به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

هاشم حشمتی

  • محمد احمدپور، آرزو حسینی، سید حمید حسینی، هاشم حشمتی، حسین علیخواه، رضا شیری، ویدا هاشمی*
    مقدمه
    سواد غذا و تغذیه در سال های اخیر اهمیت فزاینده ای در تحقیقات غذا و تغذیه پیدا کرده و به عنوان یک عامل کلیدی در سلامت جمعیت و مشکلات پیچیده بهداشت عمومی در نظر گرفته شده است. هدف از این مطالعه مقطعی، بررسی وضعیت سواد غذا و تغذیه کودکان کرد 12-10 ساله در استان کردستان در غرب ایران بود.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی داده ها با استفاده از ابزار سواد غذا و تغذیه استاندارد، جمع آوری شد. در سال 1401 بر اساس نمونه گیری خوشه ای هدفمند از دانش آموزان مقطع ابتدایی استفاده شد. نمونه گیری بر اساس نسبت مساوی دانش آموزان بر حسب جنسیت و مقطع تحصیلی در تعداد مساوی دختر و پسر و پایه های چهارم، پنجم و ششم انجام شد. تعداد کل نمونه ها 390 (پسر=195 و دختر=195) بود. افراد به همین تعداد از پایه های 5،4و6 به طور تصادفی از بین 52 مدرسه ابتدایی انتخاب شدند. در مجموع 10 مدرسه از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهرستان بانه در استان کردستان انتخاب شدند که نیمی از آنها پسر و نیمی دختر بودند.
    یافته ها
    از بین هفت حیطه سواد غذا و تغذیه، بیشترین امتیاز مربوط به حیطه دانش تغذیه سالم با میانگین±10.8 84.5 و کمترین امتیاز مربوط به حیطه سواد برچسب تغذیه ای با میانگین 7.7± 26.9 بود. در حیطه شناختی از 390 نفر کل نمونه، حدود 10 درصد دانش آموزان و در حیطه مهارت حدود 33 درصد دانش آموزان سواد غذا و تغذیه ای پایینی داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان دهنده شکاف بین حیطه های دانش و مهارت سطوح سواد غذا و تغذیه ای در سنین پایین است، یعنی اگرچه سطح سواد و تغذیه کودکان در حوزه دانش نسبتا مطلوب است، اما در حوزه مهارت مناسب نیست.
    کلید واژگان: سواد غذایی, دانش آموزان, ایران
    Mohammad Ahmadpour, Arezoo Hosseini, Sayed Hamid Hosseini, Hashem Heshmati, Hossein Alikhah, Reza Shiri, Vida Hashemi *
    Introduction
    Food and nutrition literacy has become increasingly important in food and nutrition research in recent years and is considered a key factor in population health and complex public health problems. The purpose of this cross-sectional study was to investigate the status of nutrition literacy of 10-12-year-old Kurdish children in Kurdistan province in western Iran.
    Materials and Methods
    In this cross-sectional study, data were collected using a food and nutrition literacy tool. In 2022, based on targeted cluster sampling, primary school students were used. The total number of samples was 390 (male=195 and female=195). The same number of people from grades 4,5, 6 were randomly selected from 52 elementary schools. A total of 10 schools were selected from north, south, east, west and center of Baneh city in Kurdistan province, half of them were boys and half were girls.
    Results
    Among the seven areas of food and nutrition literacy, the highest score was related to the area of knowledge of healthy eating (84.5) and the lowest score was related to the area of nutrition label literacy (26.9). About 10% in the cognitive field and about 33% in the skill field had low food and nutrition literacy.
    Conclusion
    The results of this study show the gap between the knowledge and skill areas of food and nutritional literacy levels at young ages, that is, although the level of literacy and nutrition of children is relatively favorable in the field of knowledge, it is not suitable in the field of skills.
    Keywords: Nutrition Literacy, Students, Iran
  • رویا صادقی، سارا مرتاض هجری، الهام شکیبازاده، هاشم حشمتی*
    زمینه و هدف

    وضعیت آموزش سلامت در کشور مطلوب نیست. جهت نهادینه سازی علم آموزش سلامت در نظام سلامت کشور، تعیین شایستگی های کارکنان نظام سلامت در این زمینه ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تبیین ویژگی های فردی آموزش دهنده سلامت انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا با رویکرد لاندمن و گرانهایم در سال 1398 انجام شد، 31 نفر از متخصصان آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، کارشناسان سلامت و پزشکان در سطوح مختلف نظام سلامت به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. به منظور تایید دقت داده ها، شاخص های اعتبار، اعتماد، تاییدپذیری و انتقال پذیری مد نظر قرار گرفت.

    نتایج

    علاوه بر درون مایه های مربوط به شایستگی های علمی و حرفه ای، درون مایه ویژگی های فردی آموزشگر سلامت مشخص شد. این درون مایه شامل 11 طبقه اصلی: اخلاق و تعهد حرفه ای، اعتماد به نفس، الگو بودن، اهل مشورت بودن، باورهای قلبی، تعالی شغلی و توسعه فردی، سلامتی، شایستگی فرهنگی، ظواهر، علاقمندی و ویژگیهای زمینه ای بود.

    نتیجه گیری

    آموزشگر سلامت علاوه بر شایستگی های علمی و تخصصی، باید دارای اخلاق و تعهد حرفه ای، اعتماد به نفس، باورهای قلبی، سلامتی، شایستگی فردی و علاقمندی بوده، همچنین علاوه بر الگو بودن، باید ظواهر مناسب داشته و در راستای تعالی شغلی و توسعه فردی کوشا باشد. لذا پیشنهاد می شود در برنامه های درسی این ویژگی ها مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: آموزش دهنده سلامت, ویژگی های فردی, شایستگی ها, تحلیل محتوا
    Roya Sadeghi, Sara Mortaz Hejri, Elham Shakibazadeh, Hashem Heshmati *
    Background & Aim

    Health education status is not desirable in Iran, and determining competencies of health workers seems necessary for resolving this problem. The current study aimed exploring expected competencies of health educator.

    Methods

    This qualitative study was conducted using content analysis method and Lundman & Graneheim approach in 2019. 31 Health education and promotion specialists, health experts and physicians were selected by using purposive sampling methods. Data were collected through semi-structure interview and were analyzed by using content analysis method. For trustworthiness of data, criteria such as credibility, dependability, confirmability, and transferability were considered.

    Results

    Our results indicated that the three most important factors influencing SVI or social indicators are number of educated and graduated individuals, number of physicians in hospitals and hospital beds and income level. Sensitive conditions are socially vulnerable. In addition, all cities have high social vulnerability, but Hirmand and Nimroz cities still have sensitive conditions in terms of social vulnerability.

    Conclusion

    31 people participated in this study. In addition to the themes related to scientific and professional competencies, another theme was emerged in terms of personal characteristics of health educators. This theme was composed of 11 main categories, including ethical and profession commitment, self-confidence, being a role model, being consulted, desirable belief, individual and occupational development, health, cultural competencies, being interested, appropriate appearance, and background characteristics.

    Keywords: analysis Health educators, Personal characteristics, competencies, content
  • Hashem Heshmati, Hadi Alizadeh Siuki, Zahra Ghalichi Zaveh*

    Considering the high prevalence of COVID-19 disease and the ineffectiveness of effective interventions for controlling this disease, it is necessary to design and implement comprehensive interventions with a holistic approach. Therefore, the aim of the present study was to design, implement and evaluate a complex intervention for COVID-19 control based on the intervention mapping approach. This is a sequential mixed-methods study (a mixture of qualitative and quantitative methods) that aims to evaluate a complex intervention for COVID-19 control using the intervention mapping approach. The study was designed in four phases and six sub-studies. The first phase was designed based on the first step of intervention mapping, in the form of three sub-studies. In the first sub-study, preventive behaviors, behavioral determinansts as well as barriers and facilitators of COVID-19 prevention are determined at the individual, interpersonal, organizational, social, and political levels. In the second sub-study, a questionnaire is designed and validated to assess COVID-19 preventive behaviors and behavioral determinants. In the third sub-study, a cross-sectional study will be conducted to investigate COVID-19-preventive behaviors and behavioral determinants. In the second phase, the intervention is designed at the individual, interpersonal and organizational levels in the form of the fourth sub-study based on the second to sixth steps of intervention mapping. The third phase will be performed in the form of the fifth sub-study, which will be investigate the effect of complex intervention for COVID-19 control, Its related preventive behaviors as well as healthcare utilization based on intervention mapping approach in the population covered by Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences in a randomized controlled trial. In the fourth phase, in the form of a national study, the subject will be set on the policy agenda and the project will be approved by the National COVID-19 Center using the fifth step of intervention mapping as well as the opportunity window. Finally, the project will be implemented nationwide. This protocol reports an example of developing a training course using intervention mapping (IM). This course could be applied for COVID-19 as well as similar communicable diseases.

    Keywords: COVID-19, Complex Intervention, Intervention Mapping
  • مریم فیض عارفی، نیره کثیری، هاشم حشمتی، محسن پورصادقیان*
    مقدمه

    آسیب های شغلی یکی از مهم ترین چالش های سیستم های مراقبت های بهداشتی، است که می تواند به انتقال بیماری های عفونی منجر گردد. دانشجویان رشته های علوم پزشکی به دلیل کارآموزی در محیط بالین در معرض خطر هستند. لذا لازم است در ابتدای ورود به این محیط ها اقدامات آموزشی در زمینه ایمنی برای آن ها انجام گردد؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف اجرای و طراحی واحد کارآموزی در عرصه رشته های علوم پزشکی با رویکرد ایمنی و بهداشت شغلی در بالین و انجام شد.

    روش بررسی

    در این دوره آموزشی پس از انجام هماهنگی و اخذ موافقت ها، گروه هدف مطالعه تعیین شد و دوره آموزشی ایمنی و بهداشت کار جهت دانشجویان که کارآموزی در مراکز بهداشتی و درمانی داشتند، طراحی و اجرا گردید. رضایتمندی از اجرای دوره آموزشی بررسی شد همچنین ارزیابی کیفی، گزارش کار دانشجویان در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها: 

    در ابتدا دانشجویان اطلاعات کافی و منسجمی از مباحث ایمنی و بهداشتی نداشتند. نتایج این مطالعه نشان داده از دیدگاه دانشجویان آموزش ها از نظر کاربردی بودن مطالب، 6/71% خوب و بالاتر بود. 1/70% از دانشجویان تناسب آموزش با مسیولیت های شغلی را خوب و عالی برشمردند. بیش از 80% کارگاه را جذاب گزارش نموده و توصیه به استمرار آن داشتند و 3/37% منابع آموزشی ارایه شده با محتوای کارگاه را خوب و 8/29% نظر خیلی خوب و عالی داشتند. ارزیابی کلی کارگاه از دیدگاه دانشجویان و ارزیابی کیفیت کارگاه نشان داده بیش از 77 درصد آن ها کارگاه را خوب و عالی ارزیابی نموده اند.

    نتیجه گیری: 

    تاثیر این آموزش ها، اصلاح فرم های ثبت حوادث در دانشجویان در محیط بالین و همچنین وجود برنامه های خودگزارش دهی حوادث بالینی به ویژه برای دانشجویان یک ضرورت است. پیشنهاد می گردد مفاهیم ایمنی و بهداشت شغلی به صورت یک مفهوم آموزشی به محتوای دروس دانشجویان علوم پزشکی در محیط بالین اضافه شود. نتایج این مطالعه می تواند در بازنگری کوریکولوم درسی جهت ارتقای ایمنی در محیط های بالینی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: کارآموزی, ایمنی و بهداشت, پرستار, بیمارستان, دانشجو
    Maryam FEIZ AREFI, Nayereh KASIRI, Hashem HESHMATI, Mohsen POURSADEGHIYAN*
    Introduction

    Occupational injuries are one of the most important challenges in health care systems, which can lead to the transmission of infectious diseases. Medical students are at risk due to internships in a clinical setting. Therefore, it is necessary to perform educational measures in this field for them at the beginning of entering the clinical setting. Therefore, the present study aims to implement and design an internship unit in the field of medical sciences with an approach of occupational safety and health in the clinical setting.

    Methods

    In this educational course, after coordination and obtaining approvals, the target group of the study was determined and occupational health and safety educational course was designed and implemented on students who had internships in health centers. The satisfaction with the educational course was assessed. Qualitative assessment and students’ work reports in the field of occupational safety and health were also evaluated.

    Results

    At first, students did not have sufficient and coherent information on safety and health issues. The results of this study show that from the perspective of the students, education was good and higher (71.6%) in terms of the applicability of the content. Moreover, 70.1% of the students reported that the adequacy of the education with job responsibilities was good and excellent. More than 80% reported that the workshop was attractive and recommended to continue, 37.3% stated that the educational resources provided with the workshop content were good, and the opinion of 29.8% was very good and excellent. The overall evaluation of the workshop from the students' point of view and quality assessment of the workshop showed that more than 77% of them evaluated the workshop as good and excellent.

    Conclusion

    The educational courses, modification of accident registration forms in students in the clinical setting, and also the existence of clinical accident self-reporting programs, especially for students seem necessary. It is suggested that the concepts of occupational safety and health be added to the content of medical students' courses in the clinical setting as an educational concept. The results of this study can be implemented in the curriculum review to improve the safety of clinical setting.

    Keywords: Internship, Safety, Health, Nurse, Hospital, Student
  • زهرا قضاوتی باغان، نویسا سادات سید قاسمی، هاشم حشمتی، زهرا خطیرنامنی، نرگس رفیعی *
    زمینه

    دفع غیر بهداشتی فاضلاب و رهاسازی آن در معابر عمومی، آب های جاری و محیط زیست روستا باعث آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی، خاک و ایجاد مناظر نازیبا شده و محیط مناسبی را برای رشد و تکثیر انواع حشرات و جوندگان و تولید بوهای نامطبوع ایجاد خواهد کرد، لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بر ارتقای رفتار دفع بهداشتی فاضلاب در خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه مداخله ای، بر روی 72 سرپرست خانوار روستایی شهرستان آق قلا از توابع استان گلستان انجام شد. ابتدا دو روستا با شرایط یکسان انتخاب و بر اساس تخصیص تصادفی ساده در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. از هر روستا 36 سرپرست خانوار انتخاب شده و پرسش نامه استاندارد اعتقاد بهداشتی دفع بهداشتی فاضلاب را قبل و بعد از مداخله آموزشی تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.17 و آزمون های تی-زوجی، ویلکاکسون، تی-مستقل و من-ویتنی تحلیل شدند.

    یافته ها

    قبل از مداخله، ویژگی های جمعیت شناختی و تمامی سازه های مدل بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (P>0/05). در گروه مداخله، میانگین نمرات آگاهی، حساسیت درک شده، شدت درک شده، منافع درک شده و خودکارآمدی در پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته و موانع درک شده به طور معناداری کاهش داشته است (P<0/05). اما میانگین نمرات حیطه عملکرد در قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری نداشت.

    نتیجه گیری

    مداخله آموزشی بر روی آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی موثر بود اما بر رفتار دفع بهداشتی فاضلاب تاثیر نداشت، از آن جایی که حفر چاه جاذب فاضلاب نیازمند صرف هزینه می باشد، توصیه می شود علاوه بر افزایش تعداد جلسات آموزشی، از همکاری بین بخشی مانند شورای روستا نیز استفاده شود.

    کلید واژگان: مدل اعتقاد بهداشتی, مداخله آموزشی, دفع بهداشتی فاضلاب, خانوارهای روستایی
    Zahra Ghezavati Baghan, Navisa Sadat Seyedghasemi, Hashem Heshmati, Zahra Khatirnamani, Narges Rafiei *
    Background

    Disposal of non-sanitary wastewater in the rural area leads to the pollution of surface water, groundwater, and soil. It also creates unpleasant landscapes and a suitable environment for the growth and propagation of various types of insects and rodents. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of education based on the Health Belief Model (HBM) on the promotion of sanitary wastewater disposal behaviors of rural residents.

    Methods

    This interventional study was conducted on 72 heads of rural households in Aq-Qala, Iran. Two similar villages in the area were selected and assigned to experimental and control group through simple random allocation. Then, 36 heads of the households were selected from each village. Data were collected before and after the intervention through a reliable and valid HBM questionnaire. Paired samples t-test, Wilcoxon, independent samples t-test and Mann-Whitney test were employed to analyze the data by SPSS version 17.

    Results

    Before the intervention, there wasn’t significant difference between two groups in terms of knowledge, HBM constructs, behavior and demographic characteristics (P>0.05). After the intervention, the mean score of knowledge, perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, and self-efficacy increased significantly and the mean score of perceived barriers decreased significantly in the experimental group (P<0.05). However, no significant difference was found in the mean score of behavior (P>0.05).

    Conclusion

    The educational intervention was effective in promoting knowledge and HBM constructs, but it was not effective in the domain of behavior. As far as digging absorptive well is costly, so in addition to increasing the number of training sessions, inter-sectoral cooperation between village councils is recommended.

    Keywords: Health Belief Model, Educational intervention, Sanitary wastewater disposal, Rural families
  • رویا صادقی، الهام شکیبازاده، سارا مرتاض هجری، هاشم حشمتی*
    زمینه و هدف

     با توجه به گذر اپیدمیولوژیک و لزوم آموزش به افراد، گروه ها و سازمان ها در خصوص تغییر شیوه زندگی و نحوه تبعیت از درمان، شناسایی تسهیل کننده های آموزش سلامت در نظام سلامت ایران ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تبیین تسهیل کننده های آموزش سلامت در نظام سلامت ایران انجام شد

    روش ها

     این مطالعه به روش تحلیل محتوا در سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه انجام یافته است. جهت گردآوری اطلاعات به روش نمونه گیری هدفمند، 19 کارشناس سلامت، 2 پزشک و 26 بهورز انتخاب و با آنان مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. داده ها به روش تحلیل محتوا تحلیل شد. به منظور تایید دقت داده ها، شاخصهای اعتبار، اعتماد، تاییدپذیری و انتقال پذیری مد نظر قرار گرفت

    یافته ها

     از تحلیل داده 5 درون مایه شامل تسهیل کننده های فردی، بین فردی، سازمانی، جامعه و تسهیل کننده های زمینه ای استخراج شد. درون مایه تسهیل کننده های فردی شامل 6 طبقه اصلی، درون مایه تسهیل کننده های بین فردی شامل5 طبقه اصلی،درون مایه تسهیل کننده های سازمانی شامل 9طبقه اصلی، درون مایه تسهیل کننده های مربوط به جامعه 6 طبقه و تسهیل کننده های زمینه ای شامل 6 طبقه اصلی بودند.

    نتیجه گیری

     تسهیل کننده های آموزش سلامت شامل تسهیل کننده های فردی، بین فردی، سازمانی، جامعه و تسهیل کننده های زمینه ای بودند. لذا جهت نهادینه سازی علم آموزش سلامت در نظام سلامت کشور، باید در سطوح مذکور اقدام به برنامه ریزی و تسهیل آموزش سلامت نمود.

    کلید واژگان: تحلیل محتوا, کارشناسان سلامت, آموزش سلامت, تسهیل کننده ها, نظام سلامت, ایران
    R. Sadeghi, E.Shakibazadeh, S.Mortaz Hejri, H.Heshmati *
    Background & Aim

    Given the epidemiologic transition and necessity of educating to individuals, groups and organization for changing lifestyle and adherence, moreover inadequacy of current educational status, identifying health education facilitators in Iranian health system is necessary. Therefore the current study was done with the aim of explaining Facilitators of Health Education in Iranian Health System based on experiences of Faculty members and specialists, policy makers, experts, staff and health care providers, physicians and health workers.

    Methods

      This study was conducted using qualitative research method and content analysis approach in 2019 in Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences. In order to collect data, by purposive sampling method, 19 health experts, 2 physicians and 26 health workers were selected and interviewed semi-structured. Data were analyzed through content analysis method. For Trustworthiness of data, criteria such as Credibility, Dependability, Confirmability and Transferability were considered

    Results

    Five themes including Individual, Interpersonal, Organizational, Society and contextual Facilitators were extracted from the results of content analysis.

    Conclusion

    Health education facilitators are including Individual, Interpersonal, Organizational, Society and contextual Facilitators. For institualization and embedding health education science in health system, planning and intervention in all health system level for facilitating health education is necessary

    Conclusion

    It can be concluded that population areas such as urban and rural centers are vulnerable to air pollution in terms of social vulnerability and Nimroz and Hamoon counties have the lowest social vulnerability.

    Keywords: Content Analysis, Health Experts, Health Education, Facilitators, Health System, Iran
  • هادی علیزاده*، سیده بلین توکل، داوود رباط سرپوشی، هاشم حشمتی، نوشین پیمان
    زمینه و هدف

    پسماندهای بیمارستانی به دلیل خواص خطرناک به مدیریت خاص نیاز دارند و دفع ناصحیح آن ها تهدیدی جدی برای محیط زیست و سلامت عمومی محسوب می شود. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر تیوری رفتار برنامه ریزی شده بر بی خطرسازی پسماند های عفونی در بین کارکنان سلامت شاغل در مراکز جامع سلامت شهر تربت حیدریه انجام شد.

    روش ها:

     مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود که 110 نفر از کارکنان بهداشتی شاغل درمراکز جامع سلامت شهر تربت حیدریه در آن شرکت کردند. واحدها بطور تصادفی به دو گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر تیوری رفتار برنامه ریزی شده جمع آوری شد. سپس دوجلسه آموزشی توسط پژوهشگر برگزار گردید و در پایان به هر کدام از شرکت کنندگان یک پمفلت آموزشی در خصوص موضوع مورد بحث داده شد.  شرکت کنندگان 2 ماه پس از مداخله ارزیابی شدند. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تی زوج، تی مستقل، کای اسکویر تحلیل گردید.

    نتایج

    میانگین نمرات دو گروه از نظر سطح آگاهی، نگرش، عملکرد، قصد رفتاری، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده قبل از مطالعه تفاوت معنی داری نداشتند (0/05>P). پس از مداخله میانگین نمرات تمام ابعاد پرسشنامه در گروه مداخله بطور معنی داری افزایش یافت (05/0<P)، ولی میانگین نمرات گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشتند (0/05>P).

    نتیجه گیری

    آموزشی مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده موجب ارتقای سطح آگاهی و مهارت کارکنان سلامت جهت دفع صحیح پسماندهای عفونی می گردد.

    کلید واژگان: آموزش, تئوری رفتار برنامه ریزی شده, پسماندهای عفونی
    H. Alizadeh *, B. Tavakoli Sani, D.Movahedzadeh, H.Heshmati, N.Peyman
    Background & Aim

    Hospital waste requires special management due to the high level of hazardous properties. Regarding the fact that the incorrect disposal of medical waste is a serious threat to the environment and public health, health workers have a special role in this regard. The purpose of this study was to determine the effect of education based on the theory of planned behavior on the risk of infectious leukemia among health workers working in Torbat Heydariyeh health care centers.

    Methods

    This was a quasi-experimental study in which 110 health workers working in Torbat Heydariyeh health center participated. Subjects were randomly divided into two groups: control and   intervention. Data were collected through a questionnaire. Then a training session (question and answer) was held for two hours by the researcher and at the end each participant was given an educational pamphlet on the topic. The variables were evaluated for 2 months after the intervention. Finally, data were analyzed using SPSS-22 software, paired t-test, independent t-test, and Chi-square.

    Results

    The mean scores of the two groups in terms of knowledge, attitude, performance, behavioral intention, mental norms and perceived behavioral control were not significantly different before the study. After training, the mean scores of all the above variables in the test group increased significantly (P <0.05) but the mean scores of the control group did not differ significantly (P> 0.05).

    Conclusion

    The organization of educational sessions based on the theory of planned behavior increases the level of knowledge and skills of health care workers for proper disposal of infectious wastes.

    Keywords: Education, Theory of Planned Behavior, Infectious Wastes
  • محمدسعید جدگال، محمد واحدیان شاهرودی، الهه لعل منفرد، هادی طهرانی، مهدی قلیان اول، مهرالسادات مهدی زاده، هاشم حشمتی، داود موحدزاده، هادی علیزاده سیوکی*
    سابقه و هدف

    سوانح و حوادث سومین علت مرگ ومیر بعد از بیماری های قلبی، عروقی و سرطان ها در دنیا به شمار می رود. این مطالعه با هدف تعیین کننده های رفتاری پیشگیری از وقوع حوادث و سوانح خانگی در مادران دارای کودک زیر 6 سال بر اساس تیوری انگیزش محافظت انجام شده است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر، یک مطالعه  توصیفی- تحلیلی است که 204 نفر از مادران دارای کودک زیر 6 سال با روش خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته شامل 2 قسمت بود که بخش اول حاوی مشخصات دموگرافیک و بخش دوم مربوط به سوالات سازه های تیوری انگیزش محافظت بود. روایی پرسشنامه با نظر اساتید متخصص و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 0/80 تایید شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار16 SPSS  و آزمون های توصیفی و آزمون های تحلیلی در سطح معنی داری 0/05 انجام شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سازه خودکارآمدی 5 ± 32/6، آسیب پذیری 3/7 ± 20/6، هزینه درک شده 3/7 ± 11/3، کارایی پاسخ2/4 ± 16/3، شدت درک شده 1/7 ± 12/5، پاداش 1/6 ±6/1 و ترس 4 ± 12/8به دست آمد. میزان نمره خودکارآمدی در مادران با سطح تحصیلات دانشگاهی بیشتر از سایر مادران بود که آزمون کروسکال والیس رابطه معنی داری بین سطح تحصیلات و خودکارآمدی نشان داد (0/01 =p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نقش موثر مادران در زمینه پیشگیری از سوانح و حوادث خانگی در کودکان زیر 6 سال، به نظر می رسد طراحی مداخلات آموزشی بر اساس سازه های تیوری انگیزش محافظت می تواند نقش تعیین کننده ای در کاهش آسیب های خانگی در این گروه سنی داشته باشد..

    کلید واژگان: سوانح و حوادث خانگی, مادران, تئوری انگیزش محافظت
    Mohammad Saied Jadgal, Mohammad Vahedian- SHahroodi, Elaheh Lale-Monfared, HadiTehrani, Mahdi GHolian-Aval, Mehrsadat Mahdizadeh, Hashem Heshmati, DavoodMovahedzadeh, Hadi Alizadeh–Siuki*
    Background and Objective

    Disasters and accidents are the third leading cause of death after cardiovascular diseases and cancers in the world. The purpose study of domestic accidents prevention behaviors based on protection motivation theory among mothers with children less than 6 years covered by health centers in Torbat Heydariyeh

    Materials and methods

    This is a cross-sectional descriptive-analytic study that 204 people mothers with children less than 6 years were enrolled in a multi-stage cluster approach The data collection tools was researcher made questionnaire that its validity and reliability were reviewed and confirmed and was Includes two parts 1- demographic information 2- Structure of Theories of motivational protection. Data analysis was done in 95% confidence level using SPSS version 16 and analyzed using Descriptive and analytical tests

    Results

    The mean of age was 29.4±6.51. Mean score of self-efficacy32.6±5 and Perceived vulnerability20.6±3.7and Perceived cost 11.3±3.7and Perceived severity12.5±1.7and Response Efficiency 16.3±2.4and Perceived rewards 6.1±1.6 and Perceived fear 12.8±4 was obtained. and higher education had positive effect on self-care and Also Independent Samples t- Test showed a significant direct relationship between higher education and self-efficacy (r=0.297, P<0.01).

    Conclusion

    According the effective role of mothers in preventing domestic accidents in children under 6 years old, seems that designing educational interventions based on constructs of the theory of protective motivation can have a decisive role in reducing Home injuries in this age group

    Keywords: protection of motivation theory, mothers
  • رویا صادقی، سارا مرتاض هجری، الهام شکیبازاده، عباس رحیمی فروشانی، هاشم حشمتی*
    مقدمه

    علی رغم اهمیت آموزش سلامت، مطالعات نشان دهنده نارسایی آموزش سلامت، در نظام سلامت کشور ایران است، لذا مطالعه حاضر باهدف تبیین موانع آموزش سلامت در نظام سلامت ایران انجام شد.

    روش

    این مطالعه کیفی در سال 1397 انجام شد. 20 کارشناس سلامت و پزشک در سطوح مختلف نظام سلامت و 26 بهورز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طرق مصاحبه نیمه ساختاریافته و بحث گروهی جمع آوری گردید و به طور هم زمان به روش تحلیل کیفی قراردادی با استفاده از رویکرد Lundman و Graneheim تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

    از تجزیه وتحلیل داده ها 5 درون مایه موانع فردی (مهم ترین طبقات شامل توانمندی ناکافی در آموزش سلامت، پایین بودن عوامل انگیزشی در سطح فردی و باورهای نادرست آموزش دهنده)، بین فردی (مهم ترین طبقات شامل ضعف سایر مراقبان سلامت در آموزش بهورزان، ارتباط نادرست، تعهد کاری ضعیف و مشکلات مربوط به مراجعین)، سازمانی (مهم ترین طبقات شامل ضعف در توانمندسازی نیروی انسانی، حجم بالای کاری بهورزان، مشکلات مربوط به منابع آموزشی و ارزشیابی و پایش نامناسب)، جامعه (مهم ترین طبقات شامل باور نداشتن بهورزان توسط مردم، مشکلات اقتصادی مردم، مشکلات مربوط به اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی) و موانع زمینه ای (مهم ترین طبقات شامل موانع مربوط به دانشگاه ها، موانع مربوط به صداوسیما، شکاف بین آموزش عملی و تیوری) استخراج شد.

    نتیجه گیری

    با توجه چند بعدی بودن موانع، تدوین و اجرای سندی جامع با مشارکت مسیولان، متخصصان و ارایه دهندگان خدمت به منظور رفع موانع، پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: آموزش سلامت, موانع, نظام سلامت
    Roya Sadeghi, Sara Mortaz Hejri, Elham Shakibazadeh, Abbas Rahimi Foroushani, Hashem Heshmati*
    Introduction

    Despite the importance of health education, studies revealed that health education in Iran’s health system is not desirable, so the present study was done to investigate the barriers of health education in Iran’s health system.

    Method

    This qualitative study was done in 2019. Twenty health experts and physician and 26 community-based health workers (CHWs) were selected through purposive sampling method. Data were collected using semi-structured interview and group discussion. The data were analyzed using Lundman and Graneheim content analysis approach.

    Results

    After data analysis, five themes including personal barriers (low capability of CHWs, low personal motivation, and wrong belifes of educator), interpersonal (the weakness of other health care providers in educating CHWs, inaccurate communication, poor commitment, and Customer-related problems), organizational (the weakness in empowerment of health care providers, high workload of CHWs, problems related to educational resources, and inappropriate evaluation and monitoring), social (low credibility of CHWs among Community Members (CMs), economical issues of CMs, and challenges related to using internet and virtual social networks), and contextual barriers (those related to universities, radio and television, and the gap between practical and theoretical education) were extracted.

    Conclusion

    As barriers are multidimensional, so it is recommended to develop a comprehensive plan with cooperation of managers, experts, and health providers for solving the barriers.

    Keywords: Health education, Barriers, Health system
  • نرگس رفیعی، سید مهدی آقاپور، ناصر بهنام پور، هاشم حشمتی، شبنم قاسمیانی*
    زمینه و هدف

    ایدز از بیماری های عفونی جدی دنیاست که به سرعت در بین جوانان رو به افزایش است، ازآنجایی که جوانان در معرض رفتارهای پرخطر هستند، این مطالعه باهدف تعیین تاثیر آموزش بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در ایجاد باورهای پیشگیری کننده از ایدز در دانش آموزان دختر ترکمن انجام شد.

    مواد و روش ها

     این مطالعه کارآزمایی میدانی شاهددار تصادفی، بر روی 78 دانش آموز دختر دبیرستان های شهر آق قلا، استان گلستان انجام شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده چندمرحله ای، دو دبیرستان در گروه مداخله و دو دبیرستان در گروه شاهد قرار گرفتند، سپس از هر دبیرستان 2 کلاس انتخاب شد و پرسشنامه اعتقاد بهداشتی ایدز را قبل و بعد از مداخله آموزشی تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.17 و آزمون های کای دو، دقیق فیشر، تی-زوجی، ویلکاکسون، تی-مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شدند.

    یافته ها

      قبل از آموزش دو گروه کنترل و مداخله، از نظر ویژگی های جمعیت شناختی و تمامی سازه های مدل به جز آگاهی تفاوت معنی داری نداشتند. آزمون تی-زوجی نشان داد بعد از مداخله آموزشی حیطه های آگاهی و حساسیت درک شده در گروه مداخله به طور معنی دار افزایش و موانع درک شده کاهش یافته است (0/05P<). آنالیز کوواریانس نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، آگاهی و حساسیت درک شده پس از مداخله به طور معنی داری افزایش یافته است (0/05P<).   اما در گروه کنترل، میانگین نمرات آگاهی، حساسیت درک شده، شدت درک شده، منافع درک شده و موانع درک شده تغییر معناداری نداشت (0/05P<).       

    نتیجه گیری

     بر اساس مطالعه حاضر، آموزش بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در حیطه های آگاهی و حساسیت درک شده موثر بوده است. پیشنهاد می شود مداخلات آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی به منظور ارتقا باورهای پیشگیری کننده از ایدز در دانش آموزان دختر دبیرستانی طراحی و اجرا گردد.

    کلید واژگان: مدل اعتقاد بهداشتی, ایدز, آموزش بهداشت, دانش آموزان دبیرستانی
    Narges Rafiei, Seyedmehdi Aghapoor, Nasser Behnampour, Hashem Heshmati, Shabnam Ghasemyani*
    Background and Objectives

    AIDS is one of the most important infectious diseases in the world and the disease is increasing especially among young people. Since the youth are exposed to high-risk behaviors, the aim of this study was to investigate the effect of education based on the Health Belief Model in creating AIDS preventive beliefs in Turkmen girl students.

    Methods

    This randomized controlled field trial study was done on 78 female high school students in Aq-Qala, Golestan province. Using multi-stage sampling, two high schools in the interventional group and two high schools in the control group were selected, then two classes selected from each high school, data were collected before and after of intervention by using a questionnaire based on HBM. Data were analyzed using SPSS.17 software and Chi-square, Fisher exact test, T-paired test, Wilcoxon, Independent T-test, and ANCOVA.

    Results

    Before training, there was not a significant difference in the mean scores of the health belief model constructs and in terms of demographic characteristics between two groups except in knowledge construct. After the educational intervention, the T-paired test showed that the mean of knowledge and perceived susceptibility were increased significantly, and the mean of perceived barriers was decreased significantly in the experimental group (P<0.05). ANCOVA also showed that compared with the control group, knowledge and perceived susceptibility were increased significantly after the intervention.

    Conclusion

    According to the present study, education based on the Health Belief Model was effective on the knowledge and perceived susceptibility. It is suggested that educational interventions based on Health Belief Model be designed and implemented to promote AIDS preventive beliefs in high school female students.

    Keywords: Health Belief Model, AIDS, Health education, student
  • کریم درویش پور*، هاشم حشمتی
    زمینه و اهداف
    براساس مطالعات، اگر مواردی از بیماری ابولا مشاهده شود، اولین کسانی که باید بسیار مراقب خطر باشند، کارکنان مراکز بهداشتی- درمانی هستند. از طرفی اطلاعات دقیقی از رفتارهای پیشگیری کننده در این گروه در دسترس نیست، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری ابولا و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه انجام شد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه مقطعی با رویکرد توصیفی- تحلیلی، 191 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه درسال 1393 به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه دو قسمتی دموگرافیک و رفتار جمع آوری شد که روایی و پایایی آن مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 و آمار توصیفی (فراوانی، درصد) و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی انجام شد.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    میانگین سنی دانشجویان 1/75±21 بود. نمره میانگین رفتارهای پیشگیری کننده 25/3±84/2 بود. از بین راهنماها برای عمل، نقش پرستار (20/3±88/3) مهم ترین راهنما برای عمل بود. بین رفتار با رشته تحصیلی ارتباط معنی داری مشاهده شد (0.009=P). همچنین بین رفتار با تمام راهنماها برای عمل ارتباط معنی داری مشاهده شد (0.05 > P). نمره میانگین رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری ابولا در سطح مطلوبی بود. لذا پیشنهاد می شود تا برای ارتقاء و حفظ عملکرد دانشجویان جهت انجام رفتار های پیشگیری کننده از بیماری ابولا ، مداخلات آموزشی با تاکید بر نقش تاثیر گذار پرستار صورت گیرد.
    کلید واژگان: محیط کشت کلریمتریک, ESBLs, تشخیص سریع, آزمون انتشار دیسک
    Karim Darvishpour*, Hashem Heshmati
    Background And Aim
    According to studies, healthcare workers are the first people who expose to Ebola and should be care. On the other hand. There isn’t exact information regarding prophylactic treatment for this group of people. So the aim of this study was done to determine the prophylactic treatment of Ebola and the related factors among students of Torbat Heydariyeh University of Medical science in 2014.
    Materials And Methods
    In this cross- sectional study with the descriptive- analytical approach, 191 students were selected from Torbat Heydariyeh University of Medical science by using simple randomized sampling method in the year 2015. Data were collected by using a two part of a questionnaire including demographic and behavior that was reliable and valid. Data was analyzed through SPSS20 software via descriptive statistics (Frequency &Percent) and ANOVA and Tukey tests.
    Results &
    Conclusions
    The average age of students was (21±1/75) and average score of prophylactic treatment was (84/2±25/3). Nurses Role were the most important Cues to action (88/2±20/3). There was a significant correlation between treatments and the field of study (p=0/009). There was also a significant relationship between behaviors and all of the Cues to action (P
    Keywords: Preventive behaviors, Students, Ebola Disease
  • هاشم حشمتی، ناصر بهنام پور، بهناز رضایی، آسیه پیرزاده
    مقدمه
    مطالعه حاضر با هدف بررسی تعیین کننده های پیشگیری از بیماری ایدز بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی، در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر آشخانه در سال 1391 انجام گرفت.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی و با شرکت 384 دانش آموز دبیرستانی انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای مشتمل بر سازه های مدل اعتقاد بهداشتی بود که روایی و پایایی آن تایید گردید. در نهایت، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های Independent t و ANOVA در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از تقسیم بندی آگاهی دانش آموزان، مشخص شد که 66 نفر (2/17 درصد) آگاهی خوب، 303 نفر (9/78 درصد) آگاهی متوسط و 15 نفر (9/3 درصد) آگاهی ضعیفی داشتند. میانگین سازه های مدل اعتقاد بهداشتی نشان داد که میانگین حساسیت درک شده 04/13 ± 48/51، شدت درک شده 97/18 ± 90/51، منافع درک شده 60/23 ± 90/72 و موانع درک شده 00/21 ± 74/53 بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که آگاهی دانش آموزان در حد متوسط است و آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی و تاکید بر سازه حساسیت درک شده در این دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: ایدز, دانش آموز, مدل اعتقاد بهداشتی, آگاهی
  • حسن رمضانی، علی خلفی، هاشم حشمتی، کریم درویش پور*
    زمینه و هدف
    مصرف بی رویه دارو و به طور کلی خود درمانی از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی جوامع مختلف از جمله ایران محسوب می شود، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین شیوع خود درمانی و برخی از عوامل مرتبط با آن در دانشجویان تربت حیدریه در سال 1393 صورت گرفت.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی-مقطعی با رویکرد تحلیلی است که بر روی 170 نفر از دانشجویان دانشگاه های (علوم پزشکی- آزاد) شهر تربت حیدریه در سال 93 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت سهمیه ای چند مرحله ای بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دو بخشی پژوهشگرساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 و آمار توصیفی و آزمونهای کای اسکویر ،تی مستقل و آنووا در سطح معنی داری 05/0 p< تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین سنی دانشجویان3/3± 8/21 بود. در مجموع 18 درصد از دانشجویان اقدام به خود درمانی کرده بودند که این میزان در بین دانشجویان شهری بیشتر از روستایی، در دانشجویان دانشگاه آزاد بیشتر از علوم پزشکی بود. بین خوددرمانی با رشته تحصیلی(3../.=p) ،دانشگاه محل تحصیل(12./0=p) و شغل مادر(2./0=p) ارتباط معنی داری یافت شد. همچنین بین جنس و مصرف خودسرانه داروهای قلبی ارتباط معنی داری یافت شد(03/0=p). بیشترین میزان خوددرمانی مربوط به مصرف داروهای قلبی، گیاهی، مکمل، مسکن ها، آنتی هیستامین ها و سرماخوردگی بود.
    نتیجه گیری
    میزان شیوع خود درمانی در بین دانشجویان نسبتا بالا بود، لذا پیشنهاد می شود مداخلات مقتضی از جمله مداخلات آموزشی به منظور ارتقای رفتار های مرتبط با مصرف دارو صورت گیرد.
    کلید واژگان: خوددرمانی, دارو, دانشجو
    Hasan Ramzani, Ali Kholfi, Hashem Heshmati, Karim Darvish Poor*
    Background And Objective
    The indiscriminate use of drugs and their general health of the greatest problems of social, health and economic communities, including Iran is considered. This study aims determine the prevalence of self-care medication and some related factors in Torbat Heydarieh students in 2014.
    Methods
    This was a descriptive - cross sectional with the analytical approach on 170 students of the University (Azad- Medical Sciences) in city of Torbat Heydarieh in 2014. Sampling method was Quota and for data collection two-part questionnaire was used to collect data. SPSS19 software using descriptive statistics and Chi-square, t-test, Mann-Whitney and ANOVA at p
    Results
    age is average was 21.8±3.3.The results showed that 18 percent of medical students had attempted self-care. This rate among city is more than rural students at Azad University of Medical Sciences and the students living more than students living in a rented house in the dormitory and private homes. Between fields of health, education and employment of women, a significant relationship was found. The significant relationship between genus and self-cardiac drugs have been found. The highest rate of self-related cardiac medications, herbal supplements, analgesics, anti Histamin and it was cold.
    Conclusion
    The prevalence of self-care medication among students was relatively high. So we recommended appropriate intervention especially educational intervention for promoting behaviors in related to drug consumption.
    Background And Objective
    The indiscriminate use of drugs and their general health of the greatest problems of social, health and economic communities, including Iran is considered. This study aims determine the prevalence of self-care medication and some related factors in Torbat Heydarieh students in 2014.
    Methods
    This was a descriptive - cross sectional with the analytical approach on 170 students of the University (Azad- Medical Sciences) in city of Torbat Heydarieh in 2014. Sampling method was Quota and for data collection two-part questionnaire was used to collect data. SPSS19 software using descriptive statistics and Chi-square, t-test, Mann-Whitney and ANOVA at p
    Conclusion
    The prevalence of self-care medication among students was relatively high. So we recommended appropriate intervention especially educational intervention for promoting behaviors in related to drug consumption.
    Keywords: Self, care, Medication, Students
  • کریم درویش پور *، هاشم حشمتی
    هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه احیای قلبی ریوی براساس مدل پرسید انجام شد.

    زمینه. با وجود گذشت چندین سال از شکل گیری تیم احیا قلبی ریوی در بیماستان های ایران، عملکرد تیم احیا همچنان ضعیف و نگران کننده است.

    روش کار. در این پژوهش توصیفی تحلیلی که به صورت مقطعی در سال 1394 انجام شد همه پرستاران شاغل در بیمارستان آموزشی درمانی نهم دی تربت حیدریه (97 نفر) به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، فرم اطلاعات دموگرافیک و سوالات مدل پرسید بود. پس از تامین اعتبار و اعتماد ابزار گردآوری اطلاعات، جمع آوری داده ها انجام گرفت. داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 20 با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون خطی تحلیل شدند.

    یافته ها. میانگین سنی پرستاران، 29/45 سال با انحراف معیار 7/54بود. میانگین نمره سازه های مدل پرسید به ترتیب در زمینه آگاهی، 79/17 با انحراف معیار 18/68؛ در زمینه نگرش، 95/48 با انحراف معیار 18/68؛ در زمینه عوامل قادرکننده، 62/6 با انحراف معیار 19/52؛ در زمینه عوامل تقویت کننده، 67/61 با انحراف معیار 20/12؛ و در زمینه عملکرد، 72/37 با انحراف معیار 19/71 بود. عوامل قادرکننده مدل پرسید مهم ترین پیشگویی کننده عملکرد پرستاران بود (0/001>p، 0/773B=). همچنین، عملکرد پرستاران با جنس (0/007p=) و تجربه احیا (0/027p=) ارتباط معنی دار آماری داشت. در این پژوهش مشخص شد عوامل قادرکننده با عوامل تقویت کننده (0/007p=، 0/274r=) و عملکرد (0/0001>p، 0/773r=) همبستگی مثبت و معنادار دارند.

    نتیجه گیری. آگاهی، نگرش، و عملکرد در سطح مطلوب، و عوامل قادر کننده و تقویت کننده در سطح متوسط بود. توصیه می شود مسئولین بیمارستان ها جهت ارتقای عملکرد پرستاران در عملیات احیا قلبی ریوی، مداخلات و برنامه ریزی های خود را با تاکید بر عوامل قادرکننده و تقویت کننده انجام دهند.
    کلید واژگان: احیای قلبی ریوی, پرستاران, مدل پرسید
    Karim Darvishpoor *, Hashem Heshmati
    Aim.The aim of this study was to determine nurses’ knowledge, attitude, and performance in cardiopulmonary resuscitation (CPR) based on PRECEDE model.
    Background. Despite development of CPR team in Iran’s hospitals, performance in the field of CPR is not satisfactory.
    Method. In this cross-sectional descriptive analytical study, all staff nurses (n= 97) working at ateaching hospital (9 Day) in Torbat-e-Heiydariyeh, Iran, were studied.The data collection tools included a reliable and valid researcher-made questionnaire to collect demographic data and a questionnaire which developed based on PRECEDE model.Data were analyzed in SPSS version 20 using ANOVA, linear regression and Pearson correlation coefficient.
    Findings. The mean age of the nurses was 29.45±7.45 years.The average score for PRECEDE model constructs were 79.17±18.68 (knowledge), 95.48±6.64 (attitude), 62.6±19.52 (enabling factors), 67.61±20.12 (reinforcing factors), and 72.37± 9.71 (performance).Also enabling factors were the most important predictor of nurses’ performance (B=0.773, pConclusions. Constructs of knowledge, attitude, and performance were in desirable level and constructs of reinforcing and enabling factors were in moderate level. It is recommended to implement interventions and programs while considering enabling and reinforcing factors for promoting the performance of nurses in CPR.
    Keywords: Cardiopulmonary resuscitation, Nurses, PRECEDE model
  • کریم درویش پور، محمد میرحسنی، محمدرضا رضایی منش، هاشم حشمتی
    زمینه و هدف
    عفونت های بیمارستانی، مشکل عمده در پزشکی مدرن و از علل شایع و مهم ابتلا، افزایش طول مدت بستری، تحمیل و افزایش هزینه های بیمارستانی و بروز مخاطرات بهداشتی و مرگ و میر محسوب می گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع عفونت های بیمارستانی و علل میکروبی در بیمارستان آموزشی و درمانی نهم دی تربت حیدریه اجرا شد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت تحلیلی – مقطعی در سال 1391 و 1392 بر روی تمام بیماران دچار عفونت بیمارستانی در بیمارستان نهم دی تربت حیدریه انجام شد. به منظورگردآوری اطلاعات از پرسشنامه روا و پایا استاندارد عفونت بیمارستانی استفاده شد. داده ها از طریق مراجعه به پرونده بیماران جمع آوری گردید و با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون آماری مجذور کای توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان شیوع عفونت های بیمارستانی به طور میانگین 7/0% به دست آمد. بیشترین میزان عفونت های بیمارستانی در بخش ارتوپدی مشاهده گردید. شایعترین میکروارگانیسم های جدا شده به ترتیب شامل اشرشیا کلای(9/9درصد)،کلبسیلا(7/7درصد)، باسیل گرم منفی(7/7درصد)، انترو باکتر(7/7درصد) و استافیلوکوک کواگلازمثبت(7/7درصد) بودند. شایعترین محل ایجاد عفونت های بیمارستانی به ترتیب محل جراحی2/58%، پنومونی 4/26%، عفونت ادراری 8/8%و عفونت خونی 6/6% بود.
    نتیجه گیری
    عفونت های بیمارستانی در بیمارستان نهم دی تربت حیدریه در سطح پایینی بود. به منظور کاهش بیشتر شیوع عفونت های بیمارستانی، تشخیص اولیه، بررسی مستمر میکرو ارگانیسم های موجود و رعایت اصول بهداشتی به وسیله کارکنان مخصوصا در بخش ارتوپدی، انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از گسترش عفونت های بیمارستانی و آموزش بهداشت توصیه می شود.
    کلید واژگان: شیوع, عفونت بیمارستانی, علل میکروبی
    Karim Darvishpoor, Mohammad Mirhasani, Mohammadreza Rezai Manesh, Hashem Heshmati
    Background And Objective
    Nosocomial infections are a major problem in modern medicine and an important cause of morbidity, length of hospital stay, imposed and increased costs hospitals and health risks incidence and mortality are considered. This study aimed to determine the prevalence of nosocomial infections by types of pathogens, admission ward and infection of patients admitted in the Section different educational and treatment hospital is the ninth Dey of Torbat Heidarieh in 2012 and 2013.
    Methods
    This study is cross-sectional analytical from April months 1391 to March 1392, done all patients with nosocomial infection in hospital of the ninth dey of Torbat Heidarieh. By definition, patients with no signs of infection, and 48 hours after hospital admission with signs of infection were studied. Instruments for gathering information, a standard demographic questionnaire nosocomial infection was used. Data collection, self-researcher and through patient's medical records were obtained. Data were analyzed using descriptive statistical methods and chi-square test by SPSS statistical software version 19.
    Results
    The prevalence of nosocomial infections, average 0.7 Percent respectively. The highest rate of nosocomial infections was observed in the orthopedic ward. The most common organisms isolated were E. Clay (%9.9), Klebsiella (%7.7), and Gram-negative (%7.7), Entero bacteria (%7.7) Staphylococci Kvaglaz Positive (%7.7) patients. The most common nosocomial infections surgical site, 53 (%58.2), pneumonia in 24 patients (%26.4), urinary tract infection, 8 patients (%8.8) and bloodstream infections in 6 patients (%6/6) and The most common underlying disease associated with,was blood pressure high.
    Conclusion
    Prevalence of nosocomial infections was relatively low in Torbat heydariyeh 9 dey hospital. In order to reduce nosocomial infections, early diagnosis of infection, continuous assessment of microorganisms by sanitation workers, especially in the ortopedie, creating the necessary measures to prevent the spread of nosocomial infections and health education are recommended. Prevalence of nosocomial infections and microbial causes in Torbat heydariyeh 9 dey educational and therapy hospital in 2012 and 2013.
    Keywords: prevalence, Nosocomial infections, Bacterial causes
  • زهرا مقدم، هاشم حشمتی *، ناصر بهنام پور، خلیل برادران، فرهاد تربتی نژاد
    زمینه و هدف
    سلامت دانشجویان علوم پزشکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا علاوه بر سلامت خود، سلامت جامعه نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی که در سال 1390 انجام شد 235 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گلستان به روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شدند. داده ها از طریق توزیع پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی (GHQ-28) جمع آوری شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS18 و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نقطه برش 23، 7/41 درصد دانشجویان مشکوک به اختلال سلامتی بودند. 3/32 درصد مشکوک به اختلال شکایات جسمانی، 6/42 درصد مشکوک اختلال به اضطراب، 8/66 درصد مشکوک به اختلال کارکرد اجتماعی و 6/22 درصد مشکوک به اختلال در حیطه افسردگی بودند. سلامت روانی در دانشجویان با میزان درآمد کم به طور معنی داری نامطلوب تر از دانشجویان با میزان درآمد بالا بود اما بین وضعیت سلامت روانی دانشجویان با سن، جنس، وضعیت تاهل، محل زندگی، شغل پدر، رشته تحصیلی و قومیت ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0
    نتیجه گیری
    با توجه به پایین بودن کلی سطح سلامت روانی در بیش از دو پنجم از دانشجویان و اهمیت آن پیشنهاد می شود مداخلات مقتضی یه ویژه در دانشجویان کم درآمد جهت ارتقاء سطح سلامت آن ها صورت گیرد.
    کلید واژگان: سلامت روانی, شکایات جسمانی, اضطراب, کارکرد اجتماعی, افسردگی, پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی ((GHQ, 28
    Zahra Moghadam, Hashem Heshmati *, Naser Behnampoor, Khalil Baradaran, Farhad Torbati Nejad
    Background And Aims
    Medical student's health is very important because in addition to their health, society health is impressed. Therefore current study was done with the aim of evaluating mental health status in dormitory resident student of Golestan University of Medical Sciences (GUMS).
    Method
    In this descriptive-analytical study that was done in 2011, 235 students of GUMS were selected by stratified sampling method. Data were collected using general health questionnaire (GHQ-28). Gathered data were entered to SPSS 18 and analyzed using Chi-Square test.
    Findings: On the basis of 23 as cut-point, 41.7% of students were suspected to mental disorder, and each of the areas 32.3% suspected physical disorder, 42.6% of suspected anxiety disorder, 66.8% suspected social dysfunction and 22.6% depressive disorder. The prevalence of mental disorders in low-income students was higher than high income students. There wasn’t significant relation between mental health status with age, sex, marital status, location, father's occupation, major and ethnicity. (p
    Conclusion
    According to low level of mental health and its importance in more than Two-Fifth of the students, we recommend appropriate intervention was done especially for low income students.
    Keywords: Mental health, physical disorder, anxiety, social function, depressive, General Health Questionnaire (GHQ, 28)
  • هاشم حشمتی *، لعیا بابارضا، نویسا سادات سیدقاسمی، زلیخا اکرامی، الیاس ندیمی
    زمینه و هدف
    زندگی بدون تحرک یکی از مهمترین عوامل خطر برای بسیاری از بیماری ها و اختلالات به شمار می آید. الگوی بین نظریه ای یکی از الگوهای مطالعه رفتار است که آمادگی افراد را برای تغییر رفتار مدنظر قرار می دهد . این مطالعه باهدف بررسی انجام فعالیت فیزیکی منظم بر اساس الگوی بین نظریه ای در بین دانش آموزان دخترشهر گرگان انجام گرفت .
    روش بررسی
    در مطالعه توصیفی از نوع مقطعی در زمستان 1391 تعداد 414 دانش آموز به روش نمونه گیری دو مرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مراحل تغییر مارکوس و همکاران ، و پرسشنامه های تعادل تصمیم گیری ، خودکارآمدی و فرایندهای تغییر نیگ و همکاران بود. داده های از طریق آمار توصیفی و آزمون های آماری کروسکال والیس، من ویتنی و آزمون رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از بین افراد مورد مطالعه 1/46 درصد در مرحله پیش تفکر، 8/5 درصد در مرحله تفکر، 7/23 درصد در مرحله آمادگی، 3/12 درصد در مرحله عمل و 1/12 درصد در مرحله نگهداری بودند. بر اساس اندازه اثر (مربع اتا) بیشترین اندازه اثر مربوط به سازه فرایندهای رفتاری بود(25/0). که از بین فرایندهای رفتاری هم بیشترین اندازه اثر مربوط به فرایند خودرهایی(23/0)، کنترل محرکی (19/0) و شرطی سازی متقابل (17/0) بود.
    نتیجه گیری
    حدود سه چهارم دانش آموزان در مراحل اولیه تغییر فعالیت فیزیکی منظم قرار داشته و زندگی بدون تحرکی دارند.. انجام مداخلات مقتضی در جهت حرکت افراد مورد مطالعه به مراحل عملیاتی فعالیت فیزیکی منظم پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: فعالیت فیزیکی منظم, الگوی بین نظریه ای, دانش آموز
    Hashem Heshmati *, Laeya Babareza, Navisa Sadat Seydghasemi, Zoleikha Ekrami, Elias Nadimi
    Background And Objective
    Sedentary life is one of the most important risk factors to many diseases.Transtheoretical model is one of the models for studing behavior that accounts for people’s readiness to behavior change. This study aimed to investigate the regular physical activity based on transtheoretical model among female high-school students Gorgan city, Iran.
    Methods
    In this cross-sectional study , 414 female students randomly recruited through a two- stage method in 2012 . the questionnaires were stages of change by Marcus et al, Decisional Balance, Self- Efficacy, and Processes of Change by Nigg et al . The data was analyzied by descriptive statistics, Kruskal-Wallis, Mann-whietny, and logistic regression tests.
    Findings:.Of 414 , 46.1% were in precontemplation stage, 5.8% in contemplation,23.7% in preparation, 12.3% in action, and 12.1% in maintanenec stage. The highest effect size was related to behavioral processes. the most powerful effect size was for self-liberation (0.23), stimulus control (0.19), and counter conditioning (0.17), respectively.
    Conclussion: The findings indicated that about three-quarters of the students were in the earlier stages of chang and have sedentary life. It seems that some approperiate interventions are needed to move the participants from early stages of physical activity to later stages.
    Keywords: Regular Physical Activity, Transtheoretical Model, Student
  • طیبه خسته ایوری، هاشم حشمتی، رضا فاریابی، زینب گودرزیان، عباس قدرتی، فرشته نجفی، هادی علیزاده *
    زمینه و هدف
    تغذه مناسب بخش مهمی از ک بارداری سالم است. آموزش مناسب تغذ های میتواند نقش مهمی در ارتقاء سلامت مادر و فرزند او داشته باشد. این مطالعه با هدف تاثیر آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای تغذیه ای زنان باردار انجام شد.
    مواد وروش ها
    پژوهش حاضر ی مطالعه نمه تجربی میباشد که برروی 200 زن باردار مراجعه کننده به پا گاه های بهداشتی شهر تربت ک یی ح دره صورت گرفت. نمونه گری بصورت خوشه ایدو مرحله ای انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که در دو مرحله ییی قبل و یک ماه بعد از مداخله تکمیل شد.پرسشنامه ها در هر دو گروه مداخله و شاهد، توزع و تکمل شدند و بعد از آن مورد تجزیه و تحلیل ک یی قرار گرفتند. بر اساس آنالیز انجام شده، محتوای آموزشی تهیه و مداخله آموزشی در گروه مورد انجام شد. بعد از مدت زمان انتظار، همان پرسشنامه ها برای هر دو گروه تکمیل گردید و در نهات داده ها با نرم افزار آماری SSPS تجزه و تحلل شد. به منظور رعایت موازین اخلاقی یییبه شرکت کنندگان، هدف از تحقیق، محرمانه بودن اطلاعات و آزادی آنها برای ورود و خروج توضیح داده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که قبل از مداخله، میانگین نمرات آگاهی، رفتار، منافع و موانع، حساسیت و شدت درک شده و خودکارآمدی بین دو گروه تفاوت نداشتند. پس از آموزش، میانگین نمرات تمام متغیرهای فوق در گروه مداخله بطور معنی داری افزایش پیدا کرد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای تغذیه ای مادران باردار تاثیر مثبت دارد و از بین متغیرهای پیش بینی کننده، حساسیت درک شده بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد.
    کلید واژگان: رفتارهای تغذیه های, زنان باردار, مدل اعتقاد بهداشتی
    Tayebeh Khaste Ivari, Hashem Heshmati, Reza Faryabi, Zeynab Goudarzian, Abbas Ghodrati, Fereshteh Najafi, Hadi Alizadeh*
    Background and Aims: Good nutrition is an important part of a healthy pregnancy. Appropriate nutritional education can have an important role in promoting maternal and child health. This work was performed to assess the effect of education based on Health Belief Model on nutritional behaviors of pregnant women.
    Materials And Methods
    The current quasi-experimental study was conducted on 200 pregnant women referred to health centers in Torbat Heydarieh city. A two-stage cluster sampling method was used and selected cases were divided into intervention and control groups. A researcher made questionnaire was applied to the collection of required data and its validity and reliability were evaluated and confirmed in advance. Pre tests were performed for both groups. Needed assessment was performed based on the pre-test results and educational interventions were implemented on intervention group. Time period of training course was one hour. Post tests were carried out after one month using the same questionnaire. The collected data were analyzed by the use of SPSS software. Mothers were informed regarding aim of research, freedom to leave the interview and the way that interview contents would be kept private before each intervention.
    Results
    This study did not detect any evidence for significant difference in the average scores for knowledge, perceived benefits, barriers, susceptibility and severity, as well as self-efficacy between two groups (p>0.05) before intervention. After training, however, scores for all above mentioned variables were significantly increased in intervention group (p
    Conclusion
    The results showed that Health Belief Model-based nutrition education has a positive impact on the nutritional behavior of pregnant women and the perceived sensitivity have the most influence on behavior within the predictor variables.
    Keywords: Nutritional behavior, Health Belief Model, Pregnant women
  • هادی رحیم زاده برزکی، سمیه بیرامی، هاشم حشمتی، مصطفی قربانی، مرتضی منصوریان*
    مقدمه
    آرایشگاه به عنوان یک مکان عمومی در انتقال بیماری های مختلفی مانند ایدز، هپاتیت B، C و عفونتهای باکتریایی، ویروسی، قارچی و بیماری های پوستی می تواند نقش داشته باشد. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت بهداشتی آرایشگاه های زنانه شهر گرگان و آگاهی آرایشگران زن در مورد بیماری های عفونی قابل انتقال در حرفه آرایشگری در سال1390، در سال 1390 انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی از کلیه آرایشگاه های زنانه شهر گرگان (150 مورد) بازدید به عمل آمد. جمع آوری اطلاعات با مراجعه حضوری کارشناسان بهداشت محیط به آرایشگاه ها و بازدید از محل و تکمیل چک لیست فرم آیین نامه مقررات بهداشتی آرایشگاه ها و تکمیل سوالات پرسشنامه از طریق مصاحبه انجام شد. داده های این مطالعه بوسیله نرم افزار آماری spss توصیف شدند.
    یافته ها
    7/80 درصد از آرایشگران پروانه کسب داشتند.33/89 درصد در دوره های آموزش بهداشت عمومی شرکت کرده بودند.66/50درصد کارت معاینه پزشکی داشتند. از نظر شرایط ساختمانی، تمامی پارامتر های مربوطه، مطلوب ارزیابی شد.3/41از آرایشگران از مواد ضد عفونی کننده استفاده می کردند. میزان آگاهی آرایشگران در مورد بیماری های مرتبط با حرفه آرایشگری مانند ایدز، هپاتیت، تراخم، کزاز وکچلی در سطح متوسط قراد داشت.84درصد ازآنها از اینکه ایدز و هپاتیت، مسری هستند، اطلاع داشتند و 94 درصد معتقد بودند که وسایل آرایشگری می تواند باعث انتقال بیماری های ایدز و هپاتیت شود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه از نظر بهداشت فردی، در بعضی پارامتر ها مثل کارت معاینه پزشکی و گواهینامه بهداشت عمومی و رعایت بهداشت فردی باید نظارت بیشتری از طرف بازرسان بهداشت محیط صورت گیرد. نتایج همچنین نشان داد که آگاهی آرایشگران در مورد بیماری های مرتبط با شغل آرایشگری، در مورد سه بیماری تراخم، کزاز و کچلی مطلوب نبوده و نیاز به آموزش بیشتر، احساس می شود.
    کلید واژگان: آرایشگاه زنانه, وضعیت بهداشتی, آگاهی, بیماری های واگیر
    Hadi Rahimzadeh Barzoki, Somayeh Beirami, Hashem Heshmati, Mostafa Qorbani, Morteza Mansourian*
    Background And Objectives
    Womanish barber shop is one of the public places that looking into health conditions (personal and environmental) are important. Because, the lack of health standards and inadmissible activities such as tattooing and Threat to the health of the community. As one of the public place can barber shop will carry a variety of diseases Like HIV - hepatitis B&C-bacterial infections - viral - fungal skin diseases such as eczema - trachoma - wart – ringworm Often is transported because use of contaminated equipment. This study was conducted to determine the Health Conditions of Womanish Beauty Shops and female makeup knowledge about the infection disease transferable in this Profession in Gorgan in 2012.
    Methods
    In this descriptive study for determine individual health status and their knowledge about diseases associated with profession and environmental health condition, all of womanish barber shop in Gorgan in 2012 were inspected. Information collected from observation, interview and completed of questionnaire and checklist in all of the Gorgan city womanish barber shops.
    Results
    Barbers mean Age was 32.98±7.51 years.80.7 % of barbers has License. 84% have participated in retraining hairdressers. 89.33% have participated in the training of public health. 50.66 %had medical card. All structural conditions parameter were cceptable.41.3% use disinfectant. Knowledge of barbers about related diseases like HIV - Hepatitis - trachoma - tetanus and ringworm were moderate. 84% were aware that HIV and hepatitis are contagious disease. 94 %believed that hairdressing equipment can be transmitted hepatitis and HIV.
    Conclusion
    In general, structural conditions in womanish barber shop in Gorgan were acceptable. Some parameters, such as medical cards and certificates of public health and personal health care were not appropriate and more training is needed and Monitoring should be more from environmental health inspectors. Barber knowledge about the related diseases in the three diseases (trachoma - tetanus and ringworm) is not good and need more education is Necessary.
    Keywords: Womanish barber shop, Health Statues, Knowledge, infection disease
  • کریم درویش پور، هاشم حشمتی*
    مقدمه
    احتراق یکی از مهمترین حوادث ترسناک و وحشت آور بر ای بیمار و اعضای تیم جرا حی است که ممکن است در حین عمل جراحی اتفاق بیفتد.این پژوهش به منظور سنجش سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در اتخاذ رفتار های پیشگیری کننده از احتراق در پرسنل و دانشجویان اتاق عمل انجام شده است.
    روش تحقیق: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی با رویکرد تحلیلی است که به منظور سنجش مدل های اعتقاد بهداشتی در اتخاذ رفتار های پیشگیری کننده از احتراق در پرسنل و دانشجویان اتاق عمل در بیمارستان آموزشی درمانی نهم دی تربت حیدریه در سال 1393 انجام شد. حجم نمونه 68 نفر بود که 35 نفر پرسنل و 33 نفر دانشجو که به ترتیب به روش سرشماری و تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه دو بخشی،که در بخش اول اطلاعات دموگرافیک و در بخش دوم پرسشنامه، سازه های سنجش مدل های اعتقاد بهداشتی استفاده شد. پرسشنامه دارای 57 سوال بود. جهت روایی پرسشنامه از نظرات اساتید صاحب نظر و پایایی نیز از آلفای کرونباخ (83/0) استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تی مستقل،مجذورکای) در نرم افزار SPSS20تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد مورد مطالعه637/7± 97/25 با دامنه 19 تا55 بود.نمره های سازه های مدل به ترتیب حساسیت درک شده(27/61)، شدت درک شده(46/67)، منافع درک شده(34/74)، موانع درک شده(76/61)، راهنمایی برای عمل(36/69)، خودکارآمدی(44/67)، رفتار(55/59) بود. بالاترین و کمترین نمره ی راهنما برای عمل را متخصص بیهوشی و پمفلت کسب کردند. براساس تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی،موانع درک شده (008/0p= - 323/0 Beta=) مهمترین پیشگویی کننده عملکرد پیشگیری از احتراق دراتاق عمل تشخیص داده شد.
    نتیجه گیری
    سازه منافع درک شده و راهنمایی عمل در سطح مطلوبی بود اما سایر سازه های مدل در سطح متوسطی بودند. با توجه به اینکه سازه عملکرد در سطح مطلوبی نیست، پیشنهاد می شود مداخلات مقتضی به ویژه مداخلات آموزشی با تاکید بر سازه های مدل اعتقاد بهداشتی و به ویژه سازه موانع درک شده، به منظور ارتقاء رفتارهای پیشگیری کننده صورت گیرد و از این طریق عملکرد پرسنل و دانشجویان را در زمینه رفتار های پیشگیری کننده از احتراق دراتاق عمل ارتقاء بخشید.
    کلید واژگان: مدل اعتقاد بهداشتی, رفتار پیشگیری کننده, احتراق, پرسنل, دانشجو, اتاق عمل
    Karim Darvishpoor, Hashem Heshmati*
    Background
    combustion is One of the most important horror and frightening events for the patient and surgical team members that may occur during surgery. This study aimed to structures Measurement the health belief model In adopting preventive behaviors of combustion of The personnel and students in the operating room.
    Method
    This study is a cross sectional study with an analytical approach In order to Measurement the health belief model In adopting preventive behaviors combustion in personnel and students the operating room, Hospitals of health education 9 dey Torbat-e- Heydaryeh Was done in 1393. The sample size was 68 cases that to 35 cases staff members and 33 students. respectively, were selected randomly and census method. Data collection from the two-part questionnaire, In the first part of demographic And in part two of the questionnaire, were used the structures Measurement the health belief model. questionnaire has 57 questions.The validity of the questionnaire) was used of teachers` view points authority and reliable of Cronbach Alpha (0/83). Data using descriptive statistics (Mean ± SD) And inferential statistics (t-test, chi-square) Software SPSS20 were analyzed.
    Results
    The mean age of the study population was 7/73 ± 25/97 with a range of of 19 to 55. Score model structures were perceived susceptibility (61/27), perceived severity (67/46), perceived benefits (74/34), perceived obstacles (61/76), Guidelines for action (69/36), efficacy (67/44), behavior (59/55). The highest and lowest scores had a guide to practice the anesthesiologist and pamphlets.Based on linear regression analysis, Perceived obstacles (p= 0/008 - Beta =0/323) The most important predictor prevent performance of combustion was diagnosed in the practice room.
    Conclusions
    Perceived benefits of structure and guidance for practice was in acceptable level, But other structures in the model, was in medium level. Given that the performance structural of is not in acceptable level, it is recommended. The appropriate interventions to specific educational interventions with emphasis on the Structures the health belief model and done in particular perceived barriers Structural to upgrade preventive behaviors And through this performance of personnel and students gived upgrade behavior preventive of the combustion action room.
    Keywords: Health Belief Model, prophylactic behavior, combustion, personnel, students, operating room
  • سید حمید حسینی، رضوان رجب زاده، حسین جاجرمی، کوروش ارزمانی، داوود رباط سرپوشی، محمد احمد پور، زهرا مرزی، هاشم حشمتی*
    زمینه و هدف

    بیماری سالک در 88 کشور جهان آندمیک است و 350 میلیون نفر در جهان در معرض خطر این بیماری قرار دارند با توجه به اهمیت آموزش جمعیت های بزرگ، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری سالک در خانواده های تحت پوشش رابطین سلامت شهر جاجرم انجام شد.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه نیمه تجربی 60 رابط بهداشتی و 120 سرپرست خانوار ساکن در شهر جاجرم در سال 1392 به روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. مداخله آموزشی با استفاده از مدل طراحی شده بزنف بر روی رابطین صورت گرفت و تاثیر مداخله بر روی سرپرست خانوارها از طریق جمع آوری داده ها قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه سنجیده شد. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS16 و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل، تی زوج، من ویتنی، کای اسکوئر و ویلکاکسون) تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین نمرات مربوط به آگاهی، نگرش، قصد رفتار، عوامل قادر کننده و رفتار سرپرست خانوارهای تحت پوشش رابطین بعد از مداخله آموزشی در گروه مداخله به طور معنی داری افزایش داشت. همچنین بعد از مداخله آموزشی تاثیر همسر، روحانی محل، رابطین بهداشتی و کارکنان بهداشتی بر سرپرست خانوارها بین گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی داری داشتند.

    نتیجه گیری

    مدل آموزشی بزنف منجر به تغییر رفتار آموزشی و انجام اقدامات پیشگیرانه در خانواده های تحت پوشش رابطین شده است. لذا پیشنهاد می شود در برنامه ریزی و مداخلات از این مدل جهت آموزش خانواده درزمینه پیشگیری از بیماری سالک استفاده شود.

    کلید واژگان: مدل بزنف, سالک, رابطین سلامت, مداخله آموزشی
    Sh Hosseini, R. Rajabzadeh, H. Jajarmi, K. Arzamani, D. Sarposhi, M. Ahmadpour, Z. Marzi, H. Heshmati
    Background and Objectives

    Leishmaniasis is endemic in 88 countries and 350 million people in world are at risk. According to importance of education in large population, this study was designed and done with the aim evaluating the effect of educational program based on BASNEF model on Volunteer Health Workers (VHWs) on Preventive behaviors among families under supported of VHWs.

    Material and Methods

    In this Quasi-Exprimental study, 60 VHWs and 120 households that were resident in endemic area of CL in Jajarm city in 2013 were selected through multi stage sampling method. Intervention was done based on BASNEF model. Data were collected before educational intervention and 3 months after educational intervention using reliable and valid questionnaire. Data were analyzed using SPSS16 software and chi-square, t paired-Test, independent t-test, Mann-whitney and Wilcoxon.

    Results

    The mean score of knowledge, attitude, behavioral intention, enabling factors, behaviors and influence of subjective norms after educational intervention in households in experimental were significantly increased (P<0.05) while the changes in control group were not significant.

    Conclusions

    This educational program led to educational behaviors in VHWs and change in preventive behaviors among families. So we recommended BASNEF model was used in planning educational programs in related to educating families about cutaneous leishmaniasis.

    Keywords: BASNEF Model, Volunteer Health Workers, Educational Intervention, Cutaneous Leishmaniasis
  • علی ظفرزاده *، هاشم حشمتی، سولماز برزا، رابعه آرخی، عبدالرحمان چرکزی
    زمینه و هدف
    صنعت قالی بافی، از مهم ترین صنایع دستی در مناطق روستایی ایران می باشد. بافندگان فرش ایرانی در معرض خطر ابتلا به بیماری ها و عوارض ناشی از قالی بافی قرار دارند. لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین رفتارهای بهداشتی زنان قالیباف شهرستان های آق قلا و بندرترکمن بر اساس الگوی باور سلامتی در سال 1392 انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی با رویکرد توصیفی- تحلیلی، بر روی 200 نفر زن قالیباف شاغل در بندرترکمن و آق قلا در استان گلستان انجام شد که از طریق سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه الگوی باور سلامتی، شامل سازه های باور سلامتی به همراه سئوالاتی در زمینه عملکرد و متغیرهای دموگرافیک بود. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک طرفه و تست های تعقیبی و تی مستقل تحلیل شد. سطح معنی داری آزمون ها 05/ 0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 64/ 11± 63/ 35 سال بود. بین سازه حساسیت درک شده با سازه های شدت درک شده و منافع درک شده همبستگی مثبت ومعنی داری وجود داشت (P<0. 001). عملکرد رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری های شغلی ناشی از قالی بافی در اکثر (78 درصد) افراد مورد مطالعه پایین بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که علی رغم این که افراد مورد مطالعه خود را در معرض خطر ابتلا به بیماری- های ناشی از قالیبافی می دانند و انجام رفتارهای پیشگیری کننده را سودمند تلقی می کنند، ولی رفتارهای پیشگیری کننده از آن در حد ضعیفی بود. عملکرد در خصوص رفتارهای پیشگیری کننده از مخاطرات شغلی پایین بود. انجام مطالعات با لحاظ کردن عوامل بین فردی و قادرساز توصیه می شود.
    کلید واژگان: زنان, قالیباف, الگوی باور سلامتی
    Dr Ali Zafarzadeh *, Hashem Heshmati, Solmaz Barza, Rabie Arekhi, Dr Abdoraman Charkazi
    Background And Objective
    Carpet industry is the most important handicrafts in rural areas of Iran. Iranian carpet weavers are exposed to the risk of carpet weaving diseases and the side effects. This study aimed at assessing the health behavior of Bandar Turkmen and Aqqala carpet weavers based on the HBM, 2013.
    Material And Methods
    This cross-sectional study was conducted on 200 female carpet weavers selected via census in Bandar Turkmen and Aqqala city, Golestan province. The data was collected by a Demographic checklist and HBM questionnaire and analyzed by using Pearson correlation coefficient, One-way ANOVA, post-hoc test and independent T test (≤0.05).
    Results
    the mean age was 35.63±11.64 years. The perceived susceptibility was significantly correlated with perceived threat and perceived benefits (P<0. 001). Preventive behavior related to carpet weaving job diseases was insufficient among majority of the participants (78%).
    Conclusion
    Given their high-perceived threat and perceived benefits regarding to diseases, carpet weavers less likely do preventive measures. Further research is needed considering interpersonal and enabling factors.
    Keywords: Women, Carpet Weaver, Health Belief Model
  • سید حمید حسینی*، حسین جاجرمی، رضوان رجب زاده، زهرا مرزی، کوروش ارزمانی، هاشم حشمتی
    با توجه به شیوع بالای بیماری سالک و مطالعات محدود در زمینه ی آموزش رابطین سلامت از طریق مدل های آموزشی در رابطه با بیماری سالک، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه ی آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر ارتقای عملکرد آموزشی رابطین سلامت در رابطه با پیشگیری از بیماری سالک انجام شد. در این مطالعه ی نیمه تجربی آینده نگر که در سال 1392 در شهرستان جاجرم انجام شد، 60 رابط بهداشتی به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. مداخله ی آموزشی مبتنی بر مدل بزنف طراحی و اجرا شد. قبل و 3 ماه بعد از مداخله، داده ها به وسیله ی پرسش نامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید بود، جمع آوری و به کمک نسخه ی 16 نرم-افزار SPSS و با استفاده از آزمون های کای اسکویر، تی زوج، تی مستقل، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین نمره ی آگاهی، نگرش، قصد رفتار و رفتار در گروه تجربی 3 ماه بعد از مداخله ی آموزشی به طور معناداری افزایش یافته است، اما میانگین نمره ی عوامل قادرکننده افزایش معناداری نداشته است. میانگین نمره ی آگاهی و رفتار در گروه شاهد تغییر معنا داری نداشته است، اما میانگین نمره ی نگرش، قصد رفتار، عوامل قادرکننده و رفتار در گروه شاهد به طور معناداری کاهش یافته است (p<0.05). در این مطالعه، کارایی برنامه ی آموزشی بر اساس الگوی بزنف بر روی تغییر رفتار آموزشی رابطین نشان داده شد. لذا پیشنهاد می شود جهت آموزش رابطین بهداشتی در رابطه با بیماری سالک از مدل بزنف استفاده شود.
    کلید واژگان: مدل بزنف, سالک, آموزش, رابط سلامت
    Seyed Hamid Hosseini, Hossein Jajarmi, Rezvan Rajabzadeh, Zahra Marzi, Korush Arzamani, Hashem Heshmati
    Considering high prevalence of Cutaneous Leishmaniasis and few studies on educational models in Cutaneous Leishmaniasis (CL) among volunteer health workers (VHWs), the present study was done with the aim of determining the effect of educational program based on BASNEF model on promoting educational practice of VHWs in regard to CL. In this Quasi-Exprimental prospective study, 60 VHWs who were resident in CL endemic area of Jajarm city in 2013 were selected through cluster sampling method, and were randomly divided into experimental and control group. Data were collected before and 3 months after educational intervention using reliable and valid questionnaire. Then, data were analyzed using SPSS16 software, chi-square, t paired-Test, independent t-test, Mann-whitneyU and vilcoxon. Furthermore, the mean score of knowledge, attitude, behavioral intention and practice increased significantly 3 months after educational intervention program in experimental group, but the mean score of enabling factors did not have significant increase; the mean score of knowledge and practice didn’t show significant changes in control group, but the mean score of attitude, behavioral intention, enabling factors and practice significantly increased (p<0.05). Consequently, the efficacy of BASNEF model on the educational behaviors’ change of VHWs was confirmed. Therefore, using BASNEF model for educating VHWs in related to CL is suggested.
    Keywords: Basnef model, Cutaneous Leishmaniasis, Education, Volunteer Health Workers
  • هاشم حشمتی، کریم درویش پور *
    سابقه و هدف
    جو حاکم بر محیط بالینی اتاق عمل از عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی دانشجویان رشته اتاق عمل و هوشبری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین جو اخلاقی اتاق عمل از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل و هوشبری دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه درسال 94 انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر مطالعه ای مقطعی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است که در سال1394 در دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه انجام شده است. کلیه ی دانشجویان اتاق عمل و هوشبری که در نیم سال دوم سال تحصیلی94-1393 مشغول به تحصیل بودند، وارد مطالعه شدند(105نفر). برای جمع آوری داده ها علاوه بر فرم مشخصات دموگرافیک از پرسشنامه ی جو اخلاقی بیمارستانی Olsonاستفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد)، تعقیبی توکی و آنالیزواریانس با اسنفاده از نرم افزار SPSS20 صورت گرفته است.
    یافته ها
    میانگین سنی دانشجویان 21.66±1.44 بود. حیطه های جو اخلاقی اتاق عمل از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل و هوشبری، نمره های میانگین زیر را کسب کردند: همکاران (5/2±707/3)، پزشکان(4/3±57/3)، مدیران(7/3±706/3)، بیماران(3±37/3) و بیمارستان(04/4±34/3). بین ترم تحصیلی با جواخلاقی ارتباط معنی داری (01/0=p) مشاهده شد. بین رشته تحصیلی و جو اخلاقی ارتباط آماری معنی داری مشاهد نشد(278/0=p).
    نتیجه گیری
    جو اخلاقی اتاق عمل از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل و هوشبری مثبت گزارش شد. از بین حیطه های جواخلاقی، حیطه ی همکاران، پزشکان، مدیران در سطح مطلوب و حیطه های بیماران و بیمارستان در سطح نامطلوب گزارش شد. لذا ارتقاء جو اخلاقی با تاکید بر فاکتورهای مذکور توصیه می شود.
    کلید واژگان: جو اخلاقی, دانشجویان اتاق عمل و هوشبری, اتاق عمل
    Hashem Heshmati, Karim Darvishpoor *
    Background And Objective
    Ethical climate in operating rooms is an effective factor in the quality of clinical education among operation room and anesthesiology students. This study was performed to determine the ethical climate of operating rooms from viewpoint of operation room and anesthesiology students in Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences in 2015.
    Methods
    This is a cross- sectional study with descriptive- analytical approach that was conducted in Torbat Heydariyeh University of Medical Sciences in 2015. All of the operation room and anesthesiology students were included in the study (n=150). Data was collected using students، demographic characteristics and Olson Hospital Ethical Climate Survey (HECS) questionnaire. Data was analyzed with SPSS20 software and descriptive statistics (frequency، percent)، Tukey post hoc and ANOVA statistical tests.
    Findings
    Mean age of the students was 21. 66±1. 44. Mean of HECS subscales from the viewpoint of under studied students were as following: colleagues (2. 5±3. 707)، physicians (3. 4±3. 57)، managers (3. 7±3. 706)، patients (3±3. 37)، hospital (4. 04±3. 34). There was significant association between ethical climate and academic semester (p=0. 01). There wasn’t significant association between ethical climate and the field of study (p=0. 278).
    Conclusion
    Ethical climate was positive from the viewpoint of operation room and anesthesiology students. Among the ethical climate domains، colleagues، physicians and managers were in desirable level; patients and hospital domains were in undesirable level، so we recommend promoting ethical climate with especial emphasis on the mentioned areas.
    Keywords: Ethical climate, operation room, anesthesiology students, operating rooms
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال