به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر عزت الله مولایی نیا

  • نصرالله شفیعی*، عزت الله مولایی نیا، سید رضا مودب

    عدالت اجتماعی یکی از مسائل جوامع بشری است. این مسئله در قرآن کریم به عنوان یکی از اساسی ترین رسالت های پیامبران الهی مطرح شده است. از این رو همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی به خصوص اندیشمندان مسلمان از فرق و مذاهب اسلامی بوده است. شناخت دقیق این اندیشه از دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنت ظرفیت هر یک از این مذاهب در توجه به این مسئله را روشن می کند. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی به مطالعه و بررسی تفسیری دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که عدالت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی مبنای سلامت اجتماعی است. سید قطب نیز عدالت اجتماعی را از نیازهای فطری بشری می داند که بر مبنای سه اصل: آزادی انسان، مساوات انسانی و تکافل به معنای تعاون و همگرایی اجتماعی بنا شده است.

    کلید واژگان: عدالت اجتماعی, سلامت اجتماعی, تفسیر المیزان, تفسیر فی ظلال القرآن
    Nasrollah Shafiei*, Ezzatollah Moulayinia, Seyedreza Moaddab

    Social justice is one of the issues of human societies. This issue has been raised in the Holy Quran as one of the most essential missions of God's prophets. Therefore, it has always been the focus of social reformers, especially Muslim thinkers from different Islamic sects. A precise understanding of this thought from the point of view of Shia and Sunni commentators will clarify the capacity of each of these denominations to pay attention to this issue. The present research has studied and examined the interpretation of Allameh Tabatabayi and Seyyed Qutb's views in al-Mizan and Fi Zilali al-Qur'an with a descriptive-analytical method and has come to the conclusion that social justice is the basis of social health from Allameh Tabatabayi's point of view. Seyyed Qutb also considers social justice to be one of the innate human needs, which is based on three principles: human freedom, human equality, and takafol, which means cooperation and social integration.

    Keywords: Social Justice, Social Health, Al-Mizan, Fi Zilali Al-Qur'an
  • Ezzatollah Molaeiniya *, Ali Badri
    Jābir bin Yazīd Ju'fī, a famous, virtuous, honored, and trusted follower and companion of Imams Bāqir and Sādiq (as) in the second half of the first century and the first half of the second century, has always been considered by Sunnis due to his narrations of Sunni Sheikhs. Although some Sunni scholars have praised him, most of them have weakened and blamed him in their Rijāl books, of which the lying and, subsequently, the fabricating accusation against Jābir are mostly seen among their opinions. Basically, their reasons for such an accusation are as follows: his belief in return (raj'at), his claim of reading tens of thousands of narrations by heart, his narration of the virtues of Ahl al-Bayt (as), and his narration of hadith such as Fadakīyah's Sermon, which was not pleasing to the followers of the Caliphs and Umayyads. This research aims to investigate and criticize these reasons.
    Keywords: Jābir Bin Yazīd Ju'fī, Fabricating Hadith, Liar, Accusing Reasons Of Fabrication, Ahl Al-Bayt (As), Ahl Al-Sunnah
  • عزت الله مولایی نیا*، علی احمد ناصح، علی بدری
    سوره آل عمران از سوره مدنی است که غالب محتوای آن در اوامر و نواهی و تبیین برخی از احکام بوده و بخشی از سوره نیز به مورد خطاب قرار دادن اهل کتاب و بخش دیگر به پردازش داستان آل عمران اختصاص دارد. این سوره نسبت به سوره های مکی دارای ویژگی های خاصی است. پژوهش حاضر با بهره گیری از ابزار سبک شناسی و روش توصیفی- تحلیلی می کوشد ویژگی های برجسته سبک این سوره در بعد علم معانی را مورد مطالعه قرار دهد و کارکرد هر یک از لایه های سبکی را در تبیین معانی مورد نظر بیان کند تا از این زاویه، کارکرد عناصر سبک ساز و ویژگی های برجسته سبک زبانی- بیانی این سوره را به نمایش بگذارد. برآیند پژوهش نشان می دهد که یکی از مهم ترین ویژگی های سبک این سوره، اسلوب «نداء» با ساختارهایی چون: «یا اهل الکتاب‏»، «یا ایها الذین آمنوا»، «رب»، «ربنا» و «یا مریم» است که در هر یک از این پنج اسلوب ندا به فراخور آیات، معانی قصد شده که با این سبک تناسب دارد. به علاوه دقت در سبک ندای مستقیم و غیر مستقیم و تفاوت هر یک در اظهار معانی از جمله دستاوردها و نوآوری های این پژوهش است. افزون بر این، در این سوره در بسیاری از آیات، ترتیب و چیدمان جمله ها آهنگین بوده و گونه های مختلف تکرار و کارکرد شایسته موسیقی معنوی آن در تبیین معانی آیات شایان توجه است.
    کلید واژگان: سوره آل-عمران, سبک شناسی, اسلوب, نداء, تکرار
    Ezatollah Molaeiniya *, Ali Ahmad Naseh, Ali Badri
    Surah Āl ʿImrān is one of the Madani surahs and the majority of its content concerns commands, prohibitions and the explanation of some rulings, and part of the surah is dedicated to addressing the People of the Book and another part is allocated to processing of the story of Āl ʿImrān. This surah has special characteristics as compared with Makki surahs. The present research, using stylistics and a descriptive-analytical method, tries to study the prominent features of the style of this surah in terms of semantics and the function of each of the stylistic layers to explain the intended meanings in order to display the function of style-making elements and the prominent features of the linguistic-expressive style of this surah. The results of the research shows that one of the most important characteristics of the style of this surah is interjection appearing in structures such as "Ya Ahl al-Kitab", "Ya Ayyuhha Al-Dhinna Amanwa", "Rabbi", "Rabbana" and "Ya Maryam" in each of which there are intended meanings that fit this style. In addition, accuracy in direct and indirect interjection and the difference of each in expressing meanings are among the achievements and innovations of this research. Moreover, in many ayahs of this surah, the order and composition of the sentences are melodious, and the various types of repetition and the appropriate function of its spiritual music in explaining the meanings of the ayahs are noteworthy.
    Keywords: Surah Āl ʿImrān, stylistics, style, interjection, repetition
  • عزت الله مولایی نیا، مریم جزایری*

    سوره ی حشر در جریان رویارویی پیامبر (ص) با یکی از قبایل یهودی ساکن مدینه فرود آمده و دارای بخش های مختلفی است که محتوای آن را از سایر سوره ها متمایز می سازد. لحن قاطع آیات ابتدایی این سوره، نشانه ی جدی بودن جریان خطرناکی است که اگر با اراده مستقیم خداوند ریشه کن نشود، مسلمانان را به دردسر خواهد انداخت و خداوند با انتساب برخی امور در جریان این رویارویی به خود، این نکته را به مسلمانان گوشزد می کند که هشیار باشند و در فضای جنگ افروزی و پیمان شکنی برخی از قبایل اهل کتاب، ضمن حفظ وحدت و یک پارچگی میان خود، از کید خاینین به ظاهر مسلمان که با دورویی و نفاق قصد اخلال در نظام اسلام را دارند، غافل نشوند. و با بیان فرجام عمل کسانی که با پیروی از شیطان، عاقبتی جز عذاب الهی ندارند، بر لزوم توجه به خداوند و تسبیح او تاکید می نماید. این نوشتار با بررسی محتوای کلی سوره حشر، و آیه دوم آن، برداشت غالب مفسران از وجه تسمیه این سوره به «حشر» را مورد نقد قرار داده و دیدگاه نوینی را ارایه می دهد. به گونه ای که هم فاقد تعارض تاریخی دیدگاه مفسران است و هم با سیاق و لحن آیات ابتدایی سوره تناسب بیش تری دارد.

    کلید واژگان: حشر, لاول الحشر, یهود, بنی النضیر, بنی قینقاع
    Ezzatollah Mowlaee Nia, Maryam Jazayeri *

    The decisive tone of the opening verses of this sura is a sign of the seriousness of the dangerous trend which, if not eradicated by God's direct will, will cause trouble for Muslims.And by attributing some matters during this confrontation to himself, God warns the Muslims to be alert and in the atmosphere of war-mongering and treaty-breaking by some tribes of the People of the Book, while maintaining unity and integrity among themselves, from the traitors who pretend to be Muslims. They intend to disrupt the Islamic system with their hypocrisy and hypocrisy, don't forget.And by stating the outcome of the actions of those who follow the devil, there is no end except divine punishment, he emphasizes the need to pay attention to God and glorify Him.This article, by examining the general content of Surah Hashr and its first 5 verses, criticizes the prevailing opinion of the commentators about the naming of this Surah as Hashr and presents a new point of view. in such a way that it does not have the historical conflict of the commentators' point of view and is more suitable to the context and tone of the opening verses of the Surah.

    Keywords: Gathering, the first gathering, Jews, Bano al-nazir. Bano al-Qaynoqa
  • عزت الله مولایی نیا*، علی بدری

    نوشتار پیش روبا عنوان «روایات عالم برزخ در منابع حدیثی فریقین و تاثیر آن بر شکل گیری اعتقاد به حیات برزخی»در صدد پژوهش وپاسخ به این سوال است که برزخ در روایات فریقین چگونه است وموارد اشتراک وافتراق کدام است و این احادیث چه تاثیری در شکل گیری اعتقاد به برزخ در فریقین دارد. روش این پژوهش کتابخانه ای است که اهم مباحث حیات برزخی را به صورت تطبیقی بررسی کرده وتصویر واضحی از آن را در روایات فرقین ارایه داده وبه این نتیجه رسیده؛ که اصل وجود برزخ در روایات فریقین مورد تاکید بوده واصل اولی دربرزخ ظلمت بوده وبرسوال قبر (برزخ) تاکید بسیار شده اما درموارد سوال ها اختلاف است. همچنین در روایات شیعه دودسته روایت درخصوص سوال دربرزخ وجود داردکه در تعارض بوده و وجوهی برای جمع میان آنها ذکر شده است. بدن مثالی در روایات شیعه واستقرار روح مومن داخل چینه دان پرندگان دربهشت از جمله موارد افتراق است. درخصوص مکان برزخ نیز در روایات فریقین اختلافاتی مشاهده می شود. زندگی سخت،عذاب قبر وخواب راحت از جمله مشترکات روایات فریقین درخصوص برزخ است. در روایات فریقین از اعاده روح به جسد در قبر وبرزخ سخن به میان آمده که به دلیل دخیل بودن یا اضافات راوی،قابل قبول نیست. باید افزود موارد مشترک روایات برزخ در منابع روایی فریقین در شکل گیری اعتقاد به حیات برزخی نیز شکل به سزایی داشته است.

    کلید واژگان: برزخ, قبر احادیث فریقین شیعه, عامه
    Ezatullah Maulai Nia *, Ali Badri

    The present article aims to study and answer the question of what the Barzakh is like in the hadiths of the Fariqin (Shia and Sunni) and what their commonalities and differences are. The study followed library research and analyzed the most important topics of life in Barzakh in a comparative manner and presented a clear picture of it in different traditions. The analysis shows that existence of Barzakh has been emphasized in the narrations of Fariqin, with darkness as the main principle and with an emphasis on the grave. Yetm there are many differences on the questions asked from the deceased. Also, in the Shia narrations, there are two types of narrations regarding the question of Barzakh, which contradict, and there are some areas to reconciliate them. An imaginal body in Shia narrations and the placement of the believer's soul inside bird nests in the heaven are among the cases of difference. Regarding the location of Barzakh, there are differences in the narrations of Fariqin. A hard life, the torment of the grave, and a comfortable sleep are among the commonalities of the Fariqin narratives about Barzakh. In the hadiths of Fariqin, there is a mention of the return of the soul to the body in the grave and Barzakh, yet, the narration is not acceptable due to the narrator's additions. It should be added that the common areas in the narratives of the Barzakh in the narrative sources of Fariqin have had a significant role in the formation of the belief in the life of the Barzakh.

    Keywords: Barzakh, Grave Hadiths of Shia, Sunni, the Public
  • عبدالله امیدی فرد*، عزت الله مولایی نیا، صادق رمضانی

    ترکیب «حفظ فرج» چهار مرتبه در قرآن کریم به شکل های متفاوت آمده و خداوند مومنان را به آن سفارش کرده است؛ اما به جهت محذوف بودن متعلق حفظ فرج، دلالت این آیات در هاله ای از ابهام فرورفته است. در خصوص پاسخ به این سوال که منظور شارع، حفظ فرج «از چه چیزی» است، دیدگاه های متفاوتی ابراز شده که هر یک از آن ها الزامات خاص و قلمرو معنایی متفاوتی دارند. امروزه در حوزه فقه پزشکی، یکی از عمده دلایل مخالفت با پدیده هایی از قبیل «رحم اجاره ای» یا برخی صور «تلقیح مصنوعی»، تنافی این پدیده ها با وجوب «حفظ فرج» است که ارزیابی این فتاوا، بدون داشتن تفسیر درست و روشمند از حفظ فرج، ممکن نیست. باوجود نقش مبنایی این آیات در استنباط فقهی، تاکنون هیچ اثر استدلالی مستقلی درباره تفسیر این آیات نگارش نیافته و همین خلا نظری، سبب بروز تفاسیر بعضا نادرست و نامنضبط گردیده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به نقد و بررسی این تفاسیر می پردازد و نشان می دهد که تلقیح مصنوعی و رحم اجاره ای اساسا ارتباطی با این آیات ندارد و این دو از یکدیگر بیگانه اند.

    کلید واژگان: حفظ فرج, تفسیر تطبیقی, معنا شناسی, موضوع شناسی, باروری مصنوعی, رحم اجاره ای
    Abdollah Omidifard *, | Izzatullah Molaeiniya, Sadegh Ramezani

    The phrase “protecting the private parts” (ḥifz-i faraj) has been repeated four times in the Holy Quran in different forms and God has advised it to the believers. However, since the object of protecting the private parts has been omitted, the implication of these verses is ambiguous. Different views have been expressed regarding the answer to the question of what the intent of the legislator (God) was concerning the object of protecting the private parts, each of which has its own specific requirements and different semantic spheres. Nowadays, in the area of medical jurisprudence, of the main reasons for opposition to phenomena such as surrogacy or some forms of artificial insemination is the contradiction of these phenomena with the obligation of protecting the private parts and the evaluation of these laws is not possible without having the correct and methodical interpretation of “protecting the private parts.” Despite the foundational role of these verses in jurisprudential inferences, so far no independent argumentative work has been authored regarding the interpretation of these verses and this very theoretical vacuum has led to the emergence of sometimes incorrect and undisciplined interpretations. The present study aims to study and critique these exegeses through a descriptive-analytic method and to show that artificial insemination and surrogacy are essentially unrelated to these verses and these two are separate from each other.

    Keywords: : protecting the private parts, comparative exegesis, semantics, subjectology, artificial insemination, surrogacy
  • عزت الله مولایی نیا*، یوسف فرشادنیا
    «صمد» از واژگان مورد اختلاف مفسران، در برخی منابع لغوی، روایی و تفسیری، به «کن فیکون» یا فاعلیت امری خداوند و مقوله آفرینش تبیین شده است. این پژوهش، امکان معنای «کن فیکون» را برای «صمد» با نظر به هدف سوره توحید مورد سنجش قرار داده است. مشاهده معنای صنع الهی و فاعلیت امری (کن فیکون) برای واژه «صمد» در متون لغوی، روایی و تفسیری، وجود اهداف هستی-خداشناسی در حیطه های معرفتی ذات، صفات، اسماء و افعال خداوند در سوره توحید، و همچنین صفت فعل بودن «صمد»، معنای کن فیکون (صنع لا من شی) را برای «صمد» ممکن می سازد. همچنین معنای مختار، ارتباط وثیقی با دیگر آیات سوره توحید دارد و لحاظ آن با نظر به هدف سوره، ظرفیت پاسخگویی به برخی شبهات هستی-خداشناسی را دارد. خداوندی که خلق و امر به دستان اوست، خالقی است فراتر از چیزی که می زاید، زاییده می شود و همسری داشته باشد؛ او خالقی است که با «کن فیکون» ابداع می کند.
    کلید واژگان: سوره توحید, صمد, کن فیکون, فاعلیت امری, هستی-خدا شناسی
    Ezzatullah Mola’Iniya *, Yusuf Farshadniya
    Ṣamad (the Eternal), as one of the words disputed by the interpreters, is explained in some lexical, narrative, and exegetical sources as kun fa yakūn (Be, and it was) or the subjectivity of God’s command and the category of creation. This research has surveyed the feasibility of the meaning of kun fa yakūn for Ṣamad considering the purpose of Sūrat al-Tawḥīd. Observing the meaning of divine creation and the subjectivity of command kun fa yakūn for the word Ṣamad in the lexical, narrative and exegetical texts, the existence of existential-theological goals in the epistemic areas of God’s essence, attributes, names and actions in Sūrat al-Tawḥīd, as well as the attribute of Ṣamad as being a verb, makes the meaning of kun fa yakūn (ṣun‘ lā min shay‘ = created from nothing) possible for Ṣamad. Also, the meaning of mukhtār (self-determined) has an authenticated relationship with other verses of Sūrat al-Tawḥīd, and considering its purpose, it has the capacity to answer some existential-theological misconceptions. God, in Whose hands lies the creation and the command, is a creator who transcends what He creates, being born, and having a spouse; He innovates by kun fa yakūn.
    Keywords: Sūrat al-Tawḥīd, Ṣamad, kun fa yakūn, command subjectivity, existential-theological
  • عزت الله مولایی نیا*، نعیمه خراسانی
    عصر رضوی، دوره ای است که فرقه ها و جریان های انحرافی فراوانی فعالیت داشته اند و شرایط برای ترویج این فرق و جریان های بیشتر مهیا بوده است. امام رضا(ع) و یاران ایشان در مقابله با این جریان ها تلاش های فراوانی داشتند. در این میان نقش یاران آن حضرت در این دوران بسیار چشمگیر و پررنگ است. این یاران که از عالمان، اصحاب حدیث و متکلمان و فقیهان عصر خویش به شمار می رفتند با شیوه های گوناگون به مقابله با این جریان ها پرداخته و نقشی بس مهم در این مسیر ایفا کردند. مناظره و استدلال دقیق عقلی و منطقی، تدوین کتاب های متعدد در تبیین اسلام اصیل و شناخت انحرافات، نشر معارف دینی و تبلیغ و ترویج آن در میان عوام و خواص و همچنین تربیت شاگردانی ممتاز که هر کدام خود از مدافعان و مبلغان اسلام اصیل بودند و در جبهه مقابله با این جریان ها انحرافی نقشی فعال داشتند؛ از جمله شیوه های این یاران امام در مقابله با جریان های انحرافی عصر رضوی بود. این مقاله با بررسی هر یک از این روش ها سعی بر بیان نقش و جایگاه ارزشمند یاران امام رضا(ع) در آن دوران داشته تا بدانجا که می توان به وضوح کم رنگ شدن این جریان ها را در دوران امام جواد (ع) مشاهده کرد.
    کلید واژگان: امام رضا (ع), جریان های انحرافی, اصحاب و یاران امام رضا(ع), نقش اصحاب, مبارزه
    Ezatollah Moulayi Nia *, Naeemeh Khorasani
    The era of Razavi is a period when many deviant sects and trends were active, and the conditions were more ready for the promotion of these sects and movements. Imam Riḍā (as) and his companions made many efforts to counter these trends. Meanwhile, the role of the Imam’s companions in this era is very impressive and bold. Meanwhile, the role of the Imam’s companions in this era is very impressive and influential. These companions, who were among the scholars, companions of hadith, theologians, and jurists of their era, confronted these trends with various methods and played a very important role in this path. Reasonable and logical debate and reasoning, compiling numerous books on explaining authentic Islam and recognizing deviations, dissemination of religious knowledge and its promotion among the common people and the elite, and also the training of distinguished students, each of whom was an original defender and preacher of Islam and played an active role in the front against these deviant trends; are of the methods of these Imam’s companions in confronting the deviant trends of the Razavi era. By examining each of these methods, this article has tried to express the role and valuable position of the companions of Imam Riḍā (peace be upon him) in that era to the extent that the dimming of these trends during the era of Imam Javād (as) can clearly be seen.
    Keywords: Imam Riḍā (as), Deviant Trends, Companions of Imam Riḍā (as), the role of companions, struggle
  • عزت الله مولایی نیا *

    در آیه 32 سوره فاطر به برگزیدگان اشاره شده است. در تفسیر این آیه از آغاز به لحاظ معنا و مصادیق از سوی تفسیرپژوهان فریقین دیدگاه‌های مختلف فراوانی ارایه شده است که اهمیت و ارزش فوق‌العاده این مسیله را نشان می‌دهد. پژوهش پیش‌رو با بررسی آراء، مستندات و دلایل پژوهشگران قرآنی درباره آیه شریفه فوق، با تکیه بر قرآن مجید، سنت، عقل به‌ویژه سیاق، روایات شان نزول و دیگر قراین پیرامونی به این نتیجه روشن و مستند قطعی رسید که در مورد وارثان کتاب (قرآن) و مصادیق «الذین اصطفینا...» دو نظریه عمده از سوی فریقین ارایه شده و اغلب قرآن‌پژوهان عامه، «الذین...» را به امت اسلامی و قاطبه امامیه و بسیاری از نخبگان عامه، مصادیق آن را عترت طاهره: علی، فاطمه و ایمه اهل بیت عصمت^ دانسته‌اند. از بررسی اقوال فریقین روشن می‌شود که نظریه نخست را نه‌تنها هیچ دلیل عقلی و نقلی تایید ‌نمی‌کند، بلکه به عکس همه دلایل علیه آن است اما نظریه دوم را قرآن مجید، سنت قطعی، تاریخ و دلایل استوار عقلی تایید می‌کند. سه گروه بودن: «مصطفین» و برگزیدگان با توجه به اینکه، ثقل امانت بر دوش «سابقین بالخیرات»؛ معصومان^ است، اشکالی را ایجاد نمی‌کند.

    کلید واژگان: آیه 32 فاطر, تفسیر کلامی, تفسیر مقارن, برگزیدگان الهی, وارثان قرآن کریم
    Ezzatollah Mowlayinia *

    In verse 32 of Surah Fatir, the chosen ones are mentioned. In the interpretation of this verse from the beginning, in terms of meaning and examples, many different views have been presented by the fariqain scholars of interpretation, which shows the great importance and value of this issue. By examining the opinions, documents and reasons of Quranic researchers about the above noble verse, relying on the Holy Quran, Sunnah, reason especially the context, the traditions of descent and other peripheral evidences, this study reached this clear and definite conclusion that regarding the inheritors of the book (Quran) and the examples of "those whom we elected ..." two major theories have been presented by fariqain, and most of Ammeh Quranic scholars know the elected to be Islamic Ummah; while all Imami and many Ammeh elites view the elected to be itrat-e tahirih, pure family: Ali, Fatimah and Imams of Ahl al-Bayt. It is clear from the analysis of the statements of the fariqain that the first theory is not supported by any reason: intellectual or narrative; on the contrary, all the reasons are against it. While the second theory is supported by the Holy Quran, definite tradition, history and strong rational reasons. And again, regarding the fact that weight of the trustworthiness has been put one shoulder of those preceeding in doing goods, the triple state of the elected would not create any problem.

    Keywords: Verse 32 of Fatir, Theological Interpretation, Comparative Interpretation, the Divine Chosen, the Inheritors of the Holy Qur'an
  • سعید مرادی کیاسرائی*، عزت الله مولایی نیا

    بر اساس منابع تفسیری فریقین ذیل آیه 21 سوره کهف، جواز ساخت بناء و بارگاه بر مزار اولیای الهی استنباط می شود. چنانکه مفسران شیعه و غالب مفسران اهل سنت هم نظر با آنان در مورد جواز مسجدسازی بر قبور یا کنار قبور صالحان از این آیه تردید نداشته و بر همین مبناء صراحتا یا تلویحا حکم بر جواز مسجدسازی و تبرک جستن از قبور اولیاء الهی را داده اند. در این بین برخی با استناد به عدم دلالت این آیه و انکار منع این عمل توسط قرآن در جواز بنای بر قبور با تکیه بر روایاتی چند و تمسک به برخی گزارشات تاریخی، سعی در نفی و انکار این مسیله داشته اند که با تحلیل دقیق تر روایات ناهی و مخالف، آن را را عام ندانسته و معلل به موارد خاص مقید به همان موارد تعلیل اختصاص داده. علاوه بر آن که عدم تواتر معنوی این اخبار و مخالفت و تعارض پاره‏ای از آنها با دیگر آیات قرآن و مسلمات تاریخی و اشکالات سندی و متنی آن ها در جهت منع و حرمت بناء بر قبور در جهت مقابله با آیه مذکور منتفی و ساختن حرم برای انبیاء و اولیای الهی نه تنها مشروعیت داشته، بلکه از اعمال مستحبه نیز به شمار رفته است.

    کلید واژگان: فریقین, اصحاب کهف, وهابیت, بنای بارگاه. تخریب قبور
  • عزت الله مولایی نیا، مسعود بابائی پیری*

    امام علی (ع) زمانی خلافت را به دست گرفت که بدعتها و انحرافات بسیاری در رفتارهای دینی، اجتماعی و سیاسی مردم پدید آمده بود و ازاینرو، بازگرداندن جامعه - که پس از رحلت رسول خدا (ص) رنگ و بوی جاهلی به خود گرفته بود- به فرهنگ نبوی، کار بس دشوار و حتی ناممکن بود.مساله اصلی که این مقاله به دنبال حل آن است، چیستی و چرایی عوامل شکست برنامه و حرکت اصلاحی امام علی (ع) در دوره حکومت و تحقق نیافتن اهداف فرهنگی ایشان است که با بهرهگیری از روش تحلیل تاریخی به یافته های زیر دست یافته است: آشوبی که قبل و بعد از قتل عثمان در جامعه به پا شده بود، اتحاد و انسجام اجتماعی را چنان از هم گسسته بود که امام نمی توانست هیچ گونه اتحادی میان مردمان عثمانی بصره و آرامش طلبان حجاز و شامیان معاویه سالار و کوفیان رنگ پذیر، برقرار کند و زمینه ای را برای اهداف والای فرهنگی خویش فراهم سازد. تشتت آرا و عمل در سطح جامعه، توان امام را فرسوده کرده بود؛ جایگاه حاکمیت به دلیل قتل پی در پی و خطاهای خلفا، تضعیف شده بود و بدعتها در میان مردم نهادینه شده و رسوباتی از فرهنگ جاهلی در پوشش دین به مردم القا گردیده بود. کارشکنی ها و تبلیغات سوء دشمنان باعث شد تا جنگهای خانمان سوز داخلی فراوانی بر حضرت تحمیل گردد و هر کدام از مناطق مهم و تاثیر گذار نیز به بهانه ای از دستورات امام سرپیچی و شورش کنند. دنیا طلبی بسیاری از خواص را به جبهه دشمن کشانده بود؛ سر انجام یاران و عمال هم اندیشه امام (ع) به قدری اندک بودند، که عملا امید تحقق بخشی برنامه‏های حضرت از بین رفت و تقریبا تمامی اهداف اصلاح طلبانه ی او با شکست مواجه شد.

    کلید واژگان: اهداف فرهنگی ام ام علی (ع), موانع تحقق اهداف فرهنگی امام علی (ع), اهداف حکومت علوی, دوره حکومت علوی
  • محمدامین مومنی*، عزت الله مولایی نیا، محمدکاظم رحمان ستایش

    یکی از مهم ترین رویکردهای تفسیری به ویژه در آیات صفات خبری، رویکرد تاویل است که عموم معتزله و غالب شیعیان بر لزوم آن -البته در چارچوب ضوابط و قواعد خاص- معتقدند. در جهت مقابل، غالب اهل سنت از اهل حدیث، سلفیان و بیشتر اشعری مذهبان ظاهرگرایند. در این میان، برخی از متکلمان شیعی معاصر با ارایه نظریه جدیدی که می توان آن را «ظهور تصدیقی» نامید، راه سومی را در پیش گرفته و بر این باور هستند که نه جمود بر ظاهر ابتدایی رواست و نه تاویل و تصرف در آیات بجاست؛ بلکه لازم است با توجه به قراین لفظی و معنوی کلامی و عقلی، کلام را بر همان ظاهر خود حمل کنیم و بدون دست کشیدن از ظاهر به دست آمده از معنای جمله، با توجه به قراین، معنای درست و مقصود حقیقی گوینده را به دست بیاوریم. در این مقاله با روش تحلیلی-انتقادی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، این نظریه از این جهت مورد بررسی و نقد قرار گرفته است که آیا واقعا این نظریه، جدا از نظریه تاویل است یا همان است ولی با دو ادبیات گفتاری. در نهایت، به این نتیجه رسیده ایم که اختلاف این دو نظریه در برخی مصطلحات تاویل، صوری و به اصطلاح، لفظی است نه واقعی و معنوی.

    کلید واژگان: ظهور تصدیقی, تاویل, صفات خبری, آیت الله سبحانی, آیات متشابه, شیعه
    Mohammad Amin Momeni *, Ezzatollah Molaeenia, Mohammad Kazem Rahman Setayesh

    One of the most important interpretive approaches, especially in the verses of narrative attributes, is the approach of allegorical interpretation. The Mutazilites and the majority of Shiites believe in the necessity of allegorical interpretation, but within the framework of special rules and regulations. On the other hand, the majority of Sunnis, including the Ahl-ul-hadith, the Salafis and most of the Asharites are inclined toward exoteric meanings. Meanwhile, some contemporary Shiite theologians have taken a third approach by presenting a new theory that can be called "affirmative signification" and believe that insisting on the initial exoteric meaning and interpreting and changing the meaning of the verses are both incorrect. Rather, they should be understood based on their exoteric meaning, considering both verbal and non-verbal philosophical and rational evidences. Hence, without neglecting the exoteric meaning obtained from the sentence in accordance with the evidences, we can get the correct meaning and the real purpose of the author. Using analytical-critical method based on library sources, the mentioned theory is examined and criticized in this article to find out whether it is really separate from the theory of allegorical interpretation or the same, but with two different expressions. Finally, it is concluded that the difference of the two theories in some terms of interpretation is superficial and verbal, technically speaking, not real and semantic.

    Keywords: Affirmative Signification, Allegorical interpretation, Narrative Attributes, Ayatollah Sobhani, Ambiguous Verses, Shiite
  • احسان الله درویشی*، عزت الله مولایی نیا، سیما البوغبیش

    تعیین مرجع ضمیر در فراز «جعلا له شرکاء فیما آتاهما» از آیه 190 سوره اعراف، چالشی در میان مفسران فریقین پدید آورده است: بازگشت ضمیر فعل « جعلا» به حضرت آدم و حوا چگونه با عصمت حضرت آدم سازگاری خواهد داشت؟ متون روایی پرشمار ذیل آیه نشان از دیرینگی چالش در سده های نخست اسلامی دارد. مفسران فریقین رهیافت های گوناگونی در تبیین این آیه برگزیده اند. نظریه هایی همچون شرک آدم و حوا، شرک اجداد قریش، شرک نوع انسان ها در میان رهیافت های تفسیری فریقین دیده می شود. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای به گردآوری رهیافت ها پرداخته و پس از نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری بر اساس روش تحلیلی توصیفی، نظریه شرک نسل آدم و حوا را به عنوان رهیافت منتخب برگزیده است. با استناد به آیات مشابه و روایات تفسیری و نیز دلایل عقلی، قرآنی و روایی عصمت آدم علیه السلام، به نظر می رسد آیه در صدد بیان داستان فرزندآوری حضرت آدم و حوا است اما در فراز «جعلا له شرکاء» به عاقبت اولاد مشرک این دو اشاره شده است.

    کلید واژگان: عصمت آدم, نفس واحده, آیه 190 اعراف, روایات تفسیری, رهیافت تفسیری
    Ehsanoallah Darvishi *, Azat Molaeeniya, Sima Albooghobysh

    Choosing pronoun reference in part of the 190th verse of surah e A'raf “They ascribe partners to Him concerning that which He has given them” causes challenges among interpreters of both sects: referring pronoun of the verb "جعلا" to Adam and Eve how will compatible with infallibility of Adam(PBUH). Many narrative texts are showing these challenges tracking back to Islamic first centuries. Both sects' interpreters chose different approaches for explanation of this verse. Theories like Polytheism of Adam and Eve (PBUH), Polytheism of Quraysh ancestors, Polytheism of human kind are seen among exegesis approaches of both sects. This article by critics and analysis of exegesis approaches has chosen the theory of Polytheism of Adam and Eve (PBUH) as selected approach . According to similar verses and interpretive narrations and rational reasons, Quranic and narrative of infallibility of Adam (PBUH), it seems that the verse is seeking to explain the story of childbearing of Adam and Eve, but in the part of “جعلا له شرکاء" pointed to end of Polytheist children of these two

    Keywords: Infallibility of Adam, 190th verse of A'raf, exegesis narrations, exegesis approaches
  • باب الله محمدی*، عزت الله مولایی نیا، محمدتقی دیاری بیدگلی، حسن رضایی هفتادر

    اعتقاد به وجود عالم برزخ یکی از اصول پذیرفته شده بیشتر مسلمانان است. برخی از آیات قرآن مانند؛ آیه 11 سوره غافر و آیه 154 سوره بقره به آن پرداخته اند، همچنین ایمه هدی (ع) نیر در احادیث خویش به این امر مهم اشاره کرده اند، با این وجود، برخی از فرق مسلمانان در این امر شبهه ایجاد کرده اند. قرآن بسندگان شبه قاره، یکی از فرقی است که جود برزخ را انکار کرده است. قرآنیان شبه قاره با ادله عقلی «1. نامشخص بودن ماهیت نفس انسان؛ 2. عدم آثار عذاب در جسد در داخل قبور» و نقلی «آیات؛ 11 و 46 سوره غافر و آیه 154 سوره بقره»، با روش تفسیری نامتداول از جمله؛ رای گرایی، تاویل و علم گرایی، به اثبات عدم وجود برزخ پرداخته اند. از این رو، تحقیق پیش رو بر آن شده، آراء قرآنیان شبه قاره را با روش توصیفی- انتقادی، حتی الامکان مورد ارزیابی قرار دهد.

    کلید واژگان: جیراج پوری, سر سید احمدخان, شبه قاره هند, عالم برزخ, قرآنیان
    Babollah Mohammadi *, Ezatollah Molaei Nia, Mohammad Taghi Diari Bidgoli, Hasan Rezaee Haftadur

    Belief in the Purgatory is one of the accepted principles of most Muslims. Some Qur’anic verses such as Surah Al-Ghāfir/11 and Surah Al-Baqarah/154 deal with this issue. Also, the Infallible Imams (AS) mentioned this important matter in their sayings. However, some Islamic sects have cast doubt on it; The Qur’anists of the Indian Continent are among those who denied the existence of the Purgatory. They proved their idea of the non-existence of Purgatory through rational arguments of “1. uncertainty of the nature of the human soul, 2. the lack of torment’s signs on the body laid in the grave” and narrative evidences of the verses “Surah Al-Ghāfir/11 and 46 and Surah Al-Baqarah/154" with an unusual exegetical method, including self-idea, interpretation (ta’wīl), and scientism. This paper intends to evaluate the views of the subcontinental Qur’anists based on a descriptive-critical method, as much as possible.

    Keywords: Purgatory, Indian Subcontinental Qur’anists, Jiraj Puri, Sir Seyed Ahmad Khan
  • عزت الله مولایی نیا*

    پس از جریان «سقیفه»، بذر اختلاف در همه معارف اسلامی حتی توحید، نبوت، معاد، به ویژه امامت که ضامن بقای اسلام بود، پاشیده شد و نزاع در مورد امامت چنان بالا گرفت که می توان گفت فریقین تاکنون در مورد هیچ موضوعی به اندازه امامت در رد یک دیگر مطلبی ننوشته اند به گونه ای که آیات ولایت همواره در همه دوره ها پرچالش ترین موضوع میان فریقین بوده است؛ هم چنین آیه «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله» است که قاطبه امامیه و عده بسیاری از عامه، بر فرویش آن در مورد امام علی (ع) در «لیله المبیت» تاکید دارند. در مورد این آیه تاکنون کارهایی سامان یافته است، اما پژوهش حاضر با ارج گذاری بر همه آن ها شان نزول آیه را تنها از نگاه روایات فریقین نقد و بررسی کرده و ضمن پاسخ به شبهات، به این نتیجه رسیده که روایات فرویش آیه در مورد امام علی (ع) در «لیله المبیت» تواتر معنوی داشته و بر فضیلت و جانشینی بالفصل ایشان دلالت قطعی دارد و دیگر جایی برای تردید و شبهه پراکنی وجود ندارد.

    کلید واژگان: نقد, بررسی, شان نزول, روایات فریقین
    Ezzatullah Mola’Inia *

    As the worse of aftermaths of thaqīfa turmoil, the seeds of discord and disagreement were sown in all Islamic thoughts and teachings, even tawḥīd (monotheism), nubuwwa (prophecy), and maʿād (resurrection). There were serious differences, especially in the case of Imamate, which could guarantee the survival of Islam. It can be said that the controversy has escalated so much that both Sunni and Shi’ite scholars have never written about anything as much as the Imamate to reject each other. In such a way, the verses Wilaya (guardianship) have always been the most challenging issue between both Islamic schools throughout their history, which seems full of vicissitudes. (Q. 2:207) is one of the most famed Qur’anic verses that the Shi’ite exegetes, as well as some Sunni ones, emphasize that its occasion of the revelation concerns Imam ʿAlī b. Abī-Ṭālib (PBUH) and his self-devotion for Prophet Muhammad (PBUH) in layla al-mabīt) the night of asleep). Although some research has been organized about (Q. 2:207) so far, the present study, while respecting all, has studied and analyzed the occasion of the revelation of the mentioned verse only from the viewpoints of the narrations remained of the two major Islamic schools. While answering the doubts, the present study has concluded that the narrations of the revelation of the verse about ʿAlī (PBUH) in layla al-mabīt have a considerable frequency and have a definite indication of his absolute virtue and immediate succession. Hence, there is no place for doubt and suspicion concerning its historical implications.

    Keywords: comparative, Study, Reception, Sunni Narrations, Shi’ite Narrations
  • عزت الله مولایی نیا، حسین مرادی*

    در میان احادیث معتبر تفسیری - که اغلب از مقام عصمت و امامت معصومین (ع) متاثرند - مواردی مشاهده می‏ شود که در آن ها پیامبراکرم (ص) و ایمه هدی (ع)، نه لزوما با اتکا به مقام عصمت و علم شخصی خود، بلکه با دقت و تدبر در واژگان قرآن و استناد به آن ها، به برداشت‏ های لطیفی نایل شده‏ اند و این قبیل برداشت‏ ها را از پیروان خود نیز انتظار داشته‏ و گاه، آنان را با عبارات سوالی- تعجبی مانند: «اما تقرا هذه الآیه...؟! اما قرات...؟! اما قرات هذه الآیه؟! اما سمعت الله یقول؟!» و... بابت نداشتن این قبیل برداشت‏ها از قرآن، مورد استفهام و احیانا بازخواست قرار داده‏اند. بازشناسی گونه هایی از این احادیث - که در واقع، مصادیقی از «تدبر» معصومین (ع) در قرآن می‏ باشند و نه تفسیر و تاویل - از آن جا که روش‏ ها و الگوهای شایسته‏ ای را در اختیار علاقمندان به تدبر در قرآن قرار می‏دهد، بسیار حایز اهمیت است. مقاله حاضر، با روش اکتشافی- تحلیلی و با جستجو در تفاسیر روایی، در پی پاسخ به این سوال است که چه گونه‏ هایی از تدبر در قرآن را می‏توان در لابلای احادیث تفسیری معصومین بازشناسی و بسان روش‏ ها و الگوهای تدبر معرفی کرد. گونه‏ های بازیابی شده عبارتند از: نکته‏‏‏‏‏ یابی از تقدیم‏ و ‏تاخیر کلمات؛ توجه به آیات پسین به منظور دستیابی به معانی واژگان؛ نکته‏‏‏‏‏ یابی از ساختار زبانی واژه ‏ها؛ تبیین آیات با یکدیگر؛ تدبر در پرتو مخاطبه با قرآن؛ تدبر‏ در قالب دعا و...

    کلید واژگان: گونه ‏شناسی, تدبر در قرآن, احادیث معصومین, تفاسیر روائی
    Ezzatollah Molaeiniya, Hossein Moradi *

    Among the Interpretive narrations-  which are often influenced by the status of infallibility and Imamate - are those in which, Infallibles (Ma’soumin) not necessarily relying on their status of infallibility and personal knowledge, Rather, accuracy in the words and phrases of the Qur'an has led them to the delicate and subtle understandings and points, as well as they were expect this types of deductions from their followers and sometimes with question-surprise expressions such as: “Have you not read this verse? Have you not heard this verse? Have you not heard what God says?” reprimanded and interrogated them. In this kind of traditions, most of the points that the infallible Imams derive from the verses are not points that they necessarily have to devote to themselves, but others can reach them in the light of deduction in the Qur'an. Contrary to their interpretations, which were influenced by the source of the Imamate and others can not reach them. The present article attempts through a descriptive-analytical approach that recognizes various types of such traditions within the context of Shi'a narrative commentaries and makes them suitable examples and models for who are interested in deduction in the Quran. Some of the variant types of this group of traditions are: pay attention to earlier and later words and phrases; pay attention to context of verses in order to reach vocabulary meanings; pay attention to Linguistic structure of words and phrases; Referring verses to one another; deduction in the Quran in the form of prayer, etc.

    Keywords: Typology, Deduction on Qur'an, Traditions of Infallible Ones, Narrative Commentaries
  • سید محمود طیب حسینی*، عزت الله مولایی نیا، فریده پیشوایی

    در قرن دوم هجری معتزلیان برای مقابله با اهل حدیث و نقل گرایی افراطی به عقل گرایی در دین به ویژه در تفسیر قرآن و حدیث روی آوردند که نتیجه آن پیدایش تفسیر ادبی و تکامل تدریجی آن بود. در مقاله حاضر، برای پاسخ به این پرسش که عقل گرایی در تفسیر، چه نقشی در گرایش مفسران معتزلی به تفسیر ادبی داشته، به روش تحلیلی، جایگاه عقل گرایی در تفسیر و تاثیر آن در پیدایش و گسترش تفسیر ادبی بررسی شده و به طور خاص به مقایسه دیدگاه های عقل گرایانه ابومسلم و زمخشری دو مفسر عقل گرای معتزلی در تفسیر برخی آیات با تفسیر نقل گرای اهل حدیث و اشاعره پرداخته شده است. حاصل این پژوهش آن است که عقل گرایی معتزله، نقش آشکاری در پیدایش و گسترش تفسیر ادبی داشته و میان این دو رویکرد در تفسیر، تاثیر متقابل وجود دارد. نیز این دو تفسیر ادبی در مواردی فهم ناصحیح از آیات داشته اند.

    کلید واژگان: تفسیر, عقل گرایی, تفسیر ادبی, ابومسلم اصفهانی, زمخشری
    Seyyed Mahmood Tayyebhoseini *, Ezat Allah Molaeiniya, Farideh Pishvaei

    In the second century AH, the Mu'tazilites turned to rationalism in religion, especially in the interpretation of the Qur'an and Hadith, so as to confront Ahl al-Hadith and extremist narrativism. That resulted in the emergence of literary interpretation and its gradual evolution. In order to show the role of rationalism in the tendency of Mu'tazilite commentators towards literary interpretation, the present article, using the analytical method, examines the place of rationalism in Quranic interpretation and its effect on the emergence and expansion of literary interpretation. It also compares some of the rationalist viewpoints, particularly those of of Abu Muslim and Zamakhshari, two Mu'tazilite rationalist commentators, with those of the narrative commentaries of Ahl al-Hadith and Ash'arites. The result of this research is that the Mu'tazilites' rationalism has an obvious role in the emergence and expansion of literary interpretation and also there is mutual influence between these two approaches to interpretation. However, these two literary interpretations have resulted in wrong understanig of some verses.

    Keywords: interpretation, Rationalism, literary interpretation, Abu Muslim Isfahani, Zamakhshari, Existentialists, Mirdamad, Feyz Kashani, Rationalists
  • محمدتقی دیاری بیدگلی، عزت الله مولایی نیا، باب الله محمدی نبی کندی *

    سنت نبوی، یکی از مبانی مهم شرع مقدس اسلام و پاسداری از آن بر همگان بایسته است؛ اما در پاره ای از دوران، برخی مکاتب فکری اسلامی در اعتبار احادیث نبوی تشکیک کرده اند. «قرآنیون شبه قاره» یکی از فرقی است که چنین اندیشه ای را در میان مسلمانان بسط و گسترش داده است. در این جریان، دانشمندان به تبعیت از «شاه ولی الله» در قرن هجدهم و «سراحمدخان» در قرن نوزدهم میلادی به بازنگری احادیث پیامبر (ص) پرداختند و در قرن بیستم، «چکرالوی» توانست فرقه ای نو به نام «قرآنیون» تاسیس کند؛ آنان به دلایلی همچون: 1. عدم وحیانی بودن سنت پیامبر (ص)؛ 2. عدم شارع بودن پیامبر (ص)؛ 3. شبهه ناک بودن صداقت اخلاقی صحابه؛ 4. ناصحیح بودن حفظ و انتقال احادیث؛ 5. جعلی بودن بسیاری از احادیث؛ 6. استقلال قرآن در تفسیر خود؛ 7. تبیین مناسک دینی به وسیله عقل؛ 8. عدم نیاز به احادیث با توجه به نزول آیه «اکمال»، سنت نبوی را به عنوان یکی از مصادر تشریع، فاقد اعتبار دانسته و قرآن را یگانه مرجع اطمینان بخش از سوی خداوند معرفی کردند. از همین روی، در این نوشتار کوشش شده با روش توصیفی تحلیلی، مبانی اهل قرآن تبیین و تحلیل شود.

    کلید واژگان: قرآنیون شبه قاره هند, سنت پیامبر, قرآن بسندگی, سراحمدخان, چکرالوی, غلام احمد پرویز, جیراج پوری
  • نعیمه تقوی فردود*، عزت الله مولایی نیا

    مسئله امکان رویت خدا در قیامت، مورد اختلاف علمای امامیه، معتزله و اشاعره است. این امر به اختلاف در پذیرش وجوه معنایی مختلف «رویت خدا» باز می گردد. آیت الله معرفت با توجه به ضرورت بررسی این اختلاف ها، در کتاب های «التفسیر الاثری الجامع» و «التمهید» به بحث در این باره پرداخته و ضمن تحلیل متنی و سندی روایات مربوط، ادله اشاعره را پاسخ داده است. نوشتار حاضر، به جستجوی مولفه های رویکرد نشانه معناشناسی در تبیین مفهوم «رویت» در مناقشات آیت الله معرفت و پاسخ های ایشان به اشاعره پرداخته است. از مولفه هایی که ایشان در کاربست آن موفق بوده است، می توان به فعلیت بخشی به نص، دستیابی به مراد جدی واژگان، تشخیص صحیح مجاز از حقیقت، توجه به شان متکلم، خروج از محسوسات که از شاخصه های معناشناسی هستند اشاره نمود. در این اثناء لغزشگاه های اشاعره در تفسیر و توجیهات آنان از «رویت خدا» نیز نمایان می شود.

    کلید واژگان: تفسیر کلامی, رویت خدا, آیت الله معرفت, نشانه شناسی
    Na`Imeh Taqavi Fardood*, Ezzatollah Moulayinia

    The issue of the possibility of God`s being seen at the resurrection is disputed by the scholars of Imamiyyah, Mu'tazilites and Ash'arites. This is due to differences found in the acceptance of the different semantic aspects of the "God`s being seen". Ayatollah Ma'refat has discussed this issue in his al-Tafsir al-Athari al-Jama'i and al-Ta'mhid and, having analyzed the text and the documentation of the related narratives, has responded to the Ash'arites' arguments. The present article seeks to explore the components of the semantics approach in explaining the concept of "being seen" in the Ayatollah`s disputes and his responses to the Ash'arites. Among the components which have been successful in its application, one can refer to actualizing the text, attaining the serious intention of words, correct recognition of the truth, paying attention to the dignity of speaker, going beyond the appearances, which are semantic elements. In the meantime, the Ash'arite`s mistakes in the field have also appeared.

    Keywords: Verbal Commentary, God’s Vision, Ayatollah Ma`refat, Semiotics
  • روح الله شاهدی*، عزت الله مولایی نیا، علی احمد ناصح

    درمانگری و دیدگاه‎های پیرامون نگاه به انسان و سلامتی او همیشه مورد توجه بوده است. روش های درمانی بر اساس دیدگاه ها شکل گرفته‎اند. روش هایی که هرچند در حفظ سلامتی او را مدد کرده، لکن همواره با نقاط ضعفی همراه بوده‎اند. ضعفهایی که بخشی ناشی از نوع نگاه به انسان و آفرینش اوست. مطرح شدن نگاه اسلامی به طب با توجه به جامع بودن نگاه اسلام به انسان، موجب کاهش نقاط ضعف موجود می‎گردد. دگرگون شدن قسمتی از روش های درمان و بهداشت با توجه به تغییر مبانی، مطرح شدن الگوهای درمانی بر اساس اهداف آفرینش انسان و توجه به سعادتمندی دنیوی و اخروی بشر، از فواید نگرش به طب از دریچه قرآن است. پژوهش پیش رو با کاربست شیوه توصیفی تحلیلی و روش اسنادی در منابع قرآنی و روایی به کنکاش مبانی درمانگری و سلامت پرداخته است. در این پژوهش چنین به دست آمد که سلامت انسان وابسته به ساحتهای دوگانه وجود اوست. تاثیر و تاثر روح و جسم بر یکدیگر، دخالت امورغیرمادی در کنار امور جسمانی در سلامت انسان، لزوم خدشه دار نشدن تعالی و رشد فطری بشر، در مراحل درمان و بهداشت از مبانی طب است. چرا که پیشرفتهای محیرالعقول بشری، هماهنگی نکات بهداشت اسلامی با خلقت انسانی را نشان می‎دهد.

    کلید واژگان: درمان, سلامتی, صیرورت انسان, پیشگیری, مبانی قرآنی
    Rohallah Shahedi *, Ezatollah Molaeiniya, Aliahmad Naseh

    Therapy and perspectives on human gaze and health have always been of interest. Therapies are based on perspectives. The methods that, although helpful in maintaining his health, have always been associated with weaknesses. Weaknesses that are partly due to the way people look at and create. The introduction of the Islamic view of medicine, considering the comprehensiveness of Islam's view of human beings, reduces the existing weaknesses. Changing some of the methods of treatment and health with regard to changing the basics, proposing treatment models based on the goals of human creation and paying attention to the worldly and otherworldly happiness of human beings, is one of the benefits of attitude towards medicine through the Quran. The present study, by using descriptive-analytical method and documentary method in Quranic and narrative sources, has explored the basics of therapy and health. In this study, it was found that human health depends on the dual areas of his existence. The influence of the soul and the body on each other, the involvement of non-material matters along with physical affairs in human health, the necessity of not impairing the excellence and natural growth of human beings, in the stages of treatment and health are the foundations of medicine. Because the unimaginable progress of human reason shows the harmony of the points of Islamic health with human creation.

    Keywords: treatment, Health, evolution of man, prevention, Quranic principles
  • عزت الله مولایی نیا*، علی احمد ناصح، حسین تک تبار فیروزجانی، علی سلگی
    قرآن کریم به شکل های مختلف به بعضی اشیاء شخصیت انسانی بخشیده که در درک مفاهیم برای مخاطبین بسیار موثر است. با توجه به بسامد فراوان صنعت تشخیص در قرآن کریم و سبک های متنوع کاربرد آن و معانی ژرف نهفته در آن که یکی از مستلزمات درک و فهم عمیق کلام وحی است، ضرورت انجام این پژوهش احساس می شود. مقاله پیش رو به دنبال آن است که با روش توصیفی تحلیلی، انواع تشخیص های بکار رفته در قرآن را استخراج نموده، جنبه های گوناگون معنایی، شیوه های کاربرد و اسرار و اغراض بلاغی آن را مورد واکاوی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در آیات متعدد جهت تفهیم مفاهیم به مخاطبین به انحاء گوناگون به اشیاء، شخصیت انسانی داده شده که در این زمینه، فرهنگ اعراب و تجربیات آنان از محیط زندگی شان به زیبایی نمایان است؛ همان گونه که ادبیات عرب زبانان و تشبیهات، استعارات و مجازهای رایج میان آنان نیز در این کتاب آسمانی خودنمایی می کند و نکته مهم آن که تشخیص های به کار رفته در آن، دارای خصیصه فرا زمانی و فرا مکانی می باشد که خود یکی از اسباب اعجاز قرآن است.
    کلید واژگان: قرآن کریم, تشخیص, استعاره مکنیه, مجاز عقلی
    Ezzat-Allah Molaeinia *, Ali Ahmad Naseh, Hossein Taktabar Firouzjaie, Ali Solgi
    The Holy Qur’an has in different forms given human attributes to certain objects, which greatly help the audience in a more effective grasp of meaning. The abundant occurrence of personification in the Holy Qur’an, the various styles it is employed in and the weighty meanings conveyed through it, which are some of the requirements for a full understanding of the Revealed Word, demanded the present research that aims to find the types of personifications employed in the Qur’an by adopting a descriptive–analytical approach and to investigate the different semantic aspects, the methods of application and the rhetorical mysteries and motives of this device. The results show that in order to communicate the meaning, certain objects are endowed with human attributes in many ayahs in different ways. In this regard, the culture, experience and life circumstances of the Arabs as well as their popular literary tradition such as employing similes, metaphors, and current metonyms are beautifully manifested in the Qur’an. The important point is that the personifications used in the Qur’an transcend time and place, which is in and of itself one of the causes of the inimitability of the Qur’an..
    Keywords: the Qur’an, personification, implied metaphor, intellectual trope
  • مرتضی فلاح زاده*، عزت الله مولایی نیا

    چیستی وحی قرآنی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که نومعتزله دیدگاه های چالش برانگیزی را پیرامون آن مطرح کرده اند و به دنبال آن بسیاری از نو اندیشان و دگراندیشان معاصر در این حوزه با تاثیرپذیری از این اندیشه، جهت گیری سکولاریستی نسبت به معارف وحیانی پیدا کرده اند. هسته مشترک دیدگاه های نواعتزالی عقل گرائی افراطی، تجربه محوری، اسطوره انگاری، زبان شناسی انتقادی بر قرائت قرآن کریم و گرایش به هرمنوتیک فلسفی است. در این نوشتار، مهمترین مبانی اندیشه نواعتزالی مطرح و نارسائی آن با مدلول ایات قرآن و ادله عقلی به روش بررسی اسنادکتابخانه ای و تحلیل عقلی ونقلی مورد بررسی و نقادی قرار می گیرد. حاصل این پژوهش ، در تعارض دیدن مبانی این اندیشه با حقایق قطعی هستی شناسی و حکمت بالغه الهی به دلیل رویکرد افراطی اصحاب آن به عقل و یافته های علوم تجربی و انکار علم حضوری پیامبر اکرم در تلقی آیات الهی است؛گذشته از اینکه این مبانی با دیدگاه های اعتزال کهن (به عنوان خاستگاه اصلی آن)همخوانی و مطابقت ندارد.

    کلید واژگان: مبانی نظری, نواندیشان, نواعتزالی, هرمنوتیک فلسفی
    Morteza Fallahzade *, Ezzat Allah Molaeiniya

    The quiddity of the Qur'anic revelation is one of the most important issues about which neo-mo'tazelehs has raised challenging viewpoints. Consequently, in this respect, many intellectuals and open-minded scholars have gained secular approaches to the revelation knowledge inspiring neo-mo'tazelehs thoughts. The common feature of neo-I'tizali viewpoints are extremist intellectualism, historicism, mythology, and critical linguistics to the recitation of the Qur'an and tendency to philosophical hermeneutics. In this research, the most important principles of neo-I'tizali thought which is the cause of the Qur'anic verses and intellectual reasons has been criticized using library research and narrative and rational principles. As the results of this research show, the principles of this thought, due to an extremist approach taken by its advocates to intellectualism and findings of empirical science and denying the Prophet's knowledge by presence in considering the divine verses, are in contradiction to the definitive ontological realities and monotheism.

    Keywords: Revelation quiddity, Mo'tazileh, Intellectuals, intellectuality, Historicism, hermeneutics
  • علی نجاتبخش اصفهانی*، عزت الله مولایی نیا
    بروز بحرانهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ،عقیدتی از سویی و لزوم هدایت و رهبری جامعه انسانی از سوی دیگر ضرورت استفاده از یک تفکر اصیل را در حاکمیت الهی ایجاب می نماید. از آنجا که فلسفه نزول آیات وحی برای جامعه ای خاص و در زمانی معین نمی باشد، می توان سالم ترین راه هدایت جامعه را از آموزه های قرآنی استخراج و در راستای عملیاتی سازی آن در عصر کنونی زمینه سازی کرد. در این پژوهش محقق با بهره گیری از آیات قرآن زندگی حضرت موسی (ع) و سیره ی آن بزرگوار را در قالب شاخصهای قبل، حین و پس از بحران همراه با با ارائه مدل مفهومی محقق ساخته و با اعتبارسنجی آن توسط اساتید حوزه و دانشگاه،مورد مطالعه قرار داده است. روش پژوهش «روش اجتهادی معهود حوزوی» است. بدین معنا که اطلاعات مورد نیاز با تحلیل محتوای آیات قرآن جمع آوری شده است.
    نتیجه
    مدیریت بحران در سیره حضرت موسی (ع) از دیدگاه قرآن از ویژگی های خاص برخوردار بوده که به آن جامعیتی معنادار بخشیده است. در واقع سود مندترین راه برای هدایت و رهایی انسانها از یوغ اسارت،فساد، و… تمسک به آموزه های الهی است. از طرفی نهضت پیامبر گونه حضرت امام خمینی (ره) ضرورت واکاوی مسائل مربوط به مدیریت و رهبری را از منظر اسلام اجتناب ناپذیر کرده است. از این رو با شناخت سیره و اصول مدیریت بحران حضرت موسی (ع) در مسائل مبتلابه امروز جامعه و با تکیه بر دستاوردهای این تحقیق می توان استفاده لازم در مشکلات و رویارویی با بحران ها را به عمل اورد. و به جاست از این آموزه ها استفاده نمائیم تا نسبت به برطرف کردن دغدغه های مدیریتی به ویژه مطالبات ولی امر مسلمین در این زمینه با هوشیاری یار و مددکار معظم له باشیم.
    کلید واژگان: قرآن, رهبری و مدیریت حضرت موسی (ع), رهبری پیامبران, اصول مدیریت بحران, سیره
    Ali Nejatbakhsh Isfahani *, Ezatollah Molaeiniya
    Social, political, cultural and ideological crises on the one hand and the need to guide and lead the human society on the other hand necessitate the need to use an original thought in divine sovereignty. Since the philosophy of verses of revelation is not specific to a particular society at a certain time, the safest way to guide the society can be extracted from the teachings of the Quran and its operationalization can be facilitated in the current era. In this research, enjoying the Quranic verses, the researcher has studied the life and tradition of Moses in the form of indices before, during and after the crisis along with providing a conceptual model developed by the researcher and validated by university and seminary professors. The research method is the seminary traditional deductive method. This means that the needed information is collected by analyzing the content of the verses
    Result
    crisis management in his tradition According to the Quran, Moses had special features which made him a significant comprehensiveness. In fact, the most useful way to guide human beings and save them from the yoke of captivity, corruption, etc. is the adherence to the teachings of the divine, on the other hand the great event of prophetic movement of Imam Khomeini, the need to analyze issues related to management and leadership has become inevitable from the perspective of Islam. Therefore, by knowing Moses tradition and principles of crisis management on issues concerning the today's society and relying on the achievements of this research, the problems and crises can be faced simply. It is better to use these teachings in the face of crises to help the great leader in dispelling the management concerns, especially the demands of the spiritual leader of the Muslim world.
    Keywords: Quran, Leadership, Management of Moses, Leadership of the Prophets, Principles of Crisis Management Tradition
  • عزت الله مولایی نیا، مریم مظفری *
    قرآن کریم از نگاه قرآن پژوهان فریقین در ابعاد مختلف لفظی، محتوایی، سبکی، هنری، نظم، چینش و... معجزه است و مهم ترین دلیل آن آیات تحدی و واقعیت خارجی آن می باشد. یکی از انواع اعجاز هنری و لفظی آن اعجاز لغوی و از مظاهر برجسته آن کاربرد اسلوب هنری سجع در جای جای این کتاب با عظمت است. اسلوبی که پاسخگوی نیازهای مخاطبان نخستینی (اعراب) بوده که حرص و ولع فوق العاده ای به قافیه، سجع و فواصل موزون از خود نشان می دادند و در داد و ستد شعری آنان این امر کاملا نمایان است. پژوهشگران قرآنی از همان آغاز درباره وجود اسالیب سجع در قرآن دچار اختلاف نظر شدند، گروهی آن را منکر شده اند گروهی آن را پذیرفته اند، لیکن نظریه پردازان بزرگ بلاغت قرآن کریم با تفسیر صحیح و دقیق از این اسلوب زیبا، دلربا، شیرین و اعجازآمیز آن را از امتیازات مهم هنری، لفظی و اعجاز بیانی قرآن شمرده و نگارش های فراوانی را در ارائه صحیح آن انجام داده اند. این اسلوب همانند دیگر مقوله های اعجاز بیانی مقصد نبوده بلکه مانند مرکبی است که شنونده را به مقصد می رساند
    کلید واژگان: قرآن, فواصل سجع, موافقان وجود سجع, مخالفان وجود سجع
    'Izzatullah Moulayinia, Maryam Muzaffari *
    The Holy Quran is a miracle according to Quran researchers of both branches of faith in various dimension including the words, contents, style, arts, sequences, and order. The most important reason is the challenge it gives as well as its external reality. One of its miracles is verbal in the sense that the words are rhymed and this is one of the outstanding features of the Quran which manifests itself in different parts of the Quran. This is a style which met the needs of the primitive Arab audience who showed remarkable desire for rhyme and correspondence of sound between words as evidenced clearly in their poetic interactions. In addition, these rhymes completely saturated their emotional needs in musical terms. Quranic researchers have, since the early period of Islam, had discrepant views about the existence of rhythmic styles in the Quran. Some have denied it rejecting the arguments presented by the proponents but great theorists and experts in the area of literary eloquence not only confirm the existence of such a precise, delicate and miraculous style but they have also gone to state that it is one of the distinct verbal and artistic features of the Quran. Thus, they have made their efforts in presenting this style and rendering it. This style of expressing things is not a goal of the Quran; rather it is just a tool used by the Quran to grab the attention of the audience.
    Keywords: Quran, rhythmic gaps, proponents, opponents, rhyme
  • عزت الله مولایی نیا، نرگس قاسمی *
    آیات مشتمل بر اراده و مشیت الهی به سبب تفاوت ظاهری، دست مایه اختلافات کلامی شده است. مفسران اشعری این آیات را اثباتگر جبر دانسته اند. در مقابل، مفسران امامیه گستردگی اراده و مشیت الهی را نافی اختیار نمی دانند. آیت الله معرفت نیز در آثار خویش به بررسی این آیات پرداخته است. ایشان واژه «مشیت» را در قرآن اصطلاحی خاص و برخاسته از حکمت دانسته و بر مبنای همین دیدگاه بسیاری از آیات مشیت و اراده الهی را تفسیر نموده است. آلوسی، مفسر اشعری مسلک، نیز در بسیاری از آیات مربوط به مشیت از حکمت الهی و اختیار انسان سخن گفته است. این مقاله، جستاری تطبیقی میان دیدگاه ایشان با توجه به آثارشان و دیدگاه آلوسی برای دست یابی به نقاط تطابق و تفارق نگرش و رویکرد این دو مفسر پیرامون این آیات است و در ابعاد زبان شناسی، کلامی و روش تفسیری به تطبیق آراء تفسیری دو مفسر و نقد دیدگاه های آلوسی پرداخته است.
    تازه های تحقیق
    نتایجبا توجه به آنچه بیان شد، می توان در یک جمع بندی اجمالی به نتایج ذیل دست یافت:1. برخی عبارات در تفسیر هر دو مفسر در نگاه ابتدایی موهم تشابه دیدگاه این دو مفسر است. هر دو، مشیت را در کنار حکمت آورده و از اختیار انسان سخن می گویند؛ اما نگاهی دقیق تر به دیدگاه دو مفسر روشنگر تمایز مبنایی این تشابه ظاهری است؛ زیرا از منظر آلوسی حکمت الهی تابع استعداد انسان و اختیار او نیز در دایره استعدادش است و استعداد امری خدادادی و خارج از اختیار انسان است و این عقیده، نتیجه ای جز جبر ندارد.
    2. خاستگاه اصلی تفاوت آراء تفسیری آیت الله معرفت و آلوسی به مبانی کلامی ایشان در زمینه شمول اراده الهی بر می گردد که بر اساس آن آلوسی با دفاع از عمومیت مشیت الهی، هدایت و ضلالت هر انسانی را به خواست خدا می داند؛ اما آیت الله معرفت در عین دفاع از شمول مشیت الهی، ذات حق را از انتساب قبائح منزه می داند و سرنوشت هر کس را در گرو عملکرد و خواست خود او بر می شمارد.
    3.گاهی تفاوت روش دو مفسر در تفسیر آیه و میزان بهره گیری او از قرائن قرآنی و روایی و توجه یا عدم توجه او به پیوستگی صدوری و سیاق واحد در تفسیر آیه، زمینه ساز بروز تفسیری متفاوت از سوی دو مفسر شده است. به نظر می رسد، آیت الله معرفت با توجه به اعتقاد به متشابه بودن آیات مشیت و رویکرد نقلی خویش تاکید بیش تر و بهره گیری بهتری از این قرائن، در تفسیر آیات در زمینه اراده و مشیت داشته است.
    کلید واژگان: اراده و مشیت الهی, هدایت و ضلالت, آیت الله معرفت, آلوسی, حکمت الهی, تفسیر روح المعانی
    Azzatallah Molaeeniya, Narges Ghasemi Firooz Abadi *
    The verses including divine providence and will have caused theological disputes due to their external differences. Asharite commentators regard these verses as proof of determination. One the contrary, Imamiyyah commentators believe that the extensiveness of divine providence and will does not negate free will. In his works, Ayatollah Marefat has scrutinized these verses. He regards the term "providence" mentioned in the Holy Quran as a special term resulted from divine wisdom, and interprets most of the verses related to divine providence and will accordingly. Alusi, an Asharite commentator, has also referred to divine wisdom and man's free will in his commentaries of most verses related to divine providence. Given their works, the present paper compares their views in order to find their similar and different views and approaches in this regard. It also compares their exegetic views in the dimensions of linguistics, theology, and exegetic method, and criticizes Alusi's views.
    Keywords: divine providence, will, guidance, astray, Ayatollah Marefat, Alusi, divine wisdom, Rooh Al-Maani Commentary
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب این نویسنده: 47 عنوان
  • دکتر عزت الله مولایی نیا
    دکتر عزت الله مولایی نیا
    (1384) دکتری علوم قرآن و حدیث، حوزه علمیه قم
نویسندگان همکار
  • دکتر محمدتقی دیاری بیدگلی
    : 2
    دکتر محمدتقی دیاری بیدگلی
    استاد تمام الهیات، دانشگاه قم، قم، ایران
  • باب اله محمدی
    : 2
    باب اله محمدی
    دانش آموخته ارشد علوم قرآن، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ، ایران
  • احسان الله درویشی
    : 1
    احسان الله درویشی
    پژوهشگر و مدرس علوم حدیث، حوزه علمیه قم
  • مرضیه سادات کدخدایی
    : 1
    مرضیه سادات کدخدایی
  • دکتر سید رضا مودب
    : 1
    دکتر سید رضا مودب
    استاد گروه علوم قران، دانشگاه قم، قم، ایران
  • دکتر علی نجات بخش اصفهانی
    : 1
    دکتر علی نجات بخش اصفهانی
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال