به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مریم عبداللهی

  • عبدالله معتمدی*، احمد برجعلی، مریم عبداللهی، نورعلی فرخی، حسین اسکندری
    مقدمه

    افسردگی در دوران نوجوانی می تواند مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری برای فرد به همراه داشته باشد که معمولا تا بزرگسالی ادامه می یابد.

    هدف

    هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان بوده است.

    روش

    پژوهش حاضر مطالعه موردی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان 12- 18 ساله بود که در سال 1401-1402 به کلینیک های روان شناختی غیردولتی شهر رشت مراجعه داشتند. حجم نمونه شامل 3 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996)، آزمون بازیابی خاطرات خودشرح حالی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. شاخص تغییر پایا، شاخص اندازه اثر، شاخص درصد بهبودی و رگرسیون آمیخته با استفاده از نرم افزار SPSS24 برای تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل نشان داد که بسته درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی در کاهش علائم افسردگی نوجوانان (05/0<p) و افزایش خاطرات خود شرح حالی معنایی و کاهش خاطرات خود شرح حالی بیش کل گرا موثر بود (05/0<p).

    نتیجه گیری

    هنگامی که فرد به جای اجتناب یا نادیده گرفتن خاطرات اختصاصی، به تصاویر نزدیک می شود، هیجان پنهان در آن آشکار و معنایی جدید از آن تصاویر برای فرد محقق می شود که به بهبود خلق کمک می نماید. با توجه به اثربخشی بسته درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و خاطرات اتوبیوگرافیک نوجوانان، پیشنهاد می شود درمانگران حوزه سلامت برای مراجعان دارای تشخیص افسردگی به یافته های این پژوهش توجه داشته باشند.

    کلید واژگان: افسردگی, حافظه اتوبیوگرافیک, درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی, نوجوانان
    Abdollah Moatamedy*, Ahmad Borjali, Maryam Abdollahi, Noorali Farrokhi, Hossein Eskandari
    Introduction

    Depression during adolescence can lead to various psychological and social problems that often persist into adulthood.

    Objective

    The aim of this research was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral therapy based on mental imagery on depression symptoms and autobiographical memory in adolescents.

    Method

    The present study employed a multiple baseline case study design. The study population included adolescents aged 12-18 who sought treatment at non-governmental psychological clinics in the city of Rasht during the years 1401-1402. The sample size consisted of three participants selected through purposive sampling. The instruments used were the Beck Depression Inventory (Beck et al., 1996) and the Autobiographical Memory Test (Williams & Broadbent, 1986). Descriptive statistics, effect size, percentage of improvement, and mixed regression were used for data analysis with SPSS 24 software.

    Results

    The results indicated that the cognitive-behavioral therapy package based on mental imagery significantly reduced depression symptoms in adolescents (p < 0.05) and increased meaningful self-report memories while decreasing more general self-report memories (p < 0.05).

    Conclusion

    When individuals approach specific memories through mental imagery instead of avoiding or neglecting them, hidden emotions become apparent, providing the individual with new meanings of those images and contributing to mood improvement. Considering the effectiveness of cognitive-behavioral therapy based on mental imagery on depression symptoms and autobiographical memories in adolescents, it is recommended that healthcare practitioners working with individuals diagnosed with depression take note of the findings of this research.

    Keywords: Depression, Autobiographical Memory, Cognitive-Behavioral Therapy Based On Mental Imagery, Adolescents
  • مریم عبداللهی، سید امیر گلی*، نفیسه سلطانی زاده

    در کشور ایران ظرفیت زیادی برای تولید چربی حیوانی وجود دارد که کمتر در تولید محصولات غذایی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مطالعه، چربی حاصل از بافت دنبه گوسفندی و بافت شکمی شترمرغ به عنوان ضایعات حاصل از کشتارگاه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، در مرحله اول چربی به روش حرارت دهی مرطوب استخراج شد و ترکیب شیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم، چربی به روش جزءبه جزءسازی خشک به دو بخش استیارین و اولیین تقسیم شد و سپس جزء اولیین مجددا با این روش به دو بخش استیارین نرم و سوپر اولیین جداسازی و ترکیب اسید چرب و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن ها اندازه گیری شد. بافت دنبه و شترمرغ به ترتیب حاوی 66/10% و 18/5% رطوبت، 10/4% و 29/4% پروتیین، 26/0% و 62/0% خاکستر و 93/84% و35/88% چربی بودند و راندمان استخراج چربی از این بافت ها به ترتیب 1/44% و 8/70% بدست آمد. نتایج کروماتوگرافی گازی نشان داد اسیدهای اولییک، پالمتیک و استیاریک اسیدهای چرب اصلی تشکیل دهنده چربی دنبه و اسیدهای اولییک، پالمتیک،  پالمیتولییک و لینولییک اسیدهای چرب غالب در ساختار چربی شترمرغ بودند. پس از فرایند جزءبه جزءسازی با افزایش محتوای اولییک اسید در بخش های اولیین و سوپر اولیین در هر دو نوع چربی، مقادیر عدد یدی و ضریب شکست افزایش و خصوصیات نقطه ذوب و شاخص L* کاهش یافت. عدد پراکسید چربی دنبه 54/1 میلی اکی والان اکسیژن در کیلوگرم روغن بود و فرایند جزءبه جزءسازی اثر معناداری بر آن نداشت، اگرچه عدد پراکسید چربی شترمرغ پس از فرایند جزءبه جزسازی به طور چشمگیری افزایش یافت. به طور کلی، می توان نتیجه گیری کرد چربی استخراجی به روش حرارت دهی مرطوب از دنبه گوسفندی و شترمرغ و اجزای آن ها دارای کیفیت قابل قبول برای مصارف خوراکی است و می توان از بخش های استیارین و استیارین نرم این چربی ها به عنوان جایگزین فرایند هیدروژناسیون برای تولید چربی نیمه جامد در محصولات غذایی استفاده کرد.

    کلید واژگان: چربی دنبه گوسفندی, چربی شترمرغ, جزءبه جزءسازی, ترکیب اسید چرب
    Maryam Abdollahi, Amir Goli*, Nafiseh Soltanizadeh

    In Iran, there is a large capacity for animal fat production, which is less used in food products. In this study, the fat obtained from sheep tail and ostrich abdominal tissue were investigated as waste from the slaughterhouse. For this purpose, in the first step, fats were extracted by wet rendering method and their chemical compositions were analyzed. In the second step, the fat was separated into two parts, stearin and olein, by dry fractionation. Then, the olein fraction was divided into two parts, soft stearin and superolein, and their fatty acid composition and physicochemical properties were measured. The sheep tail and ostrich tissues contained 10.66% and 5.18% moisture, 4.10% and 4.29% protein, 0.26% and 0.62% ash, and 84.93% and 88.35% fat, respectively, and the extraction yield were obtained 37.42% and 62.56%, respectively. The gas chromatography results showed that oleic acid, palmitic acid and stearic acid were the main fatty acids in sheep tail fat and oleic acid, palmitic acid, palmitoleic acid and linoleic acid were dominant in the fatty acid profile of ostrich fat. After fractionation, an increase in oleic content of olein and superolein in both fats increased iodine value and refractive index followed by decreasing melting point and L*. Peroxide value of sheep tail fat was 1.54 meqO2/ kg and the fractionation process had no significant effect on it, however, the peroxide value of ostrich fat increased significantly after the separation (p<0.05), which could be due to the presence of a considerable portion of linoleic in this fat. Therefore, it can be concluded that the fat extracted by wet rendering from sheep tail and ostrich tissues has an acceptable quality for edible use, and their stearin and soft stearin fractions can be used as an alternative to the hydrogenation process to produce semi-solid fat in food products.

    Keywords: Sheep tail fat, Ostrich fat, Fractionation, Fatty acid composition
  • مریم عبداللهی، شهاب الدین باقری*، صدرالدین شجاع الدین، منصوره طاهری نیا
    مقدمه

    اختلال خواب و اضطراب از مهمترین مشکلات افراد مبتلا به کارسینوم است. هدف مطالعه حاضر بررسی تعیین تاثیر  تکنیک ذهن-بدن و تمرین بر اختلالات خواب و اضطراب بیماران مبتلا به کارسینوم می باشد.

    روش کار

    30 بیمار داوطلب مبتلا به سرطان (24 زن، 6 مرد) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) تقسیم شدند. این مطالعه شبه آزمایشی بود و در سال 1400 در اصفهان انجام شد. اختلال خواب با پرسشنامه پیتزبورگ و اضطراب با پرسشنامه بک ارزیابی شد. اندازه گیری متغیرها قبل، 3 و 12 هفته بعد از مداخله ثبت شد. گروه آزمایش در یک برنامه ترکیبی تکنیک ذهن- بدن و تمرین در طول سه ماه شرکت کردند. اختلال خواب با استفاده از پرسشنامه پیتزبورگ و اضطراب با استفاده از پرسشنامه بک ارزیابی شد.

    یافته ها

    اثر اصلی برنامه ورزشی بر متغیرهای اختلالات خواب معنی دار بود (0/01<p). همچنین اثرات اصلی مربوط به تکرار و اثر تعاملی تکرار درگروه معنی دار بود (0/01<p). علاوه بر آن اثر اصلی برنامه تمرینی بر اضطراب معنی دار بود (0/01<p). همچنین اثرات اصلی مربوط به تکرار و اثر تعاملی تکرار در گروه معنی دار بود (0/01<p).

    نتیجه گیری

    برنامه ترکیبی شامل تمرین و تکنیک ذهن- بدن سبب بهبود علایم اختلال خواب و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان کارسینوم شد.

    کلید واژگان: تکنیک ذهن-بدن, اختلال خواب, اضطراب, تمرین
    Maryam Abdollahi, Shahabeddin Bagheri*, Sadradin Shojaeddin, Mansureh Taherinia
    Introduction

    Sleep disorder and anxiety are among the most important problems of people with carcinoma. The purpose of this study is to determine the effect of mind-body technique and exercise on sleep disorders and anxiety in patients with carcinoma.

    Methods

    30 volunteer patients with cancer (24 women, 6 men) were randomly divided into two control (15 people) and experimental (15 people) groups. This study was quasi-experimental and was conducted in 2021 in Isfahan. Sleep disorder was assessed with the Pittsburgh questionnaire and anxiety with the Beck questionnaire. Measurements of variables were recorded at before, 3 and 12 weeks after the intervention. The experimental group participated in a combined program of mind-body techniques and exercise during three months. Sleep disorder was assessed using the Pittsburgh questionnaire and anxiety was assessed using the Beck questionnaire.

    Results

    The main effect of the exercise program on the variables of sleep disorders was significant (P<0.001). Also, the main effects related to repetition and the interaction effect of repetition in the group were significant (P<0.001). In addition, the main effect of exercise program on anxiety was significant (P<0.001). Also, the main effects related to repetition and the interaction effect of repetition in the group were significant (P<0.001).

    Conclusion

    The combined program including exercise and mind-body technique improved the symptoms of sleep disorder and anxiety in patients with carcinoma cancer.

    Keywords: Mind-body Technique, Sleep disorders, Anxiety, Exercise
  • مریم محمدلو، مارال همتی، مریم عبداللهی، مهرنوش پاشایی، فرحناز قهرمانفرد، پرویز کوخایی*
    هدف

    اخیرا در درمان لوسمی لنفوسیتی مزمن(CLL)  که به عنوان یک اختلال لنفوپرولیفراتیو با گسترش سلول هایB CD5+CD23+ مونوکلونال بالغ در خون محیطی، بافت های لنفاوی ثانویه و مغز استخوان مشخص می شود، استراتژی های درمانی جدید که مسیرهای بیولوژیکی حیاتی را هدف قرار می دهند به روی کار آمده اند. تیموکینون نوعی ماده فعال زیستی اصلی موجود در روغن سیاه دانه است که دارای اثرات ضدتوموری است و این اثرات را عمدتا با القای آپوپتوز در سلول های توموری اعمال می کند. این مطالعه به بررسی تاثیرات ضد توموری تیموکینون بر سلول های سرطانی بیماران مبتلا به لوسمی لنفوسیتی مزمن در شرایط آزمایشگاهی پرداخته است.

    مواد و روش ها

    سلول های تک هسته ای خون محیطی(PBMCs)  6 بیمار مبتلا CLL و 6 فرد سالم باμg/mL  5/1 تیموکینون به مدت 24 ساعت تیمار شدند. میزان سیتوتوکسیسیتی و آپوپتوز سلول ها به روش MTT و فلوسایتومتری، مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    میزان سیتوکسیسیتی در سلول های PBMCs بیماران مبتلا به CLL متعاقب تیمار با تیموکینون در مقایسه با سلول های تیمارنشده این بیماران، به طور معناداری افزایش یافت (021/0=P). نتایج فلوسایتومتری نشان داد که تیموکینون به صورت معناداری موجب افزایش آپوپتوز در سلول های PBMCs بیماران مبتلا به CLL در مقایسه با افراد سالم شد (001/0=P).   علاوه بر این، تیموکینون به طور قابل ملاحظه ای میزان آپوپتوز سلول های تیمار شده را در گروه CLL در مقایسه با سلول های تیمار نشده افزایش داد (006/0=P).

    نتیجه گیری

    یافته های ما نشان داد که تیموکینون دارای پتانسیل درمانی امیدوارکننده ای به عنوان یک عامل ضد توموری در درمان لوسمی لنفوسیتی مزمن مطرح است و این اثر را عمدتا از طریق القای مرگ سلولی اعمال می نماید.

    کلید واژگان: لوسمی لنفوسیتی مزمن, تیموکینون, آپوپتوز, گلبول های سفید تک هسته ای
    Maryam Mohammadlou, Maral Hemati, Maryam Abdollahi, Mehrnoosh Pashaei, Farahnaz Ghahremanfard, Parviz Kokhaei*
    Introduction

    Chronic lymphocytic leukemia (CLL) as a lymphoproliferative disorder that is characterized by the expansion of monoclonal, mature CD5+CD23+ B cells in the peripheral blood, secondary lymphoid tissues, and bone marrow is facing with advent of new therapies targeting crucial biological pathways. Thymoquinone (TQ) is the major bioactive constituent in black seed oil (Nigella sativa) and has been found to exert anti-tumor impacts mainly through the induction of apoptosis. This study aimed to evaluate the in vitro anti-leukemia effects of TQ on peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) of CLL patients.

    Materials and Methods

    Peripheral blood mononuclear cells (PBMCs) of 6 patients and 6 healthy donors were treated with 15 μg/ml of TQ for 24 h. The cytotoxic effect of TQ was assessed using the MTT assay. Flow cytometry was used to analyze the apoptosis of PBMCs.

    Results

    Treatment with TQ increased the cytotoxicity of PBMCs of CLL patients more significantly than in Untreated cells (P=0.021). Flow cytometry results indicated that TQ exhibited a significant apoptotic impact on PBMCs of CLL patients compared to the healthy subjects (P=0.001). TQ also induced marked apoptosis in CLL cells compared to the Untreated cells (P=0.006).

    Conclusion

    Our findings reveal that TQ possesses promising therapeutic potential as an anti-tumor agent for treating CLL mainly through the induction of cell apoptosis and cytotoxicity.

    Keywords: Chronic Lymphocytic Leukemia, Thymoquinone, Apoptosis, Mononuclear Leukocytes
  • مریم عبداللهی*، دکتر بختیار محمود پور
    هدف

    هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه بین سیستم های مغزی- رفتاری، خودپنداره شغلی، و بی عدالتی سازمانی با پرسه زنی اینترنتی در میان کارکنان بانک سامان شعب شهر تهران بود. روش شناسی: این پژوهش برحسب روش گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان بانک سامان شعب شهر تهران بودند. بر اساس قاعده دوم گرین (104 k+) حجم نمونه به تعداد 107 نفر برآورد شد، به منظور جلوگیری از ریزش نمونه 5 درصد حجم نمونه به نمونه نهایی اضافه شد (113 نفر). این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای وارد فرایند پژوهش شدند. به منظور گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه استاندارد سیستم های مغزی-رفتاری، خودپنداره شغلی، بی عدالتی سازمانی و پرسه زنی اینترنتی استفاده شد، که روایی آنها از طریق روایی صوری بررسی شد و پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (80/0)، (86/0)، (83/0) و (87/0) محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. به منظور توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد ها، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون کلموگرف اسمیرنوف، ماتریس نمودار پراکندگی، ضریب تحمل، عامل تورم واریانس، دوربین-واتسون، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) استفاده شد و تعداد 109 پرسشنامه گرد آوری شده با استفاده از نرم آفزار spss 21 تحلیل گردید.

    یافته ها

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین دو متغیر سیستم های مغزی- رفتاری و پرسه زنی اینترنتی (0.01˂p)، بین دو متغیر خودپنداره شغلی و پرسه زنی اینترنتی (0.05˂p)، بین دو متغیر بی عدالتی سازمانی و پرسه زنی اینترنتی (0.05˂p) در میان کارکنان بانک سامان شعب شهر تهران رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر های سیستم های مغزی- رفتاری، بی عدالتی سازمانی (01/0≥P) و خودپنداره شغلی (05/0≥P) به ترتیب توانستند 40، 44 و 38 درصد از تغییرات مربوط به متغیر پرسه زنی اینترنتی در میان کارکنان بانک سامان شعب شهر تهران را تبیین کنند.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه متغیر های سیستم های مغزی- رفتاری، خودپنداره شغلی، و بی عدالتی سازمانی واریانس مربوط به پرسه زنی اینترنتی را به طور معنی داری پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که این متغیرها عوامل مهمی هستند که سازمان باید بستر توجه به آن ها را مورد توجه قرار دهد.

    کلید واژگان: سیستم های مغزی- رفتاری, خودپنداره شغلی, بی عدالتی سازمانی, پرسه زنی اینترنتی, کارکنان, بانک سامان, شهر تهران
  • مریم عبداللهی، علی مختصی بیدگلی*، مجید آقاعلیخانی
    اهداف

    علف های هرز برای کسب منابع رشد با گونه های زراعی به رقابت پرداخته و گونه ای که از قدرت رقابت بالاتری برخوردار باشد، سهم بیشتری از منابع را نیز در اختیار خواهد گرفت.

    مواد و روش ها

    به منظور بررسی تاثیر علف کش تری بنورون متیل بر خصوصیات رشدی، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی دو رقم ذرت علوفه ای و ویژگی های علف های هرز مزرعه، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل، چهار غلظت علف کش تری بنورون متیل به صورت خاک پاش (صفر، 20، 40 و 60 گرم در هکتار) و دو رقم ذرت علوفه ای NS 640 و SC 704 بودند. برای ارزیابی خصوصیات علف های هرز، یک کرت عاری از علف هرز و یک کرت دارای علف هرز بدون کشت ذرت نیز در هر تکرار گنجانده شد.

    یافته ها

    نتایج آزمایش نشان داد که با گذشت زمان، شاخص سطح برگ علف های هرز روند افزایشی و تراکم کل علف های هرز روند افزایشی داشت و سپس کاهش یافت. خرفه و تاج خروس ریشه قرمز علف های هرز غالب مزرعه بودند. اثر اصلی رقم و برهمکنش غلظت علف کش × رقم در کلیه صفات غیر معنی دار بوده و تنها اثر اصلی غلظت علف کش معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    به طور کلی نتایج نشان داد که در کلیه ارقام ذرت علوفه ای استفاده از غلظت 60 گرم در هکتار علف کش تری بنورون متیل موجب کنترل بهتر علف های هرز و کاهش رقابت آن ها، افزایش میزان کلروفیل، فعالیت رنگدانه ای و سرعت فتوسنتز گیاه، کاهش فعالیت آنزیم های تنش و بهبود عملکرد و شاخص برداشت شد.

    کلید واژگان: رنگدانه, سولفونیل اوره, صفات رشدی, عملکرد, فتوسنتز
    Maryam Abdollahi, Ali Mokhtassi-Bidgoli *, Majid Aghaalikhani
    Background and Objective

    Weeds compete with crop for growth resources and more competitive species will receive more resources.

    Materials and Methods

    In order to investigate the effect of tribenuron methyl on growth, physiological and biochemical characteristics of two forage corn cultivars and characteristics of field weeds, a factorial experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications at the Research Farm, Faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University in 2017. The factors consisted of four doses of tribenuron methyl in soil (0, 20, 40 and 60 g ha-1) and two corn cultivars (N.S 640 and SC 704). Each block included 10 plots and each plot consisted of eight rows and one row without plant between plots. To evaluate the characteristics of weeds, a weed free (hand weeding) plot (alone corn), and a plot without corn were also considered in each replication.

    Results

    The results showed that over time, weed leaf area index increased and total weed density increased until the middle of the growth period and then decreased. Common purslane (Portulaca oleracea) and red-root pigweed (Amaranthus retroflexus) were the dominant weeds in the fields. The main effect of cultivar and interaction between herbicide concentration and cultivar was not significant in all traits and only the main effect of herbicide concentration was significant.

    Conclusion

    In general, the results showed that in all forage corn cultivars, the use of 60 g tribenuron methyl ha-1 caused better weed control and reduced competition, increased chlorophyll content, pigment activity and plant photosynthetic rate,

    Keywords: Growth Traits, Photosynthesis, Pigment, Urea Sulphonyl, Yield
  • مریم عبداللهی، شهاب الدین باقری*، صدرالدین شجاع الدین، فرزانه نیکو
    زمینه و هدف

    هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی مداخله تمرین-ذهن آگاهی بر درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان کارسینوم در مرحله شیمی درمانی است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود. 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرین به صورت زنده به مدت 45 دقیقه در اینستاگرام به صورت دو جلسه در هفته تمرین و یک جلسه در هفته ذهن آگاهی انجام شد. کیفیت زندگی با پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) و درد با مقیاس درد مزمن درجه بندی شده واندروف در قبل، حین و بعد از مداخله ارزیابی شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری نشان داد اثر اصلی مربوط به گروه در متغیرهای کیفیت زندگی و درد معنی دار بود (000/0=P). همچنین نتایج مربوط به اثرات اصلی مربوط به تکرار در دو متغیر کیفیت زندگی و درد معنی دار بود (000/0=P).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد مداخله تمرین- ذهن آگاهی منجر به بهبود کیفیت زندگی و درد بیماران مبتلا به سرطان کارسینوم می شود. به دلیل روند رو به افزایش بیماران سرطانی، نتایج این مطالعه می تواند برای کارکنان درمانی به خصوص پرستاران در جهت مواجهه صحیح با بیماران مفید باشد.

    کلید واژگان: تمرین, کارسنیوم, ذهن آگاهی, درد, شیمی درمانی
    Maryam Abdollahi, Shahabeddin Bagheri*, Sadradin Shojaeddin, Farzane Nikoo
    Aims and background

    This study aimed to evaluate the effectiveness of exercise-mindfulness intervention on pain and quality of life in patients with carcinoma cancer in the chemotherapy phase.

    Materials and Methods

    The present study was a quasi-experimental study. 30 subjects were selected by convenience sampling and randomly divided into two groups of exercise (n = 15) and control (n = 15). The exercise protocol was performed live on Instagram for 45 minutes as two sessions per week of training and one session per week of mindfulness. Quality of life was assessed with the World Health Organization (WHOQOL) Questionnaire and pain was assessed with the VanKroff Graded Chronic Pain Scale in before the intervention, during and after the intervention. 

    Results

    The results of repeated measures ANOVA showed that the main effect of the group on the variables of quality of life and pain was significant (P = 0.000). Also, the results related to the main effects of repetition on the two variables of quality of life and pain were significant (P = 0.000).

    Conclusion

    Exercise-mindfulness intervention seems to improve the quality of life and pain of carcinoma cancer patients. Due to the increasing trend of cancer patients, the results of this study can be useful for medical staff, especially nurses, in order to properly deal with patients.

    Keywords: Exercise, Carcinoma, Mindfulness, Pain, Chemotherapy
  • مریم عبداللهی، محمد اسماعیل افضل پور*، محمود زردست
    هدف

    مولفه های مختلف فعالیت مقاومتی از جمله حجم و شدت فعالیت، تاثیرات متفاوتی بر سیستم ایمنی دارند؛ از این رو در تحقیق حاضر تاثیر دو نوع فعالیت مقاومتی بیشینه و هایپرتروفیک بر میزان ایمونوگلوبولین های سرم (IgM, IgA, IgG) مورد بررسی قرار گرفت.

    روش شناسی

    30 دانشجوی دختر در دامنه سنی 25-20 سال، دارای شاخص توده بدنی بین 19 تا 25 و فاقد بیماری های خاص نظیر دیابت، پر فشار خونی و...؛ به صورت  داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. این افراد به طور تصادفی در سه گروه شامل گروه فعالیت مقاومتی بیشینه (10=n)، گروه فعالیت هایپرتروفیک (10=n) و گروه کنترل (10=n) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه فعالیت مقاومتی بیشینه با 100 درصد یک تکرار بیشینه (1RM)، 15 ست با یک تکرار و گروه فعالیت مقاومتی هایپرتروفیک با 80 درصد 1RM، 5 ست با 10 تکرار یک جلسه فعالیت مقاومتی را اجرا کردند. برای اندازه گیری ایمونوگلوبولین های سرم، نمونه خونی آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه تمرینی جمع آوری شد. برای استخراج نتایج از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون آنالیز واریانس استفاده شد و سطح معنی داری 05/0> P منظور گردید.

    یافته ها

    میزان IgM و  IgG و  IgAسرم در گروه های فعالیت مقاومتی بیشینه (به ترتیب با 08/0=p IgM ، 73/0=p IgGو 75/0=p IgA  ) و گروه فعالیت مقاومتی هایپرتروفیک (به ترتیب با 52/0=p IgM و 93/0=p IgG و 13/0=p IgA) در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری نداشت. به علاوه، بین میزان اختلاف میانگین ایمونوگلوبولین IgA و IgG  سرم قبل و بعد از فعالیت در گروه های شرکت کننده تفاوت معنی داری وجود نداشت (09/0=p IgA  و 98/0=p IgG)؛ اما بین میزان اختلاف میانگین ایمونوگلوبولین IgM سرم قبل و بعد از فعالیت در گروه های تحقیق کاهش معنی داری دیده شد (04/0=P)؛ به گونه ای که این کاهش در گروه فعالیت مقاومتی حاد بیشینه نسبت به گروه فعالیت مقاومتی حاد هایپرتروفیک، بیشتر بود.

    نتیجه گیری

    فعالیت حاد مقاومتی، صرف نظر از بیشینه بودن یا هایپرتروفیک بودن آن، تغییر قابل ملاحظه ای در  ایمونوگلوبولین های IgG و  IgAسرم ایجاد نمی کند؛ ولی نوع بیشینه آن اثر کاهشی بر IgM دارد.

    کلید واژگان: فعالیت مقاومتی بیشینه, فعالیت مقاومتی هایپرتروفیک, ایمونوگلوبولین های سرم
    Maryam Abdollahi, Mohammad Esmaeil Afzalpour *, Mahmoud Zardast
    Aim

    Different components of resistance activity, including volume and intensity of activity, have different effects on the immune system. Therefore, the present study aimed to investigate the effects of two types of maximum and hypertrophic resistance activity on serum immunoglobulins (IgM, IgA, IgG).

    Methods

    Thirty female students in the age range of 20-25 years, normal body mass index between 19-25 kg/m2 , and without specific diseases such as diabetes, hypertension etc were selected voluntarily. These subjects were divided into 3 groups including  maximum resistance group (n = 10), hypertrophic resistance group (n = 10) and control group (n = 10). Maximal resistance group performed acute exercise protocol at 100%  one repetition maximum (1RM), 15 sets, 1 repetition and hypertrophic resistance group exercised at 80% 1RM, 5 sets, 10 repititions. To measure serum immunoglobulins, blood samples were collected before and immediately after the exercise session. For statistical analysis, one-variable covariance analysis and ANOVA test were used and the significance level was considered as P

    Results

    Serum levels of IgM, IgG and  IgA in the maximum (PIgM=0.08, PIgG=0.73,  PIgA = 0.75 respectively) and hypertrophic (PIgM=0.52, PIgG=0.93, PIgA=0.13 respectively) groups had no significant differnces compere to the control group.  Indeed there were no significant differences between the mean changes of IgG and IgA levels before and after the intervention (PIgA = 0.09 and PIgG= 0.98); while the mean changes of IgM decreased significantly after exercise (P = 0.04); so the reduction after acute maximum resistance exercise was significantly higher than hypertrophic one.

    Conclusions

     Acute resistance exercise does not cause significant changes in the IgA and IgG regardless of its maximum or hypertrophic nature; but the maximum one have reduction effect on the IgM.

    Keywords: Hypertrophic Resistance activity, Maximum Resistance activity, Serum Immunoglobulins (A, M)
  • مریم عبداللهی، صدرالدین شجاع الدین*
    سابقه و هدف

    سرطان پستان شایع‌ترین گونه سرطان در زنان و یکی از مهلک‌ترین بیماری‌ها محسوب می‌شود. با توجه به این که مهمترین بخش بهبودی از عوارض جانبی ناتوان کننده جراحی و درمان سرطان پستان اصلاح انحرافات موضعی و عدم تعادل است. هدف مطالعه تاثیر یک دوره تمرینات منتخب روی بوسوبال بر قدرت، تعادل پاسچرال، دامنه حرکتی و درد زنان مبتلا به سرطان پستان متعاقب شیمی درمانی بود.

    روش بررسی

    روش پژوهش حاضر از نوع تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 16 زن با دامنه سنی 50-40 سال مبتلا به سرطان پستان بود. افراد مورد مطالعه به صورت نمونه در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه مداخله (8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. قبل و پس از 4 هفته تمرین منتخب 60 دقیقه و 3 جلسه در هفته، بر بهبود قدرت با نیرو سنج دستی، تعادل پاسچرال با آزمون برخاستن و رفتن، دامنه حرکتی با گونیامتر و درد با پرسشنامه درد مک‌گیل با روش آماری t نمونه زوج و t مستقل ارزیابی شد.

    یافته‌ها

    نتایج t نمونه زوج تفاوت معناداری در بهبود فاکتورهای قدرت (001/.:p)، تعادل (72/:p)، دامنه حرکتی در فلکشن (54/.:p)، در ابداکشن (02/.:p) و درد (15/.:p) در پیش‌آزمون و پس‌آزمون گروه مداخله نشان داد و نتایج تحلیل t مستقل تفاوت معناداری در بهبود فاکتورهای قدرت (001/.:p)، تعادل (001/.:p)، دامنه حرکتی در فلکشن (001/.:p)، در ابداکشن (18/.:p) و درد(001/.:p) درگروه مداخله کاملا معنی‌دار بود.

    نتیجه‌گیری

    با توجه به نتایج تحقیق تمرینات منتخب روی توپ بوسو منجر به بهبود فاکتورهای قدرت، تعادل پاسچرال، دامنه حرکتی و درد زنان مبتلا به سرطان پستان می‌شود. به متخصصین توصیه می‌شود جهت بهبود فاکتورهای ذکر شده و درد بیماران تمرینات ورزشی انجام شده را مدنظر قرار دهند.

    کلید واژگان: تمرین با بوسوبال, قدرت, تعادل پاسچرال, دامنه حرکتی, درد, سرطان پستان
    Maryam Abdollahi, Sadr al-Din Sadr al-Din*
    Background and Objectives

    Breast cancer is the most common type of cancer in women and one of the deadliest diseases. Since the most important part of recovery from disabling side effects of surgery and treatment of breast cancer is the correction of a local deviations and imbalances. This study aimed to evaluate the effect of a selected course of exercises on BOth Sides Up (BOSU) on strength, postural balance, range of motion and pain in women with breast cancer following chemotherapy.

    Methods and Materials

    In a semi-experimental study with pretest-posttest and control group individuals of 16 females aged 40-50 years with breast cancer. The subjects were selected as available samples and then randomly divided into an intervention group (8) and control group (8). Before and after 4 weeks of selected exercise, 60 minutes and 3 sessions per week were assessed on improving strength with Dynamometer, Postural balance by getting up and down, range of motion with a goniometer, and pain with the McGill Pain Questionnaire.

    Results

    The results of the t-sample of the pair have a significant difference in improving strength factors (p: 0.001), postural balance (p: 0.72), range of motion in flexion (p: 0.54), and in abduction (p: 0.02) and pain (p: 0.15) in the pre- and a post-test group of the intervention group and the results of independent t-analysis showed a significant difference in the improvement of strength factors (p:0.001), postural balance (p:0.001), range of motion in flexion (p:0.001), in abduction (p: 0.18) and pain (p:0.001) in the intervention group were quite significant (p = 0.005).

    Conclusion

    Selected exercises on BOSU ball appear to improve strength factors, postural balance, range of motion, and pain in women with breast cancer. Experts advise performing the exercises could improve the mentioned factors and for alleviating the discomfort of the patients.

    Keywords: BOSU, strength, postural balance, range of motion, pain, breast cancer
  • فرزانه محسنی، مریم عبداللهی

    در این مطالعه، کمپلکس سه گانه ی موسیلاژ بزرک (FM)-ژلاتین-تانیک اسید اکسید (OTA) در دو شرایط اسیدی و قلیایی تهیه شد. میزان کل زیست پلیمر ها و میزان تانیک اسید اکسید اضافه شده به ترتیب 2% (وزنی/وزنی) و 5% (غلظت کل زیست پلیمر ها) بود. طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه و اسپکتروفوتومتری جامد جهت تایید تشکیل کمپلکس، حجم، حلالیت و محتوای فنولیک کمپلکس انجام شد. سپس، تاثیر غلظت تانیک اسید اکسید شده (5/0، 5/2، 5 و 10%) و دمای واکنش ژلاتین با تانیک اسید اکسید شده (30، 40 و 50 درجه سلسیوس) با کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، راندمان کمپلکس و رنگ سنجی اندازه گیری شد. مشخص شد که افزودن تانیک اسید اکسید شده به محلول ژلاتین در pH قلیایی پیوند های قوی و یک کمپلکس پایدار ایجاد می کند. حلالیت آبی کمپلکس اسیدی (1/6 درصد) بالا تر از نمونه قلیایی (6/3 درصد) بود. شرایط بهینه، مرتبط با محتوای فنولیک بالا و حلالیت کم، 5 درصد تانیک اسید اکسید و دمای واکنش 30 درجه سلسیوس بود. این کمپلکس می تواند برای کاربرد های مختلفی از جمله محافظت از مواد غذایی حساس در برابر اکسیداسیون و رهایش کنترل شده ترکیبات زیست فعال در سیستم های تحویل در صنایع غذایی مناسب باشد.

    کلید واژگان: تانیک اسید اکسید, موسیلاژ بزرک, ژلاتین, کمپلکس سه گانه, اسپکتروسکوپی فرابنفش-مرئی سطح جامد
    Farzaneh Mohseni, Amir Goli*, Maryam Abdollahi

    In this study, a tertiary conjugate of flaxseed mucilage (FM)-gelatin–oxidized tannic acid (OTA) at two acidic and alkali pHs was fabricated. The total amount of biopolymers and added OTA was 2% (w/w solution) and 5 % (of total biopolymers), respectively. Fourier transforms infrared spectroscopy and solid state UV-visible spectroscopy were applied to confirm the complex formation and volume, solubility and phenolic content of the complexes were determined. Then, the effect of OTA concentration (0.5, 2.5, 5 and 10%) and reaction temperature (30, 40 and 50 °C) of gelatin with OTA were also evaluated through scanning electron microscopy analysis, yield complex and colorimetry. It was found that the addition of OTA to gelatin solution at alkali pH created strong bonds and a stable complex. The water solubility of acid complex (6.1%) was higher than that of alkali sample (3.6%). The optimal condition, regarding to high phenolic content and low solubility, was 5% OTA and the reaction temperature of 30 °C. This complex, may be suitable to apply for various applications such as protection of sensitive food ingredients from oxidative stresses and controlled release of bioactive components in delivery systems in food industry.

    Keywords: Oxidized tannic acid, Flaxseed mucilage, Gelatin, Tertiary complex, Solid state UV-visible spectroscopy
  • مریم عبداللهی، سید صدرالدین شجاع الدین*
    مقدمه و اهداف

    سرطان رشد غیرطبیعی سلوه ایی است که توانایی حمله یا گسترش به سایر قسمت های بدن را دارند و درمان آن با عوارض جانبی فیزیکی و روانی زیادی در ارتباط است. در سرطان روده، توسعه سرطان از روده بزرگ یا راست روده است و ورزش به عنوان یک استراتژی امیدوارکننده برای درمان برخی از این عوارض روانی و فیزیکی در حین و بعد از سرطان مورد استفاده قرار می گیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی شش هفته تمرینات ترکیبی بر بهبود کیفیت زندگی و عملکرد فیزیکی بعد از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان روده بود.

    مواد و روش ها

    در مطالعه نیمه تجربی حاضر با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل، 14 فرد 70-50 ساله مبتلا به سرطان روده وجود داشتند. افراد مورد مطالعه به صورت نمونه در دسترس و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (7 نفر) و کنترل (7 نفر) تقسیم شدند. قبل و پس از شش هفته تمرین ریلکسیشن و هوازی 40 تا 70 دقیقه و سه جلسه در هفته، بهبود کیفیت زندگی با پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و عملکرد فیزیکی با تست راکپورت ارزیابی شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل t نمونه زوج تفاوت معناداری در بهبود کیفیت زندگی (بعد جسمانی (13/10-=t)، روان شناختی (86/16-=t)، روابط اجتماعی (49/14-=t)، محیطی (62/8-=t)) و عملکرد فیزیکی (72/6-=t) در پیش آزمون و پس آزمون گروه تمرین نشان داد و نتایج تحلیل t مستقل تفاوت معناداری در بهبود کیفیت زندگی (بعد جسمانی (38/9-=t)، روان شناختی (80/15-=t)، روابط اجتماعی (98/10-=t)، محیطی (62/8-=t)) و عملکرد فیزیکی (24/5-=t) بین دو گروه نشان داد (001/0=p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرینات ترکیبی منجر به بهبود کیفیت زندگی و عملکرد فیزیکی بیماران مبتلا به سرطان روده می شود. به متخصصین توصیه می شود جهت بهبود کیفیت زندگی و عملکرد فیزیکی بیماران تمرینات ورزشی مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, ریلکسیشن, کیفیت زندگی, عملکرد فیزیکی, سرطان روده
    *Maryam Abdollahi, Seyed Sadradin Shojaedin
    Background and Aims

    Cancer is an abnormal growth of cells that is capable of attacking or spreading to other parts of the body resulting in many physical and psychological side effects. Colon cancer is the development of cancer from the colon or rectum and exercise is used as a promising strategy to treat some of these psychological and physical complications during and after cancer. The aim of the present study was to investigate six weeks of mixed exercises on improving quality of life and physical performance after chemotherapy in patients with colon cancer.

    Materials and Methods

    In a semi-experimental study with pretest-posttest and control group, 14 individuals aged 50-70 years with colon cancer were present. The participants were randomly divided into two groups of exercise (n=7) and control (n=7). Before and after six weeks of relaxation and aerobic training for 40-70 minutes, three sessions a week, improving quality of life was assessed using World Health Organization Quality of Life questionnaire and physical performance with Rockport Test.

    Results

    The results of t-test showed a significant difference in improving the quality of life (physical dimension ( t=-10. 13), psychological (t=-16.86), social relationship (t=-14. 49), environment (t=- 8.62), and physical function (t=-6.72) in the pre-test and post-test of the training group and independent t-test results showed a significant difference in the improvement of quality of life (physical dimension (t=-9.38), Psychological (t=-15. 80), social relationship (t=-10.98), environmental (t=-8.62), and physical function (t=-5.24) between the two groups (P=0.001).

    Conclusion

    It seems that mixed training leads to improve the quality of life and physical functioning of patients with colon cancer. Professionals are recommended to improve the quality of life and physical functioning of the patients in sports exercises.

    Keywords: Aerobic exercise, relaxation, Quality of life, physical functioning, colon cancer
  • مریم محمدلو، مریم عبداللهی، پرویز کوخایی *
    لوسمی مزمن لنفوسیتی (CLL) یا بدخیمی لنفوسیت های CD5+ شایع ترین لوسمی در بین بزرگ سالان محسوب می شود. تشخیص آزمایشگاهی این بیماری نیاز به شمارش سلول های خونی، اسمیر خونی و ایمونوفنوتایپینگ سلول های لنفوییدی دارد. مشخصه دیگر بیماری تجمع سلول های B CD5+ در خون محیطی و مغز استخوان و گره های لنفاوی می باشد. سیر بالینی CLL یکنواخت نیست، برخی از بیماران بلافاصله پس از تشخیص نیاز به درمان دارند و برخی دیگر تا سالیان زیاد پس از تشخیص نیازی به درمان ندارند. بیشتر بیمارانی که در مراحل پیشرفته بیماری (Binet یا Rai) هستند نیاز به درمان فوری دارند. افزون بر تعاملی که بین سلول های توموری CLL وجود دارد، سلول های CLL با انواع سلول های غیرتوموری ازجمله استرومال سل مغز استخوان (BMSC)، سلول های شبه پرستار (NLCs)، سلول های دندریتیک فولیکولاری (FDC)، سلول های اندوتلیال و سلول های T در ارتباط هستند. سیگنال های دریافتی از این سلول ها نقش مهمی در پاتوژنز CLL دارد. چندین فاکتور شامل موتاسیون Immunoglobulin variable region heavy chain (IGVH)، تغییرات ژنتیکی، سن بیمار و وجود اختلالات دیگر در تعیین استراتژی نوع درمان ارزشمند است. درمان های موجود شامل شیمی درمانی، ترکیب شیمی درمانی و ایمونوتراپی، داروهایی که سیگنالینگ سلول B را مورد هدف قرار می دهند و مهارکننده های آپوپتوز مانند BCL2 می باشد. شناخت بیولوژی CLL در شناسایی بیماران در معرض خطر، استفاده از داروها و روش های درمانی مناسب برای بیماران با اهمیت است. در این مقاله ضمن بررسی ریزمحیط اطراف تومور (Microenvironment) و اختلالات ژنتیکی موجود در سلول های توموری CLL چندین روش تشخیصی و درمانی جدید مورد بحث قرار گرفته است.
    کلید واژگان: لوسمی مزمن لنفوسیتی, آنتی بادی های مونوکلونال, ریزمحیط اطراف تومور
    Maryam Mohammadlou, Maryam Abdollahi, Parviz Kokhaei *
    Chronic lymphocytic leukemia (CLL) is a malignancy of B CD5+cells and is the most common type of leukemia in adults. The disease is more common in men over 50 years in western countries. CLL is associated with defective apoptosis in B cells. CLL was traditionally regarded as a disease that occurs before naïve B cells meet the antigen in the lymph nodes. Laboratory diagnosis requires white blood cell count, blood smear and immunophenotyping of lymphoid cells by flow cytometry. The disease most often associated with the accumulation of CD5+ CD19+ and CD23+ B cell with reduced number of surface membrane immunoglobulin in peripheral blood, bone marrow, and lymph nodes. Clinical progression of CLL is heterogeneous, some patients need treatment immediately after diagnosis, and others do not require treatment for many years after diagnosis. Over the past decades, considerable effort has been made to understanding the molecular mechanisms underlying the heterogeneous clinical course of the disease and finding prognostic markers for clinical classification. Patients with advanced Binet or Rai stages of disease require treatment. In addition to the interactions that exist between CLL cells, number of non-tumor cell types such as bone marrow stromal cells (BMSCs), nurse like cells (NLCs), follicular dendritic cells (FDCs), T cells, and some cytokines like IL-4 in tumor microenvironment play an important role in the CLL pathogenesis. Various factors including: IGVH mutation status, genetic variation, patient age and presence of other disorders are important for disease management and the type of treatment. CLL patients carrying p53 pathway dysfunction have poor prognosis and poor responses to therapy and very short survival. Available treatments include chemotherapy, chemoimmunotherapy, or drugs targeting B cell receptor signaling, Bruton's tyrosine kinase (BTK) or inhibitors of apoptosis, such as BCL2 and new class of small molecules. Understanding the CLL biology is important in identifying high-risk patients as well as the drug and relevant therapeutic methods for better management of patients. In this review paper, the microenvironment and genetic abnormalities in the CLL as well as new diagnostic and therapeutic approaches based on the new understanding of molecular biology of CLL are discussed.
    Keywords: chronic lymphocytic leukemia, monoclonal antibody, tumor microenvironment
  • محمدIهن جان، مریم عبداللهی، بهنام هاشمی *، عیسی نظر، ظاهر مرسل جهان
     
    مقدمه
    مصرف روزافزون مواد ضد میکروبی بتالاکتام در درمان عفونت های باکتریایی سبب افزایش مقاومت بر علیه آن ها شده است. هم اکنون یکی از معضلات درمان عفونت های بیمارستانی مقاومت آنزیمی به بتالاکتاماز های وسیع الطیف در میان ایزوله های بالینی به ویژه کلبسیلاپنومونیه می باشد. طی یک دهه گذشته آنزیم های نوع CTX-M شایع ترین نوع بتالاکتامازهای وسیع الطیف را در اروپا کانادا و آسیا را به خود اختصاص داده اند. هدف از این مطالعه بررسی میزان فراوانی باکتری های کلبسیلاپنومونیه تولیدکننده بتالاکتاماز وسیع الطیف و شناسایی ژن 3-CTX-M به روش مولکولی بود.
    مواد و روش ها
    طی یک دوره 9 ماهه، 130 ایزوله کلبسیلاپنومونیه از نمونه های بالینی مختلف (ادرار، خون، زخم) بیماران عفونی بیمارستان امام خمینی شهرستان ساری جدا گردید و حساسیت آن ها به 9 آنتی بیوتیک مورد استفاده در برابر باکتری های گرم منفی به روش دیسک دیفیوژن آگار سنجیده شد. ایزوله های تولیدکنندهextended-spectrum beta-lactamases (ESBL) ، با استفاده از روش دیسک ترکیبی مشخص گردیده و سپس سویه های تولیدکننده آنزیم CTX-M-3 با روش PCR شناسایی شد.
    یافته های پژوهش: 48 (8/36 درصد) ایزوله کلبسیلاپنومونیه تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیع الطیف (ESBL) بودند و از میان آن ها 22 (9/16 درصد) مورد حاوی ژن CTX-M-3 بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان داد که شیوع تولید بتالاکتامازهای وسیع الطیف در ایزوله های مقاوم به کینولون ها در کشور ما در مقایسه با کشورهای پیشرفته بالاتر می باشد.
    کلید واژگان: بتالاکتامازهای وسیع الطیف, کلبسیلاپنومونیه, CTX-M-3
    Mohammad Ahanjan, Maryam Abdollahi, Behnam Hashemi*, Eysa Nazar, Zaher Morsal Jahan
     
    Introduction
    The wideuse of beta-lactam antibacterial agents in the treatment of bacterial infections has increased bacterial resistance. Nowadays, one of the problems in the treatment of nosocomial infections is enzymes resistance to broad spectrum beta-lactamases among clinical isolates, especially Klebsiella pneumoniae.Over the past decade, CTX-M type enzymes have been recognized asthe most common type of broad-spectrum beta-lactamase in Europe, Canada, and Asia.The aim of this study was to evaluate the prevalence of broad-spectrum beta-lactamase-producingKlebsiella pneumoniae bacteria and to identify the CTX-M-3 gene by molecular method.

    Materials & Methods
    Over a 9-month period, 130 Klebsiella pneumoniaewere isolated from different clinical specimens (urine, blood, ulcers) of infectious patients in Imam Khomeini Hospital, Sari, Iran. Their susceptibility to nine antibiotics used for gram-negative bacteria was measured by disk diffusion agar method. The extended-spectrum beta-lactamases (ESBLs) producing isolates were identified using a hybrid disc method. Moreover, strains producing CTX-M-3 enzyme were detectedby polymerase chain reactionmethod.

    Findings
    The 48 (36.8%) isolates of Klebsiella pneumoniaewere the producer of ESBLs. Moreover, 22 (16.9%) of these cases contained the CTX-M-3 gene.

    Discussion &
    Conclusions
    The obtained results of the currentstudy showed that the prevalence of ESBL producing strains resistant to quinolones is higher in Iran, compared to the developed countries.
    Keywords: Spectrum ?-lactamases, Klebsiella pneumoniae, CTX-M-3
  • زهره سهرابی*، مریم عبداللهی، لیلی صالحی
    سابقه و هدف
    پذیرش تلفن همراه در فضای آموزشی از چالش های آموزشی سالیان اخیر است. این مطالعه با هدف روان سنجی مقیاس نگرش به آموزش از طریق تلفن همراه انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه روان سنجی برروی 120 از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران درسال 1396 انجام گرفت. ابزار اولیه 21 سوالی این مطالعه پس از کسب اجازه از نویسنده اصلی به زبان فارسی ترجمه شد. سپس روند روان سنجی مقیاس، شامل بررسی ضریب تاثیر، شاخص روایی محتوی، نسبت روایی محتوی با قضاوت 10 متخصص؛ و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. تجانس درونی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید و به وسیله روش آزمون باز آزمون پایایی ثبات ابزار مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در مقیاس اولیه 21 سوالی بر اساس شاخص ضریب تاثیر بالای 5/1 و شاخص محتوی بالای 62/0 و نسبت روایی بالای 7/0، 20 سوال حفظ شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی تمامی این 20 سوال در ابزار باقی ماندند. با در نظر گرفتن ارزش ویژه بالای 1 برای هر عامل، چهار عامل فواید یادگیری، محدودیت های یادگیری، قابلیت کاربرد، آزادی عمل استخراج شد. این مقیاس قادر به پیش بینی 516/68% از تغییرات کل مقیاس بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه شاهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار نگرش به آموزش از طریق تلفن همراه است. این نتایج می تواند جهت سنجش نگرش دانشجویان در زمینه استفاده از تلفن همراه در دانشگاه ها و سایر موسسات آموزشی مورداستفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: روایی, پایایی, روان سنجی, تلفن همراه
    Z. Sohrabi, M. Abdollahi, L. Salehi *
    Background And Objective
    One of the important challenges in education in recent years will be the adoption of mobile devices in the learning sphere. This study aimed to psychometric of the attitudes towards mobile learning scale.
    Methods
    This study was psychometric of 120 subjects was recruited from the medical schools in Iran university of medical sciences. Initial instrument was adopted from previous studies compromised 21 –items, likert type. Instrument validation procedures included impact item score, content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR) was done with the judgment of 10 experts and 20 items was remained in instrument in this phase. For the construct validity exploratory factor analysis was used. Internal reliability of the scale was determined by alpha cronbach coefficient and with the test-retest method the external consistency of a test was assessed.
    FINDINGS: Of the original 21 items, all of them about the impact item index over 1.5, CVR over 0.62, and CVI over 0.7 were considered as valid; based on exploratory factors analysis, 21 items remained in scale. Considering a minimum eigenvalue of 1 for each factor, the four factors were labeled as: mobile learning usage, mobile learning restriction; Freedom in the use of mobile phones in learning and capability of mobile learning. This instrument capable of predicting 68.516% of the properties as an attitude toward learning with mobile learning variance.
    Conclusion
    The results of this study indicated the strength of the factor structure and reliability of an instrument for measuring student attitudes toward learning with mobile learning. The results of study can assess student attitude towards mobile learning in universities and other educational institutes.
    Keywords: Validity, Reliability, Psychometry, Mobile learning
  • زهره سهرابی، مریم عبداللهی، لیلی صالحی *
    سابقه و هدف
    پذیرش تلفن همراه در فضای آموزشی از چالش های آموزشی سالیان اخیر است. این مطالعه با هدف روان سنجی مقیاس نگرش به آموزش از طریق تلفن همراه انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه روان سنجی برروی 120 از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران درسال 1396 انجام گرفت. ابزار اولیه 21 سوالی این مطالعه پس از کسب اجازه از نویسنده اصلی به زبان فارسی ترجمه شد. سپس روند روان سنجی مقیاس، شامل بررسی ضریب تاثیر، شاخص روایی محتوی، نسبت روایی محتوی با قضاوت 10 متخصص؛ و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. تجانس درونی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید و به وسیله روش آزمون باز آزمون پایایی ثبات ابزار مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در مقیاس اولیه 21 سوالی بر اساس شاخص ضریب تاثیر بالای 5/1 و شاخص محتوی بالای 62/0 و نسبت روایی بالای 7/0، 20 سوال حفظ شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی تمامی این 20 سوال در ابزار باقی ماندند. با در نظر گرفتن ارزش ویژه بالای 1 برای هر عامل، چهار عامل فواید یادگیری، محدودیت های یادگیری، قابلیت کاربرد، آزادی عمل استخراج شد. این مقیاس قادر به پیش بینی 516/68% از تغییرات کل مقیاس بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه شاهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار نگرش به آموزش از طریق تلفن همراه است. این نتایج می تواند جهت سنجش نگرش دانشجویان در زمینه استفاده از تلفن همراه در دانشگاه ها و سایر موسسات آموزشی مورداستفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: روایی, پایایی, روان سنجی, تلفن همراه
    Zohre Sohrabi, Maryam Abdollahi, Lili Salehi *
    BACKGROUND AND OBJECTIVE
    One of the important challenges in education in recent years will be the adoption of mobile devices in the learning sphere. This study aimed to psychometric of the attitudes towards mobile learning scale.
    METHODS
    This study was psychometric of 120 subjects was recruited from the medical schools in Iran university of medical sciences. Initial instrument was adopted from previous studies compromised 21 –items, likert type. Instrument validation procedures included impact item score, content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR) was done with the judgment of 10 experts and 20 items was remained in instrument in this phase. For the construct validity exploratory factor analysis was used. Internal reliability of the scale was determined by alpha cronbach coefficient and with the test-retest method the external consistency of a test was assessed.
    FINDINGS
    Of the original 21 items, all of them about the impact item index over 1.5, CVR over 0.62, and CVI over 0.7 were considered as valid; based on exploratory factors analysis,  21 items remained  in scale. Considering a minimum eigenvalue of 1 for each factor, the four factors were labeled as: mobile learning usage, mobile learning restriction; Freedom in the use of mobile phones in learning and capability of mobile learning. This instrument capable of predicting 68.516% of the properties as an attitude toward learning with mobile learning variance.
    CONCLUSION
    The results of this study indicated the strength of the factor structure and reliability of an instrument for measuring student attitudes toward learning with mobile learning. The results of study can assess student attitude towards mobile learning in universities and other educational institutes.
    Keywords: Validity, Reliability, Psychometry, Mobile learning
  • خانواده و رفتار فرار
    مریم عبداللهی، مهسا سلیمانی
  • سید مهدی سجادی، شهرام سمیعی، مریم خیراندیش، زهرا عطایی، مهناز کواری، مریم عبداللهی، سمیرامیس طوطیان، سید محمدرضا طباطبایی، رضا مشکانی
    سابقه و هدف
    عامل سیزده انعقادی خون یک ترانس گلوتامیناز با ساختاری تترامری است که از دو زیرواحد پیش آنزیمی مشابه (عامل سیزده A) و دو زیرواحد پروتئینی ناقل (عامل سیزده B) تشکیل شده است. علاوه بر جهش های شناخته شده، چندشکلی هایی نیز در توالی آمینواسیدی عامل سیزده A شناخته شده اند. یکی از این چندشکلی ها، چندشکلی شایع گوانین به تیمین است که منجر به جایگزینی والین به لوسین در فاصله ی 3 آمینواسیدی جایگاه فعال شدن ترومبین (آرژینین37-گلیسین38) در زیرواحد Aمی شود. چندشکلی والین 34 لوسین عامل سیزده در قفقازی ها فراوانی بالاتری دارد اما کمترین فراوانی آن در ژاپنی ها دیده شده است. تاکنون گزارشی از فراوانی این چندشکلی در جمعیت ایرانی ارایه نشده است. به همین منظور با استفاده از روش PCR-RFLP برای اولین بار فراوانی چندشکلی والین 34 لوسین عامل سیزده در جمعیت بیماران ایرانی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه ی انجام شده از نوع توصیفی می باشد. تعداد 213 بیمار مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکزی سازمان انتقال خون (تهران) در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج DNA ژنوتیپ های این چندشکلی با روش RFLP و در حضور آنزیم محدودکننده شناسایی گردیدند. تجزیه و تحلیل آماری یافته های به دست آمده با نرم افزار 5/11 SPSS و آزمون کای اسکوئر انجام شد.
    نتایج
    فراوانی چندشکلی در بیماران 4/24 درصد شامل 06/22 درصد هتروزیگوت و 34/2 درصد هموزیگوت با فراوانی 07/13 درصد از آلل لوسین به دست آمد. بین فراوانی این چندشکلی و جنس ارتباط معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    فراوانی بالاتر چندشکلی والین 34 لوسین عامل سیزده در بیماران ترومبوتیک ایرانی نسبت به فراوانی قبلی گزارش شده در کشورهای آسیایی تاییدی بر ناهمگونی نژادی این چندشکلی است. ضمن این که بروز این چندشکلی تحت تاثیر جنس قرار ندارد.
    کلید واژگان: چندشکلی, عامل سیزده, ترومبوز
    Seyeyd Mahdi Sajjadi *, Shahram Samie, Maryam Kheirandish, Zahra Ataiei, Mahnaz Kavari, Maryam Abdollahi, Samiramis Tootian, Mohammad Reza Tabatabaiei, Reza Meshkani
    Background
    Coagulation factor XIII is a transglutaminase with a tetrameric structure which consists of two identical pre enzyme subunits (FXIIIA) and two carrier protein subunits (FXIIIB). FXIII Val34Leu polymorphism has a high prevalence in Caucasians. The prevalence of FXIII Val34Leu polymorphism in Iranian patients was investigated in this study by PCR-RFLP method.
    Materials And Methods
    In this descriptive study blood samples of 213 patients referred to the central laboratory of IBTO were assessed by DNA extraction and polymerase chain reaction (PCR). Then the genotypes of this polymorphism were identified by RFLP method in the presence of restricted enzyme. Data analyzed by SPSS 11.5 software and X2 Test.
    Results
    The prevalence of Val34Leu polymorphism was 24.4% (22.06% heterozygote and 2.34% homozygote and 13.07% of Leu allele frequency). No relationship was seen between the polymorphism and sex.
    Conclusion
    The high prevalence of FXIII Val34Leu polymorphism in Iranian thrombotic patients in comparison with reports from other Asian countries confirms the ethnic heterogenecity of this polymorphism which is not influenced by sex.
  • روی ماه خداوند را ببوس
    مریم عبداللهی
سامانه نویسندگان
  • دکتر مریم عبداللهی مقدم
    دکتر مریم عبداللهی مقدم
    دانش آموخته دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
  • مریم عبداللهی
    مریم عبداللهی
    دانشجوی دکتری دانشکده کشاورزی، گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال