محمد ترابی
-
نشریه زبان پژوهی، پیاپی 52 (پاییز 1403)، صص 283 -306معادل های دروغین واژه هایی هستند که باوجود دارابودن تلفظ کمابیش یا کاملا یکسان در زبان مقصد و مبدا، از جنبه کاربرد و معنا متفاوت بوده و چالش جدی در برقراری ارتباط موثر بین زبان ها ایجاد می نمایند. معادل های دروغین به دو گروه کامل و ناقص دسته بندی می شوند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع معادل های دروغین در دو گونه ترکی زنجانی و ترکی استانبولی و نیز تبیین تفاوت فراوانی آن ها از جنبه مقوله های دستوری بود. پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) است. بخش کیفی به شناسایی معادل های دروغین و گونه های مختلف آن از جنبه مقوله های دستوری، در این دو گویش می پردازد. بخش کمی شامل سنجش فراوانی و نیز معناداری تفاوت فراوانی آن ها، از جنبه مقوله های دستوری است. برمبنای آمار توصیفی، معادل های دروغین در دو گویش از جنبه تعداد مقوله های دستوری، به ترتیب مشتمل اند بر اسم، صدوهفت مورد (5/53 درصد)؛ فعل، شصت ودو مورد؛ (31 درصد)، صفت، بیست وشش مورد (13 درصد) و قید پنج مورد؛ (5/2 درصد). به کارگیری آمار استنباطی، نشان داد که تفاوت معنا داری بین مقوله های دستوری از جنبه معادل های دروغین در دو گویش ترکی استانبولی و ترکی زنجانی وجود دارد. نیمی بیشتر از معادل های دروغین (5/53 درصد) مربوط به مقوله اسم است؛ و پس ازآن، به ترتیب فعل، صفت و قید را دربر می گیرد. این به آن سبب است که در زبان ترکی، به طورکلی مقوله اسم بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی این مسئله، بازنمایاننده پراکندگی این مقوله ها در زبان ترکی است.کلید واژگان: ترکی استانبولی, ترکی زنجانی, معادل های دروغین, معادل دروغین کامل, معادل دروغین ناقصLanguage research, Volume:16 Issue: 52, 2024, PP 283 -306The topic of false friends is as old as languages themselves. The term false friends (or faux amis, in French) first appeared in the 20th century, coined by French linguists Koessler and Derocquigny in their seminal work on the topic (1928). From a synchronic perspective, false friends refer to two words that are similar or equivalent (graphically and/or phonetically) in two or more languages but have different meanings. False friends can be divided into two groups: total false friends are similar or equivalent on a graphic or phonetic level in two or more languages but differ completely in their meanings, while partial false friends share some meanings, but not others, depending on the context.False friends have long been considered problematic in L2 learning. They often cause problems in translation and communication and have led to diplomatic incidents. A diachronic study of different false friends across languages suggests that many of these words are etymologically related and share a common origin. In fact, many false friends ste from the same origin; i.e., they are cognates. The meaning differences false friends may have rised as a result of diverging evolutionary paths. The changes occurring in the words due to historical, geographical, and political conditions between the Turkish dialects have led to a lack of communication among Turkish societies and Turkish tribes have become unable to understand each other.The Zanjani and Turkey dialects of Turkish, despite having common features, differ in some respects. One such difference lies in the false friends, which can display varying semantic, pragmatic, and sociolinguistic properties in translation and communication between the dialects. This study focuses on the false friends present in Zanjani and Istanbul Turkish, estimating the significant differences in their frequency across lexical categories (nouns, verbs, adjectives, and adverbs).The main questions of this study are as follow:What are the types of false friends in Istanbuli Turkish and Zanjani Turkish?Is there a significant difference between the lexical categories in terms of false friends in Istanbuli Turkish and Zanjani Turkish?How can the similarities and differences of the number of false friends across lexical categories be explained?Keywords: False Friends, Istanbul Turkish, Partial False Friends, Total False Friends, Zanjani Turkish
-
جایگاه اوکراین به واسطه ویژگی های ژئوپلیتیکی، ژئو استراتژیک و ژئواکونومیک باعث شده است تا به صحنه درگیری دو رقیب دیرینه در عرصه نظام بین الملل یعنی روسیه و آمریکا گردد. از یک سو آمریکا تلاش می کند می کند تا بر اساس معیارهای اندیشه لیبرال دموکراسی ارزش های غربی را در اوکراین ترویج نموده و این کشور را در اتحادیه اروپا و ناتو عضو نماید از سوی دیگر روسیه نیز در صدد است تا از طریق اقداماتی با توجه به گرایشات و زمینه های موجود در بین فرهنگ و هویت ساکنان اوکراینی از گرویدن اوکراین به سمت اتحادیه اروپا و غرب جلوگیری نماید. لذا در این پژوهش در صدد پاسخگویی به این سوال هستیم که چگونه اقدام روسیه در حمله نظامی به اوکراین ، بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی قابل تبیین می باشد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه اقدامات غرب مانند گسترش ناتو به خارج نزدیک روسیه، پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا و حمایت غرب از جنبش های مردم سالاری در اطراف آن را در راستای محدودسازی خود، ویک تهدید استراتژیک تلقی نموده است. لذا این اقدام روسیه را می توان بر اساس 4 مولفه واقع گرایی تدافعی از جمله: قدرت کلی، مجاورت جغرافیایی، قدرت آفندی و نیات تجاوزکارانه ، جهت جلو گیری از محدود شدن روسیه و دفع اقدامات احتمالی علیه خود تبیین نمود.
کلید واژگان: روسیه, سیاست خارجی, اوکراین, رئالیسم تدافعی, ژئوپولیتیکDue to its geopolitical, geostrategic and geoeconomic features, the position of Ukraine has made it the scene of conflict between two long-standing rivals in the international system, namely Russia and the United States. On the one hand, the United States is trying to promote Western values in Ukraine based on the criteria of liberal democracy and make this country a member of the European Union and NATO, on the other hand, Russia is also trying to, through measures according to the existing trends and contexts. Among the culture and identity of Ukrainian residents, prevent Ukraine from turning towards the European Union and the West. Therefore, in this research, we are trying to answer the question, how can Russia's military attack on Ukraine be explained based on the theory of defensive realism? The findings of the research show that Russia considers the actions of the West, such as the expansion of NATO to Russia's foreign countries, the joining of Ukraine to the European Union, and the West's support for the democratic movements around it, in order to limit itself, and as a strategic threat. is Therefore, this action of Russia can be explained based on 4 components of defensive realism, which include: overall power, geographical proximity, offensive power and aggressive intentions, in order to prevent Russia from being limited and repel possible actions against itself.
Keywords: Russia, Foreign Policy, Ukraine, Defensive Realism, Geopolitics -
پیامدهای ترور شهید سلیمانی و تاثیر آن بر منطقه غرب آسیا از منظرهای مختلفی میتواند بررسی شود که در این مقاله سعی شده است به مهمترین آنان پرداخته شود. سوال اصلی مطرح شده در این تحقیق عبارت است از مهمترین پیامدهای ترور شهید سلیمانی در منطقه غرب آسیا کدام است. نقش فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در توسعه محور مقاومت و ساختارسازی از خصوصیات برجسته ایشان است که در این مقاله به خوبی به آن پرداخته شده است، نقشه راه و سیاست گذاری آینده جبهه مقاومت با تدابیر اندیشمندانه ایشان کاملا روشن در حال اجرایی شدن است و نبود ایشان باعث ضعف محور مقاومت نمی شود و آن محور را در هدف به زانو آوردن دشمن مشترک یعنی آمریکا هماهنگ تر از سابق نموده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از روش کتابخانه ای و اسناد و مدارک برای گرد آوری پیامدهای ترور شهید سلیمانی است. با ترور شهید سلیمانی آمریکا برای بار دیگر دچار اشتباه فاحش راهبردی در سالهای اخیر شد چراکه این ترور ناجوانمردانه ساختار ابداعی شهید را انسجام بخشید و اولویت مبارزه را در امریکا هدف گذاری کرد و مقدمات حملات مکرر و پیوسته به مواضع و منافع آمریکا را در سطح منطقه فراهم کرد. ترور شهید سلیمانی از اشتباهات محاسباتی رییس جمهوری سابق آمریکا به شمار می آید.
کلید واژگان: ترور شهید سلیمانی, منطقه غرب آسیا, تحولات جبهه مقاومتThe consequences of the assassination of Martyr Soleimani and its impact on the West Asian region can be examined from different perspectives, and the most important of them have been tried to be discussed in this article. The main question raised in this research is what are the most important consequences of the assassination of Martyr Soleimani in West Asia. The role of the IRGC Quds Force Commander in the development of the axis of resistance and structuring is one of his outstanding characteristics, which is well discussed in this article, the roadmap and future policy of the resistance front with his thoughtful measures It is quite clear that it is being implemented and their absence does not weaken the axis of resistance, and it has made that axis more coordinated than before in the goal of bringing the common enemy, the United States, to its knees. The method of collecting information is to use the library method and documents to collect the consequences of the assassination of Martyr Soleimani. With the assassination of Martyr Soleimani, the United States once again made a serious strategic mistake in recent years, because this cowardly assassination consolidated the innovative structure of the martyr and targeted the priority of the struggle in the United States, and laid the foundations for repeated and continuous attacks on the positions and interests of the United States at the regional level. provided The assassination of Shahid Soleimani is one of the miscalculations of the former American president.
Keywords: Assassination Of Martyr Soleimani, West Asia Region, Developments In The Resistance Front -
نشریه مطالعات سیاسی - اجتماعی تاریخ و فرهنگ ایران، سال سوم شماره 2 (پیاپی 10، تابستان 1403)، صص 107 -119
پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اقتصاد و اجتماع در الهیات سیاسی مدرن انجام شده است. نظریات جامعه شناسی کلاسیک، هر یک از منظری متفاوت، به نوعی فلسفه تاریخ سکولاری را تبیین می کنند که با دوره مدرن پیوند ذاتی دارد و هدف آن، پیشرفت و ترقی دنیوی است. بنابراین، هسته اصلی این فلسفه تاریخ سکولار ایده ترقی دنیوی است. بنابر منطق مدرنیته، همان طور که نظریات کلاسیک جامعه شناسی بیان می کنند، سکولاریسم مدرن، به معنای از میان بردن نقش الهیات در تبیین امور اجتماعی، یگانه راه رسیدن به ترقی و پیشرفت به معنای مدرن آن است؛ از سوی دیگر، تقید به تبیین های الهیاتی از جامعه مهم ترین مانع پیشرفت و ترقی است. به عبارت دیگر، نگاه مدرن در غرب اساسا با حذف و کنارگذاشتن نگاه الهیاتی به جامعه و حضور مظاهر آن در حیات اجتماعی شکل گرفته است. این پژوهش از نوع نظری است و به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده است. و سوال اصلی آن این است که در الهیات سیاسی مدرن، اقتصاد و اجتماع چه جایگاهی دارد؟ مدرنیته یک پایه اقتصادی دارد که به افزایش منابع مالی، روحیه عقلانی و انضباط کاری مربوط است و به نظام سرمایه داری رسیده، در حوزه سیاسی بحث تعیین سرنوشت انسان به دست خودش که در غرب از روند دولت - ملت ها شروع شد به جامعه مدنی و بعد به نظام دموکراتیک رسید.
کلید واژگان: اقتصاد, اجتماع, الهیات سیاسی, مدرنیتهJournal of Social-Political Studies of Iran's Culture and History, Volume:3 Issue: 2, 2024, PP 107 -119This study aims to explain the position of economy and society in modern political theology. Classical sociological theories, each from a different perspective, elucidate a kind of secular philosophy of history that is intrinsically linked to the modern era, with the goal of worldly progress and development. Therefore, the core of this secular philosophy of history is the idea of worldly progress. According to the logic of modernity, as classical sociological theories suggest, modern secularism, meaning the elimination of the role of theology in explaining social matters, is the only path to achieving progressand development in its modern sense. On the other hand, adherence to theological explanations of society is the most significant obstacle to progress and development. In other words, the modern perspective in the West has fundamentally formed by eliminating and sidelining the theological view of society and its manifestations in social life. This research is theoretical in nature and has been conducted using a descriptive-analytical method. The main question it seeks to answer is: What is the position of economy and society in modern political theology? Modernity has an economic foundation related to the increase of financial resources, rational spirit, and work discipline, leading to a capitalist system. In the political domain, the discussion centers on human self-determination, which in the West started from the process of nation-states, moved to civil society, and later to the democratic system.
Keywords: Economy, Society, Political Theology, Modernity -
بررسی خلقیات ایران یک موضوع دامنه دارپژوهشی بوده است که ازیک حیث در ذیل مطالعات فرهنگی قرار می گیرد که بروجود رابطه بین فرهنگ سیاسی وتوسعه تاکید دارند.با این حال به نظر می رسد این رویکرد پژوهشی در عمل فایده چندانی ندارد ونمی تواند تغییری در این خلقیات ایجاد کند این واقعیت که با وجود پژوهش هاو نوشته های زیاد دراین سنت پژوهشی تغییر فرهنگی خاصی ایجاد نمی شود این مساله را طرح می کند که آیا این آثاراساسا به درستی مساله را تشخیص داده اند؟ در این مقاله سوال اصلی این هست که این رویکرد به خلقیات ایران دارای چه ویژگی ها ونقاط ضعفی است در پاسخ به سوال اصلی این فرضیه مورد بررسی قرار گرفت که همه این مطالعات مبتنی برکلی گویی بوده وبه بعد اخلاقی موضوع بی توجه هستند وعموما پیامد های خلقیات را از حیث تاثیر آن برمقوله توسعه مورد توجه قرار داده اند ودراین مسیرهم به تکرار وواگویی گزاره های ثابت وعام می پردازند که نه قابل اثبات هستند ونه در صورت درستی آنها اختصاص به ایران دارند وآن خصایلی که به ایرانیان نسبت داده می شود مولود شرایط زمانی ومکانی خاصی است که د رهرجا آن شرایط حاکم شوند همان پیامدها را خواهند داشت.چارچوب نظری مقاله نظریه نهاد گرایی است وبا روش توصیفی تحلیلی موضوع بررسی شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که تاکید بر بعد اخلاقی موضوع وعوامل تاریخی سازنده آنها می تواند تاثیرعینی تری بر شرایط اجتماعی داشته باشدکه در رویکردفرهنگ گرا چندان التفاتی به آن نشده است.
کلید واژگان: توسعه, خلقیات, فرهنگ سیاسی, اخلاق, فرهنگThe study of Iranian temperament has been a wide-ranging subject that is in a sense under cultural studies that emphasize the relationship between political culture and development. In this article, the main question is what are the characteristics and weaknesses of this approach to Iranian temperament? The main question was the hypothesis that all these studies are based on Berkeley and are ethically ignored and generally consider the consequences of moods in terms of their impact on the category of development. They are neither provable nor, if they are true, specific to Iran, and the attributes attributed to Iranians are the product of relations that will have the same consequences wherever they prevail, and are a general phenomenon in any society within which relations exist. Are caught.specific to Iran, and the attributes attributed to Iranians are the product of relations that will have the same consequences wherever they prevail, and are a general phenomenon in any society within which relations exist. Are caught.
Keywords: Political Culture, Development, Temperaments, Culture, Ethics -
مهاجرین از عوامل اصلی خیز اقتصادی کشورها می باشند که با برگشت حواله های پولی یا رمیتنس ها می توانند کشور مادری خود را منتفع سازند. رمیتنس ها ، انتقال پول ، کالا و ویژگی های مختلف توسط مهاجران به کشورهای مبداء یا مادری خود می باشند. گرچه مفهوم رمیتنس، فقط جنبه پولی را در برمی گیرد ، ولی رمیتنس ها جریان های پولی و غیرپولی مانند رمیتنس های اجتماعی را نیز در بر می گیرند. این پژوهش با واکاوی تبارشناسی مفهوم رمیتنس مهاجرین افغانستان، علاوه بر تدقیق بر روی مفهوم رمیتنس، تلاش دارد به این سئوال پاسخ دهد که جریان رمیتنس اقتصادی و اجتماعی مهاجرین افغان چه پیامدهایی برای جامعه ایران در حوزه اجتماعی و اقتصادی دارد؟؛ مقاله حاضر با این فرض مرتبط بودن مهاجرین و جریان رمیتنس افغانستانی ها در ایران، به این نتیجه رسیده است که جریان رمیتنس مهاجرین نه تنها بخش مالی را در بر می گیرد بلکه دارای تاثیرات اجتماعی و فرهنگی متعددی در جامعه مقصد (ایران) نیز هست که برای آن می تواند هم فرصت باشد و هم تهدید. تغییر بافت جمعیتی و ایجاد شکاف های قومی - مذهبی و تغییر فرهنگ کار و اشتغال و گسترش اقتصاد غیررسمی و مشاغل کاذب از تاثیرات منفی حضور مهاجرین است و رونق بخشی به صنایع ساختمان و معدن و تنوع بخشی به نیروی کار انسانی ارزان و پرتلاش از تاثیرات مثبت مهاجرین افغانستانی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ، تحلیلی - توصیفی و بر پایه اطلاعات میدانی ، منابع کتابخانه ای صورت می گیرد.
کلید واژگان: رمیتنس, مهاجرین افغان, رمیتنس اجتماعی, تاثیرات اجتماعی, مهاجرتIntroductionIn the era of global economy, monetary flows are one of the main reasons for the economic growth of countries. In this regard, immigrants are one of the main factors in the economic growth of countries that can benefit their mother country by returning remittances or remittances. Remittances are transfers of money, goods and various features by immigrants to their countries of origin or motherland. Although the concept of remittance includes only the monetary aspect, remittances also include monetary and non-monetary flows such as social remittances. In any case, this flow has economic and social effects and consequences in the destination society of Afghan immigrants, such as Iran. For this purpose, the current research, by analyzing the genealogy of the remittance concept of Afghan immigrants, in addition to clarifying the concept of remittance, tries to answer the question that what are the social and economic consequences of the flow of economic and social remittances of the Afghan diaspora for Iranian society in the social and economic field? In response to the research question and as a research hypothesis, it should be said that the remittance flow of the Afghan diaspora in Iran has social and economic consequences; which will be examined further.
Research backgroundAn article titled "Afghan Remittances: Review of Transfer Cost, Identification of Amount and Transfer Channels" by Mohibullah Faqir Zahi, which was conducted by the National Bank of Afghanistan in 2018, examines the official channels of remittance transfer to Afghanistan. In this report, the official channels of remittance transfer to Afghanistan and its entry points are considered. This report has focused its attention on the main financial and official legal institutions of remittances to Afghanistan. A report titled Financial Leverages of Immigrants to Mobilize Private Sector Capital in December 2023 has been published by the World Bank Group in the Development and Migration Department. In this report, the main trends in remittance flows, the outlook of remittances until 2025 and the consequences of remittances for countries of origin and destination are considered. Considering the phenomenon of Afghan migration from 2021 onwards, this report considers the flow of incoming remittances to Afghanistan to be more than ever and one of the influencing factors on Afghanistan's gross national product.Daniel Garrot Sanchez (2017) in an article titled "International Movement of Migrants, Experience and Evidence for Afghanistan at the Macro Level", examined the quality of economic migration of Afghan refugees and found a significant relationship between migration and the remittance flow of Afghan refugees. In this research, the historical patterns of migration in Afghanistan, the analysis and the latest trend of Afghan migration, due to economic and financial reasons, defines economic migration; Migration that is tied to the flow of remittances and the return of money from the destination country to Afghanistan and the families of the migrants.John Ocho (2008) in an article entitled "Remittance Flows and African Diaspora" has acknowledged that remittances are the transfer of money, goods and various characteristics by immigrants to their countries of origin or motherland. According to the author, the flows ofmoney transfers from immigrants to their countries of origin include economic and social flows and have effects beyond the financial flow.The general opinion of the published works in this field shows that no scientific and research work has been compiled on the process and flow of remittances of Afghans and its social and economic effects on Iranian society. This can guarantee the originality and innovation of the present article and provide a basis for the expansion of this literature as well as conducting more research in this field of economic and social studies.
Research methodologyThe research method in this research is analytical-descriptive and its data is collected based on library and documentary methods.
ConclusionThe present article tried to answer the question regarding one of the important dimensions of Afghan immigration in Iran: what are the social and economic consequences of the flow of economic and social remittances of the Afghan diaspora for the Iranian society in the social and economic field? As discussed, remittances constitute an important part of Afghanistan's financial ecosystem (4% of the GDP). Considering the number of Afghan immigrants in Iran, a major volume of this remittance flow is sent from the Iranian community to Afghanistan. Although the amount of remittances sent from Iran to Afghanistan cannot be a significant amount due to the economic crisis and the fall in the value of the Rial, but the monitoring of the transfer of these funds and the monitoring of the people with accounts can create a database regarding the nobles of Afghan refugees. provided for regular information monitoring. In this regard, a mechanism such as FATF (Financial Action Task Force) and CFT (Combating the Financing of Terrorism) to monitor financial information, i.e. remittances of Afghan immigrants, international payments of immigrants, and denying the financing of regional terrorism in the country. it is needed. At the same time, we should not forget that remittances play a very important role in building peace and the peace-making process between the countries of origin and destination; It should be mentioned that remittances are transferred and monitored in countries with formal financial and banking structures, while the lack of banking infrastructure for any reason causes the transfer of the official money transfer network from unofficial and personal sources. which is a pest on the monetary structure of the country of origin. As mentioned, although the concept of remittance may at first glance only include economic and monetary aspects, the analysis of the data of this economic flow has shown that it also includes non-monetary flows such as social remittances. and from this point of view, the flow of remittances can create an opportunity-threatening face for national interests.As a conclusion and answer to the question of the article, it should be said that the Afghan diaspora in Iran has both negative (threat) and positive (opportunity) effects, which can appear according to the behavior of the Iranian policy maker. For the social and cultural purpose, the Afghan diaspora can change the demographic and cultural context and impose an ethnic and religious divide (Shia and Sunni divide/Iranian and Afghan divide) on the deeply divided Iranian society; Also, in this context, the Afghan diaspora is able to do anything due to the stability of its economic remittances and the increase of its financial income, and accept jobs that are not related to the demands of job seekers, and in addition to the expansion of fake jobs and the informal economy in The outskirts of the metropolises. On the other hand, the same immigrant force, with its presence in the construction industry and mining industries, can cause the prosperity of these economically productive sectors. In this way, the Afghan diaspora can be both an opportunity and a threat. However, considering the current situation and the context of the unstable Iranian economy during the last decade, the possibility of negative variables of the presence of Afghan immigrants in the Iranian society is more. Therefore, monitoring and tracking the flow of remittances of the Afghan diaspora in the Islamic Republic should be pursued as an economic-security agenda by the custodian institutions.
Keywords: Remittance, Afghan Immigrants, Social Remittance, Social Effects, Immigration -
نشریه سیاست متعالیه، پیاپی 41 (تابستان 1402)، صص 191 -212هدف پژوهش حاضر ارائه مبانی نظری و الگوی تحلیلی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران برای حضور حداکثری در جهان اسلام است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که مبانی نظری دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای سه اصل عزت، اخوت و وحدت در جهان اسلام می باشد و الگوی تحلیلی دیپلماسی عمومی ایران براساس چارچوب قدرت نرم، در بخش فرهنگ در سه مقوله زبان فارسی، عید نوروز و دیپلماسی هنر؛ در بخش ارزش ها در قالب حمایت از مظلومان و مسلمانان جهان، حمایت از نهضت های آزادی بخش، وحدت در جهان اسلام، مردم سالاری دینی، مقابله با تروریسم، مقابله با نظام سلطه، میانجی گری میان کشورهای متخاصم و اقدامات بشردوستانه، و در بخش سیاست ها در قالب دیپلماسی فرهنگ، دیپلماسی رسانه، دیپلماسی گردشگری، دیپلماسی عمومی نظامی، دیپلماسی شهروندی و دیپلماسی ورزش ارائه می شود.کلید واژگان: دیپلماسی عمومی, جمهوری اسلامی ایران, جهان اسلام, قدرت نرمThis research aims to present the theoretical foundations and an analytical model of public diplomacy of the Islamic Republic of Iran for maximum presence in the Islamic world. The research method is descriptive-analytical, and the results show that the theoretical foundations of public diplomacy of the Islamic Republic of Iran are based on three principles: dignity, fraternity, and unity in the Islamic world. The analytical model of Iran's public diplomacy is based on the soft power framework, focusing on cultural aspects in three areas: the Persian language, the celebration of Nowruz, and artistic diplomacy. The values section includes supporting the oppressed and Muslims worldwide, supporting freedom-seeking movements, unity in the Islamic world, religious democracy, counterterrorism, opposition to the authoritarian regime, mediation between warring countries, and humanitarian actions. The policy section encompasses cultural diplomacy, media diplomacy, tourism diplomacy, public military diplomacy, citizen diplomacy, and sports diplomacy.Keywords: Public Diplomacy, Islamic Republic of Iran, Islamic world, soft power
-
حقوق بشر منعکس کننده آرمان جهانی عدالت و جامعه ای است که در آن، هر انسانی بتواند از زندگی شرافتمندانه، همراه با مساوات و کرامت بشری برخوردار گردد و در حکومت اسلامی- شیعی دارای منشای آسمانی است که در عین حال با حقوق طبیعی و وجدان بشریت عجین می باشد. . پیمان نامه حقوق کودک یک کنوانسیون بین المللی است که حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را بیان می کند. هدف از تدوین این مقاله تبیین حقوقی و ضرورت رسیدگی به نحوه حمایت از کودکان به عنوان اقشار آسیب پذیرجامعه و تطبیق آن با حقوق بین الملل و شرح چرایی و چگونگی حمایت از این گروه در بیانات امام علی (ع) می باشد. منابع این پژوهش کتابخانه ای و اسنادی است و به منابع دیجیتال و سایت های معتبر نیز مراجعه شد. برداشت های مدرن از تربیت کودک و مرتبط با تکامل تدریجی فردی سازی در جوامع غربی، تاکید بر حقوق فردی کودکان با تلقی از کودکی به عنوان کودک مستقل، آن قدر که در ابتدا به نظر می رسد، راهگشا نیست. بنابراین، به نظر می رسد که تعریف فرزندپروری برحسب حقوق کودکان مبحثی بسیار گسترده است که تابع زمان و مکان و قواعد می باشد و همانطور که معصوم (ع) تربیت فرزند را در سه دوره تقسیم بندی نمودند، نشان از اهمیت حقوق کودکان داردکلید واژگان: حقوق, بین الملل, کنوانسیون, سازمان مللHuman rights reflect the universal ideal of justice and a society in which every human being can enjoy an honorable life with equality and human dignity. And in the Islamic-Shiite government, it has a heavenly origin, which at the same time is at odds with the natural rights and conscience of humanity. The Convention on the Rights of the Child is an international convention that states the civil, political, economic, social and cultural rights of children. The purpose of compiling this article is to clarify the law and the necessity of dealing with the way to protect children as vulnerable sections of the society and its adaptation to international law and to explain why and how to protect this group in the statements of Imam Ali (A.S). The sources of this research are library and documents, and digital sources and reliable sites were also referred to. Modern perceptions of child education and related to the gradual evolution of individualization in Western societies, emphasizing the individual rights of children by considering childhood as an independent child, is not as helpful as it seems at first. Therefore, it seems that the definition of parenting in terms of children's rights is a very broad topic that depends on time, place and rules. And as Masoom (A.S.) divided child upbringing into three periods, it shows the importance of children's rights.Keywords: Law, International, Convention, United Nations
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی راهبرد سیاست خارجی ترکیه در قبال کشور عراق و تاثیر این سیاست ها بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا، با کاربست نظریه نوواقع گرایی و روش توصیفی -تحلیلی، نشان داده شد که راهبرد سیاست خارجی ترکیه در عراق، مبتنی بر افزایش نفوذ و کسب موقعیت برتر و حفظ موازنه قدرت با ایران می باشد که از یک سو برای هر دو کشور منافع همسو و از سویی منافع متعارض را دربرمی گیرد. این موضوع در زمان نقاط مثبت و تعامل، ریشه در جغرافیای سه کشور دارد و تابعی از محیط منطقه ای، تروریسم و مسئله کردها است و در هنگام رقابت، به دلیل حوزه گسترش نفوذ دو کشور در عراق است. ایران از سیاست حفظ وضع موجود حمایت می کند و در مقابل ترکیه به دنبال تغییر وضع موجود است. ایران خود را همپیمان عراق می داند، اما ترکیه به دنبال هژمونی و رهبری منطقه ای است. از سوی دیگر در حوزه اقتصادی نیز ترکیه به دنبال کسب بیشترین سهم تجارت و به دست گرفتن کنترل انتقال انرژی از عراق به اروپا است. درنتیجه می توان گفت، ترک ها عمدتا از ابزارهای قدرت نرم برای اهداف سخت استفاده می کنند و ایران بیشتر از مولفه های قدرت سخت برای اهداف نرم استفاده می کند.
کلید واژگان: سیاست خارجی, منافع ملی, امنیت ملی, ایران, عراق, ترکیهThe purpose of the present research is to study Turkey’s foreign policy in front of Iraq and its impact on national interests of the Islamic Republic of Iran. In this regard, the theory of neorealism along with a descriptive-analytic method was used. The results showed that Turkey’s foreign policy in Iraq is based on increasing penetration, acquiring better position, and maintaining power balance with Iran which, on the one hand, has common interests for both countries, and on the other hand, involves contradictory interests. At for positive points and collaboration, this subject is rooted in the geography of 3 countries and is a function of regional environment, terrorism, and Kurds’ issue while with respect to competition, it is due to the expansion of the penetration of 2 countries in Iraq. Iran supports the policy of sustaining the status quo whereas Turkey seeks changing the current situation. Iran considers itself as an ally of Iraq while Turkey pursues hegemony and regional leadership. On the other hand, in the economic field, Turkey aims to acquire the highest share of trade and take control of energy transmission from Iraq to Europe. Therefore, it can be said that Turkey mostly uses means of soft power for its hard purposes while Iran uses components of hard power for its soft purposes.
Keywords: Foreign Policy, National Interests, National Security, Iraq, Turkey -
بعد از سقوط صدام و حذف حزب بعث از ساختار سیاسی عراق، خلاء ایجاد شده زمینه رقابت های منطقه ای را فراهم نمود و قدرت های منطقه ی در راستای منافع استراتژیک خو یش بدنبال مدیریت پویایی های سیاسی عراق بوده اند. بهار عربی و گسترش آن منجر به افزایش رقابت های منطقه ای در عراق شد. در این راستا، دو قدرت منطقه ای مهمی که در کنار جمهوری اسلامی ایران نقش اساسی در تحولات سیاسی عراق ایفا نمودند، ترکیه و عربستان سعودی بوده اند. در واقع، تحولات منطقه ای زمینه افزایش نفوذ این دو بازیگر را در عراق فراهم نمود. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با یک رویکرد جامع بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است؛ ترکیه و عربستان سعودی بعد از نا آرامی های عربی و گسترش آن به عراق، چه سیاستی در قبال تحولات سیاسی عراق داشته اند؟ یافته های پژوهش بر این اساس است؛ گسترش ناآرامی ها در عراق منجر به ایجاد فرصت برای دو بازیگر منطقه ای عربستان سعودی و ترکیه با هدف قرار دادن جوامع هدف در عراق در راستای افزایش نفوذ سیاسی در معادلات عراق در رقابت با جمهوری اسلامی ایران شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش کیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
کلید واژگان: عراق, ترکیه, عربستان سعودی, رقابت منطقه ای, نا آرامی های عربیAfter the fall of Saddam and the removal of the Baath party from the political structure of Iraq, the created vacuum provided the ground for regional competition, and the regional powers have sought to manage the political dynamics of Iraq in line with their strategic interests. The Arab Spring and its expansion led to an increase in regional rivalries in Iraq. In this regard, the two important regional powers that played a key role in the political developments of Iraq, along with the Islamic Republic of Iran, were Turkey and Saudi Arabia. In fact, regional developments provided the basis for increasing the influence of these two actors in Iraq. In this regard, considering the importance of the subject of this research, it seeks to answer this central question with a comprehensive approach; Turkey and Saudi Arabia after the Arab unrest and its spread to Iraq, what policy have they had towards the political developments in Iraq? The research findings are based on this; The spread of unrest in Iraq led to the creation of opportunities for two regional actors, Saudi Arabia and Turkey, by targeting target communities in Iraq in order to increase political influence in Iraqi equations in competition with the Islamic Republic of Iran. The research method in this descriptive-analytical research is based on qualitative method and data collection method from library and internet sources.
Keywords: Iraq, Turkey, Saudi Arabia, Regional Competition, Arab unrest -
خیزش های مردمی که در اواخر سال 2010 در تونس شروع شد و بزودی چندین کشور عربی را هم در برگرفت، سبب دگروگونی عظیمی در ساختار این کشورها شد. تونس و مصر که در کانون این اعترضات قرار داشتند، با حکومت های مادام العمری زین العابدین بن علی و حسنی مبارک خداحافظی کرده و مسیر جدیدی پیش روی جامعه و حکمرانی در این دو کشور ایجاد شد. این پژوهش درصدد بررسی نقش جامعه مدنی در دوران پس از انقلاب در تونس و مصر است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان کاکرد جامعه مدنی در این دو کشور را با هم مقایسه کرد؟ در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و نظریه جامعه مدنی هابرماس بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از لحاظ تاریخی جامعه مدنی هم در تونس و هم در مصر دارای یک پویایی نسبی بوده است، با این حال، ریشه های جامعه مدنی در تونس عمیق تر از مصر است. در دوران بعد از انقلاب، جامعه مدنی تونس نقش میانجی و حل اختلاف میان گروه های سیاسی را ایفا کرد، به علاوه در بحران های ایجاد شده برای تونس، این جامعه مدنی از انسجام و استحکام لازم برای حل مشکلات برخوردار بود. اما جامعه مدنی در مصر پس از انقلاب، به یک طرف منازعه تبدیل شد و با تثبیت جنبش تمرد، فرصت مطلوبی برای کودتای نظامیان ایجاد کرد. به علاوه برخلاف تونس، جامعه مدنی چه قبل از کودتای سال 2013 و چه بعد از کودتا، دچار پراکندگی و عدم انسجام بود.
کلید واژگان: جامعه مدنی, انقلاب تونس, انقلاب مصر, بهار عربی, ارتشThe popular uprisings that started in Tunisia at the end of 2010 and soon spread to several Arab countries caused a huge change in the structure of these countries. Tunisia and Egypt, which were at the center of these protests, said goodbye to the lifetime governments of Zain al-Abidin bin Ali and Hosni Mubarak, and a new path for society and governance was created in these two countries. This research aims to investigate the role of civil society in the post-revolution era in Tunisia and Egypt and tries to answer the question of how to compare the functioning of civil society in these two countries. In this research, descriptive-analytical method and Habermas' theory of civil society were used. The findings of the research show that historically, civil society in both Tunisia and Egypt has had a relative dynamic, however, the roots of civil society in Tunisia are deeper than in Egypt. In the post-revolution era, Tunisian civil society played the role of mediator and resolution of differences between political groups, and in the crises created for Tunisia, this civil society had the necessary cohesion and strength to solve problems. But the civil society in post-revolutionary Egypt became a side of the conflict and by consolidating the rebellion movement, it created a favorable opportunity for a military coup. In addition, unlike Tunisia, civil society was fragmented and incoherent both before and after the 2013 coup.
Keywords: civil society, Tunisian revolution, Egyptian revolution, Arab spring, army -
سلبریتی ها افراد شناخته شده ای در درون مرزها یا فرامرزهای ملی یک کشور هستند. حال پژوهش پیش رو در تلاش است تا به تاثیرگذاری سلبریتی ها بر جامعه به ویژه در مسایل سیاسی و اجتماعی بپردازد بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که دلایل تاثیرگذاری سلبریتی ها در مسایل سیاسی و اجتماعی چیست؟ برای بررسی موضوع پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی گرایش جامعه به سلبریتی ها در مسایل اجتماعی و سیاسی می پردازد. یافته ها حاکی از تاثیرگذاری سلبریتی ها به عنوان یک رقیب جدی با سایر پایگاه های سنتی تاثیرگذار در جوامع به ویژه با گسترش دسترسی جوامع به فناوری های نوین از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه سلبریتی ها را به سبب ارتباط نزدیک با افراد جامعه، جذب مخاطبان زیاد و جهت دهی به افکار عمومی در بروز اندیشه و رفتارهای سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار کرده است.
کلید واژگان: سلبریتی ها, رسانه, فضای مجازی, جامعه, ارتباطاتCelebrities are well-known people within or across the national borders of a country. Now the upcoming research is trying to deal with the influence of celebrities on society, especially in political and social issues, so this research seeks to answer the question, what are the reasons for the influence of celebrities in political and social issues? In order to investigate the topic of the present research, it investigates the society's tendency towards celebrities in social and political issues with the descriptive-analytical method and by using library and internet tools. The findings indicate that the influence of celebrities as a serious competitor with other traditional bases of influence in societies is of great importance, especially with the expansion of society's access to modern technologies, because celebrities are considered to be popular due to their close relationship with people in society, attracting large audiences and Orienting public opinion has influenced political and social thought and behavior.
Keywords: celebrity, media, virtual space, society, communication -
بعد از بروزناامنی ها در غرب آسیا و پیدایش گروه افراطی تروریستی داعش شاهد استقبال مردم اروپا از احزاب راست افراطی دراروپا نیز هستیم. هرچندبه ظاهر این دو مسیله در دو منطقه جغرافیایی متفاوت شکل میگیرد اما از نظر این پژوهش رابطه ای بین رشد بینیادگرایی اسلامی در غرب آسیا و قدرت یابی راست افراطی دراروپا وجود دارد؛ بنابراین این پژوهش در پاسخ به این پرسش برآمده است که بنیادگرایی اسلامی در غرب آسیا چه تاثیری بر قدرت یابی احزاب راست افراطی اروپایی داشته است؟ یافته ها نشان میدهد که با بروز بنیادگرایی در غرب آسیا متغیر میانی مهاجرت مسلمانان به اروپا باعث شد تا احزاب راست افراطی از طریق امنیتی سازی مسلمانان مهاجر و پیوند زدن آنها به ناامنی های اروپا بتوانند نظر بخش قابل توجهی از رای دهندگان را در انتخابات به سوی خود جلب کنند؛ بنابراین پیدایش گفتمان های بیگانه هراسی و مهاجرستیزی در سپهر جوامع اروپایی به وسیله ی احزاب راست افراطی موجب گردید که این شعارها با استقبال قابل توجهی از مردم در انتخابات و پیروزی راست افراطی همراه باشد.
کلید واژگان: امنیتی سازی, اروپا, احزاب راست افراطی, اسلام هراسی, تروریسمAfter the insecurity in West Asia and the emergence of the extremist terrorist group ISIS, we have seen the acceptance of the European people from the extreme right-wing parties in Europe. Although apparently these two issues are formed in two different geographical regions, but from the point of view of this research, there is a relationship between the growth of Islamic fundamentalism in West Asia and the rise of extreme right in Europe; Therefore, this research has emerged in response to the question that Islamic fundamentalism in West Asia has had an impact on the rise of European far-right parties? The findings show that with the emergence of fundamentalism in West Asia, the middle variable of Muslim immigration to Europe caused the extreme right parties to turn the opinion of a significant part of the voters in the elections towards the security of immigrant Muslims and linking them to the insecurities of Europe. attract; Therefore, the emergence of xenophobia and anti-immigrant discourses in the sphere of European societies by far-right parties caused these slogans to be associated with a significant reception of the people in the elections and the victory of the far-right.
Keywords: securitization, Europe, extreme right parties, Islamophobia, terrorism -
ناآرامی و اعتراضات و نحوه کنترل این پدیده، از جمله مسایلی است که در پی تغییرات سیاسی اجتماعی پس از جنگ تحمیلی در برخی نقاط کشور برای مسیولان جمهوری اسلامی اهمیت خاصی پیدا کرده و تلاش هایی از سوی حاکمیت برای تقویت سیستم های امنیتی و انتظامی بعنوان منابع کنترل اجتماعی صورت گرفته است. این اعتراضات موجی از نظریه پردازی را در رابطه با ماهیت، ریشه ها و پیامدهای موضوع بدنبال داشت. بسیاری از تحلیل گران به نقد و تحلیل این موضوع پرداخته و تعابیر متفاوتی بکار گرفته اند که حاکی از تفاسیر گوناگون و گاها متعارض است که با عناوینی همچون اغتشاش اجتماعی، جنبش اجتماعی، فتنه جدید و... در دست نقد و تحلیل است. بررسی ناآرامی های اخیر از منظر نظریه کنش ارتباطی هابرماس از آنجایی حایز اهمیت است که برخلاف نظریه های اثبات گرایی که با نگاه تبیینی به مسایل اجتماعی می پردازند و با رویکردی محافظه کارانه به دنبال نظم و ثبات هستند، در این نظریه انتقادی به کنش های فردی و گروهی با رویکردی اجتماعی توجه می شود. این مقاله با بهره مندی از روش توصیفی-تحلیلی و براساس گزارشات میدانی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، با طرح این سوال که ناآرامی های پاییز 1401 در جمهوری اسلامی ایران براساس چه مولفه یا مولفه هایی قابل تبیین است؟ بدنبال آزمون فرضیه ای است که کاربست نظریه کنش ارتباطی را در تحلیل اعتراضات سیاسی و اجتماعی موثر می داند. همچنین فقدان و یا خلاء انجام پژوهشی در زمینه بررسی نظری علل حوادث از دیدگاه نظریه کنش ارتباطی هدف انجام پژوهش مزبور بوده است.
کلید واژگان: نظریه انتقادی, کنش ارتباطی, زیست جهان, سیستم, ناآرامی های پاییز 140Unrest and protests and how to control this phenomenon are among the issues that have become particularly important for the officials of the Islamic Republic following the social political changes after the imposition of war in some parts of the country and efforts by the government to strengthen the security and police systems. It has been used as a source of social control. These protests followed a wave of theorizing about the nature, roots and consequences of the issue. Many analysts have criticized and analyzed this issue and have used different interpretations that indicate various and sometimes conflicting interpretations, which are under criticism and analysis with titles such as social unrest, social movement, new sedition, etc. Is. Examining the recent unrest from the perspective of Habermas' theory of communicative action is important since unlike positivist theories that deal with social issues with an explanatory view and seek order and stability with a conservative approach, in this theory Criticism is paid to individual and group actions with a social approach. Using the descriptive-analytical method and based on field reports and the study of library documents, this article raises the question that the unrest in the fall of 1401 in the Islamic Republic of Iran can be explained based on what component or components? It seeks to test the hypothesis that the application of communicative action theory is effective in the analysis of political and social protests. Also, the lack or vacuum of conducting research in the field of theoretical investigation of the causes of accidents from the perspective of communication action theory has been the purpose of this research.
Keywords: Critical Theory, Communicative Action, Life of the World, System, Unrest of Autumn 1401 -
بررسی عوامل ایجاد رفتارهای اجتماعی و سازمانی در سیاستگذاری های زیست محیطی
شناخت عوامل ایجاد رفتاراجتماعی و سازمانی در سیاستگذاری زیست محیطی برای حفظ و ارتقا محیط زیست بسیار تاثیرگذار و ضروری است. بنابراین، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است که عوامل ایجاد رفتار های اجتماعی تا چه حد تسهیل کننده سیاستگذاری های سازمانی زیست محیطی هستند؟ که قبل از سیاستگذاری زیست محیطی باید عوامل رفتار اجتماعی و سازمانی تاثیر گذار بر سیاست گذاری ها را، مانند اطلاعات زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، نگرانی زیست محیطی، سواد زیست محیطی و نهادها و سازمان های دولتی مانند اصول مرتبط به محیط زیست در قانوان اساسی و سایر سازمان های عمومی دولتی را شناخت تا بتوان بر اساس داده های تاثیرگذار بر رفتارهای اجتماعی و کارکردهای سازمانی به سیاستگذاری زیست محیطی پرداخت. مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سوال مورد اشاره در دو بخش شناخت عوامل رفتار اجتماعی و جایگاه سازمانی سیاستگذاری ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شناخت درست از عوامل ایجاد رفتار اجتماعی و سازمانی می تواند به کاهش شکاف بین رفتارهای اجتماعی و سازمانی، در سیاستگذاری عقلایی زیست محیطی کمک کند و با توجه به ساختار سیاسی و فرهنگی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، سرآغاز تحولی بطور عمده در سیاستگذاری های عمومی باشد.
کلید واژگان: محیط زیست, کلمات کلیدی: رفتارهای اجتماعی, سیاستگذاری زیست محیطی, سازمان هاInvestigating the factors causing social and organizational behaviors in environmental policiesUnderstanding the factors that create social and organizational behavior in environmental policy is very effective and necessary to maintain and improve the environment. Therefore, the present study seeks to answer the question to what extent do the factors that cause social behaviors facilitate organizational environmental policies? Before environmental policy-making, the factors of social and organizational behavior influencing policy-making, such as environmental information, environmental attitude, environmental concern, environmental literacy, and government institutions and organizations, such as environmental principles, should be considered in law. Recognize basic and other public governmental organizations to be able to make environmental policy based on data affecting social behaviors and organizational functions. The present article is descriptive-analytical and uses the library method to examine the question in the two sections of recognizing the factors of social behavior and the organizational status of policies. Findings show that correct knowledge of the factors causing social and organizational behavior can help reduce the gap between social and organizational behaviors in rational environmental policy and given the political and cultural structure of developing countries, including Iran, Be the beginning of a major change in public policy.
Keywords: environment, Organizations, Environmental Policy, Keywords: : social behaviors -
هر تمدن و جامعه ای برای تحقق اهداف خود نیازمند امنیت و ایمنی از تهدیدات است. یکی از مجاری عینیت بخشی به تاکید اسلام بر اصالت صلح و امنیت، بکارگیری دیپلماسی در روابط با همسایگان و دیگر کشورها می باشد. امروزه در عصر جهانی شدن یکی از شیوه های مهم در تحقق امنیت و آرامش نظام بین الملل، استفاده از روش دیپلماسی دفاعی است. تحقیق حاضر باهدف تبیین نقش دیپلماسی دفاعی درتحقق امنیت تمدن اسلامی در عصر جهانی شدن، به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که دیپلماسی دفاعی چگونه می تواند برای تحقق امنیت تمدن اسلامی در عصر جهانی شدن نقش ایفا کند؟ درپاسخگویی به این پرسش از ابزار مصاحبه با صاحبنظران و خبرگان و پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نوع این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج و یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که دیپلماسی دفاعی بواسطه ابزارهایی از جمله؛ بسط مذاکره در پرتو جهانی شدن، تبادل فناوری تجهیزات دفاعی، پیشگیری از منازعه، بازدارندگی، حفظ صلح و توافق های دفاعی چند جانبه در تحقق امنیت تمدن اسلامی در عصر جهانی شدن، ایفای نقش می کند.کلید واژگان: دیپلماسی, دیپلماسی دفاعی, امنیت, جهانی شدنEvery civilization and society needs security and safety from threats to achieve its goals. One of the ways to objectify Islam's emphasis on the authenticity of peace and security is the use of diplomacy in relations with neighbors and other countries. Today, in the age of globalization, one of the important ways to realize the security and peace of the international system is to use the method of defense diplomacy. With the aim of explaining the role of defense diplomacy in realizing the security of Islamic civilization in the era of globalization, the current research answers the main question of how defense diplomacy can play a role in realizing the security of Islamic civilization in the era of globalization. In answering this question, interview tools with experts and questionnaires and library and document studies have been used. The type of this research is developmental-applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. The results and findings of this research show that defense diplomacy through tools such as; The development of negotiations in the light of globalization, the exchange of defense equipment technology, arms control, conflict prevention, deterrence, peacekeeping and multilateral defense agreements play a role in realizing the security of Islamic civilization in the age of globalization.Keywords: Diplomacy, Defense diplomacy, security, Globalization
-
بدون تردید شکلگیری جنبش انصار الله در یمن و رشد و توسعه سریع و تاثیرگذار آن را باید ازجمله پیامدهای انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه غرب آسیا ارزیابی نمود. جنبشی که با الهام از اندیشهها و آرمانهای انقلاب اسلامی و بهرهگیری از خطمشی و دکترین مقاومت توانست در مدت کوتاهی به یکی از موثرترین حرکتهای سیاسی در سطح منطقه تبدیل گردد. در چنین شرایطی عربستان سعودی با تشکیل ایتلافی از کشورهای عربی، تهاجم هوایی خود را علیه انصار الله یمن با ادعای حمایت از رییسجمهور مستعفی این کشور، آغاز کرد که همچنان این روند ادامه دارد. سوال پژوهش این است که چگونه دکترین مقاومت بر مقاومت انصار الله یمن در روند جنگ ایتلاف سعودی با این کشور تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه این پژوهش این است که با توجه به تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصار الله یمن، به نظر میرسد دکترین مقاومت بیش از هر چیز از منظر ایدیولوژیکی و فکری و از طریق الگوبرداری درروند جنگ ایتلاف سعودی با این کشور تاثیر داشته است.
کلید واژگان: ائتلاف عربستان, حوثی ها, انصار الله یمن, غرب آسیا, دکترین مقاومتWithout a doubt, the formation of the Ansar Allah movement in Yemen and its rapid and influential growth and development should be evaluated among the consequences of the Iranian Islamic Revolution at the level of the West Asian region. A movement that, inspired by the ideas and ideals of the Islamic Revolution and using the policy and doctrine of resistance, was able to become one of the most effective political movements in the region in a short period of time. In such a situation, Saudi Arabia, by forming a coalition of Arab countries, started its air attack against Yemen's Ansarullah, claiming to support the resigned president of this country, and this process continues. The question of the research is how the doctrine of resistance has influenced the resistance of Yemen's Ansarullah in the process of the Saudi coalition war with this country? The hypothesis of this research is that considering the impact of the Islamic Revolution of Iran on the Yemeni Ansarullah movement, it seems that the doctrine of resistance has had an impact more than anything else from an ideological and intellectual point of view and through role modeling in the Saudi coalition war with this country.
Keywords: Saudi coalition, Houthis, Yemeni Ansar Allah, West Asia, doctrine of resistance -
مقدمه
هر سازمانی برای دستیابی به اهداف خود دارای ارزش های مشترکی می باشد که هر یک از کارکنان با استناد بر آن ها و حرکت در چارچوب ارزش های حرفه ای خود رفتار مطلوبی از خود نشان می دهند.
هدفدر این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ارزش های حرفه ای و رفتار حرفه ای پرستاران انجام شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع توصیفی-مقطعی می باشد که بر روی 150 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های منتخب استان همدان با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه بازنگری شده ارزش های حرفه ای پرستاری (NPVS-R) و پرسشنامه رفتار حرفه ای گز بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و با ستفاده از آزمون های t-Test و ANOVA، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام گرفت.
یافته هابین ارزش های حرفه ای و رفتار حرفه ای پرستاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (P=0/0001،r=0/454) همچنین بعد از ارزش های حرفه ای بیشترین همبستگی را با رفتار حرفه ای مشارکت کنندگان نشان داد (P=0/0001،r=0/5). نتایج حاصل از تحلیل با رگرسیون خطی ساده نشان داد که ارز ش های حرفه ای 34 درصد از واریانس متغیر رفتار حرفه ای در پرستاران را تبیین می کند. به عبارتی، یک انحراف استاندارد تغییر در ارزش های حرفه ای موجب 34 درصد انحراف استاندارد در متغیر رفتار حرفه ای پرستاران خواهد شد.
نتیجه گیریپرستاران با در نظر داشتن ارزش های حرفه ای، رفتارهای مطلوب و متناسب با قوانین و مقررات سازمانی از جمله رعایت استانداردهای حرفه ای، مهارت در انجام وظایف شغلی، ارتقاء دانش علمی و عملی خود را ارایه می دهند. مدیران و مسیولین می توانند با برنامه ریزی های آموزشی و تبیین ارزش های حرفه پرستاران در کلاس های بازآموزی و یا پیام های آموزشی نقش مهمی در حرفه ای شدن پرستاران و بروز رفتارهای مبتنی بر اصول حرفه داشته باشند.
کلید واژگان: ارزش های حرفه ای, پرستار, رفتار حرفه ایIntroductionEvery organization has common values to achieve its goals and eachemploye behaves well by citing them and moving within the framework of their professional values. In other words, values show the correct way of doing work and distinguish between good and bad and will lead to rofessional performance to benefit patients.
ObjectiveThe present study was conducted to investigate the relationship between professional values and professional behavior of nurses.
Materials and MethodsThis descriptive cross-sectional study was conducted on 150 nurses working in selected hospitals in Hamadan province using the convenience sampling method. Data collection tools included a demographic information form, Revised Nurses’ Professional Values questionnaire (NPVS-R) and professional behavior questionnaire Goze. Data analysis was performed using SPSS software version 26.
ResultsData analysis shows that there is a positive and significant relationship between professional values and professional behavior of nurses (r=0.454, P=0.0001). Also, the dimension of caring for professional values showed the highest correlation with the professional behavior of participants (P=0.0001, r=0.5). Simple linear regression test statistics show that the independent variable (occupational value) explains %20 of the variance of the occupational behavior variable in employed nurses. In other words, a standard deviation of a change in professional values will cause a 34% standard
deviation in the nurses’ professional behaviors variable.ConclusionNurses provide professional values, and desirable behaviors in accordance with organizational rules and regulations, including compliance with professional standards, skills in performing job duties, and improving their scientific and practical knowledge. Managers and officials can play an important role in the professionalization of nurses and the emergence of behaviors based on the principles of the profession through educational planning and explaining the values of the nursing profession in retraining classes.
Keywords: Professional Values, Professional Behavior, Nurse -
زمینه
امروزه، روند رو به رشد مراقبت های بیهوده منجر به بروز پیامدهای منفی در بیماران، کارکنان و سازمان شده است. کارکنانی که به صورت طولانی مدت به مراقبت از بیماران در مراحل پایانی زندگی میپردازند توجه کافی به درد بیماران نداشته و کیفیت خدمات مراقبتی آن ها کاهش می یابد. لذا مطالعه ی حاضر با هدف بررسی سطح درک پرستاران و تکنسین های اتاق عمل از مراقبت بیهوده در بیمارستان های منتخب استان همدان انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی می باشد که بر روی 200 نفر از کارکنان مراقبت های درمانی (114 پرستار و 86 تکنسین اتاق عمل) با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه دو بخشی اطلاعات دموگرافیک و درک مراقبت بیهوده طراحی شده براساس پرسشنامه دیسترس اخلاقی کورلی بود که به صورت حضوری و الکترونیکی توزیع گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS- 26 از طریق آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (تی مستقل و آنالیز واریانس) انجام شد.
یافته هامیانگین نمره درک مراقبت بیهوده پرستاران در مقایسه با تکنسین های اتاق عمل به میزان (6/18±16/53) اختلاف معناداری داشته و در سطح بالاتری قرار داشت. همچنین درک پرستاران از مراقبت های بیهوده در هر دو بعد شدت (13/72±66/71) و تکرار (13/72±60/03) در سطح بالا و درک تکنسین های اتاق عمل در هر دو بعد شدت (18/90±50/19) و تکرار (18/8±52/43) در سطح متوسطی قرار داشت.
نتیجهگیریپرستاران در مقایسه با تکنسین های اتاق عمل درک نسبتا بالایی از مراقبت های بیهوده دارند. احتمالا به-دلیل مواجه طولانی و مکرر با بیماران مشرف به مرگ و ارتباط مستقیم با خانواده و بستگان بیماران چنین شرایطی را متحمل می شوند. در این راستا در کشور ایران تدوین دستورالعمل هایی که چارچوب استانداردی برای محدوده مراقبت بیهوده برای کارکنان خدمات درمانی مشخص کند، یک نیاز اساسی می باشد.
کلید واژگان: درمان بیهوده, پرستار, تکنسین اتاق عملDepiction of Health, Volume:13 Issue: 4, 2023, PP 424 -435BackgroundThe growing trend of useless care might lead to negative consequences for patients, staff, and the organization. The employees who care for patients in their last stages of life for a long time might not tend to pay enough attention to the patients' pain. As a result, the quality of care services might be negatively affected. This study aimed to compare the perceptions of operating room technicians and nurses regarding futile care in the selected hospitals in Hamadan province, Iran from October to December.
MethodsUsing available sampling method, the present descriptive cross-sectional study was performed on 200 health care workers (114 nurses and 86 operating room technicians). Data collection tools included a two-part demographic information questionnaire and the perception of futile care designed based on the Corley’s Moral Distress Questionnaire. The questionnaires were distributed in person and electronically. Data were analyzed using the Statistical Package for the Social Sciences (SPSS) software version 26. We used frequency, mean, and standard deviation for descriptive statistics and independent t-test and analysis of variance (ANOVA) for analytical statistics.
ResultsThe mean score of nurses' perceptions regarding futile care was significantly higher (16.53±6.18) than that of operating room technicians. While the nurses' perceptions of futile care in both dimensions of intensity (66.71±13.72) and repetition (60.03 13 13.72) were at a high level, the perceptions operating room technicians in both dimensions of intensity (50.19±18.90) and repetition (52.43±18.8) were at an average level.
ConclusionNurses seem to have a relatively better understanding of futile care compared to operating room technicians. This is probably due to frequent contacts with patients overlooking death, as well as direct contacts with their family and relatives. In this regard, it is essential to develop guidelines in Iran delimiting the standards for the staff’s provision of futile care.
Keywords: Futile Treatment, Nurse, Operating Room Technician -
حقوق شهروندی یکی از عوامل توسعه پایدار است و موجب تعامل سازنده و تقویت همگرایی های فرهنگی، اجتماعی و قانونمداری میگردد و از طرفی آموزش آن برعهده دولت و بر دوش نظام آموزشی کشور است. پژوهش حاضر به بررسی عملکرد نهاد آموزش و پرورش درتعلیم حقوق شهروندی و راهکار ارتقاء آموزش حقوق شهروندی در ایران می پردازد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا شکل گرفت. در گردآوری داده های پژوهش از منابع کتابخانه ای و منابع الکترونیکی استفاده شده است.تحلیل مطالعات صورت گرفته در زمینه تعلیم حقوق شهروندی در نهاد آموزشی ایران نشان داد که مبنای آموزش حقوق شهروندی بر پایه رویکرد ساختار محوری و تاکید صرف بر آشنایی با اصول نظری حقوق شهروندی استوار است؛ و راهکار آموزش حقوق شهروندی بر مبنای رویکرد ساخت یابی بر اساس تعامل و ارتباط ساختار و کارگزار می تواند موجب توسعه جامعه پذیری، قانونمداری و ارتقاء تعلیم حقوق شهروندی در ایران را در پی داشته باشد.
کلید واژگان: آموزش و پرورش, شهروند, حقوق شهروندی, ساخت یابی, همبستگی اجتماعیCitizenship rights are one of the factors of sustainable development and cause constructive interaction and strengthen cultural, social and legal convergences, and on the other hand, its education is the responsibility of the government and the country's educational system. The present study examines the performance of the education institution in teaching civil rights and the strategy for promoting civil rights education in Iran. The present study is a descriptive-analytical study that was formed using the content analysis approach. Library resources and electronic resources have been used in collecting research data. The analysis of studies conducted in the field of civil rights education in Iranian educational institutions showed that the basis of civil rights education is based on a centralized approach and emphasis on familiarity with theoretical principles of civil rights. Based; And the strategy of civil rights education based on the construction approach based on the interaction and relationship between structure and agent can lead to the development of socialization, rule of law and the promotion of civil rights education in Iran.
Keywords: Education, Citizen, Citizenship, Construction, Social cohesion -
چکیدهاستان خوزستان از سال 1384 با یک جریان تازه برخاسته فرهنگی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی مواجه گردید. در این مقاله تلاش شد، مهم ترین عوامل بحران خوزستان مورد بررسی قرار گیرد.محققین با رویکرد آمیخته، ضمن بهره گیری از اسنادو نظر 5 تن از خبرگان عوامل بحران را احصاء و بعد از تدوین و توزیع پرسش نامه نقاط قوت، ضعف ، فرصت و تهدید را احصاء و براساس آن راهبردهای مقابله ای ارایه نمودند. ترویج و صیانت از گفتمان فرهنگی، کارآمدسازی نظام اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی و مقابله با گروه های تروریست به عنوان راهبرد، هم گرایی قومی و مذهبی و مدیریت آب به عنوان راهکار، هم افزایی دستگاه های مسیول، انسجام و همبستگی اقوام، اختصاص درصدی از فروش نفت، رصد جریان ضد امنیتی به عنوان شاخص های ارزیابی و میزان وابستگی به مذهب شیعه، میزان بکار گیری نیروهای استان، کاهش اقدامات تروریستی به عنوان شاخص های عملکردی احصاء گردید.جنس بحران خوزستان ، از جنس ترکیبی است. موضوعی که بازیگران موثر و ذی مدخل با طراحی ترکیبی فارغ از اقدامات سخت، تمرکز خود را بر اقدامات نرم گذاشته اند، مساله ای که نیازمند برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای محدودیت و در نهایت توقف آن است. حل نمودن بسیاری از عوامل موصوف یا کم کردن آثار و تبعات آن در کنار مرتفع نمودن مشکلات اقتصادی، باعث کاهش اقدامات سخت و در نهایت کاهش پدیده تغییرات مذهبی می گردد.کلید واژگان: بحران, امنیت, خوزستان, راهبردabstractKhuzestan province faced a new cultural, security, political, economic, and environmental trend since 2004. In this article, an attempt was made to examine the most important factors of the Khuzestan crisis.With a mixed approach, the researchers, while using the opinion documents of 5 experts, counted the factors of the crisis and after compiling and distributing the questionnaire, they counted the strengths, weaknesses, opportunities and threats and based on that, they presented coping strategies.Promoting and protecting the cultural discourse, making the economic, political and environmental system more efficient and confronting terrorist groups as a strategy, ethnic and religious convergence and water management as a solution, synergy of responsible institutions, cohesion and solidarity of ethnic groups, allocating a percentage of oil sales, monitoring the flow Anti-security as evaluation indicators and the degree of dependence on the Shiite religion, the amount of use of the provincial forces, and the reduction of terrorist acts were calculated as performance indicators.The nature of Khuzestan crisis is of a mixed nature. An issue that the effective and relevant actors have focused on soft measures with a combined design without hard measures, an issue that requires short-, medium- and long-term planning to limit and eventually stop it. Solving many of the described factors or reducing their effects and consequences, along with solving economic problems, will reduce harsh measures and ultimately reduce the phenomenon of religious changes.Keywords: Crisis, Security, Khuzestan, strategy
-
در سال های اخیر، جامعه بین المللی شاهد قدرت یابی قدرت های نوظهور اقتصادی (بریکس) در جهان است. روستو کوشیده است تا ترتیب زنجیره ای مراحل تاریخ اقتصادی به دست دهد. در نظریه توسعه اقتصادی روستو هر کشوری که این مراحل را با موفقیت گذرانده باشد به توسعه دست یافته است و برعکس کشورهای عقب مانده نیز ناچار هستند تا با گذر از این مراحل خود را به مرحله توسعه برسانند. مسیله اساسی مقاله این است که راهبرد توسعه قدرت های نوظهور اقتصادی (بریکس) تا چه میزان منطبق بر رویکرد و مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو استوار است؟ فرضیه اصلی پژوهش در پاسخ به این سوال است که راهبرد توسعه قدرت های نوظهور اقتصادی (بریکس) در ارتباط با مسایلی نظیر استفاده از فرصت های اقتصادی _ سیاسی خارجی و افزایش مبادلات تجاری در انطباق با نظریه رشد اقتصادی غرب گرایانه خطی روستو قرار نداشته لیکن در حوزه بهره برداری از منابع داخلی، همسویی شاخص های اقتصادی و انسانی به کاهش وابستگی و نفوذ اقتصادی _ سیاسی در امور جهانی در قالب فرایند توسعه اقتصادی انسانی در تباین نسبی با اصول حاکم بر نظریه روستو استوار می باشد. این پژوهش با شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی_توصیفی مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.
کلید واژگان: توسعه اقتصادی, قدرت های نوظهور, بریکس, منابع داخلی, کاهش وابستگیIn recent years, the international community has witnessed the rise of emerging economic powers (BRICS) in the world. Rosto has tried to sequence the stages of economic history. In Rosto's theory of economic development, any country that has successfully passed these stages has achieved development, and on the contrary, backward countries are forced to go through these stages to the stage of development. The main issue of the article is to what extent the strategy for the development of emerging economic powers (BRICS) is consistent with the approach and stages of economic growth of Rosto theory? The main hypothesis of the research is in response to the question that the strategy of developing emerging economic powers (BRICS) in relation to issues such as the use of foreign economic-political opportunities and increasing trade in relative compliance with Rostow's theory of linear Western economic growth. In the field of exploitation of internal resources, the alignment of economic and human indicators is based on reducing the dependence and economic-political influence in world affairs in the form of the process of human economic development in relative contrast with the principles of Rostow theory. This research is analyzed by library method and analytical-descriptive method.
Keywords: Economic Development, Emerging Powers, BRICS, Internal Resources, Dependency Reduction -
سابقه و هدف
امروزه به علت گسترش علوم و فناوری و رویارویی با مسایل اخلاقی گوناگون، پرستاران دیسترس اخلاقی بیشتری را تجربه می کنند. همچنین چارچوب رفتاری پرستاران و کیفیت خدمات ارایه شده به بیماران تحت تاثیر جو اخلاقی بیمارستانی است. دیسترس اخلاقی و جو اخلاقی حاکم بر بیمارستان بر دل بستگی شغلی پرستاران تاثیر دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین جو اخلاقی و دیسترس اخلاقی با دل بستگی شغلی پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان همدان انجام شد.
مواد و روش ها:
این پژوهش توصیفی-همبستگی روی 140 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه جو اخلاقی بیمارستانی Olson (HECS)، دیسترس اخلاقی اصلاح شده (MDS-R) و دل بستگی شغلی Kanungo بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها:
میانگین نمره شدت دیسترس 1.25±3.81 و تکرار دیسترس اخلاقی 1.3±2.6 بود. میانگین نمره جو اخلاقی 1.68 ± 3.91 و دل بستگی شغلی 1.1±3.31 به دست آمد. بین جو اخلاقی حاکم در بیمارستان و دل بستگی شغلی پرستاران رابطه معنادار مثبتی یافت شد (0.001>P ،0.41=r). بین شدت دیسترس اخلاقی پرستاران و دل بستگی شغلی آن ها رابطه معنادار منفی وجود داشت (0.03= P،0.36-=r).
نتیجه گیری:
با توجه به یافته های پژوهش حاضر، می توان گفت که کاهش دیسترس اخلاقی و بهبود جو اخلاقی بیمارستان نقش مهمی در بهبود دل بستگی شغلی پرستاران دارد.
کلید واژگان: پرستار, جو اخلاقی, دل بستگی شغلی, دیسترس اخلاقیBackground and ObjectiveToday, due to advances in science and technology and dealing with various moral issues, nurses experience more distress. Therefore, the behavioral framework of nurses and the quality of services provided to patients can be influenced by the ethical climate in the hospital. Moreover, the moral distress and moral climate in the hospital can influence the nurses' job involvement. Therefore, this study was conducted to investigate the relationship between moral climate and moral distress with the job involvement of nurses working in hospitals affiliated with Hamadan University of Medical Sciences, Hamedan, Iran.
Materials and MethodsThis descriptive-correlational study was conducted on 140 nurses working in hospitals affiliated with Hamadan University of Medical Sciences. Data collection tools included a demographic information form, Hospital Ethical Climate Survey, Revised Moral Distress Scale, and Kanungo Job Involvement Questionnaire. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics in SPSS 23 software.
ResultsThe mean score of the intensity of moral distress was 3.81±1.25 and the frequency of moral distress was 2.6±1.3. The mean scores of moral climate and job involvement were 3.91±1.68 and 2.71±1.1, respectively. There was a significant positive relationship between moral climate and nurses' job involvement (r=0.41, P<0.001). A significant negative relationship was observed between the intensity of nurses' perceived moral distress and their job involvement (r=- 0.36, P=0.03).
ConclusionAccording to the research findings, it can be noted that reducing moral distress and improving the hospital's moral climate can play important roles in improving nurses' job involvement.
Keywords: Job Involvement, Moral Climate, Moral Distress, Nurse -
زمینه و هدف
مسیله اصلی این تمسیله اصلی این تحقیق بررسی بحران استان خوزستان از سال 1384 تا 1400 با تاکید بر حوزه اقتصادی است. محققین با رویکرد آمیخته، ضمن بهره گیری از اسناد، اخذ نظر 5 تن از خبرگان و نرم افزار MAXQDA 2020 عوامل اقتصادی بحران را احصا و بعد از تدوین و توزیع پرسش نامه به صورت هدفمند نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید را احصا و بر اساس آن راهبردهای مقابله ای ارایه نمودند. بعد از تقاطع داده ها (SWOT)، کارآمد سازی نظام اقتصادی استان از طریق مسیول سازی شرکت های نفت، پتروشیمی، گاز، صنعت، فولاد، بهره گیری از نیروهای بومی متخصص، فعال نمودن کشاورزی صنعتی، انجام اقدامات زیرساختی موثر با هدف افزایش سطح رفاهی مردم به عنوان راهبرد، نوسازی و بهسازی معابر و مناطق حاشیه ای، سامان دهی بازارچه های مرزی، توسعه همه جانبه استان و لحاظ کردن بودجه مکفی و... به عنوان راهکار، مبارزه با قاچاق سازمان یافته اقتصادی، تکیه بر مسایل داخلی، اختصاص درصدی از فروش نفت و محصولات پتروشیمی برای توسعه استان به عنوان الزامات پیاده سازی و میزان تقویت بنیه اقتصادی و معیشت مردم، میزان افزایش اشتغال، میزان رفع بیکاری در استان، سنجش به کارگیری نیروهای بومی در مراکز نفت، پتروشیمی و... به عنوان شاخص های کنترل و نظارت مورد شناسایی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد تمهید مسیولان برای رفع مشکلات اقتصادی استان، بحران امنیتی استان را در حوزه اقدامات ضدامنیتی به حداقل می رساند. حقیق بررسی بحران استان خوزستان از سال 1384تا 1400 با تاکید بر حوزه اقتصادی است.
روشمحققین با رویکرد آمیخته، ضمن بهره گیری از اسناد، اخذ نظر 5 تن از خبرگان و نرم افزار MAXQDA 2020 عوامل اقتصادی بحران را احصاء و بعد از تدوین و توزیع پرسش نامه به صورت هدفمند نقاط قوت، ضعف ، فرصت و تهدید را احصاء و براساس آن راهبردهای مقابله ای ارایه نمودند.
یافته هابعد ازتقاطع داده ها(SWOT)، کارآمد سازی نظام اقتصادی استان از طریق مسیول سازی شرکت های نفت، پتروشیمی، گاز، صنعت، فولاد، بهره گیری از نیرو های بومی متخصص، فعال نمودن کشاورزی صنعتی، انجام اقدامات زیر ساختی موثر با هدف افزایش سطح رفاهی مردم به عنوان راهبرد، نوسازی و بهسازی معابر و مناطق حاشیه ای ، سامان دهی بازارچه های مرزی ، توسعه همه جانبه استان و لحاظ کردن بودجه مکفی و..به عنوان راهکار، مبارزه با قاچاق سازمان یافته اقتصادی، تکیه بر مسایل داخلی ، اختصاص درصدی از فروش نفت و محصولات پتروشیمی برای توسعه استان به عنوان الزامات پیاده سازی و میزان تقویت بنیه اقتصادی و معیشت مردم، میزان افزایش اشتغال ، میزان رفع بیکاری در استان، سنجش بکارگیری نیروهای بومی در مراکز نفت ، پتروشیمی و... به عنوان شاخص های کنترل و نظارت مورد شناسایی قرار گرفت .
نتایجبررسی ها نشان می دهد، تمهید مسولان برای رفع مشکلات اقتصادی استان، بحران امنیتی استان در حوزه اقدامات ضد امنیتی را به حداقل می رساند.
کلید واژگان: راهبرد, بحران امنیتی, حوزه اقتصادی, استان خوزستانThe main issue of this research is the study of the crisis in Khuzestan province from 2005 to 2021 with emphasis on the economic field. Researchers with a mixed approach, using documents, obtaining the opinion of 5 experts and MAXQDA 2020 software, count the economic factors of the crisis and after compiling and distributing the questionnaire, purposefully count the strengths, weaknesses, opportunities and threats. And based on that, they presented coping strategies.. After data crossover (SWOT), the efficiency of the province's economic system through the responsibility of oil, petrochemical, gas, industry, steel companies, the use of specialized local forces, activating industrial agriculture, effective infrastructure measures With the aim of increasing the welfare of the people as a strategy, renovation and improvement of roads and suburban areas, organizing border markets, comprehensive development of the province and considering adequate budget, etc. as a solution to combat organized economic trafficking, relying on domestic issues, Allocating a percentage of sales of oil and petrochemical products for the development of the province as implementation requirements and strengthening the economic strength and livelihood of the people, increasing employment, eliminating unemployment in the province, measuring the use of local forces in oil, petrochemical and .... The title of control and monitoring indicators was identified.. The Studies show that the preparation of the authorities to solve the economic problems of the province minimizes the security crisis of the province in the field of anti-security measures
Keywords: Strategy, Crisis Security, Economic Field, Khuzestan -
امنیت، اساسی ترین کنش آگاهانه ذهن بشر، بنیادی ترین نیاز جامعه و ضامن بسندگی و بقای نظام است. انقلاب اسلامی ایران، ضمن اتخاذ یک رویکرد واقع گرا به امنیت، از مبانی معرفت شناختی عمیقی در نظریه و از کنش عمل گرایانه انقلابی و بی مانندی در رویکرد، برخوردار است که در اندیشه های امامین انقلاب متجلی است. نظر به اینکه برخی از تحقیقات برای شناخت این اندیشه ها دارای نقص روش شناختی، بیشتر پسینی و بر اساس تحلیل محتوای سطحی و گاهی دارای بنیان نظری نمی باشند، مطالعه حاضر تلاشی نظام مند برای استخراج متغیرهای بنیادین در اندیشه های امنیتی- اطلاعاتی رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) از طریق یک نوآوری روش شناختی تلفیقی است که پس از اعتباربخشی کمی از طریق تحلیل های عاملی اکتشافی و تاییدی در الگوسازی معادله ساختاری، ماهیت این متغیرها را بر اساس ماتریس ضرایب تحلیل اثر متقاطع، کشف کرده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که 17 متغیر بنیادین با بار عاملی قابل قبول در چهار مولفه «اخلاقی»، «محتوایی و ارزشی»، «عملیاتی و اجرایی» و «ارزشیابی و بازخوردی» در اندیشه ایشان وجود دارد که از لحاظ ماهیت در دسته متغیرهای اثرگذار (بنیادی، محیطی)، متغیرهای دو وجهی (ریسک، هدف)، متغیرهای وابسته، متغیرهای مستقل (مستثنی، اهرمی ثانویه)، متغیرهای راهبردی و متغیرهای تنظیم کننده قرار می گیرد و ازلحاظ تنوع در مقایسه با مولفه های مکشوف در نظریه های امنیتی رایج جهانی، بی مانند است. نتایج به دست آمده از این تحقیق، یک الگوی اعتباربخشی شده، پایا و روا را در اختیار راهبردسازان نظام قرار می دهد.
کلید واژگان: اطلاعات, امنیت, اعتباربخشی, رهبری, متغیرهای حیاتیSecurity is the most basic conscious action of the human mind, the most basic need of society and the guarantor of the sufficiency and survival of the system. The Islamic Revolution of Iran, while adopting a realistic approach to security, has deep epistemological foundations in theory and a revolutionary and unique pragmatic action in the approach, which is demonstrated in the thoughts of the pioneers of the Revolution. As regards that some research for realization of these thoughts have methodological, posterior defects and based on superficial content analysis and sometimes have no theoretical basis.This present study is a systematic attempt to extract the fundamental variables in the security-intelligence ideas of the Supreme Leader of the Revolution through an integrated methodological innovation that after quantitative validation through heuristic and confirmatory factor analysis in structural equation modeling discovered the nature of these variables based on the effect matrix analysis. The results of the research showed that there are 17 fundamental variables with acceptable Load factor in four components of "ethical", "content and value", "operational and executive" and "evaluation and feedback" in their thinking that are in terms of nature, it categorized in influential variables (fundamental, environmental), two-dimensional variables (risk, goal), dependent variables, independent variables (exception, secondary leverage), strategic variables and regulatory variables. Common world security theories are unique. The results of this research provide an accredited, reliable and valid model for system strategists.
Keywords: intelligence, security, validating, supreme leader, vital variables
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.