محمد اکبری بورنگ
-
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های فرهنگ یادگیری دانش آموزان و به منظور تجمیع یافته های پژوهشهای پیشین و ارائه چارچوبی جامع از فرهنگ یادگیری با به کارگیری روش سنتزپژوهی (الگوی شش مرحله ای روبرتس) انجام شده است. قلمرو مطالعاتی شامل همه پژوهشهای علمی معتبر در زمینه فرهنگ یادگیری دانش آموزان بود که تا سال 1398 (2019) در پایگاه های علمی معتبر منتشر شده اند. معیارهای ورود و خروج پژوهشها به روند تحلیل، به کارگیری روش های کمی و کیفی معتبر، پژوهش روی جامعه دانش آموزی، معتبر بودن مجلات و کفایت اطلاعات ارائه شده بود. در پژوهش حاضر از میان مطالعات شناسایی شده از طریق جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی تعداد 13 پژوهش براساس معیارهای ورود و خروج برای تحلیل نهایی انتخاب شده است. به منظور گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشها از فرم کاربرگ طراحی شده پژوهشگران استفاده شده است. یافته های مطالعات منتخب در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و برای کنترل اعتبار کدهای تنظیم شده و صحت یافته ها از روش مرور همتایان استفاده شده است و برای اطمینان از نحوه کدگذاری از یک ارزیاب بیرونی برای کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شده است. میزان توافق میان کدگذاران با استفاده از ضریب کاپای کوهن 0/81 محاسبه شده است. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، فرهنگ یادگیری دانش آموزان در 8 کد گزینشی، 31 کد محوری و 230 کد باز طبقه بندی شده است. با توجه به یافته های پژوهش، مولفه های فرهنگ یادگیری دانش آموزان شامل نظارت بر یادگیری، فعالیتهای یادگیری دانش آموزان، دیدگا ه های آموزشی معلم، مدیریت کلاس، نگرش دانش آموزان، محیط یادگیری، تعاملات اجتماعی و رفتارهای آموزشی و یادگیری دانش آموزان است.
کلید واژگان: فرهنگ یادگیری دانش آموزان, سنتزپژوهی, مولفه های فرهنگ یادگیریTo portray the overall culture of learning among Iranian students through identification of its components and suggesting a framework, the findings of all previous research, conducted prior to 2019, are synthesized through Roberts’ model herein. Based on the quality of the research, 13 reports were selected and their findings categorized. To validate the categorization, the categories were peer reviewed and externally evaluated. Data analyses yielded a high measure of agreement among reviewers (0.81). The main components of the Iranian students’ culture of learning are identified as the following: learning supervision, learning activities, teacher’s instructional perspective, classroom management, students’ attitude, learning environment, students’ social interactions, and students’ learning habits.
Keywords: Students’ Learning Culture, Cultural Components, Synthesis -
مشارکت خانه و مدرسه برای پیشرفت تحصیلی و رشد اجتماعی-عاطفی دانش آموزان اهمیت دارد و معلمان باید بیاموزند که چگونه این همکاری و مشارکت را ایجاد و تقویت کنند. از این رو ضرورت دارد در برنامه های آموزش حرفه ای معلمان نحوه صحیح ایجاد و تقویت مشارکت والدین گنجانده شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تبیین عناصر برنامه آموزشی معلمان در دوره های ضمن خدمت در زمینه مشارکت خانه و مدرسه انجام شده است. روش پژوهش، مرور نظام مند و روش تحلیل یافته ها، تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر تحلیل استنتاجی بوده است که به منظور دستیابی به داده های موردنظر از روش مطالعه و بررسی متون و آثار صاحب نظران این حوزه و برنامه های موجود در سایر کشورها استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که برنامه درسی آموزش مشارکت والدین در قسمت اهداف بر تلفیق مباحث نظری و عملی مشارکت والدین در دوره های آموزشی و آموزش مهارتهای ویژه و در روش یاددهی-یادگیری بر تعامل جمعی، بارش مغزی، ایفای نقش، مطالعه موردی و تجربیات شبیه سازی شده تاکید دارد. برنامه آموزش مشارکت والدین، یادگیرنده (معلم) را عنصری می داند که باید به اهمیت مشارکت والدین اعتقاد و نگرش مثبت داشته و در پاسخگویی به نیازهای والدین توانمند و پاسخگو باشد و درزمینه ارزشیابی بر بهره گیری از رویکرد خودسنجی تاکید دارد. پیشنهاد می شود در برنامه های آموزش حرفه ای معلمان، این دوره آموزشی با عناصر معرفی شده، موردتوجه دستاندرکاران نظام آموزشی قرار گیرد.
کلید واژگان: مشارکت والدین, معلم, ضمن خدمت, برنامه درسیThe collaboration between home and school is crucial for students' academic progress and socio-emotional growth. Teachers must learn how to establish and enhance this cooperation. Therefore, it is essential to include methods for creating and strengthening parental involvement in professional training programs for teachers. This study was conducted to explain the elements of teacher training programs in in-service courses concerning home and school collaboration. The research method was a systematic review and qualitative content analysis based on inductive reasoning. To obtain the desired data, the study reviewed literature and expert opinions in this field and analyzed existing programs in other countries. The findings indicate that the curriculum for parent involvement training emphasizes integrating theoretical and practical discussions of parent involvement in training courses and teaching specific skills. In terms of teaching-learning methods, it focuses on collective interaction, brainstorming, role-playing, case studies, and simulated experiences. The parent involvement training program considers the learner (teacher) as an element who should believe in the importance of parent involvement, have a positive attitude, and be capable and responsive to parents' needs. Regarding evaluation, it emphasizes the use of self-assessment approaches. It is recommended that this training course with the introduced elements be included in teachers' professional training programs to improve the educational system.
Keywords: Parental Involvement, Teacher, In-Service Training, Curriculum -
روند کنونی در یادگیری برنامه درسی علوم بیشتر به سمت یادگیری میان رشته ای (تلفیقی) گرایش دارد. بنابراین، هدف این مقاله برداشتن گامی در جهت معرفی هرچه بیشتر این رویکرد نوین آموزشی و ارائه تصویری روشن، جهت عملیاتی کردن این چهارچوب در سیستم آموزشی است. این پژوهش از نوع توصیفی است و روش این پژوهش مرور نظام مند می باشد. جامعه پژوهش متشکل از 270 مقاله درباره پیامدهای اجرای برنامه درسی تلفیقی علوم تجربی بود، که بین سال های 2010 تا 2019 میلادی در مجلات معتبر علمی Indexed Scopus, Google Scholar, Springlink, Science Direct ارائه شده بودند. نمونه پژوهش، شامل 28 مقاله بود، که به صورت هدف مند و بر اساس غربال گری در مراحل مختلف، مورد مطالعه عمیق و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که علوم تلفیقی در کشورهای مختلف اجرا شده است؛ با وجود این، اجرای علوم تلفیقی آن طور که انتظار می رفت، موفقیت آمیز نبوده است. شناخت نداشتن دانش آموزان نسبت به تلفیق، مرتبط نبودن سوابق آموزشی معلمان با تلفیق، به روز نبودن کتاب های درسی و همچنین گسترده نبودن برنامه درسی در سطح وسیع، از جمله مشکلات در اجرای برنامه درسی تلفیق بوده است؛ بنابراین آگاهی از اجرای برنامه درسی تلفیق علوم در ارتقای مهارت های دانش آموزان موثر است.کلید واژگان: برنامه درسی, آموزش تلفیق علوم, معلم, دانش آموزThe current trend in learning the science curriculum is more towards interdisciplinary (combined) learning. In the past years, several studies have examined articles related to integrated science curriculum. However, so much research on articles on integrated science curriculum is still not available to date. The purpose of this study was to review 29 empirical research articles in the field of science curriculum integration that have been published from 2010 to 2019. Most of these articles are taken from Scopus-indexed journals. The research approach used was a qualitative research design. The results of this study show that integrated science has been implemented in different countries. Nevertheless, the implementation of integrated science has not been as successful as expected. Students' understanding of integrated sciences shows it to be difficult, boring, uninteresting and abstract. There are several issues in the implementation of integrated science learning: inconsistency of teachers' educational background with integrated science, as well as underdeveloped textbooks and curriculum. Implementation of integrated science is effective for improving students' skills.Keywords: Program, Curriculum, Science, Integration, Education
-
پیشینه و اهداف
انگیزه شغلی از مهم ترین معیارهایی است که در جامعه معلمان همواره باید در سطح بالایی قرار داشته باشد زیرا منجر به ارتقای عملکرد حرفه ای و کارایی آنان می گردد. از این رو شناخت عوامل موثر بر کاهش انگیزه شغلی معلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در آموزش های مجازی به سبب ماهیت این نوع آموزش ها، ضرورت این مسئله دوچندان می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر کاهش انگیزه شغلی معلمان دوره دوم ابتدایی در آموزش های مجازی به انجام رسید.
روش هارویکرد این پژوهش از نوع کیفی و روش آن تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره دوم ابتدایی شهرستان سبزوار بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و پس از انجام مصاحبه با 10 نفر اشباع داده ها حاصل شد.
یافته هادر پژوهش حاضر از تحلیل مصاحبه ها شش مضمون اصلی مسائل آموزشی، مسائل اجتماعی و فرهنگی، مسائل شبکه ای و سخت افزاری، مسائل شخصی و خانوادگی، مسائل اداری و سازمانی و مسائل اقتصادی به عنوان مسائل موثر بر کاهش انگیزه شغلی معلمان شناسایی شدند. هر کدام از این مضامین دارای مضامین فرعی متعددی نیز بودند که نشان دهنده تفاوت نگرش ها و ادراکات معلمان نسبت به علل موثر بر کاهش انگیزه شغلی آنان است.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق متولیان آموزش و پرورش باید نسبت به عوامل موثر بر انگیزه شغلی معلمان حساس بوده و زمینه افزایش انگیزه شغلی آنان را فراهم کنند.
کلید واژگان: آموزش مجازی, انگیزه شغلی, معلمان, دوره دوم ابتدایی, معلمان ابتداییBackground and ObjectivesJob motivation is one of the most important criteria that should always be at a high level in the teacher community because it leads to the improvement of their professional performance and efficiency. Therefore, recognizing the factors affecting teachers' job motivation is of particular importance. In virtual education, due to the nature of this type of education, this issue is doubled. The present study was conducted with the aim of investigating the factors affecting the reduction of the job motivation of second year primary school teachers in virtual education.
MethodsThe approach of this research was qualitative and its method was thematic analysis. The statistical population included all teachers of the second year of elementary school in Sabzevar city, which was achieved by using the purposive sampling method and after conducting interviews with 10 people.
FindingsIn the current research, from the analysis of interviews, six main themes of educational issues, social and cultural issues, network and hardware issues, personal and family issues, administrative and organizational issues, and economic issues were identified as issues affecting teachers' job motivation. Each of these themes also had several sub-themes that show the differences in teachers' attitudes and perceptions regarding the causes affecting their job motivation.
ConclusionAccording to the findings of the research, education administrators should be sensitive to the factors affecting teachers' job motivation and provide the basis for increasing their job motivation.
Keywords: Elementary Teachers, Job Motivation, Teachers, Second Year Of Elementary School, Virtual Education -
هدف
امروزه بهبود بهره وری عملکرد کتابخانه ها جهت بقا، توسعه و پیشرفت آن ها دارای اهمیت زیادی است. توجه به تاثیر رفتار شهروندی سازمانی کتابداران که مربوط به وظایف فرانقش تعریف نشده آن هاست و باعث بهبود عملکرد کتابخانه ها می شود، از ارزش ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت رفتار شهروندی سازمانی کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی در شهر مشهد و عوامل موثر بر آن است.
روشاین پژوهش ترکیبی از نوع تبیینی متوالی است. نمونه آماری این تحقیق، 127 نفر از کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی شهر مشهد هستند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از جامعه 200 نفری انتخاب شدند. گردآوری داده های کمی، با استفاده از پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. داده ها به دو شیوه کمی و کیفی تحلیل شد. نمونه گیری جامعه آماری در بخش کیفی 10 درصد از کتابدارانی که در مرحله کمی نمره میانگین بالاتری کسب نموده بودند، به صورت هدفمند تعیین شد. برای گردآوری داده های کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. همچنین داده های مورد نظر به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایجیافته ها در بخش کمی نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی در بین کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی شهر مشهد بیش از حد متوسط بود. اطاعت سازمانی و وفاداری سازمانی و ابتکارات فردی به صورت معنی داری، رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی نمود. مشارکت سازمانی، رفتارهای کمک کننده و جوانمردی نقش موثری در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی نداشتند. همچنین یافته های مصاحبه در بخش کیفی نشان داد عدالت سازمانی، وفاداری سازمانی و حمایت سازمانی، ویژگی های شخصیتی، تعهد و رضایت شغلی عوامل دخیل در بروز رفتار شهروندی سازمانی بوده اند.
ارزش:
تاکنون پژوهشی که به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) رفتار شهروندی سازمانی کتابداران را بررسی نماید یافت نشد. یافته ها نشان داد که عوامل اثرگذار و دخیل در بروز رفتار شهروندی سازمانی قابل استحصال، متنوع و البته تبیین پذیر هستند.
کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, کتابداران, کتابخانه های آستان قدس رضوی, عوامل دخیل, عوامل اثرگذارObjectiveNowadays, improving the productivity of libraries is very important for their survival, development and progress. It is of particular value to pay attention to the impact of the organizational citizenship behavior of librarians, which is related to their undefined frank duties and improves the performance of libraries. And it has a special value. The purpose of the present study is to investigate the situation of organizational citizenship behavior of librarians of Astan Quds Razavi in Holy Mashhad and the factors affecting it.
MethodologyThis research is a combination of sequential explanatory types. The statistical sample of this research is 127 librarians of Astan Quds Razavi libraries in Mashhad, who were selected by multi-stage sampling method from the 200-person population. Quantitative data collection was performed using the Citizenship Behavior Questionnaire. Data were analyzed in both quantitative and qualitative ways. The sample size of the statistical population in the qualitative section was 10 percent of librarians who had obtained a higher average score. In the Quantitative stage, it was set purposefully. A semi-structured interview method was used to collect qualitative data, this data was also analyzed by open, central and selective coding.
FindingsFindings in the quantitative part showed that organizational citizenship behavior among librarians of Astan Quds Razavi libraries in Mashhad was above average. Organizational information and organizational loyalty and individual initiatives significantly predicted organizational citizenship behavior. Organizational Participation - Helping behaviors and magnanimity did not play an effective role in predicting organizational citizenship behavior. Also, the findings of the interview in the qualitative section showed that organizational justice-organizational loyalty and organizational support, personality traits, commitment and job satisfaction have been the factors involved in the occurrence of organizational citizenship behavior. If the organization appreciates and values the librarians and their opinions, it will lead to the desirable organizational citizenship behavior of the librarians, which can be classified as organizational support. In other words, it causes the librarians to show a kind of cooperative behavior and share their opinions and suggestions in the organization's programs. Also, perceived organizational support from the librarians' side leads to desirable citizenship behavior in order to fulfill the library's goals. And the increase in organizational support leads to an increase in employee citizenship behavior.
ConclusionSo far, no research has been found to quantitatively and qualitatively examine the organizational citizenship behavior of librarians. The findings showed that the factors affecting and involved in the occurrence of organizational citizenship behavior can be exploited in various ways and of course can be specified.
Keywords: organizational citizenship behavior, Librarians, Astan Quds Razavi -
زمینه و هدف
رسانه های اجتماعی و مباحث روان شناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کرده اند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهش ها در این حوزه قرارگرفته اند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیت های فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روشاین پژوهش همبستگی با استفاده از پرسش نامه های «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونه ای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافته های پژوهش:
دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده می کردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافته ها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (به عنوان مولفه های تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجه گیریپژوهش های قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسایل روان شناختی به ویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملا ارتباط دارد. از بین دو مولفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیش بینی کننده قوی تری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسایل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می تواند برای مدیران و تصمیم گیران در زمینه رسانه های اجتماعی و تحلیل گران موضوعات مرتبط با جوانان به ویژه در ارتباط با رسانه های اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدیو مفید باشد.
کلید واژگان: تصویر بدن, تداخل عملکردی, نارضایتی ظاهری, اینستاگرام, دانشجویانBackground and PurposeSocial media and psychological issues related to it, have attracted increasing attention nowadays and have been the subject of many studies in this field. Meanwhile, Instagram was studied in this research due to its many features and the special attention of young people to this platform. The purpose of this study was to investigate the role of body image in using Instagram.
Materials and methodsThis correlation study was conducted in a sample of 375 students. Data were collected using “body image” and “use of Instagram” questionnaires.
FindingsAccording to the results, students used Instagram more than average. They were relatively satisfied with their body image. Also, the results showed that the higher the apparent dissatisfaction and functional interference of the respondents (as components of body image), the higher their use of Instagram.
ConclusionDue to the increasing popularity of social media, researchers have begun to investigate the possible consequences of this new media format on body image. There are some unique features of social media that distinguish them from traditional media and may help in understanding any effect they may have on body image: 1. Social media such as Instagram have their own users and are very popular among the younger generation. have; 2. People often present an idealized version of themselves on social media, uploading their most attractive images to their profile that can be edited and improved, and deleting any images they find unattractive; 3. Although social media contain images of a range of different types of people (eg, friends, family, strangers, celebrities), they are generally used to interact with peers.Young people are influenced by three main sources: parents, peers, and media. As a major factor in socialization, parents have a strong influence on their children's body image, and this can be directly or indirectly related to body weight or appearance in general, for example through their comments. As children grow older and enter adolescence, peers play an increasingly important role in body image concerns, especially when intimacy is a necessary component of receiving approval from others. Adolescents learn from their peers what type of body image is associated with popularity and attractiveness. Finally, the media plays a determining role, as young people in the media are often portrayed as attractive and perfectly fit, which may lead to body image concerns among those exposed to them. Past research has shown that certain social media environments, such as Instagram, may be effective in creating feelings of inadequacy and comparing oneself to others in terms of body image.Instagram contains a plethora of seemingly authentic images, many of which represent body ideals. Physical appearance actually plays an important role on Instagram, and studies have shown that teens and young adults experience distress, body dissatisfaction, and pressure to look perfect on social media. Since Instagram gives its users the opportunity to edit content before posting it on their profile, users tend to resort to behaviors such as image filtering.Previous studies have emphasized the importance and extent of using social media, especially the Instagram social network, in the world and in Iran, and clearly confirmed the mutual effect of its use with psychological issues, including people's attitudesabout their body image among the users of this network. It is important to note that most researches have focused on the role of using Instagram on psychological variables, but this research focused on the role of body image variable on the use of Instagram. Although two-way relationship is tested in correlation studies, the goal of the researchers in terms of predictor variables and criteria determines the direction of the analysis. Based on this, this research sought to determine the relationship between the body image of the studied community and the use of Instagram after examining the status of the variables of Instagram use and body image among the subjects under study ( University of Birjand students)?Instagram is a visual program that has given its users the ability to send photos, videos, selfies, live broadcasts, and in addition has created the necessary interaction so that users can react to the stories and posts of their followers. The many features of this platform and its attractiveness for young people made the community under study of this research to show high statistics of using this media (based on the results of the first question). This issue can provide many opportunities for society's decision makers to use these capabilities in the service of raising the standards of today's social life. Therefore, domestic similar platforms should be strengthened so that they can replace it due to the filtering of this social media. However, due to the international nature of Instagram, it is unlikely that a suitable alternative will be found for it; Therefore, it is suggested to facilitate favorable conditions for students to use this media along with their awareness about its benefits and harms. Because filtering media that is very popular among young people will cause dissatisfaction and hidden and open social aggressions.Data were collected using body image questionnaires (Littleton et al., 2005) and using Instagram (Lezbna, 2015). The body image questionnaire (Littleton et al., 2005) contains 19 items and uses a Likert scale (scored from 1 meaning never to 5 meaning always). The validity of this questionnaire using the correlation method with the self-report scale of body dysmorphic disorder was reported as 0.83 in the research of Littleton et al. (2005). Also, in a study conducted by Basak Nejad and Ghaffari (2006), the validity of this questionnaire was tested and confirmed using the correlation coefficient between this scale and the fear of negative evaluation of physical appearance (r=0.55). The reliability of the questionnaire in the research of Littleton et al. (2005) was evaluated by the internal consistency method and the Cronbach's alpha coefficient obtained was equal to 0.93. Cronbach's alpha coefficient of the first and second factors was 0.92 and 0.76, respectively, and the correlation coefficient between the two factors (1. apparent dissatisfaction and 2. functional interference) was 0.69. In the research of Rostagarinia and Ali Khademi (2022), the reliability of this questionnaire using Cronbach's alpha method was 0.86 for the entire questionnaire, 0.84 for the first subscale (apparent dissatisfaction) and 0.71 for the second subscale (functional interference). It is reported that it indicates acceptable reliability of the questionnaire. In the present study, Cronbach's alpha of the whole body image questionnaire was 0.88, the first component (appearance dissatisfaction) was 0.84, and the second component (functional interference) was 0.77.The second questionnaire was the use of Instagram (Lezbna, 2015). This questionnaire contains 13 items and has been used in many personality and clinical research projects due to its high validity (Pouyanfar, 2019). In this research, the validity of thisquestionnaire was checked and confirmed using the content validity method (subject experts and professors). Lezbana (2015) reported the reliability of this questionnaire using Cronbach's alpha coefficient of 0.81 and Pouyanfar (2019) 0.83. In the current study, the Cronbach's alpha of the Instagram usage questionnaire was 0.81.
Keywords: Information sharing, information environments, scale design, validation, women -
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه عزت نفس با تعارضات زناشویی در دانشجویان است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهر بیرجند شامل 4000 نفر است. تعداد اعضای نمونه بر اساس جدول مورگان 351 نفر مشخص شد. پس از ریزش نمونه ها تعداد کل نمونه 320 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های تعارضات زناشویی کانزاس (1985)، پرسشنامه و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین تعارضات زناشویی و عزت نفس رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که عزت نفس توان پیش بینی تعارضات زناشویی را دارد.
کلید واژگان: تعارض زناشویی, عزت نفس, ارزشمندیThe purpose of this research is to investigate the relationship between self-esteem and marital conflicts in college students. The statistical population of this research includes all married students of Islamic Azad University and Birjand State University, including 4000 people. The number of sample members was 351 based on Morgan's table. After the samples were dropped, the total number of samples was considered to be 320 people who were selected using the multi-stage cluster sampling method. The measurement tools in this research were the Kansas Marital Conflict Questionnaire (1985), the Rosenberg Questionnaire and the Self-Esteem Questionnaire (1965), which had acceptable validity and reliability. In order to analyze the data, inferential statistics of Pearson's correlation coefficient and multivariate regression were used using SPSS-23 software. The results showed that there is a relationship between marital conflicts and self-esteem. Also, the results of statistical analysis indicated that self-esteem can predict marital conflicts.
Keywords: Marital Conflict, Self-Esteem, Value -
پدیده ی هم افزایی از راه تلاش هماهنگ و سازمان یافته حاصل می گردد و تلاش های فردی اعضا منجر به سطحی از عملکرد می شود که بیش از مجموع دروندادهای فردی آن ها است. برنامه درسی هم افزا حاصل تلفیق شیوه های تدریس، نظریه های یادگیری و تکنولوژی است. پژوهش حاضر با هدف، واکاوی منابع مرتبط با رویکرد هم افزایی در جهت تعیین عناصر شش گانه برنامه درسی میلر با الهام از نظریه سیستم ها انجام شد. روش پژوهش، مرور نظام مند و روش تحلیل یافته ها، از نوع تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر تحلیل- استنتاجی بود، که به منظور دستیابی به داده های موردنظر از روش مطالعه و بررسی متون و آثار صاحب نظران رویکرد هم افزایی استفاده شد. پس از گردآوری داده ها، منابع مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و با توضیح به مفاهیم و بررسی شرط های لازم به تحلیل و استنباط سوالات پژوهش پرداخته شد. در بخش یافته های پژوهش مشخص گردید که برنامه درسی مبتنی بر هم افزایی در قسمت اهداف، بر تلفیق شیوه های تدریس، نظریه های یادگیری و فناوری آموزشی، گسترش روحیه مشارکت موثر، و تحول دیجیتالی؛ در قسمت روش های یاددهی-یادگیری، بر یادگیری تیمی و کار تعاملی گروهی، یادگیری چندرسانه ای و یادگیری آنلاین گروهی؛ در بخش محیط بر یادگیرنده محور بودن، تعاملی و مشارکتی بودن، و فناورانه بودن تاکید دارد؛ ویژگی های دانش آموز را یادگیرنده اکتیو، تحول گرا و خلاق، یادگیرنده مادام العمر و توسعه شایستگی های فراگیر می داند؛ همچنین معلم هم افزا، دارای روحیه تلفیق گرایی، توسعه حرفه ای مداوم و شوق افزا می باشد و در حیطه ی ارزشیابی به رویکردهای پروژه ای (عملیاتی)، تکوینی، ترکیب فناوری و پژوهش در ارزیابی عملکرد فراگیر تاکید دارد.
کلید واژگان: رویکرد هم افزایی, عناصر برنامه درسی, میلر, نظریه سیستم ها, تحلیل محتواIntroductionIn this research, the theoretical foundations reflected in the Miller’s (2019) theory of curriculum were used to analyze the synergistic approach in his curriculum elements. In accomplishing this goal, systems theory was employed to explain the nature of the components of his proposed curriculum in the education system. A review of the literature shows that no study has been done yet to explain the synergistic approach in Miller’s (2019) curriculum elements. Considering the theoretical and practical importance of synergy, which has been highlighted in various studies, and that the formulation and implementation of an efficient curriculum is one of the main concerns in any education system, the main goal of the current research was to explain the synergistic approach in Miller’s curriculum elements using the systems theory.
Research questions:
The study questions were as follows: 1. How do the research findings explain the objectives of a synergistic curriculum ? 2. What are the characteristics of students included in a synergistic curriculum ? 3. What are the roles and duties of teachers in a synergistic curriculum ? 4. What are the teaching-learning approaches in a synergistic curriculum ? 5. What are the characteristics of the educational environment in a synergistic curriculum ? 6. What are the evaluation approaches in a synergistic curriculum?
MethodsThe current research was conducted to explain the synergistic approach reflected in Miller’s (2019) curriculum elements using a systematic review method. Purposive sampling was used to collect the data, and comparative content analysis was used to analyze the collected data. In this study, the relevant research on the topic of synergy in curriculum studies was identified and carefully examined. In the next phase of the study, an attempt was made to explicate the nature of a synergistic approach reflected in the six elements of Miller’s curriculum. In so doing, the seven steps suggested by Sandelowski and Barros (2007) were used to analyze the data.
ResultsThe findings showed that the nature of synergistic curriculum planning, that is, participation in the production, implementation, and evaluation of a curriculum, involves the participation of a larger group of educational stakeholders. According to the findings, promoting cooperation among individuals, tapping into each individual’s skills, and using expert opinions lead to a more satisfactory and elaborate outcome, which crystallizes the true meaning of collaboration. Students are considered as a dynamic and active element in a synergistic program in all fields. Hathib (2016) emphasized that students in a synergistic curriculum had “the spirit of teamwork, mutual understanding, free-spirited attitude, mutual respect, and better understanding”. He also asserted that a synergistic curriculum could foster “group discussion, group assignments, and cooperative learning”. In a synergistic curriculum, the role of a teacher is that of a guide and a facilitator who combines teaching with technology and makes the class an attractive place for students. Moreover, such a teacher accompanies students in their quest for learning during the academic year as a driving force and source of enthusiasm. In a synergistic curriculum, special emphasis is placed on creating dialogue-oriented and collaborative environments, in which interactive learning, technological methods, and flipped learning take center stage. The learning environment in a synergistic curriculum is fertile for the expansion of cooperation and mutual respect. Participation and cooperation, as pointed out above, are of great importance. A synergistic curriculum is intended to create an environment that benefits from the use of educational technology to facilitate the process of knowledge acquisition. In such an environment, communication technologies are used to ease dialogue between learners and enhance their learning. Due to the nature of a synergistic curriculum, it is expected that no single specific method be considered for the evaluation of students; rather, teachers are encouraged to avail themselves of various complementary evaluation methods implemented formatively and qualitatively. In addition, the evaluation in a synergistic curriculum follows an integrated approach and takes into account all students’ activities.
Discussion and ConclusionsIn a synergistic curriculum, the emphasis put on the complementary role of the school and how to live peacefully is not limited to the roles of teachers, students, and the environment, yet it also highlights the importance of interacting and cooperating with all other stakeholders involved in the education system. Curriculum planning specialists strive to design programs that are based on systemic and synergistic theory. An indispensable element of such curriculums is paying attention to the integration of technology with teaching through the employment of teachers who are aware of the latest technological developments relevant to teaching and learning. A cooperative atmosphere in the classroom contributes to the dynamics of group work and boosts learners’ social activity, which, in turn, provides the ground for both teachers and learners to realize the spirit of synergy.
Keywords: synergistic approach, curriculum planning, Miller’s curriculum model, systems theory, content analysis -
با قرار گرفتن در عصر آنتروپوسین، جهان با وجود پیچیدگی و تحولات سریع، سرعت بخشی در امر یاددهی- یادگیری، اقدامات عملی و به کارگیری آن را ضروری می داند، به طوری که شیوه های سنتی و پیش سازمان یافته دیگر نمی تواند پاسخگوی نیازهای بشر در امر آموزش باشد. همین امر سبب شد رویکرد نوین پساکیفی که رویکردی غیرخطی، غیر رادیکال و آزاد، با ساختارهای پساساختارگرایانه و پساامانیسمی به منصه ظهور برسد. بنا به اهمیت برنامه ریزی درسی به عنوان رکن اساسی تغییر، تحول و نوآوری در آموزش و پرورش، تحقیق حاضر با هدف بررسی عناصر طراحی و تدوین برنامه درسی با رویکرد پساکیفی به روش اسنادی از طریق پایگاه های اطلاعاتی بین المللی، فارسی و موتور جستجوی علمی صورت پذیرفت که در نهایت 8 مقاله به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. به منظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های « بازبینی دو ارزیاب و بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تایید آن ها»، «تبیین جزییات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «سه سویه نگری مبتنی بر تنوع بخشی مقالات مرتبط، تحلیل موارد منفی و متنافض تفسیر شده در داده ها» استفاده شد. نتایج نشان داد که این رویکرد ظرفیت های لازم برای محقق شدن و رفع نیازهای دنیای کنونی بشر را دارد. پژوهش حاضر اولین تلاش داخلی در ورود به حوزه علوم تربیتی، طراحی و تدوین برنامه درسی است. لذا با توجه به رشد و گسترش این رویکرد در جهان و بهره گیری از فرصت های آن، ورود به این حوزه به پژوهشگران داخلی و استفاده از این رویکرد به مربیان و معلمان حوزه ی تعلیم و تربیت پیشنهاد می شود.کلید واژگان: طراحی, تدوین, برنامه درسی, رویکرد پساکیفی, روش اسنادیBeing in the Anthropocene era, despite the complexity and rapid changes, the world considers it necessary to speed up teaching-learn ing, practical measures, and its application, so that the traditional and pre-organized methods can no longer meet the needs of mankind in terms of education. This caused the new post-qualitative approach, which is a non-linear, non-radical, and free approach, with post-structuralist and post-manic structures to come to the fore. Due to the importance of curriculum plan ing as a fundamental pillar of change, transformation, and innova tion in education, the present research was conducted with the aim of examining the elements of designing and developing curriculum with a post-qualitative approach using a docume ntary method and through internat ional, and Persian databases and scientific search engines. Finally, 8 articles were examined in detail. In order to increase the dependability, confirmability, and credibility of the data, the methods of "reviewing two evaluators and using the opinions of research colleagues and confirming them", "explaining the exact details of the process of data collection and analysis", "three-way perspective based on the diversification of related articles, analysis of negative and conflicting cases interpreted in the data" were used. The results showed that this approach has the necessary capacities to realize and meet the needs of the current human world. The current research is the first domestic effort in entering the field of educational sciences, curriculum designing, and development. There fore, considering the growth and expansion of this approach in the world and taking advantage of its opportunities, entering this field is suggested to the domestic researchers and the use of this approach is suggested to the trainers and teachers in the field of education.Keywords: designing, Developing, curriculum, Post-qualitative Approach, Documentary Method
-
هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه صلاحیت های حرفه ای معلمان درس تفکر و سواد رسانه ای است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و جامعه آماری آن نیز 100نفر از معلمانی است که دارای تجربه تدریس درس تفکر و سواد رسانه ای در شهرستان بیرجند هستند. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 80 نفر بود و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و داده ها با کمک نرم افزار SPSS و با کاربرد روایی سازه، تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه های اصلی و چرخش متعامد با روش واریماکس تحلیل شده اند. در پرسشنامه 16 عامل شناسایی شده اند که دارای ارزش ویژه بالاتر از یک هستند. گویه هایی که دارای میزان اشتراک کمتر از 5/0 بودند، به ترتیب از پرسشنامه حذف و تحلیل اکتشافی دو بار دیگر روی گویه های باقی مانده انجام شد، که درنهایت به هفت مولفه تقلیل یافت که به عنوان عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه نهایی به دست آمدند که ترکیب آن ها هم دارای توجیه نظری و هم منطقی بود. پایایی پرسشنامه نیز، با استفاده ضریب آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه شد؛ که نشان دهنده همسانی قابل قبول پرسشنامه است. نتایج این تحلیل ها نشان داده اند که این پرسشنامه با هفت عامل 1. صلاحیت های رفتاری؛ 2. دانش رسانه ای؛ 3. مهارت های تدریس؛ 4. مهارت های تفکر؛ 5. مهارت رسانه ای؛ 6. سواد رسانه های نوظهور؛ و 7. صلاحیت پداگوژیک از پایایی و روایی مناسب برخودار است
کلید واژگان: صلاحیت حرفه ای, آموزش تفکر, سواد رسانه ای, مهارت رسانه ایRasaneh, Volume:34 Issue: 1, 2023, PP 97 -117The purpose of this study is to construct and validate a questionnaire of professional competencies of teachers of media thinking and literacy. The research method is survey research and its statistical population also includes 100 teachers who have experience in teaching thinking and media literacy in Birjand. In the present study, the sample size based on Morgan table is 80 people and simple random sampling method has been used for sampling. The data collection tool was a questionnaire and the data were analyzed with the help of SPSS software and using construct validity with exploratory factor analysis by principal components method and orthogonal rotation by Varimax method. 16 factors have been identified in the questionnaire that has a specific value higher than one. Items with a subscription rate of less than 0.5 were removed from the questionnaire and exploratory analysis was performed twice more on the remaining items, which were eventually reduced to 7 components, which were obtained as components of the final questionnaire. They had both theoretical and logical justifications. The reliability of the questionnaire was also calculated using Cronbach's alpha coefficient (0.94); which indicates the acceptable consistency of the questionnaire. The results of these analyzes showed that this questionnaire had seven factors 1) Behavioral competencies; 2) Media knowledge; 3) Teaching skills; 4) Thinking skills; 5) Media skills; 6) Emerging media literacy; and 7) Pedagogical competence It has good reliability and validity.
Keywords: professional competence, teaching thinking, Media Literacy, Media Education -
آموزش وپرورش سایه مجموعه ای از فعالیت های آموزشی خارج از مدرسه رسمی است که در سده اخیر، این نوع آموزش با استقبال زیادی در جهان مواجه شده است. این آموزش برای بهبود شانس دانش آموزان برای حرکت موفقیت آمیز در فرایند آموزش طراحی شده است. در مقابل برخی از محققان وجود آموزش در سایه را تهدید برشمرده و حتی آن را نوعی کودک آزاری معرفی کرده اند. پژوهش های متعددی به بررسی آثار و پیامدهای آموزش وپرورش سایه پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر مرور نظام مند آثار و پیامدهای آموزش وپرورش سایه است. روش پژوهش، مرور نظام مند براساس مدل رایت و همکاران (2007) بوده است. جست وجوی نظام مند باتوجه به کلمات کلیدی در پایگاه های اطلاعاتی معتبر، به 940 تحقیق پژوهشی در بازه زمانی 2010 تا 2021 رسید که با در نظر گرفتن معیارهای شمول و عدم شمول، درنهایت 40 مقاله به عنوان نمونه برای تحلیل عمیق هدف پژوهش انتخاب شد. براساس تجزیه وتحلیل تحقیقات، آثار و پیامدهای شناسایی شده در حوزه آموزش وپرورش سایه آثار مثبت (آثار مثبت تحصیلی و روان شناختی برای دانش آموزان و آثار مثبت برای معلمان) و آثار منفی (برای دانش آموزان، جامعه، نظام آموزش رسمی و والدین) بودند و دسته ای از تحقیقات نیز آموزش وپرورش سایه را بی تاثیر نشان داده اند. بیشترین آثار مثبت شناخته شده در این حوزه، مربوط به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده و بیشترین مورد ذکرشده درزمینه آثار منفی، تشدید نابرابری های اجتماعی و آموزشی بوده است.کلید واژگان: مرور نظام مند, آموزش و پرورش سایه, مدل رایت, پیامدThe shadow education is a set of extracurricular educational activities and this type of education has been very popular in the world during the last century. This kind of education has been designed to improve chance of students for successfulness movement in education process. On the contrary, some scholars have considered the shadow education as a threat and introduced it even as a kind of child abuse. Numerous studies have examined the effects and consequences of the shadow education. The purpose of this study is to review systematically the effects and consequences of the shadow education. The research method is a systematic review based on the model of Wright et al. (2007). A systematic search according to the keywords in reputable databases resulted in 940 researches during the period 2010 to 2021. Considering the inclusion and exclusion criteria; finally 40 articles were selected as the sample for in-depth analysis of the research purpose. According to the analysis of the research, the identified effects and consequences in the field of shadow education were positive effects (positive educational and psychological effects for the students and positive effects for the teachers) and negative effects (for the students, society, official education system and parents) and also some research have shown that the shadow education is ineffective. The most well-known positive effects in this field are related to students' educational achievement, and the most mentioned negative effects have been the intensification of social and educational inequalities.Keywords: systematic review, Shadow Education, Wright Model, Consequence
-
پیشینه و اهداف:
در دنیای امروز و در محیط های کسب وکار رقابتی ظرفیت ها، شایستگی ها و قابلیت های نیروی انسانی و شناسایی، پرورش و روزآمدسازی آن ها نقش بسیار تعیین کننده ای در بقا و ادامه حیات سازمان دارد و سازمان ها بدون برنامه نظام مند به هیچ عنوان نم ی توانند از کنار آن ها بگذرند. نیروی انسانی به عنوان منابع استراتژیک و سرمایه های دانشی سازمان ها شناخته می شوند و قطعا هرگونه بی توجهی به توانایی ها و شایستگی های آن ها سازمان ها را خلع امتیاز رقابتی کرده و آن ها را قربانی تغییرات و رقابت های شدید می کند. پیشرفت تکنولوژی و دیجیتالی شدن زندگی انسان در چند سال اخیر باعث ایجاد نیازهای جدیدی در بازار کار و حتی زندگی مردم شده است که در نتیجه بازار مشاغل روز به روز تغییر کرده و انواع و اقسام شغل های مختلف به وجود آمده است. حضور گسترده کسب وکارها در وب و شبکه های اجتماعی و استفاده از سایت و وبلاگ برای معرفی و فروش محصولات باعث شده که نیاز به تولید محتوا و درنتیجه نیاز به متخصص تولید محتوای الکترونیکی هم بیش از هر زمان دیگری احساس شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های حرفه ای متحصصان تولید محتوای الکترونیکی است.
روش هاپژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. داده های موردنیاز برای دستیابی به هدف پژوهش از طریق بررسی اسناد و متون داخلی و خارجی و مصاحبه با خبرگان، اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامه ریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی که تجربه تولید محتوای الکترونیکی را دارند، گردآوری شد. ابتدا در گام اول برای شناسایی شایستگی های متخصص تولید محتوای الکترونیکی، با روش مرور مطالعاتی نقلی مقالات، کتب، نشریات و سایت های معتبر علمی داخلی و خارجی مرتبط با برنامه درسی تولید محتوای الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت انتخاب منابع علمی از سایت های معتبر همچون ScienceDirect SAGE, Elsevier, Scopus, Eric استفاده شد. ملاک شمول در مورد مقالات و منابع این سایت ها این بود که مقالات موردنظر در بازه سال های 2000 تا 2021 باشند و هم چنین در ارتباط با تولید محتوای الکترونیکی و معیارهای شایستگی در برنامه درسی باشند. در گام دوم بعد از شناسایی عناصر و شاخص ها با خبرگان، اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامه ریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی که تجربه تولید محتوای الکترونیکی را دارند، در مورد این شاخص ها و میزان اهمیت و کفایت هر یک مصاحبه ای به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. هدف از مصاحبه ها شناسایی ابعاد و مولفه های پنهان یا شاخص هایی بود که در مبانی نظری و پژوهش های پیشین ممکن بود به آن ها اشاره ای نشده باشد. قلمروی پژوهش کلیه اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامه ریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی و تولید محتوای الکترونیکی بودند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر مبنای اصل کفایت داده ها تعیین شد.
یافته هایافته های پژوهش شایستگی های حرفه ای متخصصان تولید محتوای الکترونیکی را در سه درون مایه شناختی (با دو طبقه دانش تخصصی رشته تولید محتوای الکترونیکی و دانش عمومی)، شایستگی های مهارتی (با چهار طبقه مهارت های آموزشی، مهارت های طراحی، مهارت های تولید و مهارت های نرم) و شایستگی های نگرشی (با سه طبقه اصول نگرشی مربوط به رشته تولید محتوای الکترونیکی، اصول اخلاقی و اصول فرهنگی و اجتماعی) شناسایی کرد.
نتیجه گیرییافته های این پژوهش می تواند در مراحل مختلف طراحی برنامه درسی تولید محتوای الکترونیکی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: محتوای الکترونیکی, شایستگی, برنامه درسی, تولید محتواBackground and ObjectivesIn today's world and in competitive business environments, the capacities, competencies and capabilities of human resources and their identification, development and updating play a very decisive role in the survival and continuation of the life of the organization and organizations can, by no means, pass by them without having a systematic plan. Manpower is recognized as a strategic resource and knowledge capital of organizations, and certainly any disregard for their capabilities and competencies will deprive organizations of competitive advantage and make them victims of change and serious rivalries. Advances in technology and the digitalization of human life in recent years have created new needs in the labor market and even in people's lives as a result of which the job market has changed day by day and different types of jobs have been created. The widespread presence of businesses on the web and social networks and the use of sites and blogs to promote and sell products has created the need to produce content and, therefore, the need for specialists in electronic content production is felt more than ever. In this regard, the aim of the present study is to identify the professional competencies of specialists in electronic content production.
MethodsThe research was conducted with a qualitative approach and qualitative content analysis method. The data required to achieve the research goal were collected by reviewing internal and external documents and interviews with experts, professors and postgraduate and doctoral students in educational technology, information technology, computer and curriculum planning with expertise in the field of e-learning who had experience in producing electronic content. First, in order to identify the competencies of specialist in electronic content production, articles, books, publications, and reputable domestic and foreign scientific sites related to the electronic content production curriculum were reviewed by using the review method of descriptive studies to select scientific sources from reputable sites, such as ScienceDirect, SAGE, Elsevier, Scopus, Eric. The selection criteria for the articles and resources of these sites were that the selected articles had to have been published in the period of 2000 to 2021 and also, they had to be related to the production of electronic content and competency criteria in the curriculum. After identifying the elements and indicators with experts, professors and postgraduate and doctoral students in educational technology, information technology, computer and curriculum planning, with expertise in the field of e-learning who had experience in producing electronic content, an interview with a semi-structured format was conducted regarding these criteria and the amount of their importance and adequacy. se the purpose of these interviews was to identify the hidden dimensions and components or indicators that may not have been mentioned in the previous theoretical foundations and research. The field of research included all professors and postgraduate and doctoral students in educational technology, information technology, computer and curriculum planning who were experienced in the research field of e-learning and e-content production. The research sample was determined purposefully based on the principle of data adequacy.
FindingsThe research findings categorized the professional competencies of the experts in the production of electronic content in three categories of cognitive competencies (with two categories of specialized knowledge in the field of electronic content production and general knowledge), skill competencies (with four categories of training skills, design skills, production skills and soft skills) and attitudinal competencies (with three categories of attitude principles related to the field of electronic content production, ethical principles and cultural and social principles).
ConclusionThe findings of this study can be used in different stages of designing a competency-based electronic content production curriculum.
Keywords: Electronic content, Competency. Curriculum, content production -
پژوهش حاضر باهدف بررسی هوش هیجانی دانش آموزان یک زبانه (فارس) و دوزبانه (فارس- بلوچ) دوره دوم متوسطه شهر چابهار طراحی و اجرا شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر چابهار مشغول به تحصیل در سال 95-1394 است که به صورت نمونه گیری طبقه ای برابر تعداد 240 دانش آموز (120 فارس و 120 بلوچ) موردمطالعه قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شات و مالوف (1998) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری T مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره با کمک نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه و جنسیت تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ اما از بین مولفه های هوش هیجانی در دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه در مولفه تنظیم هیجان تفاوت معناداری به لحاظ آماری مشاهده شد، دانش آموزان دوزبانه از تنظیم هیجانی بالاتری نسبت به دانش-آموزان یک زبانه برخوردار بودند. هم چنین دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر نیز از تنظیم هیجان و ارزیابی هیجانی بالاتری برخوردار بودند.
کلید واژگان: یک زبانگی, دوزبانگی, هوش هیجانی, فارس, بلوچBackground and ObjectivesThe purpose of this study was to survey the emotional intelligence course in secondary school students in chabahar city.
MethodsThis research is descriptive and causal-comparative. The statistical population of this study were consisted of all secondary schools in chabahar in school years 2014-2015. For this purpose, a sample of 240 students were selected by using of the stratified sampling method (120 Persian and 120 Baluch). Data collection was done by Shat and Mallouf's (1998) Emotional Intelligence questionnaire. The collected data by Independent t-test, variance and multivariate stepwise regression were analyze the data using spss software.
FindingsThe findings of this study showed that there isnot significant difference between monolingual and bilingualthe students’ emotional intelligence and their gender, but, There is a significant difference between monolingual and bilingualthe students’ emotional regulation and their gender. And emotional regulation of bilingualthe students’ was higher than monolingual students’ and female students had level of emotional regulation and emotional assesssment.
ConclusionThe results of this research showed that the emotional intelligence of male and female students is significant and the average score of emotional intelligence of female students is higher than that of male students.
Keywords: Monolingual, Bilingual, emotional intelligence, Fars, Baluch -
هدف مقاله حاضر بررسی رفتاراخلاقی معلمان در ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی به شیوه الکترونیکی بود. بدین منظور از روش تحقیق کیفی (پژوهش قوم نگاری مجازی)، و به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده از مشاهدات بر خط و مصاحبه از شیوه مقوله بندی و کدگذاری استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش را «معلمان» تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر از معلمین به عنوان نمونه برای انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند، نتایج نشان داد که بسنده کردن به یک روش ارزشیابی، اعتبار ارزشیابی را کاهش می دهد و منجر به عدم رعایت معیارهای اخلاق ارزشیابی می شود، لذا لازم است متناسب با محتوا و اهداف از روش های چندگانه (تلفیقی) برای ارزشیابی مجازی از آموخته های فراگیران استفاده شود
کلید واژگان: آموزش, اخلاق, ارزشیابی, محیط مجازیThe purpose of this article was to investigate the ethical behavior of teachers in evaluating the learning of third grade students in an electronic way. For this purpose, a qualitative research method (virtual ethnographic research) was used, and in order to analyze the information collected from online observations and interviews, the method of categorization and coding was used. The participants of the research were "teachers" who were selected using the purposeful sampling method of 20 teachers as a sample to conduct a semi-structured interview. The results showed that being satisfied with one evaluation method, the validity of the evaluation reduces and leads to non-compliance with evaluation ethics standards, therefore, it is necessary to use multiple (combined) methods for virtual evaluation of learners' learning in accordance with the content and goals
Keywords: Education, Ethics, Evaluation, Virtual Environment -
مقاله ی حاضر با هدف بررسی تعاملات حاکم بین والدین و معلم در فضای شبکه شاد به عنوان فضای رسمی در آموزش مجازی، پرداخته است. این پژوهش با بهره گیری از شیوه مردم نگاری مجازی 10 گروه درسی شبکه شاد در پایه اول و دوم ابتدایی را از منظر بررسی گونه شناسی تعاملات مجازی بین والدین و معلم در طول مدت تقریبی شش ماه مطالعه کرده است. در خلال کار میدانی با معلمین این ده کلاس در فواصل مختلف مصاحبه های آفلاین و آنلاین به عمل آمده است. پس از جمع آوری داده ها از دو شیوه مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته، در نرم افزار maxQda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که تعاملات مجازی والدین و معلمان در دو گونه تعاملات درسی و غیر درسی بوده که تعاملات غیردرسی نسبت به سالیان گذشته افزایش داشته است. مصاحبه با معلمین این کلاس ها نشان داد که آن ها علارغم مکمل دانستن تعاملات مجازی و حضوری، به برقراری تعاملات حضوری با والدین نسبت به تعاملات مجازی رغبت بیشتری دارند.
کلید واژگان: معلم, والدین, تعاملات مجازی, شبکه شاد, قوم نگاری مجازیFamily and school are two complementary educational spaces and parents have a decisive role in the executive mechanisms of formal education, so it is necessary to have a continuous relationship with the teacher as the key element of school and education. Due to the spread of the Corona virus and the virtualization of education, virtual parent-teacher interaction has become part of the home-school relationship. The present article aims to examine the interactions between parents and teachers in the happy network space as a formal space in virtual education. Using virtual ethnography method, this study has studied 10 happy network subjects in the first and second grades of elementary school from the perspective of examining the typology of virtual interactions between parents and teachers over a period of approximately six months. During the field work, offline and online interviews were conducted with the teachers of these ten classes at different intervals. After collecting data from two methods of observation and semi-structured interviews, they were analyzed in maxQda software. Findings showed that virtual interactions between parents and teachers were in two types of academic and non-academic interactions that extracurricular interactions have increased compared to previous years.
Keywords: Teacher, Parents, virtual interactions, happy network, virtual ethnography -
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با استفاده از کارتون بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پایه ششم طراحی و اجرا شد. این پژوهش ازنظر روش جمع آوری اطلاعات شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهر بیرجند مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97-1396 می باشد. از بین دانش آموزان به صورت تصادفی در دسترس تعداد 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار داده شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه روانی کالیفرنیا شات انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مهارت های زندگی با استفاده از کارتون بر سازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان اثربخش است.کلید واژگان: مهارت های زندگی, کارتون, سازگاری اجتماعیThe present study was designed and implemented with the aim of investigating the effectiveness of teaching life skills through cartoons on the social adjustment of sixth grade students. This research is quasi-experimental in terms of the data collection method of a pre-test and post-test with a control group. The statistical population of this research includes all sixth grade students in the city of Birjand studying in the 2016-2017 academic year. Of the available students, 20 were randomly assigned to the experimental group and 20 to the control group. Data was collected using the California Shot Psychological Questionnaire . Statistical covariance test of analysis was used to analyze the data. The results of the research indicated that teaching life skills using cartoons plays a role in students' personal and social adaptation.Keywords: Life Skills, Cartoons, Social Compatibility
-
آموزش ارزش ها به عنوان یک بخش مهم در برنامه درسی مدارس شناخته شده است. این پژوهش جهت پاسخ یک سوال ادراک معلمان دوره اول ابتدایی از برنامه درسی آموزش ارزش ها چگونه است طراحی گردید. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری کلیه معلمان دوره اول ابتدایی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، معلمان با تجربه و خبره درآموزش ارزش ها انتخاب شدند. در مجموع با 13 نفر شامل 7 معلم زن و 6 معلم مرد مصاحبه گردید. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده های حاصل از مطالعه از روش تحلیل کولایزی استفاده شد. در نهایت براساس نتایج، 9 مقوله محوری اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری، گروه بندی، مواد و منابع، مکان، زمان، تجارب یادگیری و مقوله ارزشیابی استخراج گردید. تحلیل ادراک معلمان در برنامه درسی آموزش ارزش ها نشان داد که آموزش ارزش ها جزء جدایی ناپذیر مدرسه و برنامه های درسی هستند و معلمان جز لاینفک این نوع برنامه درسی می باشند و برای دستیابی به برنامه درسی آموزش ارزش ها باید از همه ظرفیت های مدرسه و جامعه استفاده گردد.
کلید واژگان: معلمان, برنامه درسی, آموزش ارزش هاValues education is recognized as an important part of school curriculum. This research was designed to answer a question about the first grade teachers' perception of the values education curriculum.This research was conducted with a qualitative approach and phenomenological method. The statistical population was all the teachers of the first year of elementary school, who were selected with the purposeful sampling method, teachers with experience and expertise in teaching values. In total, 13 people including 7 female teachers and 6 male teachers were interviewed. The tool used in the interview was semi-structured. Colais analysis method was used to analyze the data obtained from the study. Finally, based on the results, 9 core categories of goals, content, teaching-learning strategies, grouping, materials and resources, place, time, learning experiences and evaluation category were extracted.The analysis of teachers' perception in the values education curriculum showed that values education is an inseparable part of school and curricula and teachers are an integral part of this type of curriculum and to achieve the values education curriculum, all the capacities of the school and society should be used.
Keywords: Teachers, Curriculum, Teaching Values -
هدف پژوهش حاضر، انطباق برنامه درسی تربیت بدنی قصدشده، اجراشده و کسب شده در پایه پنجم ابتدایی بیرجند است. پژوهش کاربردی بوده و به روش توصیفی - پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی بیرجند بودند که تعداد آنان 3690 نفر بود. که براساس جدول مورگان با حجم نمونه 300 نفر تعیین شد و نمونه مورد نظر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از 2 پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی اجراشده و برنامه درسی کسب شده تربیت بدنی پایه پنجم ابتدایی استفاده شد. بررسی و تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی و تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه در نرم افزار اس پی اس اس انجام گرفت. نتایج مشخص کرد که میان برنامه درسی اجرا شده با برنامه درسی قصدشده، و برنامه درسی کسب شده با برنامه درسی قصدشده انطباق لازم وجود ندارد.
کلید واژگان: برنامه درسی اجراشده, برنامه درسی تربیت بدنی, برنامه درسی قصدشده, برنامه درسی کسب شدهThe purpose of the current research is to survy adaptation of the Intended, implemented and Experienced physical education curriculum in the fifth grade of primary school in Birjand. The research is practical and has been carried out in a descriptive-survey method. The statistical population of the research was the fifth-grade students of public schools in Birjand, whose number was 3690 which was determined based on Morgan's table with a sample size of 300 people and the target sample was selected by cluster random method. To collect data, 2 researcher-made questionnaires of the implemented curriculum and the Experienced curriculum of fifth grade physical education were used. Checking and verifying the validity and reliability of the questionnaires was done through content validity, factor analysis and Cronbach's alpha. Data analysis was done using one-sample t-test in SPSS software. The results indicated that there is no necessary compliance between the implemented curriculum and the intended curriculum, and the experienced curriculum with the intended curriculum.
Keywords: Experienced curriculum, Implemented Curriculum, Intended curriculum, Physical Education Curriculum -
پژوهش نامه اخلاق، پیاپی 54 (زمستان 1400)، صص 153 -176
هدف پژوهش حاضر شناسایی اخلاق آموزش در فضای مجازی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی و از نوع قوم نگاری مجازی بود. جامعه پژوهش شامل آموزگاران ابتدایی شهرستان خاش بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول آموزش مجازی دانش آموزان بودند. پژوهشگر با رضایت معلمان در گروه کلاسی مجازی آنان به عضویت درآمد، مدت سه ماه آموزش های درسی و تربیتی را مشاهده کرد. روش نمونه گیری هدفمند در دسترس و گردآوری داده ها به طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل محتوای استقرایی، تحلیل گردید. با توجه به یافته های مطالعه، مولفه های اخلاق آموزش مجازی در سه بعد و هفت عامل طبقه بندی شد که شامل: حفظ حریم خصوصی و کرامت انسانی، حفظ امنیت خاطر و آرامش ذهنی، و رعایت فرهنگ درست کاری و امانت داری می باشند. نتایج می تواند جهت برنامه ریزی و تنظیم استراتژی های کلان حوزه اخلاق آموزش مجازی توسط سیاست گذاران و ذینفعان نظام آموزشی کشور به کار آید.
کلید واژگان: اخلاق آموزش, آموزش مجازی, اخلاق فناوری اطلاعات, قوم نگاری مجازیThe aim of the current research was to identify the ethics of education in virtuall space. This research was applied in terms of purpose and qualitative in terms of method and virtual ethnography. The research community included elementary teachers of Khash city who were engaged in virtuall education of students in the academic year of 1399- 1400 With the consent of the teachers, the researcher became a member of their virtual class group and observed the educational training for three months. Purposive sampling method was available and data collection was through observation and semi-structured interview. The data was analyzed by inductive content analysis. According to the findings of the study, the ethical components of virtual education were classified into three dimensions and seven factors, which include: preserving privacy and human dignity, preserving peace of mind, and respecting the culture of honesty and trustworthiness. The results can be used by the policy makers and beneficiary of the country's education system to plan and adjust the macro strategies of the ethics of virtual education.
Keywords: Education ethics, virtual education, information technology ethics, Virtual ethnography -
توجه به محرک های آموزشی اولین گام در فرایند ادراک و یادگیری است. پژوهش های متعددی در زمینه سبک های یادگیری و ترجیحات یادگیری شده است؛ اما پژوهش اندکی در زمینه توجه یادگیرندگان با استفاده از ابزارهای جدید علوم اعصاب شناختی مانند دستگاه ردیابی چشم شده است. هدف پژوهش پژوهش حاضر بررسی تاثیر عناصر دیداری بر توجه دانشجویان با سبک یادگیری دیداری در کلاس-های مجازی با استفاده از دستگاه ردیابی چشم است. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شبه آزمایشی، تک آزمودنی با طرح A-B-A استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه سبک یادگیری فلدر و سلومون و دستگاه ردیابی چشمی بود. ابتدا مشارکت کننده با سبک دیداری غالب شناسایی شد؛ سپس با رعایت اصول اخلاقی مشارکت کننده در هر مرحله طی 8 جلسه درکلاس مجازی تحت آموزش قرار گرفت و میزان خیرگی مشارکت کننده به نقاط مختلف دیداری و متنی با دستگاه ردیابی چشمی ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل اندازه گیری تکراری و تحلیل نمودار دیداری و نقشه حرارتی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، که با افزوده شدن عناصر دیداری اعم از دوربین مدرس به بخش محتوایی، توجه یادگیرنده به تمام صفحه افزایش می یابد F(2,14)=5.087,p= 0.022. بر اساس یافته پژوهش حاضر ضروری است در تحلیل اصل تصویر از مجموعه اصول یادگیری چندرسانه ای به متحرک بودن تصویر مدرس و تفاوت های فردی یادگیرندگان مانند سبک های یادگیری آنان توجه شود.
کلید واژگان: سبک یادگیری دیدای, توجه, کلاس مجازی, ردیابی چشم, اصل تصویرPaying attention to educational stimuli is the first step in the process of perception and learning. Many researches have been done in the field of learning styles and learning preferences, however, little research has been done in the field of learners' attention using new cognitive neuroscience tools such as eye tracking devices. The purpose of this research is to investigate the effect of visual elements on the attention of students with a visual learning style in virtual classes using an eye tracking device. To achieve the goal, the quasi-experimental method, single subject with A-B-A design was used. The data collection tool in this research was Felder and Solomon's learning style questionnaire and eye tracking device. First, the participant with the dominant visual style was identified., then, in accordance with the ethical principles, the participant was trained at each stage during 8 sessions in the virtual classroom, and the level of attention of the participant to different visual and textual points was evaluated with an eye tracking device. To analyze the data, repeated measurement analysis, visual diagram analysis and heatmap analysis were used. The findings of the research showed that with the addition of visual elements such as the instructor's camera to the content , the learner's attention to the entire page increases F(2,14)=5.087,p= 0.022.
Keywords: Visual Learning Style, attention, Virtual Class, Eye Tracking, Image Principle -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با سبک های تفکر و ارتباطی دانش آموزان متوسطه شهر مهران است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر مهران به تعداد 285 نفر است که به بر اساس فرمول کوکران 164 نفر به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های تفکر Sternberg, R, J.Wagner , R. (2007) ، سبک های ارتباطی Norton (1987) و برنامه درسی پنهان (Hashemi,2012) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه برنامه درسی پنهان (Hashemi,2012) دارای سه مولفه است و در تحقیق حاضر نیز دارای روایی مناسب است. همچنین نتایج نشان داد نقش برنامه درسی پنهان بر سبک های تفکر و سبک های ارتباطی دانش آموزان معنادار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین مولفه های تعامل متقابل افراد، ساختار سازمانی مدرسه، ساختار فیزیکی با سبک های ارتباطی و بین سبک های تفکر و مولفه های تعامل متقابل افراد، ساختار سازمانی مدرسه، ساختار فیزیکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.کلید واژگان: برنامه درسی پنهان, دانش آموزان مقطع متوسطه, سبک های تفکر, سبک های ارتباطی, شهر مهرانCurriculum Planning, Volume:19 Issue: 73, 2022, PP 195 -206The purpose of this study is to investigate the role of hidden curriculum in thinking style and communication styles of high school students in Mehran. Research Method In this descriptive correlational study, the statistical population included all male high school male students in Mehran, which according to Morgan's table, 164 people were selected and studied by stratified random sampling. Sternberg and Wagner (2007) Styles of Thought Questionnaires, Norton Communication Styles (1987) and Hashemi Hidden Curriculum (2012) were used to collect data. Descriptive statistics and confirmatory factor analysis, Pearson correlation and Linear regression was used. The results of factor analysis showed that Hashemi (2012) Hidden Curriculum Questionnaire has three components and in the present study also has appropriate validity. The results also showed that the role of hidden curriculum on students' thinking and communication styles was significant. The results showed that there is a positive and significant relationship between the components of people interaction, school organizational structure, physical structure with communication styles and between thinking styles and components of people interaction, school organizational structure, physical structure.Keywords: hidden curriculum, high school students, Thinking, Communication styles, Mehran city styles
-
در پژوهش حاضر ادراک و تجارب زیسته زندانیان از علل افزایش جرایم موادمخدر در خراسان جنوبی به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شدکه با مصاحبه دقیق 15 نفر، داده های به دست آمده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب زیسته زندانیان موادمخدر به روش کلایزی (2002) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از نرم افزار MAXQDA11 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته زندانیان، در 4 مضمون اصلی «عوامل اجتماعی و فرهنگی»، «عوامل سیاسی و امنیتی»، «عوامل اقتصادی» و «عوامل شخصیتی و فردی» دسته بندی شد که هر کدام از مضامین اصلی، دارای مضامین فرعی مختلفی هستند. به طورکلی تجارب زندانیان جرایم موادمخدر در خراسان جنوبی نشان می دهد که هر روز جرایم موادمخدر با توجه به علت های بیان شده افزایش پیدا می کند و آمار زندانیان رو به افزایش است و می بایست متناسب با هر کدام از علل افزایش، برنامه هایی تدبیر کرد تا این رویه صعودی، کاهشی شود تا جامعه دچار آسیب های احتمالی نشوند.
کلید واژگان: جرم, امنیت, موادمخدر, خراسان جنوبیIn the present study, the perception and lived experiences of prisoners on the causes of the increase in drug crimes in South Khorasan were investigated qualitatively and phenomenologically. According to the nature of the research, the purposeful sampling method of criterion type was used, and with the detailed interview of 15 people, the obtained data reached saturation. The data obtained from the life experiences of drug inmates were analyzed using the method of Colaizy (2002) and MAXQDA11 software was used as a data analysis tool. The findings from the lived experiences of the prisoners were categorized into 4 main themes: "social and cultural factors", "political and security factors", "economic factors" and "personal and individual factors", each of the main themes has different sub-themes. . In general, the experiences of drug-related prisoners in South Khorasan show that drug-related crimes are increasing every day due to the stated reasons, and the number of prisoners is increasing, and plans should be devised according to each of the reasons for the increase, so that this upward trend is reduced. so that the society does not suffer possible damages.
Keywords: Crime, security, drugs, South Khorasan -
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگیهای برنامه درسی آموزش ارزشها است. رویکرد مقاله کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران (2007) است. جامعه پژوهش متشکل از 87 مقاله درباره ویژگیهای برنامه درسی آموزش ارزشهاست که بین سالهای 2000 تا 2020 میلادی در مجلات علمی معتبر ارایه شدهاند. نمونه پژوهش شامل 31 مقاله است که به صورت هدفمند جمعآوری و براساس پایش موضوعی دادهها انتخاب شدند. دادههای مقاله از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه گردآوری شدهاند. براساس تجزیه و تحلیل دادهها، ویژگیهای برنامه درسی آموزش ارزشها در دو بعد چرایی برنامه درسی آموزش ارزشها در قالب ضرورتها و نیازهای فردی و ضرورتها و نیازهای اجتماعی و بعد چگونگی برنامه درسی آموزش ارزشها در قالب مقولاتی مانند اهداف غایی، کلی و جزیی؛ محتوا: اصول، چگونگی سازماندهی، الگوی سازماندهی و مفاهیم؛ راهبردهای یاددهی−یادگیری: مستقیم، نیمهمستقیم و غیرمستقیم؛ مواد و منابع یادگیری: منابع مکتوب و منابع غیرمکتوب؛ نیروی انسانی: نقش معلم و صلاحیتهای معلم؛ گروهبندی: گروه همیاری؛ تجارب یادگیری: تجارب فردی و تجارب گروهی؛ مکان: اصلی و فرعی؛ زمان: رسمی و غیررسمی و ارزشیابی: شفاهی و عملی استخراج گردید.
کلید واژگان: آموزش ارزش ها, برنامه درسی, مرور سیستماتیکThe purpose of this article is to examine the features of values education curriculum. The approach of the qualitative article and its method is systematic review based on the model of Wright et al. (2007). The research community consists of 87 articles on the features of the value education curriculum that have been presented in prestigious scientific journals between 2000 and 2020. The research sample consists of 31 articles that were purposefully collected and selected based on thematic monitoring of data. The data of the article are collected from the qualitative analysis of the studied documents. Based on data analysis, the characteristics of the values education curriculum in two dimensions: why values education curriculum in the form of individual needs and needs and social needs and dimensions and how the values education curriculum in the form of objectives such as goals: final, general And partial; Content: principles, how to organize, organizing pattern and concepts; Teaching-learning strategies: direct, semi-direct and indirect; Learning materials and resources: written and non-written resources; Manpower: The role of the teacher and the teacher's competencies; Grouping: Collaborative group; Learning experiences: individual and group experiences; Location: main and secondary; Time: formal and informal and evaluation: oral and practical.
Keywords: values education, curriculum, systematic review -
احساس حضور مولفه ای تاثیر گذار و تعیین کننده در مشارکت یادگیرنده در آموزش غیرحضوری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان احساس حضور دانش آموزان در آموزش های غیرحضوری نیمسال دوم سال تحصیلی 99-98 اجرا شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1398 که از اسفند ماه آموزش غیرحضوری را تجربه کردند. از این بین ، تعداد 380 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. برای سنجش احساس حضور دانش آموزان از پرسشنامه احساس حضور ایگروب استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان در آموزش غیرحضوری، دارای احساس حضور بالاتر از متوسط می باشند. علاوه بر این، میانگین احساس حضور در هر سه مولفه حضور در مکان، واقعی بودن و مشارکت گروه استفاده کننده از اپلیکیشن شاد بالاتر از میانگین گروه استفاده کننده از شبکه آموزش بوده است و این تفاوت در مولفه مشارکت، به لحاظ آماری معنا دار بود (p<0.05). در پایان پیشنهاد می شود زیر ساخت های لازم برای ارتقا برنامه شاد ایجاد گردد و به مولفه های احساس حضور، در آموزش و طراحی برنامه ها توجه ویژه صورت گیرد.
کلید واژگان: احساس حضور, آموزش غیرحضوری, برنامه شاد, شبکه آموزشThe feeling of presence is an influential and decisive component in the learner's participation in distance learning. The present study was conducted to investigate the level of students' presence in distance learning in the second semester of the 99-98 academic year. The research method is descriptive and causal-comparative. The statistical population is all primary school students in Birjand in the academic year 1399-1398 who have experienced distance learning since March. Among them, 380 students participated in the research by available sampling method. Igrob's presence questionnaire was used to assess students' sense of presence. The results showed that students have a higher than average sense of presence in distance education. In addition, the mean of presence in all three components of presence, location and participation of the group using the happy application was higher than the average of the group using the education network, and this difference in the component of participation was statistically significant ( p <0.05). In the end, it is suggested the necessary infrastructure to create a happy program be created and special attention be paid to the components of the feeling of presence in training and program design.
Keywords: Feeling of presence, Distance Learning, shad program, education chanell -
شبکه های اجتماعی به عنوان موثرترین فضای ارتباط جمعی در دنیای امروز محسوب می شوند که با وجود همه گیری بیماری کووید -19 و کاهش ارتباطات واقعی و تعطیلی مدارس نقش آنها پر رنگ تر شده و با وجود عمر محدود خود از ضریب نفوذ نسبتا بالایی در میان جوانان و کودکان برخوردار هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) شهر ایلام انجام شد. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام هستند که در بستر شبکه شاد تحصیل می کنند و از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظرات 32 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش (باتوجه به محدود بودن نمونه دردسترس و حصول نتایج مورد انتظار) انتخاب شدند. این تحقیق به شناسایی و تبیین تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) منتج شد.یافته های تحقیق نشان داد، ایجاد تعامل بین معلم و دانش آموزان در شبکه شاد به سه طریق، تعامل به روش واعظ و مستمع، تعامل به روش مشارکتی و تعامل به روش دوستانه انجام می شود، همچنین مهارت های ضروری ارتباطی و تعاملی در شبکه شاد شامل: مهارت های اصلی تعامل درسی (تدریس و یادگیری) و همچنین مهارت های ارتباطی و دوستانه است، از نظر اطلاع رسان ها بسترهایی که معلم برای ایجاد تعامل با دانش آموزان باید فراهم کند شامل فن آوری، بسترهای تشویقی و باز گذاشتن جو و دادن اختیار به دانش آموزان برای تعامل است.
کلید واژگان: تعامل, مردم نگاری, شبکه های اجتماعی, شبکه شاد, دانش آموزانSocial networks are considered as the most effective mass communication space in the world today, which despite the epidemic of Quayd-19 disease and the reduction of real communication and the closure of schools, their role has become more colorful and despite its limited life has a relatively high penetration rate among youth and children. One of these platforms is Shad Network. The structure of the Shad educational network is the same as the structure of a real school, and students enter the virtual classroom and follow the process of teaching and learning that is, in this space, teacher and students interact with each other, but the type of interaction with real space is different. The teaching and learning process can be considered as the result of the interaction of components such as teacher, student and content (and materials). If we accept that interaction plays a fundamental and important role in the teaching and learning process, e-learning, using emerging technologies, provides extensive interactions for accessing extensive information as well as communication. Information and communication technologies make modern education more accessible learning. Information and communication technologies make modern education more accessible learning. Social networks have changed the way people communicate, the way they interact, and the ability to create and share information with the rest of the world, and have become a daily occurrence. Social networks maintain, develop, and build interpersonal relationships based on the creation of personal profile in which accessible information is disseminated and shared by everyone on the social network. Social networks have gradually emerged as a new way of communicating between teachers and students, mainly in education, and have become an important means of communication. One of the undiscovered aspects of open learning is the ongoing interaction within the student body using social media. The use of social networks provides an opportunity for teachers and students to be in constant contact in interacting with regular classrooms and creating new teaching and learning spaces. However, this new reality has sparked debate over whether teachers and students should interact in this way, and has led some officials to restrict or even ban such communication. Proponents of teacher-student interaction through social media argue for the freedom of expression of teachers and students, the inevitability of the phenomenon, and the educational potential of social media. As the number of teachers with social media profiles increases, the possibility of teacher-student interaction increases; therefore, if teachers want to take advantage of social media learning opportunities, every teacher and student must interact with them. Therefore, the present study was conducted to identify and analyze teacher-student interactions in the social network of (Shad) students in Ilam. The research method was ethnographic and descriptive. The literal meaning of ethnography is a description of people and cultures. Culture is a central concept in ethnographic research. Scientific ethnographic research, based on the existing methodologies in the humanities, can be done in a wider range, in which there is a quantitative idea on one side and a qualitative idea on the other. The initial framework for identifying teacher-student interactions was designed. The study population was the elementary students of Ilam city in Shad network, which among them 32 students were observed through purposeful sampling method based on the saturation rule of participatory type and semi-structured in-depth interviews. This research led to the identification and explanation of teacher-student interactions in the student social network (Shad). Analysis of how to create interaction between teacher and students in Shad Network showed that most of the interviewees stated that interaction in Shad Network is in the form of lectures. In this method, the researcher has categorized the code of participatory interaction method. This method is more useful than the previous method in socializing students, but it is not complete. Some of the interviewees also stated that in the third method, the interaction in the online classroom is friendly. In this way, in addition to interactive engagement, students are even allowed to joke and talk with each other, allowing students to engage in extracurricular interactions. In this way, the class is held in a friendly way. According to researchers, this method is the best interactive method, but in analyzing the necessary skills to create interaction between teacher and students in a Shad network; Some of the interviewees stated that the essential interactive and communication skills in online classes only include listening correctly, paying full and accurate attention to the teacher, typing, asking the right questions, and getting the purpose right. Codifies the core skills of lesson interaction (teaching and learning). But some have also believed that in addition to the above skills; Must have the skills to be able to communicate friendly with the teacher and classmates, self-confidence, speaking skills and the ability to communicate sincerely with classmates and the teacher and other skills that the student has in the classroom and school. Generally; Findings showed that according to the observations and expression of media, creating interaction between teacher and students in the Shad network is done in three ways: interaction by preacher and listener, interaction by participatory method and interaction by friendly method. Also essential communication and interaction skills in a Shad network; The main skills are interaction (teaching and learning) and communication and friendship skills; But in terms of media, the platforms that teachers use to create interaction for technology students are incentives and open spaces and give students the opportunity to interact. In the end, it is suggested: 1- Teachers and students should be encouraged through participatory and friendly interactions to expand and strengthen the interactive spirit in the context of online networks with the dual function of teaching and learning and strengthening interaction. 2- Providing the necessary bases for students to interact and take advantage of the prevalence of coronary heart disease to change the traditional teaching method and enter the new and participatory teaching. 3- Establishing training workshops for teachers to get acquainted with the teaching method in virtual networks and empower them in the methods of interaction in social networks is recommended.
Keywords: interaction, Ethnography, Social networks, Shad network
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.