محمدرحیم رمضانیان
-
زمینه و هدف
بی تردید وضعیت سلامت یکی از مهم ترین شاخص های توسعه و پیشرفت اجتماعی می باشد. ارائه مراقبت های بهداشتی نیز یک چالش عمده برای زندگی بشر است و مدیریت زنجیره تامین در حوزه سلامت، از اهمیت استراتژیک برخوردار است. هدف این تحقیق، تحلیل و مقایسه نتایج فراترکیب با تحلیل مضمون در شناسایی مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی می باشد.
مواد و روش هارویکرد این تحقیق، به صورت کیفی (فراترکیب و تحلیل مضمون) و مقایسه نتایج آن ها در شناسایی مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی می باشد. در گام اول؛ با رویکرد فراترکیب و مرور نظام مند مطالعات مرتبط در بیست وسه سال اخیر، مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی شناسایی شدند. بدین منظور، ابتدا تعداد 100 مقاله شناسایی و پس از چند مرحله بررسی و پالایش، تعداد 26 مقاله مبنای انجام تحقیق قرار گرفت. در گام بعدی، مخاطرات زنجیره تامین داروسازی ایران با روش تحلیل مضمون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و نمونه گیری هدفمند به دست آمدند و در نهایت نتایج این دو رویکرد با هم مقایسه و تحلیل شدند.
نتایجدر رویکرد فراترکیب، 10 مخاطره به عنوان مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی جهان به صورت عام به دست آمد و همچنین با رویکرد تحلیل مضمون، 10 مخاطره به عنوان مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران به صورت خاص به دست آمد. بر اساس نتایج، شش مخاطره کیفیت پایین مواد اولیه، پیچیدگی و ناسازگاری سیستمهای اطلاعاتی، تامین ارز و پرداخت های مالی خارجی، حمل ونقل و بیمه ها، افزایش قیمت مواد اولیه، در دسترس نبودن دارو در هر دو رویکرد فراترکیب و تحلیل مضمون مشترک بودند و به عنوان مخاطرات زنجیره های تامین صنعت داروسازی جهان به صورت عام و همچنین مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران به صورت خاص مطرح می باشند.
نتیجه گیریذینفعان زنجیره تامین داروسازی ایران (از جمله بیمارستان ها)، در اولویت نخست، باید برای بهبود عملکرد زنجیره تامین بر روی این 6 مخاطره مشترک تمرکز نموده و برای مدیریت آن ها برنامه ریزی نمایند. در اولویت دوم، بر روی 4 مخاطره غیرمشترک که از طریق تحلیل مضمون به عنوان مخاطرات مختص زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران به دست آمد، متمرکز و اقدامات و فعالیت های کنترلی را اعمال نمایند.
کلید واژگان: مخاطرات زنجیره تامین, صنعت داروسازی, فراترکیب, تحلیل مضمونHospital, Volume:22 Issue: 4, 2024, PP 384 -406Background and PurposeHealth status is undeniably one of the most critical indicators of social development and progress. Providing healthcare poses a significant challenge for human life, and managing the healthcare supply chain is of strategic importance. The aim of this research is to analyze and compare the results of meta-synthesis with thematic analysis in identifying the risks of the pharmaceutical industry's supply chain.
MethodsThis research follows a qualitative approach, utilizing both meta-synthesis and thematic analysis to identify supply chain risks in the pharmaceutical industry. In the first step, a meta-synthesis and systematic review of related studies over the past twenty-three years were conducted, identifying one hundred articles, which were refined to twenty-six key articles for the research. In the next step, risks specific to Iran's pharmaceutical supply chain were identified through thematic analysis and semi-structured interviews with experts, using targeted sampling. Finally, the results from these two approaches were compared and analyzed.
ResultsThe meta-synthesis approach identified ten general supply chain risks in the global pharmaceutical industry. Similarly, the thematic analysis approach identified ten specific supply chain risks in Iran's pharmaceutical industry. Six risks were common to both approaches: low quality of raw materials, complexity and incompatibility of information systems, supply of foreign currency and financial payments, transportation and insurance issues, increase in the price of raw materials, and unavailability of medicines. These common risks are critical for both the global and Iranian pharmaceutical supply chains.
ConclusionStakeholders in Iran's pharmaceutical supply chain (including hospitals) should prioritize managing these six common risks to improve supply chain performance. Additionally, they should focus on the four unique risks identified through thematic analysis specific to Iran's pharmaceutical supply chain, applying appropriate control measures and activities.
Keywords: Supply Chain Risks, Pharmaceutical Industry, Meta-Synthesis, Thematic Analysis -
در دنیایی که با گذر از دوران توسعه ی صنعتی، عصر طلایی دانایی و توسعه ی دانش بنیان را آغاز کرده است، ارتباط میان صنعت و دانشگاه به عنوان مهم-ترین بازیگران بوم سازگان های دانش و کسب وکار بیش از پیش گسترش یافته و به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. در این راستا در ایران نیز مطالعات و پژوهش هایی در این حوزه در سال های اخیر صورت گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف دسته بندی و خلاصه سازی ادبیات پژوهش در حوزه ی همکاری میان صنعت و دانشگاه از مرور نظام مند ادبیات استفاده کرده است. در این پژوهش که یک مطالعه کیفی است، با استفاده از تکنیک تحلیل تم و نرم افزار اطلس تی آی، به تحلیل مقاله هایی که از تاریخ 01/01/1390 تا 29/12/1399 در مجله های مختلف به چاپ رسیده اند، پرداخته شد و شبکه مضامینی از عوامل مطرح شده در حوزه ی ارتباط میان بوم سازگان های کسب وکار و دانش (صنعت و دانشگاه) ارائه گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، تمامی عوامل مختلف مطرح شده در مطالعات صورت گرفته در یک دهه کشور را می توان در پنج عامل کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از «اهداف همکاری»، «موانع همکاری»، «مدل های همکاری»، «کانال های همکاری» و «تقویت کننده های همکاری».
کلید واژگان: بوم سازگان دانش, بوم سازگان کسب و کار, همکاری صنعت و دانشگاه, مرور ادبیات نظام مندThe relationship between Industry and the University is one of the topics that has been given a lot of attention in Iranian society in the last few decades and many researches have been done in this regard. This paper uses a systematic literature review (SLR) with the aim of categorizing and summarizing the literature in the field of cooperation between industry and university. This research as a qualitative study, uses PRISMA method and theme analysis technique and Atlas TI software. It investigated a systematic review of the papers published in journals in the field of cooperation between industry and university in Iran business and knowledge ecosystems from 2011 to 2020. After going through the four steps proposed in the systematic review method, 97 papers from different journals remained, which were coded and analyzed. A thematic network of factors raised in the field of communication between business and knowledge ecosystems (industry and university) was presented. Based on the results, all the different factors mentioned in the studies carried out in a decade in Iran can be categorized into five general factors, which are "goals of cooperation", "obstacles to cooperation", "models of cooperation", "cooperation channels" and "cooperation enhancers".
Keywords: Knowledge Ecosystem, Business Ecosystem, Industry-University Cooperation, Systematic Literature Review -
هدف این پژوهش ارائه مدلی کاربردی که به دنبال شناسایی اجزای شبکه ارزش پایدار در بخش توزیع فرآورده های نفتی بوده و همچنین توسعه یک نظریه ی اساسی مفید برای متخصصین و دانشگاهیان بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی و یک پژوهش اکتشافی است. همچنین از روش داده بنیاد استفاده شد. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها، با 15 نفر از خبرگان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران مصاحبه عمیق انجام شد. ابتدا، نمونه گیری هدفمند قضاوتی بود و سپس برای رسیدن به اشباع نظری، از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. از داده های به دست آمده، مدل پژوهش صورت بندی شد و درنهایت مدل پارادایمی در قالب شش مقوله اصلی، 34 مقوله فرعی و 218 مشخصه طبقه بندی شد. در این تحقیق به شکل جامعی ابعاد و اجزای موثر بر شبکه ارزش پایدار در قالب یک ساختار منسجم تبیین و فرایندهای مدیریتی موردنیاز تعریف شد.
کلید واژگان: شبکه ارزش پایدار, فرآورده های نفتی, نظریه ی داده بنیادThe purpose of this research is to provide a practical model that seeks to identify the components of the sustainable value network in the oil products distribution sector and also to develop a basic theory useful for experts and academics. In terms of purpose, the research is applied, and in terms of data collection, it is descriptive and exploratory research. The grounded theory method was also used. In this research, in order to collect data, an in-depth interview was conducted with 15 experts of Iran's National Oil Products Distribution Company. First, the purposeful sampling was judgmental, and then snowball sampling was used to achieve theoretical saturation. From the obtained data, the research model was formulated and finally the paradigm model was classified in the form of six main categories, 34 sub-categories and 218 characteristics. In this research, the dimensions and components affecting the sustainable value network were comprehensively explained in the form of a coherent structure and the required management processes were defined.
Keywords: Sustainable Value Network, Oil Products, Grounded Theory -
هدفدر سال های اخیر مفاهیمی همچون ماموریت پنجم دانشگاه، نسل پنجم صنعت و جامعه به صورت مستمر در میان پژوهش های صورت گرفته مطرح می شود. موفقیت دانشگاه در ماموریت پنجم و شکل گیری نسل پنجم صنعت و جامعه، نیازمند در نظر گرفتن این موضوع می باشد که چه دانشگاه و چه صنعت هر یک، بازیگران اصلی بوم سازگان های دانش و کسب وکار می باشند و بدون در نظر گرفتن رفتار این بازیگران در بستر بوم سازگان ها نمی توان به شکل گیری روند ارتباطی مناسب میان این نهادها پرداخت. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین مدلی جهت همکاری میان بوم سازگان های کسب وکار و دانش است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از منظر فلسفی تفسیرگرایی و از منظر رویکرد توسعه ی تئوری، استقرایی می باشد. راهبرد پژوهشی مورداستفاده در این پژوهش نظریه داده بنیاد است که با استفاده از آن به ارایه الگوی مفهومی پرداخته شد. سه رویکرد معمول به نظریه داده بنیاد دارد که در این پژوهش، از رویه نظام مند استراوس و کربین به دلیل ایجاد ساختار مناسب برای درک و دسته بندی بهتر داده ها و یافته ها، برای تحلیل نهایی استفاده شد. به منظور بررسی روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده استفاده شد. همچنین به منظور بررسی پایایی یافته های تحقیق از روش شاخص ثابت یا پایایی باز آزمون استفاده شد.یافته هانتایج حاصل شده بر اساس داده های جمع آوری شده و تجزیه وتحلیل های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که به منظور شکل گیری همکاری میان صنعت و دانشگاه به عنوان بازیگران اصلی بوم سازگان های کسب وکار و دانش، 18 مقوله ی کلیدی و حیاتی باید موردتوجه قرار گیرد که ارتباط میان آن ها که در قالب مدل مفهومی ارایه شده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: با توجه به بررسی های صورت گرفته در ادبیات موضوع، می توان ادعا کرد که علی رغم مطالعه های فراوان صورت گرفته در حوزه ی همکاری میان صنعت و دانشگاه، تاکنون مدلی جهت این همکاری ارایه نشده است و صرفا یا به بیان چالش های این همکاری پرداخته شده است و یا یک سری مفاهیم کلی ارایه گردیده است؛ اما در این پژوهش سعی شده است با لحاظ کردن تئوری هایی از قبیل بوم مرز (اکوتون) و دوسوتوانی به ارایه ی چنین مدلی پرداخته شود و جنبه های مختلف این همکاری موردبررسی قرار گیرد.کلید واژگان: بوم سازگان دانش, بوم سازگان کسب وکار, نظریه بوم مرز, نظریه دوسوتوانیPurposeIn recent years, concepts such as the fifth generation university, the fifth generation of industry and society have been continuously raised among the researchers. The university's success in the fifth mission and formation of the fifth generation of industry and society requires considering that both university and industry are the main actors of knowledge and business ecosystems. Without considering the comportment of these actors in the context of ecosystems, it is impossible to form a proper communication process between these institutions. Therefore, the paper aims to develop a conceptual model to explain the cooperation between knowledge and business ecosystems.MethodologyThis research is interpretive from a philosophical point of view and inductive from the point of view of theory development. The research strategy is "Grounded Theory," which presents a conceptual model. The systematic procedure of Strauss and Corbin was used to create a suitable structure for better understanding and classification of data and findings. Two methods, Member Checking or Participant Feedback and Review by External Audit, were used to check the validity of the data. Furthermore, a fixed index or re-test reliability was used to check the reliability of the research findings.FindingsThe results show that to form cooperation between industry and university as the main actors of business and Knowledge ecosystems, 18 key and vital categories should be considered. A conceptual model is presented to describe the relationship between these categories.Originality/Value: It can be claimed that despite the studies conducted in the field of cooperation between industry and university, a model for this cooperation has not been developed so far, and only the challenges of this cooperation have been discussed, or a series of concepts have been discussed. In this research, an attempt has been made to present such a model by taking into account theories such as ecotone and ambidextrous organization, and various aspects of this cooperation have been investigated.Keywords: Knowledge Ecosystem, Business Ecosystem, Ecotone Theory, Ambidexterity Theory
-
زیست بوم های نوآوری طی دهه اخیر نه تنها برای کسب وکارها بلکه برای دولت ها نیز به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی اهمیتی اساسی یافته اند. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل زیست بوم نوآوری کشور بر اساس دیدگا ه های یک سیاست گذار طی دوره هشت ساله فعالیت در این حوزه است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و روش تحلیل تم بکار گرفته و تعداد 235 ویدئو حاوی صحبت های ایشان در نشست ها، سخنرانی ها و مصاحبه ها در مورد زیست بوم نوآوری کشور تحلیل شد. یافته های پژوهش شامل هشت تم اصلی (اثرگذاری در جامعه، نقش دولت، بنیان اقتصاد دانش بنیان، سرمایه گذاری، موانع دولتی، ارتباطات و تعاملات، سازوکار تغییر و فراگیرشدن نوآوری)، 23 تم فرعی و 103 کد باز است. همچنین با توجه به اهمیت اسناد بالادستی در تعیین اهداف، راهبردها و اقدامات نوآورانه، این تم ها با 12قانون و سند بالادستی انطباق داده شد و نتیجه بیانگر تطابق آن ها با این اسناد و قوانین بود. بر اساس تحلیل یافته ها، سه موضوع عمده قابل نتیجه گیری است. اول اینکه دولت با گسترس قلمرو فعالیت خود در زیست بوم نوآوری همزمان به افزایش بوروکراسی گسترده در آن نیز دامن می زند که بیانگر پارادوکسی میان نقش تسهیل-گری و رفع موانع بوروکراتیک دولت است. دوم اینکه با وجود دیدگاه اتصال دانش به اقتصاد کشور، هنوز اثرات کلان آن در شاخص هایی مانند نرخ رشد بهره وری و نیز حل مسائل جامعه کمرنگ است. سوم اینکه با توجه به حجم اندک سرمایه گذاری داخلی (بخش دولتی و خصوصی)، ورود سرمایه گذاری خارجی می تواند توسعه زیست بوم نوآوری را تسریع نماید.
کلید واژگان: زیست بوم نوآوری, اقتصاد دانش بنیان, اسناد بالادستی, تحلیل تمDuring the last decade, innovation ecosystems have become essential not only for businesses correspondingly for governments aimed at national economic and social development. For this purpose, the current research has analyzed the country's innovation ecosystem based on the views of a policy maker during the eight-year period of activity in this field. According to this goal, qualitative research design and thematic analysis method were used. A number of 235 videos containing their talks in meetings and interviews about the country's innovation ecosystem were analyzed. The findings of the research include eight main themes (influence on society, the role of the government, the foundation of knowledge-based economy, investment, government obstacles, communication and interactions, the mechanism of change and the spread of innovation) and 23 sub-themes and 103 open codes. Also, due to the importance of High-level state documents in drawing the desired future and determining goals, strategies and innovative measures, the collected themes were adapted to 12 High-level state documents and the result indicated their compatibility with these documents. Based on the analysis of findings, three main issues can be concluded. First of all, the government, by expanding the scope of its activity in the ecosystem of innovation, simultaneously fuels the increase of extensive bureaucracy in it, which shows the paradox between the role of facilitating and removing the bureaucratic obstacles of the government. Second, despite the view of connecting knowledge to the country's economy, its macro effects in indicators such as productivity growth rate and solving society's problems are still weak. Thirdly, due to the small amount of domestic investment (public and private sector), the entry of foreign investment can accelerate the development of the innovation ecosystem.
Keywords: Innovation Ecosystem, Knowledge-Based Economy, High-Level State Documents, Thematic Analysis -
فناوری های نوین عمیقا نحوه ارتباط و تعامل افراد با محیط اطراف خود را تغییر داده اند. این فناوری ها بر هر صنعتی تاثیر می گذارند. حال اگر بنا به تعریف متداول، زنجیره تامین را مجموعه ای از فعالیت های به هم پیوسته تعریف کنیم که شامل هماهنگی، برنامه ریزی و کنترل محصولات و خدمات بین تامین کنندگان و مشتریان باشد، با نگاهی به پیشرفت های فناورانه متوجه می شویم که این ساختارهای سنتی دیگر خودکفا نیستند، چرا که الکترنیکی شدن تقریبا تمام جنبه های زندگی بشر به خصوص فرآیندهای زنجیره تامین را تحت تاثیر قرار داده است. فناوری های نسل چهار صنعت، بیانگر انقلاب صنعتی ا ست که اینترنت اشیا را با سامانه های خودکاری چون هوش مصنوعی و زیرمجموعه آن یادگیری ماشین که خودتنظیم و خودیادگیرنده هستند، همراه کرده است. چنین سامانه های فناورانه ای می تواند زنجیره تامین را از حالت متمرکز بودن به حالت توزیع شدگی تغییر بدهد. هدف از این پژوهش شناسایی مولفه های زنجیره تامین توزیع شده هوشمند و ارائه ساختار روابط علی برای آن ها و همچنین تحلیل هر یک از آن ها در چارچوب ساختار ارائه شده است. در پژوهش پیش رو ابتدا کدها و مقوله ها با استفاده از روش داده بنیاد شناسایی شدند و سپس برای تعیین روابط علی-معلولی از روش نگاشت شناختی فازی استفاده شده است. مدل پژوهش نشان می دهد که زنجیره تامین غیرمتمرکز توزیع شده با توجه به مولفه های خود می تواند منجر به بهبود در جریان های اطلاعاتی شود، مراقبت های بهداشتی-درمانی را ارتقاء دهد و امکان دسترسی عادلانه به خدمات درمانی را فراهم آورد، طوری که می تواند نفوذ بنگاه های رانتی در عرضه، تجویز و درمان کشور را تا حد زیادی کاهش دهد.کلید واژگان: بلاکچین, اینترنت اشیا, یادگیری ماشین, زنجیره تامین, سامانه های توزیع شدهIntroductionNew technologies have profoundly changed the way people communicate and interact with their surroundings. These technologies affect every industry. Now, if according to the common definition, we define the supply chain as a set of interconnected activities that include coordination, planning and control of products and services between suppliers and customers. Looking at technological advances, we realize that these traditional structures are no longer self-sufficient, because digitalization has affected almost all aspects of human life, especially supply chain processes. The technologies of the fourth generation of industry represent the industrial revolution that has combined the Internet of Things with automatic systems such as artificial intelligence and its subset of machine learning, which are self-adjusting and self-learning. Such technological systems can change the supply chain from a centralized state to a distributed state, in fact, the deployment of these technologies provides distribution and decentralization for supply chains. The globalization of the economy and the increase in commercial competition have increased the importance of using innovative methods to achieve the goals of the supply chain. With the automation of processes, business activities have moved from manual operations to electronic transactions and all organizational processes have benefited from information and communication technologies. Considering that the design of most processes is at the disposal of centralized centers; There are always problems such as: poor efficiency, coordination at a low level and poor cooperation between the departments of a business unit, the emergence of distributed frameworks such as the blockchain platform and 4.0 generation technologies in addition to Organizations are helped in having complete transparency in transactions and cooperation with each other. They can share transactions on a peer-to-peer page.MethodologyThe purpose of research is to identify the components of the intelligent distributed supply chain and provide the structure of causal relationships for them, as well as the analysis of each of them in the framework of the presented structure. In the present research, codes and categories were first identified using the grounded method, and then the fuzzy cognitive mapping method was used to determine causal-effect relationships.In order to design the structure of the cause-effect relationships of the components of the intelligent distributed supply chain, it was extracted according to the fuzzy cognitive mapping method. Collective mapping was obtained by calculating the average of experts' opinions. According to its components, distributed decentralized supply chain can lead to improvement in information flows, promote healthcare and provide fair access to medical services. Also, assigning treatment priority to patients according to their physical condition for medical care, complying with the terms and conditions of the production line, reducing fraud, detecting authorized hazardous substances and removing drugs that have been licensed outside of the legal criteria can influence the company.Results and DiscussionHigh rents in the supply, prescription and treatment of the country to a great extent. The components of the correct implementation of the guidelines for hazardous drugs, the correct implementation of GMP rules, improvement in demand forecasting, correct and timely response of suppliers and suppliers, transparency and traceability, reduction in executive costs, Reducing the risk of implementing projects and carrying out contracts, behavioral data analysis algorithms, error and fraud detection algorithms, processes of identification, discovery, analysis, redesign, implementation and deployment, execution and monitoring, analysis of purchase plans and Procurement provides the possibility of tracking the information, political, monetary and back and forth flows of medicine, which represents its supply and demand among the manufacturer, government sector, patients, pharmacies, insurers, retailers of raw materials and importers. and reduces the possibility of fraud and corruption.Also, allocating treatment priority to patients according to their physical condition for medical care, complying with the terms and conditions of the production line, reducing fraud, detecting authorized hazardous substances and removing drugs that have been licensed outside of the legal criteria can influence the company. High rents in the supply, prescription and treatment of the country will be reduced to a great extent, which can be more effective for special and incurable patients, we know for certain that the required medicine for import and production, it is difficult and sometimes impossible to correctly identify and choose, with these created solutions, transparency is determined in whether the goal of the treatment program has been taken into account. Because we know that the distribution of special benefits is under the control of government officials and they define the priorities of subsidy allocation according to their decision-making power; This can be considered as one of the cases of corruption in the country's pharmaceutical industry.ConclusionIn the end, the improvement in the stock of raw materials and finished products, the non-issue of licenses for non-hazardous production lines in line with the production of hazardous drugs, the non-importation of domestic similar drugs, the elimination of middlemen and backdoors, the transparency of production costs. Transparency in contracts, transparency in the interests of the involved parties, transparency in payment to pharmaceutical companies, transparency in payment of pharmaceutical centers to drug dealers, transparency in pharmacy drug items, transparency in the risks after taking drugs, transparency in the way the budget is spent, The transparent and traceable payment system makes it clear whether the distribution and granting of licenses to natural or legal persons is done based on legal criteria and competently, while the government authority and decision-maker to avoid disclosure or The monopoly of the market cannot limit the transaction within the circle of friends and acquaintances, the benefit of political influence for the production of drugs and the distribution of imported drugs has been greatly reduced, the privileges have been removed from the circle of friends and acquaintances and in a competitive environment, they are given to companies. It will be real or legal that provide fair access to medical services.Keywords: Blockchain, Internet of Things, Machine Learning, Supply chain, Distributed Systems
-
هدف این مقاله، طراحی الگوی بهبود عملکرد پایدار شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی استان گیلان است تا مدیران و تصمیم گیران با شناخت عوامل، چالش ها و پیامدهای مدنظر به سمت بهبود عملکرد پایدار شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی گام بردارند. مقاله حاضر از منظر هدف در زمره ی تحقیقات کاربردی، از منظر ماهیت در زمره ی پژوهش اکتشافی- توصیفی و بر مبنای جمع آوری اطلاعات در زمره ی مطالعات میدانی قرار می گیرد. این مقاله از نوع تحقیقات کیفی است که با روش داده بنیاد، از طریق سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدلی پاردایمی متشکل از شش بخش ایجاد شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نظریه داده بنیاد موجب شکل گیری 13 طبقه اصلی، 29 مقوله ی اصلی و248 مفهوم شد. شش طبقه ی اصلی مدل پارادایمی داده بنیاد با استفاده از کدگذاری نظری به شکل: پدیده محوری (بهبود عملکرد پایدار)، شرایط علی (بقای سازمان، الزام اجتماعی و محیطی، کسب مزیت رقابتی)، شرایط زمینه ای (عوامل محیطی، عوامل سازمانی)، شرایط مداخله گر (عوامل محیطی، عوامل سازمانی)، راهبردها (سطح کلان، سطح سازمان) و درنهایت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از دستیابی به بهبود عملکرد پایدار با پیاده سازی راهبردهای مدنظر به وجود آمدند.
کلید واژگان: اقتصاد دورانی, شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی, صنعت 4.0, عملکرد پایدارThe purpose of this article is to design a model for improving the sustainable performance of small and medium food companies in Guilan Province. The aim is to provide managers and decision-makers with insights into the factors, challenges, and consequences associated with enhancing the sustainable performance of these companies in the current business environment. The article falls under the category of applied research in terms of its purpose, exploratory-descriptive research in nature, and field studies based on data collection. It is classified as qualitative research. The Grounded Theory method was employed to create a paradigm model, progressing through three stages of open, axial, and selective coding. The results of data analysis using Grounded Theory led to the identification of 13 main floors, 29 main categories, and 248 concepts. The paradigm model, developed through theoretical coding, encompasses six main classes: pivotal phenomenon (sustainable performance improvement), causal conditions (organizational survival, social and environmental obligation, gaining competitive advantage), contextual conditions (environmental factors, organizational factors), interfering conditions (environmental factors, organizational factors), and strategies (macro level, organizational level). Finally, the economic, social, and environmental consequences of achieving sustainable performance improvement were derived through the implementation of these strategies.
Keywords: Circular Economy, Industry4.0, Small, Medium Companies In The Food Industry, Sustainable Performance -
اهمیت بوم سازگان های نوآوری در بین محققان و نیز در سطح جامعه در حال افزایش است و بوم سازگان نوآوری ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما به نظر می رسد علی رغم حمایت های انجام شده از سوی دولت، این بوم سازگان هنوز به اثرگذاری لازم نرسیده است. به همین منظور، پژوهش حاضر به تحلیل کارکردهای بوم سازگان نوآوری کشور پرداخته است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و روش نظریه داده بنیاد بکار گرفته شد. نظر 22 مشارکت کننده از طریق مصاحبه و دیدگاه 13 نفر از بازیگران بوم سازگان نیز از طریق داده های ثانویه اتخاذ شد. طبق یافته ها، اگرچه دولت به دنبال رفع موانعی از قبیل قوانین متناقض و بوروکراسی گسترده در بوم سازگان بوده، اما همزمان با گسترش فعالیت دولت، موانع بوروکراتیک نیز که ریشه در دولت دارد، افزایش می یابد. همچنین مشوق های مالی دولت و فراهم آوردن زیرساخت با هدف ایجاد قابلیت نوآوری و تقویت ارتباطات بین بازیگران است، در صورتی که نوع سازوکار حمایتی صورت گرفته، محرکی جدی برای فراهم کردن فرصت یادگیری دانش فناورانه و یادگیری تعاملی میان بازیگرانی مانند دانشگاه و صنعت نبوده است. علاوه بر این از یک سو حمایت دولت از نوآوری در مرحله رشد شرکت هاست، اما از سوی دیگر مداخله گری در کنترل بازار مانع از بهره برداری از همان نوآوری در بازار می گردد. بازیگران بوم سازگان در مواجه با این کارکرد و نیز با توجه به کارایی انطباقی نهادی در بوم سازگان، عوامل کلان و همچنین انگیزه های خویش، سه راهبرد عمده ترک بوم سازگان، عدم ورود به بوم سازگان و یا ماندن حداقلی در آن را اتخاذ می کنند.
کلید واژگان: بوم سازگان, نوآوری, کسب و کار, دولت, نظریه داده بنیادThe importance of innovation ecosystems among researchers and at the level of society is increasing, and Iran's innovation ecosystem is no exception to this rule. But it seems that despite the support provided by the government, this ecosystem has not yet reached the required effect. To this end, the current research has analyzed the function of the Iran's innovation ecosystem. According to this goal, qualitative research design and grounded theory method were used. The opinions of 22 participants were taken through interviews and the opinions of 13 ecosystem actors were taken through secondary data. According to the findings, while the government sought to remove obstacles such as contradictory laws and widespread bureaucracy in the ecosystem, at the same time with the expansion of the government's activity, the bureaucratic obstacles that are rooted in the government correspondingly increase. The government's financial incentives and providing infrastructure to foster innovation capability and strengthening communication between actors. Existed support mechanisms have not been a serious stimulus in order to provide the opportunity to learn technological knowledge and interactive learning between actors like university and industry. Moreover, on the one hand the government support companies in growth stage to innovate, but on the other hand its intervention to control the markets prevents the exploitation of the aforementioned innovation in the market. In the face of these paradoxes, ecosystem actors, considering the adaptive efficiency of institutions in the ecosystem and their own motivations, choose three major strategies: leaving the ecosystem, not entering the ecosystem, or staying minimalistic on ecosystem.
Keywords: Ecosystem, Innovation, Business, Government, Grounded theory -
نیروی انسانی از اصلیترین سرمایه های هر سازمان میباشد. منابع انسانی سازمان را در راستای نیل به اهداف پیش برده و به آن معنا می بخشد. از این رو بهره وری نیروی انسانی دارای اهمیت زیادی است. مدیریت کیفیت نرم توانایی فراهم نمودن محیطی مناسب از طریق افزایش تعهد و مشارکت کارکنان، اشتراک دانش، و توانمندسازی آن ها را دارد و به طور کلی، جنبه های انسانی سازمان را بهبود می بخشد. از طرف دیگر، موفقیت و بقای سازمانی در گرو استفاده از قابلیت دوسوتوانی است تا مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد کند. سازمان ها باید به اندازه کافی انعطاف-پذیر باشند تا بتوانند تهدیدات غیرقابل پیش بینی و فرصت های موجود در آینده نامطمین را به کمک دوسوتوانی کارکنان مدیریت کنند. لذا پژوهش حاضر در جستجوی تاثیر مدیریت کیفیت نرم بر بهره وری نیروی انسانی با میانجیگری دوسوتوانی کارکنان میباشد. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه شرکت های تولیدی کوچک و متوسط شهرک صنعتی اردبیل (1) میباشند که با بهره گیری از فرمول کوکران 56 شرکت به عنوان نمونه نهایی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و شامل 31 گویه در راستای سنجش متغیرها میباشد. در این راستا از پرسشنامه های استاندارد مدیریت کیفیت نرم زنگ و همکاران (2016)، بهره وری نیروی انسانی پارکر (2000) و دوسوتوانی کارکنان مام و همکاران (2009) استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیریت کیفیت نرم بر بهره وری نیروی انسانی و دوسوتوانی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد. دوسوتوانی کارکنان بر بهره وری نیروی انسانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین نقش میانجی دوسوتوانی کارکنان در تاثیر مدیریت کیفیت نرم بر بهره وری نیروی انسانی مورد تایید قرار گرفت.
کلید واژگان: بهره وری نیروی انسانی, مدیریت کیفیت نرم, دوسوتوانی کارکنانHuman resources are one of the main assets of any organization. The employees of the organization move forward and give meaning to the goals. Therefore, the productivity of human resources is very important. Therefore, the current research is looking for the effect of soft quality management on the productivity of human resources with the mediation of the ambivalence of employees. The type of research is applied in terms of purpose and the research method is descriptive-survey. The statistical population includes all the small and medium production companies of Ardabil Industrial Town (1), which were analyzed using Cochran's formula of 56 companies as the final sample. The data collection tool is a questionnaire and includes 31 items in order to measure the variables. In this regard, the standard questionnaires of soft quality management, Zang et al. (2016), Parker's human resource productivity (2000), and Mam et al. The validity of the resulting questionnaire and its reliability were confirmed through Cronbach's alpha coefficient. In order to test the hypotheses, structural equation modeling was used. The results showed that soft quality management has a positive and significant effect on the productivity of human resources and the ambivalence of employees. Ambivalence of employees has a positive and significant effect on the productivity of human resources. Also, the mediating role of employees' two pillars in the impact of soft quality management on human resource productivity was confirmed and it was found that soft quality management has a positive and significant effect on human resource productivity both directly and indirectly.
Keywords: Soft quality management, Human resource productivity, Employee ambidexterity -
هدف
سازمان های تجاری و صنعتی در سراسر جهان در معرض تهدید شدید ناپایداری قرار دارند. مسایل ناپایداری به دلیل اختلال های محیطی مانند تغییرات آب وهوا، گرم شدن کره زمین، کمبود منابع و تخریب اکولوژیکی ناشی می شود. زنجیره تامین دایره ای در چند سال اخیر شتاب بیش تری به دست آورده است و به عنوان یکی از رویکردهای پایدار و نوآورانه برای صنعت تولید عمل می کند. پذیرش زنجیره تامین دایره ای جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی سیستم تولید و زنجیره تامین را افزایش می دهد. با این حال، تحقیقات بسیار کمی در مورد شناسایی و کاوش چالش های متعدد برای اجرای زنجیره تامین دایره ای در کشورهای درحال توسعه، انجام شده است؛ بنابراین، هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی چالش های اجرای زنجیره تامین دایره ای در بخش تولید است.
روش شناسی پژوهش:
این پژوهش تکنیک سوآرا فازی فیثاغورثی (PF-SWARA) را پیشنهاد می کند. این تکنیک برای اولویت بندی چالش های پذیرش زنجیره تامین دایره ای بر اساس اهمیت نسبی آن ها استفاده می شود. روش پیشنهادی در صنعت داروسازی-استان گیلان مورداستفاده قرار گرفت.
یافته هادر نتایج نهایی پژوهش، چالش های استراتژیک (SCs) و چالش های عملیاتی و زیست محیطی در اولویت قرار گرفته اند.
اصالت/ارزش افزوده علمی:
این پژوهش به عنوان گامی برای دست اندرکاران صنعت به منظور اتخاذ کارآمد و موثر زنجیره تامین دایره ای عمل می کند.
کلید واژگان: چالش های اجرا در کشورهای درحال توسعه, زنجیره تامین دایره ای, سوارا فازی-فیثاغورثیPurposeCommercial and industrial organizations worldwide are under severe threat of instability. Unsustainability issues arise because of environmental disturbances such as climate change, global warming, resource scarcity, and ecological degradation. Circular Supply Chain (CSC) has gained momentum in recent years and serves as one of the most sustainable and innovative approaches to the manufacturing industry. Adoption of the CSC increases the social, economic, and environmental aspects of the production system and the supply chain. However, researchers have conducted significantly less research on identifying and exploring the multiple challenges to implementing CSC in developing countries. Therefore, this research investigates and evaluates the challenges of CSC implementation in the production sector. We have identified 29 CSC challenges in the literature review.
MethodologyThe research proposes the Pythagorean Fuzzy SWARA (PF-SWARA) technique. This technique prioritizes CSC adoption challenges based on their relative importance. We used the proposed method in the pharmaceutical industry of the Guilan province.
FindingsIn the final results of the research, Strategic Challenges (SCs) and operational and environmental challenges are prioritized.
Originality/Value:
This research serves as a step for industry practitioners to efficiently and effectively adopt a CSC.
Keywords: The Implementation challenges in developing countries, Circular supply chain, Fuzzy-Pythagorean cycle -
کسب وکارهای خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار می آیند، کسب وکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می شوند. در واقع کسب وکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب وکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی به منزله ایجاد راه حل های نوآورانه به منظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایده ها، ظرفیت ها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسب وکارهای خانگی تاثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی با تاکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل موثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسی شده از ادبیات به صورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسب وکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناسایی شده در 4 دسته (توانمندی های کارآفرینانه، توانمندی های کسب وکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایت گرانه) طبقه بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان می دهد توانمندی های کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سخت کوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسایل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
کلید واژگان: کسب و کار خانگی, اقتصاد روستایی, توسعه روستایی, کارآفرینی اجتماعی, دهستان پسیخان -
جهانی سازی و فرایند های تکنولوژی پرسرعت، از طریق فناوری اطلاعات، سازمانهای خدماتی در بخشهای خصوصی و عمومی را برای رقابت در خدمترسانی جدید تحتفشار مضاعف قرار داده است. در اقتصادهای توسعه یافته بخش خدمات مسیول بیشترین رشد اشتغال و ارزشافزوده است. درنتیجه مطالعات گسترده تر در زمینه توسعه خدمات جدید و عوامل تاثیرگذار بر آن مهم تر از پیش جلوه میکند. از سویی دیگر خلق مشترک ارزش، مفهومی جدید در کسبوکار، بازاریابی و نوآوری سازمانها محسوب میشود که باهدف ایجاد مزیت رقابتی برای حفظ بقای سازمانها، موردتوجه قرارگرفته است. خلق مشترک ارزش درواقع فرایند ایجاد ارزش از طریق تعاملات سازمانها با سایر سازمانها، کارکنان، مشتریان و دیگر شرکا در بازار است و امروزه مورد توجه مدیران سازمانهای خدماتی ازجمله در صنعت بانکداری و بیمه که از ارکان محوری اقتصاد کشورها محسوب می شوند، قرارگرفته است. پژوهش حاضر به دنبال ارایه مدلی باهدف بررسی تاثیر خلق مشترک ارزش بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه خدمات جدید، بررسی تاثیر هماهنگی درون سازمانی بهعنوان عامل میانجی بین دو متغیر خلق مشترک ارزش و توسعه خدمات جدید و همچنین متغیر تجربه فناوری بهعنوان تعدیلکننده هماهنگی درونسازمانی در 41 شعبه از شعب مرکزی بانکها و بیمه های شهرستان بروجرد انجام گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی با استراتژی پیمایشی میباشد. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوریشده و همچنین از روش معادلات ساختاری بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها استفادهشده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که خلق مشترک ارزش هم به شکل مستقیم و هم غیرمستقیم تاثیر مثبت و معناداری بر توسعه خدمات جدید دارد همچنین نقش میانجی گری هماهنگی درونسازمانی و تعدیلگری تجربه فناوری نیز تایید شد.
کلید واژگان: تجربه فناوری, توسعه خدمات جدید, خلق ارزش مشترک, هماهنگی درون سازمانیGlobalization and high-tech processes, through information technology, have doubled the pressure on service organizations in the private and public sectors to compete in new services. In developed economies, the service sector is responsible for most employment and value-added growth. As a result, more extensive studies on the development of new services and the factors influencing it are becoming more important. On the other hand, value creation is a new concept in business, marketing and innovation of organizations that has been considered with the aim of creating a competitive advantage to maintain the survival of organizations. Sharing value creation is actually the process of creating value through the interactions of organizations with other organizations, employees, customers and other partners in the market and today is the focus of managers of service organizations including the banking and insurance industry, which are central pillars of economies. The present study seeks to provide a model to investigate the impact of shared value creation directly and indirectly on the development of new services, the impact of internal coordination as a mediating factor between the two variables of value creation and new service development as well as technology experience variable as moderator of internal coordination in 41 branches. It has been done from the central branches of banks and insurance companies of Boroujerd city. This research is of an applied type with a survey strategy. Data were collected through a questionnaire and also structural equation method was used to analyze the data. The results show that the creation of shared value has both a direct and indirect positive and significant effect on the development of new services. Also, the mediating role of intra-organizational coordination and moderation of technology experience was confirmed.
Keywords: New Services, Development Intra-organizational, CoordinationValue co- Creation, Technological Experience -
گسترش مباحث مربوط به مدیریت کیفیت در طول زنجیره تامین و همچنین حرکت مفهوم عملکرد سازمانی به توسعه پایدار و تلفیق این سه حوزه با یکدیگر، زمینه تحقیقاتی نوظهوری در مدیریت کیفیت زنجیره تامین پایدار (SSCQM) ایجاد نمود. این پژوهش در جستجوی این است که آیا SCQM بر توسعه پایدار سازمانی موثر است یا خیر؟ ابعاد SCQM در 7 و توسعه پایدار در 3 بعد تعریف شدند؛ اثرات هریک از ابعاد SCQM با رویکرد PLS-SEM بر توسعه پایدار سازمانی با داده های حاصل از 184 پرسشنامه تکمیلی بوسیله کارشناسان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه گیلان تحلیل شد. تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و با توجه به بررسی رابطه بین متغیرها، از نوع همبستگی محسوب می شود. در مدل اندازه گیری جهت بررسی پایایی، از معیار پایایی مرکب و آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی از معیار روایی همگرا و روایی افتراقی استفاده شد که با توجه به مقادیر آنها، مدل اندازه گیری از پایایی و روایی مناسبی برخورد است. در مدل ساختاری ضرایب مسیر و مقدار t نشان داد که همه ابعاد SCQM حداقل در یک مسیر بر ابعاد توسعه پایدار دارای اثر معنی دار هستند؛ بنابراین می توان بیان کرد که ابعاد SCQM، بر توسعه پایدار سازمانی تاثیر دارد. سازه تمرکز بر مشتریان بر توسعه اقتصادی دارای قوی ترین اثر بوده و دو سازه رهبری کیفیت زنجیره تامین و سیستم اطلاعاتی کیفیت زنجیره تامین بر هر سه بعد پایداری اثر معنی دار دارند.
کلید واژگان: توسعه پایدار سازمانی, مدیریت کیفیت زنجیره تامین (SCQM), مدیریت کیفیت زنجیره تامین پایدار (SSCQM), رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS)The expansion of issues related to quality management along the supply chain, as well as the movement of the concept of organizational performance to sustainable development and the integration of these three areas together, created an emerging research field in sustainable supply chain quality management (SSCQM). This research is looking for whether SCQM is effective on sustainable organizational development or not. SCQM dimensions were defined in 7 and sustainable development in 3 dimensions; The effects of each of the dimensions of SCQM were analyzed with the PLS-SEM approach on sustainable organizational development with the data obtained from 184 supplementary questionnaires by the experts of the National Oil Products Distribution Company of Gilan region. The research, in terms of practical purpose and in terms of collecting descriptivesurvey data and considering the relationship between variables, is considered to be of correlational type. In the measurement model, composite reliability and Cronbach's alpha were used to check reliability, and convergent validity and discriminant validity were used to check validity, and according to their values, the measurement model has adequate reliability and validity. In the structural model, path coefficients and t value showed that all SCQM dimensions have a significant effect on sustainable development dimensions at least in one path; Therefore, it can be said that SCQM dimensions have an impact on sustainable organizational development. The construct of focusing on customers has the strongest effect on economic development, and the two constructs of supply chain quality leadership and supply chain quality information system have a significant effect on all three dimensions of sustainability.
Keywords: Organizational Sustainable Development, Sustainable Supply Chain QualityManagement (SSCQM), Partial Least Squares (PLS) Approach -
سیستم مدیریت یکپارچه شامل یک استراتژی برای مدیریت چندین سیستم و افزایش بهره وری به منظور برآورده سازی نیازهای ذی نفعان است که از استانداردهای مختلفی برای توسعه این سیستم ها استفاده می شود. این سیستم ها به منابعی مانند نیروی انسانی، زمان و هزینه نیاز دارند که فشار زیادی را بر سازمان ها وارد می-کنند و منجر به ایجاد موانعی در هنگام اجرای آن و کاهش بهره وری می شوند. در این راستا مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی موانع استقرار سیستم مدیریت یکپارچه و با استفاده از روش ترکیبی (تحلیل محتوا و مدلسازی ساختاری-تفسیری) انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شرکت های کوچک و متوسط در حوزه صنایع فلزی استان قزوین است. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انجام و بر همین اساس با دوازده نفر از مختصصان و فعالان این حوزه مصاحبه شد. ضمن استخراج مولفه های مربوط به موانع استقرار سیستم مدیریت یکپارچه، الگوی مفهومی تحقیق تدوین گردید و با توجه به مرور پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان و روش تحلیل محتوا، 90 کد باز، 28 مفهوم و هفت مقوله با عنوان های ذی نفعان خارجی، کارکنان، منابع و مدیریت، عامل مقرراتی و قانونی، عامل فرهنگی-سازمانی، استقرار و مولفه مالی-اقتصادی استخراج و بر اساس روش مدلسازی ساختاری-تفسیری، الگوسازی شد. همچنین میزان وابستگی و قدرت هدایت هر یک از مولفه ها ارایه شده است.
کلید واژگان: سیستم مدیریت یکپارچه, شرکتهای کوچک و متوسط, استانداردهای مدیریتیAn integrated management system includes a strategy for managing multiple systems and increasing productivity in order to meet the needs of stakeholders, which uses different standards for the development of these systems. These systems require resources such as human power, time and cost, which put a lot of pressure on organizations and lead to obstacles during its implementation and reduce productivity. In this regard, this article was conducted with the aim of designing a conceptual model of obstacles to the establishment of an integrated management system and using a combined method (content analysis and interpretive structural modeling). The statistical population of this research is small and medium companies in the field of metal industries of Qazvin province. Sampling was done in a purposeful manner and until theoretical saturation was reached, and based on this, twelve specialists and activists in this field were interviewed. While extracting the components related to the obstacles to the establishment of the integrated management system, the conceptual model of the research was developed, and according to the review of the research background and interviews with experts and the method of content analysis, 90 open codes, 28 concepts and seven categories with the titles of stakeholders External, employees, resources and management, regulatory and legal factor, cultural-organizational factor, establishment and financial-economic component were extracted and modeled based on interpretive structural modeling method. Also, the degree of dependence and the guiding power of each of the components is presented. Finally, solutions to improve the deployment performance of this system are provided.
Keywords: integrated management system, small, medium sized enterprises, managerial standards -
فرهنگ، یادگیری سازمان را قادر می سازد تا بهترین بهره برداری را از دانش و تجربیات خود برای ایجاد و دستیابی به اهداف مطلوب انجام دهد. سازمان های بهره مند از فرهنگ یادگیری پایدار که در قالب یادگیری سازمانی به فعالیت می پردازند برای ساخت قابیلت پویا از یادگیری به عنوان یک عامل و منبع مهم یاد می کنند. امروزه در فضای رقابتی، کسب و کارها در تلاش اند تا با ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق ارتقاء عملکرد سازمانی رونق یابند و خود را با تغییرات نوظهور انطباق دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ یادگیری و عملکرد سازمانی با میانجی گری قابلیت پویا و مزیت رقابتی در بانک های استان گیلان می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران، معاونین و کارشناسان ارشد بانک های استان گیلان است که تعداد آنها در حدود320 نفر می باشد و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده 175 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش گرد آوری اطللاع به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه برگرفته از ادبیات موضوع می باشد. یافته های بدست آمده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نشان می دهند که بین کلیه متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد و مزیت رقابتی و قابلیت پویا دارای نقش میانجی در رابطه فرهنگ یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی است.
کلید واژگان: فرهنگ یادگیری سازمانی, قابلیت پویا, مزیت رقابتی, عملکرد سازمانیCulture makes organizational learning to use the knowledge and experience best for creating and achieving desired goals. The organizations that benefit from sustainable learning culture and act the form of organizational learning to create the ability to build dynamic capability, they speak learning as an important source. In today's competitive environment, businesses are working together to improve organizational performance by creating sustainable competitive advantage through their growth and adapt to the new changes. The aim of this study was to evaluate the relationship between organizational learning culture and organizational performance with respect to the mediating roles of dynamic capabilities and competitive advantage in the banks of Guilan. The statistical population included all executives, assistants and senior of Guilan banks equals to 320 and based on random sampling method 175 of them have been studied as a sample.The collection method is a library and field study and the research tool is a questionnaire derived from the literature of the subject. The findings of the Structural Equation Modeling Model show with the LISREL software show that there is a significant correlation between all variables and dynamic capabilities and competitive advantage play a role of mediator in the relationship between organizational learning culture and organizational performance.
Keywords: Organizational learning culture, Dynamic Capabilities, Competitive Advantage, Organizational Performance -
بیت کوین مهمترین و ارزشمند ترین ارز دیجیتال است که بر مبنای فناوری بلاک چین کار می کند. این ارز در بسیاری از کشور ها پذیرفته شده و استفاده می شود. در این پژوهش با کمک فرامدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری قصد داریم عوامل موثر بر پذیرش فناوری بیت کوین در ایران را بسنجیم. پرسشنامه ای الکترونیکی برای سایت ها و گروه های موجود در فضای مجازی که در حوزه ارز های دیجیتال و بیت کوین فعالیت می نمودند، ارسال گردید تا در اختیار کاربران خود قرار دهند. 420 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری، شامل کاربران انجمن ها و گروه های مرتبط با ارز دیجیتال در اینترنت و رسانه های اجتماعی است، که جامعه آماری نامحدود شمرده می شود. به منظور تعیین حداقل حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده گردید. پژوهش شامل 6 فرضیه می باشد و نتایج نهایی حاکی از آن بود که سازگاری، نوآوری شخصی در فناوری و مقاومت در برابر تغییر تاثیر مثبتی بر قصد رفتاری، و همچنین قصد رفتاری تاثیر مثبتی بر رفتار استفاده در پذیرش استفاده از بیت کوین در ایران دارد.
کلید واژگان: ارز دیجیتال, بیت کوین, بلاک چین, پذیرش فناوری, فرا مدلBitcoin is the most important and valuable digital currency based on China Blockchain technology. This currency is accepted and used in many countries. In this study, with the help of Meta-UTAUT meta-model, we intend to evaluate the factors affecting the adoption of bitcoin technology in Iran. An electronic questionnaire was sent to sites and groups in cyberspace that worked in the field of digital currencies and bitcoins to provide to their users. 420 questionnaires were analyzed. The statistical community includes users of associations and groups related to digital currency on the Internet and social media, which is considered an unlimited statistical community. Morgan table was also used to determine the minimum sample size The research consists of 6 hypotheses and the final results showed that compatibility, personal innovation in IT and resistance to change have a positive effect on behavioral intention, as well as behavioral intention has a positive effect on use behavior in accepting the use of bitcoin in Iran..
Keywords: digital currency, bitcoin, Blockchain, technology acceptance, meta-model -
هدف
در محیط های کاری، سازمان ها نیازمند ایجاد تعادل بین موجودی انبار و هزینه های نگهداری می باشند.از این رو کنترل موجودی یکی از دغدغه های اصلی سازمان هاست.در بسیاری از سازمان ها از روش طبقه بندی ABC جهت کنترل حجم زیاد موجودی ها استفاده می کنند. در طبقه بندی ABC سنتی ،اقلام تنها براساس یک معیار واحد دسته بندی می شوند اما توجه به معیارهای دیگر نیز ضروری است که در اینگونه موارد از طبقه بندی چندمعیاره اقلام موجودی استفاده می شود.هدف این پژوهش ارایه مدل جدید در طبقه بندی چندمعیاره اقلام موجودی است.
روشدر این پژوهش از روش تحلیل پوششی داده ها جهت ارایه مدلی مناسب برای طبقه بندی اقلام موجودی استفاده شده است. در ادبیات پژوهش از مدل های شعاعی و غیر شعاعی تحلیل پوششی داده ها برای طبقه بندی اقلام موجودی استفاده شده است که از مقایسه نتایج مدل ها نتیجه می شود مدل های غیرشعاعی طبقه بندی منطقی تری را ارایه می دهند. به همین دلیل در این مقاله انواع دیگر مدل های غیرشعاعی جهت بهبود طبقه بندی اقلام موجودی پیشنهاد شده است.
یافته ها:
روش پیشنهاد شده ضعف مدل های شعاعی را ندارد و در راستای مدل های غیرشعاعی باعث بهبود طبقه بندی چندمعیاره اقلام موجودی شده است.
نتیجه گیری:
جهت اجرای مدل های جدید و مقایسه آن ها با مدل های موجود از47 قلم از اقلام موجودی مربوط به یک مثال عددی مشترک موجود در ادبیات پژوهش و همچنین 80 قلم از اقلام موجودی شرکت صنعتی پارس خزر استفاده شده است.نتایج مقایسه مدل پیشنهاد شده با مدل های موجود در ادبیات پژوهش، نشان دهنده برتری مدل پیشنهاد شده است.
کلید واژگان: مدل آر, مدل RAM, مدل SBM بدون ورودی, تحلیل پوششی داده ها, طبقه بندی چند معیاره اقلام موجودیObjectiveIn Workplaces, organizations need to balance warehouse inventory and maintenance costs. Therefore, inventory control is one of the major concerns of organizations. In many organizations, they use the ABC classification method for controlling a large volume of inventory. in the traditional ABC classification, items are categorized only by a single criterion; but considering other criteria is also essential, so in such cases, the multi-criteria inventory classification is used. The purpose of this study is to present a new model in multi-criteria inventory classification.
MethodsIn this study, the data envelopment analysis method has been used to present an appropriate model for inventory classification. In the literature of Radial and non-radial models of data envelopment analysis have been used in inventory classification and the comparison of the results of the models indicates that non-radial models provide a more rational classification. Hence, other types of non-radial models have been proposed in this paper to improve inventory classification.
Resultsthe proposed method does not have the weakness of the radial models and improves the multi-criteria inventory classification using non-radial models.
Conclusion47 items of inventory related to a common numerical example in the literature as well as 80 items of inventory items of Pars Khazar industrial company have been used in order To implement the new models and compare them with existing models. The results of comparing the proposed model with the existing ones in the literature show the superiority of the proposed model.
Keywords: R model, RAM model, SBM model without input, Data Envelopment Analysis, Multi-criteria inventory classification -
فناوری بیت کوین و ارز های دیجیتال، از مهمترین فناوری های ساخت بشر در عصر حاضر هستند که در سال های اخیر توسط ساتوشی ناکاتومو معرفی شدند. به دلیل وجود قابلیت نظیر به نظیر بودن و همچنین غیر متمرکز بودن بیت کوین، هیچ شخص یا نهاد ثالث اعم از دولت ها، بانک ها و موسسات مالی توانایی دخل و تصرف در آن را ندارند. به دلیل بهره گیری از فناوری بلاک چین امنیت بسیار بالایی دارد و امکان هک شدن آن نیست. همین موارد دلایلی برای استفاده از بیت کوین به جای پول در مراودات مالی کشور در شرایط تحریمی و فشار اقتصادی است. تجربه ثابت کرده که استفاده از ارز های دیجیتال در شرایط بروز تورم های شدید اقتصادی توانایی راه گشایی دارد. این پژوهش که در زمره پژهش های علمی ترویجی قرار می گیرد به بررسی وضعیت ارز دیجیتال بیت کوین در ایران و قابلت های مختلف آن می پردازد.
کلید واژگان: بلاک چین, بیت کوین, ارز دیجتال, خدمات بیت کوین, فناوری مالی -
فناوری بلاک چین، از فناوری های انقلابی و بسیار تاثیر گذار در زندگی بشریت در عصر حاضر است. این فناوری در عرصه های بسیار زیادی موثر بوده و کاربرد دارد که تحول بخش و انقلابی هستند. عرصه هایی مثل خدمات مالی و بانکداری ، بیمه، فناوری مالی و ارز های دیجیتال، مراقبت های بهداشت و درمان، رای گیری، زنجیره تامین، مشاوره املاک و مستغلات، امور نظامی، صنعت بازی و سرگرمی، رسانه و شبکه های اجتماعی و اینترنت اشیاء. در این پژوهش مفصلا در باره تاثیر گذاری بلک چین بر این فناوری ها بحث خواهد شد. پژوهش حال حاضر در زمره پژوهش های علمی ترویجی قرار می گیرد و به بررسی فناوری بلاک چین و کاربرد های آن و خدماتی که ارایه می کند، می پردازد.
کلید واژگان: بلاک چین, فناوری, خدمات, رمز ارز, فناوری مالی -
افزایش رقابت میان کسب و کارها، سبب شده تا مصرف کنندگان با شمار زیادی از برندهای گوناگون محصولات مصرفی مواجه شوند که بسیاری از آن ها از لحاظ کاربرد مشابه یکدیگر هستند. در این میان مراکز فروش و ارایه این کالاها و خدمات برای تاثیر گذاری بر تصمیم خرید مصرف کنندگان از روش های گوناگونی همچون قیمت واحد محصولات در بهبود تصویر مشتریان از قیمت محصولات فروشگاه خود استفاده می کنند، تا از این طریق بتوانند مشتریان را به خرید و تکرار خرید تشویق نمایند و با افزایش فروش بر سودآوری فروشگاه خود بیفزایند. این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر قیمت واحد بر تصویر قیمت فروشگاه (شامل ابعاد پردازش، حساسیت، ارزیابی، ادراک و ارزش قیمت فروشگاه) و قصد خرید مشتریان است. همچنین نقش میانجی تصویر قیمت فروشگاه و ابعاد آن میان قیمت واحد و قصد خرید مشتریان بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق، مشتریان فروشگاه مواد غذایی در شهر کرج می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق نیز از نرم افزار SPSS22 و Smart PLS2 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قیمت واحد بر تصویر قیمت فروشگاه و نیز بر ابعاد آن تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین تصویر قیمت فروشگاه بر قصد خرید مشتریان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این تصویر قیمت فروشگاه میان قیمت واحد و قصد خرید مشتریان نقش میانجی را دارد و تمام ابعاد تصویر قیمت فروشگاه به جز حساسیت قیمت نیز نقش میاجی را میان قیمت واحد و قصد خرید مشتریان ایفا می کند.
کلید واژگان: قیمت واحد, تصویر قیمت فروشگاه, قصد خریدThe main purpose of the present research is the effect of unit price on the store price image and customer’s shopping intentions in food stores in Karaj. The purpose of this study is applied and in terms of collecting and analyzing data, is descriptive. The statistical population of the research is the customers of tow types of grocery stores in the city of Karaj. Because of the unlimited society, the Cochran formula of the unlimited society are used to determine the sample size. SPSS 22 and Smart PLS 2 software are used to analyze the data. The results of the research showe that out of the 18 hypotheses, only one hypotheses is rejected and the rest are confirmed.
Keywords: Unit Price, Store Price Image, Purchase Intention -
موفقیت کامل یک طرح، به ثمر رسیدن ایده ها و ابتکارات ایجاد یک کسب و کار و یا راه اندازی یک طرح صنعتی منوط به ارزیابی صحیح و همه جانبه آن طرح ها پیش از اجرا می باشد. رویکرد سنتی به ارزیابی طرح های اقتصادی متمرکز بر حوزه های مالی طرح و سودآوری آن و ابعاد فنی و بازار می باشد. در دهه اخیر ورود مباحث سبز بودن طرح ها موجب شده است ابعاد توجیه پذیری طرح ها گسترده تر شده لذا داشتن رویکرد جامع به توجیه پذیر طرح ها انکار ناپذیر است. در این پژوهش با یک رویکرد جامع توجیه پذیری طرح ها و پروژه ها در پنج بعد اقتصادی، مالی، فنی، بازار و سبز بررسی می شود. رتبه بندی گزینه ها همواره از دغدغه های مهم مدیران است. به همین منظور در این پژوهش برای رتبه بندی کارخانه های سیمان فعال در صنعت سیمان در استان های غربی کشور که توسط تکنیک Topsis انجام می شود. هدف این پژوهش «ارزیابی طرح های اقتصادی صنعت سیمان با رویکرد سبز» میباشد که با استفاده از روش توصیفی و ابزار پرسشنامه اجرا شده است. پرسشنامه شامل یک سوال ترکیبی از معیارها و عناصر ارزیابی صنعت سیمان با رویکرد سبز می باشد که توسط محقق و کارشناسان در این حوزه تهیه شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل صنعت سیمان منطقه غرب کشور در استان های کرمانشاه، کردستان و ایلام در سال 1394 بوده که کارشناسان و خبرگان به تعداد 120 نفر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. اعتبارسنجی داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS انجام شده است. سیستم تصمیم گیری استفاده شده در این پژوهش سیستم Topsis می باشد.
کلید واژگان: ارزیابی طرح های اقتصادی, رویکرد سبز, سیمان, تاپسیسJournal of New research approaches in management and accounting, Volume:4 Issue: 34, 2020, PP 147 -176Successfully completes a project to fruition ideas and initiatives to create a business or setting up an industrial project depends on accurate and comprehensive evaluation of the project prior to be enacted. The traditional approach to assessing the economic plan focused on the areas of financial and technical aspects of the project and its profitability and market. In recent decades, green topics and projects have resulted in wider aspects of feasibility projects therefore justified a comprehensive approach to projects is undeniable. The feasibility study is a comprehensive approach projects in five dimensions: economic, financial, technical, market and green checked. Ranking the options is always important concerns of managers. The purpose of this study was to rank the cement plants in the cement industry in western provinces Topsis done by the technique. The aim of this study was to "assess the economic plan of cement industry with a green approach" that has been carried out using descriptive and questionnaires. The questionnaire included a question combination of criteria and evaluation elements of the cement industry are green with an approach that has been developed by researchers and experts in the field. The study population consisted of cement industry in West of the country, in the provinces of Kermanshah, Ilam, Kurdistan and that experts in 1394 to 120, were analyzed. Assembly validation of data collected by the SPSS software. Decision-making system used in this study is Topsis system.
Keywords: Evaluation of design economic, green approach, cement, Topsis -
هدف
در این پژوهش، سعی می شود با طراحی زیست بوم صادرات صنعتی و واکاوی نقش آن در سطح کسب وکارهای کوچک و متوسط، بتوان عملکرد صادراتی آنها را بهبود بخشید و نقش آنها را در رشد اقتصادی کشور پررنگ کرد.
روشدر این پژوهش از روش آمیخته استفاده می شود. در مرحله نخست پژوهش، مبتنی بر ادبیات پژوهشی، 15 بازیگر اثرگذار بر عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی شناسایی شد و 11 خبره از وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق بازرگانی ایران، رابطه میان آنها را بررسی و تحلیل کردند. نتایج مصاحبه ها از طریق روش نگاشت شناختی علی و نرم افزار یوسینت تحلیل شدند. در مرحله دوم پژوهش، به کمک نرم افزار Smart PLS و توزیع پرسش نامه میان 97 کسب وکار صادراتی، اثرگذاری خوشه های استخراج شده از مرحله نخست، بر عملکرد صادراتی کسب وکارها بررسی شد.
یافته هابازیگران شناسایی شده در چهار خوشه هژمونی دانشی، فرهنگ تولید، دیپلماسی بازار و ساختار انسانی بنگاه دسته بندی شدند. سه خوشه نخست با یکدیگر تعامل دوطرفه و قوی دارند و خوشه ساختار انسانی بنگاه نیز به عنوان عنصر زیرساختی، به طور مستقل بر خوشه های هژمونی دانشی و فرهنگ تولید موثر است.
نتیجه گیریبنگاه ها باید برای دستیابی به بهترین عملکرد صادراتی، بر تمام این چهار خوشه تمرکز کرده و برای هر یک از آنها، راهبردهای منحصربه فردی طراحی و پیاده سازی کنند. بی توجهی به هر یک از این چهار خوشه، سبب نزول عملکرد صادرات شرکت ها می شود. خوشه های دیپلماسی بازار و فرهنگ تولید، مفاهیم بدیعی هستند که شرکت ها باید برای کسب بهترین عملکرد صادراتی، در این حوزه ها آموزش ببیند.
کلید واژگان: زیست بوم, صادرات, کالای صنعتی, بخش خصوصیObjectiveThe imposed policies in countries, irrespective of the present dynamic domestic environment and global markets and the main players of the export environments in the field of production and export of industrial goods has caused reduction of the export performance of companies and questioned their effectiveness. Moreover, the inability to identify the main factors affecting the export performance of countries among the small and medium enterprises, lack of enough attention to the local characteristics of countries and the lack of proper management of the interaction environment lead to the impairment and weakness of export performance. Shortage of abstract maps or conceptual models to explore the most important influencing factors on exports, and the structural and dynamic communication between them is observed in governmental and academic export institutions. And it will have a negative impact on corporate export performance. Therefore, from a theoretical point of view, lack of a structure for management of the export ecosystem in the form of a macro system can have a negative impact on the export performance of countries and companies. Accordingly, the main focus of the present research is on the theoretical and practical gaps in the field of export performance and low focus on the management of dynamic interactions between the influential players in export performance. Therefore, it is necessary to examine and analyze the interactive relationship between these players in order to create a suitable platform for effective management of the export performance in companies. Hence, the aim of this study is to investigate the factors, at the company level, that affect the export of industrial goods in small and medium companies (regardless of the destination country and type of export market) as well as to analyze the relationship between these factors.
MethodologyThis study uses mixed-method (a combination of qualitative and quantitative data) and it is developmental in terms of purpose. In the first stage of the mixed-method research, the influential factors on the companies’ industrial performance which were extracted from the empirical background were clustered based on the qualitative approach and through Causal Cognitive Mapping method using Ucinet software. Accordingly, through judgmental sampling, in-depth interviews were conducted with 11 experts in the Iranian Chamber of Commerce and the Ministry of Industry, Mines and Trade.
FindingsIn this study, 4 clusters were identified regarding the industrial export ecosystem at the company level. These four clusters include knowledge hegemonic, production culture, market diplomacy and enterprise’ human structure. Cognitive hegemony cluster contains a) analysis of foreign competitors, b) analysis of political and economic stability in the destination country, c) commitment to implementation of marketing strategies, and d) raising awareness about the foreign market culture. Production culture cluster encompasses a) commitment to quality, b) learning-centeredness, c) commitment to apply up-to-date technology, and d) flexibility of production process. Market diplomacy cluster includes a) international image of enterprise managers, b) familiarity with the laws of the destination country, c) strategic alliance with the competitors, and d) appropriate communication with foreign distributors. And finally enterprise’s human structure cluster includes a) managers’ professional skills, b) employee’s knowledge and experience, and c) recruiting youngsters at management levels.
ConclusionTwo main and fundamental findings were obtained in this study. The first finding refers to the clustering of the effective factors on the export performance of companies based on their homogeneity and correlation (as well as confirming the effectiveness of these clusters on the export performance of companies based on statistical analysis), and the second finding refers to examining the relationship between these clusters and sensitivity analysis of causal relationship. Regarding the first finding, it is believed that the industrial export ecosystem at the company level encompasses four clusters of knowledge hegemony, production culture, production diplomacy and enterprise’ human structure. Each factor affects the enterprise’ environment from a unique perspective and if the relations are properly regulated, one can witness the growth of industrial performance among enterprises.
Keywords: ecosystem, Export, Industrial goods, private sector -
هدف این پژوهش، طراحی زیست بوم صادرات صنعتی در سطح شرکت های کوچک و متوسط است تا این بنگاه ها نیز بتوانند نقش پر رنگی در رشد اقتصادی کشور داشته باشند. مبتنی بر ادبیات پژوهشی 15 بازیگر اثرگذار بر عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی شناسایی شدند و رابطه میان آنها به وسیله یازده خبره از وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق بازرگانی ایران (که به صورت نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند) از راه روش نگاشت شناختی علی و نرم افزار یوسینت بررسی و تحلیل شدند. بازیگران اثرگذار بر عملکرد صادرات صنعتی بخش خصوصی در شرکت های کوچک و متوسط در چهار خوشه هژمونی دانشی، فرهنگ تولید، دیپلماسی بازار و ساختار انسانی بنگاه نیز دسته بندی شدند. سه خوشه اول تعامل دو طرفه و قوی با یکدیگر داشتند. خوشه ساختار انسانی بنگاه نیز به عنوان یک عنصر زیرساختی مستقل بر خوشه های هژمونی دانشی و فرهنگ تولید موثر است. بنگاه ها باید برای دستیابی به عملکرد صادراتی بالا بر تمام این چهار خوشه تمرکز کرده و برای هرکدام از آنها، راهبردهای منحصر به فردی طراحی و پیاده سازی کنند. بی توجهی به هریک از این چهار خوشه سبب پایین آمدن عملکرد صادراتی شرکت ها می شود. خوشه های دیپلماسی بازار و فرهنگ تولید، مفاهیم بدیعی به نظر می رسند که نیاز است تا شرکت ها برای کسب عملکرد صادراتی بالا، در این حوزه ها آموزش ببیند.
کلید واژگان: زیست بوم, صادرات, کالای صنعتی, بخش خصوصیThe aim of this study is to design an industrial goods export ecosystem for SMEs, so that they can play a full role in the country's economic growth. Based on research literature, 15 actors influencing the export performance of industrial firms were identified and their relationship was analyzed by eleven experts from the Ministry of Industry, Mine and Trade, and the Iranian Chamber of Commerce, who were selected by judgmental sampling. Interviews have been analyzed through a causal cognitive mapping method and by Ucinet and Netdraw software. The actors influencing the export performance of the private sector in SMEs were classified into four clusters: Knowledge Hegemony, Culture of Product, Market Diplomacy, and human Structure of the Firm. The first three clusters have a strong and mutually interactive interaction, and the cluster of Human Structure of the Firm is also effective as an infrastructure element on Knowledge Hegemony and Cultures of Product. Enterprises should focus on all four of these clusters to achieve high export performance and design and implement unique strategies for each of them. Failure to pay attention to each of these four clusters will reduce the export performance of companies. Market Diplomacy, and Culture of Product are innovative concepts that companies need to learn in these areas for high export performance.
Keywords: Ecosystem, Export, Industrial Goods, Private Sector -
امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت برای کسب مشروعیت محیطی و به دنبال آن ادامه بقا در محیط، یک اصل ضروری شمرده می شود و می توان به عنوان یک مزیت رقابتی نیز به آن نگریست. جهت بررسی تاثیر راهبردهای رقابتی شرکت ها بر دو بعد این پدیده، یعنی پیوند اجتماعی و تعهد به محیط زیست، اندازه حداقل حجم نمونه از طریق فرمول کوهن، 381 نمونه محاسبه گردید و در نهایت 450 پرسشنامه میان شرکت های بزرگ و برتر تولیدی و خدماتی ایران که از سایت مدیریت صنعتی استخراج گردیدند، توزیع شده و اطلاعات حاصل از 393 پرسشنامه برگشتی، توسط نرم افزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج، راهبرد تمایز، تاثیر مثبت بر این ابعاد دارد و راهبرد رهبری هزینه، تنها بر بعد پیوند اجتماعی تاثیر مثبت می گذارد. ماهیت حقوقی شرکت ها که بیانگر خصوصی و یا دولتی بودن آن هاست، رابطه راهبرد تمایز با ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکت را تعدیل می کند که نشان می دهد در ایران به هنگام اتخاذ راهبرد تمایز، میان نگاه و رویکرد شرکت های خصوصی و دولتی نسبت به مسئولیت های اجتماعی خود، تفاوت معنی دار وجود دارد.
کلید واژگان: تمایز, راهبردهای رقابتی, رهبری هزینه, مسئولیت اجتماعی شرکتNowadays Corporate Social Responsibility (CSR) seems to be mandatory for organizations to gain environmental legitimacy and to keep maintaining environmental sustainability as well. CSR has a positive effect on organization credibility, and, it can be considered too as the competitive advantage for any firm. for analyzing the impact of competitive strategies on both environment commitment and social engagement dimensions of CSR, it's estimated 381 the minimum size of sample, by cohen's d formula. Finally it's distributed among 450 big and reputable Iranian manufacturing and service corporations in 2015 extracted from IMI, and Gathered data of 393 Iranian manufacturing and service corporations has been analyzed by AMOS. Results indicate that differentiation strategy has the positive impact on social engagement and environmental commitments, yet, cost leadership strategy has the positive effects only on social engagement. Also, the legal nature of the organization which is indicative of establishing firms as governmental or private moderate correlations between differentiation strategies and mentioned distinguished dimensions of CSR. This shows that meaningful differences appear between CSR(s) in Iranian private and governmental firms when they arrange for differentiation strategies.
Keywords: Competitive strategies, Corporate Social Responsibility, Cost leadership, differentiation -
امروزه سازمان ها علاوه بر خلق و رساندن ارزش به مشتری باید به گونه ای این کار را منطبق با مشتریان ارزشمند خود انجام دهند که علاوه بر ایجاد رضایت مشتری، خود نیز منفعت مطلوب را کسب نمایند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاثیر پذیری جایگاه سازمان در بازار رقابتی، از دو متغیر ارزش گذاری مشتری و وفاداری وی و اهداف فرعی، بررسی تاثیر رضایت مشتری بر وفاداری و همچنین تاثیر پیش بینی ارزش مشتری بر رضایت می باشد. در این تحقیق شرکت های عمرانی و پیمانکاری ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند و در نیمه دوم سال 94 و نیمه اول سال 95، به مطالعه آن بر مبنای موضوعات هدفمند تحقیق پرداخته و جهت توسعه نظری، بعد از مصاحبه با 6 نفر از اساتید و خبرگان و استفاده از مدلی که در رابطه با خلق ارزش برای مشتری وجود داشت و از یک تحقیق در سال 2010 استخراج شده است، دو متغیر به آن مدل اضافه و 7 فرضیه مورد آزمون قرار گرفتند. پس از پخش پرسشنامه های تهیه شده بین 130 شرکت عمرانی و پیمانکاری، 70 پرسشنامه بازگشت داده شده و بعد از تحلیل معادلات ساختاری واریانس مبنا با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس، این نتیجه حاصل شد که جایگاه سازمان در بازار رقابتی، متاثر از دو متغیر مستقل ارزش گذاری مشتری و وفاداری است و همچنین توانایی و خونسردی در پیش بینی ارزش مشتری نقش پر رنگی بر رضایت مشتری دارد ودر نهایت، رضایت مشتری نیز تاثیر بسیار زیادی بر وفاداری مشتری خواهد داشت؛ ولی ارزش گذاری مشتری، تاثیر معنی داری بر وفاداری مشتری ندارد.
کلید واژگان: رقابت, بازار, ارزش, مشتری, جایگاه سازمان در بازار رقابتیOrganizations in addition to creating and delivering value to their customers, so that while they satisfy their customers, they can also make profit from it. Many researches have been conducted about predicting the customer value and in some of them, the customer lifespan and the customer value have been discussed, though the combination of these two is a new work. The main purpose of this research is to investigate the connection of customer value, satisfaction, loyalty and valuation and finally the organization position in competition market. In this research, the civil companies were chosen in the second half of 2015 , it was studied based on purposeful subjects. Then, after studying research literature and interviewing with 6 individuals of professors and experts, an existing model of customer value generation extracted from a research conducted in 2010 were used and two variables were added to this model and 7 hypotheses were tested. After the distribution of the conducted questionnaires among 130 civil companies in Iran and gathering 70 filled questionnaires and analyzing the structural equations of basic variance through PLS software, it was indicated that the capability and coolness have a deep impact on predicting the costumer value. Customer value generation and customer satisfaction also have an enormous impact on customer loyalty. Finally, customer value generation and loyalty effect the organization position in competition market as two separate factors.
Keywords: competition, market, value, customer, position of organization in competitive market
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.