وحید اعتماد
-
در مناطق خشک و نیمه خشک تنش شوری و خشکی از مهم ترین مشکلات طبیعی محسوب می شود. با توجه به اینکه بیشتر مساحت کشور ایران در این دسته قرار دارد، استفاده از گیاهان مقاوم به این تنش ها می تواند فرصت های جدیدی برای بهره برداری از اقلیم های پرتنش کشور فراهم کند. این پژوهش به بررسی تاثیر سطوح مختلف خشکی و شوری بر زنده مانی و خصوصیات مورفوفیزیولوژیک نهال های یکساله سنجد پرداخته است. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و در سه سطح خشکی (شاهد 100، 66 و 33 درصد ظرفیت زراعی) و چهار سطح شوری (صفر، 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر) در گلخانه دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، از مرداد تا آبان به مدت 4 ماه انجام شد. در این تحقیق، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید نهال ها مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی و شوری بر صفات اندازه گیری شده معنی دار است و افزایش این تنش ها منجر به کاهش محتوای کلروفیل و کاروتنوئید گردید. به طور خاص، میزان کلروفیل a برابر با 1/19 ، کلروفیل b برابر با 0/44، کلروفیل کل برابر با 0/94 و کاروتنوئید برابر با 0/39 میلی گرم در گرم وزن تر برگ مشاهده شد. در اثر متقابل تنش شوری و خشکی بر محتوای کلروفیل کل، در تیمارهای 66 درصد ظرفیت زراعی با سطوح نمک 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر به ترتیب کاهش های 9، 21 و 32 درصدی نسبت به شاهد مشاهده شد. همچنین، در تیمارهای 33 درصد ظرفیت زراعی، کاهش های 32، 40 و 45 درصدی نسبت به شاهد ثبت گردید.در مورد کاروتنوئیدها نیز، در تیمارهای 66 درصد ظرفیت زراعی و سطوح نمک مشابه، کاهش های 11، 13 و 17 درصدی نسبت به شاهد مشاهده شد. در تیمارهای با 33 درصد ظرفیت زراعی نیز کاهش های 13، 15 و 23 درصدی در میزان کاروتنوئید نسبت به شاهد ثبت گردید. این یافته ها نشان دهنده اثرات منفی قابل توجه تنش شوری و خشکی بر محتوای کلروفیل و کاروتنوئید در نهال های سنجد است. نتایج بر اهمیت مدیریت این تنش ها برای حفظ سلامت و بهره وری گیاهان تاکید دارد. انتخاب و پرورش گونه های مقاوم می تواند به افزایش استفاده از محیط های پرتنش کمک کرده و اثرات منفی این تنش ها را کاهش دهد.کلید واژگان: تنش شوری, تنش خشکی, اثر متقابل, محتوای کلروفیل, کاروتنوئیدGiven that the majority of Iran's land area consists of arid and semi-arid regions, the use of plants resistant to salinity and drought stress can provide a new opportunity for harnessing the potential of the country's highly stressful climates. Therefore, this research aimed to investigate the effects of different levels of drought and salinity on the survival and morphophysiological characteristics of one-year-old Russian olive seedlings. An experimental pot study was conducted in a completely randomized block design with three replications and three observations, at three levels of drought (control 100%, 66%, and 33% field capacity) and four levels of salinity (zero as control, 4, 8, and 12 dS/m), in the greenhouse of the Department of Forestry and Forest Economics, Faculty of Natural Resources, University of Tehran, from August to November over a period of 4 months. In this study, the content of chlorophyll and carotenoids was examined and measured. The results of this study showed that the main and interactive effects of drought and salinity stress on the measured traits were significant. The main and interactive effects of drought and salinity stress led to a decrease in chlorophyll and carotenoid content. The lowest levels of chlorophyll a (19.1 milligrams per gram leaf weight), chlorophyll b (44.0 milligrams per gram leaf weight), total chlorophyll (94.0 milligrams per gram leaf weight), and carotenoid content (39 milligrams per gram leaf weight) were observed.Keywords: Salinity Stress, Drought Stress, Interactive Effect, Chlorophyll Content, Carotenoid
-
مقدمه
جنگلکاری از عوامل موثر بر چرخه آب است که می تواند کمیت و کیفیت باران را که از منابع ورود عناصر به بوم سازگان است، تغییر دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه عناصر غذایی کلسیم، منیزیم، پتاسیم و سدیم و نیز اسیدیته (pH) و هدایت الکتریکی (EC) باران با تاج بارش توده های طبیعی ممرز (Carpinus betulus L.) و دست کاشت کاج تدا (Pinus taeda L.) در غرب ناحیه رویشی هیرکانی (آستارا) است.
مواد و روش هانمونه گیری باران با استفاده از 9 عدد و تاج بارش با 18 عدد جمع آوری کننده پلاستیکی که به ترتیب در فضای باز و زیر تاج پوشش هر یک از توده ها نصب شده بودند، انجام گرفت. pH و EC با استفاده از EC متر و pHمتر اندازه گیری شد. عناصر غذایی کلسیم و منیزیم با روش تیتراسیون و نیز عناصر پتاسیم و سدیم توسط دستگاه فلیم فتومتر در سه رخداد باران در طول فصل تابستان اندازه گیری شد. مقایسه میانگین ها با آزمون های ANOVA و LSD در سطح اطمینان 95 درصد انجام گرفت.
یافته هامقدار pH تاج بارش توده های ممرز در دو رخداد باران 7 و 8/6 و کاج تدا 4/6 و 6/6، با pH باران (6/6 و 1/7) اختلاف معنی دار نشان داد. ECتاج بارش توده های ممرز و کاج تدا در مقایسه با ECباران به ترتیب 4/126 درصد و 2/113 درصد افزایش یافت. مقدار کلسیم تاج بارش توده ممرز در سه رخداد باران به ترتیب 24، 6/19 و 5/12 قسمت در میلیون (میانگین: 7/18 قسمت در میلیون) و مقدار کلسیم باران، 6/11، 7/6 و 2/6 (میانگین: 2/8 قسمت در میلیون) اندازه گیری شد و این اختلاف در هر سه رخداد معنی دار بود. منیزیم کمترین تغییر معنی دار را در مقایسه با دیگر عناصر بررسی شده نشان داد. پتاسیم تاج بارش توده ممرز در باران تیرماه (2/21 قسمت در میلیون) در مقایسه با باران (3/9 قسمت در میلیون)، 9/11 واحد افزایش داشت. مقدار سدیم تاج بارش (6/15 قسمت در میلیون) توده دست کاشت کاج تدا در رخداد اول با مقدار سدیم باران (3/9 قسمت در میلیون) اختلاف معنی داری نشان داد.
نتیجه گیریپس از برخورد باران با توده طبیعی ممرز، در 85 تا 90 درصد نمونه های تاج بارش، عناصر غذایی و نیز اسیدیته و هدایت الکتریکی، تغییر معنی دار (در مقایسه با باران) مشاهده شد. در حالی که این درصد برای توده دست کاشت کاج تدا 70 تا 75 درصد بود. جایگزینی کاج تدا با ممرز، به تغییر در 55 درصد نمونه های تاج بارش از حیث عناصر غذایی، اسیدیته و هدایت الکتریکی منجر شد. آگاهی از تغییر مقدار ورودی عناصر غذایی از طریق تاج بارش در انتخاب گونه مناسب برای جنگلکاری ها ضروری است، زیرا کاشت گونه های جدید در یک منطقه، افزون بر تغییر در کمیت باران رسیده به کف جنگل، کیفیت آب باران را نیز تغییر می دهد.
کلید واژگان: آستارا, باران, جنگلکاری, گونه بومیIntroductionA key effect of reforestation is its impact on the hydrological cycle which can change the quantity and quality of rainfall. The aim of this research was to compare the nutrient elements, pH and EC of rainfall compared to TF of a natural stand of Carpinus betulus L. and a man-made Pinus taeda L. plantation located in the western Hyrcanian region, Astara, north of Iran.
Materials and MethodsRainfall and throughfall samplings were done using nine and 18 man-made plastic collectors installed randomly under the canopy and open space of each stands, respectively,. The amounts of EC and pH were measured using EC meter and pH meter. The nutrient amounts of calcium (Ca++) and magnesium (Mg++) were measured by the Titration method and potassium (K+) and sodium (Na+) elements were measured by Flame photometer for three rainfall events during the summer season, 2022. Comparison of means was done by one-way ANOVA and LSD at 95% confidence level.
ResultspH in TF of C. betulus stand was 7 and 6.8 and P. taeda 6.4 and 6.6 in two events which were significantly different from those measured for rainfall (6.6 and 7.1). EC of TF of C. betulus and P. taeda increased by 126.4 percent and 113.2 percent, respectively. The amounts of Ca++ in the TF of the C. betulus stand for three events were 24, 19.6 and 12.5 ppm (mean: 18.7 ppm), respectively, while for corresponding rainfall were measured 11.6, 6.7 and 6.2 (mean: 28.8 ppm), respectively, statically different for all events. Mg++ showed the least change compared to other nutrients elements. The K+ in TF of C. betulus in July rainfall (21.2 ppm) had increased by 11.9 ppm compared to rain (9.3 ppm). The amount of Na+ in TF of man-made P. taeda plantation in the first event (15.6) showed a significant difference with that of Na+ in rainfall (9.3 ppm).
ConclusionWhen rainfall hits the canopy of the C. betulus natural stand, in 85 to 90% of the samples of TF, nutrients as well as the pH and EC were significantly changed compared to rainfall. However, this percentage of significant change was 70 to 75% for P. taeda man-mad plantation. In this way, replacement of C. betulus with P. taeda altered the nutrients elements of TF as well as pH and EC by 55%. Understanding the change in the amount of nutrients inputs to the forest ecosystems via TF is essential for choosing the appropriate species for the reforestation of degraded forests since planting new species in an area, in addition to changing the amount of rain that reaches the forest floor, it changes the quality of rainfall.
Keywords: Astara, Native Species, Rainfall, Reforestation -
سابقه و هدف
برخی از مولفه های ساختاری جنگل مانند درختان زیستگاهی با ایفای نقش حیاتی خود به عنوان زیستگاه و تعدیل کننده محیط فیزیکی برای بسیاری از موجودات، سبب افزایش در غنای ساختاری و تاب آوری بوم سازگان می شوند. توجه به درختان زیستگاهی و حفاظت از تنوع زیستی در جنگل ها شامل مدیریت عناصر خاصی است که در چرخه تحول طبیعی جنگل یافت می شوند. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی ساختاری درختان زیستگاهی در جنگل های آمیخته و میان بند در تعدادی از پارسل های مدیریت شده در جنگل خیرود در شهرستان نوشهر بود.
مواد و روش هاپارسل های 305، 306، 309، 310 و 311 در بخش گرازبن برای این پژوهش انتخاب شدند. بخش گرازبن به عنوان سومین بخش از جنگل های آمیخته پهن برگ ناحیه خزری شمال کشور در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود دانشگاه تهران در هفت کیلومتری شرق شهر نوشهر از نوار جنگل های هیرکانی ایران واقع شده است. برای انجام این تحقیق، قطر همه درختان دارای مشخصات موردنظر و در حد زیادتر از شمارش با استفاده از آماربرداری صددرصد در همه پارسل های مذکور اندازه گیری شدند. شرایط مورد نظر شامل درختان سرشکسته، قارچ زده، توخالی از قسمت کنده، ریشه کن شده، تنه شکسته، چنگالی، دارای خمیدگی، دارای غده، دارای آشیانه، خشک دار سرپا، درختان کهن سال و دارای جاروی جادوگر بودند. برای شناسایی و تشخیص هر کدام از درختان واجد شرایط به عنوان درخت زیستگاهی از معیارها و روش های مختلفی استفاده شد تا مطلوبترین ارزیابی در مورد هر یک از آنها صورت گیرد. به عنوان نمونه، برای شناسایی درختان دارای آشیانه پرندگان علاوه بر تشاته های چشمی از دوربین های ویژه ای نیز استفاده گردید. تعداد در هکتار در طبقه های قطری برای همه درختان زیستگاهی در هر پارسل محاسبه شد. همچنین، میانگین تعداد و قطر انواع خردزیستگاه در هر هکتار در پنج پارسل مورد مطالعه به دست شد.
نتایجیافته ها نشان داد که بیشترین فراوانی درختان زیستگاهی در واحد سطح (95/10 اصله در هکتار) مربوط به پایه های توخالی از ناحیه کنده و امتداد ریشه ها بود، درحالی که کمترین آن (55/0 اصله در هکتار) به درختان دارای جاروی جادوگر تعلق داشت. بیشترین فراوانی درختان زیستگاهی در پارسل های 305، 306، 309 و 311 مربوط به درختان توخالی از ناحیه کنده و گورچه درخت به ترتیب با 287، 226، 445 و 197 اصله بودند. در پارسل 310 بیشترین فراوانی درختان زیستگاهی (586 اصله) به درختان دارای خمیدگی اختصاص یافت. وضعیت قطری درختان زیستگاهی نشان داد که قطر درختان کهن سال، دارای جاروی جادوگر، قارچ زده و لانه دار به طور میانگین 114، 111، 4/78 و 9/63 سانتی متر بودند، درحالی که کمترین قطر با میانگین 5/21 سانتی متر به درختان سرشکسته تعلق داشت. مقایسه میانگین فراوانی انواع درختان زیستگاهی در پارسل های مورد مطالعه نشان دهنده معنی دار بودن اختلاف بین آن ها برای انواع خردزیستگاه های بررسی شده به احتمال 95 درصد بود.
نتیجه گیری کلی:
هدف از تغییر سیاست ها در مدیریت جنگل های هیرکانی، تاکید بر مدیریت پایدار، بهبود روش های حفاظت از جنگل ها و حفظ ارزش های طبیعی آن است. به نحوی که بوم سازگان جنگل همچنان بتواند طیف گسترده ای از خدمات مانند تفرج، تامین آب، غذا، چوب، هوای پاک و ترسیب کربن را به جامعه عرضه کند. نتایج این پژوهش نشان داد که در واحدهای مدیریتی مورد مطالعه، انواع مختلفی از درختان زیستگاهی حضور دارند. این درختان باتوجه به نوع پارسل و تیپ موجود در آن، مقدار و فراوانی متفاوتی دارند و در طبقه های مختلف قطری توزیع می شوند.
کلید واژگان: درخت توخالی, درخت چنگالی, درخت ریشه کن شده, درخت کهن سالBackground and objectivesCertain structural elements of forests, such as habitat trees, serve as crucial habitats and environmental modifiers for a multitude of organisms. This leads to an enhancement in the structural richness and resilience of ecosystems. The focus on habitat trees and biodiversity conservation in forests entails the management of specific elements inherent in the forest’s natural evolutionary cycle. Consequently, this study aimed to examine the structural characteristics of habitat trees in mixed and transition forests within some managed stands in the Kheyrud forest, Nowshahr County.
MethodologyParcels 305, 306, 309, 310, and 311 in the Gorazbon district were chosen for the study. Gorazbon is a part of the mixed broadleaf forests of the Caspian region, situated within the Kheyrud educational and research Forest of Tehran University. It is located seven kilometers east of Nowshahr city in the Hyrcanian forests of Iran. For this research, all trees exhibiting specific characteristics were measured for their diameter with 100% accuracy across all the mentioned parcels. The conditions sought included broken trees, fungi, hollow from the stump, uprooted, broken stems, deformed, curved, tuberous, with nests, dead trees, old trees, and with witch’s broom. A variety of criteria and methods were employed to identify and recognize each of the qualified trees as a habitat tree, enabling the most favorable evaluation of each. For instance, to identify trees with bird nests, special cameras were utilized alongside human observation. The number per hectare in diameter classes was calculated for all habitat trees in each parcel. Furthermore, the average number and diameter of microhabitat types per hectare were determined across the five study sites.
ResultsThe findings indicated that the highest frequency per unit area in hollow trees is from the stem and roots, equating to 10.95 trees per hectare, while the lowest is in trees with witches'-brooms, amounting to 0.55 trees per hectare.
ConclusionThe objective of modifying policies in the management of Hyrcanian forests is to emphasize sustainable management practices, enhance forest protection methods, and conserve the forests’ natural values. These endeavors aim to ensure that forest ecosystems persist in providing a diverse array of services to society, such as recreation, water supply, food, wood, clean air, and carbon sequestration. Accordingly, in the study management units, there exist various types of habitat trees, which exhibit diverse quantities and abundances based on the type, developmental stages, and vegetative stage, and are distributed across different diameter classes.
Keywords: Deformated Tree, Hollow Tree, Old Tree, Uprooted Tree -
مقدمهاز ویژگی های مکانیکی ریشه می توان به عنوان عامل مهمی در انتخاب گونه های درختی در جنگلکاری مناطق خشک با هدف تثبیت خاک استفاده کرد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی ویژگی های مکانیکی ریشه های گونه کاج تهران در سنین مختلف رویشی (نهال های یک، سه و پنج ساله) و تحت تنش های مختلف آبی (سبک، متوسط و شدید) در استان تهران است.مواد و روش هانهال ها پس از برآورد نیاز آبی در سنین مختلف به مدت یک سال، تحت تیمار سطوح تنش آبی مختلف قرار گرفتند و سپس ویژگی های مکانیکی ریشه بررسی شد. به منظور ارزیابی اثر تنش های آبی بر ویژگی های مکانیکی ریشه های نهال کاج تهران، از بین هر تیمار سن و تنش (در مجموع نه تیمار) که هر یک ده تکرار داشتند، پنج اصله نهال به روش کاملا تصادفی انتخاب و کدگذاری شد. در ابتدا برخی خصوصیات مربوط به ریشه مانند قطر ریشه ها، طول کل ریشه ها، طول ریشه های نازک و طول بلندترین ریشه اندازه گیری شدند. سپس نیروی کششی، مقاومت کششی و مدول یانگ ریشه ها با استفاده از دستگاه اینسترون استاندارد اندازه گیری و ثبت شدند.یافته هانتایج نشان داد که با افزایش قطر ریشه، نیروی کششی ریشه براساس رابطه توانی مثبت و مقاومت کششی و مدول یانگ ریشه براساس رابطه توانی منفی تغییر می یابد. همچنین بررسی های آزمایشگاهی نشان داد که در هر سن مشخص، هرچه سطح تنش آبی بیشتر باشد، مجموع طول ریشه ها و تراکم طولی سیستم ریشه افزایش می یابد. استفاده از آنالیز کوواریانس نشان داد که نتایج مقایسه میانگین میان یک سالگی و تنش خشکی سبک، سه سالگی و تنش متوسط و پنج سالگی و تنش شدید به احتمال 95 درصد معنی دار است.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های مکانیکی ریشه را می توان به عنوان عامل مهمی در انتخاب نهال کاج در جنگلکاری مناطق خشک برای اهداف زیست مهندسی خاک به کار گرفت؛ بنابراین پیشنهاد می شود این ویژگی ها در انتخاب گونه های جنگلکاری با هدف تثبیت خاک در نظر گرفته شوند.کلید واژگان: تنش آبی, ریشه, سن, کاج تهران, ویژگی های مکانیکیIntroductionThe mechanical characteristics of roots can serve as a significant factor for selecting trees in the plantation of arid regions for soil bioengineering. This research aims to evaluate the mechanical characteristics of Tehran pine roots at various vegetative ages (one-year-old, three-year-old, and five-year-old seedlings) and under different water stress levels (light, medium, and severe) in Robat Karim.Materials and MethodsThe mechanical properties of the roots were studied after estimating the water requirement of the studied seedlings at different ages for one year and based on the water stress levels. Then, five seedlings from each treatment (equal to 9 treatments) were selected and coded completely randomly to evaluate the water stress on the mechanical characteristics of the roots of Tehran pine. Initially, some root parameters such as root diameter, length of the whole root, length of thin roots, and length of the longest root were measured. Then the tensile force, tensile strength, and Young's modulus of the roots were measured and recorded using a standard Centam device.FindingsThe results showed that with the increase in root diameter, the tensile force of the root changes based on the positive power relationship, and the tensile strength and Young's modulus of the root changes based on the negative power relationship. Furthermore, laboratory examinations showed that at any age, the length of the whole root and the root length densities are higher with the increase in water stress. The use of covariance analysis showed that the results of the average comparison between one-year-old age and mild drought stress, three-year-old age and moderate stress, and five-year-old age and severe stress are significant with a probability of 95%.ConclusionThe results of this research show that the mechanical characteristics of the root can be used as an important factor for the selection of pine seedlings in the afforestation of arid areas for soil bioengineering purposes. Therefore, it is recommended that these properties be considered in soil reinforcement modeling.Keywords: Root, Water Stress, Mechanical Properties, Age, Tehran Pine
-
امروزه بررسی ساختار جنگل از مباحث مورد توجه و ضروری؛ به ویژه در راستای اهداف جنگل شناسی نزدیک به طبیعت است. این پژوهش با هدف تحلیل کمی پیچیدگی ساختار توده در فاز تحولی تشکیل زیراشکوب در جنگل های راش شرقی (Fagus orientalis Lipsky) خیرود نوشهر انجام شد. پس از جنگل گردشی اولیه، سه قطعه یک هکتاری در فاز تحولی تشکیل زیراشکوب، انتخاب و آماربرداری صددرصد از کلیه پارامتر های توده شامل قطر برابر سینه درختان، زادآوری طبیعی، اندازه و پراکنش روشنه های پوشش تاجی و خشک دار ها انجام شد. به منظور تحلیل پیچیدگی ساختار در توده های جنگلی از شاخص های پیچیدگی ساختار، کاکس، ضریب تغییرات و ضریب جینی قطر درختان استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، در این فاز تحولی، بیشترین و کمترین فراوانی به ترتیب در طبقات قطری کم قطر و درختان قطور است و منحنی پراکنش درختان به شکل نمایی کاهنده با شیب تند در طبقات کم قطر است. میانگین حجم خشک دار، 30 مترمکعب و میانگین ضریب روشنه پوشش تاجی، 6/4 درصد به دست آمد. علاوه بر این، میانگین شاخص های ضریب جینی و ضریب تغییرات قطری به ترتیب 0/7 و 6 محاسبه شد که با توجه به مقدار عددی شاخص های پیچیدگی و ضریب کاکس، نشان از پیچیدگی مطلوب در ساختار توده در این فاز دارد. در زیراشکوب تشکیل شده، میانگین فراوانی، 306 اصله در هکتار بوده که گونه راش بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. براساس نتایج، برای حفظ ناهمگنی در جنگل های تحت مدیریت ضمن نگهداشت درختان قطور در توده، ضرورت اجرای عملیات تنظیم آمیختگی و تنک کردن از پایین پیشنهاد می شود.کلید واژگان: پویایی توده, خشک دار, شاخص پیچیدگی, شاخص کاکس, مراحل تحولیInvestigating forest structure is an important and necessary topic, especially in line with the goals of close-to-nature silviculture. This research aimed to quantitatively analyze the complexity of stand structure during the transformational phase of understory formation in the oriental beech (Fagus orientalis Lipsky) forests of Kheyrud, Nowshahr. After field inspections, three one-hectare sample plots in the transformational phase of understory formation were selected, and a full inventory of all stand parameters, including tree diameter at breast height, natural regeneration, size and distribution of gaps, and deadwood, was carried out. To analyze the structural complexity in forest stands, the structure complexity indices, Cox coefficient, coefficient of variation, and Gini coefficient of tree diameter were used. According to the research results, in this evolutionary phase, the highest frequency is in small diameter classes, while the lowest frequency is in large trees. The distribution curve of trees forms a decreasing exponential with a steep slope in small diameter classes. The average deadwood volume was 30 m³, and the average gap factor of crown coverage was 6.4%. Additionally, the mean Gini coefficient and diameter change coefficient were 0.7 and 6, respectively. These values, along with the Cox coefficient, indicate optimal complexity in the stand structure during this phase. In the understory, the average abundance was 306 stems per hectare, with beech being the most abundant species. Based on these results, to maintain heterogeneity in the managed forests while preserving large trees in the stand, it is suggested to implement operations to increase the complexity of the forest stand structure and perform thinning from below.Keywords: Complexity Index, Cox Index, Deadwood, Developmental Stages, Stand Dynamics
-
برای تعیین نیاز آبی گونه های کاج و زیتون تلخ در سنین مختلف رویشی تحت تنش خشکی، آزمایش با آرایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکی تصادفی کامل با تیمارهای آزمایشی شامل نوع گونه در دو سطح (کاج و زیتون)، سن در سه سطح (یک، سه و پنج ساله) و تنش خشکی در سه سطح (ملایم (3/0)، متوسط (5/0) و زیاد (7/0)) در 10 تکرار در منطقه رباط کریم، استان تهران انجام شد. نتایج نشان داد که میزان مصرف آب در نهال کاج تهران در طول دوره رشد گیاه و در تیمارهای مختلف اعمال شده شامل تیمارهای تنش خشکی 3/0، 5/0 و 7/0 در سن 1؛ خشکی 3/0، 5/0 و 7/0 در سن 3؛ خشکی 3/0، 5/0 و 7/0 در سن 5 به ترتیب شامل 3/239، 3/258، 13/307، 4/310، 7/339، 13/385، 03/414، 7/436 و 4/498 میلی متر بود. همچنین میزان مصرف آب در زیتون تلخ در طول دوره رشد گیاه و در تیمارهای مختلف اعمال شده به ترتیب برابر با 9/238، 4/282، 03/310، 322، 8/374، 4/421، 7/471، 8/374 و 4/421 میلی متر بدست آمد. بر اساس نتایج مقدار نیاز آبی کاج تهران در رژیم های رطویتی مورد مطالعه از زیتون تلخ بیشتر بود. با افزایش میزان کاهش رطوبت مجاز مقدار نیاز آبی کاج تهران و زیتون تلخ در همه سنین مورد بررسی، افزایش یافت. بنابراین نیاز است در طرح های جنگل کاری در مناطق خشک و نیمه خشک زیتون تلخ در اولویت کاشت قرار گیرد و نکات تنش خشکی مناسب (7/0) در نظر گرفته شود تا شرایط مناسب برای رشد و ماندگاری در شرایط سخت برای این درختان فراهم گردد.
کلید واژگان: تبخیر تعرق پتانسیل, تبخیر تعرق مرجع, ضریب گیاهی, میکرولایسیمترThis study investigates the effect of drought stress on water requirement and morphological characteristics of Eldarica pine and Chinaberry species at different vegetative ages in Robat-Karim region of Tehran province. This study was conducted as a factorial design with three factors: species type, age, and drought stress with a completely random basic design in 10 replications. The factors included the plant component i.e. Tehran pine and bitter olive species and age in three levels (one, three and five years) and drought stress in three levels: mild, medium and high (0.3, 0.5 and 0.7). A total of 18 treatments (9 treatments for each species) and considering the number of 10 repetitions, a total of 180 microlysimeters were obtained. This research was defined according to its objectives, i.e. determining the water requirement, determining the plant factor and examining the effect of drought stress on the water requirement and plant factor. In the phases of determining irrigation planning, there was moisture monitoring in drought stress levels and the measurement of water requirements of species, the phase of calculating reference evaporation and transpiration and vegetation coefficient, and the phase of evaluating the effects of different drought stresses on water requirement and vegetation coefficient. The amount of water consumption in Eldarica pine seedlings during the plant growth period and in different treatments applied including drought stress treatments of 0.3, 0.5, 0.7 at age 1, drought 0.3, 0.5 and 0.7 at age 3, drought 0.3, drought 0.5 and 0.7 at age 5, including 239.3, 258.3, 307.13,
Keywords: : Potential Transpiration Evapotranspiration, Reference Transpiration Evapotranspiration, Plant Coefficient, Microlysimeter -
مقدمه
تغییر اقلیم می تواند پراکنش طبیعی گونه ها را تغییر دهد و سبب از بین رفتن تنوع زیستی در اکوسیستم های جنگلی شود. این تحقیق با هدف بررسی پیامدهای تغییرات اقلیمی بر پراکنش جغرافیایی گونه بلوط ایرانی به منظور مدیریت حفاظت از این گونه و انتخاب منطقه مطلوب برای معرفی گونه صورت گرفت.
مواد و روش هادر این پژوهش پراکنش گونه بلوط ایرانی در سه دوره حال حاضر، سال های 2050 و 2070 و تحت دو سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 مدل گردش عمومی HadGEM2-ES با استفاده از مدل مکسنت (Maxent) و متغیرهای اقلیمی و توپوگرافی استان فارس بررسی شد.
یافته هانتایج نشان داد که مساحت کل مناطق بالقوه مطلوب برای بلوط ایرانی در حال حاضر 8/7 درصد (5/9794 کیلومتر مربع) از کل مساحت استان است که تحت سناریوی RCP2.6 در 2050 به 6/6 درصد کاهش و در 2070 به 3/13 افزایش می یابد. همچنین مقدار کل منطقه مطلوب تحت سناریو RCP8.5 به 1/8 درصد در سال 2050 و 2/10 درصد در سال 2070 افزایش می یابد. مناطق با مطلوبیت متوسط، زیاد و بسیار زیاد به ترتیب از 8/1، 5/1 و 7/1 درصد در حال حاضر طبق سناریو RCP2.6 در 2050 به 1/1، 6/0 و 3/0 درصد کاهش و مجددا در 2070 به 9/2، 6/1 و 2/1 درصد افزایش پیدا می کند و براساس سناریو RCP8.5 در 2050 به 6/1، 6/0 و 3/0 درصد کاهش و در 2070 به مقادیر 5/2، 9/0 و 2/0 درصد تغییر می یابد.
نتیجه گیریاین تحقیق آشکار می کند که پتانسیل پراکنش بلوط ایرانی براساس هر دو سناریو اقلیمی تحت تاثیر تغییر اقلیم قرار می گیرد. همچنین مدل Maxent توانایی زیادی در پیش بینی پراکنش گونه ها نشان داد.
کلید واژگان: استان فارس, بلوط ایرانی, پراکنش, تغییر اقلیم, مدل مکسنتIntroductionClimate change has the potential to alter the natural distribution of species and reduce biodiversity in forest ecosystems. This study aimed to investigate the effects of climate change on the geographical diversity of Brant's oak (Quercus brantii L.) to identify the suitable area for this species' occurrence and manage its conservation.
Material and MethodsThe distribution of Quercus brantii was studied under current and future climate conditions (2050, 2070) using two climate change scenarios, RCP2.6 and RCP8.5, HadGEM2-ES General Circulation Model, the Maxent model, and topography data of Fars province.
FindingsThe results showed that the current potentially suitable areas for Q. brantii constitute 7.8% (9794.5 Km²) of the total area of the province. Under the RCP2.6 scenario, this will decrease to 6.6% in 2050 and increase to 13.3% in 2070. Also, under the RCP8.5 scenario, the suitable area will increase to 8.1% in 2050 and 10.2% in 2070. Areas with moderate, high, and very high suitability, currently at 1.8%, 1.5%, and 1.7% respectively, will decrease to 1.1%, 0.6%, and 0.3% in 2050 according to the RCP2.6 scenario, and then increase to 2.9%, 1.6%, and 1.2% in 2070. According to the RCP8.5 scenario, these values will decrease to 1.6%, 0.6%, and 0.3% in 2050, and finally change to 2.5%, 0.9%, and 0.2% in 2070.
ConclusionThe study demonstrated that the distribution of Quercus brantii is affected by climate change based on both scenarios. Also, the Maximum Entropy model has proven highly effective in predicting the distribution of this species.
Keywords: Climate Change, Distribution, Fars Province, MAXENT, Quercus Brantii -
چوب های فسیل دوران دوم زمین شناسی در ایران به ندرت مورد مطالعه قرار گرفته اند. با هدف توسعه مطالعات دیرینه شناسی با تمرکز بر درختان فسیل، حوزه زغال دار قشلاق در زون ساختاری البرز شرقی و در محدوده استان گلستان مطالعه و کاوش شده است که در نتیجه آن بیش از صد نمونه چوب فسیل به صورت درختان برجا و قطعات پراکنده جمع آوری و گزارش می شود. با توجه به حضور عمده درختان فسیل در محدوده عملیاتی معادن زغال سنگ و با در نظر گرفتن اهمیت توامان دیرینه شناسی درختان مزوزوییک که در دل جنگل های باستانی هیرکانی قرار گرفته اند، این منطقه دارای پتانسیل ثبت ژیوسایت های متعدد است، بنابراین، فعال نمودن توریسم معدنی در محدوده معادن با مشارکت فعال سازمان های ذی ربط پیشنهاد می شود تا ضمن حفاظت و مطالعه آنها، امکان توسعه زمین گردشگری پایدار برای این منطقه فراهم شود. پژوهش های بیشتر در ساختار زیستی و شرایط حفظ شدگی چوب های فسیل، بر دانش ما پیرامون تاریخچه جنگل های دوران دوم زمین شناسی ایران خواهد افزود.کلید واژگان: ژئوسایت, چوب فسیل, قشلاق, البرز شرقی, استان گلستانIran Nature, Volume:8 Issue: 6, 2024, PP 87 -99Studying petrified wood from the second geological period is a rare endea vor in Iran. In the pursuit of promoting palaeobotanical research, particularly focusing on fossil trees, an extensive investigation was conducted in the Qeshlaq coalfield, situated within the Eastern Alborz structural zone and Golestan province. The findings of this study led to the discovery of over a hundred fossil wood samples, including standing trees and scattered pieces. These samples have been systematically collected and documented. Given the substantial presence of fossil trees surrounding active coal mines and the palaeobotanical significance of Mesozoic trees within the ancient Hyrcanian forests, this region possesses significant potential for identifying numerous geosites. We propose the initiation of mineral tourism in the mining area through active collaboration with relevant organizations. This strategic approach aims to safeguard and study these valuable geological treasures while simultaneously fostering sustainable geotourism in the region. Furthermore, conducting additional research on the biological structure and preservation conditions of petrified woods will contribute to our understanding of Iran's second geological period forests.Keywords: Geosite, Petrified Wood, Qeshlaq, Eastern Alborz, Golestan Province
-
قایقی خواهم ساختخواهم انداخت به آبدور خواهم شد از این خاک غریبکه در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشققهرمانان را بیدار کندیکی از شخصیت های علمی دانشگاه تهران، که در طول عمر کوتاهشان، علاوه بر علوم جنگل، مرتع و منابع طبیعی کشور، بر آموزه های اخلاقی و انسانی تاثیر بسیاری بر جای گذاشت، استاد فقید، زنده یاد دکتر حسین حبیبی کاسب بودند که به حق باید ایشان را «پدر علم خاک های جنگلی و مرتعی ایران» نامید.در خرداد ماه سال 1320 شمسی، درست سه ماه پیش از حمله نیروهای شوروی سابق به ایران و تصرف مناطق شمال کشور، در خانواده ای متوسط در شهر چالوس فرزندی چشم به جهان گشود که پدرش نام مبارک «حسین» را بر وی نهاد. حسین حبیبی کاسب دوره دبستان را در یکی از مدارس شهر به پایان رساند و در زمانی که هنوز سیزده سال بیشتر نداشت، مادر خود را پس از یک دوره بیماری طولانی از دست داد. وی با غم سنگین بی مادری و مشقت های فراوانی که به وی تحمیل می شد، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان های چالوس با درجه ممتاز به پایان رساند. او مجبور بود، برای امور زندگی در هنگام تحصیل در کارخانه حریربافی چالوس، که کانون فعالیت های اجتماعی و سیاسی آن دوران به حساب می آمد، به کار مشغول شود. تامین معاش زندگی و مشقت های فراوان، تاثیر عمیقی بر اراده خستگی ناپذیر، بینش و تفکر اجتماعی و سیاسی او نهاد. سختی راه در این مرحله از زندگی موجب شد با کوله باری از عشق به مردم، به انسانی با تجربه و سرد و گرم چشیده روزگار تبدیل شود. حسین حبیبی کاسب با چنین پیشینه فکری، علمی و بینشی برگرفته از تنش های اجتماعی عصر خویش، در سال 1340(ش) پس از اتمام دوره دبیرستان، وارد دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران شد. همواره در برابر ناملایمات و سختی های زیاد با درایتی که ناشی از علم، اخلاق، اخلاص و صمیمیت ایشان بود، می ایستاد و جایگاه خود را در سنگر مبارزه با ظلم و جور حفظ می کرد. دوران تحصیلات دانشگاهی ایشان با حوادثی مانند زلزله بویین زهرا و سیل جوادیه تهران مصادف بود. حس انسان دوستی و بینش اجتماعی وی سبب شد، به فوریت به یاری هموطنان سیل زده و زلزله زده بشتابد. ایشان با مدیریتی که از خود بروز داد، بخش بزرگی از دانشجویان را به مشارکت در این امر تشویق کرد و کمک های مالی و خدمات بسیاری را برای سانحه دیدگان و نیازمندان فراهم نمود.
-
روند رو به رشد و متنوع نیازهای اجتماعی بشر منجر به تغییر نگرش مردم در مورد محیط زیست و منابع طبیعی شده است. در نتیجه اهمیت کارکردهای اکولوژیکی و محیط زیستی منابع جنگلی در حال افزایش است. این تغییر نگرش سبب توسعه فلسفه مدیریت پایدار و چندمنظوره جنگل ها شده است. هدف مطالعه حاضر پهنه بندی مکانی توان محیط زیستی اکوتوریسم جنگل خیرود براساس مدل های ویژه با رویکرد مدیریت پایدار است. مدل های اکولوژیکی، اجتماعی- اقتصادی و محیط زیستی اکوتوریسم شده برای جنگل های هیرکانی مورد استفاده قرار گرفت. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز، ارزیابی توان محیط زیستی براساس سه سناریوی سخت گیری زیاد، متوسط و کم انجام گرفت و نقشه پهنه بندی مکانی ترسیم شد. در این تحقیق، کوچک ترین واحد برنامه ریزی برمبنای واحدهای واکنش هیدرولوژیک انتخاب شد. نتایج حاصل از اجرای مدل ویژه توان محیط زیستی اکوتوریسم که از ادغام مدل های اکولوژیک و اجتماعی- اقتصادی است، نشان داد که تلفیق لایه ها در سناریوهای سخت گیری زیاد، متوسط و کم، مناطق مناسب اکوتوریسم در محدوده مورد مطالعه را به نحو مطلوبی مشخص می نماید.کلید واژگان: ارزیابی, سناریو, مدل محیط زیستی, اکوتوریسم, پهنه بندیThe growing and diverse trend of human social needs has led to a change in people's attitudes about the environment and natural resources. As a result, the importance of ecological and environmental functions of forest resources is increasing. This change of attitude has led to the development of the philosophy of sustainable and multi-purpose management of forests. The aim of the present study is the spatial zoning of the environmental capability of Kheyrud forest ecotourism based on special environmental model with a sustainable management approach. The ecological, socio-economic and environmental capability models presented for Hyrcanian forests were used as the basis of the present study. After preparing the required layers, the evaluation of the environmental capability was done based on three scenarios of high, medium, and low severity, and a spatial zoning was done. In this research, the smallest planning unit was selected based on the hydrological response units (HRU). The results of the implementation of the special model of the environmental capability of ecotourism, which is the integration of ecological and socio-economic models, showed that the integration of layers in scenarios with high, medium and low severity, for determinitig of suitable areas for ecotourism in the study area is appropriate.Keywords: Assessment, Scenario, environmental capability, Ecotourism, Zoning
-
اقلیم کره زمین حاصل برهم کنش های پیچیده موجود بین اجزا موثر آن و تابعی از تابش خورشیدی است که بر اجزا مذکور تاثیر بسزایی دارد. از مهمترین عوامل اقلیمی که در پوشش گیاهی مناطق مرطوب، خشک و نیمه خشک اثر گذار هستند می توان به متغیرهای فشاربخار و رطوبت خاک اشاره کرد که نقش مهمی در فرآیند فتوسنتز گیاهی ایفا می کنند. فلورسانس کلروفیل نقش بسزایی در عملکرد فتوسنتز گیاهان از جمله سوزنی برگان دارد. با توجه به پژوهش انجام شده در منطقه چیتگر و نوشهر اثر دو مولفه متفاوت ارزیابی شده است. تاثیرات فصل بر مقدار فلورسانس دو مولفه قابل انکار نیست. بالاترین مقدار همبستگی بین رطوبت خاک و تاثیر آن بر مقدار فلورسانس در مجموع پارک جنگلی چیتگر در فصول پاییز و زمستان با مقدار R² به ترتیب 44/0 و 56/0 برآورد شده است. مقدار RMSE به ترتیب 4/7 و 7/6 (میلی گرم بر مترمربع) محاسبه شده است. در منطقه نوشهر، بالاترین مقدار همبستگی با مجموع رطوبت اعماق در فصل تابستان (2022-2019) بدست آمده است (21/0R²=). همچنینمقدار P-value برابر با 49/0 برآورد شده است. اثرات تنش های محیطی نیز بر مقدار رطوبت خاک در اعماق مختلف انکار ناپذیر است، خصوصا فصولی که فعالیت گیاه بیشتر بوده و مقادیر فتوسنتز بیشتر در برابر تنش های خشکی و شوری قرار خواهند گرفت. درخصوص اثرفشاربخار درمنطقه نوشهر بالاترین درجه همبستگی در فصل پاییز با مقدارفلورسانس محاسبه شده است. می توان اوج فصل بارشی شمال کشور را در بازه فصل پاییز برآورد کرد، همچنین با افزایش رطوبت نسبی، فشاربخار آب نیز افزایش خواهد یافت.کلید واژگان: رطوبت خاک, فشاربخار, فلورسانس کلروفیل, پوشش گیاهی سوزنی برگ, سنجش از دورEarth's climate is the result of complex interactions between its effective components and a function of solar radiation, which has a significant role on the afore said components. Among the most important climatic factors that are effective in the vegetation of humid, dry and semi-arid regions, we can mention the variables of vapor pressure and soil moisture, which play an important role in the process of plant photosynthesis. Chlorophyll plays a significant role in photosynthesis of plants, including coniferous. According to the research conducted in Chitgar and Nowshahr, the effect of two different components has been evaluated. The effects of the season on the fluorescence value of two components can’t be denied. The highest value of correlation in soil moisture and its effect on the amount of fluorescence in Chitgar forest park in autumn and winter seasons is estimated with R²=0.44 and 0.56, respectively. The RMSE were calculated 7.4 and 6.7(mg/m2), respectively. In Nowshahr, the highest correlation value with total depth moisture was obtained in summer season. The numerical value of R² is calculated as 0.21. Also, P-Value is estimated at 0.498. The effects of environmental stresses on the amount of soil moisture in different depths are undeniable, especially in the seasons when the plant activity is high and the amount of photosynthesis will be more exposed to drought and salinity stresses. Regarding the effect of vapor pressure in Nowshahr, the highest degree of correlation has been calculated with the fluorescence value in the autumn season. The peak of the rainy season in the north of the country can be estimated in the autumn season, and with the increase in relative humidity, the water vapor pressure will increase.Keywords: vapor pressure, Soil moisture, fluorescence chlorophyll, remote sensing, coniferous
-
خشکی به طور قابل توجهی بر رشد گیاه تاثیر می گذارد و باعث تاخیر در رشد، اختلال در فیزیولوژی و آسیب به تولید مثل می شود. با توجه به اثرات خشکی بر گونه های درختی، محدودیت آب در مناطق خشک و نیمه خشک، گسترش جنگل کاری و ایجاد فضای سبز با موانعی مواجه می باشد. بر همین اساس، هدف این مطالعه بررسی تاثیر تنش خشکی بر ویژگی های ریختی کاج تهران و زیتون تلخ در سن های مختلف است. برای انجام این مطالعه شهرستان رباط کریم در منطقه خشک در جنوب غربی استان تهران انتخاب گردید. این پژوهش به صورت کاشت گلخانه ای و فاکتوریل به اجرا درآمد. عامل های در نظر گرفته شده شامل سن های مختلف گونه های گیاهی (گونه های درختی 1 ساله، 3 ساله و 5 ساله)، عامل تنش خشکی در سه سطح 0/3، 0/5، 0/7 درصد از حد مجاز تقلیل رطوبت و عامل گیاهی در دو سطح (گونه های کاج تهران و زیتون تلخ) و هر کدام در ده تکرار است که در مجموع 180 تیمار حاصل می گردد. قطر یقه، ارتفاع و اندازه تاج پوشش به عنوان میانگین وضعیت صفر نهال های مورد مطالعه یادداشت گردید و پارامتر های مورد ارزیابی در ابتدا و انتهای بازه مورد مطالعه در هر سال اندازه گیری شد. با افزایش تنش خشکی و کاهش رطوبت در یک سن خاص مقدار رشد هر یک از عاملهای مورد مطالعه شامل قطر یقه، ارتفاع و سطح تاج پوشش در گونه های کاج تهران و زیتون تلخ کاهش یافت. نتایج نشان داد مقدار قطر یقه، ارتفاع و سطح تاج پوشش در تنش خشکی 0/3 نسبت به تنش های خشکی 0/5 و 0/7 در 0 در سن های 1، 3 و 5 سالگی در سالهای 1400 و 1401 در گونه های کاج تهران و زیتون تلخ دارای بیشترین مقدار می باشد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که تنش آبی بر ویژگی های نهالها با احتمال (p<0.01) در همه موارد معنی دار نیست. کمبود آب بر قطر یقه و سطح تاج پوشش در گونه ی کاج تهران و بر قطر یقه و ارتفاع زیتون تلخ با احتمال (p<0.01) دارای تاثیر معنی دار می باشد. همچنین تاثیر متقابل سن نهال و تنش خشکی بر سطح تاج پوشش کاج تهران و بر قطر یقه و ارتفاع زیتون تلخ با احتمال (p<0.01) دارای تاثیر معنی دار است. با توجه به مجموعه عوامل محدود کننده از قبیل شرایط اکولوژیک و محدودیت منابع مالی در میان تنش های خشکی بررسی شده بهتر است از تنش خشکی 7/ 0 استفاده نمود تا نهال های کاج تهران و زیتون تلخ مورد استفاده توان مقاومت در مقابل شرایط نامساعد محیطی را داشته باشند.
کلید واژگان: تنش آبی, قطر یقه, ارتفاع, سطح تاج پوششDrought significantly affects plant growth and causes delays in growth, and disturbance in physiology. This study aims to investigate the effect of drought stress on the morphological characteristics of Tehran pine and Chinaberry. This study was done factorially with the factor of different ages of tree species and different drought stresses in the form of a randomized complete block design with 10 replications. Collar diameter, height and canopy size were recorded as the average of the zero state of the studied seedlings and the evaluated parameters were measured at the beginning and end of the study period. With the increase of drought stress and decrease of humidity at a certain age, the growth amount of each of the studied factors, including collar diameter, height and crown area decreases. The results showed that the collar diameter, height and canopy surface in 0.3 drought stress compared to 0.5 and 0.7 drought stress at 1, 3 and 5 years old have the highest value. The average comparison results showed that water stress on seedlings is not significant in all cases. Water deficiency has a significant effect on the collar diameter and canopy surface in Tehran pine and on the collar diameter and height of bitter olive. The mutual effect of seedling age and drought stress on the crown area of Tehran pine and collar diameter and height of bitter olive has a significant effect. It is better to use drought stress of 0.7 so that the seedlings used can withstand adverse environmental conditions.
Keywords: Water Stress, collar diameter, Height, canopy area -
شناسایی و معرفی رستنی های یک منطقه به طور ویژه و محلی اهمیت زیادی دارد که از آن جمله می توان امکان دسترسی به گونه های گیاهی خاص در محل و زمان معین، تعیین پتانسیل و قابلیت های رویشی منطقه، امکان افزایش تراکم گونه های منطقه، امکان دستیابی به گونه یا گونه های جدید گیاهی و شناسایی عوامل مخرب رستنی های منطقه را نام برد. مشهودترین طبقه بندی جهت توضیح و توصیف ساختار گیاهان، مشخص نمودن شکل زیستی هر گونه گیاهی در هر اجتماع گیاهی متفاوت است. هدف از این پژوهش، بررسی فلور، شکل زیستی، پراکنش جغرافیایی و برخی خصوصیات گیاهان در جوامع گیاهی به منظور تحلیل وضعیت پوشش گیاهی در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی در محدوده استان البرز است. در این پژوهش تعداد 101 قطعه نمونه گیاهی برداشت و در مجموع 152 گونه گیاهی شناسایی شد. گونه های شناسایی شده متعلق به 103 جنس از 30 تیره هستند. تیره Asteraceae با دارا بودن 16 جنس و 21 گونه بزرگترین آرایه موجود را در محدوده مورد مطالعه در بر می گیرد و پس از آن به ترتیب تیره های Poaceae و Fabaceae با دارا بودن 14 و 12 جنس و 18 و 17 گونه در مراتب بعدی قرار می گیرند. جنس های Salvia با 8 گونه و Astragalus با 7 گونه، بیشترین تنوع گونه ها در میان جنس های شناسایی شده را به خود اختصاص دادند. فرم رویشی غالب در میان گونه های شناسایی شده، فرم علفی بود و عناصر درختی و درختچه ای کمترین فرم شناسایی شده را دارا بودند. بر اساس سیستم رانکایر، گیاهان همی کریپتوفیت با 3/51 درصد (79 گونه)، گیاهان تروفیت با 29 درصد (44 گونه)، گیاهان کریپتوفیت با 9/9 درصد، گیاهان کامفیت با 6/6 درصد و گیاهان فانروفیت با 6/2 درصد به ترتیب فراوان ترین شکل های زیستی در این محدوده را به خود اختصاص دادند. همچنین بیش ترین فراوانی گونه های گیاهی بر اساس ناحیه رویشی مربوط به ناحیه ایران- تورانی (81 گونه) و ایران - تورانی/ هیرکانی (33 گونه) است. به طورکلی از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که جامعه گیاهی در این محدوده ناهمگن است زیرا تمامی گونه های شناسایی شده در طبقه کد حضور I با درصد فراوانی 0 تا 20 درصد قرارداشتند. همچنین با توجه به اینکه محدوده مورد مطالعه از غنای فلوری نسبتا بالایی برخوردار است، می توان از آن در ارزیابی وضعیت کنونی و پیش بینی وضعیت آینده منطقه بهره گرفت.
کلید واژگان: وفور, فراوانی, رانکایر, پوشش, حضور, شکل زیستی, ناحیه رویشیIdentifying and introducing the plants of a region is particularly and locally important, which includes the possibility of accessing specific plant species in a certain place and time, determining the potential and vegetative capabilities of the region, the possibility of increasing the density of the species of the region, the possibility of obtaining a new plant species or species, and identifying the destructive factors of the region’s plants. The most obvious classification to explain and describe the structure of plants is to specify the life form of each plant species in each different plant community. The purpose of this research is to investigate the flora, life form, geographical distribution and some characteristics of plants in plant communities. in order to analyze the vegetation status at the central Alborz protected area in Alborz province. In this research, 101 plots were collected and a total of 152 plant species were identified. The identified species belong to 103 genera from 30 families. Asteraceae family with 16 genera and 21 species includes the largest existing taxon in the study area, followed by Poaceae and Fabaceae families with 14 and 12 genera and 18 and 17 species, respectively. The genera Salvia with 8 species and Astragalus with 7 species had the highest species diversity among the identified genera. The dominant vegetative form among the identified species was herbaceous, and tree and shrub elements had the least identified form. According to the Raunkiaer system, hemicryptophyte plants with 51.3% (79 species), therophyte plants with 29% (44 species), cryptophyte plants with 9.9%, chamaephyte plants with 6.6%, and phanaerophyte plants with 2.6% were the most abundant biological forms in this range, respectively. Also, the highest abundance of plant species according to the vegetation area is Irano-Touranian (81 species) and Irano-Touranian/ Hyrcanian (33 species). In general, it can be concluded from this study that the plant community in this area is heterogeneous because all the identified species were in presence code class I with an abundance percentage of 0 to 20%. Also, considering that the study area has a relatively high flora, it can be used to evaluate the current situation and predict the future situation of the region.
Keywords: abundance, Frequency, Raunkiaer, Coverage, Presence, Life Form, Vegetative region -
بذر به عنوان مهمترین عامل در انتقال خصوصیات وراثتی گونه های درختی و پایداری جنگل نقش مهمی را ایفا می کند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ارتفاع از سطح دریا بر میزان تولید بذر و زادآوری گونه راش در جنگل های مدیریت شده است. به همین منظور در ایستگاه های ارتفاعی 1100 و 1600 و 2000 متری از سطح دریا 50 قطعه نمونه 2×2 متری زوجی استقرار یافت. بذرهای جمع آوری شده جهت انجام آزمایش های ضروری به آزمایشگاه بذر انتقال یافت. جهت بررسی زادآوری حاصل از بذردهی، بذور سبز شده در هر قطعه نمونه مورد شمارش قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده ایستگاه ارتفاعی 2000 متری دارای بیشترین بذر سالم، ایستگاه ارتفاعی 2000 متری دارای بیشترین زادآوری و ایستگاه ارتفاعی1600 متر بیشترین بذر ناسالم را دارا بوده اند. همچنین بیشترین بذر که توسط حشرات خورده شده بود مربوط به ارتفاع 1600 متر می باشد. همچنین وزن 1000 دانه بذر در ارتفاع 2000 متری 304/237 گرم و در ارتفاع 1600 متری 014/224 گرم و در ارتفاع 1100 متری 684/207 گرم تعیین شد. نتایج آزمون معنی داری نشان دهنده وجود اختلاف بین میانگین ها در تعداد بذور سالم، تعداد بذور پوک و تعداد بذور سبز شده است. با توجه به نتایج بدست آمده بهترین ارتفاع جهت تولید و جمع آوری بذر راش طبقه ارتفاعی 2000 متر می باشد. بنابراین ایجاد ایستگاه تولید بذر و همچنین نهالستان موقت در این ارتفاع می تواند زمینه مناسبی را برای زادآوری و تولید بذر در مناطق هم ارتفاع و همگن به وجود آورد.کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, بذر, راش, زادآوری طبیعی, کلاردشتThe oriental beech (Fagus orientalis L) seed production and regeneration in northern forests of IranSeed performs a significant role as the most influential factor in the transfer of tree species heritability and forest sustainability. The goal of this study was to examine the effect of altitude from sea level on seed production and regeneration of oriental beech in managed forests. For this purpose, 50 paired sample plots with 2 × 2 m at 1100, 1600 and 2000 m.a.s.l were established. For different experiments were transferred the collected seeds to the seed laboratory. The germinated seeds counted at each sample plot on spring in order to regeneration survey. According to the obtained results, 1600 meters consist of the highest seed, 2000 meters encompass the highest regeneration and 1600 include the un-healthiest seeds. In addition, the maximum seed eaten by insects related to the height of 1600 m. furthermore, 1000 seed weight at the 1100, 1600 and 2000 m were determined to be 207.684, 244.144 and 304.237 grams, respectively. Seed weight appears to be lower in frequently seed years than in regular years. According to the results, the best height for producing and collecting beech seed is at 2000 m.a.s.l. Therefore, the establishment of a seed production station as well as a temporary nursery at this altitude can create a suitable ground for seed reproduction and production in areas of equal height and homogeneity.Keywords: Altitude, seed, Natural regeneration, beech, Kelardasht
-
تنوع زیستی به عنوان یکی از نمایه های مهم پایداری جنگل، نقش مهمی در بررسی اثرات تغییرات اقلیمی بر بوم سازگان های جنگلی ایفا می کند. اندازه گیری تنوع درختان و درختچه ها در سطح جنگل، پیش نیازی برای نظارت و ارزیابی تغییرات تنوع زیستی است. سنجش از دور از جمله ابزارهای مناسب جهت جمع آوری داده ها برای برآورد تنوع گونه ای است. بدین منظور در پژوهش حاضر توانایی داده های سنجنده MSI ماهواره سنتینل-2 مورد آزمون قرار گرفت. ابتدا در بخش های پاتم، نم خانه، و گرازبن جنگل خیرود تعداد 75 قطعه نمونه با ابعاد 20×20 متر پیاده سازی و مشخصات نوع، تعداد گونه ها در هر قطعه نمونه برداشت شدند. سپس شاخص های تنوع گونه ای بتا (جاکارد و سورنسن) برای هر یک از قطعه های نمونه در نرم افزار R محاسبه شدند. تصاویر سنتینل -2 مربوط به تاریخ های 19 مرداد ماه (فصل تابستان) و 22 مهر ماه (فصل پاییز) سال 1400 دریافت شدند. پس از انجام پیش پردازش ها و اطمینان از کیفیت داده های ماهواره ای، پردازش های شامل تهیه شاخص های پوشش گیاهی، اعمال تجزیه مولفه های اصلی (PCA)، تبدیل تسلدکپ و محاسبه متغیرهای بافتی انجام شدند. همبستگی بین شاخص های تنوع گونه ای اندازه گیری شده زمینی و متغیرهای طیفی و بافتی در سطح احتمال 95 درصد بررسی شد. به منظور مدل سازی از رگرسیون خطی چندمتغیره به روش گام به گام و جنگل تصادفی استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند متغیرهای بافتی حاصل از تصویر فصل پاییز با ضریب تبیین برابر 0/383 و درصد خطای جذر میانگین مربعات معادل 36/57 مطلوب ترین عملکرد را در برآورد شاخص تنوع گونه ای سورنسن داشته است. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر بیان کرد تصاویر ماهواره ای سنتینل-2 عملکرد متوسطی در برآورد شاخص های تنوع گونه ای در سه بخش مورد مطالعه جنگل خیرود دارد.
کلید واژگان: تنوع گونه ای بتا, جنگل تصادفی, جنگل های هیرکانی, رگرسیون خطی چندمتغیره, سنتینل-2As a sustainable forest indicator, biodiversity plays a crucial role in understanding the effects of climate change on forest ecosystems. Measuring the diversity of trees and shrubs in forests is essential for monitoring and evaluating changes in biodiversity. Remote sensing (RS) is an effective tool for collecting such data. To estimate tree and shrub species diversity, we used Sentinel-2 data from August 10 and October 13, 2021. We measured 75 field plots with dimensions of 20 m × 20 m in the Patom, Namkhaneh, and Gorazban districts. In each field plot, the tree species and diameter at breast height of all trees with a diameter greater than 7.5 cm were recorded. We used the Jaccard and Sorensen indices in R software to calculate the beta diversity indices for each sample plot. Preprocessing steps were applied to the Sentinel2 data, and we then performed several spectral transformation approaches, that is, vegetation indices (VIs), principal component analysis (PCA), and Tasseled Cap, and generated texture variables. A vector map was used to extract the spectral and textural values corresponding to each field plot. Correlation analysis between the measured species diversity and spectral and textural variables was conducted at a 95% probability level. Multiple Linear Regression (MLR) analysis was performed using stepwise and Random Forest (RF) methods for modeling. Our regression analysis revealed that texture variables with a window size of 5×5 and spatial resolution of 10 m in Sentinel-2 summer images had the best performance in estimating the Sorensen diversity index( R2= 0.383 and RMSE%= 36.57). However, based on our results, we can conclude that the Sentinel-2 data has a moderate performance in estimating diversity in the Patom, Namkhaneh, and Gorazbon districts.
Keywords: Beta Species Diversity, Hyrcanian forests, Multiple Linear Regression, Random forest, Sentinel-2 -
در شرایط خاص طبیعی اقلیمی و رویشگاهی و غیرطبیعی ناشی از تخریب انسان راش می تواند جست تولید کند و فرم شاخه زاد را پدید آورد. این پژوهش به مقایسه ویژگی های ساختاری توده های شاخه زاد و دانه زاد راش جنگل های هیرکانی در منطقه چتن شهرستان نوشهر می پردازد. برای تعیین موجودی، قطر برابرسینه همه درختان با آماربرداری صددرصد اندازه گیری شد. برای بررسی ساختار مکانی در دو توده قطعه نمونه های 5/0 هکتاری با روش فاصله- آزیموت استقرار یافتند و همه فاکتورهای مربوط برداشت شدند. موجودی خشک دارهای سرپا و افتاده در دو توده نیز اندازه گیری شد. براساس نتایج در توده شاخه زاد تعداد در هکتار درختان زنده و خشک راش به ترتیب 174 و 7/9 اصله در هکتار و حجم آنها به ترتیب 2/146 و 6/3 مترمکعب در هکتار بود. در توده دانه زاد تعداد پایه های زنده و خشک راش 145 و 11 اصله در هکتار را شامل می شد که حجم آنها به ترتیب 5/147 و 1/12 متر مکعب بود. 55 درصد از خشک دارهای سرپا در توده شاخه زاد و 35 درصد از خشک دارهای سرپا و 42 درصد افتاده در توده دانه زاد در درجه یک پوسیدگی قرار داشتند. تعداد جست در جست گروه راش چهار پایه است که سهم این جست گروه ها 17 درصد فراوانی کل جست گروه ها بود. جست گروه های شامل پنج جست و دو جست نیز 9/16 و 5/16 درصد فراوانی را شامل می شدند. شاخص های ساختار مکانی راش در توده شاخه زاد شامل تفکیک پیلو، تجمعی کلارک- ایوانز، شاخص آمیختگی، اختلاف قطر، ابعاد قطر و زاویه یکنواخت، به ترتیب نشان دهنده پیوستگی گونه ای، کپه ای، غالبیت شدید راش، اختلاف متوسط، کوچک بودن غالبیت ابعاد و توزیع کپه ای بود. در این پژوهش، استفاده های سنتی از جنگل بر ویژگی های ساختاری رویشگاه های راش اثرگذار بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که این توده ها و دیگر توده های مشابه به منزله ذخیره گاه جنگلی حفاظت شوند تا سوق یافتن این توده ها به سوی حالت مطلوب تر و پایداری سیمای سرزمین در این مناطق تضمین شود.
کلید واژگان: تراکم, چتن, خشک دار, راش, ساختار مکانی, موجودی حجمیThe beech tree has the ability to produce shoots and form a coppice stands under specific natural climatic and environmental conditions or under unusual circumstances caused by human interference. The current research aims to compare the structural characteristics of coppice and standard stands of beech in the Hyrcanian forests in the Chetan area in Nowshahr. The diameter at breast height of all trees was measured using the full calipering method to determine the stocking volume. Half-hectare sample plots were established using the distance-azimuth method to study the spatial structure. The standing and log stocking volumes were also determined. According to the results, the number of live and dead trees in the coppice stand was 174 and 9.7 per hectare, respectively, and their volume was 146.2 and 3.6 m³/ha, respectively. In the standard stand, the number of live and dead beech individuals was 145 and 11 per hectare, respectively, while their volume was 147.5 and 12.1 m³/ha, respectively. About 55% of the standing dead trees in the coppice stand and 35% of the standing dead trees and 42% of the fallen dead trees in the standard stand were primarily in the first decay degree. The highest number of individuals in a beech coppice group included four, which is 17%. Groups of five individuals and two individuals also accounted for 16.9% and 16.5%, respectively. Spatial structure indices of beech coppice, including the Pielou segregation, Clark and Evans, Mingling, DBH differentiation, DBH dominance, and uniform angle, indicate species continuity, clustering, severe dominance of beech species, moderate differences, small size dominance, and clump distribution, respectively. Traditional uses of forests have influenced the structural characteristics of beech stands. Therefore, it is suggested that these and other similar stands be protected as a forest reserve to ensure the development of these habitats towards a more favorable state and the stability of the landscape in these areas.
Keywords: Chetan, Density, Dead tree, Beech, spatial structure, Stock -
مدت زمان احیای مسیرهای چوبکشی بعد از عملیات بهره برداری به منظور بازیابی پوشش گیاهی در راستای حفظ جنگل ها اهمیت ویژه ای دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی بلندمدت احیای پوشش گیاهی مسیرهای چوبکشی بعد از عملیات چوبکشی در جنگل خیرود بود. بدین منظور تعداد 54 قطعه نمونه (1×1 متری) به صورت تصادفی شامل 27 قطعه در مسیرهای چوبکشی با سن بهره برداری 5، 10، 15 سال با سه شدت ترافیک کم، متوسط، زیاد و 27 قطعه نمونه شاهد با فاصله 10 متر از مسیر چوبکشی موازی همان مسیرهای برداشت شد و کلیه گیاهان درون قطعات نمونه شناسایی و فراوانی آن ها شمارش و گونه ها به تفکیک علفی و درختی و خانواده آن ها شناسایی شدند. نتایج نشان داد از میان سه تیمار بررسی شده (شدت ترافیک، سن بهره برداری و اثر متقابل ترافیک × سن بهره برداری)، عامل شدت ترافیک به تنهایی بر احیای پوشش گیاهی در مسیر چوبکشی تاثیر معنی داری دارد ولی عامل سن بهره برداری و برهمکنش شدت ترافیک و سن بهره برداری تاثیر معنی داری نداشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عامل ترافیک تاثیر معنی داری بر روی فراوانی گونه ها دارد. همچنین در هر سه عامل شدت ترافیک، سن بهره برداری و اثر متقابل ترافیک × سن بهره برداری، گونه های درختی در مقایسه با گونه های علفی نسبت به تغییرات خاک تاثیرپذیرتر هستند. بنابراین شدت ترافیک می تواند بر تنوع گونه ها و تعداد گیاهان در مسیرهای چوبکشی موثر باشد و این تاثیر در گونه های درختی بیشتر از گونه های علفی می باشد.
کلید واژگان: بهره برداری جنگل, پوشش علفی, سن بهره برداری, شدت ترافیکThe duration of vegetation restoration in the skid trails after logging operations is crucial and fundamental for preserving forests. The purpose of this research is to evaluate the long-term vegetation restoration of the skid trails in Kheyrud forest after logging operations. Therefore, 54 sample plots (1×1 m) were randomly positioned. This included 27 plots on the skid trails with ages of 5, 10, and 15 years at three traffic intensities (low, medium, and high). Additionally, 27 sample plots served as controls with a distance of 10 m from the skid trails parallel to these trails. All the plants in the plots were identified, their abundance was counted, and their species and families were identified. The results of the current research showed that among the three investigated treatments, traffic intensity alone had a significant effect on the recovery of vegetation along the skid trails. However, the age after harvesting and the interaction of traffic intensity and age after harvesting did not have a significant effect. The results also showed that traffic intensity significantly affected the abundance of species. Furthermore, in all three factors (traffic intensity, age after harvesting, and the interaction of traffic intensity × age after harvesting), tree species were more affected by soil changes compared to herbaceous species. Therefore, traffic intensity can significantly affect the variety of species and number of plants in the skid trails, with a greater effect on tree species than herbaceous species.
Keywords: Age after harvesting, Forest harvesting, herbaceous cover, Traffic intensities -
شناخت ساختار جنگل برای تشخیص پویایی توده، تشریح پایداری اکوسیستم، طراحی طرح های مدیریتی مناسب و اقدامات حفاظتی و احیایی مفید است. پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی الگوی مکانی و مشخصه های ساختاری جنگل های راش (Fagus Orientalis Lipsky) در مرحله تحولی بلوغ با استفاده از قطعات نمونه با مساحت متغیر به انجام رسید. به این منظور با جنگل گردشی در پارسل 327 بخش گرازبن جنگل خیرود، یازده قطعه با مساحت و شکل هندسی متغیر که دارای ویژگی های مرحله تحولی بلوغ بودند، انتخاب و موقعیت مکانی، قطر و ارتفاع همه درختان بزرگ تر از 5/7 سانتی متر در هر قطعه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین سهم درختان در میان قطعات بررسی شده مربوط به طبقات قطری میان قطر و قطور بود. همچنین نتایج حاصل از شاخص کلارک و ایوانز و زاویه یکنواخت نشان دهنده پراکنش منظم درختان در همه قطعات بررسی شده بود. شاخص آمیختگی نیز به طور متوسط در همه قطعات 19/0 به دست آمد که نشان دهنده آمیختگی کم و تمایل اندک درختان راش به قرار گرفتن در کنار گونه های دیگر بود. میانگین شاخص تمایز قطری و ارتفاعی به ترتیب 31/0 و 30/0 محاسبه شد که بیانگر اختلاف متوسط درختان همسایه نسبت به یکدیگر بود. به طور کلی، استفاده از شاخص های مبتنی بر نزدیک ترین همسایه با قطعاتی با مساحت و شکل هندسی متغیر نشان داد که این شاخص ها از توانایی زیادی در کمی کردن مشخصه های ساختاری توده های جنگل در مرحله تحولی بلوغ برخوردارند. در نتیجه پیشنهاد می شود که تحقیقات مشابهی در دیگر مراحل تحولی صورت پذیرد.
کلید واژگان: پویایی, شاخص زاویه یکنواخت, شاخص کلارک و ایوانز, کمی کردنUnderstanding the structure of a forest is crucial for detecting forest dynamics, describing ecosystem stability, and designing effective management plans and protection and restoration measures. This study primarily aims to investigate the spatial pattern and structural characteristics of beech forests in the optimal developmental stage using variable area sample plots. In compartment 327 of the Grozban district of Kheyrood forest, eleven variable area sample plots with geometric shapes, exhibiting characteristics of the optimal developmental stage, were selected. The location, diameter, and height of all trees larger than 7.5 cm were measured in each sample plot. The results revealed that the largest contribution of trees among the investigated sample plots was related to mid-diameter and low-diameter classes. The Clark and Evans index and uniform angle results indicated a regular distribution of trees in all studied sample plots. The mingling index averaged 0.19 across all sample plots, suggesting low mixing and a minimal tendency of beech trees to blend with other species. The average diameter and height differentiation index were calculated as 0.31 and 0.30, respectively, indicating an average difference between neighboring trees. Overall, the use of indices based on the nearest neighbor with variable area sample plots and geometric shapes demonstrated that these indices effectively quantify the structural characteristics of forest stands in the optimal developmental stage. Consequently, it is recommended to conduct similar research in other developmental stages.
Keywords: Dynamics, Uniform angle index, Clarke, Evans index, quantifying -
یکی از مهم ترین عوامل تخریب جنگل های شمال کشور، بهره برداری های غیرمجاز در قالب قطع و برداشت های غیرمجاز و قاچاق چوب های جنگلی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی دلایل و عوامل قاچاق چوب و ارتباط بین آنهاست. به منظور جمع آوری داده ها، از مصاحبه باز یا بدون ساختار استفاده و با 51 نفر از ذی نفعان مختلف مصاحبه شد. تحلیل داده ها به روش تیوری داده بنیاد انجام گرفت. در کدگذاری باز این روش، متن مصاحبه اطلاع رسانان به کدهای مفهومی شکسته و سپس مقوله بندی شد. در کدگذاری محوری، روابط بین کدها مشخص و در کدگذاری انتخابی، ارتباط کدها با یکدیگر توصیف شد. در کدگذاری باز 22 کد اصلی در زمینه قاچاق چوب حاصل شد. براساس مدل پارادایمی، جایگاه و روابط بین کدها حول پدیده محوری قاچاق چوب تعیین و کدهای احصاشده در پنج بخش مدل شامل شرایط علی (یک کد اصلی)، شرایط زمینه ای (هفت کد اصلی)، شرایط مداخله گر (یازده کد اصلی)، کنش/ کنش متقابل (سه کد اصلی) و پیامدها (یک کد اصلی) طبقه بندی شد. روابط بین کدها نشان می دهد که «فروپاشی نظام مدیریت جنگل و نداشتن طرح و برنامه حفاظت از آن» علت اصلی قاچاق چوب است، اما شرایط زمینه ای مثل بیکاری و افزایش فقر و مشکلات معیشتی و شرایط مداخله گر مثل ضعف و نبود نظام نظارت و کنترل قاچاق چوب در تشدید آن تاثیر بسزایی دارند. مجموع این شرایط سبب کنش/ برهم کنش های «طمع برخی افراد در کسب درآمد با زحمت کم و سود زیاد از قاچاق چوب»، «فرار صنایع چوبی از تعرفه ها و مالیات ها با قاچاق چوب» و «درگیری بین قاچاقچیان و نیروهای حفاظتی و مسایل قضایی و اجتماعی آن» شده است. پیامد این کنش/برهم کنش ها چیزی جز «تخریب جنگل و کاهش تنوع زیستی و افزایش سیل، رانش،...» نخواهد بود. در چنین شرایطی، پیشنهاد می شود که نظام مدیریت جنگل در قالب طرح های مدیریت جنگل استقرار یابد و تجهیزات، امکانات، تاسیسات و نیروی انسانی مورد نیاز آن تامین شده و طرح مدیریت جنگل با مشارکت جوامع محلی و توجه به اشتغال زایی و کاهش وابستگی آنان به جنگل تهیه شود. عملیاتی شدن این پیشنهادها می تواند بخشی از ضعف های ساختاری و مدیریتی، نظارتی و کنترلی را برطرف کند.
کلید واژگان: تخریب جنگل, تئوری داده بنیاد, سیاستگذاریThe Hyrcanian or Caspian Forests in Northern Iran are facing critical forest degradation due to unauthorized harvesting and illegal logging (IL). This study investigates the causes and factors of IL in the Caspian Forest. Open interviews were conducted with 51 stakeholders to gather data, which was analyzed using the Grounded theory method. In the open coding, the text of the informants' interviews was broken into concept codes and then categorized. In the axial coding, the relationships between the extracted codes were specified, and in the selective coding, the connections between them were illustrated. In open coding, 22 codes relating to IL were obtained. Based on the paradigm model, the position and connections between the causes and factors around the central issue of IL are determined. Then, the codes were divided in to five components consisting of causal conditions (one), context conditions (seven), intervening conditions (11), action/interaction (three), and consequences (one). The study found that "the collapse of the forest management system and the lack of plans for forest resources conservation" is the fundamental causality for IL. Further, contextual conditions such as high unemployment, poverty, subsistence livelihood, and intervening conditions such as weakness and absence of a system for monitoring IL have significant roles in intensifying it. The result of these conditions has caused the actions/interactions in which some people's greed in earning money with little effort and enormous profits from IL; avoidance of wood industries from tariffs and taxes by IL and "conflict between violators and forest guards, and legal and social issues. The consequences of these actions/interactions include deforestation, biodiversity loss, floods, and landslides. To address these issues, the study suggests establishing forest management systems in the context of forest management plans and providing the essential equipment, facilities, and human capital. The forest management plans should be prepared with local communities' participation, and reduce their direct dependence on the forest resources. This point can moderately unravel infrastructural, managerial, and supervisory barriers toward IL.
Keywords: Forest degradation, Grounded theory, Policy making -
پوشش گیاهی در حفظ تعادل اکوسیستم ها نقش مهمی ایفا می کند و به عنوان یک شاخص با اهمیت در ارزیابی اکوسیستم های خشکی به شمار می آید. انبوهی پوشش گیاهی به عنوان یکی از خصوصیات مهم برای ارزیابی رستنی ها مورد بررسی قرار می گیرد. تغییرات پوشش گیاهی سبب به وجود آمدن بی نظمی در اکوسیستم شده و به عنوان یک محرک در تغییر ترکیب گونه ها و شرایط زیستگاهی عمل می کند. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی اثر عوامل محیطی بر انبوهی پوشش گیاهی با کمک شبکه عصبی مصنوعی و تعیین اثرگذارترین متغیرهای اکولوژیک و انسانی بر انبوهی در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی تحت مدیریت استان البرز انجام شد. بدین منظور پس از تشکیل واحدهای همگن اکولوژیک، تعداد 101 قطعه نمونه مربعی شکل به ابعاد 2 در 2 متر، نمونه گیاهی و 101 نمونه خاک در این واحدها برداشت و آنالیزهای مربوط به خاک و پوشش گیاهی بر روی آن ها انجام گرفت. مدل سازی با استفاده از روش پرسپترون چند لایه انجام شد، داده های ورودی شامل متغیرهای فیزیکی و شیمیایی خاک، متغیرهای فیزیوگرافی (براساس نقشه های طرح مدیریت) و متغیرهای مربوط به عوامل انسانی (براساس نقشه فاصله اقلیدسی از نقاط نمونه برداری) بود. با توجه به مقادیر ضریب تبیین در سه دسته داده آموزش، اعتبارسنجی و آزمون برابر با 0/86، 0/79 و 0/81، ساختار بهینه مدل برای انبوهی پوشش گیاهی با ساختار 1-19-18 (18 متغیر ورودی، 19 نورون در لایه پنهان و یک متغیر خروجی) انتخاب شد. براساس نتایج آنالیز حساسیت، متغیرهای شیب، درصد ماده آلی و ارتفاع، اثرگذارترین متغیرها بر انبوهی پوشش گیاهی در محدوده مورد مطالعه شناسایی شد. مدل ارایه شده در این پژوهش به عنوان سیستم پشتیبان تصمیم گیری در ارزیابی اثرات فعالیت های انسان بر انبوهی پوشش گیاهی در مناطق تحت حفاظت کاربرد دارد و امکان پیش بینی میزان اثرات مذکور را بر انبوهی پوشش گیاهی در این مناطق فراهم می کند.کلید واژگان: پرسپترون چند لایه, پوشش گیاهی, شبکه عصبی مصنوعی, عوامل محیطی
-
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناطق مطلوب رویشگاهی گونه ون (Fraxinus excelsior L.) و عوامل محیطی موثر بر پراکنش آن در جنگل خیرود نوشهر با مساحت تقریبی 8200 هکتار انجام گرفت. بدین منظور طی جنگل گردشی مختصات جغرافیایی 1004 پایه ون با دستگاه GPS ثبت شد و همراه با متغیرهای محیطی حاصل شده از خصوصیات اقلیمی، ویژگی های اولیه و ثانویه توپوگرافی با کمترین مقدار همبستگی در مدل های خطی و جمعی تعمیم یافته، جنگل تصادفی و آنتروپی بیشینه مدل سازی تعیین شد. آماده سازی متغیرها و تحلیل آنها در نرم افزارهای Arc GIS, SAGA, R انجام گرفت. به منظور مقایسه عملکرد حاصل از چهار مدل، متغیرهای ورودی همه مدل ها یکسان در نظر گرفته شد. مدل ها با معیارهای آماره مهارت درست، ضریب کاپا و سطح زیرمنحنی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که مدل جنگل تصادفی با بیشترین مقدار ضریب کاپا (973/0)، سطح زیرمنحنی (997/0) و آماره مهارت درست (973/0) دارای بهترین عملکرد است. براساس مدل جنگل تصادفی تاثیرگذارترین متغیرها بر حضور گونه ون به ترتیب عمق دره، انحنای پروفیل، شیب و شاخص موقعیت توپوگرافی هستند که نشان دهنده مناطقی با خاک غنی، رطوبت کافی و زهکش مناسب (غیرراکد بودن آب)، شیب کمتر از 45 درصد و نور کافی (مناسب با مرحله رویشی) است و در گستره وسیعی از سری های بهاربن، چلیر و منیاسنگ قرار دارند.
کلید واژگان: روش های آماری, متغیرهای محیطی, مدل سازی مطلوبیت رویشگاهThe aim of this research was to identify the optimal habitat areas of ash species (Fraxinus excelsior L.) in Kheyrud Nowshahr forest, which covers an area of approximately 8,224 hectares. We recorded the geographical coordinates of 1004 ash individuals using a GPS device, along with environmental variables such as climate variables and primary and secondary topographic predictors extracted from DEM. We used the predictors with the least degree of correlation as input in the Generalized Linear Model, Generalized Additive Model, Random Forest, and maxent models. We prepared and analyzed the variables in ArcGIS, SAGA, and R software. To compare the performance of the four models, we considered the input variables in all models to be the same. We evaluated the models using kappa coefficient (K), Area Under Curve (AUC), and True Skill Statistic (TSS) measures. The RF model had the highest K (0.973), AUC (0.997), and TSS (0.973), indicating the best performance among the models. According to the RF model, the most important variables were valley depth, profile curvature, slope, and topographic position index. These variables indicate the areas with rich soil, sufficient moisture, proper drainage (non-stagnant water), slope less than 45%, and sufficient light (suitable for the vegetative stage). We identified the most suitable areas in the Baharbon, Chelir, and Menia-Sang districts due to optimal conditions for these effective variables.
Keywords: Habitat suitability model, Environmental variables, Statistical methods -
شکل های مختلف توسعه کاربری و فعالیت های انسانی در مناطق تحت حفاظت، از پیشران های اصلی تغییر محسوب می شوند که با آثار متعددی بر زیستگاه ها، رویشگاه ها، تنوع و غنای گونه ها همراه است. هدف از این پژوهش مدل سازی اثر فعالیت های انسان بر تنوع پوشش گیاهی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و تعیین میزان اثرگذاری متغیرهای اکولوژیک و انسانی بر آن است. پژوهش حاضر در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی تحت مدیریت استان البرز انجام شده است. جهت دستیابی به هدف مذکور، ابتدا تعداد 101 نمونه قطعه پلات گیاهی و 101 نمونه خاک برداشت و آنالیزهای مربوط به خاک و پوشش گیاهی بر نمونه های برداشت شده، انجام شد. در نهایت با استفاده از روش شبکه عصبی پرسپترون چند لایه و با استفاده از 18 متغیر ورودی شامل متغیرهای فیزیکی و شیمیایی خاک، متغیرهای فیزیوگرافی و متغیرهای انسانی، اثر فعالیت های انسان بر تنوع پوشش گیاهی در محدوده مورد مطالعه مدل سازی شد. با توجه به نتایج، مدل با ساختار 1-5-18 با بیش ترین مقدار ضریب تبیین در سه دسته داده آموزش، اعتبارسنجی و آزمون معادل 82/0، 81/0 و 68/0 بهترین عملکرد بهینه سازی ساختار را نشان می دهد. فاصله از جاده ها، هدایت الکتریکی و درصد ماده آلی خاک به ترتیب بیش ترین تاثیر را بر تنوع پوشش گیاهی در محدوده مورد مطالعه از خود نشان دادند. مدل ارایه شده در این پژوهش به عنوان سیستم پشتیبان تصمیم گیری در ارزیابی اثرات فعالیت های انسان بر تنوع پوشش گیاهی در مناطق تحت حفاظت کاربرد دارد و امکان پیش بینی میزان اثرات مذکور را بر تنوع پوشش گیاهی در این مناطق فراهم می کند.کلید واژگان: پرسپترون چند لایه, شاخص تنوع زیستی, شبکه عصبی مصنوعی, فعالیت های انسانی, مناطق تحت حفاظتDifferent forms of land use development and human activities in protected areas are considered to be the main drivers of change, which have many effects on habitats, habitats, diversity and richness of species. The purpose of this research is to model the effect of human activities on the diversity of vegetation using the artificial neural network method and determine the impact of ecological and human variables on them. This research was done in the Central Alborz protected area under the management of Alborz Province. To achieve the mentioned purpose, firstly, 101 plots and 101 soil samples were collected and, soil and vegetation analysis were performed on the samples. Finally, using the multilayer perceptron neural network method and using 18 input variables including physical and chemical variables of the soil, physiographic variables, and human factors variables , the effect of human activities on the diversity of vegetation in the study area modeled. According to the results, the vegetation diversity model with the structure of 1-5-18 according to the highest value of the coefficients of determination in the three categories of training, validation, and test data is equal to 0.82. 0.81 and 0.68 show the best structure optimization performance, distance from roads, electrical conductivity, and percentage of organic matter in the soil show the greatest effect on the diversity of vegetation in the study area. The model presented in this research is used as a decision support system in evaluating the effects of human activities on the diversity of vegetation in protected areas and provides the possibility of predicting the extent of these effects on the diversity of vegetation in these areas.Keywords: Artificial Neural Network, Biodiversity index, Human activities, Multilayer Perceptron, protected areas
-
در شماره 36 و 37 نشریه طبیعت ایران، پیرامون مبانی و مباحث نظری احیا و توسعه جنگل، برنامه های گذشته احیا و توسعه، چالش های موجود در این ارتباط و نقاط ضعف و قوت برنامه های کاشت درخت بحث و بررسی شد. همچنین، طرح کاشت یک میلیارد نهال در مدت 4 سال، با توجه به امکانات و شرایط کشور بررسی و به ملزومات اجرای آن اشاره شد.در این شماره چگونگی تهیه نهاده ها و تامین شرایط و امکانات لازم برای انجام این طرح بررسی می شود. در این ارتباط، مسایل مهم تهیه بذر و نهال، توجه به مسایل ژنتیکی، توجه به خصوصیات مختلف گونه های درختی ازجمله سازگاری، مقاومت به خشکی، تنوع ژنتیکی و... توسط مدعوین گرامی بررسی می شود. مهمانان این شماره از گفت و گوهای چالشی جناب آقایان دکتر وحید اعتماد، دکتر رضا احمدی، دکتر کامران پور مقدم، دکتر کامبیز اسپهبدی، مهندس ابراهیمی رستاقی (به صورت وبینار) و دکتر مهدی پورهاشمی هستند که از نظرات ارزشمند ایشان بهره خواهیم برد.
-
برنامه ریزی مصرف آب در بخش آبیاری در مناطق خشک و نیمه خشک بسیار حایز اهمیت است. هدف از عملیات آبیاری در این مناطق ایجاد شرایط مساعد رطوبتی برای گیاهان است. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نیاز آبی و ضریب گیاهی گونه های درختی سازگار و مورد استفاده برای جنگل کاری و فضای سبز شهری در منطقه ی خشک در شهر رباط کریم است. به منظور تعیین نیاز آبی گونه های دو ساله درختی زبان گنجشک، کاج تهران، آسمان دار، توت نرک، افرای سیاه و اقاقیا، در بازه ی زمانی اول اردیبهشت الی 30 آبان ماه سال 1397 به مدت زمان 7 ماه، در شهر رباط کریم، پایش رطوبت خاک به صورت روزانه و در ساعت معین با استفاده از دستگاه Soil Moisture Meter در گلخانه انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش در میان شش گونه ی مورد بررسی، بیش ترین میزان تبخیرتعرق به ترتیب مربوط به گونه های توت نرک (146 میلی متر) ، زبان گنجشک (142 میلی متر) و افرای سیاه (2/128 میلی متر) که هر سه در دهه ی اول تیر ماه است. کم ترین میزان تبخیرتعرق نیز به ترتیب مربوط به گونه های کاج تهران (1/10 میلی متر)، آسمان دار (24/11 میلی متر) و اقاقیا (میلی متر 16) که هر سه متعلق به دهه ی سوم آبان ماه است. همچنین روند تغییرات ضریب های گیاهی در مرحله ی ابتدایی در حداقل مقدار قرار داشت. در دو مرحله ی رشد و توسعه و مرحله میانی، ضریب گیاهی همراه با برگ دهی کامل و توسعه ی ساقه و اندام های هوایی افزایش یافت. بیش ترین مقدار ضریب گیاهی برای گونه های مورد مطالعه به طور متوسط در ماه مهر اتفاق می افتد که حدودا انتهای مرحله ی میانی است. سپس در مرحله نهایی با کاهش فعالیت فتوسنتزی، پیری و خزان برگ ها (آبان ماه)، مقدار ضریب گیاهی کاهش پیدا می کند. مقدار نیاز آبی تجمعی گونه های مورد مطالعه نیز نشان می دهد که ترتیب نیاز آبی تجمعی گونه های مورد مطالعه به ترتیب عبارت از: کاج تهران، افرای سیاه، اقاقیا، آسمان دار، توت نرک و زبان گنجشک است.
کلید واژگان: اقلیم خشک, تبخیرتعرق, جنگل کاری, رطوبت خاک, ضریب گیاهیWater use planning for irrigation in arid and semi-arid regions is incredibly imperative. The objective of irrigation operations in these areas is to make favorable humidity conditions for plants. The current study probes the water requirement and plant coefficient of adaptive tree species treated for afforestation and urban green space in the arid region of Robat Karim town. To determine the water requirement of biennial species of Ash, Tehran pine, Tree of heaven, Berry, Black maple, and Black locust, in the period from 1 May to 20 November 2018 for 7 months, in Robat Karim city, soil moisture monitoring daily and on the definite hour was monitored by Soil Moisture Meter tool in the greenhouse. According to the results, among the six studied species, the highest rate of evapotranspiration was related to the Berry (146 mm) in the first decade of July, the Ash (142 mm) in the first decade of July, and the Black maple is in the first decade of July (128.2), respectively. The lowest evapotranspiration rates include the Tehran pine (10.1 mm), the Tree of heaven (11/24 mm), and the black locust (16 mm), respectively, all three belong to the third decade of November. Similarly, the variations trend in plant coefficients was minimal in the initial stage. In the two stages of growth and development and the middle stage, plant coefficient increased along with full foliation and development of stems and aerial parts. The highest plant coefficient for the studied species occurs on average in October, which is about the end of the middle stage. Then, in the final stage, with decreasing photosynthetic activity, aging, and leaf fall (November), the amount of plant coefficient decreases. The quantity of cumulative water requirement of the studied species also shows that the order of cumulative water requirement of the studied
Keywords: Arid climate, evapotranspiration, Afforestation, soil moisture, Crop coefficient -
بررسی نقش های بوم شناختی جانورانی که در جنگل زیست دارند همواره به عنوان حلقه ی گمشده در مطالعات مربوط به علوم و بوم شناسی جنگل به حساب می آید. هدف مطالعه حاضر بررسی نقش های بوم شناختی و اجتماعی- اقتصادی خرس قهوه ای (Ursus arctos syriacus) در جنگل های شمال ایران است. این مطالعه با استفاده از اسناد کتابخانه ای که شامل کتب مربوط به بوم شناسی جنگل، جنگل شناسی، علوم حیات وحش، تاریخی، مردم شناسی، جامعه شناسی محیط زیست، حقوق و قوانین منابع طبیعی و شرح حال نویسی و همچنین مرور تحقیقات و منابع شامل مقالات و گزارش های مرتبط، کاوش و جست و جو در فضای مجازی و کسب اطلاعات مرتبط، همراه با انجام مصاحبه ساختار نیافته صورت گرفت. مصاحبه ی ساختار نیافته با روش تحلیل محتوای کیفی با کارشناسان حوزه ی بوم شناسی جنگل و حیات وحش و افرادی از جوامع بومی- محلی که با خرس قهوه ای تعارض دارند نظیر باغداران، زنبورداران و دامداران صورت گرفت. از طریق آزاد گذاردن اطلاع رسانان به طوری که بتوانند موضوع را کاملا آزادانه از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده و آنان به هر طریقی که تمایل داشته باشند در مورد نقش های بوم شناختی و اجتماعی- اقتصادی خرس قهوه ای در جنگل های شمال ایران نظر دهند. اسناد مطالعه شده نشان میدهد که از نظر بیولوژیک خرس قهوه ای در کنترل جمعیت حشرات، بی مهرگان و مهره داران کوچک، تسهیل تجزیه و پوسیدگی خشک دارهای جنگلی، انجام هرس طبیعی، تسریع زادآوری طبیعی درختان جنگلی،ایفای نقش رفته گر با لاشه خواری در جنگل و کاهش احتمال آتش سوزی در جنگل تاثیر دارد. از نظر اجتماعی-اقتصادی نیز به فعالیت های معیشتی از قبیل زنبورداری، باغداری و دامداری خساراتی را وارد می سازد و از این طریق باعث ایجاد برخی باورها در مورد این حیوان شده است. آگاهی نقش های بوم شناختی جانوران جنگلی نظیر خرس قهوه ای در جابجایی و استقرار بذور درختان جنگلی، حاصلخیزی خاک، رفته گر طبیعت و غیره منتهی به شناخت و آگاهی تصمیم گیران و جوامع بومی از جانوران شده و در نتیجه در حفاظت از حیات وحش کمک قابل توجهی میکند.
کلید واژگان: باورها, بوم شناسی, جنگل, خرس, تعارضThe study of ecological roles of animals that live in forest stands is always considered as a missing link in studies related to forest science and ecology. The aim of current study is to investigate the ecological and socio-economic roles of brown bear (Ursus arctos syriacus) in the forests stands of northern Iran. This study uses library documents that include books on forest ecology, forestry, wildlife science, history, anthropology, environmental sociology, natural resource law and biography, as well as research reviews and sources including related articles and reports, exploration and searches throw internet and obtained relevant information, along with conducting unstructured interviews. Unstructured qualitative content analysis interviews were conducted with experts in the field of forest and wildlife ecology and individuals from indigenous communities who are in conflict with brown bears such as gardeners, beekeepers and ranchers. By releasing informants so that they can explore the issue quite freely from a variety of perspectives, and they can comment in any way they wish on the ecological and socio-economic roles of the brown bear in the forests of northern Iran. The studied documents show that biologically brown bears control populations of insects, invertebrates and small vertebrates, facilitate decomposition and decay of forest dead woods, perform natural pruning, accelerate the natural regeneration of forest trees, playing a scorching role in carnivores and reduce the risk of forest fires. Affects the forest. Socio-economically, it also damages livelihood activities such as beekeeping, horticulture and animal husbandry, thereby creating some beliefs about the animal. Awareness of ecological maps of forest animals such as brown bears in the movement and establishment of seeds of forest trees, soil fertility, natural habitat, etc. leads to the knowledge and awareness of decision makers and indigenous communities of animals and thus helps significantly in wildlife protection.
Keywords: Beliefs, Ecology, Forest, Bear, Conflict
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.