه های مختلف از جمله آموزش، اشتغال، دستمزد، سلامت و در سرتاسر جهان وجود داشته است که هم می تواند بر رشد اقتصادی اثری منفی داشته باشد و هم باعث کاهش رفاه اقتصادی شود. بر این اساس، تلاش برای رفع اختلاف های جنسیتی در این موارد، علاوه بر یک ارزش اخلاقی، سیاستی ضروری در دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و انسانی و از مهم ترین مسائل کشورها است. این مطالعه در صدد بررسی تاثیر اختلاف های جنسیتی شامل اختلاف در سطح دستمزد، سطح آموزش و شاخص امید به زندگی زنان و مردان بر رشد اقتصادی در کشورهای با رده توسعه انسانی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین برای دوره زمانی 20042012 با استفاده از مدل گشتاور تعمیم یافته است. نتایج مقاله نشان می دهد که برای کشورهای با رده توسعه انسانی بسیار بالا، رابطه رشد اقتصادی با امید به زندگی، اختلاف در سطح دستمزد زنان و مردان و اختلاف در سطح آموزش زنان و مردان منفی است و بر اساس نظریه بوزروپ، در مراحل اولیه توسعه اقتصادی، شکاف جنسیتی افزایش می یابد؛ ولی پس از آن که کشور مرحله مشخصی از توسعه را پشت سر گذاشت، این رابطه معکوس می شود که از وقفه متغیر وابسته در هر دو گروه و برای متغیر اختلاف در سطح دستمزد زنان و مردان در کشورهای با شاخص توسعه انسانی متوسط و پایین استنباط می شود.
    کلید واژگان: شکاف درآمدی, شکاف آموزشی, شکاف سلامت, رشد اقتصادی, مدل گشتاور تعمیم یافته, GMM, Keywords: Income Gap, Education Gap, Health Gap, Economic Growth, GMM Model JEL Classification: D3, O15, O19
    Seyed Zia, adin Kia, alhoseini, Farshid Salimi
    Achieving higher economic growth is one of the main objectives of all economies and countries around the world which will lead to an increase of social welfare, poverty alleviation, and inequality. Man power is one of the most important factors for economic growth. Since women make up half of the world’s population, they can be an effective factor for achieving this purpose; however, so far there has always been gender differences in various areas  including training, wage, health, and so on all around the world which can both have negative effect on economic growth and reduce economic welfare. Accordingly, any effort to remove gender differences in these areas, in addition to being an ethical value, is an essential policy to achieve goals regarding economic, social, and human development and is among the important issues of the nations. This paper seeks to explore the impact of gender differences such as those at the level of wages, education, and the indices of life expectancy of women and men upon economic growth in economies holding very high, high, medium, and low levels in human development during 2004-2012, by means of GMM model. The results of the paper show that for those countries with a very high level of human development, there is a negative relationship between economic growth and life expectancy, difference in the wage levels of women and men, and difference in education levels of women and men.  According to Boserup's theory, at the preliminary stages of economic growth, the gender gap will increase, but when a country goes through a distinct stage of development, this relation reverses, which is inferred from dependent variable interval of both groups and the variable concerning the difference in wages level of women and men in countries with low and medium human development index. 
    Keywords: Income Gap, Education Gap, Health Gap, Economic Growth, GMM Model
  • سیدضیاءالدین کیاالحسینی، سیدمحسن سجادی *، مژگان غلامی
    مالیات ستانی بر اساس عدالت و توزیع بار مالیات به همه قشرهای مردم، از محوری ترین مباحث مورد نظر سیاستگذاران در وضع مالیات ها می باشد. نظر به اینکه ایران کشوری اسلامی است و الهام گرفتن از فرامین الهی، همسوکردن نظام های موجود با الگوهای اسلامی مشابه و ایجاد رویکرد نوین به مالیات ها و مالیات های اسلامی، می تواند کمک شایانی در بهبود کارایی نظام مالیاتی کنونی نماید، در این مقاله درصددیم تا با مقایسه مالیات بر درآمد به عنوان یک پایه مالیاتی در نظام اقتصادی فعلی با خمس ارباح مکاسب به عنوان عمده ترین مالیات بر درآمد در فقه امامیه، ویژگی ها و مزایای این نظام مالیات اسلامی را بررسی کنیم تا شاید بتوانیم با الهام از این فرمان الهی و شناخت مزایا وآثار مثبت آن در توزیع درآمد و بار مالیاتی، گامی در جهت رفع کاستی های نظام مالیاتی کنونی برداریم. روش تحقیق در این مقاله تجربی بوده و با توجه به احکام فقهی خمس، مقدار خمس بالقوه خانوارهای ایرانی را برای دوره زمانی 1378 تا 1391 بر اساس توزیع دوطرفه پارتو به دست آورده و سپس بر اساس آن توزیع بار مالیاتی انجام پذیرفت. توزیع بار مالیاتی هریک از دو نظام مالیاتی روی دهک ها نشان می دهد که بار مالیاتی بر دوش خانوارها به خصوص خانوارهای پر درآمد در خمس نسبت به مالیات بر درآمد کمتر بوده و در نتیجه اختلالات در کارایی و تخصیص منابع در خمس نسبت به مالیات ها بر درآمد کمتر است. همچنین درجه ی تصاعد خمس و مالیات بر درآمد حاکی از این است که خمس ارباح مکاسب با وجود داشتن نرخ یکنواخت، به واسطه ی معافیت های هزینه زندگی، مالیاتی تصاعدی با نرخ تصاعد ملایم است اما درجه ی تصاعد آن از مالیات بر درآمد کم تر است.
    کلید واژگان: خمس ارباح مکاسب, مالیات بر درآمد, توزیع مجدد درآمد, اصابت مالیاتی, درجه تصاعد
    Seyed Mohsen Sajadi *
    One of the policy makers’ objectives is to guarantee justice and fair distribution of incomes among citizens through taxation. In this study, income tax as an income base was compared to khums on the profit of income as the major income tax in Ja’fari jurisprudence to investigate the characteristics and advantages of this Islamic tax system in the current economic system of Iran. This paper sheds light on the positive aspects of this divine command with respect to the distribution of income and tax incidence. It is hoped that the findings of this study contribute to the improvement of the current tax system. In this empirical study, the potential amount of khums was calculated using Pareto bilateral distribution for every Iranian household with respect to the jurisprudence of khums for 1999-2012. Then, the distribution of tax incidence was estimated. The distribution of tax incidence for both tax systems on deciles shows the lower tax incidence of khums for households, higher-income households in particular. Therefore, the impairment in performance and allocation of resources are lower for khums, compared to those of income tax. Moreover, the comparison of progression degree of khums and income tax shows that despite its uniform rate, khums on the profit of income is a progressive tax with a moderate progression rate since it excludes the living costs. However, its progression degree is lower, compared to that of income tax.
    Keywords: Khums on the Profit of Income, Income Tax, Income Redistribution, Tax Impact, Tax Incidence, Progression Degree of Khums
  • فرهاد خداداد کاشی، جعفر عبادی، سید ضیاء الدین کیاالحسینی، خلیل حیدری*
    هدف این مقاله معرفی یک روش جدید برای تخمین قدرت انحصاری و به کارگیری آن برای 136 صنعت کارخانه ای با کدهای ISIC چهاررقمی طی سال های 1374 - 1392 است. روش مورد استفاده رویکرد توابع تصادفی مرزی است. نتایج نشان می دهد حدود 98 درصد صنایع ایران مارک آپی بین 10 تا 40 درصد و رفتاری غیررقابتی داشته اند. همچنین متوسط مارک آپ صنایع در ایران طی زمان روندی صعودی داشته و متوسط بازدهی نسبت به مقیاس آن ها کاهنده است. بر اساس نتایج، لغو امتیازات خاص داده شده به برخی از صنایع، کاهش تعرفه برای افزایش رقابت خارجی همراه با استانداردهای لازم برای تولید و واردات محصولات صنعتی و گسترش فعالیت های صنعتی در قالب تعاونی ها توصیه می شود.
    کلید واژگان: تابع تصادفی مرزی, رقابت, قدرت انحصاری, مارک آپ, شاخص لرنر
    Farhad Khodadad Kashi, Jafar Ebadi, Seyed Ziaoddin Kiaalhoseini, Khalil Heidari *
    The aim of this paper is introducing a new method to estimation monopoly power and uses it for 136 Iranian manufacturing industries at 4 digits ISIC level during 2005-2013. The method used is stochastic frontier approach. The results indicate that the markup of nearly 98 percent of manufacturing industries is between 10 and 40 percent and they have an uncompetitive behavior. The average industries markup in Iran had a rising trend over time, reducing their average returns to scale. According to the results; there are suggested canceling the exclusive advantages that used to grant to some industries, lowering the tariff for increasing foreign competition with implementation necessary standards in order to production, importing industerial outputs and expanding industerial activities in the form of cooperatives.
    Keywords: Stochastic Frontier Function, competition, Monopoly Power, Mark-Up, Lerner Index
  • اسدالله فرزین وش، ناصر الهی، سید ضیاءالدین کیاالحسینی، عبدالرحیم هاشمی دیزج*
    هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه علیت میان تورم و نااطمینانی تورمی در اقتصاد ایران طی دوره 1394:4-1369:1 است. جهت دستیابی به این هدف، در مقاله حاضر از مدل خودرگرسیون برداری با امکان تغییر رژیم مارکف (MS-VAR) استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد که بسته به اینکه متغیرهای تورم و ناطمینانی در تورم در کدام رژیم قرار دارد، رابطه علیت میان متغیرهای مذکور می تواند متفاوت باشد. در کل نتایج تحقیق در رابطه با وجود رابطه علیت از سوی تورم به نااطمینانی تورمی نشان داد که در 5 مورد از 6 حالت برآورد شده، فرضیه فریدمن (1977) و بال (1992)، مبنی بر این که تورم بالا منجر به نااطمینانی تورمی می گردد، تایید شده است. در مورد وجود رابطه علیت از سوی نااطمینانی تورمی به تورم نیز نتایج حاکی از این بود که فقط در یک مورد از 6 حالت مورد بررسی، فرضیه پورگرامی و ماسکوس (1987) مبنی بر این که تورم باعث کاهش نااطمینانی تورمی می شود، مورد تایید قرار گرفته است.
    کلید واژگان: علیت گرنجر, تورم, نااطمینانی تورمی, مارکف سوئیچینگ
    Asadollah Farzinvash, Naaser Elaahi, Seiyed Zeya Al Din Keya Al Hoseini, Abdorrahim Haashemi Dizaj*
    The main purpose of the present research is to study the Causal relationship between inflation and inflation uncertainty in Iran’s economy during 1990:1 – 2015:4. To achieve this goal, this paper used Vector Auto Regression model with the possibility of changing Markov Regime (MS – VAR). Results obtained from model estimation showed that depending on the placement of inflation and uncertainty variables on the regimes, causal relationship among these variables can be different. In general, results obtained from the research in relation to the presence of causality relationship from inflation to uncertainty of inflation showed that in estimated 5 cases out of the 6 cases, Friedman's (1977) and Ball’s hypothesis (1992), that inflation causes inflation uncertainty to increase, have been confirmed. Also, in the case of the causal relationship from uncertainty of inflation to inflation, it is showed that only in one case out of the 6 studied cases, Pourgerami’s and Maskus’s hypothesis (1987), that an increase in inflation causes a decrease in inflation uncertainty, has been confirmed.
    Keywords: Granger causality, Inflation, Inflation uncertainty, Markov Switching
  • ناصر الهی *، اسدالله فرزین وش، سیدضیاء الدین کیاء الحسینی، مانوش خطیبی، مهدی صارم
    هدف از مقاله حاضر بررسی اثرات شوک های ساختاری و ارزی بر متغیرهای کلان اقتصادی در قالب یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی است. به منظور استخراج معادلات مربوط به پویایی های اقتصاد کلان، سه فرض مهم در نظر گرفته شده است. اول اینکه، اقتصاد مواجه با انواع چسبندگی های اسمی است، ثانیا وجود سلطه مالی در کشور باعث عدم تعریف یک سیاست پولی مشخصی می شود و ثانیا اقتصاد ایران یک کشور تولیدکننده باز کوچک است که نوسان های ارزی نقش مهمی بر مسیر متغیرهای کلان دارند. بدین منظور و با استفاده از داده های فصلی دوره 91-1369، پارامترهای الگو برآورد و نتایج تخمین حاکی از تاثیرپذیری تورم و رشد اقتصادی از نرخ ارز حقیقی، شکاف قانون قیمت های واحد و نرخ ارز اسمی خواهد بود. همچنین بر اساس شبیه سازی انجام شده، علاوه بر شوک های ساختاری، نوسان های ارزی باعث تغییر در مسیر تعادلی نرخ تورم و تولید می شوند.
    کلید واژگان: شوک های ساختاری, نوسان ارزی, الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی, پویایی اقتصاد کلان
    Naser Elahi *, Asadallah Farzinvash, Seyed Ziyaaldin Kiaalhoseini, Manoosh Khatibi, Mehdi Sarem
    This paper has investigated the effects of structural and exchange shocks on the macroeconomic variables by using a DSGE model. In macroeconomic dynamics, three assumptions had made. First, economy faces nominal rigidities, second, because of fiscal dominance in Iran, defining monetary policy is not possible, and third, Iran economy is an small open economy that its macro variables have been affected by exchange shocks. In this way and by using quarterly data in the 1369-91 period, model parameters has estimated and the results show the effectiveness of real exchange rate, law of one price gap, and nominal exchange rate on inflation and economic growth. Moreover, based on simulation results, exchange rate fluctuations cause change in the equilibrium path of inflation and output.
    Keywords: Structural Shocks, exchange fluctuations, DSGE Model, Macroeconomic Dynamics
  • سیدضیاءالدین کیاالحسینی*، محمدرضا یوسفی شیخ رباط، الهه کشتکار
    تولید، یکی از محورهای اساسی اقتصاد است و بر اساس این اهمیت، رفتار تولیدکنندگان و بررسی تابع هدف تولیدکننده مسلمان همواره بخشی از چالش های نظری مهم نزد اقتصاددانان مسلمان بوده است.
    پژوهش پیش رو با توجه به نظریه های مطرح شده درباره رفتار تولیدکننده مسلمان و با این فرضیه که حداکثرسازی منفعت شخصی به وسیله تولیدکننده مسلمان ضمن رعایت موازین شرعی و در نظر داشتن منافع عمومی انجام می شود، در صدد پاسخ به این پرسش است که اهداف تولیدکننده مسلمان چیست؟
    بر این اساس با مطالعه تجربی رفتار تولیدکنندگان شهر کرمانشاه و با استفاده از ابزار پرسشنامه و به کارگیری روش AHP، به رتبه بندی معیارهای مترتب بر شاخص تصمیم گیری تولیدکنندگان این شهر پرداخته است. نتیجه های مقاله نشان می دهد که شاخص منفعت خصوصی سهم بیشتری نسبت به شاخص رضای خداوند متعالY و منفعت عمومی در تصمیم گیری تولیدکنندگان داشته و از طرفی معیارهای کاهش سود رقیبان، تولید کاربر و شرایط کمبود منابع تولیدی، نسبت به معیارهای پرداخت مالیات، ارائه اطلاعات کامل، عدم اتلاف منابع تولید، افزایش دستمزد نیروی کار و هزینه های تولید، بیشترین شدت اثرگذاری را بر رفتار و تصمیم تولیدکنندگان داراست. از نتیجه های حائز اهمیت اینکه تولیدکنندگان، کارایی تخصیصی را مد نظر داشته و با در نظر گرفتن منفعت خصوصی، چنانکه منفعت عموم به خطر بیفتد همواره بخشی از منفعت خود را فدای رفاه جامعه می کنند.
    کلید واژگان: تولیدکننده مسلمان, تابع تولید, منفعت خصوصی, منفعت عمومی, روش AHP
    Sayyed Ziaoddin Kia, Alhosseini*, Mohammadreza Yousefi Shaykhrobat, Elahe Keshtkar
    Production is one of the basic pillars of the economy, and accordingly examining the producers’ behavior and the Muslim producer’s objective function have always been amongst the important theoretical problems for Muslim economists. Having the theories regarding Muslim producer’s behavior in mind and considering the hypothesis that maximizing private interest by Muslim producer is done with an eye to the religious standards and public interest, the present study tries to answer this question: What are the Muslim producer’s goals? Thus, empirically studying the behavior of producers in Kermanshah and utilizing questionnaire and AHP method, the study has tried to rank the standards regarding the decision-making indices of the city’s producers. The results show that, on the one hand, private interest index plays a more important role in the producers’ decision-making than the index of God’s being satisfied and public interest, and on the other hand, the standards of decreasing the competitors’ profit, labor-intensive production and the scarcity of production factors have a more intense effect on the producers’ behavior and decision-making than those of paying taxes, giving complete information, not wasting production resources, increasing labor force’s wage, and production costs. One of the important findings is that the producers consider allocative efficiency, and paying attention to the private interests, if the public interests get threatened, they give up a part of their own interests for the sake of the society’s well-being.
    Keywords: Muslim Producer, Production Function, Private Interest, Public Interest, AHP method
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال