به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علیرضا عندلیب

  • سیده سارا مرتضوی، علیرضا عندلیب*، رضا احمدیان، مرتضی طلاچیان

    بیان مسئله: 

    در راهبردهای بازآفرینی فرهنگ مبنای فضاهای شهری، توجه به تاثیرات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی فعالیت ها و رویدادها و همچنین ویژگی های کالبدی-فضایی فضاهای میزبان، اهمیت زیادی دارد. فضاهای میزبان آیین ها، گستره ای از فضاهای مختلف را که بایستی دارای ویژگی های خاص کالبدی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی باشند، شامل می شود. بازآفرینی فضاهای شهری به واسطه کارکردهای آیینی می تواند شرایط فضا را به چالش کشیده و شکل گیری نوعی فضای اجتماعی، همبستگی و بهبود حس مکان و مشارکت شهروندان را تسهیل بخشد. شهر زنجان به مثابه کارکرد آیینی خود در مراسم های مذهبی و ملی به ویژه در ایام محرم معروفیت یافته است. از این رو انتظار می رود فضای تجلی مراسمات مذهبی متناسب با کارکرد آیینی بوده و فرسودگی، زوال و پژمردگی محور آیینی تاثیر چشمگیری بر کمیت و کیفیت همبستگی، احساس تعلق خاطر، هویت و... خواهد داشت.

    هدف پژوهش:

     این پژوهش درصدد بازشناسی کارکرد محورهای آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی در محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان است.

    روش پژوهش:

     روش تحقیق براساس روش های جدید آینده پژوهی، تبیینی است. عوامل توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با به کارگیری پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری موردارزیابی قرار گرفت و از نرم افزار تخصصی آینده پژوهی MICMAC برای بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری استفاده شده است. 

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که وضعیت پراکندگی متغیرهای موثر نشان از ناپایداری سیستم است. از میان 29 عامل بررسی شده 10 عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی موثر بر کارکردمحور آیینی انتخاب شده اند که همه عوامل در هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم تکرار شده اند. هماهنگی با زمینه تاریخی، حس مکان، پویایی و ماندگاری، تداوم کالبدی، نقش انگیزی ذهنی، معنادهندگی به محیط، انتظام گیرنده از مذهب و فرهنگ، پیوستگی کالبدی- اجتماعی، سازگاری و پویایی فضا به عنوان عوامل کلیدی موثر در بازآفرینی محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان مطرح هستند. هم افزایی کیفیت عوامل کلیدی، تاثیر چشمگیری بر افزایش کیفیت تعامل و همبستگی افراد با محیط خواهد داشت.

    کلید واژگان: بازآفرینی شهری, پیشران, کارکرد محور آیینی, فرهنگ مبنا, شهر زنجان
    Seyede Sara Mortazavi, Alireza Andalib *, Reza Ahmadian, Morteza Talachian

    Problem statement: 

    In the strategies for culture-based urban regeneration, the cultural-social and economic impacts of activities and events, as well as the physical-spatial characteristics of the host spaces, are of great importance. Ritual-hosting spaces encompass a range of environments that must possess specific physical, cultural, social, economic, and managerial attributes. Urban regeneration through ritual functionalities can challenge the conditions of spaces, facilitating the formation of social space, fostering solidarity, enhancing the sense of place, and increasing citizen participation. Zanjan city is renowned for its ritual functions, especially during the religious and national ceremonies in the month of Muharram. Therefore, it is expected that the spaces manifesting these religious ceremonies align with their ritual functions and that the deterioration, decay, and decline of these ritual axes would significantly impact the quantity and quality of solidarity, sense of belonging, identity, and more.

    Research objective

    This study aims to identify the role of ritual-centric axes as drivers of regeneration along the Zeynabieh and Hosseinieh Azam to Imamzadeh Seyed Ebrahim (PBUH) axis in Zanjan city.

    Research method

    The study employs explanatory methods based on novel future study techniques. The factors were evaluated by 30 urban planning experts using environmental scanning and cross-impact/structural analysis. The specialized future studies’ software, MICMAC, was used to identify the functionality of the ritual axis as a driver for urban regeneration.

    Conclusion

    The results indicate that the dispersion of the influential variables suggests system instability. Out of 29 factors analyzed, 10 key factors were identified as critical influencers on the ritual-centric axis, consistently appearing in both direct and indirect methods. These key factors—alignment with historical context, sense of place, dynamism and sustainability, physical continuity, mental role creation, environmental signification, organization derived from religion and culture, physical-social continuity, adaptability, and spatial dynamism—are crucial in the regeneration of the Zeynabieh and Hosseinieh Azam to Imamzadeh Seyed Ebrahim axis in Zanjan. Enhancing the quality of these key factors will significantly improve the quality of interactions and solidarity among individuals with the environment.

    Keywords: Urban Regeneration, Driver, Ritual-Centric Functionality, Culture-Based, Zanjan City
  • اشکان بیات، علیرضا عندلیب*، فرشته احمدی
    زمینه و هدف

    محدوده حصار ناصری که در گذشته به عنوان بخشی مهم و تاثیرگذار درحیات شهر تهران ایفای نقش می کرده و به نوعی هویت شهر تهران محسوب میشده ، هم اکنون با معضلات گوناگونی از جمله تنزل کیفیت های زندگی و محیطی مواجه شده است. از طرفی می توان این محدوده را بافت تاریخی شهر تهران برشمرد که صد ها اثر و فضای تاریخی که جاذبه گردشگری می باشند را درخود جای داده است که این موضوع خود باعث اهمیت بیشتر این بخش از شهر می باشد. هدف از پژوهش مورد نظر شناخت اثرات توسعه گردشگری بر ارتقای کیفیت زندگی افراد می باشد.

    روش و بررسی

    روش تحقیق این پژوهش پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه، مصاحبه، مشاهدات میدانی و... می باشد و برای تحلیل داده های این پژوهش از روش ANP (فرایند تحلیل شبکه ای) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش محدوده حصار ناصری شهر تهران است که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای فضایی با احتساب درصد صحت گفتار 97 درصد با تخصیص متناسب 375 نمونه انتخاب شده است.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان می دهد متغیرهای حضور گردشگران در منطقه متاثر از شاخص های کیفیت زندگی از جمله رونق اقتصادی، بهبود کیفیت محیطی، کاهش آلودگی ، گسترش ارتباطات ساکنان، دسترسی به وسایل نقلیه عمومی و ارتقاء فرهنگی و... است

    بحث و نتیجه گیری

    که این عوامل مذکور متاثر از توسعه صنعت گردشگری می باشتد. پس در مقطع کنونی برنامه ریزی جهت توسعه صنعت گردشگری و توریسم بسیار ضروری و کارا است.

    کلید واژگان: گردشگری, کیفیت زندگی, حصار ناصری شهر تهران
    Ashkan Bayat, Alireza Andalib, Fereshte Ahmadi
    Background and Objective

    Naseri Fence, which played a role in the past as an important and influential part of the city of Tehran, has now faced various problems, including degradation of living and environmental qualities. On the other hand, this area can be considered as an unchallengeable historical and historic city of Tehran, which hundreds of buildings and historical space that attracts tourists, which will further increase the importance of this part of the city of Tehran. The aim of this study is to Recognition the effects of tourism development on improving the quality of life of individuals.

    Method

    The research method is a survey and data gathering tool for questionnaires are interviews, field observations and for analyze the data has been used to ANP of this research. The statistical population of this research is the Naseri Fence of Tehran, which includes the 12th district and part of the 11th area. Using Cochran formula and spatial cluster sampling, with a 97% Approximate allocation of 375 samples is selected.

    Findings

    The research findings show that the presence of tourists in the region is affected by economic prosperity, improving environmental quality, reducing pollution and increasing health, expanding residents' communication, access to public transport and cultural promotion.

    Discussion and Conclusion

    all of which are influenced by the development of tourism industry. Be So, in the current period, planning for tourism development is very necessary.

    Keywords: Tehran Historical Center, Tourism, Quality Of Life
  • محمد قندهاری، علیرضا عندلیب*، زهراسادات سعیده زرآبادی
    مقدمه

    این مقاله تلاش دارد تا یک چارچوب تحلیلی برای شاخص های حکمروایی شهری بر اساس اصول دین اسلام ارایه دهد. اصول اسلامی یک سیستم ارزشی گسترده و جامع است که قوانین و دستوراتی را برای رفتار افراد و نظم اجتماعی تعیین می کند. حکمروایی شهری نیز به عنوان یک مفهوم چندبعدی شامل جوانب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که در مدیریت شهرها موثر است و در چارچوب قانونی و حقوقی، تشکیلات نهادی و مدیریتی و طرح‏ها و برنامه‏های شهری نمود می‏یابد.

    نتیجه گیری

    شاخص‎های جاری حکمروایی شهری در ایران برگرفته از شاخص‏های حکمروایی جهانی است و در صورت تبیین بر اساس جهان بینی اسلامی که شامل اصول توحید (وحدت و یکپارچگی در مدیریت و حکمروایی شهری)، نبوت (هدایت شهر و شهروندان به سوی کمال)، معاد (برخورداری از محیط هایی با تاثیرات مذهبی قوی)، عدل (عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه منابع و امکانات در شهرها) و امامت (رهبری و مدیریت شهری بر اساس ارزش های انسانی و اخلاق اسلامی با تکیه بر مردم‏سالاری دینی) می تواند بسیار مثمر ثمر واقع شود.

    کلید واژگان: صول دین اسلام, حکمروایی شهری, مردم‎سالاری دینی
    M. Ghandehari, A. Andalib*, Z.S. Saeideh Zarabadi
    Aims

    The purpose of this article is to present an analytical framework for urban governance indicators based on the principles of Islam. Islamic principles constitute a comprehensive and extensive value system that determines laws and regulations for individual behavior and social order. Urban governance, as a multidimensional concept encompassing economic, social, and political aspects, significantly influences urban management and is manifested within legal and regulatory frameworks, institutional and managerial structures, and urban plans and programs.

    Conclusion

    The current indicators of urban governance implemented in cities of Iran are derived from global governance indicators and would be so useful based on the implementing according to the principles of the Islamic worldview. The Islamic worldview encompasses principles of monotheism (unity and coherence in urban management and governance), prophethood (guiding the city and its inhabitants towards perfection), resurrection (having environments with strong religious influences), divine justice (social justice and fair distribution of resources and facilities in cities), and imamate (leadership and urban management based on Islamic values and ethics with reliance on religious democracy).

    Keywords: Principles Of Islamic Religion, Urban Governance, Religious Democracy
  • علیرضا عندلیب*، سیده سارا مرتضوی، رضا احمدیان، مرتضی طلاچیان

    رویکرد امیل دورکیم مبتنی بر یافتن عنصری که مردم را در یک جامعه کنار هم نگه می دارد، می باشد. ازاین رو کارکردهای آیینی می توانند به عنوان محرک شکل گیری و نگه داشت جمعی در فضاهای شهری تلقی گردند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری تحقیق حاضر شهروندان رهگذر و کسبه ای است که به اهداف مختلف حضورداشته و تعداد آنها نامعلوم می باشد. برحسب فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 350 نفر به عنوان نمونه مورد پرسش گری قرارگرفته اند. برای شناخت تاثیر و ارتباط معناداری شاخص های همبستگی اجتماعی با کارکردهای آیینی در محور موردمطالعه از آزمون آماری تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان شاخص های همبستگی اجتماعی متغیرهای تعلق به بافت های تاریخی و سنتی، ارتقاء هویت، یادآوری خاطرات جمعی، احساس شادی و سرزندگی، دسترسی پذیری، ارتباطات و تعاملات اجتماعی و احساس امنیت به ترتیب با میانگین 09/4، 80/3، 73/3، 57/3، 46/3، 39/3، 35/3 بیشترین تاثیر را در ارتقاء کارکردهای آیینی داشته اند. محرک های کارکردهای آیینی فضا جهت افزایش همبستگی اجتماعی نیز شامل متغیرهای تاثیرگذار بالا بوده که عدم تقویت مبلمان شهری، کاهش جذابیت ورودی و کف سازی مناسب، عدم مشارکت در بازسازی و حفظ بناهای هویت مند، عدم نظافت و تمیزی محور، عدم نصب تابلوهای راهنمای مسیر و... نیز تاثیر منفی بر کارکرد آیینی خواهد داشت. یافته ها نشان داد که هرچقدر کیفیت علائم بصری و کالبدی فضا از جهت تقارن و وحدت فیزیکی بهبود یابد، تاثیر بسزایی در تداوم شکل گیری و ارتقاء کارکردهای آیینی محور موردمطالعه خواهد داشت و بالعکس.

    کلید واژگان: همبستگی اجتماعی, امیل دورکیم, کارکردهای آیینی, فضاهای شهری, شهر زنجان
    Alireza Andalib *, Seyede Sara Mortazavi, Reza Ahmadian, Morteza Talachian

    Emile Durkheim's approach is based on finding something that keeps people together in a society. We believe that ritual functions can be considered as a stimulus for collective formation. The research method is descriptive-analytical based on a field survey (questionnaire). The statistics of the present research are citizens and business people. Their number is unknown. According to Cochran's formula method, 350 people were questioned as a sample. In order to recognize the impact and significant relationship of social solidarity indicators with ritual codes of study, the sample t-tech statistical test and Pearson's correlation were used using SPSS software. The results showed that among the indicators of social solidarity, the variables of belonging to historical and traditional contexts, promoting identity, recalling collective memories, feeling happy and alive, accessibility, social communication and interactions, and sense of security, respectively, with an average of 4.09, 3.80, 3.73, 3.57, 3.46, 3.39, 3.35 had had the most significant impact in promoting ritual functions. The drivers of the ritual functions of space are more affected than we mentioned, while lack of furniture reinforcement, reducing the attractiveness of the entrance and proper flooring, none participating in the reconstruction and preservation of identity buildings, lack of cleanliness, lack of installation of guide signs as a problem must have considered. Findings showed that the more the quality of the visual and physical signs of the space improves in terms of symmetry and physical unity, the more significant the impact will be on the continuation of the formation and promotion of the study-oriented ritual functions and vice versa

    Keywords: Social Solidarity, Emile Durkheim, Ritual Functions, Urban Spaces, Zanjan City
  • علیرضا عندلیب*

    بافت های فرسوده شهری در چند دهه اخیر به صورت مشکل حادی در کشور بروز کرده است. از یک سو، گسترش فرسودگی بافت های شهری و از سوی دیگر، روند کند نوسازی این بافت ها به صورت نامتوازن موجب پیدایش مشکلات جدیدی برای شهرهای کشور شده است. آنچه در آسیب شناسی نوسازی این بافت ها  روشن می شود این است که عدم توازن و ناهماهنگی در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و عوامل دیگر مشابه آن موجب بروز اختلال یا قطع اتصال با شبکه ها و جریان های توسعه شهری شده و فرسودگی در مناطق آسیب پذیر و مستعد را رقم زده است. به این ترتیب، می توان گفت که بافت های فرسوده شهری یا پهنه های شهری جامانده، مولود شهرسازی ناعادلانه و توسعه شهری نامتوازن است. به همین دلیل نیز تاکنون در مجموع، نتوانسته است روند نوسازی را با روند فرسودگی، متوازن سازد. چهار مانع اصلی عدم موفقیت نوسازی متوازن عبارت اند از: ابهام درشناخت مفاهیم اساسی و مبنایی نوسازی (فقر دانش و نبود پشتوانه های نظری)، وجود تعارضات درنظام حکمرانی مدیریت نوسازی و نبود برنامه راهبردی- اجرایی نوسازی، نبود مشارکت فعال (کنشگران) جوامع مخاطب نوسازی به ویژه مردم در سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای طرح ها (بی اعتمادی به وعده ها، برنامه ها و مدیریت نوسازی) و بی ثباتی رویکردهای مدیریتی، ناتوانی در هماهنگی بخش ها و ضعف متولیان در هماهنگ سازی بخش ها و دستگاه های متولی (عدم شفافیت فرایندها). با این روند می توان نتیجه گرفت که تداوم جاماندگی بافت فرسوده از سایر بافت های شهری منجر به «واماندگی»، «زوال» یا «فروپاشی» بافت های جامانده می شود. به عبارت دیگر، زوال یا فروپاشی بافت درچنین حالتی به معنای قرارگرفتن این بافت ها در نقطه بی بازگشت نوسازی است. به همین جهت، نیازمند گشودن راهی به منظور مداخله عقلانی، علمی و هوشمندانه در بافت های فرسوده شهری کشور هستیم که با تکیه بر سه بینش و خرد پایه نوسازی «عدالت بنیان»، نوسازی «مردم پایه» و نوسازی «محله محور»، نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری بافت های فرسوده را سامانی نو بخشد. با توجه به بینش های اساسی و خردهای پایه سه گانه، نوسازی متوازن که در پی گشودن راهی به منظور مداخله عقلانی، علمی و هوشمندانه در بافت های فرسوده شهری کشور باشد، نیازمند تدوین اصولی است. اصولی که می توان کلیه هدف گذاری ها، برنامه ریزی ها، اقدامات و عملکرد های نوسازی بافت های فرسوده شهری را در آن چهارچوب مورد عمل و ارزیابی قرار داد. نظام تدبیر مدیریت نوسازی بافت های فرسوده شهری بیش از هر چیز نیازمند اصول «همه جانبه نگری»، «توازن فکری و عملی» و «عقلانیت توام با هوشمندی» در برون رفت از معضل بافت های فرسوده شهری کشور و رونق بخشی نوسازی این بافت هاست. در این صورت دست یابی به هدف نوسازی متوازن بافت های فرسوده محقق و توسعه شهری نیز متوازن می شود.

    کلید واژگان: نوسازی, متوازن, فرسودگی, بافت فرسوده
    Alireza Andalib*

    In recent decades, the deterioration of urban decay has become a significant problem in the country. On the one hand, the expansion of urban decay, and on the other hand, the uneven process of renovating these fabrics has led to the emergence of new problems for the cities of the country. The analysis of the renovation damage reveals that the imbalance and inconsistency in various social, physical, economic dimensions, and other similar factors have caused disruption or disconnection with networks and urban development flows, resulting in decay in vulnerable and susceptible areas.” Therefore, it can be said that deteriorated urban fabrics or lagged urban areas are the result of unfair urbanization and imbalanced urban development. For this reason, so far, there has not been a balance between the processes of renovation with the process of deterioration. The four main obstacles to Balanced Renovation are ambiguity of the fundamental and foundational concepts of renovation (lack of knowledge and lack of theoretical foundations), existence of conflicts in the governance system of renewal management, and lack of a strategic-executive plan for renewal, lack of active participation (actors) of target communities in renewal, especially people in policymaking, planning, and implementation of projects (distrust in promises, programs, and renewal management), and instability in managerial approaches, inability to coordinate departments, and weakness of responsible parties in coordinating departments and responsible organizations (lack of transparency in processes). With this process, it can be concluded that the persistence of deteriorated fabrics leads to the “decay”, “decline”, or “collapse” of the remaining Fabrics. In other words, the decay or collapse of tissue in such a situation means that these tissues have reached a point of irreversible redevelopment. Therefore, there is a need to open a path for rational, scientific, and intelligent intervention in the deteriorated urban fabrics of the country, which, based on the three fundamental insights and wisdom of “justice-based” redevelopment, “community-based” redevelopment, and “neighborhood-Oriented” redevelopment, will rejuvenate the deteriorated fabrics in a balanced manner. Given the fundamental insights and basic principles, Balanced Renovation, which aims to intervene rationally, scientifically, and intelligently in the deteriorated urban fabrics of the country, requires a systematic formulation. These principles can encompass all the objectives, plans, actions, and performances of revitalizing deteriorated urban decay within that framework for implementation and evaluation. The management system for revitalizing deteriorated urban fabrics primarily requires comprehensive perspectives, intellectual and practical balance, and rationality combined with intelligence in addressing the issue of urban decay in the country and promoting the revitalization of these areas. In this way, the goal of the balanced revitalization of deteriorated areas is realized and urban development is also balanced.

    Keywords: Balanced Renovation, Deterioration, Urban Decay
  • علیرضا عندلیب، حسن قربانی دینانی*، محمود نادری بنی
    هدف

    طراحی الگوی تحلیل رفتار خرید مشتریان تحت تاثیر محرک های حسی محیطی با تمرکز بر اصول بازاریابی حسی در کافی شاپ های واقع در شهر اصفهان است.

    روش شناسی: 

    این پژوهش از نوع کیفی با رویکردی استقرایی است که با استفاده از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد و طرح نظام مند استراوس-کوربین با 25 مصاحبه نیمه ساخت یافته و با استفاده از نرم افزار Maxqda 2023 به طراحی الگو پرداخته است.

    یافته ها

    یافته های حاصل از داده، در سه بعد شرایط، تعاملات و پیامدها خلاصه شده است. تحلیل رفتار خرید مشتریان در 5 دسته عوامل علی با 4 عامل لامسه، عامل بصری/دیداری، عامل شنوایی و عامل چشایی/بویایی، در بخش عوامل راهبردی با 4 عامل اصلی عوامل فنی و تکنیکی، اقدامات ساختاری و معماری کافی شاپ ها، امکانات رفاهی و بهداشتی و راهبردهای بازاریابی به عنوان راهبرد می توانند، تحقق پدیده ها به پیامدها را تسهیل نمایند. در این میان عوامل جمعیت شناختی، اقدامات منفعلانه مشتریان و رقبا، خلا آموزشی و برنامه ریزی-فرهنگی، فقدان شاخص های نظارتی و کنترلی، موانع به کارگیری اصول بازاریابی و موانع ساختاری-محیطی نقش مداخله گر را دارا هستند. عامل های اقتضایی و عامل های اجتماعی عوامل زمینه ای هستند که در بستر بحث وجود دارند. در نهایت 6 عامل ادراک مشتری، وجود چشم اندازهای بکر و نو، برندسازی، تصمیم خرید، وفاداری به برند و پیامدهای انگیزشی نقش پیامدها را ایفا می کنند.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که عوامل متعددی به صورت چندبعدی و در هم تنیده در تحلیل رفتار مشتریان تاثیرگذارند.

    کلید واژگان: رفتار خرید مشتریان, محرک های حسی محیطی, اصول بازاریابی حسی, کافی شاپ های اصفهان
    Alireza Andalib, Hassan Ghorbani Dinani *, Mahmood Naderi Beni
    Objective

    The aim of this study is to design a paradigm of customer buying behavior that is affected by environmental sensory cues correspondent of sensory marketing rules at coffee shops located in ESFAHAN province.

    Methodology

    This is a qualitative study with anductive approach that, using theoretical framework grounded theory and the systematic design Strauss and Corbin, been conducted by designing a through 25 semi-structured using Maxqda2023 software.

    Findings

    The findings obtained from the data summarize the conditions, interactions, and consequences in three dimensions. The analysis of customer purchasing behavior is divided into five categories of sensory factors, including tactile factors, visual factors, auditory factors, and olfactory factors. In the strategic factors section, the main factors include technical and technological factors, structural and architectural measures of coffee shops, welfare and hygiene facilities, and marketing strategies as a strategy. These factors can facilitate the achievement of phenomena to consequences. Among these, demographic factors, customer and competitor reactive measures, educational and cultural gaps, lack of supervisory and control indicators, barriers to marketing principles, and structural-environmental barriers play an intervention role. Imperative factors and social factors are background factors that exist in the context of the discussion. Ultimately, six factors - customer perception, the presence of unique and innovative perspectives, branding, purchasing decisions, brand loyalty, and motivational consequences - play a role in the consequences.

    Conclusion

    The results of this research indicate that multiple intertwined multidimensional factors influence the analysis of customer behavior.

    Keywords: Customers Buying Behavior, Environmental Sensory Cues, Sensory Marketing Rules, Esfahan Coffee Shops
  • علی علی الجنابیان، علیرضا عندلیب*، زهرالسادات سعیده زرآبادی

    تعارض در دوپارگی حفاظت - توسعه، یکی از چالش های اساسی در مواجهه با محدوده های شهری کهن است که از یک سو موجب تخریب ارزش های میراثی و از سوی دیگر، مانع تحقق اهداف توسعه شده و فرسودگی محدوده های شهری کهن را به همراه داشته است.  هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت - توسعه محدوده های شهری کهن است که در پی آن دو هدف فرعی نیز دنبال می شود 1) تبیین دو انگاره حفاظت و توسعه در مواجهه با محدوده های شهری کهن. 2) واکاوی ریشه های شکل گیری تعارض های عقلی و ارایه چارچوب و روش عقلانی فهم و رفع تعارض دوپارگی حفاظت - توسعه. پژوهش از نوع بنیادی است که با روش تحلیل محتوای کیفی و راهبرد استدلال و استنتاج منطقی، در سطح هستی شناختی از طریق واکاوی متون فلسفی به درک بنیادین چیستی «ارتباط» حفاظت و توسعه می پردازد و در سطح معرفت شناختی از طریق بازخوانی تحلیلی نظریه ها، مولفه های موثر در بازشناخت دوپارگی حفاظت - توسعه تبیین شده است. محصول نهایی پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت - توسعه محدوده های شهری کهن است. یافته های پژوهش در سطح نظری شامل بازتعریف مفاهیم حفاظت و توسعه و تبیین ارتباط آن ها است و بیانگر این واقعیت است که حفاظت و توسعه ارتباطی دیالکتیک و متوازن با یکدیگر دارند و تعارض آن ها می تواند باعث تعامل، هم افزایی و ارتقای آن ها شود. هدایت نیروی تعارض و عدم توزان در جهت ارتقا، مستلزم بازشناسی ارتباط حفاظت - توسعه و ارایه صورت بندی جدید از آن در قالب یک مدل است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حفاظت و توسعه در ذات و غایت یکپارچه و متوازن هستند و تعارض و عدم توازن میان آن ها ناشی از درک ناقص و بلاواسطه این مفاهیم است؛ مواجهه دیالکتیک و متوازن دو انگاره، ضمن بازتعریف آن ها، به دلیل هم افزایی، منجر به ارتقای آن ها در قالب یک کلیت برتر می شود.

    کلید واژگان: مرمت شهری, بافت تاریخی, حفاظت و توسعه یکپارچه
    Ali Alaljenabian, Alireza Andalib*, Zahrasadat Saeideh Zarabadi
    Introduction

    Conflict in the conservation-development dichotomy is among the main challenges in the face of historic urban areas, which destroys heritage values, as well as hinders the actualization of development objectives, and deteriorates the historic urban areas. The present study aims to explain the dialectic and balanced model of conservation- development of historic urban areas, redefining the concepts of conservation and development in the face of historic urban areas, evaluating the roots of forming intellectual conflicts, and providing a rational framework and method for understanding and eliminating the conflict of conservation-development dichotomy.

    Method

    This Research is fundamental, by qualitative content analysis and logical reasoning strategy, at the ontological level through the analysis of philosophical texts, understands the basic meaning of "relationship", conservation and development, and at the epistemological level through analytical reading of theories, effective components In the recognition of conservation-development dichotomy is explained. The final product of the research is the explanation of the dialectical and balanced model ofconservation-development of historical urban areas.

    Results

    At the theoretical level, the results include redefining the relationship between conservation and development, showing that their relationship interacts with conflict in a dialectic process, while the scope and depth of each expanded, leading to their evolution and promotion. At the philosophical level, the results show that all the concepts are considered contradictory and unbalanced in both internal and external areas (intermediate concerning other concepts), leading to a move to return to balance and interact with other concepts and achieve a higher position in the hierarchy of actualization in the concept.

    Conclusion

    Based on the results, conservation and development are inherently integrated and balanced. In addition, passing through the dialectic stages in different dimensions of the conservation-development dichotomy leads to the elimination of internal conflicts, the creation of a balance between the concepts, and their promotion

    Keywords: Dialectic, dichotomy, historic urban areas
  • حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب*، لعلا جهانشاهلو

    بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرک های توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت موثرترین مولفه های بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مولفه های چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سوالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مولفه ها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مولفه ها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساخت ها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسی ها و زیرساخت های شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرک های توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تایید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.

    کلید واژگان: بازآفرینی شهری, محرک های توسعه, بافت تاریخی, روش تفسیری - ساختاری
    Hamed Baniamerian, Alireza Andalib*, Laala Jahanshahloo

    Urban regeneration as a comprehensive approach to the restoration of historic centers, despite maintaining the main features of the space seeks to improve all the qualities of historic sites and tries to motivate development drivers in the process of historical reconstruction.  The aim of this study was to identify the most effective components of regeneration stimulating the development of historical centers following the adaptation of relationships between criteria on the historical core of Kermanshah.  The method of data analysis in this study is quantitative and the components of the theoretical framework in the form of a researcher-made questionnaire with closed questions, subject to validation of experts in the old context of Kermanshah (15 people in a purposeful and accessible way)  Is located.  The reliability of the questionnaire was evaluated using Cronbach's alpha method and SPSS software and the value was /76.  It is a sign of acceptable level of reliability.  Also, the adaptation of the components to the studied texture was plotted in the form of two decision trees with the help of Rapid Miner software, and the importance rank of the components was extracted.  The results show that the central core of the historical context of Kermanshah, due to the high volume of physical destruction, requires the formation of new construction while developing infrastructure, and the main existing functions require the reproduction of historical identity.  It also seems necessary to inject the flag project in combination with the development of accesses and local area network infrastructure in order to change the mood of the place.  Another result is that development drivers should define and refine the role of the historical core in the city as a whole and connect it as a development driver to the surrounding context in an interconnected network.  The results of applying the conceptual model of the research to the historical core of Kermanshah, confirm that the main criteria of the model are to a large extent applicable to the historical center of Iranian cities.

    Keywords: urban regeneration, development drivers, historical context, interpretive-structural method
  • مهسا جوادی نوده، آزاده شاهچراغی*، علیرضا عندلیب

    بیان مسئله:

    بهره گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی، اصلی جاری درتعامل با طبیعت بوده است. زیرا ارتباط صوری با طبیعت می تواند به بهینه سازی ساختارهای متناسب با هر منطقه منجر شود. در واقع ساختارهای طبیعت در طی سال ها با آزمون های مختلف و ترکیبی پایدار اصول بازتولیدشدنی را در فضاها ایجاد کرده اند. اصولی که امروزه در تناسبات فضایی هر منطقه نادیده گرفته می شود. بر این اساس تعداد بیست و چهار خانه تاریخی از دوره قاجار در اردبیل که بیشترین فراوانی را دارند مورد بررسی قرار می گیرند.

    هدف پژوهش:

    بررسی اجزای کالبدی خانه های تاریخی اردبیل با اصول هندسی برگرفته از طبیعت هدف اصلی پژوهش است. بر این مبنا به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه ها با تناسبات ایرانی، نسبت های طلایی و تقریبی از آنها که برگرفته از طبیعت اند، پرداخته می شود.

    روش پژوهش:

    بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری ابعاد و اندازه ها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاق ها و نماهای اصلی شناسایی می شود تا میزان سازش این تناسبات با نسبت های برگرفته از طبیعت مشخص شود. این پژوهش که از نوع کاربردی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و با روش استنتاجی و تحلیل داده ها رایج ترین نسبت های فضایی و استانداردهای حاکم منطبق بر طبیعت را مشخص می کند.

    نتیجه گیری:

    نتایج براساس رایج ترین نسبت ها نشان می دهدکه معماری خانه ها از لحاظ صوری اغلب در تعامل با طبیعت اند. به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستم های تناسباتی ایرانی (غالبا در تالارها) و نسبت های طلایی (غالبا در اتاق ها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبت های نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جسته اند که نشان دهنده تاثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب داده های دریافتی از طبیعت اند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شده اند.

    کلید واژگان: هندسه, طبیعت, تناسبات طلایی, خانه های تاریخی, شهر اردبیل
    Mahsa Javadi Nodeh, Azadeh Shahcheraghi *, Alireza Andalib

    Problem statement:

    The use of proportions derived from nature in vernacular architecture is one of the principles that govern the interactionsbetween the built environment and nature.The existence of the formal relationship between the built environment and nature can lead to optimization,order,and stability in the built environment.In fact,structures in nature have become stable over time in terms of form and combination and can create reproducible principles regarding the continuity and beauty of spaces.Nowadays,such principles have been neglected in the proportions and numeric relationships employed in the geometry of spaces.The sample of this study contains twenty-four traditional houses in the Qajar era in Ardabil because most of these buildings have been built in this period.

    Research objective:

    The present study aims to determine the compatibility of common geometric proportions used in the traditional houses of Ardabil with Iranian proportions,golden ratios, and approximate ratios derived from nature to identify the most common nature-friendly layout in the region.

    Research method:

    This study isapplied and mixed-methods research in which both quantitative and qualitative methodsare employed. First of all, the data related to the dimensions, sizes, and computational ratios were obtained via field observations. After that, the geometric proportions employed in halls, rooms, and main facades were identified using frequency diagrams. Then their compatibility with the proportions derived from nature was analyzedto determine which spatial ratios and standards derived from nature had the highest frequency in the buildings.

    Conclusion

    The results showed that the architecture of the traditional houses was consistent and compatible with nature in terms of formal characteristics.in addition to using Iranian proportions, golden proportionsin laying out the elements and architectural spaces from plans to façades,the architects of the buildings have also made use of ratios close to simple arithmetic proportions.This shows the relationship between the spatial patterns and the combination of data received from nature,which have been integrated intothe construction of the buildings.

    Keywords: Geometry, nature, Golden Proportions, traditional houses, Ardabil City
  • مهسا جوادی نوده، آزاده شاهچراغی*، علیرضا عندلیب

    طراحی مناسب در کالبد و مشخصات فیزیکی یکی از راهکارهای اقلیمی خانه های تاریخی در تعامل با طبیعت بوده است. در واقع این خانه ها در طی سال ها با آزمون های مختلف به ترکیبی پایدار و اصولی بازتولیدشدنی دست یافته اند که علاوه بر تاثیر مستقیم بر سلامت کاربران فضا، از مشکلات هدررفت انرژی نظیر شرایط ناسالم فضاهای داخلی، بحران های زیست محیطی، و... نیز می کاهد؛ اصولی که امروزه در مشخصات کالبدی فضاها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این مبنا در پژوهش حاضر به شناسایی الگوهای هندسی، تناسباتی و استانداردهای حاکم در ساختارهای حیاط مرکزی، تالارهای زمستان نشین و اتاق های فصلی مبتنی بر اقلیم سرد، پرداخته می شود. همچنین روابط فضاها نیز براساس مشخصات کالبدی مورد مطالعه قرار می گیرد؛ تا با مقایسه معیارهای اقلیمی بتوان به الگوی طراحی پایدار براساس الگوهای ساختاری دست یافت؛ رایج ترین نسبت های فضایی منطبق بر طبیعت را در این منطقه شناسایی نمود؛ و در تطابق با نیازهای امروز بکار گرفت. در این پژوهش 12 خانه از دوره قاجار در اردبیل -که بیشترین فراوانی را دارند- مورد بررسی قرار می گیرند؛ بدین ترتیب که جمع آوری اطلاعات و مطالعات میدانی از فضاهای تاثیرپذیر از اقلیم در جداولی دسته بندی می شوند؛ و با روش های محاسباتی، استدلال منطقی داده ها و تحلیل های کمی و کیفی مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی و روابط فضایی شناسایی می گردند. نتایج براساس رایج ترین نسبت ها، ابعاد و مساحت ها نشان از تطبیق و ارتباط پیشرو الگوهای فضایی با ترکیب تاثیرپذیر داده های اقلیم سرد دارد؛ به نحوی که برخی فضاها با توجه به نوع کاربری و فصول استفاده شان دارای تناسبات مشابه و اشکال مقتضی اند؛ تمایز فصلی فضاها صرفا به فصول زمستان و تابستان محدود شده است؛ و جزییات طراحی براساس فصول سرد بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو بکارگیری الگوهای ساختاری گذشته جهت طراحی در معماری امروز می تواند تا حدود زیادی از هدررفت انرژی جلوگیری نماید.

    کلید واژگان: مشخصات کالبدی, تناسبات, خانه های تاریخی, اقلیم سرد, معماری اردبیل
    Mahsa Javadi Nodeh, Azadeh Shahcheraghi*, Alireza Andalib

    Appropriate structural and physical design has been one of the climatic strategies of traditional houses in interacting with nature. Over many years, these houses have tested various types of designs and have now reached a stable structure and have obtained some reproducible principles. This way, not only have they affected the health of the users directly and positively, but also, they have prevented energy wastage, rectified the unhealthy conditions in internal spaces, reduced environmental crises, etc. These principles, however, have been disregarded in the structural aspects of spaces in the modern architecture. Bearing this in mind, the present study aimed to recognize the geometric and proportional patters as well as the standards being employed in the structures of central courtyard, winter halls, and the seasonal rooms designed based on the cold climate. The connections between various spaces were also investigated based on their structural features so that by comparing climatic criteria, we can get to a sustainable designing pattern based on the structural patterns. We can also recognize the most common nature-friendly spatial ratios in this region and make use of them to meet the needs of the modern era. In the current study, 12 traditional houses belonging to Qajar era were investigated. In so doing, the needed information was collected from the spaces affected by the cold climate via field observations and the obtained data were classified. Then using computational methods, logical reasoning, and qualitative as well as quantitative analyses, a series of geometric proportions and spatial relations were detected. The results of the analyses regarding the most common ratios, dimensions, and areas were indicative of the high compatibility of spatial patterns with the cold climate. More specifically, some spaces that are used for similar purposes in special seasons of the year have similar proportions and shapes. The differentiation between the spaces has only been limited to winter and summer. The details of the structures designed for winter have been attended to relatively more. Therefore, the structural patterns employed in the past can be used for designing buildings in the modern era. By doing so, we will be able to reduce most of the energy wastage.

    Keywords: Structural characteristic, Proportions, Traditional Houses, Cold Climate, Ardabil Architecture
  • علیرضا عندلیب*، نفیسه اسمعیل، الهه زارعان، گلزار احمدی، فهیمه حسینی نسب، محدثه طغیانی
    مقدمه

    افزایش تعداد و عملکرد سلول های NK و سایتوکاین ها در آندومتریوم و خون محیطی زنان مبتلا به پره اکلامپسی گزارش گردیده است. NKG2D، یکی از پذیرنده های سطح سلولی به عنوان شاخص فعالیت به ویژه در NK و سایر لنفوسیت ها شناخته شده است. سیلیمارین از فلاونوییدهای گیاهی است که به عنوان عامل تعدیل ایمنی با تاثیر مهاری بر سلول های NK روند و شدت بیماری را کاهش دهد. در این مطالعه، تاثیر محلول سیلیمارین بر عوامل ایمنی شناسی موثر در پره اکلامپسی در محیط کشت سلولی مورد بررسی قرار گرفت.

    روش ها

    نمونه ها از خون بیماران پره اکلامپسی و باردار و غیرباردار سلامت با جداسازی لنفوسیت ها به روش گرادیان غلظت با فایکول و استفاده از روش فلوسیتومتری میزان بیان NKG2D در سطح سلول های CD56+ CD3- و CD3+ بررسی شد. همچنین، از غلظت های متفاوت سیلیمارین در محیط کشت سلولی و بررسی میزان بیان NKG2D در لنفوسیت ها و میزان تولید IFNγ در محیط کشت سلولی با روش الیزا ارزیابی گردید.

    یافته ها

    در گروه پره اکلامپسی، فراوانی لنفوسیت های CD3- CD56+ و نیز بیان NKG2D در سطح لنفوسیت هایCD56+  افزایش داشت. در حالی که، میزان بیانNKG2D  لنفوسیت ها در محیط کشت در گروه پره اکلامپسی تحت تاثیر سیلیمارین، کاهش یافت. سیلیمارین در محیط کشت سلول هایPBMCs ، حتی در حضور تحریک با IL-2، تولید IFNɣ را به طور معنی داری کاهش داد.

    نتیجه گیری

    افزایش تعداد سلول های NK و میزان فعالیت آن ها با سنجش پذیرنده NKG2D و نیز افزایش تولید بیشتر IFNɣ در نمونه های بیماران پره اکلامپسی، به خوبی زمینه های عوامل ایمنی شناسی بیماری را بیان می کند. اثربخشی سیلیمارین در محیط کشت سلولی و تعدیل عوامل التهابی، لزوم طراحی مدل های بالینی مصرف کنترل شده ی سیلیمارین در بیماران در معرض خطر را ضروری می کند.

    کلید واژگان: پره اکلامپسی, سیلیمارین, سلول های T, NK, NKG2D
    Ali Reza Andalib *, Nafiseh Esmaeil, Elahe Zarean, Golzar Ahmadi, Fahimeh Hosseininasab, Mohadeseh Toghyani
    Background

    Increased NK cells or their cytokine activity in endometrium and peripheral blood of mothers with pre-eclampsia have been reported. NKG2D is a cell surface receptor that can be used to detect NK cell and lymphocytic activity. Plant flavonoids such as silymarin has immunomodulatory effects and potentially inhibit the disease progression. Therefore, an in vitro experiment was designed to investigate the immunomodulatory effects of silymarin in pre-eclampsia.

    Methods

    Blood samples from preeclamptic and pregnant and non-pregnant women were analyzed by Isolation of peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) using Ficoll-Paque. Flow cytometry was used for marker assay including NKG2D expression on CD56+CD3- and CD3+ cells. Also, different concentrations of silymarin were applied, andNKG2D expression on the cells were considered, and IFNγ production in the cell culture medium were evaluated using ELISA.

    Findings

    CD3-CD56+ cells and NKG2D receptor expression were augmented in PBMCs in the pre-eclampsia group (P = 0.03). However, treatment of PBMCs with silymarin solutions decrease NKG2D markers on the lymphocytes. PBMCs treated cells by silymarin in culture medium indicates reduce IFNɣ production even in the presence of IL-2 stimulation by 2-3 folds (P = 0.0001).

    Conclusion

    Increase in NK cell population, NKG2D receptor expression and IFNɣ production play a crucial role in the samples of preeclamptic patients, and well express involvement of immunological factors of the disease. The effectiveness of silymarin in cell culture medium and modulation of inflammatory factors necessitate the design of clinical model for using silymarin in patients by risk of increased NK activity in pre-eclampsia patients.

    Keywords: Pre-eclampsia, Silymarin, NK cell, T cell, NKG2D
  • علی اوصانلو، علیرضا عندلیب*، شیرین طغیانی

    امروزه در بهبود محیط زیست شهری همچون نوسازی بافت‎های فرسوده ضرورت بهره برداری از آموزه‎ها و تجارب گذشته با استفاده از مدل‎ها، به ویژه مدلی مفهومی که از نظریه ای بومی استفاده کرده و با شرایط زمینه ای کشور ما سازگاری داشته باشد، ضروریست. لذا این پژوهش چارچوب خود را بر مبنای فرایندی نوین برای دستیابی به تغییرات مثبت در نوسازی بافت‎های فرسوده قرار داده است. در این مقاله ابتدا نظریه "نوسازی متوازن بافت‎های فرسوده شهری" تبیین گشته و از آن در نمونه موردی (بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان) استفاده می شود. نتایج حاصل شده از گام نخست، برای استفاده در "مدل سازی داینامیکی سیستم بافت فرسوده" مورد استفاده قرار می گیرد. متغیر‎های پژوهش که برای استفاده در مدل سازی استفاده می شوند، شامل تعداد فراوان شاخص‎ها، مولفه‎ها و عناصر کالبدی بافت فرسوده شهری می باشند که از منابع معتبر نظری و مطالعات میدانی و پرسشنامه و نیز استفاده از نظر نخبگان به روش دلفی، به دست می آیند و در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، به شاخص‎های مهم و تاثیرگذار کاهش می یابند. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش ساکنین و استفاده کنندگان از بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان می باشند که 375 نفر از شهروندان به عنوان جامعه نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج این پژوهش در "مدل نوسازی متوازن" نشان می دهد که بافت فرسوده مرکزی زنجان، در بعد کالبدی، از توازن خارج گشته و اولویت‎های اقدام برای به توازن رسانیدن بافت را مشخص می نمایند. خروجی "مدل سیستم داینامیک نرم افزار ونسیم" نیز از رو به نامتوازن بودن سیستم بافت فرسوده در آینده حکایت دارد. همچنین مدل‎های سیستم داینامیک، صحت نتایج نظریه متوازن را تایید می کند.

    کلید واژگان: بافت فرسوده, سیستم داینامیک, نوسازی متوازن, زنجان
    Ali Osanlu, Alireza Andalib *, Shirin Toghyani

    Today, it is critical to apply the teachings and experiences of the past by using the models, especially a conceptual model making use of a local theory being compatible with the context of our country in order to improve the urban environment, such as renovating urban decay. Therefore, this research based its framework on a new process to achieve positive changes in rejuvenating decay areas. In this article, the "Balanced Renovation of Urban Decay" Theory was first explained and it was used in a case study (central urban decayed tissue of Zanjan). The results of the first step were used for "dynamic modeling of decayed networks". The research variables used for modeling included a large number of indicators, components and social elements of the urban decay, resulting from valid theoretical sources and field studies, questionnaires, as well as using the experts’ opinions through Delphi method. This is while they are finally reduced to important and effective indicators using factor analysis method. The present study was applied in terms of objective and a survey in terms of methodology. The statistical population of this study consisted of the residents and users of the decay central part of Zanjan, i.e., 375 citizens selected as the sample population by random sampling. The findings of this study in the "Balanced Renovation Model" suggested that the urban decay of central Zanjan was out of balance from a social dimension and the priorities for action to balance the area were determined. The output of the "Dynamic Software System Model" also indicated that system will be moving in an unbalanced direction in the future. Dynamic system models also confirm the accuracy of Balanced Theory results.Today, it is critical to apply the teachings and experiences of the past by using the models, especially a conceptual model making use of a local theory being compatible with the context of our country in order to improve the urban environment, such as renovating urban decay. Therefore, this research based its framework on a new process to achieve positive changes in rejuvenating decay areas. In this article, the "Balanced Renovation of Urban Decay" Theory was first explained and it was used in a case study (central urban decayed tissue of Zanjan). The results of the first step were used for "dynamic modeling of decayed networks". The research variables used for modeling included a large number of indicators, components and social elements of the urban decay, resulting from valid theoretical sources and field studies, questionnaires, as well as using the experts’ opinions through Delphi method. This is while they are finally reduced to important and effective indicators using factor analysis method. The present study was applied in terms of objective and a survey in terms of methodology. The statistical population of this study consisted of the residents and users of the decay central part of Zanjan, i.e., 375 citizens selected as the sample population by random sampling. The findings of this study in the "Balanced Renovation Model" suggested that the urban decay of central Zanjan was out of balance from a social dimension and the priorities for action to balance the area were determined. The output of the "Dynamic Software System Model" also indicated that system will be moving in an unbalanced direction in the future. Dynamic system models also confirm the accuracy of Balanced Theory results.

    Keywords: Worn Texture, Dynamic system, Systems thinking, balanced renovation
  • حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب*، لعلا جهانشاهلو
    مقدمه و هدف پژوهش

     بازآفرینی شهری به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های محیطی مکان تاریخی بوده و با استفاده از محرک های توسعه به عنوان ابزاری در درون استراتژی های تغییر شکل شهری که می توانند با استراتژی های قبلی ترکیب شده و باعث توسعه فضاهای بلافصل خود گردند، سعی در نقش انگیزی آنان در فرایند بازآفرینی مراکز تاریخی دارد. از این رو هدف پژوهش، تبیین چگونگی اثرگذاری و روابط مولفه های محرک توسعه در فرایند بازآفرینی در قالب ساخت مدلی نظری می باشد.

    روش پژوهش

    پژوهش از نظر هدف، توسعه ای کاربردی، روش استخراج، دلفی و تکنیک ساخت روابط، مدل سازی تفسیری- ساختاری بوده است. جامعه آماری، 15 تن از خبرگان دانشگاه ها، به صورت هدفمند در دسترس بوده و پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ، به میزان 0.76، مورد تایید قرار گرفته است.

    یافته ها

    روابط مولفه ها در سه سطح و هشت لایه از وابسته ترین تا پرنفوذترین، تنظیم گردیده که در سطح اول به عوامل بنیادین، سطح دوم به ویژگی های ساختاری و سطح سوم به دستاوردهای بازآفرینی تاریخی اختصاص یافته است.

    نتیجه گیری

    عوامل خدماتی شدن محلات، طراحی میان افزای قطعات و نیز اجرای کاتالیزورها، اساس حرکت بخشی به سایر مولفه ها بوده و پیوند عملکردی، محله تاریخی را در یک کل همپیوند و هویتمند نمایش داده و عدالت اجتماعی و رضایتمندی، در بالاترین سطح وابستگی و تاثیر پذیری، محقق خواهند شد.

    کلید واژگان: بازآفرینی شهری, محرک های توسعه, مراکز تاریخی, مدل سازی تفسیری ساختاری
    Hamed Baniamerian, Alireza Andalib *, Laala Jahanshahloo
    Introduction & Objectives

     Urban regeneration seeks to improve all environmental qualities of historical sites and tries to motivate development drivers in the process of recreating historic centers. Therefore, the purpose of this research is to explain how the development stimulus components and relationships in the regeneration process affect the construction of a theoretical model.

    Method

    The research in terms of purpose was developmental-applied, extraction method, Delphi and relationship building technique, interpretive-structural modeling. The statistical population of 15 university experts was purposefully available and the reliability of the questionnaires was confirmed by Cronbach's alpha test of 0.76.

    Results

    Component relationships are regulated in three levels and eight layers from the most dependent to the most influential, with the first level devoted to fundamental factors, the second level to structural features, and the third level to historical reconstruction achievements.

    Conclusion

    The factors of serviceability of neighborhoods, inter-component design and implementation of catalysts are the basis for moving to other components and functional link shows the historic neighborhood in a whole link and identity and social justice and satisfaction highest level of dependence. And impact will be realized.

    Keywords: Urban Regeneration, development drivers, historical centers, interpretive-structural modeling
  • حامد بنی عامریان*، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو

    مفاهیم توسعه شهری و جاماندگی بافت های تاریخی از فرایند توسعه، پدیده هایی متناظر در کشورهای توسعه نیافته ویا در حال توسعه هستند که به طور عموم به دلیل رشد صرفا فیزیکی آن هم از نوع خطی روی می دهند. در این رابطه،پژوهش حاضر با هدف شناخت روند صحیح توسعه فضایی شهر کرمانشاه به عنوان مطالعه موردی تحقیق به تحلیلجریان های غیراصولی توسعه بر محله تاریخی فیض آباد و متعاقبا شناسایی عوامل منفی موثر بر ایجاد فرسودگی و افزایشابعاد آن در این محله پرداخته است. از منظر روش شناسی تحقیق، این پژوهش با تمرکز بر راهبرد موردکاوی و به صورتتوصیفی- تحلیلی انجام شده و در نهایت به منظور تدقیق و تایید فرضیه تحقیق مبنی بر این که روند رشد فیزیکی شهر دربازه های تاریخی مختلف، منجر به جاماندگی بافت تاریخی از فرایند توسعه گردیده و پیوند اجتماعی-کالبدی محله مذکوررا با کل شهر مخدوش کرده است با نظرسنجی از خبرگان مسلط بر بافت، در قالب یک درخت تصمیم گیری، امتیازدهی وتثبیت شده است. بدین طریق که با وزن دهی و امتیازدهی آیتم های استخراج شده از چهارچوب نظری تحقیق به تدقیقاولویت مولفه های مدل مفهومی پژوهش منتج شد و از این طریق امکان رتبه بندی پیامدهای منفی توسعه را در ارتباط بافرسودگی بافت تاریخی مورد مطالعه میسر ساخت. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این است که افزایش اندازه شهردر دوره های تاریخی، هیچ تناسب و سنخیتی با رشد جمعیت نداشته و به ویژه بر اثر سیاست های ناصحیح در خصوصواگذاری زمین پس از انقلاب اسلامی، فرسودگی محله فیض آباد افزایش یافته و معضلاتی نظیر عدم تعادل بخشی به شهر،شکل گیری عرصه های وسیع در رقابت با بافت مرکزی، افزایش هزینه های نگهداری و سکونت گاه های غیررسمی پدید آمدهاست. لازم به ذکر است که نتایج کاربردی پژوهش به صورت رتبه بندی مولفه ها و خروجی درخت تصمیم گیری در قالبپیشنهاداتی برای طرح های آتی مرمت محله تاریخی فیض آباد ارایه شد.

    کلید واژگان: توسعه شهری, فرسودگی, بافت تاریخی, محله فیض آباد کرمانشاه
    Hamed Baniamerian *, Alireza Andalib, Laala Jahanshahlou

    The concepts of urban development and backwardness of the old and historical contexts from the development process are the corresponding phenomena in non-developed or developing countries, which generally resulted from linear and horizontal only physical growth, instead of considering the inner potentialities of cities. The current research pursues the objective of understanding the correct procedure of spatial development of a city, especially Kermanshah as the case study and analyzing the irregular developmental trends of the Feizabad neighborhood, as well as identifying effective factors in creating and increasing the dimensions of weariness in this area. From the methodological point of view, this research has been done by focusing on a case study strategy and a descriptive-analytical method. Finally, it has been validated by a survey of experts to precise the research proposition theory. This was done by designing and distributing a researcher-made questionnaire among experts in the field of architecture and Urbanism with a high familiarity with the old context of Kermanshah. In this way, by weighing and scoring the items extracted from the theoretical framework of the research, the priority of the components of the research conceptual model was achieved, and thus it was possible to rank the negative consequences of the development concerning the weariness of the studied historical context. The results show that the increase in the size of the city in different historical periods has had no relevance to population growth. Especially, due to incorrect policies regarding the transfer of land after the Islamic Revolution, the deterioration of the Feizabad neighborhood has increased. Then, the problems such as lack of Balancing the city has led to the formation of competition between new large areas and the central contexts increasing maintenance costs and informal settlements.

    Keywords: Urban Development, weariness, Historical context, Feizabad neighborhood of Kermanshah
  • اکرم اصغری گوار، علیرضا عندلیب*

    استفاده از  افزاره (ابزار) های تمام نوری برای پیاده سازی شبکه های مخابرات تمام نوری بسیار مهم است. با استفاده از دی مدولاتور (تفکیک کننده) کلیدزنی انتقال تمام نوری فرکانس می توان کدهای دوتایی دیجیتال را با کمک فرکانس نور ورودی تولید کرد. در این مقاله ساختار جدیدی برای طراحی دی مدولاتور کلیدزنی انتقال تمام نوری فرکانس با استفاده از بلورهای فوتونی معرفی شده است. از سه کاواک تشدید با مدهای تشدید (بازآوایی) مختلف برای فرایند گزینش فرکانس ها استفاده شده است. برای این که مدهای تشدید کاواک ها با یکدیگر متفاوت باشد، شعاع میله های ناراستی  به کار رفته درون کاواک های سه گانه، متفاوت از هم انتخاب شده است. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که ساختار پیشنهاد شده می‏تواند 4 کد دیجیتال دوتایی بر پایه فرکانس‏های سیگنال نور ورودی تولید نماید. بنابراین ساختار طراحی شده می‏تواند به عنوان یک دی‏مدولاتور انتقال فرکانسی تمام نوری عمل کند و کدهای دو تایی 00، 01، 10 و 11 را  در خروجی تولید کند. حداکثر زمان تاخیر ساختار طراحی شده 4 ps است.

    کلید واژگان: بلور فوتونی, دی مدولاتور, کاواک تشدید, زمان تاخیر
    Akram Asghari Govar, Alireza Andalib *

    Using all optical devices for implementing all optical communication networks is very important. By using all optical frequency shift keying demodulators one can generate binary codes from the frequency of optical waves. In this paper a novel structure has been proposed for designing photonic crystal based all optical frequency shift keying demodulator. Three resonant cavities with different resonant modes were used for the frequency selecting section. In order to separate three different resonant modes, the radius of the defect rods used inside the cavities was chosen with different size. The simulation results show the proposed structure can generate four binary codes according to the frequency of the input optical waves. Therefore the final structure can work as an all optical frequency shift keying demodulator which can generate 00, 01, 10 and 11 codes at the output ports. The maximum delay time of the proposed structure is 4 ps.

    Keywords: Photonic crystals, Demodulator, resonant cavity, Delay time
  • مهدی مرادی، طاهر پریزادی*، علیرضا عندلیب

    مسکن کوچکترین عنصر سکونتگاه ها، مهم ترین کاربری شهری و یکی از شاخص های عمده ارزیابی توسعه یک کشور است. از سویی تغییر و تحولات جمعیتی ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت، نیاز به مسکن را افزایش داده و موجب گسترش کالبدی شهرها می گردد؛ اصولا نبود سیاست گذاری صحیح در بخش زمین در یک کشور و یا عدم تناسب سیاست اتخاذ شده با وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موجود در آن، منجر به بروز مشکلات متعددی در حیطه اقتصاد خواهد شد. این امر دولت های ملی و محلی را بر آن داشت تا سیاست هایی را در جهت کنترل گسیختگی کالبدی شهرها تدوین کنند. هدف پژوهش؛ تشخیص میزان اثرگذاری این سیاست ها بر توسعه کالبدی منطقه 15 شهرداری تهران است. در این پژوهش که به لحاظ هدف شناختی و به لحاظ ماهیت پس رویدادی است؛ از رویکرد کیفی با روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. بخش مطالعات میدانی با روش پیمایشی و بر مبنای تکنیک مصاحبه و پرسشنامه صورت پذیرفت. جامعه آماری را نخبگان، اساتید و کارشناسان و متولیان شهری تشکیل می دهند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS آزمون فریدمن و جهت نمایش داده ها از نرم افزار GIS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که از میان سیاست های موثر بر توسعه کالبدی منطقه پانزده شهرداری تهران، سیاست های تقاضا محور تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سیاست های عرضه محور داشته است؛ و از میان کلیه شاخص ها، دخالت مستقیم دولت در بازار زمین (واگذاری ها در بخش زمین شهری) بیشترین نقش را ایفا نموده است.

    کلید واژگان: زمین شهری, سیاست های زمین و مسکن, گسترش کالبدی, منطقه پانزده
    Mahdi Moradi, Taher Parizadi *, Alireza Andalib

    Housing is the smallest element of housing, the most important urban land use and one of the major indicators of a country's development assessment. On the other hand, demographic changes due to natural growth and migration increase the need for housing and lead to the physical expansion of cities; in principle, the lack of proper land policy in a country or a policy incompatible with economic, cultural and political conditions. It will lead to numerous problems in the field of economics. This has prompted national and local governments to develop policies to control the physical disruption of cities. The purpose of the present study is to determine the impact of these policies on the physical development of District 15 of Tehran Municipality. In this study, which is cognitive in terms of purpose and in terms of post-event nature, a qualitative approach was used by descriptive-analytical method. The field study was conducted through a survey method based on interview and questionnaire techniques. The statistical population is comprised of urban elites, professors and experts. Data analysis was done by SPSS software (Friedman test) and GIS software was used for data analysis. The results showed that demand-driven policies were more effective than supply-based policies among the effective policies on the development of Tehran's 15th district. Of all the indicators, direct government involvement in the land market (transfers in the urban land sector) has played the most role.

    Keywords: Urban land, land, housing policies, Physical expansion, district fifteen
  • مهسا جوادی نوده، آزاده شاهچراغی*، علیرضا عندلیب

    بهر ه گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی به عتوان اصلی جاری در تعامل محیط انسان ساخت با محیط طبیعی است. لذا که ارتباط ذاتی با طبیعت می تواند به شباهتهای صوری ختم شود. این پژوهش به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه های تاریخی با عملکرد نور طبیعی بستر و نسبتهای طبیعی می پردازد تا، رایج ترین حالت جانمایی منطبق بر طبیعت را شناسایی نماید. براین اساس تعداد 28 اتاق شاه نشین از 21 خانه تاریخی در اردبیل انتخاب می گردد. با برداشت میدانی و  استدلال منطقی داده ها و روش های محاسباتی، تحلیل عددی داده ها صورت می گیرد. بدین ترتیب که با استفاده از نمودار فراوانی و ضریب تغییرات میانگین، توزیع نرمال تناسبات واقع بر شاه نشین مشخص می شود. سپس براساس محاسبات عددی میزان سازش این تناسبات هندسی و مشخصات نورگیرها با محدوده نفوذ نور طبیعی محاسبه می شود. نتایج براساس رایج ترین جانمایی ها نشان می دهد که محیط طبیعی و محیط انسان ساخت در معماری سنتی همساز و در تعامل با یکدیگراند. به نحوی که 95 درصد از تناسبات رایج در خانه های تاریخی اردبیل از نسبتهای حسابی و تعداد زیادی از تناسبات طلایی پیروی می کنند. که بالاترین هم پوشانی را با فراوانی میزان توزیع و محدوده نفوذ نور طبیعی دارند. علاوه بر این محدوده بی خطی آسمان از فضای داخلی نشان می دهد که در تمامی نمونه ها، طبیعت در حوزه بصری قرار دارند.

    کلید واژگان: هندسه, طبیعت, تناسبات, محدوده نفوذ نور, خانه های تاریخی, معماری اکولوژیک
    M. Javadi Nodeh, A. Shahcheraghi *, AR. Andalib

    This study attempts to determine the compatibility of common geometric proportions used in traditional houses with daylight performance and natural proportions of the surrounding physical environment so as to recognize the most compatible structural layout with nature. To this end, 28 shahneshin rooms were chosen from 21 traditional houses in Ardabil. Moreover, they were observed to have the highest level of overlap with the frequency perimeter zone of daylight.

    Keywords: Geometry, Nature, Proportions, daylight perimeter zone, Traditional houses, Ecological ‎Architecture.‎
  • محمد جاهد قدمی، علیرضا عندلیب *، حمید ماجدی

    ازآنجایی که محلات قدیمی نشانه هویت فرهنگی و تاریخی شهرها محسوب می‌شوند تخریب و نابودی آنها تیشه‌ای بر ریشه هویت ساکنان است، ضرورت رسیدگی به این بافتها و بازآفرینی آنها احساس می‌شود. البته موضوع محلات فرسوده و ناکارآمد شهری و بازآفرینی این محلات موضوعی پیچیده و چندبعدی است لذا بایستی هرگونه مسایل و موضوعات درارتباط با بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری به صورت نگاه چند بعدی و ترکیبی از عوامل مختلف مورد سنجش و ارزیابی قرا گیرد. بدین‌منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام‌مند پیشران‌های کلیدی موثر بر بازآفرینی محلات فرسوده منطقه 12 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 40 عامل اولیه در شش حوزه مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، حقووقی و قانونی، مدیریتی و کالبدی استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مولفه‌ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم‌افزار میک‌مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیر‌ها در محور تاثیرگذاری و تاثیر‌پذیری عوامل در نرم‌افزار میک‌مک، حاکی از ناپایداری سیستم در بازآفرینی محدوده مورد‌‌مطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. در نهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، ده عامل اصلی به‌عنوان پیشران‌های کلیدی در آینده بازآفرینی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران‌های مورد‌بررسی نیز، متغیر‌های بخش اجتماعی-فرهنگی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی محلات منطقه مورد مطالعه و عوامل سیاسی کمترین درجه تاثیرگذاری را به خود اختصاص دادند.

    کلید واژگان: پیشران های کلیدی, بازآفرینی, محلات فرسوده, منطقه 12 کلانشهر تهران
    Mohammad Jahed Ghadami, Alireza Andalib *, hamid majedi

    Since ancient neighborhoods are a symbol of the cultural and historical identity of cities and their destruction and destruction are at the root of the inhabitants' identity, there is a need to address these contexts and recreate them. Of course, the issue of worn-out and inefficient urban neighborhoods and recreation of these neighborhoods is a complex and multidimensional issue, so any issues related to recreational urban texture regeneration should be evaluated in a multidimensional way and a combination of different factors. In this study, systematically and systematically, the key proponents of effective regeneration of worn-out neighborhoods of District 12 of Tehran metropolis have been systematically identified and analyzed. In this study, first, 40 environmental factors were extracted in six different political, economic, socio-cultural, legal, managerial, and physical fields using environmental and Delphi techniques, and then using the Delphi method of managers, the cross-effects matrix of the components Is formed. In the next step, matrix analysis was performed through Miccom software. The results of scattering of variables in the influence axis and factor influencing in the Mickemak software indicate the instability of the system in recreating the study area and accordingly five variables were identified. Finally, given the high score of direct and indirect influence of the factors, ten key factors were identified as key drivers in the future recreation of the area. Among the factors considered, socio-cultural variables had the greatest impact on recreation of the study area and political factors had the least influence.

    Keywords: Key Propellants, Recreation, Worn Neighborhoods, District 12 of Tehran Metropolis
  • علیرضا عندلیب*، علی اوصانلو، شیرین طغیانی

    امروزه در مسایل شهری همچون نوسازی بافت های فرسوده ضرورت بهر ه برداری از تجارب گذشته با استفاده از مدل ها، به ویژه مدلی مفهومی که از نظریه ای  بومی استفاده کرده و با شرایط زمینه ای کشور ما سازگاری داشته باشد، ضروریست؛ لذا این پژوهش چارچوب خود را بر مبنای فرایندی نوین در این زمینه قرار داده است. در این مقاله ابتدا نظریه "نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری" تبیین گشته و از آن در نمونه موردی (بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان) استفاده می شود. نتایج حاصل شده از گام نخست، برای استفاده در "مدلسازی داینامیکی سیستم بافت فرسوده" مورد استفاده قرار می گیرد. متغیرهای پژوهش که برای استفاده در مدلسازی استفاده می شوند، شامل تعداد فراوان شاخص ها، مولفه ها و عناصر اقتصادی بافت فرسوده شهری هستند که از منابع معتبر نظری و مطالعات میدانی و پرسش نامه و نیز استفاده از نظر نخبگان به روش دلفی، به دست می آیند و در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، به شاخص های مهم و تاثیرگذار کاهش می یابند. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش 375 نفر بود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و معیار انتخاب نمونه در این پژوهش، خانوارهای ساکن و کاربران بافت بود و برای تکمیل پرسش نامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید، در نتیجه آن ضریب به دست آمده برابر 0.782 است که نشان از پایایی پرسش نامه است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که بافت فرسوده مرکزی زنجان، در بعد اقتصادی، از توازن خارج گشته و اولویت های اقدام برای به توازن رسانیدن بافت را مشخص می نماید. خروجی "مدل سیستم داینامیک نرم افزار ونسیم" نیز از این رو به نامتوازن بودن سیستم بافت فرسوده در آینده حکایت دارد؛ همچنین مدل های سیستم داینامیک، صحت نتایج نظریه متوازن را تایید می کند

    کلید واژگان: بافت فرسوده, سیستم داینامیک, تفکر سیستمی, نوسازی متوازن, اقتصادی, نوسازی شهری
    Alireza Andalib *, Ali Osanloo, Shirin Toghyani

    One of the controversial and critical phenomena of today's cities is the deteriorated tissue phenomenon. The issue of environmental degradation of neighborhoods is a more comprehensive phenomenon than construction depreciation, construction of quality and instability of the building. This research is based on the theory of the balanced modernization of urban exhausted tissues and in the area of the worn out tissues of Zanjan city. The purpose of this research is to explain the process of modernization of worn out tissue in a systematic way. Research variables include the components and elements of the urban wastewort system. This research was of fundamental type and after drawing of equilibrium circles, a dynamical system model was developed. Indicators and criteria of elite opinion consensus are obtained and provided to interviewers in the form of questionnaires. For data analysis, methods and statistical techniques, Delphi technique, AHP and dynamic analysis software "Vensim" have been used.The corroded tissues of the cities of the country, which in many cases form the core of these cities, are, on the one hand, part of the cultural and historical heritage of those cities, and preservation, physical improvement and functional empowerment are inevitable, and on the other hand, most of these tissues With time and lack of attention and maintenance, they are burned out and destroyed physically and functionally. Accordingly, the most important issue in the planning of this part of the city is the attention to the human factor and its participation in the planning process (Rahnema, 2009, 12).

    Keywords: Worn Texture, Dynamic system, System thinking, balanced modernization, Economic
  • Ali Reza Andalib*, Maedeh Radandish

    The Coronavirus Disease 2019 (COVID-19) caused by a coronavirus named SARS-CoV-2 from the family Coronaviridae, was first reported in December 2019 in China. The disease have mild or severe symptoms such as fever, chills, cough, shortness of breath, body aches, and gastrointestinal symptoms, followed by severe inflammation, cytokine storm, acute respiratory distress syndrome, and dysfunction of other organs. In this narrative review study, the search was conducted on related studies published during January- October 2020 in Google Scholar, PubMed, Embase, and Scopus databases using the keywords Covid-19, Immunology, and Immunopathogenesis. Among abundant and mostly repetitive information, the immunological aspects were selected. The SARS-CoV-2 can enter the cell by binding to the Angiotensin-Converting Enzyme 2 (ACE2) receptor and Trans-Membrane Protease Serine 2 (TMPRSS2) on the surface of lung epithelial cells. The main pathogenic mechanism of infection with SARS-CoV-2 is the stimulation of inflammatory response followed by damage to the alveoli of lung tissue. In uncontrolled immune responses, the infiltration of macrophages, monocytes, neutrophils, and inflammatory T cells into the alveoli increases which leads to tissue damage in the lungs and other organs by overproduction of inflammatory cytokines such as Interleukin 6 (IL-6), Tumor Necrosis Factor alpha (TNF-α), Granulocyte-Macrophage Colony-Stimulating Factor (GM-CSF), Interleukin 6 (IL-8), Interferon gamma (IFNγ), etc. The Natural Killer (NK) and T cell dysfunction, lymphopenia, and infection of immune cells such as monocytes with ADE mechanism are factors causing the body’s failure in resistance to SARS-CoV-2 virus. Diagnosis of COVID-19 is based on the clinical symptoms and the results of molecular tests (e.g. Polymerase Chain Reaction test), or computerized tomography scan followed by serological tests and measuring biochemical factors in the blood (e.g. lymphocyte count, C-reactive protein, dimerized plasmin fragment D, etc.). Due to the association of the severity of COVID-19 with the uncontrolled immune response of the host, targeting any of the immunopathological pathways to inhibit inflammatory responses can be considered as potential therapeutic goals. The use of immune system regulators such as chloroquine, corticosteroids, inflammatory cytokine blockers such as anti-IL-6, anti-IL-1, and cell therapy at the right time have an enhanced effect on the recovery of the disease or inhibit the disease progression.

    Keywords: SARS-CoV-2, Immunopathology, Cytokine, Coronavirus
  • فرناز ابراهیمی قربانی، احسان رنجبر*، علیرضا عندلیب
    بیان مسئله

    تجربه های جهانی اخیر حکایت گر آن است که رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی شهری به ویژه در محدوده های تاریخی- فرهنگی داشته است. در تجربه های شهری یک دهه اخیر ایران نیز با توجه به سابقه غنی فرهنگی، توجه به این موضوع رو به افزایش بوده است. یک تحلیل کل نگر به مطالعات موجود نشان می دهد فرایند روشنی برای شناسایی و تدوین استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا ارایه نشده و عمدتا به دستاوردهای تجارب پرداخته شده است.

    هدف پژوهش

    دستاورد اصلی پژوهش ارایه فرایندی جامع در راستای چگونگی شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا است، به گونه ای که اولویت های استراتژی ها براساس ماهیت محدوده تعیین می شود.

    روش پژوهش

    مبتنی بر مورد پژوهشی محدوده تاریخی فیض آباد در کرمانشاه، به عنوان محدوده ای با دارایی های فرهنگی قابل توجه و تجربه پروژه های فرهنگی معاصر، این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده و از تحلیل محتوا، تحلیل تفسیری-تاریخی و تحلیل چیدمان فضا جهت دستیابی به استراتژی های متناسب با محدوده بهره می گیرد. در فرایند شناسایی استراتژی ها، ابتدا براساس تحلیل ادبیات جهانی یک مدل مفهومی جامع در زمینه استراتژی ها و سیاست های کاربردی در بازآفرینی فرهنگ مبنا تدوین شده است. چهار گام تحلیل تحولات دارایی های فرهنگی، شناسایی پروژه های فرهنگی در محدوده و سپس سنجش تصویر ذهنی ساکنان نسبت به این پروژه ها، اولویت بندی استراتژی های مستخرج از مدل مفهومی براساس نظرات متخصصین و ساکنان و در نهایت مکان مندکردن استراتژی ها فرایند روشنی برای اتخاذ استراتژی های مناسب جهت بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده تاریخی کرمانشاه و دیگر شهرهای تاریخی ایران فراهم می آورد.

    نتیجه گیری

    مبتنی بر فرایند پیشنهادی این پژوهش در محله فیض آباد کرمانشاه چهار استراتژی نقش آفرینی بازیگران محلی، ارتقاء کیفیت محیط شهری، استفاده مجدد از ابنیه باارزش و ساختمان های کنار گذاشته شده و توسعه مختلط، در دسته اول اولویت قرار می گیرند.

    کلید واژگان: بازآفرینی فرهنگ مبنا, محدوده تاریخی, استراتژی های فرهنگ مبنا, کرمانشاه
    Farnaz Ebrahimi Ghorbani, Ehsan Ranjbar *, Alireza Andalib
    Problem statement

    Recent global experiences have shown that culture-led regeneration has played a crucial role in the  urban life quality, particularly in historical-cultural areas. Given the rich cultural background of Iran, the experiences of the recent decade in this country are indicative of a growing tendency toward this approach. A holistic analysis of the literature could easily indicate that there is no clear procedure to identify and develop culture-led regeneration strategies, and the majority of studies have only addressed the achievements of the previous experiences.

    Research objective

    The main achievement of the study is introducing a comprehensive process which identifies and prioritizes culture-led regeneration strategies based on the nature of each district.

    Research method

    Based on a case study of the historical district of Feizabad in the city of Kermanshah with its remarkable cultural assets as well as the recent cultural projects conducted in this district, the present study seeks to combine quantitative and qualitative techniques and develop strategies appropriate to the district under study by using content analysis, interpretative-historical analysis, and space syntax analysis. In the process of identifying strategies, first, a conceptual model of practical strategies and policies of culture-led regeneration is devised based on global literature. Next, the process goes through four steps to identify appropriate strategies for culture-led regeneration in Kermanshah as well as other historical cities in Iran. These steps include analysis of cultural assets, identification of cultural projects in the area and evaluation of the residents’ image of these projects, prioritization of the strategies derived from the conceptual model using the opinions of both experts and residents and finding the appropriate places which adapt to the strategies.

    Conclusion

    Based on our findings, the high-priority strategies in Feizabad Neighborhood include the role of local actors, improvement of the quality of the urban environment, reuse of valuable or abandoned buildings, and mixed-use development.

    Keywords: Culture-led Regeneration, Historical district, Culture-led regeneration strategies, Kermanshah
  • مهسا جوادی نوده، آزاده شاهچراغی*، علیرضا عندلیب
    اهداف

    در معماری خانه های تاریخی محیط توسط انسان در تعاملی دوجانبه با طبیعت شکل می گرفت. با ایجاد بحران های زیست محیطی معاصر، ادغام فرآیندهای طبیعی و انسانی مهمترین مسئله اکولوژی در حوزه پایداری گردید. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی معیارهای اکولوژیکی در خانه های تاریخی با امکان بهره وری در معاصر است تا به ارایه راه حلهای اکولوژیکی با توجه به رفتار حرارتی در مناطق سردسیر پرداخته شود.

    روش ها

    شناسایی این عوامل در دو نمونه از خانه های تاریخی اردبیل با استفاده از روش های توصیفی، برداشت های میدانی و تحلیل داده های کمی صورت پذیرفته است.

    یافته ها

    بررسی بحرانی ترین شرایط اقلیمی منطقه، نشان از مقاومت حرارتی اتاقها در برابر نوسانات دمایی دارد. همچنین شناسایی ویژگیهای معماری برگرفته از محیط طبیعی (توپوگرافی، اقلیم) و محیط انسان ساخت (فرم ساختمان، سازمان فضایی، مصالح، منظر، زیرساخت ها) علاوه بر تعامل بهینه بین این مولفه ها، ارایه دهنده راه حلهای اکولوژیکی است.

    نتیجه گیری

    سنجش معیارهای اکولوژیکی هم نشان دهنده سازگاری با محیط زیست است در واقع با استفاده از منابع طبیعی بر تاثیرات اقلیمی سرد فایق آمده اند به نحوی که اتاقهای با کارکرد فصلی نظیر شاه نشین و سرداب در مقابل نوسانات دمایی، عملکرد بهینه ای دارند برای مثال در نمونه ای با ابعاد کوچکتر شاه نشین حداقل اختلاف دمای داخل و خارج به 13 درجه سانتی گراد می رسد.

    کلید واژگان: معماری اکولوژیکی, خانه های تاریخی, محیط انسان ساخت, طبیعت, عملکرد حرارتی, شهر اردبیل
    Mahsa Javadinodeh, Azadeh Shahcheraghi*, Alireza Andalib
    Aims

    In the architecture of traditional houses, the environment used to be formed by the mutual interaction of human beings and nature. With the emergence of environmental crises in the contemporary world, the integration of natural and human processes became the most important ecological issue in the domain of sustainability. The aim of the current study is to recognize those ecological criteria of traditional houses which can be productive in the contemporary world so as to arrive at ecological solutions based on the thermal behavior of these houses in cold regions.

    Methods

    These factors are investigated in two traditional houses in Ardabil using descriptive methods, field observations, and quantitative analyses.

    Findings

    The investigation of the most critical climatic condition of the region is indicative of the thermal resistance of the rooms against temperature fluctuations. Furthermore, the analysis of the architectural features taken from physical environment (topography, climate) and structural environment (building form, spatial organization, material, landscape, infrastructure) shows that there is an optimal interaction between these components. The recognition of these architectural features can also provide ecological solutions.

    Conclusion

    The results of the assessment of the ecological criteria in the houses are also indicative of their conformity with the environment.In fact,these structures have overcome climatic effects via the use of natural resources in a way that rooms like shahneshin and basement which have seasonal function, have optimal performance against temperature fluctuations. For example, in a sample shahneshin room in smaller dimensions, the minimum difference between the inside and outside temperature is 13 °C

    Keywords: Ecological Architecture, Traditional Houses, Structural Environment, Nature, Thermal Performance, Ardabil City
  • سلمان تقیزاده، علیرضا عندلیب

    بازآفرینی بافتهای تاریخی با محوریت گردشگری منجر به توسعه همه جانبه بافت میشود. درواقع توسعه گردشگری در بافتهای تاریخی به عنوان نیرومحرکه بازآفرینی عمل کرده و به بهبود جریانهای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی و حقوقی بافت کمک و درنهایت موجب ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان این بافتها خواهد شد. هدف این تحقیق سنجش اولویت راهبردهای موثر در بازآفرینی بافت تاریخی محدوده شمالی میدان نقش جهان اصفهان با محوریت گردشگری است. این تحقیق از نوع کاربردی و در گروه پژوهشهای توصیفی- تحلیلی قرار دارد. حجم نمونه 176 نفر، جامعه آماری ساکنین، گردشگران و متخصصان امر بازآفرینی و گردشگری و سنجش و اولویتبندی راهبردها نیز با استفاده ازنظر کارشناسان و مدل شبکهای ANP انجام شده است. طبق یافته های پژوهش در بعد اقتصادی راهبرد تسهیل و ایجاد نظام انگیزشی و مشوق جهت سرمایه گذاری، در بعد کالبدی راهبرد احیاء، تقویت و حفظ گوناگونی کالبد به منظور پذیرندگی گروه های اجتماعی، در بعد زیستمحیطی راهبرد توزیع و تخصیص مناسب اراضی به کاربری فضای سبز، در بعد اجتماعی راهبرد تامین و توزیع بهینه خدمات عمومی برای ساکنین، در بعد مدیریتی راهبرد احیاء نقش مشارکتی مردم در رفع مسایل و مشکالت و در بعد حقوقی راهبرد بهبود وضعیت نهادهای مردمی و محلی جهت کمک به مردم ورفع مشکلات دراولویت اول قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: بافتهای تاریخی, بازآفرینی, توسعه گردشگری, مدل شبکه ای ANP, محدوده شمالی میدان نقش جهان اصفهان
  • سلمان تقی زاده، علیرضا عندلیب

    بازآفرینی بافت‌های تاریخی با محوریت گردشگری منجر به توسعه همه‌جانبه بافت می‌شود. درواقع توسعه گردشگری در بافت‌های تاریخی به‌عنوان نیرومحرکه بازآفرینی عمل کرده و به بهبود جریان‌های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی، زیست‌محیطی، مدیریتی و حقوقی بافت کمک و درنهایت موجب ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان این بافت‌ها خواهد شد. هدف این تحقیق سنجش اولویت راهبردهای موثر در بازآفرینی بافت تاریخی محدوده شمالی میدان نقش‌جهان اصفهان با محوریت گردشگری است. این تحقیق از نوع کاربردی و در گروه پژوهش‌های توصیفی- تحلیلی قرار دارد. حجم نمونه 371 نفر، جامعه آماری ساکنین، گردشگران و متخصصان امر بازآفرینی و گردشگری و سنجش و اولویت‌بندی راهبردها نیز با استفاده ازنظر کارشناسان و مدل شبکه‌ای ANP انجام‌شده است. طبق یافته‌های پژوهش در بعد اقتصادی راهبرد تسهیل و ایجاد نظام انگیزشی و مشوق جهت سرمایه‌گذاری، در بعد کالبدی راهبرد احیاء، تقویت و حفظ گوناگونی کالبد به‌منظور پذیرندگی گروه‌های اجتماعی، در بعد زیست‌محیطی راهبرد توزیع و تخصیص مناسب اراضی به کاربری فضای سبز، در بعد اجتماعی راهبرد تامین و توزیع بهینه خدمات عمومی برای ساکنین، در بعد مدیریتی راهبرد احیاء نقش مشارکتی مردم در رفع مسایل و مشکلات و در بعد حقوقی راهبرد بهبود وضعیت نهادهای مردمی و محلی جهت کمک به مردم و رفع مشکلات در اولویت اول قرارگرفته‌اند.

    کلید واژگان: بافت های تاریخی, بازآفرینی, توسعه گردشگری, مدل شبکه ای ANP, محدوده شمالی میدان نقش جهان اصفهان
  • علیرضا عندلیب*، اکبر کاظم زاده

    سرزمین ما ایران اسلامی که مادر همه تاریخ، سنت و فرهنگ ماست و همواره در پیچ و خم های تاریخی سرفراز و استوار باقی مانده است؛ مدت مدیدی است که در وضعیت مطلوبی بسر نمی برد. در چنین وضعیتی، ضرورت دارد همه کسانی که به نوعی از این سرزمین برخاسته و هویت خویش را از آن دارند؛ متعهدانه و دلسوزانه به خروج از این وضعیت و دستیابی به موقعیت مطلوب، اهتمام ورزند؛ و مسیر آن را در جهت سعادت آیندگان و فرزندان این مرز و بوم که همانا تحقق تمدن نوین اسلامی است هدایت نمایند.از همین رو، تدوین مستندات توسعه کشور و به ویژه تدوین سند آمایش سرزمین که با توجه به دامنه شمول و اثر بخشی آن، زیربنایی ترین سند توسعه و انسجام بخش ترین آنها جهت کلیه اسناد برنامه ریزی برای پیشرفت کشور به شمار می رود؛ ضرورتی تام در طی فرآیند فوق خواهد داشت؛ و به عنوان سندی جامع، می تواند میثاق تمامی دست اندرکاران کشور بوده تا با رویکردی فراگیر و یکپارچه، سیمایی مطلوب از طرح ریزی سازمان فضایی و بهینه توسعه کشور ارایه دهد. به همین منظور این مقاله در پی آن است تا مدخلی برای تبیین ابعاد بنیادین تمدن نوین اسلامی در تدوین مستندات توسعه کشور و به ویژه تدوین سند آمایش سرزمین فراهم نماید. مقاله حاضر متناسب با طرح مسیله، اهداف و ماهیت پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی محسوب شده که در آن از روش تحلیل محتوا و بهره گیری از مطالعات اسنادی و تجزیه و تحلیل داده های ثانویه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که «ابعاد بنیادین نه گانه عدالت، سلامت، امنیت، معرفت، معنویت، آزادی، ثروت، قدرت و منزلت» و همچنین توسعه همه جانبه، متوازن و پایدار از منظر اسلامی در تدوین مستندات توسعه کشور به عنوان سه مولفه کلیدی تحقق تمدن نوین اسلامی، باید مورد توجه و ملاحظه قرار گیرد.

    کلید واژگان: مستندات توسعه کشور, سند آمایش سرزمین, انقلاب اسلامی, تمدن نوین اسلامی, توسعه همه جانبه, متوازن و پایدار
    Alireza Andalib*, Akbar Kazemzadeh

    Our land, Islamic Iran, which is the mother of all our history, tradition and culture and has always remained steadfast in its historical mazes and upheavals, has not been in good condition for a long time. In such a situation, it is necessary for all those who have somehow risen from this land and have their own identity, to commit themselves to this situation in a committed and compassionate manner and to achieve the desired situation, and to follow its path for the benefit of the future generation and the children of this motherland to reach the true goal of the substantiation of the new Islamic civilization. Therefore, compiling the countrychr('39')s development documents is a complete necessity, especially the compilation of the spatial management and planning document which according to its scope and effectiveness, is the most fundamental developmental document and the most coherent for all planning documents essential to the countrychr('39')s progress. The above process will have, and as a comprehensive document, it can be the pact of all those involved as a favorable feature of the planning of the optimal spatial organization for the countrychr('39')s development, with providing a comprehensive and integrated approach. To this end, this article seeks to provide an entry to explain the fundamental dimensions of modern Islamic civilization in the compilation of documents for the country’s development. In particular it concentrates on the spatial planning documentation. The present article is in line with the problem, objectives, and nature of research in the field of basic research, in which the method of content analysis and the use of documentary studies and the analysis of secondary data have been used. The research results show that "the nine fundamental dimensions of justice, health, security, knowledge, spirituality, freedom, wealth, power and dignity" as well as comprehensive, balanced and sustainable development from the Islamic perspective must be considered in compiling the countrychr('39')s development documents as three key components in the substantiation of the new Islamic civilization.

    Keywords: Country development documents, Spatial planning document, Islamic revolution, New Islamic civilization, Comprehensive, balanced, sustainable development
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال