به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

عسگر نوربخش

  • Asgar Noorbakhsh *, Mostafa Shaygani
    This study utilizes deep-learning models for stock price prediction, focusing on data from five companies listed on the Tehran Stock Exchange over the period 2001 to 2022. Five models are employed, including two hybrid models and three single models. The hybrid CNN-LSTM model serves as the primary model, with its predictive accuracy compared against the other four models. Results indicate that the CNN-LSTM model demonstrates superior performance relative to the others, although the CNN-GRU hybrid model also yields satisfactory results. Interestingly, among the single models, the CNN model surpasses both the LSTM and GRU models, defying initial expectations. The accuracy of the models is notably impacted by factors such as volatility, which increases uncertainty. This research, which exclusively relies on technical indicators, suggests that achieving optimal results hinges not only on selecting the right neural network but also on determining the appropriate number of layers in each model. Overall, the CNN-LSTM model delivers the best performance across four of the five stocks, with the CNN-GRU model slightly outperforming it for one stock. Among the single models, the CNN model consistently outperforms the others.
    Keywords: Deep Learning, Convolutional Neural Network (CNN), Long Short-Term Memory Neural Network (LSTM), Gated Recurrent Unit (GRU), Stock Price Prediction
  • امیرحسن قربانی، عسگر نوربخش*، طهماسب مظاهری
    ریسک های عملیاتی به عنوان یکی از پایه ای ترین چالش های مدیریت سیستم های مالی محسوب می گردد. به همین جهت، توسعه یک مدل ریاضیاتی که وظیفه تصمیم سازی و معرفی بهترین راهبردهای برای مدیریت اثربخش ریسک های عملیاتی در بانک ها را بر عهده دارد به عنوان گامی موثر در این زمینه معرفی گردد. مطالعه حاضر بر مبنای روش پژوهشی « توصیفی- تحلیلی» با «توسعه یک مدل ریاضیاتی تصمیم گیری چند معیاره جامع» سازوکاری استاندارد و قابل اثبات را به جهت تصمیم گیری و تصمیم سازی بهینه برای مدیریت اثربخش مجموعه ریسک های عملیاتی در سطح نظام بانکداری کشور ارایه داده است. «جامعه آماری» مطالعه حاضر عبارتند از؛ «بانک مرکزی»، «بانک ها و موسسات مالی-اعتباری وابسته به بخش دولتی و خصوصی». حجم جامعه آماری 250 عنصر گزارش می شود. قلمرو زمانی پژوهش برای دوره زمانی 1400-1395 است. اطلاعات ورودی موردنیاز جهت ایجاد از مدیران و کارشناسان ارشد بانک ها با ابزار پرسشنامه و بر اساس روش دلفی-فازی جمع آوری شده است. پرسشنامه های طراحی شده مطابق با چارچوب متناسب سازی شده برای طبقه بندی عوامل و محرک های بروز ریسک عملیاتی بانک در شش گروه منشا، طراحی و بین خبرگان توزیع شدند. مطالعه حاضر، بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های فازی تصمیم گیری چند معیاره به صورت گروهی (FMCGDM) و تاپسیس فازی (FTOPSIS) استفاده نموده است.
    کلید واژگان: ریسک های عملیاتی, نظام بانکداری, مدل های تصمیم گیری چند معیاره جامع, فازی تصمیم گیری چند معیاره به صورت گروهی (FMCGDM) و تاپسیس فازی (FTOPSIS)
    Amirhasan Ghorbani, Asgar Noorbakhsh *, Tahmaseb Mazaheri
    Operational risks are considered as one of the most basic challenges in managing financial systems. Therefore, the development of a mathematical model that is responsible for decision-making and introducing the best strategies for effective management of operational risks in banks is considered as an effective step in this field. The present study, based on the "descriptive-analytical" research method with "Development of a comprehensive multi-criteria decision-making mathematical model" has provided a standard and provable mechanism for optimal decision-making and effective decision-making for effective management of operational risks at the banking system. The "statistical population" of the present study includes; "Central Bank", "Banks and financial-credit institutions affiliated with the public and private sectors". The volume of the statistical population is 250 elements. The time domain of the research for the period is 1395-1400. The input information required to create the managers and senior experts of the banks has been collected with the help of a questionnaire and based on the Delphi-fuzzy method. Questionnaires designed according to the adapted framework for classifying the factors and stimuli of the bank's operational risk were designed in six groups of origin, and distributed among experts. The present study used multi-criteria fuzzy group decision making (FMCGDM) and fuzzy TOPSIS (FTOPSIS) techniques to analyze the data.
    Keywords: Operational risks, Banking system, Comprehensive Multi-Criteria Decision Making Models, Fuzzy Multi-Criteria Group Decision Making (FMCGDM), Fuzzy TOPSIS (FTOPSIS)
  • مجید شهرامی بابکان، علیرضا سارنج*، محمد ندیری، عسگر نوربخش
    سهم قابل توجه وام ها در سبد دارایی بانک ها، ریسک اعتباری را به یکی از مهم ترین ریسک های صنعت بانکداری تبدیل نموده است. تفاوت در ساختار، انگیزه کسب سود و نحوه مدیریت ریسک، بانک ها را در معرض سطوح متفاوتی از این ریسک قرار می دهد. هدف این پژوهش، مقایسه عوامل موثر بر وام های غیرجاری به عنوان شاخص ریسک اعتباری در گروه های بانکی کشور ایران است. به این منظور، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته داده های پنل پویا برای داده های سالیانه محدوده زمانی 1385-1400، رابطه بین مطالبات غیرجاری و متغیرهای توضیحی (عوامل کلان اقتصادی و عوامل خاص بانکی) برای گروه های بانکی برآورد شد. بر اساس نتایج، عوامل خاص بانکی نسبت به عوامل کلان اقتصادی، نقش موثرتری در افزایش مطالبات غیرجاری بانک ها (بالاخص بانک های دولتی) دارند که این موضوع با مکانیزم های فاقد کارایی و اثربخشی در فرایندهای اعطای اعتبار و وصول مطالبات بانک ها مطابقت دارد؛ همچنین، میزان تاثیرگذاری این عوامل در گروه های مختلف بانکی متفاوت است.
    کلید واژگان: ریسک اعتباری, احتمال نکول, نسبت مطالبات غیرجاری, گروه های بانکی
    Majid Shahrami Bababkan, Alireza Saranj *, Mohammad Nadiri, Asgar Noorbakhsh
    The significant share of loans in the asset portfolio of banks has turned credit risk into one of the most important risks in the banking industry. Considering the difference in the structure, profit motive and risk management in different banks, the purpose of this research is to compare the factors affecting Non-Performing Loans (NPLs) as an indicator of credit risk in different banking groups. For this purpose, the relationship between Non-Performing Loans and explanatory variables (macroeconomic factors and bank-specific factors) was estimated for different banking groups by using the generalized method of moments (GMM) of dynamic panel data for the annual data of 1385-1400. Based on the results, bank-specific factors have a more effective role in increasing the non-performing loans of banks (especially state-owned banks) than macroeconomic factors, which is due to mechanisms that lack efficiency and effectiveness in the processes of granting credit and collecting bank claims; In addition, the influence of these factors is different in different banking groups.
    Keywords: Credit Risk, Probability of Default, Non Performing Loans (NPLs), Banking Groups
  • محمد بنی عامریان، عسگر نوربخش*

    یکی از مهم ترین اهداف اقتصادی کشورها ایجاد شرایط لازم برای افزایش سطح رشد اقتصادی است. ازجمله شرایط لازم برای این امر، سرمایه گذاری در زیرساخت های اقتصادی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وزن شاخص ها و رتبه بندی 31 استان ایران بر اساس رشد زیرساخت ها است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش ما 31 استان ایران و بازه زمانی مورد بررسی ما 10 سال از سال 1390 تا سال 1399 است. در این پژوهش به بررسی رشد زیر ساخت های مورد بررسی (حمل ونقل، بهداشت و درمان ، ارتباطات و مخابرات و آب و فاضلاب) در جامعه آماری (31 استان ایران) و افق زمانی (10 ساله از سال 1390 تا سال 1399) و پس از آن رتبه بندی جامعه آماری (31 استان ایران) از بیشترین رشد زیرساخت به کمترین رشد زیرساخت با استفاده از روش آنتروپی شانون و تاپسیس پرداخته شده است. نتایج نشان داد که در طی بازه زمانی 10 ساله مورد بررسی میانگین نرخ رشد زیرساخت ها الگو منظم افزایشی و یا کاهشی نداشته و در بعضی سال ها زیرساخت ها دارای رشد بوده اند و در سال های دیگر رشدی وجود نداشته یا رشد خیلی جزیی بوده است و با توجه به محاسبه میانگین هندسی نرخ رشد کل زیرساخت های موردبررسی در بازه زمانی 10ساله 81/14 درصد بوده است.

    کلید واژگان: زیرساخت ها, تاپسیس, آنتروپی شانون, رشد اقتصادی, حمل ونقل
    Mohammad Baniameryan, Asgar Noorbakhsh*

    One of the most important economic goals of countries is to create the necessary conditions for increasing economic growth. One of the necessary conditions for that is investment in economic infrastructure. The purpose of this research is to examine the weight of indicators and rank 31 provinces of Iran based on the growth of infrastructure. The type of current research is applied in terms of purpose and descriptive-post-event in terms of method. The statistical population of our research is 31 provinces of Iran and the time frame under our investigation is 10 years, from 2011 to 2020. In this research, we will examine the growth of the investigated infrastructures (transportation, healthcare, communication and telecommunications, and water and sewage), then rank the growth of the infrastructures using the Shannon entropy and TOPSIS methods. The results showed that during the 10-year period under investigation, the average growth rate of the infrastructures did not have a regular pattern of increase or decrease, and in some years the infrastructures had growth, and in other years there was no or very slight growth. Regarding the geometric mean, the total growth rate of the investigated infrastructures was 14.81% in the 10-year period.

    Keywords: infrastructures, TOPSIS, Shannon entropy, economic growth, transportation
  • Asgar Noorbakhsh *
    This study aims to examine the adaptation level of the reference point, the dynamic level of this point, and the intensity of investors' reaction to gains and losses based on prospect theory. The basis of the study is the adaptation of the reference point based on the received stimuli and considering the disposition effect. In this regard, a sample of 103,937 firm-year observations of the firms listed on the Tehran Stock Exchange (TSE) during the years 2008 to 2020 and an integrated panel data approach was used to examine the research hypotheses. The results show that, because investors act on the stimuli they receive to correct their reference point, the reference point cannot be fixed. Five variables (stimuli) – gain (loss) amount, gain (loss) duration, simultaneous effect of amount and duration of gain (loss), positive (negative) EPS adjustment, and positive (negative) coverage percentage of EPS – have a significant effect on trading volume and reference point adaptation level, and they can be mentioned as adaptation determinant factors of the reference point. The results show that the intensity of investors' reaction to gains and losses is not the same. In most studies, the reference point is assumed to be fixed and static. The reference point does not appear to be static and varies according to the conditions and stimuli received. In this research, the researchers intend to identify the factors affecting the reference point, to provide a dynamic model that can explain how investors' reference point is adapted.
    Keywords: prospect theory, Reference point, Disposition effect, Adaptation level, value function
  • محمد بنی عامریان، عسگر نوربخش*
    هدف این پژوهش، بررسی کارایی سرمایه گذاری در زیرساخت های کشور به تفکیک استان ها با استفاده از تحلیل پوششی داده ها است. جامعه آماری پژوهش، کل استان های ایران و بازه زمانی 10سال، 1390 تا 1399 است. اطلاعات از سالنامه های منتشرشده از سایت مرکز ملی آمار ایران گردآوری شده اند. در این پژوهش، کارایی سرمایه گذاری در زیر ساخت ها (حمل و نقل ، بهداشت و درمان ، ارتباطات و مخابرات و آب و فاضلاب) با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و نیز جامعه آماری و بازه زمانی بررسی شده، به طور جداگانه و کلی بررسی شده است. در این پژوهش، با توجه به رشد زیرساخت ها و بودجه تخصیصی به هر زیرساخت در هر استان، این موضوع بررسی می شود که در هر زیرساخت مدنظر و در سال بررسی شده، چند استان دارای حداکثر کارایی (مطلوب) بوده اند و چند استان دارای حداکثر کارایی (مطلوب) نبوده اند. نتایج نشان می دهند در بیشتر از نصف جامعه آماری، زیرساخت های بررسی شده دارای حداکثر کارایی نبوده اند و این بدان معنا است که از بودجه تخصیص داده شده به آن حوزه زیرساختی مدنظر، به نحو مطلوب استفاده نشده است.
    کلید واژگان: زیرساخت ها, کارایی, تحلیل پوششی داده ها, بودجه استانی, رشد اقتصادی
    Mohammad Baniameryan, Asgar Noorbakhsh *
    The purpose of the current research is to investigate the efficiency of investment in the country's infrastructure by provinces using Data Envelopment Analysis (DEA). The statistical population of the research is all the provinces of Iran and the time period is 10 years, from 2011 to 2020. The information was collected from the yearbooks published by the website of the National Statistics Center of Iran. In this research, using the Data Envelopment Analysis (DEA) method, and using the statistical population and the investigated time period, separately and generally, the efficiency of investment in infrastructures (transportation, healthcare, communication and telecommunications, and water and sewage) has been investigated. In this research, considering the growth of infrastructures and the budget allocated to each infrastructure in each province, we will examine the issue of how many provinces have maximum efficiency (desirable) and how many provinces have not had maximum efficiency in the year under review. The results indicate that in more than half of our statistical population, the investigated infrastructures did not have maximum efficiency, which means that the budget allocated to that infrastructural area was not used in a desirable manner.
    Keywords: Infrastructure, Efficiency, Data Envelopment Analysis (DEA), Provincial Budget, Economic Growth
  • Asgar Noorbakhsh *, Ramin Soltani, Mahboubeh Asadi Mafi

    Customer and supplier companies (which form a supply chain) have long-term economic relationships and affect each other. In this study, we answer to the question that “whether past returns of the customer (supplier) company can predict the future return of the supplier (customer) company”. To answer this question, we have investigated the predictability of return (or lead-lag relationship) at the industry-level in 10 supply chains of the Tehran Stock Exchange from March 2015 to March 2020 using the vector autoregression model. We found that a considerable numbers of supply chains, specifically, 6 out of 10 supply chains in our sample show the lead-lag relationship. In 3 supply chains, customer industry returns lead (or predict) supplier industry returns. Whereas, in other 3 supply chains, supplier industry returns lead customer industry returns. These observed lead-lag relationships (or predictable returns) across industries provide some evidence of inefficiency in the Tehran Stock Exchange. In addition, we can use these predictable returns to construct profitable trading strategies.

    Keywords: Predictability of Return, Supply Chain, Vector autoregression, Market efficiency, Trading strategy
  • مسعود هاشمی، مصطفی صفدری رنجبر*، عسگر نوربخش، الهام فهام
    کارکردها و سازوکارهای لازم برای تحقق درونی کردن پنجره های فرصت، با استفاده از رویکرد نظام نوآوری فناورانه قابل تحلیل و ارزیابی است. در همین راستا هدف از این پژوهش، استفاده از این رویکرد برای شناسایی و ارزیابی کارکردها و سازوکارهای لازم برای درونی سازی پنجره های فرصت فناوری بلاکچین در صنعت بانکی ایران است. برای تحقق این هدف از رویکرد کمی، استراتژی پژوهش پیمایش، ابزار پرسشنامه جهت گردآوری داده و تحلیل عاملی تاییدی جهت تحلیل داده ها بهره برداری شده است. نمونه آماری 80 نفر از جامعه خبرگان مسلط به صنعت بانکی و فناوری بلاکچین انتخاب شده است. در این پژوهش با مدنظر قراردادن هفت کارکرد نظام نوآوری فناورانه، میزان اثرگذاری هر یک از سازوکارهای مطرح شده برای کارکردها تعیین و اولویت بندی شد. یافته های این پژوهش، بیانگر آن است که سازوکارهایی همچون تحقیقات پروژه‏ای داخلی توسط بانک‏ها (کارکرد خلق دانش)، افزایش تنوع بازیگران و تعاملات آن ها (کارکرد انتشار دانش)، استفاده از پلتفرم های بین المللی به جای پلتفرم بومی (کارکرد جهت دهی به بازار)، پروژه‏های عملیاتی و پژوهشی داخلی (کارکرد کارآفرینی فناورانه)، لزوم تعیین جهت گیری توسعه بلاکچین با اخذ نظرات و نیازهای کاربران پیشرو توسط بانک مرکزی به عنوان بازیگر کلیدی (کارکرد جهت دهی به جستجو)، حذف موانع کسب‏وکاری (شکل دهی به بازار)، ورود فین‏تک ‏ها به توسعه کسب‏وکارها (کارکرد مشروعیت بخشی) جهت درونی سازی پنجره های فرصت بلاکچین در صنعت بانکی ایران اهمیت دارند.
    کلید واژگان: فناوری بلاکچین, پنجره های فرصت, صنعت بانکی, نظام نوآوری فناورانه
    Masoud Hashemi, Mostafa Safdari Ranjbar *, Asgar Noorbakhsh, Elham Faham
    Endogenizing windows of opportunity in an industry can be analyzed and evaluated through using the Technological Innovation System (TIS) approach. In this regard, the purpose of this study is to identify and evaluate the functions and mechanisms needed to endogenize blockchain windows of opportunity in Iran’s banking industry. To this end, this paper employed a quantitative approach, survey research strategy, a questionnaire tool for data collection, and confirmatory factor analysis for data analysis. The sample is selected from experts who are proficient in the banking industry and blockchain technology. Findings of this study indicate that mechanisms such as internal project research by banks (knowledge creation function), increasing the diversity of actors and their interactions (knowledge diffusion function), using international platforms instead of local platforms (market orientation function), internal operational and research projects (technological entrepreneurship function), the need to determine the orientation of blockchain development by obtaining the views and needs of leading users by the Central Bank as a key player (search orientation function), removing business barriers (shaping market function), the entry of fintech companies into business development (legitimation function) are important for endogenizing blockchain windows of opportunity in Iran's banking industry.
    Keywords: Blockchain technology, windows of opportunity, banking industry, Technological Innovation System (TIS)
  • عسگر نوربخش*، رامین سلطانی، محبوبه اسدی مافی
    هدف

    بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت سهام، همه اطلاعات موجود را منعکس می کند و باید تغییرات قیمت یا بازده پیش بینی ناپذیر باشد. اما اثر تقدم تاخر، پدیده ای است که قابلیت پیش بینی بازده را در بازار سهام فراهم می کند. بررسی رابطه تقدم تاخر بین سهم ها، علاوه بر ارزیابی کارایی بازار، استراتژی های معاملاتی مفیدی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد.

    روش

    این پژوهش، با استفاده از مدل خود رگرسیون برداری، وجود رابطه تقدم تاخر را بین سهم های موجود در بیست صنعت بورس اوراق بهادار تهران که 75 درصد از سرمایه بازار را پوشش می دهد، در سال های 1394 تا 1399 بررسی کرده است.

    یافته ها

     از 20 صنعت موجود در نمونه پژوهش، 13 صنعت اثر تقدم تاخر را نشان می دهد. در 10 صنعت، بازده سهم های کوچک درون صنعت، بر بازده سهم های بزرگ همان صنعت متقدم است. در حالی که در 3 صنعت دیگر، بازده سهم های بزرگ درون صنعت، بر بازده سهم های کوچک همان صنعت متقدم است. افزون بر این، در صنایع رایانه، حمل ونقل و محصولات فلزی که صنایع کمابیش کوچکی شمرده می شوند، اثر تقدم تاخر قوی تری مشاهده شده است.

    نتیجه گیری

    وجود روابط تقدم تاخر یا بازده های پیش بینی پذیر گسترده بین سهم های درون صنعت، نبود کارایی فراگیر در بازار بورس اوراق بهادار تهران را نشان می دهد. نتیجه دیگر اینکه در بعضی از صنایع بورس اوراق بهادار تهران، استراتژی های معاملاتی بالقوه سودآوری وجود دارد.

    کلید واژگان: اثر تقدم تاخر, درون صنعت, مدل خود رگرسیون برداری, کارایی بازار, استراتژی معاملاتی
    Asgar Noorbakhsh *, Ramin Soltani, Mahboube Asadi Mafi
    Objective

    The efficient market hypothesis (EMH) states that stock prices reflect all available information and price changes (or return) should be unpredictable. But the lead-lag effect is a phenomenon that provides the predictability of return in the stock market. Examining the lead-lag relationship between stocks, in addition to evaluating market efficiency, provides investors with useful trading strategies.

    Methods

    This study has investigated the lead-lag effect between stocks within 20 industries of the Tehran Stock Exchange (which cover 75% of the market capital) from 2015 to 2020 using the vector autoregression (VAR) model.

    Results

    From 20 industries in our sample, 13 industries show the lead-lag effect. In 10 industries, the return of small stocks leads to the return of big stocks within the same industry. Whereas, in the other 3 industries, the return of big stocks leads to the return of small stocks within the same industry. In addition, a stronger lead-lag effect has been observed in the computer, transportation, and metal products industries (which are relatively small industries).

    Conclusion

    These observed lead-lag relationships (or predictable returns) between stocks intra-industry show a systemic inefficiency in the Tehran Stock Exchange market. Also, the results show that in some industries of the Tehran Stock Exchange, there are potentially profitable trading strategies.

    Keywords: lead-lag effect, Intra-industry, Vector autoregression, Market efficiency, Trading strategy
  • مسعود هاشمی، مصطفی صفدری رنجبر*، عسگر نوربخش

    با توجه به پیچیدگی ها، حساسیت ها و گستردگی نظام بانکی، شناسایی ابعاد مختلف این صنعت از منظرهای مختلف ضروری است. یکی از نکات کلیدی در این حوزه ورود فناوری های نو، شناخت آثار و فرصت های حاصل از نفوذ و پذیرش این فناوری‏ هاست. بلاکچین به عنوان یکی از جذابترین و مطرح ترین فناوری نوظهور، می تواند به طور بالقوه کسب وکارها، نقش ها و ساختارهای صنعت بانکی را دستخوش تغییر نماید. بدین منظور این پژوهش با بهره گیری از رویکردی کیفی و روش تحلیل مضمون به دنبال شناسایی پنجره های فرصت فناوری بلاکچین و تاثیرگذاری آن بر صنعت بانکداری ایران است. از این رو به منظور گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه‏ای ‏(مقالات پژوهشی، کتاب ها و سایر مستندات علمی از پایگاه های معتبر) و مطالعات میدانی (مصاحبه نیمه‏ ساختاریافته با متخصصان حوزه فناوری بلاکچین و حوزه بانکداری) بهره برداری شده است. یافته های این پژوهش، که مبتنی بر سه پنجره فرصت بازار و تقاضا، فناوری، سیاستی و نهادی دسته‏ بندی شده است، بیانگر این است که حذف واسطه‏ گری، ارایه خدمات غیرمتمرکز در حوزه احراز هویت و اشتراک اطلاعات را می‏توان به عنوان پنجره فرصت تقاضا برشمرد. بعلاوه، قابلیت ایجاد نوآوری و انطباق با خدمات فعلی بانکی با استفاده از شبکه خصوصی بلاکچینی برای بازیگران بزرگ و شبکه عمومی بلاکچین برای فین‏تک‏ها از موارد مرتبط با پنجره ‏های فرصت فناوری است. همچنین، دستورالعمل تدوین شده توسط بانک مرکزی در حوزه رمزارزها، تحریم‏ های بین‏ المللی که علیرغم ایجاد مشکلات و محدودیت ها، انگیزه‏ای برای ارایه برخی خدمات بانکی مانند انتقال وجه بین المللی را مهیا می‏کند، به عنوان پنجره ‏های فرصت سیاستی - نهادی شناسایی شده ‏اند.

    کلید واژگان: بلاکچین, پنجره های فرصت, صنعت بانکی, فناوری نوظهور
    Masoud Hashemi, Mostafa Safdari Ranjbar *, Asgar Noorbakhsh

    Given the complexities, sensitivities, and extent of the banking system, it is necessary to identify the various dimensions of this industry from different perspectives. One of the key points in this field is the introduction of new technologies, recognizing the effects and opportunities resulting from the influence and acceptance of these technologies. As one of the most attractive and emerging technologies, block-chain can potentially change the businesses, roles, and structures of the banking industry. For this purpose, this research aims to identify the windows of opportunity of blockchain technology and its impact on the Iranian banking industry by using a qualitative approach and content analysis method. Therefore, in order to collect data, library studies (research articles, books, and other scientific documents from reputable databases) and field studies (semi-structured interviews with experts in the field of block-chain technology and banking) have been used. The findings of this study that are based on three windows of opportunity (market and demand, technology, policy, and institutional) indicate that elimination of intermediation, decentralized services in the field of authentication, and information sharing can be considered as a window of opportunity for demand. The ability to innovate and adapt to current banking services using the block-chain private network for major players and the block-chain public network for fin-techs is one of the issues associated with technology windows of opportunity. Also, the instructions issued by the Central Bank in the field of cryptocurrencies, international sanctions that, despite creating problems and restrictions, provide an incentive to provide some banking services such as international money transfers have been identified as policy-institutional windows of opportunities

    Keywords: Block-chain, Windows of Opportunity, Banking industry, Emerging Technology
  • عسگر نوربخش*، شهرام ایرانی جانیارلو
    بازده سهام یکی از مفاهیم اساسی در پارادایم مالی شرکتی است که کاربردهای متعددی در مالی شرکتی دارد، یکی از این کاربردها نقش بازده سهام در انگیزش سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در سهام شرکت ها می باشد. در این پژوهش توان توضیح دهندگی بازده سهام توسط مدل سه عاملی فاما و فرنچ و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ و مقایسه این دو مدل در قدرت تبیین و پیش بینی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1398- 1391 مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با استفاده از تکنیک داده های پنل با مدل اثرات ثابت (FEM) و با روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS)، مشتمل بر 2960 مشاهده (شرکت/ فصل) انجام شده است. طبق نتایج این پژوهش، قدرت تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توسط مدل پنج عاملی فاما فرنچ در مقایسه با مدل سه عاملی فاما فرنچ بیشتر می باشد.
    کلید واژگان: بازده سهام, صرف ریسک سهام, مدل سه عاملی فاما و فرنچ, مدل پنج عاملی فاما و فرنچ
    Asgar Noorbakhsh *, Shahram Irani Janyarlou
    Stock return is one of the basic concepts in the corporate finance paradigm that has several applications in corporate finance, one of these applications is the role of stock return in motivating investors to invest in corporate stocks. In this research the explanatory power of stock returns by Fama & French three-factor model and five factor model and comparison of these two models in explanatory and predictive power Stock returns of companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2012-2019 were examined. This research in class of the field study and using techniques of panel data with fixed effects model and the generalized least squares method including the 2960 observations (Company / season) is done. According to the findings, explaining power of stock returns of companies listed on the Tehran Stock Exchange by the five-factor model of Fama & French is more than compared with three-factor model of Fama & French. Key words: Stock returns, Equity risk premium, Three-factor model of Fama & French, Five-factor model of Fama & French.
    Keywords: Stock Return, Premium risk, Three-factor model, Five-factor model
فهرست مطالب این نویسنده: 11 عنوان
  • عسگر نوربخش
    عسگر نوربخش
    استادیار مدیریت مالی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
نویسندگان همکار
  • دکتر رامین سلطانی
    : 2
    دکتر رامین سلطانی
    دانشجوی دکتری مالی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • دکتر الهام فهام
    : 1
    دکتر الهام فهام
    استادیار پژوهشکده فناوری اطلاعات و ارتباطات جهاد دانشگاهی، پژوهشکده فناوری اطلاعات و ارتباطات، تهران، ایران
  • دکتر علیرضا سارنج
    : 1
    دکتر علیرضا سارنج
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال