محمود صبوحی
-
نگرانی های عمومی در مورد تاثیر فعالیت های روزانه مردم بر محیط طبیعی در حال افزایش می باشد. این نگرانی ها سبب شده است که اکنون سیاست های محیط زیستی بیشتر تمرکز خود را بر اطلاع رسانی به مصرف کنندگان و ترغیب آن ها به کاهش آسیب های محیط زیستی ناشی از خریدهایشان قرار دهند. برچسب های محیط زیستی برای شناسایی و متمایز ساختن محصولاتی که اثرات محیط زیستی کمتری نسبت به محصولات بدون برچسب دارند، استفاده می شوند. هدف مطالعه حاضر، برآورد تمایل به پرداخت مصرف کنندگان برای هر یک از اطلاعات فراهم شده در «برچسب کشاورزی حفاظتی» و تعیین عوامل موثر بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان می باشد. در این مطالعه، به منظور تحلیل ترجیحات مصرف کنندگان برای تولیدات کشاورزی حفاظتی در شهر مشهد ، از روش آزمون انتخاب و برای برآورد پارامترهای آن از الگوهای لاجیت شرطی و لاجیت ترکیبی استفاده شده است. اطلاعات موردنیاز از طریق تکمیل 170 پرسش نامه از مصرف کنندگان شهر مشهد جمع آوری شده است. نتایج نشان داد که تمایل به پرداخت نهایی برای ویژگی های دقت روش اندازه گیری و سازمان صادرکننده برچسب به ترتیب 04/17 و 5 تومان محاسبه شد. متغیرهای جنسیت، حضور کودک در خانواده و حضور افراد با بیماری خاص در خانواده اثر مثبت و معنی دار و متغیر سن اثر منفی و معنی داری بر میزان تمایل به پرداخت مصرف کنندگان داشته است. به طور کلی مقدار تمایل به پرداخت مصرف کنندگان برای کسب اطلاعات مربوط به نحوه کشت و آسیب به محیط زیست بسیار پایین بود.
کلید واژگان: آزمون انتخاب, لاجیت شرطی, لاجیت ترکیبی, تمایل به پرداختAgroecology journal, Volume:16 Issue: 2, 2025, PP 331 -351IntroductionFarmers are under increasing pressure to use fewer pesticides for production and pest control. Farmers and other producers are responding to consumer concerns about pesticides by creating new marketing opportunities for products grown with environmentally friendly practices. The purpose of this study is to estimate consumers' willingness to pay for each of the information provided in the "Protective Agriculture Label" and determine the factors affecting consumers' willingness to pay. The two conservation agriculture labels designed in this study are the "How to Cultivate" label and the "Environmental Damage" label. The cultivation method label provides information about the raw materials used to produce the product, while the environmental damage label provides information about the environmental harm caused during the production process. The purpose of this study is to estimate consumers' willingness to pay for each type of information provided on the conservation agriculture labels and to determine the factors affecting consumers' willingness to pay.
Materials and MethodsIn this study, in order to analyze consumers' preferences for protective agricultural products in Mashhad, the choice experiment method was used, and conditional logit models and logit with random parameters were used to estimate its parameters. Choice experiment is a common tool for valuing environmental functions and services. The required information was obtained by completing 170 questionnaires from the consumers of Mashhad city. The analysis of collected data is done using many models, most of which have a logit form. In this study, conditional logit and logit models with random parameters have been used to investigate the effect of the characteristics of agricultural product labels on consumers' willingness to pay and to estimate the amount of willingness to pay for each of the characteristics.
Results and DiscussionIn this article, consumer preferences for protective agricultural products have been analyzed using the choice test method. For data analysis, conditional logit and logit with random parameters model were used. The results obtained from this study have shown that the characteristic accuracy of the measurement method was the highest and the label-issuing organization had the lowest willingness to pay. The variables of gender, the presence of a child in the family, and the presence of people with a specific disease in the family had a positive and significant effect, and the variable of age had a negative and significant effect on the willingness of consumers to pay. In both labels, the sign of the price variable is negative, which is in accordance with the theory of economic utility. The comparison of the calculated final effect for two labels of environment and method of cultivation has shown that, in general, the probability of choosing the label of method of cultivation is higher than the probability of choosing the label of environmental-biological damages. In 53% of the cases, the selected option was the label of how to cultivate, and in 15% of the cases, none of the labels were selected. The amount of willingness of consumers to pay to obtain information about the way of cultivation and damage to the environment is very low. Even consumers willing to pay to obtain detailed information on production (such as the degree of water pollution with which the product was irrigated, the level of soil pollution in which the product was grown, and the type of poisons used) and environmental damage (such as contamination of groundwater with The reason for product production is not air pollution due to product production and global warming (increasing temperature due to product production). In this regard, more research is suggested in the field of reasons for the low willingness to pay of consumers.
ConclusionExamining the willingness to pay of consumers has shown that people are willing to pay more for the accuracy of the measurement method than for the label-issuing organization. The amount of consumers' willingness to pay for the characteristics of the organization issuing the label and the accuracy of the measurement method were obtained as 5 and 17.04 Tomans, respectively, so it can be concluded that Accuracy is more important than an organization for consumers.
Keywords: Consumer Preferences, Choice Experiment, Conditional Logit Model, Mixed Logit Model -
مقدمه
ایمپلنت های تیتانیومی به طور گسترده به کار می روند. میزان استرس وارد بر استخوان عامل مهمی در موفقیت درمان ایمپلنت می باشد. طرح کانکشن ایمپلنت- اباتمنت نقش مهمی در اتصال و توزیع استرس اکلوزال دارد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی چگونگی انتقال استرس بر اجزاء ایمپلنت و استخوان اطراف در سه زاویه ی مختلف کانکشن اباتمنت- ایمپلنت می باشد.
مواد و روش هادر یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، المان محدود که در سال 1395 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گردید، سه نوع ایمپلنت- اباتمنت کانکشن اینترنال هگزاگونال با زوایای 8، 11 و 16 درجه طراحی شد. مدل های بلاک استخوانی بر اساس CBCT از مندیبل توسط CAD-CAM طراحی و ساخته شد. مجموعه ی اباتمنت- ایمپلنت در داخل بلاک استخوانی قرار داده شد. مدل ها تحت نیروی اکلوزالی عمودی200N و نیروی 200N زاویه دار 15 درجه باکولینگوالی در مرکز سطح اکلوزال کراون، قرار گرفت. مدل ها آنالیز شدند و Von Miss Stressبه دست آمده ثبت شد.
یافته هاجز در زاویه کانکشن 8 درجه، در سایر حالات با افزایش زاویه اعمال نیرو مقادیر ماکزیموم استرس افزایش یافت. با افزایش زاویه ی کانکشن در نیروی اگزیالی و نیروی زاویه دار استرس در اباتمنت، اسکرو و ایمپلنت افزایش و در استخوان اطراف کاهش یافت.
نتیجه گیرینیروهای زاویه دار باعث افزایش استرس ها در اباتمنت، پیچ نگهدارنده و استخوان می شود. افزایش زاویه ی محل اتصال ایمپلنت- اباتمنت باعث افزایش استرس ها در اباتمنت، ایمپلنت و پیچ نگهدارنده و کاهش استرس در استخوان اطراف می شود.
کلید واژگان: کانکشن اباتمنت ایمپلنت, استرس, آنالیز المان محدود, استخوان کرستالIntroductionTitanium implants are widely used due to their mechanical properties in jawbones. Many studies have shown the success of dental implants in the treatment of edentulous and partially edentulous mandible and maxilla.
Methods and Materials:
Three types of implant-abutment internal hexagonal connections with angles of 8, 11, and 16 degrees were designed for this study. All the samples had identical dimensions except the angle of connection. Ceno-Bonemodels were designed and built based on CBCT from mandible by CAD-CAM with dimensions of 20 mm height, 10 mm crowding, and 10 mm buccolingual. The implant-abutment set was placed within the designed block. All samples were put under occlusal vertical force 200N (load type1) and non-vertical force 200N with an angle of about15 buccolingual degrees (Load type2) and applied precisely to the center of the occlusal crown. Each model was analyzed according to the material characteristics used, and the obtained Von Miss Stress was recorded.
ResultsExcept for the implant and the connection angle of 8 degrees, in other cases, increasing the angle of applied force increased maximum stress values. By increasing the connection angle in axial force and angular force, the stress in the abutment, screw, and implant increased and decreased in the surrounding bone.
ConclusionAngled forces increase stress on the abutment, retaining screw and bone. The connection point angle of the implant-abutment increases stresses in the abutment, implant, and retaining screw and decreases stress in the surrounding bone.
Keywords: Implant Abutment Connection, Stress, (FEA) Finite Element Analysis, Crestal Bone -
در استان بوشهر خشک و شور شدن آب چاه ها در بسیاری از دشت ها ازجمله دیر-کنگان، جم و عسلویه زنگ خطری است که نشان دهنده ضربات جبران ناپذیر به منابع آب زیرزمینی استان می باشد. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن اهداف حداکثر بازده ناخالص اقتصادی، حداقل برداشت از آب های زیرزمینی و حداقل انتشار گازهای گلخانه ای به تعیین الگوی کشت بهینه بهره برداران شهرستان جم پرداخته است. داده ها از تکمیل پرسشنامه 60 بهره بردار شهرستان جم در سال های 97-96 گردآوری شدند. در این راستا از مدل برنامه ریزی خطی فازی چندهدفه با روش جدیدی برای حل آن بهره گرفته شد. نتایج نشان داد در گروه همگن بزرگ تر از 3 هکتار کشت محصولاتی از قبیل گندم، گوجه فرنگی، خیار و پیاز نسبت به الگوی کشت فعلی کاهش، کشت محصولات جو و بادنجان افزایش یافته و میزان برداشت از آب های زیرزمینی 35% و انتشار گازهای گلخانه ای 25% کاهش یافته است. از این رو دولت می تواند با درنظر گرفتن یک مجموعه تسهیلات برای سایر اجزای هزینه بر در فعالیت های کشاورزان زمینه ثبات و پایدار ماندن این گونه الگوهای عملکردی در بخش کشاورزی زراعی این منطقه را فراهم آورد.
کلید واژگان: شهرستان جم, بازده ناخالص, گازهای گلخانه ای, آب های زیرزمینی, برنامه ریزی خطی فازی چندهدفهIn Bushehr province finishing and becoming salty of groundwaters in some fields like Dayer, Kangan, Jam, Assaluyeh make alarm as an active for water lack in other fields of Bushehr province. This study considers the objectives of achieving the maximum economic gross margin, the minimum underground water draft as well as the reduced greenhouse gas emissions, then, attempts to determine optimal cropping pattern for farmers in Jam County. The data for the study were obtained following the completion of questionnaires 60 farmers in Jam County in the years 2017 and 2018. In this regard, a Fuzzy Multi-Objective Linear Programming Model was applied. The results illustrated that in the homogeneous group of farmers with more than 3 hectares, growing of such crops as wheat, tomato, cucumber, onion was decreased, the production of barely, aubergine was increased, water intake from ground fields 35%, emission of greenhouse gases 25% was decreased. However, government may consider some facilities for other cost making farmer’s activities providing stability, sustainability for coinciding this type of patterns for farming of mentioned region.
Keywords: Jam County, Gross Margin, Greenhouse Gases, Ground Waters, Multi-Objective Fuzzy Linear Programming -
خشکسالی به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی، دارای پیامدهای متفاوتی بوده که از جمله ی آن ها می توان به وضعیت معیشتی و تاب آوری بهره برداران کشاورزی به خصوص خرده مالکان روستایی اشاره نمود. با توجه به اینکه تاب آوری خانوارها به معنای توانایی بازگشت به شرایط قابل قبول زندگی خود پس از وقوع شوک های مختلف می باشد، هدف از این مطالعه بررسی اثر خشکسالی بر میزان تاب آوری خانوارهای روستایی در روستای حسین آباد رخنه گل واقع در شهرستان فریمان می باشد. برای برآورد شاخص تاب آوری خانوارهای کشاورزان روستایی از شاخص تاب آوری ریما4 که توسط سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فایو) ارایه گردیده استفاده شده است و همچنین بررسی اثر خشکسالی بر شاخص تاب آوری توسط روابط رگرسیونی حداقل مربعات معمولی صورت پذیرفته است. جهت برآورد مولفه های تاب آوری از روش تحلیل عاملی و برای برآورد متغیر پنهان تاب آوری از روش میمیک5 استفاده گردیده است. نمونه ی مورد مطالعه شامل 149 بهره بردار زراعی می باشد که از روش نمونه گیری تصادفی ساده از روستای حسین آباد رخنه گل انتخاب گردیده است. جمع آوری داده ها در سال 1400 از طریق مصاحبه با سرپرست خانوار و تکمیل پرسشنامه ی فایو صورت پذیرفته است. نتایج نشان داد که مولفه های دارایی و ظرفیت تطبیق در افزایش تاب آوری خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه نقش قابل توجهی داشته و متغیرهای خشکسالی، از دست دادن دام و زن بودن سرپرست خانوارهای مورد بررسی دارای اثر منفی بر میزان تاب آوری آن ها می باشد. از این رو با توجه به محدودیت های زمانی و بودجه ای در سیاست گذاری های کلان مربوطه و همچنین با در نظر گرفتن نتایج بدست آمده از مطالعه در خصوص تبعات وقایعی همچون خشکسالی بر میزان تاب آوری خانوارهای روستایی، اتخاذ سیاست های کشاورزی مربوطه همچون تعیین الگوی کشت متناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه، می تواند در کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی در مواجهه با بحران های مختلف موثر واقع گردد.
کلید واژگان: تاب آوری خانوارها, خشکسالی, کشاورزان روستایی, معادلات ساختاری, مدل میمیکIntroductionGiven the growing global hunger in recent years, creating and increasing resilience among disadvantaged and impoverished communities, emphasized in the 2030 Sustainable Development Agenda, is a significant concern to most countries. The term resilience is generally considered as the capacity of a system to withstand various risks, and household resilience can be defined as the ability to return to the previous level of living conditions after a shock. Since one of the most critical shocks that farmers have faced in Iran is drought, the present study aimed to estimate the effect of drought on rural farmers’ household resilience in a selected village in Qalandar Abad district in Iran.
Materials and MethodsThe factor analysis method was used to estimate the components of the Resilience Index Measurement and Analysis (RIMA) of the Food and Agriculture Organization of the United Nations (FAO), and the Mimic (Multiple indicators_ multiple causes) method was used to estimate the latent variable of resilience. RIMA, which considers resilience as a latent variable, includes four main components of Access to Basic Services (ABS), Assets (AST), Social Safety Nets (SSN), and Adaptive Capacity (AC). Also, according to the purpose of the study on estimating the resilience of rural households with the MIMIC method, at least two food security indicators at the household level, as multiple indicators of resilience, are required. The food security indices used in the calculations of this study include the Household Hunger Scale Index and the household Food Consumption Score. The samples included 149 farmers randomly selected from Hossein Abad Rekhneh Gol village, and data were collected through interviews with the household head. To reveal the effect of different shocks on the rural resilience households, self-reported information such as drought, livestock loss, and the characteristics of the households were used through an Ordinary Last Square regression.
Results and DiscussionIn the first stage, each of the pillars of resilience, including Access to Basic Services, Assets, Social Safety Nets, and Adaptive Capacity, which are considered latent variables, shows a higher correlation between the variables, and the calculated pillars indicate the greater importance of that variable in each of the resilience components. According to the results, among the variables that constitute the pillar of access to basic services, "the distance from the household to the health center" variable correlates with this pillar, which indicates its high importance. In addition, the "attending school years" is one of the most important variables in forming and creating the adaptive capacity of a household to the crises ahead. The agricultural water availability and the total yield during a year play an important role in creating the asset pillar. Regarding creating the social safety nets pillar, as we expected, the governmental cash transfers, through monthly subsidies, the Imam Khomeini Relief Foundation, and the State Welfare Organization of Iran, is the most crucial variable. The results obtained from the food consumption (FCS) score index showed that 117 out of 149 studied households are within the acceptable threshold, 28 households are on the borderline, and four households are in a poor food consumption situation. The Hunger Scale Index showed that out of 149 households, 62 households are on the little to no hunger threshold, while 81 households are on the moderate hunger and six households are on the severe hunger threshold. Also, based on the results of the MIMIC model, among the calculated pillars, household assets is the most important. The increase of one standard deviation unit in AST will increase 0.06 standard deviation units in the resilience capacity index. Adaptive capacity and social safety nets pillars also play a significant role in creating resilience for rural households. Thus, increasing one standard deviation in the AC and SSN led to an increase in the magnitude of the resilience by 0.04 and 0.03 standard deviations, respectively. Finally, the effect of different shocks on the rural resilience households showed that variables such as drought, livestock loss, and gender of household head (being female) have a negative effect on their resilience. The size of the household has a positive impact, which means that the more family members, the more resilience.
ConclusionOne of the critical goals of underdeveloped and developing countries, is to eradicate poverty and achieve sustainable development. In Iran, like other developing countries, smallholder farmers are known to be vulnerable to environmental and economic changes such as climate change, rising prices of agricultural inputs, etc. Therefore, adopting and implementing policies that lead to a fair income distribution for vulnerable people is essential. Estimating the RIMA makes it possible to rank households based on their strengths, weaknesses, and current needs. Budget allocation and the policy time duration are two limiting factors that may optimize using the RIMA results. The present study examined the RIMA and the effect of drought on the calculated index for the first time in Iran for a specific region. Since the ranking of households based on resilience requires awareness of all vulnerable households' situations, the definition of short-term and long-term projects in the future development plans is essential. To identify "the most vulnerable groups" and "the most important challenges and shocks," these scheduled projects are vital for budget allocation prioritization.
Keywords: drought, MIMIC model, Resilience, rural farmers, structural equation model -
در این تحقیق به بررسی مقدار و نحوه ی عملکرد محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم و ذرت دانه ای در اقلیم و زیر اقلیم های کشور پرداخته می شود. در این راستا از داده های متوسط عملکرد محصولات مورد بررسی، میانگین بارش، میانگین دما طی سال های 94-1361 استفاده شده است. باتوجه به این که محصولات غلات 56 و 77 درصد از سطح زیر کشت را به ترتیب در مناطق خشک و نیمه خشک شامل می شوند، در این پژوهش تنها غلات موردمطالعه قرار می گیرند و از میان آن ها پنج محصول که دارای بالاترین سطح زیر کشت هستند انتخاب شده است. در نهایت برای بررسی اثرات تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات از تابع واکنش عملکرد استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بیشترین ضریب واکنش عملکرد به بارش در اقلیم و زیر اقلیم نیمه خشک سرد، نیمه خشک گرم، نیمه خشک معتدل، خشک سرد، خشک گرم و خشک معتدل به ترتیب مربوط به گندم دیم، گندم آبی، گندم دیم، جو دیم، جو دیم و گندم دیم است. بعلاوه بیشترین ضریب واکنش عملکرد به دما در اقلیم و زیر اقلیم نیمه خشک سرد، نیمه خشک گرم، نیمه خشک معتدل، خشک سرد، خشک گرم و خشک معتدل به ترتیب مربوط به گندم دیم، جو دیم، گندم آبی و گندم دیم جو دیم، گندم دیم است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق و به منظور مدیریت کارآمد تولید و عملکرد بهتر، محصولات کشاورزی در اقلیم و زیراقلیم ها در کشور پیشنهاد می شود. تدوین الگوی کشت جامع و تخصیص نوع کشت محصولات در اقلیم و زیراقلیم با درنظر گرفتن بیشترین ضریب واکنش عملکرد محصولات جهت بهره برداری بیشتر محصولات ذکر شده صورت پذیرد.
کلید واژگان: بارش, تابع واکنش عملکرد, دما, عملکرد محصولات کشاورزیThe research aim is to study the yield including irrigated and dry-farmed wheat, barley, and corn in the climate and sub-climates of the country. So, the average yield of the studied products, average rainfall, and average temperature data have been used for the climatic change from the period 1982-2015. Due to the fact that cereal products over 56% and 77% of the cultivated area in arid and semi-arid regions, respectively. Therefore, in this study, only cereal are studied and among all of the crops, they have been selected, the five crops that have the highest area under cultivation. Finally, the function of various crops’ demands was used to investigate the effects of climate change on crops.The results show that the highest yield coefficients of rainfall are to precipitation in cold and sub-climates semi-arid cold, semi-arid hot, semi-arid temperate, cold dry, hot dry and temperate dry are related to dryland wheat, irrigated wheat, dryland wheat, dryland barley, dryland barley, dryland wheat, respectively. In addition, the highest coefficients of function of demands to temperature in cold and sub-climates of semi-arid cold, semi-arid warm, semi-arid temperate, cold dry, hot dry and temperate dry are related to dryland wheat, dryland barley, irrigated wheat and dryland barley, dryland wheat, respectively. According to the results of the research and in order to efficiently manage production and better performance, agricultural products in climates and sub-climates in the country are recommended. Compilation of a comprehensive cultivation model and allocation of the type of crop cultivation in the climate and sub-climate should be done by considering the reaction rate of the yield of the products and the exploitation of most of the mentioned products.
Keywords: Crops yield, Function of various crops’ demands, Rainfall, Temperature -
مقدمه و هدف
نوآوری به عنوان محور رشد تولید، عامل اصلی بهره وری نیروی کار، پویایی صنعت و تعیین کننده موفقیت اقتصادی است. پارک های علم و فناوری نقش مهمی در توسعه فناوری دارند و قادر به رشد چشمگیر اقتصادی کشورها هستند. در حقیقت توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه مرهون پارک علم و فناوری در آن ها است. در واقع شرکت های دانش بنیان یکی از مهم ترین مولفه های جهش تولید و اقتصاد مقاومتی به شمار می آیند.
مواد و روش هادر این پژوهش شرکت های دانش بنیان و کشاورزی واقع در مرکز رشد فناوری کشاورزی، منابع طبیعی و صنایع غذایی و مرکز رشد فناوری گناباد، نیشابور و تربت حیدریه موردبررسی قرارگرفته است. داده ها در این مطالعه به روش سرشماری و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جمع آوری داده های مورد نیاز 5 شرکت از طریق ایمیل، 3 شرکت با استفاده از نرم افزار تلگرام و 39 پرسش نامه نیز به شیوه رو در رو جمع آوری شدند. روش تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی بود. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از Stata و Excel بود.
یافته هانتایج پژوهش نشان میدهد، حمایت مالی و مشاوره بازرگانی ازجمله مهمترین خدمات و پشتیبانی های موردنیاز شرکت های دانش بنیان و فناور بود. کمبود منابع مالی در بخش مالی، عدم توانایی در معرفی محصول و بازاریابی بین المللی در بخش بازاریابی و نیز عدم اجرای صحیح و بهموقع اسناد بالادستی از نقاط ضعف در بخش نهادی به شمار می روند. در مقابل، سرمایه شخصی و نوآوربودن محصول ازجمله نقاط قوت شرکت های دانش بنیان و فناور کشاورزی بود. بارزترین تهدیدها فراروی این شرکت ها عبارتند از: وضعیت نوسانات قیمتی، نبود سیاست های ارزی، عدم آگاهی نسبت به مسایل حقوقی و طولانی بودن پروسه اخذ مجوز است. همچنین، انحصاری بودن محصول تولیدی مهم ترین فرصت شرکت ها اعلام شد. اولویت این شرکت ها در ارتباط با راهبردهای آتی، صادرات و تمرکز بر بازار خارجی و جذب سرمایهگذار بود.
نتیجه گیریپیشنهاد می شود با توجه به کارایی پایین شرکت های دانش بنیان در زمینه اشتغال زایی، ورود موثر دانشگاه ها به حوزه کارآفرینی و نوآوری، تدوین سند نظام نوآوری و هدایت پژوهشی در دستور کار قرار گیرد. همچنین، برای افزایش اشتغال دانش آموختگان کشاورزی پیشنهاد م ی شود تمهیداتی اندیشیده شود تا اشتغال این افراد در شرکت های دانش بنیان منجر به ایجاد تسهیلاتی از جمله ارایه پوشش بیمه ای رایگان برای اعضا این شرکت ها شود. شرکتهای دانشبنیان و فناور کشاورزی به یک بسته مدیریتی - مشاورهای در زمینه بازاریابی و بازرگانی محصولات تولیدی، حقوقی و مالی نیازمند هستند تا بتوانند در فضای موجود در بازارهای داخلی و حضور در بازار بینالملل حضور قویتر و مبتنی بر آگاهی داشته باشند.
کلید واژگان: تحلیل توصیفی, چالش های موجود شرکت های دانش بنیان و فناوری, فرصت ها و تهدیدها, نقاط ضعف و قدرتIntroduction and bjectiveInnovation is one of the factors that drive economic growth and production by improving labor productivity, dynamics in industries, and determining economic success. Science and Technological Parks play an important role in the technological development of a country by significantly increasing economic growth. So, knowledge-based companies are known as one of the main factors for accelerating production and achieving economic resilience goals.
Material and MethodsIn this study, knowledge-based and agricultural companies located in the Center for Agricultural Technology Development, Natural Resources and Food Industries and Technology Development Center of Gonabad, Neishabour, and Torbat-e Heydarieh have been studied. The method of data collection in this research was by census method and through a questionnaire. The required data of 5 companies were collected via email, 3 companies were collected via telegram, and 39 questionnaires were completed through face-to-face distribution. The collected data were analyzed using descriptive statistical analysis. The software used in this study was Excel and Stata.
ResultsBased on the obtained results, factors such as financial support and business advice were the most important requirements for knowledge-based companies. Also, the most important weaknesses in institutional sectors were lack of financial resources in the financial sector, inability to introduce the product and international marketing in the marketing sector, and lack of proper and timely execution of upstream documents were among the weaknesses in the institutional sector. In contrast, personal capital and product innovation were among the strengths of knowledge-based companies and agricultural technology. Furthermore, the most important threats for these companies were price fluctuations, uncertainty due to foreign currency policies, low level or nonawareness of legal regulations, and long-term process to obtain official permissions. Also, the exclusivity of the product was declared the most important opportunity for companies. The priority of these companies was related to future strategies, export, and focus on foreign markets and attracting investors.
ConclusionFinally, it is suggested that due to the low efficiency of knowledge-based companies in terms of job creation, the following should be on the agenda: effective entry of universities in the field of entrepreneurship and innovation, drafting an innovation system document, and directing research activities towards knowledge foundations in universities. Also, to increase the employment of agricultural graduates, it is suggested that arrangements be made so that the employment of these people in knowledge-based companies will lead to the establishment of facilities such as providing free insurance coverage for these companies. Knowledge-based companies and agricultural technology need a management-consulting package in the field of marketing and marketing of products, legal and financial products in order to have a stronger presence in the existing space in domestic markets and in the international market.
Keywords: Efficiency Analysis, Descriptive Analysis, Knowledge-Based, Technology Companies existing Challenges, Opportunities, Threats, Weaknesses, Strengths -
تغییر اقلیم به یکی از چالش های بشر در سده اخیر مبدل شده است به طوری که بخش کشاورزی یکی از اصلی ترین بخش های متاثر از این پدیده می باشد. این تحقیق به بررسی تغییر اقلیم و پیامدهای آن بر عملکرد و ریسک عملکرد محصول های منتخب و همچنین بر امنیت غذایی در منطقه خراسان می پردازد. بدین منظور از مدل داده های ترکیبی و رویکرد تابع تولید تصادفی جاست و پاپ برای بررسی اثرگذاری تغییر اقلیم بر عملکرد و ریسک عملکرد محصول ها در شهرستان های منتخب استفاده شد. همچنین در این تحقیق، روش SDSM برای تولید متغیرهای اقلیمی دمای بیشینه، دمای کمینه و بارش با استفاده از خروجی های مدل CanESM2 برای سال 2030 استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای دمای بیشینه، دمای کمینه و بارش اثر معنی داری بر عملکرد محصولات موردبررسی دارد. به طوری که این عامل ها منجر به کاهش تولید گندم آبی، جو آبی و جو دیم در سال2030 در مقایسه با سال پایه می شود. یافته ها نشان می دهد، در سناریوهای اقلیمی RCP 2.6, 4.5, 8.5 موجودی سرانه گندم از 22/148 به ترتیب به 44/104، 51/107 و 83/109، و برای محصول جو از 28/74 به ترتیب به 94/47، 19/54 و 79/62 کیلوگرم به ازای هر نفر کاهش و برای محصول سیب زمینی از 24/26 به ترتیب به 37/25، 53/25، 24/27 کیلوگرم به ازای هر نفر تغییر خواهد کرد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود راهکارهای سازگاری با تغییر اقلیم همچون سرمایه گذاری بر روی فناوری های نوین موردتوجه سیاست گذاران بخش کشاورزی قرار گیرد.
کلید واژگان: پارامترهای اقلیمی, تابع تولید تصادفی, ریسک عملکرد, مدل SDSMIntroductionChanges in the global climate have become one of the most crucial challenges facing agriculture in the twenty-first century. Climatic change is mainly characterized by a rise in greenhouse gas emissions and global average temperature as well as changes in precipitation levels and patterns. Undoubtedly, these changes affect the growth and productivity of agricultural production, and thus food security in many parts of the world like Iran. At present, supplying sufficient food and meeting food security in Iran relies on the management of climatic variables that affect agricultural production. Therefore, it is necessary to study the effects of climate change on agricultural production and food security in arid and semi-arid regions of this country such as the Khorasan region. Given the importance of this issue, the objective of the current study is to investigate climate change and its impacts on the yield and yield risk of selected crops, as well as on food security in the Khorasan region.
Materials and MethodThe daily observed data for maximum temperature, minimum temperature, and precipitation is provided from the Meteorological Organization of Iran for 1961–2010. The daily reanalysis data for the period (1961–2005) are obtained from the National Centers for Environmental Prediction (NCEP). The large-scale daily predictors for the CanESM2 model were developed by the CCCma for selected station. These data are used to predict climate parameters under three climatic scenarios (RCP 2.6, RCP 4.5 and 8.5) for 2030. This study used SDSM to downscale GCM-CanESM2 outputs. SDSM model, one of the most widely used models in the world, is applied to downscale future climate projections using the 26 predictors derived from a large-scale climate model. In the current study, a production function technique developed by Just and Pope is applied to investigate the effects of climate variables on the mean and variance of crop yields. This technique consists of two parts: the first component is relating to the yield levels and the second part is related to the yield variance.
Results and discussionThe results showed that maximum temperature, minimum temperature, and precipitation have a significant impact on the yield of the studied crops, so these factors will lead to a decrease in the production of irrigated wheat, irrigated barley, and dryland barley in 2030 compared to the base year. Findings indicate that per capita availability of wheat will decrease from 148.22 to 104.44, 107.51,109.83 and for barley will decrease from 74.28 to 47.94, 54.19, 62.79, and for potato will change from 26.44 to 25.37, 25.53, and 27.24 (kg per person) under climate scenarios RCP2.6, RCP4.5 and RCP8.5, respectively. In addition, the results show that climate change in 2030 will reduce the production of irrigated wheat, barley, and rain-fed barley, while these changes will improve the production of potatoes and rain-fed wheat. Furthermore, the findings of the study reveal that the improvement of technology will be able to reduce the negative effects of climate change on the production of vulnerable products. Also, due to population growth in this region as well as climate change, the per capita availability of crops in 2030 will decrease, which will increase the dependence of this region on other regions of the country and imports to meet food needs.
Keywords: Climatic parameters, stochastic production function, Yield Risk, SDSM model -
یونجه مهمترین محصول علوفه ای ایران است که تقریبا در تمام استانهای کشور کشت می شود. با توجه به اهمیت اقتصادی یونجه و حساسیت آن به تنش خشکی و ویژگی های خاص فیزیولوژی آن در مقاومت به خشکی، این مطالعه به بررسی ریسک وقوع خشکسالی در مناطق مختلف از یکسو و ارتباط تولید یونجه با پارامترهای تعیین کننده خشکسالی از سوی دیگر پرداخته است. به این منظور ابتدا احتمال وقوع خشکسالی در مناطق مختلف ایران بر اساس شاخص RDI محاسبه شد که نتایج نشان داد، احتمال وقوع خشکسالی در برخی مناطق شرقی کشور بیشتر از سایر مناطق می باشد. سپس با برآورد تابع واکنش اقلیمی عملکرد یونجه بر اساس اطلاعات سری زمانی 95-1371 و با استفاده از روش پانل فضایی، آثار تغییرات بارش و دما به عنوان دو بازروی موثره اصلی خشکسالی بر عملکرد یونجه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج این مطالعه و با در نظرداشتن پیش بینی های اقلیمی و وضعیت منابع آب در دسترس در آینده، توسعه کشت یونجه در مناطق شمال غرب و غرب کشور و محدود کردن کشت این محصول در مناطق شرقی، آثار مثبت اقتصادی را در پی خواهد داشت. همچنین استفاده از ویژگی فیزیولوژی یونجه در به خواب رفتگی با قطع موقت آبیاری و تخصیص آب به کشت تناوب یونجه می تواند به عنوان یک استراتژی در مدیریت مصرف آب در شرایط استرس خشکی بکارگرفته شود.
کلید واژگان: اقتصاد, خشکسالی, یونجه, عملکردAlfalfa is the most important forage crop in Iran, which is cultivated in almost all provinces of the country. Considering the economic importance of alfalfa and its sensitivity to drought stress and its special physiological characteristics in drought resistance, this study investigates the risk of drought in different regions on the one hand and the relationship between alfalfa production and drought-determining parameters on the other hand. For this purpose, first the probability of drought in different regions of Iran was calculated based on RDI index, which showed that the probability of drought in some eastern regions of the country is higher than other regions. Then, by estimating the climatic response function of alfalfa yield based on the time series data of 1992-2016 and using the spatial panel method, the effects of precipitation and temperature changes as the two main effective drought reversals on alfalfa yield were investigated. Based on the results of this study and taking into account climate forecasts and the status of available water resources in the future, the development of alfalfa cultivation in the northwestern and western regions of the country and limiting the cultivation of this crop in the eastern regions, will have positive economic effects. Also, using the physiological characteristics of alfalfa in dormancy with temporary cessation of irrigation and allocation of water to alfalfa rotation can be used as a strategy in managing water consumption in drought stress conditions.
Keywords: Economy, Drought, Alfalfa, yield -
ازجمله فعالیت های اصلی بانک ها، تخصیص منابع است که یکی از جنبه های اساسی آن، تعیین ترکیب بهینه ی اعتبارات به بخش های مختلف اقتصادی است. عدم توجه به تخصیص بهینه ی منابع مالی در دسترس بانک، می تواند آسیب های جدی را به کل سیستم اقتصادی کشور وارد کند. با توجه به ضرورت بررسی این موضوع، در این مقاله به منظور تعیین پرتفوی بهینه ی اعتبارات بانک کشاورزی از مدل برنامه ریزی غیرخطی چندهدفه بازه ای با استفاده از الگوریتم کرم شب تاب استفاده شده است. از ویژگی های اصلی این تحقیق در نظر گرفتن سه استراتژی خوش بینانه، بدبینانه و ترکیبی تحت شرایط اقتصادی مختلف است. نتایج نشان داد که الگوی بهینه ی به دست آمده از الگوریتم کرم شب تاب متفاوت از الگوی فعلی توزیع اعتبارات بانک است. در الگوی بهینه ی طراحی شده در این تحقیق، بخش های زراعت، خدمات کشاورزی، دامداری، مرغداری و گلخانه بیشترین سهم را در ترکیب پرتفوی بهینه ی اعتبارات به خود اختصاص داده اند. به کارگیری استراتژی های ارایه شده در این تحقیق، سبب بهبود نگرش مدیران بانک و ترجیحات آن ها نسبت به انواع سرمایه گذاری تحت شرایط خاص شده تا بتوانند با توجه به اهمیت و نقش بازده و ریسک، استراتژی بهینه ی خود را انتخاب نمایند.
کلید واژگان: بهینه سازی, بازده, برنامه ریزی بازه ای, استراتژی, بانک کشاورزیOne of the main activities of banks is the allocation of resources, one of the main aspects of which is determining the optimal combination of credits to various economic sectors. Lack of attention to the allocation of financial resources available to the bank, can cause serious damage to the entire economic system. In this study with the purpose of determining the optimal portfolio of the bank, each of the different activities of the creditor was considered as an asset. Given that the fluctuations in the ratio of lending credits collection are the main source of expected bank earnings fluctuations, so the amount of lending credits of each economic activity, which need to be collected are considered as return standard of, and its variance is consider as a risk. Also, in order to determine the range of expected return on assets, the historical average on each asset is calculated. Considering the necessity of reviewing this issue, in this paper, a multi-objective non-linear programming model using the firefly algorithm has been used to determine the optimal portfolio of agricultural bank credits. The main features of this research are the consideration of three optimistic pessimistic and hybrid strategies under different economic conditions. The results showed that the optimal pattern obtained from the firefly algorithm differs from the current model of distribution of bank credits.The present findings can provide managers with a roadmap for choosing the optimal portfolio consistent with the bank's preferences according to different estimates of return and risk, thus leading to the proper management of loans
Keywords: Optimization, return, Interval programming, Strategy, agricultural bank -
زمینه و هدف
تغییر اقلیم معضل امروز و بحران فردا است. در این تحقیق اثر تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات منتخب و کاربری اراضی در چهار ناحیه از استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسیبرای این منظور ابتدا روند تغییرات سری زمانی متغیرهای دما و بارش طی سال های 1390-1360 مورد مطالعه قرارگرفت. هم چنین با استفاده از تحلیل های رگرسیونی اثر متغیرهای متوسط دمای سالانه و بارش سالانه به عنوان شاخص های تغییر اقلیم بر عملکرد و سطح زیرکشت محصولات گندم، جو و برنج در سال های زراعی 1390-1360 مورد بررسی واقع گردید. در مرحله بعد با استفاده از نتایج تحلیل رگرسیونی و لحاظ نمودن آن ها در مدل برنامه ریزی ریاضی مثبتPMP، اثر سناریوی 1 درجه افزایش دما و 1 میلی متر کاهش بارش بر کاربری اراضی و عملکرد محصولات کشاورزی تجزیه و تحلیل شد.
یافته هانتایج تحلیل های رگرسیونی نشان داد که دمای هوا روند افزایشی محسوس و بارش روند کاهشی تقریبا محسوسی داشته، و تغییر اقلیم اثر معنی داری بر عملکرد برنج، گندم و جو دارد. نتایج تحلیل های مدل PMP مشخص کرد که کاربری در جهت افزایش کشت اراضی برنج و جو تغییر یافت.
بحث و نتیجه گیرییافته ها نشان داد که اثر تغییر اقلیم بر همه محصولات الزاما منفی نیست و لذا می توان به جنبه های مثبت تغییر اقلیم نیز توجه داشت و از آن در جهت بهره برداری بهینه از منابع و امکانات منطقه استفاده کرد
کلید واژگان: برنامه ریزی ریاضی مثبت, تغییر اقلیم, کاربری اراضی, مازندرانBackground and ObjectiveClimate change is today's problem and tomorrow's crisis. In this study, the effect of climate change on selected products and land usage was investigated in four regions in Mazandaran province.
MethodFirstly, time series variables of temperature and rainfall were examined during 1981-2012. Also we study the effect of annual mean temperature and rainfall, as the proxies of climate change, on the performance of under-cultivation wheat, barley and rice farms by using regression analysis from 1981 to2012. In the next step, the scenario effect of increasing 1-degree temperature and deceasing 1-mm precipitation on land usage and performance of agricultural crops were analyzed using regression analysis and considering them in Positive Math Programming model (PMP).
FindingsThe results of regression analysis showed that there was a noticeable temperature increase and rainfall decrease. In addition, they showed that climate change has a significant effect on wheat, barley and rice performance.
Discussion and ConclusionThe results of PMP model analysis showed a change in land use to increase rice and barley cultivation. The findings show that the climate change effect is not necessarily negative on all crops, so we can pay attention to the positive effects as well and utilize them in optimum exploitation of resources and the region's facilities.
Keywords: Positive mathematical programming, Climate Change, land use, Mazandaran -
تغییر اقلیم در واقع تغییر برگشت ناپذیر در متوسط شرایط آب وهوایی است. این پدیده دامنه زمانی و مکانی وسیعی دارد و به دنبال آن دامنه اثرگذاری گسترده بر بخش های مختلف اقتصادی ازجمله منابع آب و کشاورزی خواهد داشت. قسمت عمده ای (77 درصد) از محصولات زراعی کشاورزی تولیدی کشور در مناطق نیمه خشک تولید می گردد و تغییرات اقلیمی می تواند بر تولیدات کشاورزی در این مناطق اثرگذار باشد. در این راستا، هدف مطالعه ی حاضر بررسی آثار تغییر اقلیم در مناطق نیمه خشک، بر بازار (قیمت، درآمد، تولید، صادرات و واردات) محصولات کشاورزی کشور است. به منظور بررسی چالش های ناشی از تغییرات آب و هوا از دیدگاه اقتصادی، رهیافتی که تصویری دقیق از بخش کشاورزی و روابط درون آن را فراهم کند، ضروری می باشد. به همین دلیل از الگو چندبازاره کشاورزی استفاده شده است. برای این منظور اقدام به پهنه بندی زیراقلیم نیمه خشک به روش دومارتن اصلاح شده گردید. همچنین جهت شبیه سازی اثرات تغییر اقلیم، عملکرد محصولات زراعی اعم از گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، و ذرت دانه ای با استفاده از تغییرات دما و بارش و ضرایب پاسخ عملکرد، محاسبه شد. سپس تابع تقاضای محصولات مختلف با استفاده از کشش تابع تقاضا برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تا سال 2025 (افق 1404) تغییرات آب وهوایی، باعث تغییرات متفاوتی مانند تغییر در عملکرد، سطح زیرکشت و آب در دسترس در محصولات منتخب، می گردد که این امر باعث تغییر در قیمت این محصولات خواهد شد و اغلب قیمت آن ها را افزایش می دهد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد تغییرات صورت گرفته در محصولات باعث افزایش در درآمد بهره برداران کشاورزی شده و میزان خالص صادرات این محصولات را کاهش می دهد. در این راستا پیشنهاد می شود سیاست حمایتی قیمتی و غیر قیمتی مناسب برای حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این محصولات اتخاذ گردد تا آثار تغییرات اقلیمی بر بخش کشاورزی قابل کنترل و برنامه ریزی گردد. همچنین تولید محصولات گندم دیم، جو آبی، جو دیم و ذرت دانه ای در زیر اقلیم های خشک گرم و خشک سرد و محصول گندم آبی در زیر اقلیم خشک گرم و محصولات گندم آبی، جو دیم و ذرت دانه ای در زیراقلیم خشک معتدل افزایش یابد.
کلید واژگان: ایران, بازار محصولات کشاورزی, پهنه بندی اقلیمی, تغییر اقلیم, مدل چند بازارهIntroductionUnderstanding the temporal and spatial fluctuations of climatic parameters (such as temperature, precipitation, relative humidity, etc.) and its impact on agricultural sector is essential for managing agricultural resources and adopting appropriate strategies. Precipitation directly affects the production of dry crops by supplying the required moisture for the plant, and indirectly affects the production of aquatic crops through supplying surface and underground water resources. Climate change has an effect on temperature and precipitation distribution and consequently affects the plants water requirement and agricultural water consumption. Overall, climate change is influenced by both temperature and precipitation. Due to the changing rainfall pattern and average temperature of the atmosphere, this phenomenon can damage the production of agricultural products that maintain the major food sources of the country. Given the important role of agriculture in the country's economy and the existence of the ongoing water crisis and drought in the country, climate change can have major impacts on their aggravation. The purpose of the present study is to investigate the effects of climate change and water scarcity on agricultural production, price and income in Iran.
Materials and MethodsThe multi-market model, sometimes referred to as the "finite general equilibrium" or "multi-market partial equilibrium model", has reduced the complexities of computable general equilibrium (CGE) models. The AMM template was used for this purpose. To simulate the effects of climate change, crop yields were calculated using yield response coefficients. Then, the demand function of different products was calculated using estimated elasticities and finally climate change has been simulated for 2025.
Results and DiscussionThe results showed that climate change would increase, yield of rainfed wheat, blue barley, dry barley and maize grain in semi-arid climate and subtropical climate, in addition dry barley and barley products in warm semi-arid climate and subtropical climate, and finally rainfed barley and corn products Grain in temperate semi-arid climates and subtropicals climate by 2025 relative to current levels. Climate change also would decrease yields of dry wheat and barley in temperate semi-arid climates and subtropicals, and also wheat in warm and semi-arid climates and subtropicals for 2025 compared to the present value. The results also showed that climate change would expand the water available for the blue wheat crop in the semi-arid climate and sub-climates, besides the blue barley crop in the semi-arid, semi-arid, and temperate semi-arid climates for 2025 compared to the present value. Climate change also might reduce the amount of water available for the blue wheat crop in the climate and sub-arid and semi-arid sub-climates, therefor the corn yield in the cold and semi-arid sub-climates and sub-climates for 2025 compared to the present value. The results also revealed that climate change would diminish cultivation of maize crop in semi-arid climate and temperate climates in addition irrigated and rainfed wheat crop in warm and semi-arid sub-climate and also rainfed wheat crop in semi-arid climate by 2025 relative to the present situation. Also the area under cultivation of blue barley and dry barley crops in warm and semi-arid climates, cold and semi-arid climates, and blue wheat crop in semi-arid climates and rainfed wheat crop in temperate and semi-arid climates would decrease by 2025.
ConclusionThe results also demonstrated that with the climate change, the amount of maize crop production in cold and semi-arid climates and sub-climates, and the production of blue and dry wheat crops in warm and semi-arid climates, cold semi-arid, temperate and dry semi-arid climates for 20 years would decrease relative to current value. Also, the production of irrigated and rainfed barley in warm and semi-arid climates, sub-climates and temperate semi-arid climates for 2025 would increase compared to the present situation. Thus the first hypothesis of the study: "Climate change and water scarcity reduces agricultural production" is not approved in Iran. The results also explained that with the climate change the prices of wheat, barley and maize crops in the semi-arid and temperate climates for the year 2025 would also rise, so the second hypothesis of the study "Climate change and scarcity of water resources will increase the prices of agricultural products in Iran” is confirmed. The results also show that with climate change, farmers 'incomes in cold and semi-arid climates, temperate and warm semi-arid climates would increase by 2025 relative to their present value, so the third research hypothesis that "climate change and water scarcity reduces farmers' income" In Iran, " is not confirmed. The results also indicated that wheat, barley and maize exports remained negative by the creation of net climate change for 2025 and that the country's climate change created an importer of these products.
Keywords: Climate change, Climate zoning, Agricultural crops market, Iran -
به منظور مقایسه تاثیر سیاست کاهش برداشت آب از منابع آب زیرزمینی و سیاست افزایش راندمان آبیاری بر روی کسری مخازن آب های زیرزمینی، میزان تولید، خالص واردات، خالص منافع اجتماعی و درآمد کشاورزان در استان خراسان رضوی، پنج شهرستان شامل: مشهد، سبزوار، نیشابور، تربت جام و تربت حیدریه انتخاب و تاثیر این سیاستها با استفاده از نوعی مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP_GME) بررسی گردید. بررسی تاثیر کاهش برداشت آب نشان داد که این سیاست اگرچه می تواند باعث ایجاد تعادل در برداشت آب گردد و مصرف انرژی را تا 25 درصد کاهش دهد اما موجب کاهش تولید محصولات مهمی مانند گندم و افزایش هزینه های اجتماعی بخصوص کاهش درآمد کشاورزان و افزایش واردات میشود. به طوری که هزینه های اجتماعی را بین 20 تا 43 درصد افزایش داده و هزینه هر متر مکعب آب صرفه جویی شده بین 4540 تا 6360 ریال خواهد بود. جایگزینی سامانه های جدید بجای قدیمی و افزایش راندمان آبیاری در حد پتانسیل بدون افزایش سطح زیر کشت، کسری مخزن را 94 درصد کاهش می دهد. با وجودی که بستن چاه های غیرمجاز از الزامات قانونی است اما اجرای آن نمی تواند موجب ایجاد تعادل در برداشت شود. جهت کسب نتیجه مطلوب لازم است تا ضمن بستن چاه های غیرمجاز نسبت به کاهش تدریجی پروانه چاه های مجاز اقدام نموده و با اعطای تسهیلات و خدمات مشاوره ای کشاورزان را در جهت افزایش راندمان یاری نمود.
کلید واژگان: چاه های غیرمجاز, سیاست کاهش برداشت, کسری مخزن, راندمان آبیاری, هزینه های اجتماعی, خراسان رضویIn order to compare the effect of the policy of reducing water extraction from groundwater resources with the policy of increasing irrigation efficiency, on the deficit of groundwater reservoirs, production, net imports, net social benefits and farmers' income in Khorasan Razavi province, five cities including Mashhad, Sabzevar, Neyshabur, Torbat-e Jam and Torbat-e Heydarieh were selected and the effects of these policies were studied using a positive mathematical programming model (PMP_GME).The study of the effect of reducing water extraction showed that although this policy can balance the water extraction and reduce energy consumption by up to 25%, it reduces the production of important crops such as wheat and increases social costs, in particular, reducing farm incomes and increasing imports. So that it will increase social costs by 20-43 percent, and the cost of each cubic meter of saved water will be between 4540 and 6360 Rials. Replacing new systems instead of old at the potential level without increasing the area under cultivation, will reduce the tank's deficit by 94%. Although the closure of unauthorized wells is a legal requirement, its implementation cannot create balance in the water extraction. In order to achieve the desired result, it is necessary to close the unauthorized wells and reduce water extraction permanently from the wells that have a butterfly. Also by providing bank loans and advisory services, farmers helped to increase irrigation efficiency.
Keywords: Unauthorized Wells, Extraction Reduction Policy, Reservoir Deficits, Irrigation efficiency, Social Costs, Khorasan Razavi -
در مطالعه حاضر، تاثیر مصرف گروه های مختلف غذایی و عوامل اقتصادی و اجتماعی بر روی سهم مواد غذایی در مخارج خانوار در مناطق شهری و روستایی با استفاده از روش رگرسیون چندک پانل مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان داد، اثر گذاری مولفه های اقتصادی و اجتماعی و مصرف گروه های غذایی در خانوار در قسمت های مختلف توزیع متفاوت است. متغیر های اقتصادی اجتماعی مانند درآمد، نرخ باسوادی و بعد خانوار بیشترین تاثیر را بر روی سهم مواد غذایی در مخارج خانوار دارند. در بین گروه های غذایی، در مناطق روستایی گروه های غلات و محصولات لبنی و در مناطق شهری گروه های غلات و سبزیجات تاثیری قابل توجهی بر مخارج خانوار ندارند. اما مصرف گروه هایی مانند روغن نباتی و گوشت در مناطق روستایی و شهری نقش موثری در افزایش سهم مواد غذایی در مخارج خانوار دارد. بر این اساس، اتخاذ سیاست هایی که منجر به افزایش درآمد خانوار و ثبات نسبی قیمت مواد غذایی شود می تواند در بهبود دسترسی اقتصادی خانوار به مواد غذایی موثر باشد. همچنین، در مناطق روستایی راهکارهایی که باعث بهبود و تداوم تولید محصولات لبنی و سبزیجات در سطح خانوار شود و در مناطق شهری ترویج مصرف سبزیجات می تواند بدون اثر گذاری قابل توجه بر مخارج مواد غذایی خانوار افزایش تنوع در رژیم غذایی و در نتیجه، بهبود امنیت غذایی را به دنبال داشته باشد.
کلید واژگان: تنوع رژیم غذایی, قانون انگل, داده های پانل, رگرسیون چندکIn this study, the impact of different food groups’ consumption, social and economic indicator on the share of food in household expenditure in the rural and urban area of Iran investigated. For this purpose, panel quantile regression considered as the best technique. The results indicated that the impact of social and economic indicators and food groups’ consumption varies in different quantiles. Moreover, between social and economic variables, income, food price index and literacy rate considered as the most effective determinants of food expenditure in rural and urban areas. Furthermore, consumption of cereal and dairy in a rural area and cereal and vegetables in an urban area do not affect the household’s food expenditure; on the other hand, increase in consumption of meat and crop oils in rural and urban area upsurge the share of food in the household expenditure. Based on the results, the implication of policies, which lead to household income improvement and stabilized the food price can improve food availability in both rural and urban areas. Besides, the introduction of the innovative and stable method of dairy and vegetable production in a rural area and encouraging the urban household to consume more vegetables results in more diverse diet and enhance the food security and simultaneously don’t increase the share of food in household expenditure.
Keywords: Diet Diversity, Engel's Law, Panel data, quantile regression -
امروزه توسعه پایدار روستایی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، به عنوان اصلی ترین رهیافت اقتصادی، کاهش فقر، بهبود سطح زندگی و حفظ محیط زیست در نظر گرفته می شود. بنابراین استفاده از ابزارهای مناسب جهت نیل به اهداف توسعه پایدار در نواحی روستایی بسیار اهمیت داشته که طی چند دهه ی اخیر، اعتبارات خرد به عنوان یک ابزار کارآمد در توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. از اینرو، هدف این پژوهش پاسخ به این سوال است که اثرگذاری اعتبارات خرد بر شاخص های پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست خانوارهای روستایی چگونه خواهد بود؟ لذا برای پاسخ به این سوال، 309 پرسشنامه از خانوار روستاهای شهرستان تربت جام تکمیل و از ترکیب رهیافت رگرسیون جورسازی براساس نمره تمایل و الگوریتم بوت استرپ استفاده شده است. نتایج نشان داد اثر اعتبارات خرد بر شاخص های اقتصادی و اجتماعی مثبت و بر شاخص محیط زیست منفی است و برای هریک از نتایج، دامنه اطمینان برآورد شده که اعتبار نتایج را افزایش می دهد. همچنین، یافته های تحلیل حساسیت محدوده ای رزنبام نشان داد که حساسیت نتایج شاخص های اقتصادی و اجتماعی حتی با افزایش 4 برابری در عوامل مشاهده نشده هنوز شایان توجه هستند. همچنین، احتمال بروز تفاضلی گروه تیمار به علت عوامل مشاهده نشده باید تا 2/3 افزایش یابد تا اثر اعتبارات خرد بر شاخص محیط زیست تغییر کند. در نهایت، با توجه به اهمیت اعتبارات خرد در جوامع روستایی به دلیل فرآیند توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و همچنین کاهش اثرات منفی آن بر محیط زیست پیشنهاد می شود که دولت باید از نهادهای تامین مالی خرد حمایت کند و برای گسترش اعتبارات خرد یک چارچوب قانونی و محیطی دوستانه را فراهم نماید.
کلید واژگان: اعتبارات خرد, ابعاد توسعه پایدار, بوت استرپ, تحلیل حساسیت, جورسازی براساس نمره تمایلSustainable development is now considered in many developing countries as the main economic approach for reducing poverty and improving living standards and enhancing environmental protection. Therefore, the use of appropriate tools to achieve the goals of sustainable development in rural areas has been very important. In this regard, the microcredits has been proposed as an effective tool in sustainable rural development. So the purpose of this study is to answer the question of what will be the impact of microcredit on the economic, social and environmental sustainability of rural households? In order to answer this question, 309 questionnaires were completed from the households of the villages of Torbat-e-Jameh County and the combination of propensity score matching regression approach and bootstrap algorithm was used. The results showed that the microcredit has a positive effect on economic and social indices, however, its impact on the environmental index is negative. In order to increase the validity of results the confidence interval was estimated. Furthermore, the Rosenbaum sensitivity analysis revealed that the sensitivity of the results of economic and social indices, even with a fourfold increase in gamma, is still significant. Also, the probability of a difference in the treatment group due to unobserved factors (or gamma) should be increased to 3.2 to change the effect of microcredit on the environmental index. Given the importance of microcredit at the rural communities due to the process of economic and social development, and also, its impact on the reducing of negative effects on the living environment, it is recommended that the government should support microfinance institutions and provide a legal and environmentally friendly framework to expand microcredits.
Keywords: Microcredit, Aspects of sustainable development, Bootstrap Algorithm, Sensitivity analysis, Propensity Score Matching model -
-
تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و بهره برداری غیر بهینه از منابع آب، لزوم توجه به حفاظت و پایداری این نهاده ضروری در تولید محصولات کشاورزی را دوچندان می نماید. لذا، بهره گیری از مدیریت تقاضای آب، به عنوان راهکاری جهت استفاده اصولی تر از منابع آب می تواند کارگشا باشد. در مطالعه حاضر، جهت بررسی سیاست مدیریت تقاضا بر تعادل منابع آب زیرزمینی حوضه آبریز نیشابور، از الگوی اقتصادی و روش پویایی سیستم (SD) استفاده شد. سیاست های مورد بررسی شامل کاهش آب تخصیصی به بخش کشاورزی و افزایش راندمان آبیاری می باشند. بر اساس نتایج سیاست کاهش سهم آب آبیاری اثر مثبتی بر سطح آب زیرزمینی دارد بدون اینکه تاثیر زیادی بر کاهش میزان کشت محصولات زراعی و درنتیجه آن کاهش سود زراعی کشاورزان منطقه داشته باشد. همچنین، افزایش راندمان آبیاری نسبت به سیاست کاهش آب تخصیصی کشاورزی، وضعیت بهتری در سطح آب زیرزمینی و میزان سود محصولات زراعی کشاورزان نشان داد. به طوری که حداکثر میزان تغییر در سود ناخالص کشاورزی منطقه 10درصد کاهش و حداقل بهبود در تراز آب زیرزمینی حوضه 47/0 متر تعیین شد. جهت بررسی وضعیت آینده منابع آب حوضه آبریز نیشابور، سیاست کاهش سهم آب در شبیه سازی منابع آب زیرزمینی حوضه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تا 20 درصد کاهش آب کشاورزی، وضعیت سطح آب زیرزمینی تا سال 1403، حدود 7/4 متر بالاتر خواهد آمد و به تعادل نزدیک تر خواهد شد. تجزیه و تحلیل نتایج بیان کننده این مطلب می باشد که اجرای سیاست افزایش راندمان آبیاری به همراه کاهش سهم آب کشاورزی تاثیر مناسب تری بر تعادل حوضه خواهد داشت.
کلید واژگان: رفاه اقتصادی, پویایی سیستم, حوضه آبریز نیشابور, مدیریت تقاضای آبیاریClimate change, population growth and non-optimal utilization of water resources are doubling the need to pay attention to the conservation and sustainability of this essential input in agricultural production. Therefore, the use of water demand management can be used as a method for more principled use of water resources. In this study, the economic model and system dynamics method (SD) were used to study the demand management policy for the balance of groundwater resources in the Neyshabour basin area. The policies under consideration include allocating water to the agricultural sector and increasing irrigation efficiency. The results showed that the policy of reducing irrigation water's share has a positive effect on the groundwater level without having a significant effect on reducing crop cultivation and, consequently, reducing the agricultural productivity of farmers in the region. Also, increasing the irrigation efficiency in relation to the policy of reducing agricultural water allocation showed the better condition in groundwater level and the profitability of crop farmers. So that the maximum amount of change in agricultural gross profit of the region decreased by 10% and the minimum improvement in groundwater level of the basin was 47.0 meters. In order to investigate the future status of water resources in the Neyshabour basin was studied the policy of reducing water share in simulation of basin ground water resources. The results showed that up to 20 percent reduction in agricultural water, the groundwater level will rise by about 7.4 meters to 1403, and will be closer to balance. The analysis of the results suggests that implementation of the policy of increasing irrigation efficiency along with decreasing agricultural water's share will have a more effect on the balance of the basin.
Keywords: Economic welfare, System dynamic, Neyshabour basin, Irrigation demand management -
به منظور بررسی تاثیر سیاست های مختلف مدیریت منابع آب زیرزمینی بر روی سطح زیر کشت چغندر قند در استان خراسان رضوی از یک مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت استفاده شد. مناطق مورد مطالعه شامل شهرستان های مشهد ، نیشابور، سبزوار، تربت جام و تربت حیدریه بود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و همچنین بانک های اطلاعاتی و انتشارات سازمان جهاد کشاورزی و سازمان آب منطقه ای خراسان رضوی بدست آمد. سناریوهای مورد بررسی شامل افزایش قیمت آب، کاهش دبی برداشت آب از چاه و افزایش راندمان آبیاری در قالب بهبود مدیریت آبیاری و همچنین گسترش سیستم های نوین آبیاری بود که در قالب زیرسناریوهای متعددی بررسی گردید. نتایج مطالعه نشان داد که سیاست افزایش قیمت آب نه تنها منجر به کاهش شدید سطح زیر کشت چغندر قند می شود بلکه درآمد کشاورزان را نیز کاهش می دهد. در حالی که سیاست برداشت کمتر آب از چاه های کشاورزی کاهش کمتری را نشان داد. سیاست افزایش راندمان آبیاری همراه با کنترل سطح زیر کشت علاوه بر حفظ آب های زیرزمینی موجب افزایش سطح زیر کشت چغندر قند در الگوی کشت و درآمد کشاورزان شد.
کلید واژگان: برنامه ریزی ریاضی مثبت, چغندرقند, راندمان آبیاری, خراسان رضوی, مدیریت آب های زیرزمینیJournal of Sugar Beet, Volume:35 Issue: 1, 2019, PP 103 -119In order to study the effect of various groundwater resource management policies on sugar beet cultivation area in Khorasan Razavi province, a positive mathematical programming model was used. The studied areas included Mashhad, Neyshabur, Sabzevar, Torbat-Jam and Torbat-e-Heidariyeh. Required information was obtained by completing the questionnaires as well as information banks and publications of Jihad-e-Agriculture Organization and Khorasan Razavi Districts Organization. The studied scenarios included increasing the price of water, reducing the discharge of water from wells, and increasing irrigation efficiency in the form of improving irrigation management, as well as developing new irrigation systems which were studied in the form of several sub-scenarios. Results showed that the policy of increasing the price of water not only leads to sharp decrease in the area under sugar beet cultivation but also reduces the farmers’ income. However, the policy of less water withdrawal from agricultural wells showed less reduction. The policy of increasing irrigation efficiency along with controlling the area under cultivation, in addition to preserving groundwater, increased the sugar beet cultivation area and farmers’ income.
Keywords: Groundwater management, Irrigation efficiency, Khorasan Razavi, Positive Mathematical Programming, sugar beet -
اقلیم و تغییرات آن در دهه های اخیر به یکی از مسائل مهم و مطرح جهانی و به عنوان یکی از معضلات عمده زیست محیطی تبدیل شده است. بخش کشاورزی یکی از اولین بخش هایی است که تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرد؛ چراکه کشاورزان قادر نیستند شرایط اقلیمی را کنترل کنند؛ اما مدیریت و تغییر در عواملی چون رقم محصول و بهینه سازی الگوی کشت مطابق با اقلیم منطقه، می تواند آثار سوء این تغییر اقلیم را بر رشد و عملکرد محصولات کشاورزی کاهش دهد و در تولید پایدار مواد غذایی نقش بسزایی داشته باشد. لذا در این پژوهش، به بررسی اثرات ناشی از تغییر اقلیم بر الگوی کشت زراعی دشت مشهد پرداخته شده است. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی، سازمان هواشناسی و همچنین مصاحبه حضوری با کارشناسان کشاورزی و کشاورزان دشت مشهد جمع آوری گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مقادیر بارندگی، دمای بیشینه و کمینه ی فصلی روند افزایشی دارد و این تغییرات دارای اثر معنی داری بر عملکرد محصولات زراعی منطقه هستند. همچنین با درنظرگرفتن سناریوهای تغییرات اقلیم (تا سال 1410) در دوره کاشت هریک از محصولات مورد مطالعه، مقادیر سطح زیرکشت آنها تغییر یافته و سود ناخالص کشاورزان نسبت به سال پایه (1393) 1/6 درصد افزایش می یابد. در نهایت نتایج پژوهش حاکی از این است که بیشترین تغییرات در عملکرد بر اثر شرایط اقلیمی مربوط به محصولات گندم و جو می باشد؛ بنابراین لازم است تا سیاست گذاران به این موضوع توجه داشته باشند تا ریسک تولید این محصولات را کاهش دهند و از کاهش تولید این محصولات استراتژیک جلوگیری نمایند.کلید واژگان: الگوی کشت, برنامه ریزی ریاضی مثبت, تغییر اقلیم, دشت مشهدIn recent decades Climate and its changes have become one of the world major issues and as one of the major environmental problems. Agricultural sector is one of the first areas affected by these changes because farmers are not able to control climatic conditions; however, management and change in factors such as crop cultivar and optimization of the cultivation pattern according to area climate can reduce the adverse effects on growth and yield of agricultural products and play a significant role in the sustainable production of foods. Therefore, in this research, the effects of climate change on cropping pattern in Mashhad have been investigated. The statistics and data needed for the research were collected through Mashhad Agriculture Jihad Organization, meteorology Organization, as well as in-person interviews with agriculture specialists and farmers in Mashhad. The results of this study show that rainfall level, maximum and minimum seasonal temperatures have increasing trend and these changes have a significant effect on the yield of crops in the region. Also, considering the climate change scenarios (to 2031) during the planting period of each studied product, their crop area values have been changed and farmers' gross margin increased by 1.6 percent compared to the base year (2014). Finally, the results of this study indicate that the greatest changes in yield due to climatic conditions are related to wheat and barley; therefore, it is necessary for policy makers to pay attention to this issue in order to reduce the risk of these products production and prevent from reduced production of these strategic crops.Keywords: Cropping pattern, Positive mathematical programming, climate change
-
قیمت گذاری آب زیرزمینی از جمله مهم ترین سیاست های مدیریت تقاضای آب کشاورزی می باشد که می تواند افزون بر استفاده بهینه از آب کشاورزی، مشوقی برای ذخیره و حفاظت از منابع آبی باشد. در این مطالعه، به منظور دستیابی به تعادل و پایداری سطح سفره آب زیرزمینی حوضه آبریز نیشابور، مدل ترکیبی برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و روش پویایی سیستم (SD)در چهار زیرحوضه طرح ریزی شد و اثر تغییر قیمت آب (افزایش 20 و 40 درصدی) بر الگوی کشت، سود، مصرف آب آبیاری کشاورزان و در نتیجه تغییر تراز آب زیرمینی بررسی شد. داده های مورد نیاز مطالعه از راه تکمیل 200 پرسشنامه و سازمان آب منطقه ای خراسان رضوی گردآوری شد. نتایج نشان داد، افزایش قیمت آب آبیاری تاثیر بسزایی بر تغییر الگوی کشت، کاهش سود، کاهش مصرف آب آبیاری و در نتیجه بر بهبود سطح تراز آب زیرزمینی دارد. با افزایش قیمت آب آبیاری به 40 درصد سطح زیرکشت و مصرف آب در تمامی زیرحوضه ها برای همه محصولات کاهش نشان داد که بیش ترین کاهش در مصرف آب آبیاری مربوط به زیرحوضه 4 و به مقدار 36 درصد بوده است. هم چنین، اعمال سیاست قیمتی منجر به کاهش سود ناخالص، بین 5/0 درصد در زیرحوضه 3 تا 1/11 درصد کاهش در زیرحوضه 2 گردید. اثر تغیر قیمت بر تراز آب زیرزمینی در یک دوره 12 ماهه شبیه سازی نیز نشان داد که افزایش تا 20 درصد قیمت آب آبیاری در طول یک سال، 33/0 متر سطح آب زیرزمینی را بهبود خواهد بخشید. از این رو، در اولویت قرار دادن سیاست قیمت گذاری آب آبیاری، در تصمیم گیری ها و برنامه های سیاستی مدیریت منابع آب استان خراسان رضوی، به عنوان راهبردی مناسب و کاربردی جهت کاهش تقاضای آب آبیاری و پایداری منابع آب دشت نیشابور توصیه می شود.کلید واژگان: سیاست قیمتی آب, تعادل هیدرولوژیکی, حوضه آبریز نیشابور, تراز آب زیرزمینیIn the present study, the water balance of Nishapur catchment calculated using renewable and index {consumption ratio to renewable water} in three years of normal water , wet and dry samples were examined.Therefore, the optimal cropping patterns based on renewable water levels in the region with the aim of providing maximum benefit to farmers was determined based on the results of the irrigated area of about 43,000 hectares of land are illegal. Also, the results of the sensitivity analysis model of mathematical programming that two water status of renewable (drought and famine ) shadow price of water in the spring between the values (804.7 to 1607), summer (200 to 3050) and autumn and winter between ( 0 to 430 ) Rls. Estimates of the demand function and measure the response of farmers to changes in water prices showed that with change of water prices, Motivation to cropping patterns change, Reallocation and More water-efficient crops and water saving in agriculture occurKeywords: Renewable water, Water prices, Groundwater balance, Nishapur basin
-
این مطالعه با استفاده از روش ارزیابی چرخه حیات به بررسی اثرات زیست محیطی تولید شلتوک در ارقام مختلف برنج (Oryza sativa L.) ، (طارم هاشمی، طارم سنگی، شیرودی، فجر و ندا) مزارع شهرستان کردکوی واقع در استان گلستان می پردازد. این بررسی با به کارگیری روش ارزیابی چرخه حیات (LCA) به تخمین پیامدهای زیست محیطی کشت ارقام مختلف موجود در منطقه پرداخته شده است. روش LCA، با استفاده از مولفه های، میزان مصرف نهاده های طبیعی به تحلیل پیامدهای مخرب حاصل از مصرف منابع در نظام های تولیدی می پردازد و با شناسایی، نوع نهاده های مصرفی، انرژی مورداستفاده، مواد مصرفی در فرآیند تولیدی، اثرات و ضایعات تولیدشده را محاسبه می نماید. با استفاده ازاین روش می توان به ارزیابی پتانسیل اثرات گرمایش جهانی، اسیدیته، اتروفیکاسیون خشکی، اکسیداسیون فتوشیمیایی، اثر سمیت بر انسان (براثر کادمیوم موجود در فسفات) ، اثر سمیت کادمیوم بر زمین، اثر سمیت کادمیوم بر آب شیرین، تخلیه منابع فسیلی، تخلیه منابع فسفات، پتاسیم و آب پرداخت. نتایج پژوهش نشان داد که در میان اثرات زیست محیطی برآورد شده، پتانسیل اکسیداسیون فتو شیمیایی بالاترین اثر را در تولید برنج دارا می باشد. هم چنین دو اثر زیست محیطی تخلیه ی منابع فسفات و تخلیه ی منابع آبی از اثرات زیست محیطی مهم دیگر در کشت برنج می باشند. به طور متوسط در تولید برنج، میزان سه اثر پتانسیل اکسیداسیون فتو شیمیایی، اثر تخلیه منابع آبی و اثر تخلیه منابع فسفات به¬ترتیب معادل 033/2، 296/1 و 896/0 ارزیابی شده است. در بین اثرات زیست محیطی بررسی شده در این مطالعه، سه اثر زیست محیطی مربوط به اسیدیته ، اتروفیکاسیون خشکی و سمیت بر آب به عنوان کمترین اثر محیط زیستی مخرب برای میانگین ارقام برنج شناسایی شده اند. همچنین بررسی ارقام مختلف نشان داد که در بین ارقام مختلف رقم طارم هاشمی و طارم سنگی بالاترین میزان پتانسیل ایجاد آلودگی را در بین سایر ارقام مختلف به ازای تولید یک تن شلتوک در هکتار دارا هستند. پایین ترین میزان مجموع شاخص نهایی اثرات را در بین ارقام مورد بررسی مربوط به رقم ندا می باشد.کلید واژگان: اثر غیر¬مستقیم ازت, انتشار آلودگی, تخلیه منابع, طبقه بندی پیامدهای نامطلوب, مخاطرات نهاده های شیمیاییAgroecology journal, Volume:10 Issue: 2, 2018, PP 580 -602IntroductionAgriculture is one of the most important effective sections toward the environment. One of the agricultural activities impact on the environment can be issues such as nitrate leaching to groundwater and surface resources, soil salinization, acidification and greenhouse gas emissions. Planting rice is an activity that causes a significant amount of pollution. Rice can be counted as an essential grain all over the world. In Iran, rice is the second most important crop after wheat, which is part of the main items of household consumption basket. Per capita consumption of rice in the country is 100 grams per day and Iran is ranked 13th in the world rice consumption. As the farmers are unaware and mostly ignorant of the fact, they use an inordinate amount of primary inputs like chemical fertilizers that are detrimental to the environment. Noticing the importance and strategic role of this product, hereby this study investigated the environmental effects of rough rice of different kinds (Tarim hashemi, Tarom sangi, Neda, Fajr and Shirudi) by evaluating the cycle of life.Materials and MethodsThe area in this study is located in Kordkuy, Golestan. The sampling is done by random interviews with the farmers. LCA method was used according to the extent of natural factors in order to analyze the defective consequences due to use of the resources. By identifying the utilized elements, energy, material in the production procedure, the effects and defects can be estimated. Using this method, one can evaluate the potential effects on global warming, acidity, Terrestrial Eutrophication Potential, photochemical oxidation, and the toxicity effect on human (caused by Cadmium in phosphate), Terrestrial Eco toxicity potential, Aquatic Eco toxicity, fresh water potential, Fossil fuel consumption, Phosphate consumption, Potash consumption, and Water Consume.Results and DiscussionChemical fertilizers (like urea, potassium, phosphate), fossil fuels, water and electricity are the causes of the pollution on the farms in this study. Using these inputs creates contaminants that can be categorized as nitrogen (N), carbon (C), sulphur (S), and phosphorus (P). Among all the inputs Nitrogen fertilizers is the most important factor to spread the mission of air pollutants. The estimated environmental effects in planting rice show that photochemical oxidation potential has the highest effect on producing rice. Moreover, depletion of phosphate and water resources are the other important effects as the result of planting rice. On average three effective factors like photochemical oxidation potential, depletion of phosphate and water resources are evaluated as 2.033, 1.296, and 0.896, respectively. And some other environmental effects like acidity, Terrestrial Eutrophication Potential, toxicity of water have the least destructive effects on average. Among all the other figures, Tarim hashemi and Tarom sangi figures have the highest range of creating pollution estimated as 1 ton rough rice per hectare and the least is determined to be a figure related to Neda variate. The final indicator shows the range of this variation from 0.0080 to 2.975. The most photochemical oxidation potential is attributed to Tarim hashemi and the least toxicity effect on water is recognized by the figures in Shirudi. In all the investigated effects in this study, the long-grain rice figures (Tarim hashemi, Tarom sangi) were shown to have more detrimental effects compared to productive igures (Neda, Fajr and Shirudi) since it has less output.ConclusionThe results of the study show that the figures with the highest output in production ,(Neda, Fajr and Shirudi) although has used more of the inputs , could spread less pollution in the estimate of 1 ton rough rice per hectare. By planting varieties that produce higher yields the amount of pollution reduced, can be reduced. Also, in order to reduce the amount of pollution, controlling the inputs can decrease the amount of pollution. The biggest pollutants such as nitrogen fertilizers that can be replaced by fertilizers such as stabilizers Nitrogen plants. This solution may reduce the emissions of pollutants from nitrogen fertilizers on the farmKeywords: Classification impacts, Environmental hazards, Evaluating the cycle of life, Indirect effects of Nitrogen, Spreading the pollution
-
نوسانات و شوک های نفتی می تواند در کشورهای تولیدکننده ی نفت عامل اثرگذار بر شاخص بورس اوراق بهادار باشد. هدف مطالعه حاضر، بررسی آثار شوک های نفتی اخیر بر شاخص قیمت بورس اوراق بهادار می باشد. بدین منظور دو رژیم اطلاعاتی کوتاه مدت و بلندمدت، ایجاد و از الگوی MV-GARCH و روش حل BEKK و داده های روزانه از فروردین ماه سال 1390 تا دی ماه 1394 سال استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در کوتاه مدت و بلندمدت شوک نفتی اثرات منفی بر بورس اوراق بهادار دارد. افزون برآن، در بلندمدت نیز اثرات نوسانات قیمت نفت بر بورس اوراق بهادار، منفی است. با توجه به اینکه نوسانات قیمت نفت در کوتاه مدت بر شاخص قیمت نفت اثر مثبت دارد، که این اثر منجر به افزایش نوسانات شاخص بورس شده است، بنابراین سیاستی باید اتخاذ شود که از انتقال نوسانات قیمت نفت به شاخص جلوگیری شود. برای این منظور می توان از بیمه ی سهام، کوپن سهام، امکان خریدوفروش ریسک، ابداع روش های نوین بازار گردانی، تنوع سبد سهام و تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار استفاده کرد.کلید واژگان: شاخص قیمت, بورس اوراق بهادار, نفت خام, MV-GARCH, BEKK, مارکوف سوئیچینگVolatility and oil shocks in the oil producing countries could be impacting the price index of the Stock Exchange. This study aimed to investigate the effects of recent oil shocks on the price index of the Stock Exchange. For this goal, two short and long-term regimes created and MV-GARCH model and, BEKK solution used for the daily data from 21 March 2001 to 22 December 2014. The results showed that in the short and long run, the oil shocks have negative effects on the Stock Exchange. In addition, the impact of oil price volatility on the Stock Exchange is negative in the long-run. Due to the fact that in the short run oil price volatility has a positive effect on the oil price index, this effect has led to fluctuations in the stock index. With this in mind a policy should be taken to prevent the transfer the fluctuation of the price of oil to the index. In this way, we can use stock insurance, stock coupons, risk buying and selling, inventing new markets, changing stock portfolios and encouraging people to invest in the stock market.Keywords: Stock Exchange Price Index, Crude Oil, MV-GARCH, BEKK, Markov Switching
-
کشمش یکی از محصولات کشاورزی ایران است که هرساله بخش قابل توجهی از صادرات این بخش را به خود اختصاص می دهد. هدف اصلی مطالعه حاضر، تعیین مناسب ترین بازار هدف صادراتی برای محصول کشمش است. در این راستا، یک ساختار سلسله مراتبی بر مبنای مطالعات گذشته، با سه معیار و شش زیرمعیار برای چهارکشور هدف امارات، اوکراین، عراق و روسیه طراحی شد. نتایج نشان داد که معیار دسترسی به بازار با وزن جزئی 5/ 0 نسبت به دو معیار دیگر، یعنی هزینه و اندازه بازار، بیشترین اهمیت را دارد. افزون بر این،کشور عراق با وزن نهایی 27/ 0 در اولویت اول و کشور امارات، اوکراین و روسیه به ترتیب در اولویت های بعدی قرارگرفتند.کلید واژگان: صادرات کشاورزی, منطق فازی, کشور هدف, کشمشRaisin is one of the crops which has a considerable share of yearly export. The main purpose of current study was to determine the most appropriate target market for the export of Iranian Raisin. In this regard, based on previous studies, a hierarchical structure designed with three criteria and, six sub-criteria for four target countries, UAE, Ukraine, Iraq and, Russia. The results showed that the market access criterion with a low weight of 0.5% is the most important in comparison to the cost and market size. In addition, Iraq with the final weight of 0.27 is in the first priority and the UAE, Ukraine and Russia were placed in the next priority respectively.Keywords: Agricultural Export, Fuzzy Logic, Target Country, Raisin
-
این مطالعه با هدف شبیه سازی زنجیره عرضه گوشت مرغ در استان خراسان رضوی و بررسی رفتار آن در مواجهه با بیماری آنفولانزای مرغی صورت گرفت. به جهت پوشش حداکثری تغییرات زنجیره در سطوح مختلف برای تقاضا و هم چنین درصد تلفات وارده به مرغداری ها سه سناریو به طور مجزا برای بازه زمانی 120 روزه انتهای سال 1394 در نظرگرفته شد و در طول پژوهش رفتار زنجیره عرضه بسته به هر سناریو بررسی گردید. شبیه سازی و تحلیل زنجیره با استفاده از نرم افزار Vensim صورت گرفت. در ابتدای امر مدل عرضه گوشت مرغ بدون تاثیرپذیری از همه گیری بیماری آنفولانزا شبیه سازی گردید. در این شبیه سازی تقاضا برای گوشت مرغ در استان ثابت در نظر گرفته شد و همه ضرایب اثرگذار بر معادلات مدل به صورت حالت بهینه در نظر گرفته شدند. در صورت استفاده 90 درصدی از ظرفیت موجود در مرغداری های استان و با شرط اینکه مازاد عرضه مرغ بتواند از استان خارج شود هم چنین لحاظ نکردن محدودیت موجودی انبار در میزان تولید 615 تن در روز زنجیره تولید به تعادل خواهد رسید. با توجه به درصد میزان زنده فروشی، اعمال محدودیت مختلف از جمله ظرفیت تولیدی، صادرات و هم چنین در نظرگرفتن شرایط طرف تقاضا در زنجیره این عدد برابر با 382 تن در روز خواهد بود. نتایج نشان داد زنجیره عرضه گوشت مرغ در مواجهه با آنفولانزای مرغی فقط در صورت کاهش در تقاضا قادر به پاسخگویی به نیاز مصرفی این محصول در استان می باشد. درمجموع می توان گفت حتی در صورت وارد شدن تلفات بالا به مرغداری های استان می توان با مدیریت صحیح افت محصول و ترغیب تولیدکنندگان به کاستن از مدت دوره پرورش به راحتی بحران را پشت سر گذاشت و علاوه بر آن باعث افزایش درآمد تولیدکنندگان نیز شد. با توجه به نتایج، مدیریت و ایجاد سامانه یکپارچه کشتارگاه ها پیشنهاد می شود.کلید واژگان: بحران تقاضا, صنعت مرغداری, مدل سازی پویا, مدیریت زنجیره عرضهSimulation of Chicken Meat Supply Chain Facing Bird Flu Crisis: Case Study: Khorasan Razavi ProvinceIntroductionPoultry is now one of the largest industry in Khorasan Razavi province and chicken meat has an important role in household food needs. Developing appropriate studies that lead to strategies for handling poultry products to fulfil consumers demand have become quite a challenging issue especially due to crisis situation. Supply chain system in this paper means a chain of processes from the rearing farm to the final consumer of the finished product and provide useful operational analysis of system behaviors for managing supply chain under demand uncertainties and production disruptions.Materials And MethodsIn this paper, a system dynamics model is applied for studying the behavior of the chicken meat supply chain threatened by bird flu, demand fluctuation and Government (State Livestock Affairs Logistics) intervention under the Vensim environment. The model is an extended version of real-life practice which involves producers, consumers and government. A causal loop diagram used to show how interrelated variables affect one another and connect together. This important diagram can handle assumptions regarding facing various calamities and disaster which is an integral part of the poultry industry. This dynamic model development can track possible disasters in time to prepare facing them. To cover more possibility, we propose three scenarios of different levels for demand and present of loss bird. To find out the most efficient rearing rate in crisis situation, demand fluctuation and loss bird rate are considered simultaneously in scenarios. Importance of chicken meat strategic reserve for Norouz lead us to impose a constraint for government purchasing and expenditure during the last month of simulation. Operations during a 120 days are simulated and a what-if analysis performed to study the model stability under uncertainty environment.Results And DiscussionAs a starting position no bird losses rate and demand problems included and supply chain fills all of demands without purchase chicken meat from external markets. The equilibrium was reached when the available live chicken level equals to 382 (ton/day). Results showed that without changing demand levels for achieving supply chain stability, the system need to import chicken meat for entire of the crisis period and government intervenes in market to ensure remunerative prices for producers and affordable prices for consumers. In sanitary crisis situation, decreasing demand can reduce the external purchases and unexpected costs but it decreases net income of producers simultaneously. In all scenarios external purchases and unexpected government purchasing are zero when the demand decreasing level is maximum. The simulation results showed that 10 percent of domestic farms affecting by Bird flu can increase the amount of external purchases up to 40 (ton/day) and give rise to unexpected government expenditures by 3360 (million Rial). It is evident from the model that slaughtering all reared chicken (available live chickens) after exactly 42 days can give number of benefits to the industry and profit is maximize in the simulated behavior for this scenario test. Reduction of rearing time can increase the amount of available chicken meat and net income of producer by 18 percent. In contrast, an increase of 15 days in rearing time can considerably reduce net income of producer by 30 percent. This means that a reduction of rearing time (standardization of poultry size and weight) can be a solution to improve poultry industry in Khorasan Razavi province. Income of producer is sensitive to the crisis and it is reduced up to 27 percent at peak of bird loss rate. Poultry producers are suffering from economic loss due to management, bird disease and transportation stress. These factors not only affects the quantity but also decrease the quality of chicken meat. On the other hand, 5 percent decrease in slaughterhouse and transportation mortalities immediately leads to an increase in supply chain incomes and the level of chicken meat inventory. According to the result, with management of chicken transportation, slaughter and rearing time, even in the worst scenario when the loss bird rate was maximum, it is possible to fulfil demand with domestic production capacity.ConclusionsThe supply chain is affected by endogenous and exogenous factors such as government intervention. Therefore an establishment of an integrated system between rearing farms, transport system, slaughterhouse and government purchasing can be helpful especially in crisis period. Poultry industry can integrate complete supply chain network so decision-makers can assist calculating the economic returns and reduce the risk. Moreover, producers will be able to compete with the other provinces and global markets as well as reducing their operational costs. Future research can focus on the different variables and study poultry wastes of processing by-products on the poultry industry in Khorasan Razavi province.Keywords: Demand crisis, Dynamic modeling, Poultry industry, Supply chain management
-
مقدمهاز آنجا که لابراتوارها و دندان پزشکان، ارتباط نزدیکی دارند و کنترل عفونت نقش مهمی در جلوگیری از انتقال و سرایت انواع پاتوژن ها و بیماری ها دارد و با توجه به اینکه بسیاری از لابراتوارها از این مساله آگاهی کامل ندارند، هدف از انجام این مطالعه، طراحی پرسش نامه ای به منظور ارزیابی اطلاعات دندان پزشکان و لابراتوارهای دندان پزشکی در خصوص جلوگیری از سرایت متقاطع بیماری ها می باشد.مواد و روش هابرای این مطالعه، تعداد 250 دندان پزشک و 50 لابراتوار (دارای مجوز) انتخاب شدند و بطور تصادفی پرسش نامه هایی در زمینه ی کنترل عفونت بین آنها توزیع و جمع آوری گردید. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 22 و آزمون کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت (p value < 0/05).یافته هادر مقایسه ی بین دندان پزشکان عمومی و متخصص از جهت کاربرد دستکش، ماسک و عینک محافظ، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (p value < 0/05). بین دندان پزشکانی که در مطب و کلینیک کار می کردند از لحاظ کاربرد عینک محافظ، تفاوت معنی دار نبود (p value = 0/384)، ولی در کاربرد دستکش تفاوت آماری دیده شد (p value = 0/02). بیشترین مواد قالب گیری مصرفی سیلیکون های تراکمی (90/4 درصد) و آلژینات (90 درصد) بود و 88 درصد از دندان پزشکان همیشه اقدام به شستن قالب ها بعد از قالب گیری می کردند، 0/8 درصد هرگز این کار را انجام نمی دادند. ضد عفونی کردن قالب ها در لابراتوارها تنها در 8 درصد موارد به صورت روتین انجام می شد.نتیجه گیریکنترل عفونت متقاطع بین لابراتوار و مطب، نیاز به توجه دارد به طوری که دندان پزشکان و تکنسین های لابراتوار در رابطه با کنترل عفونت متقاطع، احساس مسوولیت کمی می کنند.کلید واژگان: کنترل عفونت, عفونت متقاطع, مواد ضد عفونی کننده, مواد قالب گیری, لابراتوارهای دندانیIntroductionDentists and all related oral hygiene occupations are endanger of cross contamination because of close contacts with patients. Dental laboratories are one of those which have a direct contact with dentist and cross infection control plays an important role to prevent exposure to pathogens. According to the fact that many dental laboratories are not well informed about cross infection control; the aim of this study is to prepare a questionnaire for evaluating both dentists and dental laboratories knowledge about cross control infections.Materials and Methods250 dentist and 50 dental laboratories were randomly chosen and prepared questionnaire distributed. The collected data were analyzed by SPSS software and Chi-Square test.ResultsThere was no significant differences between general and post graduated dentist in using gloves, masks and protective eye glasses (p value > 0.05).the results showed no significant differences in uses of protective eye glasses between dentist who worked in clinics and private offices (p value = 0.384), but there was significant differences in using gloves (p value = 0.02).condensation silicones (90.5%) and alginates (90%) were the most impression materials and 88% of dentist rinsed the impressions always while 0.8% never did that.ConclusionThe cross control infection is not sufficient among dental laboratories and clinics and it is need to pay more attention.Keywords: Cross infection, Detergents, Dental impression materials, Dental laboratories
-
مقدمهسمان پلی کربوکسیلات، یکی از سمان های پر مصرف در پروتز، دندان پزشکی کودکان و ترمیمی می باشد، با این حال مقاومت فشاری و ضخامت لایه ای سمان های پلی کربوکسیلات نیاز به بررسی دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقاومت فشاری و ضخامت لایه ای سمان های پلی کربوکسیلات هاروارد و آریادنت بر اساس روش 1-12252 استاندارد ایران بود.مواد و روش هااین مطالعه از نوع تجربی- آزمایشگاهی بود و در مجموع 20 نمونه جهت آزمون ضخامت لایه ای و مقاومت فشاری سمان های مورد بررسی، آماده سازی شد که سهم هر سمان، 10 نمونه بود. پنج نمونه برای آزمون ضخامت لایه ای و پنج نمونه برای مقاومت فشاری از هر سمان، مطابق دستور العمل 1-12252 استاندارد ایران (ISO 9917-1 :2007) مورد آزمایش قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با آزمون ANOVA جهت بررسی سطح معنی دار بودن، مورد بررسی قرار گرفت (α = 0/05).یافته هامیانگین ضخامت لایه ای سمان هاروارد، 0/58 ± 26 میکرومتر، سمان آریادنت، 4/34 ± 77/2 میکرومتر بود. میانگین مقاومت فشاری سمان هاروارد، 82/11 ± 68/67 مگاپاسکال و سمان آریادنت، 5/24 ± 63/46 مگاپاسکال بود.نتیجه گیریبا توجه به معیارهای تعیین شده از طریق استاندارد 1-12252 ایران از بین دو سمان مورد بررسی، ضخامت لایه ای سمان هاروارد و سمان آریادنت بالاتر از حد مجاز استاندارد و غیر قابل قبول بود، اما مقاومت فشاری هر دو سمان با توجه به حد مجاز استاندارد، قابل قبول بودند.کلید واژگان: سمان پلی کربوکسیلات, ضخامت لایه ای, استحکام فشاریIntroductionPolycarboxylate cement is one of the most commonly used cements in prosthodontics and in pediatric and restorative dentistry. However, the compressive strength and film thickness of polycarboxylate cement need to be investigated.Materials and MethodsIn this in vitro study, 20 samples (10 samples from each cement) were used to test the film thickness and compressive strength of cements. Five samples from each cement were used to test the film thickness and 5 samples were used to test the compressive strength based on 1-12252A standard of Iran (ISO 9917-1: 2007). Data were analyzed with ANOVA (α = 0.05).ResultsThe mean film thickness of Harvard and Ariadent cements were 26 ± 0.58 and 77.2 ± 4.36 µm, respectively. The mean compressive strengths of Harvard and Ariadent cements were 67.68 ± 11.82 and 63.46 ± 5.42 MPa, respectively.ConclusionAccording to the criteria set by the 12252-1 standard, Harvard and Ariadent cements exhibited film thickness higher than the standard, which was unacceptable. However, both cements exhibited acceptable compressive strengths based on the standard.Keywords: Compressive strength, Film thickness, Polycarboxylate cement
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.