به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

مسعود بیژنی

  • مریم محمدی، مسعود بیژنی*، امیر نعیمی، ناصر ولی زاده، آنالیزا ستی

    برای مقابله با خطرات زیست محیطی ناشی از رفتار انسان ها و به منظور اصلاح و تغییر رفتار افراد به سوی رفتارهای پایدار زیست محیط گرایانه، پژوهشگران محیط زیست پیوند دوباره انسان و طبیعت را پیشنهاد می کنند. براین اساس، هدف این پژوهش، بر شناسایی مولفه های موثر بر پیوند با طبیعت (CTN) به منظور تقویت رفتارهای حفاظتی در قالب پارادایم نظریه انتقادی قرار گرفت. برای تحلیل مقالات نهایی منتخب، از روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. جامعه آماری، مقالات مرتبط با CTN بود که نمونه های مورد نظر به روش هدفمند انتخاب شدند. براساس نتایج حاصل از تحلیل محتوا، مدل مولفه های موثر بر CTN به دست آمد. نتایج نشان داد که سه مولفه اصلی "زمینه‏ای (شامل عوامل experience with nature و activities affecting CTN)"، "فردی (شامل عوامل worldviews  و individual factors)" و "روان شناختی (شامل عوامل  mindfulness، identity و empathy)" بر CTN تاثیر گذارند. هرکدام از این مولفه ها نیز خود شامل عوامل و متغیرهای متعددی هستند که توجه به آن ها می تواند باعث تقویت CTN و به دنبال آن تقویت رفتارهای حفاظتی زیست محیط گرایانه (PECB) شود. مدل به دست آمده می تواند در تصمیم گیری و برنامه ریزی اقدامات حفاظتی زیست محیطی مورد استفاده سیاست گذاران و علاقه مندان قرار گیرد.

    کلید واژگان: پایداری, تحلیل محتوای کیفی, حفاظت زیست محیطی, پیوند انسان با طبیعت, رفتارهای زیست محیط گرایانه, نظریه انتقادی
    Maryam Mohammadi, Masoud Bijani *, Amir Naeimi, Naser Valizadeh, Annalisa Setti

    In order to deal with the environmental risks caused by human behavior and change it towards sustainable pro-environmental behaviors, it is suggested to re-establish the connection between humans and the natural world. The purpose of this research was to identify the components affecting connectedness to nature (CTN) in order to strengthen conservation behaviors in the context of critical theory paradigm. To analyze the selected final articles, qualitative content analysis technique with inductive approach was used as the research method. The articles related to CTN are considered as the statistical population and sample in this technique. Selection of the article from population was fulfilled using a purposeful approach. Based on the results of content analysis, a model was developed and proposed for components affecting CTN. The results showed that the three main components including "situational-contextual (experience with nature and activities affecting CTN)", "individual (worldviews and individual factors)", and "psychological (mindfulness, identity, and empathy)" dimensions affecting CTN. Each of the sub-components also encompasses several variables that, when given attention, can enhance CTN and pro-environmental conservation behaviors. The model developed and proposed in the present study can be utilized by policymakers and stakeholders interested in facilitating change and planning for decision-making processes among natural resource users.

    Keywords: Critical Theory, Environmental Conservation, Human-Nature Connectedness, Pro-Environmental Behaviors, Qualitative Content Analysis
  • فرشته حافظی، مسعود بیژنی*، عنایت عباسی

    شبکه های حمل و نقل به عنوان یکی از زیرساخت های اساسی هر کشوری مطرح بوده و از جنبه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی حائز اهمیت هستند. آزادراه ها به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های حیاتی، به لحاظ شرایط فنی فیزیکی و در صورت دارا بودن کیفیت محیطی می توانند ازجمله عناصر مهم تمدن و پیشرفت هرکشور به حساب آیند. هدف از این پژوهش بررسی  اثرات احداث آزادراه خرم آباد اراک  بر مناطق روستایی با تاکید بر محورهای توسعه پایدار می باشد. روش شناسی در این پژوهش از نوع کیفی (نظریه داده بنیاد) می باشد. نمونه ها به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی به تعداد 19 نفر از بین ساکنان محلی، کارگران، مهندسان مشاور و کارکنان اداره راه و شهرسازی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد احداث آزادراه در مجموع باعث ایجاد آثار اقتصادی و اجتماعی و نهادی مثبتی در روستاهای همجوار گردیده است، به طوری که باعث کاهش استهلاک خودروها وکاهش مصرف سوخت، کاهش طول مسیر، افزایش سرعت در انتقال محصولات کالاهای کشاورزی، اشتغال زایی برای افراد بومی و افزایش تنوع شغلی در منطقه، افزایش ایمنی و کاهش تصادفات و تلفاتی انسانی، دسترسی مناسب برای حضور گردشگران و افزایش نظارت نیروهای اداری بر منطقه شده است. اما در بعد زیست محیطی و در زمینه کشاورزی آثار این طرح شامل انتشارگازهای سوخت های فسیلی ماشین آلات و گردوغبار و آلودگی صوتی ناشی از فعالیت خودروها و ماشین آلات، تولید زباله در اطراف کارگاه های موقت خصوصی و کارگری، تغییر کاربری زمین های کشاورزی و قطع درختان و  غیره می باشند که منفی ارزیابی می شوند.

    کلید واژگان: آزادراه, مناطق روستایی, خرم آباد اراک, توسعه پایدار
    Fereshteh Hafezi, Masoud Bijani *, Enayat Abbasi

    Transportation networks are considered fundamental infrastructures in any country and are significant in terms of economic, social, political, and environmental aspects. Freeways, as one of the vital lifeline infrastructures, can be among the essential elements of civilization and progress for any country, considering their technical and physical conditions and environmental quality. The aim of this research is to investigate the effects of constructing the Khorramabad-Arak freeway on rural areas, with an emphasis on sustainable development goals. The methodology in this research is qualitative (data base theory). The samples were selected purposefully and by snowball method among local residents, workers, consulting engineers and employees in department of Roads and Urban Development. The results of this study indicate that the overall construction of the freeway has had positive economic, social, and institutional effects on neighboring villages. It has led to a reduction in vehicle consumption and fuel consumption, decreased travel distance, increased speed in the transportation of agricultural products, job creation for local people, increased job diversity in the region, enhanced safety, reduced accidents and human casualties, improved accessibility for tourists, and increased supervision by administrative forces in the area. However, in terms of environmental and agricultural aspects, the impacts of this freeway include the emission of fossil fuel gases from machinery, dust and noise pollution from vehicle and machinery activities, waste production around temporary private and labor workshops, changes in land use, deforestation, etc., which are evaluated as negative.

    Keywords: Freeway, Rural areas, Khorramabad-Arak, Sustainable Development
  • فاطمه سلیمانی، مسعود بیژنی*، فاطمه سپهوند
    یکی از چالش های اصلی در حوزه آموزش عالی کشاورزی، چگونگی تعادل میان دو عرصه آموزش و پژوهش است. هدف اصلی این مطالعه، تحلیل محتوای تعادل میان آموزش و پژوهش در عرصه کشاورزی بود. به منظور دستیابی به این هدف، از روش مرور نظام مند در قالب تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات مرتبط، 125 مطالعه به عنوان نمونه نهایی در نظر گرفته شد. شواهد پژوهشی مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی معتبر (ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، سیویلیکا و مگیران) شناسایی و استخراج شدند. تحلیل نتایج نشان داد که مولفه های تعادل آموزش و پژوهش در آموزش عالی کشاورزی شامل فعالیت های جاری در کلاس، فرآیندهای فعلی در ساختار نظام آموزش عالی، زیرساخت های موجود در نظام آموزش عالی، تعامل دانشکده های کشاورزی با محیط اطراف، منابع و زمان، همکاری و تعامل، ارزیابی و اعتبارسنجی و فرهنگ سازمانی عوامل تشکیل دهنده توازن یا عدم توزان میان آموزش و پژوهش هستند. در این راستا، برای حفظ تعادل میان آموزش و پژوهش لازم است که سه عامل اساسی یعنی برنامه درسی مرتبط با مسایل روز بخش کشاورزی، اعضای هیات علمی و دانشجویان به این مساله توجه کنند؛ همچنین، توجه سیاست گذاران نیز برای ایجاد تعادل مناسب در این زمینه ضروری است.
    کلید واژگان: تدریس کشاورزی, تحقیق کشاورزی, عملکرد آموزشی پژوهشی, تحلیل نظام مند
    Fatemeh Soleymani, Masoud Bijani *, Fatemeh Sepahvand
    One of the main challenges in the field of agricultural higher education is finding a balance between teaching and research activities. The main goal of this study was to analyze the content of this balance in the field of agriculture. To achieve this goal, a systematic review method was used in the form of qualitative interpretive content analysis. After searching and evaluating relevant studies, 125 studies were considered as the final sample. Relevant research evidence was identified and extracted from reputable databases (Science Direct, Google Scholar, Jihad University Scientific Information Center, Civilica, and Mogiran). The analysis of the results showed that the components of the balance between teaching and research in agricultural higher education include current activities in the classroom, current processes in the structure of higher education system, existing infrastructure in the higher education system, interaction of agricultural faculties with the surrounding environment, resources and time, collaboration and interaction, evaluation and accreditation, and organizational culture are the factors contributing to or lack of balance between teaching and research. In this regard, to maintain the balance between teaching and research, it is necessary for three key factors, including curriculum relevant to current agricultural issues, faculty members, and students, to pay attention to this issue; furthermore, the attention of policymakers is also essential to create a suitable balance in this area.
    Keywords: Agricultural Teaching, Agricultural Research, Educational Research Performance, Systematic Analysis
  • فاطمه سپهوند*، کریم نادری مهدیی، سعید غلامرضایی، مسعود بیژنی
    خشک سالی و کم آبی های چند دهه اخیر تاثیر بسزایی در کاهش منابع آب زیرزمینی در حوضه کرخه علیا داشته است؛ از سویی دیگر وابستگی حیات جوامع روستایی و بخش کشاورزی به منابع آب (به ویژه منابع آب زیرزمینی) انکارناپذیر هست؛ لذا این تحقیق بر آن است که با تاکید بر مسائل اجتماعی و انسانی، نگاهی به مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی داشته باشد. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و تک مقطعی است. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان دخیل در امر مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی، اعضای هیئت علمی مرتبط در دانشگاه، محققان و نیز کشاورزان در منطقه موردمطالعه بودند و تعداد 68 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند اطلاعات موردنیاز گرداوری شد، نتایج این مرحله با به کارگیری تحلیل محتوا تحلیل شد. نتایج این قسمت 330 کد باز بود که با حذف موارد مشابه و تکراری، 150 مولفه نهایی شد. در ادامه با استفاده از الگوی تحلیلی STEEP تلخیص شدند. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که لازمه تحقق پایداری منابع آب زیرزمینی در حوضه کرخه علیا توجه هم زمان به چندین حوزه مختلف هست و این هدف هرگز تک بعدی و با تکیه بر یک بعد، محقق نخواهد شد و مدیریت پایدار مستلزم اعمال راهبردهایی است که هم زمان راهبردهایی هست که تعادل عرضه و تقاضا را مدنظر قرار دهد. در این راستا راهبردهایی تدوین شد که عبارت اند از راهبرد کارایی و اثربخشی آبخوان ها و توسعه آن (محیط زیست)؛ راهبرد اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب در حوضه کرخه علیا (سیاست گذاری)؛ راهبرد اصلاح ساختار مصرف آب در منطقه در راستای سازگاری با کم آبی (سیاست گذاری - اجتماعی)؛ راهبرد متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی با تاکید بر مشاغل غیر زراعی (اقتصادی) برای تاب آوری جوامع روستایی و درنهایت راهبرد پنجم توسعه فناوری های نوین در منطقه (فنی - تکنولوژیکی).
    کلید واژگان: بحران آب, منابع آب زیر زمینی, راهبرد, حوضه کرخه علیا
    Fatemeh Sepahvand *, Karim Naderi Mahdei, Saeed Gholamrezai, Masoud Bijani
    The drought and water shortages of the last few decades have had a significant effect on the reduction of underground water resources in the Upper Karkheh Basin; On the other hand, the dependence of the life of rural communities and the agricultural sector on water resources (especially underground water resources) is undeniable; Therefore, this research aims to take a look at the sustainable management of underground water resources by emphasizing social and human issues. The current research is an applied and single-section research. The statistical population of the study was the experts involved in the management of water resources in the agricultural sector, the relevant faculty members in the university, the researchers and the farmers in the study area, and 68 people were selected purposefully. The required information was collected through semi-structured interviews; this stage's results  were analyzed using content analysis. The results of this part were 330 open codes, which by removing similar and duplicate items, 150 components were finalized. In the following, they were summarized using the STEEP analytical model. Sustainable management requires the application of strategies that consider the balance of supply and demand. In this regard, strategies were developed, which include the strategy of efficiency and effectiveness of aquifers and their development (environment); The strategy of implementing integrated management of water resources in the Karkheh Alya basin (policy-making); The strategy of reforming the structure of water consumption in the region in line with adaptation to water scarcity (policy-social); The strategy of diversifying the economy of rural communities with an emphasis on non-agricultural (economic) jobs for the resilience of rural communities and finally the fifth strategy of developing new technologies in the region (technical-technological).
    Keywords: Water Crisis, Groundwater Sources, Strategy, Karkheh-Olia Basin
  • مهدی جمعگی، مهرداد نیک نامی*، محمدصادق صبوری، مسعود بیژنی

    هدف از تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور زراعی و امور دامی دوره دوم متوسطه از منظر کشاورزی اقلیم هوشمند است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. برای انجام تحلیل محتوا و تعیین مقوله های فعال و غیرفعال از فن ویلیام رومی استفاده شده و پردازش نتایج و اطلاعات نیز به روش آنتروپی شانون صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور دامی و امور زراعی چاپ 1401 دوره دوم متوسطه است که تمام محتوای متون، پرسش ها و تصویرهای کتاب به صورت سرشماری بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها، فرم فیش برداری و نیز چک لیست (بازبینه) تحلیل محتوای کتاب بر مبنای جدول های ثبت اطلاعات ویلیام رومی و آنتروپی شانون بود. یافته های تحقیق نشان داد، ضریب درگیری دانش آموزان با متن کتاب های دانش فنی پایه امور باغی 3/0، دانش فنی پایه امور دامی 7/0 و دانش فنی پایه امور زراعی 3/0 بود. ضریب درگیری دانش آموزان با تصویرها و پرسش های کتاب های دانش فنی پایه امور باغی (3/0)، دانش فنی پایه امور دامی (5/0) و دانش فنی پایه امور زراعی (3/0) به دست آمد. بنابراین، از نظر ویلیام رومی، از لحاظ متن، تصویر و پرسش های کتاب، فقط کتاب دانش فنی پایه امور دامی فعال است. در نهایت نتایج بررسی ها نشان داد، در کتاب های مورد مطالعه، در متن، تصویرها و پرسش ها، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مقوله های غیرفعال بیشتر از مقوله های فعال است.

    کلید واژگان: کتاب درسی, تحلیل محتوا, کشاورزی اقلیم هوشمند, روش ویلیام رومی, آنتروپی شانون
    Mehdi JomEgi, Mehrdād Niknāmi *, Mohammadsādegh Sabouri, MasOud Bijani

    The purpose of the present research was to analyze the content of the basic technical knowledge textbooks of horticulture, agricultural and livestock affairs of the second cycle secondary school from the perspective of smart climate agriculture. The current research was applied in terms of purpose and in terms of method, it was a descriptive study of content analysis type. To analyze the content and determine the active and inactive categories, the William Rumi technique was used, and the results and data were processed using Shannon's entropy method. The research population consisted of the content of the second cycle secondary school basic technical knowledge textbooks of horticulture, livestock and agricultural affairs published in 1401 academic year. All texts, questions and pictures of the textbooks were checked by census. The data collection tool was a note-taking form and a content analysis checklist based on William Rumi and Shannon's entropy tables. Findings showed that the coefficient of students' engagement with the text of books of basic technical knowledge of horticultural, livestock and agricultural affairs were 0.3, 0.7, and 0.3, respectively. The coefficient of students' engagement with the pictures and questions of the mentioned textbooks were also 0.3, 0.5 and 0.3, respectively. Therefore, according to William Rumi, in terms of the text, pictures and questions of the textbooks, only the textbook of basic technical knowledge of livestock affairs is active. Finally, the results showed that in the text, pictures and questions of the textbooks under study, the information load and the importance coefficient of inactive categories are more than active ones.

    Keywords: textbook, content analysis, Smart Climate Agriculture, William Rumi Method, Shannon Entropy
  • مریم شریعت زاده، مسعود بیژنی*، سعید مرید
    سابقه و هدف

    پدیده تغییر اقلیم به هر گونه تغییر بلندمدت در شرایط آب و هوایی اطلاق می گردد. امروزه بحرانی ترین تهدید زیست محیطی علیه کره زمین، تغییرات اقلیمی است. از طرفی تغییرات اقلیمی که در دهه های اخیر بر شدت آن افزوده شده، مدیران آب، مصرف کنندگان آب و به طور کلی برنامه ریزان و تصمیم سازان را با چالش های جدی مواجه کرده و منطقی نیز وجود ندارد که فرض شود وضعیت تغییر اقلیم و شرایط هیدرولوژیکی به همان شکلی که پیش از این بوده در آینده هم ادامه خواهد داشت؛ بنابراین، در شرایطی که شتاب تغییرات اقلیمی و آثار محدود کننده آن بر منابع متداول فعلی آب کشور، چالش های مهمی را فراروی ما قرار داده و اهتمام جدی بر مواجهه با تغییر اقلیم به عنوان یک راهبرد جدی مطرح است. تغییرات اقلیمی روی بخش کشاورزی نیز در مناطق مختلف جهان از جمله ایران تاثیرات منفی گذاشته و لذا کشاورزان برای حفظ معیشت خویش نیازمند سازگاری بیشتری با این تغییرات هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف درک رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی با استفاده از مدل رفتاری (انگیزش محافظت) در شهرستان خوی از توابع استان آذربایجان غربی انجام شده است.

    مواد و روش ها

    پژوهش کمی حاضر، از نوع پژوهشهای کاربردی استکه به روش توصیفی همبستگی در شهرستان خوی انجام شده است. جامعه آماری 25811 خانوار بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 380 خانوار با روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی  ظاهری و محتوایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تایید رسید و پایایی دسته گویه های آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (90/0 ≤ α ≤ 72/0) محقق گردید به منظور تجزیه و تحلیل داده ها؛ از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. 

    نتایج و بحث: 

    یافته های پژوهش نشان داد میزان سازگاری خانوار های کشاورز نسبت به تغییرات اقلیم یکسان نبوده و در پایان نسبت به  ارایه الگوی سازگاری خانوارهای کشاورز نسبت به تغییر اقلیم و ارایه پیشنهاد های بهبود دهنده در زمینه کاهش اثرات و مدیریت آن اقدام شده است. بر اساس یافته های پژوهش مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر رفتار سازگاری عبارتند از حفظ ساختار کشاورزی، حفظ استاندارهای زندگی، حفظ انسجام اجتماعی، بکارگیری راهبردهای مختلف برای سازگاری، یادگیری راه حل های جدید برای مقابله با بحران و حفظ قدرت تصمیم گیری که بیشترین رابطه را با رفتارسازگاری داشتند. این در حالی است که حفظ روحیه کمترین رابطه را با رفتار سازگاری نشان می دهد. در مجموع، متغیرهای مستقل مورد مطالعه قادر هستند 87 درصد از تغییرات رفتار سازگاری را پیش بینی نمایند.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن بود که با بکارگیری راهبردهای مختلف برای سازگاری، یادگیری راه حل های جدید برای مقابله با بحران و بکارگیری خلاقیت برای مقابله با بحران، توان سازگاری با تغییرات اقلیم از نظر اقتصادی را در خود افزایش می دهند. همچنین ارزیابی رفتار کشاورزان در خصوص تغییرات آب و هوایی نشان داد که بیشتر کشاورزان با آگاهی از تغییرات اقلیمی در سال های اخیر، به این توانایی رسیده اند که با حفظ عملکرد و ساختار کشاورزی، استاندارد های زندگی خود را حفظ و ارتقا دهند؛ لذا، می توان با ارایه راه کارها و فنون نوین به کشاورزان منطقه و همچنین در دسترس قرار دادن اطلاعات به روز اقلیمی گام موثری در سازگاری پایدار در منطقه با تغییرات اقلیمی برداشت.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, سازگاری, حفظ ساختار کشاورزی, حفظ عملکرد کشاورزی, خوی
    Maryam Shariatzadeh, Masoud Bijani *, Saeid Morid
    Introduction

    Any long-term changes on the weather conditions are called climate change. The most critical environmental threat against the earth planet is the climate changes on these days. In other hand, the climate changes which has increased so fast in these decade has caused the water managers, the water consumers and the all authorities and planners face with serious challenges and there is no clue. It does not seem there is logical way to assume that the climate changes and hydrological conditions are going to remain in the same structure as they have been before. Therefore, the important issue is making a useful plan to avoid and control effects of climate changes while we are facing serious challenges by the impacts of climate. The climate changes has made a bad impact on the agricultural part in the different regions of world, so farmers need to be adapted more with these changes to save their livelihood. This research is done based on understanding how the farmers are adapting with the climate changes by using of the behavioral model in Khoy Township.

    Material and methods

    The present quantitative research as an applied inquiry which has been done in the descriptive-correlational method in Khoy Township. The statistical population was 25811 households which 380 of them was selected based on Krejcie and Morgan sample size table and stratified random sampling method. The research instrument was a questionnaire which its face and content validity was confirmed by a panel of expert in the field of agricultural extension and education and its reliability was confirmed with Cronbach's alpha (0.72 ≤α ≤0.90) in order. The descriptive and inferential statistics is used for data analyzing.

    Results and discussion

    The results showed that the level of adapting for the all farmer households is not equal. At the end we will provide the model of the farmer household adapting to the climate change and also useful and effective methods to reduce of the negative effects of climate changes on rural households. Based on the findings the most important effective factors on adapting are keeping the agriculture structure, living standards, social solidarity, using of various strategies for adapting, learning new ways to fight with crisis and keeping the power of decision that have most relation with adapting. On the other, maintaining the mood has less relation with the dependent variable. The independent variables anticipate 87% of the dependent variable's changes.

    Conclusion

    The results show that households increase their ability to adapt to climate change economically by using different strategies and new crisis response strategies. Evaluating farmers' actions on climate change also shows that most farmers are aware of the effects of the climate change and are able to maintain and improve their livelihood. So we can create a sustainable situation for adaptation to climate change by presenting new techniques to local farmers and updating climate information.

    Keywords: climate change, Adaptation, Keeping agriculture structure, Keeping agriculture efficiency, Khoy
  • فرشته حافظی، مسعود بیژنی*

    از آنجا که دامداران نقش بارزی در بالا بردن کارایی و اثربخشی فعالیت های دامداری و کمیت و کیفیت تولیدات این زیر بخش دارند، بنابراین شناخت نیازهای آموزشی اهمیت دارد. هدف کلی این پژوهش نیازسنجی آموزشی دامداران روستاهای شهرستان خرم آباد با استفاده از مدل نیازسنجی بوریچ بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش شناسی توصیفی و از لحاظ نحوه‏ی جمع آوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات پیمایشی میدانی است. در این پژوهش جامعه آماری شامل تمامی دامداران شهرستان خرم آباد در استان لرستان در سال 1400 می باشند که بنا بر اطلاعات گرفته شده از مرکز آمار ایران، تعداد کل دامداران در این شهرستان حدود 12014 نفر می باشد. با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب، تعداد 372 نفر از دامداران انتخاب شدند. روایی شکلی و محتوایی ابزار تحقیق از طریق تشکیل گروه تخصصی متخصصان رشته ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و کارکنان اداره کل دامپزشکی شهرستان خرم آباد مورد تایید قرار گرفت. برای سنجش پایایی از پیش‏آزمون و محاسبه ضریب پایایی آلفای کرونباخ و برای تجزیه وتحلیل داده‏ها نیز از نرم‏افزار SPSS26 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش 32 صلاحیت و توانمندی موردنیاز بر پایه نمره اولویت که از مدل بوریچ به دست آمده اولویت بندی شدند. تجزیه وتحلیل نشان داد که بالاترین و بیشترین نیاز آموزشی دامداران عبارت اند از: نحوه تزریق دارو به دام، بیمه دام، تلقیح مصنوعی و مراقبت های فردی و بهداشتی که نیاز به آموزش بالایی دارند.

    کلید واژگان: تحلیل نیازها, دامداری, بوریچ, مهارت آموزی, صلاحیت حرفه ای
    Fereshteh Hafezi, Masoud Bijani *

    Since livestock farmers have a prominent role in raising the efficiency and effectiveness of livestock farming activities and the quantity and quality of products of this sub-sector, therefore, it is important to know the educational needs. The main purpose of this study was to assess the training needs of livestock farmers in the villages of Khorram Abad using the Borich needs assessment model. The current research is applied in terms of purpose, descriptive in terms of methodology, and survey field in terms of the method of data collection. The statistical population included all livestock farmers of Khorramabad township (N=12014). The sample size was determined using Krejcie & Morgan, 372 people. The content validity of the questionnaire was confirmed by the formation of a specialized group of experts in the field of agricultural extension and education at Tarbiat Modares University and the staff of the General Veterinary Department of Khorramabad Township. A pilot test and Cronbach's alpha reliability coefficient were used to measure reliability, and SPSS26 software was used for data analysis. Based on the results obtained in this research, 32 required qualifications and abilities were prioritized based on the priority score obtained from the Borich model. The results indicate that the highest and most training needs of livestock farmers included how to inject drugs into livestock, livestock insurance, artificial insemination, and personal and health care that require high training.

    Keywords: Needs Analysis, Animal husbandry, Borich, Skill Training, Professional qualification
  • مهدی امیرخانی، مازیار نوعی، علی حسینی، سلیمان مصلح، مسعود بیژنی

    در این مطالعه چاه AW-A میدان نفتی اهواز که به دلیل افت فشار جریانی بسته مورد تهدید قرار گرفته، مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه و بهینه سازی چاه AW -A با بررسی سه گزینه تولید طبیعی از چاه، اصلاح ساختار داخلی چاه با راندن لوله مغزی و اعمال درصدهای متفاوت آب همراه و اعمال سامانه فرازآوری مصنوعی (با تزریق گاز) انجام گرفته است. در این مطالعه سعی گردید اطلاعات کلی مربوط به مسیر Black Oil را با توجه به اطلاعات Compositional به واقع نزدیک نموده و سپس مابقی مطالعات بر پایه مسیر Black Oil انجام گیرد. در این پژوهش از نرم افزار PIPESIM برای شبیه سازی فرازآوری با گاز در یکی از چاه های میدان نفتی اهواز و اثر تغییر اندازه و عمق لوله مغزی و مقایسه تاثیر برداشت از لوله مغزی های متفاوت و بهینه ترین قطر و عمق لوله مغزی استفاده گردید. مناسب ترین و بهینه ترین گزینه با توجه به شبیه سازی با نرم افزار استفاده از فرازآوری با گاز انتخاب گردید به طوری که می توان میزان تولید را در شرایط فعلی مخزن به 2217 بشکه بر روز رساند.

    کلید واژگان: فرازآوری مصنوعی, افت فشار, لوله مغزی, شاخص بهره دهی, آنالیز حساسیت, برش آب
    Mehdi Amirkhani, Maziar Noei, Ali Hosseini, Soleiman Mosleh, Masoud Bijani

    In this study, the AW-A well of Ahvaz oil field was investigated which is threatened due to closed flow pressure drop. The study and optimization of the AW-A well has been done by mixing three natural production options from the well, modifying the internal structure of the well by driving the tubing and applying different percentages of produced water and applying the artificial production system (with gas injection). In this study, it was tried to bring the general information related to the Black Oil route closer to the reality according to the compositional information, and then the other studies were conducted based on the Black Oil route. In this research, PIPESIM software was used to simulate the gas lift in one of the wells of the Ahvaz oil field and the effect of changing the size and depth of the tubing and comparing the effect of production from different tubings and the most optimal diameter and depth of the tubing. The most suitable and optimal option was gas lift method according to the simulation, so that the production rate can be increased to 2217 barrels per day in the current conditions of the reservoir.</em>

    Keywords: Artificial lift, Pressure drop, Tubing, Productivity Index, Sensitive analysis, Water cut
  • محمد دوستی، مسعود بیژنی، همدم مجد تیموری، سجاد سپاسی فر

    پسماند مایع یکی از مشکلات رایج در چاه های گازی است که می توانند سبب توقف تولید گردد. این پژوهش سعی کرده وقوع این پدیده را در یکی از میادین گاز میعانی خشکی ایران با استفاده از نرم افزار پاپیسیم بررسی کند. در این پژوهش تشکیل مایعات در مخزن گازی در میدان مورد نظر و رفتار این پدیده در طول تولید از چاه و روش های کنترل آن مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دهنده رخداد پسماند مایع در چاه به علت افشار در مخزن به اندازه 2200 پام می باشد، سپس نرخ بحرانی پسماند مایع مقدار 2/6 میلیون فوت مکعب توسط نرم افزار پایپسیم محاسبه شد و راهکارهای مناسب برای کنترل تولید از چاه و پسماند مایع با استفاده از تغییر قطر لوله و همچنین استفاده از کاهنده جریانی بررسی شد که نشان دهنده این بود که استفاده از کاهنده و لوله با قطر مناسب می تواند تاثیر مناسبی بر کنترل تولید بگذارد.

    کلید واژگان: پسماند مایع, رژیم های جریان عمودی, کاهش تولید گاز, رژیم جریان دوفازی, بهبود تولید, نرخ بحرانی پسماند مایعات
    Mohammad Dousti, Masoud Bijani, Hamdam Majd Teymouri, Sajjad Sepasifar

    Liquid Loading is one of the common problems in gas wells that can cause production to stop. This research has tried to investigate the occurrence of this phenomenon in one of Iran’s onshore condensate gas fields using PIPESIM software. In this research, the formation of liquids in the gas reservoir in the target field and the behavior of this phenomenon during production from the well and its control methods have been studied. The results of this research show the occurrence of liquid Loading in the well due to overflow in the reservoir of 2200 psi, then the critical rate of liquid loading of 6.2 million cubic feet was calculated by Pipesim software and the appropriate solutions to control the production from the well and LL It was checked by changing the diameter of the tubing and also using a choke, which showed that the use of a reducer and tubing with the right diameter can have a good effect on production control.</em>

    Keywords: Liquid Loading, Vertical flow regimes, Gas production reduction, Two-phase flow regime, Production improvement, Critical rate of liquid loading
  • کاربست آینده نگاری در مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی حوضه کرخه علیا
    فاطمه سپهوند، کریم نادری مهدیی*، سعید غلامرضایی، مسعود بیژنی
    امروزه کم آبی به ویژه در بخش کشاورزی از محرزترین مسایل در کشور ایران هست و در آینده بروز چالش های مختلف در وضعیت منابع آب امری اجتناب ناپذیر است و بر این اساس تصمیم گیری درست و بهینه مستلزم مطالعه همه جانبه در آینده است که انجام تحقیقات آینده نگاری را قابل توجیه می کند. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی، تک مقطعی و هنجاری است که از رویکرد آینده نگاری برای مدیریت پایدار منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی حوضه کرخه علیا بهره برده شده است. جامعه آماری این تحقیق تمام کارشناسان از نهادهای دانشگاه، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان، مدیریت بانک کشاورزی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان لرستان و اداره محیط زیست شهرستان کوهدشت انتخاب شدند. در ابتدا با انجام مصاحبه های نیم ساختارمند به شناسایی مولفه های موثر بر مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی اقدام شد و در ادامه از تکنیک تحلیل پیشران ها و با استفاده از نرم افزار MAC-MIC به شناسایی پیشران های موثر از بین مولفه های حاصل از مصاحبه اقدام شد. این حوزه ها به ترتیب اولویت عبارت اند از توسعه زیرساخت ها برای جذب سرمایه گذاری ها و توسعه دانش و آگاه سازی بهره برداران از مشکلات منطقه (با میزان امتیاز اثرگذاری 26)، ارزش گذاری آب و حذف یارانه های مرتبط با آب در بخش کشاورزی (با کسب امتیاز 21)، توسعه مشاغل غیرزراعی در جوامع روستایی (با میزان امتیاز اثرگذاری 28) و تقویت ارتباط نهادهای مرتبط با آب (با میزان امتیاز اثرگذاری 29). نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که لازمه تحقق پایداری منابع آب زیر زمینی توجه همزمان به چندین حوزه مختلف هست و این تنوع را می توان از متفاوت بودن ماهیت پیشران ها دریافت.
    کلید واژگان: تحلیل پیشران ها, کاربست آینده‏نگاری, حوضه کرخه علیا, منابع آب زیرزمینی, مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی
    The Use of Foresight in the Sustainable Management of Water Resources in the Agricultural Sector of the Karkheh-Olia Basin
    Fatemeh Sepahvand, Karim Naderi Mahdei *, Saeed Gholamrezai, Masod Bijani
    Water scarcity, especially in the agricultural sector, is one of the most important issues in Iran, and in the future, the occurrence of various challenges in the state of water resources is inevitable. Based on this, it is necessary to make a decision and a comprehensive study for the future. This is applied, single-section, and normative research, and the foresight approach has been used for the sustainable management of underground water resources. The statistical population of this research was all experts from institutions related to water resources management in Lorestan province. At first, semi-structured interviews were conducted, and then the CIA technique was used. 8 driving components were identified and in order of priority, they are the development of infrastructure to attract investments and the development of knowledge and awareness of the users of the region's problems (impact score 26), valuing water and removing subsidies related to water in the agricultural sector (score 21), development of non-agricultural businesses in rural communities (impact score 28) and strengthening the relationship of water-related institutions (impact score 29). The final results of this research showed that it is necessary to realize the sustainability of underground water resources in the Karkheh-Olia basin and at the same time to pay attention to several different areas and this variety can be obtained from the different nature of the drivers.
    Keywords: Analysis of drivers, forecasting application, Karkheh basin, Underground Water, sustainable management of agricultural water resources
  • مریم شریعت زاده*، مسعود بیژنی، فرزانه بهادری

    در حال حاضر با پیوستن کشورهای در حال توسعه به بازارهای جهانی، تولیدکنندگان در این کشورها با افزایش فشار رقابتی مواجه شده اند. بررسی ها نشان می دهدکه بهترین راه برای تولید محصولات با کیفیت، حرکت به سمت فعالیت های مهارتی است. از آنجایی که در دهکده جهانی امروز امکان حضور محصولات تولید شده از گیاهان دارویی در سطح وسیع وجود دارد، به منظور حفظ بقا و حضور مستمر در بازارهای پویای بین المللی، چاره ای جز بکارگیری روش های نوین تولید و ارتقا در فرایند تولید وجود ندارد. بررسی چالش ها و موانع صادرات پایدار نقش ارزنده ای در درک به کارگیری موثر روش های ارتقا کیفیت و تسهیل حضور در بازارهای جهانی ایفا می کند. هدف اصلی از مقاله حاضر، بررسی عوامل موثر در موفقیت و یا شکست توسعه صادرات باریجه در بازارهای جهانی است. این مقاله با بررسی چالش های موجود در زنجیره ارزش باریجه از مرحله کشت تا فروش در بازارهای جهانی، به بررسی راهکارهای ممکن برای ارتقای کیفیت و توسعه صادرات باریجه می پردازد. ایران به عنوان سرزمینی با اقلیم های متنوع، از نظر تنوع گیاهی در جهان در رتبه اول قرار دارد. بر اساس آمارهای موجود، تعداد گیاهان دارویی ایران بیش از 4500 نوع است. علیرغم وجود تنوع بالای گیاهان دارویی در ایران، به جز زعفران، سایر گیاهان دارویی به عنوان منبع مهم درآمد زایی و ارزآوری در کشور به شمار نمی روند. گیاهان دارویی ایران از زمان های باستانی در طب سنتی و درمان بیماری ها مورد استفاده قرار گرفته اند. بعضی از معروف ترین گیاهان دارویی ایران عبارتند از زعفران، گل گاوزبان، گل گلاب، شاهتره، گل محمدی، آویشن، بادرنجبویه، نعناع فلفلی، گل سرخ، باریجه و... . همچنین بسیاری از گیاهان دارویی ایران در سایر کشورها نیز مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان مواد اولیه در تولید داروها، عصاره ها و عطرها، استفاده می شوند. با توجه به این مهم، همه گیاهان دارویی ایران پتانسیل تبدیل به یکی از مهمترین منابع درآمدزایی کشور را دارند، شناسایی و حل چالش های موجود در زنجیره ارزش گیاهان دارویی می تواند به توسعه و رشد این صنعت کمک کند و در نتیجه به ارتقای وضعیت اقتصادی کشور منجر شود. همچنین، با بررسی چالش های موجود در تولید و صادرات پایدار باریجه، می توان به بهبود کیفیت و ایمنی این محصول دارویی و همچنین به حفظ محیط زیست کمک کرد.

    کلید واژگان: توسعه صادرات, توسعه پایدار, زنجیره ارزش, باریجه, ارزش افزوده گیاهان دارویی, حفظ محیط زیست
  • فاطمه سپهوند، کریم نادری مهدیی*، سعید غلامرضایی، مسعود بیژنی

    هدف مطالعه کیفی حاضر تحلیل بازیگران کلیدی منابع آب زیرزمینی با محوریت پایداری در حوضه کرخه علیا بود که در آن از رویکرد آینده پژوهی و تکنیک تحلیل بازیگران (مکتور) استفاده شد. اطلاعات موردنیاز به شیوه مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه های بازیگر بازیگر و بازیگر هدف گرداوری شده است. نمونه شامل 11 نفر از کارشناسان موضوعی و اساتید دانشگاه در قالب سه پنل سه نفره و یک پنل دو نفره بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که 16 بازیگر در این زمینه موثرند که سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی رقابت‎پذیرترین بازیگران هستند که به ترتیب امتیازات 2/50 و 2/13 را به خود اختصاص داده اند و در مقابل سازمان های مردم نهاد/ مدنی، بنیاد مسکن و بخش خصوصی رقابت ناپذیرترین بازیگران هستند که به ترتیب امتیازات 0/06، 0/2، 0/4 را به خود اختصاص داده اند. افزون بر این، نتایج نشان داد که عمده بازیگران بنا به اهداف و رسالتی که دارند، برای تحقق دو هدف با هم توافق بیشتری دارند که عبارتند از: توسعه مشاغل غیر زراعی در جوامع روستایی و توسعه زیرساخت ها برای جذب سرمایه گذاری ها که به ترتیب امتیازهای27/8 و 21/2 به آن ها اختصاص یافت. مطابق با نتایج، اکثر بازیگران دارای واگرایی هستند (اهداف مجزایی را پیگیری می کنند) و میزان همگرایی (توافق برای تحقق هدف مشترک) آن ها در برنامه ریزی و سیاست گذاری مدیریت منابع آب، نسبت به هم در سطح ضعیفی قرار دارد که این موضوع باید در برنامه ریزی و سیاست گذاری مدیرت منابع آب مورد توجه جدی قرار گیرد.

    کلید واژگان: مدیریت آب, آینده پژوهی, آب زیرزمینی, کنشگران آب, حوضه آبریز
    F .Sepahvand, K .Naderi Mahdei *, S. Gholamrezai, M. Bijani

    The purpose of this qualitative study was to analyze the key actors of groundwater resources with a focus on sustainability in the Karkheh-Olia catchment in which the future research approach and actor analysis technique (Mactor) were used. The information was collected through interviews and actor-actor and actor-target questionnaires. The sample included 11 subject experts and university professors in the form of three three-person panels and one two-person panel, which were selected purposefully. The results showed that 16 actors are effective in this field, and Program and Budget Organization and the Islamic Parleman are the most competitive actors scoring 2.50 and 2.13 points, respectively. In contrast to non-governmental/civil organizations, the Housing Foundation and the private sector were the most uncompetitive actors who have scored 0.06, 0.2, and 0.4 respectively. In addition, the results showed that according to their goals and mission, most of the actors agree more to achieve two goals, including development of non-agricultural jobs in rural communities and development of infrastructure to attract investments, which were assigned 27.8 and 21.2 points respectively. According to the results, most of the actors have divergence (pursuing separate goals) and their degree of convergence (agreement to realize the common goal) in the planning and policy-making of water resources management is at a weak level compared to each other, which should be seriously addressed in the plannings and policy-makings of water resources management.

    Keywords: Water management, Future Studies, Groundwater, Water actors, Catchment
  • فاطمه سپهوند، کریم نادری مهدیی*، سعید غلامرضایی، مسعود بیژنی
    سابقه و هدف

    در کشور ایران از حدود 5/88 میلیارد مترمکعب آب استحصال شده از منابع سطحی و زیرزمینی، حدود 83 میلیارد مترمکعب یعنی 5/93 درصد به بخش کشاورزی اختصاص می یابد و کشاورزی بزرگ ترین مصرف کننده آب است. مصرف رو به افزایش منابع آب سطحی و زیرزمینی، معلول افزایش جمعیت، افزایش سطح زیر کشت و تولیدات کشاورزی هست که به تبع آن سبب کاهش دسترسی به منابع آب و افت سطح ایستابی و تخلیه آبخوان ها شده است. آمارها نشان می دهند که مصرف رو به افزایش این منابع استراتژیک، سبب تهدید کمیت و کیفیت این منابع شده است به طوری که هم اکنون تعداد زیادی از دشتهای کشور در شرایط بحرانی قرار دارند. دشت رومشکان، یکی از دشت های واقع در حوضه کرخه هست که در طی چند دهه اخیر با کاهش قابل توجه از منابع مواجه شده است(دشت رومشکان یک دشت ممنوعه هست) و این تحقیق قصد دارد به تدوین راهبردهای در راستای مدیریت پایدار منابع آب این دشت بپردازد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی (غیر آزمایشگاهی) می باشد که با استفاده از تکنیک دلفی فازی به بررسی راهبردهای مدیریت پایدار دشت رومشکان پرداخته است. حجم نمونه این تحقیق 28 نفر از اساتید، کارشناسان، مسیولین و کشاورزان آگاه به موضوع در شهرستان های خرم آباد و رومشکان بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. در این تحقیق برای توصیف دشت رومشکان داده های ثانویه مورد نیاز از سازمان های مرتبط اخذ شد. همچنین داده های مرتبط به کاهش منابع آب این دشت در طی 3 دهه اخیر نیز مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج و بحث

    در این تحقیق مشخص شد که با وجود بحرانی بودن شرایط کنونی و ممنوعه بودن دشت رومشکان، معیشت جوامع روستایی و بهره برداران عمدتا وابسته به بخش کشاورزی بوده و همچنان کشت محصولات آبدوست در سطح گسترده وجود دارد. از سویی دیگر ساختار عرضه و بهره برداری از منابع آب به صورت سنتی می باشد و اراضی کشاورزی این دشت فاقد سیستم نوین آبیاری هستند. اولویت راهبردها به "توسعه اشتغال پایدار روستایی با تاکید بر متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی" بوده است تا از فشار بر منابع کاشته شود و این امر نیز قطعا مستلزم"توسعه انسانی کنشگران مرتبط با آب و توانمندسازی جوامع روستایی" خواهد بود. از سویی دیگر"توسعه فناوری های متناسب و کم آب بر در منطقه" نیز می تواند به اصلاح ساختار سنتی عرضه و مصرف این منابع کمک شایانی داشته باشد. همچنین"بازنگری در حکمرانی آب با تاکید بر شاخصه های حکمرانی خوب" توجه به بعد سیاست گذاری را نشان می دهد که تصمیم گیری در سطح کلان تر را می طلبد.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد که مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی در این دشت صرفا با تکیه بر بعد فناورانه محقق نخواهد شد و علاوه بر بعد مذکور، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاست گذاری و زیست محیطی باید مورد توجه قرار گیرند. این بدین معناست که اکنون که شرایط دست بحرانی می باشد و سفره های زیر زمینی قادر به تامین آب برای تولیدات بخش کشاورزی نیستند، لذا باید به موازات اصلاح ساختار مصرف آب و نیز حفاظت از این منابع، با اشتغال های غیر زراعی و متنوع سازی اشتغال جوامع روستایی، از فشار بر این منابع کاست. زیرا اگر معاش جوامع روستایی به تنهایی بر بخش کشاورزی استوار باشد، همچنان باید شاهد برداشت های نامحدود و آسیب های وارد شده بر منابع آب باشیم.

    کلید واژگان: مدیریت پایدار, حوضه آبریز, جوامع روستایی, دشت ممنوعه
    Fatemeh Sepahvand, Karim Naderi Mahdei *, Saeed Gholamrezai, Masoud Bijani
    Introduction

    In Iran, out of 88.5 billion water resources, about 83 billion cubic meters or 93.5% is allocated to the agricultural sector and therefore agriculture is the largest consumer of water. Increasing population, increasing cultivation area, and agricultural production have increased the consumption of these resources. Eventually, increased consumption leads to a decrease in the water table and drainage of aquifers. Statistics show that many of the plains are currently in crisis. Romeshkan plain is one of the plains which has faced a significant reduction of resources in the recent decades. The purpose of this study was to develop the strategies for the sustainable management of water resources in this plain. Romeshkan plain is a forbidden plain, but there are still many exploitations in it. Crops are planted in this plain that need a lot of water.

    Material and methods

    The present study is an applied and descriptive research (non- Experimental). This research has investigated the strategies of sustainable management of groundwater resources in Romeshkan plain using the Fuzzy Delphi technique. The sample size was 28 faculty members, experts, , and farmers in Khorramabad and Romeshkan. The sample size was estimated using the purposeful snowball sampling method. Secondary data were also obtained from government departments to identify and describe the Romeshkan plain. Data on water resources of Romeshkan plain were required. These data show how much water resources have dwindled over the last three decades.

    Results and discussion

    The results showed that despite the criticality of the Romeshkan plain, the livelihood of rural communities is mainly dependent on the agricultural sector. Also, hydrophilic crops are widely cultivated. In this plain, the structure of supply and exploitation of water resources is traditional. The agricultural lands of this plain do not have a new irrigation system. The results of this research show 5 types of strategies (economic, technological, environmental, policy-oriented, and social). The priority of the strategies has been to "develop sustainable rural employment." This will certainly require "human development of water-related actors and empowerment of rural communities." "Developing the right technologies", which was another strategy, could also help reform the traditional structure of supply and consumption of these resources.

    Conclusion

    Now the conditions of Romeshkan plain are critical. The results of this study showed that sustainable management of groundwater resources in this plain will not be achieved solely based on technological strategies. And economic, social, policy and environmental strategies must also be considered. Reform of the water consumption structure should be considered in parallel with the development of non-agricultural employment. Because the development of employment reduces the pressure on these resources.

    Keywords: Sustainable management, Catchment, Rural Communities, Forbidden plain
  • صحرا محمدی مهر، مسعود بیژنی*

    هدف این پژوهش، تحلیل رفتار زیبایی شناسی روستاییان از دیدگاه روانشناسی زیست محیطی با استفاده از هرم نیازهای مازلو بود. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بود که استفاده از یک پیمایش انجام گرفت. جامعه‏ آماری شامل روستاییان استان کرمانشاه بود که 385 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای‏ بود که روایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی مورد تایید قرار گرفت. پایایی آن با انجام یک پیش آزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (82/71 0/0) محاسبه شدکه نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار تحقیق است. یافته‎ها نشان داد که بیشتر پاسخگویان در سطح چهارم (نیاز به احترام) قرار داشتند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی مقایسات زوجی LSD نشان داد که بین روستاییان با سطوح نیازهای "فیزیولوژیکی"، "ایمنی"، "اجتماعی"، "احترام" و "زیباپسندی" از نظر رفتارهای زیبایی شناسی زیست محیطی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ به این ترتیب که افراد با "نیازهای فیزیولوژیکی ایمنی" رفتار زیباپسندی پایین، "نیازهای اجتماعی" رفتار متوسط و افراد با "نیازهای احترام زیباپسندی" رفتار زیبایی شناسی سطح بالاتری را از خود بروز می دهند و این با فلسفه هرم نیازهای مازلو مطابقت دارد. با توجه به نتایج به دست آمده جهت بهبود رفتار زیبایی شناسی زیست محیطی روستاییان، پیشنهادهایی ارایه گردید.

    کلید واژگان: نیاز به احترام, رفتارسنجی, زیبایی شناسی, محیط زیست, کرمانشاه
    Sahra Mohammadi Mehr, Masoud Bijani

    The purpose of this study was to analyze the aesthetic behavior of villagers from the perspective of environmental psychology using Maslow's pyramid of needs. The research method was descriptive -analytical using a survey. The statistical population included the rural people of Kermanshah province, 385 of whom were selected by stratified random sampling with proportional assignment. The research instrument was a questionnaire whose validity was confirmed by a panel of agricultural extension and education experts. Its reliability was calculated by performing a pre -test using Cronbach's alpha coefficient (0.71≤α≤0.82) which indicates the acceptable reliability of the research instrument. The findings showed that most of the respondents were in the fourth level (need to esteem). One -way analysis of variance (ANOVA) and LSD paired comparison post hoc test showed that there is a significant difference among rural people with the levels of "physiological", "safety", "social", "esteem" and "aesthetic" needs in terms of environmental aesthetic behaviors; In this way, people with "physiological -safety needs" exhibit low aesthetic behavior, "social needs" exhibit moderate behavior, and individuals with "esteem - aesthetic needs" exhibit higher -level aesthetic behavior, which is consistent with Maslow's pyramid philosophy of needs. According to the obtained results, suggestions were made to improve the environmental aesthetic behavior of the villagers.

    Keywords: Need to esteem, Behavior measurement, Aesthetic, Environment, Kermanshah
  • صحرا محمدی مهر، مسعود بیژنی*، نگین فلاح حقیقی، علی فغانی
    امروزه بررسی مداخله گری انسان در طبیعت و اثرات و پیامدهای ناشی از تاثیر رفتار انسانی بر محیط زیست طبیعی و مصنوعی به شدت مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، توجه به بعد زیبایی شناسی زیست محیطی در مقایسه با سایر ابعاد مرتبط با موضوعات منابع طبیعی، کمتر مورد توجه بوده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دلبستگی مکانی و عادت های فرهنگی بر رفتار زیبایی شناسی محیط زیستی از دیدگاه روستاییان استان کرمانشاه بود. این تحقیق از نوع علی رابطه‎ ای است که با استفاده از فن پیمایش انجام گرفت. جامعه‏ آماری، روستاییان استان کرمانشاه (1725956=N) بودند که تعداد 385 نفر از آن‏ ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه‏ گیری تصادفی طبقه ‎ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. یافته ها حاکی از وجود رابطه‏ معنی ‏دار میان "رفتار زیبایی‏ شناسی زیست‏ محیطی" با متغیرهای "دلبستگی مکانی" و "عادت های فرهنگی زیست محیطی" بود. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که دلبستگی مکانی دارای بیشترین توانایی برای پیش ‎بینی رفتار زیبایی‏ شناسی محیط ‏زیستی است (0.398=ß). در این راستا، متغیرهای مستقل پژوهش، قادر به تبیین 30.5 درصد واریانس رفتار زیبایی ‏شناسی زیست محیطی بودند. با توجه به نتایج این پژوهش، می توان ادعا کرد تمرکز بر عادت های فرهنگی به ویژه در زمینه جلب مشارکت روستاییان در حفظ زیبایی طبیعی و بروز رفتارهای محیط زیست گرایانه به ویژه در کاهش آلودگی منظر، می تواند بسیار موثر باشد.
    کلید واژگان: رفتار سنجی, زیبایی‏ شناسی, آلودگی منظر, رفتار زیست محیط گرایانه, تحلیل علی
    Sahra Mohammadi-Mehr, Masoud Bijani *, Negin Fallah Haghighi, Ali Faghani
    Today, the study of human intervention in nature and the effects and consequences of human behavior on the natural and artificial environment has received much attention. Among these, attention to the aesthetic dimension of the environment has received less attention than other dimensions related to natural resource issues. The purpose of this study was to investigate the effect of place attachment and cultural habits on the environmental aesthetic behavior from the perspective of villagers in Kermanshah province. This research is of causal-relational type which was done using survey technique. The statistical population was the villagers of Kermanshah province (N = 1725956), of which 385 people were selected using Krejcie and Morgan table and stratified random sampling method with proportional assignment. Findings indicated that there was a statistically significant relationship between "environmental aesthetic behavior" with the variables "place attachment" and "environmental cultural habits". The results of path analysis showed that place attachment has the highest ability to predict environmental aesthetic behavior (β = 0.398). In general, the independent variables of the study were able to explain 30.5% of the variance of environmental aesthetic behavior. According to the results, it can be claimed that focusing on cultural habits through attracting the participation of villagers might be very effective in maintaining natural aesthetic and the occurrence of pro-environmentalist behaviors.
    Keywords: Behavior measurement, Aesthetics, Landscape pollution, Pro-environmentalist behavior, Causal analysis
  • زینب حلاج، مسعود بیژنی*، نگین فلاح حقیقی

    ضرورت توجه به کارآفرینی برای حفظ امنیت اقتصادی روستا در برنامه های توسعه روستایی بسیار حایز اهمیت می باشد. این درحالی است که توسعه کارآفرینی می تواند از طریق درک عمیق زیست بوم کارآفرینی شتاب گیرد. هدف از این پژوهش، تحلیل اهمیت زیست بوم کارآفرینی و شناسایی جایگاه آن در توسعه روستایی بود. روش این پژوهش بر اساس مرور مطالعات بود. نتایج حاکی از آن بود که توسعه و ایجاد زیست بوم کارآفرینی متشکل از فضاهای اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی است که در آن کارآفرینان در زیرساخت های پشتیبانی سخت و نرم با هم کار می کنند تا ضمن تولید و توسعه مشاغل جدید، بومی سازی کارآفرینی روستایی براساس ویژگی های جمعیت شناختی و شرایط محیطی حاکم بر روستاها محقق شود. در واقع، با درک زیست بوم کارآفرینی، امکان آموزش کارآفرینان، فراهم نمودن زیرساخت های کارآفرینی و نیز سرمایه گذاری بر روی آنان، تسهیل می گردد. این امر، مستلزم مشارکت جامعه روستایی است که رابطه معنی داری با افزایش فعالیت های کارآفرینی و توسعه اقتصادی و اجتماعی محیط های روستایی دارد. بی شک، هرمنطقه ای باید بر پایه شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و موقعیت جغرافیایی خود، زیست بوم کارآفرینی متفاوت و متناسب با خودش را داشته باشد تا فعالیت های کارآفرینانه بتوانند بهترین عملکرد را از خود نشان دهند. در این راستا، سیاست گذاری باید بر اساس مزیت های خاص هر منطقه روستایی با تسهیل گری دولت و جلب مشارکت حداکثری سرمایه های مالی، انسانی، حمایت ها و ظرفیت ها با تمرکز بر شرایط محلی و اصلاح و توسعه قوانین و مقررات حقوقی مطلوب صورت گیرد.

    کلید واژگان: کارآفرینی روستایی, رهیافت زیست بوم, تغییر کارآفرینانه, سیاست گذاری
    Zeynab Hallaj, Masoud Bijani *, Negin Fallah Haghighi

    The need to pay attention to entrepreneurship to maintain economic security of rural areas in rural development programs is very important. Entrepreneurship development can be accelerated through a deep understanding of the entrepreneurial ecosystem. The purpose of this study was to analyze the importance of entrepreneurial ecosystem and identify its role in rural development. The method of this research was based on literature review. The results showed that the development and creation of entrepreneurial ecosystem consists of social, economic and geographical spaces in which entrepreneurs work together in hard and soft support infrastructures to produce and develop new jobs, localization of rural entrepreneurship based on demographic characteristics and environmental conditions prevailing in the rural areas to be achieved. In fact, understanding the entrepreneurial ecosystem facilitates the possibility of educating entrepreneurs, providing entrepreneurial infrastructure, and investing in them. This requires the participation of the rural community, which has a significant relationship with the increase of entrepreneurial activities and economic and social development of rural areas. Undoubtedly, each region should have a different and appropriate entrepreneurial ecosystem based on its social, cultural, economic, political and geographical location, so that entrepreneurial activities can show the best performance. In this regard, policy-making should be based on the specific advantages of each rural area with government facilitation and maximum participation of financial and human capital, support and capacity with a focus on local conditions and reform and development of desirable legal laws and regulations.

    Keywords: Rural entrepreneurship, Ecosystem approach, Entrepreneurial change, Policy making
  • مسعود بیژنی*، علی اکبر رئیسی، ناصر ولی زاده، نگین فلاح حقیقی، مریم نیسی

    پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش عالی در کشاورزی است. یکی از راهبردهای بسیار تاثیرگذار در پیشرفت تحصیلی، تقویت مهارت های فراشناختی و خودراهبر می‎باشد. هدف کلی این پژوهش ارزیابی اثرات مهارت های فراشناختی و خودراهبر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان کشاورزی ایران بود. این پژوهش از نوع پژوهش های "توصیفی همبستگی" بود که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه‎ ای بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان برنامه‎ریزی آموزشی و درسی در نظام آموزش عالی کشاورزی مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضرایب آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف نشان دهنده ی پایایی مناسب ابزار پژوهش بود (96/0≤α≤74/0). جامعه آماری پژوهش دانشجویان کشاورزی دانشگاهای ایران (236973=N) بودند. حجم نمونه با استفاده از آماره کوکران و نمونه گیری دو مرحله ای (خوشه ای و تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب)،150 نفر برآورد گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای مهارت های خودراهبری، مهارت های فراشناختی و شرایط اجتماعی اثرات مثبت و معنی‎داری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان کشاورزی داشتند و جمعا توانستند درصد قابل ‎توجهی (1/68 درصد) از تغییرات واریانس متغیر پیشرفت تحصیلی را پیش‎بینی کنند.

    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, مهارت خودراهبری, مهارت فراشناختی, شرایط اجتماعی, دانشجویان کشاورزی
    Masoud Bijani *, Aliakbar Raeisi, Naser Valizadeh, Negin Fallah Haghghighi, Maryam Neisi

    Students' academic achievement is one of main indicators in evaluating higher agricultural education. One of the most effective strategies in terms of academic achievement is to reinforce self-directness and meta-cognitive skills. The main objective of this study was to evaluate the effects of elf-directness and meta-cognitive skills on the academic achievement of agriculture students in Iran. This research was a descriptive-correlational study using a survey technique. The instrument adopted in this study was a questionnaire which validity was confirmed by a group of curriculum developers and educational planning specialists in the higher agricultural education system. Cronbach's alpha coefficients were used to determine the reliability of this scale. Cronbach's alpha values ​​for different variables showed the acceptable reliability of this instrument (0.74≤α≤0.96). The statistical population of the study consisted of the agriculture students in Iran (N=236973). The sample size was estimated to be 150 persons by using Cochran statistics and two-stage sampling method (cluster sampling and proportional stratified random sampling). The results showed that the variables self-directness, metacognitive skills, and social conditions had a positive and significant effect on the academic achievement among these students. In total, they could predict a significant percentage (68.1%) of variance for the variables academic achievement.

    Keywords: Academic Achievement, Agricultural Students, Meta-cognitive skills, Self-directedness skills, Social Conditions
  • احسان خامه چی*، علیرضا دولت یاری، مسعود بیژنی

    تشکیل رسوبات معدنی در چاه های تولیدی و تزریقی در صنعت نفت از جمله مشکلاتی است که اگر کنترل و پیشگیری نشود مشکلات بسیاری را به همراه خواهد داشت، به طوری که برای برطرف سازی و حذف آنها نیاز به صرف هزینه های زیاد اقتصادی برای تعمییر و تکمیل، عملیات اسیدکاری و انگیزش چاه و انواع بازدارنده ها می باشد. هدف از این پژوهش در ابتدا مدل سازی پروفایل های فشار و دما به همراه سایر خواص سیال تولیدی مخزن مانند چگالی، ویسکوزیته و دیگر پارامترهای تاثیرگذار به صورت درجا در چاه به کمک روش بگز و بریل و همچنین، مارچینگ الگوریتم می باشد به طوری که بتوان بدون استفاده از ابزار فیزیکی و درون چاهی خاص بدون صرف هزینه های زیاد اقتصادی در نقاط مختلف چاه در هر زمانی از فرآیند تولید از تشکیل رسوبات معدنی در هر نقطه از درون چاه آگاه شد. پس از تخمین شرایط ترمودینامیکی و فیزیکی سیال درون چاه، به بررسی وضعیت فیزیکی-شیمیایی سیال تولیدی در حالت های اشباع، فوق اشباع و زیر اشباع برای تشکیل رسوبات معدنی مسئله ساز با استفاده از محاسبه تغییرات غلظت و شاخص اشباع به کمک روش اودو و تامسون پرداخته و در نهایت با استفاده از مدل های ریاضی پتانسیل رسوب گذاری، نقاط (اعماق) بحرانی و مستعد برای رسوب گذاری را بررسی و ثبت کرد. هر چند ممکن است رسوبی که باعث توقف تولید چاه شود در محیط متخلخل باشد، اما این بررسی تنها درون چاه و در رشته تولیدی و لوله مغزی انجام شده است. نتایج حاصل از مدل سازی بر روی یکی از چاه های نفتی تحت نظر شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب به عنوان مطالعه موردی نشان داد که با افزایش عمق از سطح، شاخص رسوب گذاری برای رسوبات کلسیم  سولفات نیمه آب دار (همی هیدارت) و استرانسیم سولفات در طول چاه تقریبا در تمام عمق ها منفی است و در نتیجه می توان گفت که احتمال تشکیل این رسوبات در اعماق مختلف این چاه وجود ندارد. همچنین برای رسوب کلسیم  سولفات آب دار (ژیپس) تقریبا همین شرایط برقرار است. همچنین در نزدیکی سطح زمین شاخص اشباع این رسوب مثبت و کمی بزرگتر از صفر می باشد که نشان دهنده ی احتمال تشکیل رسوب ژیپس در این محدوده ی عمقی است. در نهایت، شاخص رسوب-گذاری برای رسوبات کلسیم  سولفات بدون آب (انیدریت)، باریم سولفات و کلسیم  کربنات (کلیست) همواره مثبت بوده که نشان دهنده ی وجود احتمال تشکیل این رسوبات در چاه می باشد.

    کلید واژگان: رسوبات معدنی, روش اودو و تامسون, مدل بگز و بریل, مارچینگ الگوریتم, شاخص اشباع شدگی
    Ehsan Khamehchi *, Alireza Dolatiari, Masoud Bijani

    The purpose of this research is initially to model the pressure and temperature profiles along with other properties of the reservoir production fluid such as density, viscosity, and different in situ useful parameters in the well using the Beggs and Brill method as well as the marching algorithm. As a result, we can be aware of scale formations anywhere in the well at any time without the use of particular physical and inside of the well tools without spending a lot of economic costs. After estimating the thermodynamic and physical conditions of the well fluid, the physicochemical state of the producing fluid in saturated, supersaturated, and undersaturated states forms problematic scale deposits using calculations of concentration changes and saturation index using Oddo and Tomson method. Finally, using mathematical models, we investigate and record the potential for deposition, critical depths, and prone to scale deposition. Although deposits that stop the production of wells may be in porous media, this study was performed only inside the well and the tubing. The results of modeling on one of the oil wells under the supervision of the national company for southern oilfields as a case study showed that with an increase in depth from the surface, the saturation indexes for hemihydrate calcium and strontium sulfate scales along the well in almost all the depths are negative. As a result, it can be said that there is no possibility of the formation of these scales at different depths of the well. The same is true for the scale formation of hydrated calcium sulfate (gypsum). In addition, near the surface, the saturation index of this scale is positive and slightly larger than zero, which indicates the possibility of gypsum deposition in this depth range. Finally, the saturation index for anhydrous calcium sulfate (anhydrite), barium sulfate, and calcium carbonate (calcite) scales have always been positive, which indicates the probability of the formation of these scales in the well.

    Keywords: Scale Formation, Oddo, Tomson Method, Beggs, Brill Model, marching algorithm, saturation index
  • نگین فلاح حقیقی*، مهدیه السادات میرترابی، مسعود بیژنی

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل چالش های راه اندازی شرکت های دانش بنیان کشاورزی (AKBCs) به منظور ارایه راهبردهای مناسب، صورت گرفت. این پژوهش از بعد هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، جزء پژوهش های اکتشافی است که با استفاده از یک پیمایش در سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران (IROST) انجام گردید. جامعه آماری، کلیه اعضای هیات علمی IROST بودند که 23 نفر از آن ها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل SWOT نشان داد که در فضای درونی، مهم ترین نقاط قوت برای راه اندازی AKBCs، "استفاده کارا از نیروی خبره و نوآور" و "برخورداری از امکانات و زیرساخت های لازم جهت اجاره به AKBCs" و مهم ترین نقاط ضعف، "عدم وجود یا نارسایی در تعریف رویه ها و سیاست های اجرایی حقوق مالکیت فکری در زمینه ی فعالیت های AKBCs" و "تاکید آیین نامه های ترفیع و ارتقا بر امتیاز مقالات و طرح های پژوهشی اعضای هیات علمی" هستند. در فضای بیرونی، "حمایت از طرح های نوآورانه دانش بنیان در کشور"، "نیاز صنایع کشاورزی به واحدهای تحقیق و توسعه برای تولید محصولات نوآورانه و فناورانه" و "کسب درآمد از AKBCs"، به عنوان مهم ترین فرصت ها و "شفافیت اندک و ساختارمند نبودن اقتصاد کشور در استفاده از محصولات دانش بنیان" به عنوان مهم ترین تهدید در راه اندازی AKBCs شناخته شدند. تحلیل فضای کلی نشان داد که محیط بیرونی بر محیط درونی و فضای مثبت و کمک دهنده بر فضای مخاطره آمیز، غالب هستند. نتیجه تحلیل فضای راهبردی نشان داد که برای راه اندازی AKBCs باید از راهبردهای تهاجمی (رشد و توسعه) استفاده نمود.

    کلید واژگان: دانش بنیان, کشاورزی, فضای راهبردی, SWOT
    N. Fallah Haghighi *, M. S. Mirtorabi, M .Bijani

    The purpose of this study was to analyze the challenges of establishing agricultural knowledge-based companies (AKBCs) in order to provide appropriate strategies, which was done using an applied research design, an exploratory data collection and analysis method, and a field survey at Iranian Research Organization for Science and Technology (IROST). The statistical population consisted of all IROST faculty members, 23 of whom were purposefully selected as the sample. The results of the SWOT analysis showed that the most important strengths to launch of AKBCs in the internal environment were "efficient use of experts and innovators" and "having the facilities and infrastructure to rent to AKBCs" and the main weaknesses were "lack or failure to define the intellectual property rights practices and policies of AKBCs" and "emphasis of promotion regulations on faculty members' articles and research projects". In the external environment, "supporting innovative knowledge-based projects in the country", "agricultural industry needing research and development units to produce innovative and technological products" and "making money from AKBCs" were extracted as the most important opportunities. In addition, "low transparency and unstructured economy of the country in the use of knowledge-based products" was identified as the major threat. The analysis of total environment showed that external environment dominates the internal. Furthermore, the positive and auxiliary environment dominates the risky environment. The result of the strategic environment analysis demonstrated that aggressive (growth and development) strategies should be used to establish AKBCs.

    Keywords: Knowledge-based, Agriculture, Strategic environment, SWOT
  • ملیحه صالحی، عنایت عباسی*، مسعود بیژنی، محمدرضا شاه پسند

    یکی از فعالیت های ترویجی به منظور بالا بودن دانش علمی و توانمندسازی کشاورزان، اجرای برنامه های کشتزارهای نمونه (به عنوان پایگاه الگوی ترویجی) با هدف افزایش کمی و کیفی و تولید پایدار محصولات کشاورزی است. این پژوهش به منظور مقایسه میزان کاربرد نهاده ها در پنج محصول زراعی گندم آبی، گندم دیم، کلزا، چغندرقند و سیب زمینی توسط کشاورزان در دو زمان پیش و پس از اجرای پایگاه الگوی ترویجی در فاصله سال های 971396 در استان همدان انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه ی گردآوری داده ها میدانی، از نظر امکان و توان کنترل متغیرها شبه آزمایشی و از نظر آماری، علی مقایسه ای است. جامعه آماری 78 پایگاه الگوی ترویجی در استان همدان بود. برای انتخاب نمونه ها در ابتدا از موقعیت های مختلف جغرافیایی استان، پنج شهرستان کبودرآهنگ (شمال)، همدان (مرکز)، نهاوند (جنوب)، فامنین (شرق) و اسدآباد (غرب) انتخاب شدند. شمار پایگاه های الگوی ترویجی در این شهرستان ها 43 مورد بود. با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، 36 پایگاه الگوی ترویجی به عنوان نمونه و واحد تحلیل انتخاب شدند. در ادامه، 142 تن از کشاورزان اصلی و تابعی (پیرو) عضو این پایگاه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از آزمون t نشان داد که میزان کاربرد نهاده ها، به جز نیروی کار انسانی، پس از اجرای این مدل ترویجی کاهش پیدا کرده و تفاوت بین کاربرد نهاده ها در دو زمان پیش و پس از اجرای الگوی ترویجی معنی دار می باشد. افزون بر این، درآمد و عملکرد در واحد سطح کشاورزان پس از اجرای الگوی ترویجی افزایش پیدا کرده است.

    کلید واژگان: نهاده های کشاورزی, پایگاه الگوی ترویجی, تعامل تحقیق و ترویج, رهیافت کشاورز محور
    Maliheh Salehi, Enayat Abbasi *, Masoud Bijani, MohammadReza Shahpasand

    Implementation of extension sites approach is one of the activities for empowering the farmers. The aims of extension site approach were increasing in quality and quantity and sustainable production of agricultural products. The purpose of this study was to compare consumption of inputs in five crops of irrigated wheat, rain fed wheat, rapeseed, sugar beet and potato before and after implementation of extension sites approach in Hamedan province in 2018-2019. This research is applied in term of purpose, is survey in term of collecting data, is quasi-experimental in term of controlling variables and is ex-post facto research in term of analyzing the data. The statistical population included 78 extension sites approach in Hamedan province. For selecting the sample, first of all five cities of Kabudar Ahang (north), Hamedan (center), Nahavand (south), Famenin (east), and Asadabad (west) selected from different geographical situation. The number of extension sites approach were 43 in these cities. Using Krejcie and Morgan’s sampling table, 36 sites selected as sample and unit of analysis (n=36). Following that 142 main and functional farmers were selected and studied using random sampling method. The results of t- test showed that the consumption of inputs decreased after the implementation of extension sites approach and there were differences between consumption of inputs before and after running model site, except for human labor force. In addition, farmer’s income and performance per unit area have increased since the extension site was launched.

    Keywords: Agricultural Inputs, Extension model site, Interaction of research, extension, Farmer-oriented approach
  • مریم نیسی، مسعود بیژنی*، نگین فلاح حقیقی
    سابقه و هدف

    معضلات و چالش های زیست محیطی از نگرانی های عمده ی جامعه امروزی است. اغلب این چالش ها ناشی از رفتار انسان ها است که می توان از طریق تغییر در نگرش و رفتار ایشان و آگاهی بخشیدن از عواقب این معضلات، بر آن ها فایق آمد. برخی از مهم ترین رفتارهای زیست محیط گرایانه شامل مصرف انرژی، حفاظت از آب و خاک، بازیافت و مانند آن ها می باشد که دارای مزایای شخصی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی هستند. یکی از اهداف مهم دانشگاه ها، آموزش دانشجویان در جهت حفظ محیط زیست است. در این راستا، نقش و جایگاه آموزش عالی کشاورزی از جایگاه خاصی برخوردار است. بر این اساس، هدف این مطالعه بر "تحلیل عوامل موثر بر رفتار زیست محیط گرایانه از دیدگاه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران براساس نظریه اجتماعی، شناختی بندورا" قرار گرفت.

     مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی و علی رابطه ای است. جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان دانشکده های کشاورزی ایران بودند که 129 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو مرحله ای بر اساس قطب های علمی پنج گانه کشور، به عنوان نمونه انتخاب شدند (236973=N).  ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تایید رسید و پایایی دسته گویه های آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (87/0 ≤ α ≤ 66/0) محقق گردید.

     نتایج و بحث

    نتایج نشان داد که به غیر از سطح تحصیلات دانشجویان، همبستگی مثبت و معنی داری بین رفتار زیست محیط گرایانه و سایر متغیرهای مورد بررسی موثر بر آن وجود دارد. در این راستا، نیت، خودپنداره، انتظارات پیامدی، خودنظم دهی، ادراک از رفتار دیگران و خودکارآمدی به ترتیب بیشترین میزان همبستگی با رفتار زیست محیط گرایانه را دارا بودند. نتایج حاصل از تحلیل علی نشان داد که متغیرهای "ادراک از رفتار دیگران"، "انتظارات پیامدی" و "خودپنداره" تاثیر معنی داری بر رفتار زیست محیط گرایانه  داشتند که این با نظریه اجتماعی، شناختی بندورا همسو است. ولی "نیت"، "خودکارآمدی" و "خودنظم دهی" تاثیر معنی داری بر آن نداشتند.

     نتیجه گیری

     واکاوی نتایج حاصل از تحلیل مسیر، نشان دهنده آن است که رفتار زیست محیط گرایانه دانشجویان در نظام آموزش عالی  کشاورزی تحت تاثیر ادراک از رفتار دیگران است و آن ها از مشاهده ی رفتار دیگران و پیامدهای حاصله از آن یاد می گیرند و رفتار می کنند. چنین یافته ای اهمیت محیط های اجتماعی را نشان می دهد. به عبارت دیگر، هر چند ممکن است افراد به لحاظ فردی دارای انگیزه ها و رفتارهایی در جهت حفظ محیط زیست باشند ولی این رفتار تحت تاثیر محیط اجتماعی ایشان است و فراهم کردن چنین محیطی یکی از استلزامات نظام های آموزش عالی در جهت ایجاد دانشگاه های سبز تلقی می گردد. در پایان، بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهادهایی ارایه گردید.

    کلید واژگان: رفتار زیست محیط گرایانه, دانشجویان, نظام آموزش عالی کشاورزی, نظریه اجتماعی شناختی بندورا, ایران
    Maryam Neisi, Masoud Bijani*, Negin Fallah Haghighi

    oduction: Environmental problems and Chalenges are one of the major concerns of today's society. Often, these chalenges stem from human behavior that can be overcome by changing their attitudes and behaviors and promoting the consequences of these problems. Some of the most important pro-environmental behaviors include energy consumption, water and soil conservation, recycling and the like, with many personal, social and environmental benefits. One of the major goals of universities is to educate students towards environmental issues. In this regard, the role and position of agricultural higher education is of particular importance. Accordingly, the purpose of this study was to "analyze the factors affecting pro-environmental behavior as perceived by students in Iran's agricultural higher education system based on Bandura's social-cognitive theory".

    Materials and methods

    This study is a descriptive-correlational and causal-relational research. The statistical population of this study was students at state colleges of agriculture in Iran. 129 of them were selected using a random two-stage cluster sampling based on five scientific poles of the country (N = 236973). The research instrument was a questionnaire whose validity was confirmed by a panel of experts in the field of agricultural extension and education and its reliability was determined using the Cronbach's alpha coefficient (0.66≤α≤0.87).

    Results and discussion

    The results showed that there is a positive and significant correlation between pro-environmental behavior and other effective variables other than the Students’ level of education. In this regard, intention, self-identity, outcome expectancy, self-regulation, perception of others' behavior and self-efficacy had the highest correlation with pro-environmental behavior. The results of the causal analysis showed that the variables of "perception of others Behavior", "outcome expectancy" and "self-identity" had a significant effect on pro-environmental behavior which is in line with the Bandura's social-cognitive theory, but "intention", "self-efficacy" and "self-regulation" had no significant effect.

    Conclusion

    Causal analysis results showed the students’ pro-environmenal behavior in the higher agricultural education system is influenced by the perception of others’ behavior and they learn from observation and consequences of others' behavior. Such findings show the importance of social environments. In other words, although individuals may have motivations and behaviors in order to preserve the environment, but this behavior is influenced by their social environment and providing such an environment is considered one of the implications of higher education systems for creating green universities. At the end, based on the findings, some recommendations have been presented.

    Keywords: Pro-environmental behavior, Students, Agricultural higher education, Bandura's social-cognitive theory, Iran
  • نگین فلاح حقیقی*، مسعود بیژنی، مریم محمودی

    نظام آموزش عالی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی، نقش اصلی در تربیت و تامین منابع انسانی اثربخش را بر عهده دارد. نظام آموزش عالی کشاورزی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما پرسش این است که چنین نظامی برای تاثیرگذاری بهینه بر توسعه منابع انسانی، چگونه باید باشد؟ این پژوهش با هدف تحلیل شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب عامل های نظام آموزش عالی کشاورزی تاثیرگذار بر توسعه منابع انسانی در استان یزد طراحی و اجرا شد. جامعه آماری، اعضای هییت علمی مرکزهای آموزش عالی و پژوهشی کشاورزی استان یزد بودند (253=N) که 163 تن از آنان بر مبنای جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته بود که روایی شکلی آن توسط گروهی از متخصصان آموزش عالی کشاورزی تایید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب تتای ترتیبی برای هر دو بخش مربوط به بررسی وضعیت موجود (87/0≤θ≤81/0) و مطلوب (93/0≤θ≤83/0)، تایید شد. به منظور پردازش داده ها با بهره گیری از نرم افزار های SPSS24 و R افزون بر آماره های توصیفی، از آزمون من وایت نی برای مقایسه دیدگاه اعضای هییت علمی در مورد وضعیت های موجود و مطلوب عامل های نظام آموزش عالی کشاورزی تاثیرگذار بر توسعه منابع انسانی استفاده شد. نتایج گویای وجود تفاوت معنی دار در شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب چهار عامل تاثیرگذار بر توسعه منابع انسانی (به ترتیب افزایش شکاف) شامل "صلاحیت شغلی و مهارتی نیروی انسانی"، "فرآیند آموزش و برنامه ریزی آموزشی"، "تعادل در عرضه و تقاضا و تعامل با بخش های اقتصادی" و "توسعه نوآوری در نظام آموزش عالی کشاورزی" بود.

    کلید واژگان: توسعه منابع انسانی, آموزش عالی کشاورزی, صلاحیت شغلی, برنامه ریزی آموزشی, توسعه نوآوری
    Negin Fallah Haghighi *, Masoud Bijani, Maryam Mahmoudi

    The higher education system, as the most obvious manifestation of human resource investment, plays a key role in training and providing effective human resources. The agricultural higher education system is no exception to this rule. But, the question is, what should such a system look like for optimal impact on human resource development? This study aimed to analyze the gap between current and desirable situations of agricultural higher education system factors affecting human resources development (HRD) in Yazd province. The statistical population consisted of faculty members of Yazd agricultural higher education and research centers (N=253), 163 of whom were selected based on Krejcie and Morgan table using stratified random sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire which its face validity was confirmed by a panel of agricultural higher education experts. The reliability of the questionnaire was confirmed by ordinal theta for both parts of current status (0.81≤θ≤0.87) and desirable status (0.83≤θ≤0.93). In order to process the data using SPSS24 and R software, in addition to descriptive statistics, Mann-Whitney test was used to compare faculty members' viewpoints towards the current and desirable situations of agricultural higher education system factors affecting human resources development. The results indicated a significant gap between the current status and the desired status of four factors influencing HRD (respectively increase in gap) including "job and skill competence of human resources", "process of training and educational planning", "balance in supply and demand and interaction with economic sectors "and" development of innovation in agricultural higher education system".

    Keywords: Human resources development (HRD), Agricultural higher education, Job competence, Educational planning, Innovation development
  • نگین فلاح حقیقی*، قاسم رمضانپور نرگسی، مهدیه السادات میرترابی، مسعود بیژنی
    رونق اقتصادی مستلزم توسعه دانش بنیان است و از این رو، تاسیس شرکت های دانش بنیان مورد توجه جدی قرار گرفته است. هدف این مقاله، شناسایی و تبیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران در فرایند تاسیس شرکت های دانش بنیان توسط اعضای هییت علمی این سازمان می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند می باشد و برای تحلیل اطلاعات مستخرج، از فن تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، 23 عضو هییت علمی موسس شرکت های دانش بنیان در سازمان پژوهش های علمی و صنعتی بوده اند که با روش نمونه‏ گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تعیین روایی از فن سه سویه سازی (مثلث سازی) شامل به کارگیری منابع تاییدگر، پژوهشگران و روش های متعدد در طی فرآیند جمع آوری و تحلیل داده ها و برای پایایی از هدایت دقیق جریان مصاحبه ها، ایجاد فرآیند ساخت مند برای اجرا و تفسیر مصاحبه ها و تشکیل کمیته تخصصی استفاده شده است. یافته های پژوهش در قالب چهار مضمون اصلی (مفهوم) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها و 46 زیرمضمون (کد) ارایه شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی مبین 13 نقطه قوت، 14 نقطه ضعف، 9 فرصت و 10 تهدید پیش روی تاسیس شرکت های دانش بنیان توسط اعضای هییت علمی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی بود که می تواند پایه گذار راهبردها و طرح های عملیاتی در جهت رونق و توسعه شرکت های دانش بنیان قرار گیرد.
    کلید واژگان: شرکتهای دانش بنیان, تحلیل محتوای کیفی, فعالیت کارآفرینانه, فعالیت نوآورانه, سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران
    Negin Fallah Haghighi *, Ghasem Ramezanpour Nargesi, Mahdieh Sadat Mirtorabi, Masoud Bijani
    Economic prosperity depends on knowledge-based development, and therefore the establishment of knowledge-based companies (KBCs) has received serious attention. The purpose of this study is to identify and explain the strengths, weaknesses, opportunities and threats in the process of the establishment of KBCs by the faculty members of the Iranian Research Organization for Science and Technology (IROST). The data gathering instruments of this study were in-depth and semi-structured interviews and the qualitative content analysis technique was used to analyze the extracted data. The statistical population consisted of 23 faculty members of IROST who were founders of KBCs which were selected by purposeful sampling. The triangulation techniques, including the use of confirmatory sources, researchers and various methods were used to determine validity during the data collection and analysis process. Also, the guidance of the interview flow, the creation of a structured process for conducting and interpreting the interviews and the formation of a specialized committee were used to confirm the reliability. The findings were presented in four main themes (concepts) including strengths, weaknesses, opportunities and threats) and 46 sub-themes (codes). The results of the qualitative content analysis showed 13 strengths, 14 weaknesses, 9 opportunities and 10 threats in the process of establishment of KBCs by the faculty members of IROST which can be used in the development of strategies and action plans for the prosperity and development of KBCs.
    Keywords: knowledge-based companies, Qualitative content analysis, Entrepreneurial activity, Innovative activity, Iranian Research Organization for Science, Technology
  • مریم نیسی، مسعود بیژنی*، عنایت عباسی، حسین محمودی
    هدف این مطالعه، واکاوی تاثیر دیدگاه زمانی کشاورزان بر رفتار مدیریت ریسک خشکسالی در حوضه پایاب سد کرخه بود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی و علی مقایسه ای است که با استفاده از یک پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه، کشاورزان عضو تعاونی های آب بران حوضه پایاب سد کرخه در استان خوزستان (3668=N) بودند که 350 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، به عنوان نمونه، انتخاب شدند.  ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تایید رسید و پایایی دسته گویه های آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (92/0≤α≤79/0) محقق شد. یافته ها حاکی از آن بود که رفتار مدیریت ریسک کشاورزان در حد متوسطی است و بیشتر کشاورزان دیدگاه زمانی حال نگر دارند. همچنین، از منظر دیدگاه زمانی، بین کشاورزان با دیدگاه گذشته نگر و سایرین (کشاورزان حال نگر و آینده نگر) از منظر رفتار مدیریت ریسک خشکسالی تفاوت معنی داری وجود داشت و گروه گذشته نگر رفتار ضعیف تری در این زمینه از خود بروز دادند. بر این اساس، به عنوان یک راهبرد سیاستی در  برنامه ریزی های مدیریت منابع آب، باید تغییر دیدگاه کشاورزان از گذشته نگری به سوی حال نگری و به ویژه آینده نگری مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: مدیریت آب, ریسک, خشکسالی, دیدگاه زمانی, رفتار کشاورزان
    Maryam Neisi, Masoud Bijani *, Enayat Abbasi, Hossein Mahmoudi
    The purpose of this study was to investigate the effect of farmers' time perspective on their drought risk management behavior in downstream of Karkheh dam. This research is a descriptive-correlational and ex post facto research that was conducted using a survey. The statistical population was farmes who were members in water user association in downstream of Karkheh dam, Khuzestan province (N=3668) which 350 of them were selected using Karjesi and Morgan table and stratified random sampling method with proportional assignment. The research instrument was a questionnaire whose validity was confirmed by a panel of experts in the field of agricultural extension and education and its reliability was determined using the Cronbach's alpha coefficient (0.79≤α≤0.92). The findings indicated that farmers' risk management behavior is moderate and most farmers have a present-oriented viewpoint. Also, from the viewpoint of time perspective, there is a significant difference between past-orientd farmers and others (present-orinted and future-orinted farmers) from the perspective of drought risk management practices, and the past-orientd group exhibits a weaker behavior in this regard. Accordingly, as a policy strategy in water resource management planning, shift farmers' time perspectives should be considered from past-oriented to present and, in particular, to future perspectives.
    Keywords: Water management, risk, Drought, Time perspective, Farmers' behavior
  • مهدی علیخانی دادوکلایی، محمد چیذری، مسعود بیژنی*، عنایت عباسی
    این پژوهش، به دنبال شناسایی و ارزیابی راهبردهای اصلاح محیط فیزیکی آموزش، توسط آموزشگران باغبانی، برای کار با هنرجویان با نیازهای ویژه در ایران بود. مرحله ی نخست این پژوهش، با استفاده از فن دلفی اصلاح شده انجام گرفت. جامعه آماری شامل 31 نفر از آموزشگران باغبانی در سازمان آموزش و پرورش استثنایی ایران بود. نتیجه این مرحله از مطالعه شناسایی 27 راهبرد اصلاح محیط فیزیکی آموزش بود که با نیازهای ویژه هر هنر آموز متناسب می شود. تکرار و تمرین در محیط های اصلاح شده ی آموزشی، آموزش عملی بیش تر در محیط های متناسب شده (مانند گلخانه)، ساخت میز کاشت و میز کار برای هنرجویان با معلولیت های جسمی حرکتی، از مهم ترین راهبردهایی بودند که پاسخ گویان با آن ها موافق بودند. هم چنین، یافته ها گویای آن بودند که پیش از آغاز آموزش، یک آموزشگر باغبانی باید درباره ی هنرجویان با نیازهای ویژه شناخت کاملی داشته باشد تا بتواند بازخورد و راهبرد مناسبی ارایه کند. مرحله ی دوم تحقیق، یک بررسی پیمایشی بود. جامعه آماری این مرحله، 80 نفر از آموزشگران باغبانی بودند. یافته های این مرحله از تحقیق نشان داد که 8/34 درصد آموزشگران باغبانی، راهبردهای مورد استفاده خود را در سطح بسیار زیاد، 5/45 درصد در سطح زیاد و 7/19 درصد در سطح متوسط ارزیابی کردند. هم چنین شناسایی راهبرد های اصلاح محیط فیزیکی کلاس درس توسط آموزشگران باغبانی، پایداری درازمدت برنامه های آموزش باغبانی در مدرسه های استثنایی را رقم می زند.
    کلید واژگان: اصلاح محیط فیزیکی, آموزش باغبانی, مدرسه ی استثنایی, هنرجویان با نیاز ویژه
    Mehdi Alikhani Dadoukolaei, Mohammad Chizari, Masoud Bijani *, Enayat Abbasi
    This study aimed to identify and assess classrooms’ physical environment improvement strategies by horticultural education teachers to work with students with special needs in Iran. This first phase was conducted used a modified Delphi technique. The specialized Delphi team consisted of gardening education teachers in the Special Education Organization of Iran (31 teachers). The outcome of this phase of the study was 27 strategies to improve the physical environment of classes. Results showed that all respondents agree that these strategies include: repeat and practice of the teaching procedure (two or three times orally) ; more practical training, putting disabled students beside students of the border, assignment of students to small practical projects meant to be fully accomplished. It seems that, before starting any teaching course, the agriculture teacher must comprehend the field of exceptional teaching and understand the needs of students with special needs in order to be able of providing proper feedbacks and a good strategy. The second phase was conducted a survey study. The population consisted of 80 horticultural teachers in Special Education Organization of Iran. According to finding, 34.8% of gardening education teachers evaluated their strategies at a very high level, 45.5% at a high level, and 19.7% at a moderate level. In addition, comprehension of the classrooms’ physical environment improvement strategies by the teachers brings about long-term consistency of agricultural teaching programs in exceptional schools.
    Keywords: physical environment improvement, horticultural education, special school, Students with special needs
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مسعود بیژنی
    بیژنی، مسعود
    دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال