به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی نیکو

  • سکینه یگانه*، سعید وحدت، منیژه بیابانی اسرمی، مهدی نیکو
    هدف

    این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات عناصر کمیاب بر رشد، محتوای روغن، پروفایل اسید های چرب و خواص سوخت بیودیزل جلبک Dunaliella salina انجام شد.

    مواد و روش ها

    سلول های D. salina در محیط کشت گیلارد (f/2) با شوری 117 گرم بر لیتر و با 19 تیمار غذای حاوی درصد های مختلف از عناصر کمیاب (25،، 50 و 75 درصد از غلظت اولیه محیط کشت گیلارد برای هر عنصر) و با 3 تکرار، رشد کردند. در انتهای آزمایش، وزن خشک، میزان چربی، اسید های چرب و خواص سوخت بیودیزل اندازه گیری شدند.

    نتایج

    وزن خشک جلبک به طور قابل توجهی تحت تاثیر غلظت های عناصر کمیاب قرار گرفت. حداکثر زیست توده جلبک و محتوای چربی در غلظت مس 75 درصد به مقدار23/98 ± 08/1425 میلی گرم بر لیتر و32/5 ± 374 میلی گرم بر زیست توده مشاهده شد که نسبت به تیمار شاهد افزایش چند برابری را نشان داد (05/0<P). اکثر متیل استر های اسید چرب بین C14-18 و C22:1n9 قرار داشتند. در تیمار کبالت 25 درصد بالاترین عدد ستان (69/82) و پاین ترین عدد ید (45/123) مشاهده شد که دارای تفاوت معنی دار با تیمار شاهد بود (05/0<P). بالاترین مقدار درجه غیراشباعیت در تیمار منگنز 25 درصد بصورت معنی دار مشاهد شد (05/0<P). بیشترین و کمترین میزان CFPP در تیمار کبالت 75 درصد (50/4 درجه سلسیوس) و کبالت 25 درصد (86/2- درجه سلسیوس) مشاهده شد که نسبت به تمیار شاهد دارای تفاوت معنی داری بودند (05/0<P).

    نتیجه گیری

    بیودیزل با کیفیت بالای به دست آمده از زیست توده جلبک D. salina رشد یافته در تیمار کبالت 25 درصد (عدد ستان بالاتر و اسید های چرب بلند زنجیره غیر اشباع پایین تر)، امکان کشت انبوه آن را برای تولید بیودیزل دارد چراکه با وجود تولید زیست توده کمتر، میزان چربی (92/197 میلی گرم بر زیست توده کل) بیشتر از تیمار شاهد (44/193 میلی گرم بر زیست توده کل) تولید می کند. حتی زیست توده جلبک D. salina که در معرض کمبود برخی از عناصر کمیاب قرار گرفته بود، توانای رشد به اندازه تیمار شاهد (همانند تیمار های روی، منگنز، کبالت و مولیبدات 75 درصد) و یا بیشتر (تیمار مس 75 درصد با مقدار زیست توده 08/1425 میلی گرم وزن خشک) را نشان داد. پتانسیل استفاده از محیط کشت گیلارد (f/2) تغیر یافته در بخش عناصر کمیاب می تواند در طول دوره پرورش بدون اینکه میزان زیادی از زیست توده را از دست بدهد (مانند زمانی که از شوک عناصر پر مصرف مانند نیتروژن و فسفر برای تولید چربی استفاده می شود)، مقدار چربی بیشتری را نسبت به تیمار شاهد حاصل کند.

    کلید واژگان: عناصر کم نیاز, زیست توده جلبک, سوخت زیستی, اسیدهای چرب
    Sakineh Yeganeh *, Saeid Vahdat, Manizheh Biabani Asrami, Mehdi Nikoo
    Objective

    This study was conducted to evaluate the effects of trace elements on growth, oils content, fatty acid profiles, and biodiesel properties of Dunaliella salina.

    Materials and methods

    Algae cells were grown in Guillard medium (f/2) with a salinity of 117 g/L and with 19 nutrient treatments containing different concentrations of trace elements (25, 50 and 75% of the initial concentration of Guillard medium), with 3 repetitions. At the end of the experiment, dry weight and some selected growth parameters, lipids content, fatty acids, and biodiesel fuel properties were determined.

    Results

    Dry weight of algae was significantly influenced by addition levels of trace elements. The maximum algal biomass and fat content were observed in CuSO4 with 75% of standard concentration (1425.1 mg/L and 374 mg/biomass, respectively) and was significantly higher than the control treatment (P < 0.05). Majority of the fatty acid methyl esters were between C14-18 and C22:1n9., The highest cetane number (82.7) and the lowest iodine value (123.5) were found in CoCl2 with 25% of the standard concentration treatment (P < 0.05). Among all treatments, the highest degree of unsaturation was observed in the 25% manganese treatment (P<0.05). The highest and lowest amount of CFPP was observed in cobalt 75% (4.50°C) and cobalt 25% (-2.86°C) treatments, respectively; being significantly higher than the control treatment (P<0.05).

    Conclusions

    High-quality biodiesel that was obtained from D. salina grown in CoCl2 with 25% of the standard concentration (higher cetane number and lower long-chain unsaturated fatty acids) showed the great potential for biodiesel production due to higher lipids content (197.92 mg/total biomass) than the control treatment (193.44 mg/total biomass) from lower mass quantity. The exposure of D. salina to trace elements deficiency revealed the ability of this algae to grow the same rate as control (in case of zinc, manganese, cobalt, and molybdate treatments 75%) or even higher growth (75% copper; 1425.1 mg/d.w.). The use of modified Guillard medium (f/2) could be beneficial during the cultivation period of D. salina to prevent biomass loss to some degree (e.g.  nitrogen and phosphorus shock), resulting in higher lipids production.

    Keywords: Trace Elements, Algae Biomass, Biofuel, Fatty Acids
  • Seyyed Ahmad Mousavi, Mehdi Nikoo*, Ali Haghi Vayghan

    The effects of storage of rainbow trout processing by-products at 4 ºC on fatty acid composition and nutritional values of hydrolyzed-derived oils were determined. Polyunsaturated fatty acids (PUFA, 39.97-43.70%) were the major fatty acids followed by monounsaturated (MUFA, 31.90-34.05%) and saturated (SFA, 19.27-22.59%) fatty acids. Among fatty acids, linoleic, cis vaccinic, and palmitic were the main fatty acids. N-6 fatty acids represented 34-38% while n-3 fatty acids were 4.5-6.6% of all fatty acids (P<0.05). Hypocholesterolemic/hypercholesterolemic ratio (h/H) index in oils was between 4.23 and 5.15. The highest value was found at day 2 while showed no changes among other storage times (P>0.05). Thrombogenic index (TI) at days 0 and 2 were the lowest among storage times while at days 5 it represented the highest value. However, the change was not significant (P>0.05). N-6/n-3 ratio ranged from 5.01 to 7.6. PUFA/SFA was between 1.77 and 2.29 and showed the highest value at day 2 while after 5 days significantly decreased (P<0.05). The highest fish lipid quality (FLQ) index was for fresh by-products (day 0) (P<0.05) and showed no differences from day 1 to 5 (P>0.05). Also, nutritive value index (NVI) ranged from 2.25 to 2.55 with no significant differences during storage (P>0.05). The sum of EPA and DHA was between 1.73 and 4.05% and decreased with increasing storage days (P<0.05). Polyene index (PI) decreased to the end of storage time up to 4 days compared with the fresh by-products and significantly decreased thereafter after 5 days (P<0.05). Results of the present study showed that fatty acid composition and nutritional quality of oils from hydrolysis-derived oils were influenced by the storage days to some degree.

    Keywords: Fish Processing By-Products, Storage, Fatty Acids, Nutritional Value, Oncorhynchus Mykiss
  • صدیقه شیخیانی، کاوه رحمانی فرح*، مهدی نیکو، فرزانه نوری، احمد قره خانی

    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کربوکسی متیل سلولز بر کاهش جذب روغن و بررسی کیفیت ناگت ماهی کپور سرگنده در طی فرآیند سرخ کردن عمیق می باشد. جهت بهینه سازی ناگت ماهی از سطوح مختلف هیدروکلویید کربوکسی متیل سلولز (25/0، 50/0 و 75/0 درصد) در فرمولاسیون گوشت، در بخش آرد زنی اولیه (25، 50 و 75 درصد) و در خمیرآبه (25/0، 50/0 و 75/0 درصد) استفاده شد. تمامی ناگت های پیش سرخ شده در دمای 180 درجه سانتی گراد به مدت 3 دقیقه سرخ شدند. روش شناسی سطح پاسخ با استفاده از یک طرح باکس بانکن برای ارزیابی پارامتر های ثابت مطالعه بر میزان رطوبت، جذب روغن، چروکیدگی، چسبندگی، شاخص روشنایی و پذیرش کلی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش درصد صمغ در مراحل تهیه فرمولاسیون اولیه و همچنین خمیرآبه، میزان رطوبت به صورت غیرمعنی داری در ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت (05/0<p) ولی با افزایش درصد صمغ در مرحله آردزنی همواره میزان رطوبت افزایش یافت. از طرفی مشخص شد که با افزایش صمغ موجود تا 5/0 درصد در فرمولاسیون اولیه میزان جذب روغن کاهش ولی میزان چروکیدگی و چسبندگی افزایش یافت. یافته ها نشان داد که با افزایش درصد صمغ مرحله آردزنی میزان شاخص روشنایی به صورت جزیی افزایش یافت ولی با افزایش درصد صمغ خمیرآبه در ابتدا میزان این شاخص افزایش و سپس کاهش یافت. نتایج بهینه سازی فرمولاسیون نشان داد که برای ناگتی با بهترین کیفیت بایستی درصد صمغ در فرمولاسیون اولیه، مرحله آردزنی و خمیرآبه به ترتیب 50/0، 75 و 73/0 درصد باشد تا تحت شرایط مذکور مطلوبیت 801/0 حاصل گردد.

    کلید واژگان: بهینه سازی, جذب روغن, کپور سرگنده, کربوکسی متیل سلولز, ناگت
    Sedigeh Sheikhiani, Kaveh Rahmanifarah*, Mehdi Nikoo, Farzaneh Noori, Ahmad Gharekhani

    To control the excess oil uptake and avoid the health problems associated with consumption of foods with unsafe amount of oil, some additives have been used. The aim of this study was to evaluate the effect of carboxymethyl cellulose (CMC) on oil uptake and quality of bighead carp (Hypophthalmichthys nobilis) nuggets. Twenty-seven treatments with a 3×3 factorial design was used to optimize CMC at 0.25, 0.5 and 0.75% in meat, 0.25, 0.5 and 0.75% in batter and 25, 50 and 75% in pre-dust wheat flour and coating medium. All nuggets were subjected to deep-frying at 180 ºC for 3 min. some parameters in deep-fried nuggets were measured. The oil uptake after pre frying ranged from 2.86 (treatment 5) to 0.99 (treatment 18) indicating moisture loss in some samples. Shrinkage was affected by formulation and formulation × coating medium. Also, results indicated no difference in surface oil among samples (p > 0.05). However, the amount of absorbed oil was significantly different among nuggets. Nuggets produced using 0.75% CMC showed the highest moisture content (p < 0.05). Coating layer stickiness ranged from 87.73 to 65.06% and with the exception of wheat flour, the effect of all variables and their interactions significantly influenced stickiness (p < 0.05). Therefore, the use of CMC at 0.75% in product formulation, 0.75% in coating medium and 0.25% in wheat flour could be a promising process for lowering oil uptake and improving quality of experimental nuggets.

    Keywords: Nugget, Bighead carp, Gum, CMC, Oil uptake
  • نیره کریمی، فریبا زینالی*، محمود رضازاده باری، مهدی نیکو، فروغ محترمی، مهدی کدیور

    پپیتدهای زیست فعال بخش های پروتیینی ویژه ای هستند که بر عملکرد و سلامت بدن انسان تاثیر به سزایی دارند. در این مطالعه تاثیر پروتیین ها و پپتیدهای حاصل از هیدرولیز پروتیین های آمارانت (پروتیین کل، آلبومین و ‌گلوبولین) در مقادیر 1 تا 5 درصد و زمان های مختلف هیدرولیز (5/0، 5/1، 3 و 5 ساعت) بر خواص خمیرترش و کیفیت نان بررسی شد. نتایج نشان داد که پپتیدهای حاصل از هیدرولیز پروتیین کل آمارانت در زمان 3 ساعت دارای بیشترین تاثیر بر رشد لاکتوباسیلوس پلانتاروم (PTCC 1896) (40/11 Log CFU/mL) و ساکارومایسس سرویزیه (PTCC 5052) (32/8 Log CFU/mL) در شرایط آزمایشگاهی بود. این میکروب ها فلور اصلی خمیرترش هستند و مقادیر مختلف پپتید نسبت به نمونه ی شاهد بر رشد آن ها از نظر آماری تفاوت معنی داری داشت. میزان اسیدیته قابل تیتر و pH پس از 16 ساعت تخمیر در دمای 30 درجه سانتی گراد در خمیرترش حاوی 5٪ پپتید به ترتیب، 33/13 میلی لیتر NaOHو 6/4 بودند که نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. بیشترین میزان فعالیت آبی، حجم مخصوص، اسیدیته قابل تیتر و کمترین آنتالپی در نان تهیه شد از خمیرترش حاوی 3٪ پپتید حاصل شد. بنابراین نان تولید شده از خمیرترش حاوی 3٪ پپتید به عنوان بهترین تیمار جهت افزایش کیفیت نان انتخاب شد.

    کلید واژگان: آمارانت, پروتئین هیدرولیز شده, خمیرترش, ویژگی های نان
    Nayereh Karimi, Fariba Zeynali*, Mahmoud Rezazadeh Bari, Mehdi Nikoo, Forogh Mohtarami, Mehdi Kadivar

    Bioactive peptides are special protein components that have a significant effect on human body function. In this study, the effect of proteins and peptides resulting from the hydrolysis of amaranth proteins (total protein, albumin, and globulin) at levels 1 to 5% and different hydrolysis times (0.5, 1.5, 3, and 5 hours) on The properties of sourdough and the quality of bread were investigated. The results showed that the peptides obtained by hydrolysis of total amaranth protein in 3 hours had the greatest effect on the growth of Lactobacillus Plantarum (PTCC 1896) (11.40 Log CFU / mL) and Saccharomyces cerevisiae (PTCC 5052)  (8.32 Log CFU / mL) in vitro. These microbes are the main flora of sourdough and different amounts of peptides on their growth were statistically significant compared to the control sample. The titratable acidity and pH ‌ after 16 hours of fermentation at 30 ° C in the wet dough containing 5% peptide were 13.33 mL NaOH and 4.6, respectively, which was higher than other treatments. The highest amount of water activity, specific volume, titratable acidity, and the lowest enthalpy in bread was prepared from sourdough containing 3% peptide. Therefore, bread made from sourdough containing 3% peptides was selected as the best treatment to increase the quality of bread.

    Keywords: Amaranth, hydrolyzed protein, sourdough, bread characteristics
  • زیبا احمدی، ابراهیم حسین نجدگرامی*، وحید نجاتی، غلامرضا نجفی، مهدی نیکو

    در این تحقیق تاثیرات استفاده از پپتیدهای زیست فعال استخراج شده از ضایعات موتوماهیان بر ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، شاخص های اسپرمی، قطر لوله های منی ساز، ضخامت لایه اپیتلیوم و همچنین آسیب DNA در بافت بیضه رت های نر تیمار شده با سایمتیدین بررسی شد. تعداد 36 عدد رت نر نژاد ویستار سالم با وزن اولیه 40±200 گرم به 6 قفس منتقل شدند و به مدت 45 روز با تیمارهای غذایی (گروه C کنترل، گروه P 20 میلی گرم پپتید، گروه CIM40 و CIM120 به ترتیب 40 و 120 گرم سایمتیدین، گروه CIMP40 و CIMP120 به ترتیب 40 و 120 گرم سایمتیدین + 20 میلی گرم پپتید) تغذیه شدند. نتایج نشان داد که استفاده از پپتیدهای زیست فعال و سایمتیدین طور معنی داری میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی بیضه را نسبت به تیمار کنترل افزایش می دهد.

    کلید واژگان: پپتیدهای زیست فعال, سایمتیدین, موتوماهیان, ناباروری, استرس اکسیداتیو
    Ziba Ahmadi, Ebrahim H. Najdegerami *, Vahid Nejati, Gholamreza Najafi, Mehdi Nikoo

    protective effects of bioactive peptides extracted from Anchovy wastes on total antioxidant capacity, sperm parameters, sperm tubular diameters, epithelium thickness (ET) and DNA damage in Cimetidine treated rats was investigated. Thirty-six healthy male rats (200±40) were randomly assigned to 6 cages and fed with experimental diets (Control, 20mg bioactive peptide P, 40 mg Cimetidine CIM40, 120 mg Cimetidine CIM40, CIM40+P, CIM120+P) for 45 days. The results showed that the rat fed on Cimetidine treatments and Cimetidine + peptide had significant higher TAC then the control .

    Keywords: Bioactive peptides, Cimetidine, anchovy, Infertility, oxidative Stress
  • فرهاد فرهنگ پژوه*، محمدحسین راضی جلالی، علیرضا البرزی، سمیه بهرامی، مهدی نیکو
    سابقه و هدف

    در سال های اخیر، درمان بیماری لیشمانیوزیس بدلیل بروز مقاومت دارویی و مشکلات مربوط به اثرات جانبی داروهای متداول با مخاطراتی مواجهه شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر سمیت سلولی پپتیدهای زیست فعال حاصل از هیدرولیز عضله ماهی مرکب ببری بر پروماستیگوت های انگل لیشمانیا ماژور انجام شد.

    مواد و روش

    متغیرهای نوع آنزیم، نسبت غلظت آنزیم به سوبسترا، زمان هیدرولیز و روش خشک کردن بر ویژگی های درصد تولید، پروتیین پودر پپتید، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، فعالیت مهار رادیکال های DPPH، نیتریک اکساید و گروه های تیول مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تعیین درصد پروتیین عضله سفید ماهیان مرکب، از آنزیم های آلکالاز و پاپایین 5 درصد و زمان 180 دقیقه جهت هیدرولیز استفاده گردید. خاصیت سمیت سلولی بر پروماستیگوت انگل لیشمانیا ماژور با استفاده از روش MTT ارزیابی گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که درجه هیدرولیز پروتیین در عضله با آنزیم آلکالاز 5 درصد، بیشتر از سایر آنزیم های مورد مطالعه بود. با کمک آنزیم آلکالاز 5 درصد در زمان 180 دقیقه و با استفاده از روش خشک کردن پاششی بهترین فعالیت آنتی اکسیدانی در روش های سنجش ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، سنجش قدرت آنتی اکسیدانتی، فعالیت جاروکنندگی نیتریک اکساید، گروه های سولفیدریل کل و بیشترین خاصیت سمیت سلولی حاصل گردید.

    استنتاج

    نتایج نشان داد که با افزایش غلظت پودر پپتید بدست آمده، میزان مرگ و میر پروماستیگوت های انگل لیشمانیا ماژور در تمام گروه های مورد مطالعه افزایش یافته است. بهترین میزان IC50 در بین گروه های مورد مطالعه در غلظت 10 میلی گرم بر میلی لیتر از هیدرولیزات حاصل از آنزیم آلکالاز 5% با روش خشک کن پاششی نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید.

    کلید واژگان: هیدرولیز, آلکالاز, پپتید, پروماستیگوت, انگل لیشمانیا ماژور, ماهی مرکب ببری
    Farhad Farhangpazhouh *, Mohammad Hossein Razi Jalali, Alireza Alborzi, Somayeh Bahrami, Mehdi Nikoo
    Background

    Leishmaniasis is one of the intracellular parasitic diseases that is known as the most common infectious disease after AIDS, tuberculosis and malaria. Leishmaniasis is among the 6 most prevalent endemic diseases and is in fact a tropical and subtropical disease caused by intracellular parasites worldwide. In recent years, treatment of leishmaniasis has been associated with risks due to drug resistance and problems related to the side effects of conventional drugs. The disease is found on all continents except Oceania and is endemic to enclosed areas in North Africa, southern Europe, the Middle East, southeastern Mexico, and Central and South America. The aim of this study was to investigate the cytotoxic effect of bioactive peptides obtained from hydrolysis of tiger squid muscle on promastigotes of Leishmania major.

    Materials and Methods

    The variables of enzyme type, ratio of enzyme concentration to substrate, time of hydrolysis and drying method were studied on the characteristics of hydrolysis protein. After determining the percentage of white muscle protein of squid caught from Bushehr port, alkalase and papain enzymes were used at 5% levels for 180 minutes for hydrolysis. Production percentage, protein peptide powder, total antioxidant capacity (TAC), radical scavenging activity of DPPH, nitric oxide (NO) and total thiol groups were measured. Also, the cytotoxicity of Leishmania major promastigotes was evaluated using MTT method. Glucantime was used as a positive control and the untreated group was used as a negative control.

    Results

    Muscle hydrolysis with 5% Alkalase enzyme caused the highest degree of hydrolysis (63%) and in general, the concentration of 5% of enzymes had a higher degree of hydrolysis than the concentration of 2.5%. Analysis of variance showed that the effect of enzyme, drying time and drying method on all measured variables had a statistically significant difference at the level of one percent (p <0.01). The effect of concentration on peptide dry powder, peptide protein, TAC and thiol was significant. However, no statistically significant difference was observed between enzyme concentrations in DPPH and Nitric Oxide. The dual interaction of enzyme × concentration on the variables of dry powder of peptide and Thiol at the level of 1% showed a statistically significant difference (p <0.01). However, the interaction of enzyme × concentration on other variables was not significant. The results showed that the dual interaction of enzyme × time on all studied variables showed a statistically significant difference. (p <0.01). The dual interaction effect of enzyme × drying method was significant only on Nitric Oxide and Thiol variables (p <0.01). Also, statistical results using analysis of variance showed that the dual interaction effect of concentration × time on the variables of dry peptide powder, peptide powder protein and Thiol had a statistically significant difference. (p <0.01). The dual interaction effect of concentration × drying method on the variables of peptide dry powder, peptide powder protein, DPPH and Thiol was also significant (p <0.01). Statistical results showed that the dual interaction of drying time × drying method on all studied variables except TAC showed a statistically significant difference (p <0.01). The results of analysis of variance for the triple interactions of enzyme × concentration × time and enzyme × concentration × drying method showed statistically significant difference only on Thiol at the level of one percent (p <0.01). The triple interaction effect of enzyme × time × drying method on protein peptide powder, DPPH, Nitric Oxide and Thiol showed a statistically significant difference at the level of one percent (p <0.01). The results of analysis of variance showed a statistically significant difference (p <0.01) with the triple interaction of concentration × time × drying method on the protein content of peptide powder, DPPH, TAC, Nitric Oxide and Thiol at the level of one percent. Finally, the results of analysis of variance showed that quadruple interaction effect of enzyme concentration × time × drying method on all studied variables had a statistically significant difference at the level of one percent (p <0.01). The results of comparing the mean of the quadruple interaction effect of enzyme × concentration × time× drying method showed that the highest amount of peptide powder, the lowest protein content and the best antioxidant activity are obtained in TAC, DPPH, Nitric Oxide and Thiol using digestion method with the help of 5% Alkalase enzyme for 180 minutes using spray dryer method. The results showed that the degree of protein hydrolysis in muscle with alkalase enzyme was 5% higher than other enzymes studied. With the help of 5% alkalase enzyme in 180 minutes and using spray drying method, the lowest amount of protein in hydrolyzed powder, the best antioxidant activity were obtained in TAC, DPPH, Nitric Oxide, Thiol and the highest cytotoxicity. The highest amount of muscle hydrolysis powder was obtained in the presence of 5% alkalase enzyme in 180 minutes and cooling drying method.

    Conclusion

    MTT results showed that with increasing the concentration of peptide powder obtained from enzymatic hydrolysis of white tiger squid muscle, the mortality rate of Leishmania major promastigotes increased in all study groups. The best level of IC50 among the studied groups was observed at a concentration of 10 mg / ml of hydrolyzate from 5% alkalase enzyme by spray dryer compared to the control group. The results of this study showed that the hydrolysis protein of Sepia pharaonis white muscle produced with 5% Alkalase enzyme has cytotoxic effect on Leishmania major promastigotes and this effect has shown a stronger activity in hydrolysis prepared using spray drying method than other methods.

    Keywords: Alkalase, Hydrolysis, Leishmania major parasite, Peptide, Promastigote, Tiger squid
  • ژیلا قاسمی، محمد علیزاده خالد آباد*، هادی الماسی، مهدی نیکو
    به دلیل تمایل به غذاهای طبیعی و سالم، بازار غذاهای فراسودمند به سرعت در حال رشد است. در این میان، پروبیوتیک ها به دلیل توانایی بالقوه آن ها، در فرمولاسیون های غذایی سالم، به طور جدی موردتوجه قرار گرفته اند. بیشترین نگرانی در مورد پروبیوتیک ها این است که ممکن است تعداد باکتری های پروبیوتیک در زمان مصرف کمتر از مقدار موردنیاز (CFU/g 107) باشد. بنابراین در این مطالعه، فیلم های خوراکی پروبیوتیک کربوکسی متیل سلولز (CMC) حاوی لاکتوباسیلوس کازیی و پروتیین هیدرولیزشده عضله ماهی کپور نقره ای (SCMH) تهیه شد و زنده مانی سلول های باکتری در طول 30 روز نگهداری (در فواصل زمانی 1، 10، 20 و 30 روز) در دماهای 25، 4 و 18- درجه سانتی گراد بررسی گردید. جهت استخراج پروتیین از روش انحلال قلیایی/ترسیب اسیدی استفاده شد. ایزوله پروتیین استخراجی به وسیله آنزیم آلکالاز (%5 وزنی/وزنی) در دمای °Σ 50 و 8 = pH به مدت 3 دقیقه هیدرولیز گردید. فیلم ها با انحلال SCMH و CMC با نسبت 2:1 در آب مقطر تهیه شدند و لاکتوباسیلوس کازیی با غلظت CFU/mL 108 به فیلم ها اضافه شد. خصوصیات رنگی، فیزیکی، استحکام کششی نهایی (UTS) و ازدیاد طول در نقطه شکست (EB) فیلم ها بررسی شد. الگوهای ساختاری نمونه های فیلم با پراش سنج اشعه X در دمای اتاق با زاویه پراش (θ2) از 5 تا 40 درجه به دست آمد. طیف سنجی FT-IR فیلم ها در طول موج cm-1 500-3500 ثبت شد. نتایج آنالیز FT-IR، XRD و DSC، حاکی از شکل گیری پیوند هیدروژنی بین لاکتوباسیلوس کازیی و ماتریس فیلم و همچنین اثر پلاستی سایزری SCMH بودند. به طوری که فیلم CMC خالص حاوی باکتری، بالاترین خصوصیات مکانیکی (%9/29=EB، MPa 7/3=UTS) را داشت. افزودن SCMH به فیلم ها، به طور قابل توجهی (p˂0.05) زنده مانی لاکتوباسیلوس کازیی را در همه دماها افزایش داد و توانست در پایان دوره نگهداری در دمای °Σ 4 مقدار آن را در حد log CFU/g 01/0 ±7 نگه دارد.
    کلید واژگان: پروتئین هیدرولیزشده, لاکتوباسیلوس کازئی, کربوکسی متیل سلولز, فیلم خوراکی, پروبیوتیک
    Zhila Ghasemi, Mohammad Alizadeh Khaled Abad *, Hadi Almasi, Mehdi Nikoo
    Nowadays, probiotics have been seriously considered for their potential application in healthy food formulations. The most highlighted concern about probiotics is that the number of probiotic bacteria at the time of consumption may be lower than the required value (107 CFU/g). A new approach is the immobilization of probiotic cells in the matrix of edible films. So in this study, edible carboxymethyl cellulose (CMC) probiotic films containing Lactobacillus casei, and the silver carp muscle protein hydrolysates (SCMH) prepared by using limited Alcalase hydrolysis, were analyzed and the viability of bacterial cells was determined at 25, 4, and -18°C for 30 days. An alkaline solubilization/acid precipitation method was used to isolate silver carp white muscle proteins. Protein isolate (3%, W/V) was hydrolyzed with 5% E/S ratio (w/w) Alcalase at 50°C and pH 8.0 for 3 min. Briefly, films were prepared by dissolving SCMH and CMC powder (1.5%, w/v) in a ratio of 1:2 in distilled water and L. casei was added to a final concentration of 108 CFU/mL. Probiotics were counted at intervals of 1, 10, 20, and 30 day. The physical, mechanical [Ultimate tensile strength (UTS) and elongation at break (EB)], thermal and structural properties were determined. XRD patterns of the film samples collected by X-ray diffractometer (XRD) and Fourier transform infrared (FT-IR) spectroscopy of the film samples were recorded. The results indicated that the addition of SCMH significantly (p˂0.05) improved the L. casei viability at all three temperatures. Thickness, moisture absorption, and water vapor permeability (WVP) of the films were not influenced by addition of the probiotic. However, the addition of SCMH negatively affected the film’s mechanical properties. The FT-IR analysis confirmed the formation of hydrogen bonds between L. casei and the CMC matrix, the XRD and differential scanning calorimetry (DSC) analyses confirmed the plasticizing effect of SCMH on the films. Thus, CMC films containing L. casei showed the highest UTS (3.7 MPa) and EB (29.9%). Generally, the results indicated that the SCMH incorporated CMC-based film can be a good carrier for probiotics as bioactive food packaging system with promising potential for shelf life extension of perishable foods.
    Keywords: Protein hydrolysates, L. Casei, Carboxymethyl Cellulose, Edible films, Probiotic
  • زهرا زارع، ابراهیم حسین نجدگرامی*، وحید نجاتی، غلامرضا نجفی، مهدی نیکو

    در این تحقیق تاثیرات استفاده از پپتیدهای زیست فعال استخراج شده از ضایعات موتوماهیان بر فعالیت آنتی اکسیدانی، شاخص های اسپرمی، قطر لوله های منی ساز، ضخامت لایه اپیتلیوم و همچنین آسیب DNA در بافت بیضه رت های تیمار شده با آنتی بیوتیک اوفلوکساسین بررسی شد. برای این منظور تعداد 36 عدد رت نر نژاد ویستار سالم با وزن اولیه 40±200 گرم به 6 قفس منتقل شدند و به مدت 45 روز با تیمارهای غذایی(گروه C کنترل، گروه P 20 میلی گرم پپتید، گروه OF72 و OF360 به ترتیب 72 و 360 گرم اوفلوکساسین، گروه OFP72 و OFP360 به ترتیب 72 و 360 گرم اوفلوکساسین + 20 میلی گرم پپتید) تغذیه شدند. در انتهای دوره آزمایش نتایج تحقیق نشان داد که ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در رت هایی که از آنتی بیوتیک و پپتید تغذیه کرده بودند به طور معنی دار نسبت به تیمار کنترل افزایش یافته بود (P

    کلید واژگان: پپتیدهای زیست فعال, موتوماهیان, ناباروری, استرس اکسیداتیو
    Zahra Zare, Ebrahim H. Najdegerami *, Vahid Nejati, Golamreza Najafi, Mehdi Niko

    In this study, protective effects of bioactive peptides extracted from Anchovy on total antioxidant capacity, sperm parameters, sperm tubular diameters, epithelium thickness (ET) and DNA damage in ofloxacin treated rats was investigated. Thirty-six healthy male rats (200±40) were randomly assigned to 6 cages and fed with experimental diets (Control, 20mg bioactive peptide P, 72 mg ofloxacin OF72, 360 mg ofloxacin OF360, OF72+P, OF360+P) for 45 days. The results indicated that the rat fed on ofloxacins + peptid had siginificant higher TAC then the control .

    Keywords: Bioactive peptides, anchovy, Infertility, oxidative Stress
  • حسین زارعی، مهدی نیکو*، کاوه رحمانی فرح

    اثر جوشاندن میگو در آب نمک با شوری های مختلف (صفر الی 4 درصد) و در زمان های مختلف (1 تا 7 دقیقه) و خشک کردن به مدت 20 ساعت در دمای 60 درجه سانتی گراد بر کیفیت میگوی وانامی پرورشی بررسی شد. در تمامی شوری ها افزایش زمان جوشاندن از 1 تا 7 دقیقه سبب کاهش وزن میگوها گردید (05/0 > P). بیشترین کاهش مربوط به زمان 7 دقیقه بوده است. با افزایش شوری، بر سفتی میگوهای خشک شده بطور معنی داری افزوده شده بطوریکه در زمان های 3 و 7 دقیقه، میگوهای جوشانده شده در شوری 3 درصد بالاترین سفتی بافت را نشان دادند (05/0 > P). در زمان های 5 و 7 دقیقه پخت، بالاترین مزه در شوری های صفر و 2 درصد اتفاق افتاد و شوری های بالاتر معمولا منجر به پذیرش کمتری گردید (05/0 > P). میگوهای خشک شده در زمان 8 ساعت دارای بیشترین میزان اسید های چرب امگا-3 بودند (05/0 > P). بیشتر شدن زمان خشک کردن میگو منجر به اکسایش بیشتر اسید های چرب چند غیر اشباع گردید. شاخص ترومبوژنسیته بین 044/0 الی 052/0 متغیر بود. بالاترین میزان این شاخص مربوط به  میگوهای خشک شده برای مدت 2 ، 12 و 14 ساعت بود. در زمان خشک کردن 2 ساعت فواصل بین فیبرهای عضلاتی بسیار کم بوده و بافت در وضعیت مناسبی بود. افزایش زمان خشک کردن تا 4 نیز تغییر محسوسی بر ساختار بافت نداشته و تقریبا شبیه نمونه 2 ساعت بود. در زمان 6 ساعت تا حدودی فضای بین فیبرهای عضلانی افزایش یافت. با افزایش بیشتر زمان خشک کردن (8 تا 14 ساعت) تغییرات ساختار بافتی مشهود تر بوده و فضای بین فیبرهای عضلانی بیشتر گردید.

    کلید واژگان: میگوی شور و خشک, بافت, اسید های چرب, ساختار میکروسکوپی, مزه
    Hossein Zarei, Mehdi Nikoo*, Kaveh Rahmanifarah

    The effects of boiling time (1-7 min) and concentration of salt solution (0-4%) on the quality of farmed pacific white shrimp (Litopenaeus vannamei) dried for 20 h at 60 ºC was determined. In all salt concentrations, the increase in boiling time from 1 to 7 min decreased shrimp weight (P < 0.05). The highest weight loss was found after 7 min. With increasing salt concentrations, hardness increased; the highest hardness was found when shrimp were boiled in 3% salt concentrations for 3 and 7 min (P < 0.05). At 5 and 7 min of boiling, salt concentrations of 0 and 2% led to the highest taste score while the higher salinity decreased taste (P < 0.05). Shrimp dried for 8 h had the highest content of omega-3 fatty acids. The higher oxidation of polyunsaturated fatty acids occurred when drying time increased. The TI index was between 0.044 and 0.052 and the highest index was for those dried for 2, 12, and 14 h. Shrimp died for 2 h showed the lower gap between muscle fibers and a similar microstructure was observed at 4 h of drying. After 6 h of drying, the gap was increased to some extent while with further increase of drying time (8 to 14 h) considerable texture changes were observed with large gap among muscle fibers.

    Keywords: Salted, dried shrimp, Texture, Fatty acids, Microstructure, Taste
  • مهدی نیکو*، میثم ملکیان، کاوه رحمانی فرح، فرزانه نوری

    میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) یکی از گونه های مهم اقتصادی صنعت آبزی پروری است. خمیر میگو می تواند در تولید فرآورده های آماده و نیمه آماده شیلاتی مورد استفاده قرار گیرد و یا به شکل خام جهت مصارف خانگی عرضه گردد. در این مطالعه، تاثیر عصاره آنتی اکسیدانی پودر ادویه میکس چینی و یا پودر هریک از ادویه های آن به شکل مجزا (دارچین، آنیسون ستاره ای، زنجبیل، رازیانه، جوز هندی، لیکوریس، زیره، پوست خشک پرتقال) بر اکسایش  چربی و پروتئین خمیر در دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت 8 روز  مورد بررسی قرار گرفت. مقدار ترکیبات فنولیک کل بین 7/669 تا 4/1538 میکروگرم معادل اسید گالیک بر میلی لیتر عصاره بود. خمیر حاوی لیکوریس، دارچین و ادویه میکس پس از 8 روز نگهداری دارای بهترین ویژگی حسی از لحاظ بو، رنگ و پذیرش کلی دارا بودند. این نمونه ها همچنین دارای مقدار بالاتر گروه های سولفیدریل کل و پروتئین کربونیلی کمتر بوده و اکسایش چربی در آنها در مقایسه با نمونه کنترل کاهش یافت. در خمیر حاوی زیره و رازیانه پس از 8 روز نگهداری بوی فساد به همراه میزان بالاتر TBARS و پروتئین کربونیلی مشهود بود. با این وجود، خمیر حاوی عصاره زنجبیل دارای تعداد باکتری های سرمادوست کمتری در بین تمامی نمونه ها بود. عصاره ادویه میکس دارای فعالیت آنتی اکسیدانی در مهار رادیکال های DPPH، ABTS و هیدورکسیل با IC50 معادل 10/15، 13/92 و 4/72 پی پی ام بود. این نتایج نشان داد که عصاره ادویه میکس در ثبات اکسیداتیو خمیر میگوی وانامی در مدت 8 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتی گراد موثر است.

    کلید واژگان: میگوی وانامی, خمیر, نگهداری در یخچال, عصاره ادویه, اکسایش
    Mehdi Nikoo *, Meisam Malekian, Kaveh Rahmanifarah, Farzaneh Noori

    Pacific white shrimp (Litopenaeus vannamei) is an important economic species in aquaculture industry. Effect of cinnamon, star anise, ginger, fennel, nutmeg, licorice, dried apple peel and spice mix on lipid and protein oxidation of shrimp mince during refrigerated storage at 4 ºC for 8 days was evaluated. Total phenolic contents in all spices were between 669.7 and 1538.4 mg gallic acid equivalents /g dry matter. Licorice, cinnamon and spice mix at 100 µg gallic acid equivalent/ g mince led to the best odor and color in samples after 8 days of storage (P < 0.05). These minces showed lower protein carbonyls and higher total sulfhydryl groups with the coincidental lower lipid oxidation (P < 0.05). In minces incorporated with nutmeg or fennel extracts, rancid odor was noticeable with higher formation of protein carbonyls and TBARS. Ginger-treated mince showed the lowest bacterial count (4.16 log CFU/g) at day 8. Spice mix extract showed antioxidant activity in scavenging free radicals (DPPH, ABTS, and hydroxyl) with IC50 of 15.1, 92.1 and 72.4 ppm, respectively. Results indicated the effect of spice mix in oxidative stability of vannamei shrimp mince during 8 days of refrigerated storage.

    Keywords: Pacific white shrimp, Mince, Refrigerated storage, Spice extract, oxidation
  • ثنا ربیعی، مسعود رضایی*، مهدی نیکو، محمود رفیعیان کوپایی

    استرس اکسیداتیو ناشی از عدم تعادل در وضعیت ردوکس بدن است که در ایجاد و پیشرفت بسیاری از بیماری ها انسان از جمله سرطان نقش اساسی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضداکسایشی و سیتوتوکسیک پپتیدهای حاصل از هیدرولیز آنزیمی و میکروبی عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) بود. پروتئین عضله ماهی مید با روش هیدرولیز آنزیمی توسط آنزیم الکالاز و میکروبی توسط باکتری Bacillus licheniformis هیدرولیز شد. فعالیت ضداکسایشی نمونه های به دست آمده در مهار رادیکال های DPPH،ABTS  و هیدروکسیل، کاهندگی یون آهن سه ظرفیتی و شلاته کنندگی یون آهن دو ظرفیتی تعیین شد. علاوه بر این اثرات سیتوتوکسیک نمونه های پروتئین هیدرولیز شده بر رده سلول سرطان سینه 4T1 با استفاده از آزمون MTT بررسی شد. محدوده وزن مولکولی پروتئین های به دست آمده از هیدرولیز توسط دستگاه HPLC تعیین شد. نمونه میکروبی در مقایسه با نمونه آنزیمی فعالیت ضداکسایشی بیشتری در مهار رادیکال های ABTS، شلاته کنندگی و کاهندگی یون آهن نشان داد (05/0P<). فعالیت سیتوتوکسیک نمونه میکروبی نیز به طور معنی داری بیشتر از نمونه آنزیمی بود (05/0P<). در پروتئین هیدرولیز آنزیمی، درصد پپتیدهای با وزن مولکولی کمتر از 1000 دالتون 15/26 درصد ولی در نمونه میکروبی 17/75 درصد بود. پروتیئن هیدرولیز شده به روش میکروبی فعالیت ضداکسایشی و سیتوتوکسیک بیشتری در مقایسه با نمونه آنزیمی نشان داد که احتمالا به دلیل حضور پپتیدهایی با وزن مولکولی پایین بود.

    کلید واژگان: ماهی مید, هیدرولیز آنزیمی, هیدرولیز میکروبی, فعالیت ضداکسایشی, فعالیت سیتوتوکسیک
    Sana Rabiei, Masoud Rezaie *, Mehdi Nikoo, Mahmoud Rafieia Kopai

    Oxidative stress reflects an imbalance in the redox status of the body and plays an important role in the pathogenesis and development of several human diseases such as cancer. This study aimed to evaluate the antioxidant and cytotoxic effects of peptides derived from enzymatic and microbial hydrolysis of Liza klunzingeri muscle. L. klunzingeri muscle was hydrolyzed using enzymatic hydrolysis with alkalase and microbial hydrolysis by Bacillus licheniformis. The antioxidant activity of samples was measured using DPPH, ABTS and hydroxyl radical scavenging, Fe3+ reduction and Fe2+ chelating effects. The cytotoxic effects of hydrolysates on 4T1 cell line were evaluated using MTT assay. The molecular weight distribution of hydrolysates was determined using HPLC. The microbial sample showed better antioxidant activity in the inhibition of ABTS, chelating and reducing of iron (P<0.05). The cytotoxic activity of the microbial sample was significantly higher than that of the enzymatic sample (P<0.05). The percentage of peptides with a molecular weight of less than 1000 Da was 26.15% in enzymatically prepared protein hydrolysate and 75.15% in the microbial sample. The protein hydrolyate derived from microbial hydrolysis shows better antioxidant and cytotoxic activity, probably due to the presence of low molecular weight peptides.

  • مهدی نیکو*
    اهداف

    هدف مطالعه حاضر استخراج ژلاتین از پوست فیلماهی پرورشی در درجه حرارتهای مختلف، سپس آبکافت توسط آنزیم پروتیازی آلکالاز و در نهایت سنجش دامنه وزن مولکولی پپتیدها، ترکیب اسیدآمینه و ارزیابی فعالیت ضداکسایشی آبکافته ها بوده است.

    مواد و روش ها

    ابتدا ژلاتین از پوست پس از حذف رنگدانه ها و پروتئینهای غیرکلاژنی، چربی گیری و بازکردن زنجیره های مارپیچ سه گانه کلاژن در درجه حرارتهای 50 ،60 ،70 و C°80 طی مدت 6 ساعت استخراج و سپس توسط آلکالاز در نسبت آنزیم به پروتئین 1 به 20 (وزنی/وزنی) برای مدت 3 ساعت هیدرولیز شد. دامنه وزن مولکولی پپتیدها، ترکیب اسیدآمینه و فعالیت ضداکسایشی آبکافته ها در مدلهای مختلف بررسی شد.

    یافته ها

    درجه آبکافت در تمامی نمونه ها طی 30 دقیقه اول به بیشترین میزان خود رسید. بالاترین درجه آبکافت مربوط به استخراج در دمای C°80 بود. اختلاف محسوسی بین نمونه های آبکافته ژلاتین از لحاظ ترکیب اسیدآمینه و پروفیل پپتیدی تحت تاثیر دمای استخراج ژلاتین مشاهده نشد. در آبکافته حاصل از استخراج در درجه حرارت C°60 ،مقدار پپتیدهای کوچک اندازه (با وزن مولکولی کمتر از 5/0کیلودالتون) و میزان کل اسیدهای آمینه (گرم در 100گرم) نسبت به سایر آبکافته ها اندکی بیشتر بود. این امر تا حدی بر فعالیت ضداکسایشی اثر داشت. در دماهای بالاتر استخراج ژلاتین، توانایی آبکافته ها در جلوگیری از کاهش گروه های سولفیدریل کل کاهش یافت (0/05>p) ولی بر TBARS و آبگریزی سطح تاثیر نداشت (0/05>p).

    نتیجه گیری

    دمای استخراج ژلاتین بر ویژگیها و فعالیت ضداکسایشی آبکافته ها اثری محسوس نداشت و آبکافته ژلاتین با فعالیت ضداکسایشی و غنی از پپتیدهای با وزن مولکولی کمتر از 1کیلودالتون در دمای استخراج C°50 قابل تولید است.

    کلید واژگان: ژلاتین, آبکافته, درجه حرارت, پپتید های ضد اکسایشی, ترکیب اسید آمینه
    Gholipour Gomari R, Nikoo M*
    Aims

    The aim of the present study was to extract gelatin from the skin of farmed great sturgeon at different temperatures, hydrolysis using Alcalase enzyme, and to measure molecular weight distribution of peptides, amino acid composition and antioxidant activity of hydrolysates.

    Materials & Methods

    After removing pigments and non‐collagenous proteins, defatting, and swelling of triple‐helix structure, gelatin was extracted at the temperatures of 50, 60, 70, and 80°C for 6h and then hydrolysed using Alcalase (E/S ratio of 1:20w/w) for 3h. Molecular weight distribution of peptides, amino acid composition and antioxidant activity of hydrolysates were determined in different models.

    Findings

    Degree of hydrolysis (DH) reached its maximum within the first 30min in all samples. The highest DH was in the 80°C. There were no significant differences among hydrolysates with regards to amino acid composition and peptide molecular weight distribution. Hydrolysates produced at the extraction temperature of 60°C showed that the content of small peptides (molecular weight<1kDa) and total amino acids (g/100g) were slightly higher compared to other samples. This could influence antioxidant activity. At higher extraction temperature of gelatin, the efficacy of hydrolysates in preventing the loss in total sulfhydryl groups content was decreased (p<0.05) while there was no effect on TBARS and surface hydrophobicity (p<0.05).

    Conclusion

    Extraction temperature of gelatin did not reveal a considerable effect on properties and antioxidant activities of the resulting hydrolysates and gelatin hydrolysates with antioxidant activity and rich in peptides with molecular weight less than 1kDa could be produced at 50°C.

    Keywords: Gelatin, Hydrolysates, Temperature, Antioxidative Peptides, Amino Acid Composition
  • مهدی نیکو*، حسن احمدی گاولیقی، مهران یاسمی
    در این مطالعه تاثیر پیش تیمارهای مختلف شامل: روش 1- مینس ضایعات (BP-FPI)، روش 2- شستشوی مینس ضایعات با آب (WBP-FPI)، روش 3- شستشوی مینس ضایعات با اسید سیتریک + کلرید کلسیم (CaCi-BPFPI)، روش 4-  شستشوی مینس ضایعات با اسید سیتریک + کلرید کلسیم + شستشوی دوم با آب (CaCi-W- BPFPI) و روش 5-  شستشوی مینس ضایعات با آب + شستشوی دوم با اسید سیتریک + کلرید کلسیم (W-CaCi-BPFPI) بر ترکیب شیمیایی پروتئین ایزوله از ضایعات ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی گردید. شستشو با آب مقطر (روش 2) و با آب مقطر + مخلوط اسید سیتریک و کلرید کلسیم (روش 5) تاثیر زیادی بر کاهش آهن هم و فسفولیپید داشت (05/0 P <).  روش شستشو تاثیر معنی داری بر راندمان استخراج پروتئین ایزوله داشت بطوریکه کمترین درصد استخراج (4/9 درصد) مربوط به روش 5 بوده است (05/0 P <). پروتئین های حاصل از روش های 2 تا 5 از روشنایی بالاتری نسبت به پروتئین تولید شده بطور مستقیم از ضایعات داشتند (05/0 P <). روش 1 منجر به بالاترین قرمزی (36/9) در پروتئین گردید ولی نمونه 5 دارای کمترین رنگ قرمزی (19/1) بود (05/0 P <). پروتئین هیدرولیز تولید شده از پروتئین روش 5 دارای فعالیت آنتی اکسیدانی در غلظت های مختلف بوده است. همچنین، وجود پپتید های کوچک در پروتئین هیدرولیز سبب فعالیت ضد دیابت در آن گردید.  نتیجه نشان داد که شستشو با آب مقطر به تنهایی (روش 2) و یا در ترکیب با اسید سیتریک +کلرید کلسیم (روش 5) برای تهیه پروتئین ایزوله با مقدار کمتر ترکیبات پرواکسیدانی از ضایعات ماهی قزل آلای رنگین کمان مناسب می باشد.
    کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, ضایعات, روش های شستشو, ترکیب شیمیایی, فعالیت آنتی اکسیدانی, فعالیت ضد دیابت
    Mehdi Nikoo*, Hassan Ahmadi Gavlighi, Mehran Yasemi
    In this study, the effect of different treatments including method 1- homogenized by-product (BP-FPI), method 2- washing of homogenized by-product by distilled water (WBP-FPI), method 3- washing of homogenized by-product by CaCl2-citric acid (CaCi-BPFPI), method 4- CaCl2-citric acid treated –washing by distilled water (CaCi-W- BPFPI), method 5- washing by distilled water- CaCl2-citric acid treatment (W-CaCi-BPFPI) on composition of protein isolate from rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) by-product were investigated. Washing by distilled water (method 2) and distilled water + combination of CaCl2 + citric acid (method 5) had significant effect on heme iron and phospholipid (P < 0.05). Washing methods influenced protein yield and the lowest yield (9.4%) was obtained using method 5 (P < 0.05). Washing-derived proteins were lighter in color compared with that obtained from by-product. Method 1 resulted in higher redness (9.36) while that obtained with method 5 showed the lowest redness (1.19) (P < 0.05). Protein hydrolysate produced from method 5 protein isolate had high antioxidant activity in a dose-dependent manner.  Additionally, the presence of small peptides in hydrolysate contributed to its anti-diabetic activities. Results indicated that washing by distilled water (method 2) or combined with CaCl2 + citric acid (method 5) is necessary for production of protein isolate from rainbow trout processing by-product.
    Keywords: Rainbow trout, By-product, Washing methods, Composition, Antioxidant activity, Anti-diabetic activity
  • محمدرضا قمی *، مسعود قانع، مینا اقبالی، مهدی نیکو
    در این مطالعه اثرات استفاده از نیسین (نگهدارنده زیستی) (در غلظتهای 2/0 و 4/0 درصد) بر کیفیت میکروبیولوژیکی فیله ماهی خاویاری پرورشی فیل ماهی (Huso huso) توسط آغشته سازی با استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) و اشریشیا کلی (Escherichia coli) (به میزان CFU / ml log 8) در طول ذخیره سازی (در دماهای 4 و 18- درجه سانتی گراد) به مدت 10 روز بررسی شد. تعداد S. aureus پس از ده روز از ذخیره سازی تغییر معنی داری نکرد ) 05/0 (P > و بعبارت دیگر از غلظتهای مختلف نیسین و درجه حرارت های مختلف ذخیره سازی تاثیر نپذیرفت. نمونه های آغشته به نیسین در هنگام نگهداری در حالت یخ زده (18- درجه سانتی گراد) شمارش پایین تری از E. coli را نشان دادند. نیسین در هر دو غلظت اثرات مشابهی در کاهش تعداد هر دو باکتری داشت. لذا اثرات مثبت این نگهدارنده کم خطر زیستی در کاهش بار میکروبی فراورده غذایی مورد بررسی در این تحقیق نمایان است و بدینوسیله استفاده از آن نسبت به سایر نگهدارنده های شیمیایی در صنایع غذایی ارجحیت می یابد.
    کلید واژگان: نیسین, دمای نگهداری, استافیلوکوکوس اورئوس (S, aureus), اشرشیاکلی (E, coli), فیل ماهی پرورشی
    M Ghane*, M Eghbali, M Nikoo

    Effect of nisin on microbial quality of farmed great sturgeon Huso huso in refrigerator and freezing temperaturesIn this study the effects of nisin (a biotic preservative) (0, 0.2 and 0.4%) on the microbiological quality of farmed great sturgeon (H. huso) slices inoculated by Staphylococcus aureus and Escherichia coli (8 log cfu/ml) during storage (4 and -18 °C) for 10 days was determined. The counts of S. aureus did not change significantly after ten days of storage (P> 0.05) and in other words, it was not affected from different concentrations of nisin and storage temperatures. Frozen samples treated by nisin showed lower counts of E. coli. Nisin at both concentrations had the same effects on reducing the counts of both bacteria. The positive effects of such a low-risk biological preservative in studied food product appearing to reduce the microbial load, therefor its usage in preservation of food is industrially preferable rather than other chemical preservatives.

    Keywords: Nisin, Storage temperature, Staphylococcus aureus, Escherichia coli, Farmed beluga
  • ثنا ربیعی، مهدی نیکو، مسعود رضایی، محمود رفیعیان کوپایی*
    زمینه و هدف

    آگاهی روزافزون مصرف کنندگان به مخاطرات مرتبط با افزودنی های مصنوعی غذایی و ارتباط بین رژیم غذایی و سلامت موجب توسعه تولید غذاهای فراسودمند یعنی آنهایی که علاوه بر ترکیب تغدیه ای خود سبب ارتقاء سلامت نیز گردند شده است. موجودات دریایی که تقریبا نصف تنوع زیستی جهان را شامل می شوند، تنوع گسترده ای از ترکیبات زیست فعال از جمله پپتیدها را در اختیار قرار می دهند. پپتیدهای دریایی با فعالیت های مختلف زیستی ممکن است در تولید فرآورده های غذایی فراسودمند مورد استفاده قرار گیرند. هدف مطالعه حاضر مروری بر مطالعات صورت گرفته در رابطه با اثرات درمانی پپتیدهای زیست فعال آبزیان در مدل های جانوری و همچنین انسان است.

    روش ها

    در این مطالعه از مقالات معتبر علمی در رابطه با اثرات درمانی پپتیدهای زیست فعال آبزیان، که در بانک های اطلاعاتی ISI، SID، PubMed، PubMed Central، Scopus، Web of Science بین سال های 2000 تا 2016 نمایه شده بودند، استفاده کردیم.

    یافته ها

    پپتیدهای زیست فعال دریایی تولید شده از بسترهای مختلف پروتیینی توسط هیدرولیز آنزیمی یا تخمیر، عملکردهای فیزیولوژیک متعددی همانند تحریک ایمنی، اثرات کاهندگی فشار و چربی خون، فعالیت های ضددیابت، ضداسترس اکسیداتیو، ضدچاقی، حفاظت پوست و بهبود زخم و همچنین بهبود حافظه و یادگیری در مدل های حیوانی و همچنین انسان نشان داده اند.

     نتیجه گیری

    پپتیدهای زیست فعال آبزیان می توانند به عنوان ترکیبات فراسودمند به منظور ارتقای سلامتی مصرف کننده در مواد غذایی یا ترکیبات غذا-دارویی بکار روند.

    کلید واژگان: اثرات درمانی, پپتیدهای زیست فعال آبزیان, فراسودمند
    Sana Rabiei, Mehdi Nikoo, Masoud Rezaei, Mahmoud Rafieian Kopaei*
    Background and aim

    Increasing consumer’s awareness of the risk associated with synthetic food additives and the relationship between nutrition and health, has led to the development of functional foods i.e. those with additional health benefits beyond their basic nutrition. Marine animals that comprise about half of the world's biodiversity provided a wide spectrum of bioactive compounds, including peptides. Marine peptides with different biological activities might be used in the production of functional foods. The aim of this study was to review the studies conducted on the therapeutic effect of marine bioactive peptides in animal models and humans.

    Methods

    In this study, we used scientific articles about the therapeutic effects of marine bioactive peptides, indexed in the ISI, SID, PubMed, PubMed Central, Scopus, Web of Science databases during 2000- 2016.

    Results

    Marine bioactive peptides produced from different proteinaceous raw materials through enzymatic hydrolysis or fermentation have been demonstrated to possess diverse physiological functions such as immune stimulation, blood pressure and lipids lowering, anti-diabetic, anti-oxidative stress, anti-obesity, skin protection and wound healing activities as well as memory and learning enhancing property in animal model or in human.

    Conclusion

    Marine bioactive peptides have potential as a functional ingredient in food product or nutraceuticals to increase consumer health and wellbeing.

    Keywords: Functional foods, Marine bioactive peptides, Therapeutic effects
  • مهدی نیکو *
    در این مطالعه ژلاتین هیدرولیز از پوست فیل ماهی پرورشی تولید و تاثیر ضد انجمادی آن در اکتومیوزین خرچنگ دراز آب شیرین قرار گرفته در معرض شش سیکل انجماد و انجماد زدایی مورد مطالعه قرار گرفت. ژلاتین هیدرولیز تولید شده از غلظت 5 درصد آنزیم دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بالاتر در مهار رادیکال های آزاد DPPH و ABTS در مقایسه با غلظت های 1 تا 4 درصد بوده است. اکسیداسیون چربی در اکتومیوزین در حضور ژلاتین هیدرولیز کاهش یافت که از طریق کاهش تشکیل ترکیبات واکنشی اسید تیوباربیتوریک بعد از شش سیکل انجماد-انجماد زدایی مشخص شد. کاهش فعالیت Ca2+-ATPase و گروه های سولفیدریل کل در اکتومیوزین طی سیکل های انجماد-انجماد زدایی رخ داد. اکتومیوزین حاوی ژلاتین هیدرولیز شده از غلظت 5 درصد آنزیم دارای فعالیت بالاتر Ca2+-ATPase و مقدار بیشتر گروه های سولفیدریل کل پس از شش سیکل های انجماد-انجماد زدایی که نشان دهنده نفش حفاظتی در برابر دناتوراسیون زنجیره سنگین میوزین بود. ژلاتین هیدرولیز شده از غلظت 5 درصد آنزیم دارای پپتید های متعددی بوده ولی طیق آنالیز MALDI-TOF MS پپتید های با وزن مولکولی 72/1436، 82/ 1579، 74/1627، 80/1716 و 07/2135 دالتون غالب ترین پپتید ها در این هیدرولیزات بوده اند. . نتیجه نشان داد که ژلاتین هیدرولیز شده از غلظت 5 درصد آنزیم با ترکیب خاص پپتیدی سبب کاهش دناتوراسیون اکتومیوزین طبیعی خرچنگ دراز آب شیرین گردید.
    کلید واژگان: خرچنگ دراز آب شیرین, اکتومیوزین طبیعی, سیکل انجماد-انجمادزدایی, ژلاتین هیدرولیز
    M. Nikoo *
    In this study, gelatin hydrolysates were produced from the skin of farmed beluga sturgeon and their cryoprotective effects on freshwater crayfish actomyosin subjected to six freeze-thaw cycles was investigated. Gelatin was extracted from beluga sturgeon skin and hydrolyzed with alcalase (1-5%). H-5:100 had the higher 2,2-diphenyl-1-picryl hydrazyl (DPPH) and 2,2'-azinobios-(3-ethylbenzothiazoline-6-sulphonic acid) (ABTS) radical scavenging activities compared with H-1:100-4:100(P<0.05). Lipid oxidation was impeded as evidenced by the lower formation of thiobarbituric acid-reactive substances (TBARS) after six freeze-thaw cycles. The decrease in Ca2+-ATPase activity and total sulfhydryl group content was noticeable in natural actomyosin after six freeze-thaw cycles (P<0.05). Natural actomyosin incorporated with H-5% had higher Ca2+-ATPase activity with the coincidental higher content of total sulfhydryl groups, indicating protection of myosin heavy chain against freeze denaturation. H-5:100 was consisted of numerous peptides and those corresponding to molecular mass of 1436.72, 1579.82, 1627.74, 1716.80 and 2135.07 Da were the dominant peptides as determined by MALDI-TOF MS spectrometry. Results indicated the potential of H-5:100 with specific size of peptides in protection of freshwater crayfish natural actomyosin during freeze - thaw cycles.
    Keywords: Crayfish, Natural actomyosin, Freeze-thaw cycle, Antioxidant activity, Gelatin hydrolysates
  • مهدی نیکو *، رامین مناف فر، مهدی ایمانی، حسن احمدی گاولیقی

    سوراغ سس ماهی سنتی تخمیری می باشد که از ماهی ساردین در جنوب کشور تهیه شده و به عنوان چاشنی و طعم دهنده مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق، فعالیت های آنتی اکسیدانی سوراغ از طریق مهار رادیکال های آزاد و در مدل زیستی از طریق حفظ زنده مانی و جلوگیری از آسیب DNA اسپرم های موش توسط رادیکال های هیدروکسیل مورد بررسی قرار گرفت. سوراغ فعالیت آنتی اکسیدانی قابل توجهی در مقایسه با اسید آسکوربیک در مهار رادیکال های DPPH، ABTS و هیدروکسیل داشته است. در مدل زیستی، اسپرم های موش در معرض سامانه اکسداسیونی رادیکال هیدروکسیل قرار داده شدند و نتیجه نشان داد که پپتید ها به نحو موثری از آسیب اکسیداتیو DNA موش تحت اثر رادیکال های هیدروکسیل جلوگیری نمود. تشکیل DNAهای تک رشته ای به دلیل استرس اکسیداتیو در حضور پپتیدهای سوراغ به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین در حضور پپتید سلول های اسپرمی از درصد زنده مانی بالاتری در مقایسه با گروه کنترل برخوردار بودند. با استفاده از کروماتوگرافی تبادل یونی، 4 فرکشن پپتیدی جداسازی گردید و فرکشن سوم دارای بالاترین فعالیت مهار رادیکال های ABTS بوده است. فرآورده تخمیری سس سوراغ غنی از پپتید های زیست فعال با فعالیت آنتی اکسیدانی می باشد.

    کلید واژگان: فعالیت آنتی اکسیدانی, نقش محافظت کنندگی DNA, خالص سازی اولیه, پپتید, سس سوراغ
    Nikoo M. *, Ahmadi Gavlighi H., Manaffar R., Imani M

    Sooragh is an Iranian traditional sauce made from sardine in Southern Iran and is consumed as flavoring and condiment. In this study, free radical scavenging activity and antioxidant activity of sooragh in biological model system through the inhibition of mice sperm’s DNA from oxidative damage resulting from hydroxyl radicals were determined. Sooragh sauce peptide showed considerable antioxidant activity against DPPH, ABTS and hydroxyl radicals compared to ascorbic acid (P

    Keywords: Antioxidant activity, DNA protecting effect, Partial purification, Peptides, Sooragh
  • یاور بوستانی ماوی، احمدی گاولیقی احمدی گاولیقی، بهروز آتشبار، مهدی نیکو *
    در این مطالعه فعالیت آنتی اکسیدانی، ممانعت از آسیب اکسیداتیو DNA اسپرم های موش توسط رادیکال های هیدروکسیل و بازدارندگی فعالیت آنزیم های تجزیه کننده کربوهیدرات (آلفا-گلوکوسیداز و آلفا-آمیلاز) سس مهیاوه بررسی گردید. سس مهیاوه دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بالا در مهار رادیکال های ABTS و هیدروکسیل با IC50 به ترتیب 179 و 147 میکروگرم در میلی لیتر و قدرت احیاء آهن (FRAP) داشته است. فرآورده سنتی تخمیری مهیاوه بطور معنی داری از آسیب DNA اسپرم های موش توسط رادیکال های هیدروکسیل از طریق جلوگیری از تشکیل DNA های تک رشته ای در سلول های اسپرمی موش به همراه درصد بالاتر زنده مانی اسپرم ها داشتند. پپتیدهای سس مهیاوه بنحو موثری از فعالیت آنزیم های آلفا-گلوکوسیداز و آلفا-آمیلاز در مقایسه با داروی آکاربوز با IC50 به ترتیب 76/23 و 39/20 میکروگرم در میلی لیتر جلوگیری نمودند. این مطالعه نشان داد که فرآورده سنتی مهیاوه غنی از پپتید های زیست فعال با فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد دیابت بوده که طی فرآیند تخمیر تولید گردیده و می تواند به عنوان فرآورده فراسودمند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: فعالیت آنتی اکسیدانی, فعالیت ضد دیابت, بازدارندگی آسیب DNA, پپتیدهای زیست فعال, مهیاوه
    Boostani Maviy., Nikoom. *, Atashbarb., Ahmadi Gavlighi, H
    In this study antioxidant activity, protection of mice sperm’s DNA from oxidative damage resulting from hydroxyl radicals and anti-hyperglycemic capacity of Iranian traditional fermented fish sauce made from sardine (mahyaveh) was determined. The traditional fish sauce exhibited high antioxidant activity in scavenging ABTS and hydroxyl free radical with IC50 values of 179 and 147 µg/mL as well as ferric reducing antioxidant power (FRAP). The traditional product effectively inhibited mice sperm’s DNA from oxidation induced by hydroxyl radicals as evidenced by lowering the formation of single stranded DNA with the coincidental higher viability in sperm cells (P
    Keywords: Antioxidant activity, Anti, diabetic activity, DNA protecting effect, Bioactive peptides, Mahyaveh
  • شعله حیدری، ابراهیم حسین نجدگرامی*، مهدی نیکو
    امروزه برای کاهش عوارض ناشی از انواع استرسها از داروهای شیمایی مانند فلوکساتین استفاده می شود که دارای اثرات جانبی فراوانی می باشند. در این تحقیق تاثیر استفاده از پپتیدهای زیست فعال بر روی ظرفیت آنتی اکسیدانی (TAC)، مالون دی آلدئید (MDA) و همچنین فراسنجه های خونی در مقایسه با داروی شیمیایی فلوکساتین در موشهای بزرگ آزمایشگاهی تحت استرس بی حرکتی بررسی شد. تعداد 30 عدد موش نر در 6 تیمار (کنترل C، استرس بی حرکتی به مدت 2 ساعت در روز S، پپتیدهای زیست فعال P، فلوکساتین F، استرس و فلوکساتین S+F، استرس و پپتیدهای زیست فعال S+P) به مدت 21 روز تحت تیمار قرار گرفتند. نتایج طرح نشان داد که اختلاف معنی دار بین تیمار C و تیمارهای S+P و S+F در TAC و MDA مشاهده نشد (P>0.05). همچنین در تیمار استرس بی حرکتی، تعداد گلبولهای قرمز، میزان هماتوکریت و هموگلوبین خون، به طور معنی داری نسبت به تیمار کنترل و تیمارهای S+F و S+P افزایش یافت (P<0.05). سیستم ایمنی سلولی در موشها، تحت تاثیر استرس قرار گرفت و تعداد گلبولهای سفید و لنفوسیتها نسبت به کنترل و S+P به طور معنی داری کاهش یافتند (P<0.05) در حالیکه تعداد نوترفیلها افزایش معنی داری را نسبت به سایر تیمار ها نشان داد (P<0.05). نتایج این طرح نشان داد که با توجه به اثرات جانبی فلوکساتین که در درمان برخی از بیماری های روحی و روانی استفاده می شود، پپتیدهای زیست فعال می توانند به عنوان یک جایگزین در صنعت دارویی مورد مطالعه قرار گیرند.
    کلید واژگان: پپتید زیست فعال, ماهی ساردین, فلوکساتین, آنتی اکسیدان, استرس بی حرکتی
    Ebrahimhosein Najdgerami *
    Todays, chemical drugs such as fluoxetine with different side effects are used to reduce stress effects. In the current study, the effects of Bioactive peptides from fermented sardine fish mixture on the total antioxidant capacity (TAC) and lipid peroxidation (MDA) of plasma and blood parameters as well was investigated in comparison with Fluoxetine in restrained male rat. Thirty healthy male rats (100 ± 20 g) were randomly distributed in 6 cages at a density of 5 rat/cage and treated experimental groups (Control C, 2 hours restrained per day S, Bioactive peptides P, Fluoxetine F, S, S. After 21 days, the results indicated that the lowest TAC and highest MDA was observes in restrained rats than control and S (P0.05). The red blood cells, hematocrit and hemoglobin significantly increased in restrained rats than control and S (P
    Keywords: Bioactive peptides, Sardine, fluoxetine, antioxidant, restrained stress
  • مسعود پرویز کورنده، کاوه رحمانی فرح *، مهدی نیکو
    میگو یکی از مهم ترین گونه های آبزیان در ایران می باشد. با توجه به روند افزایشی تولید میگو، تولید فرآورده هایی با ارزش ‏افزوده جدید بیش از پیش مورد نیاز است. هدف از پژوهش حاضر تولید یک فرآورده کنسرو شده جدید با استفاده از میگوی ‏سرتیز ‏Metapenaeus affinis) ‏) بود. زمان حرارت دهی، غلظت نمک و غلظت سرکه هنگام آماده سازی میگو و همچنین ‏شاخص زمان استریل کردن بهینه سازی شد و اثرات آنها بر کیفیت این محصول مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش غلظت نمک ‏و زمان استریل کردن وزن آبکش به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>‏P‏) اما غلظت سرکه بر وزن آبکش میگوها تاثیری ‏نداشت (05/0<‏P‏). درصد شکستگی میگوهای کنسرو شده تحت تاثیر غلظت سرکه و زمان استریل کردن بود (05/0>‏P‏). با ‏افزایش زمان استریل کردن، شکستگی میگوها به طور معنی دار کاهش یافت (05/0>‏P‏)‏ . در حالی که با افزایش غلظت سرکه، ‏شکستگی میگوها به طور معنی دار نیز افزایش یافت (05/0>‏P‏). زمان حرارت دهی اولیه تاثیری بر میزان شکستگی میگوها ‏نداشت (05/0<‏P‏). اثر متقابل زمان استریل کردن و زمان استریل کردن میزان چربی میگوها را تغییر داد (05/0>‏P‏) اما سایر ‏عوامل تاثیر معنی داری بر این شاخص نداشتند (05/0<‏P‏). بنابر نتایج بدست آمده ابتدا عامل زمان استریل کردن و سپس زمان ‏حرارت دهی اولیه بر کیفیت میگوهای کنسرو شده تاثیر قابل ملاحظه ای داشتند. ‏
    کلید واژگان: میگوی سرتیز, آماده سازی اولیه, پیش پخت, استریل کردن
    Masoud Parvizkoorandeh, Kaveh Rahmanifarah *, Mehdi Nikoo
    Shrimp is one of the most important aquatic species in Iran. Considering the increasing trend in ýshrimp production, development of new value added products is increasingly required. The aim of ýthe present study was to produce a new canned product from shrimp (Metapenaeus affinis) as the ýraw material. Some variables including heating time, salt and vinegar concentrations as well as ýsterilizing time were optimized and their effect on the drained weight, fracture percent and fat ýcontent were determined. Drained weight was significantly decreased as a result of increasing the ýsalt concentration and sterilizing time (P0.05). Vinegar concentration and sterilization time had an important ýeffect on shrimp fracture (P0.05). Interaction of sterilizing time and sterilizing time change shrimp fat content (P0.05). It was concluded that first ýsterilization time and then heating process exert a great influence on the quality of the canned ýproduct.ý
    Keywords: Jinga Shrimp, primary preparation, precooking, sterilization
  • مهدی نیکو، ثنا ربیعی، مسعود رضایی، محمد خضری
    تولید غیرقابل کنترل رادیکال های آزاد سبب تخریب اکسیداتیو مواد غذایی و مشکلات سلامتی انسان می شود. از ترکیبات ضداکساینده (Antioxidant) سنتزی در صنایع غذایی و دارویی به منظور پیشگری و ممانعت از اکسیداسیون استفاده می شود ولی به دلیل اثرات احتمالی سمیت و سرطان زایی، میزان استفاده آن ها به شدت کنترل می شود. موجودات دریایی که تقریبا نصف تنوع زیستی جهان را شامل می شوند، منبع ارزشمندی از ترکیبات زیست فعال از جمله پپتیدها هستند که می توانند در تولید فرآورده های غذایی فراسودمند مورد استفاده قرار گیرند. مطالعه حاضر مروری بر مطالعات صورت گرفته در رابطه با پپتیدهای ضداکسایشی از منابع دریایی، روش های مورد استفاده برای خالص سازی و شناسایی آن ها، ساختار و مکانیسم اثر گذاری آن ها در شرایط آزمایشگاهی و در موجود زنده داشته است. این مطالعه نشان داد که پپتیدهای استخراج شده از منابع دریایی خاصیت ضداکسایشی بالقوه ای را در محیط آزمایشگاهی، سامانه های غذایی و همچنین موجود زنده نشان می دهند. اندازه پپتیدها، نوع اسیدهای آمینه، قرارگیری اسیدهای آمینه در موقعیت های مختلف زنجیره و قابلیت آبگریزی مهمترین عواملی هستند که بر مکانیسم ضداکسایشی پپتیدها تاثیر می گذارند. پپتیدهای ضداکسایشی می توانند به عنوان ترکیبات فراسودمند برای ممانعت از اکسیداسیون چربی و پروتئین محصولات غذایی استفاده شوند. این پپتیدها فرآیندهای اکسایشی را کنترل می کنند و اهمیت بالقوه ای در درمان و کنترل بیماری ها دارند.
    کلید واژگان: پپتیدهای دریایی, ویژگی ضداکسایشی, غذای فراسودمند
    Mehdi Nikoo, Sana Rabiei, Masoud Rezaei, Mohammad Khezri
    Uncontrolled generation of free radicals can lead to oxidative damage of food and human health problems. Synthetic antioxidants are commonly used in the food and pharmaceutical industries to retard lipid oxidation but their application is strictly controlled due to toxicity and carcinogenicity. Marine organisms that comprise half of the world's diversity are rich sources of bioactive compounds such as peptides, which can be used in the production of functional food. This study reviewed the studies conducted on the antioxidant peptides from marine sources, methods used for their purification and identification and their structures and mechanisms of antioxidant activity, both in vitro and in vivo .Review of studies showed that peptides derived from marine sources show potential antioxidant activity in vitro, in animal models and in food systems. Peptides size, type of amino acids, position of amino acids within peptides and hydrophobicity can influence antioxidant activity of peptides. Antioxidant peptides can be used as functional ingredients to control oxidation of fat and protein in food products. These peptides control the oxidation processes and have potential impact in the treatment and control of human diseases.
    Keywords: Marine Peptide, Antioxidant Properties, Functional Foods
  • آزاده امیری، مهدی نیکو، محمد نیکو
    روندیابی سیلاب، یکی از پیچیده ترین مسائلی است که در علم هیدرولیک کانال های باز و مهندسی رودخانه مورد بررسی قرار گرفته است. روش های مختلفی در زمینه روندیابی سیلاب وجود دارند که به دو گروه گسترده و متمرکز تقسیم بندی می شوند. امروزه تکنیک جدید استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی تکاملی که مبتنی بر هوش مصنوعی می باشد کاربرد گسترده ای در زمینه های مختلف علمی به ویژه مهندسی آب پیدا کرده است. در این تحقیق به روندیابی سیل در رودخانه مارون، بازه خیرآباد-پل فلور با استفاده از مدل های شبکه عصبی مصنوعی تکاملی MNN FF، JEN، وRBF پرداخته شد. از جمله مواردی که به عنوان یک روش جدید بیان شده است تعیین تعداد و تاخیر زمانی موثر داده های ورودی در مدل های شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از روش همبستگی عرضی خطی بین سری های زمانی ورودی ها و خروجی ها می باشد. با استفاده از الگوریتم ژنتیک ساختار مدل های شبکه عصبی مصنوعی از نظر تعداد لایه ها، تعداد گره ها در لایه پنهان، نوع تابع انتقال و الگوریتم یادگیری شبکه بهینه گردید. نتایج نشان می دهد که روش همبستگی عرضی به خوبی تعداد و تاخیر زمانی موثر داده های ورودی را تعیین می نماید. علاوه بر این مقایسه خروجی مدل ها با مقادیر واقعی نشان می دهد که مدل MNN انتخاب شده نسبت به مدل های آماری و مدل های دیگر شبکه عصبی مصنوعی توانایی، انعطاف پذیری و دقت بیشتری در پیش بینی و روندیابی سیلاب در رودخانه مارون را دارند.
    کلید واژگان: روندیابی سیلاب, شبکه عصبی مصنوعی مودولار, سری زمانی, الگوریتم ژنتیک, مدل های آماری, رودخانه مارون
    Flood routing، one of the most complex issues in hydraulic open channel science and river engineering is investigated. There are different methods in the field of flood routing which are divided broad and focus groups. Today، a new technique using evolutionary artificial neural network model based on artificial intelligence is widely used in various fields، especially water engineering works. In this study the flood routing in Maroon river، Khyrabad-Pol Felor reach using MNN، FF، JEN، and RBF evolutionary artificial neural network models Were Studied. Including cases where a new method is a model using linear cross correlation between input and output time series. Using genetic algorithm models the structure of artificial neural networks in terms of number of layers، number of nodes in the hidden layer، the type of network learning algorithm and transfer function were optimized. Results show that the method of cross correlation. and the output models compared with actual values show that the MNN selected model has capabilities، flexibility and greater accuracy in forecasting and flood routing in the river than the statistical model and other models of artificial neural network determining the number and time delay. Effective input data were effecative، while the number and time delay input data were also effective
    Keywords: Flood routing, Modular Artificial Neural Network, Time series, Genetic algorithms, Statistical models, Maroon river
  • M.R.Ghomi, M.Nikoo
    This study was carried out to evaluate the fatty acid composition of cultured grasscarp Ctenopharyngodon idella fillets treated by dipping in sodium acetate (0,1 and 3%),nisin (0,0.1 and 0.2%) or their combination during refrigerated storage for 16 days.Result indicated that polyunsaturated fatty acids increased by increasing the sodiumacetate doses and instead saturated fatty acids and n-6/n-3 ratio decreased. The ratioof UFA/SFA and also C22:6/C16:0 increased when a higher concentration of sodiumacetate has been used. The best result obtained by using 3% of sodium acetate but nosuch relation with nisin was observed.
  • محمدرضا قمی*، مهدی نیکو، بهزاد جوادیان، احمد باقری، زین العابدین بابایی، محمد قلی پور
    در طی زمان نگهداری ماهی، افت کیفیت به سرعت اتفاق میافتد که این امر عمر مفید آن را محدود میکند. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی کیفیت یکروبیولوژیکی فیله گوشت کپور علفخوار بستهبندی شده در خلاء با استفاده از مواد نگهدارنده استات سدیم (0، 1 و 3%) و نیسین (0، 0/1 و 0/2%) در قالب آزمایش فاکتوریل در طی نگهداری در یخچال به مدت 8 روز انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو ماده نیسین و استات سدیم از افزایش تعداد باکتری های مزوفیلیک و اسید لاکتیک جلوگیری مینماید و تیمارهای ترکیبی موثرتر بوده است. در فیله های با بستهبندی در خلاء، تعداد باکتری ها پایین تر از حدی بود که فیله ها بدون بسته بندی خلاء نگهداری شدند. از سوی دیگر، غلظت بالای استات سدیم (3%) در جلوگیری از رشد باکتری ها موثرتر بود. در پایان دوره نگهداری، تعداد باکتری های مزوفیلیک و اسید لاکتیک در نمونه های بسته بندی شده در خلاء، پایینتر از حد آستانه لگاریتم cfu/g 7 بود. در نتیجه، عمر مفید فیله ها با استفاده از بسته بندی در خلاء می تواند تا 4 روز افزایش یابد.
    کلید واژگان: بسته بندی در خلاء مواد نگهدارنده, رشد باکتریایی, کپور علفخوار
    Mohammadreza Ghomi *, Mahdi Nikoo, Behzad Javadian, Ahmad Bagheri, Zeinolabedin Babaei, Mohammad Gholipour
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال