مهدی زندیه
-
جاده ابریشم به عنوان اولین مسیر تجارت جهانی در تاریخ، در طی بیش از 15 سده، نقش مهمی در مبادلات تجاری، فناوری و فرهنگی بین تمدن های آسیا، خاورمیانه، آفریقا و اروپا ایفا کرد. به طوری که همچنان اغلب به عنوان نمونه ای تاریخی از تجارت بین المللی و مبادلات فرهنگی مورد استناد قرار می گیرد و الهام بخش ابتکارات مدرن نظیر طرح کمربند و جاده چین است. این مقاله با هدف بررسی میراث چندوجهی جاده ابریشم در شکل دهی به تاریخ جهانی از طریق مبادلات بین فرهنگی، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که جاده ابریشم چه تاثیری در تبادلات بین فرهنگی، گفتمان فکری و نحوه درک و همکاری متقابل کشورها داشته است؟ و چگونه این تاثیر را گذاشته است؟ در این راستا این پژوهش با به کارگیری رویکرد کیفی، به واسطه غور در ادبیات موضوعی از جمله مقالات علمی تخصصی، کتب، مطالعات فرهنگی و... به ارزیابی تاثیر جاده ابریشم بر جنبه های مختلف جوامع پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جاده ابریشم به طور قابل توجهی مبادلات کالاها، ایده ها، نقوش هنری و باورهای مذهبی را تسهیل کرده و بستری غنی از میراث مشترک ایجاد کرده است. همچنین این پژوهش نشان می دهد که چگونه این تعاملات زمینه را برای بیان فرهنگی مدرن و انتقال سبک های هنری و تلفیق فرهنگ ها ایجاد کرده است. در نتیجه می توان از جاده ابریشم به عنوان یک نیروی محوری، در تکامل تعاملات بین فرهنگی یاد کرد که به طور قابل توجهی بر تجارت جهانی و تبادل فرهنگی تاثیر گذاشته است. میراث ماندگار جاده ابریشم همچنان به شکل دهی جامعه معاصر ادامه می دهد و ارتباط آن را در درک به هم پیوستگی فرهنگ ها و اهمیت گفت وگو در دنیای جهانی شده تایید می کند. امید است این پژوهش بتواند به عنوان پایه ای برای مطالعات آینده عمل کند و انگیزه ای برای کاوش دقیق تر در مناطق، فرهنگ ها یا دوره های زمانی خاص تحت تاثیر جاده ابریشم شود.کلید واژگان: جاده ابریشم, راه, فرهنگ, تبادلات بین فرهنگی, تعامل فرهنگیAs the first global trade route in history, the Silk Road played an important role in commercial, technological, and cultural exchanges between the civilizations of Asia, the Middle East, Africa, and Europe for more than 15 centuries. It is still often cited as a historical example of international trade and cultural exchanges and is an inspiration for modern initiatives such as China’s Belt and Road Initiative. This article aims to examine the multifaceted legacy of the Silk Road in shaping world history through intercultural exchanges. It attempts to answer the question of what effect the Silk Road had on intercultural exchanges, intellectual discourse, and the way countries understood and cooperated and how it had this effect. The present study employed a qualitative approach to evaluating the effect of the Silk Road on various aspects of societies by delving into the literature review, including specialized scientific articles, books, cultural studies, etc. The findings of this study show that the Silk Road significantly facilitated the exchange of goods, ideas, artistic motifs, and religious beliefs, creating a rich context of shared heritage. It also shows how these interactions paved the way for modern cultural expression, the transmission of artistic styles, and the fusion of cultures. As a result, the Silk Road can be considered a pivotal force in the evolution of intercultural interactions that significantly influenced global trade and cultural exchange. The enduring legacy of the Silk Road continues to shape contemporary society and confirms its relevance in understanding the interconnectedness of cultures and the importance of dialogue in a globalized world. Hopefully, this study can serve as a foundation for future studies and an incentive to explore more closely specific regions, cultures, or periods influenced by the Silk Road.Keywords: Silk Road, Road, Culture, Cultural Exchanges, Cultural Interaction
-
از منظر محقق، اگر در فلسفه با موضوعی عام به نام وجود سروکار داریم؛ به طوری که با ویژگی تشکیک و ذومراتب بودن آن، تمام هستی را دربرمی گیرد، شایسته نیست که بیان حقایق را محدود در یک زبان به مثابه تنها زبان و بیان حقایق معرفی کنیم. انسان فلسفی در رویارویی با وجود واحد ذومراتب که با حرکت جوهری اشتدادی، مراتب وجودی و ادراکی انسان و عوالم کلی وجود، مجموعه منظمی را به نمایش می گذارد، با تمرکز بر یک بعد از زبان - مثلا زبان ملفوظ - در واکاوی و تبیین حقایق، با تراژدی بزرگی روبه رو می شود که راه نجات از آن یک نگاه جامع و چندساحتی را می طلبد. ملاصدرا با تعریف زبان به مثابه یک واحد مشکک، مراتب و مصادیق مختلفی را از زبان به تصویر می کشد که در آن، تمسک به یک زبان خاص - مثلا زبان ملفوظ - و نفی زبان دیگر - مثلا زبان شهود - جایی ندارد؛ بلکه زبان صدرایی به مثابه زبان فازی و مشکک در دل حکمت متعالیه ساری و جاری است؛ به طوری که به تعداد مراتب ادراکی و وجود انسان، زبان خواهیم داشت و زبان وسعتی به اندازه همه هستی پیدا می کند. این تحقیق تلاش می کند که با روش کتابخانه ایی و رویکرد تحلیلی - توصیفی و با استعانت از منظومه فکری ملاصدرا، به این پرسش پاسخ دهد که چگونه دو مفهوم زبان و شهود می توانند ما را در ظهور و بروز زبان فازی صدرایی به مثابه یک واحد مشکک یاری کند؟
کلید واژگان: زبان, شهود, زبان فازی, ملاصدراIn philosophy with a general objective, there is something I have developed that makes me doubt all of my hysteria, so I don't see it as a limited statement of facts that has a title that contains some important cognitive facts. A philosophical person in my opinion, despite the existence of a single person who doubts the existence of someone who is a comprehensive person, and I am looking for him next to my chest, and if I seek transcendent wisdom, take him to the place of my knowledge And the ranks of Hasti expanded and multiplied The ranks of a bastard human being by Khwahim Dasht. This is a comprehensive investigation into the book, and an analytical-descriptive response to it. This is a very old question. What is the meaning of the concept of the Zaban and the witnesses of the emergence of the Zaban Fazi Sadraei, Yari Rasanand؟
Keywords: Language, Fuzzy, Intuition, Molasadra -
ذایقه معماری نیرویی ذهنی است که بدون هیچ دلیل منطقی حس تشخیص ایجاد می کند؛ یک تشخیص ذهنی سریع همراه با ظرافت های احساسی که به انتخاب های معماری می انجامد. موضوعی که نه از دانش، بلکه از بینش معماری منبعث است و بیش از آن که بر داده های عینی فرد منطبق باشد به انگاره های شهودی ذهن او متکی است. یکی از راه ها برای شناخت رفتار ذایقه ی معماری کاربر، شناخت منابعی است که این انگاره های فضایی- شهودی را در ذهن او تولید می کند و حس مکان یکی از همین منابع است. حس مکان کاربر از فضاهای تجربه شده قبلی، عصاره ای از دریافت های شهودی او نسبت به آن فضاهاست که به صورت یک حس در ذهن او ثبت شده است. حس هایی که ملموس ترین آن ها را می توان در دوره کودکی او جستجو کرد. "هدف" از این پژوهش از یک طرف بازتعریف مفهوم حس مکان دوران کودکی و ذایقه معماری و از طرف دیگر شناخت مولفه های حس مکان کودکی جامعه آماری تحقیق نسبت به بناهای دوران کودکی آن ها است تا چگونگی تاثیر این مولفه ها بر مولفه های دلپسند ذایقه معماری آن ها در دوره بزرگسالی مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. لذا این پژوهش، از یک طرف به تبیین چیستی ذایقه معماری و حس مکان کودکی پرداخته و از طرف دیگر به این "پرسش" پاسخ داده است که چرا میان حس مکان کودکی و ذایقه معماری بزرگسالی فرد ارتباط وجود دارد و ماهیت این ارتباط چگونه است. بر اساس "یافته های این پژوهش" حس مکان فرد نسبت به بناهای دوره کودکی او به سه دسته کلی حس مکان مثبت (مکان لذت، مکان امن و مکان حسرت)، حس مکان منفی (مکان درد) و حس مکان خنثی (مکان تکرار) تقسیم شده و حس مکان مثبت و به طور خاص مکان حسرت، تاثیر محسوسی بر ذایقه معماری بزرگسالی او دارد. در این پژوهش، هم در جمع آوری داده ها و هم در طبقه بندی آن ها از روش های ترکیبی (مصاحبه های کیفی عمیق و وزن دهی کمی داده های آن) استفاده شده و تحلیل های عرضه شده نیز به صورت کیفی و محقق محور است.
کلید واژگان: انتخاب معماری, ذائقه معماری بزرگسالی, حس مکان, کودکی, انگاره های شهودیArchitectural taste is a faculty which presents sensibility but not reason or quick intellectual discernment plus delicacy of feeling that leading to architectural choices. A knowledge that does not come from logic, but from the innate awareness of architecture, and relies on the intuitive Consciousness of the person's mind rather than on the logical data of that. One of the ways to understand the behavior of the user's architectural taste is to understand the sources that produce these spatial-intuitive Consciousness in his or her mind, and the sense of place is one of these sources. The user's sense of place from previously experienced places is an extract of his intuitive perceptions of those places, which is recorded in his or her mind as a feeling; remarkable that the most tangible feelings can be found in his or her childhood.The "goal" of this research, on the one hand, is to redefine the concept of childhood sense of place and architectural taste, and on the other hand, to recognize the components of the childhood sense of place regarding the childhood buildings, and how these components affect the adulthood architectural taste. Therefore, in this study, on the one hand, the categories of architectural taste and childhood’s sense of place has been explained, and on the other hand, this "question" has been answered as to why there is a connection between childhood’s sense of place and adulthood’s taste in architecture and What is the form of this connection. According to the "findings of this research", the childhood sense of place is divided into three general categories: positive sense of place , negative sense of place (place of pain) and neutral sense of place. However, the positive sense of place and specifically the place of regret has a noticeable effect on adulthood architectural taste.
Keywords: Taste in Architecture, sence of place, childhood, Intuitive Consciousness -
نشریه مطالعات سیاسی - اجتماعی تاریخ و فرهنگ ایران، سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1403)، صص 137 -152
هنر اسلامی در وجوه متعددی از جمله در حوزه معماری و تزئینات مرتبط با آن از ویژگی ها و ظرافت های زیبایی شناسانه منحصر به فردی بهره مند است. تزئین در تاریخ معماری ایران واجد نقشی شاخص است و از گذشته های دور تا به امروز پویایی و تداوم خود را همواره حفظ نموده است. به عنوان مثال هنرمندان ایرانی به خصوص در دوران پساسلجوقی از قطعات کاشی ریز لعاب دار به رنگ فیروزه ای برای بنا بهره گرفته اند یا دوره صفویه را می توان اوج تزئین خارجی بنا نامید. در سازه های اسلامی_ ایرانی، گنبد را یکی از نمادین ترین عناصر معماری اسلامی می دانیم که در دوران صفویه بسیار مورد توجه بوده است. هر چند تزئینات سطح گنبد از دوره تیموری به شکل بسیار چشمگیری آغاز می شود اما اوج آن در دوره صفوی بسیار جلوه گر است. در این پژوهش سعی در شناساندن و بررسی گنبد مسجد شاخص شیخ لطف الله گردیده است تا رویکرد و علاقه صفویان به نوع تزئینات بیشتر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در پژوهش حاضر، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی با بهره گیری از ابزار کتابخانهای به تجزیه وتحلیل پرداخته شده است .گنبد مسجد شیخ لطف االله، هم از نظر فرم و هم از لحاظ هماهنگی در نقوش و رنگ، گویای تناظر بین صورت و معنا به بهترین شکل ممکن است. این گنبد نمود عینی انطباق صورت و معنا در معماری اسلامی است.
کلید واژگان: گنبد, معماری اسلامی, دوره صفوی, مسجد شیخلطف االلهJournal of Social-Political Studies of Iran's Culture and History, Volume:3 Issue: 1, 2024, PP 137 -152Islamic art, particularly in the realms of architecture and related decorations, is characterized by unique and aesthetic subtleties. Decoration has played a prominent role in the history of Iranian architecture, maintaining its dynamism and continuity from ancient times to the present day. For example, Iranian artists, especially during the post-Seljuk period, utilized small turquoise-glazed tile pieces for buildings, and the Safavid era can be considered the pinnacle of exterior decoration of structures. In Islamic-Iranian structures, the dome is considered one of the most symbolic elements of Islamic architecture, which received significant attention during the Safavid period. Although dome decorations began prominently during the Timurid era, they reached their peak during the Safavid period. This study aims to introduce and examine the dome of the prominent Sheikh Lotfollah Mosque to further analyze and understand the Safavid approach and interest in this type of decoration. In the present research, a descriptive-analytical method utilizing library tools has been employed for analysis. The dome of Sheikh Lotfollah Mosque, both in terms of form and the harmony in its motifs and colors, exemplifies the best possible representation of the harmony between form and meaning. This dome is a tangible manifestation of the congruence between form and meaning in Islamic architecture.
Keywords: Architecture, Mausoleum Complex, Historical Transformations, Sheikh Safi Al-Din Ardabili, Contemporary Era -
هدف
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی سازمان هولوگرافیک با هدف شکلگیری سرمایه اجتماعی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای و از لحاظ نوع داده ها آمیخته است. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی به کمک ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل 820 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود که نمونه آماری از بین آن ها مبتنی بر روش تعیین حجم نمونه منطقی و با رویکرد نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 360 نفر انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی مبتنی بر روش تحلیل مضمون و در بخش کمی مبتنی بر تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته ها:
پس از مکتوب کردن مصاحبه، 112 عبارت کلیدی و 82 مضمون پایه استخراج شد که در 21 مضمون سازمان دهنده دسته بندی شدند و در نهایت با طبقه بندی محتوایی این مضامین 5 مضمون فراگیر حاصل شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگوی سازمان هولوگرافیک با هدف شکل گیری سرمایه اجتماعی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان دارای پنج بعد ساختار هولوگرافیک، فرهنگ هولوگرافیک، اخلاق هولوگرافیک، منابع انسانی هولوگرافیک، و دانش هولوگرافیک است.
نتیجهنتایج پژوهش نشان داد دانشگاه علوم پزشکی لرستان به عنوان یکی از کانون های علمی کشور در حوزه سلامت و بهداشت و درمان، جهت رسیدن به سازمان هولوگرافیک با هدف شکلگیری سرمایه اجتماعی، باید در پنج حوزه ساختاری، فرهنگی، اخلاقی، منابع انسانی، و دانشی ویژگی های خود را تقویت کند.
کلید واژگان: پژوهش ترکیبی, سازمان هولوگرافیک, سرمایه اجتماعی, نظام سلامتPurposeIn modern era, organizations tend to show the characteristics and goals prevailing the whole organization in every part, so that each part is a mirror representing the whole; This reflects holism in each part and the emergence of holographic organizations. Therefore, the present study aimed to design a holographic organization model for the formation of social capital at the Lorestan University of Medical Sciences.
Research MethodsThe research was an applied-developmental study that used mixed data. Data for the qualitative section was gathered using semi-structured interviews with22academic and executive elites selected through purposive sampling.In the quantitative section, data was gathered using a questionnaire.The statistical population included820employees of the Lorestan University of Medical Sciences, of whom360subjects were selected using random sampling and a logical sample size. Thematic analysis was used to analyze qualitative data, and structural equation modeling were used to analyze quantitative data.
FindingsOnce the interviews had been implemented, a total of 112key concepts and82themes were extracted. They were organized into21themes.Finally, five holistic themes were obtained through the content categorization of the themes.It was found that the holographic organization model for the formation of social capital at the Lorestan University of Medical Sciences consisted of five holographic structure dimensions, including holographic structure, holographic culture, holographic ethics, holographic human resources, holographic knowledge.
ConclusionAs a center for health education and sciences in Iran, the Lorestan University of Medical Sciences requires structural, cultural, ethical, human resource, and knowledge enhancement to become a holographic organization for the formation of social capital.
Keywords: Holographic Organization, Health System, Social Capital -
امروزه مراکز گردشگری و تجاری همواره در حال گسترش هستند. در عصر حاضر پروژه عظیمی به نام بازار بزرگ ایران در منطقه 22 تهران ساخته شده است که نمونه شکوهمندی از توانمندی مهندسان ایرانی با استفاده از تکنولوژی های روز دنیا است و توانسته سیما و کالبد ناحیه اطرافش را تا مقدار قابل توجهی تغییر دهد. یکی از عواملی که در شناخته ترشدن این مرکز خرید و جذب گردشگران تاثیر گذاشته است، برگزاری رویدادها و مناسبت های خاص در آن است که صنعت گردشگری و اقتصاد را با یکدیگر ارتباط می دهد. در این پژوهش، رویداد نوروز در ایران مال و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی مربوط به آن در یک بستر تجاری مورد بررسی قرار گرفت و به این منظور، از روش توصیفی و تحلیلی و بازدید های میدانی به وسیله مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های حضوری بهره گرفته شده است و نقش برگزاری چنین رویدادهایی در شکل گیری مراکز مهم گردشگری در شهر تهران شناخته شد. مراکز خرید نقش مهمی در توسعه تعاملات اجتماعی و بهبود زندگی شهری ایفا کرده اند. ایران مال با بهره گیری از فضاهای بزرگ، برگزاری رویدادهای چندگانه و ارائه امکانات متنوع، به استانداردهای جهانی پاسخ می دهد. در زمان بحران کرونا نیز نقش بسزایی در تغییر کاربری فضاها و حل مشکلات جامعه داشته است. در کل، تکمیل و توسعه این نمونه فرهنگی و تجاری، به عنوان یک نماد ایرانی و اسلامی، با وجود برخی از نقدها مانند عدم یکپارچگی معماری فضاها، تاثیر قابل توجهی در جذب گردشگران داشته است.
کلید واژگان: نوروز, گردشگری, فرهنگی, تجاری, اجتماعیNowadays, tourist and commercial centers are constantly expanding. These days, a grand project called “Iran Mall” has been constructed in District 22 of Tehran, which is a magnificent example of the capabilities of Iranian engineers using state-of-the-art technologies. It has managed to significantly change the appearance and structure of its surrounding area. One of the factors that has contributed to the recognition of this shopping center and attracting tourists is the organization of events and special occasions, which connects the tourism industry with the economy. This article examines the Nowruz event in Iran, its cultural and social activities, and its relevance to a commercial platform. The descriptive-analytical method, along with library studies and field visits through interviews, were used for this purpose, and the role of organizing such events in the formation of important tourist centers in Tehran was identified. Shopping centers have played a significant role in the development of social interactions and the improvement of urban life. Iran Mall, by utilizing large spaces, organizing multiple events, and providing diverse facilities, meets international standards. Even during the COVID-19 crisis, it played a crucial role in changing the use of spaces and solving societal problems. Overall, the completion and development of this cultural and commercial landmark, as an Iranian and Islamic symbol, has had a considerable impact on attracting tourists, despite some criticisms such as the lack of architectural coherence in the spaces.
Keywords: Nowruz, Tourism, cultural, commercial, Social -
اهداف
ریزگردها از جمله چالش های زیست محیطی، در مناطق خشک، بوده که باعث برهم زدن آسایش انسان می شوند. باد، اصلی ترین عامل حرکت ریزگردها است و الگوی حرکتی باد، در شهرها، از معماری شهرها و ساختمان ها اثر می پذیرد. وجود حفره در فرم، از اقدامات طراحی فرم است که بر بار باد و جریان ریزگردها اثر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای از توزیع ریزگردها در ساختمان بلند دارای حفره افقی، با متغییر تعداد و حجم حفره، می باشد.
روش هامطالعه عددی توسط دینامیک سیالات محاسباتی انجام شده است. در شبیه سازی از مدل آشفتگی کاامگا اس اس دی استفاده شده و تغییرات الگوی جریان باد و توزیع ریزگردها، ارزیابی می شود. به جهت ورود داده های نرم افزاری، شامل اندازه، نوع و مقدار ذرات و همچنین اعتبارسنجی نرم افزار، از روش نمونه برداری میدانی استفاده شده است.
یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد هرچه تعداد حفره ها در حجم بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر شوند، سرعت باد در داخل حفره ها کاهش یافته و از طرفی رفتار حرکتی باد و به طبق آن رفتار پراکنشی ذرات، یکنواخت تر می شوند. همچنین در این حفره ها غلظت ذرات معلق بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر می شوند.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد طراحی فرم با تعداد حفره بیشتر و حجم حفره کوچک تر، برای مقابله با پدیده ریزگردها و رسیدن به آسایش در محیط های داخلی، مناسب تر است. علاوه بر این، طراحی بازشوها در ارتفاعات بالاتر و عمق حفره ها، نرخ فرونشست ذرات ریزگرد را در فضاهای داخلی، کاهش می دهد.
کلید واژگان: ریزگرد, معماری سرآمد, ساختمان بلند, فرم ساختمان, حفره افقی, فناوری های نوین معماری, جریان هوا, CFDAimsFine dust is one of the environmental challenges in dry areas, which disturb human comfort. Wind is the main factor in the movement of fine dust, and the movement pattern of wind is affected by the architecture of cities. The presence of a hole in the form is one of the design which affects the wind load and the flow of fine dust. The purpose of this research is to compare the distribution of fine dust in a tall building with horizontal cavity, with variable number and volume of cavity.
MethodsNumerical study was done by CFD. K-omega-SSD turbulence model is used. In order to the software data (the size and type of particles), the field sampling method has been used.
FindingsThe findings of the research show that as the number of holes increases in volume and their size decreases, the wind speed inside the holes decreases and on the other hand, the movement behavior of the wind and accordingly the dispersion behavior of the particles become more uniform. In these cavities, the concentration of suspended particles increases and their size becomes smaller.
ConclusionThe results show that the design of the form with more holes and smaller volume is more suitable to deal with the phenomenon of fine dust and to achieve comfort in indoor environments. In addition, the design of the openings at higher heights and the depth of the holes reduces the settling rate of fine dust particles in the interior spaces.
Keywords: fine dust, highperformance architecture, tall building, building form, horizontal cavity, new technologies, air flow, CFD -
تحلیل همبستگی رضایت کالبدی و رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان و تدوین رتبه بندی پارامترهای طراحی فضای باز در نیروگاه های گازی؛ نمونه موردی: نیروگاه های گازی استان کرمانشاه
یکی از چالش های طراحی حوزه های صنعتی، بی توجهی پیرامون دستیابی به طرح بهینه برای واحدهای صنعتی در راستای ارتقای رضایت شغلی کارکنان است. این پژوهش مبین ضعف ادبیات نظری مدون موجود، پیرامون طراحی فضاهای باز در واحدهای نیروگاهی ذیل مباحثی مانند: رضایت کالبدی و رضایت شغلی می باشد. در پژوهش: 1- تحلیل همبستگی رضایت کالبدی و رضایت شغلی،2- تحلیل همبستگی شاخصه های فضای باز و رضایت شغلی ، 3- استخراج و تدوین رتبه بندی پارامترهای موثر طراحی فضاهای باز در راستای رضایت کالبدی، در واحدهای صنعتی نیروگاهی، مورد نظر بوده است. ماهیت پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف، کاربردی بوده و با شناخت و تحلیل واحدهای نیروگاهی موجود(با بهره گیری از مشاهده، مصاحبه عمیق و پرسشنامه)، پارامترهای برجسته در طراحی فضاهای باز نیروگاهی، بازیابی می شود. و رتبه بندی پارامترهای مهم فضای باز و تاثیر آنها در رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی , امکان وصول دستاوردهای «رضایت از محیط کالبدی فضای کار» و «رضایت شغلی» در کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی، از یافته های پژوهش است. تایید فرضیه پژوهش، که مبتنی بر همبستگی رضایت کالبدی و رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی(ضریب همبستگی (390/0) و سطح معناداری (001/0)) و همبستگی شاخصه های فضای باز و رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان در فضای باز نیروگاه گازی (ضریب همبستگی (393/0) و سطح معناداری(001/0)) است، یکی از نتایج تحقیق می باشد (تحلیل ضریب همبستگی پیرسون، در نرم افزار SPSS نسخه 26، صورت گرفته است). مهمترین نتیجه این پژوهش، استخراج پارامترهای مهم از نظر کارکنان اتاق فرمان نیروگاه های مورد مطالعه در طراحی فضای باز نیروگاهی در راستای رضایت کالبدی کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی و تدوین رتبه بندی و اهمیت آنها با استفاده از روش دلفی بصورت تفکیک شده در هر نیروگاه است.
کلید واژگان: واحدهای صنعتی نیروگاهی, فضای باز, رضایت کالبدی, رضایت شغلیCorrelation analysis of physical satisfaction and job satisfaction of control room staff and prioritization of open space design parameters in gas power plants; Case study: Gas power plants in Kermanshah provinceExtended Abstract
Background and ObjectivesFocusing solely on the technical and physical aspects of power plant complexes to meet machine requirements has led to a pattern of repetitive cubic shapes and functional structures. Consequently, the central open areas within these rigid and functional structures have primarily been designated for vehicle access and pedestrian walkways, primarily serving as passageways for employees. Changing the attitude of the designers regarding the responsiveness of the open spaces of the power plant to the other needs of the employees could enhance the overall quality of the workplace, ultimately resulting in greater physical satisfaction among the staff. For this reason, it is essential that the role of open and vacant spaces in power plant complexes becomes bolder, and free from traditional isolation. A noteworthy challenge in designing industrial areas is the lack of attention to achieve the optimal design for industrial units in order to improve the job satisfaction of employees. This research shows the weakness of the existing written theoretical literature about the design of open spaces in power plant units under topics such as physical satisfaction and job satisfaction. In the present research: 1- Correlation analysis of physical satisfaction and job satisfaction, 2- Correlation analysis of open space indicators and job satisfaction, 3- Extraction and compilation of ranking of effective parameters of open space design in line with physical satisfaction in power plant industrial units are studied. In the research, the methods of reviewing texts, sources and documents in the context of bibliographic studies, case research and observation have been used. Also, in this research, the correlation between the sense of physical satisfaction and job satisfaction of the control room employees will be investigated.
MethodsUsing the Delphi method, quantitative and qualitative indicators of open space have been identified, selected and prioritized, and then field studies (questionnaire tool) have been used. At this stage, using the questionnaire data, the physical satisfaction and job satisfaction of the control room employees are measured and at the end, the correlation coefficient of the research variables is determined (the Pearson correlation coefficient analysis was done in the SPSS version 26 software environment). The nature of the research is descriptive-analytical and based on the purpose, it is practical and by recognizing and analyzing the existing power plant units (using observation, in-depth interviews and questionnaires), prominent parameters in the design of open spaces of power plants are recovered.
FindingsThe research findings are categorized as follows: 1. Explaining and ranking the important parameters of open space and their impact on the job satisfaction of gas plant control room employees; 2. The possibility of obtaining the achievements of “satisfaction with the physical environment of the workspace” and “job satisfaction” for gas plant control room employees. Confirmation of the research hypothesis, which is based on the correlation of physical satisfaction and job satisfaction of gas plant control room employees (correlation coefficient (0.390) and significance level (0.001)) and the correlation of open space indicators and job satisfaction of control room employees in the open space of gas power plant (correlation coefficient (0.393) and significance level (0.001)) is highlighted in research results (Pearson’s correlation coefficient analysis by SPSS software, version 26). The primary outcome of this study involves the identification of crucial factors, as perceived by control room personnel in the studies gas power plants in the design of the open space of the power plant in line with the physical satisfaction of the gas power plant control room employees and compiling their ranking and importance using the Delphi method separately in each power plant.
ConclusionTherefore, prioritizing the results of this research is effective and decisive in changing the role of open spaces from vacant and unimportant spaces to human-centered places. Due to the anxious and sensitive working conditions, the employees of the control room of the power plant complexes are in a dangerous situation and the physical work environment is effective in adjusting and reducing these dangerous conditions. According to the results of this research (questionnaire and in-depth interview), the existence of a place and the formation of a sense of place in the control room are effective in employees’ satisfaction with the work environment. Therefore, creating or strengthening the sense of place in the control room employees is one of the best ways to create physical satisfaction. Standardization and modulation as well as the use of super scale (large or very large scale) are among the most important complications of power plant construction. These features have a negative impact on the place and prepare the ground for its destruction. Other causes of this destruction, including: disconnection, non-distinctiveness and lack of originality, can be defined under standardization, modulation and use of super scale (large and very large scale). The results of the analysis of the questionnaire items regarding the identification and ranking of the physical parameters of the open space of the gas power plant (based on the total score of each option in the Delphi method), which is the priority of the control room staff (extracted from an in-depth interview with the control room staff and experts and then screening it), Without considering the priority, is as follows: - Architectural design - View and landscape - Vegetation - Facilities and facilities - Access - Furniture - Color and texture of materials - Connection with other spaces - Variety of activities.
Keywords: Power Plant Industrial Units, Open Space, Physical Satisfaction, Job Satisfaction -
مجله منظر، پیاپی 62 (بهار 1402)، صص 28 -35گسترش ارتباطات در جهان امروز، منجر به افزایش روابط میان بسترهای فرهنگی مختلف در زمینه های گوناگون شده است و ظهور مفاهیمی چون دهکده جهانی، جهانی شدن و فرهنگ زایی از نتایج آن می باشد. چالشی که اکنون جهان به خود می بیند، نحوه ارتباط فرهنگ ها در ساختارهای ارزشی متفاوت با یکدیگر است. معماری به عنوان یکی از عواملی که بیشترین اثرپذیری از فرهنگ را دارد، متاثر از این گسترش ارتباطات بوده و نیازمند پاسخی مناسب در راستای تحقق مبانی مراودات فرهنگی است. بسیاری از پژوهشگران حوزه معماری و معماری منظر به بررسی اثرگذاری فرهنگ بر معماری پرداخته اند و اصولی را برای این موضوع ارایه کرده اند. اکنون وجود ارتباط فراوان میان بسترهای فرهنگی مختلف در جهان، این مسیله را طرح می کند: آن محیطی که تحت تاثیر دو یا چند واحد فرهنگی مختلف شکل بگیرد، از چه مبانی پیروی می کند؟ در این راستا، ابتدا پژوهش های پیشین درخصوص تاثیر منظر از فرهنگ بررسی شده و بحث با محوریت ویژگی های فرهنگی دو کشور ایران و عمان مورد تحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش نیز شامل تحلیل تطبیقی نظریات موجود در شکل گیری منظر بین فرهنگی و معماری متاثر از فرهنگ و متناسب سازی مفاهیم و نظریه ها با واقعیت های میدانی است. در نتیجه با ارایه شناسه های مشترک منظرین تاثیرپذیرفته از فرهنگ هر دو سرزمین، چنین بیان شده است که معماری و منظر ایران و عمان دارای هویت بسیار نزدیک بوده و بنابراین شکل گیری چارچوب های منظر بین فرهنگی میان این دو بستر امکان پذیر خواهد بود. در آخر جهت تحقق هدف، به بهره مندی از ارزش های فرهنگی مشترک، استفاده از سازوکارهای شکل دهنده معماری و منظر تاثیر پذیرفته از فرهنگ همسو، به کارگیری مصالح مشابه و بوم آورد هر دو سرزمین، رجوع به نمادها و الگوهای مشترک دو فرهنگ با تکیه بر زیرساخت های اعتقادی و مذهبی واحد و پرهیز از تاکید بر ساختارهای ضد ارزش، توصیه شده است.کلید واژگان: منظر, فرهنگ, منظر بین فرهنگی, ایران, عمانMANZAR, Volume:15 Issue: 62, 2023, PP 28 -35The expansion of communication in today’s world has led to growing relations between different cultures in various fields. The outcome is the emergence of concepts such as the global village, globalization, and culture generation. The challenge faced by the world today is the method with which cultures with different values and structures relate to each other. Architecture, as one of the elements most influenced by culture, is by the same token influenced by expanding communications and requires an adequate response to achieve the rudiments of cultural interaction. Many researchers in the field of architecture and landscape architecture have studied the effects of culture on architecture and presented certain principles on the subject. Presently, the influx of cultural connections worldwide raises the following question: What principles does the environment which is formed under the influence of two or more different cultures follow? To this end, previous research on the influence of culture was first investigated and the discourse continued with the analysis of the cultural characteristics of the two countries of Iran and Oman. The research methodology also includes the comparative analysis of existing theories in the formation of a cross-cultural landscape, culture-influenced architecture, and the adaptation of concepts and theories to the realities on the ground. As a result, by presenting the common identifiers of landscapes influenced by the culture of both countries, it has been stated that the architectural landscape of Iran and Oman have a very close identity and it is possible for the two countries to form a cross-cultural framework. Finally, to achieve the aims of the research, recommendations have included exploiting common cultural values, using mechanisms that have been influenced by compatible cultures to shape the architectural landscape, using architectural and landscape shaping mechanisms influenced by the aligned culture, referring to the common symbols and models of both cultures by relying on religious structures and beliefs and avoiding emphasis on anti-value structures.Keywords: landscape, culture, Cross-Cultural Landscape, Iran, Oman
-
اهداف
انتشار ویروس کووید 19 سلامت شهروندان به خصوص سالمندان را در فضاهای باز جمعی تهدید می کند. خالی تر شدن فضاهای جمعی از حضور گروه های آسیب پذیر به ویژه سالمندان، مساله اصلی پژوهش است. هدف از این مقاله، تحلیل تاثیر پاندمی بر حضور گروه های آسیب پذیر در فضاهای باز شهری، با هدف ارایه درس هایی برای آینده و ایجاد آمادگی هرچه بیشتر برای شرایط پساکرونامعماری و پساکرونا شهرسازی است.
روش هاروش پژوهش «فراتحلیل» اسناد و تحولات دوران پاندمی یا جهانگیری کووید 19 است که با شیوه ای پهنانگر و رویکرد طراحی .مبنا به انجام رسیده است. چارچوب نظری پژوهش تلفیقی از نظریه معماری سرآمد و محیط های سالم شهری است که با رویکردی انتقادی، به تحلیل نقاط قوت و ضعف فضاهای باز جمعی در شهرهای معاصر می پردازد.
یافته هامطالعات نشان می دهد که پس از انتشار ویروس کرونا و جهانگیری کووید 19، حضور سالمندان و دیگر گروه های آسیب پذیر در فضاهای شهری کمتر از گذشته شده است؛ زیرا اثرپذیری سالمندان از این ویروس و آسیب پذیر بودن آن ها بیشتر است. در نتیجه، فضاهای شهری به سوی قطبی شدن حرکت کرده، حضور گروه های آسیب پذیر در آن ها کمرنگ تر شد.
نتیجه گیریدستاوردهای مطالعه نشان دهنده آن است که فضاهای باز جمعی بیش از پیش بایستی بر اساس رویکرد یکپارچه به نظریه هایی چون «محیط سالم» و «شهر سالم» برنامه ریزی و طراحی شوند تا امکان حضور گروه های آسیب پذیر و سالمندان در آن بیشتر شده؛ کیفیت محیط زیست شهری افزایش یابد.
کلید واژگان: کووید 19, پساکرونامعماری, رویکردی طراحی مبنا, نظریه معماری سرآمد, انرژی-دیدکارایی, طراحی یکپارچه, مسیرهای سلامت, فضاهای جمعیAimsThe spread of the COVID-19 threatens the citizens health, especially the elderly, in community spaces. The purpose of this article is to analyze the impact of the pandemic on the presence of vulnerable groups such as the elderly in community spaces, with the aim of providing lessons in order to be prepared for the post-Corona architecture and healthy environment.
MethodsThe research method is "meta-analysis" of the documents and scientific reports development regarding the impacts of pandemic on architecture and planning. The research which was carried out with a comprehensive method and a designerly approach. The theoretical framework of the research is a synthesis of the highperformance architecture theory and theory of healthy environment. The methodology analyzes the strengths and weaknesses of urban community spaces in critical paradigm.
FindingsStudies show that after the spread of Corona virus and pandemic of COVID-19, the presence of the elderly and other vulnerable groups in urban spaces became less than before. As a result, urban spaces have moved towards polarization, which endangered the value and the quality urban spaces.
ConclusionThe outcomes of the study show that collective open spaces should be planned and designed based on an integrated approach to theories such as "healthy environment" and "healthy city" in order to allow the presence of vulnerable groups, especially the elderly in order to increase the quality of the urban environment. The performance-based design should span from visual-thermal comfort to pollution dispersion and healthy corridor design.
Keywords: COVID-19, post-Corona architecture, designerly approach, highperformance architecture theory, visual-thermal comfort, integrated design, healthy corridor, community spaces -
نیروگاه ها از مهم ترین منابع ایجاد جزایر گرمایی هستند. مصرف روزافزون انرژی، تغییر عوامل حرارتی و ایجاد خرداقلیم ها، بر شرایط حضور افراد در فضاهای باز اثرگذار بوده و استفاده از این فضاها بسیار به درک حرارتی فرد از محیط بستگی دارد. بنابراین اهمیتی که در برقراری آسایش در فضاهای باز محیط های صنعتی و نیروگاهی احساس می شود، برای حضور طولانی تر و با کیفیت تر کارکنان در این دسته از فضاها، است. بررسی عملکرد حرارتی فضاهای باز در کاربری های گوناگون، در رابطه با رفتار خرداقلیمی آن ها، مورد ارزیابی های مختلفی قرار گرفته است، اما چنین پژوهشی و با هدف طراحی درست و اصولی در فضای باز نیروگاه ها در دسترس نیست. بنابراین پژوهش حاضر تلاش کرده است تا ضمن بررسی و شناخت ویژگی های ساختاری فضای باز نیروگاه نیشابور، از نرم افزار ENVI-met 4 به منظور شبیه سازی و سنجش شرایط خرداقلیم نیروگاه استفاده کرده و تغییرات پارامترهای اقلیمی شامل دمای هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد، دمای متوسط تابشی و شاخص اقلیمی PET در گرم ترین روز (23 تیر) و سردترین روز (30 دی) مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج نشان دهنده ی خروج شرایط حرارتی نیروگاه از محدوده ی آسایش حرارتی در این دو فصل و در زمان اداری است؛ و بر اساس طراحی های پیشنهادی، مشخص شد که می توان با کاهش تراکم پوشش گیاهی در جهت باد غالب، رطوبت را در مرکز سایت افزایش داده و با کاشت درختان خزان ناپذیر و با الگوی ضربدری در جهت بادهای سرد زمستانی، شرایط آسایشی را در مرکز سایت و مسیر پرتردد کارکنان افزایش دهیم.
کلید واژگان: آسایش حرارتی, فضاهای باز, خرداقلیم, شاخص PET, نیروگاه, اقلیم نیشابورPower plants are one of the most important sources of heat islands. Increasing energy consumption, change of thermal factors and creation of microclimates, affect the conditions of people's presence in open spaces and the use of these spaces greatly depends on a person's thermal perception of the environment. Therefore, the importance that is felt in establishing comfort in open spaces of industrial and power plant environments, is for a longer and better quality presence of employees in this category of spaces. The study of the thermal performance of open spaces in different applications has been evaluated in relation to their micro-climatic behavior, but such a study is not available with the aim of correct and principled design of outdoor power plants. Therefore, the present study has tried to study and recognize the structural features of the outdoor space of Neishabour Combined Cycle Power Plant, using ENVI-met 4 software to simulate and measure the microclimate conditions of the plant and changes in climatic parameters including air temperature, Evaluate relative humidity, wind speed, average radiant temperature and PET climate index on the hottest (July 23) and coldest days (January 20). The results show that the thermal conditions of the power plant are out of the range of thermal comfort in summer and winter and during office hours; Based on the proposed designs, it was found that by reducing the density of vegetation in the direction of the prevailing wind, the humidity in the center of the site can be increased and by planting deciduous trees and with a cross pattern in the direction of cold winter winds, comfort conditions Increase in the center of the site and the busy route of employees.
Keywords: Thermal Comfort, Open Spaces, Microclimate, PET index, Power plant, Neishabour climate -
مجله منظر، پیاپی 57 (زمستان 1400)، صص 78 -89
امروز ورودی شیراز از سمت اصفهان را «تنگ الله اکبر» و «دروازه قرآن» مشخص می کنند. در طول زمان و دوره های مختلف مولفه های متعددی این ورودی طبیعی را تعریف کرده، به آن افزوده یا کاسته و هویت ورودی بودن این محدوده برای شیراز را متحول کرده است. این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال است که کدام مولفه در تعریف ورودی شیراز به صورت تاریخی مانایی داشته و مولفه ماهوی شکل دهنده به منظر ورودی شهر شیراز است؟ به منظور پاسخ به این سوال، نوشتار با شیوه تفسیری-تاریخی، مولفه های مختلف شکل دهنده به منظر ورودی شیراز در بیش از یک قرن اخیر را با توجه به بستر تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره تحلیل می کند. نوشتار به صورت مشخص تغییرات منظرین رخ داده در این محدوده را در پنج دوره زمانی آل بویه تا قاجار، قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد دروازه قرآن در کنار دو مولفه دره و کوه های اطراف ورودی به لحاظ عینی و ذهنی در دوره های تاریخی مختلف در شکل دادن به منظر و هویت ورودی شیراز نقش مهمی داشته اند. این مانا بودن به صورت پویا و همگام با تغییرات و نیازهای زمانه دستخوش تغییرات شده اما هیچ گاه از بار منظرین این مولفه ها در تعریف ورودی شهر شیراز کاسته نشده است. بااین وجود پس از انقلاب اسلامی هویت تاریخی و طبیعی این محدوده به عنوان ورودی شهر شیراز دچار اغتشاش شده است. نتایج نشان می دهد عدم هماهنگ سازی این مولفه ها با تغییرات زمان و عدم توجه به اهمیت ماهوی این مولفه ها در تعریف هویت ورودی شهر، زمینه حذف، تخریب و یا به حاشیه رانده شدن این مولفه ها را فراهم و نقش آن ها در تعریف ورودی شهر شیراز را مخدوش ساخته است.
کلید واژگان: تنگ الله اکبر, دروازه قرآن, ورودی شیراز, منظر ورودی شهرMANZAR, Volume:13 Issue: 57, 2021, PP 78 -89Nowadays, the entrance to Shiraz from Isfahan is marked by Tang (Strait) Allah Akbar and the Qur’an Gate. Over time and different periods, numerous components have defined this natural entrance, and have been added to or reduced from this entrance, and have changed the identity of the being an entrance to this area for Shiraz. The study seeks to answer this question “which component has historically been stable in the definition of the entrance of Shiraz and has been the essential component shaping the view of the Shiraz entrance? To answer this question, according to the context of social, political, and cultural changes of each period, the study analyzes the several components that have shaped the entrance of Shiraz over a century. The study precisely scrutinizes the landscape changes that took place in this area in the five-time periods of the Buyid dynasty to Qajar, Qajar, Pahlavi I, Pahlavi II, and the Islamic Republic. The results designate that the Qur’an Gate, along with the two components of the valley and mountains around the entrance, has played an objective and subjective role in shaping the landscape and identity of Shiraz entrance in different historical periods. This stability has been changed dynamically and in line with the changes and needs of the time, but the landscape burden of these components in line with the definition of the entrance of Shiraz city has never been reduced. Nonetheless, after the Islamic Revolution, the historical and natural identity of this area as the entrance to the city of Shiraz has been disturbed. This article shows that the lack of coordination of these components with changes in time and lack of attention to the essential importance of these components in defining the entrance identity of the city has provided the grounds for elimination, destruction, or marginalization of these components and has distorted their role in defining the entrance of Shiraz.
Keywords: Tang (Strait) Allah Akbar, Qur’an Gate, Shiraz entrance, city entrance view -
بیان مسئله
بی هویتی و عدم تعلق به مکان در کنار عدم توجه به تاریخ، طبیعت و اقلیم، معماری را با مشکلات عدیده ای روبه رو کرده است که باید برای حل این مشکل چاره ای پیدا کرد. یکی از راه های بهبود شرایط معماری شناخت معماری بومی هر منطقه و الگوهای شکل گرفته و به کار رفته در معماری بومی آن منطقه است. معماری بومی هر منطقه، گواه بر پیشینه معماری و ارزش فرهنگی آن منطقه و شهر است و تلاش در جهت شناسایی و معرفی الگوهای معماری آن منطقه به همگان، می تواند زمینه ای برای مرتفع ساختن بسیاری از نیازهای فرهنگی، اجتماعی و توسعه ای معماری باشد. در محدوده جغرافیای ایران، مناطقی وجود دارند که با وجود سابقه غنی در معماری و دارا بودن بناهای ارزشمند، به خوبی شناخته و معرفی نشده اند. شهر بروجرد در استان لرستان یکی از این مناطق است.
هدف پژوهشهدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی کردن عوامل کالبدی- فضایی به کاررفته در بناهای بومی محله صوفیان شهر بروجرد و ارزیابی تاثیرگذاری آنها در بناهای بومی است.
روش پژوهشروش انجام پژوهش به صورت ترکیبی و در دو مرحله است. در مرحله اول برای به دست آوردن الگوهای کالبدی-فضایی از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. در مرحله دوم و پس از شناخت و برای ارزیابی الگوها از روش تاپسیس استفاده می شود. همچنین ابزار مورد استفاده در این پژوهش اسناد و منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و پرسش نامه است.
نتیجه گیریاین پژوهش ابتدا به دنبال مشخص کردن الگوهای کالبدی فضایی به کاررفته در مسکن بومی محله صوفیان که شامل عناصر سازنده فضایی، تزیینات به کاررفته در بناهای بومی، مواد و مصالح سازنده قسمت های مختلف بنا و تاثیرات اقلیمی است و در نهایت با استفاده از ابزار پرسش نامه و روش تاپسیس مشخص می شود شاخص ترین الگوی کالبدی فضایی مسکن بومی محله صوفیان بروجرد، مواد و مصالح سازنده بناها و تکنیک ساخت است.
کلید واژگان: الگوهای کالبدی- فضایی, معماری بومی, محله صوفیان بروجرد, روش تاپسیسProblem statementAbsence of identity, lack of attachment to a place, and ignorance of history, nature, and climate, have created diverse problems for the architecture of different regions. A practical solution to improve the architectural condition is to study the vernacular architecture and the original architectural patterns in every region. The vernacular architecture reemphasizes the valuable architectural and cultural background of that region. In addition, the recognition and introduction of architectural patterns can resolve many cultural, social, and developmental needs in that region. Some places in the geographical area of Iran, despite their rich architectural background and valuable buildings, are less known and studied. Boroujerd city in Lorestan province is one of these areas.
Research objectiveThis study aims to identify and categorize the physical-spatial factors used in vernacular buildings of the Sufian neighborhood in Boroujerd and to evaluate their impact on vernacular buildings.
Research methodA combination of two research methods was used in two steps in this study. In the first step, the descriptive-analytical method was used to understand the physical-spatial patterns. In the second step, the TOPSIS method was used to evaluate the recognized patterns. Moreover, bibliographic research using related documents and resources, field observations, and questionnaires were used as the research tools.
ConclusionThis study seeks to identify the spatial-physical patterns used in vernacular housing of the Sufian neighborhood. These patterns include spatial building components, decorations, building materials, and climatic features. Finally, using a questionnaire and TOPSIS method, it is determined that the most significant physical-spatial patterns in vernacular housing of the Sufian neighborhood in Boroujerd are the building materials and construction techniques.
ConclusionThe result of this study is the classification of physical-spatial patterns of constructions of buildings in Boroujerd city, which include spatial constituent elements, decorations used in native buildings, building materials of different parts of the building and effects A climate is created in the emergence of indigenous buildings in the Sufi neighborhood of Boroujerd, and finally the most important patterns are identified separately using the TOPSIS method.
Keywords: Physical-Spatial Patterns, Vernacular architecture, Boroujerd Sufian Neighborhood, TOPSIS Method -
بیان مسئله:
کشف نفت و حضور بریتانیا تحت لوای شرکت نفت بریتانیا- پارس در فرایندهای اکتشاف و استخراج نفت در منطقه جنوب غرب ایران و به طور ویژه خوزستان در ابتدای قرن بیستم میلادی، تجربه ای استعماری را در این منطقه رقم می زند که در کنار تمام جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن، الگویی از شهرسازی استعماری را در ایران پدید می آورد که در آبادان به عنوان مرکز فعالیت های مرتبط با استعمار نفتی بریتانیا بروز می یابد.
هدف پژوهش:
مطالعه چگونگی تاثیرات دیدگاه های استعماری بر ساختار شهری آبادان به عنوان نمونه ای از شهرسازی استعماری در بستر جغرافیایی ایران هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش پژوهش:
این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی تفسیری-تاریخی تلاش می کند به سوالات مطرح شده در راستای اهداف این پژوهش پاسخ دهد. روش جمع آوری اطلاعات در فرایند مطالعاتی، عمدتا بر روش کتابخانه ای متکی است که شامل منابع نوشتاری، نظیر کتب، مقالات و همچنین منابع تصویری مانند عکس های تاریخی و نقشه شهرسازی می شود. همچنین از طرف دیگر، نویسندگان از تجربه زیستی خود در آبادان، در فرایند مطالعاتی و تحلیلی مقاله بهره گرفته اند.
نتیجه گیریاستفاده از اصول زون بندی شهری، کمربند سبز جداکننده در قالب اصول باغ شهر، بلوک بندی منتظم شهری و استفاده از میادین شهری به عنوان مفصل گاه شهری از جمله اقدامات اصلی شهرسازی استعماری در آبادان بوده است که عمدتا با هدف افزایش سطح کنترل و نظارت بر بخش های مختلف شهری اتخاذ شدند. همچنین این پژوهش مشخص نمود که شهر استعماری آبادان از یک طرف به مثابه شهری «پانوپتیک» (سراسرنما) و از طرف دیگر به مثابه شهری دوگانه از نظر کالبدی، فضایی-اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی قابل تفسیر است.
کلید واژگان: شهرسازی استعماری, نفت, آبادان, شهر پانوپتیک, شهر دوگانهProblem statement:
The oil discovery and presence of Britain under the banner of Anglo-Persian Oil Company in the processes of oil exploration and extraction in the South of Iran, especially Khuzestan, creates a colonial experience in this region. This issue has created a pattern of colonial urbanization in Iran and brought changes in economic, political, and social aspects, which can be emerged in Abadan as the center for British Petroleum Colonialism activities.
Research objectiveThe present study is aimed at investigating the effects of colonial attitudes on the urban structures of Abadan as an example of colonial urbanization in Iran’s geographical platform.
Research methodThis study is qualitative, and attempts to answer the research questions using the interpretive-historical method. The data collection method in this study was bibliographic through which written references like books, articles, and visual sources like historical images, and urbanization maps were examined and analyzed. Also, the authors used their living experience in Abadan on the other hand.
ConclusionUsing urban zoning principles, greenbelt in the frame of city garden principles, ordered urban blocking, and using urban squares as urban joints have been the most important measures of colonial urbanization in Abadan taken to enhance the control and supervision level on different urban sections. Also, this study showed that Abadan colonial city can be interpreted as a panoptic city on one hand, and a dual city in terms of physical, social, economic, and infrastructural aspects on the other hand.
Keywords: Colonial urbanization, Oil, Abadan, Panoptic city, dual city -
فصلنامه نقش جهان - مطالعات نظری و فناوری های نوین معماری و شهرسازی، سال دهم شماره 4 (پیاپی 32، زمستان 1399)، صص 255 -263اهداف
معماری معاصر کشورهای اسلامی به عنوان یکی از فصول مشترک این کشورها، همواره کمبود گفتمان بین رویکردهای سنتی و مدرن برای خلق فضا در طراحی را احساس کرده است. بنابراین معماری امروز در فرآیند طراحی در جست وجوی خلاقیت بوده تا این کمبود را جبران کند. بهره گیری از رویکرد دیجیتال در باز تعریف این فرآیند می تواند کمک شایانی را انجام دهد. تزیینات در معماری اسلامی علاوه بر زیبایی، القای مفاهیمی چون نظم و وحدت وجودی است که در قالب نقوش هندسی و انتزاعی دیده می شود. همچنین در آموزه های اسلامی و قرآن مجید به مفهومی همچون وحدت در کثرت بسیار اشاره شده است. باز تعریف این مفهوم با رویکرد دیجیتال در تزیینات معماری اسلامی می تواند گفتمانی جدید بین رویکرد سنتی و مدرن باشد. این پژوهش بر آن است که نقش رویکرد دیجیتال در تجلی تزیینات معماری اسلامی در طراحی را با الهام از آموزه های قرآن مجید را مورد بررسی قرار دهد.
روش ها:
روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش "استدلال منطقی"، با استفاده از تدابیر "تحلیلی- توصیفی"، با رویکردی کیفی است.
یافته ها:
رویکرد دیجیتال بر مبنای روش جز به کل و تمرکز روی سه عرصه الگوسازی، الگوریتم- کد و ساخت دیجیتال به باز تعریف تزیینات معماری اسلامی می پردازد و با تغییر پارامترهای اولیه الگوهای جدیدتری نیز تولید می کند.
نتیجه گیری:
عرصه های رویکرد دیجیتال می تواند آموزه های اسلامی همچون وحدت در کثرت را با مبانی ریاضی به صورت هندسی در تزیینات معماری اسلامی طراحی و تولید کنند.
کلید واژگان: طراحی دیجیتال, معماری اسلامی, وحدت در کثرت, هندسه, الگوریتمNaqshejahan- Basic studies and New Technologies of Architecture and Planning, Volume:10 Issue: 4, 2021, PP 255 -263AimsContemporary architecture of Islamic countries as one of the common seasons of these countries, has always felt the lack of discourse between traditional and modern approaches to creating space in the design. So todaychr('39')s architecture has always been looking for creativity in the design process to make up for this shortage. Using the digital approach to redefining the process can help. In addition to beauty, decorations in Islamic architecture are the induction of concepts such as order and existential unity that are seen in the form of geometric and abstract motifs. Also, in Islamic teachings and the Holy Quran, a concept such as unity in multiplicity has been mentioned a lot. Redefining this concept with a digital approach to Islamic architecture decorations could be a new discourse between a traditional and a modern approach. In This study examine the role of digital approach in the manifestation of Islamic architectural decoration in the design process inspired by the teachings of the Holy Quran.
MethodsThe research method that used in this study is "logical reasoning", using "analytical-descriptive" approaches with a qualitative approach.
FindingsThe digital approach based on Bottom to Up method and focusing on the three areas of patterning and generative pattern, algorithm-coding, and digital fabrication redefine Islamic architectural decorations by changing the basic parameters and produces new patterns.
ConclusionThe fields of digital approach can design and produce Islamic teachings such as unity in multiplicity with geometric mathematical foundations in Islamic architectural decoration.
Keywords: Digital Design, Islamic Architecture, Unity in Multiplicity, Geometry, Algorithm -
پیشینه و اهداف
با جهانی شدن و قرارگیری در مسیر جریان های فکری گوناگون، طراحی معماری به عنوان عاملی تاثیرگذار و تاثیرپذیر دچار تغییر در فرآیند شده است. معماری مدارس با توجه به تحولات نظام آموزشی و نیازهای فزاینده دانش آموزان با توجه به ارتباطات و یکسو شدن جریان های فکری در دنیا، نیازمند تغییر اجباری است، در حقیقت فراگیر بودن فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظام آموزشی را تحت تاثیر خود قرار داده و محیط آموزشی باید به طور مداوم خود را با پیشرفت ها و تغییرات دنیای امروز هماهنگ سازد. در این صورت است که می تواند افرادی توانا و دارای شایستگی های کافی برای نیازمندی های جهان پیش رو و آینده تربیت نماید. در واقع سیاست آموزشی به طور مداوم در واکنش به تحقیقات جدید در مورد چگونگی آماده سازی دانش آموزان برای یک دنیای به سرعت در حال تغییر، در حال برنامه ریزی است. انعطاف پذیری به عنوان یک نتیجه جهانی سازی در معماری شناخته می شود. لزوم به تغییرات با توجه به گوناگونی نیازها و خواسته ها، در معماری مدارس به دلیل تنوع استفاده کنندگان دارای اهمیت است. فضاهای انعطاف پذیردارای قابلیت های پذیرش بیشتری از سمت عموم مخاطبین به دلیل نوع کاربری آن می باشند. در این پژوهش، روند تحول افکار در بین افراد در بحث جهانی سازی با هدف مشخص شدن لزوم تحولات سیستم آموزشی، تحلیل چگونگی تغییر سیستم آموزشی و نیاز به مدارس انعطاف پذیر، بیان ویژگی های انعطاف پذیرمدارس و همچنین قابلیت های آن، در حقیقت، هدف درک لازمه تغییر مدارس کشور به شیوه ای عملی با به روزسانی رویکردهای های آموزشی توسط طراحی معماری مدارس است.
روش هااین پژوهش با روشی تحلیلی- کاربردی با فرض این موضوع که انعطاف پذیری می تواند رویکردهای آموزشی را به روزرسانی کند و بالعکس، سعی دارد رابطه میان معماری و رویکردهای آموزشی را با انعطاف پذیری دریابد. برای این کار از مطالعات کتابخانه ای کتب و مقالات استفاده می کند.
یافته هادر این راستا ضابطه سیستم پلان آزاد، فضاهای یادگیری انعطاف پذیر، مبلمان منعطف، تطابق پذیری از طریق دیوارهای متحرک و فضاهای عمومی انعطاف پذیر، راهکار عملی شدن انعطاف پذیری است که می توانند باعث این به روزرسانی در رویکردهای آموزشی مدارس باشند.
نتیجه گیریمعماری به مثابه یک هدایت گر در امر طراحی می تواند فرآیند طراحی را از بستن نطفه طرح تا زایش، برنامه ریزی کند. پس باید نگرش به معماری همزمان به صورت رفت و برگشتی در کل و جزء باشد. معماری مدرسه یکی از پارامترهای موثر تربیتی و آموزشی در امر تعلیم و تربیت نوین به شمار می رود و همان گونه که صاحبان اندیشه در بررسی مسایل آموزشی همواره عوامل گوناگون هم چون خانواده، معلم، مدیریت آموزشی و... را به عنوان عوامل موثر در فرآیند یادگیری مورد تاکید قرار می دهند؛ معماری یا فضای فیزیکی مدرسه نیز در این میان به عنوان یک عامل زنده و پویا در کیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفای نقش می کند. در دنیایی با چنین تغییرات سریع و در روزگاری که دانش به عنوان ابزاری قوی در جهت توسعه و حتی بقای اجتماعی می باشد؛ انعطاف پذیری حلقه مشترک بین معماری و رویکردهای آموزشی است، که معماری می تواند به کمک انعطاف پذیری رویکردهای مورد نیاز آموزشی در دنیای جدید را به روز کند. انعطاف ذیری به عنوان راهکار در دو صورت در آموزش تاثیرگذار است: به روزنمودن رویکرد آموزشی به کمک معماری و ابداع در طرح معماری توسط رویکردهای آموزشی جدید. فضای آموزش بر خلاقیت دانش آموزان موثر است. هرچه طراحی خلاقانه تر باشد، ذهن دانش آموز بارورتر گشته و نیاز به بالابردن سطوح آموزشی بیشتر حس می گردد و این روند به سمت بی نهایت قابلیت تکرار دارد.
کلید واژگان: انعطاف پذیری, رویکردهای آموزشی, معماری, بروزرسانی, مدارسBackground and ObjectivesWith globalization and being in the direction of various intellectual currents, architectural design as an influential factor has changed in the process. The architecture of schools needs to be changed due to the changes in the educational system and the growing needs of students due to communication and the unification of intellectual currents in the world. The pervasiveness of information and communication technology has affected the educational system and the educational environment must constantly adapt to the developments and changes of today's world. Only then can it train capable and competent individuals to meet the needs of the world ahead and the future. Educational policy is constantly being programmed in response to new research on how to prepare students for a rapidly changing world. Flexibility is recognized as a result of globalization in architecture. The need for change is important in school architecture due to the diversity of users and the variety of their needs and wants. Flexible spaces have more acceptance capabilities from the general public due to their type of use. In this study, the evolution of ideas among individuals in the discussion of globalization is determined to identify the need for changes in the education system, analyze how the education system changes and the need for flexible schools, express the flexible characteristics of schools and their capabilities, and practically change the country's schools by improving educational approaches and the design of school architecture.
MethodsThis research uses an analytical-applied method, assuming that flexibility can update educational approaches and, conversely, tries to find the relationship between architecture and educational approaches with flexibility. To do this, it uses library studies of books and articles.
FindingsIn this regard, the criterion of open plan system, flexible learning spaces, flexible furniture, adaptablity through moving walls, and flexible public spaces are practical solutions that can cause updates in educational approaches to school.
ConclusionArchitecture as a guide in design can plan the design process from fertilization to birth. Therefore, the attitude towards architecture should be present at the same time going back and forth in whole and in part. School architecture is one of the effective educational parameters in modern education and just as thinkers in the study of educational issues always consider various factors such as family, teacher, educational management, etc. as effective factors in the process of learning; the architecture or physical space of the school also plays a role as a living and dynamic factor in the quality of students' educational activities. In a world of such rapid change and in a day when knowledge is a powerful tool for development and even social survival, flexibility is the common denominator between architecture and educational approaches. Architecture can use to flexibly improve the educational approaches needed in the new world. Flexibility as a solution is effective in education in two ways: updating the educational approach with the help of architecture, innovation in architectural design by new educational approaches. The learning environment influences students' creativity. The more creative the design, the more fertile the student's mind becomes, and the greater the need to raise educational levels, and this process is infinitely reproducible.
Keywords: Flexibility, pedagogical approaches, Architecture, update, Schools -
بر اساس آمار منتشره در حوزه انرژی، امروزه ساختمان ها به عنوان بزرگترین منبع مصرف انرژی شناخته می شوند. به این دلیل پیشرفت های فناوری در حوزه ساخت و ساز بیش از پیش به سمت راهکارهای نوین در جهت کاهش مصرف انرژی در این بخش تمرکز یافته اند. دستیابی به راه حل هایی همسو با محیط زیست در راستای حرکت به سمت توسعه پایدار در بخش معماری، مورد نظر معماران و طراحان قرار گرفته است. فناوری های تطبیق پذیر در پوسته های ساختمانی به منظور استفاده از انرژی های تجدید پذیر بخش مهمی از این دست تلاش ها را در بر می گیرد. پوسته های متشکل از صفحات فتوولتاییکی که از نور خورشید انرژی الکتریکی تولید می کنند، به عنوان بخشی حایز اهمیت در کاهش وابستگی ساختمان ها به انرژی های فسیلی شناخته می شوند. استفاده از تکنیک های کم هزینه و اثر بخش در زمینه ی معماری کمک شایانی به بهبود فرآیند ساخت نموده است. این تحقیق بر آنست تا تاثیر بهره گیری از تکنیک کاغذ و تا را در صفحات فتوولتایک به کار رفته در نمای ساختمان ها به منظور افزایش دریافت تابش خورشیدی بررسی کند. این امر با استفاده از نرم افزارهای شبیه ساز پارامتریک(گرسهاپر) و انرژی(لیدی باگ) انجام گرفته است. پس از تحلیل و بررسی کلی انواع مختلف روش های اوریگامی و نمونه های به کار گرفته شده در صنعت ساختمان و همچنین موارد موجود در طبیعت، 4 مورد به عنوان مدول های پایه برای بررسی بیشتر و مدلسازی در افزونه ی لیدی باگ نرم افزار گرسهاپر انتخاب شدند. مدول های شبیه سازی شده با استفاده از افزونه ی گالاپاگوس بر اساس الگوریتم ژنتیک بهینه سازی شدند تا بهینه ترین حالت آنها برای دریافت حداکثر میزان تابش خورشیدی به دست آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد تغییر چینش وجوه مختلف صفحات فتوولتاییک با استفاده از تکنیک اوریگامی نسبت به مدول پایه ی یک متر مربعی عمودی در نمای جنوبی ساختمان، می تواند بین 3.44 تا 11.39 درصد میزان تابش دریافتی از خورشید را افزایش دهد.
کلید واژگان: صفحات فتوولتاییک, تکنیک اوریگامی, شبیه سازی انرژیObjective and BackgroundAccording to statistics published in the field of energy, today, buildings are known as the largest consumers of energy. Hence, the technological advances in the field of construction increasingly focus on new solutions to reduce energy consumption in the building sector. Achieving environmentally friendly solutions in order to move towards sustainable development in the field of architecture has been considered by architects and designers. Using adaptable technologies in building shells for the use of renewable energy is an important solution. As one of the most important sources of renewable energy, the sun has a small share in producing clean energy in the building section so far. But in recent decades, scientists and designers have increasingly focused on this clean source of energy. One of the new ways to benefit from solar energy is the use of photovoltaic panels. Shells consisting of photovoltaic panels that generate electricity from sunlight are recognized as an essential solution to reduce the use of fossil fuels. The use of low-cost and effective techniques in the field of architecture has contributed significantly to the improvement of the construction process.
MethodsThis study aims to investigate the effect of using folding techniques to choose the best angle of position for photovoltaic panels used on building facades to increase the solar radiation by using parametric (Grasshopper) and energy (Ladybug) simulation software. After a general analysis of different types of origami methods and the cases used in the construction industry, and the natural forms, four patterns were selected as the basic modules for further study and modeling by the Ladybug plugin in Grasshopper software. Based on the defined and conventional criteria (constructability, without shading, setting toward the sun), these samples could be used on vertical facades of buildings. The base module that can be placed on the vertical facade was modeled, and an extra module was defined based on the literature review on the optimal angle in Tehran latitude to maximize the received solar energy.
FindingsA total of 6 final samples were prepared to be simulated. The simulated modules were optimized based on a genetic algorithm using the Galapagos plugin to find the optimal position for receiving maximum solar radiation. This optimization was actually done based on the form parameters to find the most optimal form (a combination of angle and slope). This study seeks to answer the research questions: How can the solar radiation received in photovoltaic panels be increased by using geometric patterns based on the origami technique? In other words, how can the solar radiation be increased by changing the geometric arrangement of the photovoltaic panels according to the daily and annual solar movement patterns? The present study showed that the efficiency of photovoltaic panels is not improved only by using expensive technologies and solar trackers. The factor of change in solar radiation, which is the most important factor in receiving solar radiation during short and long periods of time, can be adjusted by accessible techniques such as the origami technique. In other words, by changing the angle of photovoltaic panels using computer technologies based on the solar movement, more solar energy can be received from radiation. This study shows that changing the arrangement of different photovoltaic panels using the origami technique compared to the base module on the southern facade can increase the received solar energy. The change of forms can increase the produced electrical energy from 3.44 and 11.39%.
ConclusionAccording to this research, V-shaped (zigzag) modules can absorb more solar radiation due to the larger photovoltaic panels area. Although the amount of solar radiation per unit area decreases, their use is logically justified when the available surface area is limited. Also, the use of modules made with the help of the Miura origami method showed that it is possible to receive more solar radiation to some extent without using solar trackers or moving views at an economical cost because the different sides of these patterns are more able to absorb radiation over a long period of time (due to the variable daily and seasonal solar movement patterns).
Keywords: Photovoltaic Panels, origami technic, Energy Simulation -
اصل انعطاف پذیری به عنوان توانمندی محیطی، جهت پاسخگویی به استفاده های مختلفی که با اهداف گوناگون مردم سازگار باشد، از جمله رویکردهای قابل توجه در معماری مسکن است. در معماری غرب این موضوع پس از جنگ جهانی اول، به صورت گسترده و با ساختاری سازمان یافته، مطرح شد. این در حالی است که در معماری ایران، این موضوع به صورت ذاتی و کاملا خودباورانه در مسکن سنتی هویدا است، متاسفانه به دلیل عدم شناخت کافی در مورد این اصل و دلایل استفاده از آن در مسکن سنتی، انعطاف پذیری در باور عموم، به عنوان ابداعات مدرن غربی شناخته شد؛ و با پدیده جهانی شدن، نمود غربی آن در زندگی و معماری ایرانیان معاصر رسوخ کرده ، که حتی باعث تغییر در سبک زندگی مردم ایران شده است. این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی از هر حیث کاربردی با استفاده از بررسی تطبیقی، با مقایسه عوامل ایجاد مسکن انعطاف پذیر، گونه شناسی و عناصر سازنده فضای معماری مسکونی انعطاف پذیردر غرب و ایران، مشخص می نماید که انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران با تکیه بر نیازها، توانایی ها و دانش زمان خود دارای اصالت بوده و کاملا مطابق با معیارهای طرح شده زمان معاصر که دیدگاه غربی ادعای آن را دارد، است. مهم ترین تفاوت در بین این دو، مقوله حریم می باشد، که استفاده از ساختارهای طراحی غربی در بستر ایرانی، این موضوع را نادیده گرفته است، همین موضوع باعث تغییر در سبک زندگی ایرانیان در پی تقلید از سبک معماری غربی، بدون اطلاع از چنین قابلیتی در معماری ایرانی است؛ که می توان با درک این موضوع، این بعد اجتماعی مسکن (حریم) را در مجموعه انعطاف پذیری در نظر گرفت تا شاهد غنای هرچه بیشتر این مفهوم در کالبد معماری ایران باشیمکلید واژگان: انعطاف پذیری, مسکن, گونه شناسی, ایران, غربThe principle of flexibility, as an environmental capability of meeting various uses compatible with people’s various goals, is one of the significant approaches to housing architecture. In Western architecture, this issue has been widely raised with an organized structure after World War I, while in Iranian architecture, it is inherently evident in traditional housing. Unfortunately, due to lack of sufficient knowledge of this principle and the reasons for its use in traditional housing, flexibility has become known as a modern western innovation by people, with the phenomenon of globalization, its western appearance has entered the contemporary architecture of Iran, and even changed the lifestyle of the Iranian people. The present study is descriptive-analytic research in which the factors forming a flexible housing, flexibility typology, and constructive elements of the western and Iranian flexible residential architectures are studied comparatively. The results show that flexibility in Iranian traditional house has originality based on needs, abilities, and knowledge raised at that time and is fully in line with the standards set at modern times and claimed by western architecture. The most important difference between the two is the issue of privacy, which has been ignored in the use of Western design structures in the Iranian context, leading to the change of Iranian lifestyle. By understanding this issue, this social dimension of housing (i.e. privacy) can be considered in the flexibility issue to see the richness of this concept in Iranian architectureKeywords: flexibility, Housing, Typology, Iran, West
-
فصلنامه نقش جهان - مطالعات نظری و فناوری های نوین معماری و شهرسازی، سال نهم شماره 4 (پیاپی 28، زمستان 1398)، صص 273 -286مسئله
تجارب تزیینی و هندسی یکی از اجزای لاینفک معماری سنتی ایران در دوره اسلامی است که ساختار بدیع آن، تحسین بسیاری از صاحب نظران این حوزه را برانگیخته است. یکی از چالش های معماری اسلامی معاصر، عدم گفتمان بین رویکردهای سنتی و مدرن برای خلق هندسه و شکل های جدید است.
اهدافهدف از این پژوهش تولید تزیینات و فرم های هندسی سه بعدی مبتنی بر اصول زیبایی شناسی گشتالت خواهد بود به گونه ای که این فرم ها تحت تاثیر فرکانس های صوتی حاصل از قرایت قرآن در مقام های مختلف شکل خواهند گرفت.
روشبه منظور تحقق اهداف از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی ابتدا به بازشناسی و دسته بندی مقام های قرآنی، سپس به بررسی رابطه معماری پارامتریک و موسیقی پرداخته و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. سپس روش های الگو سازی و تغییر شکل الگو بر پایه اصول زیبایی شناسی گشتالت مورد بررسی قرار گرفته است. در انتها فرم های هندسی سه بعدی به روش شبیه سازی کامپیوتری به کمک نرم افزار راینو و گرس هاپر بر اساس ورودی های صوتی حاصل از قرایت قرآن در دو دستگاه سه گاه و رست ترسیم شده است.
نتیجه گیریپژوهش مذکور نشان می دهد که می توان از زبان ریاضی به عنوان عامل پیوند بین معماری پارامتریک و مقام های موسیقایی مورد استفاده در قرایت قرآن بهره جست و با رویکرد معماری اسلامی، پوسته های سه بعدی که نقشی کاربردی در زیباسازی جداره بزرگراه های شهری را دارند، تولید نمود.
کلید واژگان: معماری پارامتریک, مقام های قرآنی, نقوش هندسی, گشتالت, الگوریتمNaqshejahan- Basic studies and New Technologies of Architecture and Planning, Volume:9 Issue: 4, 2020, PP 273 -286ProblemDecorative and geometrical experiences are an integral part of Iranian art and traditional architecture in the Islamic era, which has provoked the acclaim of many pundits in this area. One of the challenges of contemporary Islamic architecture is the lack of discourse between traditional and modern approaches to create geometry and new forms.
AimsThe purpose of this study will be to produce 3D geometric decoration based on the principles of Gestalt aesthetics so that these forms will be shaped by sound frequencies resulting from the reading of the Quran at the different tunes.
MethodsTo achieve the desired goals through library and field studies, firstly, recognition and classification of the Quran tunes, then examining the relationship between parametric architecture and music, has been used to analyze them from descriptive-analytical research methods. then, the modeling methods and pattern deformation based on the principles of Gestalt aesthetics have been studied. finally, three-dimensional geometric patterns are mapped into a computer simulation method with Rhino software and Grasshopper plugin based on audio input from the Quran.The result of this study indicated that the mathematical relationship between parametric architecture and Iranian music can be used to create unique –dimensional shells, coordinate with valuable features of context-based architecture.
ConclusionMathematical language can be used as a link between parametric architecture and musical tunes used in the reading of the Quran. Also, 3D shells which are produced with the Islamic architecture approach can play an applied role in the beautification of the urban highways.
Keywords: Parametric architecture, Quran tunes, Geometric motifs, Gestalt, algorithm -
خطرات و خسارات وسیع ناشی از پدیده ی سیلاب، باعث شده تا احیا و ساماندهی روددره ها و مسیل های شهری اهمیت بیشتری یابد و در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار گیرد. عمده اهداف این طرح، هدایت آب های سطحی و انتقال سیلاب های احتمالی از طریق این روددره ها و مسیل ها می باشد. از این رو تدوین اصول و معیارهای طراحی و ارایهی روش های عملی در احیا و ساماندهی روددره ها، با هدف کنترل و کاهش سیلاب از ضرورتهای مطالعاتی است. هدف از پژوهش حاضر،شناسایی و ارزیابی راهکارها و تمهیدات انجام گرفته در کنترل و کاهش سیلاب در بخشی از بستر روددره ی کن، پس از احیا و ساماندهی آن در محدوده ی بوستان جوانمردان ایران است. همچنین علل و عوامل بروز سیلاب های اخیر و عدم کارایی این روددره در کاهش و انتقال سیلاب مطالعه و تحلیل گشته و راهکارهایی معمارانه در راستای ممانعت و پیشگیری از مخاطرات ناشی از سیلاب ارایه شده است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده ها از منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به دست آمده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنترل و انتقال سیلاب در برنامه های ساماندهی این منطقه کمتر مورد توجه بوده است و باید برای پیشگیری و کاهش خطرات و خسارات ناشی از سیل، اصول طراحی و راهکارهای بهبود وضعیت، مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: سیلاب, روددره ی کن, راهکار معمارانه, بوستان جوانمردان ایران, ساماندهیThe hazards and damages of Floods have shown the importance of reclamation and reorganization of river valleys and urban watercourses of Tehran, and have been the major title of Tehran urban management plans in the past few years. The main goals of these plans are to guide and transfer surface waters and contingent flood to the river valleys and watercourses. Therefore, formulating principles and design criteria, and providing the practical ways in the reclamation and reorganization of river valleys are the necessary subjects of studies, with the aim to control the floods and reducing detrimental effects of flood waters. The aim of this research is to identify and evaluate the strategies for mitigation of flood risk in a part of Kan river-valley after building Javanmardan-e Iran Park. Also, the causes of recent floods in this area, and lack of efficiency of this river valley in water flow reducing are discussed. At the end, some architectural solutions are suggested. The research method is descriptive-analytical and application of SWOT model. Collected data is derived from documentary resources, case study and observations field. The results of present research indicate that controlling the flood have been less noticed in organization of Kan River Valley in Javanmardan-e Iran Park; and design principles and improvement strategies of this area should be considered for prevention and reduction of future flood risks and damages.
Keywords: Flood, Architectural Space Solution, Kan River Valley, Javanmardan-e Iran Park, Reclamation -
اسناد و مدارک موجود، نقشهای تصویر شده بر بدنه غارها و نحوه ساخت خانه های اولیه گویای آن است که رابطه مستقیمی بین اعتقادات انسان های اولیه، نحوه زندگی و محل اسکان بشر و شکل و فرم معماری خانه ها وجود داشته است. با این فرض با ورود اعراب به ایران و به ارمغان آوردن اسلام اثراتی نیز بر زندگی، آداب و رسوم، مذهب، سنت ها و فرهنگ و همچنین بر معماری و به ویژه ساخت بناهای مذهبی ایران مشاهده می شود. به طور کل تاثیر ادیان مختلف بر فرهنگ و زندگی مردم و به ویژه در معماری آن سرزمین تاثیرگذار بوده است. هویت بخشیدن و تغییرات شکلی و فرمی کنیسه ها، کلیساها، معابد بودایی و مساجد متاثر از این گونه اند. گذشته از اثرات اقلیمی و منطقه ای و سنت های شکل گیری و فرم ابنیه و ساختمان ها و تغییرات حاصل شده در معماری مناطق مختلف نتیجه تاثیرپذیری از ادیان مختلف در سرزمین های گوناگون است. این مقاله سعی دارد با بررسی این مسئله به روش کتابخانه ای و استفاده از اسناد و همچنین تصاویر مرتبط با این اماکن این مطلب را به چالش بکشد و امیدوار است در پایان بتواند با بررسی کردن و آوردن نمونه های مختلف به نتیجه گیری برسد و تاثیر ادیان مختلف بر معماری آن سرزمین را بیان کند.
کلید واژگان: دین, معماری, گسترش, ادیان, ایرانHuman life, since early era, has been associated with religious beliefs and convictions and these beliefs and convictions have always influenced human lifestyle and physical space formation. Existing documents, drawings depicted on the caves walls and construction of primitive accommodations indicate direct relationships between human beliefs and their lifestyle, and shape and form of their accommodations. There is limited evidence on Arabs’ invasion to Iran that happened in order to expansion of the religion of Islam in early first-century (ah). However, there are documents showing that they entered from South-West of the country with the aim of decolonization and presenting the Islamic religion and beliefs to Iranians who were mostly Zoroastrian in that time. Giving this assumption, Arabs’ invasion to Iran and bringing the Islam religion to this country has had impacts on life, customs, faith, traditions and culture, and also on architecture, particularly construction of Iranian religious buildings. In general, different religions have influenced culture, people’s lifestyle, and particularly architecture of countries. In this regards, evolvement of identity, form and shape of synagogues, churches, Buddhist temples are considerable. Apart from climatic and regional impacts and also traditions in constructing buildings, evolvement in architecture in different areas have been influenced by people’s religions in different countries.This article aims to use textual and visual documents and to apply a desk study, to investigate this issue, with the hope of providing and studying relevant case studies and summarizing and concluding the influence of religion on the architecture of the country.
Keywords: : the religion, Architecture, Development, Religions, Influence -
مرحوم سید علی قاضی طباطبایی(رضوان الله تعالی علیه) از عرفای قرن چهاردهم هجری قمری و متعلق به مکتب عرفانی نجف است. در اینکه طریقه عرفانی او به کدام عارف میرسد، اختلاف نظر است ولی قول اصح این است که طریق عرفانی او از استادش، سید احمد کربلایی و از او به ملاحسین قلی همدانی و از او به سیدعلی شوشتری و از او به عارفی گمنام به نام ملاقلی جولای قزوینی میرسد و به فرمایش خودش به هیچ سلسله عرفانی منتسب نیست. سوالی که مطرح است و در این تحقیق به آن پرداخته خواهد شد، شاخصههای نظری مکتب عرفانی این عارف بزرگ و همچنین روش سلوکی وی و نوآوریهایی است که وی در این زمینهها دارد و همچنین نقشی است که وی در عصر اخیر در گسترش عرفان اسلامی در حوزه تشیع داشته است. در این مقاله و با مراجعه به منابع دست اول، این حقیقت تحقیق خواهد شد که این عارف بزرگ در باب توحید و ولایت و روش سلوکی، دارای مکتبی خاص بود و شاگردانی را تربیت نمود و آثاری را بجای گذاشت که موجب شد جهت و جایگاه عرفان در جهان تشیع بطور عام و در حوزههای شیعی بطور خاص، از قهقرا و سقوطی که از قرن نهم شروع شده بود، یکسره دگرگون شود و مقام والا و مقبولی را بدست آورد. وتژگان کلیدی : سیدعلی قاضی، مکتب نجف، عرفان شیعی، روش سلوکی، عرفان نظری، عرفان عملی
کلید واژگان: سیدعلی قاضی, عرفان شیعی, روش سلوکی, عرفان نظری, عرفان عملیThe Late Sayyid Ali Qadi Tabatabaii is a 14th century mystic whose mystical school came from Najaf. There is a disagreement over what mystic Qadi’s way of mysticism comes from; nonetheless, the more correct idea is that he received his way from his master Sayyid Ahmad Karbalaii who took it from Mulla Husain Quli Hamadani who from Yayyid Ali Shushtari who from an unknown mystic named Mulla Quli Joala Qazvini. Sayyid Ali Qadi himself has purportedly said that he did not belong to any particular chain of mystics. The question studied here is the theoretical characteristics of the school of this great mystic, his particular style of wayfaring, innovations and role in Shite mysticism in recent years. Referring to his pupils and what is left from him, the author aims to prove that this great mystic has his own particular school in Divine Unity, guardianship and especially style of wayfaring. His legacy helped not only to protect mysticism in the Shiite world in general and in the Shiite seminaries in particular from regression and fall had already begun since 9th century, but also to promote it to its lofty and ideal status.
Keywords: Sayyid Ali Qadi, the school of Najaf, the Shiite mysticism, style ofwayfaring, theoretical mysticism, practical mysticism -
حیات طیبه در راستای مراحل زندگی و برخاسته از مراتب روح انسانی است. انسان مومن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی موید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشا آثاری بس ارزشمند برای انسان مومن است، در حقیقت مومن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.
در حقیقت، مراحل و عوامل دست یابی به حیات طیبه از منظر علامه طباطبایی(ره) محور اصلی بحث و جستجو در این نوشتار قرارگرفته است. این مقاله به روش تبیینی تحلیلی با استفاده از آثار علامه طباطبایی(ره) و با تاکید بر تفسیر گران سنگ المیزان انجام گرفته است. در این راستا حقیقت مراحل و موانع وصول به حیات طیبه از منظر علامه و همچنین موانع وصول به حیات طیبه مورد واکاوی و مداقه قرار گرفته است. با بررسی های انجام گرفته دریافت شد که: حقیقت حیات طیبه از دیدگاه مرحوم علامه، کمال حیات موجود نیست؛ بلکه اعطای زندگی جدید است، در حقیقت پیدایش حیاتی جدید و فوق حیات معمولی و ظاهری است، حیاتی که برخوردار از نورانیت است. این حیات، به معنای جان انداختن در چیزی و افاضه حیات به آن است. از راه های وصول به این حیات معنوی می توان به داشتن ایمان و عمل صالح، صبر، توکل و شکوفاکردن عقل نام برد که همه این عوامل تحت ولایت الهی و در عالم عندیت مقدور و میسور می گردد.کلید واژگان: قرآن, حیات طیبه, ایمان, عمل صالح, افاضه حیات, علامه طباطبایی(ره)Pure life is gained in different stages of life and it is originated from levels of human spirit.
A believer in his supreme travel and spiritual elevation that is a renaissance after another birth, under God grace, takes a kind of heart which pure life is the result of it. If pure life is a new life and better than a normal one and it is the origin of so valuable effects for a believer, actually a believer has gained a new level of soul that in its light, this life and its effects are appeared.
Of course this high level of soul which has been a special potentiality that now is materialized and its appearance and prosperity is due to belief and true acts. Actually stages and factors of reaching pure life from Allameh Tabatabaee’s point of view are the main pivot of research and discussion in this article.
This article is done descriptively-analytically, using Allameh’s works and emphasizing on precious Almizan interpretation.
To this end, the reality of the stages and factors of reaching pure life from Allameh’s point of view and also obstacles of reaching It have beeb scrutinized. By these investigations it is clarified that the reality of pure life from Allameh’s point of view is not the perfection of this existent life but it is bestowing a new life. Actually it is the appearance of a new and higher life than that of normal and superficial. It is a kind of life full of light. He thinks this life is vivifying something and bestowing life to that. From the ways of reaching this spiritual life, we can name belief, true act, patience, relying on God, and flourishing wisdom all of which are under divine management and can be reached if we get close to GodKeywords: Quran, Pure Life, Belief, True Act, Bestowing Life, Allameh Tabatabaee -
فرا تحلیل تبارشناسی پوسته های متحرک در قیاس با مفهوم حرکت در معماری ایرانی - اسلامی
مفهوم حرکت یکی از اساسی ترین مفاهیم مورد نظر طراحان در معماری معاصر می باشد. اگرچه بعضی از ساختمان های طراحی شده معاصر در سطح جهان، با بهره گیری از پیشرفت های رایانه ای و ابزار آلات مهندسی، به بناهایی با پوسته های متحرک و تطبیق پذیر مجهز گردیده اند، با این حال پیشینه ی ظهور مفهوم حرکت در معماری را در آثاری از معماری معاصر ایران نیز می توان مشاهده نمود. در واقع تجلی بعد معنایی مفهوم حرکت در آثار فراوانی از معماری ایرانی – اسلامی در مقابل مفهوم مادی و فیزیکی حرکت در معماری در سایر آثار پدیدار گشته است. این مقاله به بررسی همه جانبه وضعیت فعلی نماهای متحرک که قابلیت کنترل از طریق محاسبات رایانه ای را دارا هستند، در قیاس با ابعاد معنایی تجلی حرکت در معماری معاصر ایران می پردازد. با حجم فزاینده ی نقش محاسبات و رایانه در طراحی ساختمان ها، پیش بینی سمت و سوی حرکت آتی روند فعلی طراحی، تنها از طریق چارچوب های نظری امکان پذیر است. ازین سو با توجه به نمونه های فراوان معماری متحرک، مساله اصلی در مسیر کشف عوامل شکل دهنده نماهای پاسخگو و حوزه های متفاوت در بر گیرنده ی این پروژه هاست. برای نیل به این مقصود، ادبیات موضوع مرتبط با معماری متحرک همراه با مطالعه ی چندین پروژه ی معاصر در سطح جهان و همچنین پروژه های معماری معاصر ایران مورد نظر قرار گرفته اند. این امر با در نظر گرفتن راه حل های نوین و بدیع در طراحی نماهای متحرک که قابلیت پاسخگویی به شرایط محیطی و یا تعامل با آن را دارا هستند، در کنار بررسی معنایی مفهوم حرکت در معماری ایرانی همراه است. اغلب دسته بندی های موجود در ادبیات موضوع به لحاظ کردن اجزاء سازه ای و یا شیوه های مرسوم حرکتی برای طبقه بندی نمودن ساختمان های متحرک فیزیکی اکتفا نموده اند. در این بین نقش عامل کنترل به عنوان فاکتوری که مبین نحوه ی رفتار ساختمان تطبیق پذیر بر اساس تغییر شرایط بیرونی است، پر رنگ تر از قبل به نظر می رسد. ازین رو این مقاله به بررسی این عامل در ساختار های متحرک در کنار قیاسی کلی با مفهوم حرکت در معماری معاصر ایران می پردازد. در نهایت گونه شناسی مبتنی بر عامل کنترل و مکانیزم های حرکتی برای دسته بندی نماهای متحرک که پروژه های ساخته شده ی مورد مطالعه را در بر گیرند، در مقایسه با مفاهیم حرکت در معماری معاصر ایران معرفی می گردد.
کلید واژگان: معماری متحرک, معماری ایرانی- اسلامی, پوسته های تطبیق پذیر, نماهای پاسخ گو -
منظر، پدیده ای است که در دهه های اخیر به طور جدی وارد فضای علمی و حرفه ای شده و به دلیل همین نوپا بودن، چالش ها و سوالات بسیاری در حوزه تعریف آن بوجود آمده است؛ سوالاتی کلیدی همچون این مسئله که در واقع تعریف معماری منظر چیست و پروژه های منظر به کدام پروژه ها گفته می شوند. از سویی دیگر به دلیل خاصیت میان رشته ای آن، تعریف مرز معماری منظر و طراحی شهری چالش برانگیز و قابل بحث است. با شنیدن نام منظر در وهله اول به احتمال زیاد، مفهوم فضای سبز و حضور قطعی آن در ذهن عموم تداعی می شود؛ لذا از دیگر مسائل مورد بحث در این زمینه، حد ارتباط و پیوستگی منظر با محیط زیست و طبیعت و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر است. در این مقاله سعی شده است پاسخی برای برخی از این ابهامات روشن شود. تصوری که در اذهان عموم و حتی متخصصان حوزه معماری و شهرسازی وجود دارد غالبا تصور جامعی از معماری منظر نیست ؛ طراحی باغ و پارک و ایجاد سبزینگی اگرچه در محدوده فعالیت های معماران منظر قرار می گیرد، اما در حقیقت معماری منظر محدود به این بخش نمی شود و در مفاهیم عمیق تر و مقیاس های گسترده تری گنجانده می شود؛ منظر دیدگاه جدیدی در ارتباط انسان و محیط ارائه می دهد که به تفسیر فضا می پردازد؛ از مکان به عنوان وجود واحدی یاد می کند که دو بخش بیرونی (ماده) و درونی (ذهنی) آن قابل تفکیک نیستند.
این مقاله ضمن مروری بر تعاریف صاحب نظران حیطه منظر و بیان ضرورت و اهمیت آن، اصول مهم و حیاتی جهت تداوم معماری منظر در آینده را بیان می دارد. به نظر می رسد منظر در جهان آینده عهده دار مسئله نیاز انسان به مکان آشنا و مطلوب باشد. این که منظر از ضوابط (دیسیپلین) آینده شناخته شود، اقدامی آینده نگر برای مسائل جامعه فرداست.کلید واژگان: محیط, طبیعت, معماری منظر, طراحی شهری, تداوم معماری منظرLandscape is a phenomenon that enters scientific and professional gamut in recent decade seriously, and because of its novel emersion, there are loads of challenges and questions about its definition. . By hearing the name of" Landscape" at the first time, it likely bears in mind the concept of green space and its definite presence in public memories.The other controversial issue in this field is extent of relationship and association of Landscape with environment and nature.
In this paper we try to answer some of these ambiguities to be clarified the public image and even both architecture and urbanism specialists that is not mostly comprehensive image of it
Although designing and creating gardens and parks existing in Landscape Architecture projects, but in fact Landscape Architecture not only does not limited into it but also includes deeper and broader scale concepts. Nature and environment also plays an important role in terms of Landscape. When people can understand environment then it can contains Landscape. Thus, there is some differences in understanding Landscape proportional to the individual recognition. In the other hand, developing of the built environment and expanding professional knowledge, overlapping spheres of activity, confusing of some issues between "Landscape Architecture" and "Urban Design" create some obscurity in constructing the built and natural environment in cities; Urban Design mainly looks physically to the problems while Landscape Architecture's purpose is to humanize (subjective aspect) and organize the perimeter.
This paper presents an overview of the definitions of domain Landscape Architecture's experts and expressed the view that it is necessary and important, vital for the continuation of the Landscape Architecture is expressed. Seems to assume the perspective of the future world is familiar with human needs and desired location. The perspective of the rules (discipline) will be known, prospective move to issues of tomorrow.Keywords: Environment, Nature, Landscape Architecture, Urban Design, Continuity of Landscape Architecture
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.