علی رشیدی پور
-
مقدمه
مطالعات متعددی نشان داده اند که قرار گرفتن در محیط غنی عوارض استرس مزمن را کاهش می دهد.
هدفاین مطالعه اثر محیط غنی مادران بر اختلالات شناختی-رفتاری ناشی از محیط استرس زا در رت را بررسی می کند.
مواد و روش ها:
پس از رویت پاگ واژینال و اطمینان از بارداری، 16 موش مادر به دو گروه کنترل و محیط غنی تقسیم شدند. زاده های هر مادر به دو گروه نر و ماده و دوباره هر گروه به دو گروه استرس و غیراسترس تقسیم شدند. گروه های استرسی از روز 30 پس از تولد (نوجوانی)، روزانه 6 ساعت به مدت 21 روز تحت استرس با مقید کننده قرار گرفتند. سپس سطح کورتیکوسترون سرم سنجیده و آزمون های رفتاری انجام شد.
نتایجاسترس بی حرکتی سبب افزایش غلظت کورتیکوسترون سرم گردید (05 / P-value >0). در ماز به علاوه ای شکل مرتفع، مدت زمان حضور و تعداد دفعات ورود به بازوی باز و در تست جعبه ی تاریک و روشن، زمان تاخیر ورود به ناحیه تاریک و حضور در ناحیه روشن در زاده های هر دو جنس محیط غنی-استرسی افزایش یافت (05 / P-value > 0). در تست شنای اجباری زمان بی حرکتی در زاده های هر دو جنس گروه محیط غنی-استرسی نسبت به گروه استاندارد-استرسی کاهش یافته بود (05 / 0 P-value >). در تست شاتل باکس زمان تاخیر ورود به ناحیه تاریک و کل زمان حضور در ناحیه روشن در زاده های هر دو جنس گروه محیط غنی-استرسی نسبت به استاندارد-استرسی افزایش یافته بود (01 / P-value > 0). در آزمون شناخت اشیا جدید زمان حضور در کنار شی جدید در زاده های هر دو جنس محیط غنی-استرسی نسبت به استاندارد-استرسی افزایش یافته بود .(P-value > 0/01)
نتیجه گیریقرارگرفتن مادران در محیط غنی در طی بارداری موجب کاهش اختالات شبه اضطرابی-افسردگی و نقایص شناختی ناشی از استرس در فرزندان نوجوان می شود.
کلید واژگان: محیط غنی, استرس, اختلالات شناختی, اضطراب, افسردگیBackgroundNumerous studies have demonstrated that environmental enrichment (EE) can mitigate the impacts of chronic stress. In this study, we explored the influence of maternal environmental enrichment on cognitive-behavioral disorders stemming from stress in the offspring rats.
MethodsUpon confirmation of pregnancy through the presence of vaginal plaque, the mother rats were randomly assigned to two groups: Control and enriched environment. The male and female pups were subsequently categorized into stress and nonstress groups. The stress groups experienced 6 hours of daily restraint stress for 21 days starting from the 30th day post-birth (adolescence). Serum corticosterone levels were measured after this period, and behavioral tests were conducted.
ResultsRestraint stress resulted in elevated serum corticosterone levels (P-value < 0.05). Data analysis from the elevated plus maze and light-dark box revealed an increase in the time spent and the number of entries into open arms in the offspring of the EE-St group compared to the STD-St group (P-value < 0.05). Light-dark box results demonstrated an increase in step-through latency and the number of entries into the lightbox in the offspring of the EE-St group compared to the STD-St group (P-value < 0.05). During the forced swimming test, immobility time was decreased in the offspring of the EE-St group compared to the STD-St group (P-value < 0.01). In the shuttle box test, step-through latency and the total time spent in the light compartment increased in the offspring in the EE-St group compared to the STD-St group (P-value < 0.01). Lastly, in the novel object recognition test, the time spent next to the new object increased in the EE-St offspring compared to the STD-St offspring (P-value < 0.01).
ConclusionEnvironmental enrichment during pregnancy diminished anxiety and depression-like disorders as well as cognitive defects induced by stress in the adolescent offspring rats.
Keywords: Environments, Enrichment, Stress, Cognitive Dysfunction, Anxiety, Depression -
هدف
درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که باعث تشدید پاسخ به محرک های دردزا و غیر دردزا می شود. کورکومین یکی از موادی است که دارای خواص ضد دردی و ضد التهابی است. ورزش نیز به عنوان یک روش رفتاری و غیردارویی اثرات مفیدی در سلامت عمومی افراد در بسیاری از بیماری های نوروپاتیک دارد. هم چنین تاثیر توام این دو عامل بر سرعت هدایت عصب محیطی عصب سیاتیک بیماران و حیوانات کم تر مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا در این مطالعه، اثرات پیشگیری کننده کورکومین و ورزش به صورت توام و مجزا بر سرعت هدایت عصب سیاتیک در مدل درد نوروپاتیک فشردگی مزمن عصب سیاتیک در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه از 80 سر رت نژاد ویستار، به صورت تصادفی تخصیصی در 8 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک با روش آسیب مزمن ناشی از فشردگی (CCI) عصب در گروه های CCI مربوطه ایجاد شد. برای آن که اثر پیشگیری کننده ورزش را بیازماییم، در گروه های ورزش، از دو هفته قبل، ورزش اجباری شروع و تا روز عمل جراحی (در روز صفر) ادامه یافت سپس بعد از طی یک دوره 5 روزه ریکاوری مجددا از روز 5 تا روز 14 آزمایش ورزش انجام شد و در گروه های کورکومین یا حامل آن پس از عمل جراحی CCI، تزریق کورکومین میزان (60 میلی گرم/ کیلوگرم) یا حامل آن تا روز 14 صورت گرفت و در روز 15 تست های الکتروفیزیولوژیک اعصاب سورال و تیبیال انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که تجویز توام کورکومین به میزان 60 میلی گرم/ کیلوگرم و استفاده از ورزش اجباری قبل از تثبیت درد نوروپاتی در روز 14 آزمایش در گروه مربوطه در مقایسه با گروه CCI به طور معنی داری باعث پیشگیری از کاهش سرعت های اعصاب حسی سورال و حرکتی تیبیال گردید.
نتیجه گیریتجویز توام کورکومین و ورزش اجباری در زمانی که نوروپاتی محیطی حاصل از CCI کاملا تثبیت نشده است، ممکن است بتواند از ایجاد نوروپاتی و اختلالات الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک جلوگیری نماید.
کلید واژگان: درد نوروپاتیک, عصب سیاتیک, ورزش اجباری, الکتروفیزیولوژی, کورکومین, موش صحراییKoomesh, Volume:25 Issue: 2, 2023, PP 178 -186IntroductionNeuropathic pain intensifies the response to painful and non-painful stimuli. Curcumin is one of the substances that have analgesic and anti-inflammatory properties. Also, exercise as a behavioral and non-pharmacological method has beneficial effects on general health under many neuropathic diseases. Also, the combined effect of these two factors on peripheral nerve conduction velocity of the sciatic nerve in patients and animals has been less studied. So, we suggested the study of the preventive effects of combined curcumin and exercise on electrophysiological parameters of the sciatic nerve in the neuropathic pain model of chronic sciatic nerve compression in rats.
Materials and Methods80 Male Wistar rats were randomly allocated to 8 groups (n=10). First, neuropathic pain was induced by the chronic constriction injury (CCI) method in the respective groups. To prevent neuropathic pain, two weeks before surgery, forced exercise was started in the exercise group, and after a 5-day recovery period, was performed again for one week until the 14th day of the experiment. After CCI surgery, 60mg/kg curcumin or its vehicle injection was performed in the curcumin and vehicle groups until day 14, and electrophysiological tests of the sural and tibial nerve were performed on day 15.
ResultsThe results showed that before stabilizing neuropathic pain on day 14 of the experiment, co-administration of curcumin and forced exercise could prevent sural and tibial nerve conduction velocity (SNCV and MNCV) loss compared to the CCI group.
ConclusionThe findings of this study suggest that co-administration of curcumin and forced exercise may prevent electrophysiological disorders of the sciatic nerve, before the complete stabilizing of peripheral neuropathy.
Keywords: Neuropathic Pain, sciatic nerve, Forced Exercise, Electrophysiology, Curcumin, Rat -
هدف
تغییرات شرایط زندگی در عصر کنونی سبب می شود نیازهای افراد، به ویژه دانشجویان مراکز آموزش عالی، به طور مداوم در حال تغییر باشد. نیازهای متفاوت، راهنمایی و مشاوره متفاوت و متناسب را طلب می کند و بهبود ارایه خدمات مشاوره مناسب به دانشجویان مستلزم انجام نیازسنجی از مشکلات و خواسته های آن ها خواهد بود. در این مطالعه نیازهای مشاوره ای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی طی سال های 1398 تا 1400 روی 598 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان (244 پسر و 354 دختر از رشته های مختلف) انجام شده است. روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه سنجش نیازهای راهنمایی و مشاوره دانشجویان مشتمل بر 34 گویه می باشد که نیازهای راهنمایی و مشاورهای دانشجویان را در پنج حیطه شامل: رشد و ارتقای فردی، نیازهای شغلی، نیازهای آموزشی، خانوادگی و ازدواج و نیازهای عاطفی- روانی مورد پرسش قرار می دهد. از دانشجویان خواسته شد که میزان نیازهای خود را به هر یک از این گویه ها در قالب: شدیدا نیاز دارم (4)، تا حدی نیاز دارم (3)، کمی نیاز دارم (2) و نیاز ندارم (1) مشخص نمایند.
یافته هانیازهای مشاوره ای شغلی و نیازهای رشد و ارتقاء فردی، نیازهای مشاوره ای ضروری تر دانشجویان بوده است. هم چنین در دو جنس، در دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف، دانشجویان دانشکده های مختلف و نیز دانشجویان مجرد و متاهل نیازهای مشاوره ای این دو حیطه ضروری تر بوده است. مهم ترین نیازهای مشاوره ای حیطه رشد و ارتقاء فردی "روش تمرکز حواس"، در حیطه نیازهای شغلی "آشنایی با فرصت های شغلی"، در حیطه نیازهای آموزشی "روش تنظیم وقت"، در حیطه نیازهای خانوادگی و ازدواج "روش برخورد با مشکلات زندگی" و در حیطه عاطفی- روانی "روش مقابله با استرس زندگی" بوده است.
نتیجه گیرییافته ها نشان داد که نیازهای مشاوره ای شغلی و نیازهای رشد و ارتقاء فردی، نیازهای مشاوره ای ضروری تر دانشجویان می باشد. لذا برگزاری کارگاه های آموزشی فوق برنامه توسط اساتید مجرب در حوزه های تخصصی نیازها، می تواند این نیازها را پوشش دهد و در کاهش نگرانی های دانشجویان مفید و کاربردی باشد. هم چنین، این کارگاه های آموزشی ضمن کمک به پیشرفت تحصیلی، آن ها را برای ورود پس از فارغ التحصیلی به جامعه و ایفای نقش موثر آماده تر کند.
کلید واژگان: مشاوره, راهنمایی حرفه ای, دانشجویان مشاغل بهداشتی, دانشجویانKoomesh, Volume:25 Issue: 2, 2023, PP 253 -260IntroductionChanges in living conditions in modern times have led to the continuously evolving needs of people, especially students at institutions of higher education. Different needs require appropriate guidance and counseling, and improving counseling services for students necessitates assessing their problems and demands. This study aimed to investigate the guidance and counseling needs of students at Semnan University of Medical Sciences, Semnan, Iran.
Materials and MethodsIn this cross-sectional study from 2020-2022, 598 students of Semnan University of Medical Sciences (Semnan, Iran) were selected using a multi-stage method. The data collection tool was a 34-item questionnaire assessing students' guidance and counseling needs across five domains: personal growth and development, career needs, educational needs, family and marriage, and emotional/psychological needs. Students specified their level of need for each item as "need it very much" (4), "need it to some extent" (3), "need it a little" (2) or "don't need it" (1).
ResultsCareer counseling and personal growth and development were identified as the most essential counseling needs for students. These two areas were the most necessary across both genders, educational levels, faculties, and marital statuses. The most important specific needs were "focusing the senses" for personal growth and development, "familiarity with job opportunities" for career needs, "time management" for educational needs, "dealing with life problems" for family/marital needs, and "coping with life stress" for emotional/psychological needs.
ConclusionThe findings showed career counseling and personal growth and development needs as the foremost counseling needs for students. Thus, implementing extracurricular workshops by experienced professors in specialized fields could address these requirements and reduce student concerns. While facilitating academic progress, such training prepares students for post-graduation roles in society.
Keywords: Counseling, Vocational Guidance, Health Occupation Students, Students -
هدف
نوروپاتی محیطی(PN) در اثر آسیب به دستگاه محیطی سیستم عصبی (PNS) به وجود می آید و معمولا باعث ضعف، بی حسی و درد نوروپاتیک می شود که نوعی درد مزمن است. علی رغم وجود انتخاب های درمانی متعدد، درمان درد نوروپاتی با چالش هایی روبرو است و درمان های موجود هنوز رضایت بخش نیست. استروییدهای عصبی، تنظیم کننده های فیزیولوژیکی مهم عملکرد PNS هستند. پروژسترون یکی از نورواستروییدهایی است که دارای خواص ضد دردی و ضد التهابی است و گیرنده های گابا-A نقش مهمی در وساطت این اثر دارند. در این مطالعه به دنبال القاء درد نوروپاتیک، اثرات پیشگیری کننده پروژسترون بر اختلالات پاسخ الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک و نقش گیرنده های گابا-A در اثرات احتمالی آن در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه از 140 سر رت نر نژاد ویستار در 14 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک با روش صدمه فشردگی مزمن (CCI) در گروه های مربوطه ایجاد شد. پس از ایجاد CCI در روز دوم آزمایش تزریق پروژسترون، بیکوکولین یا وهیکل آن به صورت روزانه تا روز 13 صورت گرفته و در روز 14 و 27 سرعت هدایت عصب سیاتیک به روشIn situ اندازه گیری شد.
یافته هابر اساس یافته های این مطالعه، تزریق روزانه پروژسترون به مدت 12 روز در موش های CCI شده در مقایسه با گروه های CCI که وهیکل تزریق شده بود، توانست از کاهش سرعت هدایت اعصاب حسی و حرکتی در روزهای 14 و 27 پیشگیری نماید و این اثر توسط بیکوکولین مهار شد.
نتیجه گیرییافته های این تحقیق نشان داد، که احتمالا درمان با پروژسترون در زمانی که نوروپاتی محیطی حاصل از CCI در حال توسعه و تثبیت است، می تواند از ایجاد نوروپاتی و اختلالات الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک که احتمالا بخشی از آن از طریق گیرنده های گابا-A انجام می شود، جلوگیری نماید و این اثر در تعریف محدوده زمانی شروع القاء و ماندگاری نوروپاتی در مدل CCI هم خوانی دارد.
کلید واژگان: درد نوروپاتیک, عصب سیاتیک, بیکوکولین, پروژسترون, الکتروفیزیولوژیKoomesh, Volume:25 Issue: 2, 2023, PP 167 -177IntroductionPeripheral neuropathy (PN) is resulted from damage to the peripheral nervous system (PNS) and usually causes weakness, numbness, and neuropathic pain, which is a type of chronic pain. Despite the variety of treatment options, treating neuropathic pain faces challenges and the existing treatments are not yet satisfactory. Nervous steroids show important physiological regulators of PNS function. Progesterone is a neurosteroid that has both analgesic and anti-inflammatory properties. Also, GABA-A receptors play an important role in mediating the effect of progesterone. This study was designed to determine whether progesterone can prevent electrophysiological deterioration of the sciatic nerve in the chronic constriction injury (CCI) model of neuropathic pain in rats and that do this effect through GABA-A receptors.
Materials and MethodsIn this study, 140 male Wistar rats in 14 groups (n=10) were used. Neuropathic pain was created by the CCI method in the relevant groups. After CCI induction, progesterone and bicuculline or their vehicles were administered daily until day 13 post-CCI. After that, nerve conduction velocity (NCV) tests were performed according to Julu methods on days 14 and 27 after CCI.
ResultsAccording to the findings of this study, daily injections of progesterone for 12 days before complete neuropathic pain evolution in CCI rats could prevent significantly the reduction of sensory and motor nerve conduction velocities compared to the CCI group on days 14 and 27 after CCI. Furthermore, this effect of progesterone was blocked by bicuculline administration
ConclusionThe findings of this study showed that before complete neuropathic pain evolution, chronic progesterone administration may prevent electrophysiological disorders of the sciatic nerve (at least to some extent through GABA-A receptors) in CCI-induced peripheral neuropathy and these effects continue in the accepted range time of the CCI mode.
Keywords: Neuropathic pain, Sciatic Nerve, Progesterone, Bicuculin, electrophysiology -
هدف
درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که به دنبال آسیب به اعصاب مرکزی و محیطی به وجود می آید. مطالعات گذشته بیانگر آن است که ورزش و کورکومین هر کدام جداگانه توانسته اند بر بهبود درد نوروپاتی موثر باشند. در این مطالعه اثرات تجویز مزمن کورکومین (Curcumin, Cur) توام با ورزش اجباری (Forced exercise)بر پاسخ های رفتاری درد در مدل درد نوروپاتیک فشردگی مزمن عصب (Chronic constriction injury, CCI) در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روش هادر این مطالعه از 80 رت نر نژاد ویستار استفاده شد که به صورت تصادفی 8 گروه (10=n) تقسیم شدند. گروه های مورد مطالعه شامل موارد ذیل بودند:Sham+Veh, Sham+Exercise, CCI+Veh, CCI+Exercise, CCI+Veh+Exercise, Cur+CCI, Exercise+Cur+CCI. ابتدا در کلیه گروه های CCI (فشردگی مزمن عصب) درد نوروپاتیک به روش CCI ایجاد شد. جهت درمان درد نوروپاتیک در گروه Cur+CCI، تزریق کورکومین (mg/kg60) یا حامل آن(Veh) از 12روز پس از عمل جراحی شروع شد و تا روز 26 ادامه یافت. در گروه های CCI+Veh+Exercise وCCI+Exercise 12 روز پس از عمل جراحی ورزش تردمیل با شدت متوسط شروع شده و به مدت 3 هفته تا روز 33 انجام گردید. در گروه Exercise+Cur+CCI تزریق کورکومین و تجویز ورزش به صورت توام انجام شد. آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی در روز 12 و در روز 34 بعد از انجام ورزش و تزریق کورکومین، ارزیابی شد.
یافته هایافته های این تحقیق نشان داد که 12روز پس از ایجاد CCI، هایپرآلژزیای حرارتی و آلودینیای مکانیکی ایجاد شد. هم چنین تجویز کورکومین و انجام ورزش با شدت متوسط توانستند به طور جداگانه، درد نوروپاتیک را در هر یک از گروه های درمان شده در مقایسه با گروه CCI بدون درمان کاهش دهند.
نتیجه گیریپس از تثبیت درد نوروپاتیک بهبود رفتارهای درد نوروپاتیک این مطالعه شامل آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی نشان داد که، تجویز کورکومین و انجام ورزش اجباری هر کدام جداگانه ممکن است شدت درد نوروپاتیک را کاهش دهند. هم چنین بین اثرات درمانی ورزش و کورکومین اثرات هم افزایی (Additive) یا تقویتی (Synergism) مشاهده نشد.
کلید واژگان: درد عصبی, ورزش درمانی, هایپرآلژزیا, کورکومین, موش های صحراییKoomesh, Volume:24 Issue: 3, 2022, PP 366 -375IntroductionNeuropathic pain is a chronic pain that results from damage to the central and peripheral nerves. According to the previous studies, curcumin and exercise can be effective treatments for alleviating sensory neuropathic pain individually. Now the combined effect of chronic curcumin (Cur) and forced exercise on behavioral pain responses in the neuropathic pain model of chronic constriction injury (CCI) in rats is considered.
Materials and Methods80 Male Wistar rats were randomly allocated to eight groups (n=10). These groups include Sham+ Vehicle (Veh), Sham+Exercise, CCI+Veh, CCI+Exercise, CCI+Veh+Exercise, Cur+CCI, Exercise+Cur+CCI. First, neuropathic pain was induced by CCI in the respective groups. For the treatment of neuropathic pain in the Cur+CCI group, animals received curcumin (60 mg/kg) started 12 days after the surgery until day 26. The exercise started 12 days after surgery until day 33 in the CCI+Veh+Exercise and CCI+Exercise groups. Thermal hyperalgesia and mechanical allodynia were performed on days 12 and 34.
ResultsWe found that CCI-induced neuropathy could produce thermal hyperalgesia and mechanical allodynia 12 days after CCI induction. In addition, co-administration of curcumin and moderate-intensity exercise in each of the treated groups individually could alleviate neuropathic pain compared with the nontreated CCI.
ConclusionOur findings showed that co-administration of curcumin and exercise individually, could alleviate neuropathic pain compared with nontreated CCI. In addition, there was not any additive or synergistic effect between the treatment of exercise and curcumin.
Keywords: Neuralgia, Exercise Therapy, Hyperalgesi, Curcumin, Rats -
بارداری به عنوان دوره ی سرنوشت ساز در زندگی مادر و جنین، در مقابل آسیب هایی همچون سوء مصرف مواد مخدر به شدت آسیب پذیر است. سالیانه تعداد بسیار زیادی نوزاد معتاد به مواد مخدر در نتیجه اعتیاد مادر متولد می شود. سوء مصرف مواد مخدر در دوره بارداری، منجر به ظهور پیامدهای منفی متعددی برای نوزاد مانند افزایش احتمال تولد زودرس و نقص های مادرزادی می شود. از طرفی با آسیب به دستگاه عصبی مرکزی جنین، تکامل شناختی فرزندان مانند حافظه و یادگیری، توجه، زبان، مهارت حل مساله و فعالیت های اجرایی را تحت تاثیر قرار داده و باعث بروز آسیب رفتاری مانند افسردگی، بیش فعالی و غیره می شود. مواجهه با اوپیوییدها قبل از تولد، رشد و تکامل مغز و ساختارهای عصبی در دوره جنینی یا بعد از تولد را به تاخیر می اندازد.با توجه به تاثیر اعتیاد مادر بر تمام جنبه های سلامتی فرزندان و استعداد ابتلا به اعتیاد آنان در دوره بعدی زندگی، اهتمام بر پیشگیری، درمان و کنترل سوء مصرف مواد در مراقبت های بارداری، اصلی ضروری است. لذا در مقاله حاضر، اثرات مواجهه قبل از تولد با اوپیوییدها بر عملکردهای شناختی فرزندان مورد بررسی قرار می گیرد.
کلید واژگان: بارداری, اوپیوئیدها, مواجهه قبل از تولد, شناختPregnancy, as one of the crucial periods in the mother and fetus life, is extremely vulnerable to impairments such as drugs abuse. Every year, a large number of drug-addicted newborns are born due to motherchr(chr('39')39chr('39'))s addiction. Drug abuse during pregnancy leads to appearance of several negative consequences for baby, such as an increased risk of preterm birth and congenital deficits. On the other hand, it affects the cognitive development of children like learning and memory, attention, language, problem solving skills and execuative functions by causing impairments in the central nervous system learning, memory and attention of the fetus and it also leads to cognitive and behavioral disorders such as depression, hyperactivity and anxiety. Opioids are lipophilic drug, whereas the placental membrane is a lipoprotein, diffused from maternal to fetal compartments easily. Prenatal exposure to opioids delays the growth and development of the brain and neural structures in the embryonic or postnatal period.
Considering the effect of maternal addiction on all aspects of health and susceptibility to addiction in later life of children, efforts to prevent, treatment and control drug abuse in pregnancy are essential. Therefore, in the present article, the effects of prenatal exposure to opioids on cognitive functions are reviewed.Keywords: Pregnancy, Opioids, Prenatal exposure, Cognition -
هدف
درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که به دنبال آسیب به اعصاب مرکزی و محیطی به وجود می آید. مطالعات گذشته بیانگر آن است که ورزش و پروژسترون هرکدام جداگانه توانسته اند بر بهبود درد نوروپاتی موثر باشند. در این مطالعه اثرات تجویز توام پروژسترون مزمن و ورزش اجباری بر پاسخ های رفتاری درد در مدل درد نوروپاتیک فشردگی مزمن عصب در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روش هادر این مطالعه از 80 سر رت نر نژاد ویستار در 8 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک به روش CCI ایجاد شد. جهت درمان درد نوروپاتیک، تزریق پروژسترون (mg/kg6) یا حامل آن از 12 روز پس از عمل جراحی شروع شد و تا روز 26 ادامه یافت. هم چنین 12 روز پس از عمل جراحی ورزش شروع شده و به مدت 3 هفته تا روز 33 انجام گردید. در روز 12 و 34 تست های رفتاری شامل آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی انجام گرفت.
یافته هایافته های این تحقیق نشان داد که نوروپاتی حاصل از CCI قبل از مداخله ی ورزش و پروژسترون در روز 12 در حیوانات گروه های آزمایش هایپرآلژزیای حرارتی و آلودینیای مکانیکی ایجاد نمود. هم چنین پس از تثبیت درد نوروپاتیک، مصرف هم زمان پروژسترون (6 میلی گرم بر کیلوگرم) به مدت 14 روز و ورزش با شدت متوسط به مدت 3 هفته در گروه مربوطه می توانند درد نوروپاتیک را در مقایسه با گروه CCI و هر یک از گروه های درمانی مربوطه به طور جداگانه کاهش دهد.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان داد که پس از تثبیت درد نوروپاتیک، مصرف هم زمان پروژسترون مزمن و ورزش اجباری ممکن است رفتارهای درد نوروپاتیک شامل آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی را کاهش دهد.
کلید واژگان: درد نوروپاتیک, ورزش اجباری, آلودینیا, هایپرآلژزیا, پروژسترون, موش سفید بزرگ آزمایشگاهی, CCIKoomesh, Volume:23 Issue: 2, 2021, PP 275 -282IntroductionNeuropathic pain is a chronic pain that results from damage to the central and peripheral nerves. According to the previous studies, physical activity or progesterone can be an effective treatment for alleviating sensory neuropathic pain individually. In this way, the combined effect of chronic progesterone and forced exercise on behavioral pain responses in the neuropathic pain model of chronic constriction injury in rats was considered.
Materials and MethodsEighty male Wistar rats were used in 8 groups (n=10). First, neuropathic pain was induced by CCI in the respective groups. For the treatment of neuropathic pain, animals in the groups received progesterone (6 mg/kg) started 12 days after the operation until day 26. In exercise groups, the exercise started 12 days after surgery until day 33. Behavioral tests were performed on days 12 and 33.
ResultsInterestingly, we found that CCI-induced neuropathy could produce thermal hyperalgesia and mechanical allodynia in experimental groups on day 12 before exercise and progesterone therapy. After the stabilization of neuropathic pain, co-administration of progesterone (6 mg/kg) for 14 days and moderate intensity exercise for 3 weeks in the respective group could alleviate neuropathic pain compared with the CCI and each of treated groups individually.
ConclusionThe findings of this study showed that co-administration of chronic progesterone and forced exercise after the stabilization of neuropathic pain may alleviate neuropathic pain
Keywords: Neuropathic Pain, Forced Exercise, Allodynia, Hyperalgesia, Progesterone, CCI -
هدف
درد نوروپاتیک فاقد درمان قطعی است و بیمار از نظر شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. با توجه به آن که انجام ورزش و تجویز پروژسترون هر یک به تنهایی در بهبود درد نوروپاتیک موثرند و بخشی از اتیولوژی درد نوروپاتیک نیز به ایجاد TNF-α نسبت داده شده است، در این مطالعه، اثرات پیش گیری کننده عوامل مذکور بر پاسخ های الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک و میزان سرمی TNF-α در موش صحرایی در مدل آسیب ناشی از فشردگی مزمن Constriction injury, CCI) Chronic) مورد بررسی قرار گرفت.بعد از هر گروهی در پایین، ویرگول قرار داده شود.
مواد و روش ها:
در این مطالعه از 50 سر رت نر نژاد ویستار در 5 گروه استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل: 1- Sham 2- CCI+Vehicle 3- CCI+Vehicle+Exercsie 4- CCI+Progestrone5- CCI+Progestrone+Exercise بودند. ابتدا درد نوروپاتیک با روش CCI ایجاد شد. در گروه 5، تزریق پروژسترون با دوز 6 میلی گرم/کیلوگرم یا حامل آن (VEH) از روز پس از عمل جراحی شروع شد و تا روز 12 ادامه یافت و در گروه های 3 و 5 سه هفته ورزش انجام شد. در روز 13 پس از عمل جراحی، تست های الکتروفیزیولوژیک شامل اندازه گیری سرعت هدایت اعصاب حسی سورال و حرکتی تیبیال و خونگیری انجام گرفت.
یافته ها:
نتایج نشان داد تجویز توام 12 روز پروژسترون (6 میلی گرم/ کیلوگرم) و استفاده از ورزش اجباری به مدت 3 هفته قبل از تثبیت نوروپاتی در گروه مربوطه در مقایسه با گروه CCI و در مقایسه با گروه های ورزش به تنهایی و پروژسترون به تنهایی به طور معنی داری از افزایش TNF-α و بروز اختلالات الکتروفیزیولوژیک شامل کاهش سرعت هدایت اعصاب حسی سورال و حرکتی تیبیال پیشگیری نمود.
نتیجه گیری:
نتایج نشان داد، که تجویز توام پروژسترون و ورزش اجباری در زمانی که نوروپاتی در حال توسعه است می تواند از ایجاد و افزایش TNF-α جلوگیری نماید و هم چنین اثرات تجویز توام پروژسترون و ورزش اجباری در پیشگیری از توسعه ی اختلالات الکتروفیزیولوژیک ممکن است افزایشی باشد.
کلید واژگان: درد عصبی, ورزش, پروژسترونKoomesh, Volume:23 Issue: 1, 2020, PP 95 -104IntroductionNeuropathic pain has no definitive treatment and the socio-economic status and personality of patient is severely affected. Since the exercise and/or progesterone effect on Chronic Constriction injury (CCI) neuropathic pain has been studied and each individually have been able to improve neuropathic pain and as a part of its etiology is related to TNF-α production, we tried to test these factors on TNF-α production and electrophysiologic responses of sciatic nerve in neuropathic pain model in rat.
Materials and Methods50 male Wistar rats were used in 5 groups. Experimental groups were including: 1- Sham, 2- CCI + Vehicle (VEH), 3- CCI + VEH + Exercise, 4- CCI + Progestrone and 5- CCI + Progestrtone + Exercise. The sciatic nerve CCI model of rat was used to induce chronic neuropathic pain in the respective groups. Some groups of animals treated by progesterone injections (6 mg/kg) or its vehicle from day 1 to day 12 after surgery. The exercise was started two weeks before surgery and again, one-week after that and lasted to day 12. Electrophysiological tests and blood sampling were done on day 13.
ResultsThe results showed that co administration of progesterone for 12 days and moderate intensity exercise for 3 weeks before complete neuropathic pain evolution could prevent significantly TNF-α production and electrophysiologic (Tibial and sural nerve conduction velocity) abnormality compared to the CCI group as well as compared to the exercise or progesterone group alone.
ConclusionThe findings of this study showed that co-administration of progesterone and forced exercise before neuropathy development may prevent TNF-α production and neuropathic disease. Also, the results showed that the effects of co-administration of progesterone and forced exercise in preventing electrophysiologic abnormality may be additive.
Keywords: Neuralgia, Exercise, Progesterone -
هدف
مطالعات قبلی در آزمایشگاه ما نشان می دهد که ورزش سبب اصلاح اختلالات شناختی و رفتاری در موش های ماده سالم می شود. با این وجود، اثرات ورزش روی اختلالات شناختی- رفتاری ناشی از مصرف مزمن مرفین در موش های دچار یایسگی تجربی (اوارکتومی شده) مشخص نیست. هدف این مطالعه، بررسی اثر ورزش اجباری ملایم و متوسط بر حافظه مکان اشیاء و رفتار اضطرابی در رت های اوارکتومی شده وابسته به مرفین در طی مرحله ترک بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی از موش های بزرگ آزمایشگاهی ماده نژاد ویستار استفاده شد. در گروه کنترل یا فاقد تخمدان تزریق زیرجلدی مرفین (mg/kg10) یا سالین دوبار در روز با فاصله 12 ساعت در طی مدت 10 روز انجام شد. سپس موش ها طبق پروتکل ورزشی به مدت 4 هفته و هر هفته 5 روز ورزش ملایم یا متوسط (با تردمیل) انجام دادند. سپس حافظه تعیین مکان اشیاء و رفتارهای شبه اضطرابی (در ماز مرتفع بعلاوه ای شکل) ارزیابی شد.
یافته هاتزریق مزمن مرفین، میزان اضطراب (کاهش ورود و زمان گذرانده شده در بازوی باز ماز بعلاوه ای شکل مرتفع) را در موش های سالم ولی نه اوارکتومی شده افزایش داد و این اثر، توسط ورزش ملایم و متوسط اصلاح شد. ورزش ملایم و متوسط در گروه های کنترل غیرمرفینی نیز اثر ضد اضطرابی داشت. مرفین، اثر معنی داری بر حافظه فضایی تعیین مکان شی در موش های سالم و اوارکتومی شده نداشت. ورزش متوسط سبب افزایش حافظه فضایی در موش های سالم و اوارکتومی شده غیروابسته ولی نه وابسته به مرفین شد.
نتیجه گیریبه طور کلی، نتایج این مطالعه نشان می دهد هورمون های تخمدانی احتمالا اثرات مصرف مزمن مرفین را روی حافظه فضایی و رفتارهای اضطرابی تحت تاثیر قرار می دهند و بررسی این ارتباط پیچیده نیازمند تحقیقات بیش تر است.
کلید واژگان: ورزش تردمیل, مرفین مزمن, حافظه, اضطراب, حذف تخمدانKoomesh, Volume:22 Issue: 4, 2020, PP 704 -710IntroductionPrevious findings from our laboratory indicated that exercise alleviates the deficits in cognitive and anxiety disorders in healthy female rats. But the effect of exercise on cognitive and anxiety disorders induced by chronic morphine in experimental monopose of rats (ovariectomized) not known. Aim of this study was to investigate the effects of mild and modorate forced exercise on anxiety-like behaviors, and object location memory in ovariectomized of morphine-dependent rats during spontaneous withdrawal period.
Materials and MethodsSham or ovariectomized rats were injected with bi-daily doses (10 mg/kg, at 12 h intervals) of morphine or saline over a period of 10 days. Then the rats were trained under mild and moderate exercises for 30 minute in a session of five days per week for four weeks. Then object location memory, and anxiety profile in elevated plus maze (EPM) were examined.
ResultsChronic morphine induced the anxiogenic-like behaviours (reductions in time spent, and entry into the EPM open arm) in intact, but not ovariectomized rats, which alleviated by both mild and moderate treadmill exercise. Also, both mild and moderate exercise produced anxiolytic behaviours in the non-morphine depedent intact and ovariectomized rats. Chronic morphine did not change object location memory in the intact and ovariectomized rats. Meanwhile, moderate exercise enhaced spatial location memory in non-morphine dependent, but not morphine dependent intact and ovarietomized rats.
ConclusionIn general, our findings demostrate that sex ovarian hormones modulate the effects of chronic morphine on congnitive function and anxiety behaviour. It seems the nature of this interaction is complex and needs further investigation.
Keywords: Treadmill Exercise, Chronic Morphine, Memory, Anxiety, Ovarietomy -
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 75 (تابستان 1399)، صص 141 -153مقدمه
التهاب در محل آسیب عصب، از دلایل درد نوروپاتی بوده و دیده شده که زردچوبه و کورکومین به عنوان یک عامل ضدالتهاب عمل نموده و احتمالا موجب کاهش درد نروپاتی می شوند.
هدفدر این مطالعه اثر زردچوبه و کورکومین بر پاسخ های رفتاری درد حاصل از (Chronic Constriction Injury) CCI مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی از موش های نر بالغ نژاد ویستار (200 تا 250 گرم) استفاده شد. از روش Bennet & Xie با بستن 4 گره شل، جهت ایجاد CCI استفاده شد. دو هفته بعد تزریق داخل صفاقی حلال، زردچوبه 60 میلی گرم و کورکومین 30 و 60 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم آغاز و تا روز 26 روزانه ادامه یافت. پاسخ های رفتاری با آزمون آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی در روزهای 14، 17، 20، 23، 26 و 40 بررسی شد.
نتایجنتایج نشان داد تزریق کورکومین با دوز 30 میلی گرم موجب کاهش آلودینیای مکانیکی از روز 20 و کاهش هایپرآلژزیای حرارتی از روز 23 شد و این اثرات تا روز چهلم ادامه یافت. تزریق کورکومین با دوز 60 میلی گرم در روز 26 آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی را کاهش داد. زردچوبه با دوز 60 میلی گرم اثری بر آلودینیا و هایپرآلژزیا نشان نداد.
نتیجه گیرییافته ها نشان داد که احتمالا کورکومین می تواند در کاهش دردهای نوروپاتی حاصل از CCI موثر باشد. مطالعات قبلی پیشنهاد نموده اند که احتمالا این اثر از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و درنهایت کاهش شدت التهاب اعمال می شود.
کلید واژگان: زردچوبه, کورکومین, آلودینیای مکانیکی, موش بزرگ آزمایشگاهی, هایپرآلژزیای حرارتی, Chronic Constriction InjuryBackgroundNeuritis is one of the causes of neuropathic pains. It is proved that turmeric and curcumin have anti-neuritis effect that may be reduce of neuropathic pain.
ObjectiveIn this study, effects of turmeric and curcumin have been evaluated on behavioral response resulted from chronic constriction injury (CCI) in rat.
MethodsIn this experimental study Wistar male rat (200-250 gr) were used. For create of CCI, Bennet and Xie (1988) method has been used. 2 weeks after neuritis occurrence, turmeric 60 mg/kg and curcumin 30 and 60 mg/kg injection have been begun and continued until 26th day as daily and Intraperitonealy. Animal behavioral responses have been measured by using of mechanical allodynia (Von Frey) test and thermal hyperalgesia test during 14, 17, 20, 23, 26 and 40 days after neuritis occurrence.
ResultsResults indicated that creation of CCI increases behavioral responses as significant. Curcumin injection with dosage of 30 mg/Kg leads to decrease of mechanical allodynia from 20th and thermal hyperalgesia from 23th day. This effect has been observed until 40th day. Curcumin injection with dosage of 60 mg/Kg leads to decrease of mechanical allodynia and thermal hyperalgesia in 26th day. Turmeric injection with dosage of 60 mg/kg had no effect on mechanical allodynia and thermal hyperalgesia.
ConclusionFinding shown that curcumin has positive effect on decrease of neuropathic pain that induced by CCI. Previous study suggested that the effect of curcumin is partly attributed to attenuation of lipid peroxidation in the periphery that finally reduced of inflammation.
Keywords: Chronic constriction injury, Curcumin, Mechanical allodynia, Rat, Thermal hyperalgesia, Turmeric -
بعد از آغاز همه گیری کووید-19 در شهر ووهان چین و گسترش آن به کشورهای دیگر، مقابله با آن به عنوان یک اضطرار بین المللی در همه کشورها به طور جدی در دستور کار دولت ها قرار گرفت. کشور ما نیز از این همه گیری مصون نماند. اقدامات موثر برای مبارزه با این ویروس جدید، قطعا باید مبتنی بر شناخت صحیح الگوی اپیدمیولوژی و ارزیابی انتشارآن در جامعه باشد. در این شرایط درک صحیح و استفاده به جا از شاخص ها یا روش های مبتنی بر علم اپیدمیولوژی بیش از پیش مورد نیاز مسیولین و تصمیم گیرندگان است. یکی از مهم ترین و پرکاربردترین این شاخص ها که در اغلب همه گیری ها من جمله همه گیری کووید-19 مورد توجه و استفاده قرار می گیرد، عدد مولد پایه (R0) است. با توجه به افزایش نیاز جامعه پزشکی و کارکنان بهداشتی به درک عمیق تر مفاهیم اپیدمیولوژی در برخورد علمی با همه گیری ها، نگارش این مقاله با هدف تعریف و کاربرد R0 در ارزیابی و پایش الگوی اپیدمیولوژی کووید-19 در جامعه انجام شد.
کلید واژگان: کووید-19, همه گیری, اپیدمیولوژی, عدد مولد پایهKoomesh, Volume:22 Issue: 3, 2020, PP 373 -379After the onset of the COVID-19 outbreak in Wuhan, China, and its spread to other countries, confrontation with it as an international emergency in all countries was seriously on the agenda of governments. Our country was not immune to this outbreak. Effective measures to combat this new virus would be certainly based on a proper understanding of the epidemiological pattern and its evaluation in the community. Under these circumstances, proper understanding and use of epidemiology-based indicators or approaches are more than ever needed by authorities and decision-makers. One of the most important and commonly used indices that have been used in most epidemics, including the COVID-19 outbreak, is the Basic Reproduction Number (R_0). Given the increasing need for the medical community and health care staff to deepen their understanding of the epidemiological concepts in dealing with epidemics, this article aimed to define R_0 and its application in the evaluation and monitoring of the COVID-19 epidemiological pattern in society
Keywords: COVID-19, Outbreaks, Epidemiology, Basic Reproduction Number -
هدف
مطالعات اخیر نشان داده که احتمالا فعالیت گیرنده های سروتونرژیک می تواند اثرات ناشی از گلوکوکورتیکوئیدها را در فرایندهای رفتاری تعدیل نماید. هدف این مطالعه تعیین نقش گیرنده های سروتونرژیک (5-HT6) بر اثرات کورتیکوسترون و استرس حاد بر روند بازتثبیت حافظه ترس در موش سفید آزمایشگاهی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی موش های سوری در مدل یادگیری احترازی غیر فعال آموزش داده شدند (شوک 1 میلی آمپر برای مدت 3 ثانیه). اعمال استرس حاد (با کمک محدود کننده به مدت 10 دقیقه) یا تزریق داخل صفاقی کورتیکوسترون (3 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن) بلافاصله بعد از تست فعال سازی حافظه انجام شد. برای ارزیابی اثر متقابل از تزریق SC203575 به عنوان آگونیست گیرنده سروتونرژیک (5-HT6) و SB271046 به عنوان آنتاگونیست گیرنده سروتونرژیک (5-HT6)، 1 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن به صورت داخل صفاقی به حیوان تزریق شد. در ارزیابی باز تثبیت حافظه بلافاصله بعد از فعال سازی حافظه، حیوانات استرس یا داروها را داخل صفاقی دریافت نمودند و حافظه موش ها در طی چندین تست متوالی در طی روزهای 5، 8، 10 و 12 بعد از فعال سازی بررسی شد.
یافته هانتایج نشان داد که کورتیکوسترون یا اعمال استرس حاد به تنهایی موجب اختلال در بازتثبیت حافظه نسبت به گروه کنترل شد. تزریق هر دو آگونیست و آنتاگونیست گیرنده سروتونرژیک، اثرات کورتیکوسترون و استرس حاد را بر بازتثبیت حافظه مهار کرد.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان داد که گیرنده های سروتونرژیک و به ویژه 5-HT6 اثرات استرس حاد و کورتیکوسترون را بر بازتثبیت حافظه تعدیل می کنند.
کلید واژگان: کورتیکوسترون, استرس حاد, بازتثبیت حافظه, حافظه ترس, دستگاه احترازی غیر فعال, گیرنده سروتونرژیک, 5-HT6Koomesh, Volume:22 Issue: 1, 2020, PP 185 -191IntroductionRrecent studies indicated that serotonergic receptors can be mediate the glucocorticoids’ effects on behavioral procesess. The aim of this study was to determine the role of serotonergic receptor (5-HT6) in the effects of acute stress and corticosterone on fear memory reconsolidation in mice.
Materials and MethodsMale adult mice were trained and tested in an inhibitory avoidance task (1mA, 3sec). For assessment memory reconsolidation, immediately after memory reactivation memory (48 hr. after training) animal received corticosterone or exposed to an acute restraint stress (10 min) and also received SC203575 as a 5-HT6 receptor agonist or SB271046 as an antagonist of 5-HT6 receptors simultaneously. Memory retention test was done 5, 8, 10 and 12 days after memory reactivation.
ResultsThe results showed that corticosterone injection or acute stress application after memory reactivation impaired memory reconsolidation in subsequent tests. Co-treatment with both the 5-HT6 agonist SC203575 and antagonist SB271046 inhibited the effects of corticosterone or acute stress on memory reconsolidation.
ConclusionThese findings indicated that the 5-HT6 receptors modulate the effects of glucocorticoids or acute stress on fear memory reconsolidation.
Keywords: Memory Reconsolidation, Glucocorticoids, Acute Stress, 5-HT6 Serotonergic Receptors, Passive Avoidance Task -
سابقه و هدف
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) اختلالی روانی است که به دنبال تجربه حوادث تروماتیک ایجادشده و همراه با علائمی مانند ناتوانی در فراموشی خاطرات آزاردهنده، اضطراب، آشفتگی در حافظه فضایی و کاهش فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) می باشد. جهت درمان از مهارکننده های اختصاصی بازجذب سروتونین (SSRIs) استفاده می شود. با توجه به شیوع بیماری و عدم پاسخگویی کامل درصدی از بیماران به این درمان، بکار بردن روش های درمانی جدید ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی اثرات ورزش تردمیل با شدت متوسط برحافظه فضایی و سطح BDNF در موش های سفید در یک مدل آزمایشگاهی PTSD انجام گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی از استرس طولانی مدت تک واحدی (SPS) مدل حیوانی برای ایجاد PTSD استفاده شد و سپس ورزش به مدت 4 هفته و هر هفته 5 روز تردمیل و فلوکستین به میزان mg/kg 10 به کار گرفته شد رت های نر و ماده هر یک به دو گروه SPS و سالم تقسیم شدند (هر گروه 10 حیوان)و هر دو گروه در معرض مداخله ورزشی و دارویی و مداخله ورزش به همراه دارو قرار گرفتند. سپس تست رفتاری و اندازه گیری BDNF در نمونه ها انجام شد.
یافته هادر رت های نر، SPS سبب اختلال حافظه فضایی و کاهش BDNF هیپوکامپ شده و نوع ماده مقاومت بیش تری نسبت به SPS نشان داد که احتمالا مرتبط با فعالیت هورمون های جنسی می باشد. مداخله، باعث افزایش حافظه فضایی و BDNF هیپو کامپ در هر دو جنس شد (05/0< P).
استنتاجمداخله توام، ورزش متوسط و فلوکستین، روش درمانی بهتری نسبت به فلوکستین به تنهایی برای اصلاح اختلالات شناختی و مولکولی بیماران PTSD است.
کلید واژگان: سندروم استرس پس از سانحه, استرس طولانی مدت تک واحدی, ورزش متوسط, فلوکستین, حافظه فضایی وابسته به هیپوکامپ, فاکتور نوروتروفیک مغزیBackground and purposePost-traumatic stress disorder (PTSD) develops after major trauma that is accompanied by certain signs, including pervasive fear memories, anxiety, abnormality in spatial and cognition memory, and decrease in hippocampal brain-derived neurotrophic factor (BDNF). Selective serotonin reuptake inhibitors (SSRIs) are the first-line treatment for PTSD. This study aimed at investigating the effects of moderate treadmill exercise and fluoxetine on spatial memory and serum BDNF levels in rat model of PTSD.
Materials and methodsIn this experimental study, single prolonged stress (SPS) animal model of PTSD was used. Male and female rats were divided into SPS and control groups (n=10 per group). After that, they were subjected to moderate treadmill running (5 days per week/four weeks) and fluoxetine (10 mg/kg/day). Then, behavioral assessment and BDNF measurement were done.
ResultsSPS male rats showed reduced spatial memory and hippocampal BDNF. Female rats showed more resistance to SPS than male rats. This may be due to the effects of gonadal hormones. The intervention alleviated the SPS-induced alterations in hippocampal-dependent spatial memory and BDNF serum levels in both male and female rats (P<0.05).
ConclusionCombined exercise and fluoxetine administration are more effective in alleviating behavioral and molecular deficits in PTSD patients.
Keywords: post-traumatic stress disorder, single prolonged stress, moderate exercise, fluoxetine, hippocampal dependent memory, brain-derived neurotrophic factor -
هدف
استرس موجب افزایش رهایش گلوکوکورتیکوئید ها و اختلال در پلاستیسیتی نورون ها به خصوص در هیپوکمپ شده که می تواند منجر به اختلال در حافظه و یادگیری شود. از آن جا که ویتامین D نقش محافظت کننده بر سیستم عصبی داشته و گیرنده های آن در هیپوکمپ حضور دارند، احتمال دارد بتواند در مقابل اثرات منفی استرس مزمن نقش محافظت کننده ایفا کند. بنابراین، هدف این مطالعه، بررسی اثرات محافظتی ویتامین D بر اختلال یادگیری و حافظه ناشی از استرس مزمن در موش بزرگ آزمایشگاهی بوده است.
مواد و روش هاموش ها، (تعداد=78)، به صورت تصادفی به گروه های استرس و کنترل (هر کدام با 3 زیر گروه) تقسیم شدند. در گروه استرس حیوانات به مدت 28 روز، روزی 3 ساعت تحت استرس محدود کننده قرار گرفتند. گروه ها دو بار در هفته حلال ویتامین D یا ویتامین D در دو دوز (µg/kg 10 یا 5) به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. سپس سطح کورتیکوسترون پلاسمایی ارزیابی شد. برای سنجش یادگیری و حافظه آزمون های ماز آبی و سپس احترازی غیر فعال انجام شد.
یافته هاگروه استرس سطح بالاتر کورتیکوسترون را نسبت به گروه کنترل در خون نشان دادند (P<0/0001). در تست ماز آبی موریس تمام گروه ها محل سکو را در 4 روز آموزش یاد گرفتند (0/0001=P) تست حافظه فضایی نشان دهنده مدت زمان کم تر رسیدن به محل سکو برای موش های استرس دیده بود. دوز بالای ویتامین D موجب پیدا کردن زودتر سکو شد (0/0002=P). در تست احترازی غیر فعال گروه استرس نسبت به گروه کنترل مدت زمان کم تری در ناحیه تاریک بود (0/0997=P) دریافت ویتامین D تغییر قابل ملاحظه ای در نتیجه آزمون نداد.
نتیجه گیریدر این مطالعه مدل استرس مزمن محدود کننده موجب افزایش سطح کورتیکوسترون خون و تغییر در رفتارهای ناشی از یادگیری بلند و کوتاه مدت فضایی و شرطی شد. درمان با ویتامین D کمک به کاهش سطح کورتیکوسترون پلاسمایی بهبود رفتارهای یادگیری فضایی گردید.
کلید واژگان: استرس محدود کننده, ویتامین D, موش صحرایی, آزمون احترازی غیر فعال, کورتیکوسترون, ماز آبی موریسKoomesh, Volume:21 Issue: 4, 2019, PP 708 -715IntroductionLong-term stress disturbs HPA axis and increases glucocorticoids release, which disturbs neural plasticity in the hippocampus and may lead to learning and memory deficits. Noticeably, vitamin D plays a protective role in the nervous system and has receptors in the hippocampus. This behavioral study investigates the possible protective role of vitamin-D against the negative effects of chronic stress on learning and memory.
Materials and MethodsAll the Rats were randomly divided to two groups; stress and control groups (each had 3 subgroups). Stress-group animals were exposed to restraint stress for 28 days, 3 hours/day. During 28 days, vitamin D (5 or 10 mg/kg), or vehicle was injected (IP) twice weekly to both groups. At day 29, blood sample collected for serum corticosterone assay. Morris water maze (MWM) test was performed in the order of 4 days training, one-day probe testing and finally working memory test. Passive avoidance test was performed after MWM.
ResultsStress group revealed higher levels of serum corticosterone (P <0.0001) relative to controls. In MWM test, all groups learned the location of the platform during training. Latency in reaching the platform was reduced by the training days (P = 0.0001) for all the groups. Probe test indicated that stress groups reached the platform sooner than the control groups. Higher dose of vitamin D reduced this latency (P = 0.0002). Conversely, in passive avoidance test, stress groups spent less time in the dark than the control group (P = 0.0997). Vitamin D (10 μg / kg) did not change the results.
ConclusionIn this study, chronic restraint stress increased blood corticosterone levels and changed the behavioral effects of long and short term spatial and conditional memory. Treatment with vitamin D improved spatial learning.
Keywords: Chronic Limiting Stress, Hippocampus, Memory, Learning, Vitamin D, Corticosterone, Morris Water Maze, Passive-avoidance Test -
هدفاختلال حافظه یکی از مشکلات بالینی در بیماری آلزایمر است که به طور پیش رونده ای به زوال حافظه و اختلالات شناختی منجر می گردد. در این مطالعه به ارزیابی اثر میکروجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس بر اختلال حافظه ناشی از اسکوپولامین پرداخته شد.مواد و روش هاموش های صحرایی ماده یک ماهه به طور تصادفی به 9 گروه (سالین+سالین، سالین+اسکوپولامین 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، سالین+اسکوپولامین 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، اسپیرولینا 100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن+اسکوپولامین 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، اسپیرولینا 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن+اسکوپولامین 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، اسپیرولینا 400 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن+اسکوپولامین 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، اسپیرولینا 100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن+سالین، اسپیرولینا 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن+سالین، اسپیرولینا 400 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن+سالین) تقسیم شدند. آزمایش رفتاری حافظه مهاری اجتنابی (با جریان 5/0 میلی آمپر، مدت 3 ثانیه و شوک 3 ثانیه) به این ترتیب انجام شد که بلافاصله پس از آموزش دادن حیوان، تزریق داخل صفاقی اسکوپولامین و 24 ساعت بعد تعیین تثبیت حافظه انجام شد. قبل از آموزش، میکروجلبک اسپیرولینا با دوزهای 100، 200 و 400 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 14 روز گاواژ شد. آزمایشات بیوشیمیایی شامل تعیین میزان مالون دی آلدئید و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی سرم بود که به ترتیب به روش تیوباربیتوریک اسید وFRAP (Ferric reducing ability of plasma) انجام شد.یافته هااسکوپولامین به طور معنی داری (001/0P<) موجب اختلال حافظه گردید و اسپیرولینا به طور معنی داری (05/0P<) از اختلال حافظه ناشی از اسکوپولامین جلوگیری کرد. هم چنین میکروجلبک اسپیرولینا موجب تقویت معنی دار (01/0P<) ظرفیت تام آنتی اکسیدانی سرم گردید.نتیجه گیریمیکروجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس احتمالا از طریق افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم موجب بهبود اختلال حافظه ناشی از اسکوپولامین می گردد.کلید واژگان: یادگیری اجتنابی, حافظه, اسکوپولامین, اسپیرولینا, استرس اکسیداتیو, اختلالات حافظهKoomesh, Volume:21 Issue: 3, 2019, PP 549 -556IntroductionMemory deficit is one of the clinical problems of Alzheimer’s disease that progressively leads to cognitive impairment and dementia. In the present study, the effect of Spirulina plathensis microalgae on the scopolamine-induced memory impairment was evaluated.Materials and MethodsYoung female Wistar rats (30 days old) were used. Animals randomly were divided into 9 groups (Saline + Saline, Saline + Scopolamine 1mg/kg, Saline + Scopolamine 2 mg/kg, Spirulina 100 mg/kg + Scopolamine 2 mg/kg, Spirulina 200 mg/kg + Scopolamine 2 mg/kg, Spirulina 400 mg/kg + Scopolamine 2 mg/kg, Spirulina 100 mg/kg + Saline, Spirulina 200 mg/kg + Saline, Spirulina 400 mg/kg + Saline). To measure inhibitory avoidance (IA) task, animals were given an electrical footshock (0.5 mA, 3 s) and then was intraperitoneally treated by scopolamine and 24 latter memory retention tests (time delay to re-entrance to dark compartment) was recorded. Spirulina plathensis was dissolved in physiologic saline and the suspension was gavaged at doses of 100, 200, and 400 mg/kg for fourteen days prior to training. Biochemical experiments were included determination of Malondialdehyde (MDA) and total antioxidant capacity of serum using thiobarbituric acid and Ferric reducing ability of plasma (FRAP), respectivelyResultsOur results showed that scopolamine (2 mg/kg) significantly (P<0.001) impaired memory retention respect to control and Spirulina plathensis significantly (P<0.05) improved memory impairment induced by scopolamine. Further, Spirulina significantly (P<0.01) increased FRAP level compared to the control.ConclusionSpirulina plathensis improves scopolamine induced-memory deficit, probably through enhancing total antioxidant capacity of serum probably.Keywords: Avoidance Learning, Memory, Scopolamine, Memory Disorders, Spirulina, Oxidative Stress
-
سرطان معده یکی از جدی ترین سرطان ها محسوب می شود و در ایران نیز به دلیل عوامل محیطی در مناطق مختلف، دارای فراوانی بالایی می باشد. به غیر از عوامل محیطی، عوامل ژنتیکی و اپی ژنتیک نیز نقش کلیدی در ایجاد کارسینوژنزیز سرطان معده دارد. در همین راستا، بررسی عملکرد مکانیسم های مولکولی درگیر در روند سرطان زایی و تومورزایی این بدخیمی در مسیرهای مولکولی متفاوت جهت شناسایی بیومارکرهای کاربردی در تشخیص زودهنگام از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین سان که مسیرهای مولکولی زیادی در ایجاد این نوع سرطان دخالت دارد. در این مقاله مروری تلاش شده است که عملکرد تغییر نوسانات بعضی از این ژن های مهم در مسیر سونیک هچحاک (Sonic hedgehog, SHH) مورد بررسی قرار گیردکلید واژگان: آدنوکارسینوم, سرطان های معده, پروتئین هچحاک, بیان ژنKoomesh, Volume:21 Issue: 2, 2019, PP 215 -224Gastric cancer (GC) is considered as one of the most serious cancers, and in Iran, due to environmental factors in different regions, it has a high frequency. Apart from environmental factors, genetic and epigenetic ones also play a key role in the development of carcinogenesis of GC. In this regard, the study of functioning of the molecular mechanisms involved in the carcinogenesis and also tumorigenesis of this malignancy in different molecular pathways to identify applied biomarkers in early diagnosis is of great importance. Thus, molecular pathways like sonic hedgehog (SHH) may interfere with this type of cancer. In this review, it has attempted to investigate the performance of the fluctuations of these important genes in SHH pathway.Keywords: Adenocarcinoma, Gastric cancer, Hedgehog Proteins, Gene Expression
-
هدفدرد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که به دنبال آسیب به اعصاب مرکزی و محیطی به وجود می آید. درد نوروپاتی از نظر سلامت عمومی حائز اهمیت می باشد. علی رغم وجود انتخاب های درمانی،درمان درد نوروپاتی با چالش هایی روبرو است. زیرا دلایل و مکانیسم های متفاوتی باعث بروز این بیماری می شود. یکی از مدل های تجربی که به مدل نوروپاتیک ایجاد شده در انسان بسیار نزدیک است، مدل (Chronic Constriction Injury) CCI یا آسیب مزمن منتج از فشردگی عصب است. پروژسترون یکی از نورواستروئیدهایی است که دارای خواص ضد دردی و ضد التهابی می باشد و گیرنده های گابا-A نقش مهمی در وساطت اثر پروژسترون دارند. در این مطالعه اثرات پیش گیری کننده پروژسترون بر پاسخ های رفتاری درد و نقش گیرنده های گیرنده های گابا-A در اثرات احتمالی آن در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه از 70 سر رت نر نژاد ویستار در 7 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک با روش CCI در گروه های مربوطه ایجاد شد. پس از ایجاد CCI، از روزدوم تا روز 13 داروها تزریق شدند. داروها شامل پروژسترون (6 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم) و بیکوکولین (انتاگونیست گیرنده گابا-A در دوزهای نیم یا 2 میلی گرم به ازای یک گیلوگرم) تزریق شدند. در روز 14 و 27 بعد از CCI تست های رفتاری شامل آلودینیای مکانیکی، هایپرآلژزیای حرارتی انجام شد.یافته هاتزریق روزانه پروژسترون به مدت 12 روز در موش هایCCI شده از ایجاد پدیده آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی جلوگیری نمود و این اثر بیکوکولین مهار شد.نتیجه گیرییافته های این تحقیق پیشنهاد می کند که درمان با پروژسترون در زمانی که نوروپاتی محیطی حاصل از CCI در حال توسعه و تثبیت است، از ایجاد نوروپاتی (حداقل تا اندازه ای از طریق گیرنده های گابا-A) جلوگیری نماید.کلید واژگان: درد نوروپاتیک, بیکوکولین, CCI, پروژسترونKoomesh, Volume:21 Issue: 1, 2019, PP 164 -170IntroductionNeuropathic pain is a chronic pain that results from damage to the central nervous system and also environment. Neuropathic pain is important for general health and approximately 6% of the adult population is affected worldwide. Despite the therapeutic choices, treatment for neuropathic pain is facing challenges. An experimental model that is very close to human neuropathic model is the chronic constriction injury (CCI) model. Progesterone (PROG) is one of the most potent anti-inflammatory and anti-inflammatory neurostimulants, and GABA-A receptor palys an important role in mediating the biological effects of PROG. In this study, the effects of PROG on behavioral responses of pain in the neuropathic pain model of CCI, and the possible role of GABA-A receptor in its effect were investigated in rats.Materials and Methods70 male Wistar rats were used in 7 groups (n = 10). First, neuropathic pain was induced by the CCI method in the respective groups. Following CCI, PROG (6 mg/kg) and or the GABA-A receptor antagonist bicuculin (0.5 or 2 mg/kg) or vehicle were administered daily until day 13 post-CCI. On days 14 and 27, the behavioural tests including mechanical allodynia and thermal hyperalgesia were done.ResultsDaily injections of PROG PROG for 12 days prevented the mechanical allodynia and thermal hyperalgesia following CCI and this effect was blocked the bicuculin pretreatment.ConclusionThe findings of this study showed that treatment with progesterone may prevent the development of peripheral neuropathy, at least in part, via GABA-A receptors.Keywords: Neuropathic Pain, Progesterone, CCI, Beicukulin
-
زمینه و هدفاسترس یک تعدیل کننده قوی عملکرد حافظه است. انگیختگی هیجانی ازطریق تحریک آمیگدال یا هیپوکامپ بر جنبه های مختلف یادگیری و حافظه اثر می گذارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد بر بازتحکیم تکلیف پرتاب دارت آموخته شده به شیوه کم خطا بود.مواد و روش هاشرکت کنندگان تحقیق شامل60 دختر با میانگین سنی 5/20 بودند که به طور تصادفی در سه گروه هدف و کنترل 1 و کنترل 2 قرار گرفتند. در روز اول هر سه گروه در شرایط یکسان، مهارت پرتاب دارت را به روش کم خطا اکتساب کردند و بلافاصله پس از آن خاطرآوری فوری را اجرا کردند. در روز دوم، گروه هدف پس از بازیابی حافظه، در معرض استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد قرار گرفت، درحالی که گروه کنترل 1 شرایط استراحت پس از بازیابی حافظه را تجربه نمود و به گروه کنترل 2 بدون بازیابی حافظه، استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد ارائه شد. در طول آزمایش، روند تغییرات کورتیزول بزاق اندازه گیری شد. در روز سوم، فراخوانی تاخیری حافظه مورد نظر برای هر سه گروه مورد آزمون قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد گروه های کنترل 1 و 2 در آزمون فراخوانی تاخیری نسبت به آزمون فراخوانی فوری هیچ پیشرفتی در عملکرد پرتاب دارت نداشتند و گروه هدف در همین دوره زمانی، ارتقای معنی داری در عملکرد نشان داد (05/0 > p).نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که اعمال استرس حاد بعد از بازیابی حافظه، می تواند فرآیند بازتحکیم حافظه حرکتی ضمنی در زنان را ارتقا بخشدکلید واژگان: استرس حاد, بازتحکیم حافظه, پرتاب دارت, حافظه حرکتی ضمنی, یادگیری کم خطاBackground and AimStress is a powerful modulator of memory performance. Emotional arousal affects the various aspects of learning and memory through stimulation of the amygdala or the hippocampus. The aim of the present study was to investigate the effects of stress related acute exercise on reconsolidation of dart throwing task learned with errorless method.Materials and MethodsParticipants of the study included 60 girls with an average age of 20.5 who were randomly assigned to three groups including: target (n = 20), control (n=20), and control 2 (n = 20). On the first day, all three groups under the same conditions acquired the skill of throwing darts in an errorless method and immediately after that performed the immediate retrieval. On the second day, after memory reactivation, the target group was exposed to stress resulting of acute exercise while the control 1 group did rest. The acute stress was presented to control 2 group without memory reactivation. During the experiment, changes in salivary cortisol were measured. On the third day, the delayed memory retrieval for each of the three groups was implemented.
Findings: the results showed that while the control 1 and control 2 groups did not show enhancement of dart throwing learning across delayed memory retrieval than immediate retrieval, the target group showed substantial enhancement across the same time (p<0.05).ConclusionOur findings indicate that acute stress after memory reactivation can facilitate the implicit motor memory reconsolidation in womenKeywords: Acute stress, Memory reconsolidation, Dart throwing, Implicit motor memory, Errorless learning -
هدفهورمون های تیروئیدی نقش کلیدی در تکامل سیستم های مختلف بدن دارند. هیپوتیروئیدی مادری با کاهش دریافت هورمون های تیروئیدی توسط جنین، تغییرات ساختاری و عمل کردی در بیضه ایجاد می کند. ورزش می تواند با افزایش هورمون های تیروئیدی احتمالا سبب بهبود این تغییرات شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر ورزش ارادی بر تغییرات هیستوپاتولوژیک بیضه فرزندان موش های هیپوتیروئید می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن 30 روز به طور تصادفی به چهار گروه؛ سالم غیر ورزشی، سالم ورزش ارادی، هیپوتیروئیدی غیر ورزشی، هیپوتیروئیدی ورزش ارادی تقسیم شدند. کلیه آزمایش ها از روز 30 بعد از تولد شروع و در روز 44 بعد از تولد پایان یافتند. با افزودن داروی آنتی تیروئید 6- پروپیل 2- تیواوراسیل به آب آشامیدنی حیوانات از روز 6 بارداری تا روز 21 پس از تولد هیپوتیروئیدی ایجاد شد. در پایان آزمایش از بیضه ها مقاطع 5 میکرونی تهیه و با استفاده از میکروسکوپ نوری مجهز به نرم افزار آنالیز تصاویر بافتی هیستومورفومتری شدند.یافته هاهیپوتیروئیدی سبب کاهش تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، لایدیگ، ضخامت غشای پایه، قطر اپی تلیوم منی ساز و افزایش سلول های سرتولی گردید. استفاده از ورزش باعث افزایش تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه و لایدیگ، ضخامت غشای پایه، قطر اپی تلیوم منی ساز و کاهش سلول های سرتولی گردید.دنتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که ورزش احتمالا به طور قابل ملاحظه ای از تغییرات ساختاری و عمل کردی بیضه جلوگیری می کننتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که ورزش احتمالا به طور قابل ملاحظه ای از تغییرات ساختاری و عمل کردی بیضه جلوگیری می کن.کلید واژگان: ورزش, هیپوتیروئیدی, بیضه, هیستوپاتولوژیک, موش صحراییKoomesh, Volume:20 Issue: 3, 2018, PP 575 -581IntroductionThyroid hormones play a key role in the evolution of various body systems. Relatively, maternal hypothyroidism results in structural and functional changes in the testis by decreasing thyroid hormones. Exercise can potentially improve these changes by increasing thyroid hormones. The purpose of this study was to investigate the effect of voluntary exercise on histopathological changes in testies in children of hypothyroid rats.Materials And MethodsIn this experimental study 40 female Wistar rats were randomly divided into four groups by age 30 days: control-sedentary, control-voluntary exercise, hypothyroidism-sedentary, and hyperthyroidism - voluntary exercise. The total experiments started of the day 30 after birth and ended the day 44 after birth. Hypothyroidism was created using anti-thyroid drug 6-propyl 2-thiouracil from day 6 of pregnancy to day 21 after birth with the addition of the drinking water. At the end of testing, 5 micrometer sections were prepared from the testicle using a microscope equipped with software to analyze the images of tissue were histomorphometry.ResultsHypothyroidism reduces number of spermatogonia cells, primary spermatocytes cells, leydig cells, and as well as increased sertoli cells in testis. Hypothyroidism also reduces basement membrane diameter and seminiferous epithelium thickness. Exercise increases the number spermatogonia cells, primary spermatocytes cells, leydig cells, and as well as reduced sertoli cells in testes. Exercise also increases basement membrane diameter and seminiferous epithelium thickness.ConclusionThis study showed that exercise is likely to substantially prevent the testis from structural and functional changes due to hypothyroidism.Keywords: Exercise, Hypothyroidism, Testes, Histopathology, Rat
-
هدفسابقه مصرف طولانی مرفین سبب بروز اختلالات اضطرابی و رفتاری می شود. فعالیت های ورزشی قادرند اثرات مثبتی به ویژه از طریق فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) روی مغز داشته باشند. هدف این مطالعه، بررسی اثرات ورزش های ارادی و اجباری بر رفتارهای شبه اضطرابی و میزان BDNF در هیپوکامپ موش های در وابسته به مرفین بود.مواد و روش هاموش ها ابتدا با تزریق مرفین (mg/kg10) به صورت زیر جلدی، (روزی دو بار با فاصله 12 ساعت و به مدت 10 روز) وابسته شدند. سپس تزریق مرفین قطع شد و موش ها به مدت 10 روز در معرض برنامه های ورزشی اجباری (روزی 30 دقیقه) و ورزش ارادی قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره ورزش، رفتارهای شبه اضطرابی در ماز به علاوه ای شکل و جعبه تاریک - روشن بررسی و میزان BDNF هیپوکمپ اندازه گیری شد.یافته هادر موش های مرفینی در وضعیت ترک، میزان رفتارهای اضطرابی در هر دو دستگاه به طور معنی داری افزایش و میزان BDNF هیپوکمپ کاهش یافت. هر دو نوع ورزش اختلالات اضطرابی را اصلاح نمودند ولی نتوانستند میزان BDNF هیپوکمپ را به حالت طبیعی برگرداند. هم چنین، در گروه های سالم هر دو نوع ورزش میزان اضطراب را در موش های سالم کاهش دادند و میزان BDNF هیپوکمپ را افزایش دادند.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که فعالیت فیزیکی احتمالا از طریق مکانیسم های مستقل از BDNF اختلالات اضطرابی موش ها را در مرحله ترک اصلاح نمایند و از این رو، فعالیت فیزیکی یک روش مناسب برای اصلاح نارسایی های رفتاری ناشی از سابقه مصرف مرفین است.کلید واژگان: وابستگی به مرفین, ورزش, اضطراب, BDNFKoomesh, Volume:20 Issue: 3, 2018, PP 594 -602IntroductionThe long history of morphine consumption causes anxiety and behavioral disorders. Sport activities can have positive effects, especially via brain-derived neurotrophic factor (BDNF) on the brain. The purpose of this study was to investigate the effects of voluntary and compulsory exercise on anxiety-like behaviors and BDNF levels in hippocampus in morphine-dependent rats.Materials And MethodsRats were injected with bi-daily doses (10 mg/kg, at 12 hr intervals) of morphine for 10 days. Following, the rats in voluntary exercise were allowed to freely exercise in a running wheel for 10 days. The rats in the treadmill exercise groups were forced to run on a motorized treadmill for 30 min once a day for 10 days. Then, anxiety profile was tested using elevated plus maze (EPM) and light-dark box (L/D), and hippocampal BDNF was measured.ResultsMorphine abstinent rats showed increased anxiety in both EPM and L/D box and reduced hippocampal BDNF. Enhanced anxiety, but not a decline in hippocampal BDNF was alleviated by both exercise regimens. Moreover, both exercises increased hippocampal BNDF and reduced anxiety in none-morphine treated rats.ConclusionThis study showed that physical acivity could allivate the anxiety deficits in morphine abstienet rats probably through mechanisms that do not involve hippocampal BDNF. This suggests that physical acivity could be a potential therpeautic method to reduce anxiety disorders during abstience perioid.Keywords: Exercise, Morphine Dependence, Anxiety, BDNF
-
هدفپژوهش در علوم پزشکی اهمیت ویژه ای داشته و در ایران هم به آن توجه خاصی شده است. مطالعات مختلفی در زمینه عوامل موثر بر پژوهش در دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام شده اما هر کدام به دیدگاه گروهی خاص پرداخته اند. لذا جهت داشتن تصویری جامع از عوامل موثر بر پژوهش در علوم پزشکی، این مطالعه با هدف مروری بر این عوامل در کشور ایران انجام شده است.مواد و روش هااین مطالعه مروری با بررسی پژوهش های انجام شده طی 16 سال اخیر در زمینه عوامل موثر بر پژوهش در دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام شده است. جهت بررسی با کلمات کلیدی مرتبط در پایگاه های فارسی، SID، Iranmedex Irandoc Magiran، و نیز معادل های انگلیسی کلمات در پایگاه هایPub med، Scopus، science direct و Google scholar جستجو انجام شد و مطالعات مرتبط بررسی شدند.یافته هااز 158 مطالعه به دست آمده 55 مطالعه (46 مطالعه فارسی و 9 مطالعه انگلیسی) وارد مطالعه شدند. با کنار هم قرار گرفتن عوامل مشابه،17 طبقه از عوامل شکل گرفت که شامل طبقاتی از جمله: فردی- شخصیتی، سازمانی- ساختاری، مدیریت، بستر سازی- امکانات، تعامل و کار تیمی بوده است.نتیجه گیریعوامل موثر بر پژوهش های علوم پزشکی طیف وسیعی را شامل می شود. در این میان بیش ترین تکرار شامل بستر سازی- امکانات و تجهیزات (26 بار)، سپس شامل مشغله زیاد (22 بار) و در رتبه سوم شامل عوامل فردی- شخصیتی، انگیزه، توانمندی های مرتبط با پژوهش و مسایل مالی و بودجه (21 بار) بوده است.کلید واژگان: پژوهش, علوم پزشکی, ایران, مطالعه مروریKoomesh, Volume:19 Issue: 4, 2017, PP 721 -734IntroductionResearch in Medical Sciences has special importance and it has received special attention in Iran. Several studies conducted on factors affecting research performance in the Universities of Medical Sciences and each of them focused on particular groups viewpoint. Therefore, to have a comprehensive picture of the factors affecting research performance in Medical Sciences, this study was done to review these factors in Iran.Materials And MethodsThis study reviews factors affecting the research performance in universities of medical sciences in Iran through recent 16 years. Related Keywords were used in Pub Med, Scopus, Science direct, Google scholar and Iranmedex, Irandoc, SID, and Magiran in order to find related English and Persian articles.ResultsFrom 158 obtained articles, 55 eligible articles (46 Persian and nine English) were entered the study. Similar factors put together and 17 categories formed such as: Individual personality, Organizational structural, Management, Infrastructure facilities, and Interaction team work.ConclusionFactors affecting medical research have a wide range. Among factors, the most frequent were respectively infrastructure facilities (26 times) and over entanglement (22 times) and then in the third place, Individual personality, motivation, research related abilities and financial and budget (21 times)Keywords: Research, Medical Sciences, Iran, Review Article
-
هدفمطالعات قبلی نشان دادند که ورزش اثرات مفیدی بر فعالیت های شناختی دارد و خارج کردن تخمدان ها موجب اختلال در یادگیری و حافظه می شود. هدف مطالعه حاضر تعیین اثر ورزش ارادی و جایگزینی استروژن بر اثرات برداشته شدن تخمدان( اوارکتومی) بر حافظه ترس و تعداد نورون های هیپوکمپ در موش بزرگ آزمایشگاهی بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی از رت های ماده نژاد ویستار (180-220 گرم) استفاده شد، حیوانات یک هفته بعد از انجام اوارکتومی (که تخمدان های آن ها با روش جراحی برداشته شده بود) با دریافت وهیکل (2 میلی لیتر به ازاء هر کیلوگرم وزن) یا استروژن (20 میکروگرم به ازاء هر کیلوگرم وزن) به طور روزانه به مدت دو هفته ورزش ارادی انجام دادند. سپس در دستگاه احترازی غیرفعال آموزش دیدند و 48 ساعت بعد حافظه آن ها بررسی شد و بلافاصله بعد از آن کشته شده و هیپوکمپ آن ها خارج شد و شمارش نورونی در نواحی مختلف آن انجام گردید.یافته هاآنالیز یافته ها نشان داد که اوارکتومی موجب کاهش حافظه و کاهش تعداد نرون ها در هیپوکمپ شد و تزریق استروژن و یا ورزش ارادی به تنهایی و توام به طور معنی داری این اثرات را اصلاح می کند (05/0P<).نتیجه گیریورزش ارادی ضمن تقویت یادگیری و حافظه و افزایش تعداد نورون های هیپوکمپ، موجب اصلاح اختلالات ناشی از اوارکتومی می شود. ورزش ارادی یک الگوی مناسب اصلاح اختلالات شناختی در طی منوپوز استکلید واژگان: ورزش, هورمون های جنسی زنانه, یادگیری و حافظه فضایی, استروژن, اوارکتومیKoomesh, Volume:19 Issue: 3, 2017, PP 655 -665IntroductionPrevious studies indicated that the exercise has beneficial effects on cognitive activities and ovariectomies causes the impairment of learning and memory. The aim of this study was to determine the influence of voluntary exercise and estrogen replacement on the effects of ovariectomy on fear memory and hippocampal neuron number in rat.Materials And MethodsIn this experimental study, adult female Wistar rat (180-220 gr) were used. One week after ovariectomy, the rats received ß-Stradiol (estrogen 20 µg/kg) or vehicle (2ml/kg) daily and were allowed to freely exercise in a running wheel for 2 weeks. After this period, their learning and memory were trained and tested on a passive avoidance task that succeeded by a retention test two days later. Then, all animal were decapitated, and their hippocampi were removed. The number of neurons was counted in different regions of hippocampus.ResultsAnalysis of data indicated that the ovariectomy impaired the fear memory and decreased the number of neurons in the hippocmpaus. Volunatry exercise or exstrogen replacement alone, and together improved the deficits in fear memory and neuron counting induced by ovariectomyConclusionVoluntary exercise and estrogen have benfical effects on cognitive deficits associated with the reduction of female sex hormones such as seen in post-monpouse woman.Keywords: Exercise, Passive avoidance memory, Ovariectomy, Estrogen, Menopuse
-
هدفمطالعات جدید نشان می دهند که ورزش اثرات مفیدی بر فعالیت های شناختی و سلامت مغز دارد. از طرف دیگر گلوکوکورتیکوییدها نقش مهمی در یادگیری و حافظه هیجانی برای می کنند و فعالیت آنها در طی ورزش زیاد می شود. در مطالعه قبلی ما نشان دادیم که گلوکوکورتیکوییدها نقش مهمی در وساطت اثرات ورزش ارادی بر حافظه فضایی دارند. هدف مطالعه حاضر بررسی نقش گلوکوکورتیکوییدها در اثرات مثبت ورزش بر حافظه ترس در مدل احترازی مهاری و تعداد نرون های هیپوکمپ بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، در آزمایش اول حیوانات به دنبال تزریق داخل صفاقی متی راپون (مهارکننده سنتز گلوکوکورتیکویید) و در آزمایش دوم حیوانات آدرنالکتومی شده (که غده فوق کلیوی آن ها با روش جراحی برداشته شده بود) با یا بدون دریافت کورتیکوسترون خوراکی به مدت 10 شبانه روز ورزش ارادی انجام دادند. سپس همه موش ها در دستگاه احترازی غیر فعال آموزش دیدند. 48 ساعت بعد از آموزش به خاطرآوری حافظه ارزیابی شد و در انتها مغز آنها خارج و تعداد نرون ها در ناحیه شکنج دندانه دار هیپوکمپ شمارش شد.یافته هانتایج نشان داد که ورزش به تنهایی حافظه ترس و تعداد نرون ها هیپوکمپ را افزایش داد، در حالی که این اثر در حیوانات دریافت کننده متی راپون و فاقد غده فوق کلیه دیده نشد. همچنین، تزریق متی راپون و برداشتن غدد فوق کلیه به تنهایی اثر معنی داری بر تعداد نرون های هیپوکمپ نداشتند.نتیجه گیریهورمون های گلوکوکورتیکوییدی نقش مهمی در اثرات مفید ورزش ارادی بر تشکیل حافظه ترس و تعداد نورونهای هیژوکمپ دارندکلید واژگان: ورزش, یادگیری و حافظه فضایی, سیستم گلوکوکورتیکویید, آدرنالکتومی, متی راپونKoomesh, Volume:19 Issue: 3, 2017, PP 666 -676IntroductionSeveral evidences demonstrate the beneficial effects of voluntary exercise on cognitive functions in rodents. It is well established that the glucocorticoid system plays an important role in regulation of learning and memory. In previous study, we have shown that glucocorticoids are involved in mediating the effect of voluntary exercise on spatial learning and memory. Moreover, physical activity enhaces glucocorticoids. This study addressed whether the glucocorticoid system would play a role in the exercise-induced enhancement of fear memory and hippocampal neuronal numbers in rats.Materials And MethodsRats that were either adrenalectomized or daily given the corticosterone-synthesis inhibitor metyrapone were allowed to freely exercise in a running wheel for 10 days. After this period, they were trained and tested on a passive avoidance task, succeeded by a retention test two days later. Immediatley after memory testing, the rats were decapitated, and their hippocampi were removed for the measurement of the neuron conting in the dentate gyrus.ResultsExercise significantly improved the performance of fear memory retrieval and increased neuronal number in hippocampus whereas this effect was absent in both adrenalectomized and metyrapone-treated rats.ConclusionThese findings indicate that the glucocorticoids play a crucial role in the beneficial effects of voluntary exercise on fear memory formation and neural counting in the hippocampusKeywords: Exercise, Memory Retrieval, Glucocorticoid system, Adrenalectomy, Metyrapone
-
هدفافسردگی و اضطراب از شایع ترین اختلالات روان پزشکی هستند، هدف از این مطالعه بررسی مقایسه تاثیر ورزش هوازی و بی هوازی بر افسردگی و اضطراب دانشجویان می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه 120 نفر از دانشجویان پسر به طور تصادفی در سه گروه 40 نفره تقسیم شدند. گروه اول به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه تحت تمرینات هوازی، گروه دوم، تمرین بی هوازی قرار گرفتند و در گروه سوم (کنترل) هیچ مداخله ای صورت نگرفت. کلیه 120 نفر هم در ابتدای دوره و هم در پایان برنامه از نظر اضطراب و افسردگی بر اساس پرسش نامه بک و STAI مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کاهش افسردگی پس از مداخله در گروه با تمرین هوازی 81/8±23/7، در گروه با تمرین بی هوازی 75/7±98/5 و در گروه کنترل 73/4±23/1 بوده است که تفاوت معنی دار بود (001/0=p). به طوری که در گروه هوازی (001/0=p) و نیز در گروه بی هوازی (012/0=p) بیش تر از گروه کنترل بوده است، اما در دو گروه هوازی و بی هوازی تفاوت معنی دار نبود (725/0=p). میانگین کاهش نمره اضطراب پس از مداخله در گروه با تمرین هوازی 81/8±45/8، در گروه با تمرین بی هوازی 07/8±05/8 و در گروه کنترل 32/8±15/2 بوده است که تفاوت معنی دار بود (001/0=p). مقدار کاهش نمره اضطراب در گروه با تمرینات هوازی (003/0=p) و هم چنین گروه بی هوازی (006/0=p) به طور معنی داری بیش تر از گروه کنترل بود، اما مقدار کاهش در دو گروه با تمرینات هوازی و بی هوازی (975/0=p) تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیرییافته ها نشان داد هر دو شیوه تمرینات ورزشی هوازی یا بی هوازی بر کاهش افسردگی و اضطراب اثر معنی داری دارند، ولی دو شیوه فوق تفاوت معنی داری در کاهش افسردگی و اضطراب نشان ندادند. مطالعه دیگر با تعداد نمونه بیش تر برای مقایسه دو نوع تمرینات ورزشی فوق الذکر در کاهش افسردگی و اضطراب توصیه می شودکلید واژگان: ورزش, فعالیت بدنی, اضطراب, افسردگیKoomesh, Volume:19 Issue: 2, 2017, PP 333 -340IntroductionDepression and anxiety are the most common psychiatric disorders. In this account, the aim of this study was to investigate the comparison of aerobic and anaerobic exercise effect on depression and anxiety in students.Materials And MethodsIn this study, 120 male students were randomly divided into 3 groups of 40, including the first group to do 3 aerobic exercise sessions of 60 minutes per week for 8 weeks. The second group was trained in anaerobic exercise, whereas the third one as the control group of non-exercising subjects gets involved in no intervention/interference. Afterwards, the groups were checked in the terms of anxiety and depression by STAL and Beak depression inventory.ResultsThe results showed that mean changes before and after the intervention in depression with exercise 7.23 ± 8.81, 5.89 ± 7.75 in anaerobic training group and the control group 1.23 ± 4.73 which the difference was significant (p=0.001). So that, the aerobic group (p=0.001) and also in anaerobic (p=0.012) more than the control group, but the difference was not significant in aerobic and anaerobic groups (p=0.725) .The mean change in anxiety before and after the intervention in the aerobic exercise 8.45 ± 8.81, 8.05± 8.07 in anaerobic training group and the control group was 2.15 ± 8.32 which is a significant difference and it was (p=0.600). The amount of anxiety in the group with aerobic exercise (003/0 = p) and the anaerobic group (006/0 = p) was significantly more than the control group, but the amount decreased in both groups with aerobic exercise and aerobic (975/0 = p) were not significantly different.ConclusionOverall, study findings indicate that aerobic exercise and anaerobic exercise for eight weeks resulted in a significant reduction in depression and anxiety, and the most significant differences were observed in training method. So, aerobic and anaerobic exercises are recommended to reduce the depression and anxiety.Keywords: Exercise, Physical Exercise, Anxiety, Depression
-
زمینه و هدف
تزریق حاد کورتیکوسترون، به خاطرآوری حافظه را مختل می کند. از طرف دیگر، هورمونهای جنسی زنانه نیز بر حافظه اثر می گذارند. در مطالعه حاضر اثر تزریق همزمان پروژسترون و کورتیکوسترون بر خاطرآوری حافظه در موشهای صحرایی بالغ ماده در فازهای پرواستروس(زمانی که سطح استروژن و پروژسترون بالا است) و دی استروس (زمانی که سطح استروژن و پروژسترون پایین است) بررسی شد.
روش هاموشهای صحرایی ماده نژاد ویستار در مدل احترازی غیرفعال، آموزش داده شدند (1میلی آمپر ،3 ثانیه). دو روز بعد از آموزش، تاخیر در ورود به قسمت تاریک دستگاه و مدت زمان سپری شده در آن ثبت شد. در آزمایشهای اول و دوم، به حیوانات فاز پرواستروس و دی استروس حامل یا کورتیکوسترون (mg/kg3) 30دقیقه قبل از تست به خاطرآوری به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در آزمایشهای سوم و چهارم به حیوانات فاز پرواستروس و دیاستروس 60 دقیقه قبل از تست، حامل یا پروژسترون (mg/kg5) و 30 دقیقه قبل از تست، حامل یا کورتیکوسترون (mg/kg3) تزریق شد.
یافته هاتزریق کورتیکوسترون (mg/kg3) به موشهای ماده در فاز دیاستروس به خاطر آوری حافظه را مختل نمود ولی تزریق آن در فاز پرواستروس اثری نداشت. تزریق پروژسترون (mg/kg5) قبل از کورتیکوسترون به موشهای صحرایی ماده در هر کدام از فازها، تغییری در اثر کورتیکوسترون ایجاد نکرد.
نتیجه گیریکورتیکوسترون به خاطرآوری حافظه را در فاز دی استروس مختل می کند و این اثر توسط غلظت های فارماکولوژیک پروژسترون تغییری نمی کند.
کلید واژگان: به خاطرآوری حافظه, پروژسترون, سیکل استروس, کورتیکوسترونBackground and aimAcute injection of corticosterone impairs memory retrieval in experimental animals. On the other hand, sex hormones can modulate memory retrieval. The aim of this study was to examine the effects of concurrent injections of corticosterone and progesterone on memory retrieval in the proestrus (when the levels of endogenous estrogen and progesterone are high) and diestrous (when the levels of endogenous estrogen and progesterone are low) stages in adult female rats.
MethodsAdult female Wistar rats were trained in an inhibitory avoidance task (1mA, 3s). The latency to reenter the dark compartment and also time spent in the dark chamber were recorded in the retention test performed 48 h after training. In experiments 1 and 2, corticosterone (3 mg/kg, i.p) or vehicle was injected to intact female rats in the proestrus or diestrus phases 30 min before retention test. In experiments 3 and 4, rats in the proestrus or diestrus phase were received vehicle or progesterone (5 mg/kg, i.p) 60 min, and vehicle or corticosterone (3 mg/kg) 30 min before the test.
ResultsAcute injection of corticosterone to female rats in the diestrous stage, but not in the proestrus stage impaired memory retrieval. Pretreatment with progesterone did not influence the corticosterone effects on memory retrieval in the proestrus or diestrus phases.
ConclusionCorticosterone impairs memory retrieval only in the proestrus phase and this effect did not change with pharmacological levels of progesterone.
Keywords: Corticosterone, Estrus cycle, Memory retrieval, Progesterone
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.